زندانیان جغرافیا - آفریقا (بخش ۲)
تیم مارشال
#کتاب شنیداری
#ژئوپولتیک
📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
6⃣ بخش ششم: آفریقا (۲)
📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
6⃣ بخش ششم: آفریقا (۲)
📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#یادداشت
❣به یادکرد سالروز شهادت سردار سپاه ایران
🔻 در روز ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸، همزمان با پراکنش خبر تلخ ترور سردار قاسم سلیمانی، موج گستردهای از اندوه، مردم ایران و کشورهای حوزهی تمدن ایرانی را فراگرفت.
قاسم سلیمانی را مخالفینش هم دشمنی ارجمند میدانستند. ملت ایران -حتا مخالفان با نظام سیاسی- در جای جای میهن به خیابانها ریخته و در سوگ او اشک ریختند و سوگواری کردند. آیین بدرقهی پیکر او با حضور میلیونها ایرانی در چهارگوشهی میهن، یکی از باشکوهترین آیینهای قدردانی از یک #سرباز_وطن در تاریخ ایران بود...
🔻 از کمتر فرمانده نظامی با این میزان محبوبیت در تاریخ دنیا میتوان نشانی یافت. ولی راز این محبوبیت او در بین مردم چه بود؟
یکی اینکه ایرانیان، پهلواندوست و قهرمانستای هستند. هنگامی که در چنان بنبستی گرفتار آمدهاند که هیچ راه برونرفتی از آن در نگر نمیآید، همیشه چشم به افق دوختهاند که سواری ببینند دلاور و کاردان، تا همه یکپارچه به زیر درفش کاویانیش بشتابند. مگر ابومسلم و بابک و نادر جز این بودند؟
قاسم سلیمانی سپاه ایرانیان را به همان کرانهایی برد که شاپور و قباد و خسرو پرویز برده بودند؛ روح عزتطلب ایرانی را سیراب کرد که هنوز دلخوش به تاریخ باستان و صدای سم اسب سربازان ایرانی در بیابانهای شام است؛ و عراقی را که همین سی و چند سال پیش به خاک ایران چشم دوخته بود و آرزومند تجزیهی آن بود، حیاط خلوت و میدان تاخت و تاز سربازان ایران گردانید.
🔻دیگر، دیدگاه ایشان نسبت به مردم بود. در این سالها بسیاری از فرماندهان نظامی کشور، درگیر کشمکشهای جناحی و سیاسی شدهاند و پیوسته علیه این و آن موضعگیری کردهاند و میکنند.
ولی سلیمانی، به ویژه از وقتی به رویارویی با داعش و تروریسم در بیرون از مرزهای ایران پرداخت، هیچگاه وارد کشمکشها و درگیریهای جناحی و سیاسی نشد. سلیمانی میگفت:
"همهی ملت ایران با هر گرایش و اندیشه و هردینی، خانوادهی ما هستند و ما وظیفه داریم پاسدار انها در برابر هر تازشی باشیم. خیلی از این مردم از نظام خوششان نمیآید، ولی سرزمین ایران هزاران سال است که مال به همین مردم بودهاست و ما در جایگاهی نیستیم که در برابر آنها کوتاهی کنیم"
🔻 سلیمانی از کشمکشهای درونی قدرت دوری میجست و همیشه به وظیفهی اصلی خود که پدافند از #وطن در فرای مرزهای کشورمان بود، میپرداخت. او در سیاست درونی کشورمان کنشگری نداشت و هیچگاه علیه مردم موضعگیری نکرد...
او بجای آنکه در شهر و در خانههای آنچنانی باشد، در کوهها و بیابانهای غرب آسیا بود. نه کار اقتصادی کرد و نه فرزندانش را بیرون از کشور فرستاد و بالاتر از هر چیز، اینکه تا لحظهی ترور، او افتخارِ نشان #سرباز_وطن را بر سینهی خود نگاه داشت.🇮🇷❤️
سردار سلیمانی، به معنای واقعی واژه، سردار ملی بود و در هیچ قالب تنگ سیاسی جا نمیگرفت...
🔻 بیرون از ایران هم، او پیوندهای دوستانهای با بسیاری از فرماندهان سازمانهای نظامی، ریشسفیدان قبایل، ایزدیها، سنیها، مسیحیان، علویان و سیاستمداران پرنفوذ منطقهای داشت و بسیاری از گرهها و بن بستهای سیاسی غرب آسیا را که با ریختن هزاران خون هم چاره نمییافت، با رایزنی گشود. هم سرداری کوبنده و پیروز بود و هم مذاکرهکنندهای راهگشا. هم راه جنگیدن را میدانست و هم آیین صلح و دیپلماسی را.
برای او امنیت شیعیان همان اندازه اهمیت داشت که امنیت سنیها، ایزدیها، ترکمانها، مسیحیان و کردها مهم بود.
🔻 میتوان به دیدگاههای سیاسی سردارِ شهید نقد داشت. میتوان حتی مخالف آنها بود. ولی نمیتوان به او احترام نگذاشت. نمیتوان وامداری ملتمان را به او نادیده گرفت. مردِ مردانهای که در کوهها و بیابانهای خاورمیانه در برابر دشمنان ایران سینه سپر کرده بود و همچون رستم شاهنامه، نامش لرزه بر دل دشمنان ایران میانداخت، و بدین جایگاه او را نیز رستم ایرانشهر نامیدند.
بیشک، آیندگان ما نام او را در کنار نام دیگر سرداران پیروز و سرفراز تاریخ چند هزارسالهی ایران خواهند آورد.
💥 ایرانیان شایستهای باشیم و با فروتنی و ارجگزاری و قدرشناسی از سرداران و سربازانی که حق سنگینی بر گردن ما دارند و مایهی بزرگی و امنیت #وطن هستند، چراغ سربازی، فداکاری و میهنپرستی را روشن نگاه داریم.
#وطنپرستم
@ThinkTogether🇮🇷🌱
🇮🇷 قاسم سلیمانی یک سردار ملی است❣به یادکرد سالروز شهادت سردار سپاه ایران
🔻 در روز ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸، همزمان با پراکنش خبر تلخ ترور سردار قاسم سلیمانی، موج گستردهای از اندوه، مردم ایران و کشورهای حوزهی تمدن ایرانی را فراگرفت.
قاسم سلیمانی را مخالفینش هم دشمنی ارجمند میدانستند. ملت ایران -حتا مخالفان با نظام سیاسی- در جای جای میهن به خیابانها ریخته و در سوگ او اشک ریختند و سوگواری کردند. آیین بدرقهی پیکر او با حضور میلیونها ایرانی در چهارگوشهی میهن، یکی از باشکوهترین آیینهای قدردانی از یک #سرباز_وطن در تاریخ ایران بود...
🔻 از کمتر فرمانده نظامی با این میزان محبوبیت در تاریخ دنیا میتوان نشانی یافت. ولی راز این محبوبیت او در بین مردم چه بود؟
یکی اینکه ایرانیان، پهلواندوست و قهرمانستای هستند. هنگامی که در چنان بنبستی گرفتار آمدهاند که هیچ راه برونرفتی از آن در نگر نمیآید، همیشه چشم به افق دوختهاند که سواری ببینند دلاور و کاردان، تا همه یکپارچه به زیر درفش کاویانیش بشتابند. مگر ابومسلم و بابک و نادر جز این بودند؟
قاسم سلیمانی سپاه ایرانیان را به همان کرانهایی برد که شاپور و قباد و خسرو پرویز برده بودند؛ روح عزتطلب ایرانی را سیراب کرد که هنوز دلخوش به تاریخ باستان و صدای سم اسب سربازان ایرانی در بیابانهای شام است؛ و عراقی را که همین سی و چند سال پیش به خاک ایران چشم دوخته بود و آرزومند تجزیهی آن بود، حیاط خلوت و میدان تاخت و تاز سربازان ایران گردانید.
🔻دیگر، دیدگاه ایشان نسبت به مردم بود. در این سالها بسیاری از فرماندهان نظامی کشور، درگیر کشمکشهای جناحی و سیاسی شدهاند و پیوسته علیه این و آن موضعگیری کردهاند و میکنند.
ولی سلیمانی، به ویژه از وقتی به رویارویی با داعش و تروریسم در بیرون از مرزهای ایران پرداخت، هیچگاه وارد کشمکشها و درگیریهای جناحی و سیاسی نشد. سلیمانی میگفت:
"همهی ملت ایران با هر گرایش و اندیشه و هردینی، خانوادهی ما هستند و ما وظیفه داریم پاسدار انها در برابر هر تازشی باشیم. خیلی از این مردم از نظام خوششان نمیآید، ولی سرزمین ایران هزاران سال است که مال به همین مردم بودهاست و ما در جایگاهی نیستیم که در برابر آنها کوتاهی کنیم"
🔻 سلیمانی از کشمکشهای درونی قدرت دوری میجست و همیشه به وظیفهی اصلی خود که پدافند از #وطن در فرای مرزهای کشورمان بود، میپرداخت. او در سیاست درونی کشورمان کنشگری نداشت و هیچگاه علیه مردم موضعگیری نکرد...
او بجای آنکه در شهر و در خانههای آنچنانی باشد، در کوهها و بیابانهای غرب آسیا بود. نه کار اقتصادی کرد و نه فرزندانش را بیرون از کشور فرستاد و بالاتر از هر چیز، اینکه تا لحظهی ترور، او افتخارِ نشان #سرباز_وطن را بر سینهی خود نگاه داشت.🇮🇷❤️
سردار سلیمانی، به معنای واقعی واژه، سردار ملی بود و در هیچ قالب تنگ سیاسی جا نمیگرفت...
🔻 بیرون از ایران هم، او پیوندهای دوستانهای با بسیاری از فرماندهان سازمانهای نظامی، ریشسفیدان قبایل، ایزدیها، سنیها، مسیحیان، علویان و سیاستمداران پرنفوذ منطقهای داشت و بسیاری از گرهها و بن بستهای سیاسی غرب آسیا را که با ریختن هزاران خون هم چاره نمییافت، با رایزنی گشود. هم سرداری کوبنده و پیروز بود و هم مذاکرهکنندهای راهگشا. هم راه جنگیدن را میدانست و هم آیین صلح و دیپلماسی را.
برای او امنیت شیعیان همان اندازه اهمیت داشت که امنیت سنیها، ایزدیها، ترکمانها، مسیحیان و کردها مهم بود.
🔻 میتوان به دیدگاههای سیاسی سردارِ شهید نقد داشت. میتوان حتی مخالف آنها بود. ولی نمیتوان به او احترام نگذاشت. نمیتوان وامداری ملتمان را به او نادیده گرفت. مردِ مردانهای که در کوهها و بیابانهای خاورمیانه در برابر دشمنان ایران سینه سپر کرده بود و همچون رستم شاهنامه، نامش لرزه بر دل دشمنان ایران میانداخت، و بدین جایگاه او را نیز رستم ایرانشهر نامیدند.
بیشک، آیندگان ما نام او را در کنار نام دیگر سرداران پیروز و سرفراز تاریخ چند هزارسالهی ایران خواهند آورد.
💥 ایرانیان شایستهای باشیم و با فروتنی و ارجگزاری و قدرشناسی از سرداران و سربازانی که حق سنگینی بر گردن ما دارند و مایهی بزرگی و امنیت #وطن هستند، چراغ سربازی، فداکاری و میهنپرستی را روشن نگاه داریم.
#وطنپرستم
@ThinkTogether🇮🇷🌱
Forwarded from دکتر ابوالفضل بازرگان (A. B.)
تاریخ موازی اخیر ایران میتوانست بسیار متفاوت باشد
اگر تنها یک عدد بمب اتم میداشتیم
نه قاسم سلیمانی ای ترور میشد
نه انتقام سختی لازم میبود
نه هواپیمای اوکراینی ای زده میشد
نه سرمایه اجتماعی اینچنین بعد از آن از دست میرفت
و نه در چهارمین مراسم سالگردش بمب انتحاری ای منفجر میشد و جان بیش از ۱۰۰ انسان بی گناه گرفته میشد
فقط یک عدد بمب اتم
فقط یک عدد
....
#فقط_یک_عدد
https://www.threads.net/@bazargan.abolfazl_ir/post/C1o_zr6Ih13/?igshid=NTc4MTIwNjQ2YQ==
اگر تنها یک عدد بمب اتم میداشتیم
نه قاسم سلیمانی ای ترور میشد
نه انتقام سختی لازم میبود
نه هواپیمای اوکراینی ای زده میشد
نه سرمایه اجتماعی اینچنین بعد از آن از دست میرفت
و نه در چهارمین مراسم سالگردش بمب انتحاری ای منفجر میشد و جان بیش از ۱۰۰ انسان بی گناه گرفته میشد
فقط یک عدد بمب اتم
فقط یک عدد
....
#فقط_یک_عدد
https://www.threads.net/@bazargan.abolfazl_ir/post/C1o_zr6Ih13/?igshid=NTc4MTIwNjQ2YQ==
Threads
ابوالفضل بازرگان (@bazargan.abolfazl_ir) on Threads
PhD of International Relations - Tehran University
Security Affairs Analyst
Faculty of IR ThinkThank
Network Neo-Realist. 3.5K Followers.
Security Affairs Analyst
Faculty of IR ThinkThank
Network Neo-Realist. 3.5K Followers.
روسیه، همپیمان راهبردی ایران؟
آرمینا آرم
#دیدگاه
#ژئوپولتیک
🇷🇺 روسیه، همپیمان راهبردی ایران؟
🎙 آرمینا آرم
💬 پیوند میان کشورمان و روسیه در چه ترازی است؟ آیا همپیمان راهبردی نامیدن روسیه درست است؟ تنهایی راهبردی (استراتژیک) ایران به چه معنا است؟ پیوندهای روسیه با کشورهای دنیا از چه منطقی پیروی میکند؟ ....
این پرسشها و افزون بر اینها موضوع گفتگوی کانال عیار با خانم دکتر آرمینا آرم، پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه میباشد.
📍 برگرفته از: @ayarenaghd
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
🇷🇺 روسیه، همپیمان راهبردی ایران؟
🎙 آرمینا آرم
💬 پیوند میان کشورمان و روسیه در چه ترازی است؟ آیا همپیمان راهبردی نامیدن روسیه درست است؟ تنهایی راهبردی (استراتژیک) ایران به چه معنا است؟ پیوندهای روسیه با کشورهای دنیا از چه منطقی پیروی میکند؟ ....
این پرسشها و افزون بر اینها موضوع گفتگوی کانال عیار با خانم دکتر آرمینا آرم، پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه میباشد.
📍 برگرفته از: @ayarenaghd
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#چکامه
#ادبیات_ایران
خاقانیا به جاه مشو غره غمروار
گر خود به جاه بهمن و جمشیدی از قضا
کاندر جهان چو بهمن و جمشید صد هزار
زادند و مرد و کار جهان هم بر آن نوا
رفت آنچه رفت و روی زمین همچنان نژند
بود آنچه بود و پشت فلک همچنان دو تا
نه در نبات این بدلی آمد از قدر
نه در نجوم آن خللی آمد از قضا
ما و تو بگذریم و پس از ما بسی بود
دور فلک به کار و قرار زمین بجا
و آخر به نفخ صور کند قهر کردگار
بند فلک گسسته و جرم زمین هبا
👤 خاقانی شروانی، شاعر سدهی ششم خورشیدی
〰〰〰〰〰〰〰
• غمروار: از سر نادانی
• هبا: گرد و غبار
• بند فلک گسسته و جرم زمین هبا: [در روز پسین] سامان فلک بهم میخورد و جرم زمین همچون گرد و غبار در فضا پراکنده میشود.
〰〰〰〰〰〰〰〰
ℹ️ افضلالدین بدیل بن علی خاقانی، شناختهشده به خاقانی شروانی، شاعر سدهی ششم و از بزرگترین قصیدهسرایان شعر و ادب پارسی است. تاریخنگاران ادب پارسی، او را حسانالعجم نام دادهاند. خاقانی در مقبرهالشعرای تبریز آرمیده است.
📆 در سالنمای رسمی کشورمان، روز یکم بهمنماه روز بزرگداشت خاقانی شروانی نامیده شدهاست.
〰〰〰〰〰〰〰〰
🎥 کرانههای زیبای دریای مکران، چابهار
@ThinkTogether🌱
#ادبیات_ایران
خاقانیا به جاه مشو غره غمروار
گر خود به جاه بهمن و جمشیدی از قضا
کاندر جهان چو بهمن و جمشید صد هزار
زادند و مرد و کار جهان هم بر آن نوا
رفت آنچه رفت و روی زمین همچنان نژند
بود آنچه بود و پشت فلک همچنان دو تا
نه در نبات این بدلی آمد از قدر
نه در نجوم آن خللی آمد از قضا
ما و تو بگذریم و پس از ما بسی بود
دور فلک به کار و قرار زمین بجا
و آخر به نفخ صور کند قهر کردگار
بند فلک گسسته و جرم زمین هبا
👤 خاقانی شروانی، شاعر سدهی ششم خورشیدی
〰〰〰〰〰〰〰
• غمروار: از سر نادانی
• هبا: گرد و غبار
• بند فلک گسسته و جرم زمین هبا: [در روز پسین] سامان فلک بهم میخورد و جرم زمین همچون گرد و غبار در فضا پراکنده میشود.
〰〰〰〰〰〰〰〰
ℹ️ افضلالدین بدیل بن علی خاقانی، شناختهشده به خاقانی شروانی، شاعر سدهی ششم و از بزرگترین قصیدهسرایان شعر و ادب پارسی است. تاریخنگاران ادب پارسی، او را حسانالعجم نام دادهاند. خاقانی در مقبرهالشعرای تبریز آرمیده است.
📆 در سالنمای رسمی کشورمان، روز یکم بهمنماه روز بزرگداشت خاقانی شروانی نامیده شدهاست.
〰〰〰〰〰〰〰〰
🎥 کرانههای زیبای دریای مکران، چابهار
@ThinkTogether🌱
زندانیان جغرافیا - غرب آسیا (۱)
تیم مارشال
#کتاب شنیداری
#ژئوپولتیک
📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
7⃣ بخش هفتم:خاورمیانه (۱) [غرب آسیا (۱)]
📎 نکتهای که شنونده و خوانندهی هشیار در برخورد با دیدگاههای کارشناسان انیرانی در مییابد، سایهی سنگین میهنپرستی است که بر اندیشه و نگاه و سخن آنان سایه افکنده است.
پرورش کارشناسان کشورهای پیشرو به گونهای است که در آنچه میکنند و میگویند، همواره بزرگی و چیرگی کشور خود را پیش چشم دارند. بنابراین -به ویژه در دو حوزهی تاریخ و ژئوپولتیک- دشمنان و رقیبان کشورشان را بالا نمیبرند و از توانمندیها و کامیابیها و زمینههای خیزش رقیبان، گنگ و ناروشن سخن میگویند و گاه ناگفته از روی آن میپرند.
📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
7⃣ بخش هفتم:
📎 نکتهای که شنونده و خوانندهی هشیار در برخورد با دیدگاههای کارشناسان انیرانی در مییابد، سایهی سنگین میهنپرستی است که بر اندیشه و نگاه و سخن آنان سایه افکنده است.
پرورش کارشناسان کشورهای پیشرو به گونهای است که در آنچه میکنند و میگویند، همواره بزرگی و چیرگی کشور خود را پیش چشم دارند. بنابراین -به ویژه در دو حوزهی تاریخ و ژئوپولتیک- دشمنان و رقیبان کشورشان را بالا نمیبرند و از توانمندیها و کامیابیها و زمینههای خیزش رقیبان، گنگ و ناروشن سخن میگویند و گاه ناگفته از روی آن میپرند.
📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول
@ThinkTogether🌱
#بخشی_از_یک کتاب
#تاریخ
فتح هند به دست نادرشاه، بازتابی گسترده در جهان یافت، چرا که این کشور از نگاه هلندیها، پرتغالیها، چینیها و انگلیسیها مهم و بسیار ارزشمند بود. حتا روسها نیز آرزوی نزدیک شدن به آن را داشتند.
نبرد کرنال در ۱۷۳۸م [۱۱۱۷ خورشیدی] توان رزمی ایرانیان را در آسیای مرکزی دو برابر کرد و شاهد آن نیز بازپسگیری آسان بخارا، خیوه و رود سند بود. نادرشاه راهزنان و خانهای گستاخ را نیز بر سر جایشان نشاند. دارایی او اکنون به اندازهای بود که میتوانست هزینهی هر ارتشی را پرداخت کند.
البته از سوی دیگر می توان گرفتن هند را رخدادی با پیامدهای منفی برای ایران دانست. از این رو که سیاست انگلستان در سراسر سدهی نوزدهم میلادی [و پس از آن] بر پایهی این انگاره بود که ایران باید زمینگیر و ناتوان و سردرگم بماند، چون ایران نیرومندی که راه خود را یافته باشد، میتواند در چند سال افغانستان و هند را همزمان در هم بکوبد. [و جایگزین انگلستان شود]
📖 صد جنگ بزرگ تاریخ
✍ علی غفوری
📎 در همین زمینه بخوانید:
قرارداد گلداسمید (goldsmid)
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
فتح هند به دست نادرشاه، بازتابی گسترده در جهان یافت، چرا که این کشور از نگاه هلندیها، پرتغالیها، چینیها و انگلیسیها مهم و بسیار ارزشمند بود. حتا روسها نیز آرزوی نزدیک شدن به آن را داشتند.
نبرد کرنال در ۱۷۳۸م [۱۱۱۷ خورشیدی] توان رزمی ایرانیان را در آسیای مرکزی دو برابر کرد و شاهد آن نیز بازپسگیری آسان بخارا، خیوه و رود سند بود. نادرشاه راهزنان و خانهای گستاخ را نیز بر سر جایشان نشاند. دارایی او اکنون به اندازهای بود که میتوانست هزینهی هر ارتشی را پرداخت کند.
البته از سوی دیگر می توان گرفتن هند را رخدادی با پیامدهای منفی برای ایران دانست. از این رو که سیاست انگلستان در سراسر سدهی نوزدهم میلادی [و پس از آن] بر پایهی این انگاره بود که ایران باید زمینگیر و ناتوان و سردرگم بماند، چون ایران نیرومندی که راه خود را یافته باشد، میتواند در چند سال افغانستان و هند را همزمان در هم بکوبد. [و جایگزین انگلستان شود]
📖 صد جنگ بزرگ تاریخ
✍ علی غفوری
📎 در همین زمینه بخوانید:
قرارداد گلداسمید (goldsmid)
@ThinkTogether🌱
Telegram
♤اندیشهی میهن♡
#تاریخ ایران
🔻 قرارداد گلدسمید (یا گلدسمیت)، قراردادی است که در سال ۱۲۵۰ خورشیدی بسته شد و در پی آن، بخش بزرگی از بلوچستان ایران به انگلستان واگذار گردید. این بخشها برای چندین سال بلوچستان انگلیس! نامگذاری شده بود.
🔻 انگیزهی این فاجعه هم اینگونه بود که…
🔻 قرارداد گلدسمید (یا گلدسمیت)، قراردادی است که در سال ۱۲۵۰ خورشیدی بسته شد و در پی آن، بخش بزرگی از بلوچستان ایران به انگلستان واگذار گردید. این بخشها برای چندین سال بلوچستان انگلیس! نامگذاری شده بود.
🔻 انگیزهی این فاجعه هم اینگونه بود که…
خط قرمز ایران در برابر اسراییل کجا است؟
یوسف عزیزی، مازیار خسروی
#دیدگاه
💢 خط قرمز ما در برابر اسراییل کجا است؟
🎙 یوسف عزیزی و مازیار خسروی
💬 در هفتهها و روزهای گذشته، رخدادهای تروریستی علیه ایران و دیگر بخشهای جبههی مقاومت بالا گرفته است.
گروهی از تحلیلگران، واکنش کشورمان در برابر این رخدادها را نشانگر خویشتنداری هدفمند، و کسانی دیگر آن را نشانهی سردرگمی میدانند. از اینرو این پرسش برای پیگیران رخدادهای منطقه برجسته شده است که آیا جریان رخدادها روی ریل درستی پیش میرود؟ و آیا جاگیری کشورمان درست و سنجیده و برآورندهی سود و امنیت ایران و جبههی مقاومت میباشد یا خیر؟
📍 برگرفته از کانال یوتیوبی کلیدواژه
@ThinkTogether🌱
💢 خط قرمز ما در برابر اسراییل کجا است؟
🎙 یوسف عزیزی و مازیار خسروی
💬 در هفتهها و روزهای گذشته، رخدادهای تروریستی علیه ایران و دیگر بخشهای جبههی مقاومت بالا گرفته است.
گروهی از تحلیلگران، واکنش کشورمان در برابر این رخدادها را نشانگر خویشتنداری هدفمند، و کسانی دیگر آن را نشانهی سردرگمی میدانند. از اینرو این پرسش برای پیگیران رخدادهای منطقه برجسته شده است که آیا جریان رخدادها روی ریل درستی پیش میرود؟ و آیا جاگیری کشورمان درست و سنجیده و برآورندهی سود و امنیت ایران و جبههی مقاومت میباشد یا خیر؟
📍 برگرفته از کانال یوتیوبی کلیدواژه
@ThinkTogether🌱
قصهی باران
سالار عقیلی
#موسیقی
🌈 قصهی باران
🎤 خواننده: سالار عقیلی
🎬 آهنگساز: امین بیات
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
هستیام، وسعت پر غرور من
جان من ای وطن صبور من
ای تمام فصلهای تو بهار
ای همیشه سربلند روزگار
تن بی روح من و جان از تو
تشنهام قصه باران از تو
بشنو این نغمه زمرغان چمن
که به دشمن ندهم مام وطن
مهر تو خون شده در جان و تنم
هستیام ایرانم،
هستیام ایرانم،
هستیام ایرانم🇮🇷❤️
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱
🌈 قصهی باران
🎤 خواننده: سالار عقیلی
🎬 آهنگساز: امین بیات
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
هستیام، وسعت پر غرور من
جان من ای وطن صبور من
ای تمام فصلهای تو بهار
ای همیشه سربلند روزگار
تن بی روح من و جان از تو
تشنهام قصه باران از تو
بشنو این نغمه زمرغان چمن
که به دشمن ندهم مام وطن
مهر تو خون شده در جان و تنم
هستیام ایرانم،
هستیام ایرانم،
هستیام ایرانم🇮🇷❤️
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱
#دانستنی
#انجمنهای_پنهان
🔲 انجمنهای پنهان (secret societies)
3⃣ بخش سوم: چرا انجمنهای پنهان؟ پیشدرآمد
🔻از دورانهای باستان تا به امروز، بشر به دنبال این بودهاست تا خود را در میان همراهانی همدل، همسو، همهدف و با ارزشهایی یکسان جای دهد و از پشتیبانی آنان بهرهمند گردد. این یکی از راههای معنابخشی به زندگی و آفریدن احساس دلگرمی، تعلق، شادی و معنا بوده است.
بنابراین نخستین انگیزهی برپایی انجمنها در درون جوامع انسانی، دستیابی به دلگرمی، شادی، احساس معنا و تعلق و نیز برخورداری از پشتیبانی دوستان و برادران بوده است. در سادهترین نمونهها، مردان قبیلههای نخستین گرایش به برپایی انجمنهای مردانهای داشتند که در آن به مهارتهایی همچون شکار، نوشیدن یا رقابت با قبیلهی همسایه پرداخته میشد.
🔻با برپایی یک انجمن [چه آشکار و چه پنهان]، هموندان انجمن به راه کنشگری برای پاسداری و نگهبانی از ارزشهای بزرگ زندگی خود گام میگذارند و با گفتگو و همپیمان شدن بر روی آن ارزشها، بر نیرومندسازی و گسترش آن ارزش(ها) توانا میگردند. در این دنیای نوین با تردیدها و ناپایداریهای پلیدش، هیچ چیز بیشتر از یافتن دیگرانی که دیدگاهها، باورها و ارزشهای یکسانی داشته باشند و ساختن پیوندهای دوستانه با آنان پایدار و دلگرم کننده نیست. هموند انجمن به دنبال گرما، توان و معنایی است که با پذیرفتن بندهای دوستی، وفاداری، رازداری و پیگیری هدفهای مقدس در درون یک انجمن پنهان میتواند به آنها دست یابد. همچنین در زمانهای نیاز و گرفتاری، آرامش خاطر در آگاهی از بودن دیگرانی است که به کمک شما خواهند آمد. پس هر کس به خود میگوید "با این تعهد شایسته و پیمان استوار، من از سردیِ تنهایی بیرون آمده، به گرمای انجمن برادری میپیوندم. امیدوارم دیگرانی که هدفشان همانا هدف من است و شایستگیهای اخلاقیِ بایسته را دارند، پیدا کنم و ایشان را به خود بپیوندم"
🔻با گذر زمان، تمدن بشری پیچیده شد. در مصر، ایران و روم برپایی انجمنها به پیدایش طبقهی کاهنان و مغان انجامید -کسانی که خود را تنها کسانی میدانستند که توانا به پیوندگیری با خدایان و دنیای نادیدنی میباشند. سپس انجمنهای دیگری از دل مغان و کاهنان بیرون آمدند که باورها و آیینهایشان در زمان خودشان نیز هرزه و گمراهکننده شمرده میشد (همچون جادوگران، کیمیاگران، حتا درمانگران و پزشکان). از اینرو اینان ناچار به پنهانکاری و پوشاندن رازهای خود گردیدند.
چند سده بعدتر، نخست در ایران و سپس در مصر و روم، ملتها و امپراتوریها پدید آمدند. جنگها رخ داد و جوامع بشری باز هم پیچیدهتر شدند. فرمانروایان برای پایدارسازی و گسترش قلمروی خود، به سرزمینهای دیگر لشگر کشیدند. همچنین درون کشورها، آشوبهایی برای سرنگون ساختن پادشاهان و حکومتها رخ داد، هنچنین برنامههایی برای فروانداختن دولتها، کوتاه کردن دست بلند کلیسا، یا ساخت روشهای فرمانروایی بر جهان اندیشیده شد.
از اینجا بود که انجمنهای ساده و آشکار گذشته، به سوی هدفهایی پیچیدهتر و رازداری و پنهانکاری بیشتر گرویدند. چرا که برانداختن حکومت یا کلیسا، بیرون راندن دشمن اشغالگر، پیادهسازی هدفهای ناهمساز با خواست گروههای قدرتمند و پراکندن دیدگاهها و آیینهای نوین با سرکوب سنگینی روبرو میگردید.
[دنبالهدارد...]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📍این نوشتار برگردان آزاد و چکیده شدهای از کتاب زیر است:
- How to Start Your Own Secret Society by Nick Harding
#بخشی_از_یک کتاب
@ThinkTogether🌱
#انجمنهای_پنهان
🔲 انجمنهای پنهان (secret societies)
3⃣ بخش سوم: چرا انجمنهای پنهان؟ پیشدرآمد
🔻از دورانهای باستان تا به امروز، بشر به دنبال این بودهاست تا خود را در میان همراهانی همدل، همسو، همهدف و با ارزشهایی یکسان جای دهد و از پشتیبانی آنان بهرهمند گردد. این یکی از راههای معنابخشی به زندگی و آفریدن احساس دلگرمی، تعلق، شادی و معنا بوده است.
بنابراین نخستین انگیزهی برپایی انجمنها در درون جوامع انسانی، دستیابی به دلگرمی، شادی، احساس معنا و تعلق و نیز برخورداری از پشتیبانی دوستان و برادران بوده است. در سادهترین نمونهها، مردان قبیلههای نخستین گرایش به برپایی انجمنهای مردانهای داشتند که در آن به مهارتهایی همچون شکار، نوشیدن یا رقابت با قبیلهی همسایه پرداخته میشد.
🔻با برپایی یک انجمن [چه آشکار و چه پنهان]، هموندان انجمن به راه کنشگری برای پاسداری و نگهبانی از ارزشهای بزرگ زندگی خود گام میگذارند و با گفتگو و همپیمان شدن بر روی آن ارزشها، بر نیرومندسازی و گسترش آن ارزش(ها) توانا میگردند. در این دنیای نوین با تردیدها و ناپایداریهای پلیدش، هیچ چیز بیشتر از یافتن دیگرانی که دیدگاهها، باورها و ارزشهای یکسانی داشته باشند و ساختن پیوندهای دوستانه با آنان پایدار و دلگرم کننده نیست. هموند انجمن به دنبال گرما، توان و معنایی است که با پذیرفتن بندهای دوستی، وفاداری، رازداری و پیگیری هدفهای مقدس در درون یک انجمن پنهان میتواند به آنها دست یابد. همچنین در زمانهای نیاز و گرفتاری، آرامش خاطر در آگاهی از بودن دیگرانی است که به کمک شما خواهند آمد. پس هر کس به خود میگوید "با این تعهد شایسته و پیمان استوار، من از سردیِ تنهایی بیرون آمده، به گرمای انجمن برادری میپیوندم. امیدوارم دیگرانی که هدفشان همانا هدف من است و شایستگیهای اخلاقیِ بایسته را دارند، پیدا کنم و ایشان را به خود بپیوندم"
🔻با گذر زمان، تمدن بشری پیچیده شد. در مصر، ایران و روم برپایی انجمنها به پیدایش طبقهی کاهنان و مغان انجامید -کسانی که خود را تنها کسانی میدانستند که توانا به پیوندگیری با خدایان و دنیای نادیدنی میباشند. سپس انجمنهای دیگری از دل مغان و کاهنان بیرون آمدند که باورها و آیینهایشان در زمان خودشان نیز هرزه و گمراهکننده شمرده میشد (همچون جادوگران، کیمیاگران، حتا درمانگران و پزشکان). از اینرو اینان ناچار به پنهانکاری و پوشاندن رازهای خود گردیدند.
چند سده بعدتر، نخست در ایران و سپس در مصر و روم، ملتها و امپراتوریها پدید آمدند. جنگها رخ داد و جوامع بشری باز هم پیچیدهتر شدند. فرمانروایان برای پایدارسازی و گسترش قلمروی خود، به سرزمینهای دیگر لشگر کشیدند. همچنین درون کشورها، آشوبهایی برای سرنگون ساختن پادشاهان و حکومتها رخ داد، هنچنین برنامههایی برای فروانداختن دولتها، کوتاه کردن دست بلند کلیسا، یا ساخت روشهای فرمانروایی بر جهان اندیشیده شد.
از اینجا بود که انجمنهای ساده و آشکار گذشته، به سوی هدفهایی پیچیدهتر و رازداری و پنهانکاری بیشتر گرویدند. چرا که برانداختن حکومت یا کلیسا، بیرون راندن دشمن اشغالگر، پیادهسازی هدفهای ناهمساز با خواست گروههای قدرتمند و پراکندن دیدگاهها و آیینهای نوین با سرکوب سنگینی روبرو میگردید.
[دنبالهدارد...]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📍این نوشتار برگردان آزاد و چکیده شدهای از کتاب زیر است:
- How to Start Your Own Secret Society by Nick Harding
#بخشی_از_یک کتاب
@ThinkTogether🌱
National Geographic
These 5 secret societies changed the world—from behind closed doors
From the Oracle at Delphi to the Freemasons, covert cults and clandestine clubs have existed in different cultures for millennia.
زندانیان جغرافیا - غرب آسیا (۲)
تیم مارشال
#کتاب شنیداری
#ژئوپولتیک
📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
8⃣ بخش هشتم:خاورمیانه (۲) [غرب آسیا (۲)]
📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
8⃣ بخش هشتم:
📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#تاریخ
دارالفنون نام آموزشگاهی است که با پشتیبانی میرزا تقیخان امیرکبیر، برای آموزش فن و دانشهای نوین بنیانگذاری شد و میتوان آن را پایهی دانشگاه نوین در ایران دانست.
پس از شکستهای اندوهبار ایران از روسیه و جدایی بخشهایی از #وطن که تا امروز نیز جدا ماندهاند، نیاز به روزآمدسازی ارتش و صنایع ایران بیش از همیشه از سوی اندیشمندان و دلسوزان ایران دریافت میشد. امیرکبیر نیز که به این نیاز فوری کشور هشیار بود، از آغاز صدارت خود برای برپایی یک کانون آموزش دانش و فنون نوین تلاش نمود. ولی شوربختانه ایشان آغاز به کار آن را ندید، چرا که نخستین دسته از استادان دارالفنون، دو روز پس از دستگیری و تبعید امیر، به تهران رسیدند و با پیشواز گرمی روبرو نشدند.
دارالفنون که روز یکشنبه ششم دیماه سال ۱۲۳۰، سیزده روز پیش از شهادت امیرکبیر در حضور ناصرالدین شاه و با ۳۰ نفر شاگرد گشایش یافت، سرچشمهی نیکیهای بسیار برای #وطن و پرورش بزرگانی همچون چهرههای میهنپرست جنبش مشروطه و شماری از وزیران کاردان و کارآمد دورهی رضاشاه بوده است.
🕯 به روان نورانی همهی خدمتگزاران #وطن درود میفرستیم. راهشان پررهرو💕
@ThinkTogether🌱
دارالفنون نام آموزشگاهی است که با پشتیبانی میرزا تقیخان امیرکبیر، برای آموزش فن و دانشهای نوین بنیانگذاری شد و میتوان آن را پایهی دانشگاه نوین در ایران دانست.
پس از شکستهای اندوهبار ایران از روسیه و جدایی بخشهایی از #وطن که تا امروز نیز جدا ماندهاند، نیاز به روزآمدسازی ارتش و صنایع ایران بیش از همیشه از سوی اندیشمندان و دلسوزان ایران دریافت میشد. امیرکبیر نیز که به این نیاز فوری کشور هشیار بود، از آغاز صدارت خود برای برپایی یک کانون آموزش دانش و فنون نوین تلاش نمود. ولی شوربختانه ایشان آغاز به کار آن را ندید، چرا که نخستین دسته از استادان دارالفنون، دو روز پس از دستگیری و تبعید امیر، به تهران رسیدند و با پیشواز گرمی روبرو نشدند.
دارالفنون که روز یکشنبه ششم دیماه سال ۱۲۳۰، سیزده روز پیش از شهادت امیرکبیر در حضور ناصرالدین شاه و با ۳۰ نفر شاگرد گشایش یافت، سرچشمهی نیکیهای بسیار برای #وطن و پرورش بزرگانی همچون چهرههای میهنپرست جنبش مشروطه و شماری از وزیران کاردان و کارآمد دورهی رضاشاه بوده است.
🕯 به روان نورانی همهی خدمتگزاران #وطن درود میفرستیم. راهشان پررهرو💕
@ThinkTogether🌱
♤اندیشهی میهن♡
#تاریخ دارالفنون نام آموزشگاهی است که با پشتیبانی میرزا تقیخان امیرکبیر، برای آموزش فن و دانشهای نوین بنیانگذاری شد و میتوان آن را پایهی دانشگاه نوین در ایران دانست. پس از شکستهای اندوهبار ایران از روسیه و جدایی بخشهایی از #وطن که تا امروز نیز جدا ماندهاند،…
به یادکرد سالروز شهادت میرزا تقیخان امیرکبیر (زادهی ۱۱۸۶ خورشیدی در اراک - شهادت ۲۰ دیماه ۱۲۳۰ در کاشان) 💕🕯
#یادداشت
#دیدگاه
💮 داستان قدرت
هر کشور گمانی از قدرت خود داشته و بر پایهی آن، جایگاهی شایسته و آرزومند برای خود در منطقه و جهان در نگر میآورد. در واقع افزایش قدرت یک کشور به ساختن "قدرتِ آرزومند" میانجامد. همین قدرتِ آرزومند و گمان به نیرومندی خود است که کشورها را به سوی درخواستِ نقشآفرینی در منطقه و جهان میراند.
نقش (role) ولی همچون واحد پولی، نیازمند به رسمیت شناخته شدن از سوی دیگران است. نقش منطقهای یک کشور با پذیرش منافع یک کشور از سوی کشورهای همسایه، به آن داده میشود.
نپذیرفتن چنین نقشی [از سوی دیگر کشورها] است که به پدیدار شدن پیوستهی تنش میانجامد. آنگاه که کشوری قدرت داشته باشد ولی نقش دلخواه خود را به دست نیاورده باشد، همواره آنجا جانمایهای برای تنش و کشمکش خواهد بود. یعنی قدرت داری ولی تو را به رسمیت نمیشناسند! جنگ از دل چنین ناهمخوانیای برمیخیزد.
پس دستیابی به نقش دلخواه، آسان به دست نمیآید. گام نخست از راه دستیابی به نقشی دلخواه برای کشورمان، دریافتی تاریخی و ناایدئولوژیک از ایران است. دریافتی که توان نظامی، توان اقتصادی، گفتمان فرهنگی و پیشرفت فناورانه را زیربنای قدرت بداند. قدرت را در چهارگانه ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، ژئوکالچر و تکنوپلیتیک بیابد. در کنار چنین آمیزهای از نیرومندیهای چهارگانه، هماهنگی و همپوشانی میان میدان و دیپلماسی میتواند مهرِ انجام بر مرکزیت ایران در منطقه بزند.
بنیان چنین قدرتی بر پایهی آگاهی یافتن به درونی بودنِ عمق راهبردی ایران و رسیدن به نگرشی نوین است. [...]
بزرگی [تنها] در بازپسگیری خاک از دست رفته نیست. بزرگی [تنها] به گرفتن انتقام شکستها نیست. [بلکه] بزرگی به بازآفرینی جامعهایست که شهروندانش در رفاه و شادی زیست نمایند. در سایهی چنین نگاهی است که میتوان ایران را همچون قدرتی الهامبخش در نگرِ خود و دیگران آورد.
و آنگاه که الهامبخش گردی، رهبری تو را نیز خواهند پذیرفت.
✍ آرش رییسینژاد، پژوهشگر روابطبینالملل و ژئوپولتیک (ویرایش شده)
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
💮 داستان قدرت
هر کشور گمانی از قدرت خود داشته و بر پایهی آن، جایگاهی شایسته و آرزومند برای خود در منطقه و جهان در نگر میآورد. در واقع افزایش قدرت یک کشور به ساختن "قدرتِ آرزومند" میانجامد. همین قدرتِ آرزومند و گمان به نیرومندی خود است که کشورها را به سوی درخواستِ نقشآفرینی در منطقه و جهان میراند.
نقش (role) ولی همچون واحد پولی، نیازمند به رسمیت شناخته شدن از سوی دیگران است. نقش منطقهای یک کشور با پذیرش منافع یک کشور از سوی کشورهای همسایه، به آن داده میشود.
نپذیرفتن چنین نقشی [از سوی دیگر کشورها] است که به پدیدار شدن پیوستهی تنش میانجامد. آنگاه که کشوری قدرت داشته باشد ولی نقش دلخواه خود را به دست نیاورده باشد، همواره آنجا جانمایهای برای تنش و کشمکش خواهد بود. یعنی قدرت داری ولی تو را به رسمیت نمیشناسند! جنگ از دل چنین ناهمخوانیای برمیخیزد.
پس دستیابی به نقش دلخواه، آسان به دست نمیآید. گام نخست از راه دستیابی به نقشی دلخواه برای کشورمان، دریافتی تاریخی و ناایدئولوژیک از ایران است. دریافتی که توان نظامی، توان اقتصادی، گفتمان فرهنگی و پیشرفت فناورانه را زیربنای قدرت بداند. قدرت را در چهارگانه ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، ژئوکالچر و تکنوپلیتیک بیابد. در کنار چنین آمیزهای از نیرومندیهای چهارگانه، هماهنگی و همپوشانی میان میدان و دیپلماسی میتواند مهرِ انجام بر مرکزیت ایران در منطقه بزند.
بنیان چنین قدرتی بر پایهی آگاهی یافتن به درونی بودنِ عمق راهبردی ایران و رسیدن به نگرشی نوین است. [...]
بزرگی [تنها] در بازپسگیری خاک از دست رفته نیست. بزرگی [تنها] به گرفتن انتقام شکستها نیست. [بلکه] بزرگی به بازآفرینی جامعهایست که شهروندانش در رفاه و شادی زیست نمایند. در سایهی چنین نگاهی است که میتوان ایران را همچون قدرتی الهامبخش در نگرِ خود و دیگران آورد.
و آنگاه که الهامبخش گردی، رهبری تو را نیز خواهند پذیرفت.
✍ آرش رییسینژاد، پژوهشگر روابطبینالملل و ژئوپولتیک (ویرایش شده)
@ThinkTogether🌱
Telegram
♤ پیوستها ♡
سکههای ایرانی در بازهی میان سدهی نخست پیش از میلاد مسیح تا سدهی دوم میلادی
Forwarded from خرمگس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"برای اینکه یک فرهنگ اصالت خود را حفظ کند و در عین حال مولد نیز باشد، میباید که هم خود فرهنگ و هم اعضای آن به اصالت خود (و حتی تا حدودی به برتری خود بر دیگران) معتقد باشد."
(کلود لوی استروس)
پ.ن: مهم نیست که با سخن «استروس» یا زرتشت (که از زبان استاد جلال الدین کزاری بیان می شود) همدل باشیم یا نه، اما تا زمانی که اکثریت ساکنان یک سرزمین چنین نگاهی به تاریخ و سرزمین و فرهنگ خویش نداشته باشند، احتمالا در مسیر توسعه و سعادت و پیشرفت و رفاه و آزادی قرار نخواهند گرفت..
@kharmagaas
(کلود لوی استروس)
پ.ن: مهم نیست که با سخن «استروس» یا زرتشت (که از زبان استاد جلال الدین کزاری بیان می شود) همدل باشیم یا نه، اما تا زمانی که اکثریت ساکنان یک سرزمین چنین نگاهی به تاریخ و سرزمین و فرهنگ خویش نداشته باشند، احتمالا در مسیر توسعه و سعادت و پیشرفت و رفاه و آزادی قرار نخواهند گرفت..
@kharmagaas
Forwarded from 🇮🇷 وکیل مدافع ایران 🇮🇷 (وحید داروگری)
«کشوری که برای جنگیدن مهیّا نشود، در واقع به دیگران اطّلاع میدهد که برای مُردن آماده است.»
مرحوم دکتر ابومحمّد عسگرخانی
#کلاهک_هستهای_حق_مسلم_ماست
مرحوم دکتر ابومحمّد عسگرخانی
#کلاهک_هستهای_حق_مسلم_ماست
زندانیان جغرافیا - غرب آسیا (۳)
تیم مارشال
#کتاب شنیداری
#ژئوپولتیک
📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
9⃣ بخش نهم:خاورمیانه (۳) [غرب آسیا (۳)]
📎 نکتهای که شنونده و خوانندهی هشیار در برخورد با دیدگاههای کارشناسان آمریکایی و اروپایی در مییابد، سوگیری میهنپرستانهای است که بر اندیشه و نگاه و سخن آنان سایه افکنده است.
پرورش کارشناسان در کشورهای پیشرو به گونهای است که در آنچه میکنند و میگویند، همواره سود و بزرگی و زمینهسازی برای چیرگی کشور خود را پیش چشم دارند. بنابراین -به ویژه در دو حوزهی تاریخ و ژئوپولتیک- روایتی را برجسته میکنند که سبب گرفتاری رقیبانشان گردد، و نیز از توانمندیها و کامیابیها و زمینههای خیزش رقیبان، گنگ و ناروشن سخن میگویند و گاه ناگفته از روی آن میپرند.
📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
9⃣ بخش نهم:
📎 نکتهای که شنونده و خوانندهی هشیار در برخورد با دیدگاههای کارشناسان آمریکایی و اروپایی در مییابد، سوگیری میهنپرستانهای است که بر اندیشه و نگاه و سخن آنان سایه افکنده است.
پرورش کارشناسان در کشورهای پیشرو به گونهای است که در آنچه میکنند و میگویند، همواره سود و بزرگی و زمینهسازی برای چیرگی کشور خود را پیش چشم دارند. بنابراین -به ویژه در دو حوزهی تاریخ و ژئوپولتیک- روایتی را برجسته میکنند که سبب گرفتاری رقیبانشان گردد، و نیز از توانمندیها و کامیابیها و زمینههای خیزش رقیبان، گنگ و ناروشن سخن میگویند و گاه ناگفته از روی آن میپرند.
📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول
@ThinkTogether🌱
Forwarded from سروستان
#رابرت_کاپلان: قبل از اینکه بتوان بر جغرافیا غلبه کرد،باید به آن احترام گذاشت. نخبگان سیاست خارجی خود ما،بیش از حد شیفته ایده های زیبا هستند و حقایق فیزیکی روی زمین و تفاوت های فرهنگی ناشی از آنها را بسیار نادیده می گیرند.اگر میخواهید بدانید روسیه،چین یا ایران در مرحله بعدی چه خواهند کرد،روزنامههای آنها را نخوانید یا نپرسید که جاسوسان ما چه چیزی را کاوش کردهاند؟ به نقشه مراجعه کنید. جغرافیا می تواند به اندازه شوراهای مخفی[دولت ها]،اهداف یک دولت را فاش کند. بیش از ایدئولوژی یا سیاست داخلی،آنچه اساساً یک دولت را تعریف می کند،جایگاه آن در جهان است. نقشه ها حقایق کلیدی تاریخ،فرهنگ و منابع طبیعی را ثبت می کنند.[در بستر] تحولات خاورمیانه و یک گذار سیاسی پر فراز و نشیب در چین،برای درک همه چیز به جغرافیا نگاه کنید.
Robert D. Kaplan(2012)
https://news.1rj.ru/str/Sarvestan_z
Robert D. Kaplan(2012)
https://news.1rj.ru/str/Sarvestan_z
Forwarded from سروستان
در حالی که فضای مجازی و بازارهای مالی هیچ حد و مرزی نمی شناسند، کوه های کارپات هنوز اروپای مرکزی را از بالکان جدا می کند و به ایجاد دو الگوی بسیار متفاوت از توسعه کمک می کند و هیمالیا هنوز بین هند و چین قرار دارد و یادآور دو تمدن بسیار متفاوت است.
فناوری فاصله را از بین برده است، اما به سختی جغرافیا را نفی کرده است. بلکه ارزش قلمرو مورد مناقشه را افزایش داده است. همانطور که پل براکن محقق دانشگاه ییل مشاهده می کند: "اندازه محدود زمین" اکنون خود نیرویی برای بی ثباتی است.
چرا تیترها درباره جزایر دریای چین جنوبی فریاد می زنند؟ این دریا به عنوان antechamber اقیانوس آرام به اقیانوس هند، خاور میانه غنی از انرژی و طبقه متوسط در حال ظهور شرق آسیا را به هم متصل می کند. همچنین تصور می شود که حاوی ذخایر قابل توجهی از هیدروکربن ها باشد.
چین به دریای جنوبی چین فکر می کند همانطور که ایالات متحده به دریای کارائیب فکر می کند: به عنوان یک امتداد آبی در سرزمین اصلی خود. ویتنام و فیلیپین نیز در کنار این آب حیاتی قرار دارند.
این نبرد نه ایده ها، بلکه نبرد فضای فیزیکی است. همین را می توان در مورد ادامه مناقشه ژاپن و روسیه بر سر جزایر کوریل جنوبی نیز گفت. چرا پرزیدنت ولادیمیر پوتین به مناطق حائل در اروپای شرقی و قفقاز علاقه دارد، درست مانند تزارها و کمیسرها قبل از او؟
زیرا روسیه هنوز فضای قارهای وسیعی را تشکیل میدهد که توسط کوهها و رودخانهها محافظت نشده است. نئو امپریالیسم پوتین بیانگر یک ناامنی عمیق جغرافیایی است.
یا دهه بعد از 11 سپتامبر را در نظر بگیرید که جدا از کوه ها و بیابان های افغانستان و عراق قابل درک نیست. کوههای هندوکش شمال افغانستان را که تاجیکها و ازبکها سکنه دارند، از جنوب و شرق افغانستان که پشتونها سکنه دارند جدا میکند.
طالبان، تندروهای سنی مانند القاعده هستند که در روزهای قبل از 11 سپتامبر به آنها پناه دادند، اما بیشتر از آن، آنها یک جنبش ملی پشتون هستند که محصول شکاف جغرافیایی شدید افغانستان است.
با حرکت به سمت شرق، از دشت های مرتفع افغانستان به دره بخارآلود رودخانه سند پاکستان فرود می آییم. اما تغییر زمین به قدری تدریجی است که افغانستان و پاکستان به جای اینکه عملاً توسط یک مرز بین المللی از هم جدا شوند، همان جهان هند و اسلامی را تشکیل می دهند.
از دیدگاه جغرافیایی، ساده لوحانه به نظر می رسد که فکر کنیم دیپلماسی یا فعالیت نظامی آمریکا به تنهایی می تواند این سرزمین های طولانی مدت به هم پیوسته را به دو دولت با عملکرد خوب تقسیم کند.
در مورد عراق، از زمان های قدیم، شمال کوهستانی و جنوب و مرکز رودخانه اش معمولاً درگیر نبردهای تن به تن بوده است.در دنیای باستان با درگیری میان سومری ها، اکدی ها و آشوری ها آغاز شد. امروز، دشمنان:شیعه، سنی و کُرد هستند. نام گروه ها تغییر کرده است اما نقشه جنگ تغییر نکرده است.
خود ایالات متحده نیز از این نوع تحلیل ها مستثنی نیست. چرا ما قدرت برتر جهان هستیم؟ آمریکایی ها تمایل دارند فکر کنند که این به خاطر شخصیت ماست. من اعلام میکنم که دلیل آن محل زندگی ما نیز هست.
در مورد چالش راهبردی که چین برای غرب ایجاد کرده است، بهتر است بیش از حد روی اقتصاد و سیاست تمرکز نکنیم. جغرافیا عدسی وسیع تری ارائه می دهد.
چین از یک جهت بزرگ است: جمعیت، شرکت های تجاری و انرژی و اقتصاد آن به طور کلی در حال ایجاد مناطق نفوذ در بخش های به هم پیوسته خاور دور روسیه، آسیای مرکزی و آسیای جنوب شرقی هستند.
اما خود رهبران چین اغلب کشورشان را نسبتاً کوچک و شکننده میبینند: در داخل مرزهای آن، اقلیتهای قابل توجهی از تبتیها در جنوب غربی، تُرکهای اویغور در غرب و قومی مغولستانی در شمال وجود دارند.
این مناطق اقلیت نشین - فلات های مرتفعی هستند که هسته قومی چینی هان را احاطه کرده اند - بیشتر آب شیرین، هیدروکربن ها و سایر منابع طبیعی چین از آنجا می آیند.
غرب با کمال میل به رهبری چین می گوید که نظام سیاسی خود را آزاد کنید. اما رهبران چینی جغرافیای خود را می دانند. آنها میدانند که democratization حتی در خفیفترین شکل، تهدید خشم قومی را برمی انگیزد.
از آنجا که اقلیت های قومی در چین در مناطق خاصی زندگی می کنند، چشم انداز تجزیه چین دور از ذهن نیست. به همین دلیل است که پکن مهاجران هان را به شهرهای بزرگ تبت و استان سین کیانگ میریزد. حتی در شرایطی هم دوزهای کمی از خودمختاری را ارائه می کند.
این سیاستها ممکن است ناپایدار باشند، اما در نهایت از یک جغرافیای قارهای وسیع و متنوع سرچشمه میگیرند، که تا غرب اقیانوس آرام گسترش مییابد، جایی که چین خود را در محاصره زنجیرهای از متحدان دریایی ایالات متحده از ژاپن تا استرالیا میبیند.
فناوری فاصله را از بین برده است، اما به سختی جغرافیا را نفی کرده است. بلکه ارزش قلمرو مورد مناقشه را افزایش داده است. همانطور که پل براکن محقق دانشگاه ییل مشاهده می کند: "اندازه محدود زمین" اکنون خود نیرویی برای بی ثباتی است.
چرا تیترها درباره جزایر دریای چین جنوبی فریاد می زنند؟ این دریا به عنوان antechamber اقیانوس آرام به اقیانوس هند، خاور میانه غنی از انرژی و طبقه متوسط در حال ظهور شرق آسیا را به هم متصل می کند. همچنین تصور می شود که حاوی ذخایر قابل توجهی از هیدروکربن ها باشد.
چین به دریای جنوبی چین فکر می کند همانطور که ایالات متحده به دریای کارائیب فکر می کند: به عنوان یک امتداد آبی در سرزمین اصلی خود. ویتنام و فیلیپین نیز در کنار این آب حیاتی قرار دارند.
این نبرد نه ایده ها، بلکه نبرد فضای فیزیکی است. همین را می توان در مورد ادامه مناقشه ژاپن و روسیه بر سر جزایر کوریل جنوبی نیز گفت. چرا پرزیدنت ولادیمیر پوتین به مناطق حائل در اروپای شرقی و قفقاز علاقه دارد، درست مانند تزارها و کمیسرها قبل از او؟
زیرا روسیه هنوز فضای قارهای وسیعی را تشکیل میدهد که توسط کوهها و رودخانهها محافظت نشده است. نئو امپریالیسم پوتین بیانگر یک ناامنی عمیق جغرافیایی است.
یا دهه بعد از 11 سپتامبر را در نظر بگیرید که جدا از کوه ها و بیابان های افغانستان و عراق قابل درک نیست. کوههای هندوکش شمال افغانستان را که تاجیکها و ازبکها سکنه دارند، از جنوب و شرق افغانستان که پشتونها سکنه دارند جدا میکند.
طالبان، تندروهای سنی مانند القاعده هستند که در روزهای قبل از 11 سپتامبر به آنها پناه دادند، اما بیشتر از آن، آنها یک جنبش ملی پشتون هستند که محصول شکاف جغرافیایی شدید افغانستان است.
با حرکت به سمت شرق، از دشت های مرتفع افغانستان به دره بخارآلود رودخانه سند پاکستان فرود می آییم. اما تغییر زمین به قدری تدریجی است که افغانستان و پاکستان به جای اینکه عملاً توسط یک مرز بین المللی از هم جدا شوند، همان جهان هند و اسلامی را تشکیل می دهند.
از دیدگاه جغرافیایی، ساده لوحانه به نظر می رسد که فکر کنیم دیپلماسی یا فعالیت نظامی آمریکا به تنهایی می تواند این سرزمین های طولانی مدت به هم پیوسته را به دو دولت با عملکرد خوب تقسیم کند.
در مورد عراق، از زمان های قدیم، شمال کوهستانی و جنوب و مرکز رودخانه اش معمولاً درگیر نبردهای تن به تن بوده است.در دنیای باستان با درگیری میان سومری ها، اکدی ها و آشوری ها آغاز شد. امروز، دشمنان:شیعه، سنی و کُرد هستند. نام گروه ها تغییر کرده است اما نقشه جنگ تغییر نکرده است.
خود ایالات متحده نیز از این نوع تحلیل ها مستثنی نیست. چرا ما قدرت برتر جهان هستیم؟ آمریکایی ها تمایل دارند فکر کنند که این به خاطر شخصیت ماست. من اعلام میکنم که دلیل آن محل زندگی ما نیز هست.
در مورد چالش راهبردی که چین برای غرب ایجاد کرده است، بهتر است بیش از حد روی اقتصاد و سیاست تمرکز نکنیم. جغرافیا عدسی وسیع تری ارائه می دهد.
چین از یک جهت بزرگ است: جمعیت، شرکت های تجاری و انرژی و اقتصاد آن به طور کلی در حال ایجاد مناطق نفوذ در بخش های به هم پیوسته خاور دور روسیه، آسیای مرکزی و آسیای جنوب شرقی هستند.
اما خود رهبران چین اغلب کشورشان را نسبتاً کوچک و شکننده میبینند: در داخل مرزهای آن، اقلیتهای قابل توجهی از تبتیها در جنوب غربی، تُرکهای اویغور در غرب و قومی مغولستانی در شمال وجود دارند.
این مناطق اقلیت نشین - فلات های مرتفعی هستند که هسته قومی چینی هان را احاطه کرده اند - بیشتر آب شیرین، هیدروکربن ها و سایر منابع طبیعی چین از آنجا می آیند.
غرب با کمال میل به رهبری چین می گوید که نظام سیاسی خود را آزاد کنید. اما رهبران چینی جغرافیای خود را می دانند. آنها میدانند که democratization حتی در خفیفترین شکل، تهدید خشم قومی را برمی انگیزد.
از آنجا که اقلیت های قومی در چین در مناطق خاصی زندگی می کنند، چشم انداز تجزیه چین دور از ذهن نیست. به همین دلیل است که پکن مهاجران هان را به شهرهای بزرگ تبت و استان سین کیانگ میریزد. حتی در شرایطی هم دوزهای کمی از خودمختاری را ارائه می کند.
این سیاستها ممکن است ناپایدار باشند، اما در نهایت از یک جغرافیای قارهای وسیع و متنوع سرچشمه میگیرند، که تا غرب اقیانوس آرام گسترش مییابد، جایی که چین خود را در محاصره زنجیرهای از متحدان دریایی ایالات متحده از ژاپن تا استرالیا میبیند.
Telegram
سروستان
گَهی پِیدا گَهی پِنهان
https://twitter.com/Amirsalar__?s=09
https://twitter.com/Amirsalar__?s=09
Forwarded from سروستان
به دلایل واقعی سیاسی جغرافیایی است که چین مصمم است تایوان را در قلمرو خود بگنجاند.
اطلاع از سیاست آمریکا از نگاه جغرافیا در هیچ نقطهای از جهان به اندازه خاورمیانه ضروری نیست.از آنجایی که مدافعان مداخله در سوریه همچنان اصراردارند،یادآوری این نکته مفید است که کشور مدرن به این نام،یک شبح جغرافیایی پس از عثمانی است که شامل لبنان، اردن و اسرائیل کنونی می شود.
دولت مدرن سوریه شامل تمام شکافهای مشترک منطقه قدیمی عثمانی است. ساختار قومی-مذهبی آن از زمان استقلال در سال 1944 - علوی ها در شمال غربی، سنی ها در راهروی مرکزی، دروزی ها در جنوب - آن را به یک یوگسلاوی عربی تبدیل کرده است.
این تقسیمبندیها همان چیزی است که مدتها سوریه را به قلب تپنده پان عربیسم و دولت نفیگرای نهایی در برابر اسرائیل تبدیل کرد. تنها با توسل به هویت رادیکال عربی فراتر از دعوت فرقه ای، سوریه می تواند نیروهایی را که همیشه تهدیدی برای تجزیه کشور بوده اند، آرام کند.
اما این بدان معنا نیست که سوریه اکنون باید در هرج و مرج فرو رود، زیرا جغرافیا داستان های زیادی برای گفتن دارد. سوریه و عراق هر دو ریشههای عمیقی در زمینهای خاصی دارند که قدمت چند هزار ساله دارند و آنها را کمتر مصنوعی میکند.
سوریه هنوز می تواند به عنوان معادل قرن بیست و یکم بیروت، اسکندریه و اسمیرنا در اوایل قرن بیستم زنده بماند: با دنیای شامی متشکل از هویت های چندگانه که توسط تجارت متحد شده و به دریای مدیترانه متصل شده، می توان بر تقسیمبندیهای قومی مبتنی بر جغرافیا غلبه کرد.
در نهایت، مشکلی [به نام] ایران وجود دارد که از زمان انقلاب اسلامی 1979 سیاست گذاران آمریکایی را آزار می دهد. ایالات متحده تمایل دارد قدرت ایران را در قالب ایدئولوژیک ببیند، اما می توان چیزهای خوبی از مزیت های جغرافیایی سهمگین این کشور آموخت.
دولت ایران منطبق بر فلات ایران است، یک قلعه طبیعی تسخیرناپذیر که در هر دو منطقه نفت خیز خاورمیانه قرار دارد: "خلیج فارس و دریای خزر." ضمناً از سمت غرب فلات ایران همه راهها به سمت پایین پایین به سمت عراق باز است.
و از سمت شرق و شمال شرق فلات ایران،همه راه ها به سمت آسیای مرکزی باز است،جایی که ایران در حال ساخت جاده ها و خطوط لوله به چندین جمهوری شوروی سابق است.جغرافیا ایران را در موقعیت مطلوبی برای تسلط بر عراق و غرب افغانستان قرار می دهد که درحال حاضر به خوبی این کار را انجام می دهد.
خط ساحلی ایران در تنگه هرمز خلیج فارس 1356 مایل دریایی طول دارد و ورودیهای آن برای پنهان کردن دستهای از قایقهای کوچک انتحاری در حضور نیروی دریایی آمریکا مناسب است. این امر به ایران اجازه می دهد تا بر خلیج فارس حکومت کند.
ایران همچنین دارای 300 مایل frontage دریای عرب است که آن را برای دسترسی آینده آسیای مرکزی به آب های بین المللی حیاتی می کند. هند به ایران کمک کرده است تا بندر چاه بهار در بلوچستان ایران را توسعه دهد که روزی به میادین گازی و نفتی حوزه خزر متصل خواهد شد.
ایران، محور جغرافیایی خاورمیانه بزرگ است و رسیدن ایالات متحده به توافق با آن ضروری است. مردم ایران و رژيم آيتاللهها از مادها، اشكانيان، هخامنشيان و ساسانيان قديم - كه حوزه نفوذشان از صحرای سوريه تا شبه قاره هند بر اساس جغرافيای مشخصی بنا شده بود[نشات می گیرد.]
با این حال، یک تفاوت اساسی وجود دارد: شبه امپراتوری کنونی ایران بر پایه ترس و حکومت خفقان روحانی بنا شده است، که هر دو جذابیت آن را بسیار محدود می کند و به سقوط نهایی آن اشاره می کند.
در این رژیم،Technicolorاز چشم انداز ایران ناپدید شده و سیاه و سفید دانه دانه جایگزین آن شده است. غرب باید کمتر نگران توقف برنامه هسته ای ایران باشد تا توسعه یک استراتژی بزرگ برای تغییر رژیم.
در این بررسی بسیار کوتاه از جهان از دیدگاه جغرافیا، من نمی خواهم سوء تفاهم ایجاد شود: جغرافیا،عقل سلیم است،اما سرنوشت نیست. انتخاب فردی در یک زمینه جغرافیایی و تاریخی خاص عمل می کند و بر تصمیم گیری ها تأثیر می گذارد اما احتمالات زیادی را باز می گذارد.
ریموند آرون،فیلسوف فرانسوی، این روحیه را با مفهوم «جبر احتمالی»، که فضای زیادی برای اختیار انسان باقی می گذارد،[شرح می دهد.]
قبل از اینکه بتوان بر جغرافیا غلبه کرد، باید به آن احترام گذاشت. نخبگان سیاست خارجی خود ما، بیش از حد شیفته ایده های زیبا هستند و حقایق فیزیکی روی زمین و تفاوت های فرهنگی ناشی از آنها را بسیار نادیده می گیرند.
پیمایش موفقیتآمیز در دنیای امروز مستلزم آن است که ابتدا روی محدودیتها تمرکز کنیم و این به معنای توجه به نقشههاست.تنها در این صورت می توان راه حل های نجیبانه را دنبال کرد.هنر دولتمردی این است که فقط در لبه چیزی که ممکن است کار کنید،بدون اینکه هرگز از لبه پرتگاه گام بردارید.
https://news.1rj.ru/str/Sarvestan_z
اطلاع از سیاست آمریکا از نگاه جغرافیا در هیچ نقطهای از جهان به اندازه خاورمیانه ضروری نیست.از آنجایی که مدافعان مداخله در سوریه همچنان اصراردارند،یادآوری این نکته مفید است که کشور مدرن به این نام،یک شبح جغرافیایی پس از عثمانی است که شامل لبنان، اردن و اسرائیل کنونی می شود.
دولت مدرن سوریه شامل تمام شکافهای مشترک منطقه قدیمی عثمانی است. ساختار قومی-مذهبی آن از زمان استقلال در سال 1944 - علوی ها در شمال غربی، سنی ها در راهروی مرکزی، دروزی ها در جنوب - آن را به یک یوگسلاوی عربی تبدیل کرده است.
این تقسیمبندیها همان چیزی است که مدتها سوریه را به قلب تپنده پان عربیسم و دولت نفیگرای نهایی در برابر اسرائیل تبدیل کرد. تنها با توسل به هویت رادیکال عربی فراتر از دعوت فرقه ای، سوریه می تواند نیروهایی را که همیشه تهدیدی برای تجزیه کشور بوده اند، آرام کند.
اما این بدان معنا نیست که سوریه اکنون باید در هرج و مرج فرو رود، زیرا جغرافیا داستان های زیادی برای گفتن دارد. سوریه و عراق هر دو ریشههای عمیقی در زمینهای خاصی دارند که قدمت چند هزار ساله دارند و آنها را کمتر مصنوعی میکند.
سوریه هنوز می تواند به عنوان معادل قرن بیست و یکم بیروت، اسکندریه و اسمیرنا در اوایل قرن بیستم زنده بماند: با دنیای شامی متشکل از هویت های چندگانه که توسط تجارت متحد شده و به دریای مدیترانه متصل شده، می توان بر تقسیمبندیهای قومی مبتنی بر جغرافیا غلبه کرد.
در نهایت، مشکلی [به نام] ایران وجود دارد که از زمان انقلاب اسلامی 1979 سیاست گذاران آمریکایی را آزار می دهد. ایالات متحده تمایل دارد قدرت ایران را در قالب ایدئولوژیک ببیند، اما می توان چیزهای خوبی از مزیت های جغرافیایی سهمگین این کشور آموخت.
دولت ایران منطبق بر فلات ایران است، یک قلعه طبیعی تسخیرناپذیر که در هر دو منطقه نفت خیز خاورمیانه قرار دارد: "خلیج فارس و دریای خزر." ضمناً از سمت غرب فلات ایران همه راهها به سمت پایین پایین به سمت عراق باز است.
و از سمت شرق و شمال شرق فلات ایران،همه راه ها به سمت آسیای مرکزی باز است،جایی که ایران در حال ساخت جاده ها و خطوط لوله به چندین جمهوری شوروی سابق است.جغرافیا ایران را در موقعیت مطلوبی برای تسلط بر عراق و غرب افغانستان قرار می دهد که درحال حاضر به خوبی این کار را انجام می دهد.
خط ساحلی ایران در تنگه هرمز خلیج فارس 1356 مایل دریایی طول دارد و ورودیهای آن برای پنهان کردن دستهای از قایقهای کوچک انتحاری در حضور نیروی دریایی آمریکا مناسب است. این امر به ایران اجازه می دهد تا بر خلیج فارس حکومت کند.
ایران همچنین دارای 300 مایل frontage دریای عرب است که آن را برای دسترسی آینده آسیای مرکزی به آب های بین المللی حیاتی می کند. هند به ایران کمک کرده است تا بندر چاه بهار در بلوچستان ایران را توسعه دهد که روزی به میادین گازی و نفتی حوزه خزر متصل خواهد شد.
ایران، محور جغرافیایی خاورمیانه بزرگ است و رسیدن ایالات متحده به توافق با آن ضروری است. مردم ایران و رژيم آيتاللهها از مادها، اشكانيان، هخامنشيان و ساسانيان قديم - كه حوزه نفوذشان از صحرای سوريه تا شبه قاره هند بر اساس جغرافيای مشخصی بنا شده بود[نشات می گیرد.]
با این حال، یک تفاوت اساسی وجود دارد: شبه امپراتوری کنونی ایران بر پایه ترس و حکومت خفقان روحانی بنا شده است، که هر دو جذابیت آن را بسیار محدود می کند و به سقوط نهایی آن اشاره می کند.
در این رژیم،Technicolorاز چشم انداز ایران ناپدید شده و سیاه و سفید دانه دانه جایگزین آن شده است. غرب باید کمتر نگران توقف برنامه هسته ای ایران باشد تا توسعه یک استراتژی بزرگ برای تغییر رژیم.
در این بررسی بسیار کوتاه از جهان از دیدگاه جغرافیا، من نمی خواهم سوء تفاهم ایجاد شود: جغرافیا،عقل سلیم است،اما سرنوشت نیست. انتخاب فردی در یک زمینه جغرافیایی و تاریخی خاص عمل می کند و بر تصمیم گیری ها تأثیر می گذارد اما احتمالات زیادی را باز می گذارد.
ریموند آرون،فیلسوف فرانسوی، این روحیه را با مفهوم «جبر احتمالی»، که فضای زیادی برای اختیار انسان باقی می گذارد،[شرح می دهد.]
قبل از اینکه بتوان بر جغرافیا غلبه کرد، باید به آن احترام گذاشت. نخبگان سیاست خارجی خود ما، بیش از حد شیفته ایده های زیبا هستند و حقایق فیزیکی روی زمین و تفاوت های فرهنگی ناشی از آنها را بسیار نادیده می گیرند.
پیمایش موفقیتآمیز در دنیای امروز مستلزم آن است که ابتدا روی محدودیتها تمرکز کنیم و این به معنای توجه به نقشههاست.تنها در این صورت می توان راه حل های نجیبانه را دنبال کرد.هنر دولتمردی این است که فقط در لبه چیزی که ممکن است کار کنید،بدون اینکه هرگز از لبه پرتگاه گام بردارید.
https://news.1rj.ru/str/Sarvestan_z
Telegram
سروستان
گَهی پِیدا گَهی پِنهان
https://twitter.com/Amirsalar__?s=09
https://twitter.com/Amirsalar__?s=09
زندانیان جغرافیا - هند و پاکستان
تیم مارشال
#کتاب شنیداری
#ژئوپولتیک
📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
🔟 بخش دهم: هند و پاکستان
🔻جرج فریدمن، تحلیلگر ژئوپولتیک: هند یک کشور واقعی نیست، بلکه دهها کشور است که به خواست و زیر پرچم امپراتوری بریتانیا، یک کشور شدند. من به هندیها پیشنهاد میکنم که از این فرصت شکوفایی اقتصادی بهره ببرند و یک کشور شوند.
🔻محمدعلی جناح: هندوستان نه یک کشور است و نه یک ملت، بلکه شبهقارهای در برگیرندهی چندین ملت است.
📎 یکی از انگیزههای همراهی و هماهنگی بیچون و چرای هند با تمدن دریایی، همین است که آن کشور از درون بسیار ناهمگون و همچون جزیرههایی جداجدا میباشد، پس ناگزیر برای مانایی خود، با تمدن دریایی همراهی سراسری مینماید. پیشرفت و شکوفایی امروز هند، مانند چین یک شکوفایی درونزا نیست. بلکه یک پیشرفت یارانهای و یک لطف از سوی انگلستان و آمریکا است که همیشه میتواند پس گرفته شود.
📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
🔟 بخش دهم: هند و پاکستان
🔻جرج فریدمن، تحلیلگر ژئوپولتیک: هند یک کشور واقعی نیست، بلکه دهها کشور است که به خواست و زیر پرچم امپراتوری بریتانیا، یک کشور شدند. من به هندیها پیشنهاد میکنم که از این فرصت شکوفایی اقتصادی بهره ببرند و یک کشور شوند.
🔻محمدعلی جناح: هندوستان نه یک کشور است و نه یک ملت، بلکه شبهقارهای در برگیرندهی چندین ملت است.
📎 یکی از انگیزههای همراهی و هماهنگی بیچون و چرای هند با تمدن دریایی، همین است که آن کشور از درون بسیار ناهمگون و همچون جزیرههایی جداجدا میباشد، پس ناگزیر برای مانایی خود، با تمدن دریایی همراهی سراسری مینماید. پیشرفت و شکوفایی امروز هند، مانند چین یک شکوفایی درونزا نیست. بلکه یک پیشرفت یارانهای و یک لطف از سوی انگلستان و آمریکا است که همیشه میتواند پس گرفته شود.
📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول
@ThinkTogether🌱