Forwarded from عکس نگار
.
🔺جنگ خبرها؛ چگونه قربانی رسانهها نشویم؟
✍شفیع بهرامیان- مدرس رسانه
▫️در شرایط جنگی یا مواقع بحران که مردم در اضطراب روانی و استرس شدید به سر میبرند، بسترهایی چون شبکههای ماهوارهای و پیامرسانهایی مانند تلگرام و واتساپ و غیره به محیطی برای انتشار سریع اطلاعات، شایعات و اخبار جعلی تبدیل میشود. در چنین شرایطی، تشخیص اخبار جعلی و شناسایی منابع فیک و دروغین، اهمیت حیاتی دارد. در ادامه به راهکارهای شناخت اخبار و رسانههای جعلی در چنین رسانههایی میپردازیم:
▫️یکی از اولین گامها برای تشخیص خبر جعلی، بررسی منبع آن است. کانالها یا گروههایی که هویت مشخص، سابقه معتبر و وابستگی به نهادهای رسمی ندارند، بهویژه در زمان بحران، میتوانند منشأ شایعهپراکنی باشند. نبود اطلاعات تماس، عدم ذکر نام نویسنده یا گرداننده کانال و تازه تأسیس بودن آن از نشانههای یک رسانه غیرقابلاعتماد است.
اخبار جعلی اغلب با لحنی احساسی، تحریکآمیز و اغراقآمیز نوشته میشوند. استفاده از جملاتی مانند "همین الآن منتشر شد"، "فوری و محرمانه"، یا "به همه بفرستید" معمولاً برای تحریک احساسات و گسترش ویروسی خبر به کار میرود. اخبار معتبر معمولاً لحنی خنثی، مستند و مبتنی بر داده دارند.
▫️در شرایط بحران، منابع رسمی مانند خبرگزاریهای شناختهشده، نهادهای دولتی یا سازمانهای بینالمللی اطلاعات دقیق را منتشر میکنند. اگر خبری در تلگرام یا سایر بسترهای اینترنتی منتشر شود و هیچ منبع رسمی آن را تأیید نکرده باشد، باید نسبت به صحت آن شک کرد.
یکی از سادهترین روشها برای راستیآزمایی اخبار، جستجوی همان خبر در منابع خبری معتبر مانند برخی خبرگزاریهای داخلی مثل ایرنا، ایسنا و خارجی مانند بیبیسی، رویترز، الجزیره، آسوشیتدپرس و غیره است. اگر خبری تنها در یک یا دو کانال ناشناس منتشر شده باشد، احتمال جعلی بودن آن بالاست.
بسیاری از تصاویر و ویدیوهای منتشرشده ممکن است متعلق به زمان یا مکان دیگری باشند یا با هوش مصنوعی ساخته شده باشند که با استفاده از ابزارهایی مانند Google Reverse Image Search یا TinEye میتوان اعتبار و سندیت تصویر را بررسی کرد.
▫️در برخی موارد، اخبار قدیمی بهعنوان اخبار جدید بازنشر میشوند. بررسی تاریخ اولیه انتشار محتوا میتواند در شناسایی اخبار جعلی مؤثر باشد. البته کسانی که به شبکههای تلویزیونی چون الجزیره و سایر خبرگزاریهای عمده جهان دسترسی دارند نیز میتوانند برای راستی آزمایی اخبار مهم تلگرام و سایر پیام رسانهای داخلی و خارجی، از این کانالها استفاده کنند.
در شرایط بحرانی، مهم است که کاربر صرفاً مصرفکننده محتوا نباشد، بلکه نقش کنشگر آگاه را ایفا کند. از بازنشر اخباری که منبع یا صحت آن مشخص نیست خودداری کنید، چراکه این کار میتواند به گسترش ترس و ناامنی روانی در جامعه دامن بزند.
در نهایت، سواد رسانهای و تفکر انتقادی بهترین ابزار دفاعی در برابر جنگ روانی و اخبار جعلی هستند. به عبارتی هیچ خبری درست نیست مگر مخاطب با ابزار شک و گمان و راستیآزمایی خود بتواند بهدرستی و صحت آن پی ببرد.
@avinpress
🔺جنگ خبرها؛ چگونه قربانی رسانهها نشویم؟
✍شفیع بهرامیان- مدرس رسانه
▫️در شرایط جنگی یا مواقع بحران که مردم در اضطراب روانی و استرس شدید به سر میبرند، بسترهایی چون شبکههای ماهوارهای و پیامرسانهایی مانند تلگرام و واتساپ و غیره به محیطی برای انتشار سریع اطلاعات، شایعات و اخبار جعلی تبدیل میشود. در چنین شرایطی، تشخیص اخبار جعلی و شناسایی منابع فیک و دروغین، اهمیت حیاتی دارد. در ادامه به راهکارهای شناخت اخبار و رسانههای جعلی در چنین رسانههایی میپردازیم:
▫️یکی از اولین گامها برای تشخیص خبر جعلی، بررسی منبع آن است. کانالها یا گروههایی که هویت مشخص، سابقه معتبر و وابستگی به نهادهای رسمی ندارند، بهویژه در زمان بحران، میتوانند منشأ شایعهپراکنی باشند. نبود اطلاعات تماس، عدم ذکر نام نویسنده یا گرداننده کانال و تازه تأسیس بودن آن از نشانههای یک رسانه غیرقابلاعتماد است.
اخبار جعلی اغلب با لحنی احساسی، تحریکآمیز و اغراقآمیز نوشته میشوند. استفاده از جملاتی مانند "همین الآن منتشر شد"، "فوری و محرمانه"، یا "به همه بفرستید" معمولاً برای تحریک احساسات و گسترش ویروسی خبر به کار میرود. اخبار معتبر معمولاً لحنی خنثی، مستند و مبتنی بر داده دارند.
▫️در شرایط بحران، منابع رسمی مانند خبرگزاریهای شناختهشده، نهادهای دولتی یا سازمانهای بینالمللی اطلاعات دقیق را منتشر میکنند. اگر خبری در تلگرام یا سایر بسترهای اینترنتی منتشر شود و هیچ منبع رسمی آن را تأیید نکرده باشد، باید نسبت به صحت آن شک کرد.
یکی از سادهترین روشها برای راستیآزمایی اخبار، جستجوی همان خبر در منابع خبری معتبر مانند برخی خبرگزاریهای داخلی مثل ایرنا، ایسنا و خارجی مانند بیبیسی، رویترز، الجزیره، آسوشیتدپرس و غیره است. اگر خبری تنها در یک یا دو کانال ناشناس منتشر شده باشد، احتمال جعلی بودن آن بالاست.
بسیاری از تصاویر و ویدیوهای منتشرشده ممکن است متعلق به زمان یا مکان دیگری باشند یا با هوش مصنوعی ساخته شده باشند که با استفاده از ابزارهایی مانند Google Reverse Image Search یا TinEye میتوان اعتبار و سندیت تصویر را بررسی کرد.
▫️در برخی موارد، اخبار قدیمی بهعنوان اخبار جدید بازنشر میشوند. بررسی تاریخ اولیه انتشار محتوا میتواند در شناسایی اخبار جعلی مؤثر باشد. البته کسانی که به شبکههای تلویزیونی چون الجزیره و سایر خبرگزاریهای عمده جهان دسترسی دارند نیز میتوانند برای راستی آزمایی اخبار مهم تلگرام و سایر پیام رسانهای داخلی و خارجی، از این کانالها استفاده کنند.
در شرایط بحرانی، مهم است که کاربر صرفاً مصرفکننده محتوا نباشد، بلکه نقش کنشگر آگاه را ایفا کند. از بازنشر اخباری که منبع یا صحت آن مشخص نیست خودداری کنید، چراکه این کار میتواند به گسترش ترس و ناامنی روانی در جامعه دامن بزند.
در نهایت، سواد رسانهای و تفکر انتقادی بهترین ابزار دفاعی در برابر جنگ روانی و اخبار جعلی هستند. به عبارتی هیچ خبری درست نیست مگر مخاطب با ابزار شک و گمان و راستیآزمایی خود بتواند بهدرستی و صحت آن پی ببرد.
@avinpress
👍7❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 روز رسانههای اجتماعی
نهم تیر یا۳۰ ژوئن، روز جهانی شبکههای اجتماعی است؛ روزی برای قدردانی از بستری که میلیاردها نفر را به هم متصل کرده، صداهای خاموش را شنیدنی کرده و جنبشهای جهانی را رقم زده است. اما در کنار فرصتهای بینظیر، این روز فرصتی برای تأمل نیز هست؛ آیا ما مصرفکنندگان آگاه این فضا هستیم یا اسیر الگوریتمها و فیلترها شدهایم؟
شبکههای اجتماعی همچون توییتر، اینستاگرام، تلگرام و تیکتاک نقش بزرگی در شکلدهی به افکار عمومی، فرهنگ دیجیتال و حتی سیاست دارند. آنها به کسبوکارها قدرت دیده شدن دادهاند، اما همزمان با چالشهایی چون نشر اطلاعات جعلی، مقایسههای مخرب و اعتیاد دیجیتال همراهند.
در این روز، خوب است بپرسیم:
آیا زمان حضورمان در شبکههای اجتماعی را مدیریت میکنیم؟
آیا تفکری انتقادی نسبت به محتواهای آن داریم؟
آیا از این ابزارها برای آگاهی، همدلی و توسعه مهارتها استفاده میکنیم؟
روز شبکههای اجتماعی یادآوری میکند که این فضاها ابزارند، نه هدف؛ پلهایی برای گفتوگو، نه دیوارهایی برای قضاوت. بیایید با آگاهی، اخلاق و خلاقیت، از این ابزارها برای ساختن جهانی بهتر بهره ببریم.
@avinpress
نهم تیر یا۳۰ ژوئن، روز جهانی شبکههای اجتماعی است؛ روزی برای قدردانی از بستری که میلیاردها نفر را به هم متصل کرده، صداهای خاموش را شنیدنی کرده و جنبشهای جهانی را رقم زده است. اما در کنار فرصتهای بینظیر، این روز فرصتی برای تأمل نیز هست؛ آیا ما مصرفکنندگان آگاه این فضا هستیم یا اسیر الگوریتمها و فیلترها شدهایم؟
شبکههای اجتماعی همچون توییتر، اینستاگرام، تلگرام و تیکتاک نقش بزرگی در شکلدهی به افکار عمومی، فرهنگ دیجیتال و حتی سیاست دارند. آنها به کسبوکارها قدرت دیده شدن دادهاند، اما همزمان با چالشهایی چون نشر اطلاعات جعلی، مقایسههای مخرب و اعتیاد دیجیتال همراهند.
در این روز، خوب است بپرسیم:
آیا زمان حضورمان در شبکههای اجتماعی را مدیریت میکنیم؟
آیا تفکری انتقادی نسبت به محتواهای آن داریم؟
آیا از این ابزارها برای آگاهی، همدلی و توسعه مهارتها استفاده میکنیم؟
روز شبکههای اجتماعی یادآوری میکند که این فضاها ابزارند، نه هدف؛ پلهایی برای گفتوگو، نه دیوارهایی برای قضاوت. بیایید با آگاهی، اخلاق و خلاقیت، از این ابزارها برای ساختن جهانی بهتر بهره ببریم.
@avinpress
👏8❤3
تاریخ بی خردی.pdf
10.9 MB
#معرفی_کتاب
«تاریخ بیخردی»
نویسنده: باربارا تاکمن
▪️تاریخ آینهی عبرت ماست. تاکمن در کتاب «تاریخ بیخردی» با زیرعنوان «از تروا تا ویتنام» میخواهد بگوید: «بیخردی از دیرباز مشکلی مزمن و همهگیر بوده، زمان و مکان نمیشناسد؛ جهانشمول است»
▫️او برای گرد آوردن مجموعهای از بیخردیها از زمان اسب تروا تا جنگ ویتنام، معیارهایی در نظر گرفته که مهمترینشان «پیروی از سیاستهای مغایر با منافع خویش» است که اتفاقا در سراسر تاریخ فارغ از زمان و مکان، پدیدهای بسیار رایج بوده است.
▪️کتاب «تاریخ بیخردی» در نهایت به یک امر بدیهی میپردازد: هیچ انسانی دور از خطا نیست و آنچه او را به کام شکست میکشد، اتفاقا توهم بیخطایی و مطلق بودن قدرت و اختیارش است. داستان جنگ تروا و آتن را حتما میدانید. جنگی که تروا مسلما پیروز آن بود اما فرمانروایان تروا ناگهان با توهم ثبات پیروزی و قدرت اختیار خود، دیگران را فاقد اختیار و کمتر از آنچه هستند تصور کردند و اسب چوبی معروف را به باروی خود راه دادند. در نتیجه ناگهان با این شوک روبهرو شدند که اسب چوبی گشوده شد و سربازان آتنی حملهور شدند. فوقع ما وقع!
@avinpress
«تاریخ بیخردی»
نویسنده: باربارا تاکمن
▪️تاریخ آینهی عبرت ماست. تاکمن در کتاب «تاریخ بیخردی» با زیرعنوان «از تروا تا ویتنام» میخواهد بگوید: «بیخردی از دیرباز مشکلی مزمن و همهگیر بوده، زمان و مکان نمیشناسد؛ جهانشمول است»
▫️او برای گرد آوردن مجموعهای از بیخردیها از زمان اسب تروا تا جنگ ویتنام، معیارهایی در نظر گرفته که مهمترینشان «پیروی از سیاستهای مغایر با منافع خویش» است که اتفاقا در سراسر تاریخ فارغ از زمان و مکان، پدیدهای بسیار رایج بوده است.
▪️کتاب «تاریخ بیخردی» در نهایت به یک امر بدیهی میپردازد: هیچ انسانی دور از خطا نیست و آنچه او را به کام شکست میکشد، اتفاقا توهم بیخطایی و مطلق بودن قدرت و اختیارش است. داستان جنگ تروا و آتن را حتما میدانید. جنگی که تروا مسلما پیروز آن بود اما فرمانروایان تروا ناگهان با توهم ثبات پیروزی و قدرت اختیار خود، دیگران را فاقد اختیار و کمتر از آنچه هستند تصور کردند و اسب چوبی معروف را به باروی خود راه دادند. در نتیجه ناگهان با این شوک روبهرو شدند که اسب چوبی گشوده شد و سربازان آتنی حملهور شدند. فوقع ما وقع!
@avinpress
👍7❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📅 ۱۱ مرداد؛ سالروز بمباران شیمیایی اشنویه
⭕️ ساعت ۲:۴۵ بامداد سهشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۶۷، شهر اشنویه صحنهی یکی دیگر از جنایات جنگی علیه مردمی بیدفاع بود؛ مردمی که در خواب آرمیده بودند، هدف بمباران شیمیایی جنگندههای بعثی قرار گرفتند.
📍 در این حملهی هولناک، بیش از ۲۱۶۰ نفر از شهروندان مصدوم شدند و بسیاری از آنان هنوز با پیامدهای ناشی از آن دست و پنجه نرم میکنند.
🌬 براساس روایت شاهدان عینی، بمبها بهمنظور پخش گستردهتر در چند نقطه شهر رها شدند، اما جریان مخالف باد، گازهای سمی را به سمت کوههای اطراف برد و از تکرار فاجعهای همانند سردشت و حلبچه جلوگیری شد.
🕯 یاد قربانیان این فاجعه گرامی و زخمهای باز آن فراموشنشدنی است...
#بمباران_شیمیایی #اشنویه #یادآوری_جنایت #۱۱_مرداد #جنگ_تحمیلی #سردشت #حلبچه
@avinpress
⭕️ ساعت ۲:۴۵ بامداد سهشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۶۷، شهر اشنویه صحنهی یکی دیگر از جنایات جنگی علیه مردمی بیدفاع بود؛ مردمی که در خواب آرمیده بودند، هدف بمباران شیمیایی جنگندههای بعثی قرار گرفتند.
📍 در این حملهی هولناک، بیش از ۲۱۶۰ نفر از شهروندان مصدوم شدند و بسیاری از آنان هنوز با پیامدهای ناشی از آن دست و پنجه نرم میکنند.
🌬 براساس روایت شاهدان عینی، بمبها بهمنظور پخش گستردهتر در چند نقطه شهر رها شدند، اما جریان مخالف باد، گازهای سمی را به سمت کوههای اطراف برد و از تکرار فاجعهای همانند سردشت و حلبچه جلوگیری شد.
🕯 یاد قربانیان این فاجعه گرامی و زخمهای باز آن فراموشنشدنی است...
#بمباران_شیمیایی #اشنویه #یادآوری_جنایت #۱۱_مرداد #جنگ_تحمیلی #سردشت #حلبچه
@avinpress
😢3❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺 به بهانه روز خبرنگار
گمانم جورج اورول یا اندیشمند دیگری دهها سال پیش گفته است روزنامهنگاری واقعی یعنی انتشار چیزی که کسی نمیخواهد منتشر شود؛ بقیهاش فقط روابط عمومی است. بعبارتی هر چیزی که مشتری (مسئولان، صاحبان سرمایه و....) بخواهد رسانهها منتشر کنند آگهی است و نه خبر! بالاخص در کنفرانسهای خبری و یا بازنشر عینی اطلاعیهها و اخبار روابط عمومیهای دولتی یا بخش خصوصی.
روزنامه نگاری و خبرنگاری یعنی انعکاس و بازنشر آنچه فقط "مردم" میخواهند.
انعکاس کاستیها، چالشها، آسیبها و نظارت بر جامعه؛ این رسالت روزنامهنگاران است.
۱۷ مرداد بر چنین رسانهنگارانی مبارک بادا
@avinpress
گمانم جورج اورول یا اندیشمند دیگری دهها سال پیش گفته است روزنامهنگاری واقعی یعنی انتشار چیزی که کسی نمیخواهد منتشر شود؛ بقیهاش فقط روابط عمومی است. بعبارتی هر چیزی که مشتری (مسئولان، صاحبان سرمایه و....) بخواهد رسانهها منتشر کنند آگهی است و نه خبر! بالاخص در کنفرانسهای خبری و یا بازنشر عینی اطلاعیهها و اخبار روابط عمومیهای دولتی یا بخش خصوصی.
روزنامه نگاری و خبرنگاری یعنی انعکاس و بازنشر آنچه فقط "مردم" میخواهند.
انعکاس کاستیها، چالشها، آسیبها و نظارت بر جامعه؛ این رسالت روزنامهنگاران است.
۱۷ مرداد بر چنین رسانهنگارانی مبارک بادا
@avinpress
❤14👍3😢1
آوینپرس
🔺 به بهانه روز خبرنگار گمانم جورج اورول یا اندیشمند دیگری دهها سال پیش گفته است روزنامهنگاری واقعی یعنی انتشار چیزی که کسی نمیخواهد منتشر شود؛ بقیهاش فقط روابط عمومی است. بعبارتی هر چیزی که مشتری (مسئولان، صاحبان سرمایه و....) بخواهد رسانهها منتشر کنند…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ببینید
بمناسبت روز خبرنگار؛
🔺 بلاگرها چگونه بلای جان خبر و روزنامهنگاری شدند؟
«چالشهای روزنامهنگاری حرفهای در دوران بلاگر رسانهها» بررسی شد
▫️تفاوت روزنامهنگاران حرفهای با بلاگر رسانهها چیست؟
▫️باجنیوزها با چه شگردهایی فعالیت دارند؟
▫️هر توئیتزنی، روزنامهنگار محسوب میشود؟
▫️چگونه قومگرایی رسانهای، استان را از توسعه عقب راندهاست؟
▫️رسالت و مسئولیت روزنامهنگاران حرفهای چیست؟
کارشناسان: دکتر شفیع بهرامیان و دکتر فایق حسینی از اساتید علوم ارتباطات
مجری و کارشناس: طاهره زینالی، روزنامهنگار و دانشآموخته علوم ارتباطات و مدیرمسئول مجموعه رسانهای آوای آزاد و آنایول
🌱@anayool_ir
🍃@avinpress
بمناسبت روز خبرنگار؛
🔺 بلاگرها چگونه بلای جان خبر و روزنامهنگاری شدند؟
«چالشهای روزنامهنگاری حرفهای در دوران بلاگر رسانهها» بررسی شد
▫️تفاوت روزنامهنگاران حرفهای با بلاگر رسانهها چیست؟
▫️باجنیوزها با چه شگردهایی فعالیت دارند؟
▫️هر توئیتزنی، روزنامهنگار محسوب میشود؟
▫️چگونه قومگرایی رسانهای، استان را از توسعه عقب راندهاست؟
▫️رسالت و مسئولیت روزنامهنگاران حرفهای چیست؟
کارشناسان: دکتر شفیع بهرامیان و دکتر فایق حسینی از اساتید علوم ارتباطات
مجری و کارشناس: طاهره زینالی، روزنامهنگار و دانشآموخته علوم ارتباطات و مدیرمسئول مجموعه رسانهای آوای آزاد و آنایول
🌱@anayool_ir
🍃@avinpress
👏2
🔺حیف است روزنامهنگاری مستقل بمیرد!
✍شفیع بهرامیان-مدرس حوزه ارتباطات
در دنیای پرهیاهوی امروز که با بمباران اطلاعاتی مداوم مواجهیم، اقتصاد توجه (Attention Economy) و زنجیره تولید مفهومی کاربردی کلیدی است. در مدل اقتصاد توجه، جلب توجه انسانها یا مخاطبان بهعنوان یک منبع کمیاب و ارزشمند در نظر گرفته میشود و کسبوکارها، شرکتها، رسانهها، رسانههای اجتماعی، دولتها، احزاب و سیاستمداران و حتی افراد برای جلب این توجه با یکدیگر رقابت میکنند. زمان و تمرکز مخاطبان دیگر فقط یک فاکتور جانبی نیست، بلکه به کالایی قابل ارزشگذاری تبدیل شده که فروشندگان کالا و خدمات به دنبال تصاحب آن هستند. رسانهها زمان و توجه مخاطبان را ارزان میخرند و گران به صاحبان آگهی سیاسی و تجاری میفروشند.
یکی از حوزههایی که بهشدت تحت تأثیر این اقتصاد قرار گرفته، رسانههای خبری هستند.
▫️▫️▫️ مشروح یادداشت در پایین👇👇
@avinpress
✍شفیع بهرامیان-مدرس حوزه ارتباطات
در دنیای پرهیاهوی امروز که با بمباران اطلاعاتی مداوم مواجهیم، اقتصاد توجه (Attention Economy) و زنجیره تولید مفهومی کاربردی کلیدی است. در مدل اقتصاد توجه، جلب توجه انسانها یا مخاطبان بهعنوان یک منبع کمیاب و ارزشمند در نظر گرفته میشود و کسبوکارها، شرکتها، رسانهها، رسانههای اجتماعی، دولتها، احزاب و سیاستمداران و حتی افراد برای جلب این توجه با یکدیگر رقابت میکنند. زمان و تمرکز مخاطبان دیگر فقط یک فاکتور جانبی نیست، بلکه به کالایی قابل ارزشگذاری تبدیل شده که فروشندگان کالا و خدمات به دنبال تصاحب آن هستند. رسانهها زمان و توجه مخاطبان را ارزان میخرند و گران به صاحبان آگهی سیاسی و تجاری میفروشند.
یکی از حوزههایی که بهشدت تحت تأثیر این اقتصاد قرار گرفته، رسانههای خبری هستند.
▫️▫️▫️ مشروح یادداشت در پایین👇👇
@avinpress
👍2
آوینپرس
🔺حیف است روزنامهنگاری مستقل بمیرد! ✍شفیع بهرامیان-مدرس حوزه ارتباطات در دنیای پرهیاهوی امروز که با بمباران اطلاعاتی مداوم مواجهیم، اقتصاد توجه (Attention Economy) و زنجیره تولید مفهومی کاربردی کلیدی است. در مدل اقتصاد توجه، جلب توجه انسانها یا مخاطبان…
🔺حیف است روزنامهنگاری مستقل بمیرد!
✍شفیع بهرامیان-مدرس حوزه ارتباطات
در دنیای پرهیاهوی امروز که با بمباران اطلاعاتی مداوم مواجهیم، اقتصاد توجه (Attention Economy) و زنجیره تولید مفهومی کاربردی کلیدی است. در مدل اقتصاد توجه، جلب توجه انسانها یا مخاطبان بهعنوان یک منبع کمیاب و ارزشمند در نظر گرفته میشود و کسبوکارها، شرکتها، رسانهها، رسانههای اجتماعی، دولتها، احزاب و سیاستمداران و حتی افراد برای جلب این توجه با یکدیگر رقابت میکنند. زمان و تمرکز مخاطبان دیگر فقط یک فاکتور جانبی نیست، بلکه به کالایی قابل ارزشگذاری تبدیل شده که فروشندگان کالا و خدمات به دنبال تصاحب آن هستند. رسانهها زمان و توجه مخاطبان را ارزان میخرند و گران به صاحبان آگهی سیاسی و تجاری میفروشند.
یکی از حوزههایی که بهشدت تحت تأثیر این اقتصاد قرار گرفته، رسانههای خبری هستند. در گذشته، مدلهای سنتی درآمدزایی رسانهها بر فروش روزنامه و آگهیهای تبلیغاتی متکی بود؛ اما امروزه، با ظهور رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، این مدلها دچار تحول شدهاند. رسانههای خبری برای جلبتوجه مخاطب، دیگر صرفاً به انتشار خبر سخت و یا متنی و چاپی بسنده نمیکنند، بلکه باید محتوایی خبری در قالبهای عامه فهم و مردمپسند تولید کنند که علاوه بر اطلاعرسانی، جذابیت کافی برای نگهداشتن مخاطب را نیز داشته باشد.
این تغییر پارادایم، فرصتی طلایی برای رسانههای مستقل خبری فراهم میکند تا با تکیه بر استقلال مالی، از قیدوبند وابستگی به منابع مالی دولتی یا تبلیغدهندگان بزرگ رها شوند. چگونه؟ با ارائه محتوای عمیق، تخصصی و بدون سانسور که ارزش واقعی برای مخاطب ایجاد کند. رسانههای مستقل در چارچوب پارادایم زنجیره تولید یا کالا میتوانند با تولید محتوای اختصاصی و باکیفیت، مخاطبان وفاداری را جذب کنند که حاضر به پرداخت هزینه برای دسترسی به آن هستند. این مدل که بر اساس ارزشگذاری مستقیم توجه مخاطب استوار است، میتواند به استقلال مالی این رسانهها کمک کند.
برای مثال، ارائه اشتراکهای ماهیانه برای دسترسی به مقالات تحلیلی، گزارشهای میدانی اختصاصی یا پادکستهای عمیق، ویدیوهای جذاب، اینفو و موشنگراف و استفاده از فرمتهای صوتی و بصری متحرک در کنار عکس و متن چاپی راهکاری مؤثر برای استفاده از اقتصاد توجه است.
در این میان، نقش روزنامهنگاران دیگر محدود به گردآوری و انتشار خبر نیست. آنها باید به تولیدکنندگان محتوای ارزشمند و قابلاعتماد در پلتفرمهای مختلف تبدیل شوند که توانایی جلب و حفظ توجه مخاطب را دارند. تمرکز بر تحلیلهای تخصصی، روایتهای جذاب و پرداختن به موضوعاتی که کمتر به آنها پرداخته میشود، میتواند توجه مخاطب را جلب و او را به مشتری وفادار تبدیل کند. این رویکرد، نهتنها به افزایش مخاطب (بخوانید ممبر) و تقویت استقلال مالی رسانههای مستقل کمک میکند، بلکه به ارتقاء کیفیت روزنامهنگاری و بازگرداندن اعتماد عمومی به رسانهها و همچنین از میدان خارج کردن بلاگرخبرنگاران و اینفلوئنسرهای شبهخبرنگار نیز منجر میشود.
در نهایت، با استفاده هوشمندانه از اقتصاد توجه و زنجیره کالا (طراحی صفر تا صد محتوا در فرمتهای مختلف و انتشار در پلتفرمهای متنوع، رسانههای مستقل میتوانند آیندهای روشن و پایدار برای خود رقم بزنند. اینجاست که رسانهها با ایجاد زنجیره ارزش پیام و چرخه کامل تولید محتوا میتوانند مخاطبان ویژه خود را داشته باشند و در این میان بتوانند هزینههای خودگردانی خویش را تأمین کنند.
نتیجه اینکه رسانهنگاران بجای متن باید بهسمت ساخت ویدیو بروند و تمام! کسی دیگر متن نمیخواند!
🔸نمونه عملی این نوشتار در گزارشی ویدئویی از آبشار سولهدوکل سیلوانا قابل مشاهده است.👇👇
@avinpress
✍شفیع بهرامیان-مدرس حوزه ارتباطات
در دنیای پرهیاهوی امروز که با بمباران اطلاعاتی مداوم مواجهیم، اقتصاد توجه (Attention Economy) و زنجیره تولید مفهومی کاربردی کلیدی است. در مدل اقتصاد توجه، جلب توجه انسانها یا مخاطبان بهعنوان یک منبع کمیاب و ارزشمند در نظر گرفته میشود و کسبوکارها، شرکتها، رسانهها، رسانههای اجتماعی، دولتها، احزاب و سیاستمداران و حتی افراد برای جلب این توجه با یکدیگر رقابت میکنند. زمان و تمرکز مخاطبان دیگر فقط یک فاکتور جانبی نیست، بلکه به کالایی قابل ارزشگذاری تبدیل شده که فروشندگان کالا و خدمات به دنبال تصاحب آن هستند. رسانهها زمان و توجه مخاطبان را ارزان میخرند و گران به صاحبان آگهی سیاسی و تجاری میفروشند.
یکی از حوزههایی که بهشدت تحت تأثیر این اقتصاد قرار گرفته، رسانههای خبری هستند. در گذشته، مدلهای سنتی درآمدزایی رسانهها بر فروش روزنامه و آگهیهای تبلیغاتی متکی بود؛ اما امروزه، با ظهور رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، این مدلها دچار تحول شدهاند. رسانههای خبری برای جلبتوجه مخاطب، دیگر صرفاً به انتشار خبر سخت و یا متنی و چاپی بسنده نمیکنند، بلکه باید محتوایی خبری در قالبهای عامه فهم و مردمپسند تولید کنند که علاوه بر اطلاعرسانی، جذابیت کافی برای نگهداشتن مخاطب را نیز داشته باشد.
این تغییر پارادایم، فرصتی طلایی برای رسانههای مستقل خبری فراهم میکند تا با تکیه بر استقلال مالی، از قیدوبند وابستگی به منابع مالی دولتی یا تبلیغدهندگان بزرگ رها شوند. چگونه؟ با ارائه محتوای عمیق، تخصصی و بدون سانسور که ارزش واقعی برای مخاطب ایجاد کند. رسانههای مستقل در چارچوب پارادایم زنجیره تولید یا کالا میتوانند با تولید محتوای اختصاصی و باکیفیت، مخاطبان وفاداری را جذب کنند که حاضر به پرداخت هزینه برای دسترسی به آن هستند. این مدل که بر اساس ارزشگذاری مستقیم توجه مخاطب استوار است، میتواند به استقلال مالی این رسانهها کمک کند.
برای مثال، ارائه اشتراکهای ماهیانه برای دسترسی به مقالات تحلیلی، گزارشهای میدانی اختصاصی یا پادکستهای عمیق، ویدیوهای جذاب، اینفو و موشنگراف و استفاده از فرمتهای صوتی و بصری متحرک در کنار عکس و متن چاپی راهکاری مؤثر برای استفاده از اقتصاد توجه است.
در این میان، نقش روزنامهنگاران دیگر محدود به گردآوری و انتشار خبر نیست. آنها باید به تولیدکنندگان محتوای ارزشمند و قابلاعتماد در پلتفرمهای مختلف تبدیل شوند که توانایی جلب و حفظ توجه مخاطب را دارند. تمرکز بر تحلیلهای تخصصی، روایتهای جذاب و پرداختن به موضوعاتی که کمتر به آنها پرداخته میشود، میتواند توجه مخاطب را جلب و او را به مشتری وفادار تبدیل کند. این رویکرد، نهتنها به افزایش مخاطب (بخوانید ممبر) و تقویت استقلال مالی رسانههای مستقل کمک میکند، بلکه به ارتقاء کیفیت روزنامهنگاری و بازگرداندن اعتماد عمومی به رسانهها و همچنین از میدان خارج کردن بلاگرخبرنگاران و اینفلوئنسرهای شبهخبرنگار نیز منجر میشود.
در نهایت، با استفاده هوشمندانه از اقتصاد توجه و زنجیره کالا (طراحی صفر تا صد محتوا در فرمتهای مختلف و انتشار در پلتفرمهای متنوع، رسانههای مستقل میتوانند آیندهای روشن و پایدار برای خود رقم بزنند. اینجاست که رسانهها با ایجاد زنجیره ارزش پیام و چرخه کامل تولید محتوا میتوانند مخاطبان ویژه خود را داشته باشند و در این میان بتوانند هزینههای خودگردانی خویش را تأمین کنند.
نتیجه اینکه رسانهنگاران بجای متن باید بهسمت ساخت ویدیو بروند و تمام! کسی دیگر متن نمیخواند!
🔸نمونه عملی این نوشتار در گزارشی ویدئویی از آبشار سولهدوکل سیلوانا قابل مشاهده است.👇👇
@avinpress
👍3
آوینپرس
🔺 اینجا روزگاری آبشاری بود سهمگین و خوفناک! #نمونه_درسی #ویدئو_خبر #save_soladokal_waterfall @avinpress
#آبشار_سوله_دوکل
#نیروگاه_برق_آبی
▫️درحالیکه در این روزهای گرم مرداد، میزان دبی (ورودی) آبشار مشهور سولهدوکل سیلوانای ارومیه به کمتر از ۱۰ اینچ (بخوانید یک جوی آب کوچک) رسیده است اکنون این سوال برای هر ناظری پیش میآید که چگونه شرکت توانیر و وزارت نیرو مدعی بوده در طول فصول مختلف سال، هم مقدار زیادی آب آبشار را در بالادست برای تولید ۴ مگاوات ساعت برق به سمت تاسیسات و توربینهای برقآبی منحرف خواهد کرد و هم آبشار و اکوسیستم آن حفظ خواهد شد! درحالیکه اگر در فصل تابستان کل آب آبشار را هم به سمت توربینها هدایت کنند بهسختی شاید بتواند مقدار قلیلی برق تولید کند!
▫️در هر صورت این آبشار شناسنامه هویتی و نگین منطقه زیبای سیلوانای ارومیه است و هرگونه انحراف آب از آن به بهانه تولید برق، حکم مرگ آن را امضا خواهد کرد. تصاویر بهوضوح نشان میدهد که سخنان زیبا اما عاری از حقیقت کارشناسان توانیر مبنی بر امکان همزمان فعالیت نیروگاه برق آبی و تداوم حیات آبشار سولهدوکل تقریبا غیرممکن است و صرفا برای اقناع مردم جهت آغاز بهکار نیروگاه است و فردای پس از آن محال خواهد بود جلوی فعالیت این نیروگاه در این وضعیت ناترازی برقی گرفته شود.
▫️جا دارد از زحمات کسانی که از این اتفاق نامیمون (مرگ آبشار زیبای سولهدوکل بخاطر ۴ مگاوات برق) ممانعت بهعمل آوردند از جمله نماینده مردم فهیم ارومیه در مجلس خانم دکتر جهانگیری، فعالان رسانهای و زیست محیطی و دلسوزان محلی و منطقهای تشکر و تقدیر کرد و البته یادآوری نمود که تا تعطیلی نهایی پروژه و تغییر کاربری تاسیسات آن، نباید دست از تلاش قانونی برای نجات محیط زیست منطقه کشید.
#save_soladokal_waterfall
@avinpress
#نیروگاه_برق_آبی
▫️درحالیکه در این روزهای گرم مرداد، میزان دبی (ورودی) آبشار مشهور سولهدوکل سیلوانای ارومیه به کمتر از ۱۰ اینچ (بخوانید یک جوی آب کوچک) رسیده است اکنون این سوال برای هر ناظری پیش میآید که چگونه شرکت توانیر و وزارت نیرو مدعی بوده در طول فصول مختلف سال، هم مقدار زیادی آب آبشار را در بالادست برای تولید ۴ مگاوات ساعت برق به سمت تاسیسات و توربینهای برقآبی منحرف خواهد کرد و هم آبشار و اکوسیستم آن حفظ خواهد شد! درحالیکه اگر در فصل تابستان کل آب آبشار را هم به سمت توربینها هدایت کنند بهسختی شاید بتواند مقدار قلیلی برق تولید کند!
▫️در هر صورت این آبشار شناسنامه هویتی و نگین منطقه زیبای سیلوانای ارومیه است و هرگونه انحراف آب از آن به بهانه تولید برق، حکم مرگ آن را امضا خواهد کرد. تصاویر بهوضوح نشان میدهد که سخنان زیبا اما عاری از حقیقت کارشناسان توانیر مبنی بر امکان همزمان فعالیت نیروگاه برق آبی و تداوم حیات آبشار سولهدوکل تقریبا غیرممکن است و صرفا برای اقناع مردم جهت آغاز بهکار نیروگاه است و فردای پس از آن محال خواهد بود جلوی فعالیت این نیروگاه در این وضعیت ناترازی برقی گرفته شود.
▫️جا دارد از زحمات کسانی که از این اتفاق نامیمون (مرگ آبشار زیبای سولهدوکل بخاطر ۴ مگاوات برق) ممانعت بهعمل آوردند از جمله نماینده مردم فهیم ارومیه در مجلس خانم دکتر جهانگیری، فعالان رسانهای و زیست محیطی و دلسوزان محلی و منطقهای تشکر و تقدیر کرد و البته یادآوری نمود که تا تعطیلی نهایی پروژه و تغییر کاربری تاسیسات آن، نباید دست از تلاش قانونی برای نجات محیط زیست منطقه کشید.
#save_soladokal_waterfall
@avinpress
👍14😢2
Forwarded from عکس نگار
.
🔺پرونده دریاچه ارومیه؛ متهم به صحنه برمیگردد!
✍شفیع بهرامیان-روزنامهنگار
▫️قسمت اول: عیسی کلانتری وزیر کشاورزی دولتهای دهه ۶۰ و ۷۰
با بررسی دقیق اسناد معتبر (گزارشهای وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط زیست، دانشگاهها و نهادهای بینالمللی مانند UNDP) و تطبیق با اظهارات کارشناسی خلاصهای از آنچه بر دریاچه ارومیه در ۳۰ سال گذشته رفته است؛ البته در این یادداشت به بلعیدن سالانه بیش از ۶ هزار میلیارد تومان توسط مافیای آب -فعلا- پرداخته نمیشود و برای ممانعت از دادن آدرس اشتباه توسط برخی از جریانهای قدرتمند مالی- رسانهای در بحث دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه، فعلا به یکی از مقصران احتمالی این بحران پرداخته میشود.
▫️دلایل اصلی بحران دریاچه:
خشک شدن دریاچه ارومیه نتیجهی ترکیب سیاستهای ناپایدار کشاورزی و صنعتی، مدیریت نادرست منابع آبی و بیتوجهی به موازنهی اکولوژیک در سه دهه اخیر است. سوء مدیریتِ بالاخص وزرای کشاورزی و نیرو، بهویژه در دولتهای پس از جنگ و برخی مسئولان ستاد احیای دریاچه نقش محوری در این روند داشتند.
▫️مراحل بحران:
۱. دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰:
- سیاست خودکفایی کشاورزی پس از جنگ با محوریت وزارت کشاورزی (عیسی کلانتری: وزیر ۱۳۶۸-۱۳۷۹)، منجر به گسترش بیرویه اراضی زیر کشت محصولات آببر و همچنین تبدیل اراضی دیم به اراضی پایاب و آبی شد.
- سدسازیهای گسترده (مانند سدهای زرینهرود، شهرچای سیلوانا و...)، حفر چاههای عمیق و انحراف آب، حقابه طبیعی دریاچه را کاهش داد.
۲. دهههای ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۰:
- آب باقیمانده عمدتاً به کشاورزی پرمصرف (سیب، چغندر، یونجه و...) و صنایع سنگین در آذربایجانشرقی (پتروشیمی تبریز، فولاد آذربایجان و....) اختصاص یافت.
توسعه صنایع آببر از دهه ۱۳۸۰ آغاز شد و نقش موثری در تشدید بحران داشت.
- الگوی کشت اصلاح نشد و برداشت آب ۴۰درصدِ ورودی دریاچه را قطع کرد.
۳. ستاد احیای دریاچه ارومیه (از ۱۳۹۲):
- عیسی کلانتری بهعنوان اولین دبیر ستاد (۱۳۹۳-۱۴۰۰) منصوب شد.
جملهی نمادین منسوب به وی «محیطزیست برای شکم مردم است» بازتاب نگاه توسعهمحور او بود.
در این دوران اخباری مبنی بر " تلاش برای هدایت حقابه به صنایع شرق دریاچه توسط ستاد" منتشر شده است و انتقادات کارشناسی به اولویتدهی به بهرهبرداران (کشاورزی/صنعت) وجود داشته است.
- اقدامات ستاد (لایروبی رودخانهها، اصلاح الگوی کشت و...) هرچند مثبت بود، اما ناکافی ارزیابی میشود چه اینکه تاکید بسیار بر راهکارهای فنی-مهندسی و بیتوجهی به راهحلهای مدیریتی و اجتماعی سبب تشدید بحران دریاچه ارومیه شد.
▫️نتیجهگیری:
- ترکیب توسعهی کشاورزی و صنعت آببر با سدسازی بیضابطه تا ۱۴۰۰ بیش از ۷۰درصد مساحت دریاچه را خشک کرد.
- نقش کلانتری هم بهعنوان معمار سیاستهای توسعه کشاورزی دهه ۶۰-۷۰ و هم مدیر ستاد احیای دریاچه، نماد تناقض در مدیریت آب دریاچه و کشور بود. - البته عواملی چون تغییر اقلیم (کاهش ۱۵ درصد بارش) و خشکسالیهای ممتد نیز موثر بودند.
🔺 طبق گزارش سازمان حفاظت محیط زیست در سال جاری وضعیت دریاچه به مرحله غیرقابل اندازهگیری و اوج بحران رسیده و احتمالی خشکی کامل آن در شهریور ماه دور از انتظار نیست چه اینکه به اعتراف استاندار آذربایجانغربی رضا رحمانی، حتی قطرهای از آب رودخانهها و سدهای رهاسازی شده به این دریاچه نمیرسد و در مسیر تماما مورد دستبرد و استفاده قرار میگیرد!
@avinpress
🔺پرونده دریاچه ارومیه؛ متهم به صحنه برمیگردد!
✍شفیع بهرامیان-روزنامهنگار
▫️قسمت اول: عیسی کلانتری وزیر کشاورزی دولتهای دهه ۶۰ و ۷۰
با بررسی دقیق اسناد معتبر (گزارشهای وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط زیست، دانشگاهها و نهادهای بینالمللی مانند UNDP) و تطبیق با اظهارات کارشناسی خلاصهای از آنچه بر دریاچه ارومیه در ۳۰ سال گذشته رفته است؛ البته در این یادداشت به بلعیدن سالانه بیش از ۶ هزار میلیارد تومان توسط مافیای آب -فعلا- پرداخته نمیشود و برای ممانعت از دادن آدرس اشتباه توسط برخی از جریانهای قدرتمند مالی- رسانهای در بحث دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه، فعلا به یکی از مقصران احتمالی این بحران پرداخته میشود.
▫️دلایل اصلی بحران دریاچه:
خشک شدن دریاچه ارومیه نتیجهی ترکیب سیاستهای ناپایدار کشاورزی و صنعتی، مدیریت نادرست منابع آبی و بیتوجهی به موازنهی اکولوژیک در سه دهه اخیر است. سوء مدیریتِ بالاخص وزرای کشاورزی و نیرو، بهویژه در دولتهای پس از جنگ و برخی مسئولان ستاد احیای دریاچه نقش محوری در این روند داشتند.
▫️مراحل بحران:
۱. دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰:
- سیاست خودکفایی کشاورزی پس از جنگ با محوریت وزارت کشاورزی (عیسی کلانتری: وزیر ۱۳۶۸-۱۳۷۹)، منجر به گسترش بیرویه اراضی زیر کشت محصولات آببر و همچنین تبدیل اراضی دیم به اراضی پایاب و آبی شد.
- سدسازیهای گسترده (مانند سدهای زرینهرود، شهرچای سیلوانا و...)، حفر چاههای عمیق و انحراف آب، حقابه طبیعی دریاچه را کاهش داد.
۲. دهههای ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۰:
- آب باقیمانده عمدتاً به کشاورزی پرمصرف (سیب، چغندر، یونجه و...) و صنایع سنگین در آذربایجانشرقی (پتروشیمی تبریز، فولاد آذربایجان و....) اختصاص یافت.
توسعه صنایع آببر از دهه ۱۳۸۰ آغاز شد و نقش موثری در تشدید بحران داشت.
- الگوی کشت اصلاح نشد و برداشت آب ۴۰درصدِ ورودی دریاچه را قطع کرد.
۳. ستاد احیای دریاچه ارومیه (از ۱۳۹۲):
- عیسی کلانتری بهعنوان اولین دبیر ستاد (۱۳۹۳-۱۴۰۰) منصوب شد.
جملهی نمادین منسوب به وی «محیطزیست برای شکم مردم است» بازتاب نگاه توسعهمحور او بود.
در این دوران اخباری مبنی بر " تلاش برای هدایت حقابه به صنایع شرق دریاچه توسط ستاد" منتشر شده است و انتقادات کارشناسی به اولویتدهی به بهرهبرداران (کشاورزی/صنعت) وجود داشته است.
- اقدامات ستاد (لایروبی رودخانهها، اصلاح الگوی کشت و...) هرچند مثبت بود، اما ناکافی ارزیابی میشود چه اینکه تاکید بسیار بر راهکارهای فنی-مهندسی و بیتوجهی به راهحلهای مدیریتی و اجتماعی سبب تشدید بحران دریاچه ارومیه شد.
▫️نتیجهگیری:
- ترکیب توسعهی کشاورزی و صنعت آببر با سدسازی بیضابطه تا ۱۴۰۰ بیش از ۷۰درصد مساحت دریاچه را خشک کرد.
- نقش کلانتری هم بهعنوان معمار سیاستهای توسعه کشاورزی دهه ۶۰-۷۰ و هم مدیر ستاد احیای دریاچه، نماد تناقض در مدیریت آب دریاچه و کشور بود. - البته عواملی چون تغییر اقلیم (کاهش ۱۵ درصد بارش) و خشکسالیهای ممتد نیز موثر بودند.
🔺 طبق گزارش سازمان حفاظت محیط زیست در سال جاری وضعیت دریاچه به مرحله غیرقابل اندازهگیری و اوج بحران رسیده و احتمالی خشکی کامل آن در شهریور ماه دور از انتظار نیست چه اینکه به اعتراف استاندار آذربایجانغربی رضا رحمانی، حتی قطرهای از آب رودخانهها و سدهای رهاسازی شده به این دریاچه نمیرسد و در مسیر تماما مورد دستبرد و استفاده قرار میگیرد!
@avinpress
❤10👏1
🔺ما و درسی بهنام سندروم استکهلم سیاسی!
✍شفیع بهرامیان_دکترای علوم ارتباطات اجتماعی
▫️این روزها پدیدهای تکرارشونده در سپهر سیاسی منطقه (بالاخص جنوب آذربایجانغربی) به چشم میخورد که از آن با عنوان «سندروم استکهلم سیاسی» یاد میشود؛سندروم یعنی مجموعهای از علائم و رفتارهای خاص که معمولاً نشانه یک وضعیت روانی یا جسمی است و سندروم استکهلم حالتی است که در آن قربانی به جای خشم از آزارگر یا گروگانگیر خود، به او احساس وابستگی، همدلی و حتی دفاع از او پیدا میکند.
بعبارتی «سندروم استکهلم سیاسی» وضعیتی است که در آن مردم با شور و امید فردی را به صندلی قدرت رساندهاند اما پس از مدتی با بیتفاوتی، بیعملی و حتی خیانت همان فرد در بزنگاههای تاریخی مواجه میشوند. با این حال، در چرخهای معیوب، در رویدادهای سیاسی بعدی دوباره به همان فرد اعتماد میکنند. این رفتار، مشابه واکنش روانی گروگان به گروگانگیر خود است؛ جایی که قربانی بهجای خشم و مقاومت، به همدلی و وابستگی به گروگانگیر خود روی میآورد.
▫️در این سندروم، این سنخ افراد پوپولیست و خودکامه با سه ابزار اصلی مردم را به گروگان میگیرند:
آنها با ایجاد وابستگی و انحصار و کنترل منابع اقتصادی و رسانههای همسو، جامعه را به خود وابسته میکنند و این تصور را جا میاندازند که هیچ جایگزینی جز آنها وجود ندارد.
آنان با ترکیب ترس و امید و ایجاد بحرانهای ساختگی و القای ناامنی دائمی، مردم را مرعوب نگه میدارند و در عین حال با وعدههای کوچک خود را تنها ناجی موجود نشان میدهند.
اینان با تحریف واقعیت و کنترل روایت و انحصار رسانهای، شکستها را به شکل پیروزی و خیانتها را به مصلحت جلوه میدهند و امکان قضاوت درست را از مردم میگیرند.
در نتیجه، مردم برای توجیه انتخابهای مکرر خود، با چنین پیمانشکنان سیاسی همذاتپنداری کرده و حتی نقد او را توهین به خود تلقی میکنند.
▫️ این چرخه، نشانهای از فقدان حافظه تاریخی، بلوغ سیاسی پایین و خودفریبی جمعی است. جامعه به جای مطالبهگری، در دایرهای بیپایان از امیدهای واهی و سرخوردگیهای تلخ گرفتار میشود.
برای شکستن این چرخه اسارت، سه گام اساسی پیشنهاد میشود:
تقویت حافظه تاریخی مردم و یادآوری مداوم وعدههای عملنشده و خلف وعده گذشته چنین افرادی توسط رسانههای مستقل و روشنفکران.
ترویج تفکر نقادانه و آموزش مردم برای پرسشگری، تحلیل مستقل و اولویتدادن به منافع عمومی به جای وفاداری کورکورانه به چنین اشخاص یا جریانهای وابسته.
ایجاد جایگزینهای واقعی و توسعه نهادهای مدنی و سیاسی در منطقه برای خروج از انتخاب اجباری میان «بد» و «بدتر» یا میان دوقطبی مصنوعی خیر و شر!
▫️در نهایت، امید بستن دوباره به افرادی که بارها مردم را قربانی منافع شخصی خود کردهاند یا دفاع از آنها و مظلوم جلوهدادن چنین #مهندسانی در رویدادهای موجود سیاسی، نه نشانه نجابت و تعصب که نماد فلاکت سیاسی است. تنها با آگاهی، عبرت گرفتن از گذشته و اعتماد به قدرت جمعی میتوان این چرخه معیوب امید و فراموشی را شکست و آیندهای متفاوت برای جامعه خویش رقم زد.
@avinpress
✍شفیع بهرامیان_دکترای علوم ارتباطات اجتماعی
▫️این روزها پدیدهای تکرارشونده در سپهر سیاسی منطقه (بالاخص جنوب آذربایجانغربی) به چشم میخورد که از آن با عنوان «سندروم استکهلم سیاسی» یاد میشود؛سندروم یعنی مجموعهای از علائم و رفتارهای خاص که معمولاً نشانه یک وضعیت روانی یا جسمی است و سندروم استکهلم حالتی است که در آن قربانی به جای خشم از آزارگر یا گروگانگیر خود، به او احساس وابستگی، همدلی و حتی دفاع از او پیدا میکند.
بعبارتی «سندروم استکهلم سیاسی» وضعیتی است که در آن مردم با شور و امید فردی را به صندلی قدرت رساندهاند اما پس از مدتی با بیتفاوتی، بیعملی و حتی خیانت همان فرد در بزنگاههای تاریخی مواجه میشوند. با این حال، در چرخهای معیوب، در رویدادهای سیاسی بعدی دوباره به همان فرد اعتماد میکنند. این رفتار، مشابه واکنش روانی گروگان به گروگانگیر خود است؛ جایی که قربانی بهجای خشم و مقاومت، به همدلی و وابستگی به گروگانگیر خود روی میآورد.
▫️در این سندروم، این سنخ افراد پوپولیست و خودکامه با سه ابزار اصلی مردم را به گروگان میگیرند:
آنها با ایجاد وابستگی و انحصار و کنترل منابع اقتصادی و رسانههای همسو، جامعه را به خود وابسته میکنند و این تصور را جا میاندازند که هیچ جایگزینی جز آنها وجود ندارد.
آنان با ترکیب ترس و امید و ایجاد بحرانهای ساختگی و القای ناامنی دائمی، مردم را مرعوب نگه میدارند و در عین حال با وعدههای کوچک خود را تنها ناجی موجود نشان میدهند.
اینان با تحریف واقعیت و کنترل روایت و انحصار رسانهای، شکستها را به شکل پیروزی و خیانتها را به مصلحت جلوه میدهند و امکان قضاوت درست را از مردم میگیرند.
در نتیجه، مردم برای توجیه انتخابهای مکرر خود، با چنین پیمانشکنان سیاسی همذاتپنداری کرده و حتی نقد او را توهین به خود تلقی میکنند.
▫️ این چرخه، نشانهای از فقدان حافظه تاریخی، بلوغ سیاسی پایین و خودفریبی جمعی است. جامعه به جای مطالبهگری، در دایرهای بیپایان از امیدهای واهی و سرخوردگیهای تلخ گرفتار میشود.
برای شکستن این چرخه اسارت، سه گام اساسی پیشنهاد میشود:
تقویت حافظه تاریخی مردم و یادآوری مداوم وعدههای عملنشده و خلف وعده گذشته چنین افرادی توسط رسانههای مستقل و روشنفکران.
ترویج تفکر نقادانه و آموزش مردم برای پرسشگری، تحلیل مستقل و اولویتدادن به منافع عمومی به جای وفاداری کورکورانه به چنین اشخاص یا جریانهای وابسته.
ایجاد جایگزینهای واقعی و توسعه نهادهای مدنی و سیاسی در منطقه برای خروج از انتخاب اجباری میان «بد» و «بدتر» یا میان دوقطبی مصنوعی خیر و شر!
▫️در نهایت، امید بستن دوباره به افرادی که بارها مردم را قربانی منافع شخصی خود کردهاند یا دفاع از آنها و مظلوم جلوهدادن چنین #مهندسانی در رویدادهای موجود سیاسی، نه نشانه نجابت و تعصب که نماد فلاکت سیاسی است. تنها با آگاهی، عبرت گرفتن از گذشته و اعتماد به قدرت جمعی میتوان این چرخه معیوب امید و فراموشی را شکست و آیندهای متفاوت برای جامعه خویش رقم زد.
@avinpress
👍7
🔺به سوء استفاده از کودکان در تشریفات سیاسی پایان دهیم!
✍ شفیع بهرامیان
بازنشر نوشتهای انتقادی در باب سوءاستفاده از کودکان و نوجوانان در مراسم استقبال از شخصیتهای سیاسی
https://share.google/9Gf8YDQQvQi4Kzpkb
@avinpress
✍ شفیع بهرامیان
بازنشر نوشتهای انتقادی در باب سوءاستفاده از کودکان و نوجوانان در مراسم استقبال از شخصیتهای سیاسی
https://share.google/9Gf8YDQQvQi4Kzpkb
@avinpress
عصر ایران
به سوء استفاده از کودکان در تشریفات سیاسی پایان دهیم
شفیع بهرامیان – مدرس ارتباطات
👏12❤2👍2
🔺مامعزیزی؛ فرصتی دیگر برای اتمام مأموریتی ناتمام!
✍شفیع بهرامیان
▫️ امروز که فرماندار کنونی اشنویه به مرز سن بازنشستگی رسیده است خبر بازگشت و انتصاب مجدد دکتر عبدالسلام مامعزیزی به سمت فرمانداری شهرستان پس از حدود چهار سال دوری، موجی از انتظار در میان مردم این شهرستان مرزی ایجاد کرده است. این تصمیم دولت چهاردهم که فردی آشنا به منطقه، ظرفیتها، پتانسیلها و حساسیتهای آن را دوباره به کار گمارده، یک فرصت مغتنم است؛ فرصتی که موفقیت آن در گرو کنار گذاشتن محافظهکاری دوره پیشین و جایگزینی آن با جسارتی بیشتر برای کار، ریسکپذیری و ارادهای دوچندان برای خدمت است.
▫️فرماندار مام عزیزی در حالی به اشنویه باز میگردد که کارنامه او شامل کلید زدن پروژههای زیربنایی مهمی است که متأسفانه در میانه راه رها شده و تابهحال بهدلایل مختلف به سرانجام نرسیدهاند، اکنون تکمیل آنها مطالبه اصلی مردم است. در صدر این فهرست، تعیین وضعیت نهایی بیمارستان جدیدالاحداث و بهرهبرداری و ارائه خدمات واقعی آن از جمله تصویربرداری و سی.تی.اسکن به مردم و همچنین اصلاح، تعریض و حذف نقاط حادثهخیز در محورهای مواصلاتی حیاتی اشنویه به ارومیه، نقده و پیرانشهر قرار دارد؛ جادههایی که همچنان قربانی میگیرند و اتمام و تکمیل آنها باید اولویت نخست باشد.
▫️در کنار این، چالشهای زیرساختی دیگری نیز پیش روی فرماندار قرار دارد. پروژه تصفیهخانه فاضلاب اشنویه، یک نیاز اساسی برای بهداشت عمومی و حفظ محیطزیست منطقه است که باید با قاطعیت به سرانجام برسد. همچنین، بازگشایی معبر مرزی تجاری «کیلهشین» با اقلیم کردستان عراق که میتواند قفل اقتصاد منطقه را بشکند و رونق را به ارمغان آورد، نیازمند دیپلماسی فعال و پیگیری مستمر است. ایجاد بستری برای سرمایهگذاران بالأخص در صنایع تبدیلی باتوجه به رویکرد استاندار رحمانی میتواند موجب رونق و شکوفایی بیشتر صنعت در این شهرستان صرفاً کشاورزی شود.
نجات بستر رودخانه «گادر» و همچنین مهار موج تبدیل مراتع ملی به املاک شخصی نیز میتواند یکی از نیازهای ضروری مردم اشنویه در حال حاضر باشد.
▫️در حوزه شهری، اشنویه از یک بنبست مزمن در قلب خود رنج میبرد. کمک و مساعدت به شورا و شهرداری برای احداث دو کمربندی در غرب و شرق شهر، یک راهکار حیاتی برای روانسازی ترافیک و توزیع متوازن توسعه است. همزمان، اتمام پروژه میدان میوه و ترهبار و ساماندهی ورودی شهر از طریق انتقال مشاغل مزاحمی چون نمایشگاههای اتومبیل به مکان سابق این میدان، میتواند سیمای نازیبای فعلی را دگرگون کرده و به ورودی شهر هویتی درخور ببخشد.
▫️بیتردید، روابط نزدیک آقای مام عزیزی با مهندس عبدالکریم حسینزاده، معاون رئیسجمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم، یک سرمایه بزرگ و یک اهرم قدرتمند برای تسریع این پروژههاست. این یک فرصت تاریخی است تا آن مقام کابینه، بخشی کوچک از بدهی و تعهد خود را به مردم قدرشناس شهرستان اشنویه ادا کند و با حمایت از فرماندار جدید، روند محرومیتزدایی را شتاب بخشد.
▫️دوره دوم مسئولیت، دوره آزمونوخطا نیست. مردم اشنویه انتظار دارند فرمانداری را ببینند که با شناختی کامل از میدان، این بار با ارادهای پولادین و جسارتی بیشتر، پروژههای نیمهتمام را به پایان رسانده و با برگزاری انتخاباتی عادلانه و سالم برای میاندورهای مجلس و شوراها، فصل جدیدی از توسعه و آبادانی را برای این خطه مرزی رقم بزند.
@avinpress
✍شفیع بهرامیان
▫️ امروز که فرماندار کنونی اشنویه به مرز سن بازنشستگی رسیده است خبر بازگشت و انتصاب مجدد دکتر عبدالسلام مامعزیزی به سمت فرمانداری شهرستان پس از حدود چهار سال دوری، موجی از انتظار در میان مردم این شهرستان مرزی ایجاد کرده است. این تصمیم دولت چهاردهم که فردی آشنا به منطقه، ظرفیتها، پتانسیلها و حساسیتهای آن را دوباره به کار گمارده، یک فرصت مغتنم است؛ فرصتی که موفقیت آن در گرو کنار گذاشتن محافظهکاری دوره پیشین و جایگزینی آن با جسارتی بیشتر برای کار، ریسکپذیری و ارادهای دوچندان برای خدمت است.
▫️فرماندار مام عزیزی در حالی به اشنویه باز میگردد که کارنامه او شامل کلید زدن پروژههای زیربنایی مهمی است که متأسفانه در میانه راه رها شده و تابهحال بهدلایل مختلف به سرانجام نرسیدهاند، اکنون تکمیل آنها مطالبه اصلی مردم است. در صدر این فهرست، تعیین وضعیت نهایی بیمارستان جدیدالاحداث و بهرهبرداری و ارائه خدمات واقعی آن از جمله تصویربرداری و سی.تی.اسکن به مردم و همچنین اصلاح، تعریض و حذف نقاط حادثهخیز در محورهای مواصلاتی حیاتی اشنویه به ارومیه، نقده و پیرانشهر قرار دارد؛ جادههایی که همچنان قربانی میگیرند و اتمام و تکمیل آنها باید اولویت نخست باشد.
▫️در کنار این، چالشهای زیرساختی دیگری نیز پیش روی فرماندار قرار دارد. پروژه تصفیهخانه فاضلاب اشنویه، یک نیاز اساسی برای بهداشت عمومی و حفظ محیطزیست منطقه است که باید با قاطعیت به سرانجام برسد. همچنین، بازگشایی معبر مرزی تجاری «کیلهشین» با اقلیم کردستان عراق که میتواند قفل اقتصاد منطقه را بشکند و رونق را به ارمغان آورد، نیازمند دیپلماسی فعال و پیگیری مستمر است. ایجاد بستری برای سرمایهگذاران بالأخص در صنایع تبدیلی باتوجه به رویکرد استاندار رحمانی میتواند موجب رونق و شکوفایی بیشتر صنعت در این شهرستان صرفاً کشاورزی شود.
نجات بستر رودخانه «گادر» و همچنین مهار موج تبدیل مراتع ملی به املاک شخصی نیز میتواند یکی از نیازهای ضروری مردم اشنویه در حال حاضر باشد.
▫️در حوزه شهری، اشنویه از یک بنبست مزمن در قلب خود رنج میبرد. کمک و مساعدت به شورا و شهرداری برای احداث دو کمربندی در غرب و شرق شهر، یک راهکار حیاتی برای روانسازی ترافیک و توزیع متوازن توسعه است. همزمان، اتمام پروژه میدان میوه و ترهبار و ساماندهی ورودی شهر از طریق انتقال مشاغل مزاحمی چون نمایشگاههای اتومبیل به مکان سابق این میدان، میتواند سیمای نازیبای فعلی را دگرگون کرده و به ورودی شهر هویتی درخور ببخشد.
▫️بیتردید، روابط نزدیک آقای مام عزیزی با مهندس عبدالکریم حسینزاده، معاون رئیسجمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم، یک سرمایه بزرگ و یک اهرم قدرتمند برای تسریع این پروژههاست. این یک فرصت تاریخی است تا آن مقام کابینه، بخشی کوچک از بدهی و تعهد خود را به مردم قدرشناس شهرستان اشنویه ادا کند و با حمایت از فرماندار جدید، روند محرومیتزدایی را شتاب بخشد.
▫️دوره دوم مسئولیت، دوره آزمونوخطا نیست. مردم اشنویه انتظار دارند فرمانداری را ببینند که با شناختی کامل از میدان، این بار با ارادهای پولادین و جسارتی بیشتر، پروژههای نیمهتمام را به پایان رسانده و با برگزاری انتخاباتی عادلانه و سالم برای میاندورهای مجلس و شوراها، فصل جدیدی از توسعه و آبادانی را برای این خطه مرزی رقم بزند.
@avinpress
👏13❤3
Forwarded from عکس نگار
.
🔺شومگردی؛ اعتیادی در روزگار آشفتگی!
✍شفیع بهرامیان- کارشناس حوزه رسانه
«شومگردی» یا doomscrolling به پدیدهای اشاره دارد که در آن کاربر، بیوقفه و وسواسگونه به مرور اخبار و محتواهای منفی، ناامیدکننده و اضطرابزا در شبکههای اجتماعی میپردازد. این رفتار در ظاهر نوعی «آگاهیجویی» است، اما در عمل، ذهن را در چرخهای از ترس، خشم و افسردگی و خودآزاری دیجیتال گرفتار میکند.
در جوامعی که هر روز با بحرانهای گوناگون — از تورم و بیکاری گرفته تا تنشهای اجتماعی و سیاسی — روبهرو هستند، شومگردی به نوعی واکنش ناخودآگاه جمعی تبدیل شده است. کاربران در جستوجوی درک و کنترل بر دنیای پرآشوب اطراف خود، ساعتها در شبکههایی چون ایکس، تلگرام یا اینستاگرام میچرخند و هر پست جدید، به جای آرامش، اضطرابی تازه به آنان تزریق میکند. این چرخه باعث افزایش حس بیقدرتی، خشم فروخورده و فرسودگی ذهنی میشود.
شومگردی با افزایش ترشح هورمونهای استرس (نظیر کورتیزول) همراه است و در بلندمدت، کیفیت خواب، تمرکز و روابط اجتماعی را کاهش میدهد. در برخی جوامع که منابع امید جمعی و احساس کنترل اجتماعی ضعیفتر است، این پدیده میتواند حس ناامیدی و بیتفاوتی عمومی را تشدید کند و حتی بر رفتار سیاسی و اجتماعی مردم اثر بگذارد؛ از انفعال مدنی گرفته تا پرخاشگری در فضای مجازی، علاوه براین، تشدید اختلالات اضطرابی و افسردگی، تحلیل انرژی روانی و کاهش توان کنشگری موثر، ایجاد توهم آگاهی همراه با بیعملی، تخریب روابط بین فردی و انزوا و القای احساس قربانیبودن و ناتوانی تنها برخی از عوارض روحی و روانی این وضعیت است!
اما چگونه میتوان از این چرخهی معیوب رها شد؟ نخست، آگاهی از ماهیت اعتیادآور شبکهها گام اصلی است؛ الگوریتمها دقیقاً برای حفظ کاربر در وضعیت اضطراب و کنجکاوی طراحی شدهاند. دوم، باید زمان استفاده از شبکهها را محدود و بازههای «سمزدایی دیجیتال یا گاهی بدون اینترنت بودن» روزانه تعیین کرد. سوم، تنظیم رژیم رسانهای متعادل اهمیت دارد: دنبالکردن منابع خبری معتبر و هوشمند، جایگزینکردن محتوای فرهنگی و آموزشی بهجای خبرهای منفی و پرهیز از بحثهای فرساینده مجازی. چهارم، بازگشت به زندگی واقعی؛ گفتوگو با دوستان، پیادهروی، مطالعه و تجربهی لحظات واقعی میتواند ذهن را از چرخه اضطراب خارج کند.
در نهایت، شومگردی صرفاً یک عادت بد نیست؛ نشانهای از جامعهای مضطرب و بیاعتماد است. مقابله با آن تنها با «خودکنترلی فردی» ممکن نیست، بلکه نیازمند رسانههای مسئول، آموزش سواد رسانهای و بازسازی امید اجتماعی است؛ چراکه در دنیایی غرق در اخبار تیره، گاهی خاموشکردن صفحه، نخستین گام برای دیدن روشنایی است.
@avinpress
🔺شومگردی؛ اعتیادی در روزگار آشفتگی!
✍شفیع بهرامیان- کارشناس حوزه رسانه
«شومگردی» یا doomscrolling به پدیدهای اشاره دارد که در آن کاربر، بیوقفه و وسواسگونه به مرور اخبار و محتواهای منفی، ناامیدکننده و اضطرابزا در شبکههای اجتماعی میپردازد. این رفتار در ظاهر نوعی «آگاهیجویی» است، اما در عمل، ذهن را در چرخهای از ترس، خشم و افسردگی و خودآزاری دیجیتال گرفتار میکند.
در جوامعی که هر روز با بحرانهای گوناگون — از تورم و بیکاری گرفته تا تنشهای اجتماعی و سیاسی — روبهرو هستند، شومگردی به نوعی واکنش ناخودآگاه جمعی تبدیل شده است. کاربران در جستوجوی درک و کنترل بر دنیای پرآشوب اطراف خود، ساعتها در شبکههایی چون ایکس، تلگرام یا اینستاگرام میچرخند و هر پست جدید، به جای آرامش، اضطرابی تازه به آنان تزریق میکند. این چرخه باعث افزایش حس بیقدرتی، خشم فروخورده و فرسودگی ذهنی میشود.
شومگردی با افزایش ترشح هورمونهای استرس (نظیر کورتیزول) همراه است و در بلندمدت، کیفیت خواب، تمرکز و روابط اجتماعی را کاهش میدهد. در برخی جوامع که منابع امید جمعی و احساس کنترل اجتماعی ضعیفتر است، این پدیده میتواند حس ناامیدی و بیتفاوتی عمومی را تشدید کند و حتی بر رفتار سیاسی و اجتماعی مردم اثر بگذارد؛ از انفعال مدنی گرفته تا پرخاشگری در فضای مجازی، علاوه براین، تشدید اختلالات اضطرابی و افسردگی، تحلیل انرژی روانی و کاهش توان کنشگری موثر، ایجاد توهم آگاهی همراه با بیعملی، تخریب روابط بین فردی و انزوا و القای احساس قربانیبودن و ناتوانی تنها برخی از عوارض روحی و روانی این وضعیت است!
اما چگونه میتوان از این چرخهی معیوب رها شد؟ نخست، آگاهی از ماهیت اعتیادآور شبکهها گام اصلی است؛ الگوریتمها دقیقاً برای حفظ کاربر در وضعیت اضطراب و کنجکاوی طراحی شدهاند. دوم، باید زمان استفاده از شبکهها را محدود و بازههای «سمزدایی دیجیتال یا گاهی بدون اینترنت بودن» روزانه تعیین کرد. سوم، تنظیم رژیم رسانهای متعادل اهمیت دارد: دنبالکردن منابع خبری معتبر و هوشمند، جایگزینکردن محتوای فرهنگی و آموزشی بهجای خبرهای منفی و پرهیز از بحثهای فرساینده مجازی. چهارم، بازگشت به زندگی واقعی؛ گفتوگو با دوستان، پیادهروی، مطالعه و تجربهی لحظات واقعی میتواند ذهن را از چرخه اضطراب خارج کند.
در نهایت، شومگردی صرفاً یک عادت بد نیست؛ نشانهای از جامعهای مضطرب و بیاعتماد است. مقابله با آن تنها با «خودکنترلی فردی» ممکن نیست، بلکه نیازمند رسانههای مسئول، آموزش سواد رسانهای و بازسازی امید اجتماعی است؛ چراکه در دنیایی غرق در اخبار تیره، گاهی خاموشکردن صفحه، نخستین گام برای دیدن روشنایی است.
@avinpress
👍8❤2
🔺ما بهجز «سیب» چه داریم!
✍شفیع بهرامیان
▫️چندی قبل در یک استوری اینستاگرامی نسبت به عقبافتادگی مزمن و شکاف بزرگ شاخصهای توسعهای در ۲ شهر نقده و اشنویه هشدار داده شد که متأسفانه برخی از فعالان سیاسی و رسانهای، واکنشهای شتابزده و احساسی به این پیام داشته و آن را در راستای برهم زدن انسجام و اتحاد مردمان این منطقه تفسیر کرده بودند؛ البته این سنخ رفتارها طبیعی است چه اینکه آنچه در طول چند دهه گذشته، بهخاطر بازیهای سیاسی، آنچه که بیش از هرجایی قربانی تبعیض و توسعهنیافتگی مزمن شده، همین شهرستان اشنویه است! کافی است شاخصهای اصلی توسعه آن را با همسایگانش مقایسه کرد تا عمق عقبافتادگی و محرومیت آن نمایان شود!
▫️مقایسه را اکنون در بهداشت و درمان و ملزومات حفظ جان با همسایه جنوبی شروع میکنیم؛ شهرستان تقریباً ۱۶۰ هزار نفری پیرانشهر ازلحاظ زیرساختهای بهداشتی و درمانی در وضعیت بسیار مطلوبی قرار دارد. سرانه تخت بیمارستانی در آن با بیش از ۲۰۰ تخت فعال، بیش از ۲ تخت به ازای هر ۱۰۰۰ نفر است که بهطور چشمگیری بالاتر از میانگین استانی است. این شهرستان ۹ مرکز خدمات جامع سلامت، ۴۴ خانه بهداشت و ۷ پایگاه فوریت پزشکی دارد. وجود ۷ آمبولانس فعال، یک آمبولانس پشتیبان و یک اتوبوس آمبولانس، نشاندهنده پوشش وسیع و آمادگی بالا در پاسخ به بحرانهای پزشکی است.
▫️نقده نیز با جمعیتی حدود ۱۳۰ هزار نفر، در سالهای اخیر پیشرفتهای چشمگیری در حوزه بهداشت و درمان داشته است. تعداد تختهای بیمارستانی در نقده به بیش از ۳۵۰ تخت رسیده و سرانه تخت بیمارستانی آن نیز، ۲.۸ تخت به ازای هر ۱۰۰۰ نفر است. این شهرستان ۱۰ مرکز جامع سلامت، ۴۳ خانه بهداشت و ۴ مرکز رادیولوژی و تصویربرداری پزشکی دارد. نقده دارای ۷ مرکز فوریت پزشکی و تجهیزات کامل امدادی ازجمله آمبولانس و اتوبوس آمبولانس و سایر اقلام پشتیبانی و امدادی است. بیمارستانهای نقده قادر به پذیرایی از بیماران خارجی و بهرهمندی از مزیتهای توریسم سلامت نیز هستند!
▫️شهرستان اشنویه اما با جمعیتی حدود ۸۰ هزار نفر، در حوزه بهداشت و درمان با مشکلات ساختاری و کمبود امکانات قابلتوجهی روبرو و تقریباً عقبماندهترین شهرستان استان در این حوزه است. این شهر با حدود ۷۰ تخت فعال، سرانه تخت بیمارستانی آن اما کمتر از یک تخت به ازای هر ۱۰۰۰ نفر است! اشنویه تنها ۵ پایگاه فوریت پزشکی و ۵ آمبولانس دارد و فاقد آمبولانس پشتیبان، اتوبوس آمبولانس و موتورلانس است. اشنویه درمانگاه تخصصی نداشته و تنها یک مرکز رادیولوژی دارد. این شهرستان به همراه چالدران تنها شهرستانهای بدون «سیتیاسکن» در سطح کل استان آذربایجانغربی هستند! سالانه تعداد زیادی از ساکنان اشنویه برای پیشپاافتادهترین خدمات پزشکی ناگزیر از مراجعه به شهرهای همجوار ازجمله ارومیه هستند و دراینبین و با توجه به جادههای مواصلاتی غیراستاندار این شهر، حتی دچار سوانح و تصادفات جادهای، مرگومیر و جراحت میشوند!
▫️این مقایسه ساده نشان میدهد که اشنویه با بحران در زیرساختهای حیاتی بهداشتی و درمانی مواجه است. کمبود شدید تخت بیمارستانی، نبود درمانگاه تخصصی، فقدان مراکز تصویربرداری و پزشکی هستهای ازجمله سیتیاسکن و ضعف فاحش در امکانات فوریتهای پزشکی در اشنویه غیرقابلانکار است و حال سؤال اصلی این است: «چه عواملی سبب این حجم از اختلاف بین اشنویه با سایر همسایگانش در عدم دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی شده است؟» چرا پیرانشهر و نقده دارند و اشنویه ندارد؟
▫️شاید تلاش برای یافتن پاسخ همین سؤال بود که سبب رنجش فعالان سیاسی و رسانهای غیر اشنویهای شد! راستی اگر خدا به این شهرستان سه هزارساله، نعمتی به نام «سیب» و «زمین کشاورزی» نداده بود امروز چه داشت؛ صنعت و خدمات پیشرو؟ راه و جاده استاندارد؟ شبکه فاضلاب و آبرسانی مناسب؟ خدمات بهداشتی و درمانی قابلقبول؟ تجارت مرزی و گمرکات؟ گردشگری و توریسم؟ دانشگاه و مراکز علمی؟ و...؟
«قضاوت با خودتان.»
@avinpress
✍شفیع بهرامیان
▫️چندی قبل در یک استوری اینستاگرامی نسبت به عقبافتادگی مزمن و شکاف بزرگ شاخصهای توسعهای در ۲ شهر نقده و اشنویه هشدار داده شد که متأسفانه برخی از فعالان سیاسی و رسانهای، واکنشهای شتابزده و احساسی به این پیام داشته و آن را در راستای برهم زدن انسجام و اتحاد مردمان این منطقه تفسیر کرده بودند؛ البته این سنخ رفتارها طبیعی است چه اینکه آنچه در طول چند دهه گذشته، بهخاطر بازیهای سیاسی، آنچه که بیش از هرجایی قربانی تبعیض و توسعهنیافتگی مزمن شده، همین شهرستان اشنویه است! کافی است شاخصهای اصلی توسعه آن را با همسایگانش مقایسه کرد تا عمق عقبافتادگی و محرومیت آن نمایان شود!
▫️مقایسه را اکنون در بهداشت و درمان و ملزومات حفظ جان با همسایه جنوبی شروع میکنیم؛ شهرستان تقریباً ۱۶۰ هزار نفری پیرانشهر ازلحاظ زیرساختهای بهداشتی و درمانی در وضعیت بسیار مطلوبی قرار دارد. سرانه تخت بیمارستانی در آن با بیش از ۲۰۰ تخت فعال، بیش از ۲ تخت به ازای هر ۱۰۰۰ نفر است که بهطور چشمگیری بالاتر از میانگین استانی است. این شهرستان ۹ مرکز خدمات جامع سلامت، ۴۴ خانه بهداشت و ۷ پایگاه فوریت پزشکی دارد. وجود ۷ آمبولانس فعال، یک آمبولانس پشتیبان و یک اتوبوس آمبولانس، نشاندهنده پوشش وسیع و آمادگی بالا در پاسخ به بحرانهای پزشکی است.
▫️نقده نیز با جمعیتی حدود ۱۳۰ هزار نفر، در سالهای اخیر پیشرفتهای چشمگیری در حوزه بهداشت و درمان داشته است. تعداد تختهای بیمارستانی در نقده به بیش از ۳۵۰ تخت رسیده و سرانه تخت بیمارستانی آن نیز، ۲.۸ تخت به ازای هر ۱۰۰۰ نفر است. این شهرستان ۱۰ مرکز جامع سلامت، ۴۳ خانه بهداشت و ۴ مرکز رادیولوژی و تصویربرداری پزشکی دارد. نقده دارای ۷ مرکز فوریت پزشکی و تجهیزات کامل امدادی ازجمله آمبولانس و اتوبوس آمبولانس و سایر اقلام پشتیبانی و امدادی است. بیمارستانهای نقده قادر به پذیرایی از بیماران خارجی و بهرهمندی از مزیتهای توریسم سلامت نیز هستند!
▫️شهرستان اشنویه اما با جمعیتی حدود ۸۰ هزار نفر، در حوزه بهداشت و درمان با مشکلات ساختاری و کمبود امکانات قابلتوجهی روبرو و تقریباً عقبماندهترین شهرستان استان در این حوزه است. این شهر با حدود ۷۰ تخت فعال، سرانه تخت بیمارستانی آن اما کمتر از یک تخت به ازای هر ۱۰۰۰ نفر است! اشنویه تنها ۵ پایگاه فوریت پزشکی و ۵ آمبولانس دارد و فاقد آمبولانس پشتیبان، اتوبوس آمبولانس و موتورلانس است. اشنویه درمانگاه تخصصی نداشته و تنها یک مرکز رادیولوژی دارد. این شهرستان به همراه چالدران تنها شهرستانهای بدون «سیتیاسکن» در سطح کل استان آذربایجانغربی هستند! سالانه تعداد زیادی از ساکنان اشنویه برای پیشپاافتادهترین خدمات پزشکی ناگزیر از مراجعه به شهرهای همجوار ازجمله ارومیه هستند و دراینبین و با توجه به جادههای مواصلاتی غیراستاندار این شهر، حتی دچار سوانح و تصادفات جادهای، مرگومیر و جراحت میشوند!
▫️این مقایسه ساده نشان میدهد که اشنویه با بحران در زیرساختهای حیاتی بهداشتی و درمانی مواجه است. کمبود شدید تخت بیمارستانی، نبود درمانگاه تخصصی، فقدان مراکز تصویربرداری و پزشکی هستهای ازجمله سیتیاسکن و ضعف فاحش در امکانات فوریتهای پزشکی در اشنویه غیرقابلانکار است و حال سؤال اصلی این است: «چه عواملی سبب این حجم از اختلاف بین اشنویه با سایر همسایگانش در عدم دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی شده است؟» چرا پیرانشهر و نقده دارند و اشنویه ندارد؟
▫️شاید تلاش برای یافتن پاسخ همین سؤال بود که سبب رنجش فعالان سیاسی و رسانهای غیر اشنویهای شد! راستی اگر خدا به این شهرستان سه هزارساله، نعمتی به نام «سیب» و «زمین کشاورزی» نداده بود امروز چه داشت؛ صنعت و خدمات پیشرو؟ راه و جاده استاندارد؟ شبکه فاضلاب و آبرسانی مناسب؟ خدمات بهداشتی و درمانی قابلقبول؟ تجارت مرزی و گمرکات؟ گردشگری و توریسم؟ دانشگاه و مراکز علمی؟ و...؟
«قضاوت با خودتان.»
@avinpress
👍18❤3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺️ اولین سفر نماینده سابق در کسوت معاون رئیسجمهور به اشنویه و ۲ نکته مهم
▫️انتظار این است زین پس که همراهی و هماهنگی بیشتری بین فرماندار و معاون رئیس جمهور در امور مناطق محروم و نماینده معین در سطح شهرستان اشنویه وجود دارد شاهد اجرای عملی وعدههای داده شده مسئولان انتخابی و انتصابی این منطقه در ۱۰ سال گذشته باشیم چرا که دیگر بهانهای برای عملی نکردن قولهای داده شده به مردم صبور و بزرگوار این شهرستان باقی نمیماند.
▫️نکته دوم هم فقدان رویکرد و ارادهای برای مدیرپروری و کادرسازی از نیروهای موجود بومی اشنویه در حوزه فرمانداری و بخشداریهای این شهرستان است که متاسفانه اخبار خوبی از تغیرات مدیریتی آن به گوش نمیرسد و احتمالا تعداد مدیران غیربومی فرمانداری بهشکل معناداری افزایش یافته و معدود کارشناسان بومی همچنان پشت خط خواهند ماند!
💥اصلاحیه: با پوزش از مخاطبان عزیز، رقم درست اعتبار وعده داده شده معاون رئیس جمهور برای تکمیل تصفیهخانه فاضلاب اشنویه ۱۰۰ میلیارد تومان است که بدلیل انتشار رقم ۱۰ میلیارد تومان از سوی خبرگزاری مهر، به اشتباه در ویدئو ۱۰ میلیارد ذکر شده و اصلاح میشود.
@avinpress
▫️انتظار این است زین پس که همراهی و هماهنگی بیشتری بین فرماندار و معاون رئیس جمهور در امور مناطق محروم و نماینده معین در سطح شهرستان اشنویه وجود دارد شاهد اجرای عملی وعدههای داده شده مسئولان انتخابی و انتصابی این منطقه در ۱۰ سال گذشته باشیم چرا که دیگر بهانهای برای عملی نکردن قولهای داده شده به مردم صبور و بزرگوار این شهرستان باقی نمیماند.
▫️نکته دوم هم فقدان رویکرد و ارادهای برای مدیرپروری و کادرسازی از نیروهای موجود بومی اشنویه در حوزه فرمانداری و بخشداریهای این شهرستان است که متاسفانه اخبار خوبی از تغیرات مدیریتی آن به گوش نمیرسد و احتمالا تعداد مدیران غیربومی فرمانداری بهشکل معناداری افزایش یافته و معدود کارشناسان بومی همچنان پشت خط خواهند ماند!
💥اصلاحیه: با پوزش از مخاطبان عزیز، رقم درست اعتبار وعده داده شده معاون رئیس جمهور برای تکمیل تصفیهخانه فاضلاب اشنویه ۱۰۰ میلیارد تومان است که بدلیل انتشار رقم ۱۰ میلیارد تومان از سوی خبرگزاری مهر، به اشتباه در ویدئو ۱۰ میلیارد ذکر شده و اصلاح میشود.
@avinpress
👍11❤1🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺مرگِ یک راوی شجاع؛
قدیمیترین روزنامهنگار اشنویه زندگی را وداع گفت
▫️با اندوهی عمیق، باخبر شدیم که مشعل فروزان عرصه خبر و اطلاعرسانی اشنویه خاموش شد. حاج احمد حمیدی، پیشکسوتترین روزنامهنگار و صدای گویای مردم رنجدیده این دیار، ساعاتی پیش دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت.
این چهره ماندگار، نمادی از استقلال عمل و تعهد بود. وی در فاصله سالهای ۱۳۳۱ تا ۱۳۵۷، بهعنوان خبرنگار روزنامههای «اطلاعات» و «پست تهران»، قلم خود را نه در خدمت قدرت، بلکه در خدمت مطالبات بحق مردم منطقه محروم اشنویه به کار گرفت. در دورانی که خفقانِ پهلوی سایهای سنگین بر مطبوعات افکنده بود، مرحوم حمیدی با شجاعتی مثالزدنی، زبانِ گویای محرومیتهای منطقه شد.
او تنها یک راوی نبود؛ بلکه یک مطالبهگر جسور بود. دهها مقاله انتقادی و گزارشهای صریح او از کمبودهای منطقه، بارها خشم دستگاههای امنیتی پهلوی را برانگیخت و منجر به بازجویی و آزار او شد، اما این فشارها هرگز نتوانست جوهرِ حقیقتگویی را در قلم او خشک کند.
▫️این ضایعه را به خانواده ارجمند ایشان، جامعه رسانهای منطقه و همه مطالبهگران مستقل تسلیت عرض میکنم.
@avinpress
قدیمیترین روزنامهنگار اشنویه زندگی را وداع گفت
▫️با اندوهی عمیق، باخبر شدیم که مشعل فروزان عرصه خبر و اطلاعرسانی اشنویه خاموش شد. حاج احمد حمیدی، پیشکسوتترین روزنامهنگار و صدای گویای مردم رنجدیده این دیار، ساعاتی پیش دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت.
این چهره ماندگار، نمادی از استقلال عمل و تعهد بود. وی در فاصله سالهای ۱۳۳۱ تا ۱۳۵۷، بهعنوان خبرنگار روزنامههای «اطلاعات» و «پست تهران»، قلم خود را نه در خدمت قدرت، بلکه در خدمت مطالبات بحق مردم منطقه محروم اشنویه به کار گرفت. در دورانی که خفقانِ پهلوی سایهای سنگین بر مطبوعات افکنده بود، مرحوم حمیدی با شجاعتی مثالزدنی، زبانِ گویای محرومیتهای منطقه شد.
او تنها یک راوی نبود؛ بلکه یک مطالبهگر جسور بود. دهها مقاله انتقادی و گزارشهای صریح او از کمبودهای منطقه، بارها خشم دستگاههای امنیتی پهلوی را برانگیخت و منجر به بازجویی و آزار او شد، اما این فشارها هرگز نتوانست جوهرِ حقیقتگویی را در قلم او خشک کند.
▫️این ضایعه را به خانواده ارجمند ایشان، جامعه رسانهای منطقه و همه مطالبهگران مستقل تسلیت عرض میکنم.
@avinpress
❤5😢4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺 ضرورت انتصاب نیروهای بومی
در پستهای معاونت فرمانداری
✍ شفیع بهرامیان
▫️انتصاب قریبالوقوع دو معاون فرمانداری اشنویه از میان نیروهای غیربومی بهجای استفاده از نیروهای متخصص بومی، تصمیمی است که بهشدت مورد انتقاد جامعه قرار خواهد گرفت.
این اقدام، ظرفیتهای بالای مدیریتی و کارشناسی بومی شهرستان را نادیده گرفته و به ضرر فرآیند حیاتی کادرسازی و جانشینپروری است.
▫️این انتصاب، سابقه استفاده قبلی فرماندار از معاون غیربومی در اشنویه را تکرار کرده و این ذهنیت را تقویت میکند که وی اعتقاد عملی به توانمندیهای جوانان اشنویه ندارد.
اشنویه در ۱۰۰ سال گذشته هرگز مدیر ارشد (دوره فرمانداری/ دوره بخشداری) بومی نداشته است. این روند مستمر، نادیده گرفتن منابع انسانی شهرستان و حاتمبخشی پستها به همشهریان یا دوستان سیاسی غیربومی تلقی میشود که اقدامی پسندیده نیست.
▫️ انتظار این است که بزرگان شهر در این بحث دخالت کنند تا فرماندار محترم در تصمیم خود تجدیدنظر کرده و با انتصاب معاونین از میان شایستگان بومی، ضمن رعایت عدالت مدیریتی، زمینه توسعه شهرستان را بر پایه شناخت عمیق نیروهای محلی فراهم آورد.
@avinpress
در پستهای معاونت فرمانداری
✍ شفیع بهرامیان
▫️انتصاب قریبالوقوع دو معاون فرمانداری اشنویه از میان نیروهای غیربومی بهجای استفاده از نیروهای متخصص بومی، تصمیمی است که بهشدت مورد انتقاد جامعه قرار خواهد گرفت.
این اقدام، ظرفیتهای بالای مدیریتی و کارشناسی بومی شهرستان را نادیده گرفته و به ضرر فرآیند حیاتی کادرسازی و جانشینپروری است.
▫️این انتصاب، سابقه استفاده قبلی فرماندار از معاون غیربومی در اشنویه را تکرار کرده و این ذهنیت را تقویت میکند که وی اعتقاد عملی به توانمندیهای جوانان اشنویه ندارد.
اشنویه در ۱۰۰ سال گذشته هرگز مدیر ارشد (دوره فرمانداری/ دوره بخشداری) بومی نداشته است. این روند مستمر، نادیده گرفتن منابع انسانی شهرستان و حاتمبخشی پستها به همشهریان یا دوستان سیاسی غیربومی تلقی میشود که اقدامی پسندیده نیست.
▫️ انتظار این است که بزرگان شهر در این بحث دخالت کنند تا فرماندار محترم در تصمیم خود تجدیدنظر کرده و با انتصاب معاونین از میان شایستگان بومی، ضمن رعایت عدالت مدیریتی، زمینه توسعه شهرستان را بر پایه شناخت عمیق نیروهای محلی فراهم آورد.
@avinpress
👏13❤3👍2