آموزش چندفرهنگی(علیرضا صادقی) – Telegram
آموزش چندفرهنگی(علیرضا صادقی)
1.19K subscribers
446 photos
94 videos
164 files
519 links
برنامه درسی درخدمت آموزش چندفرهنگی، صلح و برقراری عدالت اجتماعی

لینک مطلب اول کانال:
https://news.1rj.ru/str/cacpc/2
Download Telegram
با سلام و درود

کانال قبلی با یک اشتباه سهوی حذف شد. با همان آیدی و همان اسم و عنوان مجددا ایجاد کردم. مطالب قبلی را با کمک برخی از دوستان بازیابی کرده و مجددا بارگذاری نمودم. از همکاری همه دوستانی که در بازیابی مطالب قبلی کمک کردند نهایت تشکر را دارم، به ویژه لازم می دانم از آقای کیخا و خانم پاکزاد دانشجویان دکتری برنامه درسی که در جمع آوری مطالب پیشین کمک کردند ویژه تشکر کنم.
امیدوارم طبق روال قبل بتوانم در خدمت دوستان باشم.

https://news.1rj.ru/str/cacpc
#سفرنامه_کانادا

همان طور که قبلا قول داده بودم روایت حضور در کانادا و مواردی از فرصت مطالعاتی ام را برای خوانندگان با عنوان یادداشت... در کانال ارائه خواهم کرد.(یادداشت اول تا یادداشت چهل و ششم در رابطه باحضور بنده در فرصت مطالعاتی دانشگاه بریتیش کلمبیا و اطلاعات آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، اداری، فرهنگ عامه و... کانادا نوشته شده، که در همین کانال بارگذاری شده است)

#یادداشت_اول

📜 یادداشتی که شما ملاحظه خواهید کرد، احتمالا چند ساعت بعد خواهد بود، چون درحال حاضر در ایران نیمه شب و در ونکوور جایی که سکونت داریم، عصر روز تعطیل (یکشنبه) است.

فردا دوشنبه ۱۹ سپتامبر یک هفته ای است که از ایران خارج شده و در کانادا ساکن شده ایم. اساس خروج بنده و داستان فرصت مطالعاتی ام به خاطر دریافت تجربه زیست چندفرهنگی و از سوی دیگر دریافت دانش جدید چندفرهنگی بوده است. موردی که از بدو ورود به هواپیمایی کانادا نیز موج می زد."چندفرهنگی گرایی". مهمانداران هواپیما ترکیبی از ملیت های مختلف بودند. یکی چینی، دیگری عرب، چند نفر هم کانادایی و سر مهماندار هم از اتباع آمریکای جنوبی بود.این همان اتفاقی است که مرا از ابتدا حساس می کرد. یعنی؛ "چندفرهنگی گرایی".
و اما؛ کانادا بر اساس رویکرد چندفرهنگی بنا شده و در قانون اساسی این کشور صریحا بدان اشاره شده است. نکته دیگری که قبل از سوار شدن به هواپیما نیز برایم جالب بود و در واقع یکی دیگر از نمادهای چندفرهنگی بودن را نشان می داد؛ ارجحیت کودکان و کهنسالان بود. افرادی که کودک خردسال و یا افراد کهنسال همراه داشتند، خارج از نوبت کارت پرواز دریافت می کردند. نکته ای که ما در ایران کمتر بدان توجه می کنیم. این رفتار برای من بسیار شعف انگیز بود که چندفرهنگی بودن صرفا در ادعاهایشان نیست، در عمل هم پیاده می کنند.
در کل،طی این چند روز احترام به انسان به ما هو انسان به ویژه احترام به بچه ها و کهنسالان بسیار نمود داشت.
در گزارش بعدی درباره شهر ونکوور جایی که ما آنجا مستقر شدیم و زندگی می کنیم گزارشی را تقدیم خواهم کرد.
گزارشی از مشاهدات خود از شهر و نوع رفتارهای عمومی مردم.

یکشنبه ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۶ مصادف با ۲۹ شهریور ۱۳۹۵

#فرصت_مطالعاتی
#چندفرهنگی_گرایی
#ونکوور

https://news.1rj.ru/str/cacpc
👍2
#یادداشت_دوم:

در یادداشت قبلی قول دادم درباره مشاهدات خود از شهر ونکوور و نوع رفتارهای عمومی مردم گزارشی ارائه کنم. اما فکر کردم ابتدا در خصوص مدارس ابتدایی کانادا مطالبی را ارائه نمایم. آنچه در ادامه خواهد آمد هم تجربه زیسته ام در مورد ثبت نام دخترم در مدرسه است و اینکه در لابلای این گزارش ثبت نام، شما را با فضای اداره آموزش و پرورش و مدارس ابتدایی کانادا آشنا خواهم کرد.
ابتدا این چند عکس را ببینید.خواهشمند است؛ فعلا ادامه گزارش را نخوانید. فقط حدس بزنید اینجا کجاست؟

#تجربه_زیسته


https://news.1rj.ru/str/cacpc
1
ادامه #یادداشت_دوم

📜 برای ثبت نام New Comer ها همان تازه واردها دولت کانادا و دولت ایالتی کانادا تسهیلاتی فراهم می کند. یکی از آن موارد مراقبت از کودکان، پیران و آموزش آنهاست. در خصوص کودکان برنامه های مختلفی وجود دارد که موضوع مدرسه موضوع مهمی است.در مورد ثبت نام دخترم خیلی نگران بودیم. چون حدود یک هفته هم دیرتر از زمان بازگشایی مدارس کانادا به ونکوور رسیده بودیم. لذا نگرانی مان مضاعف شده بود.نیوکامرها در بدو ورود به مرکزی به نام مالتی کالچرال Multicultural معرفی می شوند. آنجا در مورد نحوه زیست در کانادا و مهارت های شهروندی آموزش های خوبی دارند. کارگاه، بازدید، کلاس زبان و ... یکی از آنها مشاوره درباره نحوه ثبت نام بچه هاست. البته ما این مشاوره را نگرفتیم. سرخود به مدارس ابتدایی اطرافمان رفتیم و ثبت نام انجام شد.
در ادامه توضیحات، عکسهایی که مشاهده نمودید؛ خواهد آمد.....

در کانادا برای ثبت نام مستقیم به مدرسه مراجعه نمی کنید. بلکه ابتدا به ناحیه آموزشی مراجعه و یا مدارک را ایمیل می کنید. اینجا اغلب ایمیل می کنند چون ما نیو کامر بودیم مراجعه حضوری کرده بودیم. عکس هایی که دیدید نه هتل چند ستاره است، نه یک ساختمان شرکت پولدار و نه هیچ جای دیگر اینجا اداره آموزش و پرورش و یا به اصطلاح خودشان ناحیه آموزشی( BC school center) است.
در اینجا مدارک شما که شامل هویت دانش آموز و والدین بعلاوه آدرس منزل مسکونی است از شما اخذ می شود و شما دیگر با ثبت نام کاری ندارید. چند ساعت بعد و یا حداکثر یک روز بعد، از مدرسه با شما تماس گرفته و اطلاع می دهند که دانش آموز شما کجا ثبت نام شده است. به همین راحتی. اینجا دیگر شهروند و غیر شهروند ندارد. همه به صورت برابر ثبت نام شان انجام می شود. برای ما هم همین اتفاق افتاد. به منزل نرسیده بودیم که از مدرسه ایمیل زدند ؛ دخترتان در مدرسه ما ثبت نام شده فردا ساعت نه در مدرسه باشید.
عکس هایی که مشاهده کردید در واقع همان اداره آموزش و پرورش بود. اگر درست دیده باشم ده تا دوازده کارمند هم بیشتر نداشت. نه مثل اداره های عریض و طویل ما که در نهایت خیلی ها در ثبت نام با مشکل مواجه می شوند. ملاک تعیین مدرسه از طرف ناحیه آموزشی صرفا نزدیکی مدرسه به آدرس منزل است.
ان شاءالله در یادداشت بعدی نحوه پذیرش دخترم در مدرسه را گزارش خواهم کرد.

نکته قابل توجه اینکه، ناحیه آموزشی مستقلا یک ساختمان عریض و طویل را اشغال نکرده بود. بلکه یک طبقه از یک ساختمان چند طبقه، مخصوص ناحیه آموزشی بود. در اصل ساختمان به فعالیت های هنری اختصاص داشت. یک بخش آن موزه و قسمت دیگر گالری نقاشی بود. لذا در همه چیز صرفه جویی و اختصار دیده می شود
.

#ثبت_نام
#دبستان

https://news.1rj.ru/str/cacpc
👏1
#یادداشت_سوم

چگونگی پذیرش دخترم در مدرسه

📝 بازگشایی مدارس در کانادا از ده سپتامبر می باشد اما امسال چون همزمان با روزهای تعطیل شنبه و یکشنبه بود در نتیجه سال تحصیلی از دوازده سپتامبر آغاز گردید.

در یاداشت قبلی نوشتم که هنگام ثبت نام، نیازی به مراجعه حضوری به مدرسه نیست بلکه به ناحیه آموزشی محل زندگی خود ایمیل زده و مدارک مورد نیاز را پیوست می کنید وچند ساعت بعد از نزدیکترین مدرسه به منزل، با پدر و مادر دانش آموز تماس گرفته و اعلام می کنند که فرزند شما در کدام مدرسه ثبت نام شده است.(چون در یادداشت قبلی مدارک و موارد دیگر را عرض کردم دوباره تکرار نمی کنم.)
برای ما هم این اتفاق افتاد و پس از چند ساعت از تحویل مدارک به ناحیه آموزشی، از مدرسه تماس گرفته و محل ثبت نام دخترم را اعلام کردند. فردای آن روز چند دقیقه ای زودتر از موعد مقرر به مدرسه مراجعه کردیم.(در اینجا مدارس از نه صبح باز می شود، نه مثل مدارس ما که بچه ها از پنج و شش صبح و با چشمانی خواب آلود وارد مدرسه می شوند.)

در اولین روز حضور در مدرسه به محض ورود، ما را به دفتر مدیر راهنمایی کردند. مدیر مدرسه یک خانم جا افتاده شصت ساله و حتی بیشتر به نظر می رسید. پس از ورود سریعا مدارک ثبت نام را به ما نشان دادند. در واقع مدارکی را که به ناحیه آموزشی ایمیل زدیم، به مدرسه ارسال شده بود.

پس از آن معاون مدرسه نزدیک یک ساعت کلیه مکان های مدرسه اعم از؛ کتابخانه، حیاط های مختلف مدرسه، سالن آمفی تاتر، کلاس زبان، کلاس موسیقی و .... را به ما نشان دادند.

در کانادا معلم های مدرسه از ساعت هشت صبح در مدرسه حضور دارند. یک ساعت قبل از دانش آموزان در کلاس مستقر شده وکارهای مربوطه به کلاس و درس را انجام می دهند. یک ساعت بعد از دانش آموزان نیز مدرسه را ترک می کنند. یعنی ساعت سه عصر که بچه ها تعطیل می شوند. معلم ها پس از تعطیلی مدرسه و همراهی با بچه ها در هنگام خروج، یک ساعت بعد نیز در کلاس مانده تا تکالیف و فعالیت های دانش آموزان را بازبینی و ... کنند.

نکته قابل ذکر دیگر نحوه چیدمان کلاس هاست که مکان کلاس های پیش دبستانی مستقیم از حیاط مدرسه به داخل ساختمان بوده و بقیه به ترتیب کلاس در طبقات اول و دوم مستقر شده بودند.

محل کتابخانه ی مدرسه درست در وسط ساختمان بدون هیچ گونه محدویتی برای ورود و خروج به شکل مربع با قفسه هایی پرچ شده به دیوارها، طراحی شده بود.تشک های راحتی و بسیار نرمی شبیه تشک تخت خواب نیز در کتابخانه موجود بود و بیشتر برای بچه های پیش دبستانی و اول و دوم ابتدایی کاربرد داشت، که در صورت خستگی و احیانا عدم تمایل به نشستن بر صندلی روی آن دراز بکشند. قبلا نمونه آن را در مدارس مالزی هم دیده بودم.

نکته دیگر اینکه اصلا در مورد هویت شما که کی هستید؟ از کجا آمده اید؟ دین و مذهبتان چیست؟ و از این دست اطلاعات چیزی نمی پرسند. در فرم های ارائه شده شبیه به این سوالات پیدا نمی کنید.درعوض فرم هایی به شما می دهند که حاوی اطلاعاتی درباره دانش آموز بوده و در منزل پر می شود تا اطلاعات آن کمکی به مدرسه جهت شناخت و سرویس بهتر به دانش آموز باشد. مثلا زبان اول دانش آموز چیست؟ که در صورت نیاز، آموزش های بیشتری دراختیار او قرار گیرد، چه علایق و توانایی هایی داشته و در چه مواردی ضعف دارد؟ و....
در کانادا سوالات خصوصی از کسی پرسیده نمی شود. به یاد دارم روز اول که دخترم در مدرسه ثبت نام شد. ظهر، از همان ناحیه آموزشی به مدرسه مراجعه کردند تاوضعیت دخترم را بررسی کنند. دخترم می گفت به کلاس آمده و پرس و جو کردند که آیا راضی هستم؟ و ....

نمونه ای از فرم های مدرسه که شامل توضیحاتی در رابطه با سیاست های مدرسه، برنامه هایشان، برنامه درسی و همچنین عکس هایی از محیط داخل و خارج مدرسه را در اینجا آپلود می کنم.

#مدرسه_گردی
#معرفی_فعالیت_های_مدرسه


https://news.1rj.ru/str/cacpc
👍1
#یادداشت_چهارم

مشاهدات اولیه از محیط دانشکده و دانشگاه UBC

در ابتدا عنوان کنم، هر ببیننده ای در دانشگاه احساس زندگی و آرامش و در عین حال پویایی را در افراد می بیند. در آرامش کامل همه مشغولند. اساتید، کارکنان و به ویژه دانشجویان. دانشگاه را به محل زندگی تبدیل کردند. (نه از کسی سوال می شود که آقا / خانم لباست چرا اینجوریه؟ چرا این مدلی هستی؟ چرا اون مدلی هستی؟)
در کل همه در دانشگاه حس راحتی و زندگی می کنند. عده ای کنار پیاده رو، زمین، چمن وجاهای مختلف دیگر دراز کشیده و در حال کار و فعالیت اند. برخی چمپاتمه زده در حالی که لپ تاپ را روی پاها گذاشته و مشغول درس و مطالعه اند و بعضی دیگر روی صندلی های تعبیه شده تکیه داده و مشغول کارند. این قدر ریلکس و راحتند که حد ندارد و کسی هم کاری به کارشان ندارد. برخلاف سنت ما که به همه چی دانشجو کار داریم. از دم در دانشگاه گیر داده تا زمانی که به منزل برگردد و احتمالا منزل هم پدر و مادر و خواهر و برادر. اینجا حریم خصوصی انسان ها واقعا حریم شخصی محسوب می شود. دانشجو ها هم شامل این اصل می شوند.

نکته دوم اینکه دردانشگاه UBC یک ساختمان مختص شور و مشورت اساتید دانشکده های مختلف در نظر گرفته شده است. در واقع برگزیدگانی از هر دانشکده در آن دپارتمان عضو هستند تا در نهایت حاصل تفکر اعضای هیات علمی در دانشکده های مختلف با هم جمع شود و جمع بندی آراء و اندیشه های مختلف اعضاء با یکدیگر به رئیس دانشگاه منتقل می شود. نمونه ای که به نظرم در دانشگاه های ایران نداریم یا حداقل من با آن برخورد نداشتم. همیشه در ایران فکر می کردم این همه استاد که بالاخره یک سر و گردن از آدمهای معمولی جامعه بالاترند و یا انتظار می رود بالاتر باشند، کجا باید این سینرژی شکل گیرد. در حالی که در کانادا برای این هم اندیشی برنامه ریزی شده است.

نکته سوم اهمیت وب سایت دانشگاه و دانشکده هاست.بدون اغراق می توان اذعان کرد قلب دانشگاه وب سایت دانشگاه است. فرد تازه وارد یا new comer اطلاعات مورد نیاز خود را به راحتی می تواند از وب سایت دانشگاه دریافت کند. بعضی اوقات حتی اعضای هیات علمی می خواهند اطلاعاتی به دانشجو دهند، دانشجو را به وب سایت ارجاع می دهند.

نکته چهارم که در واقع بی ارتباط با مورد سوم هم نیست، موضوع ایمیل دانشگاه است. همه کارهای اداری و علمی اعضاء صرفا با ایمیل انجام می شود. این ایمیل ها فوق العاده دارای اطلاعات دقیق، به موقع، یادآوری کننده و ...می باشد.

نکته دیگر وجود یک ساختمان قدیمی ولی شیک در دانشگاه بود که آن را به موزه تبدیل کردند. به نظرم جالب آمد که ما هم می توانیم این مورد را در ایران انجام دهیم.
مطلب بعدی اهمیتی است که دانشگاه به دانشکدهEducation می دهد.در واقع گل سر سبد دانشگاه را دانشکده آموزش می دانند و معتقدند سرمنشا تحول دانشگاه و حتی حرکت های جدید جامعه دانشکده آموزش است. در دانشکده آموزش روی مباحثی ازجمله: امپریالیسم، چندفرهنگی، شهروندی، صلح و مواردی از این قبیل کار می شود. به همین خاطر وقتی دیگران متوجه می شوند که شما عضو این دانشکده هستید، یک حس خوشایندی برایتان قائل هستند.

نکته پایانی این گزارش به استفاده بهینه از ظرفیت انسان ها مربوط می شود. اینجا خیلی به این مهم توجه می کنند. شاهد مثال اینکه هنوز نرسیده از من خواستند در خصوص آموزش در ایران کنفرانس برگزار کنم. احتمالا کنفرانس بین المللی هم باشد. امکان این نیز وجود دارد که از ایران میهمانانی را دعوت کنیم. در حال حاضر در صدد تمهید مقدمات این کار هستم.

چهارشنبه ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶

#هم_افزایی
#حریم_خصوصی
#دانشکده_آموزش


https://news.1rj.ru/str/cacpc
👍1
#یادداشت_پنجم

روز هیجان انگیز در کانادا

🔖هنگامی که شما در ایران در خواب ناز بودید، من یک روز هیجان انگیز را پشت سرگذاشتم. امروز قرار ملاقاتی با پاینار داشتم که بعد از آن هم باید به یک جلسه سخنرانی می رفتیم. استادی یمنی تبار از دانشگاه تگزاس سخنرانی داشتند. قصد ندارم الان در مورد محتوای سخنرانی ایشان صحبت کنم. مایلم در مورد افرادی که در جلسه حضور دارند و به شکل برگزاری آن برای همراهان همیشگی کانال بنویسم.

بدون شک همه افرادی که در حوزه برنامه درسی مطالعه دارند، اسم ویلیام پاینار را شنیدند. کتاب نظریه های برنامه درسی ایشان یکی از چندین کتاب مشهوری است که همه با آن آشنا هستیم. استاد دیگر برنامه درسی فیلن می باشد. ایشان به ویژه در حوزه جنسیت و برنامه درسی فعالیت دارند. پروفسور راس یکی دیگر از اساتید حوزه برنامه درسی می باشند که خیلی در ایران شناخته شده نیستند. برخلاف ایران، اینجا فوق العاده شناخته شده و بسیار پرتلاش و پراثرند. افرادی که مایلند ایشان را بیشتر بشناسند، به وب سایت دانشکده آموزش یا سایت آکادمیا مراجعه کنند.
سایت دانشکده آموزش UBC
Edcu.ubc.ca

نحوه برگزاری جلسه سخنرانی
ابتدا پروفسور راس سخنران را معرفی کردند. پس از تشکر از حضور افراد و استاد سخنران از ایشان درخواست کردند تا سخنرانی شان را ارائه دهند. ایشان در بیست دقیقه سخنرانی را به پایان بردند. نکته در اینجاست که در ایران سخنرانی کمتر از یک ساعت نیست. مهمتر از آن حتی چند دقیقه هم به افراد حاضر اجازه پرسش نمی دهیم. اینجا دقیقا بر عکس بود، راس ساعت سخنرانی شروع شد. پس از سخنرانی حضار حدود یک و نیم ساعت! بله در حدود یک و نیم ساعت درباره سخنرانی وی بحث کردند، سوال کردند، کامنت گذاشتند. بعضی وقتها بحث ها از سخنران کنده می شد و حضار پاسخ همدیگر را می دادند. یادگیری به تمام معنا.

نکته دیگری که برای من خیلی جالب بود اینکه هر کسی که بحث می کرد گویی که حق کاملا با ایشان است محکم و استوار پرسش می کرد یا کامنتش را می گفت؛ طرف مقابل هم محکم تر از او پاسخ می داد. نمونه ای که ما کمتر در ایران با آن مواجه هستیم و فکر می کنیم این نوعی بی ادبی است.
بعد از اتمام جلسه یک کاشی زیبا از ایران برای پاینار برده بودم که به ایشان هدیه دادم. روی کاشی طرحی از تخت جمشید و اسم ایران بود.
کیف می کرد و بسیار لذت برد...


#ویلیام_پاینار
#سخنرانی
#هدیه

https://news.1rj.ru/str/cacpc
1👏1
#یادداشت_ششم

حضور در کلاس خانم فیلن

دیروز در کلاس خانم "فیلن" شرکت کردم. عنوان درس ایشان که برای کارشناسی ارشد ارائه می شود، مقدمات برنامه درسی است.
introduction of curriculum.
جلسه سوم کلاس بود و سوال اساسی این جلسه این بود.
what is relationship between
curriculum and consciouness?

در این جلسه، مقاله ای از خانم ماکسین گرین Maxin Green به بحث گذاشته شد. دانشجویان، در نیمه اول کلاس درباره این سوال با هم بحث کردند و در نیمه دوم کلاس، ایشان فیلمی از خانم گرین را پخش کردند که خودشان در یک کنفرانسی ارائه کرده بودند و این مفهوم را تبیین می کردند.
در ادامه خانم دکتر فیلن چند دقیقه ای به سوالات و ابهامات دانشجویان پاسخ دادند. سپس دانشجویان در گروه های سه، چهار نفره تقسیم شدند و مقاله ای که از پائلو فریره آماده کرده بودند، در گروه خودشان ارائه کردند. یکی از بچه ها این هفته مسئول تیم بود و به هدایت بقیه دانشجویان می پرداخت. البته بقیه هم کاملا آماده بودند. در پایان کلاس صحبت های فریره آماده شده و پخش شد.
یکی از دانشجویان از من پرسید شما به عنوان استاد میهمان نظرتان در مورد "آموزش بانکی" و "آموزش ستمدیدگان" چیست؟ من هم توضیحاتی دادم. اما سوال جالبشان این بود که تا چه اندازه اندیشه های پائولو فریره در نظام آموزشی ایران نفوذ پیدا کرده است. شما به جای من بودید چی کار می کردید؟ چه می گفتید؟
من ناچار بودم دوپهلو و دیپلماتیک پاسخ دهم. گفتم که نظام آموزشی ما متمرکز است اما معلم ها و اساتید با آراء و اندیشه های ایشان آشنا هستند...

#فیلن
#فریره
#مشارکت_کلاسی


https://news.1rj.ru/str/cacpc
#یادداشت_هفتم

آموزش زبان انگلیسی

ابتدای ورود به کانادا یکی از مباحث مهمی که علاقه مند بودم در مورد آن مطلب بنویسم، موضوع #زبان بود. اما پس از گزارش قبلی و شرکت در سمیناری به اتفاق پاینار و انتشار آن در گروه "اساتید مطالعات برنامه درسی"(گروه اختصاصی اساتید ایرانی برنامه درسی) که منجر به نقد و نظرهای مختلف شد، بنده را بر آن داشت که زودتر از موعد مقرر، گزارش مربوط به زبان را تقدیم کنم.
همان طور که همگان اطلاع دارند زبان در خلا به وجود نمی آید. زبان در واقع نماینده فرهنگ است. نه تنها نماد و نماینده بلکه به اعتقاد من همه فرهنگ است. در این رابطه دو بحث را خدمت شما ارائه می کنم:

الف) وضعیت آموزش زبان انگلیسی در ایران
ب) ترجمه اسامی اندیشمندان و اصطلاحات خارجی در ایران


الف) شاید خیلی از دوستانی که قبلا زندگی در یک کشور خارجی، به ویژه انگلیسی زبان را تجربه کرده اند تا حدودی در این مورد با من هم آوا باشند که داستان آموزش زبان انگلیسی در ایران یک قصه پر غصه است. من که بکراند زبانی ام خیلی بد نبوده از همان ابتدای تحصیلاتم روی زبان کار می کردم، بعدا هم که کلاس های آزاد را تجربه کردم و چند سالی هم زبان تخصصی در سطح کارشناسی ارشد رشته خودم و رشته های مرتبط را در دانشگاه تدریس می کردم، باید اقرار کنم وقتی وارد کانادا شدم تقریبا هیچ کدام از آنها برای من قابل استفاده نبود یا خیلی کم قابل استفاده بود. شاید این قضیه برای من اینگونه بوده، نمی دانم!!
البته این بکراند در محیط های علمی مثل دانشگاه کمک کننده است ولی خدا نکند که سوار مترو یا اتوبوس شوید، به فروشگاه ها و مراکز خرید سری بزنید. آن وقت است که می فهمید تقریبا هیچی از زبان خارجی نمی دانید. برای اینکه صحبت های عامیانه را متوجه نمی شوید. گوشتان اینقدر با زبان مردم کوچه و بازار بیگانه است که واقعا کلافه می شوید. اگر پستتان به یک فروشنده چینی هم بخورد که وضعیت اسفناک تر است. انگلیسی- کانادایی را با لهجه غلیظ چینی شنیدن حال و هوای دیگری دارد. در یک جمله می توانم بگویم کلا کلافه ای😊 آنجاست که یاد آموزش زبان انگلیسی و این همه وقت و انرژی که هدر داده و هدر می دهیم، می افتیم.

به نظرم آموزش زبان انگلیسی در ایران در خوش بینانه ترین حالت قادر است تنها کلمات و جملات پایه را در اختیار یادگیرنده قرار دهد. آن هم جملات و کلمات پایه ای که جایگاهشان در مکالمه محاوره ای هم مشخص نیست. ممکن است تعدادی لغت در اختیار ما قرار دهد اما هویت شان مشخص نیست. شما نمی توانی و نمی دانی آنها را کجا استفاده کنی. چون آنها در زبان محاوره ای اصلا جایگاهی ندارند. مثال عینی که برای من در کانادا اتفاق افتاد. اینجا مثل تهران ایاب و ذهاب عمومی با یک کارت مغناطیسی است که تهیه می کنید. شارژ کارتم تمام شده بود از مامور مترو خواهش کردم کارتم را شارژ کند. چون شارژ کارت کمی پیچیده است با دستگاه های خاصی باید شارژ کرد، آیتم های مختلفی دارد که اگر اشتباه کنی ممکن است ده ها دلار از جیبت خالی شود.
در اینجا مرسوم است که کمکی برای شما انجام شود و همه هم با تمام حوصله انجام می دهند. بگذریم؛ خواهش کردم که با کمک ایشان کارتم را شارژ کنم. چندبار گفتم که می خواهم کارتم را شارژ کنم، متوجه نشد. خوب این جمله، جمله ساده ایست و خیلی هم سخت نیست که از کسی کمک بخواهید تا کارت را شارژ کند. اما مساله اینجاست که برای شارژ کارت اینجا از کلمه "شارژ" استفاده نمی شود. از کلمه ای دیگری استفاده می کنند. اتفاقا ما هم می دانیم آن کلمه چیست ولی من هیچ وقت فکر نمی کردم از این واژه استفاده کنند. تازه متوجه شدم که آن مامور چرا متوجه منظور من نمی شد. چون اینها از کلمه charge یا همان شارژ استفاده نمی کنند، بلکه از کلمه load استفاده می کنند. باید گفته شود لطفا کمک کنید کارتم را "لود" کنم نه "شارژ" اینجاست که وقتی به گذشته بر می گردید و به دروس انگلیسی دوره های رسمی که در کلاس های درس نگاه می کنید، آن وقت متوجه می شوید که زبان انگلیسی که ما خواندیم و الان داریم و با این همه کلاس و درس و ساعت به دیگران انتقال می دهیم به چه دردی می خورد...
نکته مهم تر در یادگیری زبان همان گوش دادن، است یا همان listening. به نظرم در مدارس باید اتفاقا رویlistening کار شود. هر چقدر هم لغت بلد باشیم اما متوجه نشویم طرف مقابل چه می گوید به چه دردی می خورد...

#آموزش_زبان_انگلیسی

https://news.1rj.ru/str/cacpc
👍1
ادامه #یادداشت_هفتم‌

ب) در خصوص ترجمه اسامی افراد هم به نظرم در ایران باید یک ترجمه نزدیک تر را انتخاب کنیم و یا اینکه نفر اولی که ترجمه کرده به آن اسم یا اصطلاح وفادار باشیم. یا اینکه لغت اصلی آن را به کار گیریم.
به عنوان مثال در ایران به کلمه "Poland " لهستان گفته می شود، چون از اول کلمه لهستان گفته شد، اما هم اکنون همه ایرانیان می دانند که "پولند" همان لهستان است. درمورد کلمه "ویلیام پاینار' هم همینطور است.در ایران به ویلیام پاینار
می شناسیم در حالیکه در کانادا اگر درست بنویسم #وایلیم_پینار تلفظ می کنند.
یا در خصوص  Ross شنیده هایم این بود که "روز" تلفظ می شود. (بین او و آ) آخرش هم ز تلفظ می شود. در حالیکه در گوگل "راس" تلفظ می شود. دوستان گروه "اساتید" تلفظ راس را درست می دانستند.
اینها نمونه ای از خروار می باشد
این گزارش طولانی تاکید بر آموزش درست زبان در ایران دارد و در ضمن یادآور می شود که مقوله زبان بسیار پیچیده است همان طور که فرهنگ مقوله پیچیده ایست. هر چقدر بتوانیم به فرهنگ هر کشور نزدیک شویم به زبان آن فرهنگ هم تسلط کافی خواهیم داشت.

#نکته_آخر
تا زمانی که روش و کیفیت تدریس زبان خارجی در مدارس و دانشگاه های ما اینگونه باشد، راه به جایی نخواهیم برد یک فکر اساسی تغییر روش آموزش کنونی، بودن در بطن جامعه زبان مقصد و نیز داشتن کشور اینترنشنال است که شرایط حرف زدن و شنیدن لهجه اصلی فراهم شود، شاید بخشی از مشکلات آموزش زبان حل شود....
...........................................................

#یادداشت_هشتم

حضور در کلاس ارشد و دکتری

امروز کلاس چندفرهنگی در UBC داشتیم. کلاس را پروفسور هندل رایت ارائه می کنند و از من هم خواستند به عنوان استاد همکار در کلاس ایشان حضور پیدا کنم. چون در جریان کارهای قبلی من در ایران درباره آموزش چندفرهنگی و برنامه درسی چندفرهنگی قرار داشتند.
این کلاس روز های دوشنبه برگزار می شود، و مخصوص دانشجویان ارشد و دکتری است. یعنی درسی است که هم دانشجویان ارشد می توانند شرکت کنند هم دکتری.
بحث امروز کمی تخصصی است.🤔
امروز دومین جلسه ترم بود و برای من اولین جلسه حضور در کلاس. پس از ورودمان به کلاس و پس از اینکه پروفسور رایت بنده را به کلاس معرفی کردند، کلاس عملا شروع شد. حدود چهارده نفر دانشجو در کلاس حاضر بودند که دو نفر اصالتا ایرانی، یکی هندی، یکی پاکستانی، چند نفر چینی، یکی دو نفر ژاپنی احتمالا(چون واقعا بازشناسایی ژاپنی ها از چینی ها خیلی سخت است) یک نفر از آفریقا و چند نفر هم کانادایی بودند. امیدوارم جمع اینها از چهارده نفر بیشتر نشده باشد!!!😃
یکی از آن دو نفر ایرانی اصلا فارسی بلد نبود دومی هم نوشتن فارسی را نمی دانست ولی به راحتی صحبت می کرد، در واقع پدر و مادرشان ایرانی بودند ولی آنها در کانادا متولد و بزرگ شده بودند.
دکتر هندل رایت تدریس را با بارش فکری شروع کردند و بچه ها هم نصفه نیمه مشارکت می کردند. احساس کردم که شاید حضور من باعث شده کمی بچه ها در مشارکت کلاسی احتیاط  کنند .
در این جلسه ابتدا سیر تحول و تطور چندفرهنگی بررسی شد، که انصافا دکتر هندل رایت خیلی خوب ارائه کردند. واقعا از تدریس ایشان لذت می بردم. خلاصه؛ این تغییر را در جدولی آورده بودند که من هم از آن عکس گرفتم. حدود یک ساعت توضیح این جدول طول کشید. 
سپس مفاهیم کلیدی چندفرهنگی مطرح شد که سعی می کنم این مفاهیم را در اینجا لیست کنم. قرار شد هر کدام از دانشجویان یکی از این مفاهیم را تبدیل به مقاله کرده و در کلاس ارائه نماید.
این مفاهیم عبارتنداز:

۱-Multiculturalism, diversity, diffrence.

تفاوت این سه مفهوم
۲- Golobalization, local culture, golocalization.

۳-CALD مفهوم 
(culture and lingual diffrence)

۴-Centrality and multiculturalism
۵- Property
۶-Tolerance

۷- Anti multiculturalism
۸- Transformative citizenship
۹- Gender and sexuality
۱۰- Econemy and multiculturalism
۱۱- Multicultural education.
۱۲- Multicultural curriculum

نکته جالب این است؛ که تقریبا همه این مباحث را در مقالاتم کم و بیش آورده ام و همچنین مطالبی که در کلاس های درس ارشد و دکتری در کانادا تدریس می شود ما هم در ایران آنها را تدریس می کنیم.

#کلاس_ارشد_دکتری
#هندل_رایت
#بارش_فکری

https://news.1rj.ru/str/cacpc
1👍1