Forwarded from Mohammad Haghighat
معمولاً کیفیت و جنس مشورت و کمکی که هم رشته ای های 10-15 سال بزرگتر از شما میتونن به شما داشته باشن به مراتب بالاتر از هم دوره ای های خودتون هست
ممکنه 1 ساعت نشستن پای حرف یک هم رشته ای 10 سال بزرگتر از شما نکات و جرقه هایی در ذهن شما ایجاد کنه که با ساعت ها گفتگو با هم دوره ای هاتون اون جرقه ایجاد نشه
ممکنه 1 ساعت نشستن پای حرف یک هم رشته ای 10 سال بزرگتر از شما نکات و جرقه هایی در ذهن شما ایجاد کنه که با ساعت ها گفتگو با هم دوره ای هاتون اون جرقه ایجاد نشه
Forwarded from Mohammad Haghighat
توی هر جلسه رویداد CEAM شما به صورت مستقیم به یک سال بالایی با تجربه دسترسی پیدا می کنید، در کنارش هم معمولاً تعداد زیادی از افراد با تجربه دیگه (به عنوان مهمان و شرکت کننده) در جلسه هستن که به صورت غیر مستقیم در زمان شبکه سازی بعد از ارائه میتونین بهشون دسترسی پیدا کنین، توی جلسات قبلی بار ها دیدیم که بچه ها تا یکی دو ساعت بعد از ارائه میشینن و گفتگو های خوبی با افراد مختلف فعال در صنعت شکل میگیره
Forwarded from مشورت کامپیوتریها (Mohammad Haghighat)
توی هر جلسه رویداد CEAM شما به صورت مستقیم به یک سال بالایی با تجربه دسترسی پیدا می کنید، در کنارش هم معمولاً تعداد زیادی از افراد با تجربه دیگه (به عنوان مهمان و شرکت کننده) در جلسه هستن که به صورت غیر مستقیم در زمان شبکه سازی بعد از ارائه میتونین بهشون دسترسی پیدا کنین، توی جلسات قبلی بار ها دیدیم که بچه ها تا یکی دو ساعت بعد از ارائه میشینن و گفتگو های خوبی با افراد مختلف فعال در صنعت شکل میگیره
Forwarded from مشورت کامپیوتریها (Mohammad Haghighat)
Mehrshad Diary
شما حداکثر با کسایی در ارتباط بودین و مشورت گرفتین ازشون که سه یا چهار سال از شما بزرگتر بودن و دید خیلی جامعتری نداشتن. اما آیا تا حالا با کسی که ده سال ازتون بزرگتره نشستین تبادل تجربه کنین؟
این قضیه مشورت با افرادی که سال ها تجربه بیشتر دارن و توسعه network خودتون به افراد قوی تر رو جدی بگیرید
توی این سال ها خیلی دیدم که بسیاری از بچه های دانشکده های کامپیوتر شریف، صنعتی اصفهان و اصفهان متاسفانه این باگ رو دارن که توی مشورت و تصمیمات مهم زندگی شون با افرادی که فقط یکی دو سال ازشون بزرگتر هستن مشورت می کنن و این باعث میشه کیفیت تصمیمات شون (برای مسیر زندگی و کسب و کار و ...) پایین بیاد نسبت به حالتی که با سال بالایی های قوی تر و با تجربه تر مشورت می کنن
یکی از اهداف CEAM هم دسترس پذیر کردن سال بالایی های با تجربه برای دانشجویان هست
توی این سال ها خیلی دیدم که بسیاری از بچه های دانشکده های کامپیوتر شریف، صنعتی اصفهان و اصفهان متاسفانه این باگ رو دارن که توی مشورت و تصمیمات مهم زندگی شون با افرادی که فقط یکی دو سال ازشون بزرگتر هستن مشورت می کنن و این باعث میشه کیفیت تصمیمات شون (برای مسیر زندگی و کسب و کار و ...) پایین بیاد نسبت به حالتی که با سال بالایی های قوی تر و با تجربه تر مشورت می کنن
یکی از اهداف CEAM هم دسترس پذیر کردن سال بالایی های با تجربه برای دانشجویان هست
Forwarded from مشورت کامپیوتریها (Mohammad Haghighat)
معمولاً کیفیت و جنس مشورت و کمکی که هم رشته ای های 10-15 سال بزرگتر از شما میتونن به شما داشته باشن به مراتب بالاتر از هم دوره ای های خودتون هست
ممکنه 1 ساعت نشستن پای حرف یک هم رشته ای 10 سال بزرگتر از شما نکات و جرقه هایی در ذهن شما ایجاد کنه که با ساعت ها گفتگو با هم دوره ای هاتون اون جرقه ایجاد نشه
در دوران کارشناسی بار ها خودم همین رو تجربه کردم
ممکنه 1 ساعت نشستن پای حرف یک هم رشته ای 10 سال بزرگتر از شما نکات و جرقه هایی در ذهن شما ایجاد کنه که با ساعت ها گفتگو با هم دوره ای هاتون اون جرقه ایجاد نشه
در دوران کارشناسی بار ها خودم همین رو تجربه کردم
Forwarded from مشورت کامپیوتریها (Mohammad Haghighat)
چهارشنبه با یکی از با تجربه ترین افراد صنعتی IT که هنوز دست به کد هست، منتظرتون هستیم
Forwarded from مشورت کامپیوتریها (Mohammad Haghighat)
ورودی 1388 کامپیوتر شریف
فارغ التحصیل سمپاد اصفهان
سال ها تجربه در بسیاری از پروژه ها و شرکت های بزرگ کشور
بهنام فرد بسیار عملگرا و خروجی محوری هست و با افراد زیادی در کشور کار کرده، همچنین از قدیم دغدغه مند و دلسوز بود و سال ها مدرس درس های برنامه نویسی دانشکده کامپیوتر شریف بود
فارغ التحصیل سمپاد اصفهان
سال ها تجربه در بسیاری از پروژه ها و شرکت های بزرگ کشور
بهنام فرد بسیار عملگرا و خروجی محوری هست و با افراد زیادی در کشور کار کرده، همچنین از قدیم دغدغه مند و دلسوز بود و سال ها مدرس درس های برنامه نویسی دانشکده کامپیوتر شریف بود
Forwarded from جادی | Jadi
زیگ زبان جالبی است و در حال رشد. البته هنوزم خیلی جا داره تا وارد کارهای رده اول دنیا بشه ولی معماری، فلسفه، سینتکس، سرعت و چندین فاکتور دیگه، تبدیلش کردن به چیزی که من با علاقه دنبالش میکنم و خیلی خوشحال میشم اگر فرصتی بشه برای کارهای بیشتر باهاش. برای یادگیریش یکی از کتابهای خوب، این کتاب آزاد ۶۴ فصلی است؛ و بر خلاف راست، با خوندن همین یک کتاب هم میشه به درک خوب و کاربردیای از زیگ رسید.
https://www.zigbook.net
https://www.zigbook.net
Forwarded from Gopher Academy
🔵 عنوان مقاله
Google's Agent Development Kit (ADK) for Go
🟢 خلاصه مقاله:
** گوگل نسخه Go از Agent Development Kit (ADK) را عرضه کرده است؛ کیتی که پیشتر برای Python و Java در دسترس بود و برای ساخت و استقرار عاملهای هوش مصنوعی بهکار میرود. ADK با حذف بخش بزرگی از کدنویسی تکراری در ارکستراسیون و ترکیب گردشکار عاملها، توسعه را ساده میکند. این چارچوب هم از نظر مدل (model-agnostic) و هم از نظر استقرار (deployment-agnostic) مستقل است، بنابراین میتوان آن را با LLMهای مختلف و در محیطهای ابری، داخلی یا لبه اجرا کرد. همچنین با فریمورکهای دیگر سازگار است و امکان پذیرش تدریجی در کنار پشتههای موجود را میدهد. برای تیمهای Go، این پشتیبانی یک مسیر سازگار و منعطف برای ساخت عاملها فراهم میکند، بدون قفلشدن به مدل یا زیرساخت خاص.
#Google #ADK #Go #AI #Agents #Python #Java #DeveloperTools
🟣لینک مقاله:
https://golangweekly.com/link/176899/web
➖➖➖➖➖➖➖➖
👑 @gopher_academy
Google's Agent Development Kit (ADK) for Go
🟢 خلاصه مقاله:
** گوگل نسخه Go از Agent Development Kit (ADK) را عرضه کرده است؛ کیتی که پیشتر برای Python و Java در دسترس بود و برای ساخت و استقرار عاملهای هوش مصنوعی بهکار میرود. ADK با حذف بخش بزرگی از کدنویسی تکراری در ارکستراسیون و ترکیب گردشکار عاملها، توسعه را ساده میکند. این چارچوب هم از نظر مدل (model-agnostic) و هم از نظر استقرار (deployment-agnostic) مستقل است، بنابراین میتوان آن را با LLMهای مختلف و در محیطهای ابری، داخلی یا لبه اجرا کرد. همچنین با فریمورکهای دیگر سازگار است و امکان پذیرش تدریجی در کنار پشتههای موجود را میدهد. برای تیمهای Go، این پشتیبانی یک مسیر سازگار و منعطف برای ساخت عاملها فراهم میکند، بدون قفلشدن به مدل یا زیرساخت خاص.
#Google #ADK #Go #AI #Agents #Python #Java #DeveloperTools
🟣لینک مقاله:
https://golangweekly.com/link/176899/web
➖➖➖➖➖➖➖➖
👑 @gopher_academy
Googleblog
Google for Developers Blog - News about Web, Mobile, AI and Cloud
Agent Development Kit (ADK) now supports Go. Build powerful, code-first AI agents leveraging Go's speed, concurrency, and A2A protocol.
Forwarded from Reza Jafari
YouTube
Git and GitHub for Beginners - Crash Course
Learn about Git and GitHub in this tutorial. These are important tools for all developers to understand. Git and GitHub make it easier to manage different software versions and make it easier for multiple people to work on the same software project.
This…
This…
Forwarded from Linuxor ?
این ایده که هرکی یه کامپیوتر شخصی قوی داشته باشه، ایده بهینه ای نیست چون کامپیوتر های ما همیشه روشن نیستن و منابعش بیشتر اوقات idle یا بیکار هستش، شرکت ها بجای اینکه این همه انرژی برای این همه کامپیوتر میکردن میتونستن یه منبع چند ده برابر قوی درست کنن و همچی از طریق اینتنرت جابجا بشه، اما سرعت اینترنت دستشون رو بسته بسته بود و برای مثال یه نفر نمیتونه خونه 4K گیم بزنه درحالی که پردازشش از طریق Cloud خارجی باشه چون اینترنت اونقدری سریع نیست که تصویر رو منتقل کنه، حالا قراره توی یکی دو سال آینده با اومدن اینترنت 6G که سرعتش 1 ترابیت بر ثانیس و تاخیر میکروثانیه داره ممکنه دوباره شرکت ها به این سمت برن که کامپیوتر ها و لپ تاپ هارو ضعیف تر کنن (دیگه قوی ترش نکنن) و پردازش مرکزی رو بجاش راه بندازن.
پردازش مرکزی یه خوبی که داره اینه شما میتونید با ضعیف ترین سیستم قوی ترین و سنگین ترین بازی ها و برنامه هارو اجرا کنید در واقع پول سیستم قوی رو به این شرکتا میدیدید و انگار یه چیزی مثل اشتراک اینترنت میخرید.
@Linuxor
پردازش مرکزی یه خوبی که داره اینه شما میتونید با ضعیف ترین سیستم قوی ترین و سنگین ترین بازی ها و برنامه هارو اجرا کنید در واقع پول سیستم قوی رو به این شرکتا میدیدید و انگار یه چیزی مثل اشتراک اینترنت میخرید.
@Linuxor
Forwarded from PhiloLearn | فیلولرن
واقعیت تلخ یادگیری برنامهنویسی (که هیچکس به شما نمیگوید)
همه میگویند یادگیری برنامهنویسی سرگرمکننده است.
آنها از «ساختن پروژههای خفن»، «گرفتن اولین شغل توسعهدهندگی» و «نوشتن کدهای زیبا» حرف میزنند.
اما واقعیت تلخ اینجاست:
بیشتر روزها، این کار گیجکننده، کلافهکننده و پر از شک و تردید است.
و این کاملاً طبیعی است.
چون یادگیری برنامهنویسی فقط مربوط به سینتکس (syntax) نیست، بلکه به صبر، شکست و دیدگاه مربوط میشود.
مبارزه اولیهای که هیچکس در مورد آن به شما هشدار نمیدهد
وقتی کدنویسی را شروع میکنید، تصور میکنید که قرار است اپلیکیشنهایی شبیه به آموزشها بسازید.
اما در عوض، ساعتها به مانیتور خیره میشوید و از خود میپرسید چرا حلقه (loop) شما اجرا نمیشود یا چرا وقتی «فقط یک خط را تغییر دادید» همهچیز خراب میشود.
شما یک خطا را ۱۰ بار در گوگل جستجو خواهید کرد.
یک جواب تکراری را در Stack Overflow بارها و بارها خواهید خواند.
کدی را کپی میکنید که کار میکند و اصلاً نمیدانید *چرا* کار میکند.
این شکست نیست.
این دقیقاً همان روشی است که تکتک توسعهدهندگان یاد میگیرند.
آموزشها شما را نجات نخواهند داد
همه ما «مرحله آموزش» را پشت سر میگذاریم.
یوتیوب تماشا میکنید، همراه با آن پیش میروید، و همهچیز عالی کار میکند تا زمانی که سعی میکنید خودتان چیزی بسازید.
آن وقت... هیچچیز منطقی به نظر نمیرسد.
این همان لحظهای است که بیشتر مردم جا میزنند.
چون فکر میکنند: «من ذاتاً در برنامهنویسی خوب نیستم.»
اما حقیقت این است...
شما با تماشای کدنویسی دیگران یاد نمیگیرید؛ شما با گیر کردن و پیدا کردن راه خروج (حل کردن مشکل) یاد میگیرید.
مرحله فلات (و اینکه چرا چیز خوبی است)
یک مرحله میانی عجیب وجود دارد که هیچکس در مورد آن صحبت نمیکند.
شما دیگر مبتدی نیستید، اما احساس پیشرفته بودن هم ندارید.
میتوانید چیزهایی بسازید... اما هنوز در کدبیس (codebase) شخص دیگری گم میشوید.
در آن مرحله احساس میکنید که در حال پیشرفت نیستید.
اما در واقع، هستید.
شما در حال ساختن «شهود» هستید؛ آن مهارت آرامی که به شما امکان میدهد کد را بخوانید، باگها را پیشبینی کنید و تصمیمات تمیزتری بگیرید.
این پیشرفت نامرئی است.
و فقط در صورتی خودش را نشان میدهد که ادامه دهید.
آنچه در لینکدین نمیبینید
مردم پست میگذارند: «همین الان اولین شغلم را به عنوان توسعهدهنده گرفتم 💪🏻»
چیزی که پست نمیکنند، آن ۸ ماه شک به خود قبل از آن است.
شبهایی که صرف دیباگ کردن شد.
لحظاتی که به ترک کردن فکر کردند.
«سندروم ایمپاستر» (Imposter Syndrome) که هرگز واقعاً از بین نمیرود.
اگر شما در آن مرحله هستید، کلافه، و از خود میپرسید که آیا این مسیر برای شما مناسب است، به یاد داشته باشید:
کسانی که موفق میشوند، باهوشترینها نیستند.
آنها فقط کسانی هستند که متوقف نشدند.
یادگیری واقعی این شکلی است
✅ خراب کردن چیزی که قبلاً کار میکرد
✅ ساعتها جستجو برای یافتن پاسخ
✅ فهمیدن اینکه یک چیز ساده و پایهای را اشتباه فهمیده بودید
✅ درست کردن آن و فهمیدن *چرایی* آن
این یعنی رشد.
این یعنی یادگیری برنامهنویسی.
جذاب نیست، اما واقعی است.
و این همان چیزی است که مبتدیان را به توسعهدهندگان تبدیل میکند.
چیزهایی که بیشتر از همه به من کمک کرد
چند عادت کوچک همهچیز را برای من تغییر داد:
- پروژههای کوچک بسازید. منتظر «ایده بزرگ» نمانید. فقط *هر چیزی* را بسازید.
- کد بد بنویسید. ماه آینده کد تمیزتری خواهید نوشت.
- کد دیگران را بخوانید. مثل سفر در زمان به مغز شخص دیگری است.
- استراحت کنید. گاهی اوقات فاصله گرفتن از کار، باگهای بیشتری را نسبت به تا دیروقت بیدار ماندن برطرف میکند.
یادگیری برنامهنویسی یک ماراتن است، نه یک هکاتون.
نکات پایانی (از یک توسعهدهنده به توسعهدهنده دیگر)
اگر در حال تقلا برای یادگیری هستید، لطفاً بدانید که عقب نیستید.
هیچ جدول زمانی، هیچ خط پایانی و هیچ «راه درست» واحدی برای یادگیری وجود ندارد.
شما فقط باید به کدنویسی ادامه دهید.
یک باگ، یک پروژه، یک درس در هر زمان.
هر توسعهدهندهای که تحسینش میکنید، زمانی دقیقاً جایی بوده که شما الان هستید: خسته، سردرگم، و در این فکر که آیا هرگز «موفق میشود» (یا 'موضوع را میگیرد').
شما هم خواهید شد.
فقط کافی است دست از تلاش برندارید.
چون واقعیت تلخ این است...
یادگیری برنامهنویسی پر از آشفتگی است، اما به هر خط کدی که مینویسید میارزد 💻.
منبع (ترجمه با هوش مصنوعی)
#توسعه_وب #برنامه_نویسی #بهره_وری #یادگیری
@PhiloLearn
همه میگویند یادگیری برنامهنویسی سرگرمکننده است.
آنها از «ساختن پروژههای خفن»، «گرفتن اولین شغل توسعهدهندگی» و «نوشتن کدهای زیبا» حرف میزنند.
اما واقعیت تلخ اینجاست:
بیشتر روزها، این کار گیجکننده، کلافهکننده و پر از شک و تردید است.
و این کاملاً طبیعی است.
چون یادگیری برنامهنویسی فقط مربوط به سینتکس (syntax) نیست، بلکه به صبر، شکست و دیدگاه مربوط میشود.
مبارزه اولیهای که هیچکس در مورد آن به شما هشدار نمیدهد
وقتی کدنویسی را شروع میکنید، تصور میکنید که قرار است اپلیکیشنهایی شبیه به آموزشها بسازید.
اما در عوض، ساعتها به مانیتور خیره میشوید و از خود میپرسید چرا حلقه (loop) شما اجرا نمیشود یا چرا وقتی «فقط یک خط را تغییر دادید» همهچیز خراب میشود.
شما یک خطا را ۱۰ بار در گوگل جستجو خواهید کرد.
یک جواب تکراری را در Stack Overflow بارها و بارها خواهید خواند.
کدی را کپی میکنید که کار میکند و اصلاً نمیدانید *چرا* کار میکند.
این شکست نیست.
این دقیقاً همان روشی است که تکتک توسعهدهندگان یاد میگیرند.
آموزشها شما را نجات نخواهند داد
همه ما «مرحله آموزش» را پشت سر میگذاریم.
یوتیوب تماشا میکنید، همراه با آن پیش میروید، و همهچیز عالی کار میکند تا زمانی که سعی میکنید خودتان چیزی بسازید.
آن وقت... هیچچیز منطقی به نظر نمیرسد.
این همان لحظهای است که بیشتر مردم جا میزنند.
چون فکر میکنند: «من ذاتاً در برنامهنویسی خوب نیستم.»
اما حقیقت این است...
شما با تماشای کدنویسی دیگران یاد نمیگیرید؛ شما با گیر کردن و پیدا کردن راه خروج (حل کردن مشکل) یاد میگیرید.
مرحله فلات (و اینکه چرا چیز خوبی است)
یک مرحله میانی عجیب وجود دارد که هیچکس در مورد آن صحبت نمیکند.
شما دیگر مبتدی نیستید، اما احساس پیشرفته بودن هم ندارید.
میتوانید چیزهایی بسازید... اما هنوز در کدبیس (codebase) شخص دیگری گم میشوید.
در آن مرحله احساس میکنید که در حال پیشرفت نیستید.
اما در واقع، هستید.
شما در حال ساختن «شهود» هستید؛ آن مهارت آرامی که به شما امکان میدهد کد را بخوانید، باگها را پیشبینی کنید و تصمیمات تمیزتری بگیرید.
این پیشرفت نامرئی است.
و فقط در صورتی خودش را نشان میدهد که ادامه دهید.
آنچه در لینکدین نمیبینید
مردم پست میگذارند: «همین الان اولین شغلم را به عنوان توسعهدهنده گرفتم 💪🏻»
چیزی که پست نمیکنند، آن ۸ ماه شک به خود قبل از آن است.
شبهایی که صرف دیباگ کردن شد.
لحظاتی که به ترک کردن فکر کردند.
«سندروم ایمپاستر» (Imposter Syndrome) که هرگز واقعاً از بین نمیرود.
اگر شما در آن مرحله هستید، کلافه، و از خود میپرسید که آیا این مسیر برای شما مناسب است، به یاد داشته باشید:
کسانی که موفق میشوند، باهوشترینها نیستند.
آنها فقط کسانی هستند که متوقف نشدند.
یادگیری واقعی این شکلی است
✅ خراب کردن چیزی که قبلاً کار میکرد
✅ ساعتها جستجو برای یافتن پاسخ
✅ فهمیدن اینکه یک چیز ساده و پایهای را اشتباه فهمیده بودید
✅ درست کردن آن و فهمیدن *چرایی* آن
این یعنی رشد.
این یعنی یادگیری برنامهنویسی.
جذاب نیست، اما واقعی است.
و این همان چیزی است که مبتدیان را به توسعهدهندگان تبدیل میکند.
چیزهایی که بیشتر از همه به من کمک کرد
چند عادت کوچک همهچیز را برای من تغییر داد:
- پروژههای کوچک بسازید. منتظر «ایده بزرگ» نمانید. فقط *هر چیزی* را بسازید.
- کد بد بنویسید. ماه آینده کد تمیزتری خواهید نوشت.
- کد دیگران را بخوانید. مثل سفر در زمان به مغز شخص دیگری است.
- استراحت کنید. گاهی اوقات فاصله گرفتن از کار، باگهای بیشتری را نسبت به تا دیروقت بیدار ماندن برطرف میکند.
یادگیری برنامهنویسی یک ماراتن است، نه یک هکاتون.
نکات پایانی (از یک توسعهدهنده به توسعهدهنده دیگر)
اگر در حال تقلا برای یادگیری هستید، لطفاً بدانید که عقب نیستید.
هیچ جدول زمانی، هیچ خط پایانی و هیچ «راه درست» واحدی برای یادگیری وجود ندارد.
شما فقط باید به کدنویسی ادامه دهید.
یک باگ، یک پروژه، یک درس در هر زمان.
هر توسعهدهندهای که تحسینش میکنید، زمانی دقیقاً جایی بوده که شما الان هستید: خسته، سردرگم، و در این فکر که آیا هرگز «موفق میشود» (یا 'موضوع را میگیرد').
شما هم خواهید شد.
فقط کافی است دست از تلاش برندارید.
چون واقعیت تلخ این است...
یادگیری برنامهنویسی پر از آشفتگی است، اما به هر خط کدی که مینویسید میارزد 💻.
منبع (ترجمه با هوش مصنوعی)
#توسعه_وب #برنامه_نویسی #بهره_وری #یادگیری
@PhiloLearn
Forwarded from 🎄 DevTwitter | توییت برنامه نویسی
بچه ها این ریپو نتیجهی کار یه نفری هست که میخواسته وب (php) یاد بگیره.
رفته یه سیستم رزرو هتل رو بدون ORM بدون فریمورک بدون سشن هندلر بدون مایگرشن بدون اینجکشن از صفر با php خشک زده
میخوام بگم وقتی میخوای یاد بگیری باید چندتا پروژه اولت رو اینطوری انجام بدی تا یاد بگیری
https://github.com/TornadoInsight/Hotel-Management-System
@DevTwitter | <Saman Esmaeil/>
رفته یه سیستم رزرو هتل رو بدون ORM بدون فریمورک بدون سشن هندلر بدون مایگرشن بدون اینجکشن از صفر با php خشک زده
میخوام بگم وقتی میخوای یاد بگیری باید چندتا پروژه اولت رو اینطوری انجام بدی تا یاد بگیری
https://github.com/TornadoInsight/Hotel-Management-System
@DevTwitter | <Saman Esmaeil/>
Forwarded from آکادمی همراه
دواپس (DevOps) همان مهارتی است که فاصله بین «توسعه» تا «تحویل موفق محصول» را به حداقل میرساند.
🔸استقرار سریع و مطمئن نرمافزارها: بدون نگرانی از خطاهای انسانی یا مشکلات محیطی.
🔸ساخت محیطهای مقیاسپذیر با Docker و Kubernetes: پروژههایتان را بهراحتی کانتینرایز و مدیریت کنید.
🔸اتوماسیون CI/CD: هر تغییر کد، خودکار تست و به محیط اجرا منتقل شود.
🔸مدیریت زیرساخت با IaC: همه چیز را با کد قابل نسخهبندی و قابل تکرار کنید.
🔸مانیتورینگ و نگهداری واقعی سرویسها: از سلامت سرویسها مطمئن شوید و مشکلات را سریع حل کنید.
این بوتکمپ دقیقاً برای شما طراحی شده است.
⚠️ ظرفیت: محـدود
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Gopher Academy
🔵 عنوان مقاله
Red, Green, Refactor: Writing Perfect Go, with TDD
🟢 خلاصه مقاله:
** این مطلب سه دیدگاه مکمل برای بهبود کدنویسی در Go ارائه میکند: بهکارگیری چرخه Red–Green–Refactor در TDD برای ساخت پکیجهای کوچک و APIهای شفاف و ریفکتور امن با تکیه بر تستهای سریع؛ مرور کاربردی John Arundel از sync.Pool برای کاهش فشار تخصیص در مسیرهای داغ، با تأکید بر اینکه این سازوکار «کش» نیست و اقلام آن ممکن است هر لحظه حذف شوند، و استفاده از آن فقط با اندازهگیری و پروفایل توجیهپذیر است؛ و توضیح Jesús Espino در Devtrovert درباره Scanner در کامپایلر Go و نحوه تبدیل کد منبع به توکنها، که منشأ برخی خطاها و رفتار ابزارها را روشن میکند. جمعبندی: با TDD کیفیت و قابلیت نگهداری را بالا ببرید، sync.Pool را صرفاً وقتی به کار بگیرید که دادهها گلوگاه تخصیص را نشان میدهند، و با شناخت روند اسکن، ابزار بهتر و کد خواناتر بسازید.
#Go #Golang #TDD #syncPool #Refactoring #GoCompiler #Performance #Profiling
🟣لینک مقاله:
https://golangweekly.com/link/176903/web
➖➖➖➖➖➖➖➖
👑 @gopher_academy
Red, Green, Refactor: Writing Perfect Go, with TDD
🟢 خلاصه مقاله:
** این مطلب سه دیدگاه مکمل برای بهبود کدنویسی در Go ارائه میکند: بهکارگیری چرخه Red–Green–Refactor در TDD برای ساخت پکیجهای کوچک و APIهای شفاف و ریفکتور امن با تکیه بر تستهای سریع؛ مرور کاربردی John Arundel از sync.Pool برای کاهش فشار تخصیص در مسیرهای داغ، با تأکید بر اینکه این سازوکار «کش» نیست و اقلام آن ممکن است هر لحظه حذف شوند، و استفاده از آن فقط با اندازهگیری و پروفایل توجیهپذیر است؛ و توضیح Jesús Espino در Devtrovert درباره Scanner در کامپایلر Go و نحوه تبدیل کد منبع به توکنها، که منشأ برخی خطاها و رفتار ابزارها را روشن میکند. جمعبندی: با TDD کیفیت و قابلیت نگهداری را بالا ببرید، sync.Pool را صرفاً وقتی به کار بگیرید که دادهها گلوگاه تخصیص را نشان میدهند، و با شناخت روند اسکن، ابزار بهتر و کد خواناتر بسازید.
#Go #Golang #TDD #syncPool #Refactoring #GoCompiler #Performance #Profiling
🟣لینک مقاله:
https://golangweekly.com/link/176903/web
➖➖➖➖➖➖➖➖
👑 @gopher_academy
Bitfield Consulting
Red, green, refactor: writing perfect Go, with TDD — Bitfield Consulting
Make it work, then make it right: the “red, green, refactor” technique helps us craft Go code that’s correct and beautiful. It’s easy! Shall we play a game?
Forwarded from ⚝ (امیرحسین پناهےفر)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Linuxor ?
فرانت کارا یهویی همشون به توافق رسیدن از vite استفاده کنن، با vite میشه پروژه با هر فریم ورکی رو چند ثانیه ای ساخت، یه پیکربندی خیلی ساده ای داره و حتی کدهارو هم bundle میکنه و هم خودکار optimize میکنه و توی اجراش هم کمکتون میکنه که با یه دستور کد هاتون رو اجرا کنید. (نکته : نخونید وایت بخونید ویت)
اینجا اومدن یه لیست از پلاگین ها، ابزارها، تمپلیتها، کتابخانهها و منابع برای vite رو جمع آوری کردن :
github.com/vitejs/awesome-vite
@Linuxor
اینجا اومدن یه لیست از پلاگین ها، ابزارها، تمپلیتها، کتابخانهها و منابع برای vite رو جمع آوری کردن :
github.com/vitejs/awesome-vite
@Linuxor
Forwarded from 🎄 یک برنامه نویس تنبل ( MΞ)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM