دو خط
دیروز،
-چون دو واژه به یک معنی-
از ما دوگانه،
هر یک
سرشارِ دیگری
اوجِ یگانگی.
و امروز
چون دو خطِّ موازی
در امتدادِ یک راه
یک شهر
یک افق
بی نقطهٔ تلاقی و دیدار
حتی،
در جاودانگی.
محمدرضا شفیعی کدکنی
(آیینهای برای صدها، دفتر از زبان برگ، نشر سخن، صفحهی ۲۰۹و ۲۱۰)
@harmoniclib
دیروز،
-چون دو واژه به یک معنی-
از ما دوگانه،
هر یک
سرشارِ دیگری
اوجِ یگانگی.
و امروز
چون دو خطِّ موازی
در امتدادِ یک راه
یک شهر
یک افق
بی نقطهٔ تلاقی و دیدار
حتی،
در جاودانگی.
محمدرضا شفیعی کدکنی
(آیینهای برای صدها، دفتر از زبان برگ، نشر سخن، صفحهی ۲۰۹و ۲۱۰)
@harmoniclib
اگر دزدی اومد سمت شما که لپتاب یا گوشیتون را بدزده و شما مقاومت نشون دادین و هلش دادین و خورد زمین و اتفاقی براش افتاد، مثلا شکستگی یا حتی فوت، به نظرتون قانون چه برخوردی با شما میکنه؟!
@harmoniclib
👇👇👇
@harmoniclib
👇👇👇
Mathematics sounded too good to be true, so I didn’t trust it.
@harmoniclib
@harmoniclib
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بچهها ! میتونین تئوری احتمالات این بازی را در بیارین؟!
@harmoniclib
قاپبازی یک بازی قدیمی است که به وسیله قاپ (استخوان تالوس، استخوان مچ پا) گوسفند انجام می شود.
استخوان قاب تقریباً مکعب مستطیل شکل است (شبیه یک قوطی کبریت کوچک) و بنابراین شش سطح دارد: دو سطح بزرگ. اسم سطحی که بر آمدگی دارد پک (پوک)، و نام سطح مقابل آن جیک (جک) است. دو سطح کوچک باریک که یکی اسب و دیگری خر است.
قاب دو انتها یا دو سطح گوژ (محدب) دارد، هنگامی که قاب را به روی زمین پرت کنند، نمیتواند بر روی انتهای گوژ خود بایستد اما امکان قرار گرفتن بر روی دوسطح جیک و پک زیاد است و در مرحله بعد امکان ایستادن بر روی سطح اسب و خر وجود دارد.
معمولاً قاپ بازان کهنهکار (حرفهای) با سه قاپ بازی میکردند که آن را بازی سه قاپ یا سه قاببازی هم مینامیدند. در بازی سه قاپ هر قاپ پس از پرت شدن روی زمین یکی از این سه حالت را برای اندازنده (پرتاب کننده) قاپ بهوجود میآورد: برنده (نقش)، بازنده (بز) و بی برد (بهار) که نوبت قاپ ریختنش میسوزد و به دیگری میرسد.
@harmoniclib
قاپبازی یک بازی قدیمی است که به وسیله قاپ (استخوان تالوس، استخوان مچ پا) گوسفند انجام می شود.
استخوان قاب تقریباً مکعب مستطیل شکل است (شبیه یک قوطی کبریت کوچک) و بنابراین شش سطح دارد: دو سطح بزرگ. اسم سطحی که بر آمدگی دارد پک (پوک)، و نام سطح مقابل آن جیک (جک) است. دو سطح کوچک باریک که یکی اسب و دیگری خر است.
قاب دو انتها یا دو سطح گوژ (محدب) دارد، هنگامی که قاب را به روی زمین پرت کنند، نمیتواند بر روی انتهای گوژ خود بایستد اما امکان قرار گرفتن بر روی دوسطح جیک و پک زیاد است و در مرحله بعد امکان ایستادن بر روی سطح اسب و خر وجود دارد.
معمولاً قاپ بازان کهنهکار (حرفهای) با سه قاپ بازی میکردند که آن را بازی سه قاپ یا سه قاببازی هم مینامیدند. در بازی سه قاپ هر قاپ پس از پرت شدن روی زمین یکی از این سه حالت را برای اندازنده (پرتاب کننده) قاپ بهوجود میآورد: برنده (نقش)، بازنده (بز) و بی برد (بهار) که نوبت قاپ ریختنش میسوزد و به دیگری میرسد.
باریک الله به اصغر که درس حساب و هندسه را خوب خونده👏👏👏
@harmoniclib
@harmoniclib
- آقای بورخس! آقای بورخس! آب خیلی سرده🥶.
- صبر کن برم آبجوش بیارم.
- چی؟!!!😳
- آهااان💦، ببین ملول شد؟!
@harmoniclib
- صبر کن برم آبجوش بیارم.
- چی؟!!!😳
- آهااان💦، ببین ملول شد؟!
@harmoniclib
چقدر گاهی وقتا یه ابزار میتونه زیبا باشه
شما از این ساعت رادیودارها که هدفون میخوره داشتید؟!
@harmoniclib
شما از این ساعت رادیودارها که هدفون میخوره داشتید؟!
@harmoniclib
اگه میتونستی یه آهنگ برای ریاضی بفرستی که گوش بده، چی میفرستادی؟!
@harmoniclib
@harmoniclib
دانشجوی کارشناسی وقتی میخواد از خونه دل بکنه و بره خوابگاه
@harmoniclib
@harmoniclib
معلمان عزیز روزتان مبارک👏👏👏
گفت استاد مَبَر درس از یاد
یاد باد آنچه به من گفت استاد
یاد باد آن که مرا یاد آموخت
آدمی نان خورَد از دولتِ یاد
هیچ یادم نرود این معنی
که مرا مادرِ من نادان زاد
پدرم نیز چو استادم دید
گشت از تربیتِ من آزاد
پس مرا مِنّت از استاد بُوَد
که به تعلیمِ من اُستاد اِستاد
هر چه می دانست آموخت مرا
غیرِ یک اصل که ناگفته نهاد
قدرِ استاد نکو دانستن
حیف! اُستاد به من یاد نداد
گر بمُردست، روانش پر نور!
ور بُوَد زنده خدا یارش باد!
ایرج میرزا
@harmoniclib
گفت استاد مَبَر درس از یاد
یاد باد آنچه به من گفت استاد
یاد باد آن که مرا یاد آموخت
آدمی نان خورَد از دولتِ یاد
هیچ یادم نرود این معنی
که مرا مادرِ من نادان زاد
پدرم نیز چو استادم دید
گشت از تربیتِ من آزاد
پس مرا مِنّت از استاد بُوَد
که به تعلیمِ من اُستاد اِستاد
هر چه می دانست آموخت مرا
غیرِ یک اصل که ناگفته نهاد
قدرِ استاد نکو دانستن
حیف! اُستاد به من یاد نداد
گر بمُردست، روانش پر نور!
ور بُوَد زنده خدا یارش باد!
ایرج میرزا
@harmoniclib