روزنوشت
#آموزنده در رشته تحصیلی که دنبال می کنم -یعنی سیاستگذاری- تسلط زبانی در دو حوزه نگارش و برقراری ارتباط شفاهی، یکی از موارد لازم برای موفقیته. اینجا آموختم که تقویت مهارتهای زبانی شغلی پارهوقت برای تمام عمر اهالی این حوزه است. افرادی میبینم که با وجود…
#آموزنده
شفاف بنویسیم!
در حال خواندن گزارش در مورد چالش های صندوق های بازنشستگی کشور، با پاراگرافی مواجه شدم که یادآور اهمیت توجه به شفافیت در نگارش بود.
متاسفانه ، مطالعه تمامی 28 صفحه قبلی گزارش برای کشف معنای این پاراگراف، کفایت نکرده و در بخش بعد هم توضیح بیشتری ارایه نشده است.
در این پاراگراف نوشته شده:
"نگاهی به صورت های مالی سازمان تأمين اجتماعی طی سنوات 1383-1392 بیانگر این مهم است که طی این بازه زمانی، مطالبات صندوق از دولت از 28 درصد به حدود 71 درصد رسيده درحالی که سهم منابع حاصل از سرمایه گذاری از حدود 31 درصد به حدود 16 درصد رسيده است."
در این پاراگراف مشخص نیست که مرجع مقایسه این درصدها چیست. مطالبات صندوق از دولت ها از 28 درصد «چه چیزی» به 71 درصد «چه چیزی» افزایش پیدا کرده است.
درخواست ها:
1. با دوباره خوانی مطالب مکتوب خود، به تسهیل درک مطلب برای مخاطبین کمک کنیم.
2. برای افزایش مهارت خود در شفاف نویسی، به کتاب دستور زبان فارسی پرویز خانلری مراجعه کنیم.
شفاف بنویسیم!
در حال خواندن گزارش در مورد چالش های صندوق های بازنشستگی کشور، با پاراگرافی مواجه شدم که یادآور اهمیت توجه به شفافیت در نگارش بود.
متاسفانه ، مطالعه تمامی 28 صفحه قبلی گزارش برای کشف معنای این پاراگراف، کفایت نکرده و در بخش بعد هم توضیح بیشتری ارایه نشده است.
در این پاراگراف نوشته شده:
"نگاهی به صورت های مالی سازمان تأمين اجتماعی طی سنوات 1383-1392 بیانگر این مهم است که طی این بازه زمانی، مطالبات صندوق از دولت از 28 درصد به حدود 71 درصد رسيده درحالی که سهم منابع حاصل از سرمایه گذاری از حدود 31 درصد به حدود 16 درصد رسيده است."
در این پاراگراف مشخص نیست که مرجع مقایسه این درصدها چیست. مطالبات صندوق از دولت ها از 28 درصد «چه چیزی» به 71 درصد «چه چیزی» افزایش پیدا کرده است.
درخواست ها:
1. با دوباره خوانی مطالب مکتوب خود، به تسهیل درک مطلب برای مخاطبین کمک کنیم.
2. برای افزایش مهارت خود در شفاف نویسی، به کتاب دستور زبان فارسی پرویز خانلری مراجعه کنیم.
#dev2
یکی از موضوعات سیاست گذاری عمومی در موضوع اقتصاد حوزه سلامت، مداخله قیمتی در خدمات سلامت و ارایه یارانه سلامت است، اتفاقی که در ایران هم در قالب طرح بیمه سلامت رقم خورد.
هر چند که هدف اولیه سیاست گذاران، بهره مندی «محروم ترین ها» از برنامه ها است، در بسیاری موارد عواید برنامه اجرا شده به اقشار ثروتمندتر می رسد.
در این جلسه اقتصاد توسعه، یادآوری شد که به پشتوانه نظریه اقتصادی، برای اجتناب از ابتلا به این آفت برنامه های حمایتی دولت، ضروری است که حمایت ها برای خدماتی ارایه شود که دو قید در مورد آن ها صادق باشد: اول، کشش قیمت مصرف کننده برای آن ها پایین باشد و دوم، کشش درآمدی کالا پایین باشد (یعنی کالای لوکس نباشد).
در مورد خاص سیاست گذاری حوزه سلامت، این موضوع در قالب کشش بالای درآمدی استفاده از خدمات درمان در کشور آمریکا مورد بررسی قرار گرفت، موضوعی که تعمیم آن به ایران، نیازمند مطالعه در مورد کشش درآمدی نیست به خدمات درمانی و بیمه در کشورمان است.
مقالات پشتیبان این جلسه:
مقاله Jishnu Das در مورد یارانه سلامت:
https://ideas.repec.org/a/eee/deveco/v83y2007i1p1-36.html
مقاله Nazmul Chaudhuri درمورد خدمات سلامت و آموزش در کشورها در حال توسعه:
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/089533006776526058
یکی از موضوعات سیاست گذاری عمومی در موضوع اقتصاد حوزه سلامت، مداخله قیمتی در خدمات سلامت و ارایه یارانه سلامت است، اتفاقی که در ایران هم در قالب طرح بیمه سلامت رقم خورد.
هر چند که هدف اولیه سیاست گذاران، بهره مندی «محروم ترین ها» از برنامه ها است، در بسیاری موارد عواید برنامه اجرا شده به اقشار ثروتمندتر می رسد.
در این جلسه اقتصاد توسعه، یادآوری شد که به پشتوانه نظریه اقتصادی، برای اجتناب از ابتلا به این آفت برنامه های حمایتی دولت، ضروری است که حمایت ها برای خدماتی ارایه شود که دو قید در مورد آن ها صادق باشد: اول، کشش قیمت مصرف کننده برای آن ها پایین باشد و دوم، کشش درآمدی کالا پایین باشد (یعنی کالای لوکس نباشد).
در مورد خاص سیاست گذاری حوزه سلامت، این موضوع در قالب کشش بالای درآمدی استفاده از خدمات درمان در کشور آمریکا مورد بررسی قرار گرفت، موضوعی که تعمیم آن به ایران، نیازمند مطالعه در مورد کشش درآمدی نیست به خدمات درمانی و بیمه در کشورمان است.
مقالات پشتیبان این جلسه:
مقاله Jishnu Das در مورد یارانه سلامت:
https://ideas.repec.org/a/eee/deveco/v83y2007i1p1-36.html
مقاله Nazmul Chaudhuri درمورد خدمات سلامت و آموزش در کشورها در حال توسعه:
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/089533006776526058
ideas.repec.org
Money for nothing: The dire straits of medical practice in Delhi, India, by Das, Jishnu; Hammer, Jeffrey
The quality of medical care received by patients varies for two reasons: differences in doctors'competence or differences in doctors'incentives. Using medical vignettes, the authors evaluated competence for a sample of doctors in Delhi. One month later, they…
#ناصرـخسروـوار
#توسعه
#تله_درآمد_متوسط چیست؟
تله درآمد متوسط یعنی همزمان با رشد اقتصادی درآمد سرانه کشورهای در حال توسعه رشد میکند، اما به درآمد سرانهی کشورهای ثروتمند نمیرسند. نمودارپیوست یکی از راههای نشون دادن این پدیدهاست. بهعلاوه #تلهـفقر هم مطرح میشه که در مورد باقی موندن کشورها فقیر در فقر صحبت میکنه. کشورهای خیلی محدودی مثل اتیوپی و چین از تله فقر خارج شدند. و کشورهایی نظیر سنگاپور، تایوان، تایلند و کره از تله درآمد متوسط. خروج از ت.د.م را تو ادبیات معادل رد کردن مرز درآمد سرانه ۱۰۰۰۰ دلار هم میدونند.
ویژگی مشترک رشد این کشورها رشد بخش حقیقی از ناحیه صنعت بوده. بهعلاوه این کشورها عموما قبل از turning point تکنولوژی روی اونها سرمایهگذاری کردند. مثلا قبل از جهش صنعت استیل (ژاپن) قبل از انقلاب خودرو (کره) قبل از انقلاب آی تی (تایلند و کره و سنگاپور ) سرمایهگذاریهای عظیم در این زمینهها داشتند
اما این تنها پدیده مورد مشاهده در مورد این کشورها نیست، و کشورهایی هم بودند که با این سرمایهگذاریهای بخشی موفق نبودند. ویژگیهای مهم دیگر این کشورها، تقاضای بینالمللی بوده که باهاش رو به رو بودند. ویژگی پایهای دیگرشون حفظ ثبات اقتصادی در سطح کلان هست و تقویت نهادهای خالق بازار.
نهادهای خالق بازار یعنی: حقوق مالکیت، قدرت تنفیذ قرارداد و توانایی حل و فصل مخاصمه، عدم سرکوب قیمت... مجموعهی نهادهای ثباتساز و بازارساز و ورود موثر دولتها در مصادیق شکست بازار و شکست دولت! باعث تشکیل سرمایه فیزیکی و انسانی، و مهمتر از اون بهبود بهرهوری شده. در مورد وجود تله فقر در سطح کشورها با اطمینان کمتری میشه حرف زد. اما مسلم این هست که کشوری مثل اتیوپی در حالی که موتور پیشران رشدش کشاورزی هست، نزدیک پانزده سال هست رشد بالای ۵ درصد و کاهش بالای ۲۰ درصد فقر را تجربه کرده. دادهها نشون میده منطقه سومالی لند هم این مسیر را پیش گرفته.
yon.ir/kxkcq
——————
پ.ن پایگاه داده مدیسن یکی از پایگاههای غنی دادهاست که میشه برای مطالعات توسعه و استخراج فکتهای میانکشوری ازش استفاده کرده
#توسعه
#تله_درآمد_متوسط چیست؟
تله درآمد متوسط یعنی همزمان با رشد اقتصادی درآمد سرانه کشورهای در حال توسعه رشد میکند، اما به درآمد سرانهی کشورهای ثروتمند نمیرسند. نمودارپیوست یکی از راههای نشون دادن این پدیدهاست. بهعلاوه #تلهـفقر هم مطرح میشه که در مورد باقی موندن کشورها فقیر در فقر صحبت میکنه. کشورهای خیلی محدودی مثل اتیوپی و چین از تله فقر خارج شدند. و کشورهایی نظیر سنگاپور، تایوان، تایلند و کره از تله درآمد متوسط. خروج از ت.د.م را تو ادبیات معادل رد کردن مرز درآمد سرانه ۱۰۰۰۰ دلار هم میدونند.
ویژگی مشترک رشد این کشورها رشد بخش حقیقی از ناحیه صنعت بوده. بهعلاوه این کشورها عموما قبل از turning point تکنولوژی روی اونها سرمایهگذاری کردند. مثلا قبل از جهش صنعت استیل (ژاپن) قبل از انقلاب خودرو (کره) قبل از انقلاب آی تی (تایلند و کره و سنگاپور ) سرمایهگذاریهای عظیم در این زمینهها داشتند
اما این تنها پدیده مورد مشاهده در مورد این کشورها نیست، و کشورهایی هم بودند که با این سرمایهگذاریهای بخشی موفق نبودند. ویژگیهای مهم دیگر این کشورها، تقاضای بینالمللی بوده که باهاش رو به رو بودند. ویژگی پایهای دیگرشون حفظ ثبات اقتصادی در سطح کلان هست و تقویت نهادهای خالق بازار.
نهادهای خالق بازار یعنی: حقوق مالکیت، قدرت تنفیذ قرارداد و توانایی حل و فصل مخاصمه، عدم سرکوب قیمت... مجموعهی نهادهای ثباتساز و بازارساز و ورود موثر دولتها در مصادیق شکست بازار و شکست دولت! باعث تشکیل سرمایه فیزیکی و انسانی، و مهمتر از اون بهبود بهرهوری شده. در مورد وجود تله فقر در سطح کشورها با اطمینان کمتری میشه حرف زد. اما مسلم این هست که کشوری مثل اتیوپی در حالی که موتور پیشران رشدش کشاورزی هست، نزدیک پانزده سال هست رشد بالای ۵ درصد و کاهش بالای ۲۰ درصد فقر را تجربه کرده. دادهها نشون میده منطقه سومالی لند هم این مسیر را پیش گرفته.
yon.ir/kxkcq
——————
پ.ن پایگاه داده مدیسن یکی از پایگاههای غنی دادهاست که میشه برای مطالعات توسعه و استخراج فکتهای میانکشوری ازش استفاده کرده
#توسعه
#تلهـفقر
بازهم #سیل و#حکمرانی تا #کنکور کمتر از سه ماه مانده. بچههای مناطق سیل زده فرصت طلایی عید را از دست دادهاند شرایط فعلی آنها هم چه از منظر فیزیکی، چه روحی برای درس خواندن مناسب نیست. این رقابت برای آنها کاملا نابرابر است. در این زمان محدود دو تا راهکار سیاستی ممکن است. ۱. تاخیر در برگزاری کنکور ۲. ایجاد تبعیض مثبت (positive affirmation) تاخیر در برگزاری کنکور حاشیه زمانی از دست رفته در رقابت را جبران نمیکند. مثل اینکه یک دونده ماراتن در یک سوم پایانی متوقف و مجروح شود، هر چه قدر خط پایان را دور ببریم جبران پذیر نیست، بنابراین توصیه پذیر نیست
ما تبعیض مثبت با توجه به تعدد راههای پیاده سازی خلاقانه احتمالا شرایط رقابتی را نزدیک تر میکند. تبعیض مثبت یعنی در اختصاص موقعیتهای شغلی، اجتماعی و تحصیلی برای گروههای بازمانده یا اقلیت مانند زنان، رنگین پوستان، اقلیتهای مذهبی و قومی یا مهاجرین؛ سهمیه ویژه قایل شویم. تبعیض مثبت از منظر اخلاق اجتماعی با ایده ارتقا عدالت توضیح داده میشود. اما معمولا اثر آن بر ارتقا بهرهوری منجر به تعادلهای اجتماعی بهینه تر نیز میشود. سوالهایی که باید در این زمینه پاسخ داد ۱. معیار تبعیض چه باشد ۲. نحوهی اعمال تبعیض ۳. نقاط ضعف پیادهسازی
گروه هدف تبعیض مثبت دانشآموزان ساکن/مقیم در مناطق سیل زده هستند. بنابراین به نظر میرسد که انتخاب جغرافیایی، انتخاب معقولی برای اختصاص سهمیه باشد. این معیار ممکن اینست بر اساس کد محل سکونت دفترچههای کنکور، مدرسه پیشدانشگاهی که در آن ثبت نام کردند و ... اعمال شود. اعمال تبعیض رنج وسیعی از شیوهها را شامل میشود: از تخصیص اولیه تعدادی از صندلیها در هر دانشگاه با توسط به میانگین پذیرفتهشدگان این مناطق در سالهای گذشته در آن دانشگاه/رشته، تا اعمال ضریب مثبت بر تراز خام آنها قبل از اعلام رتبه. شخصا با روشهای مبتنی بر اختصاص صندلی موافقترم. زیرا اختلال در نمره، نظامهای انگیزشی را تحت تاثیر قرار میدهد. و اساسا به دلیل پیچیدهتر بودن یا شفافیت کمتر قابلیت اجرایی کمتر و فساد پذیری بیشتری دارد.
نهایتا هر پیشنهاد سیاستی «دارای گروه هدف» تحت تاثیر دو چالش عمده قرار دارد میزان «پوشش» (coverage) و نرخ نشت» (leakage) نرخ پوشش یعنی چند درصد از افراد دانشآموزان آسیب دیده از سیل به این طریق حمایت میشوند. و نرخ نشتی! یعنی چند درصد از افراد حمایت شده، واجد صلاحیت نبودهاند. این دو معیار مهمترین سنجههایی هستند که بر اساس آن باید معیار تبعیض را انتخاب کرد.
آخرین حرفم را بزنم و دعاتونیم کنیم. خیلی از دانشآموزان در سال کنکور دچار شوکهای منفی خارج از اراده نظیر از دست دادن بستگان، درآمد، ازدواج و مانند آن میشوند. اما فرض بر این است که وقوع شوکهای فردی پدیدهای تصادفیست. اما شوک منفی سیل سیستماتیک و تحقق یافتهاست. به همین دلیل نیازمند مداخله فعال، سریع و موثر سیاستگذار است. و این مداخله با توجه به تاثیر آن در عملکرد ماههای آینده میباید زودتر اعلام شود. دست آخر ممنون میشم اگر افراد موثر در خبرگزاریها یا هر سیاستگذار مرتبط را منشن کنید یا این پیشنهاد «خام» را به دستشان برسانید.
#تلهـفقر
بازهم #سیل و#حکمرانی تا #کنکور کمتر از سه ماه مانده. بچههای مناطق سیل زده فرصت طلایی عید را از دست دادهاند شرایط فعلی آنها هم چه از منظر فیزیکی، چه روحی برای درس خواندن مناسب نیست. این رقابت برای آنها کاملا نابرابر است. در این زمان محدود دو تا راهکار سیاستی ممکن است. ۱. تاخیر در برگزاری کنکور ۲. ایجاد تبعیض مثبت (positive affirmation) تاخیر در برگزاری کنکور حاشیه زمانی از دست رفته در رقابت را جبران نمیکند. مثل اینکه یک دونده ماراتن در یک سوم پایانی متوقف و مجروح شود، هر چه قدر خط پایان را دور ببریم جبران پذیر نیست، بنابراین توصیه پذیر نیست
ما تبعیض مثبت با توجه به تعدد راههای پیاده سازی خلاقانه احتمالا شرایط رقابتی را نزدیک تر میکند. تبعیض مثبت یعنی در اختصاص موقعیتهای شغلی، اجتماعی و تحصیلی برای گروههای بازمانده یا اقلیت مانند زنان، رنگین پوستان، اقلیتهای مذهبی و قومی یا مهاجرین؛ سهمیه ویژه قایل شویم. تبعیض مثبت از منظر اخلاق اجتماعی با ایده ارتقا عدالت توضیح داده میشود. اما معمولا اثر آن بر ارتقا بهرهوری منجر به تعادلهای اجتماعی بهینه تر نیز میشود. سوالهایی که باید در این زمینه پاسخ داد ۱. معیار تبعیض چه باشد ۲. نحوهی اعمال تبعیض ۳. نقاط ضعف پیادهسازی
گروه هدف تبعیض مثبت دانشآموزان ساکن/مقیم در مناطق سیل زده هستند. بنابراین به نظر میرسد که انتخاب جغرافیایی، انتخاب معقولی برای اختصاص سهمیه باشد. این معیار ممکن اینست بر اساس کد محل سکونت دفترچههای کنکور، مدرسه پیشدانشگاهی که در آن ثبت نام کردند و ... اعمال شود. اعمال تبعیض رنج وسیعی از شیوهها را شامل میشود: از تخصیص اولیه تعدادی از صندلیها در هر دانشگاه با توسط به میانگین پذیرفتهشدگان این مناطق در سالهای گذشته در آن دانشگاه/رشته، تا اعمال ضریب مثبت بر تراز خام آنها قبل از اعلام رتبه. شخصا با روشهای مبتنی بر اختصاص صندلی موافقترم. زیرا اختلال در نمره، نظامهای انگیزشی را تحت تاثیر قرار میدهد. و اساسا به دلیل پیچیدهتر بودن یا شفافیت کمتر قابلیت اجرایی کمتر و فساد پذیری بیشتری دارد.
نهایتا هر پیشنهاد سیاستی «دارای گروه هدف» تحت تاثیر دو چالش عمده قرار دارد میزان «پوشش» (coverage) و نرخ نشت» (leakage) نرخ پوشش یعنی چند درصد از افراد دانشآموزان آسیب دیده از سیل به این طریق حمایت میشوند. و نرخ نشتی! یعنی چند درصد از افراد حمایت شده، واجد صلاحیت نبودهاند. این دو معیار مهمترین سنجههایی هستند که بر اساس آن باید معیار تبعیض را انتخاب کرد.
آخرین حرفم را بزنم و دعاتونیم کنیم. خیلی از دانشآموزان در سال کنکور دچار شوکهای منفی خارج از اراده نظیر از دست دادن بستگان، درآمد، ازدواج و مانند آن میشوند. اما فرض بر این است که وقوع شوکهای فردی پدیدهای تصادفیست. اما شوک منفی سیل سیستماتیک و تحقق یافتهاست. به همین دلیل نیازمند مداخله فعال، سریع و موثر سیاستگذار است. و این مداخله با توجه به تاثیر آن در عملکرد ماههای آینده میباید زودتر اعلام شود. دست آخر ممنون میشم اگر افراد موثر در خبرگزاریها یا هر سیاستگذار مرتبط را منشن کنید یا این پیشنهاد «خام» را به دستشان برسانید.
روزنوشت
#توسعه #تلهـفقر بازهم #سیل و#حکمرانی تا #کنکور کمتر از سه ماه مانده. بچههای مناطق سیل زده فرصت طلایی عید را از دست دادهاند شرایط فعلی آنها هم چه از منظر فیزیکی، چه روحی برای درس خواندن مناسب نیست. این رقابت برای آنها کاملا نابرابر است. در این زمان محدود…
#ایده
پاسخ یکی از دانشجویان دکتری اقتصاد در دانشکده اقتصاد لندن (London School of Economics) به پیغام پیشنهاد اختصاص سهمیه به داوطلبین کنکور سراسری ساکن در مناطق سیل زده:
با وجود اینکه با حمایت از هموطنان سیلزده توسط دولت همدل هستم اما به دلایل زیر تبعیض مثبت در کنکور به نفع متقاضیان مناطق سیل زده را ابزار سیاستی مناسبی نمیدانم.
۱. آیا به این فکر کرده اید که آیا اصولا سازوکار جورسازیای وجود دارد که بتواند این تبعیض مثبت را در بازار کنکور ایران اعمال کند؟ کنکور در ایران دارای انواع و اقسام سهمیههای پیچیده با قوانین مختلف است که هیچ تئوریای برای اعمال آنها وجود ندارد! مثلا اینکه X درصد صندلیهای دانشگاه به خانواده شهدا اختصاص دارد مشروط بر اینکه Y درصد آخرین نفر قبولی را آورده باشند با وجود اینکه در نگاه اول ممکن است ساده به نظر برسد اما در عمل هیچ سازوکاری در دنیا برای اعمال آن توسعه پیدا نکرده است (که بعد از جور کردن دانشجو-دانشگاه عدهای از دانشجویان شاکی نشوند٬ اتفاقی که در ایران همیشه میافتند). حال این را در کنار هزار جور سهمیه استان/بوم/ناحیه/جنسیت/منطقه و زیرگروههای مختلف قرار دهید تا متوجه شوید مسئله جورسازی دانشجو-دانشگاه در ایران چقدر پیچیده است. دردناک اینجاست که سازمان سنجش اساسا به وجود مسئله جورسازی آگاه نیست که در مرحله بعد بخواهد از رهاورد و یافتههای این شاخه از علم اقتصاد استفاده کند. تصور غالب در سازمان سنجش و سیاستگذاران این است که تمام این سهمیهها به راحتی با اضافه کردن دو خط کد به پروگرم کامپیوتری فعلی انجام شدنی است؛ در حالی که هیچکداممان نمیدانیم دانشجویان در جعبه سیاه سازمان سنجش چگونه به دانشگاهها مچ میشوند. جالب است بدانیم تنها پیچیدگی تخصیص دانشجویان به دانشگاهها در ترکیه وجود زیرگروههای مختلف است اما Abdulkadiroglu Sonmez (2003) و Balinski Sonmez (1999) نشان میدهند همین پیچیدگی کوچک میتواند چقدر در طراحی سازوکار ریزهکاری وارد میکند. لذا شاید در نگاه اول تبعیض مثبت در کنکور عادلانه به نظر برسد اما باید بدانیم عملا راهی برای اعمال آن (علی الخصوص با وجود سهمیههای موجود) وجود ندارد و در صورتی که سازمان سنجش را مجبور به انجام این کار کنیم احتمالا تنها چند خط کد به جعبه سیاهشان اضافه خواهند کرد که خدا میداند چه طور کار خواهد کرد و چند نفر را بدبخت میکند.
۲. اگر بپذیریم به هر دلیلی الزام ایجاد تبعیض مثبت به نفع گروهی وجود دارد٬ باید به جای استفاده از روشهای بسیار پیچیده موجود که هرچند در ظاهر دلچسب و شاید به عدالت نزدیکتر باشد اما فاقد پشتوانه علمی و در عمل غیرقابل اعمال است٬ از روشهای سادهای که در سایر کشورها نیز به کار گرفته شده استفاده کنیم. یکی از این راهها تخصیص ثابت درصدی از صندلیها به اقلیت است (بدون اینکه قید کنیم باید Y درصد آخرین نفر قبولی آزاد را آورده باشند). با توجه به خصوصیات و ابعاد کنکور این روش چندان موجه به نظر نمیرسد٬ مضاف بر اینکه Kojima (2012) نشان داده چنین سهمیههایی حتی میتوانند در انتها به ضرر گروه اقلیت تمام شود. روش سادهی دیگر که مطمئن باشیم امکان اعمال آن وجود دارد آن است که تراز/رتبه افراد اقلیت را از همان ابتدا افزایش دهیم و بعد اجازه دهیم در یک سازوکار ساده بر اساس زودتر پر شدن کدرشته دانشجویان دانشگاه و رشته مورد علاقه خود را انتخاب کنند.
۳. سیل در مناطق مختلف به صورت ۰ و ۱ نبوده٬ بلکه یک طیف را شامل میشود. ملاک ما برای تخصیص تبعیض مثبت چگونه باید باشد؟ آیا در نظر گرفتهاید در صورتی که یک روستا مشمول این تبعیض مثبت شود و روستای کناری در فاصله چند کیلومتری مشمول نشود٬ این قانون میتواند منشا چه حجمی از تعارضات اجتماعی-سیاسی باشد؟
۴. همانطور که گفتم گمان نمیکنم هیچ کجای دنیا مانند ایران این حجم از سهمیههای عجیب و غریب و پیچیده را داشته باشد. باید با این روش مقابله کنیم نه اینکه سنتی را بنا کنیم که در آینده در صورت رخداد هر واقعهای امکان سو برداشت از آن باشد. شاید بهینه اجتماعی ایستا متمایل به ایجاد این سهمیه باشد اما باید افق طولانی مدت را دید که در صورتی که این سنت نهادینه شود آیا خیر اجتماعی آن بر آفتهایش غلبه خواهد یافت؟ فرض کنید خدای ناکرده سال دیگر زلزله ۵ ریشتری یک روستا را لرزاند٬ آیا باید به آن روستا سهمیه اختصاص داد؟ اگر زلزله ۶ ریشتر بود چه طور؟ اگر ۶.۵ بود؟ ۶.۶؟ آیا معیار عینیای وجود دارد؟
دسترسی به مقالات مرجع:
https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0022053198924693
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/000282803322157061
https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0899825612000437
پاسخ یکی از دانشجویان دکتری اقتصاد در دانشکده اقتصاد لندن (London School of Economics) به پیغام پیشنهاد اختصاص سهمیه به داوطلبین کنکور سراسری ساکن در مناطق سیل زده:
با وجود اینکه با حمایت از هموطنان سیلزده توسط دولت همدل هستم اما به دلایل زیر تبعیض مثبت در کنکور به نفع متقاضیان مناطق سیل زده را ابزار سیاستی مناسبی نمیدانم.
۱. آیا به این فکر کرده اید که آیا اصولا سازوکار جورسازیای وجود دارد که بتواند این تبعیض مثبت را در بازار کنکور ایران اعمال کند؟ کنکور در ایران دارای انواع و اقسام سهمیههای پیچیده با قوانین مختلف است که هیچ تئوریای برای اعمال آنها وجود ندارد! مثلا اینکه X درصد صندلیهای دانشگاه به خانواده شهدا اختصاص دارد مشروط بر اینکه Y درصد آخرین نفر قبولی را آورده باشند با وجود اینکه در نگاه اول ممکن است ساده به نظر برسد اما در عمل هیچ سازوکاری در دنیا برای اعمال آن توسعه پیدا نکرده است (که بعد از جور کردن دانشجو-دانشگاه عدهای از دانشجویان شاکی نشوند٬ اتفاقی که در ایران همیشه میافتند). حال این را در کنار هزار جور سهمیه استان/بوم/ناحیه/جنسیت/منطقه و زیرگروههای مختلف قرار دهید تا متوجه شوید مسئله جورسازی دانشجو-دانشگاه در ایران چقدر پیچیده است. دردناک اینجاست که سازمان سنجش اساسا به وجود مسئله جورسازی آگاه نیست که در مرحله بعد بخواهد از رهاورد و یافتههای این شاخه از علم اقتصاد استفاده کند. تصور غالب در سازمان سنجش و سیاستگذاران این است که تمام این سهمیهها به راحتی با اضافه کردن دو خط کد به پروگرم کامپیوتری فعلی انجام شدنی است؛ در حالی که هیچکداممان نمیدانیم دانشجویان در جعبه سیاه سازمان سنجش چگونه به دانشگاهها مچ میشوند. جالب است بدانیم تنها پیچیدگی تخصیص دانشجویان به دانشگاهها در ترکیه وجود زیرگروههای مختلف است اما Abdulkadiroglu Sonmez (2003) و Balinski Sonmez (1999) نشان میدهند همین پیچیدگی کوچک میتواند چقدر در طراحی سازوکار ریزهکاری وارد میکند. لذا شاید در نگاه اول تبعیض مثبت در کنکور عادلانه به نظر برسد اما باید بدانیم عملا راهی برای اعمال آن (علی الخصوص با وجود سهمیههای موجود) وجود ندارد و در صورتی که سازمان سنجش را مجبور به انجام این کار کنیم احتمالا تنها چند خط کد به جعبه سیاهشان اضافه خواهند کرد که خدا میداند چه طور کار خواهد کرد و چند نفر را بدبخت میکند.
۲. اگر بپذیریم به هر دلیلی الزام ایجاد تبعیض مثبت به نفع گروهی وجود دارد٬ باید به جای استفاده از روشهای بسیار پیچیده موجود که هرچند در ظاهر دلچسب و شاید به عدالت نزدیکتر باشد اما فاقد پشتوانه علمی و در عمل غیرقابل اعمال است٬ از روشهای سادهای که در سایر کشورها نیز به کار گرفته شده استفاده کنیم. یکی از این راهها تخصیص ثابت درصدی از صندلیها به اقلیت است (بدون اینکه قید کنیم باید Y درصد آخرین نفر قبولی آزاد را آورده باشند). با توجه به خصوصیات و ابعاد کنکور این روش چندان موجه به نظر نمیرسد٬ مضاف بر اینکه Kojima (2012) نشان داده چنین سهمیههایی حتی میتوانند در انتها به ضرر گروه اقلیت تمام شود. روش سادهی دیگر که مطمئن باشیم امکان اعمال آن وجود دارد آن است که تراز/رتبه افراد اقلیت را از همان ابتدا افزایش دهیم و بعد اجازه دهیم در یک سازوکار ساده بر اساس زودتر پر شدن کدرشته دانشجویان دانشگاه و رشته مورد علاقه خود را انتخاب کنند.
۳. سیل در مناطق مختلف به صورت ۰ و ۱ نبوده٬ بلکه یک طیف را شامل میشود. ملاک ما برای تخصیص تبعیض مثبت چگونه باید باشد؟ آیا در نظر گرفتهاید در صورتی که یک روستا مشمول این تبعیض مثبت شود و روستای کناری در فاصله چند کیلومتری مشمول نشود٬ این قانون میتواند منشا چه حجمی از تعارضات اجتماعی-سیاسی باشد؟
۴. همانطور که گفتم گمان نمیکنم هیچ کجای دنیا مانند ایران این حجم از سهمیههای عجیب و غریب و پیچیده را داشته باشد. باید با این روش مقابله کنیم نه اینکه سنتی را بنا کنیم که در آینده در صورت رخداد هر واقعهای امکان سو برداشت از آن باشد. شاید بهینه اجتماعی ایستا متمایل به ایجاد این سهمیه باشد اما باید افق طولانی مدت را دید که در صورتی که این سنت نهادینه شود آیا خیر اجتماعی آن بر آفتهایش غلبه خواهد یافت؟ فرض کنید خدای ناکرده سال دیگر زلزله ۵ ریشتری یک روستا را لرزاند٬ آیا باید به آن روستا سهمیه اختصاص داد؟ اگر زلزله ۶ ریشتر بود چه طور؟ اگر ۶.۵ بود؟ ۶.۶؟ آیا معیار عینیای وجود دارد؟
دسترسی به مقالات مرجع:
https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0022053198924693
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/000282803322157061
https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0899825612000437
www.aeaweb.org
School Choice: A Mechanism Design Approach
(June 2003) - A central issue in school choice is the design of a student assignment mechanism. Education literature provides guidance for the design of such mechanisms but does not offer specific mechanisms. The flaws in the existing school choice plans…
روزنوشت
#ایده پاسخ یکی از دانشجویان دکتری اقتصاد در دانشکده اقتصاد لندن (London School of Economics) به پیغام پیشنهاد اختصاص سهمیه به داوطلبین کنکور سراسری ساکن در مناطق سیل زده: با وجود اینکه با حمایت از هموطنان سیلزده توسط دولت همدل هستم اما به دلایل زیر تبعیض…
#ایده
ایده اولیه بر مفید بودن تبعیض مثبت بود در این شرایط که «شوک سیستماتیک» در ابعاد بزرگ و قابل شناسایی واقع شده است، تاکید شده است نه شکل اجرای آن.
مساله دوم اینکه اساسا ایجاد تبعیض مثبت ( مانند هر سیاست دیگری) به نحوه اجرا وابسته است و حتما آثار دور دومی یا کمتر مطلوب دارد.
نکتهای که به درسی در ایده مخاطب عزیزمون مطرح شده بود مساله درک پیچیدگی، آثار دور دومی، وجودافق زمانی سیاست، استفاده از شیوهی پیادهسازی ساده با ایجاد کمترین اختلال، در طراحی سیاستی ست.
ایده اولیه بر مفید بودن تبعیض مثبت بود در این شرایط که «شوک سیستماتیک» در ابعاد بزرگ و قابل شناسایی واقع شده است، تاکید شده است نه شکل اجرای آن.
مساله دوم اینکه اساسا ایجاد تبعیض مثبت ( مانند هر سیاست دیگری) به نحوه اجرا وابسته است و حتما آثار دور دومی یا کمتر مطلوب دارد.
نکتهای که به درسی در ایده مخاطب عزیزمون مطرح شده بود مساله درک پیچیدگی، آثار دور دومی، وجودافق زمانی سیاست، استفاده از شیوهی پیادهسازی ساده با ایجاد کمترین اختلال، در طراحی سیاستی ست.
#آموزنده
#macro2
یکی از جذابیت های تحصیل در دانشکده، کار کردن بر تمرین هایی است که هنرمندانه طراحی شده اند.
برای مثال، در تمرین هفتگی درس اقتصاد کلان ۲ که برای مرور مطلب سیاست های مالی (fiscal policy) طراحی شده، مدرس درس به جای آن که به سادگی از دانشجو بخواهد که فلان فرمول را استفاده کند یا نقطه حداکثر فلان تابع را بیابد (آن چه که بسیار در تجربه های قبلی در ایران متداول بود)، یک سناریو برای مساله نوشته و سپس از دانشجو می خواهد که به عنوان بازیگر این سناریو، "فلان فرمول را استفاده کند یا نقطه حداکثر فلان تابع را بیابد."
به بیان دیگر، در نهایت دانشجو به هنگام پاسخ به جواب سوال، مطلبی یکسان می نویسد ولی در حالت اول (تجربه در ایران)، متوجه نمی شود که چرا از وی آن سوالات پرسیده شده ولی در حالت دوم (پرسش همراه با سناریو)، متوجه می شود که کاربرد آن چه که انجام می دهد، چیست.
در ادامه، بخش ابتدایی یک سناریوی تمرین درس اقتصاد کلان ۲ ارسال می شود.
You are working in the staff of the Council of Economic Advisors and have been asked that the CEA to write a memo on the effects of the 2017 U.S. tax reform. For simplicity, only consider the fiscal stimulus side (simply lower taxes) of the 2017 tax reform (i.e. ignore equity, complexity and efficiency effects of taxation). In particular, you are intrigued by the critics of fiscal policy who say that fiscal stimulus will have very little effect in stimulating the economy, as you read for instance in a paper by University of Chicago macroeconomist John Cochrane. Cochrane wrote, in his paper ”Fiscal Stimulus, Fiscal Inflation, or Fiscal Fallacies?”, that pro-stimulus arguments assume that ”people must ignore the fact that the government will raise future taxes to pay back the debt. If you know your taxes will go up in the future, the right thing to do with a stimulus check is to buy government bonds so you can pay those higher taxes. Now the net effect of fiscal stimulus is exactly zero (...). The classic arguments for fiscal stimulus presume that the government can systematically fool people.” You should lay out the main arguments behind that criticism, and some possible counterarguments. Your assigned task is to consider the effect of the tax-cut component of the plan (i.e. the effect of a cut in taxes while assuming spending has stayed constant).
* علاقه مندان به مطالعه درمورد نقد John Cochrane به سیاست گذاری های مالی، می توانند به این آدرس مراجعه کنند:
https://faculty.chicagobooth.edu/john.cochrane/research/papers/fiscal2.htm
#macro2
یکی از جذابیت های تحصیل در دانشکده، کار کردن بر تمرین هایی است که هنرمندانه طراحی شده اند.
برای مثال، در تمرین هفتگی درس اقتصاد کلان ۲ که برای مرور مطلب سیاست های مالی (fiscal policy) طراحی شده، مدرس درس به جای آن که به سادگی از دانشجو بخواهد که فلان فرمول را استفاده کند یا نقطه حداکثر فلان تابع را بیابد (آن چه که بسیار در تجربه های قبلی در ایران متداول بود)، یک سناریو برای مساله نوشته و سپس از دانشجو می خواهد که به عنوان بازیگر این سناریو، "فلان فرمول را استفاده کند یا نقطه حداکثر فلان تابع را بیابد."
به بیان دیگر، در نهایت دانشجو به هنگام پاسخ به جواب سوال، مطلبی یکسان می نویسد ولی در حالت اول (تجربه در ایران)، متوجه نمی شود که چرا از وی آن سوالات پرسیده شده ولی در حالت دوم (پرسش همراه با سناریو)، متوجه می شود که کاربرد آن چه که انجام می دهد، چیست.
در ادامه، بخش ابتدایی یک سناریوی تمرین درس اقتصاد کلان ۲ ارسال می شود.
You are working in the staff of the Council of Economic Advisors and have been asked that the CEA to write a memo on the effects of the 2017 U.S. tax reform. For simplicity, only consider the fiscal stimulus side (simply lower taxes) of the 2017 tax reform (i.e. ignore equity, complexity and efficiency effects of taxation). In particular, you are intrigued by the critics of fiscal policy who say that fiscal stimulus will have very little effect in stimulating the economy, as you read for instance in a paper by University of Chicago macroeconomist John Cochrane. Cochrane wrote, in his paper ”Fiscal Stimulus, Fiscal Inflation, or Fiscal Fallacies?”, that pro-stimulus arguments assume that ”people must ignore the fact that the government will raise future taxes to pay back the debt. If you know your taxes will go up in the future, the right thing to do with a stimulus check is to buy government bonds so you can pay those higher taxes. Now the net effect of fiscal stimulus is exactly zero (...). The classic arguments for fiscal stimulus presume that the government can systematically fool people.” You should lay out the main arguments behind that criticism, and some possible counterarguments. Your assigned task is to consider the effect of the tax-cut component of the plan (i.e. the effect of a cut in taxes while assuming spending has stayed constant).
* علاقه مندان به مطالعه درمورد نقد John Cochrane به سیاست گذاری های مالی، می توانند به این آدرس مراجعه کنند:
https://faculty.chicagobooth.edu/john.cochrane/research/papers/fiscal2.htm
روزنوشت
#ایده ایده اولیه بر مفید بودن تبعیض مثبت بود در این شرایط که «شوک سیستماتیک» در ابعاد بزرگ و قابل شناسایی واقع شده است، تاکید شده است نه شکل اجرای آن. مساله دوم اینکه اساسا ایجاد تبعیض مثبت ( مانند هر سیاست دیگری) به نحوه اجرا وابسته است و حتما آثار دور…
#ناصرـخسروـوار
#توسعه
#ایده
تبعیض مثبت یعنی بخشی از موقعیتها سیاسی، تحصیلی و شغلی برای گروههای خاص (هدف) کنار گذاشته میشه یا به صورت یک امتیاز مثبت در فرآیند تقاضا و پذیرش در نظر گرفته میشه. هدف از اعمال تبعیض معمولا افزایش بهرهوری یا افزایش عدالت در «فرصت»هاست گروههای هدف سیاستهای تبعیضی ممکنه شامل «اقلیتهای» نژادی، قومی یا درآمدی باشه یا افرادی که به دلایلی مانند جنسیت (زنان) یا نژاد (سیاهپوستان در آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید) درآمد (مالاها در مالزی) از دستیابی به موقعیتهای برابر محروم بودند. ویژگی مشترک این گروهها این هست که اولا به صورت سیستماتیک و ثانیا خارج از اراده خودشون در این موقعیت قرار گرفته اند. یعنی به عنوان مثال یا برای رنگ، نژاد، جنسیت انتخاب نداشتند یا محروم شدنشون تحت تاثیر نتیجه عملکرد خودشون نبود
مساله مهم سیستماتیک بودن اثر منفی هست یعنی به صورت متوسط احتمال محرومیتهای برای این گروه مخالف صفر هست.مثالهای اعمال تبعیض مثبت قانون کار برابر در آفریقا جنوبی دهه ۱۹۹۰ بلافاصله بعد از انحلال نظام آپارتاید. رزرو کردن حداقل ۳/۱ کرسیهای ریاست شورایهای روستایی در هند برای زنان (۱۹۹۳) اختصاص سهمیه ورودی تحصیلات عالی به دانشآموزان مناطق با تحصیلات پایینتر در سریلانکا (۱۹۸۱) یا کمپین سیاستی ASA در نروژ که الزام میکنه حداقل ۴۰ درصد موقعیتها (تعریف وسیع داره) توسط زنان/ مردان پر بشه.
با اینکه محرک اولیه سیاستهای تبعیض مثبت، بهبود عدالت از مسیر برابرسازی فرصتها بوده، اما در بسیاری از موارد نشون داده شده که بهبود شاخصهایی که تنوع را نشون میدن از قبیل برابرتر شدن شاخصهای برابر جنسیتی یا نژادی با افزایش بهرهوری همراهه . مثال سیاست رزور کردن کرسیهای شورا برای زنان در هند، به دلیل طراحی مناسب ارزیابی سیاستی، یکی از مثالهایی هست که ابعاد مثبت و منفی متعدد را بررسی میکنه که خوندن سری مقالات مرتبط باهاش خالی از لطف نیست، من جمله: yon.ir/tBT7P
شکل پیاده سازی تیعیض مثبت میتونه به صورت در نظر گرفتن سقفها وکفهای مقداری در موقعیتهای شغلی باشه، یا به صورت اعمال الویت در امتیازدهی (مثلا در پذیرش دانشگاه معدل افرادی که در نواحی فقیر زندگی میکنند با ضریب بالاتر در نظر گرفته میشه)
ملاحظه خیلی جدی در این دسته سیاستها، یا هر دسته سیاست اجتماعی اقتصادی دیگری که گروه هدف خاص دارند، دو خطای هزینهای هست. خطای اول: افرادی که هدف سیاست هستند به خوبی پوشش داده نشن و خطای دوم افرادی که هدف سیاست نیستند پوشش داده بشن طبیعتا با افزایش جمعیت برخوردار از سیاست خطای اول بالا میره و با کاهشش خطای دوم. بسته به موضوع ممکنه وزن و اهمیت ارتکاب خطا فرق کنه. مثلا اگر هدفمون دادن یارانه به فقرای سالمنده پایین بودن خطای اول برامون اهمیت داشته باشه ولو به قیمت اینکه افراد غیر فقیر زیادی یارانه را دریافت کنند. اما اگر محدودیت مالی جدی مقابل دولت باشه خطای دوم مهم باشه، که منابع اشتباهی مصرف نشه. هر دو نوع خطا با بهبود معیارها انتخاب کاهش پیدا میکنه اما معمولا از بین نمیره.
انتقادها و هجمهها علیه تبعیض مثبت دو دسته عمده دارند، از سمت ذینفعانی که به صورت بالقوه بهرهمندیشون محدود میشه (مثل مقامت شدید کاندیدهای مرد در هند) یا افرادی که بیان میکنند این سیاستها ناقض شایسته سالاریه یا افرادی که نگران از ابزار شدن سیاست علیه گروه هدف هستند.
تو مثال سیل به صورت خاص بیشتر انتقادهایی که میشه به چینش سیاستی هست، با توجه به تعدد سهیهها، سهمیه به چه شکلی تخصیص پیدا کنه؟ آیا با معیار جغرافیا کسی که به صورت غیر مستقیم تحت تاثیر بوده شناسایی میشه؟ و مانند اون سوالهای نحوه پیاده هستند. اگر کسی علاقهمنده میتونه با کلیدواژههای affirmation act، positive descirimination، یا حتا employment equity مطالب مرتب را پیدا کند.
#توسعه
#ایده
تبعیض مثبت یعنی بخشی از موقعیتها سیاسی، تحصیلی و شغلی برای گروههای خاص (هدف) کنار گذاشته میشه یا به صورت یک امتیاز مثبت در فرآیند تقاضا و پذیرش در نظر گرفته میشه. هدف از اعمال تبعیض معمولا افزایش بهرهوری یا افزایش عدالت در «فرصت»هاست گروههای هدف سیاستهای تبعیضی ممکنه شامل «اقلیتهای» نژادی، قومی یا درآمدی باشه یا افرادی که به دلایلی مانند جنسیت (زنان) یا نژاد (سیاهپوستان در آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید) درآمد (مالاها در مالزی) از دستیابی به موقعیتهای برابر محروم بودند. ویژگی مشترک این گروهها این هست که اولا به صورت سیستماتیک و ثانیا خارج از اراده خودشون در این موقعیت قرار گرفته اند. یعنی به عنوان مثال یا برای رنگ، نژاد، جنسیت انتخاب نداشتند یا محروم شدنشون تحت تاثیر نتیجه عملکرد خودشون نبود
مساله مهم سیستماتیک بودن اثر منفی هست یعنی به صورت متوسط احتمال محرومیتهای برای این گروه مخالف صفر هست.مثالهای اعمال تبعیض مثبت قانون کار برابر در آفریقا جنوبی دهه ۱۹۹۰ بلافاصله بعد از انحلال نظام آپارتاید. رزرو کردن حداقل ۳/۱ کرسیهای ریاست شورایهای روستایی در هند برای زنان (۱۹۹۳) اختصاص سهمیه ورودی تحصیلات عالی به دانشآموزان مناطق با تحصیلات پایینتر در سریلانکا (۱۹۸۱) یا کمپین سیاستی ASA در نروژ که الزام میکنه حداقل ۴۰ درصد موقعیتها (تعریف وسیع داره) توسط زنان/ مردان پر بشه.
با اینکه محرک اولیه سیاستهای تبعیض مثبت، بهبود عدالت از مسیر برابرسازی فرصتها بوده، اما در بسیاری از موارد نشون داده شده که بهبود شاخصهایی که تنوع را نشون میدن از قبیل برابرتر شدن شاخصهای برابر جنسیتی یا نژادی با افزایش بهرهوری همراهه . مثال سیاست رزور کردن کرسیهای شورا برای زنان در هند، به دلیل طراحی مناسب ارزیابی سیاستی، یکی از مثالهایی هست که ابعاد مثبت و منفی متعدد را بررسی میکنه که خوندن سری مقالات مرتبط باهاش خالی از لطف نیست، من جمله: yon.ir/tBT7P
شکل پیاده سازی تیعیض مثبت میتونه به صورت در نظر گرفتن سقفها وکفهای مقداری در موقعیتهای شغلی باشه، یا به صورت اعمال الویت در امتیازدهی (مثلا در پذیرش دانشگاه معدل افرادی که در نواحی فقیر زندگی میکنند با ضریب بالاتر در نظر گرفته میشه)
ملاحظه خیلی جدی در این دسته سیاستها، یا هر دسته سیاست اجتماعی اقتصادی دیگری که گروه هدف خاص دارند، دو خطای هزینهای هست. خطای اول: افرادی که هدف سیاست هستند به خوبی پوشش داده نشن و خطای دوم افرادی که هدف سیاست نیستند پوشش داده بشن طبیعتا با افزایش جمعیت برخوردار از سیاست خطای اول بالا میره و با کاهشش خطای دوم. بسته به موضوع ممکنه وزن و اهمیت ارتکاب خطا فرق کنه. مثلا اگر هدفمون دادن یارانه به فقرای سالمنده پایین بودن خطای اول برامون اهمیت داشته باشه ولو به قیمت اینکه افراد غیر فقیر زیادی یارانه را دریافت کنند. اما اگر محدودیت مالی جدی مقابل دولت باشه خطای دوم مهم باشه، که منابع اشتباهی مصرف نشه. هر دو نوع خطا با بهبود معیارها انتخاب کاهش پیدا میکنه اما معمولا از بین نمیره.
انتقادها و هجمهها علیه تبعیض مثبت دو دسته عمده دارند، از سمت ذینفعانی که به صورت بالقوه بهرهمندیشون محدود میشه (مثل مقامت شدید کاندیدهای مرد در هند) یا افرادی که بیان میکنند این سیاستها ناقض شایسته سالاریه یا افرادی که نگران از ابزار شدن سیاست علیه گروه هدف هستند.
تو مثال سیل به صورت خاص بیشتر انتقادهایی که میشه به چینش سیاستی هست، با توجه به تعدد سهیهها، سهمیه به چه شکلی تخصیص پیدا کنه؟ آیا با معیار جغرافیا کسی که به صورت غیر مستقیم تحت تاثیر بوده شناسایی میشه؟ و مانند اون سوالهای نحوه پیاده هستند. اگر کسی علاقهمنده میتونه با کلیدواژههای affirmation act، positive descirimination، یا حتا employment equity مطالب مرتب را پیدا کند.
#case
پروژه پایانی درس مطالعات موردی در توسعه بین الملل که دو ترم تحصیلی به طول انجامید:
در این پروژه، گره های درسی دانشجویان که متشکل از ۵-۶ نفر است، به ۳ دسته تقسیم شدند و هر یک مسوولیت بررسی یک پروژه توسعه از تجربه همکاری دولت و بخش خصوصی، تحلیل آن و سپس ارایه در کلاس را عهده دار شدند.
وظایف هر گروه:
- انتخاب یک مخاطب برای ارایه تحلیل ها (اعم از مسوولین دولتی یا سازمان های غیردولتی)
- تهیه یک فایل پاورپوینت جهت ارایه به مدت ۱۰ دقیقه در کلاس و نگارش یک یادداشت سیاستی ۳ صفحه ای است.
- پاسخ به سوالات زیر در تحلیل سیاستی خود:
۱- مساله چیست؟
۲- چگونه می توان مساله را به روش های فنی که پیشتر آموخته ایم، تحلیل کرد (شامل نظریه بازی، نظریه قراردادها)
۳- آیا قرارداد اولیه بین دولت و بخش خصوصی، به خوبی طراحی شده بود؟
۴- نقش بستر نهادی و سیاستی آن کشور در شکل دهی به ماهیت ارتباط بین دولت و بخش خصوصی چه بود؟
۵- آیا هر یک از طرفین، در مورد بندهای قرارداد خود دوباره مذاکره کردند (چانه زدند)؟
۶- راهکار شما برای خروج از بحران موجود چیست؟
مطالعات موردی:
توسعه زیرساخت شبکه برق رسانی در کشور آلبانی:
https://case.hks.harvard.edu/the-privatization-of-ossh/
ساخت بیمارستان در کشور لسوتو:
https://case.hks.harvard.edu/lesotho-hospital-and-filter-clinics-a-public-private-partnership/
ساخت بزرگراه در کشور اندونزی:
https://www.coursehero.com/file/p41t4vf/Case-Completing-the-Trans-Java-Highway-World-Bank-Institute-Case-draft-The/
پروژه پایانی درس مطالعات موردی در توسعه بین الملل که دو ترم تحصیلی به طول انجامید:
در این پروژه، گره های درسی دانشجویان که متشکل از ۵-۶ نفر است، به ۳ دسته تقسیم شدند و هر یک مسوولیت بررسی یک پروژه توسعه از تجربه همکاری دولت و بخش خصوصی، تحلیل آن و سپس ارایه در کلاس را عهده دار شدند.
وظایف هر گروه:
- انتخاب یک مخاطب برای ارایه تحلیل ها (اعم از مسوولین دولتی یا سازمان های غیردولتی)
- تهیه یک فایل پاورپوینت جهت ارایه به مدت ۱۰ دقیقه در کلاس و نگارش یک یادداشت سیاستی ۳ صفحه ای است.
- پاسخ به سوالات زیر در تحلیل سیاستی خود:
۱- مساله چیست؟
۲- چگونه می توان مساله را به روش های فنی که پیشتر آموخته ایم، تحلیل کرد (شامل نظریه بازی، نظریه قراردادها)
۳- آیا قرارداد اولیه بین دولت و بخش خصوصی، به خوبی طراحی شده بود؟
۴- نقش بستر نهادی و سیاستی آن کشور در شکل دهی به ماهیت ارتباط بین دولت و بخش خصوصی چه بود؟
۵- آیا هر یک از طرفین، در مورد بندهای قرارداد خود دوباره مذاکره کردند (چانه زدند)؟
۶- راهکار شما برای خروج از بحران موجود چیست؟
مطالعات موردی:
توسعه زیرساخت شبکه برق رسانی در کشور آلبانی:
https://case.hks.harvard.edu/the-privatization-of-ossh/
ساخت بیمارستان در کشور لسوتو:
https://case.hks.harvard.edu/lesotho-hospital-and-filter-clinics-a-public-private-partnership/
ساخت بزرگراه در کشور اندونزی:
https://www.coursehero.com/file/p41t4vf/Case-Completing-the-Trans-Java-Highway-World-Bank-Institute-Case-draft-The/
HKS Case Program
The Privatization of OSSH
Harvard Kennedy School Case Program is the world's largest producer and repository of case studies designed to train public leaders.
#ناصرـخسروـوار
#توسعه
دو تا کشور دچار خطای توسعه جدی هستند: #آرژانتین و #ژاپن، ژاپن هنوز باور نکرده توسعه یافته است و آرژانتین هنوز باور نکرده در حال توسعه است. خبر بد این که «توسعه یک هدف نیست» که بریم بهش برسیم و بعد از اون سالهای سال با خوبی و خوشی زندگی کنیم.
توسعه یک مسیر مشقت بار از تبدیل مشکلات به مسائل تعریف شده، هدفگذاری، عمل و ارزیابی هست که باید به صورت یک عادت جمعی دربیاد. اگر فکر کنیم یک جایی ته مسیر وجود داره (مثل شهری آخر جاده رنگین کمان) یا میشیم ژاپن که کمتر از آنچه باید مصرف میکنیم و این خودش میشه قیدمون.
یا میشیم آرژانتین با بحرانهای ۲۰۰۱ و ۲۰۱۸، که بحران ۲۰۱۸ اش ناشی از ۱۵ سال ناترازیهای بودجه (بحران بودجه و بدهی) بحران بازارهای مالی و در نتیجه کشیده شدن ماشه جهش قیمت ارزی هست که به زور سرکوب شده بود.
هر دو شکل عدم واقعنگری نوعی از یاس میآره. یاس ناشی از نرسیدن به آرمان شهری که قراره بود برسیم بهش، برای بعضی این آرمانشهر شبیه کشورهای اسکاندیناوی شدنه برای برخی این آرمان شهر جایی ست که همه جامعه همهی امیال پستشون را تربیت کردند و گرگ و بره از یک آخور آب میخورند.
فقط قصهها هستن که «آخرشون یک چیزی میشه». اما خبر خوب اینه که آرژانتین هنوز یک کشوره! با ساکنینی از ادیان مختلف، با گذروندن بحرانی (۲۰۰۱)به شدت بحران فعلی ونزوئلا (۲۰۱۷-۱۹) با گذروندن جنگ جزایر فالکند تو دهه ۱۹۸۰ با همهی اشتباهها و ناامیدیها و مردمی شبیه خودمون.
یادداشت اکونومیست مال حدود دو ماه پیشه و نشون میده این سو برداشت در مورد توسعه یافتگی چه آسیبی همزمان به ثبات دو سر طیف یعنی آرژانتین و ژاپن رسونده
http://yon.ir/5kHdO
#توسعه
دو تا کشور دچار خطای توسعه جدی هستند: #آرژانتین و #ژاپن، ژاپن هنوز باور نکرده توسعه یافته است و آرژانتین هنوز باور نکرده در حال توسعه است. خبر بد این که «توسعه یک هدف نیست» که بریم بهش برسیم و بعد از اون سالهای سال با خوبی و خوشی زندگی کنیم.
توسعه یک مسیر مشقت بار از تبدیل مشکلات به مسائل تعریف شده، هدفگذاری، عمل و ارزیابی هست که باید به صورت یک عادت جمعی دربیاد. اگر فکر کنیم یک جایی ته مسیر وجود داره (مثل شهری آخر جاده رنگین کمان) یا میشیم ژاپن که کمتر از آنچه باید مصرف میکنیم و این خودش میشه قیدمون.
یا میشیم آرژانتین با بحرانهای ۲۰۰۱ و ۲۰۱۸، که بحران ۲۰۱۸ اش ناشی از ۱۵ سال ناترازیهای بودجه (بحران بودجه و بدهی) بحران بازارهای مالی و در نتیجه کشیده شدن ماشه جهش قیمت ارزی هست که به زور سرکوب شده بود.
هر دو شکل عدم واقعنگری نوعی از یاس میآره. یاس ناشی از نرسیدن به آرمان شهری که قراره بود برسیم بهش، برای بعضی این آرمانشهر شبیه کشورهای اسکاندیناوی شدنه برای برخی این آرمان شهر جایی ست که همه جامعه همهی امیال پستشون را تربیت کردند و گرگ و بره از یک آخور آب میخورند.
فقط قصهها هستن که «آخرشون یک چیزی میشه». اما خبر خوب اینه که آرژانتین هنوز یک کشوره! با ساکنینی از ادیان مختلف، با گذروندن بحرانی (۲۰۰۱)به شدت بحران فعلی ونزوئلا (۲۰۱۷-۱۹) با گذروندن جنگ جزایر فالکند تو دهه ۱۹۸۰ با همهی اشتباهها و ناامیدیها و مردمی شبیه خودمون.
یادداشت اکونومیست مال حدود دو ماه پیشه و نشون میده این سو برداشت در مورد توسعه یافتگی چه آسیبی همزمان به ثبات دو سر طیف یعنی آرژانتین و ژاپن رسونده
http://yon.ir/5kHdO
روزنوشت
Walton,_Michael_Reforming_Social.pdf
#ایده
علاقه مندان به یادگیری درمورد ارزیابی بدهی های دولتی، می توانند در دوره های مجازی رایگان صندوق جهانی پول در سایت edx شرکت کنند:
دوره تحلیل بدهی های پایدار:
https://www.edx.org/course/debt-sustainability-analysis-imfx-dsax-4
دیگر دورهها:
https://www.edx.org/course?availability=current&language=English&subject=Economics%20%26%20Finance
علاقه مندان به یادگیری درمورد ارزیابی بدهی های دولتی، می توانند در دوره های مجازی رایگان صندوق جهانی پول در سایت edx شرکت کنند:
دوره تحلیل بدهی های پایدار:
https://www.edx.org/course/debt-sustainability-analysis-imfx-dsax-4
دیگر دورهها:
https://www.edx.org/course?availability=current&language=English&subject=Economics%20%26%20Finance
edX
Debt Sustainability Analysis
What are the tools to assess debt sustainability? How can countries effectively manage their sovereign debt? To answer these questions, this course combines theory with hands-on exercises.
روزنوشت
#ایده علاقه مندان به یادگیری درمورد ارزیابی بدهی های دولتی، می توانند در دوره های مجازی رایگان صندوق جهانی پول در سایت edx شرکت کنند: دوره تحلیل بدهی های پایدار: https://www.edx.org/course/debt-sustainability-analysis-imfx-dsax-4 دیگر دورهها: htt…
#case
#macro
در همین رابطه، گزارش صندوق جهانی پول در سال ۲۰۱۷ درمورد اقتصاد ایران که شامل بخشی درمورد صندوق های بازنشستگی است، خواندنی است.
لینک دسترسی به فایل:
https://www.imf.org/en/Publications/CR/Issues/2018/03/29/Islamic-Republic-of-Iran-2018-Article-IV-Consultation-Press-Release-Staff-Report-and-45767
#macro
در همین رابطه، گزارش صندوق جهانی پول در سال ۲۰۱۷ درمورد اقتصاد ایران که شامل بخشی درمورد صندوق های بازنشستگی است، خواندنی است.
لینک دسترسی به فایل:
https://www.imf.org/en/Publications/CR/Issues/2018/03/29/Islamic-Republic-of-Iran-2018-Article-IV-Consultation-Press-Release-Staff-Report-and-45767
IMF
Islamic Republic of Iran: 2018 Article IV Consultation - Press Release; Staff Report; and Statement by the Executive Director for…
This 2018 Article IV Consultation highlights that the real GDP growth of Iran is expected to reach 4.3 percent in 2017/18. In the first half of 2017/18, recovery broadened to the non-oil sector, aided by supportive fiscal and monetary policies and a recovery…
#stat2
مرور هفته یازدهم
جلسه بیست و یکم:
چهار جلسه درسی در هفته های یازدهم و دوازدهم کلاس، به روش ها سری زمانی (time series) اختصاص داشت. در قالب این جلسه،
- داده های سری زمانی معرفی شده و تفاوت آن با دیگر انواع داده (داده های تابلویی و مقطعی) بیان شد.
- کاربردهای سری های زمانی مرور شد: پیش بینی آینده براساس اطلاعات گذشته و مطالعه روند تغییر اثر متقابل متغیرها در طول زمان
- اصطلاحات متداول در روش های سری زمانی معرفی شدند: تاخیر (Lag)، کسر اول (first difference) و روش تخمین درصد تغییر در خروجی ها براساس داده ها
- مفهوم خودهمبستگی (autocorrelation) مثبت و منفی معرفی شده و وجود آن در داده تورم آمریکا بررسی شد.
- مدلسازی خودهمبستگی به کمک رگرسیون بر خروجی ها در دوره های زمانی قبل (autoregression)
- شرط پایا بودن (stationarity) سری زمانی برای پیشبینی آینده به کمک گذشته معرفی شده و وجود این ویژگی در داده تورم آمریکا بررسی شد.
- روشهای مطالعه داده های غیرپایا معرفی شد: مدلسازی به کمک جملات تاخیری مراتب بالاتر، حذف روند زمانی (detrend)، حذف اثر تغییرات فصلی (seasonality)، تبدیل به اختلاف بین خروجی در دو زمان متوالی (delta y)
- دو روش نموداری خودهمبستگی (autocprrelation plot) و خودهمبستگی جزیی (partial autocorrelation plot) در نرم افزار استتا معرفی شد.
- دو روش برای تعیین تعداد جملات بهینه تاخیر در مدلسازی معرفی شد: به کمک آماره F و به کمک شاخص AIC
مرجع مباحث این جلسه: بخش های ۱۴-۱ تا ۱۴-۲ کتاب آشنایی با اقتصادسنجی Stock and Watson:
https://www.pearson.com/us/higher-education/product/Stock-Introduction-to-Econometrics-3rd-Edition/9780138009007.html
جلسه بیست و دوم
این جلسه با معرفی دو پدیده وجود روند زمانی (trend) و شکست ساختاری (break) که منجر به ناپایا بودن دادهها میشوند، آغاز شد. باقی کلاس به موضوع روند زمانی در داده ها اختصاص داشت. در قالب این جلسه،
- دو دسته روندهای دارای الگو (deterministic trend) و بدون الگو (stochastic trend) معرفی شدند. این معرفی، با بررسی داده نرخ تبدیل یورو به دلار انجام شد.
- پایا بودن دو تابع مسیر تصادفی (random walk ) و مسیر تصادفی با مکان اولیه غیرصفر (random walk with drift) بررسی شد.
- آزمون دیکی فولر (dicky fuller test) برای بررسی پایا بودن داده معرفی شده و نحوه اجرای آن با نرم افزار استتا آموزش داده شد.
مرجع مباحث این جلسه: بخش های ۱۴-۳ تا ۱۴-۵ کتاب آشنایی با اقتصادسنجی Stock and Watson:
https://www.pearson.com/us/higher-education/product/Stock-Introduction-to-Econometrics-3rd-Edition/9780138009007.html
* مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
مرور هفته یازدهم
جلسه بیست و یکم:
چهار جلسه درسی در هفته های یازدهم و دوازدهم کلاس، به روش ها سری زمانی (time series) اختصاص داشت. در قالب این جلسه،
- داده های سری زمانی معرفی شده و تفاوت آن با دیگر انواع داده (داده های تابلویی و مقطعی) بیان شد.
- کاربردهای سری های زمانی مرور شد: پیش بینی آینده براساس اطلاعات گذشته و مطالعه روند تغییر اثر متقابل متغیرها در طول زمان
- اصطلاحات متداول در روش های سری زمانی معرفی شدند: تاخیر (Lag)، کسر اول (first difference) و روش تخمین درصد تغییر در خروجی ها براساس داده ها
- مفهوم خودهمبستگی (autocorrelation) مثبت و منفی معرفی شده و وجود آن در داده تورم آمریکا بررسی شد.
- مدلسازی خودهمبستگی به کمک رگرسیون بر خروجی ها در دوره های زمانی قبل (autoregression)
- شرط پایا بودن (stationarity) سری زمانی برای پیشبینی آینده به کمک گذشته معرفی شده و وجود این ویژگی در داده تورم آمریکا بررسی شد.
- روشهای مطالعه داده های غیرپایا معرفی شد: مدلسازی به کمک جملات تاخیری مراتب بالاتر، حذف روند زمانی (detrend)، حذف اثر تغییرات فصلی (seasonality)، تبدیل به اختلاف بین خروجی در دو زمان متوالی (delta y)
- دو روش نموداری خودهمبستگی (autocprrelation plot) و خودهمبستگی جزیی (partial autocorrelation plot) در نرم افزار استتا معرفی شد.
- دو روش برای تعیین تعداد جملات بهینه تاخیر در مدلسازی معرفی شد: به کمک آماره F و به کمک شاخص AIC
مرجع مباحث این جلسه: بخش های ۱۴-۱ تا ۱۴-۲ کتاب آشنایی با اقتصادسنجی Stock and Watson:
https://www.pearson.com/us/higher-education/product/Stock-Introduction-to-Econometrics-3rd-Edition/9780138009007.html
جلسه بیست و دوم
این جلسه با معرفی دو پدیده وجود روند زمانی (trend) و شکست ساختاری (break) که منجر به ناپایا بودن دادهها میشوند، آغاز شد. باقی کلاس به موضوع روند زمانی در داده ها اختصاص داشت. در قالب این جلسه،
- دو دسته روندهای دارای الگو (deterministic trend) و بدون الگو (stochastic trend) معرفی شدند. این معرفی، با بررسی داده نرخ تبدیل یورو به دلار انجام شد.
- پایا بودن دو تابع مسیر تصادفی (random walk ) و مسیر تصادفی با مکان اولیه غیرصفر (random walk with drift) بررسی شد.
- آزمون دیکی فولر (dicky fuller test) برای بررسی پایا بودن داده معرفی شده و نحوه اجرای آن با نرم افزار استتا آموزش داده شد.
مرجع مباحث این جلسه: بخش های ۱۴-۳ تا ۱۴-۵ کتاب آشنایی با اقتصادسنجی Stock and Watson:
https://www.pearson.com/us/higher-education/product/Stock-Introduction-to-Econometrics-3rd-Edition/9780138009007.html
* مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
Google Docs
فرهنگ واژگان سیاستگذاری عمومی
Sheet1
جهت کمک به واژهگزینی در کانال تلگرام روزنوشت، میتوانید کلمه انگلیسی و ترجمه آن را پیشنهاد دهید یا برای ویرایش ترجمه کلمات نوشته شده، واژه معادل معرفی کنید.
Row,Expression,Suggested Translation 1,Suggested Translation 2,Suggested Translation 3,Suggested…
جهت کمک به واژهگزینی در کانال تلگرام روزنوشت، میتوانید کلمه انگلیسی و ترجمه آن را پیشنهاد دهید یا برای ویرایش ترجمه کلمات نوشته شده، واژه معادل معرفی کنید.
Row,Expression,Suggested Translation 1,Suggested Translation 2,Suggested Translation 3,Suggested…
random walk.mov
53.4 MB
#آموزنده
#stat2
دو نکته در مورد کلاس اقتصادسنجی که برای ما جای یادگیری داره:
در کلاس اقتصادسنجی تاکید زیادی بر یادگیری با مشاهده داده میشه. برای مثال،در هفته یازدهم، موضوع سری های زمانی و ناپایا بودن الگوی «مسیر تصادفی» مطرح شد. برای نشان دادن این ناپایی، استاد درس یک نمونه مسیر تصادفی رو شبیه سازی کرده و در کلاس نمایش داد.
دوم، کلاس های درسی ضبط شده و در اختیار دانشجویان قرار می گیرد. این سازوکار، به یادگیری در خارج از کلاس کمک فراوانی می کنه. لازم به ذکره که دسترسی به این فیلم ها «تنها برای افرادی که عضو کلاس هستند، امکان پذیره».
نکته: سایت مکتبخونه (https://maktabkhooneh.org/) مدت هاست که کلاسهای درس دانشگاهها رو ضبط کرده و در اختیار عموم قرار میده. ولی این کلاس ها اولا عمدتآ به رشته های مهندسی یا علوم پایه محدود هستند و دوم، اگر اشتباه نکنم، تنها پس از پایان کل دوره بر اینترنت قرار میگیره.
پیشنهاد: میتوان روش کار مکتبخانه را برای پوشش دیگر رشته های دانشگاهی گسترش داد و پخش فیلم ها را به صورت همزمان انجام داد.
#stat2
دو نکته در مورد کلاس اقتصادسنجی که برای ما جای یادگیری داره:
در کلاس اقتصادسنجی تاکید زیادی بر یادگیری با مشاهده داده میشه. برای مثال،در هفته یازدهم، موضوع سری های زمانی و ناپایا بودن الگوی «مسیر تصادفی» مطرح شد. برای نشان دادن این ناپایی، استاد درس یک نمونه مسیر تصادفی رو شبیه سازی کرده و در کلاس نمایش داد.
دوم، کلاس های درسی ضبط شده و در اختیار دانشجویان قرار می گیرد. این سازوکار، به یادگیری در خارج از کلاس کمک فراوانی می کنه. لازم به ذکره که دسترسی به این فیلم ها «تنها برای افرادی که عضو کلاس هستند، امکان پذیره».
نکته: سایت مکتبخونه (https://maktabkhooneh.org/) مدت هاست که کلاسهای درس دانشگاهها رو ضبط کرده و در اختیار عموم قرار میده. ولی این کلاس ها اولا عمدتآ به رشته های مهندسی یا علوم پایه محدود هستند و دوم، اگر اشتباه نکنم، تنها پس از پایان کل دوره بر اینترنت قرار میگیره.
پیشنهاد: میتوان روش کار مکتبخانه را برای پوشش دیگر رشته های دانشگاهی گسترش داد و پخش فیلم ها را به صورت همزمان انجام داد.
#stat2
مرور هفته دوازدهم
جلسه بیست و سوم:
این جلسه به دو موضوع تعیین تعداد جملات تاخیر در مدلسازی سری زمانی و مطالعه ناپایی براثر شکست در داده (break) و نحوه مواجهه با آن اختصاص داشت. در این راستا،
- دستور نرم افزار استتا برای تعیین تعداد بهینه جملات تاخیر معرفی شده و کاربرد آن با یک مثال بررسی شد. دستور: varsoc
- آزمون دیکی فولر تکمیل شده (augmented dicky fuller test)
- روش مدلسازی شکستهای ساختاری در دادهها معرفی شد.
- روش (QLR test) Quandt Likelihood Ratio برای شناسایی شکست ساختاری در داده معرفی شد.
- دستور استتا برای اجرای آزمون QLR معرفی شد: estat sbsingle
مرجع مباحث این جلسه: بخش های ۱۴-۶ و ۱۴-۷ کتاب آشنایی با اقتصادسنجی Stock and Watson:
https://www.pearson.com/us/higher-education/product/Stock-Introduction-to-Econometrics-3rd-Edition/9780138009007.html
جلسه بیست و چهارم:
این جلسه به معرفی مدلهای علی پویا در سری های زمانی (Dynamic Causal Models) اختصاص داشت. در این مدلها، اثر علی متغیرهای توصیفی بر متغیرهای درونزا در طول زمان مورد مطالعه قرار می گیرند. در قالب این جلسه،
- مدل باتاخیر توزیع شده (distributed lag model) برای شناسایی اثر پایدار یک متغیر بر متغیر دیگر معرفی شد.
- روش Newey west برای مدلسازی جملات خطای نامستقل و دستور نرم افزار استتا برای اجرای آن معرفی شد: newey
- برقراری فروض رگرسیون چندگانه (Multiple regression assumptions) در مورد داده های سری زمانی تحلیل شدند.
- مفهوم اثر یک تغییر دایمی در متغیر مستقل بر متغیر وابسته (cumulative dynamic multipliers) بررسی شد.
- مفهوم و کاربرد مدلهای Vector autoregression و structural autoregression معرفی شده و مقاله زیر برای مطالعه بیشتر معرفی شد:
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/jep.15.4.101
مرجع مباحث این جلسه: بخش های ۱۵-۱ تا ۱۵-۳ کتاب آشنایی با اقتصادسنجی Stock and Watson:
https://www.pearson.com/us/higher-education/product/Stock-Introduction-to-Econometrics-3rd-Edition/9780138009007.html
* مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
مرور هفته دوازدهم
جلسه بیست و سوم:
این جلسه به دو موضوع تعیین تعداد جملات تاخیر در مدلسازی سری زمانی و مطالعه ناپایی براثر شکست در داده (break) و نحوه مواجهه با آن اختصاص داشت. در این راستا،
- دستور نرم افزار استتا برای تعیین تعداد بهینه جملات تاخیر معرفی شده و کاربرد آن با یک مثال بررسی شد. دستور: varsoc
- آزمون دیکی فولر تکمیل شده (augmented dicky fuller test)
- روش مدلسازی شکستهای ساختاری در دادهها معرفی شد.
- روش (QLR test) Quandt Likelihood Ratio برای شناسایی شکست ساختاری در داده معرفی شد.
- دستور استتا برای اجرای آزمون QLR معرفی شد: estat sbsingle
مرجع مباحث این جلسه: بخش های ۱۴-۶ و ۱۴-۷ کتاب آشنایی با اقتصادسنجی Stock and Watson:
https://www.pearson.com/us/higher-education/product/Stock-Introduction-to-Econometrics-3rd-Edition/9780138009007.html
جلسه بیست و چهارم:
این جلسه به معرفی مدلهای علی پویا در سری های زمانی (Dynamic Causal Models) اختصاص داشت. در این مدلها، اثر علی متغیرهای توصیفی بر متغیرهای درونزا در طول زمان مورد مطالعه قرار می گیرند. در قالب این جلسه،
- مدل باتاخیر توزیع شده (distributed lag model) برای شناسایی اثر پایدار یک متغیر بر متغیر دیگر معرفی شد.
- روش Newey west برای مدلسازی جملات خطای نامستقل و دستور نرم افزار استتا برای اجرای آن معرفی شد: newey
- برقراری فروض رگرسیون چندگانه (Multiple regression assumptions) در مورد داده های سری زمانی تحلیل شدند.
- مفهوم اثر یک تغییر دایمی در متغیر مستقل بر متغیر وابسته (cumulative dynamic multipliers) بررسی شد.
- مفهوم و کاربرد مدلهای Vector autoregression و structural autoregression معرفی شده و مقاله زیر برای مطالعه بیشتر معرفی شد:
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/jep.15.4.101
مرجع مباحث این جلسه: بخش های ۱۵-۱ تا ۱۵-۳ کتاب آشنایی با اقتصادسنجی Stock and Watson:
https://www.pearson.com/us/higher-education/product/Stock-Introduction-to-Econometrics-3rd-Edition/9780138009007.html
* مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
www.aeaweb.org
Vector Autoregressions
(Fall 2001) - This paper critically reviews the use of vector autoregressions (VARs) for four tasks: data denoscription, forecasting, structural inference, and policy analysis. The paper begins with a review of VAR analysis, highlighting the differences between…
#python
دانشکده کلاس آنلاین پایتون برای تابستان برگزار میکنه. در قالب #python مطالب این کلاس ها رو به اشتراک می گذاریم.
یادداشت اول:
- پاسخ به این سوال که چرا زبان پایتون برای تحلیل به روش یادگیری ماشین مورد استفاده قرار می گیره؟
https://sebastianraschka.com/blog/2015/why-python.html
- دستورهای اولیه در زبان برنامه نویسی پایتون:
https://wilfredinni.github.io/python-cheatsheet/#python-basics
- یادداشت انیمهطور درمورد یادگیری پایتون:
https://jvns.ca/wizard-zine.pdf
دانشکده کلاس آنلاین پایتون برای تابستان برگزار میکنه. در قالب #python مطالب این کلاس ها رو به اشتراک می گذاریم.
یادداشت اول:
- پاسخ به این سوال که چرا زبان پایتون برای تحلیل به روش یادگیری ماشین مورد استفاده قرار می گیره؟
https://sebastianraschka.com/blog/2015/why-python.html
- دستورهای اولیه در زبان برنامه نویسی پایتون:
https://wilfredinni.github.io/python-cheatsheet/#python-basics
- یادداشت انیمهطور درمورد یادگیری پایتون:
https://jvns.ca/wizard-zine.pdf
Sebastian Raschka, PhD
Python, Machine Learning, and Language Wars
Oh god, another one of those subjective, pointedly opinionated click-bait headlines? Yes! Why did I bother writing this? Well, here is one of the most trivia...
#اقتصادـکلان
#توسعه
#ایران
گاهی باید بنشینیم و فکر کنیم آیا ما فقیر شدهایم؟ به غیر از آنکه در گذشته نان دو ریال بود و بنزین پنج تومن، درآمد سرانه و مصرف سرانه به ما کمک میکنند خودمان را در طول زمان با خودمان مقایسه کنیم. درآمد سرانه و مصرف سرانه (خصوصی) ایرانیان در طی دهه گذشته افزایش نداشته
شکل ب نشان میدهد درآمد سرانه ما در فاصله نزدیک به ۱۰ سال ثابت بوده است. و رشد منفی سال آینده این را تعمیق میکند. اما شکل الف قصهای بلند تر میگوید. شکل الف میگوید ما هنوز نتوانستهایم به درآمد سرانه ابتدای دهه ۱۳۵۰ خود بر گردیم. اما آیا رفاه ما کم شده؟
اما اگر با دقت بیشتری نگاه کنیم در تمام این مدت ده سال اخیر مصرف سرانه کشور تقریبا ثابت ماندهاست. این همان احساس مضیقه ای ست که به صورت سراسری همهی ما را فرا گرفته، چون «درآمد همه ما نسبت به سبد مصرفی مان کمتر شده است.» از سال۸۹ ما مدام کمتر پس انداز کردیم.
در زندگی شخصی هر فردی یک ترازنامه وجود دارد! هرچند این ترازنامه ممکن است ناآگاهانه باشد. اما منابع و مصارف همهی ما در هر بازه زمانی با هم برابر است.یا درآمد داشتیم و این درآمد را مصرف +پسانداز کردهایم. یا قرض گرفتهایم و قرض ودرآمدمان را صرف مصرف کردیم.
مشابه این قصه نیز در سطح ملی برقرار است. ما تولید میکنیم. و معادل پولی این تولید را یا به صورت شخصی یا به صورت عمومی (دولت) مصرف میکنیم، یا آنرا به صورت خالص صادر میکنیم (صادرات منهای واردات) یا سرمایهگذاری میکنیم. رشد اقتصادی نشان میدهد تولید ما با چه سرعتی تغییر میکند
شکل د نشان میدهد که سرانه سرمایهگذاری ما به سرعت و شدت کاهش یافته است. به عبارت دیگر ما شبیه کشاورزی در جامعه سنتی بودیم که باید هر سال بخشی از گندم را به عنوان بذر نگه دارد و بخشی را مصرف کند. چند سالی ست هوا خراب شده، سیل هم آمده، مشتریها هم گندم بازار ما را نمیخرند.
کدخدای ده بالا هم خرید گندم مرا محدود کرده، اما اهل و عیالند دیگر، نمیتوانند مصرفشان را کم کنند سخت است. به همین دلیل هر سال گفتهایم خدا بزرگ است و مدام سهم گندمی که به عنوان بذر نگه داشته میشده را مصرف کردیم. چند همسری این کشاورز هم باعث شده همسر سوگلی و بچههای بهرهمند تر باشند.
بنابراین هم هر سال توان تولید محصول کشاورز افت کرده و هم هر سال سهم گندم بذر که باید سرمایهگذاری میشده خورده شده. و تولید آینده را با مخاطره رو بهرو کرده است. خانواده در کل کم بضاعت تر شده است اما به صورتی نابرابر. این همان کاهش سرمایهگذاری ست.
اما اگر روند مصرف خصوصی و دولتی را بلندمدتتر نگاه کنیم، گرچه ما هنوز به سطح درآمد سرانه دهه پنجاه (شوک بزرگ جهانی نفت) نرسیدیم، اما مصرف خصوصیمان (دقیقا چیزی که خانوار خرج میکند) کاهشی نبودهاست. آنچه که کاهش یافته هزینههای مصرفی دولتی است.
هزینه های مصرفی دولت یعنی آموزش، بهداشت، امینیت و مثل آن. ما همان کشاورزیم که در بلندمدت هم مستمرا سهم پول معلم بچه ها و بهداشت (نه درمان!!!) شان را گذاشتم روی سهم مصرف خانواده. این هزینههای مصرفی دولت (شکل ج) یارانههای سفید و سیاه و چهارخانه را در بر نمیگیرد.
من شهروند باید بپذیرم که تولید گندمم کاهش یافته، این پذیرفتن که ما دیگر نمیتوانیم سطح مصرف دهه هشتاد خودمان را حفظ کنیم بخشی از واقع نگری ست که من به عنوان شهروند باید داشته باشم. برخی از روندها توانایی توسعهی ما را کاهش دادهاند. احیا توان توسعه نیازمند تقسیم ضرر است
تقسیم ضرر خوشحال کننده نیست، تقسیم ضرر درد دارد تقسیم ضرر ... اما ناگزیر است. این ضرر خود را در شکل ضرر در نظام مالی، صندوقهای بازنشستگی، بحران بودجه و بیکاری نشان داده است. اما درد اینجاست که سیاستگذار هنوز نیازمند تلنگرهای فراوان است.
پ.ن: گرچه نمودارها سخت نیست اما برای کشیدن نمودارها وقت میگذاریم، و وقت سرمایه اندک ما است. لطفا در مورد بازنشر آنها ارجاع بدهید یا لااقل فایل درست انها را بگیرید. اسکرین شات آخه ؟؟؟
http://yon.ir/LFDmD
#توسعه
#ایران
گاهی باید بنشینیم و فکر کنیم آیا ما فقیر شدهایم؟ به غیر از آنکه در گذشته نان دو ریال بود و بنزین پنج تومن، درآمد سرانه و مصرف سرانه به ما کمک میکنند خودمان را در طول زمان با خودمان مقایسه کنیم. درآمد سرانه و مصرف سرانه (خصوصی) ایرانیان در طی دهه گذشته افزایش نداشته
شکل ب نشان میدهد درآمد سرانه ما در فاصله نزدیک به ۱۰ سال ثابت بوده است. و رشد منفی سال آینده این را تعمیق میکند. اما شکل الف قصهای بلند تر میگوید. شکل الف میگوید ما هنوز نتوانستهایم به درآمد سرانه ابتدای دهه ۱۳۵۰ خود بر گردیم. اما آیا رفاه ما کم شده؟
اما اگر با دقت بیشتری نگاه کنیم در تمام این مدت ده سال اخیر مصرف سرانه کشور تقریبا ثابت ماندهاست. این همان احساس مضیقه ای ست که به صورت سراسری همهی ما را فرا گرفته، چون «درآمد همه ما نسبت به سبد مصرفی مان کمتر شده است.» از سال۸۹ ما مدام کمتر پس انداز کردیم.
در زندگی شخصی هر فردی یک ترازنامه وجود دارد! هرچند این ترازنامه ممکن است ناآگاهانه باشد. اما منابع و مصارف همهی ما در هر بازه زمانی با هم برابر است.یا درآمد داشتیم و این درآمد را مصرف +پسانداز کردهایم. یا قرض گرفتهایم و قرض ودرآمدمان را صرف مصرف کردیم.
مشابه این قصه نیز در سطح ملی برقرار است. ما تولید میکنیم. و معادل پولی این تولید را یا به صورت شخصی یا به صورت عمومی (دولت) مصرف میکنیم، یا آنرا به صورت خالص صادر میکنیم (صادرات منهای واردات) یا سرمایهگذاری میکنیم. رشد اقتصادی نشان میدهد تولید ما با چه سرعتی تغییر میکند
شکل د نشان میدهد که سرانه سرمایهگذاری ما به سرعت و شدت کاهش یافته است. به عبارت دیگر ما شبیه کشاورزی در جامعه سنتی بودیم که باید هر سال بخشی از گندم را به عنوان بذر نگه دارد و بخشی را مصرف کند. چند سالی ست هوا خراب شده، سیل هم آمده، مشتریها هم گندم بازار ما را نمیخرند.
کدخدای ده بالا هم خرید گندم مرا محدود کرده، اما اهل و عیالند دیگر، نمیتوانند مصرفشان را کم کنند سخت است. به همین دلیل هر سال گفتهایم خدا بزرگ است و مدام سهم گندمی که به عنوان بذر نگه داشته میشده را مصرف کردیم. چند همسری این کشاورز هم باعث شده همسر سوگلی و بچههای بهرهمند تر باشند.
بنابراین هم هر سال توان تولید محصول کشاورز افت کرده و هم هر سال سهم گندم بذر که باید سرمایهگذاری میشده خورده شده. و تولید آینده را با مخاطره رو بهرو کرده است. خانواده در کل کم بضاعت تر شده است اما به صورتی نابرابر. این همان کاهش سرمایهگذاری ست.
اما اگر روند مصرف خصوصی و دولتی را بلندمدتتر نگاه کنیم، گرچه ما هنوز به سطح درآمد سرانه دهه پنجاه (شوک بزرگ جهانی نفت) نرسیدیم، اما مصرف خصوصیمان (دقیقا چیزی که خانوار خرج میکند) کاهشی نبودهاست. آنچه که کاهش یافته هزینههای مصرفی دولتی است.
هزینه های مصرفی دولت یعنی آموزش، بهداشت، امینیت و مثل آن. ما همان کشاورزیم که در بلندمدت هم مستمرا سهم پول معلم بچه ها و بهداشت (نه درمان!!!) شان را گذاشتم روی سهم مصرف خانواده. این هزینههای مصرفی دولت (شکل ج) یارانههای سفید و سیاه و چهارخانه را در بر نمیگیرد.
من شهروند باید بپذیرم که تولید گندمم کاهش یافته، این پذیرفتن که ما دیگر نمیتوانیم سطح مصرف دهه هشتاد خودمان را حفظ کنیم بخشی از واقع نگری ست که من به عنوان شهروند باید داشته باشم. برخی از روندها توانایی توسعهی ما را کاهش دادهاند. احیا توان توسعه نیازمند تقسیم ضرر است
تقسیم ضرر خوشحال کننده نیست، تقسیم ضرر درد دارد تقسیم ضرر ... اما ناگزیر است. این ضرر خود را در شکل ضرر در نظام مالی، صندوقهای بازنشستگی، بحران بودجه و بیکاری نشان داده است. اما درد اینجاست که سیاستگذار هنوز نیازمند تلنگرهای فراوان است.
پ.ن: گرچه نمودارها سخت نیست اما برای کشیدن نمودارها وقت میگذاریم، و وقت سرمایه اندک ما است. لطفا در مورد بازنشر آنها ارجاع بدهید یا لااقل فایل درست انها را بگیرید. اسکرین شات آخه ؟؟؟
http://yon.ir/LFDmD
#macro2
مقاله Aart Kraay درمورد تله فقر (poverty trap):
در این مقاله، تحقق پیشبینی انواع مدلهای تله فقر براساس دادههای تاریخی کشورها بررسی شده و درنهایت نتیجهگیری شده که آنچه که در بسیاری از موارد تحت نام تله فقر شناخته میشود، در واقع تله فقر نیست و درک ماهیت آن نیازمند نگاهی فراتر از تمرکز به مشاهدات منفرد دارد. مدلهای مورد بررسی در این مقاله:
- تله فقر ناشی از پس انداز ناکافی (saving-based poverty trap)،
- تله فقر ناشی از عدم هماهنگی بین بخشهای مختلف اقتصاد (big push models of poverty trap)،
- تله فقر ناشی از فقر غذایی (nutritional poverty tarp)،
- تله فقر ناشی از عدم کفایت سرمایه گذاری و محدودیت پس انداز (lumpy investment coupled with borrowing constraint)،
- تله فقر ناشی از الگوهای رفتاری (behavioral poverty trap)
- تله فقر ناشی از جبر جغرافیایی (geographical poverty trap)،.
پیوند به مقاله:
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/jep.28.3.127
* مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
مقاله Aart Kraay درمورد تله فقر (poverty trap):
در این مقاله، تحقق پیشبینی انواع مدلهای تله فقر براساس دادههای تاریخی کشورها بررسی شده و درنهایت نتیجهگیری شده که آنچه که در بسیاری از موارد تحت نام تله فقر شناخته میشود، در واقع تله فقر نیست و درک ماهیت آن نیازمند نگاهی فراتر از تمرکز به مشاهدات منفرد دارد. مدلهای مورد بررسی در این مقاله:
- تله فقر ناشی از پس انداز ناکافی (saving-based poverty trap)،
- تله فقر ناشی از عدم هماهنگی بین بخشهای مختلف اقتصاد (big push models of poverty trap)،
- تله فقر ناشی از فقر غذایی (nutritional poverty tarp)،
- تله فقر ناشی از عدم کفایت سرمایه گذاری و محدودیت پس انداز (lumpy investment coupled with borrowing constraint)،
- تله فقر ناشی از الگوهای رفتاری (behavioral poverty trap)
- تله فقر ناشی از جبر جغرافیایی (geographical poverty trap)،.
پیوند به مقاله:
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/jep.28.3.127
* مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
www.aeaweb.org
Do Poverty Traps Exist? Assessing the Evidence
(Summer 2014) - A "poverty trap" can be understood as a set of self-reinforcing mechanisms whereby countries start poor and remain poor: poverty begets poverty, so that current poverty is itself a direct cause of poverty in the future. The idea of a poverty…
#macro2
مقاله Charles Jones درمورد ریشهیابی علت پایداری متوسط رشد اقتصادی آمریکا در حدود ۱،۸ درصد در یک صده گذشته:
مقاله با این پرسش شروع میشود که چرا تمام سرمایهگذاری کشور بر تربیت نیروی انسانی، به افزایش رشد اقتصادی کشور منجر نشدهاست؟ نویسنده مقاله، ضمن پاسخ به این سوال، تمایز دو مفهوم مسیر رشد ثابت (constant growth path) و مسیر رشد پایدار (balanced growth path) را بیان کرده و سپس به این ترتیب استدلال کرده و دورانهای شتاب گرفتن سرمایه گذاری بر نیروی انسانی، در واقع با افزایش رشد اقتصادی همراه بوده ولی با رسیدن اقتصاد به تعادلی جدید در سطح بالاتری از نیروی انسانی، متوسط رشد اقتصادی به میزان ۱،۸٪ بلندمدت خود بازگشتهاست.
پیوند به مقاله:
https://web.stanford.edu/~chadj/SourcesAER2002.pdf
مقاله Charles Jones درمورد ریشهیابی علت پایداری متوسط رشد اقتصادی آمریکا در حدود ۱،۸ درصد در یک صده گذشته:
مقاله با این پرسش شروع میشود که چرا تمام سرمایهگذاری کشور بر تربیت نیروی انسانی، به افزایش رشد اقتصادی کشور منجر نشدهاست؟ نویسنده مقاله، ضمن پاسخ به این سوال، تمایز دو مفهوم مسیر رشد ثابت (constant growth path) و مسیر رشد پایدار (balanced growth path) را بیان کرده و سپس به این ترتیب استدلال کرده و دورانهای شتاب گرفتن سرمایه گذاری بر نیروی انسانی، در واقع با افزایش رشد اقتصادی همراه بوده ولی با رسیدن اقتصاد به تعادلی جدید در سطح بالاتری از نیروی انسانی، متوسط رشد اقتصادی به میزان ۱،۸٪ بلندمدت خود بازگشتهاست.
پیوند به مقاله:
https://web.stanford.edu/~chadj/SourcesAER2002.pdf
روزنوشت
#macro2 نیمه دوم ترم دوم تحصیلی هفته اول این هفته به بررسی مدلهای رشد اقتصادی سولو (Solow) و رمزی (Ramsey) اختصاص دارند. در قالب این جلسه: - تفاوت در سطح و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی کشورها در قرن ۱۹ و ۲۰ بررسی شدند. - یافتههای مقاله سال ۱۹۶۳ Kaldor…
در راستای پست بالا این محتوای مرتبط در درس اقتصاد کلان هست
#macro2
یادداشت سیاست Robert Solow درمورد عدم کفایت مدلهای DSGE در ارایه پیشنهادی برای خروج از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸:
در این یادداشت که د سال ۲۰۱۰ تنظیم شده، نگارنده منتقد مفروض داشتن اقتصاد بهعنوان واحدی متشکل از افراد و بنگاههای دارای انتظارت عقلایی، بدون تضاد منافع، بدون انتظارات نامنطبق و بدون امکان فریب (دادن/خوردن) است.
نویسنده با ذکر مثالی از شیوه توصیف پدیده بیکاری در این مدلها، استدلال میکند که تنها حالاتی که بیکاری در مدلهای DSGE متصور است، حالات ترجیح بیکاری بر اشتغال از سوی افراد جامعه، یا اصطکاکهای بازار کار در انتقال از شغلی به شغل دیگر است. این در حالی است که در دنیای واقعی، افرادی توانا بر کارکردن، مایل به اشتغال حتی در دستمزدی کمتر از دستمزد متداول، به علت شکل نگرفتن بازار کار مناسب، نهایتا بیکار می مانند.
پیوند به نوشته:
http://www2.econ.iastate.edu/classes/econ502/tesfatsion/Solow.StateOfMacro.CongressionalTestimony.July2010.pdf
در همین رابطه، مطالعه درمورد مدلهای DSGE از کتاب اقتصاد کلان رومر: فصلهای ۵ (بخش ۳)، ۶ (بخش ۹) و ۷ (بخش ۱، ۴ و ۸):
https://www.amazon.com/Advanced-Macroeconomics-McGraw-Hill-Economics-David/dp/0073511374
و هم چنین، وبلاگی در نقد مدلهای DSGE:
http://bruegel.org/2017/12/the-dsge-model-quarrel-again/
یادداشت سیاست Robert Solow درمورد عدم کفایت مدلهای DSGE در ارایه پیشنهادی برای خروج از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸:
در این یادداشت که د سال ۲۰۱۰ تنظیم شده، نگارنده منتقد مفروض داشتن اقتصاد بهعنوان واحدی متشکل از افراد و بنگاههای دارای انتظارت عقلایی، بدون تضاد منافع، بدون انتظارات نامنطبق و بدون امکان فریب (دادن/خوردن) است.
نویسنده با ذکر مثالی از شیوه توصیف پدیده بیکاری در این مدلها، استدلال میکند که تنها حالاتی که بیکاری در مدلهای DSGE متصور است، حالات ترجیح بیکاری بر اشتغال از سوی افراد جامعه، یا اصطکاکهای بازار کار در انتقال از شغلی به شغل دیگر است. این در حالی است که در دنیای واقعی، افرادی توانا بر کارکردن، مایل به اشتغال حتی در دستمزدی کمتر از دستمزد متداول، به علت شکل نگرفتن بازار کار مناسب، نهایتا بیکار می مانند.
پیوند به نوشته:
http://www2.econ.iastate.edu/classes/econ502/tesfatsion/Solow.StateOfMacro.CongressionalTestimony.July2010.pdf
در همین رابطه، مطالعه درمورد مدلهای DSGE از کتاب اقتصاد کلان رومر: فصلهای ۵ (بخش ۳)، ۶ (بخش ۹) و ۷ (بخش ۱، ۴ و ۸):
https://www.amazon.com/Advanced-Macroeconomics-McGraw-Hill-Economics-David/dp/0073511374
و هم چنین، وبلاگی در نقد مدلهای DSGE:
http://bruegel.org/2017/12/the-dsge-model-quarrel-again/