مشکات اندیشه – Telegram
مشکات اندیشه
303 subscribers
5 photos
14 videos
126 links
راه اندیشه بی‌همراهان، ره به جایی نمی‌برد. ما مشتاق شنیدن دیدگاه‌ها، نقدها و پیشنهادهای ارزشمند شما هستیم. همراهی شما فرهیختگان، سرمایه‌ای گرانسنگ برای اعتلای «مشکات اندیشه»است.
پل ارتباطی:
@hamzeh2_ir
Download Telegram
‏به‌رغم آگاهی بسیاری از مدیران کشور در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی از مسائل و چالش‌های ساختاری موجود، نوعی محافظه‌کاری نهادی و فردی در میان آنان مشاهده می‌شود که مانع از بیان صریح و شفاف واقعیت‌ها می‌گردد.

این امر ریشه در فقدان «جسارت انتقادی» و هراس از هزینه‌های اجتماعی و سیاسی پذیرش مسئولیت دارد.
‏در نتیجه، ترجیح منافع شخصی، گروهی و کوتاه‌مدت بر خیر جمعی و منافع بلندمدت ملی به الگویی مسلط در رفتار مدیریتی بدل شده است. این وضعیت نه‌تنها بازتولیدکننده‌ی چرخه‌ی ناکارآمدی در ساختار تصمیم‌گیری است، بلکه مانع شکل‌گیری اعتماد نهادی و انسجام اجتماعی در سطوح مختلف جامعه می‌شود.

لینک عضویت در کانال مشکات اندیشه:

https://news.1rj.ru/str/meshkatanalysis

https://x.com/hamzeh_ir/status/1988177245559525578?s=46
👍21🔥1🕊1
🔻 پیوند غیرمنتظرهٔ تایوان و فلسطین در سیاست خارجی چین: تحلیلی بر تنش تازهٔ پکن و تل‌آویو

🔹 پایگاه تحلیلی سوهو چین در گزارشی تلاش کرده توضیح دهد که چگونه یک اقدام ظاهراً ساده از سوی چند نمایندهٔ کنست، به بحرانی دیپلماتیک میان چین و اسرائیل تبدیل شد؛ و چرا واکنش پکن نه در حوزهٔ تایوان، بلکه در موضوع فلسطین نمایان شد. نویسندگان گزارش تأکید می‌کنند که در فضای پیچیدهٔ ژئوپلیتیک سال ۲۰۲۵، حساسیت‌های قدرت‌های بزرگ به‌قدری درهم‌تنیده شده که حتی یک حرکت کوچک می‌تواند پیامدهای گسترده و پیش‌بینی‌نشده رقم بزند.

🔹 به گفتهٔ سوهو، ماجرا از آنجا آغاز شد که ۱۳ نمایندهٔ اسرائیلی ظرف ۲۴ ساعت بیانیه‌ای صادر کردند و از عضویت «ناظر» تایوان در سازمان جهانی بهداشت حمایت نمودند. از نگاه تحلیل‌گران، این اقدام بیشتر با هدف «جلب رضایت واشنگتن» انجام شده بود. در گزارش آمده است که این نمایندگان تصور داشتند چین صرفاً واکنشی محدود و نمادین نشان می‌دهد؛ اما آنان حساسیت بالای پکن نسبت به مسئلهٔ تایوان را نادیده گرفتند و عملاً زمینهٔ یک تنش گسترده‌تر را فراهم ساختند.

🔹 سوهو توضیح می‌دهد که پشت این اقدام، تنها انگیزه‌های خارجی وجود نداشت. برخی از این نمایندگان روی روابط نظامی-تجاری با تایوان حساب باز کرده بودند. به‌ویژه سیاستمداران وابسته به جناح‌های راست مذهبی و طیف‌های لیبرال میانه‌رو با اشاره به این واقعیت که «تایوان دومین بازار مهم صادرات تسلیحات اسرائیل پس از هند است»، تلاش داشتند از این حمایت سیاسی به‌عنوان ابزاری برای تقویت همکاری‌های دفاعی پنهان استفاده کنند. همچنین در شرایط بحرانی داخلی، کاهش محبوبیت دولت و فشار جنگ غزه، چنین مواضعی برای برخی سیاستمداران فرصتی برای «نمایش قدرت و کسب حمایت داخلی» محسوب می‌شد.

🔹 اما برخلاف انتظار اسرائیلی‌ها، چین تمرکز خود را به‌سرعت از موضوع تایوان به نقطهٔ آسیب‌پذیر اسرائیل یعنی فلسطین منتقل کرد. طبق گزارش سوهو، تنها سه ساعت پس از انتشار بیانیه، سفارت چین در تل‌آویو پرسش‌هایی صریح مطرح کرد؛ از جمله اینکه آیا این اقدام در راستای «جریان‌های تجزیه‌طلب» است یا اینکه عمداً روابط دو طرف را به سمت «منطقهٔ خطر» می‌برد. کمتر از یک شبانه‌روز بعد، وزارت خارجهٔ چین اعلام کرد که قصد دارد روند عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل را فعالانه پیگیری کند و برای برگزاری نشست بین‌المللی اجرای راه‌حل دوکشوری تلاش خواهد کرد. به تعبیر گزارش، چین با این اقدام پیام داد که «تحرکات مرتبط با تایوان بی‌واسطه بر حوزه‌های حساس طرف مقابل اثر خواهد گذاشت».

🔹 در پایان گزارش، سوهو نتیجه می‌گیرد که پیامدهای این اقدام برای اسرائیل بسیار فراتر از برآورد اولیهٔ آن نمایندگان بود. با توجه به طولانی شدن جنگ غزه، ناکامی در حذف حماس، فشار نهادهای حقوقی بین‌المللی و افزایش انتقادهای جهانی، اسرائیل در موقعیتی شکننده قرار داشت و واکنش چین این شکنندگی را «آشکارتر و ساختاری‌تر» کرد. در جمع‌بندی گزارش آمده است که چین در پیگیری منافع راهبردی خود به‌ویژه در موضوع تایوان در روش‌ها انعطاف‌پذیر اما در هدف کاملاً قاطع است و دخالت ۱۳ نمایندهٔ اسرائیلی نه تنها تغییری در وضعیت تایوان ایجاد نکرد، بلکه موجب شد پکن در مسئلهٔ فلسطین موضعی فعال‌تر و حتی هجومی‌تر اتخاذ کند؛ تحولی که فشار سیاسی بر اسرائیل را به‌طور محسوسی افزایش داد.
لینک عضویت در کانال مشکات اندیشه:

https://news.1rj.ru/str/meshkatanalysis

https://m.sohu.com/a/950516321_121982861/?pvid=000115_3w_a&scm=10008.1479_13-1479_13-68_68.0-4192002.0.0&spm=smpc.content%2F362_2.fd-d.11.1762236916334vFIoN7C
👍2🔥1🕊1
🔻درهم‌تنیدگی سیاست داخلی و خارجی در چین؛ تصویری از اقتصاد، فرهنگ و روایت‌سازی رسانه‌ای

🔹مؤسسه مطالعات چین در گزارشی با عنوان «مباحثات داخلی چین زیر سایه ژئوپولیتیک» به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه تحولات بین‌المللی به‌ویژه تشدید رقابت چین و ایالات متحده در سال ۲۰۲۵ موجب شده است مرز میان مسائل داخلی و خارجی در چین بیش از گذشته درهم‌آمیزد. این گزارش نشان می‌دهد که چالش‌های اقتصادی، فرهنگی و رسانه‌ای چین اکنون در چارچوبی تفسیر می‌شوند که به‌شدت تحت تأثیر فشارهای بیرونی و رقابت‌های ژئوپولیتیک قرار دارد؛ به‌طوری که تحلیل وضعیت داخلی چین بدون درنظرگرفتن این پیوندهای خارجی ممکن نیست.

🔹طبق گزارش یکی از محورهای اصلی بحث در چین موضوع «رقابت فرسایشی» است؛ وضعیتی که در آن شرکت‌ها تولید را افزایش می‌دهند و قیمت‌ها را پایین می‌آورند، اما سود و بهره‌وری کاهش می‌یابد. تحلیلگران چینی این مسئله را هم یک مشکل اقتصادی و هم یک نگرانی ژئوپولیتیکی می‌دانند، زیرا تداوم آن می‌تواند توان رقابتی چین را در برابر آمریکا تضعیف کند.

🔹گزارش تلاش دارد نشان ‌دهد که در فضای کارشناسی دو رویکرد عمده وجود دارد: گروهی خواستار مداخله قوی‌تر دولت برای کنترل جنگ قیمتی و ساماندهی بازار هستند، در حالی که گروهی دیگر نقش بیش‌فعال دولت‌های محلی را عامل اصلی این اختلال دانسته و بر اصلاحات بازارمحور و کاهش یارانه‌پراکنی تأکید می‌کنند. این تقابل به تعبیر گزارش، بازتاب‌دهنده تنش ساختاری میان دولت‌گرایی و سازوکار بازار در اقتصاد چین است.

🔹گزارش در ادامه با اشاره به حوزه فرهنگ بیان می‌کند که محصولات تجاری-فرهنگی چین در سال‌های اخیر جایگاه جهانی چشمگیری یافته‌اند. رشد محبوبیت برندهایی مانند بازی Black Myth: Wukong، عروسک لابوبو و پلتفرم Xiaohongshu نشان می‌دهد که بخش خصوصی چین توانسته است با وجود محدودیت‌های نظارتی، خلاقیت خود را به بازارهای بین‌المللی منتقل کند. علاوه بر این، سیاست‌هایی مانند لغو ویزای ۳۰روزه برای گردشگران و معرفی ویزای جدید برای متخصصان خارجی، تصویر چین را به‌عنوان کشوری بازتر و جذاب‌تر تقویت کرده است. با این حال، گزارش یادآور می‌شود که برخی کاربران چینی از رشد Temu انتقاد کرده و آن را تهدیدی برای اعتبار «ساخت چین» دانسته‌اند؛ زیرا از نظر آنان اتکای بیش‌ازحد به کالاهای ارزان‌قیمت می‌تواند تلاش‌های سال‌های اخیر برای ارتقای برند ملی چین را خنثی کند.

🔹در بخش پایانی، گزارش نقش رسانه‌های دیجیتال چین را در شکل‌دادن به برداشت عمومی از نظم جهانی بررسی می‌کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که پلتفرم خبری Toutiao در سال ۲۰۲۵ سهم قابل‌توجهی از پوشش خود را به ایالات متحده اختصاص داده و آن را به‌طور مکرر در قالب «قدرتی رو به افول» و گرفتار بحران‌های داخلی و خارجی بازنمایی کرده است. این روایت رسانه‌ای در کنار برجسته‌سازی ثبات و عقلانیت چین، در واقع بخشی از تلاش گسترده‌تر برای تقویت اعتماد داخلی و مشروعیت نظام تلقی می‌شود.

📌هدف این گزارش آن است که روشن سازد چگونه تحولات خارجی از رقابت راهبردی گرفته تا جنگ روایت‌ها به لایه‌های عمیق اقتصاد، هویت فرهنگی و دستگاه معنایی رسانه‌ای چین نفوذ کرده و نوعی درهم‌تنیدگی تازه میان سیاست داخلی و ژئوپولیتیک جهانی پدید آورده است؛ درهم‌تنیدگی‌ای که بدون فهم آن تحلیل چین معاصر ناقص خواهد ماند.

‏منبع:

‏⁦ merics.org/en/report/chin…⁩

‏لینک عضویت در کانال مشکات‌اندیشه:

‏⁦ t.me/meshkatanalysis
👍3🔥1🕊1
🔹 اشرف ریفی، وزیر سابق دادگستری و نمایندهٔ پارلمان لبنان، در گفت‌وگو با پادکست «عرب‌کاست» به موضوعات مختلفی پرداخت.

🔹وی در بخشی از این مصاحبه، خاطره‌ای از دورهٔ آموزشی سال ۲۰۰۰ در فرانسه روایت می‌کند و مدعی می‌شود یکی از افسران اطلاعاتی فرانسه او را به شهر محل اقامت امام خمینی برده و برایش توضیح داده که سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه در آن زمان تمامی سخنرانی‌ها و مواعظ امام را ثبت و حتی در سطح اروپا توزیع می‌کرده‌اند.

🔹به گفتهٔ ریفی او در همان مسیر از آن افسر پرسیده که چرا غرب لیبرال به سقوط شاه متحد خود کمک کرد و زمینهٔ قدرت‌گیری نظامی را فراهم ساخت که از نظر ایدئولوژیک بسیار دورتر بود.

🔹افسر فرانسوی به روایت ریفی در پاسخ گفته است: پس از ۲۰ یا ۳۰ سال هدف را خواهید فهمید؛

📌ریفی حال در این گفت‌وگو در پاسخ به آن سؤال می‌گوید که به‌نظر او استراتژی آن دوره بر این بنا بوده که اعراب به‌ویژه جوامع اهل‌سنت‌به‌تدریج به این جمع‌بندی برسند که خطر ایران بزرگ‌تر از خطر اسرائیل است؛ تحلیلی که از دید او به‌منزلهٔ تغییر جهت و منحرف‌ کردن افکار عمومی عرب از تهدید اصلی یعنی اسرائیل تفسیر می‌شود. ریفی می‌افزاید که «طبیعت انسان چنین است که از خطر بزرگ‌تر می‌گریزد و خطر کوچک‌تر را می‌پذیرد.

🔻 نکته: ترجمه و انتشار این بخش از گفت‌وگو به‌منزلهٔ تأیید محتوای آن نیست؛ بلکه صرفاً با هدف آشنایی مخاطب فارسی‌زبان با موضوعاتی ارائه می‌شود که در پادکست‌ها و گفت‌وگوهای تحلیلی عرب‌زبان میان کنشگران، تحلیلگران و مهمانان برنامه‌ها مطرح می‌گردد.

لینک عضویت در کانال مشکات‌اندیشه:

t.me/meshkatanalysis
👍1🕊1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
لینک عضویت در کانال مشکات‌اندیشه:

t.me/meshkatanalysis
👍2
سوریهِ پس از الشرع؛ نقشه‌خوانی تل‌آویو از آینده دمشق

پایگاه پژوهشی - امنیتی «آلما» در گزارشی تحلیلی به قلم تال بئری به بررسی یکی از حساس‌ترین تحولات خاورمیانه پرداخته است: آینده حکومت احمد الشرع در سوریه و سناریوهای خطرناک روز پس از حذف او. در این گزارش، اهمیت موضوع از آن جهت برجسته می‌شود که احتمال حذف یا ترور احمد الشّرع چه توسط جریان‌های تندرو در درون ارتش و دستگاه امنیتی و چه توسط داعش بسیار بالا ارزیابی شده است. گزارش نشان می‌دهد که سقوط احتمالی الشرع نه‌تنها سوریه را وارد دوره‌ای تازه از بی‌ثباتی و جنگ درونی خواهد کرد، بلکه خطر مستقیم علیه اقلیت‌ها به‌ویژه دروزی‌ها و پیامدهای راهبردی برای اسرائیل، آمریکا و منطقه خواهد داشت.

شکنندگی ساختاری حکومت الشرع و «ثبات در بی‌ثباتی» سوریه
به گفته گزارش، «ناظران امور سوریه معتقدند» که دولت جدید الشرع در ظاهر بر پایه بازسازی و نظم استوار شده، اما «در عمل» با مجموعه‌ای از مشکلات بنیادین روبه‌روست. از جمله: تنش‌های قومی، بحران اقتصادی، نارضایتی اقلیت‌ها، و وجود حدود ۱۳۰ گروه شبه‌نظامی که صرفاً تغییر نام داده‌اند و همچنان حامل «دی‌ان‌ای جهادی» هستند.

دشمنان داخلی: از اقلیت‌ها تا داعش و محور شیعی
در گزارش تأکید می‌شود که «به باور نویسنده»، مهم‌ترین تهدید علیه الشرع نه از بیرون، بلکه از داخل کشور برخاسته است. حکومت او از یک‌سو با نارضایتی علویان و دروزی‌ها که هدف سرکوب‌های خونین قرار گرفتند روبه‌روست و از سوی دیگر با حضور قدرتمند کردها که با حمایت خارجی از موقعیت خاصی برخوردارند. علاوه بر این، داعش در ماه‌های اخیر با انجام انفجارها، حملات انتحاری و هدف قرار دادن مراکز مذهبی، فعالیت خود را «به‌طور چشمگیری افزایش داده است». هم‌زمان، محور شیعی شامل ایران، حزب‌الله و گروه‌های فلسطینی نیز با حکومت رابطه‌ای خصمانه و پرتنش دارند.

تهدید ترور: نقش سرنوشت‌ساز مذاکرات امنیتی با اسرائیل
بر اساس گزارش، شواهد میدانی حاکی از آن است که یکی از عوامل کلیدی افزایش خطر ترور، مذاکرات مستقیم امنیتی میان سوریه و اسرائیل با میانجی‌گری آمریکا است؛ مذاکراتی که برای تندروهای سلفی و جهادی در ارتش، دستگاه امنیتی و داعش نوعی «پرچم قرمز» تلقی شده است. نویسنده می‌گوید که چهار نفر از شش فرمانده ستاد ارتش و ۱۳ نفر از ۲۱ فرمانده لشکر دارای پیشینه جهادی‌اند و این ترکیب، احتمال اقدام داخلی علیه الشرع را به شدت افزایش می‌دهد.

روز پس از الشرع: سناریوی محتمل فروپاشی و هرج‌ومرج
گزارش توضیح می‌دهد که «در سناریوی غالب»، حذف یا ترور الشرع به فروپاشی کامل ساختار دولت، جنگ گروهی «همه علیه همه»، تجزیه ارتش جدید، نبردهای منطقه‌ای و بازگشت داعش به جنوب سوریه منجر خواهد شد. بنا بر تحلیل تجربه خشونت‌های ماه‌های مارس و ژوئیه ۲۰۲۵ علیه علویان و دروزی‌ها نشان می‌دهد که «اراده کشتار اقلیت‌ها از پیش وجود داشته» و در شرایط فروپاشی، این روند به یک «قتل‌عام گسترده» تبدیل خواهد شد.
https://israel-alma.org/syria-the-threat-to-al-shara-the-dangerous-scenarios-for-the-day-after-and-the-israeli-challenge/

لینک عضویت در کانال مشکات اندیشه:

t.me/meshkatanalysis
👍3🔥1🕊1
🔻تحلیل مرشایمر از جنگ دوازده‌روزه: بازدارندگی ایران، سردرگمی آمریکا، و بحران استراتژیک اسرائیل

🔹جان مرشایمر، استاد برجسته روابط بین‌الملل و یکی از نظریه‌پردازان اصلی رئالیسم تهاجمی در گفت‌وگو با شبکه الجزیره ارزیابی دقیق و صریحی از جنگ اخیر ایران و اسرائیل، آینده برنامه هسته‌ای ایران، نفوذ لابی اسرائیل بر سیاست آمریکا، و پیامدهای منطقه‌ای و جهانی این تحولات ارائه می‌کند.

🔹او در این گفت‌وگو، برخلاف روایت‌های جریان غالب در غرب، تصویری کاملاً متفاوت از واقعیت می‌سازد؛ تصویری که برای مخاطب ایرانی اهمیت ویژه‌ای دارد، چون مستقیماً موقعیت ایران در توازن قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی را توضیح می‌دهد.

🔹مرشایمر در ابتدا توضیح می‌دهد که برخلاف نمایش رسانه‌های غربی عملکرد اسرائیل در جنگ دوازده‌روزه «موفق» نبوده و حتی می‌توان آن را شکست استراتژیک دانست.

🔹به گفته او، اسرائیل نه توانست تأسیسات و توان غنی‌سازی ایران را نابود کند و نه قادر شد ساختار سیاسی این کشور را دچار فروپاشی کند. او تأکید می‌کند که حملات اسرائیل عملاً باعث نزدیکی بیشتر مردم و حکومت ایران شد و نشان داد که تخریب کامل ظرفیت هسته‌ای ایران از مسیر نظامی اساساً ناممکن است.

🔹مرشایمر همچنین با اشاره به توان موشکی تهران می‌گوید که ایران امروز قادر است با قدرت به اسرائیل ضربه بزند و هر جنگ تازه‌ از بستن هرمز گرفته تا بارش موشک‌های بالستیک، هزینه‌هایی خواهد داشت که حتی واشنگتن نیز تاب تحملش را ندارد.

🔹او در ادامه توضیح می‌دهد که اسرائیل تقریباً هیچ دستاوردی از جنگ به دست نیاورد و برعکس، ایران توانست قدرت بازدارندگی خود را تقویت کند.

🔹به روایت مرشایمر، اسرائیل و آمریکا همچنان بر «صفر بودن» غنی‌سازی در ایران اصرار دارند، اما ایران دقیقاً بر حفظ این توان پافشاری می‌کند و این تضاد بنیادین عملاً امکان هرگونه توافق را از بین می‌برد.

🔹او یادآوری می‌کند که پس از خروج آمریکا از برجام و هم‌زمانی مذاکرات عمان با حملات اسرائیل، اعتماد ایران به واشنگتن و تل‌آویو کاملاً فرو ریخته است. مرشایمر به‌صراحت می‌گوید که «اسرائیل سیاست هسته‌ای آمریکا را تعیین می‌کند» و تا زمانی که تل‌آویو خواهان حذف کامل غنی‌سازی باشد، هیچ مذاکره واقعی معنا نخواهد داشت.

🔹بر اساس توضیحات او، مسئله ایران تنها محدود به برنامه هسته‌ای یا جنگ نیست؛ بلکه در قلب رقابت میان لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا قرار دارد. مرشایمر اشاره می‌کند که لابی اسرائیل امروز حتی از زمان انتشار مقاله معروف او و والت قوی‌تر شده و با وجود تغییرات جدی در افکار عمومی آمریکا، همچنان می‌تواند دولت‌ها را به حمایت بی‌قیدوشرط از اسرائیل و حتی ورود به جنگ وادار کند.

🔹او یادآور می‌شود که اسرائیل سال‌ها تلاش کرده آمریکا را به جنگ با ایران بکشاند و در دوره اخیر نیز موفق شده واشنگتن را وارد درگیری کند. با وجود این، ابتذال خشونت در غزه و وضوح آن در شبکه‌های اجتماعی باعث شده بخش بزرگی از مردم آمریکا به‌خصوص نسل جوان علیه اسرائیل موضع بگیرند، هرچند این تغییر اجتماعی هنوز تأثیر مستقیم بر سیاست رسمی نگذاشته است.

🔹در بخش پایانی مربوط به ایران و منطقه، مرشایمر توضیح می‌دهد که طرح‌های آتش‌بس در غزه از ابتدا فاقد شانس موفقیت بوده‌اند، زیرا هدف اصلی اسرائیل «نسل کشی» و بیرون‌راندن کامل فلسطینیان است؛ هدفی که با بقای مردم غزه در سرزمینشان قابل جمع نیست.

🔹او تأکید می‌کند که هیچ افق سیاسی معناداری برای فلسطینیان در طرح‌های آمریکا وجود ندارد و این موضوع، همراه با سیاست‌های چنددهه‌ای اسرائیل در گسترش شهرک‌ها، عملاً مرگ قطعی طرح دو‌دولتی را رقم زده است. از نظر او، اسرائیل به‌دنبال یک دولت واحد «بدون فلسطینیان» است و این نگاه، نه با مذاکره و نه با فشار خارجی تغییر نمی‌کند. مرشایمر در نهایت نتیجه می‌گیرد که بحران‌های منطقه، از ایران تا فلسطین تا زمانی که این ساختار قدرت برقرار است، وارد مرحله حل‌وفصل نخواهند شد.


منبع:

https://youtu.be/DwZwADXLuqo?si=3YHpWVarT46P1fDB
لینک عضویت در کانال مشکات اندیشه:

t.me/meshkatanalysis
👍1
۱/۳
🔵 افسانهٔ تبدیل شدن هند به «چین بعدی»
🔸یک توهم دیگر که از واقعیت و تاریخ جدا افتاده است
هوا بین
🔻۱۴ نوامبر ۲۰۲۵
▪️برسی اونز و ساب استک هوا بین

کارل مارکس هند را تمدنی «بدون تاریخ» توصیف کرد.

این جمله انکار وجود باستانی یا دستاوردهای فرهنگی هند نبود. بلکه بازتاب تحلیل ماتریالیستی-تاریخی او از روند توسعهٔ اجتماعی بود، به‌ویژه در زمینهٔ پویایی اقتصادی و مبارزهٔ طبقاتی.

مارکس در مقالهٔ سال ۱۸۵۳ خود با عنوان «نتایج آیندهٔ حکومت بریتانیا در هند» نوشت:
«جامعهٔ هندی اصلاً تاریخی ندارد، دست‌کم تاریخ شناخته‌شده‌ای ندارد. آنچه ما تاریخ آن می‌نامیم، فقط تاریخ مهاجمان پیاپی است که امپراتوری‌های خود را بر پایهٔ منفعل جامعه‌ای مقاوم‌ناپذیر (غیر مقاوم) و تغییرناپذیر بنا کردند.»

این حرف به معنای نداشتن گذشته یا تمدن نبود، بلکه ساختار اجتماعی هند — مبتنی بر جوامع روستایی و نظام کاست — از نظر او راکد و مقاوم در برابر تغییر درونی به نظر می‌رسید، به‌ویژه در مقایسه با مبارزات طبقاتی پویایی که مارکس موتور محرک پیشرفت تاریخی در اروپا می‌دانست.

از نظر مارکس، جامعهٔ پیشااستعماری هند از نظر اقتصادی ایستا بود و فاقد تضادهای درونی (مانند فئودالیسم در برابر بورژوازی) بود که به عقیدهٔ او تاریخ را به پیش می‌راند.

دیدگاه مارکس در میان مورخان هم کم‌وبیش منحصربه‌فرد نبود؛ بسیاری از آن‌ها نیز از منظر انسان‌شناختی هند را تمدنی «بدون تاریخ» می‌دانند.

برخلاف تمدن‌های باستانی یونان، چین، مصر یا بین‌النهرین که تاریخ‌شان از هزاران سال پیش به‌صورت مکتوب، خطی و دقیق ثبت شده، تاریخ هند فاقد اسناد مکتوب است و عمدتاً به‌صورت شفاهی منتقل شده و اغلب واقعیت با افسانه و اسطوره درهم آمیخته است.

علاوه بر این، هند در طول تاریخ مفهومی جغرافیایی بوده، نه یک دولت-ملت. این سرزمین شامل صدها روستای محلی، قبیله و ماهاراجه بود که صدها زبان و به همان تعداد دین متفاوت داشتند.

در طول زمان، سرزمینی که امروز هند نامیده می‌شود، به‌ترتیب توسط مهاجمان خارجی آریایی‌ها، پارسیان، توخاری‌ها، مغول‌ها، افغان‌ها، مسلمانان و بریتانیایی‌ها اداره شد (از پادشاهی کورو، امپراتوری هخامنشی، امپراتوری کوشان، امپراتوری گورکانی، سلسلهٔ لودی تا راج بریتانیا).

حکومت طولانی‌مدت استعماری خارجی، روحیهٔ مقاومت را از بومیان گرفت. این وضعیت با باور هندو به تناسخ و نظام کاست — که سرنوشت انسان را به جایگاه اجتماعی تولدش گره می‌زند — ترکیب شد و هویت فرهنگی «پذیرش سرنوشت» را پدید آورد.

این پذیرش منفعلانه در جنبش «عدم همکاری» گاندی در دههٔ ۱۹۴۰ به اوج رسید.

مسیر هند به سوی استقلال کاملاً متفاوت از چین بود. چین بیش از ۱۰۰ سال با مهاجمان خارجی جنگید: دو جنگ تریاک (دهه‌های ۱۸۳۰ تا ۱۸۶۰)، جنگ اول چین و ژاپن (۱۸۹۴-۱۸۹۵) و جنگ دوم چین و ژاپن (۱۹۳۱-۱۹۴۵).

مسیر چین راه انقلاب خشونت‌آمیز و آزمون با آتش بود؛ میلیون‌ها نفر قربانی شدند. تلاش برای پایان دادن به «قرن تحقیر» اراده‌ای پولادین و روحیهٔ جنگجوی تسخیرناپذیر هم در حزب کمونیست حاکم و هم در مردم عادی پدید آورد.

در حالی که غرب تلاش خود برای مهار چین را شدت بخشیده، هند را به‌طور فعال به این هدف جذب کرده و می‌کوشد آن را به‌عنوان جانشین چین هم در تولید و هم در بازار مصرف بالا بکشد.


https://www.unz.com/bhua/the-myth-of-india-becoming-the-next-china/

https://x.com/FGhoddoussi/status/1990434597872562336?t=sxdeOMWmm1NvGJXcEEtlnA&s=19

@BetweenDichotomies
🕊1
🔻آمادگی دائمی در برابر ایران؛ اسرائیل هیوم از بار مالی فزاینده برای تل‌آویو می‌گوید

🔹روزنامه اسرائیل هیوم در گزارشی به این موضوع پرداخته که نهادهای امنیتی اسرائیل در حال آماده‌سازی برای «مرحله بعدی» تقابل با ایران هستند و همزمان تلاش می‌کنند فضای داخلی را آرام نشان دهند. در این گزارش ادعا شده که موفقیت عملیات اخیر اسرائیل موجب شده مقام‌های امنیتی با اعتمادبه‌نفس بیشتری درباره توان اطلاعاتی و فناوری خود صحبت کنند و آن را عامل اصلی «آرامش افکار عمومی» معرفی کنند.

🔹روزنامه در ادامه با استناد به تحلیلگران اسرائیلی، چنین اظهار می‌کند که حفظ این سطح از آمادگی نظامی هزینه‌های بسیار سنگینی داشته است.

🔹در روایت گزارش آمده که جنگ اخیر کسری بودجه بزرگی برای ارتش ایجاد کرده و پرسش‌های جدی درباره توان اسرائیل برای بازسازی سریع خسارات واردشده در صورت تکرار حملات مطرح شده است.

🔹نویسنده تأکید می‌کند که حتی در جنگی که اسرائیل خود را در موضع برتر می‌دانست، هزینه‌های اقتصادی «بی‌سابقه» و فراتر از برآوردهای پیشین بوده و بار مالی آن در حد میلیاردها دلار توصیف شده است.

🔹در بخش تحلیلی، روزنامه توضیح می‌دهد که سیاست ماندن «یک گام جلوتر» از ایران اسرائیل را به چرخه‌ای دائمی از هزینه‌تراشی نظامی کشانده است.

🔹براساس این گزارش، مقام‌های اسرائیلی ایران را تهدیدی جدی می‌خوانند و همین ارزیابی سبب شده سرمایه‌گذاری مداوم بر سامانه‌های دفاعی، حمله‌ای و اطلاعاتی یک ضرورت ثابت تلقی شود؛ مسیری که به باور نویسنده برای مقابله با کشوری در اندازه و ظرفیت ایران به‌طور طبیعی نیازمند صرف «بودجه‌های چندمیلیارد دلاری» است.

🔹در پایان نیز روزنامه ادعا می‌کند مخالفت اسرائیل با توافق‌های هسته‌ای احتمالی میان آمریکا و ایران این رژیم را در وضعیتی قرار داده که مجبور است همیشه برای دور تازه‌ای از تنش آماده باشد.

📌در این روایت گفته می‌شود توافق‌هایی که می‌توانست فاصله ایران از دستیابی به توانمندی هسته‌ای را بیشتر کند از سوی اسرائیل رد شده و همین تصمیم، این رژیم را ناچار کرده که به‌طور دائمی هزینه‌های بسیار سنگینی برای حفظ آمادگی امنیتی بپردازد؛ هزینه‌هایی که در گزارش از آن‌ها با تعبیر «بار مالی میلیاردی و فرسایشی» یاد شده است.

منبع:

https://www.israelhayom.com/2025/11/17/iran-israel-nuclear-military-spending-costs/

لینک عضویت در مشکات اندیشه:

t.me/meshkatanalysis
🔥1🕊1
🔻سفر بن‌سلمان به واشنگتن؛ بازتعریف بازدارندگی، اقتصاد و معادله فلسطین

#حسن_حمزه

🔹سفر محمد بن‌سلمان به آمریکا و دیدارش با ترامپ را می‌توان تلاشی آگاهانه برای بازتعریف چارچوب امنیتی و ژئوپولیتیکی عربستان دانست تلاشی که از دل دو سال پرتنش منطقه‌ای بیرون آمده و به‌وضوح می‌خواهد رابطه‌ای کهن را از سطح همکاری موردی به یک شراکت نهادینه و بلندمدت تبدیل کند.

🔹در بعد امنیتی ریاض عملاً به‌دنبال تثبیت یک چتر بازدارندگی است که بعد از جنگ غزه، درگیری مستقیم ایران و اسرائیل و ضربات موشکی به قطر بیش از هر زمان دیگری به آن احساس نیاز می‌کند. درخواست برای تضمین‌های دفاعی، خرید F-35 و نهایی‌سازی همکاری هسته‌ای در واقع واکنش عربستان به همین احساس ناامنی ساختاری است. این‌جاست که پرونده «توافق هسته‌ای» رنگ استراتژیک‌تری پیدا می‌کند. ریاض می‌خواهد برنامه هسته‌ای‌اش نه فقط یک پروژه انرژی، بلکه بخشی از معماری بازدارندگی باشد؛ چیزی که در پایتخت‌های منطقه و حتی در واشنگتن، معنای خاص خودش را دارد.

🔹در حوزه اقتصادی و فناورانه سفر بن‌سلمان یک پیام روشن دارد: نجات پروژه چشم‌انداز ۲۰۳۰ بدون یک شریک تکنولوژیک قدرتمند ممکن نیست. فشار بودجه‌ای، کاهش قیمت نفت و جاه‌طلبی‌های فراتر از توان فعلی، عربستان را به نقطه‌ای رسانده که برای زنده نگه‌داشتن موتور تحول، نیازمند جذب انبوه سرمایه، فناوری و حتی دانش مدیریتی از آمریکاست. از همین زاویه است که توافق‌های بزرگ در حوزه هوش مصنوعی، مراکز داده، انرژی هسته‌ای و عناصر نادر خاکی معنا پیدا می‌کند؛ پروژه‌هایی که از یک طرف اقتصاد سعودی را متنوع می‌کنند و از طرف دیگر، جایگاه واشنگتن را در زنجیره‌های حیاتی، مثل انرژی، معدن و فناوری در برابر چین تقویت می‌سازند. ریاض با هوشمندی این موضوع را فهمیده است. یعنی اگر می‌خواهد آمریکا را برای دهه‌ آینده در کنار خود نگه دارد، باید بخشی از منافع حیاتی واشنگتن را به خاک خودش گره بزند.

🔹اما تمام این معماری روی یک شکاف سیاسی بزرگ بنا شده است. مسئله اسرائیل و بعد از آن، غزه. بن‌سلمان در این سفر عملاً تلاش می‌کند معادله‌ای را پیش ببرد که در آن «عادی‌سازی» نه ابزار مشروعیت اسرائیل بلکه اهرمی برای امتیازگیری در پرونده فلسطین باشد. موضع او روشن است. بدون مسیر قابل‌سنجش به‌سوی تشکیل دولت فلسطینی، نه توافق هسته‌ای سعودی–آمریکا کامل می‌شود، نه تضمین دفاعی شکل می‌گیرد و نه طرح‌های اقتصادی بزرگی مانند آی مک. همین موضوع یک تناقض ساختاری در روابط واشنگتن و ریاض می‌سازد. آمریکا می‌خواهد سعودی را به ستون نظم منطقه‌ای تبدیل کند، اما عربستان این نقش را منوط به حل یکی از کهنه‌ترین بحران‌های خاورمیانه کرده است. بنابراین هرچند این سفر شتابی تازه به همکاری‌های امنیتی، هسته‌ای و اقتصادی می‌دهد، اما پایداری‌اش کاملاً به این وابسته است که واشنگتن و تل‌آویو تا چه اندازه حاضر باشند هزینه یک مسیر واقعی به‌سوی راه‌حل دو‌دولتی را بپذیرند.

لینک عضویت در مشکات اندیشه:

t.me/meshkatanalysis
👍1🕊1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۱/۲
🔴نظر پرفسور میرشایمر در مورد احتمال حمله هسته ای اسرائیل به ایران.

🔸قاضی ناپلیتانو: می‌خوام یه کلیپ براتون پخش کنم از یه مصاحبه با جان کیریاکو. شاید آقای کیریاکو رو بشناسید. اون مأمور بازنشسته سیا است. تنها کسی بود که به خاطر رژیم شکنجه بوش-چنی زندان رفت، چون خودش از چیزهایی که مجبور شده بود ببینه حالش به هم می‌خورد و شکنجه‌ها و اسم شکنجه‌گرها رو افشا کرد. الان البته از زندان آزاد شده، این چند سال پیش بود. ولی اون یه ادعای خیلی تکان‌دهنده درباره اسرائیلی‌ها داره و من نظرتون رو می‌خوام بدونم. پروفسور میرشایمر،

🔸قاضی ناپلیتانو:کریس کلیپ شماره سه.

🔻آغاز پخش کلیپ.
«جان کریاکو: دلیلش اینه که به من گفتن دونالد ترامپ تصمیم گرفت ایران رو بمباران کنه چون اسرائیلی‌ها برای اولین بار گفتن: اگر شما این پناهگاه‌های زیرزمینی رو بمباران نکنید و این تأسیسات رو نزنید، ما خودمون از سلاح هسته‌ای استفاده می‌کنیم. تا اون موقع هیچ‌وقت چنین تهدیدی نکرده بودن. برای همین ترامپ گفت: بمباران ایران شاید واقعاً جلوی شروع جنگ جهانی سوم رو بگیره اگر مانع بشه که اسرائیلی‌ها سلاح هسته‌ای به کار ببرن.»

جولیان دوری: یعنی طبق منبع شما، اسرائیلی‌ها به رئیس‌جمهور ایالات متحده گفتن که اگر ارتش آمریکا با قدرت خودش تأسیسات هسته‌ای ایران رو نزنه، اسرائیل به تنهایی از سلاح هسته‌ای استفاده می‌کنه.

جان‌کیریاکو: آره.

جولیان دوری: می‌بینی مشکل این حرف چیه جان؟ آره. چون اونا هیچ‌وقت رسماً اعتراف نکردن که سلاح هسته‌ای دارن. دقیقاً. پس تو داری به من می‌گی اونا به رئیس‌جمهور آمریکا اعتراف کردن که سلاح هسته‌ای دارن، ولی هنوز توی معاهده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) نیستن؟


جان‌کیریاکو: خب، اگر حرف افشاگرهای هسته‌ای اسرائیل درست باشه، آره، از دهه ۵۰ شروع کردن، اواخر دهه ۶۰ یا اوایل دهه ۷۰ بهش رسیدن. برو موردخای وانونو رو ببین. می‌دونی، وانونو بی‌دلیل به خیانت متهم نشد.
🔻انتهای پخش کلیپ.

🔸قاضی ناپلیتانو: قابل قبوله، پروفسور میرشایمر؟

🔹پرفسور میرشایمر:
اوه، قطعاً قابل قبوله. من که مدرک محکمی برای تأیید حرف جان کیریاکو ندارم، نمی‌گم بهش شک دارم، ولی مدرک سخت ندارم. اما از نظر منطقی کاملاً معنا داره. باید یادتون باشه که اسرائیلی‌ها واقعاً باور دارن، کاملاً محکم باور دارن که ایران با سلاح هسته‌ای تهدید وجودی برای آنهاست. و باور دارن که همین توانایی غنی‌سازی هسته‌ای که ما ۲۲ ژوئن امسال زدیم (یعنی ایالات متحده در ۲۲ ژوئن امسال زد) مقدمه‌ای برای به‌دست آوردن سلاح هسته‌ای توسط ایران بود. برای همین خیلی خیلی مشتاق بودن که اونو نابود کنن.

ما همچنین می‌دونیم که خودشون به تنهایی نمی‌تونن این کار رو بکنن. نه فوردو رو تونستن بزنن مثل کاری که ما کردیم، نه نطنز رو. اصلاً نمی‌تونن. توانایی‌اش رو ندارن. بمب‌هایی ندارن که بتونه اون‌قدر عمیق بره. پس اگر نتونن این تهدید وجودی رو با سلاح‌های متعارف از بین ببرن، ولی بتونن با سلاح هسته‌ای (شاید حتی فکر کنن با یه سلاح هسته‌ای کوچک هم بشه)، فکر می‌کنم احتمال اینکه این کار رو بکنن خیلی بالاست. فکر می‌کنم اگر در آینده شواهد محکمی باشه که ایران داره سلاح هسته‌ای به دست میاره، واقعاً شواهد محکم، (که البته تابستون امسال این‌طور نبود)، و اسرائیلی‌ها نتونن اون توانایی رو با نیروهای متعارف خودشون نابود کنن، من پول زیادی شرط می‌بندم که از سلاح هسته‌ای استفاده می‌کنن. باز هم تکرار می‌کنم، اونا این رو تهدید وجودی می‌بینن. و وقتی حرف از استفاده از نیروی نظامی علیه دشمنانشونه، اسرائیلی‌ها تقریباً هیچ مرزی نمی‌شناسن.

ما این رو در سال‌های اخیر دیدیم. کلمه «خویشتنداری» وقتی حرف از رفتار نظامی اسرائیلی‌هاست اصلاً معنایی نداره. پس فکر می‌کنم این یه تهدید واقعیه، نه فقط الان، بلکه یه تهدید واقعی برای آینده هم هست.

🔻منتخبی از لحظه 26:03 تا اخر گفتگوی زیر:
Prof. John Mearsheimer _ Ukraine and Reality-Judging Freedom- Andrew Napolitano-20251120Thu
https://www.youtube.com/watch?v=CwQ46qPoKKM

https://x.com/FGhoddoussi/status/1991715052005531969?t=QGTK8xWKwiefIpszY1dlVw&s=19

@BetweenDichotomies
👍1🕊1💯1
🔻از «نفت» تا «فناوری»؛ واکاوی دگردیسی پارادایم اقتصادی در روابط ریاض-واشنگتن

🔹واکاوی داده‌های تجارت دوجانبه میان ایالات متحده و عربستان سعودی در بازه سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۴، گویای یک دگردیسی بنیادین در پارادایم اقتصادی دو کشور است. در دهه نخست قرن بیست و یکم، روابط اقتصادی تحت سیطره‌ی یک «عدم تقارن ساختاری» قرار داشت؛ جایی که منحنی واردات ایالات متحده (عمدتاً حامل‌های انرژی) با نوساناتی شدید به اوج ۵۰ میلیارد دلار در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ رسید. این وابستگی یک‌سویه سبب شد تا تراز تجاری واشنگتن در سال ۲۰۰۸ به پایین‌ترین سطح تاریخی خود، یعنی کسری نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار سقوط کند که بازتاب‌دهنده‌ی دکترین سنتی «امنیت در برابر انرژی» بود.

🔹با این حال از سال ۲۰۱۲ به بعد، شاهد یک گسست ساختاری در الگوی تجاری هستیم که می‌توان آن را نقطه پایان وابستگی هیدروکربنی آمریکا دانست. داده‌ها نشان می‌دهند که واردات آمریکا از عربستان با شیبی تند و معنادار کاهش یافته و در سال ۲۰۱۶ به سطوح کمتر از ۲۰ میلیارد دلار تنزل کرده است. این تغییر که همزمان با انقلاب «شیل» و دستیابی آمریکا به استقلال انرژی رخ داد، اهرم فشار اقتصادی ریاض را به شدت تضعیف کرد و ماهیت رابطه را از یک مدل تک‌محصولی به سمت مدل‌های پیچیده‌تر تجاری سوق داد.

🔹در مقابل افت شدید واردات، منحنی صادرات کالا و خدمات ایالات متحده روندی باثبات و صعودی را طی کرده است که نشان‌دهنده تغییر جایگاه آمریکا از یک «خریدار راهبردی» به یک «تأمین‌کننده راهبردی» است. از سال ۲۰۱۶ بدین‌سو، تراز تجاری برای نخستین بار در تاریخ معاصر روابط دو کشور به نفع ایالات متحده مثبت شده و این کشور توانسته است جایگاه خود را به عنوان صادرکننده خالص تثبیت نماید. این همگرایی جدید در داده‌ها بیانگر آن است که عربستان سعودی از نقش سنتی خود به عنوان «تأمین‌کننده انرژی» فاصله گرفته و به بازاری حیاتی برای فناوری، زیرساخت و تسلیحات آمریکایی بدل شده است.

📌 در تحلیل نهایی، پویایی‌های مشاهده‌شده در نمودار ۲۵ ساله، مؤید گذار از روابط مبتنی بر «کالاهای اولیه» به روابط مبتنی بر «سرمایه و خدمات» است. مثبت ماندن تراز تجاری به نفع واشنگتن در سال‌های اخیر (با وجود نوسانات سال ۲۰۲۲)، نشان می‌دهد که معماری جدید روابط ریاض-واشنگتن دیگر بر پایه نیاز آمریکا به نفت استوار نیست، بلکه بر اساس ادغام اقتصاد عربستان در زنجیره‌های تأمین و فناوری غربی بازتعریف شده است. این تحول ژئواکونومیک، زیربنای لازم برای قراردادهای تریلیون دلاری اخیر را فراهم آورده و موازنه قدرت اقتصادی را به نفع واشنگتن تغییر داده است.

لینک عضویت در کانال مشکات اندیشه:

t.me/meshkatanalysis
👍1🕊1
🔻هشدار یک تحلیلگر اسرائیلی: اتکای کور به نیروی هوایی، امنیت اسرائیل را فرسوده می‌کند

🔹عوفر شلح در گزارشی در کانال ۱۲ اسرائیل به بررسی این مسئله می‌پردازد که تهدید اصلی علیه امنیت اسرائیل برخلاف برداشت رایج، فروش احتمالی جنگنده‌های اف–۳۵ به عربستان نیست، بلکه ضعف راهبردی در داخل اسرائیل است. او با استناد به تجربیات گذشته و شکست‌ خوردن اغلب قراردادهای تسلیحاتی عربستان و امارات، توضیح می‌دهد که بسیاری از این اعلام‌ها بیشتر جنبه سیاسی و تبلیغاتی دارند تا کارکرد نظامی واقعی. شلح تأکید می‌کند که به‌زعم او، تهدید بزرگ‌تر در آنجاست که اسرائیل به جای تعریف استراتژی روشن، «قدرت نظامی کور» را جایگزین سیاست کرده است.

در ادامه، مقاله نشان می‌دهد که قدرت واقعی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از رفتار محتاطانه و نگاه سیاسی‌شان ناشی می‌شود. برای نمونه توضیح می‌دهد که عربستان حتی در زمان حملات سنگین انصارالله یا حمله موشکی ایران در سال ۲۰۱۹ واکنش نظامی معناداری نشان نداد و ترجیح داد «دیگران در برابر ایران نیروی نظامی به‌کار ببرند». بر اساس توصیف مقاله، حتی اگر روزی جنگنده‌های پیشرفته در اختیار سعودی‌ها قرار گیرد، محتمل‌تر آن است که «در دفاع از عربستان، هواپیماهای اسرائیلی یا آمریکایی در آسمان ایران باشند، نه خود سعودی‌ها».

🔹نویسنده سپس انتقاد را متوجه اسرائیل می‌کند و می‌گوید مشکل بزرگ‌تر آن است که اسرائیل به‌جای استراتژی به نیروی هوایی به‌عنوان جایگزین سیاست تکیه کرده است. او با اشاره به تجربه‌های اخیر تأکید می‌کند که اسرائیل سیاست خارجی خود را بر پایه «آزادی عمل هوایی» تنظیم می‌کند و این وابستگی باعث شده در بحران‌های بزرگ جهانی، مانند جنگ روسیه ـ اوکراین، تصمیم‌گیری دولت اسرائیل تحت تأثیر محاسبات کاملاً نظامی قرار گیرد. از نگاه نویسنده، این تغییر فکری، «اسرائیل را از قدرتی راهبردی به ابزاری کند و بدون فکر» تبدیل کرده است.

🔹در جمع‌بندی، مقاله هشدار می‌دهد که تهدید اصلی امنیتی اسرائیل نه عربستان مجهز به اف-۳۵، بلکه ناتوانی اسرائیل در پیوستن به ساختار جدید امنیت منطقه است. به بیان نویسنده، کشورهای مهم منطقه ـ ترکیه و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ـ در کنار آمریکا آینده خاورمیانه را طراحی می‌کنند، در حالی‌که «اسرائیل با تکیه بر قدرت نظامی و بی‌توجهی به دیپلماسی، عملاً پشت در مانده است». او تأکید می‌کند که تا زمانی‌ که اسرائیل امنیت را فقط از زاویه جنگنده‌ها و تکنولوژی ببیند، نه از زاویه اهداف سیاسی، «نه تنها قدرتی نمی‌سازد، بلکه تهدید اصلی را نیز نادیده می‌گیرد».

منبع:

https://www.mako.co.il/news-columns/2025_q4/Article-f70ec48fdbaaa91026.htm

لینک عضویت در کانال مشکات اندیشه:

https://news.1rj.ru/str/meshkatanalysis
1👍1🕊1
🔻سفر ولیعهد عربستان به واشنگتن: تقویت روابط دوجانبه در سایه خلأهای امنیتی و هسته‌ای

🔹مؤسسه خاورمیانه در گزارشی به بررسی ابعاد مختلف دیدار اخیر «دونالد ترامپ» و «محمد بن‌ سلمان» پرداخته و تأکید کرده است که این سفر اگرچه در ظاهر با فضای مثبت و اعلام تعهدات گسترده همراه بود، اما در لایه‌های عمیق‌تر پرسش‌های راهبردی مهمی را بی‌پاسخ گذاشته است. نویسنده با استناد به داده‌ها و اظهارات منتشرشده تلاش کرده نشان دهد که ماهیت این سفر بیش از آن‌که حل‌کننده بحران‌های جاری باشد، تقویت‌کننده نمادین روابط دوجانبه و ایجاد تصویر جدیدی از نقش عربستان در آینده همکاری‌های امنیتی و فناورانه آمریکا است.

🔹بر اساس این گزارش، سفر ولیعهد عربستان به واشنگتن عمدتاً با هدف تثبیت رابطه راهبردی با آمریکا انجام شده و به‌نظر می‌رسد که دو طرف توانسته‌اند در حوزه‌های نظامی و تکنولوژیک به نتایج ملموس دست یابند. در این میان، اعلام موافقت ترامپ با فروش جنگنده‌های F-35 و همچنین شکل‌گیری توافق‌های پرحجم در حوزه هوش مصنوعی مصداق‌های اصلی این دستاوردها معرفی شده‌اند. گزارش یادآور می‌شود که این سطح از ورود بخش خصوصی آمریکا به پروژه‌های کلان دیجیتال عربستان می‌تواند نقشی مشابه همکاری تاریخی دو کشور در صنعت نفت ایفا کند و پیوندی اقتصادی ایجاد نماید که فراتر از تصمیمات سیاسی کوتاه‌مدت عمل کند.

🔹در ادامه تحلیل، پژوهشگران مؤسسه خاطرنشان کرده‌اند که با وجود این فضای مثبت، دیدار دو طرف در مسائل کلیدی منطقه‌ای تقریباً بدون نتیجه ماند. بنا بر برداشت نویسنده، عربستان نه در خصوص پیوستن به «توافق‌های ابراهیم» گام تازه‌ای برداشت و نه تعهد مشخصی درباره حضور در طرح تثبیت غزه ارائه کرد. همچنین موضوعاتی همچون جنگ یمن، ایران و تحولات سوریه نیز عملاً در حاشیه قرار گرفتند. گزارش با اشاره به این نکته که حتی مسئله سنتی «نفت» در اولویت این دیدار نبود، نتیجه می‌گیرد که نوعی جابه‌جایی اولویت‌ها در رابطه دو کشور در حال رخ‌دادن است؛ جابه‌جایی‌ای که فناوری و همکاری‌های اقتصادی را بر موضوعات ژئوپلیتیک مقدم می‌کند.

🔹البته به گفته نویسنده، بخش مهمی از نتایج اعلام‌شده در این سفر هنوز فاقد جزئیات روشن است و همین امر ابهامات جدی ایجاد می‌کند. وعده سرمایه‌گذاری «۱ تریلیون دلاری» عربستان در آمریکا نمونه‌ای از این ابهام عنوان شده؛ وعده‌ای که بدون جدول زمانی، بدون منابع مشخص و احتمالاً در مقیاسی که تحقق آن دهه‌ها طول خواهد کشید مطرح شده است. علاوه بر این، گزارش تأکید می‌کند که امضای «توافق دفاعی» میان دو کشور نیز بدون انتشار متن رسمی صورت گرفته و هنوز معلوم نیست آمریکا چه سطحی از تعهد عملی برای دفاع از عربستان پذیرفته است؛ مسئله‌ای که با توجه به تجربه حمله ۲۰۱۹ به آرامکو، برای ریاض اهمیت حیاتی دارد.

📌در بخش پایانی، گزارش به موضوع حساس همکاری هسته‌ای اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که اعلام «تکمیل مذاکرات» بیشتر یک عبارت دیپلماتیک مبهم است تا انعقاد توافق واقعی. نویسنده یادآور می‌شود که محور اصلی اختلاف، یعنی حق عربستان برای غنی‌سازی اورانیوم، همچنان حل‌نشده باقی مانده و با الزامات قانونی آمریکا درباره منع غنی‌سازی ناسازگار است. در جمع‌بندی، مؤسسه خاورمیانه نتیجه گرفته است که هرچند سفر محمد بن سلمان از منظر تقویت روابط و کسب امتیازهای نمادین موفق بوده، اما پرسش‌هایی درباره آینده امنیت منطقه، همکاری هسته‌ای و حدود واقعی تعهد دفاعی آمریکا همچنان بی‌پاسخ مانده و شکل نهایی این رابطه را در هاله‌ای از عدم قطعیت قرار داده است.
منبع:

https://www.mei.edu/publications/trump-mbs-summit-good-feelings-real-commitments-and-unresolved-questions
لینک عضویت در کانال مشکات اندیشه:

https://news.1rj.ru/str/meshkatanalysis
🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‌ملانی فیلیپس، صهیونیست، می گوید اسرائیل در حال درک این موضوع است که دیگر نمی تواند به سادگی با دشمنان خود «چمن زنی» کند.

آنها از ذهنیت سازشکارانه «گالوت» یهودیان پراکنده شده فراتر می روند و به «یهودیان تنخ» تبدیل می شوند که آماده نسل کشی تمام عیار هستند.

🔗 Chris Menahan 🇺🇸

ملانی فیلیپس، فعال صهیونیست یهودی، در کنفرانس «خشم علیه نفرت» شورات هادین، اعلام می کند که «چیزی به نام فلسطین وجود ندارد» و «چیزی به نام مردم فلسطین وجود ندارد.»

«یهودیان تنها کسانی هستند که حق داشتن هر بخشی از این سرزمین را دارند... و آنها تنها کسانی هستند که حق داشتن تمام آن را دارند.»

(این همه توجیهی برای ارتکاب نسل کشی است.)

🔗 Chris Menahan 🇺🇸


@BetweenDichotomies
👎1🕊1
🔻تحلیل رسانه اسرائیلی از روند قرارگیری اخوان‌المسلمین در فهرست تهدیدات امنیت ملی آمریکا

🔹روزنامه معاریو در گزارشی به چرایی قرار دادن جنبش اخوان‌المسلمین در فهرست گروه‌های تهدیدکننده امنیت داخلی آمریکا پرداخته و توضیح می‌دهد که این تصمیم نتیجهٔ روندی انباشته در سه دهه گذشته است.

🔹در این گزارش گفته می‌شود که نقطهٔ آغاز فهم نهادهای اطلاعاتی آمریکا پروندهٔ «بنیاد سرزمین مقدس» در سال ۲۰۰۹ بوده؛ پرونده‌ای که بنا بر این روایت، نشان داد چگونه شبکه‌ای از خیریه‌های قانونی و کمک‌های معاف از مالیات، عملاً به کانال انتقال منابع مالی برای حماس تبدیل شده‌اند. معاریو توضیح می‌دهد که همین محکومیت قضایی باعث شد دستگاه امنیتی آمریکا به این نتیجه برسد که فعالیت اخوان در خاک آمریکا یک پروژهٔ سازمان‌یافته برای ایجاد نفوذ فرهنگی، سیاسی و مالی است، نه صرفاً مجموعه‌ای از فعالیت‌های اجتماعی پراکنده.

🔹در ادامهٔ گزارش معاریو تأکید شده که یکی از مهم‌ترین اسناد کشف‌شده «سند ۱۹۹۱ اخوان‌المسلمین» است؛ سندی که در آن برنامه‌ای صدساله برای اسلامی‌سازی تدریجی جامعهٔ آمریکا تشریح شده است.

🔹 طبق روایت گزارش، سند ۱۹۹۱ اخوان‌المسلمین بر ایجاد شبکه‌های موازی آموزشی از پیش‌دبستانی تا دانشگاه، تشکیل اتحادیه‌های دانشجویی همسو و نفوذ تدریجی در سطوح حکومتی محلی و فدرال تمرکز دارد.

🔹روزنامه توضیح می‌دهد که چند نهاد مشخص، نقش بازوهای عملیاتی این راهبرد را در آمریکا ایفا می‌کنند؛ از جمله «مسلمانان آمریکایی برای فلسطین» (AMP) که وظیفهٔ تولید محتوا و تربیت کنشگران را بر عهده دارد، «شورای روابط آمریکایی ـ اسلامی» (CAIR) که به‌عنوان بازوی حقوقی و رسانه‌ای عمل می‌کند و «دانشجویان برای عدالت در فلسطین» (SJP) که محور اصلی فعالیت‌های دانشگاهی و بسیج دانشجویان محسوب می‌شود.

🔹گزارش تأکید می‌کند که به‌ویژه SJP توانسته با به‌کارگیری گفتمان عدالت هویتی و ایجاد ائتلاف‌های چندگروهی، روایت اخوان‌المسلمین را در محیط‌های دانشگاهی تثبیت و نهادینه کند.

📌در پایان گزارش معاریو اشاره می‌شود که پشتیبانی خارجی از این شبکه از سه مسیر تأمین می‌شود:

۱- ترکیه به‌عنوان مرکز سیاسی و رسانه‌ای،

۲- قطر به‌عنوان منبع مالی

۳- و حماس به‌عنوان الگوی اجرایی.

🔻معاریو اضافه می‌کند که نمونه‌هایی چون پروژهٔ «شهر اسلامی» در تگزاس و تحولات سیاسی در هامترامک و دیربورن برای مقام‌های ایالتی آمریکا حکم زنگ خطر داشته است. گزارش در نهایت مدعی است که اقدام اخیر فرماندار تگزاس در تروریستی‌خواندن اخوان‌المسلمین و CAIR را باید نخستین مرحله از فرآیندی دانست که هدف آن «برچیدن ساختاری» شبکهٔ اخوان در ایالات متحده است، نه صرفاً اعلام موضع سیاسی.

منبع:

https://www.ynet.co.il/news/article/h13utqmz11x

لینک عضویت در کانال مشکات اندیشه:

https://news.1rj.ru/str/meshkatanalysis
👍1
🔻نقطه کور ناتو؛ هشدار رند درباره عقب‌ماندگی غرب در جنگ الکترونیک

🔹مؤسسه رند در گزارشی به قلم کلارا لو گارگاسون و جیمز بلک به تبیین جایگاه حیاتی و مغفول‌مانده جنگ الکترونیک در دکترین نظامی غرب پرداخته‌اند.

🔹نویسندگان با اتخاذ رویکردی انتقادی، استدلال می‌کنند که تسلط بر طیف الکترومغناطیسی که در جنگ اوکراین نقشی محوری یافته است، دیگر نه یک گزینه جانبی، بلکه متغیری تعیین‌کننده در سرنوشت منازعات آتی خواهد بود و غفلت ناتو از این حوزه می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری در رویارویی با رقبای هم‌تراز داشته باشد.


🔹پژوهشگران در تبیین ریشه‌های این عقب‌ماندگی، خاطرنشان می‌سازند که اگرچه بهره‌برداری نظامی از طیف الکترومغناطیسی قدمتی تاریخی دارد، اما تمرکز استراتژیک ارتش‌های غربی بر عملیات‌های ضدشورش در عراق و افغانستان طی دهه‌های گذشته، منجر به حاشیه رفتن توسعه فناوری‌های جنگ الکترونیک در نبردهای کلاسیک شده است.

🔹گزارش تصریح می‌کند که مفهوم مدرن جنگ الکترونیک فراتر از ایجاد اختلالات ساده رادیویی است و امروزه قابلیت‌هایی نظیر تخریب شبکه‌های فرماندهی و کنترل، اختلال در سامانه‌های جی‌پی‌اس و فریب سیستم‌های هدف‌گیری را شامل می‌شود؛ مؤلفه‌هایی که برای ارتش‌های دیجتالی وابسته به حسگرها و شبکه‌های داده، حیاتی محسوب می‌گردند.

🔹در تشریح وضعیت جبهه مقابل، نویسندگان اذعان دارند که روسیه برخلاف غرب، پس از فروپاشی شوروی توسعه توانمندی‌های جنگ الکترونیک را متوقف نکرده و اکنون با در اختیار داشتن زرادخانه‌ای متشکل از بیش از چهارصد سایت راداری و سامانه‌های پیشرفته تاکتیکی نظیر «کراسوخا-۴» و «مورمانسک-بی‌ان»، دست برتر را در این حوزه دارد.

🔹طبق تحلیل‌های ارائه شده، دکترین نظامی مسکو در اوکراین بر پایه استفاده از جنگ الکترونیک برای شناسایی، ایزوله کردن و سپس انهدام یگان‌های دشمن با آتش توپخانه استوار است؛ هرچند نیروهای اوکراینی نیز با انطباق‌پذیری بالا و نوآوری در میدان نبرد، توانسته‌اند راهکارهایی برای مقابله و حتی استفاده تهاجمی از این فناوری ابداع کنند.

🔹تحلیلگران با ابراز نگرانی نسبت به وضعیت ناتو، هشدار می‌دهند که شکاف توانمندی میان این ائتلاف و روسیه در حال گسترش است؛ چرا که فعالیت‌های ناتو عمدتاً به شبیه‌سازی‌های زمان صلح محدود مانده در حالی که روسیه در حال آزمون و ارتقای تاکتیک‌های خود در میدان واقعی نبرد است.

🔹علاوه بر این، گزارش تأکید می‌ورزد که وابستگی شدید اعضای اروپایی ناتو به ایالات متحده برای تأمین قابلیت‌های کلیدی نظیر سرکوب پدافند هوایی و جمع‌آوری اطلاعات سیگنالی به یک آسیب‌پذیری استراتژیک بدل شده است؛ به‌ویژه آنکه چرخش تمرکز واشنگتن به سمت منطقه ایندو-پاسیفیک می‌تواند بازدارندگی اروپا را تضعیف کرده و روسیه را به آزمودن عزم دفاعی ناتو ترغیب کند.

📌در نهایت، نویسندگان ضمن استقبال از تشکیل ائتلاف جنگ الکترونیک میان ناتو و اوکراین، پیشنهاد می‌کنند که کشورهای اروپایی باید برای تضمین تاب‌آوری در برابر تحولات ژئوپلیتیک، سرمایه‌گذاری در تخصص، تجهیزات و زیرساخت‌های بومی را در اولویت قرار دهند. بر اساس توصیه‌های این گزارش، ناتو باید سناریوهای جنگ الکترونیک را به صورت اجباری در مانورهای نظامی ادغام کند تا نیروها برای عملیات در شرایط قطع ارتباطات و اختلال در حسگرها آموزش ببینند و همچنین با تقویت زنجیره‌های تأمین قطعات در اروپا، وابستگی‌های خارجی را کاهش دهد تا آمادگی خود برای پیروزی در طیف الکترومغناطیسی را به اثبات برساند.

منبع:

https://www.rand.org/pubs/commentary/2025/11/electromagnetic-warfare-natos-blind-spot-could-decide.html

لینک عضویت در کانال مشکات اندیشه:

https://news.1rj.ru/str/meshkatanalysis
👍3🕊1
🔻هشدار اکونومیست درباره بازگشت تنش میان ایران و اسرائیل

🔹نشریه اکونومیست در گزارشی تازه توضیح می‌دهد که در ارزیابی نهادهای امنیتی اسرائیل، فضای پس از جنگ ۱۲روزه با ایران یک «وقفه موقت» تلقی می‌شود نه نشانه‌ای از کاهش تنش.

🔹در این گزارش بیان شده که مقام‌های اطلاعاتی اسرائیل بر این باورند تهران نمی‌تواند اجازه دهد تصور «پیش‌دستی اسرائیل در همه گام‌ها» تثبیت شود و به همین دلیل، احتمال تلاش ایران برای نمایش قدرت یا اقدام غافلگیرانه در حال افزایش است.

🔹در ادامه گزارش تأکید می‌شود که میان تحلیلگران اسرائیلی دو دیدگاه عمده وجود دارد: گروهی بر این باورند که ایران برای بازیابی جایگاه از دست‌رفته ناگزیر به اقدام خواهد بود و گروه دیگر معتقدند ایران اکنون بیش از هر چیز تلاش دارد توان نظامی تخریب‌شده خود را بازسازی کند.

🔹با وجود این تفاوت، هر دو جریان بر یک نکته اشتراک دارند: تهران در نهایت به دنبال نوعی تلافی است و اختلاف تنها بر سر زمان، شکل و سطح این پاسخ است. این اشتراک دیدگاه نشان می‌دهد که در محاسبات اسرائیل، وضعیت امنیتی به سمت یک رویارویی جدید متمایل است.

🔹در بخش دیگری از گزارش آمده که از نگاه نهادهای امنیتی اسرائیل، تهران هم‌اکنون در مسیر تجهیز دوباره شبکه‌های متحدان خود، به‌ویژه در لبنان، حرکت می‌کند و احتمال فعال‌سازی نیروهای هم‌پیمان در عراق نیز مطرح است. همچنین بیم آن می‌رود که ایران برای دورزدن مسئولیت مستقیم به اقداماتی غیرمستقیم مانند حمله به سفارتخانه‌ها یا اهداف نمادین متوسل شود تا واکنش اسرائیل را دشوارتر کند. با این حال، تحلیلگران اسرائیلی معتقدند چنین راهبردی مؤثر نخواهد بود و پاسخ اسرائیل، برخلاف تصور تهران، مستقیم و با شدت بالا خواهد بود.

📌در جمع‌بندی، گزارش اکونومیست یادآور می‌شود که همین ارزیابی‌ها باعث شده تل‌آویو وضع موجود را نه نشانه مهار تنش، بلکه صرفاً فرصتی کوتاه برای تجدید آمادگی بداند. بر اساس این تحلیل، اسرائیل بر این باور است که درگیری آینده محتمل است، حتی اگر زمان و شکل آن روشن نباشد. از نظر نویسنده، مجموعه این عوامل نشان می‌دهد که چشم‌انداز روابط ایران و اسرائیل همچنان بر مدار تقابل است و تحولات اخیر تنها یک توقف کوتاه در چرخه تنش‌آفرینی میان دو طرف به شمار می‌آید.

منبع:

https://www.economist.com/briefing/2025/11/27/many-israelis-believe-another-war-with-iran-is-coming

لینک عضویت در کانال مشکات اندیشه:

https://news.1rj.ru/str/meshkatanalysis
👍1🕊1
🔻 پیام واضح شیانگ‌شان ۲۰۲۵: یارگیری چین از «جنوب جهانی» علیه هژمونی آمریکا

🔹این گزارش که توسط رافائل راسیکوت و کورتیس اچ. سیمپسون برای «مرکز نوآوری در حکمرانی بین‌المللی» (CIGI) تهیه شده است، تحول مجمع شیانگ‌شان پکن (BXF) را از یک رویداد حاشیه‌ای به یک سکوی مهم جهانی بررسی می‌کند. نویسندگان استدلال می‌کنند که چین از این مجمع به عنوان ابزاری استراتژیک برای گسترش نفوذ خود، به چالش کشیدن نظم تحت رهبری غرب و جلب نظر کشورهای ناراضی از وضعیت موجود استفاده می‌کند.

🔹نویسندگان گزارش خاطرنشان می‌کنند که اهمیت مجمع شیانگ‌شان در سال ۲۰۲۵ به طرز چشمگیری تغییر کرده است، به طوری که این رویداد اکنون به عنوان رقیبی جدی برای «گفتگوی شانگری-لا» شناخته می‌شود. طبق آمار ارائه شده، نشست امسال میزبان بیش از ۱۸۰۰ مهمان از ۱۰۰ کشور، شامل ۴۰ وزیر دفاع و فرمانده نظامی بوده است که این ارقام نشان‌دهنده دو برابر شدن مشارکت کلی نسبت به سال ۲۰۲۴ است. تحلیلگران همچنین به کاهش سطح نمایندگی ایالات متحده در این نشست اشاره کرده و آن را نشانه‌ای از وخامت روابط پکن و واشنگتن و تلاش چین برای پر کردن خلأ قدرت ناشی از عدم قطعیت در نقش بین‌المللی آمریکا می‌دانند.

🔹در ادامه، گزارش توضیح می‌دهد که پکن از این تریبون برای ترسیم چهره‌ای از خود به عنوان «تزریق‌کننده ثبات» به جهانی متلاطم استفاده کرده و تلاش می‌کند خود را جایگزینی صلح‌طلب در برابر هرج‌ومرج ناشی از سیاست‌های ایالات متحده معرفی کند. به گفته نویسندگان، مقامات چینی و در رأس آن‌ها شی جین‌پینگ با استفاده از مفاهیمی همچون «جامعه‌ای با سرنوشت مشترک» و انتقاد از «ذهنیت جنگ سرد»، سعی در جذب کشورهایی دارند که از نظم فعلی بین‌المللی و فشارهای غرب ناراضی هستند. همچنین وزیر دفاع چین در سخنرانی خود بر چندجانبه‌گرایی تأکید کرده و ضمن انتقاد از ائتلاف‌های نظامی دارای منافع خودخواهانه، بر آمادگی چین برای مداخله نظامی جهت جلوگیری از استقلال تایوان تصریح کرده است.

🔹پژوهشگران در بخش دیگری از گزارش تأکید می‌کنند که نکته متمایز نشست امسال، همسویی آشکارتر کشورهای خارجی، به‌ویژه کشورهای جنوب جهانی، با ادبیات و گفتمان پکن بوده است. طبق مشاهدات آن‌ها، برخلاف گذشته که تنها کشورهایی مانند روسیه و ایران با پیام‌های چین همراهی می‌کردند، امسال نمایندگان کشورهایی همچون ویتنام، سنگاپور و میانمار نیز آشکارا از «هژمونی» و «یک‌جانبه‌گرایی» انتقاد کرده و از واژگان مشابه چین برای توصیف وضعیت امنیتی جهان استفاده کرده‌اند. این گزارش همچنین اشاره می‌کند که مجمع به مکانی فعال برای دیپلماسی دفاعی دوجانبه و توافقات نظامی میان کشورهای شرکت‌کننده تبدیل شده است.

📌در پایان، نویسندگان نتیجه‌گیری می‌کنند که چین با موفقیت شبکه‌ای دیپلماتیک از کشورهای همفکر ایجاد کرده است که پکن را به عنوان رهبری معتبر و جایگزینی برای نظم تحت رهبری آمریکا می‌پذیرند. بر اساس این تحلیل، مجمع شیانگ‌شان دیگر تنها یک رویداد گفتگو نیست، بلکه به ابزاری برای تثبیت قدرت نرم چین تبدیل شده است که در آن کشورها، به‌ویژه از جنوب جهانی، می‌توانند بدون محدودیت‌های هنجاری غرب به تبادل ایده‌ها و حتی معاملات تسلیحاتی بپردازند. نویسندگان هشدار می‌دهند که غرب نباید توانایی فزاینده چین در بازطراحی تدریجی نظم بین‌المللی از طریق چنین سازوکارهایی را نادیده بگیرد.

منبع:
https://www.cigionline.org/articles/reshaping-global-order-xiangshan-forum-signals-chinas-growing-soft-power/

لینک عضویت در کانال مشکات اندیشه:
https://news.1rj.ru/str/meshkatanalysis
2👍1🕊1
🔻ارزیابی تازه کانال ۱۲: تبدیل شاهد ۱۳۶ به تهدید هوایی با نصب موشک R-60 توسط روسیه

🔹کانال 12 اسرائیل گزارش می‌دهد که روسیه پهپادهای شاهد ۱۳۶ ایرانی را به موشک هوا به هوای R-60 متعلق به دوران شوروی مجهز کرده و عملا این پهپادهای ارزان را به پلتفرم چندمنظوره تبدیل کرده است. طبق گزارش، این ترکیب تهدید تازه‌ای برای جنگنده‌ها و بالگردهای اوکراینی ایجاد می‌کند، چون پهپاد هنگام رهگیری می‌تواند موشک شلیک کند و سپس مأموریت خود را ادامه دهد. شواهد منتشرشده از سوی اوکراین نیز نشان می‌دهد یک نمونه از این پهپادهای مسلح ساقط شده و لاشه آن وجود چنین تجهیزی را تأیید کرده است.

🔹گزارش توضیح می‌دهد که هنوز نحوه دقیق شلیک مشخص نیست، اما به‌احتمال زیاد روسیه کنترل دستی شلیک را از طریق دوربین و لینک داده روی پهپاد فعال کرده است. کانال ۱۲ می‌افزاید: با وجود این، توان واقعی ترکیب پهپاد کند و کم‌مانور شاهد با موشک قدیمی R-60 نامشخص باقی می‌ماند، چون نه پهپاد سازگاری کامل با چنین مأموریتی دارد و نه موشک توان درگیری همه‌جهته. با این حال، همین احتمال شلیک کافی است تا خدمه اوکراینی هنگام رهگیری محتاط‌تر شوند و فاصله بیشتری نگه دارند، حتی اگر عملکرد عملیاتی این سامانه محدود باشد.

📌در بخش جمع‌بندی، گزارش این اقدام را بخشی از برنامه روسیه برای توسعه خانواده شاهد می‌داند؛ برنامه‌ای که شامل نسخه‌های جت، قابلیت‌های خودمختار و استفاده از هوش مصنوعی است. نصب موشک R-60 هرچند یک راه‌حل کم‌هزینه با تکیه بر ذخایر قدیمی شوروی است، اما نشان می‌دهد روسیه تلاش دارد از یک پهپاد ارزان، ابزار چندمنظوره‌ای بسازد که هم در زمین و هم در هوا تهدید ایجاد کند و بخشی از دکترین جنگی خود را با هزینه پایین ارتقا دهد.

منبع:
https://www.mako.co.il/pzm-soldiers/Article-d6042a7f7e2ea91027.htm

لینک عضویت در کانال مشکات اندیشه:

https://news.1rj.ru/str/meshkatanalysis
👏1🕊1