مشکات اندیشه – Telegram
مشکات اندیشه
305 subscribers
5 photos
14 videos
126 links
راه اندیشه بی‌همراهان، ره به جایی نمی‌برد. ما مشتاق شنیدن دیدگاه‌ها، نقدها و پیشنهادهای ارزشمند شما هستیم. همراهی شما فرهیختگان، سرمایه‌ای گرانسنگ برای اعتلای «مشکات اندیشه»است.
پل ارتباطی:
@hamzeh2_ir
Download Telegram
🔻از خصومت تا همگرایی؛ چشم‌انداز آشتی هند و چین و پیامدهای ژئوپلیتیکی آن

🔹ام.ک. بادره‌کومار در گزارشی در پایگاه کریدل (۲۲ اوت ۲۰۲۵) تأکید می‌کند که دیدار قریب‌الوقوع نارندرا مودی نخست‌وزیر هند و شی جین‌پینگ رئیس‌جمهور چین در حاشیه اجلاس سازمان همکاری شانگهای در بندر تیانجین، می‌تواند نقطه عطفی در روابط دو کشور و حتی در سیاست جهانی باشد. او یادآور می‌شود که این روند حاصل سفر تاریخی وانگ یی وزیر خارجه چین به دهلی در ۱۸ اوت است؛ سفری که به گفته وی «لحظه‌ای تعیین‌کننده» در عادی‌سازی مناسبات بود. در این دیدار، دو طرف توافق کردند پروازهای مستقیم از سر گرفته شود، تجارت مرزی از گذرگاه‌های هیمالیا باز شود، محدودیت‌های صادرات چین در حوزه خاک‌های کمیاب و تجهیزات عمرانی برداشته شود و زائران هندی امکان سفر به اماکن مقدس مانند کوه کایلاش–ماناساروار را پیدا کنند. به تعبیر گزارش، این توافق‌ها نشان‌دهنده اراده دو کشور برای خروج از خصومت‌های دیرینه و حرکت به سمت همکاری پایدار است.

🔹در ادامه گزارش توضیح داده می‌شود که مسأله مرزی به‌عنوان حساس‌ترین پرونده، اکنون وارد مرحله‌ای تازه شده است. نویسنده خاطرنشان می‌سازد که مودی «تنها رهبر صاحب اعتبار و جسارت» است که می‌تواند یک توافق واقعی با چین را به سرانجام برساند. او یادآور می‌شود که در دیدار ۱۹ اوت با وانگ یی، نخست‌وزیر هند بر لزوم رسیدن به یک راه‌حل «منصفانه، معقول و قابل قبول برای هر دو طرف» تأکید کرد و صراحتاً از اهمیت حفظ آرامش و پیش‌بینی‌پذیری در مرزها سخن گفت. این تغییر رویکرد در حالی رخ می‌دهد که هند طی دهه‌های گذشته روابط خود با آمریکا را به‌عنوان یک سپر در برابر چین تعریف کرده بود، اما به گفته نویسنده، سیاست‌های بی‌ثبات و فشارهای تعرفه‌ای دولت ترامپ باعث شد دهلی به ضرورت بازنگری در دکترین «خودمختاری راهبردی» خود پی ببرد.

🔹نویسنده در پایان خاطرنشان می‌کند که نزدیکی چین و هند می‌تواند پیامدهایی فراتر از روابط دوجانبه داشته باشد. او تصریح می‌کند که همکاری راهبردی میان دو کشور «معجزه‌ای برای بریکس» خواهد بود و حتی می‌تواند فرایند راکد «روسـیه–هند–چین» (RIC) را که نخستین بار در دهه ۱۹۹۰ توسط یوگنی پریماکوف پیشنهاد شده بود، احیا کند. در مقابل، وی به وجود لابی قدرتمند طرفدار آمریکا در هند اشاره می‌کند که همچنان روابط با واشنگتن را «شراکت تعیین‌کننده قرن بیست‌ویکم» می‌خواند و تلاش دارد مسیر آشتی با چین را کند سازد. به باور بادره‌کومار، اگرچه موانع همچنان جدی است، اما در صورت پیشرفت روند فعلی، نه تنها واشنگتن با «کابوس از دست دادن دهلی» مواجه خواهد شد، بلکه توازن قوا در آسیا نیز به شکلی بنیادین بازترسیم می‌شود.

https://thecradle.co/articles/washingtons-nightmare-modi-and-xi-break-the-ice

@meshkatanalysis
👍2👌1
🔻فلسطین در ترازوی نفت و امنیت: بازی دوگانه عربستان، قطر و امارات

🔹اندیشکده ایتالیایی «تحلیل روابط بین‌الملل» در گزارشی تازه نشان می‌دهد که پادشاهی‌های عرب حوزه خلیج فارس در قبال مسئله فلسطین وارد مرحله‌ای تازه شده‌اند؛ مرحله‌ای که بیش از همبستگی ایدئولوژیک، بر منافع راهبردی استوار است.

🔹در این گزارش توضیح داده می‌شود که از حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ به بعد، کشورهایی چون عربستان، قطر و امارات به جای بازتولید شعارهای پان‌عربی‌به عمل‌گرایی روی آورده‌اند.

🔹نویسنده یادآور می‌شود که «تجربه بحران‌های داخلی و رقابت‌های اقتصادی»، این کشورها را به سمت همکاری بیشتر در چارچوب شورای همکاری خلیج فارس سوق داده و همین عامل موجب شده تا سیاست خارجی آنان به ترکیبی از حفظ ثبات داخلی، مدیریت بازار انرژی و ایفای نقش میانجی در غزه تبدیل شود.

🔹به باور گزارش، نقطه عطف این تغییر، موضع مشترک عربستان، قطر و مصر در کنفرانس نیویورک (ژوئیه ۲۰۲۵) است؛ جایی که برای نخستین بار این سه بازیگر خواستار خلع سلاح حماس شدند.

🔹نویسنده تأکید می‌کند که این موضع به‌ویژه از سوی قطر غیرمنتظره بوده، زیرا دوحه سال‌ها از حماس حمایت مالی و سیاسی کرده بود. در عین حال، گزارش نشان می‌دهد که امارات و بحرین، به دلیل امضای توافق‌های عادی‌سازی، جایگاه متفاوتی یافته‌اند و بیشتر بر نقش «پل ارتباطی با اسرائیل» تأکید دارند. به بیان دیگر، خلیج فارس امروز صحنه تقاطع سه هدف است:

‏- مهار نفوذ ایران،

‏- تداوم روابط با آمریکا

‏-و هموارسازی مسیر برای نزدیکی بیشتر به تل‌آویو.

🔹 در بخش پایانی، گزارش با ارائه سه سناریو، آینده این روند را ترسیم می‌کند.

‏- بر اساس سناریوی خوش‌بینانه، خلع سلاح مقاومت می‌تواند به تشکیل دولت فلسطینی تحت کنترل تشکیلات خودگردان و تمرکز پادشاهی‌ها بر توسعه اقتصادی بینجامد.

‏- سناریوی بدبینانه اما از خطر تداوم اشغال غزه و گسترش اعتراضات داخلی در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس سخن می‌گوید؛ وضعیتی که مشروعیت حاکمان را تهدید خواهد کرد.

‏- در سناریوی میانه، نقش میانجی‌گرانه عربستان و قطر تثبیت می‌شود، هرچند مسئله فلسطین همچنان لاینحل باقی می‌ماند. بدین ترتیب، گزارش نتیجه می‌گیرد که سیاست کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نسبت به فلسطین دیگر نه یک «وظیفه تاریخی»، بلکه ابزاری برای بازتعریف جایگاه ژئوپولیتیک و مدیریت آینده داخلی این کشورهاست.

@meshkatanalysis

https://iari.site/2025/08/22/le-monarchie-del-golfo-e-la-questione-palestinese-coesione-o-interesse-strategico/#google_vignette
👍1👌1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻 اسرائیل بار دیگر واقعیت را پنهان می‌کند؛ همان‌طور که سه دهه حقیقت موشک‌های اسکاد را فاش نکرد.

🔻 امروز هم آمار واقعی خسارات ضربه ایران، در سکوت و سانسور نگه داشته می‌شود.


🔻 آیا باید تا سال ۲۰۵۵ صبر کنیم تا ابعاد واقعی آشکار شود؟

محمد مختار الشنقیطی
پاسخ می دهد.
@meshkatanalysis
👍1👌1🤣1
🔻 لبنان در آینه رسانه‌های سعودی: تمرکز تبلیغاتی، فشار سیاسی و اهداف پنهان

🔹علی حسن مراد در گزارشی در روزنامه الاخبار نشان می‌دهد که رسانه‌های سعودی طی ماه‌های اخیر تمرکز‌ رسانه‌ای بی‌سابقه‌‌ای بر لبنان قرار داده‌اند.

🔹او با استناد به بررسی ۵۶۰ مقاله منتشرشده در شش روزنامه اصلی عربستان بین آوریل و اوت ۲۰۲۵ توضیح می‌دهد که بیش از ۲۳۰ مقاله به لبنان و مقاومت اختصاص یافته است؛ یعنی حدود ۴۱ درصد از کل مقالات مربوط به مسائل منطقه‌ای بوده است. این رقم در مقایسه با موضوع ایران (حدود ۱۵ درصد)، جنگ غزه (۱۱ درصد) و یمن (۷ درصد) اهمیت ویژه‌ای دارد و نشان می‌دهد که لبنان در صدر اولویت تبلیغاتی ریاض قرار گرفته است.

🔹در ادامه گزارش تأکید می‌کند که مقالات سعودی نه حالت توصیه دوستانه داشته‌اند و نه تحلیلی بی‌طرفانه، بلکه لحنی آمرانه و تحمیلی در پیش گرفته‌اند.

🔹نویسندگان این مقالات مکرراً از «ضرورت اقدام قاطع»، «خلع سلاح مقاومت» و «مشروط‌سازی کمک‌های اقتصادی» سخن گفته و لبنان را کشوری ناتوان یا گروگان مقاومت معرفی کرده‌اند.

🔹در مقابل، عربستان به عنوان منجی و مرجع اصلاح به تصویر کشیده شده است. مراد توضیح می‌دهد که تکرار هماهنگ چنین روایت‌هایی نشان می‌دهد این‌ها دیدگاه‌های فردی نویسندگان نیست، بلکه بیانگر خط مشی رسمی و خواست حاکمیت سعودی است.

🔹در بخش پایانی، نویسنده خاطرنشان می‌کند که این الگو شباهت زیادی به تجربه محاصره قطر دارد؛ جایی که رسانه‌های سعودی نیز به شکل یکدست روایت‌های مشابه را تکرار می‌کردند. حتی زمانی که برخی هشدار داده‌اند فشار بیش از حد ممکن است لبنان را به سمت درگیری داخلی بکشاند، نماینده سعودی پاسخ داده که چنین سناریویی نیز مانعی ندارد. بدین‌ترتیب، گزارش نتیجه می‌گیرد که هدف این هجمه رسانه‌ای نه همبستگی با لبنان بلکه تحمیل اراده سیاسی ریاض و فراهم کردن زمینه فشار همه‌جانبه علیه مقاومت است.

@meshkatanalysis

https://www.al-akhbar.com/lebanon/855424
👍1🤔1👌1
🔻در گفت‌وگویی با شبکه 103FM تل‌آویو، که بازتاب آن در رسانه‌های عبری و عربی منتشر شد، ژاک نریا، سرهنگ بازنشسته و مقام پیشین اطلاعات ارتش اسرائیل، وضعیت کنونی جبهه‌های منطقه‌ای را مورد ارزیابی قرار داد. او تصریح کرده است که مجموعه‌ای از نشانه‌های میدانی حاکی از آن است که جمهوری اسلامی ایران قادر نخواهد بود در بلندمدت با وضعیت تحقیر ناشی از ضربات اخیر کنار بیاید. به گفته نریا، این شرایط منجر به فرآیندی تدریجی از آمادگی و شکل‌گیری انتقام خواهد شد که نمودهای اولیه آن در حوزه نظامی و امنیتی قابل مشاهده است.

🔻نریا در بخش دیگری از اظهارات خود بر تغییر رفتار دمشق و حزب‌الله تأکید کرده و آن را نشانه‌ای از بازترسیم معادلات می‌داند.

🔻او اشاره کرده است که سوریه در تلاش است تا از شدت تنش با اسرائیل بکاهد و حتی برخی محموله‌های تسلیحاتی حزب‌الله را توقیف کرده است. در مقابل، حزب‌الله به نیروهای خود دستور داده از ابزارهای ارتباطی اجتناب کنند؛ امری که به تعبیر نریا می‌تواند به منزله‌ی آماده‌سازی برای رویارویی جدید باشد. این هم‌زمانی رفتار متضاد دمشق و حزب‌الله، از نگاه او، بازتابی از پیچیدگی معادله امنیتی در مرزهای شمالی اسرائیل است.

🔻در کنار این تحولات، نریا به رزمایش اخیر ایران در خلیج عمان و شمال اقیانوس هند پرداخته است. این مانور دریایی، که نخستین رزمایش گسترده پس از جنگ اخیر با اسرائیل محسوب می‌شود، شامل ناوهای جنگی، زیردریایی‌ها، پهپادها، موشک‌ها و واحدهای جنگ الکترونیک بوده است. از منظر نریا، این اقدام نشانگر تلاش تهران برای بازسازی بازدارندگی و ارسال پیام آشکار مبنی بر عزم و توانایی پاسخ‌گویی است. در نتیجه، جمع‌بندی این تحلیل آن است که اسرائیل خود را در برابر دو روند هم‌زمان می‌بیند: آرام‌سازی نسبی در جبهه سوریه و تشدید تدریجی آمادگی ایران برای انتقام که می‌تواند موازنه امنیتی منطقه را به شکلی بنیادین تغییر دهد.

@meshkatanalysis

https://x.com/hamzeh_ir/status/1959709283383390563?s=46
👍1👌1
🔻 پنج خیزش در مسیر قدرت‌یابی چین؛ از اصلاحات دنگ تا تمرکز قدرت شی

🔹پایگاه تحلیلی Asan Forum در گزارشی به قلم ژائو سویی‌شن مسیر قدرت‌یابی چین را در قالب پنج مرحله توضیح داده است؛ مسیری که از دوران دنگ شیائوپینگ آغاز و با شی جین‌پینگ به نقطه اوج خود رسیده است. نویسنده نشان می‌دهد که چین در هر مرحله با اتخاذ راهبردی تازه، هم بنیان‌های داخلی قدرت را تقویت کرده و هم جایگاه خود را در نظام بین‌الملل ارتقا داده است.

🔹در این روایت، مرحله نخست به اصلاحات اقتصادی و سیاست درهای باز دنگ اختصاص دارد که چین را وارد اقتصاد جهانی کرد. مرحله دوم در دوران جیانگ زمین، با نهادینه‌سازی رشد و پیوستن به سازمان تجارت جهانی تعریف شد. مرحله سوم در عصر هو جین‌تائو، بر توسعه هماهنگ و عدالت اجتماعی برای کاهش شکاف‌های داخلی متمرکز بود. مرحله چهارم در دوران شی جین‌پینگ، با تمرکز قدرت در حزب، تقویت ملی‌گرایی و ابتکار کمربند و جاده همراه شد. سرانجام، مرحله پنجم جایگاه کنونی چین را به عنوان قدرتی جهانی توضیح می‌دهد که با ترکیب رشد اقتصادی، قدرت نظامی و دیپلماسی فعال، قواعد نظم بین‌الملل را به چالش می‌کشد.

🔹گزارش در جمع‌بندی تأکید می‌کند که این پنج خیزش در پیوستگی با یکدیگر، چین را از کشوری فقیر و منزوی به بازیگری جهانی بدل کرده‌اند. درک این روند نه تنها برای شناخت تحولات داخلی چین بلکه برای تحلیل آینده روابط بین‌الملل و رقابت‌های ژئوپلیتیک ضروری است.

@meshkatanalysis

https://theasanforum.org/five-upsurges-in-the-build-up-of-sinocentrism-connecting-shifts-in-chinese-foreign-policy-under-mao-deng-jiang-hu-and-xi/
👍2👌1
🔻 اسرائیل به‌مثابه جالوت جدید؛ بازتاب‌های منطقه‌ای و پیامدهای آن در نگاه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس

🔹اندیشکده مطالعات خاورمیانه در گزارشی به قلم «محمد بحرون» و «الکس وتانکا» توضیح داده است که برداشت کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از جایگاه اسرائیل دستخوش تغییر بنیادین شده است.

🔹به تعبیر نویسندگان، اسرائیل که زمانی به‌عنوان نیرویی کوچک در برابر «جهان عرب جالوت‌گونه» دیده می‌شد، اکنون با اتکا به حمایت بی‌قید و شرط آمریکا و قدرت نظامی بی‌مهار، خود به «جالوت منطقه‌ای» بدل شده است.

🔹در گزارش اشاره شده که از جنگ غزه تا حمله مستقیم به خاک ایران، این تصور قوت گرفته که اسرائیل دیگر در پی بازدارندگی نیست بلکه می‌خواهد نظم منطقه را به سود خود بازنویسی کند؛ و همین امر موجب شده توافق ابراهیم از چارچوبی برای صلح، به ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به سلطه اسرائیل تبدیل شود.

🔹در ادامه گزارش تأکید شده که سیاست موسوم به «دکترین دست بلند اسرائیل» در نگاه رهبران عرب حوزه خلیج فارس دیگر به‌عنوان رویکردی دفاعی فهم نمی‌شود، بلکه همچون راهبردی برای تضعیف و حتی تجزیه منطقه ارزیابی می‌گردد.

🔹در گزارش آمده است که حملات اسرائیل در ایران تنها به تأسیسات نظامی محدود نبوده بلکه مناطق حساس قومی چون خوزستان، بلوچستان و کردستان را هم نشانه گرفته است. همچنین توضیح داده شده که در سوریه نیز مداخله اسرائیل در مناطق دروزی با شعار «حمایت از اقلیت‌ها» توجیه شده است. از دید نویسندگان، این الگو هشداری برای کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به شمار می‌آید، چرا که رهبران این کشورها بیم دارند در آینده همین راهبرد به عراق یا حتی عربستان تسری یابد.

🔹بخش دیگری از گزارش خاطرنشان کرده که «جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل» برداشت رهبران عرب از بازدارندگی آمریکا را به‌شدت متزلزل ساخت.

🔹در این تحلیل بیان شده که حمله اسرائیل به خاک ایران و پاسخ متقابل تهران، همراه با حملات ایران به پایگاه‌های آمریکا در قطر، این نتیجه را به همراه داشت که هیچ تضمین امنیتی قطعی برای کشورهای عربی منطقه وجود ندارد.

🔹در همین چارچوب، به بازسازی نهادی در ایران پس از جنگ اشاره شده است؛ از جمله تشکیل شورای دفاع ملی با محوریت رئیس‌جمهور و چهره‌هایی چون علی لاریجانی.

🔹گزارش توضیح می‌دهد که ایران پس از این جنگ پیام‌های دیپلماتیک تازه‌ای مخابره کرده و کوشیده است تعامل با کشورهایی مانند پاکستان و اعضای بریکس را در اولویت قرار دهد. همین روند، به تعبیر نویسندگان، موجب شده برخی رهبران عرب ایران را بیش از گذشته شبیه «داوود» ببینند تا «جالوت». در جمع‌بندی تأکید شده که صلح و ثبات در منطقه تنها در صورتی حاصل می‌شود که بر پایه موازنه، همکاری و بازشناسی متقابل کشورها بنا گردد و نه بر سلطه یک قدرت.

@meshkatanalysis

https://www.mei.edu/publications/gulf-arabs-fear-israel-becoming-goliath
👍1👌1
🔹ژنرال بازنشسته اسحاق بریک در گزارشی در وب‌سایت عبری‌زبان معاریو، هشدار داده است که رژیم اسرائیل در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. او با بیان اینکه «بسیاری هنوز درنیافته‌اند چه بحرانی در اطراف‌شان شکل گرفته»، تأکید کرده که روند انزوای بین‌المللی، تحریم‌های اقتصادی و فرهنگی و فروپاشی روابط خارجی، حتی پس از پایان جنگ نیز برگشت‌ناپذیر خواهد بود و این عوامل می‌توانند به‌تنهایی موجودیت رژیم را متزلزل سازند.

🔹به باور او، ساختار داخلی این رژیم نیز در آستانه انفجار اجتماعی است؛ شکاف‌های عمیق میان جریان‌های سیاسی، مذهبی و قومی انسجام را از درون تهدید می‌کند. افزون بر این، در بُعد امنیتی، ارتش که پیش‌تر ستون اصلی قدرت بود، با فرسایش جدی روبه‌رو شده است. بریک تصریح می‌کند که «ارتشی که قادر به مدیریت یک جبهه محدود نیست، چگونه می‌تواند همزمان با چندین جبهه مواجه شود؟» این وضعیت در شرایطی رخ می‌دهد که تهدیدهای پیرامونی در حال گسترش‌اند و هیچ آمادگی واقعی برای آن دیده نمی‌شود.

🔹تهدیدهای محوری که نویسنده برمی‌شمرد عبارت‌اند از:
‏۱- مصر: ارتشی با ابعاد گسترده و تجهیزات سنگین که تمرکز رزمایش‌هایش را علیه اسرائیل قرار داده و ظرفیت ورود به یک جنگ منطقه‌ای را دارد.

‏۲- حزب‌الله: با هزاران موشک و تونل‌های زیرزمینی در شمال، نیرویی که هرگز خلع سلاح نشده و آماده ورود به رویارویی جدید است.

‏۳- اردن: به‌گفته او، گروه‌های فلسطینی در مرز شرقی در حال سازمان‌یابی‌اند و ظرف چند سال قدرتی به‌مراتب فراتر از حماس خواهند داشت.

‏۴- سوریه و ترکیه: با ورود مستقیم نیروهای ترکیه به خاک سوریه و شکل‌گیری جبهه‌ای جهادی، خطری تازه و هم‌سنگ محور ایران پدید آمده است.

‏۵- ایران: تولید هزاران موشک و پهپاد پیشرفته، ذخیره‌سازی اورانیوم غنی‌شده و بازسازی سریع تأسیسات هسته‌ای، به‌عنوان تهدید راهبردی مداوم معرفی شده است.

🔹در جمع‌بندی، بریک نتیجه می‌گیرد که بحران مالی ناشی از ادامه جنگ، توان بازسازی ساختارهای حیاتی و امنیتی را از میان برده و تنها راه برون‌رفت، توقف فوری درگیری‌ها و ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای با حمایت غرب است. او تأکید می‌کند که بدون همگرایی داخلی و تمرکز بر منافع مشترک مانند اقتصاد و روابط خارجی، «گذرگاه نجات بسته خواهد شد و هرچه زمان می‌گذرد، فشار تنگنا بیشتر خواهد شد».

@meshkatanalysis

https://m.maariv.co.il/news/opinions/article-1227560
👍1👌1
🔻 از دل شهرهای موشکی تا موازنه تازه قدرت؛ ایران چگونه بازی را تغییر داد؟

🔹نشریه نشنال اینترست در گزارشی به قلم براندون جی. ویکرت (۲۷ اوت ۲۰۲۵) به بررسی جایگاه ایران در رقابت تسلیحات مافوق‌صوت پرداخته است. نویسنده اهمیت این موضوع را در تغییر موازنه قوا در خاورمیانه و ایجاد تهدیدی هم‌زمان برای اسرائیل و پایگاه‌های آمریکا برجسته می‌کند و آن را تحولی استراتژیک در معادلات بازدارندگی منطقه‌ای می‌داند.

🔹در این گزارش بیان می‌شود که جنگ دوازده‌روزه میان ایران و اسرائیل پایان رویارویی نبود، بلکه سرآغازی برای مسابقه تسلیحاتی تازه بود. ایران با رونمایی از موشک موسوم به «آخرالزمان» و نیز آزمایش عملیاتی سامانه‌های «فتح» در تابستان ۲۰۲۵، نشان داد که قادر است از سد سامانه‌های پدافندی چندلایه عبور کند. نویسنده با لحنی تحلیلی توضیح می‌دهد که اگر ادعاهای تهران درباره سرعت و قدرت این موشک‌ها درست باشد، اسرائیل و آمریکا با تهدیدی روبه‌رو هستند که راه‌حل دفاعی مطمئنی در برابر آن ندارند.

🔹به نوشته گزارش، این موشک توان حمل چندین کلاهک و دستیابی به سرعتی بیش از ۱۲ ماخ را دارد و به دلیل مانورپذیری بالا می‌تواند سامانه‌هایی مانند گنبد آهنین و پاتریوت را پشت سر بگذارد. همچنین تأکید می‌شود که شهرهای موشکی زیرزمینی ایران در بمباران‌ها عمدتاً سالم مانده و همین امر ظرفیت حملات متقابل را تقویت کرده است.

🔹در ادامه هشدار داده می‌شود که این تهدید تنها متوجه اسرائیل نیست؛ زیرا پایگاه‌های ایالات متحده در عراق، سوریه، اردن و حاشیه خلیج فارس نیز در تیررس این موشک‌ها قرار دارند. هرچند برخی تحلیلگران در توان واقعی ایران تردید دارند و توسعه کامل فناوری چندکلاهکی را دور از دسترس می‌دانند، با این حال، نشنال اینترست هشدار می‌دهد که نادیده گرفتن دستاوردهای موشکی ایران اشتباهی راهبردی خواهد بود، زیرا همین سطح از توانایی نیز برای تغییر معادلات منطقه‌ای کافی است.

🔹 در برابر این تهدید، اسرائیل و آمریکا به سمت توسعه سامانه‌های لیزری موسوم به «پرتو آهنین» و «گنبد طلایی» حرکت کرده‌اند. اما گزارش تأکید می‌کند که این پروژه‌ها هنوز در مرحله آزمایش باقی مانده و تا عملیاتی شدن فاصله زیادی دارند. بنابراین، برتری موقتی در میدان عمل در اختیار ایران قرار گرفته است. نویسنده نتیجه می‌گیرد که در چنین شرایطی، موازنه قدرت در منطقه به سود تهران تغییر کرده و ضرورت دیپلماسی برای جلوگیری از جنگی بزرگ‌تر بیش از پیش احساس می‌شود.

@meshkatanalysis

https://nationalinterest.org/blog/buzz/iran-beaten-america-israel-race-hypersonic-weapons-bw-082725
👍1👌1
🔻 راهبرد ابوظبی در یمن: از مهار رقبا تا ساخت «امپراتوری بنادر»

🔹مرکز «هُنا عدن برای مطالعات راهبردی» در گزارشی که در ۲۷ اوت ۲۰۲۵ منتشر کرد، تصرف و نظامی‌سازی بنادر یمن از سوی امارات متحده عربی را بخشی از یک راهبرد کلان برای بازتعریف نقش این کشور در معادلات منطقه‌ای دانست. در این گزارش آمده است که ابوظبی با بهره‌گیری از ضعف دولت مرکزی و خلأ حاکمیتی در یمن، سیاستی هدفمند را دنبال کرده تا بنادر کلیدی را از شریان‌های اقتصادی به پایگاه‌های نفوذ امنیتی و ژئوپلیتیک تبدیل کند.

🔹به روایت این پژوهش، نخستین هدف امارات مهار رقبای تجاری است. بندر عدن که ظرفیت رقابت با بندر جبل‌علی را داشت، از سال ۲۰۰۸ به‌وسیله‌ی قرارداد با شرکت «بنادر دبی» عملاً متوقف شد و پس از آغاز جنگ در ۲۰۱۵، به‌طور کامل تحت کنترل نظامی و نیروهای وابسته قرار گرفت. دومین هدف، تسلط بر مسیرهای حیاتی کشتیرانی جهانی عنوان شده است. گزارش تأکید می‌کند که نظامی‌سازی بندر المخا، تعطیلی تأسیسات گاز بلحاف و ایجاد باندهای هوایی در جزیره میون بخشی از طرحی برای تسلط بر باب‌المندب و دریای عرب است؛ اقدامی که امکان مدیریت جریان نفت و کالا را به ابوظبی می‌دهد و مسیرهای جایگزین برای صادرات انرژی منطقه را فراهم می‌سازد.

🔹هدف سوم که گزارش به آن اشاره دارد، ایجاد شبکه‌ای از نیروهای محلی و قراردادهای بلندمدت اقتصادی است. امارات با حمایت از شورای انتقالی جنوب، نیروهای نخبه حضرموت و قراردادهایی نظیر واگذاری ۵۰ ساله بندر قشن در المهرة، ساختاری ایجاد کرده است که تداوم نفوذ را حتی در صورت کاهش حضور مستقیم تضمین می‌کند. به تعبیر گزارش، این اقدامات در مجموع بخشی از پروژه‌ی «امپراتوری بنادر» ابوظبی است؛ پروژه‌ای که ابعاد امنیتی و اقتصادی را در هم تنیده و یمن را از بازیگر مستقل به حلقه‌ای در زنجیره‌ی نفوذ امارات بدل کرده است.

@meshkatanalysis

https://huna-aden.com/news86536.html
👍1👌1
🔻تعرفه‌های ترامپ و شکل‌گیری هندسه‌ای نوین در نظم بین‌الملل: خوانشی از «نشست تیانجین»

🔹مجله «المجلة» در گزارشی به قلم ناش واسراسيكا با عنوان «لحظه تیانجین… چگونه تعرفه‌های ترامپ نظامی جهانی تازه می‌سازند» توضیح می‌دهد که نشست سازمان همکاری شانگهای در تیانجین صرفاً یک اجلاس عادی نبود، بلکه نشانه‌ای از دگرگونی عمیق در موازنه قدرت جهانی است. نویسنده یادآور می‌شود که هم‌زمانی این نشست با تهدید واشنگتن برای اعمال تعرفه‌های تا پنجاه درصدی بر صادرات هند و فشار برای محدود کردن واردات نفت روسیه، واکنشی گسترده را در میان قدرت‌های آسیایی برانگیخت.

🔹به روایت گزارش، حضور رهبران چین، روسیه و هند در کنار سران دیگر کشورهای در حال توسعه نشان داد که بلوک جنوب جهانی دیگر حاضر نیست منافع حیاتی خود را تابع الزامات آمریکا کند و به دنبال طراحی شراکت‌های مستقل است.

🔹در ادامه گزارش آمده است که تهدیدهای تعرفه‌ای ترامپ علیه کشورهای بریکس از تعرفه‌های صددرصدی بر کالاهای کلیدی تا محدودیت‌های مالی و تجاری عملاً موجب شد این کشورها برای یافتن بدیل‌های نهادی و مالی شتاب بگیرند. واسراسيكا با نقل داده‌های دقیق تأکید می‌کند که تجارت چین و هند از سال ۲۰۲۰ تاکنون ۵۵ درصد رشد کرده و به ۱۲۷.۷ میلیارد دلار رسیده است، هرچند هند ده برابر بیشتر از چین واردات دارد.

🔹 او چهار روند محوری را عامل بازآرایی نظم جهانی می‌داند:

‏- نخست، صعود چین در فناوری‌های پیشرفته و هوش مصنوعی با پلتفرم‌های متن‌باز که بدیلی برای سلطه شرکت‌های آمریکایی چون گوگل و اوپن‌ای‌آی ایجاد کرده است.

‏- دوم، تلاش جمعی برای کاهش وابستگی به دلار با طرح‌هایی مانند «بریکس‌پی» و ارز دیجیتال مشترک.

‏- سوم، ایجاد ساختارهای امنیتی موازی از رهگذر همکاری‌های نظامی در چارچوب سازمان همکاری شانگهای.

‏-و چهارم، بازچینش مسیرهای انرژی بر پایه معاملات با یوان، روبل و روپیه همراه با سرمایه‌گذاری چین در انرژی‌های نو.

🔹در جمع‌بندی، گزارش تأکید می‌کند که نشست تیانجین نماد گذار از نظم تک‌قطبی به سوی چندقطبی‌گری است. نویسنده خاطرنشان می‌سازد که سیاست‌های ترامپ، گرچه نشانه‌ای از اراده قدرت آمریکا بود، اما عملاً به ظهور ساختارهای موازی شتاب داد. سفر نارندرا مودی به چین و اصرار او بر استقلال در حوزه‌های انرژی و کشاورزی نشان داد که قدرت‌های نوظهور حاضر نیستند منافع بنیادین خود را قربانی رضایت واشنگتن کنند. پرسش اصلی که واسراسيكا پیش می‌کشد این است که آیا آمریکا قادر به انطباق با این جهان تازه خواهد بود یا با تداوم ابزارهای قهری، تنها فرآیند انتقال قدرت را پرهزینه‌تر خواهد ساخت.

@meshkatanalysis

https://www.majalla.com/node/327140/اقتصاد-وأعمال/لحظة-تيانجين-كيف-تصوغ-تعريفات-ترمب-نظاما-عالميا-جديدا
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرهنگ بازنشسته داگلاس مک‌گرگور در این گفت‌وگو توضیح می‌دهد که پروژه‌ی «اسرائیل بزرگ» عملاً به بن‌بست رسیده و تنها راه بقای تل‌آویو، تلاش برای تجزیه و نابودی ایران است. او می‌گوید آمریکا با ارسال سامانه‌های پدافندی و مهمات نامحدود در حال پشتیبانی از اسرائیل است، در حالی که روسیه سامانه‌های دفاعی ایران را بازسازی و تقویت می‌کند. از نگاه او، ادامه‌ی جنگ اجتناب‌ناپذیر است، هرچند زمان دقیق آن روشن نیست.

مک‌گرگور سپس به جنگ اوکراین پرداخت و گفت وعده‌ی ترامپ برای پایان سریع جنگ محقق نشد و ارسال انبوه تسلیحات غربی تنها روسیه را به تشدید عملیات سوق داد. او اوکراین را کشوری شکست‌خورده با تلفات سنگین و فساد گسترده توصیف کرد و ناتو و اتحادیه اروپا را در حال فروپاشی دانست. در پایان هشدار داد که آمریکا و اسرائیل به دنبال کشاندن ایران به درگیری تازه‌اند، اما حمایت روسیه و چین موازنه‌ی قدرت را تغییر داده است؛ و جنگی دیگر، قمار پرهزینه‌ای خواهد بود که کنترل پیامدهای آن از دست طراحان خارج می‌شود.

@meshkatanalysis
👍1👎1
🔻 از بمب اتم تا هوش مصنوعی؛ وقتی پکن درس‌های منهتن را بهتر از واشنگتن آموخت

🔹نشریه نشنال اینترست در گزارشی به قلم جک برنهام و انی فیکسلر تأکید می‌کند که چین برخلاف ایالات متحده توانسته درس‌های واقعی پروژه منهتن را در حوزه هوش مصنوعی به‌کار گیرد.

🔹نویسندگان توضیح می‌دهند که پروژه منهتن صرفاً نتیجه‌ی یک تلاش سه‌ساله نبود، بلکه محصول دهه‌ها سرمایه‌گذاری در علوم پایه، آزادی علمی و جذب استعدادهای جهانی بود. به بیان آنان، همین عناصر یعنی سرمایه‌گذاری پایدار، فضای آزاد پژوهشی و بهره‌گیری از نخبگان بین‌المللی بود که آمریکا را در میانه قرن بیستم به قدرت علمی بی‌رقیب تبدیل کرد، اما امروز چین همان مسیر را برای پیشتازی در عرصه هوش مصنوعی دنبال می‌کند.

🔹گزارش یادآور می‌شود که آمریکا زمانی بزرگ‌ترین آهنربای استعدادهای علمی جهان بود؛ از فرار مغزهای اروپایی در دهه ۱۹۳۰ تا جذب دانشمندان شوروی در جنگ سرد. اما اکنون شرایط تغییر کرده است. به گفته نویسندگان، پکن نه‌تنها مانع خروج دانشجویان و پژوهشگرانش می‌شود، بلکه فعالانه در پی جذب متخصصان بین‌المللی از راه اعطای ویزاهای ویژه گرفته تا تأمین منابع مالی کلان است. به گفته نویسندگام گزارش، این در حالی است که واشنگتن بودجه تحقیقات را کاهش داده، چین سرمایه‌گذاری در دانشگاه‌ها، پژوهش‌های پایه و صنایع داخلی هوش مصنوعی را به‌طور چشمگیر افزایش داده است و شبکه‌ای منسجم از دانشگاهیان، مهندسان و کارآفرینان پدید آورده که آن کشور را به مقصدی جذاب برای نوآوری بدل ساخته است.

🔹نویسندگان سپس هشدار می‌دهند که آمریکا در حال فراموش کردن نسخه‌ی موفقیت خود است. آنان با نقل قول غیرمستقیم یادآور می‌شوند که همان‌گونه که توسعه فیزیک هسته‌ای بدون جذب نخبگان مهاجر ممکن نبود، تسلط در هوش مصنوعی نیز نیازمند تداوم این سیاست است.

🔹گزارش تأکید می‌کند که واشنگتن باید با تأمین مالی پایدار نهادهایی چون بنیاد ملی علوم و همکاری با متحدان در پروژه‌های مشترک، زیرساخت‌های داده‌ای و پژوهشی خود را تقویت کند. نتیجه‌گیری این است که سلطه در عرصه فناوری نیازمند تعهد بلندمدت به آزادی اندیشه و سرمایه‌گذاری مستمر است؛ عاملی که امروز چین از آن بهره می‌برد و اگر آمریکا آن را نادیده بگیرد، جایگاه پیشتاز علمی خود را از دست خواهد داد.

@meshkatanalysis

https://nationalinterest.org/blog/techland/china-is-winning-the-ai-race-with-americas-own-manhattan-project-lessons
👍2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وضاح خنفر در این گفت‌وگو با صراحت از بحران اندیشه در جهان اسلام سخن می‌گوید؛ او تأکید می‌کند که طی سه دههٔ گذشته به ندرت اثری عمیق و الهام‌بخش پدید آمده و همین ضعف، مسلمانان را از میراث فکری دوران طلایی‌شان دور کرده است. خنفر راه برون‌رفت را در بازگشت به تفکر، تولید دانش و طراحی برنامه‌های راهبردی می‌داند تا جامعه بتواند عمل امروز خود را بر پایهٔ نقشه‌ای روشن و هدفمند بنا کند.

@meshkatanalysis
👍1👌1
🔻سرمایه گذاری همگفت قطر در پروژه های هوش مصنوعی

🔹روزنامه کالکالیست در گزارشی عنوان کرده که صندوق سرمایه‌گذاری قطر (QIA) برای نخستین بار وارد حوزه سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی شده و در آخرین دور تأمین مالی شرکت آنتروپیک مشارکت کرده است.

🔹به گفته منابع مالی، این شرکت آمریکایی که توسعه‌دهنده سامانه هوش مصنوعی «Claude» است، موفق به جذب ۱۳ میلیارد دلار سرمایه بر مبنای ارزشی معادل ۱۸۳ میلیارد دلار شد. بدین ترتیب، قطر در کنار سرمایه‌گذاران پیشین همچون آمازون و گلدمن ساکس قرار گرفت.

🔹این گزارش تأکید می‌کند که ورود قطر نقطه عطفی برای آنتروپیک نیز محسوب می‌شود. مدیران شرکت در گذشته نسبت به پذیرش سرمایه از دولت‌های اقتدارگرا ابراز نگرانی داشتند، اما در دور اخیر، تغییر رویکردی مشاهده شد. به نقل از تحلیل کالکالیست، داریو امودئی، مدیرعامل آنتروپیک، بر ضرورت استفاده از منابع مالی گسترده كشورهاي عرب حوزه خلیج فارس برای رقابت جهانی تأکید کرده است.

🔹کالکالیست در ادامه می‌نویسد که صندوق سرمایه‌گذاری قطر برنامه‌ای برای سرمایه‌گذاری ۵۰۰ میلیارد دلاری در آمریکا طی یک دهه آینده دارد و قصد دارد در سال‌های ۲۰۲۵ و ۲۰۲۶ تا ۲۵ معامله فناوری در سال انجام دهد. چنین روندی از دید تحلیلگران به منزله گسترش نقش‌آفرینی مالی خلیج فارس در سیلیکون‌ولی است؛ روندی که می‌تواند توازن قدرت در اقتصاد دیجیتال جهانی را دگرگون ساخته و وابستگی میان «سرمایه انرژی‌محور» و «فناوری‌های نوین» را بیش از پیش برجسته کند.

https://www.calcalist.co.il/calcalistech/article/rjuaejr9ex

@meshkatanalysis
1👌1
🔻غزه؛ میدان فروپاشی اسرائیل و خیزش چین در خاورمیانه

‏جان مرشایمر اخیرا در اظهاراتی حول نقش چین، وضعیت اسرائیل و بحران خاورمیانه در چارچوب نظم بین‌الملل به تحلیل وضعیت موجود پرداخت.

🔹مرشایمر توضیح می‌دهد که چین به‌دلیل وابستگی شدید به نفت خلیج فارس و گسترش توانایی‌های نظامی خود، به‌ویژه با ساخت نیروی دریایی آب‌های آزاد، علاقه‌مند به ایفای نقشی پررنگ‌تر در خاورمیانه شده است. چین از تیره‌گی روابط آمریکا با ایران و عربستان بهره برده و جایگاهی تازه در مناسبات منطقه‌ای یافته است. هرچند روسیه به دلیل حضور طولانی‌مدت در سوریه هنوز بازیگر بزرگ‌تری محسوب می‌شود، اما چین در حال آماده‌سازی ابزارهای راهبردی برای اثرگذاری است.

🔹او سپس به همگرایی چهار کشور چین، روسیه، ایران و کره شمالی اشاره می‌کند که ایالات متحده را «دشمن مرگبار» تلقی کرده و برای مهار آن همکاری نزدیک‌تری آغاز کرده‌اند. از نظر مرشایمر، این روند توازن جهانی را تغییر می‌دهد. در این میان اسرائیل موقعیت خود را بیش از پیش وابسته به حمایت آمریکا می‌بیند؛ چرا که بدون کمک نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک واشنگتن قادر به تداوم جنگ در غزه و مقابله با دشمنان منطقه‌ای خود نیست.

🔹 مرشایمر معتقد است که اسرائیل با وجود نمایش پیروزی‌های تاکتیکی، از نظر راهبردی در موقعیت شکننده‌ای قرار دارد. حملات موشکی ایران، تداوم قدرت حماس و حزب‌الله و فشارهای یمنی‌ها همگی نشانه‌های ضعف ساختاری‌اند. او همچنین تأکید می‌کند که اسرائیل برخلاف گذشته دیگر توانایی دفاع مستقل ندارد و بدون سپر حمایتی آمریکا در معرض تهدید جدی قرار خواهد گرفت.

🔹در بُعد اخلاقی و سیاسی، مرشایمر غرب را به «ورشکستگی اخلاقی» متهم می‌کند؛ زیرا در حالی که مدعی ارزش‌های جهانی است، آشکارا از «نسل‌کشی در غزه» حمایت می‌کند. او می‌گوید بیرون از غرب، این تناقض به‌روشنی دیده می‌شود و حتی در درون جوامع غربی نیز امید به صداقت اخلاقی دولت‌ها رو به افول است. به باور او، این بحران مشروعیت نه‌تنها اسرائیل، بلکه موقعیت ایالات متحده و متحدان اروپایی‌اش را نیز تضعیف می‌کند و بستر را برای نقش‌آفرینی قدرت‌های نوظهوری چون چین و ائتلاف روسیه–ایران–ترکیه در آینده منطقه فراهم می‌سازد.

@meshkatanalysis

‏⁦ youtu.be/3U_69DyZcxc?si…⁩
👍3👌1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صلح از راه قدرت یا بازگشت به جنگ؟»

سخنان جنجالی وزیر دفاع آمریکا در حضور ترامپ بار دیگر پرسشی قدیمی را زنده کرده است: آیا واشنگتن به دنبال صلح پایدار است یا بازتولید جنگ‌های بی‌پایان؟

این تغییر درست پس از نشست تیانجین و نمایش قدرت شرق رخ می‌دهد؛ جایی که چین و متحدانش بر چندجانبه‌گرایی و استقلال حاکمیتی تأکید کردند. همزمان، در سوی دیگر، استفاده بی‌محابای نتانیاهو از زور و کشتار برای رسیدن به اهداف سیاسی، تصویری از جهان دوگانه امروز را ترسیم می‌کند: نظمی که یا بر پایه همکاری و برابری بنا می‌شود، یا بر مدار جنگ و هژمونی.

https://x.com/hamzeh_ir/status/1964426800378831233?s=46

@meshkatanalysis
👍4👎1
Forwarded from فلاخن||سلمان کدیور (سلمان کدیور)
✳️ دوستانی می گفتند که اگر ج. اسلامی غنی سازی صفر درصد را در مذاکرات می پذیرفت، مورد تهاجم قرار نمی گرفت.

حالا گزاره حمله اسرائیل به قطر آن هم با چراغ سبز آمریکا، بطلان این نظر را اثبات کرد.

🔹وعده سرمایه گذاری 2 تریلیون دلاری قطر در آمریکا، وجود پایگاه نظامی آمریکا که او را به یک متحد استراتژیک آمریکا در منطقه مبدل کرده بود، نتوانست مانع حمله نظامی اسرائیل شود چگونه توافق حوا غنی سازی صفر با ایران چنین قابلیتی را داشت؟

مهم آن است که ج. اسلامی باید طبق واقعیات صحنه سیاست های خارجی اش را تنظیم نماید نه طبق آرزوها.

واقعیت این است که هیچ توافقی(به فرض انجام) با آمریکای ترامپ پایدار نخواهد بود و طبق تجارب چند ماه گذشته باید آن را به دید تله و یا خلع سلاح نگریست.

این سخن تلخی است برای من. من نیز مانند بسیاری از ایرانیان قلبا دوست میدارم طی مذاکره ای عادلانه تخاصم برطرف شده و شرایط ما نرمال شود، اما در شرایط امروز، چنین سخنی فقط یک آرزو است.

امروز نگاه ایده آلیستی در سیاست خارجی برای کشور سم مهلک است و هر اقدام باید بر مبنای تتبیت بازدارندگی و رصد واقعیات عملی رفتار بازیگران باشد.

🔹عصر جدیدی در روابط قدرت ها شروع شده که ديگر دستاوردهای آتلانتیک و نظم پسا جنگ جهانی دوم در آن بی ارزش است و اصل توسل به زور و اعمال قدرت، جای تفاهم و ترک مخاصمه و قانون و عرف بین المللی را گرفته است.

#سلمان_کدیور

@Falaakhon
👍2💩1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻واکنش مصطفی البرغوثی به حمله اسرائیل به قطر: از افشای راهبردهای پنهان تل‌آویو تا ضرورت تحریم و مهار منطقه‌ای

🔹مصطفی البرغوثی در گفت‌وگو با الجزیره، در واکنش به حمله اخیر اسرائیل به قطر، از نقشه‌های پنهان تل‌آویو پرده برداشت.

🔹او تأکید کرد که ماجرا تنها قطر نیست؛ بلکه طمع اسرائیل از سودان و اتیوپی گرفته تا لبنان، سوریه و حتی اردن امتداد یافته است.

🔹البرغوثی هشدار داد امنیت ملی کل منطقه در معرض تهدید است و تنها راه، اعمال تحریم و قطع رابطه‌ی همه‌جانبه با اسرائیل و ارسال پیام روشن به آمریکا درباره لزوم مهار تل‌آویو است.

@meshkatanalysis
👍2
🔻نابرابری اجتماعی و افول قدرت‌های غربی در چارچوب چرخه‌های ۸۰ ساله تاریخی

🔹ری دالیو، بنیان‌گذار صندوق سرمایه‌گذاری Bridgewater که در اوج فعالیت خود بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار دارایی با حدود ۱۵۰۰ کارمند را مدیریت می‌کرد، در مصاحبه‌ای به بررسی چرخه‌های تاریخی اقتصاد و سیاست پرداخت.

🔹او استدلال می‌کند که تاریخ اقتصادی ـ سیاسی جهان در چرخه‌هایی حدوداً ۸۰ ساله تکرار می‌شود. به گفته او، این چرخه‌ها تحت تأثیر پنج نیروی کلیدی شکل می‌گیرند: بحران بدهی و پول، شکاف‌های اجتماعی و درگیری‌های داخلی، منازعات ژئوپولیتیکی، بلایای طبیعی همچون خشکسالی و بیماری، و نهایتاً نوآوری‌های فناورانه.

🔹مطالعه‌ی این چرخه‌ها به باور دالیو ابزار مهمی برای درک و پیش‌بینی آینده است.

🔹از دیدگاه دالیو، بریتانیا از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون در مسیر افول قرار دارد. وی تأکید می‌کند که دولت بریتانیا با بحران بدهی‌های سنگین روبه‌رو است و توان تأمین مالی پایدار برای برنامه‌های خود را ندارد.

🔹علاوه بر این، بازارهای سرمایه ضعیف عمل می‌کنند و کشور از نظر فرهنگی محیط مناسبی برای رشد کارآفرینی و نوآوری ندارد. نشانه‌های آشکار این وضعیت در مهاجرت سرمایه‌داران و ثروتمندان قابل مشاهده است؛ به‌طور خاص در سال‌های اخیر حدود ۱۶,۰۰۰ میلیونر از بریتانیا خارج شده‌اند. این خروج سرمایه انسانی و مالی، به همراه کاهش توان رقابتی، چشم‌انداز اقتصادی و اجتماعی این کشور را تیره کرده است.

🔹در خصوص ایالات متحده نیز دالیو چشم‌انداز امیدوارکننده‌ای ترسیم نمی‌کند. او به شکاف طبقاتی و آموزشی گسترده اشاره دارد و می‌گوید حدود ۶۰ درصد آمریکایی‌ها سطح سواد کمتر از پایه ششم ابتدایی دارند. این در حالی است که تنها ۱ درصد جمعیت (حدود ۳ میلیون نفر از ۳۳۰ میلیون نفر) بیشترین سهم نوآوری و ثروت را تولید می‌کنند.

🔹به باور او، چنین نابرابری‌هایی در کنار قطبی‌سازی سیاسی (تقابل «ایالت‌های قرمز» و «آبی») سبب کاهش اعتماد عمومی به نهادهای دموکراتیک شده است. افزون بر این، آمریکا با بحران بدهی و کسری بودجه و نیز رقابت ژئوپولیتیکی شدید با چین روبه‌رو است. او هشدار می‌دهد که «جنگ فناوری» میان آمریکا و چین، به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی و نیمه‌هادی‌ها، عامل اصلی تعیین‌کننده‌ی نظم جهانی آینده خواهد بود.

🔹با وجود این تصویر کلان، دالیو برای افراد عادی راهبردهایی جهت سازگاری با شرایط پیش‌رو ارائه می‌دهد. او تأکید دارد که افراد باید انعطاف جغرافیایی داشته باشند؛ به عبارتی، مانند «خرگوش باهوشی که سه لانه دارد»، توانایی تغییر مکان از محیط‌های بحرانی به کشورهایی با ثبات بیشتر را حفظ کنند.

🔹همچنین بر انعطاف مالی، از طریق پس‌انداز، سرمایه‌گذاری آگاهانه و مدیریت بدهی تأکید می‌کند. از دیدگاه او، رفاه و خوشبختی پس از سطح مشخصی از درآمد دیگر با پول همبستگی چندانی ندارد؛ بلکه کیفیت زندگی بیشتر به «کار معنادار» و «روابط انسانی عمیق» وابسته است.

🔹به باور دالیو، جامعه‌ای که افراد در آن از روابط اجتماعی قوی و حس جامعه‌پذیری برخوردار باشند، شانس بیشتری برای بقا و رشد خواهد داشت.

https://youtu.be/49RT6SQ8n0Y?si=CrQ3WBYpUMFv3rLZ

@meshkatanalysis
👍2
🔻اعتراف اطلاعاتی اسرائیل به بقای توان هسته‌ای ایران و پیامدهای آن بر شکاف روایات غربی

🔹روزنامه لوموند فرانسه در گزارشی تحلیلی به قلم ژاک فولوغو فاش کرده است که ارزیابی‌های اطلاعاتی اسرائیل با ادعاهای رسمی آمریکا درباره نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران تفاوت جدی دارد. در حالی که دونالد ترامپ پس از جنگ دوازده‌روزه ماه ژوئن مدعی شد تأسیسات هسته‌ای ایران به کلی از بین رفته است، منابع اسرائیلی در گفتگو با مقامات فرانسوی اذعان کرده‌اند که بخش مهمی از ظرفیت‌های فنی، ذخایر اورانیوم و توان علمی ایران همچنان باقی است. به‌ویژه تأکید شده که ایران ۴۵۰ کیلوگرم اورانیوم گازی در اختیار دارد و این مقدار می‌تواند در صورت غنی‌سازی به سطوح بالا، مبنای تولید بمب هسته‌ای باشد.

🔹لوموند با استناد به گزارش اسرائیلی توضیح می‌دهد که هرچند حملات هوایی، سایت‌های اصلی مانند فردو و نطنز را هدف قرار داد و بسیاری از تأسیسات غنی‌سازی را نابود کرد، اما ایران همچنان تجهیزات پراکنده و زیرساخت لازم برای بازسازی دارد. همچنین، ترور بیش از دوازده دانشمند هسته‌ای نتوانسته دانش بومی و توان تخصصی کشور را از بین ببرد.

🔹به گفته مقام‌های اسرائیلی، مسئله اصلی زمان است؛ هرچند در کوتاه‌مدت امکان بازگشت فوری وجود ندارد، اما ظرفیت‌های باقی‌مانده نشان می‌دهد احیای برنامه هسته‌ای تنها موضوعی زمان‌بر است.

🔹در این گزارش همچنین به بحران در جبهه غرب اشاره شده است. از اواخر ژوئن، سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا بنا بر دستور ترامپ از همکاری با متحدان اروپایی منع شده‌اند، زیرا هرگونه تبادل اطلاعات می‌توانست روایت «نابودی کامل» را زیر سؤال ببرد. در نتیجه، فرانسه تنها بر داده‌های اسرائیل تکیه کرده و همین مسئله اهمیت یافته است.

🔹اسرائیل نیز هشدار داده که در صورت از سرگیری جدی برنامه هسته‌ای ایران، این بار اهداف سیاسی و اقتصادی تهران را هدف قرار خواهد داد. به این ترتیب، لوموند نتیجه می‌گیرد که برنامه هسته‌ای ایران نه نابود، بلکه تنها به تعویق افتاده و فضای بین‌المللی پیرامون آن با تنش‌های جدید و شکاف‌های اطلاعاتی عمیق‌تر روبه‌رو است.

@meshkatanalysis

https://www.lemonde.fr/en/international/article/2025/09/13/israeli-intelligence-admits-iran-s-nuclear-program-has-not-been-destroyed_6745348_4.html
👍1🤔1