مشکات اندیشه – Telegram
مشکات اندیشه
305 subscribers
5 photos
14 videos
126 links
راه اندیشه بی‌همراهان، ره به جایی نمی‌برد. ما مشتاق شنیدن دیدگاه‌ها، نقدها و پیشنهادهای ارزشمند شما هستیم. همراهی شما فرهیختگان، سرمایه‌ای گرانسنگ برای اعتلای «مشکات اندیشه»است.
پل ارتباطی:
@hamzeh2_ir
Download Telegram
🔻 از دل شهرهای موشکی تا موازنه تازه قدرت؛ ایران چگونه بازی را تغییر داد؟

🔹نشریه نشنال اینترست در گزارشی به قلم براندون جی. ویکرت (۲۷ اوت ۲۰۲۵) به بررسی جایگاه ایران در رقابت تسلیحات مافوق‌صوت پرداخته است. نویسنده اهمیت این موضوع را در تغییر موازنه قوا در خاورمیانه و ایجاد تهدیدی هم‌زمان برای اسرائیل و پایگاه‌های آمریکا برجسته می‌کند و آن را تحولی استراتژیک در معادلات بازدارندگی منطقه‌ای می‌داند.

🔹در این گزارش بیان می‌شود که جنگ دوازده‌روزه میان ایران و اسرائیل پایان رویارویی نبود، بلکه سرآغازی برای مسابقه تسلیحاتی تازه بود. ایران با رونمایی از موشک موسوم به «آخرالزمان» و نیز آزمایش عملیاتی سامانه‌های «فتح» در تابستان ۲۰۲۵، نشان داد که قادر است از سد سامانه‌های پدافندی چندلایه عبور کند. نویسنده با لحنی تحلیلی توضیح می‌دهد که اگر ادعاهای تهران درباره سرعت و قدرت این موشک‌ها درست باشد، اسرائیل و آمریکا با تهدیدی روبه‌رو هستند که راه‌حل دفاعی مطمئنی در برابر آن ندارند.

🔹به نوشته گزارش، این موشک توان حمل چندین کلاهک و دستیابی به سرعتی بیش از ۱۲ ماخ را دارد و به دلیل مانورپذیری بالا می‌تواند سامانه‌هایی مانند گنبد آهنین و پاتریوت را پشت سر بگذارد. همچنین تأکید می‌شود که شهرهای موشکی زیرزمینی ایران در بمباران‌ها عمدتاً سالم مانده و همین امر ظرفیت حملات متقابل را تقویت کرده است.

🔹در ادامه هشدار داده می‌شود که این تهدید تنها متوجه اسرائیل نیست؛ زیرا پایگاه‌های ایالات متحده در عراق، سوریه، اردن و حاشیه خلیج فارس نیز در تیررس این موشک‌ها قرار دارند. هرچند برخی تحلیلگران در توان واقعی ایران تردید دارند و توسعه کامل فناوری چندکلاهکی را دور از دسترس می‌دانند، با این حال، نشنال اینترست هشدار می‌دهد که نادیده گرفتن دستاوردهای موشکی ایران اشتباهی راهبردی خواهد بود، زیرا همین سطح از توانایی نیز برای تغییر معادلات منطقه‌ای کافی است.

🔹 در برابر این تهدید، اسرائیل و آمریکا به سمت توسعه سامانه‌های لیزری موسوم به «پرتو آهنین» و «گنبد طلایی» حرکت کرده‌اند. اما گزارش تأکید می‌کند که این پروژه‌ها هنوز در مرحله آزمایش باقی مانده و تا عملیاتی شدن فاصله زیادی دارند. بنابراین، برتری موقتی در میدان عمل در اختیار ایران قرار گرفته است. نویسنده نتیجه می‌گیرد که در چنین شرایطی، موازنه قدرت در منطقه به سود تهران تغییر کرده و ضرورت دیپلماسی برای جلوگیری از جنگی بزرگ‌تر بیش از پیش احساس می‌شود.

@meshkatanalysis

https://nationalinterest.org/blog/buzz/iran-beaten-america-israel-race-hypersonic-weapons-bw-082725
👍1👌1
🔻 راهبرد ابوظبی در یمن: از مهار رقبا تا ساخت «امپراتوری بنادر»

🔹مرکز «هُنا عدن برای مطالعات راهبردی» در گزارشی که در ۲۷ اوت ۲۰۲۵ منتشر کرد، تصرف و نظامی‌سازی بنادر یمن از سوی امارات متحده عربی را بخشی از یک راهبرد کلان برای بازتعریف نقش این کشور در معادلات منطقه‌ای دانست. در این گزارش آمده است که ابوظبی با بهره‌گیری از ضعف دولت مرکزی و خلأ حاکمیتی در یمن، سیاستی هدفمند را دنبال کرده تا بنادر کلیدی را از شریان‌های اقتصادی به پایگاه‌های نفوذ امنیتی و ژئوپلیتیک تبدیل کند.

🔹به روایت این پژوهش، نخستین هدف امارات مهار رقبای تجاری است. بندر عدن که ظرفیت رقابت با بندر جبل‌علی را داشت، از سال ۲۰۰۸ به‌وسیله‌ی قرارداد با شرکت «بنادر دبی» عملاً متوقف شد و پس از آغاز جنگ در ۲۰۱۵، به‌طور کامل تحت کنترل نظامی و نیروهای وابسته قرار گرفت. دومین هدف، تسلط بر مسیرهای حیاتی کشتیرانی جهانی عنوان شده است. گزارش تأکید می‌کند که نظامی‌سازی بندر المخا، تعطیلی تأسیسات گاز بلحاف و ایجاد باندهای هوایی در جزیره میون بخشی از طرحی برای تسلط بر باب‌المندب و دریای عرب است؛ اقدامی که امکان مدیریت جریان نفت و کالا را به ابوظبی می‌دهد و مسیرهای جایگزین برای صادرات انرژی منطقه را فراهم می‌سازد.

🔹هدف سوم که گزارش به آن اشاره دارد، ایجاد شبکه‌ای از نیروهای محلی و قراردادهای بلندمدت اقتصادی است. امارات با حمایت از شورای انتقالی جنوب، نیروهای نخبه حضرموت و قراردادهایی نظیر واگذاری ۵۰ ساله بندر قشن در المهرة، ساختاری ایجاد کرده است که تداوم نفوذ را حتی در صورت کاهش حضور مستقیم تضمین می‌کند. به تعبیر گزارش، این اقدامات در مجموع بخشی از پروژه‌ی «امپراتوری بنادر» ابوظبی است؛ پروژه‌ای که ابعاد امنیتی و اقتصادی را در هم تنیده و یمن را از بازیگر مستقل به حلقه‌ای در زنجیره‌ی نفوذ امارات بدل کرده است.

@meshkatanalysis

https://huna-aden.com/news86536.html
👍1👌1
🔻تعرفه‌های ترامپ و شکل‌گیری هندسه‌ای نوین در نظم بین‌الملل: خوانشی از «نشست تیانجین»

🔹مجله «المجلة» در گزارشی به قلم ناش واسراسيكا با عنوان «لحظه تیانجین… چگونه تعرفه‌های ترامپ نظامی جهانی تازه می‌سازند» توضیح می‌دهد که نشست سازمان همکاری شانگهای در تیانجین صرفاً یک اجلاس عادی نبود، بلکه نشانه‌ای از دگرگونی عمیق در موازنه قدرت جهانی است. نویسنده یادآور می‌شود که هم‌زمانی این نشست با تهدید واشنگتن برای اعمال تعرفه‌های تا پنجاه درصدی بر صادرات هند و فشار برای محدود کردن واردات نفت روسیه، واکنشی گسترده را در میان قدرت‌های آسیایی برانگیخت.

🔹به روایت گزارش، حضور رهبران چین، روسیه و هند در کنار سران دیگر کشورهای در حال توسعه نشان داد که بلوک جنوب جهانی دیگر حاضر نیست منافع حیاتی خود را تابع الزامات آمریکا کند و به دنبال طراحی شراکت‌های مستقل است.

🔹در ادامه گزارش آمده است که تهدیدهای تعرفه‌ای ترامپ علیه کشورهای بریکس از تعرفه‌های صددرصدی بر کالاهای کلیدی تا محدودیت‌های مالی و تجاری عملاً موجب شد این کشورها برای یافتن بدیل‌های نهادی و مالی شتاب بگیرند. واسراسيكا با نقل داده‌های دقیق تأکید می‌کند که تجارت چین و هند از سال ۲۰۲۰ تاکنون ۵۵ درصد رشد کرده و به ۱۲۷.۷ میلیارد دلار رسیده است، هرچند هند ده برابر بیشتر از چین واردات دارد.

🔹 او چهار روند محوری را عامل بازآرایی نظم جهانی می‌داند:

‏- نخست، صعود چین در فناوری‌های پیشرفته و هوش مصنوعی با پلتفرم‌های متن‌باز که بدیلی برای سلطه شرکت‌های آمریکایی چون گوگل و اوپن‌ای‌آی ایجاد کرده است.

‏- دوم، تلاش جمعی برای کاهش وابستگی به دلار با طرح‌هایی مانند «بریکس‌پی» و ارز دیجیتال مشترک.

‏- سوم، ایجاد ساختارهای امنیتی موازی از رهگذر همکاری‌های نظامی در چارچوب سازمان همکاری شانگهای.

‏-و چهارم، بازچینش مسیرهای انرژی بر پایه معاملات با یوان، روبل و روپیه همراه با سرمایه‌گذاری چین در انرژی‌های نو.

🔹در جمع‌بندی، گزارش تأکید می‌کند که نشست تیانجین نماد گذار از نظم تک‌قطبی به سوی چندقطبی‌گری است. نویسنده خاطرنشان می‌سازد که سیاست‌های ترامپ، گرچه نشانه‌ای از اراده قدرت آمریکا بود، اما عملاً به ظهور ساختارهای موازی شتاب داد. سفر نارندرا مودی به چین و اصرار او بر استقلال در حوزه‌های انرژی و کشاورزی نشان داد که قدرت‌های نوظهور حاضر نیستند منافع بنیادین خود را قربانی رضایت واشنگتن کنند. پرسش اصلی که واسراسيكا پیش می‌کشد این است که آیا آمریکا قادر به انطباق با این جهان تازه خواهد بود یا با تداوم ابزارهای قهری، تنها فرآیند انتقال قدرت را پرهزینه‌تر خواهد ساخت.

@meshkatanalysis

https://www.majalla.com/node/327140/اقتصاد-وأعمال/لحظة-تيانجين-كيف-تصوغ-تعريفات-ترمب-نظاما-عالميا-جديدا
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرهنگ بازنشسته داگلاس مک‌گرگور در این گفت‌وگو توضیح می‌دهد که پروژه‌ی «اسرائیل بزرگ» عملاً به بن‌بست رسیده و تنها راه بقای تل‌آویو، تلاش برای تجزیه و نابودی ایران است. او می‌گوید آمریکا با ارسال سامانه‌های پدافندی و مهمات نامحدود در حال پشتیبانی از اسرائیل است، در حالی که روسیه سامانه‌های دفاعی ایران را بازسازی و تقویت می‌کند. از نگاه او، ادامه‌ی جنگ اجتناب‌ناپذیر است، هرچند زمان دقیق آن روشن نیست.

مک‌گرگور سپس به جنگ اوکراین پرداخت و گفت وعده‌ی ترامپ برای پایان سریع جنگ محقق نشد و ارسال انبوه تسلیحات غربی تنها روسیه را به تشدید عملیات سوق داد. او اوکراین را کشوری شکست‌خورده با تلفات سنگین و فساد گسترده توصیف کرد و ناتو و اتحادیه اروپا را در حال فروپاشی دانست. در پایان هشدار داد که آمریکا و اسرائیل به دنبال کشاندن ایران به درگیری تازه‌اند، اما حمایت روسیه و چین موازنه‌ی قدرت را تغییر داده است؛ و جنگی دیگر، قمار پرهزینه‌ای خواهد بود که کنترل پیامدهای آن از دست طراحان خارج می‌شود.

@meshkatanalysis
👍1👎1
🔻 از بمب اتم تا هوش مصنوعی؛ وقتی پکن درس‌های منهتن را بهتر از واشنگتن آموخت

🔹نشریه نشنال اینترست در گزارشی به قلم جک برنهام و انی فیکسلر تأکید می‌کند که چین برخلاف ایالات متحده توانسته درس‌های واقعی پروژه منهتن را در حوزه هوش مصنوعی به‌کار گیرد.

🔹نویسندگان توضیح می‌دهند که پروژه منهتن صرفاً نتیجه‌ی یک تلاش سه‌ساله نبود، بلکه محصول دهه‌ها سرمایه‌گذاری در علوم پایه، آزادی علمی و جذب استعدادهای جهانی بود. به بیان آنان، همین عناصر یعنی سرمایه‌گذاری پایدار، فضای آزاد پژوهشی و بهره‌گیری از نخبگان بین‌المللی بود که آمریکا را در میانه قرن بیستم به قدرت علمی بی‌رقیب تبدیل کرد، اما امروز چین همان مسیر را برای پیشتازی در عرصه هوش مصنوعی دنبال می‌کند.

🔹گزارش یادآور می‌شود که آمریکا زمانی بزرگ‌ترین آهنربای استعدادهای علمی جهان بود؛ از فرار مغزهای اروپایی در دهه ۱۹۳۰ تا جذب دانشمندان شوروی در جنگ سرد. اما اکنون شرایط تغییر کرده است. به گفته نویسندگان، پکن نه‌تنها مانع خروج دانشجویان و پژوهشگرانش می‌شود، بلکه فعالانه در پی جذب متخصصان بین‌المللی از راه اعطای ویزاهای ویژه گرفته تا تأمین منابع مالی کلان است. به گفته نویسندگام گزارش، این در حالی است که واشنگتن بودجه تحقیقات را کاهش داده، چین سرمایه‌گذاری در دانشگاه‌ها، پژوهش‌های پایه و صنایع داخلی هوش مصنوعی را به‌طور چشمگیر افزایش داده است و شبکه‌ای منسجم از دانشگاهیان، مهندسان و کارآفرینان پدید آورده که آن کشور را به مقصدی جذاب برای نوآوری بدل ساخته است.

🔹نویسندگان سپس هشدار می‌دهند که آمریکا در حال فراموش کردن نسخه‌ی موفقیت خود است. آنان با نقل قول غیرمستقیم یادآور می‌شوند که همان‌گونه که توسعه فیزیک هسته‌ای بدون جذب نخبگان مهاجر ممکن نبود، تسلط در هوش مصنوعی نیز نیازمند تداوم این سیاست است.

🔹گزارش تأکید می‌کند که واشنگتن باید با تأمین مالی پایدار نهادهایی چون بنیاد ملی علوم و همکاری با متحدان در پروژه‌های مشترک، زیرساخت‌های داده‌ای و پژوهشی خود را تقویت کند. نتیجه‌گیری این است که سلطه در عرصه فناوری نیازمند تعهد بلندمدت به آزادی اندیشه و سرمایه‌گذاری مستمر است؛ عاملی که امروز چین از آن بهره می‌برد و اگر آمریکا آن را نادیده بگیرد، جایگاه پیشتاز علمی خود را از دست خواهد داد.

@meshkatanalysis

https://nationalinterest.org/blog/techland/china-is-winning-the-ai-race-with-americas-own-manhattan-project-lessons
👍2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وضاح خنفر در این گفت‌وگو با صراحت از بحران اندیشه در جهان اسلام سخن می‌گوید؛ او تأکید می‌کند که طی سه دههٔ گذشته به ندرت اثری عمیق و الهام‌بخش پدید آمده و همین ضعف، مسلمانان را از میراث فکری دوران طلایی‌شان دور کرده است. خنفر راه برون‌رفت را در بازگشت به تفکر، تولید دانش و طراحی برنامه‌های راهبردی می‌داند تا جامعه بتواند عمل امروز خود را بر پایهٔ نقشه‌ای روشن و هدفمند بنا کند.

@meshkatanalysis
👍1👌1
🔻سرمایه گذاری همگفت قطر در پروژه های هوش مصنوعی

🔹روزنامه کالکالیست در گزارشی عنوان کرده که صندوق سرمایه‌گذاری قطر (QIA) برای نخستین بار وارد حوزه سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی شده و در آخرین دور تأمین مالی شرکت آنتروپیک مشارکت کرده است.

🔹به گفته منابع مالی، این شرکت آمریکایی که توسعه‌دهنده سامانه هوش مصنوعی «Claude» است، موفق به جذب ۱۳ میلیارد دلار سرمایه بر مبنای ارزشی معادل ۱۸۳ میلیارد دلار شد. بدین ترتیب، قطر در کنار سرمایه‌گذاران پیشین همچون آمازون و گلدمن ساکس قرار گرفت.

🔹این گزارش تأکید می‌کند که ورود قطر نقطه عطفی برای آنتروپیک نیز محسوب می‌شود. مدیران شرکت در گذشته نسبت به پذیرش سرمایه از دولت‌های اقتدارگرا ابراز نگرانی داشتند، اما در دور اخیر، تغییر رویکردی مشاهده شد. به نقل از تحلیل کالکالیست، داریو امودئی، مدیرعامل آنتروپیک، بر ضرورت استفاده از منابع مالی گسترده كشورهاي عرب حوزه خلیج فارس برای رقابت جهانی تأکید کرده است.

🔹کالکالیست در ادامه می‌نویسد که صندوق سرمایه‌گذاری قطر برنامه‌ای برای سرمایه‌گذاری ۵۰۰ میلیارد دلاری در آمریکا طی یک دهه آینده دارد و قصد دارد در سال‌های ۲۰۲۵ و ۲۰۲۶ تا ۲۵ معامله فناوری در سال انجام دهد. چنین روندی از دید تحلیلگران به منزله گسترش نقش‌آفرینی مالی خلیج فارس در سیلیکون‌ولی است؛ روندی که می‌تواند توازن قدرت در اقتصاد دیجیتال جهانی را دگرگون ساخته و وابستگی میان «سرمایه انرژی‌محور» و «فناوری‌های نوین» را بیش از پیش برجسته کند.

https://www.calcalist.co.il/calcalistech/article/rjuaejr9ex

@meshkatanalysis
1👌1
🔻غزه؛ میدان فروپاشی اسرائیل و خیزش چین در خاورمیانه

‏جان مرشایمر اخیرا در اظهاراتی حول نقش چین، وضعیت اسرائیل و بحران خاورمیانه در چارچوب نظم بین‌الملل به تحلیل وضعیت موجود پرداخت.

🔹مرشایمر توضیح می‌دهد که چین به‌دلیل وابستگی شدید به نفت خلیج فارس و گسترش توانایی‌های نظامی خود، به‌ویژه با ساخت نیروی دریایی آب‌های آزاد، علاقه‌مند به ایفای نقشی پررنگ‌تر در خاورمیانه شده است. چین از تیره‌گی روابط آمریکا با ایران و عربستان بهره برده و جایگاهی تازه در مناسبات منطقه‌ای یافته است. هرچند روسیه به دلیل حضور طولانی‌مدت در سوریه هنوز بازیگر بزرگ‌تری محسوب می‌شود، اما چین در حال آماده‌سازی ابزارهای راهبردی برای اثرگذاری است.

🔹او سپس به همگرایی چهار کشور چین، روسیه، ایران و کره شمالی اشاره می‌کند که ایالات متحده را «دشمن مرگبار» تلقی کرده و برای مهار آن همکاری نزدیک‌تری آغاز کرده‌اند. از نظر مرشایمر، این روند توازن جهانی را تغییر می‌دهد. در این میان اسرائیل موقعیت خود را بیش از پیش وابسته به حمایت آمریکا می‌بیند؛ چرا که بدون کمک نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک واشنگتن قادر به تداوم جنگ در غزه و مقابله با دشمنان منطقه‌ای خود نیست.

🔹 مرشایمر معتقد است که اسرائیل با وجود نمایش پیروزی‌های تاکتیکی، از نظر راهبردی در موقعیت شکننده‌ای قرار دارد. حملات موشکی ایران، تداوم قدرت حماس و حزب‌الله و فشارهای یمنی‌ها همگی نشانه‌های ضعف ساختاری‌اند. او همچنین تأکید می‌کند که اسرائیل برخلاف گذشته دیگر توانایی دفاع مستقل ندارد و بدون سپر حمایتی آمریکا در معرض تهدید جدی قرار خواهد گرفت.

🔹در بُعد اخلاقی و سیاسی، مرشایمر غرب را به «ورشکستگی اخلاقی» متهم می‌کند؛ زیرا در حالی که مدعی ارزش‌های جهانی است، آشکارا از «نسل‌کشی در غزه» حمایت می‌کند. او می‌گوید بیرون از غرب، این تناقض به‌روشنی دیده می‌شود و حتی در درون جوامع غربی نیز امید به صداقت اخلاقی دولت‌ها رو به افول است. به باور او، این بحران مشروعیت نه‌تنها اسرائیل، بلکه موقعیت ایالات متحده و متحدان اروپایی‌اش را نیز تضعیف می‌کند و بستر را برای نقش‌آفرینی قدرت‌های نوظهوری چون چین و ائتلاف روسیه–ایران–ترکیه در آینده منطقه فراهم می‌سازد.

@meshkatanalysis

‏⁦ youtu.be/3U_69DyZcxc?si…⁩
👍3👌1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صلح از راه قدرت یا بازگشت به جنگ؟»

سخنان جنجالی وزیر دفاع آمریکا در حضور ترامپ بار دیگر پرسشی قدیمی را زنده کرده است: آیا واشنگتن به دنبال صلح پایدار است یا بازتولید جنگ‌های بی‌پایان؟

این تغییر درست پس از نشست تیانجین و نمایش قدرت شرق رخ می‌دهد؛ جایی که چین و متحدانش بر چندجانبه‌گرایی و استقلال حاکمیتی تأکید کردند. همزمان، در سوی دیگر، استفاده بی‌محابای نتانیاهو از زور و کشتار برای رسیدن به اهداف سیاسی، تصویری از جهان دوگانه امروز را ترسیم می‌کند: نظمی که یا بر پایه همکاری و برابری بنا می‌شود، یا بر مدار جنگ و هژمونی.

https://x.com/hamzeh_ir/status/1964426800378831233?s=46

@meshkatanalysis
👍4👎1
Forwarded from فلاخن||سلمان کدیور (سلمان کدیور)
✳️ دوستانی می گفتند که اگر ج. اسلامی غنی سازی صفر درصد را در مذاکرات می پذیرفت، مورد تهاجم قرار نمی گرفت.

حالا گزاره حمله اسرائیل به قطر آن هم با چراغ سبز آمریکا، بطلان این نظر را اثبات کرد.

🔹وعده سرمایه گذاری 2 تریلیون دلاری قطر در آمریکا، وجود پایگاه نظامی آمریکا که او را به یک متحد استراتژیک آمریکا در منطقه مبدل کرده بود، نتوانست مانع حمله نظامی اسرائیل شود چگونه توافق حوا غنی سازی صفر با ایران چنین قابلیتی را داشت؟

مهم آن است که ج. اسلامی باید طبق واقعیات صحنه سیاست های خارجی اش را تنظیم نماید نه طبق آرزوها.

واقعیت این است که هیچ توافقی(به فرض انجام) با آمریکای ترامپ پایدار نخواهد بود و طبق تجارب چند ماه گذشته باید آن را به دید تله و یا خلع سلاح نگریست.

این سخن تلخی است برای من. من نیز مانند بسیاری از ایرانیان قلبا دوست میدارم طی مذاکره ای عادلانه تخاصم برطرف شده و شرایط ما نرمال شود، اما در شرایط امروز، چنین سخنی فقط یک آرزو است.

امروز نگاه ایده آلیستی در سیاست خارجی برای کشور سم مهلک است و هر اقدام باید بر مبنای تتبیت بازدارندگی و رصد واقعیات عملی رفتار بازیگران باشد.

🔹عصر جدیدی در روابط قدرت ها شروع شده که ديگر دستاوردهای آتلانتیک و نظم پسا جنگ جهانی دوم در آن بی ارزش است و اصل توسل به زور و اعمال قدرت، جای تفاهم و ترک مخاصمه و قانون و عرف بین المللی را گرفته است.

#سلمان_کدیور

@Falaakhon
👍2💩1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻واکنش مصطفی البرغوثی به حمله اسرائیل به قطر: از افشای راهبردهای پنهان تل‌آویو تا ضرورت تحریم و مهار منطقه‌ای

🔹مصطفی البرغوثی در گفت‌وگو با الجزیره، در واکنش به حمله اخیر اسرائیل به قطر، از نقشه‌های پنهان تل‌آویو پرده برداشت.

🔹او تأکید کرد که ماجرا تنها قطر نیست؛ بلکه طمع اسرائیل از سودان و اتیوپی گرفته تا لبنان، سوریه و حتی اردن امتداد یافته است.

🔹البرغوثی هشدار داد امنیت ملی کل منطقه در معرض تهدید است و تنها راه، اعمال تحریم و قطع رابطه‌ی همه‌جانبه با اسرائیل و ارسال پیام روشن به آمریکا درباره لزوم مهار تل‌آویو است.

@meshkatanalysis
👍2
🔻نابرابری اجتماعی و افول قدرت‌های غربی در چارچوب چرخه‌های ۸۰ ساله تاریخی

🔹ری دالیو، بنیان‌گذار صندوق سرمایه‌گذاری Bridgewater که در اوج فعالیت خود بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار دارایی با حدود ۱۵۰۰ کارمند را مدیریت می‌کرد، در مصاحبه‌ای به بررسی چرخه‌های تاریخی اقتصاد و سیاست پرداخت.

🔹او استدلال می‌کند که تاریخ اقتصادی ـ سیاسی جهان در چرخه‌هایی حدوداً ۸۰ ساله تکرار می‌شود. به گفته او، این چرخه‌ها تحت تأثیر پنج نیروی کلیدی شکل می‌گیرند: بحران بدهی و پول، شکاف‌های اجتماعی و درگیری‌های داخلی، منازعات ژئوپولیتیکی، بلایای طبیعی همچون خشکسالی و بیماری، و نهایتاً نوآوری‌های فناورانه.

🔹مطالعه‌ی این چرخه‌ها به باور دالیو ابزار مهمی برای درک و پیش‌بینی آینده است.

🔹از دیدگاه دالیو، بریتانیا از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون در مسیر افول قرار دارد. وی تأکید می‌کند که دولت بریتانیا با بحران بدهی‌های سنگین روبه‌رو است و توان تأمین مالی پایدار برای برنامه‌های خود را ندارد.

🔹علاوه بر این، بازارهای سرمایه ضعیف عمل می‌کنند و کشور از نظر فرهنگی محیط مناسبی برای رشد کارآفرینی و نوآوری ندارد. نشانه‌های آشکار این وضعیت در مهاجرت سرمایه‌داران و ثروتمندان قابل مشاهده است؛ به‌طور خاص در سال‌های اخیر حدود ۱۶,۰۰۰ میلیونر از بریتانیا خارج شده‌اند. این خروج سرمایه انسانی و مالی، به همراه کاهش توان رقابتی، چشم‌انداز اقتصادی و اجتماعی این کشور را تیره کرده است.

🔹در خصوص ایالات متحده نیز دالیو چشم‌انداز امیدوارکننده‌ای ترسیم نمی‌کند. او به شکاف طبقاتی و آموزشی گسترده اشاره دارد و می‌گوید حدود ۶۰ درصد آمریکایی‌ها سطح سواد کمتر از پایه ششم ابتدایی دارند. این در حالی است که تنها ۱ درصد جمعیت (حدود ۳ میلیون نفر از ۳۳۰ میلیون نفر) بیشترین سهم نوآوری و ثروت را تولید می‌کنند.

🔹به باور او، چنین نابرابری‌هایی در کنار قطبی‌سازی سیاسی (تقابل «ایالت‌های قرمز» و «آبی») سبب کاهش اعتماد عمومی به نهادهای دموکراتیک شده است. افزون بر این، آمریکا با بحران بدهی و کسری بودجه و نیز رقابت ژئوپولیتیکی شدید با چین روبه‌رو است. او هشدار می‌دهد که «جنگ فناوری» میان آمریکا و چین، به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی و نیمه‌هادی‌ها، عامل اصلی تعیین‌کننده‌ی نظم جهانی آینده خواهد بود.

🔹با وجود این تصویر کلان، دالیو برای افراد عادی راهبردهایی جهت سازگاری با شرایط پیش‌رو ارائه می‌دهد. او تأکید دارد که افراد باید انعطاف جغرافیایی داشته باشند؛ به عبارتی، مانند «خرگوش باهوشی که سه لانه دارد»، توانایی تغییر مکان از محیط‌های بحرانی به کشورهایی با ثبات بیشتر را حفظ کنند.

🔹همچنین بر انعطاف مالی، از طریق پس‌انداز، سرمایه‌گذاری آگاهانه و مدیریت بدهی تأکید می‌کند. از دیدگاه او، رفاه و خوشبختی پس از سطح مشخصی از درآمد دیگر با پول همبستگی چندانی ندارد؛ بلکه کیفیت زندگی بیشتر به «کار معنادار» و «روابط انسانی عمیق» وابسته است.

🔹به باور دالیو، جامعه‌ای که افراد در آن از روابط اجتماعی قوی و حس جامعه‌پذیری برخوردار باشند، شانس بیشتری برای بقا و رشد خواهد داشت.

https://youtu.be/49RT6SQ8n0Y?si=CrQ3WBYpUMFv3rLZ

@meshkatanalysis
👍2
🔻اعتراف اطلاعاتی اسرائیل به بقای توان هسته‌ای ایران و پیامدهای آن بر شکاف روایات غربی

🔹روزنامه لوموند فرانسه در گزارشی تحلیلی به قلم ژاک فولوغو فاش کرده است که ارزیابی‌های اطلاعاتی اسرائیل با ادعاهای رسمی آمریکا درباره نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران تفاوت جدی دارد. در حالی که دونالد ترامپ پس از جنگ دوازده‌روزه ماه ژوئن مدعی شد تأسیسات هسته‌ای ایران به کلی از بین رفته است، منابع اسرائیلی در گفتگو با مقامات فرانسوی اذعان کرده‌اند که بخش مهمی از ظرفیت‌های فنی، ذخایر اورانیوم و توان علمی ایران همچنان باقی است. به‌ویژه تأکید شده که ایران ۴۵۰ کیلوگرم اورانیوم گازی در اختیار دارد و این مقدار می‌تواند در صورت غنی‌سازی به سطوح بالا، مبنای تولید بمب هسته‌ای باشد.

🔹لوموند با استناد به گزارش اسرائیلی توضیح می‌دهد که هرچند حملات هوایی، سایت‌های اصلی مانند فردو و نطنز را هدف قرار داد و بسیاری از تأسیسات غنی‌سازی را نابود کرد، اما ایران همچنان تجهیزات پراکنده و زیرساخت لازم برای بازسازی دارد. همچنین، ترور بیش از دوازده دانشمند هسته‌ای نتوانسته دانش بومی و توان تخصصی کشور را از بین ببرد.

🔹به گفته مقام‌های اسرائیلی، مسئله اصلی زمان است؛ هرچند در کوتاه‌مدت امکان بازگشت فوری وجود ندارد، اما ظرفیت‌های باقی‌مانده نشان می‌دهد احیای برنامه هسته‌ای تنها موضوعی زمان‌بر است.

🔹در این گزارش همچنین به بحران در جبهه غرب اشاره شده است. از اواخر ژوئن، سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا بنا بر دستور ترامپ از همکاری با متحدان اروپایی منع شده‌اند، زیرا هرگونه تبادل اطلاعات می‌توانست روایت «نابودی کامل» را زیر سؤال ببرد. در نتیجه، فرانسه تنها بر داده‌های اسرائیل تکیه کرده و همین مسئله اهمیت یافته است.

🔹اسرائیل نیز هشدار داده که در صورت از سرگیری جدی برنامه هسته‌ای ایران، این بار اهداف سیاسی و اقتصادی تهران را هدف قرار خواهد داد. به این ترتیب، لوموند نتیجه می‌گیرد که برنامه هسته‌ای ایران نه نابود، بلکه تنها به تعویق افتاده و فضای بین‌المللی پیرامون آن با تنش‌های جدید و شکاف‌های اطلاعاتی عمیق‌تر روبه‌رو است.

@meshkatanalysis

https://www.lemonde.fr/en/international/article/2025/09/13/israeli-intelligence-admits-iran-s-nuclear-program-has-not-been-destroyed_6745348_4.html
👍1🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻ایران؛ خط قرمز منطقه

🔹محمد مختار الشنقیطی، پژوهشگر و کارشناس مسائل جهان عرب، در گفت‌وگویی تفصیلی با یک پادکست عربی، درباره پیامدهای هرگونه تقابل با ایران هشدار داد. او گفت:

🔹«اگر ایران با تهدیدی موجودیتی روبه‌رو شود، سناریوهایی واقعاً هولناک در انتظار منطقه خواهد بود. حتی در صورت نابودی رآکتورها و تأسیسات، ایران توان و دانش لازم برای بازسازی را دارد. توان انفجار و مکان‌های مناسب برای آن موجود است و اسرائیلی‌ها دیگر مانند گذشته در امنیت نخواهند بود.»

🔹الشنقیطی با اشاره به چندجبهه‌ای شدن جنگ اسرائیل افزود: «درگیری همزمان با غزه، حزب‌الله و حوثی‌ها روحیه و عقیده رزمی اسرائیلی‌ها را تغییر داده است. امروز هیچ منفعتی برای هیچ طرفی در درهم‌شکستن ایران وجود ندارد. موضع درست ــ اسلامی، انسانی و استراتژیک ــ این است که امت متحد بایستد و مانع این سناریو شود.»

@meshkatanalysis
👍2👎1
🔻مدیریت اختلافات سنی و شیعه در پرتو تاریخ و چالش‌های معاصر: خوانشی از دیدگاه‌های محمد مختار الشنقیطی

🔹محمد مختار الشنقیطی، اندیشمند و استاد روابط بین‌الملل دانشگاه قطر، در گفتگو با یک پادکست عربی به بررسی ریشه‌ها و ابعاد تاریخی و معاصر اختلافات میان اهل سنت و شیعه پرداخت. او روایت زندگی شخصی خود، مسیر علمی و تجربه‌های زیسته در موریتانی، یمن، آمریکا و قطر را در پیوند با دغدغه‌های فکری‌اش درباره تاریخ اسلام و مدیریت اختلافات مذهبی بیان کرد.

🔹شنقیطی با اشاره به پژوهش
دکترای خود در دانشگاه تگزاس درباره «تأثیر جنگ‌های صلیبی بر روابط سنی و شیعه»، تأکید کرد که تاریخ اسلام در بیشتر ادوار مبتنی بر همزیستی و تعامل بوده است و تنها در چهار برهه مشخص شاهد گسست‌های خونین میان دو جریان بوده‌ایم.

🔹او در تحلیل این دوره‌ها، نخستین شکاف را در قرن سوم هجری میان فاطمیان و مالکیان قیرَوان، دومین را در بغداد میان حنبلیان و امامیان، سومین را در جنگ‌های صفوی ـ عثمانی و چهارمین و شدیدترین را در دوران پس از انقلاب ایران و جنگ ایران ـ عراق دانست.

🔹به باور وی، گسست اخیر از آن جهت خطرناک‌تر است که با دخالت قدرت‌های خارجی و ابزارهای رسانه‌ای نوین، اختلافات محلی به سطح جهان اسلام سرریز شده و به سرعت ابعاد فرقه‌ای یافته است. شنقیطی تصریح کرد که «مشکل امروز نه از عمق دانایی طرفین که از سطحی‌نگری و جهل عمومی نسبت به میراث مشترک» ناشی می‌شود.

🔹او در ادامه، تفاوت میان «تقریب» و «تعايش» را توضیح داد و تأکید کرد که تلاش‌های پیشین برای تقریب مذاهب به دلیل انکار واقعیت اختلافات ناکام ماند.

🔹در نگاه او، راه درست نه
همگون‌سازی باورها، بلکه پذیرش تنوع و زیست مشترک بر پایه اصولی چون شهروندی، آزادی و قرارداد اجتماعی است. شنقیطی با استناد به نمونه‌های تاریخی، همچون همکاری شیعیان و سنیان در دوران جنگ‌های صلیبی و نقش صلاح‌الدین ایوبی در ایجاد وحدت، یادآور شد که چاره امروز نیز بازگشت به همین منطق است: صبر بر اختلاف و تمرکز بر تهدیدات بیرونی به‌ویژه پروژه‌های سلطه‌جویانه اسرائیل و حامیان غربی آن.

🔹در جمع‌بندی، وی هشدار داد که بازتولید گفتمان‌های کینه‌توزانه و سرگرم‌کردن افکار عمومی با مناقشات تاریخی، امت اسلامی را در برابر خطر نابودی قرار می‌دهد. او با اشاره به وضعیت غزه، آن را مشابه سرنوشت بیت‌المقدس در نخستین جنگ صلیبی دانست؛ جایی که تفرقه داخلی راه را برای استباحه دشمن باز کرد.

🔹شنقیطی در پایان بر این نکته پافشاری کرد که آینده جهان اسلام تنها در گرو «رشد سیاسی و اجتماعی» است؛ رشدی که نزاع‌ها را به رقابت‌های مدنی و انتخاباتی بدل سازد و خون مسلمانان را از ریخته‌شدن در میدان‌های فرقه‌ای و نیابتی باز دارد.

https://youtu.be/mg9S5213si4?si=cZ1rChEV5Wwnhjre

@meshkatanalysis
👍2
🔻موبایل‌ها، موشک‌ها و محور ایران؛ سه‌گانه نتانیاهو در دیدار با آمریکایی‌ها

🔹سخنان بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در نشست «پنجاه ایالت – یک اسرائیل» بار دیگر بازتابی از روایت امنیتی و سیاسی تل‌آویو از تحولات منطقه‌ای و جهانی بود. او با بهره‌گیری از زبان احساسی و اشاره به وقایع خونین هفتم اکتبر، تلاش کرد نقش اسرائیل را فراتر از مرزهایش و در قالب «خط مقدم دفاع از غرب» به تصویر بکشد. در این سخنان، ترکیبی از تأکید بر تهدیدات منطقه‌ای، بزرگ‌نمایی دستاوردهای فناورانه و برجسته‌سازی پیوند راهبردی با آمریکا دیده می‌شود.

🔻محور اول: تهدیدات منطقه‌ای و نقش ایران

🔹نتانیاهو در ابتدای سخنان خود با اشاره به حملات هفتم اکتبر و حمایت ایران از گروه‌هایی چون حماس، حزب‌الله و حوثی‌ها، ادعا کرد که اسرائیل در حال نبرد با «محور ایران» است. او این محور را خطری نه تنها برای اسرائیل بلکه برای کل منطقه و جهان غرب دانست و مدعی شد که ادامه حیات اسرائیل به معنای سد کردن مسیر «مرگ بر آمریکا» است.

🔻محور دوم: اتحاد با آمریکا و جنگ روایت‌ها

وی بارها بر «پشتیبانی پایدار آمریکا» تأکید کرد و این اتحاد را حیاتی برای اسرائیل دانست. او هشدار داد که دشمنان اسرائیل در حال تلاش برای تضعیف مشروعیت این کشور در افکار عمومی غرب هستند و از فشار گروه‌های اسلام‌گرا در اروپا به‌عنوان بخشی از این روند نام برد. نتانیاهو با لحنی تبلیغاتی افزود که اسرائیل می‌تواند حتی بدون وابستگی کامل به واردات، سلاح و فناوری موردنیاز خود را تولید کند.

🔻محور سوم: دستاوردهای فناورانه و قدرت نرم

🔹بخش جنجالی سخنان او زمانی بود که به مخاطبان گفت «هر تلفن همراهی که در دست دارید، تکه‌ای از اسرائیل است.» او همچنین به محصولات کشاورزی مانند گوجه‌گیلاسی و دستاوردهای دارویی اشاره کرد و این موارد را به‌عنوان «سهم ناشناخته اسرائیل در پیشرفت بشریت» معرفی کرد. این بخش، همزمان با حساسیت‌های جهانی درباره جاسوسی دیجیتال و نقش اسرائیل در فناوری‌های نظارتی، بار سیاسی و بحث‌برانگیز بیشتری پیدا کرد.

https://youtu.be/VDJXgdNu2QA?si=ks6xVPU7KvH0uCad

@meshkatanalysis
👍1
🔻نقش حمایت مالی عربستان سعودی در توسعه برنامه هسته‌ای پاکستان و پیامدهای ژئوپلیتیکی آن

🔹روزنامه فایننشال‌تایمز در گزارشی تازه ابعاد پنهان و تاریخی روابط ریاض–اسلام‌آباد را بررسی کرده است. این گزارش نشان می‌دهد که از دهه ۱۹۷۰ تاکنون «دلارهای نفتی سعودی» نقش مهمی در پیشبرد برنامه هسته‌ای پاکستان داشته‌اند؛ موضوعی که امروز پیامدهای ژئوپلیتیکی گسترده‌ای برای خاورمیانه و جنوب آسیا به همراه دارد.

🔹ریشه‌های تاریخی و نقش مالی عربستان
این گزارش نشان می‌دهد که اتحاد هسته‌ای و نظامی عربستان و پاکستان ریشه‌های عمیقی در دهه‌های گذشته دارد. از دهه ۱۹۷۰، به‌ویژه پس از نخستین آزمایش هسته‌ای هند، پاکستان به دنبال حمایت ریاض برای توسعه توان هسته‌ای خود بود. عربستان در پاسخ، با استفاده از «دلارهای نفتی» به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، از برنامه‌های اقتصادی و نظامی پاکستان حمایت کرد و حتی در مقاطع حساس مانند تحریم‌های ۱۹۹۸ با ارسال روزانه ده‌ها هزار بشکه نفت رایگان به اسلام‌آباد کمک رساند. بدین ترتیب، پترودلارهای سعودی نقشی محوری در فراهم‌کردن زیرساخت‌های لازم برای ورود پاکستان به باشگاه هسته‌ای ایفا کردند.

🔹 ابعاد نظامی و پیامدهای امنیتی
گزارش توضیح می‌دهد که روابط دو کشور تنها به حمایت مالی محدود نبوده، بلکه شامل همکاری‌های نظامی گسترده از آموزش نیروهای سعودی توسط افسران پاکستانی تا مشارکت در جنگ افغانستان علیه شوروی بوده است. پس از آزمایش هسته‌ای پاکستان در ۱۹۹۸، این روابط عمیق‌تر شد و مفهوم «بمب اسلامی» در جهان اسلام برجسته گردید. با این حال، اسرائیل و ایالات متحده همواره این همکاری‌ها را با نگرانی رصد کرده‌اند. اسرائیل برخلاف سیاست خود در قبال ایران و عراق، اقدامی مستقیم علیه پاکستان انجام نداده، اما از احتمال دسترسی عربستان به نوعی «چتر هسته‌ای پاکستانی» بیم داشته است.

🔹پیامدهای ژئوپلیتیکی معاصر
این گزارش تاکید می‌کند که توافق‌های اخیر میان عربستان و پاکستان با وجود ماهیت علنی اما مبهم‌شان، پیام بازدارندگی دوگانه‌ای به اسرائیل و آمریکا ارسال می‌کنند. از یک سو، این توافق‌ها فاصله‌گذاری از سابقه بازار سیاه هسته‌ای پاکستان را نشان می‌دهند، و از سوی دیگر، انعطاف‌پذیری راهبردی دو طرف را حفظ می‌کنند. در سطح ژئوپلیتیکی، چنین نزدیکی‌ای می‌تواند روند عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل را به تأخیر اندازد، هند را به همگرایی بیشتر با تل‌آویو سوق دهد و پاکستان را در معرض فشارها و تحریم‌های مضاعف قرار دهد. در مجموع، گزارش فایننشال تایمز این اتحاد را یکی از مهم‌ترین متغیرهای آینده امنیتی خاورمیانه و آسیای جنوبی معرفی می‌کند.

https://www.ft.com/content/a7f317cd-acb6-453b-bc1b-402c59343e1d
👍2
🔹مصاحبه اخیر قاضی اندرو ناپولیتانو، مجری برنامه “Judging Freedom”، و پروفسور جان میرشایمر، استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو و صاحب‌نظر مکتب رئالیسم ساختاری، به موضوعات مهمی پرداخته است.

🔹این گفتگوی اینترنتی با محوریت ارزیابی وضعیت دموکراسی آمریکا و تهدیدات ساختاری آن صورت پذیرفته و شامل تحلیل‌های عمیق ژئوپولیتیک منطقه‌ای و سیاست‌های داخلی است.

تحولات ژئوپولیتیک و تغییرات ائتلافی

🔹براساس تحلیل میرشایمر، حملات اسرائیلی به قطر با پشتیبانی آمریکا منجر به تحولات بنیادین در معادلات امنیتی خاورمیانه شده است. وی به عنوان شاهد کلیدی این تغییرات، به توافق امنیتی تازه میان عربستان سعودی و پاکستان اشاره می‌کند که بر اساس اصل “حمله به یکی، حمله به هر دو” شکل گرفته است. این توافق، با در نظر گیری دارا بودن تسلیحات هسته‌ای پاکستان، نشان‌دهنده فاصله‌گیری عربستان از چتر امنیتی آمریکا و جستجوی جایگزین‌های امنیتی است که پیش از ۷ اکتبر در قالب توافقات ابراهیم دنبال می‌شد.

بحران ساختاری نظام سیاسی آمریکا

🔹میرشایمر و ناپولیتانو بر وجود خلأ کنترل‌های قانونی در نظام سیاسی آمریکا تأکید می‌ورزند، به‌ویژه در خصوص اختیارات رئیس‌جمهور در اعمال سیاست‌های اقتصادی نظیر تعرفه ۵۰ درصدی بر هند. آن‌ها این اقدام را نقض آشکار اصل تفکیک قوا می‌دانند، چرا که طبق قانون اساسی آمریکا، اختیار تعیین مالیات (که تعرفه نوعی از آن محسوب می‌شود) در صلاحیت کنگره قرار دارد. این وضعیت، به عقیده محققان، نمونه‌ای از فرسایش نهادی و غیبت “محافظ‌های قانونی” در سیستم سیاسی آمریکا تلقی می‌شود.

تهدیدات دموکراسی و آزادی‌های مدنی

🔹تحلیل نهایی هر دو اندیشمند بر این محور استوار است که دموکراسی آمریکا با تهدیدات چندگانه‌ای روبه‌رو است که شامل نفوذ “طبقه حامیان مالی” بر تصمیم‌گیری‌های سیاسی، محدودسازی آزادی بیان تحت عنوان مبارزه با “سخنان نفرت‌آمیز”، و فاصله‌گیری چشمگیر میان افکار عمومی و سیاست‌های رسمی دولت می‌شود. آن‌ها معتقدند که این شکاف، به‌ویژه در مسائل مربوط به سیاست خاورمیانه، نشان‌دهنده بحران عمیق نمایندگی سیاسی است که بدون اصلاحات ساختاری اساسی قابل رفع نخواهد بود.​​​​​​​​​​​​​​​​

@meshkatanalysis

https://www.youtube.com/live/5JGozKc9Obw?si=a_0bD97f6B_sDJxo
🔻انزوای فزاینده اسرائیل در نظام بین‌الملل و بحران در روابط با ایالات متحده

🔹در مقاله‌ای که به قلم عموس یدلین (رئیس سابق اطلاعات ارتش اسرائیل) و اودی اونتل (کارشناس استراتژی و سیاست‌گذاری) منتشر شده، نویسندگان کوشیده‌اند تصویری جامع از روندهای تازه در جایگاه بین‌المللی اسرائیل ترسیم کنند. آنان استدلال می‌کنند که این رژیم در حال ورود به مرحله‌ای از «انزوای ساختاری» است؛ مرحله‌ای که نه‌تنها روابط با اروپا و خاورمیانه را دستخوش بحران کرده بلکه حتی پشتیبانی سنتی ایالات متحده را نیز تضعیف نموده است.

🔹به باور آنان، تداوم این وضعیت
می‌تواند پیامدهایی جدی برای امنیت ملی و موقعیت منطقه‌ای اسرائیل داشته باشد.

🔹به گفته نویسندگان، حمله اخیر اسرائیل به قطر در جریان کنفرانسی در واشنگتن نقطه عطفی در نگرش نخبگان سیاسی و افکار عمومی بود. آنان توضیح می‌دهند که این اقدام از سوی مقامات آمریکایی و عرب به‌عنوان نقض حاکمیت یک کشور هم‌پیمان ارزیابی شد و اعتماد موجود را به شدت فرسایش داد. به تعبیر آنان، این رویداد نمونه‌ای بارز از روندی گسترده‌تر است که در آن اسرائیل بیش از پیش به‌عنوان بازیگری بی‌ثبات‌کننده در منطقه شناخته می‌شود.

🔹یدلین و اونتل با استناد به داده‌های نظرسنجی‌های اخیر در آمریکا خاطرنشان می‌کنند که مشروعیت اسرائیل در جامعه آمریکا به سطحی بی‌سابقه کاهش یافته است.

🔹آنان تأکید می‌کنند که برای نخستین بار از آغاز قرن بیست‌ویکم، همدلی با فلسطینی‌ها در میان رأی‌دهندگان آمریکایی از اسرائیل پیشی گرفته است. همچنین بخش قابل توجهی از افکار عمومی اقدامات اسرائیل در غزه را معادل «نسل‌کشی» دانسته و خواهان توقف کمک‌های تسلیحاتی به تل‌آویو شده است. از نگاه نویسندگان، این تغییر افکار عمومی به‌طور مستقیم جایگاه اسرائیل در کنگره و در میان احزاب را تضعیف خواهد کرد.

🔹نویسندگان همچنین استدلال می‌کنند که اسرائیل جایگاه سنتی خود به‌عنوان موضوعی مورد اجماع دوحزبی در آمریکا را از دست داده است.

🔹آنان یادآور می‌شوند که نزدیکی آشکار بنیامین نتانیاهو به جناح جمهوری‌خواه، اسرائیل را از یک موضوع ملی به عرصه‌ای حزبی و مناقشه‌برانگیز تبدیل کرده است. این تحول، به گفته آنان، نه‌تنها حمایت دموکرات‌ها را به‌طور جدی کاهش داده بلکه حتی در میان جمهوری‌خواهان نیز شکاف‌هایی در حال شکل‌گیری است؛ شکاف‌هایی که می‌تواند آینده حمایت واشنگتن را مبهم سازد.

🔹در پایان مقاله، یدلین و اونتل توصیه می‌کنند که اسرائیل باید دست به اصلاحات بنیادین در سیاست خارجی و امنیتی خود بزند. آنان تأکید می‌کنند که پایان سریع جنگ غزه، پرهیز از سیاست الحاق در کرانه باختری، مهار خشونت‌های داخلی و همکاری با نهادهای فلسطینی می‌تواند بخشی از راه‌حل باشد. به باور آنان، اسرائیل اکنون ناگزیر است میان دو الگو یکی را برگزیند: «مدل اسپارتاییِ مبتنی بر انزوا و اتکا به زور» یا «مدل آتنیِ متکی بر ادغام، مشروعیت و همکاری منطقه‌ای». این انتخاب، سرنوشت آینده اسرائیل در نظام بین‌الملل را رقم خواهد زد.

@meshkatanalysis

https://www.mako.co.il/news-columns/2025_q3/Article-07bf485b4366991026.htm
👍2
🔻تام باراک و سیاست نوین آمریکا در خاورمیانه: ایران در مرکز معادلات امنیتی و ژئوپلیتیک

🔹در گفت‌وگویی مفصل با برنامه «On the Record»، تام باراک، فرستاده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در امور سوریه، دکترین جدید دولت ترامپ در منطقه را شرح داد.
وی مدعی شد که ایالات متحده دیگر قصد ندارد وارد جنگ‌های طولانی یا اشغال کشورها شود و تمرکز اصلی واشنگتن بر مبارزه با آنچه «تروریسم» می‌خواند، خواهد بود.

🔹با این حال، او اذعان کرد که اسرائیل جایگاهی استثنایی در سیاست خارجی آمریکا دارد و سالانه چهار تا پنج میلیارد دلار حمایت مالی دریافت می‌کند. باراک بحران غزه را «پیچیده و بی‌پایان» توصیف کرد و تأکید داشت که «صلح در منطقه توهمی بیش نیست» زیرا بازیگران اصلی برای مشروعیت و سلطه رقابت می‌کنند و تنها رونق اقتصادی می‌تواند افق تازه‌ای بگشاید.

ایران؛ دشمن اصلی و محور سیاست بازدارندگی

🔹باراک به صراحت اظهار داشت که «حزب‌الله دشمن ماست، ایران دشمن ماست» و بر این باور است که برای مهار حزب‌الله باید منابع مالی ایران متوقف شود.

🔹وی در ادعایی بی اساس عنوان کرد که حدود ۶۰ میلیون دلار ماهانه به حزب‌الله می‌رسد و این جریان مالی موجب شده این گروه نه‌تنها نیروی نظامی پرقدرتی باشد، بلکه خدمات شهری همچون آب، برق و مدیریت پسماند را نیز در لبنان تأمین کند.

🔹او در ادامه هشدار داد که «حاکمیت ایران» نباید تصور کند همچون گذشته با «به تعویق انداختن» می‌تواند منتظر تغییر دولت‌ها در واشنگتن بماند. به گفته وی، رئیس‌جمهور وقت آمریکا تصمیماتش را بر اساس «عمل و واکنش» اتخاذ می‌کند. در عین حال باراک سعی کرد میان جامعه و حکومت ایران تفکیک قائل شود و مردم ایران را «تحصیلکرده، متفکر و متمدن» توصیف کرد.

حزب‌الله؛ قدرتمندتر از ارتش لبنان

🔹او در ترسیم وضعیت لبنان، مدعی شد که حزب‌الله با ۷۰ هزار نیرو قدرتی فراتر از ارتش رسمی لبنان یافته است. بر اساس گفته‌های باراک، حقوق نیروهای حزب‌الله بین هزار تا دو هزار دلار است، در حالی که یک سرباز لبنانی تنها ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار دریافت می‌کند و ناچار است برای گذران زندگی شغل‌های دیگری مانند راننده تاکسی اینترنتی یا کار خدماتی داشته باشد. وی افزود: «۲۷ آتش‌بس تاکنون بی‌نتیجه بوده زیرا حزب‌الله در این دوره‌ها بازسازی می‌شود.» او تأکید کرد که آمریکا «دیگر مسئول اجرای راهکارها نیست» و این اسرائیل است که در عمل به مقابله با حزب‌الله می‌پردازد.


- اسرائیل و آزادی عمل فراتر از مرزها

🔹باراک در بخش دیگری از مصاحبه تصریح کرد که اسرائیل برای اقدامات خود نیازی به مجوز آمریکا نمی‌بیند. به نقل از او، نتانیاهو گفته است که «اگر احساس کند مردم یا مرزهایش تهدید می‌شوند، به هر جا لازم باشد خواهد رفت و هر اقدامی را انجام خواهد داد.»

🔹باراک همچنین تأکید کرد که منافع آمریکا با هیچ کشوري حتي اسرائیل به طور کامل هم‌راستا نیست و استفاده از اصطلاح «متحد» برای توصیف روابط در خاورمیانه اشتباه است.

🔹او با طرح نگرانی از تحولات جمعیتی افزود: «تا سال ۲۰۴۰ یا ۲۰۴۵، نیمی از جمعیت ۱۰ میلیاردی جهان مسلمان خواهند بود. آیا باید اسرائیل کوچک را در برابر پنج میلیارد مسلمان قرار دهیم؟»

- احتمال اقدام علیه ایران

🔹در بخش پایانی مصاحبه، باراک در پاسخ به پرسشی درباره تعبیر «بریدن سر مار» و امکان اقدام مستقیم علیه ایران، توضیحی معنادار ارائه کرد. وی مدعی شد: «کنترل غزه، حزب‌الله و حوثی‌ها فایده‌ای ندارد اگر ایران کنترل نشود. هیچ اطلاعی از آنچه قرار است انجام دهند ندارم، اما این احتمال را رد نمی‌کنم.» باراک سپس با اشاره به روندهای میدانی، افزود که اسرائیل «به نظر می‌رسد به سمت حل کامل مسئله حرکت می‌کند» و بر این باور است که غزه، حزب‌الله و حوثی‌ها همگی قطعات یک معمای بزرگ‌تر هستند که کانون آن ایران است.

🔹او همچنین پیش‌بینی کرد که دولت ترامپ می‌تواند «اتفاقاتی را رقم بزند که در ۸۰ سال گذشته بی‌سابقه بوده» و منطقه را به سمت آنچه «کشاورزی رونق» خواند، سوق دهد. این اظهارات، در کنار هشدارهای پی‌درپی نسبت به ایران، نشان‌دهنده‌ی آن است که در ماه‌ها و سال‌های پیش رو، تصمیم‌گیری‌های سرنوشت‌سازی در سطح منطقه و روابط ایران و آمریکا ممکن است در دستور کار قرار گیرد.


🔹مصاحبه‌ی تام باراک نه‌تنها بازتاب‌دهنده نگاه واشنگتن به ایران و گروه‌های همسو است، بلکه تصویری از اولویت‌های نوین آمریکا در خاورمیانه ارائه می‌دهد. وی در عین تحسین از مردم ایران، حکومت را به‌عنوان اصلی‌ترین مانع معرفی کرده و از لزوم «مهار مالی و سیاسی» سخن گفته است.

🔹اهمیت این گفت‌وگو در آن است که نشان می‌دهد ایران در قلب محاسبات امنیتی آمریکا قرار دارد؛ از حزب‌الله لبنان گرفته تا تحولات جمعیتی جهان اسلام.
🤯2
🔻ایران هدف بعدی است؛ تحلیل فریمن از استراتژی تجزیه‌طلبانه اسرائیل

🔹چاس فریمن در گفتگو با قاضی اندرو ناپولیتانو در برنامه «Judging Freedom»، به تحلیل احتمالات و انگیزه‌های حمله نظامی اسرائیل به ایران پرداخت. فریمن که سابقه خدمت به عنوان دستیار وزیر دفاع آمریکا و تجربه گسترده‌ای در امور دیپلماسی و تحلیل‌های ژئواستراتژیک دارد، در این مصاحبه دیدگاه‌های خود را درباره تحولات امنیتی منطقه خاورمیانه و استراتژی‌های منطقه‌ای اسرائیل ارائه کرد.

‏- احتمال حمله اسرائیل به ایران: تحلیل استراتژیک

🔹براساس ارزیابی فریمن، دولت نتانیاهو قصد دارد «در نخستین فرصت ممکن» که احساس آمادگی کامل کند، عملیات نظامی علیه ایران را آغاز نماید. وی استدلال کرد که این اقدام در راستای یک طرح استراتژیک جامع قرار دارد که اسرائیل تاکنون در سایر نقاط منطقه به استثنای یمن، در اجرای آن موفق بوده است.

🔹فریمن تأکید کرد که اسرائیل در «سرکوب یا سرنگونی دولت‌ها و جنبش‌های مخالف» در لبنان و سوریه عملکرد قابل‌توجهی از خود نشان داده و اکنون هدف‌گذاری بر ایران را در دستور کار دارد.

🔹هدف نهایی اسرائیل طبق این تحلیل، «انجام همان کاری نسبت به ایران است که در قبال سوریه انجام داده» یعنی تصعیف حاکمیت، سرنگونی آن و سپس تقسیم کشور به واحدهای کوچک‌تری که امکان «تفرقه و حکومت» بر آن‌ها فراهم آید.

🔹 فریمن توضیح داد که این راهبرد بر واقعیت بافت جمعیتی ایران استوار است؛ کشوری که حدود شصت درصد آن را جمعیت فارس و نزدیک به چهل درصد را اعراب، کردها و دیگر اقلیت‌ها تشکیل می‌دهند. به گفته او، بخشی از این گروه‌ها گرایش‌های جدایی‌طلبانه دارند و اسرائیل کوشیده است با همه آن‌ها ارتباط برقرار کرده و از این گرایش‌ها بهره‌برداری کند.

https://www.youtube.com/live/4j4fx_BIThs?si=BktY7FSyYSdM-IAn

@meshkatanalysis