پارینه/پالئوگرام – Telegram
پارینه/پالئوگرام
5.23K subscribers
405 photos
218 videos
102 files
628 links
دیرینه‌شناسی، تکامل و تاریخ طبیعی
دیرینه‌نوشته‌های عرفان خسروی
t.me/paleogram
کتابخانه پارینه:
t.me/paleolib
مدرسه پارینه:
t.me/paleouni
حمایت از پارینه:
زرین‌پال zarinp.al/erfankhosravi
حامی‌باش hamibash.com/Pal
Download Telegram
یادداشت آقای شهبازی بر ویراست ششم تاریخ حیات کَووِن را در دیرینه‌نگار بخوانید.
بی‌صبرانه انتظار خواندن ویراست ششم این اثر مهم در دیرینه‌شناسی را می‌کشیم.
به‌روزرسانی: هم‌اکنون می‌توانید ویراست ششم این کتاب را در کتابخانه پالئوگرام و دیرینه‌نگار مطالعه کنید.
پارینه/پالئوگرام
زنهار از آن وقت که به بهانه همه‌گیری کروناویروس در دام نژادپرستی ابلهانه می‌افتیم. https://telegra.ph/Paleogram-02-02
ویروسی که ربطی به سوپ خفاش نداشت!
توالی‌یابی ژنوم کامل کروناویروس در انستیتو پاستور فرانسه که نتایجش در لنست منتشر شده، نتایج جالبی در بر داشته، از جمله اینکه ویروس مستقیما از خفاش به انسان منتقل نشده و جانور واسطی که در بازار ماهی ووهان فروخته می‌شده عامل انتقال بوده است. این یافته‌ها با نتایج اولیه‌ای که ده روز پیش چینی‌ها در نشریه ویروس‌شناسی پزشکی منتشر کردند، سازگار است.
اما این یافته‌ها چه ربطی به ما دارد؟
در این‌باره تکمله‌ای به یادداشت قبلی افزودم که می‌توانید در ادامه همان یادداشت مطالعه کنید.
Forwarded from واژه
پیشنهادی به استادان دانشگاه


به چند تن از دوستانی که مدرس دانشگاه هستند پیشنهادی داده‌ام که شاید بد نباشد از طریق تلگرام به دست استادان بیشتری برسد. #پیشنهاد یادشده از این قرار است که به عنوان تکلیف از هر دانشجو بخواهند تعدادی مرجع معتبر و به‌روز از قبیل کتاب و مقاله در یک موضوع مشخص پیدا کرده و از آنها مثلاً به قاعدۀ دست‌کم سه صفحه به یک مدخل #ویکی‌پدیا اضافه کنند (یا مدخلی با این حجم ایجاد کنند). استاد هم با وارسی آن بخشِ اضافه‌شده، به تکلیف دانشجو نمره دهد و توسعه و بهکردِ همان بخش را در مرحلۀ بعد به دانشجویی دیگر بسپارد و مثلاً برای هر موضوع سه بار یا بیشتر این فرآیند را تکرار کند تا به کیفیتی مطلوب برسد. به این ترتیب:


۱. کار علمی-تمرینی دانشجو دور ریخته نمی‌شود.
۲. دانشجو بهتر کردنِ کار محقق قبلی یعنی پرورش نگاه انتقادی را هم تمرین می‌کند.
۳. نتیجۀ این فرآیند آموزشی و پژوهشی برای همیشه در دسترس عموم قرار می‌گیرد که هم خاصیت علمی دارد و هم این واقعیت را روشن‌تر به دانشجو منتقل می‌کند که به‌راستی می‌تواند منشأ اثر باشد.
۴. دانش‌آموختگانِ بیشتری با مسألۀ عمومی کردن دانش و روش‌های آن آشنا می‌شوند و چه بسا آن را به‌طور جدی پی‌بگیرند.
۵. مطالب ویکی‌پدیا قابل‌اطمینان‌تر می‌شود.



یوسف سعادت

پیوند تگرام:

https://news.1rj.ru/str/vazhegozini/221
👍1
پارینه/پالئوگرام
یک آشنایی‌زدایی ساده (گول نخورید، این متن اصلا تخصصی نیست) یکی از دعواهای عمده بین زیست‌شناسان امروز و اندک پیروان وفادار به رده‌بندی ارنست میر (مایر) این است که طرفداران میر نمی‌پذیرند پرنده‌ها جزء دایناسورها و خزندگان رده‌بندی شوند. دلیل آن‌ها این است که…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق اول: طبیعت؛ درس اول: اخلاق

‏عشق اول و دوم و سوم من سنگواره‌ها و استخوان‌ها و کتاب‌های تاریخ طبیعی هستند. ‏اگر دستم به جاهایی می‌رسید که امروز نمی‌رسد، قطعا باز همین کارهایی را می‌کردم که الان می‌کنم: جمع‌آوری نمونه‌های سنگواره و استخوان‌های جانوران و کتاب‌های سالخورده و کهنه تاریخ طبیعی برای ساخت چیزی که در تخصص من است و مردم من به آن نیاز دارند: ‎#موزه_ملی_تاریخ_طبیعی.

اگر چنین مجموعه‌های علمی شخصی باشند و ملی نباشند، نمونه‌های این مجموعه‌های خصوصی بیشتر ارزش علمی خود را از دست می‌دهند. دانش تاریخ طبیعی تنها برای نمونه‌هایی ارزش قائل است که در دسترس عموم (مثلا در موزه‌ای ملی یا دانشگاهی) قرارگیرد و متخصصانی آشنا به مسائل فنی مسئول ترمیم و پژوهش بر آن‌ها باشند.

اسکلت این قناری هم کار دوست هنرمند و علاقه‌مندی بود که مدتی پیش آن را به من سپرد. گرچه یکی از تمیزترین نمونه‌های مجموعه شخصی من است که امیدوارم روزی به مجموعه‌ای ملی بپیوندد، اما دو مشکل عمده داشت: انگشتان پای چپش گمشده بودند و استخوان دنبالچه هم برعکس نصب‌شده بود. این‌جا بخشی از ترمیم و تصحیح دنبالچه را می‌بینید.
پارینه/پالئوگرام
عشق اول: طبیعت؛ درس اول: اخلاق ‏عشق اول و دوم و سوم من سنگواره‌ها و استخوان‌ها و کتاب‌های تاریخ طبیعی هستند. ‏اگر دستم به جاهایی می‌رسید که امروز نمی‌رسد، قطعا باز همین کارهایی را می‌کردم که الان می‌کنم: جمع‌آوری نمونه‌های سنگواره و استخوان‌های جانوران و…
عشق اول: طبیعت؛ درس اول: اخلاق

ادامه متن:

اسکلت این قناری هم کار دوست هنرمند و علاقه‌مندی بود که مدتی پیش آن را به من سپرد. گرچه یکی از تمیزترین نمونه‌های مجموعه شخصی من است که امیدوارم روزی به مجموعه‌ای ملی بپیوندد، اما دو مشکل عمده داشت: انگشتان پای چپش گمشده بودند و با انگشتان گنجشکی که گربه خواهرم بابت تشکر از من شکار کرده بود، ترمیمش کردم. استخوان دنبالچه هم برعکس نصب‌شده بود که زیر میکروسکوپ بازش کردم و به شکل درست دوباره چسباندمش. مراحل ترمیم و تصحیح استخوان دنبالچه را ببینید!

خود این قناری به مرگ طبیعی درگذشته بود و اگر اسکلتش به این شکل درنمی‌آمد، می‌پوسید و از میان می‌رفت؛ اما حالا انگار عمری دوباره یافته. البته که کشتن حیوانات به بهانه آموزش علوم یا ساختن آثاری مثل تاکسیدرمی و اسکلت مطلقا اخلاقی نیست؛ ولی خوب است تلفات طبیعی حیوانات به این شکل در خدمت دنیای علم درآیند. ‏از دوره کارشناسی تا دکترا، رشته من «جانورشناسی» بوده است و مطالعه کالبدشناسی مقایسه‌ای موضوع پایان‌نامه هر سه دوره من بوده است. در همه مراحل لازم بوده جانورانی از قبیل قورباغه، مار، کبوتر، موش، خرگوش و خرچنگ را قربانی کنیم.
عملیاتی اغلب بیهوده که من همیشه از آن پرهیز کرده‌ام. ‏تشریح جانورانی مثل قورباغه و مار و کبوتر و موش برای آموزش دانشجویان کارشناسی مطلقا بیهوده است. خودتان را جای قورباغه یا کبوتری بگذارید که بی‌خبر و ترس‌خورده در دست دانشجوی سر به هوا و بی‌عاقبت کارشناسی نفله و زجرکش می‌شود، ولی دانشجو نه چیزی آموخته، نه فایده‌ای به حال علم داشته. ‏تمام زندگی کبوتر برای دو نمره ناقابل آزمایشگاه جانورشناسی دانشجویی نابود می‌شود که اغلب حتی قرار نیست این رشته را ادامه دهد. به جای قتل حیوانات، یاد بگیریم تلفات طبیعی جانوران را دوباره زنده کنیم!
👍1
به مناسبت زادروز داروین و روز جهانی که به نام او نامگذاری شده، بد نیست دوباره این قطعه موسیقی زیبا را که نقیضه‌ای بر آوازهای کلیسایی است، بشنویم و حظ ببریم و کمی لبخند بزنیم.
پرونده_یافته‌های_دیرینه‌شناسی_و.pdf
355.9 KB
مرور یافته‌های دیرینه‌شناسی و دیرینه‌انسان‌شناسی در سال ۲۰۱۹
با مطالبی از فریدون بیگلری (از کشف گونه‌ای جدید از انسان تا آتش‌افروزی نئاندرتال‌ها)
سونیا شیدرنگ (شناسایی دی‌ان‌ای نئاندرتال‌ها در ژنوم مردم آفریقا)
و عرفان خسروی (دایناسورهای خفاش‌بال)
صفحه علم، روزنامه شرق، سال هفدهم، شماره ۳۶۴۶، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، صص‍ ۸-۹
پارینه/پالئوگرام
سیتاکوسورِس با دم افراخته Psittacosaurus سیتاکوسورِس یکی از نخستین دایناسورهای شاخ‌دار به قد و قامت تقریبی بوقلمون بود که روی دو پا راه می‌رفت، چون مثل بسیاری از دایناسورهای دوپای دیگر، نمی‌توانست کف دست‌هایش را روی زمین بگذارد؛ اما یک راه محتمل برای استراحت…
🔸هتروکرونی یا ناهم‌زمانی تکوینی-تکاملی -- از صفر تا صد

شاخ کرگدن چطور تکامل یافت؟ صورت گربه‌های اهلی چگونه این قدر دوست داشتنی و ملوس شد؟ پوزه نیاکان انسان چطور کوچک شد تا جایی که صورت انسان پهن و بدون پوزه باشد؟ چرا برخی سمندرهای غارزی بعد از بلوغ نیز، همچنان ویژگی‌های ظاهری دوره پیش از بلوغ، به‌خصوص آب‌شش‌های فعال خود را حفظ می‌کنند؟ پاسخ همه این‌ها و بسیاری از مسائل کلان دیگر در تکامل جانداران، در فرایندی تکاملی به نام هتروکرونی یا ناهم‌زمانی نهفته است. مطلب جدیدم در مجله فرادرس به تمام ابعاد این فرایند جذاب تکوینی-تکاملی را از لحاظ تاریخی، علمی و فیزیولوژیک می‌پردازد.
پارینه/پالئوگرام
آرکیوپ‌تریکس با طعم تاریخ و جغرافی و فرهنگ واژه‌ها مهم اند، بسیار مهم. ریشه و معنی و تلفظ و تبار آن‌ها مهم است. مهم است بدانیم واژه‌ای بیگانه که در بافتار ِ انگلیسی‌زبان ِ درس ِ زیست‌شناسی ِ تکاملی می‌آموزیم، ریشه در زبان لاتین دارد یا یونانی. دانستن همین‌ها…
از شیر مرغ تا خون مسیح

‏فریب چیزی را که در نگاه اول به ذهنتان می‌رسد نخورید!
مایع سرخ رنگی که در تصویر می‌بینید خون نیست؛ بلکه شیر است. شیر سرخ‌رنگی که از چینه‌دان فلامینگو ترشح‌می‌شود و رنگ سرخ آن نیز ناشی از رنگدانه‌های سرخ جلبک‌هایی‌ست که غذای فلامینگو شده‌اند.
‏اینجا ظاهراً هر دو والد همزمان قصد شیردادن دارند و آنکه لحظه‌ای دیرتر رسیده، شیر خون‌رنگ خود را جای اشتباهی می‌ریزد.
دلیلش میل شدید هر دو والد به شیردادن تحت تأثیر پرولاکتین است. پرولاکتین هم ترشح شیر را تنظیم می‌کند، هم مهر مادری را، تا حدی که پرنده والد برای تغذیه جوجه‌اش، سر از پا نمی‌شناسد.
در نیای مشترک پرندگان امروزی، البته مهر پدری بر مهر مادری اولویت داشته؛ چنانچه در شترمرغ‌ها بیشتر پدر روی تخم می‌خوابد و در سنگواره‌هایی که از دایناسورهای خوابیده بر تخم پیدا شده، بررسی‌های بافت‌شناسی مقطع استخوان‌های دراز نشان می‌دهد، والدی که بر تخم‌ها خوابیده نر بوده، مثل این چیتی‌پاتی (Citipati/ورق بزنید و پرده دوم را ببینید) که سنگواره آن در مغولستان به وضعی پیدا شد که بال‌هایش را بر روی تخم‌ها گسترده بوده.
‏اما در بسیاری از پرندگان که دوشکلی جنسی دیده نمی‌شود، مراقبت والدینی و جفت‌یابی و ارزیابی شایستگی متقابل در هر دو جنس مشابه است و جفت‌ها هم مادام‌العمرند.
‏البته همه پرندگان به جوجه خود شیر نمی‌دهند. مشهورترین پرندگان شیرده کبوترها هستند که جوجه‌هایشان را با شیر غلیظ و چرب و پُرپروتئین خود تغذیه می‌کنند. پنگوئن‌ها و فلامینگوها هم مثل کبوترها به جوجه خود شیری را می‌دهند که از دیواره چینه‌دانشان ترشح می‌شود.
‏اما پلیکان نیز در ادبیات مسیحی به تغذیه جوجه‌هایش با «خون» خود شهرت دارد و از جهت این فداکاری، مسیح را به شبه او nostra pelicana گفته‌اند؛ استعاره‌ای از پلیکانی که خون خود را نثار نسل خود می‌کند و ریشه‌های آن به مشاهدات و قصص پیش از مسیحیت می‌رسد.
‏شاید تصور کنید این قصه هم برآمده از مشاهده تغذیه جوجه پلیکان از شیر سرخ والدینش است؛ مشکل اینست که پلیکان به بچه خود شیر نمی‌دهد، اگر هم می‌داد، هرگز شیری سرخ مانند فلامینگو نمی‌داشت. اینجاست که پای فرضیه‌ای فرهنگی-جانورشناسی به میان می‌آید.
‌‏آنچه در این نگارگری‌های قدیمی دیده می‌شود، نام پلیکان است و نقش مرغی که خون خود را برخی بقای بچه‌های خود می‌کند. اما تصویر هیچ کدام از این پرندگان با پلیکان شباهت ندارد! نگارگران مسیحی سده‌های میانه گویی پلیکان را از نزدیک ندیده و فقط وصفش را شنیده بودند. پس وصف شیر سرخ فلامینگو را با نام پلیکان خلط کردند و استعاره nostra pelicana زاده شد.
Forwarded from حیات و آگاهی (Sepanta Noroozian)
دیرینه‌شناسی ویروس‌ها.pdf
337.8 KB
دیرینه‌شناسی ویروس‌ها

مروری مختصر بر تاریخچه‌ی تکاملی ویروس‌ها و فرضیه‌‌های مورد مناقشه درباره‌ی خاستگاه آنها

روزنامه‌ی شرق، پنجشنبه، ۱ اسفند ۱۳۹۸

این روزها تقریبا همه‌‌جا صحبت از ویروس کرونا است. ویروسی که آمارهای مبتلایان و تلفاتش سر خط خبرها را به خود اختصاص داده است. این ویروس موج جدیدی از نگرانی‌ها را به راه انداخته است و بسیاری از کشورها، از جمله کشور ما را درگیر کرده است.
ولی شاید از خود پرسیده باشید ویروس اصلا از کجا آمده است و چه فرقی با دیگر اشکال حیات بر روی زمین دارد؟ در این نوشته مروری مختصر بر تاریخچه‌ی تکاملی ویروس‌ها و فرضیه‌های مورد مناقشه در باب خاستگاه آنها خواهیم داشت.

@daneshhamegani
Forwarded from حیات و آگاهی (Sepanta Noroozian)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویروس‌ها از کجا آمده‌اند؟ (دیرینه‌شناسی ویروس‌ها)
مروری مختصر بر تاریخچه‌ی تکاملی ویروس‌ها و فرضیه‌های مورد مناقشه در باب خاستگاه آنها

ترجمه: سپنتا نوروزیان

pbs.org/show/eons

@daneshhamegani
پارینه/پالئوگرام
زنهار از آن وقت که به بهانه همه‌گیری کروناویروس در دام نژادپرستی ابلهانه می‌افتیم. https://telegra.ph/Paleogram-02-02
دنیا آبستن است و به زودی خواهد زاد
آیا نقطه مشترکی میان تولید مثل جنسی، جنگ، گیاه‌خواری، همه‌گیری بیماری‌های کشنده، تغییر ذائقه فرهنگی-هنری یا انقلاب‌های علمی می‌بینید؟
تا حدود دو میلیارد سال پیش بیشتر جانداران میکروب‌هایی بودند که راهی برای تولیدمثل نداشتند، جز تقسیم دوتایی. سرعت رخ‌دادن جهش‌ها و انباشت آن‌ها تا آن وقت کند بود؛ اما شیوه جدیدی از تولیدمثل نرخ تغییرات را افزایش داد. تولیدمثل جنسی با ترکیب محتوای ژنتیک دو یاخته ممکن می‌شد. این اتفاق به پیدایش شکل‌های جدید زندگی سرعت بخشید، رقابت میان جانداران را شدیدتر کرد و مفهوم جدیدی از امتداد نسل به میان آورد. والدین رقیب زادگان خود شده بودند. این‌جا بود که «مرگ» تکامل یافت. «مرگ» با «کشته‌شدن به دلیل گرسنگی یا خفگی یا حرارت یا خورده‌شدن» تفاوت دارد. «مرگ» فرایندی برنامه‌ریزی‌شده است برای قربانی‌کردن نسل‌های قدیمی و بازکردن جا برای نسل‌های تازه. ما (و همه جانداران پریاخته دیگر) به مرور پیر می‌شویم و می‌میریم، چون برای قربانی‌کردن خود برنامه‌ریزی شده‌ایم. اگر مرگ نبود، نوبت ما هرگز نمی‌رسید.
ژرژ باتای (Georges Bataille، ۱۸۹۷-۱۹۶۲) فیلسوفی فرانسوی بود که این سازوکار را از عالم حیات به امانت گرفت و به عالم فرهنگ برد. باتای بحث‌های فراوانی پیرامون زایش هنری از طریق قربانی‌کردن صورت پیشین پدیده‌ها طرح کرده. در نگاه او وقتی صورت معمول و متداول پدیده‌ای قربانی می‌شود، از دل این فرایند پدیده هنری زاییده می‌شود. پدیده‌های هنری تازه نیز پس از مدتی معمول، متداول و حتی مبتذل می‌شوند و باید انتظار مراسم قربانی دیگری را کشید تا هنر تازه پدید آید. مفهوم انقلاب‌های علمی نیز که تامس کون (Thomas Kuhn، ۱۹۲۲-۱۹۹۶) در حوزه تاریخ و فلسفه علم طرح کرده، یادآور افکار باتای پیرامون زایش هنری است.
همه این‌ها تکرار همان داستان پیدایش تولیدمثل جنسی، افزایش نرخ تغییرات، سرریز کردن گنجایش محیط به علت انباشت یاخته‌های جدید و قربانی‌شدن نسل‌های گذشته است.
جمعیت بشر نیز مدت‌هاست که از تحمل طبیعی سیاره زمین فراتر رفته و بزرگ‌ترین قدرت مادی جهان ما خود جهان زنده است که به همان شیوه قدیمی مشغول شده. همه‌گیری‌های مرگبار اخیر، از ایدز و ابولا تا همین سرماخوردگی (#COVID-19) و آنفلوآنزا (#H1N1)، بیش از هرچیز دیگر ناشی از افزایش جمعیت انسان بوده. تنها باید نشست و دید که از پس این مراسم قربانی‌کردن انباشته‌های پیشین، جهان آبستن چه زایش‌های (احتمالا هولناک و ناخوشایندی) برای ما خواهد بود!
دانشمند، ش‍. ۶۷۷، اسفند ۱۳۹۸، ص‍. ۱۰
👍1
Forwarded from بلوط تازه (Zoha Nasr)
📍در تصویر سمت چپ که مشاهده می‌کنید، یک نورولوژیست در حال اندازه‌گیری اجزای صورت مردی است که در مسابقه تعیین نژاد آریایی تحت قوانین آلمان نازی شرکت کرده است.
به کمک این اندازه‌گیری‌ها تعیین می‌کردند که فرد «یهودی» است یا خیر.
نورولوژسیت‌های غیرآریایی آن زمان، از کشور اخراج، کشته شده و یا به سمت خودکشی روی آوردند.
یادداشت «حسادت‌ها، فروتنی‌ها و جنایت به نام علم» را در وبسایت #ویرگول به اشتراک گذاشتم تا بتوانید با تصاویر بیشتر (که امکان چاپ آن در روزنامه وجود نداشت) ببینید.

از اینجا بخوانید و عکس‌های بیشتری ببینید 👇
https://bit.ly/2Vf1Npk

📨ضمناً خوشحال می‌شوم پس از مطالعه آن نظراتتان را با من به اشتراک بگذارید. 💐

با احترام همیشگی
ضحی نصر

#بهسازی_نژادی
#سو_استفاده_از_علم
#روزنامه_شرق
#ویرگول
#Racial_Hygiene

🍃 @FreshQuercus
پارینه/پالئوگرام
عشق اول: طبیعت؛ درس اول: اخلاق ‏عشق اول و دوم و سوم من سنگواره‌ها و استخوان‌ها و کتاب‌های تاریخ طبیعی هستند. ‏اگر دستم به جاهایی می‌رسید که امروز نمی‌رسد، قطعا باز همین کارهایی را می‌کردم که الان می‌کنم: جمع‌آوری نمونه‌های سنگواره و استخوان‌های جانوران و…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عشق سال‌های کرونا
این پای عجیب دو انگشتی به بزرگ‌ترین دایناسور زنده جهان تعلق دارد؛ دایناسوری دونده با دست‌های کوچک سه‌انگشتی. ناخن‌هایی تیز و سیاه و متمایز روی انگشتان این دایناسور دیده می‌شود، البته به شرطی که پرهای بلند و ژولیده‌ای را که از پشت ساعد تا پشت انگشت میانی روییده‌اند، کنار بزنید.
این دایناسور همه‌چیزخوار است ولی نه به این معنی که اهل شکار باشد. پروتئین حیوانی مورد علاقه او که قامتی به قد انسان دارد، شامل جانوران کوچک ازجمله حشرات است و زیاد اهل آزار جانوران بزرگ‌تر از حشرات نیست؛ البته می‌تواند با همین پای دوانگشتی هم لگدی قتال به افراد مزاحم حواله دهد، هم مطاوعت به گریز نماید.
این روزها که همه در قرنطینه‌ای خودخواسته چپیده‌ایم، سرم را با همین چیزها گرم می‌کنم. این پا هم با بندهای انگشتانی به هم چسبیده، از ایستادن بر عظام خویش ناتوان بود. گفتم دل به دریا بزنم. چسب‌ها را گشودم و بعد با مته و مفتول به جان بندهای انگشت افتادم و میان آن‌ها مفصل‌هایی متحرک ساختم؛ تا بتوانم با حرکت دادن بندها، نقطه تعادل را بیابم و مرکز ثقل را در جای مناسب قرار دهم.
دلم لک‌زده بود برای این کارها؛ کردم و شد؛ شیرین شد.