پارینه/پالئوگرام
هرگز نشنیدم که نغمهای را زمزمه کند، جز یکی، آواز ولزی به نام «آر هید ای نوس». فرانسیس داروین the Life and Letters of Charles Darwin, edited by his son, Francis Darwin, 1888, John Murray, London p.123
این هم تنها آواز مورد علاقه خود داروین بود؛ آوازی به زبان ولزی که گاهی آن را زمزمه میکرد.
Telegram
پالئوگرام
نغمه چارلز داروین
آواز ولزی Ar Hyd y Nos (تمام طول شب) تنها نغمهای بود که داروین گاهی زمزمه میکرد.
هدیهای زیرخاکی به مناسبت شب تولد داروین!
با صدای مج بریز، ضبط در ۱۱ مارچ ۱۸۹۹، لندن
t.me/paleogram
آواز ولزی Ar Hyd y Nos (تمام طول شب) تنها نغمهای بود که داروین گاهی زمزمه میکرد.
هدیهای زیرخاکی به مناسبت شب تولد داروین!
با صدای مج بریز، ضبط در ۱۱ مارچ ۱۸۹۹، لندن
t.me/paleogram
پرونده_یافتههای_دیرینهشناسی_و.pdf
355.9 KB
مرور یافتههای دیرینهشناسی و دیرینهانسانشناسی در سال ۲۰۱۹
با مطالبی از فریدون بیگلری (از کشف گونهای جدید از انسان تا آتشافروزی نئاندرتالها)
سونیا شیدرنگ (شناسایی دیانای نئاندرتالها در ژنوم مردم آفریقا)
و عرفان خسروی (دایناسورهای خفاشبال)
صفحه علم، روزنامه شرق، سال هفدهم، شماره ۳۶۴۶، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، صص ۸-۹
با مطالبی از فریدون بیگلری (از کشف گونهای جدید از انسان تا آتشافروزی نئاندرتالها)
سونیا شیدرنگ (شناسایی دیانای نئاندرتالها در ژنوم مردم آفریقا)
و عرفان خسروی (دایناسورهای خفاشبال)
صفحه علم، روزنامه شرق، سال هفدهم، شماره ۳۶۴۶، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، صص ۸-۹
پارینه/پالئوگرام
سیتاکوسورِس با دم افراخته Psittacosaurus سیتاکوسورِس یکی از نخستین دایناسورهای شاخدار به قد و قامت تقریبی بوقلمون بود که روی دو پا راه میرفت، چون مثل بسیاری از دایناسورهای دوپای دیگر، نمیتوانست کف دستهایش را روی زمین بگذارد؛ اما یک راه محتمل برای استراحت…
🔸هتروکرونی یا ناهمزمانی تکوینی-تکاملی -- از صفر تا صد
شاخ کرگدن چطور تکامل یافت؟ صورت گربههای اهلی چگونه این قدر دوست داشتنی و ملوس شد؟ پوزه نیاکان انسان چطور کوچک شد تا جایی که صورت انسان پهن و بدون پوزه باشد؟ چرا برخی سمندرهای غارزی بعد از بلوغ نیز، همچنان ویژگیهای ظاهری دوره پیش از بلوغ، بهخصوص آبششهای فعال خود را حفظ میکنند؟ پاسخ همه اینها و بسیاری از مسائل کلان دیگر در تکامل جانداران، در فرایندی تکاملی به نام هتروکرونی یا ناهمزمانی نهفته است. مطلب جدیدم در مجله فرادرس به تمام ابعاد این فرایند جذاب تکوینی-تکاملی را از لحاظ تاریخی، علمی و فیزیولوژیک میپردازد.
شاخ کرگدن چطور تکامل یافت؟ صورت گربههای اهلی چگونه این قدر دوست داشتنی و ملوس شد؟ پوزه نیاکان انسان چطور کوچک شد تا جایی که صورت انسان پهن و بدون پوزه باشد؟ چرا برخی سمندرهای غارزی بعد از بلوغ نیز، همچنان ویژگیهای ظاهری دوره پیش از بلوغ، بهخصوص آبششهای فعال خود را حفظ میکنند؟ پاسخ همه اینها و بسیاری از مسائل کلان دیگر در تکامل جانداران، در فرایندی تکاملی به نام هتروکرونی یا ناهمزمانی نهفته است. مطلب جدیدم در مجله فرادرس به تمام ابعاد این فرایند جذاب تکوینی-تکاملی را از لحاظ تاریخی، علمی و فیزیولوژیک میپردازد.
پارینه/پالئوگرام
آرکیوپتریکس با طعم تاریخ و جغرافی و فرهنگ واژهها مهم اند، بسیار مهم. ریشه و معنی و تلفظ و تبار آنها مهم است. مهم است بدانیم واژهای بیگانه که در بافتار ِ انگلیسیزبان ِ درس ِ زیستشناسی ِ تکاملی میآموزیم، ریشه در زبان لاتین دارد یا یونانی. دانستن همینها…
از شیر مرغ تا خون مسیح
فریب چیزی را که در نگاه اول به ذهنتان میرسد نخورید!
مایع سرخ رنگی که در تصویر میبینید خون نیست؛ بلکه شیر است. شیر سرخرنگی که از چینهدان فلامینگو ترشحمیشود و رنگ سرخ آن نیز ناشی از رنگدانههای سرخ جلبکهاییست که غذای فلامینگو شدهاند.
اینجا ظاهراً هر دو والد همزمان قصد شیردادن دارند و آنکه لحظهای دیرتر رسیده، شیر خونرنگ خود را جای اشتباهی میریزد.
دلیلش میل شدید هر دو والد به شیردادن تحت تأثیر پرولاکتین است. پرولاکتین هم ترشح شیر را تنظیم میکند، هم مهر مادری را، تا حدی که پرنده والد برای تغذیه جوجهاش، سر از پا نمیشناسد.
در نیای مشترک پرندگان امروزی، البته مهر پدری بر مهر مادری اولویت داشته؛ چنانچه در شترمرغها بیشتر پدر روی تخم میخوابد و در سنگوارههایی که از دایناسورهای خوابیده بر تخم پیدا شده، بررسیهای بافتشناسی مقطع استخوانهای دراز نشان میدهد، والدی که بر تخمها خوابیده نر بوده، مثل این چیتیپاتی (Citipati/ورق بزنید و پرده دوم را ببینید) که سنگواره آن در مغولستان به وضعی پیدا شد که بالهایش را بر روی تخمها گسترده بوده.
اما در بسیاری از پرندگان که دوشکلی جنسی دیده نمیشود، مراقبت والدینی و جفتیابی و ارزیابی شایستگی متقابل در هر دو جنس مشابه است و جفتها هم مادامالعمرند.
البته همه پرندگان به جوجه خود شیر نمیدهند. مشهورترین پرندگان شیرده کبوترها هستند که جوجههایشان را با شیر غلیظ و چرب و پُرپروتئین خود تغذیه میکنند. پنگوئنها و فلامینگوها هم مثل کبوترها به جوجه خود شیری را میدهند که از دیواره چینهدانشان ترشح میشود.
اما پلیکان نیز در ادبیات مسیحی به تغذیه جوجههایش با «خون» خود شهرت دارد و از جهت این فداکاری، مسیح را به شبه او nostra pelicana گفتهاند؛ استعارهای از پلیکانی که خون خود را نثار نسل خود میکند و ریشههای آن به مشاهدات و قصص پیش از مسیحیت میرسد.
شاید تصور کنید این قصه هم برآمده از مشاهده تغذیه جوجه پلیکان از شیر سرخ والدینش است؛ مشکل اینست که پلیکان به بچه خود شیر نمیدهد، اگر هم میداد، هرگز شیری سرخ مانند فلامینگو نمیداشت. اینجاست که پای فرضیهای فرهنگی-جانورشناسی به میان میآید.
آنچه در این نگارگریهای قدیمی دیده میشود، نام پلیکان است و نقش مرغی که خون خود را برخی بقای بچههای خود میکند. اما تصویر هیچ کدام از این پرندگان با پلیکان شباهت ندارد! نگارگران مسیحی سدههای میانه گویی پلیکان را از نزدیک ندیده و فقط وصفش را شنیده بودند. پس وصف شیر سرخ فلامینگو را با نام پلیکان خلط کردند و استعاره nostra pelicana زاده شد.
فریب چیزی را که در نگاه اول به ذهنتان میرسد نخورید!
مایع سرخ رنگی که در تصویر میبینید خون نیست؛ بلکه شیر است. شیر سرخرنگی که از چینهدان فلامینگو ترشحمیشود و رنگ سرخ آن نیز ناشی از رنگدانههای سرخ جلبکهاییست که غذای فلامینگو شدهاند.
اینجا ظاهراً هر دو والد همزمان قصد شیردادن دارند و آنکه لحظهای دیرتر رسیده، شیر خونرنگ خود را جای اشتباهی میریزد.
دلیلش میل شدید هر دو والد به شیردادن تحت تأثیر پرولاکتین است. پرولاکتین هم ترشح شیر را تنظیم میکند، هم مهر مادری را، تا حدی که پرنده والد برای تغذیه جوجهاش، سر از پا نمیشناسد.
در نیای مشترک پرندگان امروزی، البته مهر پدری بر مهر مادری اولویت داشته؛ چنانچه در شترمرغها بیشتر پدر روی تخم میخوابد و در سنگوارههایی که از دایناسورهای خوابیده بر تخم پیدا شده، بررسیهای بافتشناسی مقطع استخوانهای دراز نشان میدهد، والدی که بر تخمها خوابیده نر بوده، مثل این چیتیپاتی (Citipati/ورق بزنید و پرده دوم را ببینید) که سنگواره آن در مغولستان به وضعی پیدا شد که بالهایش را بر روی تخمها گسترده بوده.
اما در بسیاری از پرندگان که دوشکلی جنسی دیده نمیشود، مراقبت والدینی و جفتیابی و ارزیابی شایستگی متقابل در هر دو جنس مشابه است و جفتها هم مادامالعمرند.
البته همه پرندگان به جوجه خود شیر نمیدهند. مشهورترین پرندگان شیرده کبوترها هستند که جوجههایشان را با شیر غلیظ و چرب و پُرپروتئین خود تغذیه میکنند. پنگوئنها و فلامینگوها هم مثل کبوترها به جوجه خود شیری را میدهند که از دیواره چینهدانشان ترشح میشود.
اما پلیکان نیز در ادبیات مسیحی به تغذیه جوجههایش با «خون» خود شهرت دارد و از جهت این فداکاری، مسیح را به شبه او nostra pelicana گفتهاند؛ استعارهای از پلیکانی که خون خود را نثار نسل خود میکند و ریشههای آن به مشاهدات و قصص پیش از مسیحیت میرسد.
شاید تصور کنید این قصه هم برآمده از مشاهده تغذیه جوجه پلیکان از شیر سرخ والدینش است؛ مشکل اینست که پلیکان به بچه خود شیر نمیدهد، اگر هم میداد، هرگز شیری سرخ مانند فلامینگو نمیداشت. اینجاست که پای فرضیهای فرهنگی-جانورشناسی به میان میآید.
آنچه در این نگارگریهای قدیمی دیده میشود، نام پلیکان است و نقش مرغی که خون خود را برخی بقای بچههای خود میکند. اما تصویر هیچ کدام از این پرندگان با پلیکان شباهت ندارد! نگارگران مسیحی سدههای میانه گویی پلیکان را از نزدیک ندیده و فقط وصفش را شنیده بودند. پس وصف شیر سرخ فلامینگو را با نام پلیکان خلط کردند و استعاره nostra pelicana زاده شد.
Instagram
ᴉʌɐɹsoɥʞ ɟɹǝ - عرڡاں حسروے
از شیر مرغ تا خون مسیح فریب چیزی را که در نگاه اول به ذهنتان میرسد نخورید! مایع سرخ رنگی که در تصویر میبینید خون نیست؛ بلکه شیر است. شیر سرخرنگی که از چینهدان فلامینگو ترشحمیشود و رنگ سرخ آن نیز ناشی از رنگدانههای سرخ جلبکهاییست که غذای فلامینگو…
Forwarded from حیات و آگاهی (Sepanta Noroozian)
دیرینهشناسی ویروسها.pdf
337.8 KB
دیرینهشناسی ویروسها
مروری مختصر بر تاریخچهی تکاملی ویروسها و فرضیههای مورد مناقشه دربارهی خاستگاه آنها
روزنامهی شرق، پنجشنبه، ۱ اسفند ۱۳۹۸
این روزها تقریبا همهجا صحبت از ویروس کرونا است. ویروسی که آمارهای مبتلایان و تلفاتش سر خط خبرها را به خود اختصاص داده است. این ویروس موج جدیدی از نگرانیها را به راه انداخته است و بسیاری از کشورها، از جمله کشور ما را درگیر کرده است.
ولی شاید از خود پرسیده باشید ویروس اصلا از کجا آمده است و چه فرقی با دیگر اشکال حیات بر روی زمین دارد؟ در این نوشته مروری مختصر بر تاریخچهی تکاملی ویروسها و فرضیههای مورد مناقشه در باب خاستگاه آنها خواهیم داشت.
@daneshhamegani
مروری مختصر بر تاریخچهی تکاملی ویروسها و فرضیههای مورد مناقشه دربارهی خاستگاه آنها
روزنامهی شرق، پنجشنبه، ۱ اسفند ۱۳۹۸
این روزها تقریبا همهجا صحبت از ویروس کرونا است. ویروسی که آمارهای مبتلایان و تلفاتش سر خط خبرها را به خود اختصاص داده است. این ویروس موج جدیدی از نگرانیها را به راه انداخته است و بسیاری از کشورها، از جمله کشور ما را درگیر کرده است.
ولی شاید از خود پرسیده باشید ویروس اصلا از کجا آمده است و چه فرقی با دیگر اشکال حیات بر روی زمین دارد؟ در این نوشته مروری مختصر بر تاریخچهی تکاملی ویروسها و فرضیههای مورد مناقشه در باب خاستگاه آنها خواهیم داشت.
@daneshhamegani
Forwarded from حیات و آگاهی (Sepanta Noroozian)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویروسها از کجا آمدهاند؟ (دیرینهشناسی ویروسها)
مروری مختصر بر تاریخچهی تکاملی ویروسها و فرضیههای مورد مناقشه در باب خاستگاه آنها
ترجمه: سپنتا نوروزیان
pbs.org/show/eons
@daneshhamegani
مروری مختصر بر تاریخچهی تکاملی ویروسها و فرضیههای مورد مناقشه در باب خاستگاه آنها
ترجمه: سپنتا نوروزیان
pbs.org/show/eons
@daneshhamegani
پارینه/پالئوگرام
زنهار از آن وقت که به بهانه همهگیری کروناویروس در دام نژادپرستی ابلهانه میافتیم. https://telegra.ph/Paleogram-02-02
دنیا آبستن است و به زودی خواهد زاد
آیا نقطه مشترکی میان تولید مثل جنسی، جنگ، گیاهخواری، همهگیری بیماریهای کشنده، تغییر ذائقه فرهنگی-هنری یا انقلابهای علمی میبینید؟
تا حدود دو میلیارد سال پیش بیشتر جانداران میکروبهایی بودند که راهی برای تولیدمثل نداشتند، جز تقسیم دوتایی. سرعت رخدادن جهشها و انباشت آنها تا آن وقت کند بود؛ اما شیوه جدیدی از تولیدمثل نرخ تغییرات را افزایش داد. تولیدمثل جنسی با ترکیب محتوای ژنتیک دو یاخته ممکن میشد. این اتفاق به پیدایش شکلهای جدید زندگی سرعت بخشید، رقابت میان جانداران را شدیدتر کرد و مفهوم جدیدی از امتداد نسل به میان آورد. والدین رقیب زادگان خود شده بودند. اینجا بود که «مرگ» تکامل یافت. «مرگ» با «کشتهشدن به دلیل گرسنگی یا خفگی یا حرارت یا خوردهشدن» تفاوت دارد. «مرگ» فرایندی برنامهریزیشده است برای قربانیکردن نسلهای قدیمی و بازکردن جا برای نسلهای تازه. ما (و همه جانداران پریاخته دیگر) به مرور پیر میشویم و میمیریم، چون برای قربانیکردن خود برنامهریزی شدهایم. اگر مرگ نبود، نوبت ما هرگز نمیرسید.
ژرژ باتای (Georges Bataille، ۱۸۹۷-۱۹۶۲) فیلسوفی فرانسوی بود که این سازوکار را از عالم حیات به امانت گرفت و به عالم فرهنگ برد. باتای بحثهای فراوانی پیرامون زایش هنری از طریق قربانیکردن صورت پیشین پدیدهها طرح کرده. در نگاه او وقتی صورت معمول و متداول پدیدهای قربانی میشود، از دل این فرایند پدیده هنری زاییده میشود. پدیدههای هنری تازه نیز پس از مدتی معمول، متداول و حتی مبتذل میشوند و باید انتظار مراسم قربانی دیگری را کشید تا هنر تازه پدید آید. مفهوم انقلابهای علمی نیز که تامس کون (Thomas Kuhn، ۱۹۲۲-۱۹۹۶) در حوزه تاریخ و فلسفه علم طرح کرده، یادآور افکار باتای پیرامون زایش هنری است.
همه اینها تکرار همان داستان پیدایش تولیدمثل جنسی، افزایش نرخ تغییرات، سرریز کردن گنجایش محیط به علت انباشت یاختههای جدید و قربانیشدن نسلهای گذشته است.
جمعیت بشر نیز مدتهاست که از تحمل طبیعی سیاره زمین فراتر رفته و بزرگترین قدرت مادی جهان ما خود جهان زنده است که به همان شیوه قدیمی مشغول شده. همهگیریهای مرگبار اخیر، از ایدز و ابولا تا همین سرماخوردگی (#COVID-19) و آنفلوآنزا (#H1N1)، بیش از هرچیز دیگر ناشی از افزایش جمعیت انسان بوده. تنها باید نشست و دید که از پس این مراسم قربانیکردن انباشتههای پیشین، جهان آبستن چه زایشهای (احتمالا هولناک و ناخوشایندی) برای ما خواهد بود!
دانشمند، ش. ۶۷۷، اسفند ۱۳۹۸، ص. ۱۰
آیا نقطه مشترکی میان تولید مثل جنسی، جنگ، گیاهخواری، همهگیری بیماریهای کشنده، تغییر ذائقه فرهنگی-هنری یا انقلابهای علمی میبینید؟
تا حدود دو میلیارد سال پیش بیشتر جانداران میکروبهایی بودند که راهی برای تولیدمثل نداشتند، جز تقسیم دوتایی. سرعت رخدادن جهشها و انباشت آنها تا آن وقت کند بود؛ اما شیوه جدیدی از تولیدمثل نرخ تغییرات را افزایش داد. تولیدمثل جنسی با ترکیب محتوای ژنتیک دو یاخته ممکن میشد. این اتفاق به پیدایش شکلهای جدید زندگی سرعت بخشید، رقابت میان جانداران را شدیدتر کرد و مفهوم جدیدی از امتداد نسل به میان آورد. والدین رقیب زادگان خود شده بودند. اینجا بود که «مرگ» تکامل یافت. «مرگ» با «کشتهشدن به دلیل گرسنگی یا خفگی یا حرارت یا خوردهشدن» تفاوت دارد. «مرگ» فرایندی برنامهریزیشده است برای قربانیکردن نسلهای قدیمی و بازکردن جا برای نسلهای تازه. ما (و همه جانداران پریاخته دیگر) به مرور پیر میشویم و میمیریم، چون برای قربانیکردن خود برنامهریزی شدهایم. اگر مرگ نبود، نوبت ما هرگز نمیرسید.
ژرژ باتای (Georges Bataille، ۱۸۹۷-۱۹۶۲) فیلسوفی فرانسوی بود که این سازوکار را از عالم حیات به امانت گرفت و به عالم فرهنگ برد. باتای بحثهای فراوانی پیرامون زایش هنری از طریق قربانیکردن صورت پیشین پدیدهها طرح کرده. در نگاه او وقتی صورت معمول و متداول پدیدهای قربانی میشود، از دل این فرایند پدیده هنری زاییده میشود. پدیدههای هنری تازه نیز پس از مدتی معمول، متداول و حتی مبتذل میشوند و باید انتظار مراسم قربانی دیگری را کشید تا هنر تازه پدید آید. مفهوم انقلابهای علمی نیز که تامس کون (Thomas Kuhn، ۱۹۲۲-۱۹۹۶) در حوزه تاریخ و فلسفه علم طرح کرده، یادآور افکار باتای پیرامون زایش هنری است.
همه اینها تکرار همان داستان پیدایش تولیدمثل جنسی، افزایش نرخ تغییرات، سرریز کردن گنجایش محیط به علت انباشت یاختههای جدید و قربانیشدن نسلهای گذشته است.
جمعیت بشر نیز مدتهاست که از تحمل طبیعی سیاره زمین فراتر رفته و بزرگترین قدرت مادی جهان ما خود جهان زنده است که به همان شیوه قدیمی مشغول شده. همهگیریهای مرگبار اخیر، از ایدز و ابولا تا همین سرماخوردگی (#COVID-19) و آنفلوآنزا (#H1N1)، بیش از هرچیز دیگر ناشی از افزایش جمعیت انسان بوده. تنها باید نشست و دید که از پس این مراسم قربانیکردن انباشتههای پیشین، جهان آبستن چه زایشهای (احتمالا هولناک و ناخوشایندی) برای ما خواهد بود!
دانشمند، ش. ۶۷۷، اسفند ۱۳۹۸، ص. ۱۰
Instagram
ᴉʌɐɹsoɥʞ ɟɹǝ - عرڡاں حسروے
دنیا آبستن است و به زودی خواهد زاد آیا نقطه مشترکی میان تولید مثل جنسی، جنگ، گیاهخواری، همهگیری بیماریهای کشنده، تغییر ذائقه فرهنگی-هنری یا انقلابهای علمی میبینید؟ تا حدود دو میلیارد سال پیش بیشتر جانداران میکروبهایی بودند که راهی برای تولیدمثل نداشتند،…
👍1
پارینه/پالئوگرام
دنیا آبستن است و به زودی خواهد زاد آیا نقطه مشترکی میان تولید مثل جنسی، جنگ، گیاهخواری، همهگیری بیماریهای کشنده، تغییر ذائقه فرهنگی-هنری یا انقلابهای علمی میبینید؟ تا حدود دو میلیارد سال پیش بیشتر جانداران میکروبهایی بودند که راهی برای تولیدمثل نداشتند،…
دنیا_آبستن_است_و_به_زودی_خواهد_زاد،.pdf
96.7 KB
دنیا آبستن است و به زودی خواهد زاد
عرفان خسروی
دانشمند
ش. ۶۷۷، اسفند ۱۳۹۸، ص. ۱۰
عرفان خسروی
دانشمند
ش. ۶۷۷، اسفند ۱۳۹۸، ص. ۱۰
👍1
Forwarded from بلوط تازه (Zoha Nasr)
📍در تصویر سمت چپ که مشاهده میکنید، یک نورولوژیست در حال اندازهگیری اجزای صورت مردی است که در مسابقه تعیین نژاد آریایی تحت قوانین آلمان نازی شرکت کرده است.
به کمک این اندازهگیریها تعیین میکردند که فرد «یهودی» است یا خیر.
نورولوژسیتهای غیرآریایی آن زمان، از کشور اخراج، کشته شده و یا به سمت خودکشی روی آوردند.
یادداشت «حسادتها، فروتنیها و جنایت به نام علم» را در وبسایت #ویرگول به اشتراک گذاشتم تا بتوانید با تصاویر بیشتر (که امکان چاپ آن در روزنامه وجود نداشت) ببینید.
از اینجا بخوانید و عکسهای بیشتری ببینید 👇
https://bit.ly/2Vf1Npk
📨ضمناً خوشحال میشوم پس از مطالعه آن نظراتتان را با من به اشتراک بگذارید. 💐
با احترام همیشگی
ضحی نصر
#بهسازی_نژادی
#سو_استفاده_از_علم
#روزنامه_شرق
#ویرگول
#Racial_Hygiene
🍃 @FreshQuercus
به کمک این اندازهگیریها تعیین میکردند که فرد «یهودی» است یا خیر.
نورولوژسیتهای غیرآریایی آن زمان، از کشور اخراج، کشته شده و یا به سمت خودکشی روی آوردند.
یادداشت «حسادتها، فروتنیها و جنایت به نام علم» را در وبسایت #ویرگول به اشتراک گذاشتم تا بتوانید با تصاویر بیشتر (که امکان چاپ آن در روزنامه وجود نداشت) ببینید.
از اینجا بخوانید و عکسهای بیشتری ببینید 👇
https://bit.ly/2Vf1Npk
📨ضمناً خوشحال میشوم پس از مطالعه آن نظراتتان را با من به اشتراک بگذارید. 💐
با احترام همیشگی
ضحی نصر
#بهسازی_نژادی
#سو_استفاده_از_علم
#روزنامه_شرق
#ویرگول
#Racial_Hygiene
🍃 @FreshQuercus
پارینه/پالئوگرام
عشق اول: طبیعت؛ درس اول: اخلاق عشق اول و دوم و سوم من سنگوارهها و استخوانها و کتابهای تاریخ طبیعی هستند. اگر دستم به جاهایی میرسید که امروز نمیرسد، قطعا باز همین کارهایی را میکردم که الان میکنم: جمعآوری نمونههای سنگواره و استخوانهای جانوران و…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عشق سالهای کرونا
این پای عجیب دو انگشتی به بزرگترین دایناسور زنده جهان تعلق دارد؛ دایناسوری دونده با دستهای کوچک سهانگشتی. ناخنهایی تیز و سیاه و متمایز روی انگشتان این دایناسور دیده میشود، البته به شرطی که پرهای بلند و ژولیدهای را که از پشت ساعد تا پشت انگشت میانی روییدهاند، کنار بزنید.
این دایناسور همهچیزخوار است ولی نه به این معنی که اهل شکار باشد. پروتئین حیوانی مورد علاقه او که قامتی به قد انسان دارد، شامل جانوران کوچک ازجمله حشرات است و زیاد اهل آزار جانوران بزرگتر از حشرات نیست؛ البته میتواند با همین پای دوانگشتی هم لگدی قتال به افراد مزاحم حواله دهد، هم مطاوعت به گریز نماید.
این روزها که همه در قرنطینهای خودخواسته چپیدهایم، سرم را با همین چیزها گرم میکنم. این پا هم با بندهای انگشتانی به هم چسبیده، از ایستادن بر عظام خویش ناتوان بود. گفتم دل به دریا بزنم. چسبها را گشودم و بعد با مته و مفتول به جان بندهای انگشت افتادم و میان آنها مفصلهایی متحرک ساختم؛ تا بتوانم با حرکت دادن بندها، نقطه تعادل را بیابم و مرکز ثقل را در جای مناسب قرار دهم.
دلم لکزده بود برای این کارها؛ کردم و شد؛ شیرین شد.
این پای عجیب دو انگشتی به بزرگترین دایناسور زنده جهان تعلق دارد؛ دایناسوری دونده با دستهای کوچک سهانگشتی. ناخنهایی تیز و سیاه و متمایز روی انگشتان این دایناسور دیده میشود، البته به شرطی که پرهای بلند و ژولیدهای را که از پشت ساعد تا پشت انگشت میانی روییدهاند، کنار بزنید.
این دایناسور همهچیزخوار است ولی نه به این معنی که اهل شکار باشد. پروتئین حیوانی مورد علاقه او که قامتی به قد انسان دارد، شامل جانوران کوچک ازجمله حشرات است و زیاد اهل آزار جانوران بزرگتر از حشرات نیست؛ البته میتواند با همین پای دوانگشتی هم لگدی قتال به افراد مزاحم حواله دهد، هم مطاوعت به گریز نماید.
این روزها که همه در قرنطینهای خودخواسته چپیدهایم، سرم را با همین چیزها گرم میکنم. این پا هم با بندهای انگشتانی به هم چسبیده، از ایستادن بر عظام خویش ناتوان بود. گفتم دل به دریا بزنم. چسبها را گشودم و بعد با مته و مفتول به جان بندهای انگشت افتادم و میان آنها مفصلهایی متحرک ساختم؛ تا بتوانم با حرکت دادن بندها، نقطه تعادل را بیابم و مرکز ثقل را در جای مناسب قرار دهم.
دلم لکزده بود برای این کارها؛ کردم و شد؛ شیرین شد.
پارینه/پالئوگرام
دنیا_آبستن_است_و_به_زودی_خواهد_زاد،.pdf
سال_نو_مبارک_نیست،_عرفان_خسروی،_دانشمند_۶۷۸،_فروردین_۱۳۹۹،_صـ_۱۰.pdf
100.4 KB
سال نو مبارک نیست
عرفان خسروی
دانشمند ۶۷۸
فروردین ۱۳۹۹
صـ ۱۰
عرفان خسروی
دانشمند ۶۷۸
فروردین ۱۳۹۹
صـ ۱۰
پارینه/پالئوگرام
عشق سالهای کرونا این پای عجیب دو انگشتی به بزرگترین دایناسور زنده جهان تعلق دارد؛ دایناسوری دونده با دستهای کوچک سهانگشتی. ناخنهایی تیز و سیاه و متمایز روی انگشتان این دایناسور دیده میشود، البته به شرطی که پرهای بلند و ژولیدهای را که از پشت ساعد تا…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Aquila nipalensis
در فارسی عقاب دشتی یا عقاب صحرایی (معادل نام انگلیسی: steppe eagle) نامیده میشود.
در منزل یکی از دوستان رویت شد. گویا از تلفات باغ پرندگان بوده که به مرگ طبیعی درگذشته و اسکلتش جاودانه شد. آن انگشتی که بالا نگاه داشته، یادگار دوره دایناسورهاست و آن جمجمهای که زیر پا دارد، یادآور اینکه هنوز هم در عصر دایناسورها هستیم.
موسیقی: دیار شیر و پول
اثر توفیق فرخ
نسخه باکیفیت آن را در IGTV ببینید
در فارسی عقاب دشتی یا عقاب صحرایی (معادل نام انگلیسی: steppe eagle) نامیده میشود.
در منزل یکی از دوستان رویت شد. گویا از تلفات باغ پرندگان بوده که به مرگ طبیعی درگذشته و اسکلتش جاودانه شد. آن انگشتی که بالا نگاه داشته، یادگار دوره دایناسورهاست و آن جمجمهای که زیر پا دارد، یادآور اینکه هنوز هم در عصر دایناسورها هستیم.
موسیقی: دیار شیر و پول
اثر توفیق فرخ
نسخه باکیفیت آن را در IGTV ببینید
پارینه/پالئوگرام
مونالیزای_دنیای_علم_دیگر_تنها_نیست؛.pdf
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیدن چهره سیمرغ
آرکیوپتریکس برای دیرینهشناسها حکم سیمرغ را دارد برای عُرَفا. هم اصل و مبدأ پرندگان آرکیوپتریکس است، هم یکی از نمادهای تکامل موجودات زنده.
در میان نمونههای معدودی که از این دایناسور مشهور پیدا شده، به خصوص این نمونه خاص و زیبا که در موزه تاریخ طبیعی برلین نگهداری میشود، مشهورترین و یکی از کاملترین سنگوارههای آرکیوپتریکس است. در اغلب موزههای تاریخ طبیعی قالبهای بدلی اما دقیقی از نمونه برلین زینتبخش مجموعههای دیرینهشناسی است؛ اما قالبهای گچی که در ارمغانفروشی موزهها فروخته میشود، قیمت هنگفتی دارند و حمل و نقل آنها هم توأم است با خطر شکستن.
خوشبختانه پس از سالها انتظار نمونه رزینی دقیقی از نمونه برلین به دستم رسید که توانستم قالبی تمیز از آن تهیه کنم و با کمک خواهرم، آن را درست شبیه نمونه موزه برلین رنگآمیزی کردیم.
به قول عطار
چون نگه کردند آن سی مرغ، زود
بیشک این سی مرغْ آن سیمرغ بود
شما هم اگر دوست دارید نمونهای دقیق از آرکیوپتریکس موزه برلین، مشهور به مونالیزای دنیای علم داشته باشید، از ما بخواهید! در این ایام قرنطینه برای شما تهیه خواهیم کرد.
آرکیوپتریکس برای دیرینهشناسها حکم سیمرغ را دارد برای عُرَفا. هم اصل و مبدأ پرندگان آرکیوپتریکس است، هم یکی از نمادهای تکامل موجودات زنده.
در میان نمونههای معدودی که از این دایناسور مشهور پیدا شده، به خصوص این نمونه خاص و زیبا که در موزه تاریخ طبیعی برلین نگهداری میشود، مشهورترین و یکی از کاملترین سنگوارههای آرکیوپتریکس است. در اغلب موزههای تاریخ طبیعی قالبهای بدلی اما دقیقی از نمونه برلین زینتبخش مجموعههای دیرینهشناسی است؛ اما قالبهای گچی که در ارمغانفروشی موزهها فروخته میشود، قیمت هنگفتی دارند و حمل و نقل آنها هم توأم است با خطر شکستن.
خوشبختانه پس از سالها انتظار نمونه رزینی دقیقی از نمونه برلین به دستم رسید که توانستم قالبی تمیز از آن تهیه کنم و با کمک خواهرم، آن را درست شبیه نمونه موزه برلین رنگآمیزی کردیم.
به قول عطار
چون نگه کردند آن سی مرغ، زود
بیشک این سی مرغْ آن سیمرغ بود
شما هم اگر دوست دارید نمونهای دقیق از آرکیوپتریکس موزه برلین، مشهور به مونالیزای دنیای علم داشته باشید، از ما بخواهید! در این ایام قرنطینه برای شما تهیه خواهیم کرد.
Forwarded from سهند ایرانمهر
✔️فریب چیزی را که در نگاه اول به ذهنتان میرسد نخورید!
🔸مایع سرخ رنگی که در تصویر میبینید خون نیست؛ بلکه شیر است. شیر سرخرنگی که از چینهدان فلامینگو ترشحمیشود و رنگ سرخ آن نیز ناشی از رنگدانههای سرخ جلبکهاییست که غذای فلامینگو شدهاند.
اینجا ظاهراً هر دو والد همزمان قصد شیردادن دارند و آنکه لحظهای دیرتر رسیده، شیر خونرنگ خود را جای اشتباهی میریزد.
دلیلش میل شدید هر دو والد به شیردادن تحت تأثیر پرولاکتین است. پرولاکتین هم ترشح شیر را تنظیم میکند، هم مهر مادری را، تا حدی که پرنده والد برای تغذیه جوجهاش، سر از پا نمیشناسد.
🔸در نیای مشترک پرندگان امروزی، البته مهر پدری بر مهر مادری اولویت داشته؛ چنانچه در شترمرغها بیشتر پدر روی تخم میخوابد و در سنگوارههایی که از دایناسورهای خوابیده بر تخم پیدا شده، بررسیهای بافتشناسی مقطع استخوانهای دراز نشان میدهد، والدی که بر تخمها خوابیده نر بوده، مثل چیتیپاتی که سنگواره آن در مغولستان به وضعی پیدا شد که بالهایش را بر روی تخمها گسترده بوده.
اما در بسیاری از پرندگان که دوشکلی جنسی دیده نمیشود، مراقبت والدینی و جفتیابی و ارزیابی شایستگی متقابل در هر دو جنس مشابه است و جفتها هم مادامالعمرند.
البته همه پرندگان به جوجه خود شیر نمیدهند. مشهورترین پرندگان شیرده کبوترها هستند که جوجههایشان را با شیر غلیظ و چرب و پُرپروتئین خود تغذیه میکنند. پنگوئنها و فلامینگوها هم مثل کبوترها به جوجه خود شیری را میدهند که از دیواره چینهدانشان ترشح میشود.
اما پلیکان نیز در ادبیات مسیحی به تغذیه جوجههایش با «خون» خود شهرت دارد و از جهت این فداکاری، مسیح را به شبه او nostra pelicana گفتهاند؛ استعارهای از پلیکانی که خون خود را نثار نسل خود میکند و ریشههای آن به مشاهدات و قصص پیش از مسیحیت میرسد.
🔸شاید تصور کنید این قصه هم برآمده از مشاهده تغذیه جوجه پلیکان از شیر سرخ والدینش است؛ مشکل اینست که پلیکان به بچه خود شیر نمیدهد، اگر هم میداد، هرگز شیری سرخ مانند فلامینگو نمیداشت. اینجاست که پای فرضیهای فرهنگی-جانورشناسی به میان میآید.
آنچه در این نگارگریهای قدیمی دیده میشود، نام پلیکان است و نقش مرغی که خون خود را برخی بقای بچههای خود میکند. اما تصویر هیچ کدام از این پرندگان با پلیکان شباهت ندارد! نگارگران مسیحی سدههای میانه گویی پلیکان را از نزدیک ندیده و فقط وصفش را شنیده بودند. پس وصف شیر سرخ فلامینگو را با نام پلیکان خلط کردند و استعاره nostra pelicana زاده شد.
✔️ص اینستاگرام عرفان خسروی
#علمی
@sahandiranmehr
🔸مایع سرخ رنگی که در تصویر میبینید خون نیست؛ بلکه شیر است. شیر سرخرنگی که از چینهدان فلامینگو ترشحمیشود و رنگ سرخ آن نیز ناشی از رنگدانههای سرخ جلبکهاییست که غذای فلامینگو شدهاند.
اینجا ظاهراً هر دو والد همزمان قصد شیردادن دارند و آنکه لحظهای دیرتر رسیده، شیر خونرنگ خود را جای اشتباهی میریزد.
دلیلش میل شدید هر دو والد به شیردادن تحت تأثیر پرولاکتین است. پرولاکتین هم ترشح شیر را تنظیم میکند، هم مهر مادری را، تا حدی که پرنده والد برای تغذیه جوجهاش، سر از پا نمیشناسد.
🔸در نیای مشترک پرندگان امروزی، البته مهر پدری بر مهر مادری اولویت داشته؛ چنانچه در شترمرغها بیشتر پدر روی تخم میخوابد و در سنگوارههایی که از دایناسورهای خوابیده بر تخم پیدا شده، بررسیهای بافتشناسی مقطع استخوانهای دراز نشان میدهد، والدی که بر تخمها خوابیده نر بوده، مثل چیتیپاتی که سنگواره آن در مغولستان به وضعی پیدا شد که بالهایش را بر روی تخمها گسترده بوده.
اما در بسیاری از پرندگان که دوشکلی جنسی دیده نمیشود، مراقبت والدینی و جفتیابی و ارزیابی شایستگی متقابل در هر دو جنس مشابه است و جفتها هم مادامالعمرند.
البته همه پرندگان به جوجه خود شیر نمیدهند. مشهورترین پرندگان شیرده کبوترها هستند که جوجههایشان را با شیر غلیظ و چرب و پُرپروتئین خود تغذیه میکنند. پنگوئنها و فلامینگوها هم مثل کبوترها به جوجه خود شیری را میدهند که از دیواره چینهدانشان ترشح میشود.
اما پلیکان نیز در ادبیات مسیحی به تغذیه جوجههایش با «خون» خود شهرت دارد و از جهت این فداکاری، مسیح را به شبه او nostra pelicana گفتهاند؛ استعارهای از پلیکانی که خون خود را نثار نسل خود میکند و ریشههای آن به مشاهدات و قصص پیش از مسیحیت میرسد.
🔸شاید تصور کنید این قصه هم برآمده از مشاهده تغذیه جوجه پلیکان از شیر سرخ والدینش است؛ مشکل اینست که پلیکان به بچه خود شیر نمیدهد، اگر هم میداد، هرگز شیری سرخ مانند فلامینگو نمیداشت. اینجاست که پای فرضیهای فرهنگی-جانورشناسی به میان میآید.
آنچه در این نگارگریهای قدیمی دیده میشود، نام پلیکان است و نقش مرغی که خون خود را برخی بقای بچههای خود میکند. اما تصویر هیچ کدام از این پرندگان با پلیکان شباهت ندارد! نگارگران مسیحی سدههای میانه گویی پلیکان را از نزدیک ندیده و فقط وصفش را شنیده بودند. پس وصف شیر سرخ فلامینگو را با نام پلیکان خلط کردند و استعاره nostra pelicana زاده شد.
✔️ص اینستاگرام عرفان خسروی
#علمی
@sahandiranmehr
Telegram
attach 📎
Forwarded from توییتر فارسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اهای گیگیلی ستاره دریایی
به این پاهای کوچولو که در ستاره دریایی دیده میشه میگیم پاهای آمبولاکرال. به اون شیار زیر بازوها هم که پاهای آمبولاکرال از داخل اون بیرون اومدن میگیم شیار آمبولاکرال.
اسم این شیار و اون پاها از ریشه لاتین ambulō (مثل آمبولانس) به معنی حرکت کردن اومده.
×ᴉʌɐɹsoɥʞ ɟɹǝ ◆ عرڡاں حسروے×
@OfficialPersianTwitter
به این پاهای کوچولو که در ستاره دریایی دیده میشه میگیم پاهای آمبولاکرال. به اون شیار زیر بازوها هم که پاهای آمبولاکرال از داخل اون بیرون اومدن میگیم شیار آمبولاکرال.
اسم این شیار و اون پاها از ریشه لاتین ambulō (مثل آمبولانس) به معنی حرکت کردن اومده.
×ᴉʌɐɹsoɥʞ ɟɹǝ ◆ عرڡاں حسروے×
@OfficialPersianTwitter
پارینه/پالئوگرام
حیات_چیست؟_آیا_کتابهای_درسی_در.pdf
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
منشاءِ حیات
از فیزیک تا بیولوژی
گفتگوی زنده علیرضا امتیاز با عرفان خسروی در اینستاگرام
دوشنبه، ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت هشت شب
از فیزیک تا بیولوژی
گفتگوی زنده علیرضا امتیاز با عرفان خسروی در اینستاگرام
دوشنبه، ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت هشت شب
Forwarded from kalami.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دو روز پیش (۱۱ آوریل ۲۰۲۰)، «جان هورتون کانوی» (John Horton Conway)، ریاضیدان شهیر بریتانیایی، از دنیا رفت. روحش شاد.
مهمترین یادگاری او برای ما، «بازی زندگی» است که در سال ۱۹۷۰ آن را معرفی کرد؛ یک اتوماتای سلولی که علی رغم سادگیاش، تمام شرایط «کامل بودن تورینگ» را دارد و میتواند همه کارهای یک کامپیوتر را انجام دهد.
فیلم فوق، یک نمونه از اتوماتای سلولی «بازی زندگی» و شامل مفهوم تفنگ (Gun) و گلایدر (Glider) است. این طرح، اولین الگوی محدود شناخته شده با رشد بینهایت است و در اواخر سال ۱۹۷۰، با استفاده از اصول «کانوی» و توسط «بیل گاسپر» (Bill Gosper)، ریاضیدان و برنامهنویس آمریکایی، طراحی شد.
🔗 لینک مطلب در توئیتر [+]
🔗 لینک مطلب در اینستاگرام [+]
ـــــــــــــــــــــــــــ
سید مصطفی کلامی هریس
وبسایت: kalami.ir
کانال رسمی: @KalamiHeris
کانال پرسش و پاسخ: @Kalami_QA
دو روز پیش (۱۱ آوریل ۲۰۲۰)، «جان هورتون کانوی» (John Horton Conway)، ریاضیدان شهیر بریتانیایی، از دنیا رفت. روحش شاد.
مهمترین یادگاری او برای ما، «بازی زندگی» است که در سال ۱۹۷۰ آن را معرفی کرد؛ یک اتوماتای سلولی که علی رغم سادگیاش، تمام شرایط «کامل بودن تورینگ» را دارد و میتواند همه کارهای یک کامپیوتر را انجام دهد.
فیلم فوق، یک نمونه از اتوماتای سلولی «بازی زندگی» و شامل مفهوم تفنگ (Gun) و گلایدر (Glider) است. این طرح، اولین الگوی محدود شناخته شده با رشد بینهایت است و در اواخر سال ۱۹۷۰، با استفاده از اصول «کانوی» و توسط «بیل گاسپر» (Bill Gosper)، ریاضیدان و برنامهنویس آمریکایی، طراحی شد.
🔗 لینک مطلب در توئیتر [+]
🔗 لینک مطلب در اینستاگرام [+]
ـــــــــــــــــــــــــــ
سید مصطفی کلامی هریس
وبسایت: kalami.ir
کانال رسمی: @KalamiHeris
کانال پرسش و پاسخ: @Kalami_QA
پارینه/پالئوگرام
دیدن چهره سیمرغ آرکیوپتریکس برای دیرینهشناسها حکم سیمرغ را دارد برای عُرَفا. هم اصل و مبدأ پرندگان آرکیوپتریکس است، هم یکی از نمادهای تکامل موجودات زنده. در میان نمونههای معدودی که از این دایناسور مشهور پیدا شده، به خصوص این نمونه خاص و زیبا که در موزه…
پرهای_گمشده_سیمرغ،_داستان_حیرتانگیز_تکامل_پرواز_در_پرندگان،_عرفان.pdf
4.1 MB
پرهای گمشده سیمرغ
داستان حیرتانگیز تکامل پرواز در پرندگان
عرفان خسروی
همراه با آثار تصویرگری امیرحسین بهجتی
رشد آموزش زیستشناسی ۱۱۳، ۳۳(۲)، زمستان ۱۳۹۸، صصـ ۲۵-۳۳
بالاخره پس از چهار ماه انتظار، در نخستین روزهای اردیبهشت ۹۹، شماره ۱۱۳ـم رشد آموزش زیستشناسی (دوره ۳۳، شماره ۲، زمستان ۹۸) منتشرشد. علت این تأخیر در انتشار را باید از «دفتر انتشارات و فناوری آموزشی» جویا شویم و ممیزان تازهوارد و جوان این اداره که به سودای ثبت عبرات تاریخی برای آیندگان، دست روی چند مطلب گذاشته بودند، از جمله همین مقاله و آن را به این اتهام که «تأیید آشکار فرضیه ضاله داروین است» شایسته حذف و جرح دانستند. خوشبختانه پایمردی سردبیر محکم و باتجربه نشریه، جناب آقای دکتر کرامالدینی، مانع اعمال نیات این جوانان پرشور شد و سرانجام این مقاله هم رستگارشد؛ ولی راستش فکر میکنم این آخرین باری بود که مصدع اوقات انقلابی ادارات آموزش و پرورش میشدم.
دریغ از نشریات گرانقدر رشد و فرصت مشقکردن زیرنظر معلم، پدر و استاد بزرگواری مثل آقای دکتر کرامالدینی که میدانم در این ایام، بسیار بیش از این شاگرد کوچک خود، متحمل مرارت و سختی شدهاند.
داستان حیرتانگیز تکامل پرواز در پرندگان
عرفان خسروی
همراه با آثار تصویرگری امیرحسین بهجتی
رشد آموزش زیستشناسی ۱۱۳، ۳۳(۲)، زمستان ۱۳۹۸، صصـ ۲۵-۳۳
بالاخره پس از چهار ماه انتظار، در نخستین روزهای اردیبهشت ۹۹، شماره ۱۱۳ـم رشد آموزش زیستشناسی (دوره ۳۳، شماره ۲، زمستان ۹۸) منتشرشد. علت این تأخیر در انتشار را باید از «دفتر انتشارات و فناوری آموزشی» جویا شویم و ممیزان تازهوارد و جوان این اداره که به سودای ثبت عبرات تاریخی برای آیندگان، دست روی چند مطلب گذاشته بودند، از جمله همین مقاله و آن را به این اتهام که «تأیید آشکار فرضیه ضاله داروین است» شایسته حذف و جرح دانستند. خوشبختانه پایمردی سردبیر محکم و باتجربه نشریه، جناب آقای دکتر کرامالدینی، مانع اعمال نیات این جوانان پرشور شد و سرانجام این مقاله هم رستگارشد؛ ولی راستش فکر میکنم این آخرین باری بود که مصدع اوقات انقلابی ادارات آموزش و پرورش میشدم.
دریغ از نشریات گرانقدر رشد و فرصت مشقکردن زیرنظر معلم، پدر و استاد بزرگواری مثل آقای دکتر کرامالدینی که میدانم در این ایام، بسیار بیش از این شاگرد کوچک خود، متحمل مرارت و سختی شدهاند.
❤1
پارینه/پالئوگرام
مونالیزای_دنیای_علم_دیگر_تنها_نیست؛.pdf
گاهی_به_آسمان_نگاه_کن،_آیا_سیاهچالهها_دایناسورها_را_کشتهاند؟.pdf
544.2 KB
گاهی به آسمان نگاه کن
آیا سیاهچالهها دایناسورها را کشتهاند؟
عرفان خسروی
سالنامه شرق ۹۸
نوروز ۱۳۹۹
صصـ ۱۷۶-۱۷۷
آیا سیاهچالهها دایناسورها را کشتهاند؟
عرفان خسروی
سالنامه شرق ۹۸
نوروز ۱۳۹۹
صصـ ۱۷۶-۱۷۷
❤3