پارینه/پالئوگرام – Telegram
پارینه/پالئوگرام
5.23K subscribers
405 photos
218 videos
102 files
628 links
دیرینه‌شناسی، تکامل و تاریخ طبیعی
دیرینه‌نوشته‌های عرفان خسروی
t.me/paleogram
کتابخانه پارینه:
t.me/paleolib
مدرسه پارینه:
t.me/paleouni
حمایت از پارینه:
زرین‌پال zarinp.al/erfankhosravi
حامی‌باش hamibash.com/Pal
Download Telegram
پارینه/پالئوگرام
Saccorhytus.pdf
میراث اجدادی سوراخ‌سوراخ
درست است که گفتیم ساکورایتس نیای ما نیست، اما خویشاوند نزدیک نیای مشترک مهره‌داران و خارپوستان بوده است و نیای مشترک همه دوتروستوم‌ها، قطعا واجد ویژگی‌های مشترک ساکورایتس با دوتروستوم‌های امروزی بوده است. حفره‌های جانبی ساکورایتس یکی از این ویژگی‌های مشترک جالب ما با ساکورایتس و نیز با نیای مشترک دوتروستوم‌ها است.

سوراخ گوش شما و چیزهای دیگر
در نیای مشترک دوتروستوم‌ها، چنین حفره‌هایی به‌عنوان خروجی آب واردشده از راه دهان تکامل یافت و نقش آن‌ها، صاف‌کردن آب دریا و جداکردن موجودات پلانکتون درون آب برای تغذیه بوده است. همین حفره‌ها در مازه‌داران به شکاف‌های حلقی و سپس به شکاف‌های آب‌ششی تکامل یافتند و ساختارهایی مثل کمان‌های آب‌ششی، آرواره‌، دندان‌ها، حنجره، استخوان‌های سندانی، چکشی و رکابی در گوش میانی و پرده صماخ در مهره‌داران، همگی از همین سوراخ‌های ابتدایی منشاء گرفته‌اند. سوراخ گوش شما که از طریق شیپور اوستاش به حلق راه دارد، بارزترین و مشهودترین بازمانده این حفره‌های اولیه است.
پارینه/پالئوگرام
قدیمی‌ترین نیای شناخته‌شده انسان؟ دقیقا نه! ساکورایتس (Saccorhytus) نام موجوی است که سنگواره آن دیروز در nature توصیف شد و در سایت‌های علمی مختلف با عبارت کاملا نادرست «قدیمی‌ترین نیای انسان» معرفی شد
عکس خدا در عینک کاشف ساکورایتس
ساکورایتس گرچه نیای مهره‌داران و انسان نیست، اما پای این سؤال فلسفی را به میان می‌کشد که آیا می‌توان ردپای خدا را در تکامل مشاهده کرد؟

اهمیت این سنگواره در چیست؟
یکی از سازوکارهای نه‌چندان درست داغ‌کردن خبرهای علمی در سایت‌های علمی خارجی، تأکید بر گزاره‌هایی اغلب بی‌اهمیت و فاقد دقت علمی است. موضوع «قدیمی‌ترین نیای انسان» مصداق دقیق چنین گزاره‌هایی است.

دراصل، یکی از مهم‌ترین جنبه‌های پراهمیت کشف این سنگواره این است که ساکورایتس خویشاوند نزدیک گروه‌هایی منقرض‌شده از دوتروستوم‌ها به حساب می‌آید. این کشف نشان می‌دهد شاخه‌هایی از دوتروستوم‌ها از آغاز دوره کامبرین در دریاها با پیش‌آهنگ‌هایی از قبیل ساکورایتس تکامل یافتند و منقرض شدند. مهره‌داران و خارپوستان برخلاف ساکورایتس و خویشاوندان نزدیکش، گروه‌های موفقی از آب درآمدند و ماندند.

نکته مهم دیگر در این کشف، تأکید بر اهمیت رسوباتی بسیار ظریف و قدیمی‌ است که سنگواره ساکورایتس در آن‌ها کشف شده است.

اما شاید مهم‌ترین نکته‌ای که از ساکورایتس می‌توان آموخت، این است که تنوع دوتروستوم‌ها و به طریق اولی، همه دوطرفی‌ها، پیش از آغاز کامبرین کلیدخورده و گروه‌های ناشناخته کوچک و بزرگ بسیاری طی آن دوران بسیار بسیار قدیمی تکامل یافته‌اند. این موضوع می‌تواند پای بحث‌هایی بسیار قدیمی را به میان بکشد که چند دهه پیش‌تر میان سایمون کان‌وی موریس (یکی از نویسندگان گزارش توصیف ساکورایتس) و استیون جی گولد فقید آغاز شده بود.

اثر پروانه‌ای یا دست غیب؟
گولد در سال ۱۹۸۹ با انتشار کتابی به نام Wonderful Life درباره سنگواره‌های شیل برگس، این عقیده را مطرح کرد که تنوع خیره‌کننده و عجیب جانوران در انفجار کامبرین تا حد زیادی بختانه بوده و اگر می‌شد نوار تکامل را به عقب کشید و از نو پخش کرد، چه‌بسا گروه‌های دیگری به جای این‌ها که امروز هستند، در زمین باقی می‌ماندند. گولد معتقد بود تنوع و تکامل حیات، سامانه‌ای آشوب‌ناک بوده و چیزی شبیه اثر پروانه‌ای را در تعیین مسیر تکامل دخیل می‌دانست. گولد یکی از جریان‌سازترین دیرینه‌زیست‌شناسان معاصر بود که سرانجام طعمه همان اثر پروانه بدشگون شد و پس از این‌که یک بار در جوانی سرطان را شکست داد، در میان سالی دوباره به سرطان مبتلا شد و درگذشت.

نُه سال پس از چاپ کتاب گولد، کان‌وی موریس کتابی دیگر نوشت به نام The Crucible of Creation: The Burgess Shale and the Rise of Animals و در آن، برخلاف نظریه گولد، این نظریه را مطرح کرد که تکامل جانوران اگر دوباره و چندباره رخ دهد، باز هم به همین‌جایی خواهیم رسید که هستیم. او به نوعی غایت‌مندی در تکامل باور دارد؛ البته که نباید به سادگی از گزینش واژه Creation در نام کتاب او گذشت. کان‌وی موریس نیز دیرینه‌زیست‌شناس اثربخش و مهمی است و به جز این‌که به‌عنوان چهره‌ای مشهور در ترویج دیرینه‌شناسی و زیست‌شناسی تکاملی شناخته می‌شود، جزء آن دسته از مسیحیان مؤمنی است که می‌کوشند عقاید مذهبی خود را بر اساس نظریات علمی شکل دهند. او در عین حال که یک تکامل‌گرای جدی است و با عقاید شبه‌تکاملی و شبه‌علمی از قبیل «طراحی هوشمندانه» می‌جنگد، نیز باور دارد ردپای خدا در تکامل دیده می‌شود و در جبهه دیگر، روبه‌روی ماده‌گرایان ایستاده است.

کشف ساکورایتس می‌تواند له یا علیه هرکدام از نظریه‌های موردعلاقه گولد یا کان‌وی موریس تلقی شود. این بستگی به زاویه نگاه شما دارد. دست‌کم کان‌وی موریس در مقاله‌ای که در نیچر منتشر کرده، تنها به توصیف ساکورایتس و بررسی خویشاوندی و تکامل آن اکتفا کرده است، اما باید صبر کنیم و منتظر باشیم تا کان‌وی موریس در جایگاهی دیگر، تعبیر فلسفی خودش را از این کشف به میان بکشد.
کینسیس جمجمه‌ در طوطی

کینسیس جمجمه (cranial kinesis) آن‌طور که در تصویر می‌بینید به معنی تحرک مفصلی بین مفاصلی به‌جز مفصل آرواره با جمجمه است. تحرک مفصلی دست‌کم دو بار در خزنده‌ها تکامل یافته است. باری در مارمولک‌ها که درواقع شامل مارها نیز هستند و دفعه‌ای در تروپودها یا تبار دایناسورهای شکارچی که پرندگان امروزی نیز جزء آن‌ها هستند.

از تبار مارمولک‌ها، کینسیس جمجمه در مارها بسیار توسعه یافت، طوری که جمجمه مارها از چند نقطه مختلف تحرک مفصلی دارد و حتی دو سر مفصل از هم فاصله می‌گیرند تا مار بتواند طعمه‌ای بزرگتر از دهان خود را ببلعد.
در تبار تروپودها نیز پرنده‌ها جمجمه بسیار کینتیکی دارند و این وضعیت به‌ویژه در برخی پرنده‌ها مثل طوطی صورتی اعجاب‌انگیز یافته است.

جای تأسف است که با وجود قتل علمی صدها قطعه پرنده به بهانه آموزش آناتومی به دانش‌آموزان و دانشجویان ایرانی، نمونه‌های اسکلت ساخته شده به دست محصلان به‌ندرت منعکس‌کننده چنین جنبه‌های مهم و جذابی از آناتومی حیوانات هستند.

https://www.instagram.com/p/BIGrPV-DyqN/
تکامل زیستی با طعم الهیات

استیون جی گولد و سایمون کان‌وی موریس سال‌ها پیش جدلی تکاملی را در قالب دو کتاب مطرح کردند که هنوز هم پابرجاست و البته بسیار از دعاوی تکاملی-ضددینی داوکینز مهم‌تر است.
پارینه/پالئوگرام
تکامل زیستی با طعم الهیات استیون جی گولد و سایمون کان‌وی موریس سال‌ها پیش جدلی تکاملی را در قالب دو کتاب مطرح کردند که هنوز هم پابرجاست و البته بسیار از دعاوی تکاملی-ضددینی داوکینز مهم‌تر است.
تکامل زیستی با طعم الهیات

این روزها در ایران همه ریچارد داوکینز را، به لطف ترجمه‌هایی که از کتاب‌های او منتشر شده، می‌شناسند. حتی آقای پورجوادی نیز کتاب «توهم خدا» را جالب و خواندنی یافته و چندباری درباره آن چیزهایی نوشته که خالی از لطف نیست*. اما بسیاری از دیرینه‌شناسان و زیست‌شناسان آکادمیک آثار داوکینز را دنبال نمی‌کنند؛ داوکینز برای زیست‌شناسانی که خودشان با مسئله‌های جدی تکاملی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، لژیونر پیری است که مدت‌ها پیش به زمین حریف متأله دویده و مراجعت نکرده است. برخی چالش‌های بزرگ و پابرجا میان زیست‌شناسان تکاملی به لطف عصبیت داوکینز در طرح تقابل دین‌ورزی و نظریه تکامل، در محاق مانده‌اند. عده‌ای از زیست‌شناسان نیز اعتقاد دارند دعوی داوکینز به جای این‌که باعث ترویج علم شود، دین‌باوران را نسبت به علم بدبین می‌کند.
یکی از موضوعات جدلی میان زیست‌شناسان تکاملی با انتشار کتاب‌های استیون جی گولد فقید (Stephen Jay Gould, 1941-2002) درباره سنگواره‌های شیل برگس و پیدایش ناگهانی تنوع جانوری در دوره زمین‌شناسی کامبرین (۵۴۱ تا ۴۸۵/۴ میلیون سال پیش) آغاز شد. موضوع پیدایش ناگهانی تنوع جانوری در کامبرین آن‌قدر عجیب و متحیرکننده بود که نام آن را انفجار یا انقلاب کامبرین نهاد‌ه‌اند و البته دلیل‌ها و سازوکارهایی برای آن مطرح کرده‌اند. گولد استاد دانشگاه هاروارد و موزه تاریخ طبیعی آمریکا بود و در سال‌های دهه هشتاد و نود میلادی، مشهورترین مروج زیست‌شناسی تکاملی و دیرینه‌شناسی به حساب می‌آمد.
او در سال ۱۹۸۹ با انتشار کتابی به نام Wonderful Life درباره سنگواره‌های شیل برگس، این عقیده را مطرح کرد که تنوع خیره‌کننده و عجیب جانوران در انفجار کامبرین تا حد زیادی بختانه بوده و اگر می‌شد نوار تکامل را به عقب کشید و از نو پخش کرد، چه‌بسا گروه‌های دیگری به جای این‌ها که امروز هستند، در زمین باقی می‌ماندند. گولد معتقد بود تنوع و تکامل حیات، سامانه‌ای آشوب‌ناک بوده و چیزی شبیه اثر پروانه‌ای را در تعیین مسیر تکامل دخیل می‌دانست. گولد یکی از جریان‌سازترین دیرینه‌زیست‌شناسان معاصر بود که سرانجام طعمه همان اثر پروانه بدشگون شد و پس از این‌که یک بار در جوانی سرطان را شکست داد، در میان سالی دوباره به سرطان مبتلا شد و درگذشت.
نُه سال پس از چاپ کتاب گولد، سایمون کان‌وی موریس (Simon Conway Morris 1951-) استاد دیرینه‌زیست‌شناسی تکاملی در دانشگاه کمبریج، کتابی دیگر نوشت به نام The Crucible of Creation: The Burgess Shale and the Rise of Animals و در آن، برخلاف نظریه گولد، این نظریه را مطرح کرد که تکامل جانوران اگر دوباره و چندباره رخ دهد، باز هم به همین‌جایی خواهیم رسید که هستیم. او به نوعی غایت‌مندی الهی در تکامل باور دارد؛ اگر دقت‌کنید درخواهید یافت که نباید به سادگی از گزینش واژه Creation در نام کتاب او گذشت. البته کتاب او کتابی علمی است و مثلا برای توجیه باطنی تضاد ظاهری میان علم و دین نگاشته نشده، اما زمینه را برای برآیندهایی دادارباورانه آماده می‌کند. کان‌وی موریس نیز دیرینه‌زیست‌شناس و مروج علم اثربخش و مهمی است و به جز این‌که به‌عنوان چهره‌ای مشهور در ترویج دیرینه‌شناسی و زیست‌شناسی تکاملی شناخته می‌شود، جزء آن دسته از مسیحیان مؤمنی است که می‌کوشند عقاید مذهبی خود را بر اساس نظریات علمی شکل دهند. او در عین حال که یک تکامل‌گرای جدی است و با عقاید شبه‌تکاملی و شبه‌علمی از قبیل «طراحی هوشمندانه» می‌جنگد، نیز باور دارد ردپای خدا در تکامل دیده می‌شود و در جبهه دیگر، روبه‌روی ماده‌گرایان ایستاده است.
بهتر است سعی نکنیم عقاید کان‌وی موریس را در دسته‌بندی‌هایی مثل «خلقت‌گرایی تکاملی» یا «تکامل الهی» یا «دادارباوری زیستی» بگنجانیم. او در آثار آکادمیک خود (مثلا مقاله اخیری که در نیچر برای توصیف سنگواره جدیدی موسوم به Saccorhytus نوشت و در رسانه‌ها با عنوان نادرست «قدیمی‌ترین نیای انسان» بازتاب یافت)، تحت تأثیر عقاید مذهبی نیست، بلکه می‌کوشد در عین حفظ ایمانی بی‌چون‌وچرا، از دیدگاه علمی ارتدوکس پیروی کند. عقاید او درباره تکامل و باور مذهبی، بیش‌تر فلسفی است تا علمی و همان‌قدر به زیست‌شناسی مرتبط است که عقاید داوکینز. البته با این تفاوت که مقالات داوکینز دین‌باوران بسیاری را از اعتماد به اقوال دانشمندان بازگردانده، اما مقولات کان‌وی موریس مذهبی‌ها را پذیرای نگرش تکاملی می‌کند.
پارینه/پالئوگرام
تکامل زیستی با طعم الهیات استیون جی گولد و سایمون کان‌وی موریس سال‌ها پیش جدلی تکاملی را در قالب دو کتاب مطرح کردند که هنوز هم پابرجاست و البته بسیار از دعاوی تکاملی-ضددینی داوکینز مهم‌تر است.
متأسفانه کسانی مانند گولد و کان‌وی موریس به قدر کافی در ایران شناخته‌شده نیستند. خود من نام هر دو ایشان و جدل‌هایشان را، مدتی پس از مرگ گولد، شبی در سال ۲۰۰۲ که از دانشگاه تهران به سمت میدان هفت تیر، همراه شانت شهبازیان شده‌بودم، از زبان او شنیدم. شانت کتاب‌های هر دو را خوانده بود و باور داشت توجیه‌های علمی هر دو آن‌ها بسیار دقیق، منطقی و پذیرفتنی است. وقتی ذهن موشکاف و نقاد کسی مثل شانت شهبازیان به اهمیت این جدال علمی گواهی می‌داد، من که دانشجویی تازه‌کار در راه آموختن زیست‌شناسی تکاملی بودم، باید موضوع را جدی می‌گرفتم و گرفتم، اما پس از سال‌ها، هنوز هم نتوانسته‌ام میان دو دیدگاه تکاملی گولد و کان‌وی موریس به نتیجه قطعی برسم؛ نه توصیه پانزده سال پیش شانت، نه مقاله چند روز پیش کان‌وی موریس نیز نتوانست دلالتی باشد برای حائری که من باشم.
* https://goo.gl/8JMFLF
* https://goo.gl/Z8SeS0


در فیس‌بوک بخوانید:
https://www.facebook.com/Erfan.Khosravi/posts/10212407238481916
👍1
اومدم دیدن حسین، گفت ببخشید شلوغه این‌جا. دیدم داره لوگوی پالئوگرام رو درست میکنه.
ویدیوهای پالئوگرام رو به زودی در شبکه #آکادمی_باغ_کتاب خواهید دید.

عکس: امیر علی‌مددی

https://www.instagram.com/p/BQDrfn1jtsr/
تا به حال فکر کرده‌اید ساختار خرطوم فیل چه‌شکلی است؟ دو حفره‌ای که می‌بینید، سوراخ‌های بینی هستند که با انبوه ماهیچه‌ها احاطه‌شده‌اند
از فیس‌بوک علی نبوی‌زاده
دانشکده پزشکی دانشگاه روآن goo.gl/ti9IoQ
از صد-تا-چهل هزار سال پیش، نئاندرتال‌ها که ساکنان قدیم اوراسیای غربی بودند با فوج نیاکان انسان امروزی روبرو شدند که از آفریقا خارج می‌شدند
سفیدپوستان امروزی، ازجمله ترامپ، از نسل همان مهاجران سیاه‌اند
نزدیک‌ترین خویشاوندان امروزی آمونیت‌ها، هشت‌پاها، مرکب‌ماهیان و ناتیلوس‌ها هستند. آن‌ها تنها بی‌مهرگانی اند که برای حفاظت از مغز خود، جمجمه‌ای غضروفی دارند. مغز بزرگ و هوش زیاد و چشمان آن‌ها که شبیه چشم مهره‌داران است و بینایی خوب و دقیقی برایشان فراهم می‌کند، در مسیری جدا از مهره‌داران تکامل‌یافته و به‌اصطلاح نشان‌دهنده تکامل همگرا میان مهره‌داران و سرپایان است.
اما سرپایان ویژگی‌هایی دارند که مشابه آن‌ در مهره‌داران به ندرت دیده می‌شود، از جمله توانایی تغییر رنگ بسیار سریع که در حقیقت وسیله ارتباطی آن‌هاست.

این ویدیوی کوتاه مرکب‌ماهی‌های زیبای کوچکی را نشان می‌دهد که در حال «قدم‌زدن» روی مرجان‌ها هستند و الگوی رنگی متحرکی روی پوستشان دیده می‌شود.

خیلی‌ها فکر می‌کنند اگر مهره‌داران به این گستردگی تکامل و تنوع نمی‌یافتند و همه‌جا پخش نمی‌شدند، یا اگر نسل مهره‌داران منقرض می‌شد، الان دنیای ما پر از سرپایان جورواجور بود که در شکل‌ها و اندازه‌ها و سبک‌های مختلف زندگی، دریاها و خشکی‌ها و آسمان‌ها را اشغال کرده بودند و چه‌بسا فرمانروایان هوشمند زمین هم، به جای ما، نوعی سرپا می‌بود که با زبان رنگ‌ها سخن می‌گفت.

https://www.instagram.com/p/BPdRdC5hV_d/
Forwarded from Deleted AccountSCAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Discovery of fossil “voice box” of Antarctic bird suggests dinosaurs couldn't sing.
Deleted Account
Discovery of fossil “voice box” of Antarctic bird suggests dinosaurs couldn't sing.
دایناسورها جیک‌جیک نمی‌کردند

پژوهشگران قدیمی‌ترین سنگواره شناخته‌شده از اندامی منحصر به پرندگان را در جنوبگان کشف کردند: حنجره‌ یا Syrinx گونه‌ای پرنده از خویشاوندان اردک‌ها و غازهای امروزی که بیش از ۶۶ میلیون سال پیش در دوره دایناسورها می‌زیست.

گروهی پژوهشی به سرپرستی دانشگاه تگزاس در آستین و با هزینه «بنیاد ملی علوم» این حنجره یا Syrinx باستانی را کشف کردند. [کشف سنگواره‌ حنجره‌ای به این قدمت و] غیبت آن از سنگواره دایناسورهای غیرپرنده همان دوره، پژوهشگران را به این باور رسانده که منشاء این اندام در تکامل پرندگان متأخر است و پس از تکامل پرواز در پرندگان ظاهر شده است.

جولیا کلارک، سرپرست این گروه، بر اساس این پژوهش می‌گوید «بقیه دایناسورها احتمالا نمی‌توانستند صداهایی شبیه جیک‌جیک پرندگان تولید کنند، بلکه صداهایی شبیه «پوف‌پوف» شترمرغ ایجاد می‌کردند که به سیرنکس یا حنجره پرنده‌ای نیاز ندارد».

این اندام در سنگواره گونه‌ای به نام Vegavis iaai کشف شده است. گروهی از مؤسسه جنوبگان کشور آرژانتین در سال ۱۹۹۲ در جزیره وگا در شبه‌جزیره جنوبگان این گونه را کشف کردند و در سال ۲۰۰۵، کلارک و همکاران آرژانتینی او این گونه را نام نهادند. اما در سال ۲۰۱۳ بود که کلارک سنگواره این حنجره را در نمونه‌ای جدید کشف و بررسی آن را آغاز کرد.

این گروه بین‌المللی با بررسی چگونگی ایجاد صدا در دایناسورها، شواهدی از منشاء آواز پرندگان به دست آوردند.
کشف Syrinx در سنگواره پرنده‌ای هم‌دوره دایناسورها و پیدانشدن این ساختار در بقیه دایناسورها نشان می‌دهد از بین دایناسورها تنها پرندگان واجد چنین ساختاری بودند و بقیه دایناسورها صدایی شبیه تمساح داشتند.
۶۶ میلیون سال پیش، جنگل انبوه درختان راش جنوبی (Nothofagus)، وگا، جنوبگان
راپتوری میان‌جثه با صدایی شبیه غرش تمساح یا پوف‌پوف شترمرغ، پرواز پسرعموی دور خود، وگاویس آوازه‌خوان را در آسمان نظاره می‌کند.
این حنجره ۶۶ میلیون ساله به صورت سه‌بعدی سنگواره‌شده و تصویر آن با CT-Scan به‌دست آمده است. پیش از این قدیمی‌ترین سنگواره گزارش‌شده از حنجره پرندگان تنها ۲/۵ میلیون سال قدمت داشت.
Fossil evidence of the avian vocal organ from the Mesozoic.pdf
13.5 MB
برای مطالعه بیش‌تر، مقاله کلارک و همکارانش را در مجله نیچر مطالعه کنید:

Fossil evidence of the avian vocal organ from the Mesozoic, Clarke, J.A., et al., nature, 538, 502–505 (27 October 2016)