پارینه/پالئوگرام – Telegram
پارینه/پالئوگرام
5.23K subscribers
405 photos
218 videos
102 files
628 links
دیرینه‌شناسی، تکامل و تاریخ طبیعی
دیرینه‌نوشته‌های عرفان خسروی
t.me/paleogram
کتابخانه پارینه:
t.me/paleolib
مدرسه پارینه:
t.me/paleouni
حمایت از پارینه:
زرین‌پال zarinp.al/erfankhosravi
حامی‌باش hamibash.com/Pal
Download Telegram
پارینه/پالئوگرام
تکامل زیستی با طعم الهیات استیون جی گولد و سایمون کان‌وی موریس سال‌ها پیش جدلی تکاملی را در قالب دو کتاب مطرح کردند که هنوز هم پابرجاست و البته بسیار از دعاوی تکاملی-ضددینی داوکینز مهم‌تر است.
متأسفانه کسانی مانند گولد و کان‌وی موریس به قدر کافی در ایران شناخته‌شده نیستند. خود من نام هر دو ایشان و جدل‌هایشان را، مدتی پس از مرگ گولد، شبی در سال ۲۰۰۲ که از دانشگاه تهران به سمت میدان هفت تیر، همراه شانت شهبازیان شده‌بودم، از زبان او شنیدم. شانت کتاب‌های هر دو را خوانده بود و باور داشت توجیه‌های علمی هر دو آن‌ها بسیار دقیق، منطقی و پذیرفتنی است. وقتی ذهن موشکاف و نقاد کسی مثل شانت شهبازیان به اهمیت این جدال علمی گواهی می‌داد، من که دانشجویی تازه‌کار در راه آموختن زیست‌شناسی تکاملی بودم، باید موضوع را جدی می‌گرفتم و گرفتم، اما پس از سال‌ها، هنوز هم نتوانسته‌ام میان دو دیدگاه تکاملی گولد و کان‌وی موریس به نتیجه قطعی برسم؛ نه توصیه پانزده سال پیش شانت، نه مقاله چند روز پیش کان‌وی موریس نیز نتوانست دلالتی باشد برای حائری که من باشم.
* https://goo.gl/8JMFLF
* https://goo.gl/Z8SeS0


در فیس‌بوک بخوانید:
https://www.facebook.com/Erfan.Khosravi/posts/10212407238481916
👍1
اومدم دیدن حسین، گفت ببخشید شلوغه این‌جا. دیدم داره لوگوی پالئوگرام رو درست میکنه.
ویدیوهای پالئوگرام رو به زودی در شبکه #آکادمی_باغ_کتاب خواهید دید.

عکس: امیر علی‌مددی

https://www.instagram.com/p/BQDrfn1jtsr/
تا به حال فکر کرده‌اید ساختار خرطوم فیل چه‌شکلی است؟ دو حفره‌ای که می‌بینید، سوراخ‌های بینی هستند که با انبوه ماهیچه‌ها احاطه‌شده‌اند
از فیس‌بوک علی نبوی‌زاده
دانشکده پزشکی دانشگاه روآن goo.gl/ti9IoQ
از صد-تا-چهل هزار سال پیش، نئاندرتال‌ها که ساکنان قدیم اوراسیای غربی بودند با فوج نیاکان انسان امروزی روبرو شدند که از آفریقا خارج می‌شدند
سفیدپوستان امروزی، ازجمله ترامپ، از نسل همان مهاجران سیاه‌اند
نزدیک‌ترین خویشاوندان امروزی آمونیت‌ها، هشت‌پاها، مرکب‌ماهیان و ناتیلوس‌ها هستند. آن‌ها تنها بی‌مهرگانی اند که برای حفاظت از مغز خود، جمجمه‌ای غضروفی دارند. مغز بزرگ و هوش زیاد و چشمان آن‌ها که شبیه چشم مهره‌داران است و بینایی خوب و دقیقی برایشان فراهم می‌کند، در مسیری جدا از مهره‌داران تکامل‌یافته و به‌اصطلاح نشان‌دهنده تکامل همگرا میان مهره‌داران و سرپایان است.
اما سرپایان ویژگی‌هایی دارند که مشابه آن‌ در مهره‌داران به ندرت دیده می‌شود، از جمله توانایی تغییر رنگ بسیار سریع که در حقیقت وسیله ارتباطی آن‌هاست.

این ویدیوی کوتاه مرکب‌ماهی‌های زیبای کوچکی را نشان می‌دهد که در حال «قدم‌زدن» روی مرجان‌ها هستند و الگوی رنگی متحرکی روی پوستشان دیده می‌شود.

خیلی‌ها فکر می‌کنند اگر مهره‌داران به این گستردگی تکامل و تنوع نمی‌یافتند و همه‌جا پخش نمی‌شدند، یا اگر نسل مهره‌داران منقرض می‌شد، الان دنیای ما پر از سرپایان جورواجور بود که در شکل‌ها و اندازه‌ها و سبک‌های مختلف زندگی، دریاها و خشکی‌ها و آسمان‌ها را اشغال کرده بودند و چه‌بسا فرمانروایان هوشمند زمین هم، به جای ما، نوعی سرپا می‌بود که با زبان رنگ‌ها سخن می‌گفت.

https://www.instagram.com/p/BPdRdC5hV_d/
Forwarded from Deleted AccountSCAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Discovery of fossil “voice box” of Antarctic bird suggests dinosaurs couldn't sing.
Deleted Account
Discovery of fossil “voice box” of Antarctic bird suggests dinosaurs couldn't sing.
دایناسورها جیک‌جیک نمی‌کردند

پژوهشگران قدیمی‌ترین سنگواره شناخته‌شده از اندامی منحصر به پرندگان را در جنوبگان کشف کردند: حنجره‌ یا Syrinx گونه‌ای پرنده از خویشاوندان اردک‌ها و غازهای امروزی که بیش از ۶۶ میلیون سال پیش در دوره دایناسورها می‌زیست.

گروهی پژوهشی به سرپرستی دانشگاه تگزاس در آستین و با هزینه «بنیاد ملی علوم» این حنجره یا Syrinx باستانی را کشف کردند. [کشف سنگواره‌ حنجره‌ای به این قدمت و] غیبت آن از سنگواره دایناسورهای غیرپرنده همان دوره، پژوهشگران را به این باور رسانده که منشاء این اندام در تکامل پرندگان متأخر است و پس از تکامل پرواز در پرندگان ظاهر شده است.

جولیا کلارک، سرپرست این گروه، بر اساس این پژوهش می‌گوید «بقیه دایناسورها احتمالا نمی‌توانستند صداهایی شبیه جیک‌جیک پرندگان تولید کنند، بلکه صداهایی شبیه «پوف‌پوف» شترمرغ ایجاد می‌کردند که به سیرنکس یا حنجره پرنده‌ای نیاز ندارد».

این اندام در سنگواره گونه‌ای به نام Vegavis iaai کشف شده است. گروهی از مؤسسه جنوبگان کشور آرژانتین در سال ۱۹۹۲ در جزیره وگا در شبه‌جزیره جنوبگان این گونه را کشف کردند و در سال ۲۰۰۵، کلارک و همکاران آرژانتینی او این گونه را نام نهادند. اما در سال ۲۰۱۳ بود که کلارک سنگواره این حنجره را در نمونه‌ای جدید کشف و بررسی آن را آغاز کرد.

این گروه بین‌المللی با بررسی چگونگی ایجاد صدا در دایناسورها، شواهدی از منشاء آواز پرندگان به دست آوردند.
کشف Syrinx در سنگواره پرنده‌ای هم‌دوره دایناسورها و پیدانشدن این ساختار در بقیه دایناسورها نشان می‌دهد از بین دایناسورها تنها پرندگان واجد چنین ساختاری بودند و بقیه دایناسورها صدایی شبیه تمساح داشتند.
۶۶ میلیون سال پیش، جنگل انبوه درختان راش جنوبی (Nothofagus)، وگا، جنوبگان
راپتوری میان‌جثه با صدایی شبیه غرش تمساح یا پوف‌پوف شترمرغ، پرواز پسرعموی دور خود، وگاویس آوازه‌خوان را در آسمان نظاره می‌کند.
این حنجره ۶۶ میلیون ساله به صورت سه‌بعدی سنگواره‌شده و تصویر آن با CT-Scan به‌دست آمده است. پیش از این قدیمی‌ترین سنگواره گزارش‌شده از حنجره پرندگان تنها ۲/۵ میلیون سال قدمت داشت.
Fossil evidence of the avian vocal organ from the Mesozoic.pdf
13.5 MB
برای مطالعه بیش‌تر، مقاله کلارک و همکارانش را در مجله نیچر مطالعه کنید:

Fossil evidence of the avian vocal organ from the Mesozoic, Clarke, J.A., et al., nature, 538, 502–505 (27 October 2016)
پارینه/پالئوگرام
ساختار داخلی کاکل نشان می‌دهد مجرای هوایی پیچ‌خورده درون این کاکل وجود داشته که طی رشد و بلوغ جانور، ساختار آن کامل می‌شده. از پایین به بالا: جمجمه جوجه، نوجوان و بالغ Parasaurolophus cyrtocristatus
با توجه به اینکه احتمالا دایناسورهای غیرپرنده حنجره‌ای شببه پرندگان نداشته‌اند، به‌جز این‌که می‌دانیم آواز حنجره‌ای دایناسورها سازوکاری شبیه تمساح‌ها و شترمرغ‌ها داشته، تنها اطلاع دیگری که می‌توانیم درباره صدای دایناسورها داشته‌باشیم مبتنی بر بازسازی صدای جمجمه‌ای نوک‌اردکی‌هاست.
Audio
این صدا با مدل‌سازی جریان هوا درون مجرای کاکل پاراسورولوفِس بازسازی شده است. با گوش‌دادن این صدا سه جانور غول‌آسای ده متری را تصور کنید که از چپ و راست شما رد می‌شوند و از یکدیگر سبقت می‌گیرند.
به کانال پالئوگرام بپیوندید
کانالی درباره دیرینه‌شناسی، تکامل و چیزهای دیگر

T.me/paleogram
#Indohyus walking in what is now Asia | Illustration by @Roman Uchytel. Via @Australian National Maritime Museum
پارینه/پالئوگرام
#Indohyus walking in what is now Asia | Illustration by @Roman Uchytel. Via @Australian National Maritime Museum
ایندوهایس (Indohyus)
حیوانی که می‌بینید جزء راسته زوج‌سمان و خویشاوند نزدیک اسب آبی است. نه تنها ساختار استخوان‌بندی به ویژه مچ پای این حیوان شبیه زوج‌سمان است، بلکه ویژگی‌های مشترک دیگری هم با آن‌ها دارد، از جمله این که مثل اسب‌های آبی به آب علاقه‌مند است و مانند گوزن‌های تراگولید، استخوان‌های توپری دارد و می‌تواند [در زمان خطر] چندین دقیقه زیر آب مخفی شود. تمام زوج‌سمان (حتی گاوها و گوزن‌ها) گاهی به خوردن حیوانات کوچک روی می‌آورند، و برخی هم مانند اسب آبی و خوک‌ها کاملاً همه‌چیزخوار و لاشه‌خوار هستند، اما این یکی بیشتر گوشتخوار است و حتی از گرازها هم علاقه بیشتری به خوردن گوشت دارد.
نسل این حیوان طی پنجاه میلیون سال به وال‌ها و دلفین‌های امروزی تکامل پیدا کرد. جالب است که هنوز معده وال‌ها مانند خویشاوندان خشکی‌زی و نشخوارکننده‌شان، سه‌قسمتی است و کایتین (قند ساختاری) موجود در اسکلت کریل‌ها را، به روشی مانند تخمیر سلولز در معده نشخوارکنندگان، تخمیر می‌کند. وال‌ها، دلفین‌ها و همه خویشاوندان و نیاکان خشکی‌زی آن‌ها (از جمله این حیوان بامزه)، زیرمجموعه گروهی به نام ویپومورف‌ها هستند که شامل اسب‌های آبی هم می‌شود و خود این گروه زیرمجموعه راسته زوج‌سمان است.
تکامل وال‌ها در یک نگاه. اسب آبی نزدیک‌ترین خویشاوند زنده آن‌هاست و ایندوهایس، ابتدایی‌ترین «وال» که حدود ۴۷ میلیون سال پیش می‌زیست و هنوز خشکی‌زی بود
Tangled Bank, Carl Zimmer
Artwork by Carl Buell
پارینه/پالئوگرام
تکامل وال‌ها در یک نگاه. اسب آبی نزدیک‌ترین خویشاوند زنده آن‌هاست و ایندوهایس، ابتدایی‌ترین «وال» که حدود ۴۷ میلیون سال پیش می‌زیست و هنوز خشکی‌زی بود Tangled Bank, Carl Zimmer Artwork by Carl Buell
جثه ایندوهایس اندازه گربه ولی استخوان‌بندی‌اش شبیه بقیه زوج‌سمان بود؛ به‌خصوص شبیه اسب آبی و از جنبه‌هایی شبیه موش‌گوزن‌های آفریقایی امروز (خانواده Tragulidae) که جثه‌هایی به کوچکی ایندوهایس دارند، مثل ایندوهایس زندگی نیمه‌آب‌زی دارند و در کنار گیاهان از حشرات، عنکبوت‌ها، گوشت لاشه‌ها و ماهی تغذیه می‌کنند؛ به‌علاوه همه این جانوران (موش‌گوزن‌ها، اسب‌های آبی، ایندوهایس...)‌ استخوان‌هایی ضخیم و توپر دارند که شناوری آن‌ها را در آب کاهش می‌دهد تا بتوانند زیر آب و روی بستر رودخانه قدم بزنند؛ اما برخلاف موش‌گوزن‌های امروزی، جمجمه ایندوهایس ویژگی مهمی داشت که نشان می‌دهد بیش از اسب آبی و موش‌گوزن با وال‌ها قرابت دارد: حباب شنوایی (auditory bulla) ضخیم که جزئی از گوش میانی است و ضخامت جداره آن نشان‌دهنده توسعه توانایی شنوایی ایندوهایس در زیر آب است. به‌علاوه بررسی ایزوتوپی استخوان ایندوهایس نشان می‌دهد ایندوهایس اغلب وقت خود را زیر آب می‌گذارنده است.
موش‌گوزن‌های امروزی به ویژه گونه Hyemoschus aquaticus برای گریز از دست شکارچیان زیرآب می‌روند و چند دقیقه همان‌جا می‌مانند تا خطر رفع شود، به‌علاوه از امکان زندگی نیمه‌آب‌زی برای صید ماهی و حیوانات کوچک آب‌زی سود می‌برند. ایندوهایس و نیاکان مشترک او با وال‌ها حدود ۵۰ میلیون سال پیش در مرز هند و پاکستان امروزی در جنگلی شبیه جنگل‌های انبوه آفریقای غربی که محل زندگی موش‌گوزن‌هاست، به سبک موش‌گوزن‌های امروزی زندگی می‌کردند و برای گریز از دست شکارچیان و افزودن کمی پروتئین گران‌بها به سبد غذای خود، به زیر آب می‌رفتند.

امروز هند و پاکستان جزء «شبه‌قاره هند» به شمار می‌آیند، ولی در زمان زندگی ایندوهایس، هند و پاکستان در کنار هم قاره‌ای جدا و کاملا محصور در اقیانوس هند بودند که پیش از انقراض دایناسورها از آفریقا و ماداگاسکار جداشده بود و هنوز به آسیا نرسیده بود. بنابراین پس از انقراض دایناسورها، رودخانه‌ها و جنگل‌های قاره هند پر از کنام‌های بوم‌شناختی خالی و فرصت‌های تکاملی برای جانورانی بود که بتوانند این کنام‌ها را اشغال کنند. ایندوهایس که معنای ظاهری نامش «خوک هندی» است، تنها یکی از جانوران فرصت‌طلبی بود که برای چند میلیون سال در قاره وسیع و بکر هند زندگی خوبی داشت.

ایندوهایس را نباید نیای وال‌های امروزی شمرد. این اشتباه مکرر و مصطلح ولی مهلکی است که اغلب «پسرعموهای قدیمی» را به عنوان نیای مستقیم جان‌داران امروزی به‌حساب آوریم؛ اشتباهی که اخیرا درباره ساکورایتس به‌عنوان «قدیمی‌ترین نیای انسان» فضای رسانه‌ای را پرکرده است. در حقیقت هم‌زمان با ایندوهایس و حتی کمی پیش‌تر از او، گروه دیگری از «وال‌ها»ی پادار در پاکستان می‌زیستند، به‌همین دلیل نام‌ آن‌ها را پاکی‌سیتس (Pakicetus) نهاده‌اند. پاکی‌سیتس والی بود شبیه و هم‌جثه گرگ با دهانی پر از دندان‌های تیز و پاهایی با سم‌های زوج. پاکی‌سیتس خویشاوندی نزدیکی با ایندوهایس داشت، ولی شاید تشویش خاطر اصلی ایندوهایس نیز همو بود؛ شکارچی بدقلقی که به دنبال ایندوهایس بیچاره تا زیر آب هم می‌رفت و نه‌تنها رودخانه‌ها را برای پسرعموی خود ناامن می‌کرد، بلکه در صید ماهی و حیوانات آب‌زی نیز با ایندوهایس رقابت داشت. دندان‌های تیز پاکی‌سیتس با تاج بلند نشان‌دهنده توانایی او در صید طعمه‌های آب‌زی بود. پاکی‌سیتس نه‌تنها تمام ویژگی‌های آب‌زیانه ایندوهایس از قبیل استخوان‌های توپر و حباب شنوایی ضخیم را داشت، بلکه چیزی هم بیش داشت: چشم‌ها و سوراخ‌های بینی قرارگرفته در بالاترین سطح جمجمه، درست مثل چشمان و بینی اسب آبی؛ این‌طوری پاکی‌سیتس می‌توانست با چشمان و بینی بیرون‌آمده از آب، زیر آب کمین کند و جانورانی را که برای خوردن آب کمی بی‌احتیاط می‌شدند، شکار کند. در آن زمان قاره هند دو فصل بارانی و خشک را تجربه می‌کرد و پس از باران‌های سیل‌آسا، نوبت فصل خشک می‌رسید و گاهی آب شیرین محدود به برکه‌ها و آب‌گیرهایی می‌شد که مأوا و کمین‌گاه شکارچیانی مثل پاکی‌سیتس بود.