Telegram
Scientometrics
روند کاهش وزن ناشی از semaglutide میتواند تا ۶۵ هفته ادامه داشته باشد، و این کاهش وزن بدون داشتن عوارض جدید، میتواند حداقل برای تا ۴ سال حفظ شود. این نتیجه مطالعه کارآزمایی بالینی با طولانی ترین زمان پیگیری تاکنون در این مورد است. این دارو در کاهش عوارض قلبی و عروقی بیماران نیز تاثیر معنادار داشته و حالا نشان داده شده که این تاثیر احتمالا فقط از طریق کاهش وزن نیست.
بر اساس آخرین آمار از Novo Nordisk، در حال حاضر بیش از ۲۵ هزار نفر در آمریکا هر هفته این دارو را شروع میکنند. به صورت کلی هم برآورده شده است که بیش از ۱۵ میلیون نفر در آمریکا در حال استفاده از داروها در این خانواده (آگونیست GLP) هستند.(لینک)
قبلا در مطالعه کارآزمایی بالینی با نام SELECT، مشخص شده بود (لینک) که استفاده از داروی semaglutide، منجر به کاهش ۲۰٪ در میزان عوارض قلبی و عروقی جدی در بررسی بیش از ۱۷ هزار نفر با بیماری قلبی شده است. این افراد دارای اضافه وزن یا چاقی بودند اما دیایت نداشتند. این اولین دارویی بود که به عنوان درمان چاقی استفاده شده و علاوه بر کاهش وزن، همزمان ریسک سکته قلبی و مغزی و همین طور مرگ ناشی از حوادث قلبی و عروقی را هم کم کرده بود.
حالا در مطالعه دیگری بر روی همین اقراد (آنالیز با هدف از قبل تعیین شده) که مقاله آن در مجلهی Nature Medicine منتشر شده (لینک)، مشخص شده است که روند کاهش وزن دیده شده در اثر استفاده از semaglutide، بیش از ۶۵ هفته ادامه داشته و کاهش وزن برای تا ۴ سال حفظ شده است.
در هفته ۲۰۸ یا همان ۴ سال، استفاده از این دارو، با کاهش ۱۰/۲ درصد در میانگین وزن و ۷/۷ سانتی متر در دور کمر همراه بوده است. این مقادیر برای گروه دارونما به ترتیب ۱/۵ درصد و ۱/۳ سانتی متر بوده است. همین طور استفاده از دارو با بروز عوارض جدیدتری مرتبط نبوده است. نزدیک به ۷۰٪ از افراد مورد مطالعه، حداقل ۵٪ کاهش وزن داشته اند. اما کاهش وزن ۲۵٪ فقط در پنج درصد از افراد دیده شده است.
از نکات مهم مطالعه این است که نشان داده که کاهش عوارض قلبی و عروقی، در افرادی که با استفاده این دارو کاهش وزن نداشتهاند هم دیده شده است و در نتیجه احتمالا برای کاهش عوارض قلبی و عروقی با استفاده از این دارو، حتما نیاز به کاهش وزن نیست. این یافته در مطالعات دیگر هم نشان داده شده است (لینک یک و لینک دو برای تاثیر مثبت در بیماران با نارسایی قلبی)
از مکانیسمهای مطرح شده برای اثرات مختلف دارو، کاهش میزان التهاب کلی است که البته احتمالا تاثیر ورزش از آن برای این مورد بیشتر است (لینک).
در مورد داروهای آگونیست GLP-1 از اینجا بشتر بخوانید:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/6772
https://news.1rj.ru/str/scientometric/6575
بر اساس آخرین آمار از Novo Nordisk، در حال حاضر بیش از ۲۵ هزار نفر در آمریکا هر هفته این دارو را شروع میکنند. به صورت کلی هم برآورده شده است که بیش از ۱۵ میلیون نفر در آمریکا در حال استفاده از داروها در این خانواده (آگونیست GLP) هستند.(لینک)
قبلا در مطالعه کارآزمایی بالینی با نام SELECT، مشخص شده بود (لینک) که استفاده از داروی semaglutide، منجر به کاهش ۲۰٪ در میزان عوارض قلبی و عروقی جدی در بررسی بیش از ۱۷ هزار نفر با بیماری قلبی شده است. این افراد دارای اضافه وزن یا چاقی بودند اما دیایت نداشتند. این اولین دارویی بود که به عنوان درمان چاقی استفاده شده و علاوه بر کاهش وزن، همزمان ریسک سکته قلبی و مغزی و همین طور مرگ ناشی از حوادث قلبی و عروقی را هم کم کرده بود.
حالا در مطالعه دیگری بر روی همین اقراد (آنالیز با هدف از قبل تعیین شده) که مقاله آن در مجلهی Nature Medicine منتشر شده (لینک)، مشخص شده است که روند کاهش وزن دیده شده در اثر استفاده از semaglutide، بیش از ۶۵ هفته ادامه داشته و کاهش وزن برای تا ۴ سال حفظ شده است.
در هفته ۲۰۸ یا همان ۴ سال، استفاده از این دارو، با کاهش ۱۰/۲ درصد در میانگین وزن و ۷/۷ سانتی متر در دور کمر همراه بوده است. این مقادیر برای گروه دارونما به ترتیب ۱/۵ درصد و ۱/۳ سانتی متر بوده است. همین طور استفاده از دارو با بروز عوارض جدیدتری مرتبط نبوده است. نزدیک به ۷۰٪ از افراد مورد مطالعه، حداقل ۵٪ کاهش وزن داشته اند. اما کاهش وزن ۲۵٪ فقط در پنج درصد از افراد دیده شده است.
از نکات مهم مطالعه این است که نشان داده که کاهش عوارض قلبی و عروقی، در افرادی که با استفاده این دارو کاهش وزن نداشتهاند هم دیده شده است و در نتیجه احتمالا برای کاهش عوارض قلبی و عروقی با استفاده از این دارو، حتما نیاز به کاهش وزن نیست. این یافته در مطالعات دیگر هم نشان داده شده است (لینک یک و لینک دو برای تاثیر مثبت در بیماران با نارسایی قلبی)
از مکانیسمهای مطرح شده برای اثرات مختلف دارو، کاهش میزان التهاب کلی است که البته احتمالا تاثیر ورزش از آن برای این مورد بیشتر است (لینک).
در مورد داروهای آگونیست GLP-1 از اینجا بشتر بخوانید:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/6772
https://news.1rj.ru/str/scientometric/6575
❤21👍11👏5👌1💊1
امروز، مقاله ای کوتاه در مورد موضوع خودکشی دستیاران تخصصی پزشکی (رزیدنت ها) در ایران در مجله The Lancet Psychiatry منتشر شده است (فایل PDF در انتهای پست)
اخیرا مجله لنست در گزارشی به موضوع خودکشی پزشکان در ایران پرداخته بود. مقاله و خلاصه کوتاهی از آن از اینجا در دسترس است. در مقاله لنست به برخی دلایل خودکشی در بین پزشکان اشاره شده بود: درآمد بسیار پایین با وجود فشار کاری زیاد، هزینه های بالای زندگی، سو مدیریت در کشور به همراه تحریم های اروپا و آمریکا با تاثیر بر بدتر شدن شرایط اقتصادی، اخراج اساتید و یا فشار برای بازنشستگی آنها و ...
در مقاله جدید ( در مجله The Lancet Psychiatry ) که توسط دکتر بیژن پیرنیا از علوم پزشکی شهید بهشتی نوشته است، باز هم به موضوع فشار کاری زیاد رزیدنت ها و در آمد کم آنها تاکید و اشاره شده که با وجود درآمد کم، آنها حق طبابت و کسب در آمد خارج از بیمارستان و دوره رزیدنتی خود را ندارند. از مواجه آنها با برخورد های بد و خشونت آمیز در بیمارستان نیز گفته شده است.
نویسنده اشاره کرده است که برای مقابله با این موضوع، اقدامات متعددی از پیشگیری تا درمان، در سطوح مختلف فردی و سازمانی زیر نظر وزارت بهداشت، نظام پزشکی و شورای عالی بیمه باید انجام شود. از دیدگاه وی عدم تعادل بین ساعات کاری، فشار کاری و مسئولیت حرفهای با درآمد، از دغدغه های صلی است. اگر دانشجویی به صورت تمام وقت کار می کند چرا به عنوان نیروی کار تمام وقت (استخدام) محسوب نمی شود؟ احتمالا با تبدیل وضعیت دوره دانشجویی رزیدنتی به یک شغل، مشکلاتی از قبیل ساعات کار، بیمه و پرداخت ها برطرف میشود. اما اگر بودجه کافی برای پرداخت بیشتر به رزیدنت های پزشکی وجود ندارد، باید به آنها اجازه کار خارج از سیستم دولتی هم داده شود.
در قسمت پایانی مقاله هم عنوان می شود که بازنگری در میزان حقوق، افزایش سالانه تعرفه های پزشکی متناسب با نرخ تورم، ارتقای کیفیت خدمات اقامتی برای رزیدنت ها، مشورت با نمایندگان آنها و در نهایت تربیت متخصصان بالینی خودکشی و کمک گرفتن از آنها می تواند در جهت مقابله با این موضوع کمک کننده باشد. ترجمه فارسی این مقاله کوتاه از اینجا در دسترس است.
پژوهش های زیادی در مورد موضوع خودکشی در بین رزیدنت ها در ایران انجام نشده است. در یک مورد (لینک) که اخیرا منتشر شده ولی مربوط به عوامل موثر بر افکار خودکشی در بین رزیدنتهای دانشگاههای شهر تهران در دوران پاندمی کووید-۱۹ است، از بین بین ۳۵۳ رزیدنت بررسی شده، بیش از یک سوم از آنها (۳۴/۳٪)، افکار خودکشی داشتهاند که ۱۰/۲ ٪ از آنها پرخطر بوده است.
در مقاله لنست که قبلا منتشر شده بود گزارش شده بود که طی ۹ ماه، تعداد ۱۶ رزیدنت خودکشی کرده اند. وزارت بهداشت آمار دقیق تعداد خودکشی پزشکان را دارد اما اعلام نمی کند و مخفی کرده است. "هر زمانی که مشکلی وجود داشته باشد، قبل از این که کاری انجام بدهند، آنها آمار را محرمانه می کنند و یا اصلا منکر آن می شوند. همین طور در این مقاله به عملکرد متناقض مسئولین هم اشاره بود: "وقتی یک پزشک زن در مراسم روز پزشک روسری خود را برمیدارد، مورد توبیخ قرار میگیرد و چندین مدیر حاضر در جلسه برکنار میشوند. اکنون که نزدیک به ۳۰ پزشک در ۳ سال گذشته خودکشی کرده اند ... مسئولین ارشد کشوری هنوز دیده نمی شوند."
متاسفانه بعد از این گزارش هم چند مورد خودکشی در بین پزشکان داشته ایم. همان طور که از پادکست Lancet Summary نوشته بودم، در این زمینه همه ما مسئولیت داریم. (لینک) "همه ما نسبت به این مسئله مسئول هستیم که چرا این اتفاق افتاده است و مسئولین وزارت بهداشت و تشکلهای صنفی از جمله سازمان نظام پزشکی که با اهمال کاری، سو مدیریت و ناکارآمدی، جامعه پزشکی را به اینجا رساندهاند، در صف اول متهمان این قضیه هستند."
در پایان این پست از کانال هم قسمتی از گزارش اخیر روزنامه اعتماد با عنوان "نظام درمانی را به کجا می برند" قرار می دهم (لینک):
«واقعیت این است که عقل سلیم نمیپذیرد که سیاستهای سال اخیر درباره پزشکی و پزشکان و پرستاران بدون هدف تخریب نظام بهداشت و درمان کشور و آگاهانه نباشد. چنین خودویرانگری ناشی از خطاهای سیاستی نیست، بلکه نشاندهنده نوعی برنامهریزی برای ویران کردن نظام بهداشت و درمان کشور است.»
@Scientometric
اخیرا مجله لنست در گزارشی به موضوع خودکشی پزشکان در ایران پرداخته بود. مقاله و خلاصه کوتاهی از آن از اینجا در دسترس است. در مقاله لنست به برخی دلایل خودکشی در بین پزشکان اشاره شده بود: درآمد بسیار پایین با وجود فشار کاری زیاد، هزینه های بالای زندگی، سو مدیریت در کشور به همراه تحریم های اروپا و آمریکا با تاثیر بر بدتر شدن شرایط اقتصادی، اخراج اساتید و یا فشار برای بازنشستگی آنها و ...
در مقاله جدید ( در مجله The Lancet Psychiatry ) که توسط دکتر بیژن پیرنیا از علوم پزشکی شهید بهشتی نوشته است، باز هم به موضوع فشار کاری زیاد رزیدنت ها و در آمد کم آنها تاکید و اشاره شده که با وجود درآمد کم، آنها حق طبابت و کسب در آمد خارج از بیمارستان و دوره رزیدنتی خود را ندارند. از مواجه آنها با برخورد های بد و خشونت آمیز در بیمارستان نیز گفته شده است.
نویسنده اشاره کرده است که برای مقابله با این موضوع، اقدامات متعددی از پیشگیری تا درمان، در سطوح مختلف فردی و سازمانی زیر نظر وزارت بهداشت، نظام پزشکی و شورای عالی بیمه باید انجام شود. از دیدگاه وی عدم تعادل بین ساعات کاری، فشار کاری و مسئولیت حرفهای با درآمد، از دغدغه های صلی است. اگر دانشجویی به صورت تمام وقت کار می کند چرا به عنوان نیروی کار تمام وقت (استخدام) محسوب نمی شود؟ احتمالا با تبدیل وضعیت دوره دانشجویی رزیدنتی به یک شغل، مشکلاتی از قبیل ساعات کار، بیمه و پرداخت ها برطرف میشود. اما اگر بودجه کافی برای پرداخت بیشتر به رزیدنت های پزشکی وجود ندارد، باید به آنها اجازه کار خارج از سیستم دولتی هم داده شود.
در قسمت پایانی مقاله هم عنوان می شود که بازنگری در میزان حقوق، افزایش سالانه تعرفه های پزشکی متناسب با نرخ تورم، ارتقای کیفیت خدمات اقامتی برای رزیدنت ها، مشورت با نمایندگان آنها و در نهایت تربیت متخصصان بالینی خودکشی و کمک گرفتن از آنها می تواند در جهت مقابله با این موضوع کمک کننده باشد. ترجمه فارسی این مقاله کوتاه از اینجا در دسترس است.
پژوهش های زیادی در مورد موضوع خودکشی در بین رزیدنت ها در ایران انجام نشده است. در یک مورد (لینک) که اخیرا منتشر شده ولی مربوط به عوامل موثر بر افکار خودکشی در بین رزیدنتهای دانشگاههای شهر تهران در دوران پاندمی کووید-۱۹ است، از بین بین ۳۵۳ رزیدنت بررسی شده، بیش از یک سوم از آنها (۳۴/۳٪)، افکار خودکشی داشتهاند که ۱۰/۲ ٪ از آنها پرخطر بوده است.
در مقاله لنست که قبلا منتشر شده بود گزارش شده بود که طی ۹ ماه، تعداد ۱۶ رزیدنت خودکشی کرده اند. وزارت بهداشت آمار دقیق تعداد خودکشی پزشکان را دارد اما اعلام نمی کند و مخفی کرده است. "هر زمانی که مشکلی وجود داشته باشد، قبل از این که کاری انجام بدهند، آنها آمار را محرمانه می کنند و یا اصلا منکر آن می شوند. همین طور در این مقاله به عملکرد متناقض مسئولین هم اشاره بود: "وقتی یک پزشک زن در مراسم روز پزشک روسری خود را برمیدارد، مورد توبیخ قرار میگیرد و چندین مدیر حاضر در جلسه برکنار میشوند. اکنون که نزدیک به ۳۰ پزشک در ۳ سال گذشته خودکشی کرده اند ... مسئولین ارشد کشوری هنوز دیده نمی شوند."
متاسفانه بعد از این گزارش هم چند مورد خودکشی در بین پزشکان داشته ایم. همان طور که از پادکست Lancet Summary نوشته بودم، در این زمینه همه ما مسئولیت داریم. (لینک) "همه ما نسبت به این مسئله مسئول هستیم که چرا این اتفاق افتاده است و مسئولین وزارت بهداشت و تشکلهای صنفی از جمله سازمان نظام پزشکی که با اهمال کاری، سو مدیریت و ناکارآمدی، جامعه پزشکی را به اینجا رساندهاند، در صف اول متهمان این قضیه هستند."
در پایان این پست از کانال هم قسمتی از گزارش اخیر روزنامه اعتماد با عنوان "نظام درمانی را به کجا می برند" قرار می دهم (لینک):
«واقعیت این است که عقل سلیم نمیپذیرد که سیاستهای سال اخیر درباره پزشکی و پزشکان و پرستاران بدون هدف تخریب نظام بهداشت و درمان کشور و آگاهانه نباشد. چنین خودویرانگری ناشی از خطاهای سیاستی نیست، بلکه نشاندهنده نوعی برنامهریزی برای ویران کردن نظام بهداشت و درمان کشور است.»
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
👍49💔10👌2
Telegram
Scientometrics
امروز (۲۰ ماه May)، روز جهانی "مطالعه کارآزمایی بالینی" است.
این روز، در واقع سالگرد اولین کارآزمایی بالینی است که در سال 1747 توسط James Lind انجام شد. او دوازده ملوان با بیماری اسکوری (scurvy، ناشی از کمبود ویتامین سی) را به شش گروه تقسیم کرد و به هر گروه رژیم غذایی متفاوتی داد. فقط دو نفری که پرتقال و لیمو دریافت کرده بودند، بهبود قابل توجهی نشان دادند و این منجر به مشخص شدن نقش مرکبات در درمان بیماری اسکوری شد. این روش مطالعه، همچنین اهمیت مقایسه نتایج درمان در گروههای مختلف را نشان داد. او بیماران با شرایط و علائم مشابه را انتخاب کرده بود و در مکان مشابهی هم از آنها نگهداری می کرد. همین طور رژیم غذایی آنها به جز مکمل غذایی و میوه ها یکسان بود. از این نظر سعی کرده بود تا متغیرهای مطالعه کنترل شوند. (لینک یک و دو)
با این حال، قرنها قبل از مطالعه لیند، زکریای رازی از روش کارآزمایی بالینی (همراه با گروه کنترل) برای بررسی اثر فصد خون در درمان بیماران مبتلا به مننژیت استفاده کرده بوده است. اگر چه این روش در حال حاضر اصلا برای درمان این بیماری استفاده نمی شود (شبه علم) اما روش بررسی وی و استفاده از گروه کنترل برای گرفتن نتیجه، اقدامی تاریخی در پزشکی است. نوشته های او نشان می دهد که او به سادگی هر چیزی را که می خوانده نمی پذیرفته و قبل از استفاده از درمان خاص، باید آن را مورد امتحان و بررسی قرار میداده است. (لینک یک و دو و سه).
مفهوم و روش کارآزماییهای بالینی از زمان رازی و جیمز لیند به شکل قابل توجهی تکامل یافته است. امروزه، کارآزمایی های بالینی با استانداردهای بسیار دقیق و دستورالعملهای اخلاقی برای اطمینان از ایمنی و اثربخشی مداخلات پزشکی انجام میشوند. اثربخشی، ایمنی، روش مصرف و مقدار دوز مناسب از دارو ها و واکسنهایی که هم اکنون در دسترس ما هستند، حاصل نتایج مطالعات کارآزمایی بالینی هستند. این مطالعات به عنوان مهمترین ابزار روش علمی، بخش مهمی از پزشکی مبتنی بر شواهد هستند و نقشی حیاتی در پیشبرد علم پزشکی دارند.
@Scientometric
این روز، در واقع سالگرد اولین کارآزمایی بالینی است که در سال 1747 توسط James Lind انجام شد. او دوازده ملوان با بیماری اسکوری (scurvy، ناشی از کمبود ویتامین سی) را به شش گروه تقسیم کرد و به هر گروه رژیم غذایی متفاوتی داد. فقط دو نفری که پرتقال و لیمو دریافت کرده بودند، بهبود قابل توجهی نشان دادند و این منجر به مشخص شدن نقش مرکبات در درمان بیماری اسکوری شد. این روش مطالعه، همچنین اهمیت مقایسه نتایج درمان در گروههای مختلف را نشان داد. او بیماران با شرایط و علائم مشابه را انتخاب کرده بود و در مکان مشابهی هم از آنها نگهداری می کرد. همین طور رژیم غذایی آنها به جز مکمل غذایی و میوه ها یکسان بود. از این نظر سعی کرده بود تا متغیرهای مطالعه کنترل شوند. (لینک یک و دو)
با این حال، قرنها قبل از مطالعه لیند، زکریای رازی از روش کارآزمایی بالینی (همراه با گروه کنترل) برای بررسی اثر فصد خون در درمان بیماران مبتلا به مننژیت استفاده کرده بوده است. اگر چه این روش در حال حاضر اصلا برای درمان این بیماری استفاده نمی شود (شبه علم) اما روش بررسی وی و استفاده از گروه کنترل برای گرفتن نتیجه، اقدامی تاریخی در پزشکی است. نوشته های او نشان می دهد که او به سادگی هر چیزی را که می خوانده نمی پذیرفته و قبل از استفاده از درمان خاص، باید آن را مورد امتحان و بررسی قرار میداده است. (لینک یک و دو و سه).
مفهوم و روش کارآزماییهای بالینی از زمان رازی و جیمز لیند به شکل قابل توجهی تکامل یافته است. امروزه، کارآزمایی های بالینی با استانداردهای بسیار دقیق و دستورالعملهای اخلاقی برای اطمینان از ایمنی و اثربخشی مداخلات پزشکی انجام میشوند. اثربخشی، ایمنی، روش مصرف و مقدار دوز مناسب از دارو ها و واکسنهایی که هم اکنون در دسترس ما هستند، حاصل نتایج مطالعات کارآزمایی بالینی هستند. این مطالعات به عنوان مهمترین ابزار روش علمی، بخش مهمی از پزشکی مبتنی بر شواهد هستند و نقشی حیاتی در پیشبرد علم پزشکی دارند.
@Scientometric
👍47❤9👏7🔥2
به مناسبت پنجاهمین سالگرد برنامه گسترش یافته ایمن سازی و واکسیناسیون (Expanded Programme on Immunization)، در مطالعهای که مقاله آن در مجله لنست منتشر شده (لینک)، تاثیر این برنامه (برای ۱۴ عامل عفونی) در ۱۹۴ کشور و در فاصله پنجاه ساله بین ۱۹۷۴ تا ۲۰۲۴، با مدل سازی بررسی شده است.
این برنامه واکسیناسیون از سال ۱۹۷۴ توانسته تا از مرگ ۱۵۴ میلیون نفر جلوگیری کند. از این تعداد، ۱۴۶ میلیون نفر کودک زیر پنج سال و ۱۰۱ میلیون نفر زیر یک سال بودهاند.
بیشترین کاهش مرگ ناشی از واکسیناسیون برای سرخک (۹۳/۷ میلیون نفر) بوده است.
به واسطه این برنامه به طور میانگین، به ازای هر مرگی که جلوگیری شده، ۶۶ سال عمر اضافه شده است و این در مجموع و با در نظر گرفتن کاهش مرگ، بیماری ها و ناتوانی ها، نزدیک به ۱۰/۲ میلیارد سال زندگی (۶۶ سال برای هر کدام از ۱۵۴ میلیون مرگ جلوگیری شده به طور متوسط) میشود.
برآورد شده است که چهل درصد از کاهش مرگ و میر در نوزادان به واسطه واکسیناسیون بوده است و این تاثیر برای منطقه آفریقا از WHO، بیش از ۵۰ درصد بوده است.
در سال ۲۰۲۴، احتمال زنده ماندن یک کودک زیر ۱۰ سال تا تولد بعدی اش (یک سال عمر بیشتر)، ۴۰ درصد بیشتر از یک حالت فرضی بدون واکسیناسیون از سال ۱۹۷۴ برآورد شده است و افزایش احتمال بقای ناشی از واکسیناسیون تا اواخر بزرگسالی (برای ۲۵ و ۵۰ سال به ترتیب: ۳۵ و ۱۶٪) نیز قابل مشاهده بوده است.
@Scientometric
این برنامه واکسیناسیون از سال ۱۹۷۴ توانسته تا از مرگ ۱۵۴ میلیون نفر جلوگیری کند. از این تعداد، ۱۴۶ میلیون نفر کودک زیر پنج سال و ۱۰۱ میلیون نفر زیر یک سال بودهاند.
بیشترین کاهش مرگ ناشی از واکسیناسیون برای سرخک (۹۳/۷ میلیون نفر) بوده است.
به واسطه این برنامه به طور میانگین، به ازای هر مرگی که جلوگیری شده، ۶۶ سال عمر اضافه شده است و این در مجموع و با در نظر گرفتن کاهش مرگ، بیماری ها و ناتوانی ها، نزدیک به ۱۰/۲ میلیارد سال زندگی (۶۶ سال برای هر کدام از ۱۵۴ میلیون مرگ جلوگیری شده به طور متوسط) میشود.
برآورد شده است که چهل درصد از کاهش مرگ و میر در نوزادان به واسطه واکسیناسیون بوده است و این تاثیر برای منطقه آفریقا از WHO، بیش از ۵۰ درصد بوده است.
در سال ۲۰۲۴، احتمال زنده ماندن یک کودک زیر ۱۰ سال تا تولد بعدی اش (یک سال عمر بیشتر)، ۴۰ درصد بیشتر از یک حالت فرضی بدون واکسیناسیون از سال ۱۹۷۴ برآورد شده است و افزایش احتمال بقای ناشی از واکسیناسیون تا اواخر بزرگسالی (برای ۲۵ و ۵۰ سال به ترتیب: ۳۵ و ۱۶٪) نیز قابل مشاهده بوده است.
@Scientometric
👍26😍9👏3❤2👎1🤩1
Forwarded from Medical Professionalism (Fariba Asghari)
اتحادیه پزشکان بریتانیا (BMA) از 27 ژوئن (یک هفته قبل از روز انتخابات) به مدت ۵ روز پزشکان جوان را به اعتصاب فراخواند. BMA برای جبران کاهش حقوق پرداختی به دلیل کاهش درآمد ناشی از تورم در 15 سال گذشته، درخواست افزایش حقوق 35 درصدی دارد، این درحالی است که پزشکان جوان در سال مالی گذشته حدود 9 درصد افزایش درآمد داشتهاند. این اعتصاب، یازدهمین اعتصاب پزشکان جوان در این اعتراض پس از اعتصاب اول آنها در مارس 2023 خواهد بود.
این اعتصاب باعث خروج پزشکان جوان از تمامی خدمات میشود و پزشکان با سن بالاتر باید برای تأمین خدمات، جایگزین شوند. پزشکان جوان تقریباً نیمی از نیروی کار پزشکی در سیستم NHS انگلستان را تشکیل میدهند و دو سوم اعضای BMA هستند.
سافرون کوردری، معاون اجرایی NHS گفته است این اعتصابات به طور قطع بر بیماران تأثیر خواهد گذاشت و مشغول لغو نوبتها و جایگزینیها هستند تا ایمنی بیماران مخدوش نشود.
#تعهد_حرفهای
#حق_اعتصاب
#رفاه_پزشکان
https://www.bbc.com/news/health-69072640
این اعتصاب باعث خروج پزشکان جوان از تمامی خدمات میشود و پزشکان با سن بالاتر باید برای تأمین خدمات، جایگزین شوند. پزشکان جوان تقریباً نیمی از نیروی کار پزشکی در سیستم NHS انگلستان را تشکیل میدهند و دو سوم اعضای BMA هستند.
سافرون کوردری، معاون اجرایی NHS گفته است این اعتصابات به طور قطع بر بیماران تأثیر خواهد گذاشت و مشغول لغو نوبتها و جایگزینیها هستند تا ایمنی بیماران مخدوش نشود.
#تعهد_حرفهای
#حق_اعتصاب
#رفاه_پزشکان
https://www.bbc.com/news/health-69072640
BBC News
Junior doctors call five-day strike just before election
Ministers accuse doctors' union of "cynical" tactics with walkout due to start on 27 June in England.
👍20
در مطالعه ای که در فاصله سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۱ و بر روی افراد مبتلا به دیابت و چاقی انجام شده، مشخص شده است که برای جلوگیری از نارسایی احتقانی قلب، درمان با جراحی چاقی از استفاده از آگونیستهای گیرنده GLP-1 موثرتر است. این مطالعه برروی بیش از ۲۲۰۰ نفر و با میانه پیگیری ۶/۶ سال و تا ۱۲ سال به صورت گذشتهنگر انجام شده و در مجله Nature Medicine (لینک) منتشر شده است. مطالعه تاکید دارد که بررسی مقایسهای طولانی مدت بین جراحی چاقی با نسلهای بعدی قوی تر از آگونیستهای گیرندهی GLP-1 ضروری است.
@Scientometric
@Scientometric
👍12🤔3
مقاله ای توسط محققین ایرانی در مجله لنست (لینک) برای موضوع تصادفات رانندگی در ایران با عنوان «Time to fast-track interventions to road traffic crises in Iran» منتشر شده است.
در این گزارش ابتدا آمارهایی در مورد خسارت های ناشی از حوادث رانندگی در ایران ارائه و از جمله اشاره شده است که:
بدون در نظر گرفتن کووید-۱۹، آسیب های ناشی از تصادفات رانندگی در ایران، به دومین علت ناتوانی و سومین علت مرگ در کشور تبدیل شده است.
میزان مرگ و میر در این رابطه در ۲۰۲۲ نسبت به ۲۰۱۹، به میزان ۱۵ درصد افزایش داشته است.
در سال ۲۰۲۲، هزینههای ناشی از تصادفات رانندگی در ایران به سطح بیسابقهای رسید، که حدود ۶٪ از تولید ناخالص داخلی ایران بود. این مقدار تقریباً برابر سهم هزینههای بخش سلامت از تولید ناخالص داخلی ایران بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ بوده و این تهدیدی جدی برای بخشهای اساسی مانند سلامت و بیمه است.
در ادامه به نقد سیاست های موجود برای کاهش حوادث ترافیکی پرداخته شده است:
چالشهایی که صنعت خودرو که ۳.۵٪ از تولید ناخالص داخلی ایران را تشکیل میدهد، با آن روبهرو است، چندگانه هستند: تحریمهای اقتصادی، وابستگی دولتی، احتمال فساد و اهمال در تحقیقات مرتبط به ایمنی در تولید خودروها موجب اختلاف بین قیمتگذاری و سیاستهای واردات شده است.
عدم وجود یک رویکرد شفاف و مسئولانه، تولید خودروهای با کیفیت را مختل میکند و به کاهش اثربخشی تدابیر ایمنی موجود ضربه میزند.
دو چالشی که کمتر به آن پرداخته شده، یکی عدم وجود یک چارچوب مبتنی بر شواهد برای تدوین سیاستها و دیگری نقش کمرنگ بخش بهداشت و سلامت در گسترش ایمنی جادهای است. اساسا این بخش در حوزههای غیر از خدمات اورژانس پس از تصادف نادیده گرفته میشود
در نهایت هم برای موضوع راه حل هایی ارائه شده است:
باید یک سازمان موثر در سطح بالا برای رهبری و حل این موضوع، با سیستم مدیریت قوی و هماهنگ بین دیگر سازمانها و دارای حمایت سیاسی بالا ایحاد شود.
بهبود کیفیت خودروهای داخلی ضروری است.
با گسترش مراکز شهری و تکامل شبکه های حمل و نقل، سرمایه گذاری در نوسازی و تقویت زیرساخت های جاده ای ضروری است.
پیادهسازی سیستمهای مدیریت ترافیک هوشمند، بهبود طراحی جادهها، و افزایش اجرای مقررات ترافیکی، اجزای کلیدی یک چارچوب سیاستی جامع هستند.
اقداماتی که بر آموزش، افزایش آگاهی و اجرای قوانین تمرکز دارند، برای ترویج فرهنگ رفتار ایمن و درست در جاده در میان جوانان جامعه بسیار مهم هستند.
@Scientometric
در این گزارش ابتدا آمارهایی در مورد خسارت های ناشی از حوادث رانندگی در ایران ارائه و از جمله اشاره شده است که:
بدون در نظر گرفتن کووید-۱۹، آسیب های ناشی از تصادفات رانندگی در ایران، به دومین علت ناتوانی و سومین علت مرگ در کشور تبدیل شده است.
میزان مرگ و میر در این رابطه در ۲۰۲۲ نسبت به ۲۰۱۹، به میزان ۱۵ درصد افزایش داشته است.
در سال ۲۰۲۲، هزینههای ناشی از تصادفات رانندگی در ایران به سطح بیسابقهای رسید، که حدود ۶٪ از تولید ناخالص داخلی ایران بود. این مقدار تقریباً برابر سهم هزینههای بخش سلامت از تولید ناخالص داخلی ایران بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ بوده و این تهدیدی جدی برای بخشهای اساسی مانند سلامت و بیمه است.
در ادامه به نقد سیاست های موجود برای کاهش حوادث ترافیکی پرداخته شده است:
چالشهایی که صنعت خودرو که ۳.۵٪ از تولید ناخالص داخلی ایران را تشکیل میدهد، با آن روبهرو است، چندگانه هستند: تحریمهای اقتصادی، وابستگی دولتی، احتمال فساد و اهمال در تحقیقات مرتبط به ایمنی در تولید خودروها موجب اختلاف بین قیمتگذاری و سیاستهای واردات شده است.
عدم وجود یک رویکرد شفاف و مسئولانه، تولید خودروهای با کیفیت را مختل میکند و به کاهش اثربخشی تدابیر ایمنی موجود ضربه میزند.
دو چالشی که کمتر به آن پرداخته شده، یکی عدم وجود یک چارچوب مبتنی بر شواهد برای تدوین سیاستها و دیگری نقش کمرنگ بخش بهداشت و سلامت در گسترش ایمنی جادهای است. اساسا این بخش در حوزههای غیر از خدمات اورژانس پس از تصادف نادیده گرفته میشود
در نهایت هم برای موضوع راه حل هایی ارائه شده است:
باید یک سازمان موثر در سطح بالا برای رهبری و حل این موضوع، با سیستم مدیریت قوی و هماهنگ بین دیگر سازمانها و دارای حمایت سیاسی بالا ایحاد شود.
بهبود کیفیت خودروهای داخلی ضروری است.
با گسترش مراکز شهری و تکامل شبکه های حمل و نقل، سرمایه گذاری در نوسازی و تقویت زیرساخت های جاده ای ضروری است.
پیادهسازی سیستمهای مدیریت ترافیک هوشمند، بهبود طراحی جادهها، و افزایش اجرای مقررات ترافیکی، اجزای کلیدی یک چارچوب سیاستی جامع هستند.
اقداماتی که بر آموزش، افزایش آگاهی و اجرای قوانین تمرکز دارند، برای ترویج فرهنگ رفتار ایمن و درست در جاده در میان جوانان جامعه بسیار مهم هستند.
@Scientometric
👏28👍21🤔2😢2🤯1
کمی قبلتر (لینک) یک مورد جراحی پیوند کبد خوک اصلاح ژنتیکی شده به یک فرد مرگ مغزی در چین گزارش شده بود. حالا (لینک) این برای اولین بار برای یک فرد زنده (۷۵ ساله در چین) طی یک جراحی هشت ساعته در هفدهم ماه May انجام شده است.
کبد عملکرد خود را دارد و صفرا و پروتئین های ضروری (نسخه خوکی آلبومین و فاکتورهای انعفادی) را تولید میکند. اگر مشخص شود که این پروتئین ها عملکرد خوبی در انسان ندارند، تلاشهای بعدی برای تولید پروتئین های انسانی با اصلاح ژنتیک بیشتر خواهد بود
لوب راست کبد فرد که حاوی تومور بوده خارج شده است. لوب چپ به تنهایی برای ادامه حیات کافی نبوده است. بیمار کاندید مناسبی برای پیوند کبد از انسان نبوده و بعد از بررسی ها پیوند کبد اصلاح ژنتیکی شده از خوک برای وی انجام شده است. پزشکان امیدواند تا لوب چپ کبد فرد بتواند به اندازه کافی رشد داشته باشد تا بتواند عملکرد کامل را داشته باشد.
قبلا پیوند عوض اصلاح ژنتیکی شده از خوک برای کلیه، قلب و تیموس انجام شده بود (شروع از اوایل ۲۰۲۲ و برای ۴ نفر). فقط یکی از آنها که در اواسط آوریل جراحی شده، هنوز زنده است.
@Scientometric
کبد عملکرد خود را دارد و صفرا و پروتئین های ضروری (نسخه خوکی آلبومین و فاکتورهای انعفادی) را تولید میکند. اگر مشخص شود که این پروتئین ها عملکرد خوبی در انسان ندارند، تلاشهای بعدی برای تولید پروتئین های انسانی با اصلاح ژنتیک بیشتر خواهد بود
لوب راست کبد فرد که حاوی تومور بوده خارج شده است. لوب چپ به تنهایی برای ادامه حیات کافی نبوده است. بیمار کاندید مناسبی برای پیوند کبد از انسان نبوده و بعد از بررسی ها پیوند کبد اصلاح ژنتیکی شده از خوک برای وی انجام شده است. پزشکان امیدواند تا لوب چپ کبد فرد بتواند به اندازه کافی رشد داشته باشد تا بتواند عملکرد کامل را داشته باشد.
قبلا پیوند عوض اصلاح ژنتیکی شده از خوک برای کلیه، قلب و تیموس انجام شده بود (شروع از اوایل ۲۰۲۲ و برای ۴ نفر). فقط یکی از آنها که در اواسط آوریل جراحی شده، هنوز زنده است.
@Scientometric
👍26❤3🤩3
Telegram
Scientometrics
اگر شما پژوهشی انجام دهید ولی آن را منتشر نکنید، آیا این علم (Science) خواهد بود؟
این در واقع سوال اصلی در مباحثه توئیتری (شبکه ایکس) بین صاحب این شبکه (ایلان ماسک) و یک مهندس کامپیوتر و از محققین ارشد متا (Yann LeCun) بوده است. در طی چند روز گذشته، این گفتگو در مورد تعریف علم، توجه هزاران فرد از جمله محققان از همه رشتهها را به خود جلب کرده است.
بحث با توئیتی از ایلان ماسک شروع شده است (لینک). او مردم را برای پیوستن به کمپانی هوش مصنوعی اش (xAI) تشویق و بر جستجوی دقیق حقیقت تاکید کرده است. در ادامه LeCun (که به دلیل کارهایش در زمینه هوش مصنوعی و deep learning و ... شهرت دارد) این صحبت ماسک در مورد جستجوی دقیق حقیقت را مورد اشاره قرار داد و او را به خاطر انتشار نظریههای توطئه در شبکه اجتماعی اش مورد انتقاد قرار داد.
بحث بالا گرفت و ماسک هم از LeCun در مورد دستاوردهای علمی اش در پنج سال گذشته سوال کرد. LeCun هم در پاسخ اعلام کرد که از ژانویه ۲۰۲۲ تاکنون بیش از ۸۰ مقاله علمی منتشر کرده است.
او سپس این موضوع را مطرح کرد که "اگر شما پژوهشی انجام دهید ولی آن را منتشر نکنید، این علم نیست". او استدلال کرد که پژوهش (research) تنها زمانی «علم یا همان science» است که بهعنوان مجموعهای از دانش (knowledge) جمعآوری شود، صحت و تکرارپذیری (correctness and reproducibility) آن مورد آزمایش و بررسی قرار گیرد و سپس منتشر (publish) شود.
تعریف علم از دیدگاه LeCun واکنشهای منفی زیادی را برانگیخت. برخی او را به خاطر اشاره نکردن به این که علم غالباً به عنوان یک روش (method) شناخته میشود، نقد کردند. پالمر لاکی، کارآفرین حوزه فناوری و توسعهدهنده هدست واقعیت مجازی Oculus، این تفکر که "کسانی که تحقیقات خود را در معرض داوری همتا قرار نمی دهند و آن را منتشر نمی کنند، فراموش شده میمیرند" را زیر سوال برد. عدهای دیگر استدلال کردند که پژوهشهای علمی که در شرکتها انجام میشود، اغلب محرمانه نگه داشته میشوند و حتی خارج از بخش خصوصی، طبق برخی تخمینها، ۴۰ درصد دادههای علمی از پژوهشگران دانشگاهی و دولتی منتشر نمیشود. پیتر کاونی، از محققین علم کامپیوتر در دانشگاه کالج لندن نیز میگوید: "LeCun هنوز از چگونگی کارکرد علم غافل است. گفتن این که “علم تنها زمانی علم است که منتشر شود” مانع از این میشود که علم به عنوان یک روش درک، که مردم میتوانند در زندگی روزمره خود استفاده کنند، شناخته شود."
او (LeCun) بعداً در مورد تعریف اولیه خود بیشتر توضیح داد که: "علم از طریق تبادل ایدهها، تأیید، تحلیل، بازتولید و بهبود پیشرفت میکند. اگر تحقیقات خود را بالاخره به یک صورتی (نه لزوما در مجله علمی و بعد از داوری همتا) منتشر نکنید، احتمالاً تحقیقات شما هیچ تأثیری نخواهد داشت. او همچنین به اهمیت موضوع در دسترس بودن (openness) پژوهش های مربوط به هوش مصنوعی بوِیژه source code ها اشاره کرد.
در ادامه افراد شناخته شده دیگری نیز در مورد نیاز به بررسی ادعاهای علمی و پاسخ به فیدبکها در این مورد بحث کردهاند. بحثها در توئیتر نیز اگر مبتنی بر شواهد و بر اساس استدلال باشد نیز میتواند مفید باشد نه این که فقط نظر شخصی باشد. چیزی که ظاهرا الان نسبت به قبل در توییتر بیشتر دیده میشود.
در مورد این مباحثه، مفصل تر در گزارش خبری نیچر بخوانید (لینک)
@Scientometric
این در واقع سوال اصلی در مباحثه توئیتری (شبکه ایکس) بین صاحب این شبکه (ایلان ماسک) و یک مهندس کامپیوتر و از محققین ارشد متا (Yann LeCun) بوده است. در طی چند روز گذشته، این گفتگو در مورد تعریف علم، توجه هزاران فرد از جمله محققان از همه رشتهها را به خود جلب کرده است.
بحث با توئیتی از ایلان ماسک شروع شده است (لینک). او مردم را برای پیوستن به کمپانی هوش مصنوعی اش (xAI) تشویق و بر جستجوی دقیق حقیقت تاکید کرده است. در ادامه LeCun (که به دلیل کارهایش در زمینه هوش مصنوعی و deep learning و ... شهرت دارد) این صحبت ماسک در مورد جستجوی دقیق حقیقت را مورد اشاره قرار داد و او را به خاطر انتشار نظریههای توطئه در شبکه اجتماعی اش مورد انتقاد قرار داد.
بحث بالا گرفت و ماسک هم از LeCun در مورد دستاوردهای علمی اش در پنج سال گذشته سوال کرد. LeCun هم در پاسخ اعلام کرد که از ژانویه ۲۰۲۲ تاکنون بیش از ۸۰ مقاله علمی منتشر کرده است.
او سپس این موضوع را مطرح کرد که "اگر شما پژوهشی انجام دهید ولی آن را منتشر نکنید، این علم نیست". او استدلال کرد که پژوهش (research) تنها زمانی «علم یا همان science» است که بهعنوان مجموعهای از دانش (knowledge) جمعآوری شود، صحت و تکرارپذیری (correctness and reproducibility) آن مورد آزمایش و بررسی قرار گیرد و سپس منتشر (publish) شود.
تعریف علم از دیدگاه LeCun واکنشهای منفی زیادی را برانگیخت. برخی او را به خاطر اشاره نکردن به این که علم غالباً به عنوان یک روش (method) شناخته میشود، نقد کردند. پالمر لاکی، کارآفرین حوزه فناوری و توسعهدهنده هدست واقعیت مجازی Oculus، این تفکر که "کسانی که تحقیقات خود را در معرض داوری همتا قرار نمی دهند و آن را منتشر نمی کنند، فراموش شده میمیرند" را زیر سوال برد. عدهای دیگر استدلال کردند که پژوهشهای علمی که در شرکتها انجام میشود، اغلب محرمانه نگه داشته میشوند و حتی خارج از بخش خصوصی، طبق برخی تخمینها، ۴۰ درصد دادههای علمی از پژوهشگران دانشگاهی و دولتی منتشر نمیشود. پیتر کاونی، از محققین علم کامپیوتر در دانشگاه کالج لندن نیز میگوید: "LeCun هنوز از چگونگی کارکرد علم غافل است. گفتن این که “علم تنها زمانی علم است که منتشر شود” مانع از این میشود که علم به عنوان یک روش درک، که مردم میتوانند در زندگی روزمره خود استفاده کنند، شناخته شود."
او (LeCun) بعداً در مورد تعریف اولیه خود بیشتر توضیح داد که: "علم از طریق تبادل ایدهها، تأیید، تحلیل، بازتولید و بهبود پیشرفت میکند. اگر تحقیقات خود را بالاخره به یک صورتی (نه لزوما در مجله علمی و بعد از داوری همتا) منتشر نکنید، احتمالاً تحقیقات شما هیچ تأثیری نخواهد داشت. او همچنین به اهمیت موضوع در دسترس بودن (openness) پژوهش های مربوط به هوش مصنوعی بوِیژه source code ها اشاره کرد.
در ادامه افراد شناخته شده دیگری نیز در مورد نیاز به بررسی ادعاهای علمی و پاسخ به فیدبکها در این مورد بحث کردهاند. بحثها در توئیتر نیز اگر مبتنی بر شواهد و بر اساس استدلال باشد نیز میتواند مفید باشد نه این که فقط نظر شخصی باشد. چیزی که ظاهرا الان نسبت به قبل در توییتر بیشتر دیده میشود.
در مورد این مباحثه، مفصل تر در گزارش خبری نیچر بخوانید (لینک)
@Scientometric
👍51❤10👌1
مطالعه کارآزمایی بالینی همراه با دارونما، که در مجله JAMA منتشر شده (لینک)، نشان داده است که استفاده روزانه از روغن کریل (Krill Oil به مقدار 2 گرم روزانه، شامل 250 میلی گرم اسید چرب امگا 3) در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو (دارای درد شدید و افیوژن)، تاثیری در کاهش درد این بیماران ندارد.
هر چند در یک مطالعه قبلی (2022)، دز بالاتر آن ( 4 گرم)، در بیماران با استئوآرتریت خفیف تا متوسط (بدون افیوژن و سینویت) در کاهش درد به مقدار متوسط موثر بوده است.
هیچ یک از درمان های امگا3 و تزریق اسید هیالورونیک توسط کالج روماتولوژی آمریکا توصیه نمی شود.
@Scientometric
هر چند در یک مطالعه قبلی (2022)، دز بالاتر آن ( 4 گرم)، در بیماران با استئوآرتریت خفیف تا متوسط (بدون افیوژن و سینویت) در کاهش درد به مقدار متوسط موثر بوده است.
هیچ یک از درمان های امگا3 و تزریق اسید هیالورونیک توسط کالج روماتولوژی آمریکا توصیه نمی شود.
@Scientometric
😱9👍6
فردی از جامعه پزشکی به رهبر نامه نوشته و کارکرد #واکسن_HPV را زیر سوال برده است. (لینک) در نامه شائبههایی مطرح شده که غیر عادی به نظر میرسیده و به نظر مسئله واکسن HPV سیاسی شده است.
دفتر رهبر نیز نامه را برای شورای عالی انقلاب فرهنگی فرستاده و این شورا هم نامه را به فرهنگستان علوم پزشکی ارجاع داده است.
رئیس فرهنگستان (دکتر مرندی) نیز با تاکید بر تحلیلهای کارشناسی در وزارت بهداشت برای تصمیم گیری در چنین موضوعاتی گفته ما نباید خود را در موضوعاتی که اشراف نداریم، صاحب نظر بدانیم و بهتر است اجازه بدهیم متخصصین امر نظر بدهند. فرهنگستان در پاسخ نامه به رهبر گفته است که نامه مورد اشاره عالمانه نبوده و وزارت بهداشت باید تصمیم بگیرد. رئیس فرهنگستان به نام نویسنده نامه اصلی اشاره ای نکرده است.
با این موضوع، #نامه_معروف_به_۲۵۰۰_پزشک برای_واکسن_کرونا برای من یادآوری شد. هر چند تعداد امضا کنندگان نامه بسبار کمتر از ۲۵۰۰ نفر و شامل اسمهای تکراری هم بود، اما برخی از امضا کنندگان نامه هم اکنون در بالاترین جایگاهای نظام سلامت کشور قرار دارند. در آن نامه از منع ورود برخی واکسنهای کووید-۱۹ از برخی کشورها حمایت شده بود. این حمایت از عدم ورود در حالی صورت گرفته بود که مقالات مطالعات حیوانی و انسانی (فاز یک تا سه) از واکسن mRNA در معتبرترین مجلات علمی دنیا منتشر شده بود و علاوه بر آن معتبرترین رگولاتورهای جهان شامل FDA، WHO و EMA به این واکسن مجوز مصرف داده بودند. به این ترتیب مردم ایران از یکی از پلتفورمهای واکسن کووید با بیشترین تاثیرگذاری محروم شدند. در حالی که با وجود کمبود واکسن در دنیا، چند بار در طول پاندمی می توانستند به این واکسنها دسترسی پیدا کنند.
در ننیجه وجود چنین نامه هایی هم اکنون برای HPV در سطح کلان حکمرانی در کشور ما خیلی هم جای تعجب ندارد.
در مورد واکسن HPV، حالا معاون وزیر بهداشت این طور گفتهاند که (لینک):
“ما در کشور یک کمیته داریم، به اسم کمیته کشوری واکسیناسیون که افراد بسیار بزرگی و اساتید دانشگاه در این کمیته هستند؛ همچنین سالها استاد مرندی رئیس این کمیته بودند، در رابطه با برنامه واکسیناسیون من تصمیم نمیگیرم، این کمیته تصمیم میگیرد. در رابطه با لزوم تزریق واکسن HPV باید مطالعه صورت بگیرد و بگویند طبق این آمار و ارقام واکسن وارد کنید. طبق چیزی که به من اطلاع داده اند، من قاطعانه میگویم که هنوز واکسن HPV برای عموم لازم نیست.”
معاون وزیر البته داده ای در مورد این قطعیت در اختیار نگذاشتهاند.
سال قبل بود که محمداسماعیل اکبری، مشاور عالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل در اظهاراتی غیر علمی از ورود واکسن HPV به برنامه واکسیناسیون کشور انتقاد کرده و گفته بودند (لینک) که «در بخشنامه وزارت بهداشت اعلام شده که واکسن HPV (ویروس پایپلومای انسانی که برخی از گونههای آن باعث بروز زگیل تناسلی میشود) را وارد برنامه واکسیناسیون عمومی کشور کنیم. این مسئله علاوه بر اینکه جنبه اقتصادی دارد، بدان معناست که دختران 9 تا 11 ساله این واکسن را دریافت کنند و بعد با فرهنگسازی که دشمنان کردهاند، خیال نوجوانان راحت باشد که حالا که واکسن را تزریق کردهاند میتوانند رابطه جنسی داشته باشند.»
بیش از ۹۵٪ از موارد #سرطان_دهانه_رحم ناشی از عفونت #HPV است.
@Scientometric
دفتر رهبر نیز نامه را برای شورای عالی انقلاب فرهنگی فرستاده و این شورا هم نامه را به فرهنگستان علوم پزشکی ارجاع داده است.
رئیس فرهنگستان (دکتر مرندی) نیز با تاکید بر تحلیلهای کارشناسی در وزارت بهداشت برای تصمیم گیری در چنین موضوعاتی گفته ما نباید خود را در موضوعاتی که اشراف نداریم، صاحب نظر بدانیم و بهتر است اجازه بدهیم متخصصین امر نظر بدهند. فرهنگستان در پاسخ نامه به رهبر گفته است که نامه مورد اشاره عالمانه نبوده و وزارت بهداشت باید تصمیم بگیرد. رئیس فرهنگستان به نام نویسنده نامه اصلی اشاره ای نکرده است.
با این موضوع، #نامه_معروف_به_۲۵۰۰_پزشک برای_واکسن_کرونا برای من یادآوری شد. هر چند تعداد امضا کنندگان نامه بسبار کمتر از ۲۵۰۰ نفر و شامل اسمهای تکراری هم بود، اما برخی از امضا کنندگان نامه هم اکنون در بالاترین جایگاهای نظام سلامت کشور قرار دارند. در آن نامه از منع ورود برخی واکسنهای کووید-۱۹ از برخی کشورها حمایت شده بود. این حمایت از عدم ورود در حالی صورت گرفته بود که مقالات مطالعات حیوانی و انسانی (فاز یک تا سه) از واکسن mRNA در معتبرترین مجلات علمی دنیا منتشر شده بود و علاوه بر آن معتبرترین رگولاتورهای جهان شامل FDA، WHO و EMA به این واکسن مجوز مصرف داده بودند. به این ترتیب مردم ایران از یکی از پلتفورمهای واکسن کووید با بیشترین تاثیرگذاری محروم شدند. در حالی که با وجود کمبود واکسن در دنیا، چند بار در طول پاندمی می توانستند به این واکسنها دسترسی پیدا کنند.
در ننیجه وجود چنین نامه هایی هم اکنون برای HPV در سطح کلان حکمرانی در کشور ما خیلی هم جای تعجب ندارد.
در مورد واکسن HPV، حالا معاون وزیر بهداشت این طور گفتهاند که (لینک):
“ما در کشور یک کمیته داریم، به اسم کمیته کشوری واکسیناسیون که افراد بسیار بزرگی و اساتید دانشگاه در این کمیته هستند؛ همچنین سالها استاد مرندی رئیس این کمیته بودند، در رابطه با برنامه واکسیناسیون من تصمیم نمیگیرم، این کمیته تصمیم میگیرد. در رابطه با لزوم تزریق واکسن HPV باید مطالعه صورت بگیرد و بگویند طبق این آمار و ارقام واکسن وارد کنید. طبق چیزی که به من اطلاع داده اند، من قاطعانه میگویم که هنوز واکسن HPV برای عموم لازم نیست.”
معاون وزیر البته داده ای در مورد این قطعیت در اختیار نگذاشتهاند.
سال قبل بود که محمداسماعیل اکبری، مشاور عالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل در اظهاراتی غیر علمی از ورود واکسن HPV به برنامه واکسیناسیون کشور انتقاد کرده و گفته بودند (لینک) که «در بخشنامه وزارت بهداشت اعلام شده که واکسن HPV (ویروس پایپلومای انسانی که برخی از گونههای آن باعث بروز زگیل تناسلی میشود) را وارد برنامه واکسیناسیون عمومی کشور کنیم. این مسئله علاوه بر اینکه جنبه اقتصادی دارد، بدان معناست که دختران 9 تا 11 ساله این واکسن را دریافت کنند و بعد با فرهنگسازی که دشمنان کردهاند، خیال نوجوانان راحت باشد که حالا که واکسن را تزریق کردهاند میتوانند رابطه جنسی داشته باشند.»
بیش از ۹۵٪ از موارد #سرطان_دهانه_رحم ناشی از عفونت #HPV است.
@Scientometric
😐82👍14🤯9❤7💔5😁3
Telegram
Scientometrics
میزان مقالات سلب اعتبار شده (Retracted) در حوزه بیومدیکال و در فاصله حدود دو دهه از ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ در کشورهای اروپایی بیش از ۴ برابر شده و از میزان ۱۰/۷ به ۴۴/۸ مورد در هر ۱۰۰ هزار مقاله رسیده است.
در این بین، بداخلاقی های پژوهشی (Research misconduct) شایعترین علت سلب اعتبار این مقالات بودهاند (حدود ۶۷٪ موارد).
نوع بداخلاقی پژوهشی در طول زمان و برای کشورهای مختلف تغییر داشته است. مسائل مربوط به کپی رایت و معیارهای نویسندگی (copyright and authorship) در سال ۲۰۰۰، اصلیتربن علت بوده و سپس کاهش داشته اند. از ۲۰۱۰ موارد نشر تکراری (duplication) اصلی ترین علت سلب اعتبار بوده و در ۲۰۲۰، نشر تکراری و داده های غیر قابل اعتماد (Unreliable data) شایعترین علت بودهاند.
آلمان، بریتانیا، ایتالیا و اسپانیا به طور ویژه به عنوان کشورهای با بیشترین تعداد مقاله سلب اعتبار شده در این پروژه بررسی شدهاند. در سال ۲۰۲۰، دلیل اصلی برای سلب اعتبار مقالات در بریتانیا، داده سازی و تحریف در داده ها (fabrication and falsification) و برای اسپانیا نشر تکراری (duplication) بوده است.
احتمالا فاکتور افزایش توانایی در شناسایی مشکلات مقالات توسط ناشرین و محققین در طول زمان نیز باید برای افزایش میزان سلب اعتبار مقالات در نظر گرفته شود.
گزارش در نیچر: لینک
مقاله اصلی: لینک
از پستهای قبل: در دنیا در سال ۲۰۲۳ بیش از ۱۰ هزار مقاله سلب اعتبار شده است(رکورد). عربستان رکورد دار نسبت مقالات رترکت شده در دو دهه گذشته بوده و ایران در رتبه هفتم دنیا از این نظر قرار دارد.
@Scientometric
در این بین، بداخلاقی های پژوهشی (Research misconduct) شایعترین علت سلب اعتبار این مقالات بودهاند (حدود ۶۷٪ موارد).
نوع بداخلاقی پژوهشی در طول زمان و برای کشورهای مختلف تغییر داشته است. مسائل مربوط به کپی رایت و معیارهای نویسندگی (copyright and authorship) در سال ۲۰۰۰، اصلیتربن علت بوده و سپس کاهش داشته اند. از ۲۰۱۰ موارد نشر تکراری (duplication) اصلی ترین علت سلب اعتبار بوده و در ۲۰۲۰، نشر تکراری و داده های غیر قابل اعتماد (Unreliable data) شایعترین علت بودهاند.
آلمان، بریتانیا، ایتالیا و اسپانیا به طور ویژه به عنوان کشورهای با بیشترین تعداد مقاله سلب اعتبار شده در این پروژه بررسی شدهاند. در سال ۲۰۲۰، دلیل اصلی برای سلب اعتبار مقالات در بریتانیا، داده سازی و تحریف در داده ها (fabrication and falsification) و برای اسپانیا نشر تکراری (duplication) بوده است.
احتمالا فاکتور افزایش توانایی در شناسایی مشکلات مقالات توسط ناشرین و محققین در طول زمان نیز باید برای افزایش میزان سلب اعتبار مقالات در نظر گرفته شود.
گزارش در نیچر: لینک
مقاله اصلی: لینک
از پستهای قبل: در دنیا در سال ۲۰۲۳ بیش از ۱۰ هزار مقاله سلب اعتبار شده است(رکورد). عربستان رکورد دار نسبت مقالات رترکت شده در دو دهه گذشته بوده و ایران در رتبه هفتم دنیا از این نظر قرار دارد.
@Scientometric
👍18🤔8😱2❤1😐1
در سال ۲۰۰۶ مقاله ای بسیار مهمی در مجله نیچر (لینک) در مورد بیماری آلزایمر منتشر شده بود که نشان میداد این بیماری ممکن است در نتیجه یک پروتئین آمیلوئید بتا با نام Aβ*56 ایجاد شود. این مقاله تاکنون حدود ۲۵۰۰ بار مورد استناد قرار گرفته است.
حالا مشخص شده برخی تصاویر موجود در مقاله دستکاری شده بوده اند، هر چند احتمالا این در نتیجه کلی مقاله تاثیری ندارد. کارِن اَش، نویسنده مسئول مقاله میگوید از این موضوع در آن زمان اطلاع نداشته و حالا قصد دارد برای بازپس گیری (Retract) مقاله اقدام کند. (لینک در Pubpeer)
آیا این مشکلات، نظریه غالب اما بحثبرانگیز در مورد علت آلزایمر را تضعیف میکند؟ محققین در مورد این پرسش اختلاف نظر دارند. در این مورد، گزارش ساینس را از اینجا ببینید.
نیچر با درخواست انتشار اصلاحیه مخالفت کرده است. احتمالا بازپس گیری تنها راه باقی مانده است. اگر این مقاله سلب اعتبار شود، پراستنادترین مقاله ای خواهد بود که تاکنون سلب اعتبار شده است. مقالات دیگری از نویسنده اول این مقاله (با همراهی کارن اش در برخی از آنها) نیز ظاهرا تحت بررسی است.
@Scientmetric
حالا مشخص شده برخی تصاویر موجود در مقاله دستکاری شده بوده اند، هر چند احتمالا این در نتیجه کلی مقاله تاثیری ندارد. کارِن اَش، نویسنده مسئول مقاله میگوید از این موضوع در آن زمان اطلاع نداشته و حالا قصد دارد برای بازپس گیری (Retract) مقاله اقدام کند. (لینک در Pubpeer)
آیا این مشکلات، نظریه غالب اما بحثبرانگیز در مورد علت آلزایمر را تضعیف میکند؟ محققین در مورد این پرسش اختلاف نظر دارند. در این مورد، گزارش ساینس را از اینجا ببینید.
نیچر با درخواست انتشار اصلاحیه مخالفت کرده است. احتمالا بازپس گیری تنها راه باقی مانده است. اگر این مقاله سلب اعتبار شود، پراستنادترین مقاله ای خواهد بود که تاکنون سلب اعتبار شده است. مقالات دیگری از نویسنده اول این مقاله (با همراهی کارن اش در برخی از آنها) نیز ظاهرا تحت بررسی است.
@Scientmetric
👍25😐24😢4👌4🤔1💯1
Forwarded from متخصصین بهداشت ایران (Ahmad Mehri)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر رئیس زاده:
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍23👏6❤1
متخصصین بهداشت ایران
از جایگاههای اصلی (وزارت بهداشت) که باید طب مبتنی بر شواهد را حمایت کند تا از سلامت و جان مردم مراقبت شود، خودش حامی و مروج طب سنتی بدون پشتوانه علمی است. جایی که از نظریه های منسوخ اخلاط و مزاج و … دفاع و دائما برای ادغام هر چه بیشتر آن در نظام سلامت کشور تلاش میکند. متاسفانه این روند، سیاست رسمی کشور ماست. مطابق با این سیاست است که شبه علم به صورت رسمی و حکومتی در کشور ما گسترش پیدا میکند.
👍70👎4❤1
اینفوگرافی از اولین دارو برای درمان استئوهپاتیت غیر الکلی که اخیرا مورد تایید غذا و داروی آمریکا قرار گرفت.
بیش از ۳۰٪ جمعیت دنیا و تقریبا ۷۰٪ افراد با چاقی یا دیابت نوع دوم، درگیر بیماری کبد چرب غیر الکی میباشند. بر خلاف آنجه بر اساس شبه علم تبلیغ میشود داروی تایید شده ای برای درمان آن وجود ندارد. توصیه اصلی فعلی برای درمان این بیماری (NAFLD یا همان MASLD) کاهش وزن و درمان دیابت است. کبد چرب غیر الکلی میتواند به شکل شدید استئوهپاتیت غیر الکلی (NASH یا همان MASH) تبدیل شود. مطالعات بسیاری ارتباط این بیماری را با بیماری های متابولیک دیگر، سرطان کبد و حتی سرطان های خارج کبدی نشان داده اند.
این برای اولین بار است که برای درمان NASH (ترمینولوژی جدید: MASH) داروی تایید شده داریم. در اینفوگرافی مشخص است که از سال ۱۹۸۰ که بیماری با سرنام NASH شناخته شد، چه شواهد علمی مهمی از بیماری و داروی Resmetirom مرحله به مرحله به دست آمده تا بالاخره در ۲۰۲۴ این دارو تایید شده. داروهای دیگر برای این بیماری در دست بررسی میباشند.
ترمینولوژی جدید بیماری: اینجا
کارآزمایی بالینی فاز سوم دارو: اینجا
@Scientometric
بیش از ۳۰٪ جمعیت دنیا و تقریبا ۷۰٪ افراد با چاقی یا دیابت نوع دوم، درگیر بیماری کبد چرب غیر الکی میباشند. بر خلاف آنجه بر اساس شبه علم تبلیغ میشود داروی تایید شده ای برای درمان آن وجود ندارد. توصیه اصلی فعلی برای درمان این بیماری (NAFLD یا همان MASLD) کاهش وزن و درمان دیابت است. کبد چرب غیر الکلی میتواند به شکل شدید استئوهپاتیت غیر الکلی (NASH یا همان MASH) تبدیل شود. مطالعات بسیاری ارتباط این بیماری را با بیماری های متابولیک دیگر، سرطان کبد و حتی سرطان های خارج کبدی نشان داده اند.
این برای اولین بار است که برای درمان NASH (ترمینولوژی جدید: MASH) داروی تایید شده داریم. در اینفوگرافی مشخص است که از سال ۱۹۸۰ که بیماری با سرنام NASH شناخته شد، چه شواهد علمی مهمی از بیماری و داروی Resmetirom مرحله به مرحله به دست آمده تا بالاخره در ۲۰۲۴ این دارو تایید شده. داروهای دیگر برای این بیماری در دست بررسی میباشند.
ترمینولوژی جدید بیماری: اینجا
کارآزمایی بالینی فاز سوم دارو: اینجا
@Scientometric
👍17😍6👏4
لیستی از مطالعات کارآزمایی بالینی در فازهای مختلف (۱ تا۳) از واکسن های سرطان بر پایه RNA
مطالعه مربوطه در مجله Cell: لینک
از توئیت اریک توپول
@Scientometric
مطالعه مربوطه در مجله Cell: لینک
از توئیت اریک توپول
@Scientometric
👍11😱3❤2👏2
اخیرا نتایج موفقیت آمیز مطالعه کارآزمایی بالینی فاز یک برای واکسن ایرانی کووید-19 با پلتفورم mRNA منتشر شده است. (لینک)
مطالعه مربوط به واکسن با نام COReNAPCIN از شرکت ReNAP و برای تزریق به عنوان دز چهارم می باشد.
تا جایی که می دانم این اولین واکسن ایرانی با پلتفورم mRNA است که به این مرحله رسیده است.
@Scientometric
مطالعه مربوط به واکسن با نام COReNAPCIN از شرکت ReNAP و برای تزریق به عنوان دز چهارم می باشد.
تا جایی که می دانم این اولین واکسن ایرانی با پلتفورم mRNA است که به این مرحله رسیده است.
@Scientometric
👏60😁13❤6👍2👎2🔥1