بررسی مقالات سلب اعتبار شده یا Retracted در حوزه پزشکی در فاصله پنجاه سالهی ۱۹۷۵ تا ۲۰۲۴ نشان میدهد که
بیشترین علت سلب اعتبار (از تعداد ۱۶۰۴۱ مقاله)، به ترتیب شامل نگرانی در مورد دادهها (۳۱/۴۷٪)، fraud یا تقلب (۱۱/۳۷٪)، مشکلات داوری همتا (۱۱/۲۱٪)، مشکلات رفرنس دهی (۷/۵۴٪) و مشکلات اخلاق در پژوهش (7/09) بوده است.
مجلات با بیشترین تعداد مقاله سلب اعتبار شده شامل موارد زیر بودهاند:
Computational and Mathematical Methods in Medicine
Journal of Healthcare Engineering
Evidence-Based Complementary and Alternative Medicine
Cochrane Database of Systematic Reviews
تقریبا ۴۵٪ از مقالات سلب اعتبار شده حداقل بک نویسنده از چین داشتهاند. رتبه های بعدی مربوط به آمریکا، هند، ژاپن، انگلستان، آلمان، عربستان، ایران (۲/۴۳٪)، کره جنوبی و ایتالیا بوده اند.
روند سلب اعتبار ها به صورت پیوسته در هر حال افزایش بوده و علتهای «نگرانی در مورد دادهها» و «تقلب» تقریبا هر ۵/۵ و ۵/۲ سال، دوبرابر شده است.
دسترسی به مقاله: لینک
@Scientometric
بیشترین علت سلب اعتبار (از تعداد ۱۶۰۴۱ مقاله)، به ترتیب شامل نگرانی در مورد دادهها (۳۱/۴۷٪)، fraud یا تقلب (۱۱/۳۷٪)، مشکلات داوری همتا (۱۱/۲۱٪)، مشکلات رفرنس دهی (۷/۵۴٪) و مشکلات اخلاق در پژوهش (7/09) بوده است.
مجلات با بیشترین تعداد مقاله سلب اعتبار شده شامل موارد زیر بودهاند:
Computational and Mathematical Methods in Medicine
Journal of Healthcare Engineering
Evidence-Based Complementary and Alternative Medicine
Cochrane Database of Systematic Reviews
تقریبا ۴۵٪ از مقالات سلب اعتبار شده حداقل بک نویسنده از چین داشتهاند. رتبه های بعدی مربوط به آمریکا، هند، ژاپن، انگلستان، آلمان، عربستان، ایران (۲/۴۳٪)، کره جنوبی و ایتالیا بوده اند.
روند سلب اعتبار ها به صورت پیوسته در هر حال افزایش بوده و علتهای «نگرانی در مورد دادهها» و «تقلب» تقریبا هر ۵/۵ و ۵/۲ سال، دوبرابر شده است.
دسترسی به مقاله: لینک
@Scientometric
👍16❤6🤔3✍2👀1
Scientometrics
احتمال دارد واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA به افزایش پاسخ به ایمنیدرمانی در درمان سرطانها کمک کند! بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند.…
بهروزرسانی: مقاله این پروژه مهم (لینک) که نشان داده بود استفاده از واکسن mRNA برای کووید-۱۹ پیش از آغاز ایمنیدرمانی سرطان میتواند اثرگذاری درمان و در نتیجه بقای بیماران مبتلا به سرطان (Stage IV) را افزایش دهد، در مجله Nature منتشر شده است. (لینک)
هرچند واکسنهای شخصیسازیشدهی سرطان بر پایهی mRNA میتوانند با هدف قرار دادن آنتیژنهای انتخابشده، تومور را نسبت به ایمنیدرمانی حساس کنند، اما ساخت این واکسنها فرایندی پیچیده و زمانبر است. همانطور که در پست قبلی اشاره شد، این مطالعه نشان داده که واکسنهای mRNA علیه کووید نیز میتوانند تومورها را نسبت به ایمنی درمانی حساس کنند.
در مطالعات حیوانی، استفاده از این واکسنهای کووید موجب افزایش قابلتوجه در تولید اینترفرون نوع I و در نهایت فعال شدن سلولهای T CD8+ علیه آنتیژنهای توموری شده است. با این حال، سلولهای سرطانی نیز در پاسخ، گیرندهی PD-L1 را روی سطح خود بیان میکنند تا از دید سیستم ایمنی پنهان بمانند (تومور گریز یا immune evasion یا تومور سرد)، که در این مرحله استفاده از ایمنیدرمانی مانند مهارکنندههای PD-L1 ضروری میشود.
نکته جالب این است که ظاهرا «mRNA بودن» واکسن عامل اصلی این اثر بوده است، چرا که واکسنهای مبتنی بر mRNA سایر ویروسها مانند سیتومگالوویروس نیز پاسخ مشابهی ایجاد کردهاند. اما پاسخ از واکسن با پلتفورمهای دیگر به این شکل نیوده است.
در مطالعه انسانی نیز پاسخهای مشابهی مشاهده شده است: از جمله افزایش اینترفرون نوع I، فعالسازی همزمان سلولهای میلوئیدی و لنفوئیدی در داوطلبان سالم، و افزایش بیان PD-L1 در تومورها.
در نهایت، همانطور که قبلا نوشته بودم، دریافت واکسن mRNA کووید-۱۹ در فاصلهٔ کمتر از ۱۰۰ روز از آغاز ایمنی درمانی با بهبود قابلتوجه در میانهی بقا و بقای کلی سهساله همراه بوده است و این مزیت در بیماران دارای تومورهای ایمنیسرد نیز مشاهده شده است.
گزارش نیچر: لینک
گزارش قبلی ساینتومتریکس در این مورد:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/7090
هرچند واکسنهای شخصیسازیشدهی سرطان بر پایهی mRNA میتوانند با هدف قرار دادن آنتیژنهای انتخابشده، تومور را نسبت به ایمنیدرمانی حساس کنند، اما ساخت این واکسنها فرایندی پیچیده و زمانبر است. همانطور که در پست قبلی اشاره شد، این مطالعه نشان داده که واکسنهای mRNA علیه کووید نیز میتوانند تومورها را نسبت به ایمنی درمانی حساس کنند.
در مطالعات حیوانی، استفاده از این واکسنهای کووید موجب افزایش قابلتوجه در تولید اینترفرون نوع I و در نهایت فعال شدن سلولهای T CD8+ علیه آنتیژنهای توموری شده است. با این حال، سلولهای سرطانی نیز در پاسخ، گیرندهی PD-L1 را روی سطح خود بیان میکنند تا از دید سیستم ایمنی پنهان بمانند (تومور گریز یا immune evasion یا تومور سرد)، که در این مرحله استفاده از ایمنیدرمانی مانند مهارکنندههای PD-L1 ضروری میشود.
نکته جالب این است که ظاهرا «mRNA بودن» واکسن عامل اصلی این اثر بوده است، چرا که واکسنهای مبتنی بر mRNA سایر ویروسها مانند سیتومگالوویروس نیز پاسخ مشابهی ایجاد کردهاند. اما پاسخ از واکسن با پلتفورمهای دیگر به این شکل نیوده است.
در مطالعه انسانی نیز پاسخهای مشابهی مشاهده شده است: از جمله افزایش اینترفرون نوع I، فعالسازی همزمان سلولهای میلوئیدی و لنفوئیدی در داوطلبان سالم، و افزایش بیان PD-L1 در تومورها.
در نهایت، همانطور که قبلا نوشته بودم، دریافت واکسن mRNA کووید-۱۹ در فاصلهٔ کمتر از ۱۰۰ روز از آغاز ایمنی درمانی با بهبود قابلتوجه در میانهی بقا و بقای کلی سهساله همراه بوده است و این مزیت در بیماران دارای تومورهای ایمنیسرد نیز مشاهده شده است.
گزارش نیچر: لینک
گزارش قبلی ساینتومتریکس در این مورد:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/7090
Telegram
Scientometrics
احتمال دارد واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA به افزایش پاسخ به ایمنیدرمانی در درمان سرطانها کمک کند!
بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند.…
بیماران مبتلا به سرطان که پیش از آغاز ایمنیدرمانی، واکسن کووید-۱۹ از نوع mRNA دریافت کرده بودند، نسبت به بیمارانی که واکسن نزده بودند، مدت بیشتری زنده ماندهاند.…
❤14😍6👏2
Scientometrics pinned «بهروزرسانی: مقاله این پروژه مهم (لینک) که نشان داده بود استفاده از واکسن mRNA برای کووید-۱۹ پیش از آغاز ایمنیدرمانی سرطان میتواند اثرگذاری درمان و در نتیجه بقای بیماران مبتلا به سرطان (Stage IV) را افزایش دهد، در مجله Nature منتشر شده است. (لینک) هرچند…»
Forwarded from Medical Professionalism (Fariba Asghari)
وقتی یک جراح خود تحت عمل جراحی قرار میگیرد
رضا شهریار کامرانی؛ محمدحسین نبیان
بیش از سی سال است که من حرفهی جراحی ارتوپدی را آغاز کردهام. در این مدت بیماران بیشماری را عمل کردهام و داستانهای بیشماری را که پس از عمل با من در میان گذاشتهاند شنیدهام.
اما شش ماه پیش، در حالیکه هنوز فعالانه به کار مشغول بودم، ناگهان خود را در طرف دیگر میز عمل یافتم؛ اینبار بهعنوان بیمارِ نیازمند جراحی اورژانسی بایپس عروق کرونر قلب.
برای نخستین بار، یک عمل جراحی بزرگ را از منظر بیمار تجربه کردم. این دوران آکنده از درسها و بینشهایی بود که بیگمان مسیر حرفهای مرا همچنان شکل خواهد داد. بر خود لازم دیدم که بخشی از این تأملات را با همکارانم در میان بگذارم؛ باشد که دریچهای به سوی تجربهی بیمار بگشاید.
البته تجربهی من به یک نوع جراحی خاص مربوط بود، اما باور دارم جنبههای انسانی مشترکی در بسیاری از جراحیها وجود دارد که شایستهی توجه هستند.
🔰درس نخست
پیش از عمل، من این امتیاز را داشتم که هم جراح و هم متخصص بیهوشیام را از نزدیک میشناختم. وقتی به عیادت من آمدند و با مهربانی و بهاختصار توضیحاتی دربارهی عمل دادند، احساس عمیق آرامش در من پدید آمد.
این تجربه مرا متوجه ساخت که در کار روزمرهام، اغلب بیماران اورژانسی را تنها در اتاق عمل برای نخستین بار میبینم. اما یک ملاقات سادهی پیش از عمل در اتاق بیمار، میتواند تأثیری شگرف بر آرامش روانی او بگذارد.
چنین دیداری کوتاه، اعتماد میآفریند و اضطراب را فرو مینشاند و در نهایت میتواند به بهبود پیامد درمان کمک کند.
🔰درس دوم
پس از جراحی، پنج روز در بخش مراقبتهای ویژه بستری بودم. اگرچه با روحیهای خوب ترخیص شدم، اما از نظر جسمی بسیار ضعیف بودم—و آن زمان بود که دشواری واقعی آغاز شد.
به دلیل محدودیتهای جراحی، نه میتوانستم به پهلو بخوابم و نه به راحتی صاف به پشت دراز بکشم. چیزی که ظاهراً بیاهمیت مینماید، در عمل یکی از سختترین تجربههای زندگی من شد. شبهای بیخوابی هفتهی نخست در خانه تقریباً غیرقابل تحمل بود، تا آنکه با مشورت یک روانپزشک و مصرف داروی خواب مناسب، اوضاع اندکاندک بهبود یافت.
این تجربه برایم آشکار کرد که بیخوابی پس از عمل صرفاً یک علامت آزاردهنده نیست، بلکه میتواند توان بیمار را برای بازتوانی بهشدت تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، ارزیابی و درمان منظم اختلالات خواب پس از عمل، میتواند روند بهبودی عملکردی را تسریع کند و بر پیشآگهی کلی بیمار اثر مثبت بگذارد.
این امر مرا به بازنگری در شیوهی پاسخگویی به بیمارانم واداشت؛ هنگامیکه آنان پس از عمل برای درد یا بیخوابی درخواست دارو میکردند، معمولاً تنها توصیه میکردم مسکن سادهی بدون نسخه مصرف کنند. اما آیا هرگز اندیشیده بودم که مثلاً بیماری پس از عمل شانه، شبها چه رنجی را تحمل میکند؟
به این نتیجه رسیدم که موفقیت یک عمل، پایان درمان نیست. بیمار باید به عنوان یک «کل» دیده شود. این نکته مرا متوجه لزوم گسترش دانشم به فراتر از داروشناسی و دربرگرفتن توانبخشی و مراقبتهای غیرارتوپدی کرد. وظیفهی من است که این ابعاد درمان را به رسمیت بشناسم و برای تأمین آنها تلاش کنم—خواه شخصاً، خواه با ارجاع به همکاران مربوطه.
🔰درس سوم
در ماه نخست بهبودی، ضعف زیادی داشتم و این دوران نقاهت طولانی، نگرانی جدی در من ایجاد کرد: آیا هرگز توان بازگشت به کار را خواهم داشت؟
برای پاسخ، به یکی از همکلاسیهای قدیمیام که اکنون متخصص قلب است مراجعه کردم. نمیخواستم جراح خود را با اضطرابهایم بیازارم، از این رو از دوست پزشکم دربارهی پیشآگهی و چشمانداز درمان پرسیدم.
این تجربه مرا واداشت به گذشته بیندیشم: بارها به بیماران گفته بودم وظیفهی من انجام بهترین درمان یا جراحی ممکن است، اما نتیجه نهایی قابل پیشبینی نیست. حال که خود با این تردید دستوپنجه نرم کردم، دریافتم که بیان شفاف و واقعبینانه دربارهی نتایج احتمالی، ارتباط مستقیمی با رضایت بیماران و بهبود تجربهی آنان دارد.
پس دو نکته را آموختم: نخست اینکه باید همیشه تلاش کنم پیامدهای احتمالی را به وضوح برای بیماران توضیح دهم؛ دوم اینکه بیماران شاید از ترس یا احترام، پرسشهایشان را مطرح نکنند، و بنابراین این مسئولیت بر عهدهی من است که خودم ابتکار عمل را در ارائهی این اطلاعات به دست بگیرم.
🔰درس چهارم
سالها بیمارانم برای مراقبتی که دریافت کردهاند، از من سپاسگزاری کردهاند. غالباً میپنداشتم این سخنان، رسمی و از سر عادت است. اما زمانیکه خود، با تمام وجود از جراح خود قدردانی کردم، فهمیدم که این سپاسگزاری چقدر میتواند صادقانه و عمیق باشد. از این پس، ارزش بیشتری برای قدردانی بیمارانم قائل خواهم شد.
✅ جمعبندی (ادامه در پست بعد)
رضا شهریار کامرانی؛ محمدحسین نبیان
بیش از سی سال است که من حرفهی جراحی ارتوپدی را آغاز کردهام. در این مدت بیماران بیشماری را عمل کردهام و داستانهای بیشماری را که پس از عمل با من در میان گذاشتهاند شنیدهام.
اما شش ماه پیش، در حالیکه هنوز فعالانه به کار مشغول بودم، ناگهان خود را در طرف دیگر میز عمل یافتم؛ اینبار بهعنوان بیمارِ نیازمند جراحی اورژانسی بایپس عروق کرونر قلب.
برای نخستین بار، یک عمل جراحی بزرگ را از منظر بیمار تجربه کردم. این دوران آکنده از درسها و بینشهایی بود که بیگمان مسیر حرفهای مرا همچنان شکل خواهد داد. بر خود لازم دیدم که بخشی از این تأملات را با همکارانم در میان بگذارم؛ باشد که دریچهای به سوی تجربهی بیمار بگشاید.
البته تجربهی من به یک نوع جراحی خاص مربوط بود، اما باور دارم جنبههای انسانی مشترکی در بسیاری از جراحیها وجود دارد که شایستهی توجه هستند.
🔰درس نخست
پیش از عمل، من این امتیاز را داشتم که هم جراح و هم متخصص بیهوشیام را از نزدیک میشناختم. وقتی به عیادت من آمدند و با مهربانی و بهاختصار توضیحاتی دربارهی عمل دادند، احساس عمیق آرامش در من پدید آمد.
این تجربه مرا متوجه ساخت که در کار روزمرهام، اغلب بیماران اورژانسی را تنها در اتاق عمل برای نخستین بار میبینم. اما یک ملاقات سادهی پیش از عمل در اتاق بیمار، میتواند تأثیری شگرف بر آرامش روانی او بگذارد.
چنین دیداری کوتاه، اعتماد میآفریند و اضطراب را فرو مینشاند و در نهایت میتواند به بهبود پیامد درمان کمک کند.
🔰درس دوم
پس از جراحی، پنج روز در بخش مراقبتهای ویژه بستری بودم. اگرچه با روحیهای خوب ترخیص شدم، اما از نظر جسمی بسیار ضعیف بودم—و آن زمان بود که دشواری واقعی آغاز شد.
به دلیل محدودیتهای جراحی، نه میتوانستم به پهلو بخوابم و نه به راحتی صاف به پشت دراز بکشم. چیزی که ظاهراً بیاهمیت مینماید، در عمل یکی از سختترین تجربههای زندگی من شد. شبهای بیخوابی هفتهی نخست در خانه تقریباً غیرقابل تحمل بود، تا آنکه با مشورت یک روانپزشک و مصرف داروی خواب مناسب، اوضاع اندکاندک بهبود یافت.
این تجربه برایم آشکار کرد که بیخوابی پس از عمل صرفاً یک علامت آزاردهنده نیست، بلکه میتواند توان بیمار را برای بازتوانی بهشدت تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، ارزیابی و درمان منظم اختلالات خواب پس از عمل، میتواند روند بهبودی عملکردی را تسریع کند و بر پیشآگهی کلی بیمار اثر مثبت بگذارد.
این امر مرا به بازنگری در شیوهی پاسخگویی به بیمارانم واداشت؛ هنگامیکه آنان پس از عمل برای درد یا بیخوابی درخواست دارو میکردند، معمولاً تنها توصیه میکردم مسکن سادهی بدون نسخه مصرف کنند. اما آیا هرگز اندیشیده بودم که مثلاً بیماری پس از عمل شانه، شبها چه رنجی را تحمل میکند؟
به این نتیجه رسیدم که موفقیت یک عمل، پایان درمان نیست. بیمار باید به عنوان یک «کل» دیده شود. این نکته مرا متوجه لزوم گسترش دانشم به فراتر از داروشناسی و دربرگرفتن توانبخشی و مراقبتهای غیرارتوپدی کرد. وظیفهی من است که این ابعاد درمان را به رسمیت بشناسم و برای تأمین آنها تلاش کنم—خواه شخصاً، خواه با ارجاع به همکاران مربوطه.
🔰درس سوم
در ماه نخست بهبودی، ضعف زیادی داشتم و این دوران نقاهت طولانی، نگرانی جدی در من ایجاد کرد: آیا هرگز توان بازگشت به کار را خواهم داشت؟
برای پاسخ، به یکی از همکلاسیهای قدیمیام که اکنون متخصص قلب است مراجعه کردم. نمیخواستم جراح خود را با اضطرابهایم بیازارم، از این رو از دوست پزشکم دربارهی پیشآگهی و چشمانداز درمان پرسیدم.
این تجربه مرا واداشت به گذشته بیندیشم: بارها به بیماران گفته بودم وظیفهی من انجام بهترین درمان یا جراحی ممکن است، اما نتیجه نهایی قابل پیشبینی نیست. حال که خود با این تردید دستوپنجه نرم کردم، دریافتم که بیان شفاف و واقعبینانه دربارهی نتایج احتمالی، ارتباط مستقیمی با رضایت بیماران و بهبود تجربهی آنان دارد.
پس دو نکته را آموختم: نخست اینکه باید همیشه تلاش کنم پیامدهای احتمالی را به وضوح برای بیماران توضیح دهم؛ دوم اینکه بیماران شاید از ترس یا احترام، پرسشهایشان را مطرح نکنند، و بنابراین این مسئولیت بر عهدهی من است که خودم ابتکار عمل را در ارائهی این اطلاعات به دست بگیرم.
🔰درس چهارم
سالها بیمارانم برای مراقبتی که دریافت کردهاند، از من سپاسگزاری کردهاند. غالباً میپنداشتم این سخنان، رسمی و از سر عادت است. اما زمانیکه خود، با تمام وجود از جراح خود قدردانی کردم، فهمیدم که این سپاسگزاری چقدر میتواند صادقانه و عمیق باشد. از این پس، ارزش بیشتری برای قدردانی بیمارانم قائل خواهم شد.
✅ جمعبندی (ادامه در پست بعد)
❤93👍11👏4🔥2❤🔥1
Forwarded from Medical Professionalism (Fariba Asghari)
سرانجام، به امتیازاتی میاندیشم که من داشتم: سه دهه تجربهی پزشکی، ارتباطات حرفهای گسترده، امکان انتخاب جراح ماهر، نبود مشکلات مالی و نبود ترس جدی از آینده.
اما بسیاری از بیماران چنین امتیازاتی ندارند؛ انتخاب پزشک برایشان پرابهام است، مسائل مالی طاقتفرساست، و نگرانیهای آینده همیشه سایهافکن.
این تجربه به من آموخت که در هر برخورد با بیمار، باید حتی برای لحظهای خود را جای او بگذارم. تنها با دیدن دنیا از دریچهی نگاه اوست که میتوانم نه فقط جراحی حرفهایتر، بلکه پزشکی شوم که مراقبتی واقعاً جامع ارائه میدهد.
📌 یادداشت: این متن ترجمه سرمقالهای به قلم این نویسندگان منتشر شده در The Archives of Bone and Joint Surgery (اکتبر ۲۰۲۵، جلد ۱۳، شماره ۱۰) است.
اما بسیاری از بیماران چنین امتیازاتی ندارند؛ انتخاب پزشک برایشان پرابهام است، مسائل مالی طاقتفرساست، و نگرانیهای آینده همیشه سایهافکن.
این تجربه به من آموخت که در هر برخورد با بیمار، باید حتی برای لحظهای خود را جای او بگذارم. تنها با دیدن دنیا از دریچهی نگاه اوست که میتوانم نه فقط جراحی حرفهایتر، بلکه پزشکی شوم که مراقبتی واقعاً جامع ارائه میدهد.
📌 یادداشت: این متن ترجمه سرمقالهای به قلم این نویسندگان منتشر شده در The Archives of Bone and Joint Surgery (اکتبر ۲۰۲۵، جلد ۱۳، شماره ۱۰) است.
👌57👏19❤14👍4🔥3
Forwarded from Scientometrics
رسانهها هنگام گزارش مطالب مرتبط با خودکشی به چه مواردی باید توجه داشته باشند؟
مطالعات انجام گرفته در کشورهای مختلف نشان میدهند که گزارش اخبار و تصاویر احساسی از خودکشی در روزنامه ها، خبرگزاریها و ... میتواند منجر به خودکشی های تقلیدی و اقدام به خودکشی شوند.
پرهیز از انعکاس غیر مسئولانه اخبار خودکشی میتواند در پیشگیری از رفتارهای تقلیدگرانه خودکشی کمک کننده باشد.
به دنبال نشر اخبار رسانه ای خودکشی، افراد آسیب پذیر، در معرض خطر خودکشی های تقلیدی قرار میگیرند. از سوی دیگر، گزارش مسئولانه ی خودکشی می تواند به آگاهسازی و آموزش عمومی درباره ی خودکشی و پیشگیری از آن کمک کند.
خطر خودکشی تقلیدی به ویژه هنگامی که فرد فوت شده بر اثر خودکشی از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار باشد، یا به راحتی شناسایی شود، افزایش می یابد. همچنین خودکشی های تقلیدی گاهی زمانی افزایش پیدا می کند که ویژگی های فردی که بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده از برخی جنبه ها یا ویژگی های بیننده یا شنونده شباهت داشته باشد و بیننده یا شنونده با او همانندسازی کند.
در گزارش ها باید اطلاعات دقیقی درباره ی محلهای دریافت کمک ارائه کنید.
درباره ی حقایق خودکشی و شیوه های پیشگیری از خودکشی، بدون ترویج باورهای نادرست، به مردم آموزش بدهید.
گزارش هایی درباره ی نحوه ی مقابله با عوامل استرسزای زندگی و افکار خودکشی و نحوه ی دریافت کمک تهیه کنید. این گزارشها معمولا راهکارهای مشخصی را نشان میدهند که دیگران برای فائق آمدن بر افکار خودکشی به کار برده اند و اقداماتی را که فرد میتواند در این مواقع انجام بدهد برجسته میسازند.
به جای به کار بردن اصطلاحاتی مانند "موفق"، "ناموفق" یا "شکست خورده" برای خودکشی، استفاده از واژه های خودکشی منجر به فوت یا اقدام به خودکشی مناسب تر می باشد.
از فردی که اقدام به خودکشی کرده است انتقاد نکنید، یا او را محکوم نکنید. همین طور خودکشی بعنوان عملی تحسین برانگیز و قهرمانانه معرفی نشود.
دست اندرکاران رسانه نیز ممکن است تحت تأثیر گزارش ها و اخبار خودکشی قرار گیرند.
اخبار مربوط به خودکشی را برجسته نکنید و از تکرار آنها خودداری کنید.
از ادبیات که باعث حساس شدن مردم یا عادی سازی پدیده ی خودکشی می شود یا آن را راهکار سازنده ای در مقابله با مشکلات نشان می دهد استفاده نکنید.
از بیان جزئیات روش خودکشی و محل آن و همین طور تیترهای خبری حساسیت برانگیز استفاده نکنید.
دلایل ساده انگارانه برای اقدام به خودکشی ارائه نکنید. از بزرگ نمایی و هیجان انگیز جلوه دادن اقدام به خودکشی بپرهیزید. خودکشی نباید به عنوان روشی مناسب یا قابل قبول برای حل مشکلات شخصی ارائه گردد.
اخبار رسانه ای درباره ی خودکشی باید همیشه حاوی اطلاعاتی درباره ی نحوهی دریافت کمک و ترجیحاً معرفی مراکز شناخته شده ی پیشگیری از خودکشی باشد که بیست و چهار ساعته و هفت روز هفته در دسترس هستند.
علائم هشدار دهنده احتمالی خودکشی و نحوه مقابله با آنها را مشخص کنید.
بزرگنمایی مرگ شخصیتهای مشهور ممکن است ناخواسته این تصور را القا کند که جامعه رفتار خودکشی را تجلیل میکند، در نتیجه ممکن است باعث افزایش رفتار خودکشی در دیگران شود.
باید در گزارش ها از اصطلاح "افزایش میزان خودکشی" به جای "همه گیری خودکشی" استفاده کرد. هنگام گزارش موارد خودکشی، انتقال این پیام که خودکشی معضل بهداشت عمومی است و نیز ذکر عوامل خطر آن، در کنار پیامی درباره ی پیشگیری از خودکشی، میتواند اهمیت پیشگیری از خودکشی را به مردم آموزش بدهد.
افزایش رفتارهای خودکشی پس از گزارش خبر خودکشی قبلی، تابعی از زمان است و معمولا طی سه روز اول اوج میگیرد و تقریبا پس از دو هفته کاهش می یابد. اما گاهی بیشتر به طول می انجامد. این افزایش به میزان گستردگی و برجستگی پوشش رسانه ای مربوط است، گزارش هایی که زیاد تکرار می شوند و تأثیر عمیقی دارند به شدت با افزایش خودکشی تقلیدی مرتبط هستند.
اکثر خودکشی ها پیش از وقوع، علامت های هشدار دهنده ی کلامی یا رفتاری دارند. خودکشی هرگز نتیجه ی یک عامل یا یک رویداد واحد نیست. تحریک پذیری نیز نقش مهمی ایفا میکند. بیماری روانی به تنهایی توجیه کننده ی خودکشی نیست. خودکشی روشی سازنده یا مناسب برای مقابله با مشکلات نیست.
متخصصان رسانه باید رعایت احتیاط در گزارش خودکشی را فرابگیرند و بین "حق دانستن" مردم و "خطر ایجاد آسیب" تعادل ایجاد کنند.
من این پست را از «راهنمای انعکاس صحیح اخبار خودکشی در رسانه ها» از دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت (به روز رسانی 1400، فایل پی دی اف) و همین طور مقاله "به روزرسانی راهنمای انعکاس اخبار خودکشی در رسانه ها" (لینک) تهیه کردم.
@Scientometric
مطالعات انجام گرفته در کشورهای مختلف نشان میدهند که گزارش اخبار و تصاویر احساسی از خودکشی در روزنامه ها، خبرگزاریها و ... میتواند منجر به خودکشی های تقلیدی و اقدام به خودکشی شوند.
پرهیز از انعکاس غیر مسئولانه اخبار خودکشی میتواند در پیشگیری از رفتارهای تقلیدگرانه خودکشی کمک کننده باشد.
به دنبال نشر اخبار رسانه ای خودکشی، افراد آسیب پذیر، در معرض خطر خودکشی های تقلیدی قرار میگیرند. از سوی دیگر، گزارش مسئولانه ی خودکشی می تواند به آگاهسازی و آموزش عمومی درباره ی خودکشی و پیشگیری از آن کمک کند.
خطر خودکشی تقلیدی به ویژه هنگامی که فرد فوت شده بر اثر خودکشی از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار باشد، یا به راحتی شناسایی شود، افزایش می یابد. همچنین خودکشی های تقلیدی گاهی زمانی افزایش پیدا می کند که ویژگی های فردی که بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده از برخی جنبه ها یا ویژگی های بیننده یا شنونده شباهت داشته باشد و بیننده یا شنونده با او همانندسازی کند.
در گزارش ها باید اطلاعات دقیقی درباره ی محلهای دریافت کمک ارائه کنید.
درباره ی حقایق خودکشی و شیوه های پیشگیری از خودکشی، بدون ترویج باورهای نادرست، به مردم آموزش بدهید.
گزارش هایی درباره ی نحوه ی مقابله با عوامل استرسزای زندگی و افکار خودکشی و نحوه ی دریافت کمک تهیه کنید. این گزارشها معمولا راهکارهای مشخصی را نشان میدهند که دیگران برای فائق آمدن بر افکار خودکشی به کار برده اند و اقداماتی را که فرد میتواند در این مواقع انجام بدهد برجسته میسازند.
به جای به کار بردن اصطلاحاتی مانند "موفق"، "ناموفق" یا "شکست خورده" برای خودکشی، استفاده از واژه های خودکشی منجر به فوت یا اقدام به خودکشی مناسب تر می باشد.
از فردی که اقدام به خودکشی کرده است انتقاد نکنید، یا او را محکوم نکنید. همین طور خودکشی بعنوان عملی تحسین برانگیز و قهرمانانه معرفی نشود.
دست اندرکاران رسانه نیز ممکن است تحت تأثیر گزارش ها و اخبار خودکشی قرار گیرند.
اخبار مربوط به خودکشی را برجسته نکنید و از تکرار آنها خودداری کنید.
از ادبیات که باعث حساس شدن مردم یا عادی سازی پدیده ی خودکشی می شود یا آن را راهکار سازنده ای در مقابله با مشکلات نشان می دهد استفاده نکنید.
از بیان جزئیات روش خودکشی و محل آن و همین طور تیترهای خبری حساسیت برانگیز استفاده نکنید.
دلایل ساده انگارانه برای اقدام به خودکشی ارائه نکنید. از بزرگ نمایی و هیجان انگیز جلوه دادن اقدام به خودکشی بپرهیزید. خودکشی نباید به عنوان روشی مناسب یا قابل قبول برای حل مشکلات شخصی ارائه گردد.
اخبار رسانه ای درباره ی خودکشی باید همیشه حاوی اطلاعاتی درباره ی نحوهی دریافت کمک و ترجیحاً معرفی مراکز شناخته شده ی پیشگیری از خودکشی باشد که بیست و چهار ساعته و هفت روز هفته در دسترس هستند.
علائم هشدار دهنده احتمالی خودکشی و نحوه مقابله با آنها را مشخص کنید.
بزرگنمایی مرگ شخصیتهای مشهور ممکن است ناخواسته این تصور را القا کند که جامعه رفتار خودکشی را تجلیل میکند، در نتیجه ممکن است باعث افزایش رفتار خودکشی در دیگران شود.
باید در گزارش ها از اصطلاح "افزایش میزان خودکشی" به جای "همه گیری خودکشی" استفاده کرد. هنگام گزارش موارد خودکشی، انتقال این پیام که خودکشی معضل بهداشت عمومی است و نیز ذکر عوامل خطر آن، در کنار پیامی درباره ی پیشگیری از خودکشی، میتواند اهمیت پیشگیری از خودکشی را به مردم آموزش بدهد.
افزایش رفتارهای خودکشی پس از گزارش خبر خودکشی قبلی، تابعی از زمان است و معمولا طی سه روز اول اوج میگیرد و تقریبا پس از دو هفته کاهش می یابد. اما گاهی بیشتر به طول می انجامد. این افزایش به میزان گستردگی و برجستگی پوشش رسانه ای مربوط است، گزارش هایی که زیاد تکرار می شوند و تأثیر عمیقی دارند به شدت با افزایش خودکشی تقلیدی مرتبط هستند.
اکثر خودکشی ها پیش از وقوع، علامت های هشدار دهنده ی کلامی یا رفتاری دارند. خودکشی هرگز نتیجه ی یک عامل یا یک رویداد واحد نیست. تحریک پذیری نیز نقش مهمی ایفا میکند. بیماری روانی به تنهایی توجیه کننده ی خودکشی نیست. خودکشی روشی سازنده یا مناسب برای مقابله با مشکلات نیست.
متخصصان رسانه باید رعایت احتیاط در گزارش خودکشی را فرابگیرند و بین "حق دانستن" مردم و "خطر ایجاد آسیب" تعادل ایجاد کنند.
من این پست را از «راهنمای انعکاس صحیح اخبار خودکشی در رسانه ها» از دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت (به روز رسانی 1400، فایل پی دی اف) و همین طور مقاله "به روزرسانی راهنمای انعکاس اخبار خودکشی در رسانه ها" (لینک) تهیه کردم.
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
❤32👍5✍1
چهارم آبان ماه، سالگرد اعتراضات پزشکان در آبان ماه ۱۴۰۱ در مقابل سازمان نظام پزشکی است.
روزنامه اعتماد در آن زمان در گزارشی با عنوان "بررسي واقعيتهاي فاجعه 4 آبان خيابان شانزدهم اميرآباد" به این موضوع پرداخته (لینک) بود.
گزارش با درخواست نظام پزشکی تهران برای پیگیری موضوع شروع شده بود: "رييس نظامپزشكي تهران بزرگ براي روشن شدن ابعاد واقعي فاجعه ۴ آبان خيابان شانزدهم اميرآباد و چرايي ضرب و شتم، مصدوميت و بازداشت دهها پزشك معترضي كه قصد برگزاري تجمع مسالمتآميز داشتند اما مقابل ساختمان نظام پزشكي تهران بزرگ مورد هجوم لباس شخصيها قرار گرفتند، دستور تشكيل كميته حقيقتياب داد"
در ادامه گزارش هم این طور آمده بود که "حدود ۲ هزار پزشك در حمايت از دكتر مهران فريدوني؛ پزشك بازداشتشده حاضر در تجمع پزشكان شهر شيراز كه نسبت به گزارش پزشكي قانوني درباره علت جانباختن مهسا اميني تشكيك كرده و علت واقعي فوت مهسا را متفاوت از گزارش رسمي اين نهاد قضايي دانسته بود و همچنين در اعتراض به مخدوش شدن امنيت جاني مصدومان اعتراضات اخير در فضاي مراكز درماني، استفاده غيرمجاز و غير درماني از آمبولانسها در اعتراضات اخير، مجبور كردن برخي پزشكان درمانگر در مراكز درماني براي افشاي اسرار بيماران و همچنين برهم خوردن امنيت و آرامش فضاي مراكز درماني با ورود لباس شخصيهايي كه به دنبال مجروحان اعتراضات بودند، مقابل ساختمان سازمان نظام پزشكي تهران بزرگ رفتند تا در محل ساختمان اين نهاد صنفي، تجمعي مسالمتآميز برگزار كنند اما مشاهده كردند كه علاوه بر بسته بودن درهاي ورودي ساختمان به روي مراجعان، كل ساختمان به تصرف لباس شخصيها و ماموران امنيتي درآمده كه به همين دليل، معترضان امكان ورود به ساختمان صنف خود را پيدا نكردند و در خيابان اطراف ساختمان ايستادند. حضور خياباني پزشكان معترض با برخوردهاي نيروهاي امنيتي مواجه شد و صدها پزشك زن و مرد توسط لباسشخصيها مورد ضرب و شتم و خشونت كلامي قرار گرفتند. محمد رازي؛ قائممقام سازمان نظام پزشكي تهران بزرگ و سيد مويد علويان؛ رييس نظام پزشكي تهران بزرگ از جمله افرادي بودند كه در زمان تلاش براي متوقف كردن حملات فيزيكي و كلامي لباسشخصيها عليه پزشكان زن و مرد، خود نيز توسط ماموران امنيتي و لباسشخصيها مورد ضرب و شتم و توهين قرار گرفتند."
شرح کامل ماجرا را از این لینک می توانید بخوانید.
همین طور سه مجله لنست، ساینس و BMJ در مورد این اعتراضات گزارشهایی منتشر کرده بودند.
در مقاله لنست به ماجرای اعتراضات پزشکان در جلوی نظام پزشکی تهران (ومرگ یک پزشک)، استعفای رئیس (دکتر علویان) و قائم مقام رئیس نظام پزشکی تهران (دکتر رازی که بعدا به نظام پزشکی برگشتند)، مشکلات کادر پزشکی، ترس مجروحان از مراجعه به بیمارستان، استفاده از آمبولانس توسط نیروهای امنیتی و بیانیه بیش از ۳۰۰۰ نفر از کادر درمان و…پرداخته شده بود.
مقاله BMJ هم به مرگ خانم دکتر بهمنی اشاره داشت. نظام پزشکی اعلام کرد که مرگ این جراح به علت تصادف رانندگی بود.
دکتر مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی به سردبیر مجله لنست نامه زده و مطالب مقاله منتشر شده در این مجله با عنوان “پزشکان در خط مقدم اعتراضات” را سراسر کذب خوانده و گفتهبودند که مطالب این مقاله از قول منابعی است که سابقه دشمنی و جاسوسی در ایران را داشتهاند. فرهنگستان علومپزشکی به وقایع نظام پزشکی تهران واکنشی نشان نداده بود.
@Scientometric
روزنامه اعتماد در آن زمان در گزارشی با عنوان "بررسي واقعيتهاي فاجعه 4 آبان خيابان شانزدهم اميرآباد" به این موضوع پرداخته (لینک) بود.
گزارش با درخواست نظام پزشکی تهران برای پیگیری موضوع شروع شده بود: "رييس نظامپزشكي تهران بزرگ براي روشن شدن ابعاد واقعي فاجعه ۴ آبان خيابان شانزدهم اميرآباد و چرايي ضرب و شتم، مصدوميت و بازداشت دهها پزشك معترضي كه قصد برگزاري تجمع مسالمتآميز داشتند اما مقابل ساختمان نظام پزشكي تهران بزرگ مورد هجوم لباس شخصيها قرار گرفتند، دستور تشكيل كميته حقيقتياب داد"
در ادامه گزارش هم این طور آمده بود که "حدود ۲ هزار پزشك در حمايت از دكتر مهران فريدوني؛ پزشك بازداشتشده حاضر در تجمع پزشكان شهر شيراز كه نسبت به گزارش پزشكي قانوني درباره علت جانباختن مهسا اميني تشكيك كرده و علت واقعي فوت مهسا را متفاوت از گزارش رسمي اين نهاد قضايي دانسته بود و همچنين در اعتراض به مخدوش شدن امنيت جاني مصدومان اعتراضات اخير در فضاي مراكز درماني، استفاده غيرمجاز و غير درماني از آمبولانسها در اعتراضات اخير، مجبور كردن برخي پزشكان درمانگر در مراكز درماني براي افشاي اسرار بيماران و همچنين برهم خوردن امنيت و آرامش فضاي مراكز درماني با ورود لباس شخصيهايي كه به دنبال مجروحان اعتراضات بودند، مقابل ساختمان سازمان نظام پزشكي تهران بزرگ رفتند تا در محل ساختمان اين نهاد صنفي، تجمعي مسالمتآميز برگزار كنند اما مشاهده كردند كه علاوه بر بسته بودن درهاي ورودي ساختمان به روي مراجعان، كل ساختمان به تصرف لباس شخصيها و ماموران امنيتي درآمده كه به همين دليل، معترضان امكان ورود به ساختمان صنف خود را پيدا نكردند و در خيابان اطراف ساختمان ايستادند. حضور خياباني پزشكان معترض با برخوردهاي نيروهاي امنيتي مواجه شد و صدها پزشك زن و مرد توسط لباسشخصيها مورد ضرب و شتم و خشونت كلامي قرار گرفتند. محمد رازي؛ قائممقام سازمان نظام پزشكي تهران بزرگ و سيد مويد علويان؛ رييس نظام پزشكي تهران بزرگ از جمله افرادي بودند كه در زمان تلاش براي متوقف كردن حملات فيزيكي و كلامي لباسشخصيها عليه پزشكان زن و مرد، خود نيز توسط ماموران امنيتي و لباسشخصيها مورد ضرب و شتم و توهين قرار گرفتند."
شرح کامل ماجرا را از این لینک می توانید بخوانید.
همین طور سه مجله لنست، ساینس و BMJ در مورد این اعتراضات گزارشهایی منتشر کرده بودند.
در مقاله لنست به ماجرای اعتراضات پزشکان در جلوی نظام پزشکی تهران (ومرگ یک پزشک)، استعفای رئیس (دکتر علویان) و قائم مقام رئیس نظام پزشکی تهران (دکتر رازی که بعدا به نظام پزشکی برگشتند)، مشکلات کادر پزشکی، ترس مجروحان از مراجعه به بیمارستان، استفاده از آمبولانس توسط نیروهای امنیتی و بیانیه بیش از ۳۰۰۰ نفر از کادر درمان و…پرداخته شده بود.
مقاله BMJ هم به مرگ خانم دکتر بهمنی اشاره داشت. نظام پزشکی اعلام کرد که مرگ این جراح به علت تصادف رانندگی بود.
دکتر مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی به سردبیر مجله لنست نامه زده و مطالب مقاله منتشر شده در این مجله با عنوان “پزشکان در خط مقدم اعتراضات” را سراسر کذب خوانده و گفتهبودند که مطالب این مقاله از قول منابعی است که سابقه دشمنی و جاسوسی در ایران را داشتهاند. فرهنگستان علومپزشکی به وقایع نظام پزشکی تهران واکنشی نشان نداده بود.
@Scientometric
😢45❤25💔13👍3🤔3🌭3
Telegram
Scientometrics
تلاش برای جلوگیری از نارسایی قلبی بعد از سکته با سلولهای بنیادی موفقیت آمیز بوده است. خطر نارسایی قلبی بیش از ۵۰٪ کاهش یافته است.
این بر اساس نتایج یک کارآزمایی بالینی از ایران در BMJ است.
در یک کارآزمایی بالینی فاز ۳ با نام PREVENT-TAHA8 که در سه بیمارستان شیراز انجام و نتایج آن در مجله BMJ منتشر شده (لینک)، بررسی شده است که آیا تزریق داخلکرونری سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از ژله وارتون یا Wharton’s jelly از بافت بند ناف،
در روزهای نخست پس از سکته قلبی میتواند از نارسایی قلبی پیشگیری کند یا خیر؟
در این مطالعه، ۳۹۶ بیمار با اولین سکته قلبی (STEMI) و میزان EF زیر ۴۰ درصد در دوگروه بررسی شده اند:
گروه دریافت درمان استاندارد و یا دریافت درمان استاندارد به همراه تزریق سلولهای بنیادی ۳ تا ۷ روز پس از سکته
بیماران از تزریق مطلع بوده ولی ارزیابان پیامد از تخصیص درمانی خبر نداشتهاند (blind)
میانه مدت پیگیری بیماران حدودا ۳۳ ماه بوده است.
نتایج نشان داده است که استفاده از سلول بنیادی، بروز نارسایی قلب و بستری ناشی از آن را بهطور قابلتوجهی (به ترتیب ۵۷٪ و ۸٪) کاهش داده است.
همچنین استفاده از سلول بنیادی، باعث کاهش پیامد ترکیبی (شامل مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی و عروقی و بستری مجدد به دلیل سکته قلبی یا نارسایی قلبی) به میزان ۶۱٪ شده است.
در مقابل، تفاوت معنیداری در مرکومیر کلی بین دو گروه مشاهده نشده است.
نکته قابل توجه این بوده که مقدار EF طی ۶ ماه در گروه مداخله حدود ۶ درصد بیشتر افزایش پیدا کرده که نشاندهنده بهبود عملکرد قلب است.
این یافتهها نشان میدهد که تزریق سلولهای بنیادی ممکن است بهعنوان یک روش کمکی پس از سکته قلبی، جلوی بروز نارسایی قلب را بگیرد و ریسک عوارض قلبی بعدی را کاهش دهد
@Scientometric
این بر اساس نتایج یک کارآزمایی بالینی از ایران در BMJ است.
در یک کارآزمایی بالینی فاز ۳ با نام PREVENT-TAHA8 که در سه بیمارستان شیراز انجام و نتایج آن در مجله BMJ منتشر شده (لینک)، بررسی شده است که آیا تزریق داخلکرونری سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از ژله وارتون یا Wharton’s jelly از بافت بند ناف،
در روزهای نخست پس از سکته قلبی میتواند از نارسایی قلبی پیشگیری کند یا خیر؟
در این مطالعه، ۳۹۶ بیمار با اولین سکته قلبی (STEMI) و میزان EF زیر ۴۰ درصد در دوگروه بررسی شده اند:
گروه دریافت درمان استاندارد و یا دریافت درمان استاندارد به همراه تزریق سلولهای بنیادی ۳ تا ۷ روز پس از سکته
بیماران از تزریق مطلع بوده ولی ارزیابان پیامد از تخصیص درمانی خبر نداشتهاند (blind)
میانه مدت پیگیری بیماران حدودا ۳۳ ماه بوده است.
نتایج نشان داده است که استفاده از سلول بنیادی، بروز نارسایی قلب و بستری ناشی از آن را بهطور قابلتوجهی (به ترتیب ۵۷٪ و ۸٪) کاهش داده است.
همچنین استفاده از سلول بنیادی، باعث کاهش پیامد ترکیبی (شامل مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی و عروقی و بستری مجدد به دلیل سکته قلبی یا نارسایی قلبی) به میزان ۶۱٪ شده است.
در مقابل، تفاوت معنیداری در مرکومیر کلی بین دو گروه مشاهده نشده است.
نکته قابل توجه این بوده که مقدار EF طی ۶ ماه در گروه مداخله حدود ۶ درصد بیشتر افزایش پیدا کرده که نشاندهنده بهبود عملکرد قلب است.
این یافتهها نشان میدهد که تزریق سلولهای بنیادی ممکن است بهعنوان یک روش کمکی پس از سکته قلبی، جلوی بروز نارسایی قلب را بگیرد و ریسک عوارض قلبی بعدی را کاهش دهد
@Scientometric
❤50😍5👀4👏2🥴2
Forwarded from در این شب ها (Pouria Nazemi)
پوریا ناظمی
یادنامه جیمز دی. واتسون - پوریا ناظمی
پیشگام کشف ساختار DNA، زندگی، میراث و جنجالها در تالار افتخارات علم قرن بیستم، کمتر نامی به اندازهی جیمز دیویی واتسون توانسته است همزمان شگفتی و بحث را برانگیزد. واتسون، که نامش با کشف ساختار مارپیچ دوگانه (Double Helix) مولکول DNA در سال ۱۹۵۳ گره خورده…
❤13👍3🙏2😡1
پرفروشترین داروهای دنیا در ۲۰۲۵
دو داروی tirzepatide (با نامهای Mounjaro برای دیابت و Zepbound برای کاهش وزن) از شرکت Eli Lilly و semaglutide (Ozempic برای دیابت، Wegovy برای چاقی و Rybelsus بهصورت خوراکی) از شرکت Novo Nordisk در رقابت نزدیکی برای تبدیلشدن به پرفروسترین دارو هستند.
در ۹ ماه اول سال ۲۰۲۵، tirzepatide حدود ۲۴/۸ میلیارد دلار و semaglutide حدود ۲۶ میلیارد دلار فروش داشتهاند، اما با توجه به رشد سریعتر فروش tirzepatide، پیشبینی میشود تا پایان سال از semaglutide پیشی بگیرد.
هر دو داروی tirzepatide و semaglutide از داروی ضدسرطان pembrolizumab (با نام تجاری Keytruda از شرکت مرک) که پیشتر پرفروشترین داروی جهان بود،پیشی گرفتهاند.
داروی Pembrolizumab نزدیک به ۹ سال طول کشید تا از adalimumab پیشی بگیر و پیشبینی میشود فروشش در ۲۰۲۷ به ۳۵/۵ میلیارد دلار برسد و از ۲۰۲۸ پتنت آن در آمریکا منقضی شود.
واکسن کووید ۱۹ از فایزر با ۳۷/۸ میلیارد دلار در ۲۰۲۲ رکورد بهترین فروش سال را دارد اما semaglutide و tirzepatide انتظار میرود در ۲۰۲۶ این رکورد را پشت سر بگذارند.
لینک: منبع
@Scientometric
دو داروی tirzepatide (با نامهای Mounjaro برای دیابت و Zepbound برای کاهش وزن) از شرکت Eli Lilly و semaglutide (Ozempic برای دیابت، Wegovy برای چاقی و Rybelsus بهصورت خوراکی) از شرکت Novo Nordisk در رقابت نزدیکی برای تبدیلشدن به پرفروسترین دارو هستند.
در ۹ ماه اول سال ۲۰۲۵، tirzepatide حدود ۲۴/۸ میلیارد دلار و semaglutide حدود ۲۶ میلیارد دلار فروش داشتهاند، اما با توجه به رشد سریعتر فروش tirzepatide، پیشبینی میشود تا پایان سال از semaglutide پیشی بگیرد.
هر دو داروی tirzepatide و semaglutide از داروی ضدسرطان pembrolizumab (با نام تجاری Keytruda از شرکت مرک) که پیشتر پرفروشترین داروی جهان بود،پیشی گرفتهاند.
داروی Pembrolizumab نزدیک به ۹ سال طول کشید تا از adalimumab پیشی بگیر و پیشبینی میشود فروشش در ۲۰۲۷ به ۳۵/۵ میلیارد دلار برسد و از ۲۰۲۸ پتنت آن در آمریکا منقضی شود.
واکسن کووید ۱۹ از فایزر با ۳۷/۸ میلیارد دلار در ۲۰۲۲ رکورد بهترین فروش سال را دارد اما semaglutide و tirzepatide انتظار میرود در ۲۰۲۶ این رکورد را پشت سر بگذارند.
لینک: منبع
@Scientometric
❤18👍9👏4🤯2💔1
مهارکنندههای PCSK9 برای کاهش چربی بد یاLDL
از پیشگیری ثانویه حوادث قلبی و عروقی تا اولیه و همین طور از شکل تزریقی تا شکل خوراکی
مهارکنندههای PCSK9 مثل اوولوکومب (Evolocumab) با شکل مصرف تزریقی، از شرکت مرک، باعث کاهش چربی بد یا همان LDL میشوند.
این دارو یعنی اوولوکومب به شکل تزریقی است. قبلا مشخص شده بود که در بیماران با سابقه سکته قلبی یا مغزی، موثر است و خطر حوادث قلبی عروقی اساسی را کم میکنند.
حالا همین دارو در افرادی بدون سابقه سکته هم بررسی شده و مشخص شده که خطر اولین حادثه قلبی عروقی اساسی را کاهش میدهد. این یعنی کاربردش از درمان ثانویه به پیسگیری اولیه (Primary Prevention) هم گسترش
پیدا خواهد کرد. مقاله این مطالعه جدید در NEJM منتشر شده است (لینک).
در این مطالعه جدید در NEJM، داروی اوولوکومب (Evolocumab) یا با نام دیگر Repatha، بر روی بیش از ۱۲ هزار بیمار مبتلا به آترواسکلروز یا دیابت و بدون سابقه سکته قلبی یا مغزی بررسی شده و مشخص شده که خطر بروز مرگ ناشی از بیماری عروق کرونری، سکته قلبی یا سکته مغزی ایسکمیک در گروه دارو ۲۵٪ کمتر از گروه دارونما بوده است. وقتی نیاز به رواسکولاریزاسیون هم به شاخص اضافه شده، خطر کلی ۱۹ درصد کمتر بود است.
این داروی Evolocumab اما به هر حال تززیقی است. شرکت مرک اما شکل خوراکی دارو را هم ساخته و در مطالعه جدید دیگری که در یک کنفرانس حالا نتایج آن را ارائه کرده نشان داده است که شکل خوراکی آن هم موثر است (لینک).
این داروی خوراکی با نام انلیسیتاید (Enlicitide)، از همان کلاس مهارکنندههای PCSK9 است اما بهصورت قرص خوراکی مصرف میشود و برای بیمارانی طراحی شده که با استاتینها به هدف کاهش کلسترول نمیرسند و دیگر نیاز به تزریق دارو نیست.
در مطالعه، شرکتکنندگان که همگی پیشتر داروهای کاهنده چربی خون از جمله استاتینها را مصرف میکردهاند، در کنار درمان معمول خود بهصورت تصادفی انلیسیتاید یا دارونما دریافت کردهاند. نشان داده شده است که داروی خوراکی میتواند سطح چربی LDL را تا حدود ۶۰ درصد کاهش دهد و دو سوم بیماران در این مطالعه کاهش حداقل ۵۰ درصدی در LDL داشتهاند.
این اثر به اندازه مهارکنندههای تزریقی PCSK9 بوده و میتواند گزینهای راحتتر و مقرون بهصرفهتر برای میلیونها بیمار در معرض خطر سکته قلبی یا مغزی باشد. دارو با مسدود کردن پروتئین PCSK9 در کبد، دفع کلسترول را افزایش میدهد.
شرکت مرک قصد دارد اوایل سال آینده برای دریافت تایید سازمان غذا و داروی آمریکا اقدام کند.
@Scientometric
از پیشگیری ثانویه حوادث قلبی و عروقی تا اولیه و همین طور از شکل تزریقی تا شکل خوراکی
مهارکنندههای PCSK9 مثل اوولوکومب (Evolocumab) با شکل مصرف تزریقی، از شرکت مرک، باعث کاهش چربی بد یا همان LDL میشوند.
این دارو یعنی اوولوکومب به شکل تزریقی است. قبلا مشخص شده بود که در بیماران با سابقه سکته قلبی یا مغزی، موثر است و خطر حوادث قلبی عروقی اساسی را کم میکنند.
حالا همین دارو در افرادی بدون سابقه سکته هم بررسی شده و مشخص شده که خطر اولین حادثه قلبی عروقی اساسی را کاهش میدهد. این یعنی کاربردش از درمان ثانویه به پیسگیری اولیه (Primary Prevention) هم گسترش
پیدا خواهد کرد. مقاله این مطالعه جدید در NEJM منتشر شده است (لینک).
در این مطالعه جدید در NEJM، داروی اوولوکومب (Evolocumab) یا با نام دیگر Repatha، بر روی بیش از ۱۲ هزار بیمار مبتلا به آترواسکلروز یا دیابت و بدون سابقه سکته قلبی یا مغزی بررسی شده و مشخص شده که خطر بروز مرگ ناشی از بیماری عروق کرونری، سکته قلبی یا سکته مغزی ایسکمیک در گروه دارو ۲۵٪ کمتر از گروه دارونما بوده است. وقتی نیاز به رواسکولاریزاسیون هم به شاخص اضافه شده، خطر کلی ۱۹ درصد کمتر بود است.
این داروی Evolocumab اما به هر حال تززیقی است. شرکت مرک اما شکل خوراکی دارو را هم ساخته و در مطالعه جدید دیگری که در یک کنفرانس حالا نتایج آن را ارائه کرده نشان داده است که شکل خوراکی آن هم موثر است (لینک).
این داروی خوراکی با نام انلیسیتاید (Enlicitide)، از همان کلاس مهارکنندههای PCSK9 است اما بهصورت قرص خوراکی مصرف میشود و برای بیمارانی طراحی شده که با استاتینها به هدف کاهش کلسترول نمیرسند و دیگر نیاز به تزریق دارو نیست.
در مطالعه، شرکتکنندگان که همگی پیشتر داروهای کاهنده چربی خون از جمله استاتینها را مصرف میکردهاند، در کنار درمان معمول خود بهصورت تصادفی انلیسیتاید یا دارونما دریافت کردهاند. نشان داده شده است که داروی خوراکی میتواند سطح چربی LDL را تا حدود ۶۰ درصد کاهش دهد و دو سوم بیماران در این مطالعه کاهش حداقل ۵۰ درصدی در LDL داشتهاند.
این اثر به اندازه مهارکنندههای تزریقی PCSK9 بوده و میتواند گزینهای راحتتر و مقرون بهصرفهتر برای میلیونها بیمار در معرض خطر سکته قلبی یا مغزی باشد. دارو با مسدود کردن پروتئین PCSK9 در کبد، دفع کلسترول را افزایش میدهد.
شرکت مرک قصد دارد اوایل سال آینده برای دریافت تایید سازمان غذا و داروی آمریکا اقدام کند.
@Scientometric
😍13❤9👍3
در بیماران با سکته قلبی اخیر که عملکرد بطن چپ طبیعی دارند (LVEF ≥50%)، بهنظر میرسد مصرف بتابلاکرها فایدهای ندارد.
در متاآنالیز بزرگی که در NEJM منتشر شده (لینک) و دادههای بیش از ۱۷ هزار بیمار از پنج کارآزمایی بالینی را ترکیب کرده، مشخص شده است که پیامد ترکیبی مرگ، سکته قلبی مجدد یا نارسایی قلبی در بیماران دریافتکننده بتابلاکر تفاوتی با گروه بدون بتابلاکر نداشته است. همین طور برای هر یک از این سه پیامد بهصورت جداگانه نیز تفاوتی بین دو گروه دیده نشده است.
@Scientometric
در متاآنالیز بزرگی که در NEJM منتشر شده (لینک) و دادههای بیش از ۱۷ هزار بیمار از پنج کارآزمایی بالینی را ترکیب کرده، مشخص شده است که پیامد ترکیبی مرگ، سکته قلبی مجدد یا نارسایی قلبی در بیماران دریافتکننده بتابلاکر تفاوتی با گروه بدون بتابلاکر نداشته است. همین طور برای هر یک از این سه پیامد بهصورت جداگانه نیز تفاوتی بین دو گروه دیده نشده است.
@Scientometric
👌16❤7✍4🙏2👍1
چند روز قبل در مورد مقالهای مهم از ایران در BMJ نوشتم که استفاده موفقیت آمیز از سلولهای بنیادی برای کاهش خطر نارسایی قلبی بعد از سکته قلبی را نشان میداد. پست را از اینجا ببینید:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/7098
حالا در وبسایت Pubpeer (لینک) تعدادی از پژوهشگران در مورد احتمال معتبر نبودن دادههای مطالعه نظرات مختلفی را ارائه کردهاند و از جمله در مورد الگوی تکرارهای متوالی در دادهها نوشتهاند.تصویر پست چند نمونه از این ادعاها را نشان میدهد.
جدای از مسائل مربوط به دادهها، در مورد تضاد منافع احتمالی ذکر نشده و همین طور در مورد مسائل بالینی هم نظراتی ارائه شده است.
این موارد شاید بتواند فقط بر حسب شانس و اتفاق باشد و یا توضیحات دیگری در مورد آنها وجود داشته باشد. به همین جهت نویسنده مسئول هم در چند کامنت، برخی از موارد را پاسخ داده و اعلام کرده تا دو الی سه هفته، بررسی کامل دادهها و پاسخ آنها را ارائه خواهد کرد که تصویر آن را هم اینجا گذاشتهام.
@Scientometric
https://news.1rj.ru/str/scientometric/7098
حالا در وبسایت Pubpeer (لینک) تعدادی از پژوهشگران در مورد احتمال معتبر نبودن دادههای مطالعه نظرات مختلفی را ارائه کردهاند و از جمله در مورد الگوی تکرارهای متوالی در دادهها نوشتهاند.تصویر پست چند نمونه از این ادعاها را نشان میدهد.
جدای از مسائل مربوط به دادهها، در مورد تضاد منافع احتمالی ذکر نشده و همین طور در مورد مسائل بالینی هم نظراتی ارائه شده است.
این موارد شاید بتواند فقط بر حسب شانس و اتفاق باشد و یا توضیحات دیگری در مورد آنها وجود داشته باشد. به همین جهت نویسنده مسئول هم در چند کامنت، برخی از موارد را پاسخ داده و اعلام کرده تا دو الی سه هفته، بررسی کامل دادهها و پاسخ آنها را ارائه خواهد کرد که تصویر آن را هم اینجا گذاشتهام.
@Scientometric
😁20🤯8❤7😱6👏2👍1
پدر هوش مصنوعی، با بیش از یک میلیون ارجاع، در گوگل اسکالر
از پیشگامان یادگیری ماشین (machine learning)، یعنی Yoshua Bengio و یکی از اقرادی که از او به عنوان پدر هوش مصنوعی یاد میشود، حالا اولین محققی است (زنده) که تعداد ارجاعات علمیاش در گوگل اسکالر از مرز یک میلیون گذشته است.
با این حال او گفته تا حد ممکن به تعداد ارجاعاتش توجهی نمیکند، چون نباید هدف پژوهشگر این باشد که فقط ارجاع بیشتری بگیردو این کار باعث میشود دنبال عدد برویم و نه حقیقت علمی!
از شناختهشدهترین کارهای او مقاله مروری سال ۲۰۱۵ در مجله Nature است که با دو چهره دیگر دنیای هوش مصنوعی، Geoffrey Hinton و Yann LeCun، نوشته بود. این سه نفر (پدران هوش مصنوعی) در سال ۲۰۱۹ برای پژوهشهایشان روی شبکههای عصبی، جایزه معتبر تورینگ (A. M. Turing Award) را دریافت کردند که معادل نوبل در علم کامپیوتر به شمار میرود.
در میان آثار Bengio، مقالاتی دربارهی مفهوم attention دیده میشود که روشی است که به ماشینها کمک میکند متن را بهتر تحلیل کنند. این روش یکی از پایههای انقلاب چتباتها بود که با ChatGPT در سال ۲۰۲۲ آغاز شد.
نیچر مصاحبهای با او انجام داده که از اینجا میتوایند آن را بخوانید. در قسمتی از مصاحبه او در مورد نگرانی اش از آینده هوش مصنوعی میگوید و هشدار میدهد که هرکس در آینده کنترل هوش مصنوعی را در دست داشته باشد، قدرت بزرگی خواهد داشت و ممکن است از آن به نفع خود استفاده کند، نه به نفع همه. دموکراسی یعنی تقسیم قدرت. اگر قدرت در دستان عدهای محدود متمرکز شود، دیگر دموکراسی نیست دیکتاتوری است. اگر چنین فناوری در اختیار افراد نادرست قرار گیرد، کسانی با انگیزههای ایدئولوژیک یا حتی اختلالات روانی ممکن است از هوش مصنوعی بخواهند کاری فاجعهبار انجام دهد مثل ساخت ویروس فوقالعاده مرگبار جدید.
متن کامل گزارش اول را هم از اینجا بخوانید.
@Scientometric
از پیشگامان یادگیری ماشین (machine learning)، یعنی Yoshua Bengio و یکی از اقرادی که از او به عنوان پدر هوش مصنوعی یاد میشود، حالا اولین محققی است (زنده) که تعداد ارجاعات علمیاش در گوگل اسکالر از مرز یک میلیون گذشته است.
با این حال او گفته تا حد ممکن به تعداد ارجاعاتش توجهی نمیکند، چون نباید هدف پژوهشگر این باشد که فقط ارجاع بیشتری بگیردو این کار باعث میشود دنبال عدد برویم و نه حقیقت علمی!
از شناختهشدهترین کارهای او مقاله مروری سال ۲۰۱۵ در مجله Nature است که با دو چهره دیگر دنیای هوش مصنوعی، Geoffrey Hinton و Yann LeCun، نوشته بود. این سه نفر (پدران هوش مصنوعی) در سال ۲۰۱۹ برای پژوهشهایشان روی شبکههای عصبی، جایزه معتبر تورینگ (A. M. Turing Award) را دریافت کردند که معادل نوبل در علم کامپیوتر به شمار میرود.
در میان آثار Bengio، مقالاتی دربارهی مفهوم attention دیده میشود که روشی است که به ماشینها کمک میکند متن را بهتر تحلیل کنند. این روش یکی از پایههای انقلاب چتباتها بود که با ChatGPT در سال ۲۰۲۲ آغاز شد.
نیچر مصاحبهای با او انجام داده که از اینجا میتوایند آن را بخوانید. در قسمتی از مصاحبه او در مورد نگرانی اش از آینده هوش مصنوعی میگوید و هشدار میدهد که هرکس در آینده کنترل هوش مصنوعی را در دست داشته باشد، قدرت بزرگی خواهد داشت و ممکن است از آن به نفع خود استفاده کند، نه به نفع همه. دموکراسی یعنی تقسیم قدرت. اگر قدرت در دستان عدهای محدود متمرکز شود، دیگر دموکراسی نیست دیکتاتوری است. اگر چنین فناوری در اختیار افراد نادرست قرار گیرد، کسانی با انگیزههای ایدئولوژیک یا حتی اختلالات روانی ممکن است از هوش مصنوعی بخواهند کاری فاجعهبار انجام دهد مثل ساخت ویروس فوقالعاده مرگبار جدید.
متن کامل گزارش اول را هم از اینجا بخوانید.
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
❤21👍13🔥1
سه محقق از ایران در جدیدترین لیست پراستنادترین محققین دنیا
موسسه Clarivate همان ISI قبلی، لیست پژوهشگران پراستناد دنیا در ۲۰۲۵ را اعلام کرده (لینک) و از ایران نام سه محقق دیده میشود:
دکتر مهدی دهقان در حوزه ریاضیات از دانشگاه امیر کبیر
دکتر محمد علی منصورنیا در حوزه علوم احتماعی از علوم پزشکی تهران (مشابه سال قبل)
و دکتر مجید سلطانی از دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی در حوزه بین رشته ای
در لیست سال قبل (۲۰۲۴) هم سه محقق از ایران حضور داشتد: دکتر فرهاد اسلامی، دکتر محمد علی منصورنیا و
دکتر علی مرسلی. دکتر اسلامی و مرسلی در لیست ۲۰۲۳ هم حضور داشتند.
نزدیک به ۶۰٪ از پژوهشگران این لیست از آمریکا هستند. در رتبه های بعدی چین و انگلستان قرار دارند. عربستان در این لیست ۳۰ محقق دارد. در مورد عربستان و این لیست از اینجا بخوانید: لینک
توضیحات کامل در مورد روش شناسی این لیست معتبر و تعداد محقق پراستناد برای هر کشور و در هر رشته را از این لینک و کانال Evidence بخوانید (فهرست اصلی). بر این اساس فهرستهایی که از لیست محققین پراستناد با نام یک درصد و … عنوان می شود ارتباطی با Clarivate ندارند.
@Scientometric
موسسه Clarivate همان ISI قبلی، لیست پژوهشگران پراستناد دنیا در ۲۰۲۵ را اعلام کرده (لینک) و از ایران نام سه محقق دیده میشود:
دکتر مهدی دهقان در حوزه ریاضیات از دانشگاه امیر کبیر
دکتر محمد علی منصورنیا در حوزه علوم احتماعی از علوم پزشکی تهران (مشابه سال قبل)
و دکتر مجید سلطانی از دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی در حوزه بین رشته ای
در لیست سال قبل (۲۰۲۴) هم سه محقق از ایران حضور داشتد: دکتر فرهاد اسلامی، دکتر محمد علی منصورنیا و
دکتر علی مرسلی. دکتر اسلامی و مرسلی در لیست ۲۰۲۳ هم حضور داشتند.
نزدیک به ۶۰٪ از پژوهشگران این لیست از آمریکا هستند. در رتبه های بعدی چین و انگلستان قرار دارند. عربستان در این لیست ۳۰ محقق دارد. در مورد عربستان و این لیست از اینجا بخوانید: لینک
توضیحات کامل در مورد روش شناسی این لیست معتبر و تعداد محقق پراستناد برای هر کشور و در هر رشته را از این لینک و کانال Evidence بخوانید (فهرست اصلی). بر این اساس فهرستهایی که از لیست محققین پراستناد با نام یک درصد و … عنوان می شود ارتباطی با Clarivate ندارند.
@Scientometric
👍18❤9👎3🤩3
همان طور که قبلا نوشتم، در مورد مقاله ای که اخیرا از ایران در BMJ منتشر شده (لینک)، تعداد زیادی نظرات مختلف در مورد نامعتبر بودن آن ارائه شده است. این پست را ببینید: لینک
حالا علاوه بر این که وبسایت retraction watch در مورد این نظرات نوشته (لینک)، خود مجله BMJ نیز در مورد این مقاله یک بیانیه Expression of concern منتشر کرده (لینک) و اعلام کرده بعد از بررسی کامل داده ها و تماس با نویسندگان مقاله در مورد آن تصمیم خواهد گرفت.
از جمله مشکلاتی که در pubpeer عنوان شده و retraction watch هم به آن اشاره کرده:
مقاله ادعا کرده فقط بیماران زیر ۶۵ سال وارد مطالعه شدهاند، اما در دادهها ۱۲۷ بیمار بالای ۶۵ سال بودند.
در داده ها یک الگوی تکراری عجیبی وجود دارد که برای هر ۱۰۱ رکورد تقریبا مقادیر تکرار میشده به شکلی که گویی کسی مقادیر را کپی و جایگذاری کرده باشد.
در مورد متغبر وزن، برای اکثر افراد، وزن یک عدد صحیح و مضربی از ۵ است که غیرطبیعی (دستکاری) به نظر میرسد.
بین تعداد شرکتکنندگان وارد مطالعه شده (۴۲۰ نفر) و تعداد اعلامشده در ثبت کارآزمایی (۳۶۰ نفر) اختلاف وجود دارد .
عدم ذکر تضاد منافع احتمالی
خود مجله BMJ نیز یک expression of concern در مورد این مقاله منتشر کرده و گفته با توجه به بحثهای شکل گرفته در مورد این مقاله (مثل مشکلات در دادهها، رعایت نکردن معیار سنی، و تضاد منافع) ممکن است این کارآزمایی از اصول پذیرفتهشده پژوهشی تخطی کرده باشد و نتایج مطالعه قابل اعتماد نباشد. نویسندگان مقاله یک مجموعه داده قابل بررسی و جایگزین آماده کردهاند و آن را در اختیار BMJ خواهند گذاشت و مجله این موضوع را بهصورت کامل بررسی و در مورد مقاله تصمیم میگیرد.
@Scientometric
حالا علاوه بر این که وبسایت retraction watch در مورد این نظرات نوشته (لینک)، خود مجله BMJ نیز در مورد این مقاله یک بیانیه Expression of concern منتشر کرده (لینک) و اعلام کرده بعد از بررسی کامل داده ها و تماس با نویسندگان مقاله در مورد آن تصمیم خواهد گرفت.
از جمله مشکلاتی که در pubpeer عنوان شده و retraction watch هم به آن اشاره کرده:
مقاله ادعا کرده فقط بیماران زیر ۶۵ سال وارد مطالعه شدهاند، اما در دادهها ۱۲۷ بیمار بالای ۶۵ سال بودند.
در داده ها یک الگوی تکراری عجیبی وجود دارد که برای هر ۱۰۱ رکورد تقریبا مقادیر تکرار میشده به شکلی که گویی کسی مقادیر را کپی و جایگذاری کرده باشد.
در مورد متغبر وزن، برای اکثر افراد، وزن یک عدد صحیح و مضربی از ۵ است که غیرطبیعی (دستکاری) به نظر میرسد.
بین تعداد شرکتکنندگان وارد مطالعه شده (۴۲۰ نفر) و تعداد اعلامشده در ثبت کارآزمایی (۳۶۰ نفر) اختلاف وجود دارد .
عدم ذکر تضاد منافع احتمالی
خود مجله BMJ نیز یک expression of concern در مورد این مقاله منتشر کرده و گفته با توجه به بحثهای شکل گرفته در مورد این مقاله (مثل مشکلات در دادهها، رعایت نکردن معیار سنی، و تضاد منافع) ممکن است این کارآزمایی از اصول پذیرفتهشده پژوهشی تخطی کرده باشد و نتایج مطالعه قابل اعتماد نباشد. نویسندگان مقاله یک مجموعه داده قابل بررسی و جایگزین آماده کردهاند و آن را در اختیار BMJ خواهند گذاشت و مجله این موضوع را بهصورت کامل بررسی و در مورد مقاله تصمیم میگیرد.
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
😢17❤13😁11👍3🤩3🤔1
وضعیت الگوی رشد در نوزادان نارس در ایران بررسی شده و نتایج آن در Lancet Global Health منتشر شده (لینک). این تحلیل با دادههای PERSIAN Birth Cohort از چهار شهر اصفهان، یزد، سمنان و رفسنجان انجام شده است.
از میان بیش از ۹ هزار زن باردار، ۷۱۶۹ نوزاد از سن ۲ ماهگی تا ۵ سالگی پیگیری شدند.
حدود ۱۰٪ نارس بودند:
۸/۷٪ در ۳۴ تا ۳۷ هفته (late preterm)
۱/۲٪ در ۳۲ تا ۳۴ هفته (moderate preterm)
۰/۵٪ در کمتر از ۳۲ هفته (very or extremely preterm)
نوزادان نارسِ گروههای late و moderate تا ۳سالگی در قد و تا ۴سالگی در وزن به همسالان ترم خود رسیدهاند. تفاوت معناداری هم در خطر کوتاه قدی یا کم وزنی (stunting or underweight risk) دیده نشده.
در مقابل، نوزادان خیلی نارس (گروه very or extremely preterm) در تمام دوره پیگیری در شاخصهای قد و وزن عقب مانده و خطر کم وزنی در آنها بالا بوده.اما ریسک کوتاه قدی پس از ۳ سالگی دیگر افزایش نیافته.
همه گروههای نارس، از ۲ماهگی تا ۵سالگی، شانس بیشتری برای لاغری (wasting) و میانگین پایینتر شاخص توده بدنی متناسب با سن داشتنهاند، اما در خطر چاقی تفاوت معناداری دیده نشده.
@Scientometric
از میان بیش از ۹ هزار زن باردار، ۷۱۶۹ نوزاد از سن ۲ ماهگی تا ۵ سالگی پیگیری شدند.
حدود ۱۰٪ نارس بودند:
۸/۷٪ در ۳۴ تا ۳۷ هفته (late preterm)
۱/۲٪ در ۳۲ تا ۳۴ هفته (moderate preterm)
۰/۵٪ در کمتر از ۳۲ هفته (very or extremely preterm)
نوزادان نارسِ گروههای late و moderate تا ۳سالگی در قد و تا ۴سالگی در وزن به همسالان ترم خود رسیدهاند. تفاوت معناداری هم در خطر کوتاه قدی یا کم وزنی (stunting or underweight risk) دیده نشده.
در مقابل، نوزادان خیلی نارس (گروه very or extremely preterm) در تمام دوره پیگیری در شاخصهای قد و وزن عقب مانده و خطر کم وزنی در آنها بالا بوده.اما ریسک کوتاه قدی پس از ۳ سالگی دیگر افزایش نیافته.
همه گروههای نارس، از ۲ماهگی تا ۵سالگی، شانس بیشتری برای لاغری (wasting) و میانگین پایینتر شاخص توده بدنی متناسب با سن داشتنهاند، اما در خطر چاقی تفاوت معناداری دیده نشده.
@Scientometric
❤25👍6🔥3👌3