♨️يادگيري هاي سيستمي: مواجهه نيكلاي چائوشسكو با زنان
1️⃣برنامه ممنوعيت سقط جنين چائوشسكو در سال 1966 براي رسيدن به يكي از اهداف اصلي او يعني رشد سريع روماني از طريق رشد جمعيتش طراحي شده بود. ماموران دولت كه به طنز پليس قاعدگي ناميده مي شدند به طور منظم در محل كار زنان حاضر مي شدند و از آنان آزمايشهاي حاملگي مي گرفتند. اگر زني از دادن آزمايش امتناع مي كرد بايد ماليات امتناع از بچه داري مي پرداخت.
برنامه چائوشسكو نتيجه داد. پس از يك سال از آغاز ممنوعيت سقط جنين، ميزان زاد و ولد رومانياييها دو برابر شد (تصوير 1). اين بچه ها در كشوري به دنيا مي آمدند كه زندگي در آن فلاكت بار بود مگر كساني كه به اطرافيان چائوشسكو و يا روساي حزب كمونيست وابسته بودند.
در دسامبر 1989 هزاران نفر كه بسياري از آنها جوانان و دانشجويان دانشگاه بودند، به خيابان هاي تي ميشوئارا ريختند تا عليه رژيم تظاهرات كنند. يكي از رهبران مخالفان كه استاد چهل و يك ساله دانشگاه بود تعريف مي كرد كه دختر سيزده ساله اش اصرار داشت تا او علي رغم ترسش به تظاهرات كنندگان بپيوندد. او گفت:
چائوشسكو و همسرش النا سعي كردند كه با يك ميليارد دلار از كشور فرار كنند اما دستگير و پس از محاكمه اي ساده، در روز كريسمس تيرباران شدند [+].
در ميان همه رهبران كمونيست كه پس از سقوط اتحاد جماهير شوروي بركنار شدند، فقط نيكلاي چائوشسكو با مرگي دردناك مواجه شد. نبايد از اين نكته غفلت كرد كه بركناري او بيش تر توسط همان جواناني صورت گرفت كه اگر برنامه ممنوعيت سقط جنين او نبود اصلا به دنيا نيامده بودند.
⬅️از كتاب اقتصاد ناهنجاري هاي پنهان اجتماعي، استيون لويت و استيون دابنر
2️⃣در سيستم هاي پيچيده معمولا فاصله زماني و مكاني زيادي بين علت و معلول وجود دارد و اين خود يك مانع اصلي براي يادگيري است. براي اجتناب از اين مانع در پويايي شناسي سيستمها، بايد حدود ذهن خود را گسترش دهيم و نسبت به بازخوردهايي كه نتيجه تصميماتمان هستند، آگاهي بيشتري كسب كنيم.
3️⃣از لحاظ فرم، پليس حجاب ايران شبيه پليس قاعدگي روماني است و ايده برداشت سه ميليوني از حساب بي حجابان نيز شبيه همان ماليات امتناع از بارداري است.
✅دكتر مسعود نيلي در اين ويديو [+] مي گويد دولت در ايران در طول سالهاي بعد انقلاب، قراردادي نانوشته با جامعه داشته است. دولت در ازاي ايجاد رفاه یارانه ای از طریق نفت ( انرژی ارزان و ارز با قيمت پايين) درخواستهاي فرهنگي خود را به جامعه تحميل كرده است. اما دولت هم اكنون بدون درآمد نفت و فقير شده است و توان ايجاد رفاه يارانه اي را ندارد در عين حال نمي خواهد دست از تحميل استاندارهاي فرهنگي خود به جامعه بردارد. جامعه هم كه مي بيند دولت به همان قرارداد نانوشته خود نيز متعهد نيست، به مقابله با درخواستهای فرهنگی او برخواسته است.
✅حوادثي نظير حادثه درمانگاه قم هم رخدادهايي هستند كه بايد در چنين كلان تصويري ارزيابي شوند. مطابق يك نگاه جامع سيستمي، نگاههاي جامعه شناسانه كه صرفا به بحث حريم شخصي، امر به معروف و نهي از منكر و جايگاه نهاد روحانيت و غيره مي پردازند در كنار نگاه اقتصادي مي توانند تصويري دقيق تر از وضعيت را ايجاد كنند.
فرزاد دهقانيان
21 اسفند 1402
.
@systemdiary
1️⃣برنامه ممنوعيت سقط جنين چائوشسكو در سال 1966 براي رسيدن به يكي از اهداف اصلي او يعني رشد سريع روماني از طريق رشد جمعيتش طراحي شده بود. ماموران دولت كه به طنز پليس قاعدگي ناميده مي شدند به طور منظم در محل كار زنان حاضر مي شدند و از آنان آزمايشهاي حاملگي مي گرفتند. اگر زني از دادن آزمايش امتناع مي كرد بايد ماليات امتناع از بچه داري مي پرداخت.
برنامه چائوشسكو نتيجه داد. پس از يك سال از آغاز ممنوعيت سقط جنين، ميزان زاد و ولد رومانياييها دو برابر شد (تصوير 1). اين بچه ها در كشوري به دنيا مي آمدند كه زندگي در آن فلاكت بار بود مگر كساني كه به اطرافيان چائوشسكو و يا روساي حزب كمونيست وابسته بودند.
در دسامبر 1989 هزاران نفر كه بسياري از آنها جوانان و دانشجويان دانشگاه بودند، به خيابان هاي تي ميشوئارا ريختند تا عليه رژيم تظاهرات كنند. يكي از رهبران مخالفان كه استاد چهل و يك ساله دانشگاه بود تعريف مي كرد كه دختر سيزده ساله اش اصرار داشت تا او علي رغم ترسش به تظاهرات كنندگان بپيوندد. او گفت:
نكته بسيار جالب اين است كه ما از فرزندانمان ياد گرفتيم كه نترسيم. بيشتر آنها سيزده تا بيست ساله بودند.
چائوشسكو و همسرش النا سعي كردند كه با يك ميليارد دلار از كشور فرار كنند اما دستگير و پس از محاكمه اي ساده، در روز كريسمس تيرباران شدند [+].
در ميان همه رهبران كمونيست كه پس از سقوط اتحاد جماهير شوروي بركنار شدند، فقط نيكلاي چائوشسكو با مرگي دردناك مواجه شد. نبايد از اين نكته غفلت كرد كه بركناري او بيش تر توسط همان جواناني صورت گرفت كه اگر برنامه ممنوعيت سقط جنين او نبود اصلا به دنيا نيامده بودند.
⬅️از كتاب اقتصاد ناهنجاري هاي پنهان اجتماعي، استيون لويت و استيون دابنر
2️⃣در سيستم هاي پيچيده معمولا فاصله زماني و مكاني زيادي بين علت و معلول وجود دارد و اين خود يك مانع اصلي براي يادگيري است. براي اجتناب از اين مانع در پويايي شناسي سيستمها، بايد حدود ذهن خود را گسترش دهيم و نسبت به بازخوردهايي كه نتيجه تصميماتمان هستند، آگاهي بيشتري كسب كنيم.
3️⃣از لحاظ فرم، پليس حجاب ايران شبيه پليس قاعدگي روماني است و ايده برداشت سه ميليوني از حساب بي حجابان نيز شبيه همان ماليات امتناع از بارداري است.
✅دكتر مسعود نيلي در اين ويديو [+] مي گويد دولت در ايران در طول سالهاي بعد انقلاب، قراردادي نانوشته با جامعه داشته است. دولت در ازاي ايجاد رفاه یارانه ای از طریق نفت ( انرژی ارزان و ارز با قيمت پايين) درخواستهاي فرهنگي خود را به جامعه تحميل كرده است. اما دولت هم اكنون بدون درآمد نفت و فقير شده است و توان ايجاد رفاه يارانه اي را ندارد در عين حال نمي خواهد دست از تحميل استاندارهاي فرهنگي خود به جامعه بردارد. جامعه هم كه مي بيند دولت به همان قرارداد نانوشته خود نيز متعهد نيست، به مقابله با درخواستهای فرهنگی او برخواسته است.
✅حوادثي نظير حادثه درمانگاه قم هم رخدادهايي هستند كه بايد در چنين كلان تصويري ارزيابي شوند. مطابق يك نگاه جامع سيستمي، نگاههاي جامعه شناسانه كه صرفا به بحث حريم شخصي، امر به معروف و نهي از منكر و جايگاه نهاد روحانيت و غيره مي پردازند در كنار نگاه اقتصادي مي توانند تصويري دقيق تر از وضعيت را ايجاد كنند.
فرزاد دهقانيان
21 اسفند 1402
.
@systemdiary
👍29👎3
♨️پاسخ نهایی به یک سوال تکراری: علم بهتر است یا ثروت؟
1⃣ثروتمند و اشراف در طول تاریخ همیشه گمان میکردند که تواناییهای برتری از دیگران دارند و به این دلیل بود که ابزارهای کنترل را در دست داشتهاند. تا جایی که ما میتوانیم بگوییم حقیقت چنین نبوده است. یک دوک معمولی با استعدادتر از یک رعیت معمولی نبود - او برتری خود را مدیون تبعیض قانونی و اقتصادی بود.
در حالی که در سال ۲۱۰۰ ثروتمند میتواند واقعاً با استعدادتر، خلاقتر و هوشمندتر از زاغهنشین باشد. وقتی میان ثروتمند و فقیر یک شکاف واقعی در قابلیت ها سر باز کند، دیگر هموار ساختن آن شکاف تقریباً غیر ممکن خواهد بود.
اگر ثروتمند از توانایی های برتر خود برای افزایش ثروتش استفاده کند و اگر بتواند با پول بیشتر بدن و مغز تحول یافته بخرد این شکاف به مرور زمان بیشتر و بیشتر خواهد شد. آن یک درصد ثروتمند سال ۲۱۰۰ ممکن است نه تنها ثروتمندترین باشد، بلکه همچنین می تواند زیباترین، خلاقترین و سالمترین در دنیا باشد.
زیستمهندسی همراه با ظهور هوش مصنوعی، ممکن است منجر به تفکیک بشر به طبقه ای از ابرانسانها و طبقهای از تودههای بی مصرف، مرکب از انسانهای خردمند شود.
📓 از کتاب ۲۱ درس برای قرن ۲۱، یووال نوح هراری
2⃣در سال ۲۰۲۴ یک انسان معمولی از باب تفریح ذات میتواند با استفاده از هوش مصنوعی Copilot شرکت مایکروسافت، به سادگی دو آهنگ در دو ژانر مختلف در ستایش پروفسور فارستر و با نام بردن از کانال تلگرامی System Diary بسازد (اینجا را ببینید).
3⃣با ظهور هوش مصنوعی در کنار زیستفناوری (بیوتکنولوژی) دیگر با قاطعیت میتوان گفت با داشتن ثروت، علم با کیفیت، کمیت و سرعت بالاتر در اختیار شما خواهد بود. اگر یک نسل از یک خانواده ثروتمند باشند، علم و ثروت در آن خانواده جاودانه خواهد شد. هر چند که احتمالا نهاد خانواده نیز تعریف جدیدی خواهد یافت.
✅ به قول هراری ممکن است در آینده اغلب مردم نه تنها از استثمار، بلکه چیزی بسیار بدتر از استثمار، یعنی بیربط بودن و غیرضروری بودن رنج ببرند.
فرزاد دهقانیان
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
.
@systemdiary
1⃣ثروتمند و اشراف در طول تاریخ همیشه گمان میکردند که تواناییهای برتری از دیگران دارند و به این دلیل بود که ابزارهای کنترل را در دست داشتهاند. تا جایی که ما میتوانیم بگوییم حقیقت چنین نبوده است. یک دوک معمولی با استعدادتر از یک رعیت معمولی نبود - او برتری خود را مدیون تبعیض قانونی و اقتصادی بود.
در حالی که در سال ۲۱۰۰ ثروتمند میتواند واقعاً با استعدادتر، خلاقتر و هوشمندتر از زاغهنشین باشد. وقتی میان ثروتمند و فقیر یک شکاف واقعی در قابلیت ها سر باز کند، دیگر هموار ساختن آن شکاف تقریباً غیر ممکن خواهد بود.
اگر ثروتمند از توانایی های برتر خود برای افزایش ثروتش استفاده کند و اگر بتواند با پول بیشتر بدن و مغز تحول یافته بخرد این شکاف به مرور زمان بیشتر و بیشتر خواهد شد. آن یک درصد ثروتمند سال ۲۱۰۰ ممکن است نه تنها ثروتمندترین باشد، بلکه همچنین می تواند زیباترین، خلاقترین و سالمترین در دنیا باشد.
زیستمهندسی همراه با ظهور هوش مصنوعی، ممکن است منجر به تفکیک بشر به طبقه ای از ابرانسانها و طبقهای از تودههای بی مصرف، مرکب از انسانهای خردمند شود.
📓 از کتاب ۲۱ درس برای قرن ۲۱، یووال نوح هراری
2⃣در سال ۲۰۲۴ یک انسان معمولی از باب تفریح ذات میتواند با استفاده از هوش مصنوعی Copilot شرکت مایکروسافت، به سادگی دو آهنگ در دو ژانر مختلف در ستایش پروفسور فارستر و با نام بردن از کانال تلگرامی System Diary بسازد (اینجا را ببینید).
3⃣با ظهور هوش مصنوعی در کنار زیستفناوری (بیوتکنولوژی) دیگر با قاطعیت میتوان گفت با داشتن ثروت، علم با کیفیت، کمیت و سرعت بالاتر در اختیار شما خواهد بود. اگر یک نسل از یک خانواده ثروتمند باشند، علم و ثروت در آن خانواده جاودانه خواهد شد. هر چند که احتمالا نهاد خانواده نیز تعریف جدیدی خواهد یافت.
✅ به قول هراری ممکن است در آینده اغلب مردم نه تنها از استثمار، بلکه چیزی بسیار بدتر از استثمار، یعنی بیربط بودن و غیرضروری بودن رنج ببرند.
فرزاد دهقانیان
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
.
@systemdiary
👍29👎3
🟢معمای مونتیهال و سیستم ۲ فکر کردن
1⃣انسانها بر مبنای دو سیستم فکر کردن تصمیم میگیرند. سیستم 1 فکر کردن ناظر بر نظام شهودی ماست که نوعا سریع، خودکار، بدون زحمت، پوشیده و همراه با احساسات است. ما در بیشتر تصمیم گیری های زندگی خود از سیستم 1 فکر کردن استفاده میکنیم. در مقابل سیستم 2 ناظر بر شیوه استدلالی است که کندتر، آگاهانه، پرزحمت، آشکار و منطقی است. بسیاری از انسانها اعتماد زیادی به شهود خود یا همان سیستم 1 فکر کردن دارند.
2⃣بازی مونتیهال یک مسابقه تلویزیونی بود که در آن مجری از شرکت کنندگان میخواست یکی از سه در را انتخاب کنند و همه میدانستند که یکی از سه در به یک جایزه بزرگ باز میشود و دو در دیگر به جوایزی کوچک و ناچیز منتهی میشوند. وقتی یک شرکت کنندهای یک در را انتخاب میکرد، مجری یکی از دو در دیگر را که خالی بود باز میکرد و به شرکتکنندگان پیشنهاد میکرد دری را که انتخاب کرده است با در باقی مانده عوض کند. تحلیل غلط اما رایج موجود این است که وقتی یک در خالی باز شد، احتمال موفقیت میان دو در باقی مانده 50-50 است. اغلب شرکتکنندگان ترجیح میدادند همان دری را که قبلا انتخاب کرده بودند حفظ کنند.
(از کتاب مدیران و چالشهای تصمیم گیری)
3⃣تجربه تدریس من در دانشگاه نشان میدهد که دانشجویان در مواجهه با بازی مونتیهال اغلب بر اساس همان سیستم 1 فکر کردن، تصور میکنند که عوض کردن در، شانس برنده شدن را تغییر نمیدهد. حتی بعد از اینکه با استفاده از تئوری احتمالات (اینجا را ببینید) توضیح میدهم که عوض کردن در شانس برنده شدن را دو برابر میکند باز هم عدهای مقاومت میکنند. یکی از دانشجویانم بر اساس سیستم ۲، برای اطمینان بیشتر با یک کد ساده در پایتون نشان داد که بعد از ده میلیون بار بازی کسی که در را عوض کرده است 66.7 درصد اوقات برنده شده است. فرض این است که جایزه به صورت یکنواخت بین ۳ در توزیع میشود.
✅آهنگ پرشتاب زندگی مدیریتی نشان میدهد که مدیران اغلب بر سیستم ۱ فکر کردن متکی هستند. بازی مونتیهال نشان میدهد که الگوریتمها و هوش مصنوعی چگونه به سادگی میتوانند نسبت به انسان تصمیمات عاقلانهتری بگیرند.
Ⓜ️آقای مونتی هال (Monty Hall) در برنامه Let's make a deal هیچوقت پیشنهاد تعویض در نمیداد [در اینجا داستان این معما را خودش توضیح میدهد]. این معما صرفا بر اساس شباهت به برنامه او طرح شده است. برشی از یک برنامه او را که نشان میدهد که یک شرکتکننده، چگونه برنده یک کادیلاک میشود، میتوانید اینجا ببینید.
فرزاد دهقانیان
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
.
@systemdiary
1⃣انسانها بر مبنای دو سیستم فکر کردن تصمیم میگیرند. سیستم 1 فکر کردن ناظر بر نظام شهودی ماست که نوعا سریع، خودکار، بدون زحمت، پوشیده و همراه با احساسات است. ما در بیشتر تصمیم گیری های زندگی خود از سیستم 1 فکر کردن استفاده میکنیم. در مقابل سیستم 2 ناظر بر شیوه استدلالی است که کندتر، آگاهانه، پرزحمت، آشکار و منطقی است. بسیاری از انسانها اعتماد زیادی به شهود خود یا همان سیستم 1 فکر کردن دارند.
2⃣بازی مونتیهال یک مسابقه تلویزیونی بود که در آن مجری از شرکت کنندگان میخواست یکی از سه در را انتخاب کنند و همه میدانستند که یکی از سه در به یک جایزه بزرگ باز میشود و دو در دیگر به جوایزی کوچک و ناچیز منتهی میشوند. وقتی یک شرکت کنندهای یک در را انتخاب میکرد، مجری یکی از دو در دیگر را که خالی بود باز میکرد و به شرکتکنندگان پیشنهاد میکرد دری را که انتخاب کرده است با در باقی مانده عوض کند. تحلیل غلط اما رایج موجود این است که وقتی یک در خالی باز شد، احتمال موفقیت میان دو در باقی مانده 50-50 است. اغلب شرکتکنندگان ترجیح میدادند همان دری را که قبلا انتخاب کرده بودند حفظ کنند.
(از کتاب مدیران و چالشهای تصمیم گیری)
3⃣تجربه تدریس من در دانشگاه نشان میدهد که دانشجویان در مواجهه با بازی مونتیهال اغلب بر اساس همان سیستم 1 فکر کردن، تصور میکنند که عوض کردن در، شانس برنده شدن را تغییر نمیدهد. حتی بعد از اینکه با استفاده از تئوری احتمالات (اینجا را ببینید) توضیح میدهم که عوض کردن در شانس برنده شدن را دو برابر میکند باز هم عدهای مقاومت میکنند. یکی از دانشجویانم بر اساس سیستم ۲، برای اطمینان بیشتر با یک کد ساده در پایتون نشان داد که بعد از ده میلیون بار بازی کسی که در را عوض کرده است 66.7 درصد اوقات برنده شده است. فرض این است که جایزه به صورت یکنواخت بین ۳ در توزیع میشود.
✅آهنگ پرشتاب زندگی مدیریتی نشان میدهد که مدیران اغلب بر سیستم ۱ فکر کردن متکی هستند. بازی مونتیهال نشان میدهد که الگوریتمها و هوش مصنوعی چگونه به سادگی میتوانند نسبت به انسان تصمیمات عاقلانهتری بگیرند.
Ⓜ️آقای مونتی هال (Monty Hall) در برنامه Let's make a deal هیچوقت پیشنهاد تعویض در نمیداد [در اینجا داستان این معما را خودش توضیح میدهد]. این معما صرفا بر اساس شباهت به برنامه او طرح شده است. برشی از یک برنامه او را که نشان میدهد که یک شرکتکننده، چگونه برنده یک کادیلاک میشود، میتوانید اینجا ببینید.
فرزاد دهقانیان
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
.
@systemdiary
👍16👎6
🔴رویکرد سیستمی در مواجهه با صدیقیلیکس
1️⃣زمینی به ارزش تقریبی ۱۰۰۰ میلیارد تومان به شرکتی متعلق به آقای صدیقی و پسران منتقل شده است [+]. در افشاگری دیگر مشخص شده است که مبلغ یک میلیارد تومان اجاره ماهانه یک هتل نیز به حساب شخصی افراد فوقالذکر واریز شده است [+]. این ارقام برای جامعهای با حداقل حقوق ۷ میلیونی زجرآور، ناامیدکننده و خشم آفرین است. گروهی با تمسخر و فوروارد کردن جوک در این خصوص [از خوبها] خود را تسکین میدهند. جنگ قدرت و تسویه حساب گروههای سیاسی را دلیل افشای چنین فسادهایی میدانند و شاید بر این اساس خواندن این دو بیت از سعدی کمی آرامبخش باشد:
سپاس دار خدای لطیف دانا را
که لطف کرد و به هم برگماشت اعدا را
همیشه باد خصومت جهود و ترسا را
که مرگ هر دو طرف تهنیت بود ما را
2️⃣تفکر سیستمی به ما کمک میکند که دلیل فساد را در ساختار و فرایندهای سیستم جستجو کنیم. در مورد فساد چای دبش آقای دکتر فاضلی با راهاندازی کارزاری درخواست شفافسازی فرایندهای سیاسی و اداری منجر به فساد چای دبش را داشت.
در خصوص فساد صدیقی و شرکا نیز جامعه مدنی باید درخواست مشابهی را داشته باشد. همچنین فشار افکار عمومی باید به سمت پیشبرد طرحهایی همچون کاداستر [+] برای جلوگیری از زمینخواری و رفع دعاوی حقوقی و کیفری ملکی مردم هدایت شود.
3️⃣اگر همچنان مشکل را افراد و دین و آخوند، و نه ساختار و سیستم میدانید به عنوان یک نمونه، داستان هژبر یزدانی را مرور کنید:
"هژبر یزدانی کسی بود که از گلهداری، در مدت کوتاهی با حمایت بهائیان و دربار، به یکی از امپراتورهای اقتصاد ایران در دوران پهلوی دوم تبدیل شد. هژبر توانسته بود با رشوه دادن به مدیران بانک، پرداخت چکهایش را به تعویق بیندازد و با استفاده از چکهای فاقد موجودی ولی برگشتنخورده سهام بانکهای مختلف را بخرد. رئیس بانک مرکزی وقت، حسنعلی مهران، متوجه این مسئله شد و آن را با نخستوزیر وقت، امیرعباس هویدا در میان گذاشت. هویدا از هژبر خواست تا سامانهٔ بانکی را به حال خود واگذارد و در عوض در بازار گوشت سرمایهگذاری کند. چندی پس از این ملاقات، رئیس بانک مرکزی نامهای شدیداللحن از دادگستری دریافت کرد که چرا برای کارآفرین زحمتکشی همچون هژبر یزدانی دردسر ایجاد میکند. هژبر پس از این نامهٔ حمایتآمیز به دفتر هویدا رفت و به مسئول دفترش گفت «به رئیست بگو من بانک را خریدم!»."
فرزاد دهقانیان
١٤٠٢/١٢/٢٨
.
@systemdiary
1️⃣زمینی به ارزش تقریبی ۱۰۰۰ میلیارد تومان به شرکتی متعلق به آقای صدیقی و پسران منتقل شده است [+]. در افشاگری دیگر مشخص شده است که مبلغ یک میلیارد تومان اجاره ماهانه یک هتل نیز به حساب شخصی افراد فوقالذکر واریز شده است [+]. این ارقام برای جامعهای با حداقل حقوق ۷ میلیونی زجرآور، ناامیدکننده و خشم آفرین است. گروهی با تمسخر و فوروارد کردن جوک در این خصوص [از خوبها] خود را تسکین میدهند. جنگ قدرت و تسویه حساب گروههای سیاسی را دلیل افشای چنین فسادهایی میدانند و شاید بر این اساس خواندن این دو بیت از سعدی کمی آرامبخش باشد:
سپاس دار خدای لطیف دانا را
که لطف کرد و به هم برگماشت اعدا را
همیشه باد خصومت جهود و ترسا را
که مرگ هر دو طرف تهنیت بود ما را
2️⃣تفکر سیستمی به ما کمک میکند که دلیل فساد را در ساختار و فرایندهای سیستم جستجو کنیم. در مورد فساد چای دبش آقای دکتر فاضلی با راهاندازی کارزاری درخواست شفافسازی فرایندهای سیاسی و اداری منجر به فساد چای دبش را داشت.
خواسته روشن این کارزار ارائه گزارشی دقیق و قانعکننده درباره فرایندهای اداری و سیاسی منجر به تخصیص چند میلیارد دلار به واردات چای است. بدون گزارش دقیق از فرایند بروز فساد، مجازات کردن هیچ دردی دوا نمیکند.
در خصوص فساد صدیقی و شرکا نیز جامعه مدنی باید درخواست مشابهی را داشته باشد. همچنین فشار افکار عمومی باید به سمت پیشبرد طرحهایی همچون کاداستر [+] برای جلوگیری از زمینخواری و رفع دعاوی حقوقی و کیفری ملکی مردم هدایت شود.
3️⃣اگر همچنان مشکل را افراد و دین و آخوند، و نه ساختار و سیستم میدانید به عنوان یک نمونه، داستان هژبر یزدانی را مرور کنید:
"هژبر یزدانی کسی بود که از گلهداری، در مدت کوتاهی با حمایت بهائیان و دربار، به یکی از امپراتورهای اقتصاد ایران در دوران پهلوی دوم تبدیل شد. هژبر توانسته بود با رشوه دادن به مدیران بانک، پرداخت چکهایش را به تعویق بیندازد و با استفاده از چکهای فاقد موجودی ولی برگشتنخورده سهام بانکهای مختلف را بخرد. رئیس بانک مرکزی وقت، حسنعلی مهران، متوجه این مسئله شد و آن را با نخستوزیر وقت، امیرعباس هویدا در میان گذاشت. هویدا از هژبر خواست تا سامانهٔ بانکی را به حال خود واگذارد و در عوض در بازار گوشت سرمایهگذاری کند. چندی پس از این ملاقات، رئیس بانک مرکزی نامهای شدیداللحن از دادگستری دریافت کرد که چرا برای کارآفرین زحمتکشی همچون هژبر یزدانی دردسر ایجاد میکند. هژبر پس از این نامهٔ حمایتآمیز به دفتر هویدا رفت و به مسئول دفترش گفت «به رئیست بگو من بانک را خریدم!»."
فرزاد دهقانیان
١٤٠٢/١٢/٢٨
.
@systemdiary
👍21👎1
سال نو مبارک 🌷🌷
" برای مردم ایران، ثبات، امنیت و آرامش بلندمدت، تاکید میکنم بلندمدت آرزو میکنم."
آرزوی اقتصاددانان برای مردم و ایران ۱۴۰۳
فرزاد دهقانیان
اول فروردین ۱۴۰۳
.
@systemdiary
" برای مردم ایران، ثبات، امنیت و آرامش بلندمدت، تاکید میکنم بلندمدت آرزو میکنم."
آرزوی اقتصاددانان برای مردم و ایران ۱۴۰۳
فرزاد دهقانیان
اول فروردین ۱۴۰۳
.
@systemdiary
Telegram
اکوایران
🎥 آرزوی اقتصاددانان برای مردم و ایران 1403
▫️اقتصاددانان برای ما مردم چه میخواهند؟
▫️به مناسبت آغاز سال نو به سراغ اقتصاددانان و اندیشهورزان ایرانی رفتیم تا از آرزوها و آرمانهایشان این بار برای «مردم ایران» بپرسیم.
📺 @ecoiran_webtv
▫️اقتصاددانان برای ما مردم چه میخواهند؟
▫️به مناسبت آغاز سال نو به سراغ اقتصاددانان و اندیشهورزان ایرانی رفتیم تا از آرزوها و آرمانهایشان این بار برای «مردم ایران» بپرسیم.
📺 @ecoiran_webtv
👍36👎1
🟢 سیستمهای نخبهکُش
1⃣مرحوم علی رضاقلی در کتاب جامعهشناسی نخبهکشی (چاپ اول سال ۱۳۷۷) با یک نگاه سیستمی به تعبیر خود تلاش کرده است تا برای اولین بار دستهای آلوده اجتماعی را در کشتن سه نخستوزیر برجسته تاریخ ایران (قائممقام، امیرکبیر و مصدق) برملا کند. او میگوید نارساییهای فرهنگی به معنی وسیع کلمه را حاصل استبداد و استعمار دانستن همانند این تفکر کهن است که زلزله و تخریب را ناشی از فسق و فجور مردم میدانست.
او ابتدا چارچوب بحث خود را اینگونه مطرح میکند:
"شرط اصلی تحلیل منطقی از واقعیت اجتماعی در مرحله نخست این است که واقعیت اجتماعی دارای ویژگیهای یک نظام است؛ یعنی اینکه واقعیت مورد مطالعه دارای ویژگیهای زیر است
۱. واقعیت متشکل از عناصری است که با یکدیگر ارتباط متقابل دارند.
۲. کلیت متشکل از مجموع عناصر، قابل تبدیل به «جمع» عناصر نیست.
۳. ارتباط متقابل عناصر و کلیتی که از آن منتج می شود، تحت قوانین و ضوابطی جریان دارند که میتوانند با تعابیر منطقی بیان شوند.
با چنین فرضی واقعیات اجتماعی جز در یک شکل نظام یافته قابل تحلیل نیستند. در اینگونه بررسی روش تحلیل از اهم مسائل است به نحوی که جریان جامعه را به صورت عوامل متقابل و پیچیده ای ببیند به طوری که تغییرات ایجاد شده در یکی از عناصر موجب تغییر در عناصر دیگر گردد."
2⃣او نقش آگاهی ملت را به عنوان یک عنصر مهم در تحلیل نظاممند خود آورده است:
لیکن این را مجوزی و حقی برای کشورهای استعماری نمیدانستند که چون نارس است پس انگلیس و امثالهم مجاز به استعمارند و تمام تلاش خود را نیز در احیاء و رسیده شدن این نارسی میکردند.
3⃣ برای رسیدن به هدف، تمامی اجزاء ضروري يك سیستم باید در هماهنگی، تعامل و تطابق با یکدیگر باشند. اگر مشکل پراید را تنها با موتور بنز نمیتوان حل کرد و مشکل تیم ملی فوتبال تنها با مربی خارجی حل نمیشود ، در سیستمهای پیچیدهتر اقتصادی- اجتماعی نیز صرفا با واردات قوانین و ساختارهای دیگران و بدون آمادگی سایر اجزا کاری پیش نخواهد رفت.
"مصدق همیشه میگفت... ایرانی ها از ظلم به ستوه آمده اند شوریدهاند، نظامی را سرنگون کردهاند ولی دوباره به دامن استبداد افتادهاند. اگر «نارس» نبودند میتوانستند همیشه از پارلمان خود دفاع کنند. این کاری است که باید انجام میدادند و نمایندگان خود را به پارلمان میفرستادند، تا دولت نیز نماینده پارلمان باشد نه اینکه «قدرت» به کمک و نفوذ بیگانه کم کم غصب شود و
(رضا شاه به مجلس لقب افتخاری "طویله" را داده بود و هر کس که میخواست نماینده بشود میگفت که به طویله ببرندش. البته اگر طویله نبود رای به شاهی او نمیداد)."
امیرکبیر در نامهای به شیل وزیر مختار انگلیس میگوید:
رّطْبُ و یابِس: کنایه از سخن صحیح و ناصحیح.
فرزاد دهقانیان
دوم فروردین ۱۴۰۳
.
@systemdiary
1⃣مرحوم علی رضاقلی در کتاب جامعهشناسی نخبهکشی (چاپ اول سال ۱۳۷۷) با یک نگاه سیستمی به تعبیر خود تلاش کرده است تا برای اولین بار دستهای آلوده اجتماعی را در کشتن سه نخستوزیر برجسته تاریخ ایران (قائممقام، امیرکبیر و مصدق) برملا کند. او میگوید نارساییهای فرهنگی به معنی وسیع کلمه را حاصل استبداد و استعمار دانستن همانند این تفکر کهن است که زلزله و تخریب را ناشی از فسق و فجور مردم میدانست.
او ابتدا چارچوب بحث خود را اینگونه مطرح میکند:
"شرط اصلی تحلیل منطقی از واقعیت اجتماعی در مرحله نخست این است که واقعیت اجتماعی دارای ویژگیهای یک نظام است؛ یعنی اینکه واقعیت مورد مطالعه دارای ویژگیهای زیر است
۱. واقعیت متشکل از عناصری است که با یکدیگر ارتباط متقابل دارند.
۲. کلیت متشکل از مجموع عناصر، قابل تبدیل به «جمع» عناصر نیست.
۳. ارتباط متقابل عناصر و کلیتی که از آن منتج می شود، تحت قوانین و ضوابطی جریان دارند که میتوانند با تعابیر منطقی بیان شوند.
با چنین فرضی واقعیات اجتماعی جز در یک شکل نظام یافته قابل تحلیل نیستند. در اینگونه بررسی روش تحلیل از اهم مسائل است به نحوی که جریان جامعه را به صورت عوامل متقابل و پیچیده ای ببیند به طوری که تغییرات ایجاد شده در یکی از عناصر موجب تغییر در عناصر دیگر گردد."
2⃣او نقش آگاهی ملت را به عنوان یک عنصر مهم در تحلیل نظاممند خود آورده است:
از محتوای گفته ها و نوشته های مصدق و همین طور سلف شریف او امیرکبیر، این مطلب بر میآید که هر دوی این بزرگواران فهم و فرهنگ ملی را برای کاری که در جهان آن روز به عهده گرفته بودند «نارس» میدانستند.
لیکن این را مجوزی و حقی برای کشورهای استعماری نمیدانستند که چون نارس است پس انگلیس و امثالهم مجاز به استعمارند و تمام تلاش خود را نیز در احیاء و رسیده شدن این نارسی میکردند.
3⃣ برای رسیدن به هدف، تمامی اجزاء ضروري يك سیستم باید در هماهنگی، تعامل و تطابق با یکدیگر باشند. اگر مشکل پراید را تنها با موتور بنز نمیتوان حل کرد و مشکل تیم ملی فوتبال تنها با مربی خارجی حل نمیشود ، در سیستمهای پیچیدهتر اقتصادی- اجتماعی نیز صرفا با واردات قوانین و ساختارهای دیگران و بدون آمادگی سایر اجزا کاری پیش نخواهد رفت.
"مصدق همیشه میگفت... ایرانی ها از ظلم به ستوه آمده اند شوریدهاند، نظامی را سرنگون کردهاند ولی دوباره به دامن استبداد افتادهاند. اگر «نارس» نبودند میتوانستند همیشه از پارلمان خود دفاع کنند. این کاری است که باید انجام میدادند و نمایندگان خود را به پارلمان میفرستادند، تا دولت نیز نماینده پارلمان باشد نه اینکه «قدرت» به کمک و نفوذ بیگانه کم کم غصب شود و
دولت برای تأمین اهداف قشر خاص و به پشتیبانی بیگانه و منافع او نادان ترین و احمق ترین و وطن فروش ترین عناصر را نماینده مجلس کند که هر رطب و یابسی را به او تحمیل میکنند قبول کند.
(رضا شاه به مجلس لقب افتخاری "طویله" را داده بود و هر کس که میخواست نماینده بشود میگفت که به طویله ببرندش. البته اگر طویله نبود رای به شاهی او نمیداد)."
امیرکبیر در نامهای به شیل وزیر مختار انگلیس میگوید:
.... در ملت ایران نشانه ای از وطن پرستی یا ملیت به جای نمانده قدرت دین هم که تا امروز جای ملیت را گرفته بود، رو به سستی نهاده، قدرت دولت هم بسیار محدود است و همه مردم نیز خواهان تحولی هستند.
در عین حال ایرانیان اشتیاق غریبی پیدا کرده اند که خود را به دولتهای اجنبی نزدیک گردانند ...
رّطْبُ و یابِس: کنایه از سخن صحیح و ناصحیح.
فرزاد دهقانیان
دوم فروردین ۱۴۰۳
.
@systemdiary
👍16
🟢پیشفروش خودرو و پت و متِ ساقی
1⃣جوکهای رونالد ریگان، چهلمین رییس جمهور آمریکا که در آنها شوروی سابق و کمونیسم را دست میانداخت، معروف هستند.
در یکی از آنها [+] ریگان ابتدا با ذکر این مقدمه که در شوروی از هر ۷ خانوار فقط یکی اتومبیل دارد و ۱۰ سال بین پرداخت پول اتومبیل و دریافت آن تاخیر وجود دارد، میگوید:
در شوروی فردی پول اتومبیل را پیشپرداخت میکند و مسئول فروش به او میگوید ۱۰ سال دیگر بیایید و اتومبیل خود را تحویل بگیرید. خریدار میگوید صبح بیایم یا بعدازظهر؟ فروشنده میگوید صبح و بعدازظهرِ ۱۰ سال دیگر چه فرقی به حال شما میکند؟ او جواب میدهد قرار است صبحش لولهکش بیاید!!
2⃣ولادیمیر یرانک یکی از خالقان کارتون پت و مت در خصوص ایده ساختن این کارتون میگوید:
"این ایده در دهۀ ۱۹۷۰، در دورۀ کمونیستی چکسلواکی، به ذهن ما خطور کرد؛ هنگامی که بازار آزاد وجود نداشت و اقتصاد کاملاً تحت کنترل دولت بود.
...مردم وقتی کاری داشتند، بهجای آنکه گوشی تلفن را بردارند و به یک متخصص زنگ بزنند، میرفتند کافه و مثلاً میپرسیدند: «اینجا چه کسی لولهکشی بلد است؟» آنوقت فردی پیدا میشد که آن کار را به یک شکلی انجام میداد. واقعیت جامعۀ چک در آن سالها همین بود" [+].
3⃣در یکی از اپیزودها[+] پت و مت مشغول تولید شراب هستند که پخش آن یکبار در سال ۸۷ در شبکه دو منجر به اخراج عدهای شد و بار دیگر در سال ۹۹ عوامل پخش آن قسمت در شبکه استانی قم توبیخ شدند [+].
در ایران خریدن نوشیدنی الکلی بهطور قانونی امکانپذیر نیست و بههمیندلیل عمده نوشیدنیهای الکلی مصرفشده توسط مردم، یا تولیدشده توسط افراد مصرفکننده شخصی در خانههایشان است یا ترکیبی از آب و الکل و دارو که توسط فروشندههایی که ساقی نامیده میشوند، فروخته شده و گاهی هم آلوده به متانول است که نابینایی، نارسایی کبدی و مرگ را بهدنبال دارد.
بنا بر آمار منتشرشده توسط سازمان پزشکی قانونی کشور در سال ۱۴۰۲، در ششماه اول سال ۱۴۰۲ هفت درصد از کل مسمومیتهایی که منجر به فوت شده، بر اثر مسمومیت با الکل بوده که ۵/۱ درصد نسبت به سال قبل افزایش داشته است [+].
⏪پیشفروش خودرو و پت و متِ ساقی، خروجی ساختارهای مشابهاند. فرقی نمیکند که این ساختار در شوروی باشد یا چکسلواکی یا یک نظام مقدس.
پست مرتبط: درباره کوکائین
فرزاد دهقانیان
ششم فروردین ۱۴۰۳
.
@systemdiary
1⃣جوکهای رونالد ریگان، چهلمین رییس جمهور آمریکا که در آنها شوروی سابق و کمونیسم را دست میانداخت، معروف هستند.
در یکی از آنها [+] ریگان ابتدا با ذکر این مقدمه که در شوروی از هر ۷ خانوار فقط یکی اتومبیل دارد و ۱۰ سال بین پرداخت پول اتومبیل و دریافت آن تاخیر وجود دارد، میگوید:
در شوروی فردی پول اتومبیل را پیشپرداخت میکند و مسئول فروش به او میگوید ۱۰ سال دیگر بیایید و اتومبیل خود را تحویل بگیرید. خریدار میگوید صبح بیایم یا بعدازظهر؟ فروشنده میگوید صبح و بعدازظهرِ ۱۰ سال دیگر چه فرقی به حال شما میکند؟ او جواب میدهد قرار است صبحش لولهکش بیاید!!
2⃣ولادیمیر یرانک یکی از خالقان کارتون پت و مت در خصوص ایده ساختن این کارتون میگوید:
"این ایده در دهۀ ۱۹۷۰، در دورۀ کمونیستی چکسلواکی، به ذهن ما خطور کرد؛ هنگامی که بازار آزاد وجود نداشت و اقتصاد کاملاً تحت کنترل دولت بود.
در آن زمان، بعضی از مردم در کنار کارهای دولتی خودشان، بهطور پنهانی و غیرقانونی، دست به کارهای شخصی هم میزدند. ولی این افراد گاهی تخصص لازم برای آن کارها را نداشتند و به همین دلیل کارهای خندهداری از آنها سرمیزد. این وضعیت من و همکارم لوبومیر بنش را به این فکر انداخت که دو شخصیت بسازیم که در واقع دو کارگرند که همیشه ایدههای خوبی دارند، ولی چون کار بلد نیستند، خرابکاری میکنند
...مردم وقتی کاری داشتند، بهجای آنکه گوشی تلفن را بردارند و به یک متخصص زنگ بزنند، میرفتند کافه و مثلاً میپرسیدند: «اینجا چه کسی لولهکشی بلد است؟» آنوقت فردی پیدا میشد که آن کار را به یک شکلی انجام میداد. واقعیت جامعۀ چک در آن سالها همین بود" [+].
3⃣در یکی از اپیزودها[+] پت و مت مشغول تولید شراب هستند که پخش آن یکبار در سال ۸۷ در شبکه دو منجر به اخراج عدهای شد و بار دیگر در سال ۹۹ عوامل پخش آن قسمت در شبکه استانی قم توبیخ شدند [+].
در ایران خریدن نوشیدنی الکلی بهطور قانونی امکانپذیر نیست و بههمیندلیل عمده نوشیدنیهای الکلی مصرفشده توسط مردم، یا تولیدشده توسط افراد مصرفکننده شخصی در خانههایشان است یا ترکیبی از آب و الکل و دارو که توسط فروشندههایی که ساقی نامیده میشوند، فروخته شده و گاهی هم آلوده به متانول است که نابینایی، نارسایی کبدی و مرگ را بهدنبال دارد.
بنا بر آمار منتشرشده توسط سازمان پزشکی قانونی کشور در سال ۱۴۰۲، در ششماه اول سال ۱۴۰۲ هفت درصد از کل مسمومیتهایی که منجر به فوت شده، بر اثر مسمومیت با الکل بوده که ۵/۱ درصد نسبت به سال قبل افزایش داشته است [+].
⏪پیشفروش خودرو و پت و متِ ساقی، خروجی ساختارهای مشابهاند. فرقی نمیکند که این ساختار در شوروی باشد یا چکسلواکی یا یک نظام مقدس.
پست مرتبط: درباره کوکائین
فرزاد دهقانیان
ششم فروردین ۱۴۰۳
.
@systemdiary
YouTube
Ronald Reagan tells a joke about buying a car in the Soviet Union
Brilliant!
👍28
🟢 نگاه سیستمی به شعر حافظ
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
🔸بیت بالا از نقطه نظری مربوط به ساختار خلقت انسان است و رفتاری که از این ساختار نشات میگیرد. به تعبیر دکتر سروش، حافظ خلقت را بدون نقص و خلل نمیبیند و در خصوص انسان نیز میگوید که مستعد خطاست و میگوید که "معصوم" مفعول است؛ یعنی اینکه معصوم توسط یک وجود بیرونی حفاظت میشود. حافظ میگوید که ملائک گل خلقت آدمی را با "می" آمیختهاند. بنابراین مستی و خطاکاری در ذات (ساختار) انسان هست. مطابق قانون مورفی هر خطای ممکن رخ خواهد داد.
🔸بنابراین اساسا حافظ سهلگیر است و معتقد است که نباید به انسان در گناهان فقهی سخت گرفت:
دیده بدبین بپوشان ای کریم عیبپوش
زین دلیریها که من در کنج خلوت میکنم
و بر این اساس تاکیدش متوجه بحثهای اخلاقی است.
🔸به طور خاص، او به شدت با ریاکاری مشکل دارد. ریاکاری هم البته از نتایج ساختار نظام مذهبی حاکم در زمان حافظ است:
واعظان کاین جمله در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
و چقدر این نوع نگاه، نیاز این روزها و شبهای جامعه ایران است.
فرزاد دهقانیان
دوازدهم فروردین ۱۴۰۳
#ویرایش و بازنشر
.
@systemdiary
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
🔸بیت بالا از نقطه نظری مربوط به ساختار خلقت انسان است و رفتاری که از این ساختار نشات میگیرد. به تعبیر دکتر سروش، حافظ خلقت را بدون نقص و خلل نمیبیند و در خصوص انسان نیز میگوید که مستعد خطاست و میگوید که "معصوم" مفعول است؛ یعنی اینکه معصوم توسط یک وجود بیرونی حفاظت میشود. حافظ میگوید که ملائک گل خلقت آدمی را با "می" آمیختهاند. بنابراین مستی و خطاکاری در ذات (ساختار) انسان هست. مطابق قانون مورفی هر خطای ممکن رخ خواهد داد.
🔸بنابراین اساسا حافظ سهلگیر است و معتقد است که نباید به انسان در گناهان فقهی سخت گرفت:
دیده بدبین بپوشان ای کریم عیبپوش
زین دلیریها که من در کنج خلوت میکنم
و بر این اساس تاکیدش متوجه بحثهای اخلاقی است.
🔸به طور خاص، او به شدت با ریاکاری مشکل دارد. ریاکاری هم البته از نتایج ساختار نظام مذهبی حاکم در زمان حافظ است:
واعظان کاین جمله در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
و چقدر این نوع نگاه، نیاز این روزها و شبهای جامعه ایران است.
فرزاد دهقانیان
دوازدهم فروردین ۱۴۰۳
#ویرایش و بازنشر
.
@systemdiary
YouTube
جلسه دوم نگاهی به حافظ، دکتر عبدالکریم سروش
سلسله سخنرانی های عبدالکریم سروش
با عنوان «نگاهی تازه به حافظ»
آبان ، آذر ، دی ۱۳۸۷
.
با عنوان «نگاهی تازه به حافظ»
آبان ، آذر ، دی ۱۳۸۷
.
👍25👎1
🟢یادگیری دوحلقه ای: ماري جوانا و ماهواره
1️⃣در این شکل در حلقه اول یادگیری، با دریافت بازخور از نتیجه تصمیمات در دنیای واقعی یادگیری رخ می دهد و تصمیم گیرنده در اصلاح تصميم خود كوشش مي ورزد. تصمیمات ما در نتیجه بازخورهای اطلاعاتی و مبتني بر استفاده از قواعد و ساختارهای تصمیم گیری شکل می گیرند که این قواعد خود مطابق مدل کوه یخ از مدلهای ذهنی نشات می گیرد.
حلقه دوم یادگیری با اصلاح مدلهای ذهنی در نتیجه بازخورهای اطلاعاتی رخ می دهد که یادگیری عمیق تری است و می توان آن را شیفت پارادایمی دانست.
2️⃣دولت آلمان روز دوشنبه ۱ آوریل (۱۳ فروردین 1403) با وجود مخالفتهای شدید شماری از سیاستمداران و انجمنهای پزشکی، مصرف تفریحی ماریجوانا را قانونی اعلام کرد. در قانون جدید، بزرگسالان بالای ۱۸ سال مجاز به حمل ۲۵ گرم ماریجوانای خشک و پرورش حداکثر سه بوته گیاه آن در خانه هستند.به این ترتیب آلمان بزرگترین کشور اتحادیه اروپا لقب میگیرد که قوانین پیشرو در خصوص ماریجوانا را تصویب میکند. دولت آلمان استدلال میکند که قانونیسازی به مهار بازار سیاه رو به رشد این ماده محبوب کمک میکند [+].
اگر مدل ذهنی در خصوص غیرقانونی بودن ماری جوانا بدون تغییر باقی بماند، تنها یادگیری که رخ خواهد داد یادگیری حلقه اول است که به تصمیم گیرنده می آموزد که چگونه راهکارهای نوین دستگیری و مجازات توزیع کنندگان و مصرف کنندگان ماری جوانا را بیاموزد. اما زمانی که بازخورهای اطلاعاتی در طی زمان بی نتیجه بودن این روشها (رشد مصرف و تشکیل بازار سیاه و عدم امكان نظارت و حتي از دست دادن درآمد مالياتي دولتها) را نشان می دهند، حلقه دوم یادگیری فعال شده و پيش فرض غیرقانونی بودن ماری جوانا را از اساس به چالش می کشد و حال فرایند یادگیری در مسیر ساختارها و قواعد تصمیم گیری جدیدی فعال می شود:
3️⃣شايد از سياستگذار ايراني در يك نظام ايدئولوژيك، اتخاذ چنين تصميمات متهورانه اي در خصوص موارد ممنوعه، دور از انتظار و اولويت باشد اما مي توان توصيه كرد كه با انجام تمرينهاي ساده تر گام در مسير يادگيري نهد. به عنوان يك نمونه مي توان پيشنهاد كرد كه قانونگذار ايراني قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره مصوب بهمن ماه 1373 را بازنگري كند. شايد متولدين دهه 80 به بعد با توجه به استفاده فراوان و آشكار ماهواره در خانوارهاي ايراني حتي اطلاع نداشته باشند كه چنين قانوني وجود دارد:
✅اصلاح مدل ذهني به ما مي آموزد كه گام گذاشتن در مسير تصويب قوانين مشابه قانون ممنوعيت ماهواره كه خلاف عرف، منطق، تكنولوژي، علم و البته قواعد سيستمي است، شرط بندي روي اسب بازنده است.
⬅️اطلاعاتی درباره مصرف "گُل" در ایران که 4 الی 5 برابر غلیظ تر از ماری جوانا است
فرزاد دهقانيان
شانزدهم فروردين 1403
🔸🔸🔸
@systemdiary
1️⃣در این شکل در حلقه اول یادگیری، با دریافت بازخور از نتیجه تصمیمات در دنیای واقعی یادگیری رخ می دهد و تصمیم گیرنده در اصلاح تصميم خود كوشش مي ورزد. تصمیمات ما در نتیجه بازخورهای اطلاعاتی و مبتني بر استفاده از قواعد و ساختارهای تصمیم گیری شکل می گیرند که این قواعد خود مطابق مدل کوه یخ از مدلهای ذهنی نشات می گیرد.
حلقه دوم یادگیری با اصلاح مدلهای ذهنی در نتیجه بازخورهای اطلاعاتی رخ می دهد که یادگیری عمیق تری است و می توان آن را شیفت پارادایمی دانست.
2️⃣دولت آلمان روز دوشنبه ۱ آوریل (۱۳ فروردین 1403) با وجود مخالفتهای شدید شماری از سیاستمداران و انجمنهای پزشکی، مصرف تفریحی ماریجوانا را قانونی اعلام کرد. در قانون جدید، بزرگسالان بالای ۱۸ سال مجاز به حمل ۲۵ گرم ماریجوانای خشک و پرورش حداکثر سه بوته گیاه آن در خانه هستند.به این ترتیب آلمان بزرگترین کشور اتحادیه اروپا لقب میگیرد که قوانین پیشرو در خصوص ماریجوانا را تصویب میکند. دولت آلمان استدلال میکند که قانونیسازی به مهار بازار سیاه رو به رشد این ماده محبوب کمک میکند [+].
اگر مدل ذهنی در خصوص غیرقانونی بودن ماری جوانا بدون تغییر باقی بماند، تنها یادگیری که رخ خواهد داد یادگیری حلقه اول است که به تصمیم گیرنده می آموزد که چگونه راهکارهای نوین دستگیری و مجازات توزیع کنندگان و مصرف کنندگان ماری جوانا را بیاموزد. اما زمانی که بازخورهای اطلاعاتی در طی زمان بی نتیجه بودن این روشها (رشد مصرف و تشکیل بازار سیاه و عدم امكان نظارت و حتي از دست دادن درآمد مالياتي دولتها) را نشان می دهند، حلقه دوم یادگیری فعال شده و پيش فرض غیرقانونی بودن ماری جوانا را از اساس به چالش می کشد و حال فرایند یادگیری در مسیر ساختارها و قواعد تصمیم گیری جدیدی فعال می شود:
به عنوان گام بعدی اصلاحات قانونی، از اول ژوئیه، آلمان قصد دارد انجمنهای کشت قانونی ماریجوانا را برای عضویت افراد و دسترسی قانونی به این ماده راه اندازی کند.این «باشگاههای ماریجوانا» هر کدام تا ۵۰۰ عضو خواهند داشت و مجاز خواهند بود حداکثر ۵۰ گرم ماریجوانای خشک را در ماه به هر عضو بفروشند. تنها راه قانونی برای به دست آوردن ماریجوانا، کشت خانگی یا عضویت در این باشگاهها است که هر دو گزینه برای افرادی که حداقل ۶ ماه در آلمان اقامت داشتهاند (جلوگيري از گردشگري مواد مخدر)، در نظر گرفته شده است.
3️⃣شايد از سياستگذار ايراني در يك نظام ايدئولوژيك، اتخاذ چنين تصميمات متهورانه اي در خصوص موارد ممنوعه، دور از انتظار و اولويت باشد اما مي توان توصيه كرد كه با انجام تمرينهاي ساده تر گام در مسير يادگيري نهد. به عنوان يك نمونه مي توان پيشنهاد كرد كه قانونگذار ايراني قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره مصوب بهمن ماه 1373 را بازنگري كند. شايد متولدين دهه 80 به بعد با توجه به استفاده فراوان و آشكار ماهواره در خانوارهاي ايراني حتي اطلاع نداشته باشند كه چنين قانوني وجود دارد:
ماده ۱ - به موجب این قانون ورود، توزیع و استفاده از تجهیزات دریافت از ماهواره جز در مواردی که قانون تعیین کرده است ممنوع میباشد.
ماده ۲ - وزارت کشور موظف است با استفاده از نیروهای انتظامی و یا نیروی مقاومت بسیج در اسرع وقت نسبت به جمعآوری تجهیزات دریافتاز ماهواره اقدام نماید....
✅اصلاح مدل ذهني به ما مي آموزد كه گام گذاشتن در مسير تصويب قوانين مشابه قانون ممنوعيت ماهواره كه خلاف عرف، منطق، تكنولوژي، علم و البته قواعد سيستمي است، شرط بندي روي اسب بازنده است.
⬅️اطلاعاتی درباره مصرف "گُل" در ایران که 4 الی 5 برابر غلیظ تر از ماری جوانا است
فرزاد دهقانيان
شانزدهم فروردين 1403
🔸🔸🔸
@systemdiary
Telegram
یادداشتهای سیستمی
يادگيري دو حلقه اي
👍18👎2
☕️اقتصاد هنجارهای آشکار اجتماعی
1⃣علی بلوکباشی در کتاب «قهوهخانه و قهوهخانهنشینی در ایران» آورده است: «از زمان دیدار شاردن فرانسوی از ایران در قرن ۱۷ تا زمان آمدن جان ملکم سفیر انگلیس به ایران در قرن ۱۹ و در زمان فتحعلی شاه قاجار نوشیدن چای در قهوهخانهها معمول نبوده است.»
احتمالا باید ذائقهپذیربودن دمکرده گیاه چای در بین ایرانیان و ورود سادهتر این گیاه از سرزمینهای آسیای شرقی به ایران و در دسترسبودن ارزان آن به شیوه چاینوشی میان مردم کمک کرده باشد؛ در حالی که ورود دانه قهوه با دشواریهایی روبرو بوده و طعم تلخ و تند و تیز آن به دهان مردم گوارا نمینشسته و خواب را هم از تن خسته آنان میگرفته. از آن به بعد قهوهنوشی در قهوهخانهها بر میافتد و جایش را به چاینوشی میدهد اما نام این مکان همچنان قهوهخانه باقی میماند. در آغاز، نوشیدن چای به قشرهای مرفه و خانوادههای رجال و درباری ایران اختصاص داشت. به تدریج و پس از افزایش واردات چای و توسعه کشت و تولید آن در ایران چاینوشی از عادات روزانه مردم ایران شد [+].
2⃣ارزش دلاري و مقدار واردات قهوه ايران از سال 97 تا اواخر 1402 در اين شكل آمده است.
🔸در پویاییشناسی سیستمها چنین رفتارهایی را میتوان مبتنی بر مدل انتشار باس (Bass Diffusion Model) شبیهسازی کرد. تعدادی پذیرندگان/مصرفکنندگان (adopters) اولیه داریم که عمدتا به دلیل تغییر شیوه زندگی بهخصوص در بین نسل جوان و تغییر ساعات کار و استرسهای محیط کار و همچنین ماهیت شادیآور قهوه به نوشیدن آن گرایش پیدا کردهاند.
🔸پذیرندگان اولیه از طریق تبلیغات دهان به دهان (word of mouth) یک محصول، مد یا نوآوری را اشاعه داده و پذیرندگان بالقوه (potential adopters) را به مصرفکننده تبدیل میکنند. نرخ تماس افراد (contact rate)، اثرات شبکه و سرعت انتشار را تقویت میکند.
🔸دیمون سنتولا در کتاب "تغییر: رخدادهای بزرگ چگونه فراگیر میشود؟" به تاثیر نوع شبکه در سرعت انتشار و استحکام یک هنجار با دقت بیشتری پرداخته است.
🔸مطابق شکل پایهای مدل باس، تعداد پذیرندگان به صورت s شکل رشد خواهد کرد و در نهایت تمامی پذیرندگان بالقوه، بالفعل خواهند شد. اگر واردات قهوه را نماینده مصرف قهوه در نظر بگیریم، منحنی در مرحله رشد نمایی خود مطابق رشد S شکل است.
3⃣بیدل دهلوی شراب را نماد هوسها و تمایلات زودگذر میداند و قهوه را در مقابل آن قرار میدهد.
نمیتپد دل خونگشته در غبار هوس
سراغ قهوه به جام شراب دشوار است
فرزاد دهقانیان
بیستم فروردین ۱۴۰۳
🔹🔹
@systemdiary
1⃣علی بلوکباشی در کتاب «قهوهخانه و قهوهخانهنشینی در ایران» آورده است: «از زمان دیدار شاردن فرانسوی از ایران در قرن ۱۷ تا زمان آمدن جان ملکم سفیر انگلیس به ایران در قرن ۱۹ و در زمان فتحعلی شاه قاجار نوشیدن چای در قهوهخانهها معمول نبوده است.»
احتمالا باید ذائقهپذیربودن دمکرده گیاه چای در بین ایرانیان و ورود سادهتر این گیاه از سرزمینهای آسیای شرقی به ایران و در دسترسبودن ارزان آن به شیوه چاینوشی میان مردم کمک کرده باشد؛ در حالی که ورود دانه قهوه با دشواریهایی روبرو بوده و طعم تلخ و تند و تیز آن به دهان مردم گوارا نمینشسته و خواب را هم از تن خسته آنان میگرفته. از آن به بعد قهوهنوشی در قهوهخانهها بر میافتد و جایش را به چاینوشی میدهد اما نام این مکان همچنان قهوهخانه باقی میماند. در آغاز، نوشیدن چای به قشرهای مرفه و خانوادههای رجال و درباری ایران اختصاص داشت. به تدریج و پس از افزایش واردات چای و توسعه کشت و تولید آن در ایران چاینوشی از عادات روزانه مردم ایران شد [+].
2⃣ارزش دلاري و مقدار واردات قهوه ايران از سال 97 تا اواخر 1402 در اين شكل آمده است.
🔸در پویاییشناسی سیستمها چنین رفتارهایی را میتوان مبتنی بر مدل انتشار باس (Bass Diffusion Model) شبیهسازی کرد. تعدادی پذیرندگان/مصرفکنندگان (adopters) اولیه داریم که عمدتا به دلیل تغییر شیوه زندگی بهخصوص در بین نسل جوان و تغییر ساعات کار و استرسهای محیط کار و همچنین ماهیت شادیآور قهوه به نوشیدن آن گرایش پیدا کردهاند.
🔸پذیرندگان اولیه از طریق تبلیغات دهان به دهان (word of mouth) یک محصول، مد یا نوآوری را اشاعه داده و پذیرندگان بالقوه (potential adopters) را به مصرفکننده تبدیل میکنند. نرخ تماس افراد (contact rate)، اثرات شبکه و سرعت انتشار را تقویت میکند.
🔸دیمون سنتولا در کتاب "تغییر: رخدادهای بزرگ چگونه فراگیر میشود؟" به تاثیر نوع شبکه در سرعت انتشار و استحکام یک هنجار با دقت بیشتری پرداخته است.
🔸مطابق شکل پایهای مدل باس، تعداد پذیرندگان به صورت s شکل رشد خواهد کرد و در نهایت تمامی پذیرندگان بالقوه، بالفعل خواهند شد. اگر واردات قهوه را نماینده مصرف قهوه در نظر بگیریم، منحنی در مرحله رشد نمایی خود مطابق رشد S شکل است.
3⃣بیدل دهلوی شراب را نماد هوسها و تمایلات زودگذر میداند و قهوه را در مقابل آن قرار میدهد.
نمیتپد دل خونگشته در غبار هوس
سراغ قهوه به جام شراب دشوار است
فرزاد دهقانیان
بیستم فروردین ۱۴۰۳
🔹🔹
@systemdiary
👍23👎1
🟢نگاه سیستمی به مغز: لوب پیشانی نوجوانتان باشید
1️⃣عملكرد سيستم مغز انسان شامل عملكرد هر يك از لوبهاي مغز به تنهايي و در تعامل با يكديگر است. لوب پیشانی (Frontal lobe) محل چیزهایی است که گاه کارکرد اجرایی مغز نامیده میشوند. آنها مسئول برنامهریزی، خودآگاهی و قضاوت هستند. در حالت مطلوب، وظیفۀ آنها کنترل تکانههایی است که ریشه در بخشهای دیگر مغز دارد. در ایام نوجوانی مغز هنوز مشغول ایجاد پیوندهایی میان بخشهای مختلف خود است. از قرار معلوم، این پیوندها ابتدا در پشت مغز شکل میگیرند و لوب پیشانی یکی از آخرین مناطقی هستند که به هم متصل میشوند. لوبهای پیشانی تا زمانی که افراد به دهۀ سوم یا حتی چهارم زندگیشان نرسند به عملكرد مطلوب خود نمي رسند.
2️⃣فرانسیس جنسن، نویسنده و عصبشناس، خودش مادر است. او در کتاب مغز نوجوان: راهنمای نجاتبخش یک عصبشناس برای تربیت نوجوانان و جوانان، راهنمای والدگریای را همراه با آخرین مطالعات امآرآی عرضه کرده است. به گفتۀ او نوجوانان دچار نقص مغزی هستند، چیزی شبیه نقص شمعهای ماشین.
🔸او مینویسد در نوجوانان، لوب پیشانی بهطور کامل به تمام سیلندرها جرقهزنی نمیکند، بنابراین ما نباید از داستانهای هرروزهای که دربارۀ خبطهای غمانگیزشان میشنویم و میخوانیم حیرت کنیم.
اینجاست که والدین وارد عمل میشوند. جنسن مینویسد "شما باید لوبهای پیشانی نوجوانتان باشید، تا زمانی که مغزهایشان کاملاً سیمکشی شود." ظاهراً منظورش این است که در بیشتر اوقات تحکم داشته باشید.
🔸جنسن داستان يكي از پسرانش را كه ماشين دوج خانوادگي شان را به دليل اشتباه در محاسبه لحظه پيچيدن به چپ، داغان كرده است نقل مي كند. البته خوانندگان با دانستن اينكه در نهايت پسرش از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل شده آرامش خاطر مي يابند.
3️⃣از نقطهنظری دیگر، لارنس اشتاينبرگ، استاد روانشناسی دانشگاه تمپل، میگوید در خلال کودکی، هستۀ آکومبنس (Nucleus Accumbens)، که گاه «مرکز لذت» نامیده میشود، رشد میکند و در مغز نوجوان به بزرگترین اندازهاش میرسد. سپس کوچک و کوچکتر میشود. این گسترش مرکز لذت هماهنگ با دیگر تغییرات رشد قوای حسی اتفاق میافتد. وقتی کودکان به سن بلوغ میرسند، مغز آنها گیرندههای دوپامین بیشتری تولید میکند. دوپامین، که ناقل عصبی است، چند نقش در سیستم عصبی انسان ایفا میکند، که جذابترین آنها پیامرسانیِ لذت است. و همین امر بهنوبۀ خود توضیح میدهد که چرا نوجوانان کارهای بسیار احمقانهای انجام میدهند. دلیلش این نیست که آنها در سنجش خطر نسبت به بزرگسالان ناپختهتر هستند، بلکه دقیقاً به این دلیل است که پاداشهای بالقوه برای آنها بینهایت بزرگتر به نظر میرسند و از نقطهنظر عصبشناختی، حقیقتاً بزرگترند. اشتاینبرگ مینویسد این تصور کاملاً اشتباه است که نوجوانان چون اطلاعات و دانش چندانی ندارند تن به ریسک میدهند.
🔸بررسیهای تصویربرداری مغز نشانگر این است که تحت نظر بودن از سوی دوستان مراکز پاداش نوجوان را فعال میکند. اشتاینرگ معتقد است که این امر آنها را وامیدارد بهدنبال پاداشهای بیشتر باشند و باعث میشود کارهایی خطرناكي را در حضور ديگران انجام دهند.
🔸رفتار مجرمانۀ نوجوانان نیز در اکثر مواقع از آزمودن رفتار پرخطر حاصل میشود، نه از نقصان اخلاقی ریشهدار که نمایانگر شخصیت بد است. منحني سن-جرم هم همين موضوع را تاييد مي كند.
✅اگر در دوران نوجوانی این موضوع را میدانستیم، میتوانستیم در جواب اعتراض بزرگسالان به رفتارهایمان بگوییم : مشکل من نیست، مشکل از ساختار لوب پیشانی مغزم است و ساختار سیستم رفتار سیستم را به وجود میآورد ؛) و البته اگر تا آن لحظه تنبیه بدنی نشده بودیم قطعا بعد این جمله ضربتی نوش میکردیم.
✅حافظ هم به تجربه به این خطاکاری ساختاری در انسان رسیده است و او را به صورت "سجاده شرابآلوده" توصیف میکند.
⬅️این فرسته، برگرفته از مقالهای است با عنوان در مغز نوجوانان چه میگذرد که در فصلنامه ترجمان ترجمه و چاپ شده است. مطالعه مقاله کامل اکیدا به علاقمندان توصیه میشود.
فرزاد دهقانیان
بیست و چهارم فروردین ۱۴۰۳
@systemdiary
1️⃣عملكرد سيستم مغز انسان شامل عملكرد هر يك از لوبهاي مغز به تنهايي و در تعامل با يكديگر است. لوب پیشانی (Frontal lobe) محل چیزهایی است که گاه کارکرد اجرایی مغز نامیده میشوند. آنها مسئول برنامهریزی، خودآگاهی و قضاوت هستند. در حالت مطلوب، وظیفۀ آنها کنترل تکانههایی است که ریشه در بخشهای دیگر مغز دارد. در ایام نوجوانی مغز هنوز مشغول ایجاد پیوندهایی میان بخشهای مختلف خود است. از قرار معلوم، این پیوندها ابتدا در پشت مغز شکل میگیرند و لوب پیشانی یکی از آخرین مناطقی هستند که به هم متصل میشوند. لوبهای پیشانی تا زمانی که افراد به دهۀ سوم یا حتی چهارم زندگیشان نرسند به عملكرد مطلوب خود نمي رسند.
2️⃣فرانسیس جنسن، نویسنده و عصبشناس، خودش مادر است. او در کتاب مغز نوجوان: راهنمای نجاتبخش یک عصبشناس برای تربیت نوجوانان و جوانان، راهنمای والدگریای را همراه با آخرین مطالعات امآرآی عرضه کرده است. به گفتۀ او نوجوانان دچار نقص مغزی هستند، چیزی شبیه نقص شمعهای ماشین.
🔸او مینویسد در نوجوانان، لوب پیشانی بهطور کامل به تمام سیلندرها جرقهزنی نمیکند، بنابراین ما نباید از داستانهای هرروزهای که دربارۀ خبطهای غمانگیزشان میشنویم و میخوانیم حیرت کنیم.
اینجاست که والدین وارد عمل میشوند. جنسن مینویسد "شما باید لوبهای پیشانی نوجوانتان باشید، تا زمانی که مغزهایشان کاملاً سیمکشی شود." ظاهراً منظورش این است که در بیشتر اوقات تحکم داشته باشید.
🔸جنسن داستان يكي از پسرانش را كه ماشين دوج خانوادگي شان را به دليل اشتباه در محاسبه لحظه پيچيدن به چپ، داغان كرده است نقل مي كند. البته خوانندگان با دانستن اينكه در نهايت پسرش از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل شده آرامش خاطر مي يابند.
3️⃣از نقطهنظری دیگر، لارنس اشتاينبرگ، استاد روانشناسی دانشگاه تمپل، میگوید در خلال کودکی، هستۀ آکومبنس (Nucleus Accumbens)، که گاه «مرکز لذت» نامیده میشود، رشد میکند و در مغز نوجوان به بزرگترین اندازهاش میرسد. سپس کوچک و کوچکتر میشود. این گسترش مرکز لذت هماهنگ با دیگر تغییرات رشد قوای حسی اتفاق میافتد. وقتی کودکان به سن بلوغ میرسند، مغز آنها گیرندههای دوپامین بیشتری تولید میکند. دوپامین، که ناقل عصبی است، چند نقش در سیستم عصبی انسان ایفا میکند، که جذابترین آنها پیامرسانیِ لذت است. و همین امر بهنوبۀ خود توضیح میدهد که چرا نوجوانان کارهای بسیار احمقانهای انجام میدهند. دلیلش این نیست که آنها در سنجش خطر نسبت به بزرگسالان ناپختهتر هستند، بلکه دقیقاً به این دلیل است که پاداشهای بالقوه برای آنها بینهایت بزرگتر به نظر میرسند و از نقطهنظر عصبشناختی، حقیقتاً بزرگترند. اشتاینبرگ مینویسد این تصور کاملاً اشتباه است که نوجوانان چون اطلاعات و دانش چندانی ندارند تن به ریسک میدهند.
🔸بررسیهای تصویربرداری مغز نشانگر این است که تحت نظر بودن از سوی دوستان مراکز پاداش نوجوان را فعال میکند. اشتاینرگ معتقد است که این امر آنها را وامیدارد بهدنبال پاداشهای بیشتر باشند و باعث میشود کارهایی خطرناكي را در حضور ديگران انجام دهند.
🔸رفتار مجرمانۀ نوجوانان نیز در اکثر مواقع از آزمودن رفتار پرخطر حاصل میشود، نه از نقصان اخلاقی ریشهدار که نمایانگر شخصیت بد است. منحني سن-جرم هم همين موضوع را تاييد مي كند.
✅اگر در دوران نوجوانی این موضوع را میدانستیم، میتوانستیم در جواب اعتراض بزرگسالان به رفتارهایمان بگوییم : مشکل من نیست، مشکل از ساختار لوب پیشانی مغزم است و ساختار سیستم رفتار سیستم را به وجود میآورد ؛) و البته اگر تا آن لحظه تنبیه بدنی نشده بودیم قطعا بعد این جمله ضربتی نوش میکردیم.
✅حافظ هم به تجربه به این خطاکاری ساختاری در انسان رسیده است و او را به صورت "سجاده شرابآلوده" توصیف میکند.
⬅️این فرسته، برگرفته از مقالهای است با عنوان در مغز نوجوانان چه میگذرد که در فصلنامه ترجمان ترجمه و چاپ شده است. مطالعه مقاله کامل اکیدا به علاقمندان توصیه میشود.
فرزاد دهقانیان
بیست و چهارم فروردین ۱۴۰۳
@systemdiary
Telegram
یادداشتهای سیستمی
👍20
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Don Quixote - Orson Welles -(1957-1972) - English Version - 1992
👍9👎1
📽 دونکیشوت: It's delicious
🔹در برشی از نسخه انگلیسی فیلم (ناتمام) دونکیشوت به کارگردانی اورسون ولز، دونکیشوت (دونکیهوته در تلفظ انگلیسی فیلم) برای هدفی والا، تصمیم گرفته است تا از خوردن امتناع کند و به نوعی روزهدار است. همراهِ پلشت و گرسنه او، سانچو، مرغی را کباب کرده و او را ترغیب میکند که با او همراه شود. سانچو دو استدلال اصلی دارد. اول اینکه میتوانی غذا بخوری چون کسی نمیبیند و دوم اینکه یک تکه بال روزه را باطل نمیکند و اینکه تو بدون غذا چیزی جز استخوان و پوست نیستی.
🔹دون کیشوت ابتدا تکهای از مرغ را مزه میکند و میگوید: "خیلی خوبه ولی من نباید بخورم (It's glorious but I mustn't)." اما با وسوسههای بیشتر سانچو در نهایت تکههای بیشتری را خورده و میگوید: "It's delicious, it really is"
🔹تمام مسئله همین است: ساختاری که شفافیتی ندارد و در آن کسی تو را نمیبیند و این ساختار پر از وسوسههای واقعا خوشمزه است.
🔸شباهت ظاهری بازیگر دون کیشوت در فیلم با شیخ وایرال این روزهای ایران، کاملا تصادفی است.
لینک نسخه کامل فیلم
فرزاد دهقانیان
بیست و پنجم فروردین ۱۴۰۳
@systemdiary
🔹در برشی از نسخه انگلیسی فیلم (ناتمام) دونکیشوت به کارگردانی اورسون ولز، دونکیشوت (دونکیهوته در تلفظ انگلیسی فیلم) برای هدفی والا، تصمیم گرفته است تا از خوردن امتناع کند و به نوعی روزهدار است. همراهِ پلشت و گرسنه او، سانچو، مرغی را کباب کرده و او را ترغیب میکند که با او همراه شود. سانچو دو استدلال اصلی دارد. اول اینکه میتوانی غذا بخوری چون کسی نمیبیند و دوم اینکه یک تکه بال روزه را باطل نمیکند و اینکه تو بدون غذا چیزی جز استخوان و پوست نیستی.
🔹دون کیشوت ابتدا تکهای از مرغ را مزه میکند و میگوید: "خیلی خوبه ولی من نباید بخورم (It's glorious but I mustn't)." اما با وسوسههای بیشتر سانچو در نهایت تکههای بیشتری را خورده و میگوید: "It's delicious, it really is"
🔹تمام مسئله همین است: ساختاری که شفافیتی ندارد و در آن کسی تو را نمیبیند و این ساختار پر از وسوسههای واقعا خوشمزه است.
🔸شباهت ظاهری بازیگر دون کیشوت در فیلم با شیخ وایرال این روزهای ایران، کاملا تصادفی است.
لینک نسخه کامل فیلم
فرزاد دهقانیان
بیست و پنجم فروردین ۱۴۰۳
@systemdiary
Telegram
یادداشتهای سیستمی
Don Quixote - Orson Welles -(1957-1972) - English Version - 1992
👍19👎1