🟢نگاه سیستمی به مغز: لوب پیشانی نوجوانتان باشید
1️⃣عملكرد سيستم مغز انسان شامل عملكرد هر يك از لوبهاي مغز به تنهايي و در تعامل با يكديگر است. لوب پیشانی (Frontal lobe) محل چیزهایی است که گاه کارکرد اجرایی مغز نامیده میشوند. آنها مسئول برنامهریزی، خودآگاهی و قضاوت هستند. در حالت مطلوب، وظیفۀ آنها کنترل تکانههایی است که ریشه در بخشهای دیگر مغز دارد. در ایام نوجوانی مغز هنوز مشغول ایجاد پیوندهایی میان بخشهای مختلف خود است. از قرار معلوم، این پیوندها ابتدا در پشت مغز شکل میگیرند و لوب پیشانی یکی از آخرین مناطقی هستند که به هم متصل میشوند. لوبهای پیشانی تا زمانی که افراد به دهۀ سوم یا حتی چهارم زندگیشان نرسند به عملكرد مطلوب خود نمي رسند.
2️⃣فرانسیس جنسن، نویسنده و عصبشناس، خودش مادر است. او در کتاب مغز نوجوان: راهنمای نجاتبخش یک عصبشناس برای تربیت نوجوانان و جوانان، راهنمای والدگریای را همراه با آخرین مطالعات امآرآی عرضه کرده است. به گفتۀ او نوجوانان دچار نقص مغزی هستند، چیزی شبیه نقص شمعهای ماشین.
🔸او مینویسد در نوجوانان، لوب پیشانی بهطور کامل به تمام سیلندرها جرقهزنی نمیکند، بنابراین ما نباید از داستانهای هرروزهای که دربارۀ خبطهای غمانگیزشان میشنویم و میخوانیم حیرت کنیم.
اینجاست که والدین وارد عمل میشوند. جنسن مینویسد "شما باید لوبهای پیشانی نوجوانتان باشید، تا زمانی که مغزهایشان کاملاً سیمکشی شود." ظاهراً منظورش این است که در بیشتر اوقات تحکم داشته باشید.
🔸جنسن داستان يكي از پسرانش را كه ماشين دوج خانوادگي شان را به دليل اشتباه در محاسبه لحظه پيچيدن به چپ، داغان كرده است نقل مي كند. البته خوانندگان با دانستن اينكه در نهايت پسرش از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل شده آرامش خاطر مي يابند.
3️⃣از نقطهنظری دیگر، لارنس اشتاينبرگ، استاد روانشناسی دانشگاه تمپل، میگوید در خلال کودکی، هستۀ آکومبنس (Nucleus Accumbens)، که گاه «مرکز لذت» نامیده میشود، رشد میکند و در مغز نوجوان به بزرگترین اندازهاش میرسد. سپس کوچک و کوچکتر میشود. این گسترش مرکز لذت هماهنگ با دیگر تغییرات رشد قوای حسی اتفاق میافتد. وقتی کودکان به سن بلوغ میرسند، مغز آنها گیرندههای دوپامین بیشتری تولید میکند. دوپامین، که ناقل عصبی است، چند نقش در سیستم عصبی انسان ایفا میکند، که جذابترین آنها پیامرسانیِ لذت است. و همین امر بهنوبۀ خود توضیح میدهد که چرا نوجوانان کارهای بسیار احمقانهای انجام میدهند. دلیلش این نیست که آنها در سنجش خطر نسبت به بزرگسالان ناپختهتر هستند، بلکه دقیقاً به این دلیل است که پاداشهای بالقوه برای آنها بینهایت بزرگتر به نظر میرسند و از نقطهنظر عصبشناختی، حقیقتاً بزرگترند. اشتاینبرگ مینویسد این تصور کاملاً اشتباه است که نوجوانان چون اطلاعات و دانش چندانی ندارند تن به ریسک میدهند.
🔸بررسیهای تصویربرداری مغز نشانگر این است که تحت نظر بودن از سوی دوستان مراکز پاداش نوجوان را فعال میکند. اشتاینرگ معتقد است که این امر آنها را وامیدارد بهدنبال پاداشهای بیشتر باشند و باعث میشود کارهایی خطرناكي را در حضور ديگران انجام دهند.
🔸رفتار مجرمانۀ نوجوانان نیز در اکثر مواقع از آزمودن رفتار پرخطر حاصل میشود، نه از نقصان اخلاقی ریشهدار که نمایانگر شخصیت بد است. منحني سن-جرم هم همين موضوع را تاييد مي كند.
✅اگر در دوران نوجوانی این موضوع را میدانستیم، میتوانستیم در جواب اعتراض بزرگسالان به رفتارهایمان بگوییم : مشکل من نیست، مشکل از ساختار لوب پیشانی مغزم است و ساختار سیستم رفتار سیستم را به وجود میآورد ؛) و البته اگر تا آن لحظه تنبیه بدنی نشده بودیم قطعا بعد این جمله ضربتی نوش میکردیم.
✅حافظ هم به تجربه به این خطاکاری ساختاری در انسان رسیده است و او را به صورت "سجاده شرابآلوده" توصیف میکند.
⬅️این فرسته، برگرفته از مقالهای است با عنوان در مغز نوجوانان چه میگذرد که در فصلنامه ترجمان ترجمه و چاپ شده است. مطالعه مقاله کامل اکیدا به علاقمندان توصیه میشود.
فرزاد دهقانیان
بیست و چهارم فروردین ۱۴۰۳
@systemdiary
1️⃣عملكرد سيستم مغز انسان شامل عملكرد هر يك از لوبهاي مغز به تنهايي و در تعامل با يكديگر است. لوب پیشانی (Frontal lobe) محل چیزهایی است که گاه کارکرد اجرایی مغز نامیده میشوند. آنها مسئول برنامهریزی، خودآگاهی و قضاوت هستند. در حالت مطلوب، وظیفۀ آنها کنترل تکانههایی است که ریشه در بخشهای دیگر مغز دارد. در ایام نوجوانی مغز هنوز مشغول ایجاد پیوندهایی میان بخشهای مختلف خود است. از قرار معلوم، این پیوندها ابتدا در پشت مغز شکل میگیرند و لوب پیشانی یکی از آخرین مناطقی هستند که به هم متصل میشوند. لوبهای پیشانی تا زمانی که افراد به دهۀ سوم یا حتی چهارم زندگیشان نرسند به عملكرد مطلوب خود نمي رسند.
2️⃣فرانسیس جنسن، نویسنده و عصبشناس، خودش مادر است. او در کتاب مغز نوجوان: راهنمای نجاتبخش یک عصبشناس برای تربیت نوجوانان و جوانان، راهنمای والدگریای را همراه با آخرین مطالعات امآرآی عرضه کرده است. به گفتۀ او نوجوانان دچار نقص مغزی هستند، چیزی شبیه نقص شمعهای ماشین.
🔸او مینویسد در نوجوانان، لوب پیشانی بهطور کامل به تمام سیلندرها جرقهزنی نمیکند، بنابراین ما نباید از داستانهای هرروزهای که دربارۀ خبطهای غمانگیزشان میشنویم و میخوانیم حیرت کنیم.
اینجاست که والدین وارد عمل میشوند. جنسن مینویسد "شما باید لوبهای پیشانی نوجوانتان باشید، تا زمانی که مغزهایشان کاملاً سیمکشی شود." ظاهراً منظورش این است که در بیشتر اوقات تحکم داشته باشید.
🔸جنسن داستان يكي از پسرانش را كه ماشين دوج خانوادگي شان را به دليل اشتباه در محاسبه لحظه پيچيدن به چپ، داغان كرده است نقل مي كند. البته خوانندگان با دانستن اينكه در نهايت پسرش از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل شده آرامش خاطر مي يابند.
3️⃣از نقطهنظری دیگر، لارنس اشتاينبرگ، استاد روانشناسی دانشگاه تمپل، میگوید در خلال کودکی، هستۀ آکومبنس (Nucleus Accumbens)، که گاه «مرکز لذت» نامیده میشود، رشد میکند و در مغز نوجوان به بزرگترین اندازهاش میرسد. سپس کوچک و کوچکتر میشود. این گسترش مرکز لذت هماهنگ با دیگر تغییرات رشد قوای حسی اتفاق میافتد. وقتی کودکان به سن بلوغ میرسند، مغز آنها گیرندههای دوپامین بیشتری تولید میکند. دوپامین، که ناقل عصبی است، چند نقش در سیستم عصبی انسان ایفا میکند، که جذابترین آنها پیامرسانیِ لذت است. و همین امر بهنوبۀ خود توضیح میدهد که چرا نوجوانان کارهای بسیار احمقانهای انجام میدهند. دلیلش این نیست که آنها در سنجش خطر نسبت به بزرگسالان ناپختهتر هستند، بلکه دقیقاً به این دلیل است که پاداشهای بالقوه برای آنها بینهایت بزرگتر به نظر میرسند و از نقطهنظر عصبشناختی، حقیقتاً بزرگترند. اشتاینبرگ مینویسد این تصور کاملاً اشتباه است که نوجوانان چون اطلاعات و دانش چندانی ندارند تن به ریسک میدهند.
🔸بررسیهای تصویربرداری مغز نشانگر این است که تحت نظر بودن از سوی دوستان مراکز پاداش نوجوان را فعال میکند. اشتاینرگ معتقد است که این امر آنها را وامیدارد بهدنبال پاداشهای بیشتر باشند و باعث میشود کارهایی خطرناكي را در حضور ديگران انجام دهند.
🔸رفتار مجرمانۀ نوجوانان نیز در اکثر مواقع از آزمودن رفتار پرخطر حاصل میشود، نه از نقصان اخلاقی ریشهدار که نمایانگر شخصیت بد است. منحني سن-جرم هم همين موضوع را تاييد مي كند.
✅اگر در دوران نوجوانی این موضوع را میدانستیم، میتوانستیم در جواب اعتراض بزرگسالان به رفتارهایمان بگوییم : مشکل من نیست، مشکل از ساختار لوب پیشانی مغزم است و ساختار سیستم رفتار سیستم را به وجود میآورد ؛) و البته اگر تا آن لحظه تنبیه بدنی نشده بودیم قطعا بعد این جمله ضربتی نوش میکردیم.
✅حافظ هم به تجربه به این خطاکاری ساختاری در انسان رسیده است و او را به صورت "سجاده شرابآلوده" توصیف میکند.
⬅️این فرسته، برگرفته از مقالهای است با عنوان در مغز نوجوانان چه میگذرد که در فصلنامه ترجمان ترجمه و چاپ شده است. مطالعه مقاله کامل اکیدا به علاقمندان توصیه میشود.
فرزاد دهقانیان
بیست و چهارم فروردین ۱۴۰۳
@systemdiary
Telegram
یادداشتهای سیستمی
👍20
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Don Quixote - Orson Welles -(1957-1972) - English Version - 1992
👍9👎1
📽 دونکیشوت: It's delicious
🔹در برشی از نسخه انگلیسی فیلم (ناتمام) دونکیشوت به کارگردانی اورسون ولز، دونکیشوت (دونکیهوته در تلفظ انگلیسی فیلم) برای هدفی والا، تصمیم گرفته است تا از خوردن امتناع کند و به نوعی روزهدار است. همراهِ پلشت و گرسنه او، سانچو، مرغی را کباب کرده و او را ترغیب میکند که با او همراه شود. سانچو دو استدلال اصلی دارد. اول اینکه میتوانی غذا بخوری چون کسی نمیبیند و دوم اینکه یک تکه بال روزه را باطل نمیکند و اینکه تو بدون غذا چیزی جز استخوان و پوست نیستی.
🔹دون کیشوت ابتدا تکهای از مرغ را مزه میکند و میگوید: "خیلی خوبه ولی من نباید بخورم (It's glorious but I mustn't)." اما با وسوسههای بیشتر سانچو در نهایت تکههای بیشتری را خورده و میگوید: "It's delicious, it really is"
🔹تمام مسئله همین است: ساختاری که شفافیتی ندارد و در آن کسی تو را نمیبیند و این ساختار پر از وسوسههای واقعا خوشمزه است.
🔸شباهت ظاهری بازیگر دون کیشوت در فیلم با شیخ وایرال این روزهای ایران، کاملا تصادفی است.
لینک نسخه کامل فیلم
فرزاد دهقانیان
بیست و پنجم فروردین ۱۴۰۳
@systemdiary
🔹در برشی از نسخه انگلیسی فیلم (ناتمام) دونکیشوت به کارگردانی اورسون ولز، دونکیشوت (دونکیهوته در تلفظ انگلیسی فیلم) برای هدفی والا، تصمیم گرفته است تا از خوردن امتناع کند و به نوعی روزهدار است. همراهِ پلشت و گرسنه او، سانچو، مرغی را کباب کرده و او را ترغیب میکند که با او همراه شود. سانچو دو استدلال اصلی دارد. اول اینکه میتوانی غذا بخوری چون کسی نمیبیند و دوم اینکه یک تکه بال روزه را باطل نمیکند و اینکه تو بدون غذا چیزی جز استخوان و پوست نیستی.
🔹دون کیشوت ابتدا تکهای از مرغ را مزه میکند و میگوید: "خیلی خوبه ولی من نباید بخورم (It's glorious but I mustn't)." اما با وسوسههای بیشتر سانچو در نهایت تکههای بیشتری را خورده و میگوید: "It's delicious, it really is"
🔹تمام مسئله همین است: ساختاری که شفافیتی ندارد و در آن کسی تو را نمیبیند و این ساختار پر از وسوسههای واقعا خوشمزه است.
🔸شباهت ظاهری بازیگر دون کیشوت در فیلم با شیخ وایرال این روزهای ایران، کاملا تصادفی است.
لینک نسخه کامل فیلم
فرزاد دهقانیان
بیست و پنجم فروردین ۱۴۰۳
@systemdiary
Telegram
یادداشتهای سیستمی
Don Quixote - Orson Welles -(1957-1972) - English Version - 1992
👍19👎1
🐺بازی گرگها
1⃣ تمام پستانداران اجتماعی، مثل گرگها، دلفینها و میمونها در درون خود دارای رمزهای اخلاقی هستند که در مسیر تکاملی شکل گرفته تا همکاری گروهی را بهتر کند. برای مثال وقتی توله گرگها با هم بازی میکنند از مقررات "بازی عادلانه" پیروی میکنند. اگر یک توله رقیب خود را سخت گاز بگیرد یا بعد از این که رقیبش به علامت تسلیم به پشت روی زمین خوابیده را گاز بگیرد توله های دیگر با او بازی نخواهند کرد [۲۱ درس برای قرن ۲۱، یووال نوح هراری]. گرگها در طول زمان آموختهاند که رفتار عادلانه درونگروهی به بقایشان کمک میکند.
2⃣ مطابق قاعده انصاف، اگر یک جامعه به اندازهی کافی عادلانه باشد، افراد آن جامعه از نظر اخلاقی وظیفه دارند که از قانون تبعیت کنند. در غیر این صورت، چنین وظیفهای از دوش افراد برداشته میشود. اگر این قاعده را نپذیریم، تمامی انقلابها غیرقانونی و غیراخلاقی خواهند بود.
3⃣ برای نوشتن شعری
که سیاسی نباشد
باید گوش سپرد به صدای پرندگان
و برای شنیدن صدای پرندگان
باید قطع شود صدای این جنگنده
[مروان مخول (شاعر فلسطینی)]
فرزاد دهقانیان
سی و یکم فروردین ۱۴۰۳
.
@systemdiary
1⃣ تمام پستانداران اجتماعی، مثل گرگها، دلفینها و میمونها در درون خود دارای رمزهای اخلاقی هستند که در مسیر تکاملی شکل گرفته تا همکاری گروهی را بهتر کند. برای مثال وقتی توله گرگها با هم بازی میکنند از مقررات "بازی عادلانه" پیروی میکنند. اگر یک توله رقیب خود را سخت گاز بگیرد یا بعد از این که رقیبش به علامت تسلیم به پشت روی زمین خوابیده را گاز بگیرد توله های دیگر با او بازی نخواهند کرد [۲۱ درس برای قرن ۲۱، یووال نوح هراری]. گرگها در طول زمان آموختهاند که رفتار عادلانه درونگروهی به بقایشان کمک میکند.
2⃣ مطابق قاعده انصاف، اگر یک جامعه به اندازهی کافی عادلانه باشد، افراد آن جامعه از نظر اخلاقی وظیفه دارند که از قانون تبعیت کنند. در غیر این صورت، چنین وظیفهای از دوش افراد برداشته میشود. اگر این قاعده را نپذیریم، تمامی انقلابها غیرقانونی و غیراخلاقی خواهند بود.
3⃣ برای نوشتن شعری
که سیاسی نباشد
باید گوش سپرد به صدای پرندگان
و برای شنیدن صدای پرندگان
باید قطع شود صدای این جنگنده
[مروان مخول (شاعر فلسطینی)]
فرزاد دهقانیان
سی و یکم فروردین ۱۴۰۳
.
@systemdiary
👍38👎1
❇️هندسه شبکهها: فساد چای دبش و کارزار چای دبش
در فرسته مربوط به رشد مصرف قهوه به مدل انتشار باس و اثرات شبکه اشاره شد. دیمون سنتولا در کتاب "تغییر: رخدادهای اجتماعی چگونه فراگیر میشود؟" نقش هندسه شبکهها را در فرایند انتشار یک پدیده، رخداد یا یک میم (meme)، تشریح میکند.
1⃣هندسه شبکههایی که ارتباطاتشان از نوع ضعیف است، شباهت زیادی به نمایشهای آتشبازی دارد. هرکس در کانون انفجار خودش است و ارتباطات ضعیفش به طور اتفاقی در تمام جهتها پخش میشود. در این شبکهها اغلب افراد با دوستان یکدیگر در ارتباط نیستند. پراکنش افکار یا اطلاعاتی ساده مثل ازدواج محمدرضا گلزار یا فساد چای دبش در اینگونه شبکهها به سرعت همهگیر میشود. اما باورها و رفتارهای اعضای شبکه در چنین هندسهای تغییر نمیکند.
2⃣ هندسه شبکههایی که ارتباطات آنها قوی است بیشتر به تور ماهیگیری شبیه است. ظاهر این شبکهها به شکل توالی در هم تنیدهای از ذوزنقهها و مثلثهاست. در این الگو که اغلب به آن خوشهبندی شبکه میگویند، افراد با دوستان یکدیگر در ارتباطاند.
انتشار افکار و رفتارهای نوآورانه و درخواستهای پیچیده و سیاسی نیازمند هندسه ارتباطات قوی است. افراد برای انتشار چنین ایدههایی ابتدا صبر میکنند تا آن را از چندین تن از افراد حاضر در حلقه اجتماعیشان دریافت کنند، سپس به انتشار آن اقدام میکنند. این صبر استراتژیک برای غلبه بر احساس ترس و خطر و دریافت تایید کافی از اجتماعشان است. سرعت انتشار در این نوع شبکه کمتر است، اما تغییر در رفتارها نیازمند شبکه تور ماهیگیری است.
3⃣هندسه شبکهها توضیح میدهد که چرا خبر فساد چای دبش و طنازیهای مرتبط با آن به سرعت در شبکههای اجتماعی وایرال میشود، اما تعداد امضاهای کارزار درخواست گزارش فساد چای دبش از رییسجمهور به زحمت به ۳۷ هزار امضا میرسد. اولی در شبکه آتشبازی به سرعت منتشر میشود اما دومی برای فراگیر شدن نیازمند شبکه تور ماهیگیری است.
🪧راهکار عملی:
🔹اگر میخواهیم نقش خود را به عنوان یک کنشگر دغدغهمند در دینامیک تغییرات اجتماعی فراگیر ایفا کنیم، حداقل کاری که میتوان انجام داد این است که در شبکهسازیهای تور ماهیگیری مشارکت کنیم و افکار محرک تغییر و ایجادکننده هنجارهای اجتماعی جدید را در شبکههای ارتباطی خود منتشر کنیم. با این اقدامات میتوان در ابتدا یک بلوغ فکری شبکهای در حوزههای اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرد (به عنوان نمونه، در این ویدیو به عدم انسجام فکری ایرانیان در مسائل اقتصادی و نیاز به آموزش اقتصاد برای عموم مردم اشاره شده است).
🔹دینامیک شبکهها نشان میدهد که این یکی از نقاط اهرمی در سیستمهای پیچیده است که در آن کنشهای کوچک میتوانند تغییراتی بزرگ را ایجاد کنند. مطابق مدل عجم اوغلو، رسیدن به دالان باریک آزادی نیازمند جامعه/شبکههای قدرتمند است.
🔹دکتر مجتبی لشکربلوکی در کتاب "استراتژی توسعه ایران" نتوکراسی و شبکهسازی را به عنوان استراتژی اصلی توسعه پیشنهاد میکند و میگوید که آغازگر نتوکراسی در ایران باید بخش مردمی باشد.
فرزاد دهقانیان
هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳
.
@systemdiary
در فرسته مربوط به رشد مصرف قهوه به مدل انتشار باس و اثرات شبکه اشاره شد. دیمون سنتولا در کتاب "تغییر: رخدادهای اجتماعی چگونه فراگیر میشود؟" نقش هندسه شبکهها را در فرایند انتشار یک پدیده، رخداد یا یک میم (meme)، تشریح میکند.
1⃣هندسه شبکههایی که ارتباطاتشان از نوع ضعیف است، شباهت زیادی به نمایشهای آتشبازی دارد. هرکس در کانون انفجار خودش است و ارتباطات ضعیفش به طور اتفاقی در تمام جهتها پخش میشود. در این شبکهها اغلب افراد با دوستان یکدیگر در ارتباط نیستند. پراکنش افکار یا اطلاعاتی ساده مثل ازدواج محمدرضا گلزار یا فساد چای دبش در اینگونه شبکهها به سرعت همهگیر میشود. اما باورها و رفتارهای اعضای شبکه در چنین هندسهای تغییر نمیکند.
2⃣ هندسه شبکههایی که ارتباطات آنها قوی است بیشتر به تور ماهیگیری شبیه است. ظاهر این شبکهها به شکل توالی در هم تنیدهای از ذوزنقهها و مثلثهاست. در این الگو که اغلب به آن خوشهبندی شبکه میگویند، افراد با دوستان یکدیگر در ارتباطاند.
انتشار افکار و رفتارهای نوآورانه و درخواستهای پیچیده و سیاسی نیازمند هندسه ارتباطات قوی است. افراد برای انتشار چنین ایدههایی ابتدا صبر میکنند تا آن را از چندین تن از افراد حاضر در حلقه اجتماعیشان دریافت کنند، سپس به انتشار آن اقدام میکنند. این صبر استراتژیک برای غلبه بر احساس ترس و خطر و دریافت تایید کافی از اجتماعشان است. سرعت انتشار در این نوع شبکه کمتر است، اما تغییر در رفتارها نیازمند شبکه تور ماهیگیری است.
3⃣هندسه شبکهها توضیح میدهد که چرا خبر فساد چای دبش و طنازیهای مرتبط با آن به سرعت در شبکههای اجتماعی وایرال میشود، اما تعداد امضاهای کارزار درخواست گزارش فساد چای دبش از رییسجمهور به زحمت به ۳۷ هزار امضا میرسد. اولی در شبکه آتشبازی به سرعت منتشر میشود اما دومی برای فراگیر شدن نیازمند شبکه تور ماهیگیری است.
🪧راهکار عملی:
🔹اگر میخواهیم نقش خود را به عنوان یک کنشگر دغدغهمند در دینامیک تغییرات اجتماعی فراگیر ایفا کنیم، حداقل کاری که میتوان انجام داد این است که در شبکهسازیهای تور ماهیگیری مشارکت کنیم و افکار محرک تغییر و ایجادکننده هنجارهای اجتماعی جدید را در شبکههای ارتباطی خود منتشر کنیم. با این اقدامات میتوان در ابتدا یک بلوغ فکری شبکهای در حوزههای اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرد (به عنوان نمونه، در این ویدیو به عدم انسجام فکری ایرانیان در مسائل اقتصادی و نیاز به آموزش اقتصاد برای عموم مردم اشاره شده است).
🔹دینامیک شبکهها نشان میدهد که این یکی از نقاط اهرمی در سیستمهای پیچیده است که در آن کنشهای کوچک میتوانند تغییراتی بزرگ را ایجاد کنند. مطابق مدل عجم اوغلو، رسیدن به دالان باریک آزادی نیازمند جامعه/شبکههای قدرتمند است.
🔹دکتر مجتبی لشکربلوکی در کتاب "استراتژی توسعه ایران" نتوکراسی و شبکهسازی را به عنوان استراتژی اصلی توسعه پیشنهاد میکند و میگوید که آغازگر نتوکراسی در ایران باید بخش مردمی باشد.
فرزاد دهقانیان
هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳
.
@systemdiary
Telegram
یادداشتهای سیستمی
👍29👎1
💲اقتصاد پنهان ناهنجاریهای آشکار اجتماعی: برخورد با دانشجویان در دانشگاههای آمریکا
اعتراضات دانشجویی ضداسراییل در آمریکا بعد از برخورد خشونتآمیز پلیس با کمپ اعتراضی دانشجویان در دانشگاه کلمبیا شدت یافته و هم اکنون در تعدادی زیادی از دانشگاههای آمریکا فراگیر شده است. دانشجویان خواهان این هستند که دانشکدههایشان که منابع موقوفه (Endowment) عظیمی دارند از سرمایهگذاری در شرکتهای مرتبط با اسراییل خودداری کنند(Divest).
1️⃣برای به دست آوردن تصویری از این منابع موقوفه، اطلاعات مربوط به دانشگاه کلمبیا را به عنوان یک دانشگاه خصوصی که مرکز اعتراضات دانشجویی شده است، بررسی میکنیم:
🔸منابع اهدایی/وقفی توسط شرکت سرمایهگذاری موقوفات دانشگاه کلمبیا برای سرمایهگذاری در بورس و دیگر شکلهای سرمایهگذاری استفاده شده و این شرکت از این محل برای دانشگاه سود کسب مینماید. کل ارزش منابع این شرکت تا 30 ژوئن 2023، مبلغ 13.64 میلیارد دلار بوده است. این شرکت در سال 2023، 4.7 درصد سود کسب کرده است. در سال 2023، مبلغ 632.5 میلیون دلار از عواید این سرمایهگذاری ها در حمایت از دانشجویان و فعالیتهای دانشگاه هزینه شده است [+]. دانشگاه کلمبیا 12 درصد از بودجه 6 میلیارد دلاری سال 2023 خود را از محل درآمد این سرمایهگذاریها تامین کرده است [+].
🔸دانشگاه کلمبیا یکی از 8 دانشگاه معتبر لیست Ivy League است که رقابتی جدی برای جذب منابع وقفی دارند. ارزش منابع وقفی دانشگاه هاروارد به عنوان دانشگاه رتبه یک دنیا و یکی دیگر از دانشگاههای اين ليست، 49.5 ميليارد دلار در سال 2023 بوده است [+].
🔸اقتصاد علم انگیزههاست و آگاهی از این ارقام مالی به درک چرایی برخورد با دانشجویان و پشتوانه فشارهای نهادهای بیرون دانشگاه [+]، کمک خواهد کرد.
2️⃣بودجه دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان یکی از بزرگترین دانشگاههای ایران، در سال 1402 رقمی حدود 20 میلیون دلار بوده است [+]. معنای این عدد این است که دانشگاه کلمبیا تنها از محل سود صندوق سرمایهگذاری موقوفات خود بیش از 30 برابر بودجه سالیانه دانشگاه فردوسی مشهد عواید کسب کرده و بودجه سالیانه آن 300 برابر دانشگاه فردوسی مشهد است.
خبر آزادسازی 7 میلیارد دلار داراییهای ایران در کره جنوبی بازار ارز ایران را تحت تاثیر قرار میدهد و این در حالی است که این مبلغ کمی بیش از بودجه سالیانه دانشگاه کلمبیا است و ارزش صندوق موقوفات دانشگاه کلمبیا حدود دو برابر داراييهاي توقیف/آزاد شده ایران در کره جنوبی است.
3️⃣در این کلانتصویر اقتصادی، اعلام آمادگی بعضی از دانشگاههای ایران برای پذیرش اساتید و دانشجویان اخراجی آمریکا چیزی جز بردن عِرض خود و ایجاد زحمت برای ما و دیگران نیست. اگر میخواهیم در این ابعاد حرفی جدی برای گفتن داشته باشیم، راهی جز رشد اقتصادی وجود ندارد.
هدف از این نوشته نه خودکمبینی و خودتحقیری بلکه واقعبینی و اصلاح مدلهای ذهنی است. این زمین بازی ما نیست.
فرزاد دهقانیان
یازدهم اردیبهشت 1403
.
@systemdiary
اعتراضات دانشجویی ضداسراییل در آمریکا بعد از برخورد خشونتآمیز پلیس با کمپ اعتراضی دانشجویان در دانشگاه کلمبیا شدت یافته و هم اکنون در تعدادی زیادی از دانشگاههای آمریکا فراگیر شده است. دانشجویان خواهان این هستند که دانشکدههایشان که منابع موقوفه (Endowment) عظیمی دارند از سرمایهگذاری در شرکتهای مرتبط با اسراییل خودداری کنند(Divest).
1️⃣برای به دست آوردن تصویری از این منابع موقوفه، اطلاعات مربوط به دانشگاه کلمبیا را به عنوان یک دانشگاه خصوصی که مرکز اعتراضات دانشجویی شده است، بررسی میکنیم:
🔸منابع اهدایی/وقفی توسط شرکت سرمایهگذاری موقوفات دانشگاه کلمبیا برای سرمایهگذاری در بورس و دیگر شکلهای سرمایهگذاری استفاده شده و این شرکت از این محل برای دانشگاه سود کسب مینماید. کل ارزش منابع این شرکت تا 30 ژوئن 2023، مبلغ 13.64 میلیارد دلار بوده است. این شرکت در سال 2023، 4.7 درصد سود کسب کرده است. در سال 2023، مبلغ 632.5 میلیون دلار از عواید این سرمایهگذاری ها در حمایت از دانشجویان و فعالیتهای دانشگاه هزینه شده است [+]. دانشگاه کلمبیا 12 درصد از بودجه 6 میلیارد دلاری سال 2023 خود را از محل درآمد این سرمایهگذاریها تامین کرده است [+].
🔸دانشگاه کلمبیا یکی از 8 دانشگاه معتبر لیست Ivy League است که رقابتی جدی برای جذب منابع وقفی دارند. ارزش منابع وقفی دانشگاه هاروارد به عنوان دانشگاه رتبه یک دنیا و یکی دیگر از دانشگاههای اين ليست، 49.5 ميليارد دلار در سال 2023 بوده است [+].
🔸اقتصاد علم انگیزههاست و آگاهی از این ارقام مالی به درک چرایی برخورد با دانشجویان و پشتوانه فشارهای نهادهای بیرون دانشگاه [+]، کمک خواهد کرد.
2️⃣بودجه دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان یکی از بزرگترین دانشگاههای ایران، در سال 1402 رقمی حدود 20 میلیون دلار بوده است [+]. معنای این عدد این است که دانشگاه کلمبیا تنها از محل سود صندوق سرمایهگذاری موقوفات خود بیش از 30 برابر بودجه سالیانه دانشگاه فردوسی مشهد عواید کسب کرده و بودجه سالیانه آن 300 برابر دانشگاه فردوسی مشهد است.
خبر آزادسازی 7 میلیارد دلار داراییهای ایران در کره جنوبی بازار ارز ایران را تحت تاثیر قرار میدهد و این در حالی است که این مبلغ کمی بیش از بودجه سالیانه دانشگاه کلمبیا است و ارزش صندوق موقوفات دانشگاه کلمبیا حدود دو برابر داراييهاي توقیف/آزاد شده ایران در کره جنوبی است.
3️⃣در این کلانتصویر اقتصادی، اعلام آمادگی بعضی از دانشگاههای ایران برای پذیرش اساتید و دانشجویان اخراجی آمریکا چیزی جز بردن عِرض خود و ایجاد زحمت برای ما و دیگران نیست. اگر میخواهیم در این ابعاد حرفی جدی برای گفتن داشته باشیم، راهی جز رشد اقتصادی وجود ندارد.
هدف از این نوشته نه خودکمبینی و خودتحقیری بلکه واقعبینی و اصلاح مدلهای ذهنی است. این زمین بازی ما نیست.
فرزاد دهقانیان
یازدهم اردیبهشت 1403
.
@systemdiary
Telegram
یادداشتهای سیستمی
👍28
🗣معمای پل عابر و تراموا: دانشجویان ما و دانشجویان آنها
در یادگیری دوحلقهای استراتژی، ساختار و قواعد تصمیمگیری، نقش مهمی در فهم دینامیک تصمیمگیری و یادگیری دارند. مثلا رویکرد وظیفهگرایانه یا فایدهگرایانه منجر به تصمیمات متفاوتی میشوند.
1️⃣معمای پل عابر: شما روی پلی که بر خطآهن کشیده شده ایستادهاید. ناگهان مشاهده میکنید قطاری که کنترل آن از دست رفته به سمت پنج نفر که در مسیر قرار دارند با شتاب در حرکت است در کنار شما کارگر راهآهن با یک کوله بزرگ قرار دارد (شکل ۱). تنها راهی که برای نجات جان افراد وجود دارد آن است که این مرد را از روی پل هل دهید و جلوی قطار بیندازید. مرد خواهد مرد، اما بدن او قطار را متوقف خواهد کرد و نخواهد گذاشت به آن گروه از انسانها برسد. (شما نمیتوانید خودتان بپرید، چون آن قدر جنس همراه ندارید که وزن زیادی داشته باشد و بتواند قطار را متوقف کند و زمانی هم ندارید که بتوانید کوله آن مرد را بگیرید). اگر ملاحظات قانونی را کنار بگذاریم، آیا شما آن فرد غریبه را به سمت مردن هل خواهید داد؟
🔹اغلب افراد در این شرایط از تفکر اخلاقی که ایمانوئل کانت به آن رویکرد وظیفه گرایانه اطلاق کرده پیروی میکنند و آن فرد را هل نمیدهند. کانت اخلاقی بودن یک اقدام را بر حسب التزام آن اقدام به قواعد و وظایف میسنجد. از منظر کانت انداختن یک فرد از روی پل نقض حقوق او و به همین دلیل کاری غیر اخلاقی است. بیشتر انسانها باور ندارند که هل دادن کسی برای نجات جان پنج نفر دیگر کاری از نظر اخلاقی پذیرفتنی است اگر از آنها پرسیده شود چرا حاضر به هل دادن آن مرد نمیشوند پاسخهای رایج از این قبیل خواهد بود: «این کار جنایت است!» هدف وسیله را توجیه نمیکند!»
2️⃣معمای تراموا: این بار یک تراموا به سمت پنج کارگر راه آهن در حرکت است و اگر به همین ترتیب جلو برود آنها کشته خواهند شد. تنها راه نجات جان این افراد آن است که کلید تغییر مسیر ریل فشار داده تا قطار به مسیر دیگری برود، ولی در این حالت یک فرد دیگر که در آنجا است کشته خواهد شد و جان پنج نفر دیگر نجات خواهد یافت (شکل ۲). اگر دغدغه های قانونی را کنار بگذاریم یکبار دیگر به این پرسش پاسخ دهید که آیا شما کلید تغییر مسیر ریل را خواهید فشرد تا جان پنج نفر را به هزینه جان یک نفر نجات دهید؟
🔹بیشتر افرادی که قبلاً با معمای پل مواجه نشدهاند میگویند در معمای تراموا کلید تغییر مسیر را فشار خواهند داد. آنها این اقدام را با این باور توجیه خواهند کرد که مرگ پنج نفر بدتر از مرگ یک نفر خواهد بود، که نوعی تفکر فایده گرایانه استاندارد است. از منظر فایده گرایان، باید هزینه و فایده هر گزینه را جمع بزنید و گزینه ای را انتخاب کنید که بیشترین خالص هزینه فایده را داشته باشد، که در اینجا نجات جان پنج نفر به هزینه جان یک نفر است.
🔹وقتی افراد در معرض هر دو مسئله قرار میگیرند، برخی به واسطه ناسازگاری مناقشه انگیز تصمیم شان در قبال فشردن کلید (در معمای تراموا) و پرتاب نکردن آن مرد از روی پل (در معمای پل) اذیت میشوند.
[کتاب مدیران و چالشهای تصمیمگیری]
3️⃣ نحوه مواجهه و برخورد سیاستمدار با اعتراضات دانشجویی دور و نزدیک خود نیز در همین بافتار (context) قابل بررسی است. برای اتفاقات نزدیک فایدهگرا میشود و آزادی و حتی جان فرد جوان و نوجوان را برای منفعتی بزرگتر بیارزش میداند. اما برای مسئلهای مشابه در دوردست وظیفهگرایی را برمیگزیند و منفعتگرایی را تقبیح میکند. گاهی باید اذیت شد تا بیشتر آموخت.
فرزاد دهقانیان
چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۳
.
@systemdiary
در یادگیری دوحلقهای استراتژی، ساختار و قواعد تصمیمگیری، نقش مهمی در فهم دینامیک تصمیمگیری و یادگیری دارند. مثلا رویکرد وظیفهگرایانه یا فایدهگرایانه منجر به تصمیمات متفاوتی میشوند.
1️⃣معمای پل عابر: شما روی پلی که بر خطآهن کشیده شده ایستادهاید. ناگهان مشاهده میکنید قطاری که کنترل آن از دست رفته به سمت پنج نفر که در مسیر قرار دارند با شتاب در حرکت است در کنار شما کارگر راهآهن با یک کوله بزرگ قرار دارد (شکل ۱). تنها راهی که برای نجات جان افراد وجود دارد آن است که این مرد را از روی پل هل دهید و جلوی قطار بیندازید. مرد خواهد مرد، اما بدن او قطار را متوقف خواهد کرد و نخواهد گذاشت به آن گروه از انسانها برسد. (شما نمیتوانید خودتان بپرید، چون آن قدر جنس همراه ندارید که وزن زیادی داشته باشد و بتواند قطار را متوقف کند و زمانی هم ندارید که بتوانید کوله آن مرد را بگیرید). اگر ملاحظات قانونی را کنار بگذاریم، آیا شما آن فرد غریبه را به سمت مردن هل خواهید داد؟
🔹اغلب افراد در این شرایط از تفکر اخلاقی که ایمانوئل کانت به آن رویکرد وظیفه گرایانه اطلاق کرده پیروی میکنند و آن فرد را هل نمیدهند. کانت اخلاقی بودن یک اقدام را بر حسب التزام آن اقدام به قواعد و وظایف میسنجد. از منظر کانت انداختن یک فرد از روی پل نقض حقوق او و به همین دلیل کاری غیر اخلاقی است. بیشتر انسانها باور ندارند که هل دادن کسی برای نجات جان پنج نفر دیگر کاری از نظر اخلاقی پذیرفتنی است اگر از آنها پرسیده شود چرا حاضر به هل دادن آن مرد نمیشوند پاسخهای رایج از این قبیل خواهد بود: «این کار جنایت است!» هدف وسیله را توجیه نمیکند!»
2️⃣معمای تراموا: این بار یک تراموا به سمت پنج کارگر راه آهن در حرکت است و اگر به همین ترتیب جلو برود آنها کشته خواهند شد. تنها راه نجات جان این افراد آن است که کلید تغییر مسیر ریل فشار داده تا قطار به مسیر دیگری برود، ولی در این حالت یک فرد دیگر که در آنجا است کشته خواهد شد و جان پنج نفر دیگر نجات خواهد یافت (شکل ۲). اگر دغدغه های قانونی را کنار بگذاریم یکبار دیگر به این پرسش پاسخ دهید که آیا شما کلید تغییر مسیر ریل را خواهید فشرد تا جان پنج نفر را به هزینه جان یک نفر نجات دهید؟
🔹بیشتر افرادی که قبلاً با معمای پل مواجه نشدهاند میگویند در معمای تراموا کلید تغییر مسیر را فشار خواهند داد. آنها این اقدام را با این باور توجیه خواهند کرد که مرگ پنج نفر بدتر از مرگ یک نفر خواهد بود، که نوعی تفکر فایده گرایانه استاندارد است. از منظر فایده گرایان، باید هزینه و فایده هر گزینه را جمع بزنید و گزینه ای را انتخاب کنید که بیشترین خالص هزینه فایده را داشته باشد، که در اینجا نجات جان پنج نفر به هزینه جان یک نفر است.
🔹وقتی افراد در معرض هر دو مسئله قرار میگیرند، برخی به واسطه ناسازگاری مناقشه انگیز تصمیم شان در قبال فشردن کلید (در معمای تراموا) و پرتاب نکردن آن مرد از روی پل (در معمای پل) اذیت میشوند.
[کتاب مدیران و چالشهای تصمیمگیری]
3️⃣ نحوه مواجهه و برخورد سیاستمدار با اعتراضات دانشجویی دور و نزدیک خود نیز در همین بافتار (context) قابل بررسی است. برای اتفاقات نزدیک فایدهگرا میشود و آزادی و حتی جان فرد جوان و نوجوان را برای منفعتی بزرگتر بیارزش میداند. اما برای مسئلهای مشابه در دوردست وظیفهگرایی را برمیگزیند و منفعتگرایی را تقبیح میکند. گاهی باید اذیت شد تا بیشتر آموخت.
فرزاد دهقانیان
چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۳
.
@systemdiary
Telegram
یادداشتهای سیستمی
معمای پل عابر و تراموا
👍37👎1
⭕️فرمولی برای توسعه: بیست و پنج درصدِ زِد به علاوه آلفا
1⃣ماکس پلانک فیزیکدان بزرگ و برنده جایزه نوبل گفته است: "حقیقتهای جدید علمی با مجاب کردن مخالفانش و وادار کردن آنها به دیدن نور حقیقت پیروز نمیشوند. بلکه دلیل پیروزیشان آن است که مخالفانشان سرانجام از دنیا میروند و نسل جدیدی بار میآید که با آن حقیقت علمی آشناست."
2⃣جمعیت لازم برای ایجاد هنجارهای اجتماعی جدید، فقط حدود ۲۰ تا ۳۵ درصد جامعه است. دیمون سنتولا مطابق آزمایشهایی که انجام داده، این جرم بحرانی را بزنگاه ۲۵ درصدی نامیده است. او به عنوان نمونه اشاره میکند که در سوئد، زنان پس از آنکه به جرم بحرانی ۲۵ تا ۳۰ درصدی از مجالس قانونگذاری محلی رسیدند، به طرز کارآمدی با یکدیگر هماهنگ شدند و موضوعات تازهای را برای رفع دغدغههای زنان مطرح نمودند [کتاب تغییر، دیمون سنتولا، ترجمه سعید زرگریان: صص ۲۰۴-۱۹۶].
🔹 بخشی از نتایج گزارش موج چهارم پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان که در روزنامههای رسمی کشور منتشر شده است، نشان میدهد که جامعه ایران در بعضی هنجارها و باورها از جرم بحرانی عبور کرده است. به طور خاص ۶۰ درصد جامعه از وضعیت سیاسی کشور ناراضی هستند [±].
3⃣اگر عدد دانبار را به عنوان یک عدد تقریبی قبول کنیم، هر انسان حداکثر میتواند با ۱۵۰ نفر آشنایی معنادار داشته باشد و دایره آشنایان صمیمی او به ۵۰ نفر میرسد. به عنوان یک قاعده هیوریستیک اگر هر فرد بتواند حداقل ۲۵ درصد آشنایان خود را با خود همسو کند، میتواند به ایجاد یک تغییر فکری، رفتاری یا به طور کلی اشاعه یک نوآوری در جامعه آشنایان خود امیدوار باشد. آشناهای شما نیز قاعدتا دایره آشنایان خود را دارند و میتوانید به اثر گلوله برفی امیدوار باشید.
🛜راهکار عملی:
مطابق نظر ماکس پلانک فقید، نباید از مقاومت و پسزنی قدیمیهای مخالف ناامید شد. تلاش برای همسوسازی مدلهای ذهنی و قواعد تصمیمگیریِ حداقل ۲۵ درصد از جمعیت نسل زد (متولدین ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۹) و آلفا (دهه نودیها) ایده هوشمندانهتری است. البته که بار این کار بیشتر بر دوش نسل وای (Y) (دهه شصتیها) خواهد بود.
فرزاد دهقانیان
بیست و یکم اردیبهشت ۱۴۰۳
.
@systemdiary
1⃣ماکس پلانک فیزیکدان بزرگ و برنده جایزه نوبل گفته است: "حقیقتهای جدید علمی با مجاب کردن مخالفانش و وادار کردن آنها به دیدن نور حقیقت پیروز نمیشوند. بلکه دلیل پیروزیشان آن است که مخالفانشان سرانجام از دنیا میروند و نسل جدیدی بار میآید که با آن حقیقت علمی آشناست."
2⃣جمعیت لازم برای ایجاد هنجارهای اجتماعی جدید، فقط حدود ۲۰ تا ۳۵ درصد جامعه است. دیمون سنتولا مطابق آزمایشهایی که انجام داده، این جرم بحرانی را بزنگاه ۲۵ درصدی نامیده است. او به عنوان نمونه اشاره میکند که در سوئد، زنان پس از آنکه به جرم بحرانی ۲۵ تا ۳۰ درصدی از مجالس قانونگذاری محلی رسیدند، به طرز کارآمدی با یکدیگر هماهنگ شدند و موضوعات تازهای را برای رفع دغدغههای زنان مطرح نمودند [کتاب تغییر، دیمون سنتولا، ترجمه سعید زرگریان: صص ۲۰۴-۱۹۶].
🔹 بخشی از نتایج گزارش موج چهارم پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان که در روزنامههای رسمی کشور منتشر شده است، نشان میدهد که جامعه ایران در بعضی هنجارها و باورها از جرم بحرانی عبور کرده است. به طور خاص ۶۰ درصد جامعه از وضعیت سیاسی کشور ناراضی هستند [±].
3⃣اگر عدد دانبار را به عنوان یک عدد تقریبی قبول کنیم، هر انسان حداکثر میتواند با ۱۵۰ نفر آشنایی معنادار داشته باشد و دایره آشنایان صمیمی او به ۵۰ نفر میرسد. به عنوان یک قاعده هیوریستیک اگر هر فرد بتواند حداقل ۲۵ درصد آشنایان خود را با خود همسو کند، میتواند به ایجاد یک تغییر فکری، رفتاری یا به طور کلی اشاعه یک نوآوری در جامعه آشنایان خود امیدوار باشد. آشناهای شما نیز قاعدتا دایره آشنایان خود را دارند و میتوانید به اثر گلوله برفی امیدوار باشید.
🛜راهکار عملی:
مطابق نظر ماکس پلانک فقید، نباید از مقاومت و پسزنی قدیمیهای مخالف ناامید شد. تلاش برای همسوسازی مدلهای ذهنی و قواعد تصمیمگیریِ حداقل ۲۵ درصد از جمعیت نسل زد (متولدین ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۹) و آلفا (دهه نودیها) ایده هوشمندانهتری است. البته که بار این کار بیشتر بر دوش نسل وای (Y) (دهه شصتیها) خواهد بود.
فرزاد دهقانیان
بیست و یکم اردیبهشت ۱۴۰۳
.
@systemdiary
👍34
✳️ناله مرغ سحر لازم است اما کافی نیست
🔹مرغ سحر نام تصنیفی است که بسیاری آن را با نام مرحوم استاد محمدرضا شجریان میشناسند. یکی از بیادماندنیترین اجراهای مرغ سحر توسط ایشان، اجرا در کنسرت همنوا با بم با همخوانی همایون شجریان در سال ۱۳۸۲ است. اشکهای احساسی گروهی از حضار همراه با ناله مرغ سحر حکایت از غمی عمیق دارد که بخشی از آن مربوط به حادثه غمانگیز زلزله بم است.
🔹شعر مرغ سحر، گفتگویی میان شاعر و مرغی در قفس است. هر دو مایوس و ناامید. شاعر از بلبل پربسته میخواهد از کنج قفس بیرون آید و نغمه بسراید. اما مرغ محبوس به جای نغمه آزادی، آه و ناله سر میدهد تا آنجا که شاعر که بیش از پیش ناامید شده و داغ دلش هم تازهتر، به تنگ میآید و از او میخواهد که بس کند و شرح هجران، کوتاه.
🔹اما استاد شجریان از نظر زمانی، در بخش انتهایی لیست خوانندگان این تصنیف قرار میگیرد. نخستین ضبط این تصنیف در پاییز سال ۱۳۰۶ خورشیدی، با صدای ملوک ضرابی و تار مرتضی نیداوود انجام شده است. مرغ سحر اساسا یک ترانه اعتراضی به استبداد یا به تعبیری ترانه شکست آرمانها و شعارهای انقلاب مشروطه است.
🔹مرغ سحر در همان سالهای نخست روی کار آمدن رضا شاه پهلوی روی صفحه ضبط و منتشر شد. اما تا حدود نیم قرن، شاید به این دلیل که اساسا در اعتراض به رضا شاه ساخته شده بود، چندان نشانی از آن به چشم نمیخورد تا اینکه در سالهای دهه پنجاه خورشیدی عصر تازه ای در ترانه اعتراضی آغاز شد و مرغ سحر بار دیگر جان گرفت [+].
🔹راز ماندگاری تصنیف مرغ سحر و این نالههای ناتمام، پرده از یک خلاء در فرایند توسعه ایران برمیدارد. خلاءی که سالهای مدیدی است دغدغهمندان ایران سعی در واکاوی آن داشتهاند. مصداق امروزی ناله مرغ سحر، توییتها، پستهای اینستاگرام و تلگرام ماست. نوشتههایی که غالبا اعتراض به وضع موجودند ولی چشمانداز مشترک و روشنی برای گام بعدی و نقش خود در اصلاح وضع موجود ندارند. انگار جامعه با ناله و اشک خود را تسکین میدهد و منتظر یک منجی ماورایی است. نالههایی که به سرعت در شبکههای شکل آتشبازی منتشر شده و به همان سرعت هم محو میشوند.
✅راهکار عملی:
به نظر میرسد توانمندسازی همزمان حکومت و جامعه به عنوان دو بال اصلی توسعه مورد توافق پژوهشگران توسعه است. پس اگر در هر سطحی دستی در حکومت دارید توان حل مسئله را با بکارگیری نیروهای شایسته و با رویکرد بهبود مستمر بالا ببرید[+] و اگر هم میتوانید روی جامعه اثرگذار باشید فرمول توسعه ۲۵ درصد زد به علاوه آلفا را در ذهن داشته باشید و با مشارکت در شبکهسازی، به ایجاد بلوغ فکریِ شبکهایِ جامعه در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کمک کنید.
خدا، فلک و طبیعت شام تاریک ما را بیواسطه سحر نمیکنند. واسطه اما همان تن دادن به سازوکارهای توسعه است.
فرزاد دهقانیان
بیست و هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳
.
@systemdiary
🔹مرغ سحر نام تصنیفی است که بسیاری آن را با نام مرحوم استاد محمدرضا شجریان میشناسند. یکی از بیادماندنیترین اجراهای مرغ سحر توسط ایشان، اجرا در کنسرت همنوا با بم با همخوانی همایون شجریان در سال ۱۳۸۲ است. اشکهای احساسی گروهی از حضار همراه با ناله مرغ سحر حکایت از غمی عمیق دارد که بخشی از آن مربوط به حادثه غمانگیز زلزله بم است.
🔹شعر مرغ سحر، گفتگویی میان شاعر و مرغی در قفس است. هر دو مایوس و ناامید. شاعر از بلبل پربسته میخواهد از کنج قفس بیرون آید و نغمه بسراید. اما مرغ محبوس به جای نغمه آزادی، آه و ناله سر میدهد تا آنجا که شاعر که بیش از پیش ناامید شده و داغ دلش هم تازهتر، به تنگ میآید و از او میخواهد که بس کند و شرح هجران، کوتاه.
🔹اما استاد شجریان از نظر زمانی، در بخش انتهایی لیست خوانندگان این تصنیف قرار میگیرد. نخستین ضبط این تصنیف در پاییز سال ۱۳۰۶ خورشیدی، با صدای ملوک ضرابی و تار مرتضی نیداوود انجام شده است. مرغ سحر اساسا یک ترانه اعتراضی به استبداد یا به تعبیری ترانه شکست آرمانها و شعارهای انقلاب مشروطه است.
🔹مرغ سحر در همان سالهای نخست روی کار آمدن رضا شاه پهلوی روی صفحه ضبط و منتشر شد. اما تا حدود نیم قرن، شاید به این دلیل که اساسا در اعتراض به رضا شاه ساخته شده بود، چندان نشانی از آن به چشم نمیخورد تا اینکه در سالهای دهه پنجاه خورشیدی عصر تازه ای در ترانه اعتراضی آغاز شد و مرغ سحر بار دیگر جان گرفت [+].
🔹راز ماندگاری تصنیف مرغ سحر و این نالههای ناتمام، پرده از یک خلاء در فرایند توسعه ایران برمیدارد. خلاءی که سالهای مدیدی است دغدغهمندان ایران سعی در واکاوی آن داشتهاند. مصداق امروزی ناله مرغ سحر، توییتها، پستهای اینستاگرام و تلگرام ماست. نوشتههایی که غالبا اعتراض به وضع موجودند ولی چشمانداز مشترک و روشنی برای گام بعدی و نقش خود در اصلاح وضع موجود ندارند. انگار جامعه با ناله و اشک خود را تسکین میدهد و منتظر یک منجی ماورایی است. نالههایی که به سرعت در شبکههای شکل آتشبازی منتشر شده و به همان سرعت هم محو میشوند.
✅راهکار عملی:
به نظر میرسد توانمندسازی همزمان حکومت و جامعه به عنوان دو بال اصلی توسعه مورد توافق پژوهشگران توسعه است. پس اگر در هر سطحی دستی در حکومت دارید توان حل مسئله را با بکارگیری نیروهای شایسته و با رویکرد بهبود مستمر بالا ببرید[+] و اگر هم میتوانید روی جامعه اثرگذار باشید فرمول توسعه ۲۵ درصد زد به علاوه آلفا را در ذهن داشته باشید و با مشارکت در شبکهسازی، به ایجاد بلوغ فکریِ شبکهایِ جامعه در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کمک کنید.
خدا، فلک و طبیعت شام تاریک ما را بیواسطه سحر نمیکنند. واسطه اما همان تن دادن به سازوکارهای توسعه است.
فرزاد دهقانیان
بیست و هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳
.
@systemdiary
👍53👎1
⭕️سقوط سخت در نوک کوه یخ
مدل سیستمی کوه یخ شامل چهار سطح یا لایه است. لایه بالای سطح آب که به سادگی قابل مشاهده است، لایه رخداد است. رخدادها بخشی از یک روند هستند که در طی زمان در لایه دوم شکل گرفته است. شکلگیری روندها به دلیل ساختارها و قواعد تصمیمگیری در لایه سوم است که خود برگرفته از مدلهای ذهنی در لایه چهارم کوه یخ است [۱].
لایه اول (رخداد) :
🔹کارشناسان میگویند به غیر از ۳ هواپیمای ایرباس برجامی، ۱۳ فروندایتیآر و چند فروند ایرباس ۳۴۰ ماهان، کل ناوگان هواپیمایی کشور باید بازیافت شود [+].
🔹رئیس انجمن صنفی مراکز اسقاط خودرو با بیان اینکه ۳۵ تا ۴۰ درصد خودروها در کشور به مرز فرسودگی رسیدهاند، گفت: طبق آمارهای رسمی ۲.۵ میلیون خودروهای سواری و حدود ۹ تا ۱۰ میلیون موتورسیکلت فرسوده در کشور وجود دارد [+].
لایه دوم (روند):
🔸طبقه متوسط جامعه این روزهای ایران، استهلاک داراییهای خود (مثل خودرو، لوازم منزل و ساختمان) و عدم توانایی برای نوسازی (سرمایهگذاری جدید) آنها را لمس میکند.
🔸در اقتصاد کلان، نسبت مصرف سرمایه (استهلاک) به موجودی سرمایه از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۰ صعودی بوده است. نسبت میانگین برای این دهه حدود ۴.۵ درصد بوده است. به عبارت دیگر سالانه ۴.۵ درصد ارزش موجودی سرمایه ثابت کشور مستهلک میشود. بر اساس عمر مفید ساختمان و ماشین آلات که توسط بانک مرکزی منتشر شده ، عمر مفید ساختمان بین ۴۰ تا۸۰ سال و ماشین آلات بین ۱۵ تا ۲۴ سال است.لذا میتوان گفت اکثر ماشین آلات و تجهیزات در حال سپری کردن نیمه دوم عمر خود هستند [۲]. بررسی تفکیکی روند موجودی سرمایه در بخش حمل و نقل میتواند تصویر دقیقتری ارائه دهد.
✅راهکار عملی:
سقوط بالگرد حامل رییس جمهور و همراهانشان رخدادی در نوک کوه یخ سیستمی است. جلوگیری از وقوع رخدادهای مشابه برای عموم مردم، نیازمند معکوس کردن روند فعلی نرخ رشد سرمایهگذاری در کشور است. راهحلهای کلیدی ابتدا تغییر بنیادین مدل ذهنی سیاست بینالمللی کشور در لایه چهارم و متعاقب آن رفع تحریمها در لایه سوم است. ادامه روند فعلی رخدادهای بزرگتر و در سطوح وسیعتری را در پی خواهد داشت.
فرزاد دهقانیان
اول خرداد ۱۴۰۳
.
@systemdiary
مدل سیستمی کوه یخ شامل چهار سطح یا لایه است. لایه بالای سطح آب که به سادگی قابل مشاهده است، لایه رخداد است. رخدادها بخشی از یک روند هستند که در طی زمان در لایه دوم شکل گرفته است. شکلگیری روندها به دلیل ساختارها و قواعد تصمیمگیری در لایه سوم است که خود برگرفته از مدلهای ذهنی در لایه چهارم کوه یخ است [۱].
لایه اول (رخداد) :
🔹کارشناسان میگویند به غیر از ۳ هواپیمای ایرباس برجامی، ۱۳ فروندایتیآر و چند فروند ایرباس ۳۴۰ ماهان، کل ناوگان هواپیمایی کشور باید بازیافت شود [+].
🔹رئیس انجمن صنفی مراکز اسقاط خودرو با بیان اینکه ۳۵ تا ۴۰ درصد خودروها در کشور به مرز فرسودگی رسیدهاند، گفت: طبق آمارهای رسمی ۲.۵ میلیون خودروهای سواری و حدود ۹ تا ۱۰ میلیون موتورسیکلت فرسوده در کشور وجود دارد [+].
لایه دوم (روند):
🔸طبقه متوسط جامعه این روزهای ایران، استهلاک داراییهای خود (مثل خودرو، لوازم منزل و ساختمان) و عدم توانایی برای نوسازی (سرمایهگذاری جدید) آنها را لمس میکند.
🔸در اقتصاد کلان، نسبت مصرف سرمایه (استهلاک) به موجودی سرمایه از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۰ صعودی بوده است. نسبت میانگین برای این دهه حدود ۴.۵ درصد بوده است. به عبارت دیگر سالانه ۴.۵ درصد ارزش موجودی سرمایه ثابت کشور مستهلک میشود. بر اساس عمر مفید ساختمان و ماشین آلات که توسط بانک مرکزی منتشر شده ، عمر مفید ساختمان بین ۴۰ تا۸۰ سال و ماشین آلات بین ۱۵ تا ۲۴ سال است.لذا میتوان گفت اکثر ماشین آلات و تجهیزات در حال سپری کردن نیمه دوم عمر خود هستند [۲]. بررسی تفکیکی روند موجودی سرمایه در بخش حمل و نقل میتواند تصویر دقیقتری ارائه دهد.
✅راهکار عملی:
سقوط بالگرد حامل رییس جمهور و همراهانشان رخدادی در نوک کوه یخ سیستمی است. جلوگیری از وقوع رخدادهای مشابه برای عموم مردم، نیازمند معکوس کردن روند فعلی نرخ رشد سرمایهگذاری در کشور است. راهحلهای کلیدی ابتدا تغییر بنیادین مدل ذهنی سیاست بینالمللی کشور در لایه چهارم و متعاقب آن رفع تحریمها در لایه سوم است. ادامه روند فعلی رخدادهای بزرگتر و در سطوح وسیعتری را در پی خواهد داشت.
فرزاد دهقانیان
اول خرداد ۱۴۰۳
.
@systemdiary
Telegram
یادداشتهای سیستمی
👍40👎1
⭕️ در ستایش زندگی: از خلبان کامیکازه تا امام حسن مجتبی
۱- سپّوکو (Seppuku) یک نوع آیین خودکشی سامورایی است که اغلب برای حفظ شرف، وفاداری و ایمان، آزاد شدن روح و در بعضی موارد آزاد شدن قدرت انجام میشد. در سپوکو، سامورایی شکم خود را به طرز دردناکی میدَرَد. گاهی برای اینکه سامورایی درد کمتری داشته باشد از یک یاورِ شمشیر به دست (کایشاکونین) کمک میگرفت تا در انتها سر او را از بدن جدا کند.
بسیاری از سربازان شکست خوردهٔ ژاپنی در پایان جنگ جهانی دوم دست به خودکشی به این سبک زدند تا به تسلیم شدن کشورشان در جنگ اعتراض کنند.
در سریال شوگون این آیین در چند نوبت به طرز فجیعی به تصویر کشیده شده است.
۲- کامیکازه در لغت به معنای باد الهی است و به حملات انتحاریای گفته میشود که از سوی نیروی هوایی ارتش ژاپن علیه کشتیهای جنگی متفقین در جنگ جهانی دوم انجام میشد. خلبانان کامیکازه بهعمد تلاش میکردند که هواپیمای خود را ــ که معمولاً به مواد منفجره و انواع بمبها یا مخازن پر از سوخت مجهز بود ــ به کشتیهای جنگی بکوبانند.
کامیکازه در ادامه همان مدل ذهنی سپوکو و مرگ شرافتمندانه است.
۳- فیلم Godzilla Minus One درباره یک خلبان کامیکازه در جنگ جهانی دوم است که به بهانه نقص فنی، هواپیمای خود را فرود آورده و از مرگ نجات مییابد. اما او بابت این زنده ماندن شرمسار است. وضعیت ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم زیر صفر (منفی یک) است. در این شرایط وخیم ورود گودزیلا، چالش مضاعفی است. خلبان کامیکازه تصمیم به جبران گذشته دارد و تصمیم میگیرد با هواپیمای پر از مواد منفجره وارد دهان گودزیلا شده و آن را از بین ببرد. اما در لحظه آخر خلبان، باز هم زنده ماندن را انتخاب میکند و هواپیمای بدون خلبان، گودزیلا را متلاشی میکند.
این فیلم که در سال ۲۰۲۳ ساخته شده است، بر خلاف آیینهای سپوکو و کامیکازه، در ستایش زندگی و زنده ماندن است.
✅پیشنهاد فکری:
🔹دکتر محسن برهانی وکیل و حقوقدان در جریان یک مناظره ( َ۱:۲۰ ) به داستان درگیری امام حسن (ع) با معاویه اشاره میکند. او با این مقدمه که بنا بر برخی اقوال امام حسن در بین اهل عراق از امیرالمومنین نیز محبوبتر بوده است، میگوید: امام حسن به میان لشکر میآید و میفرماید، ما دو راه داریم یا بر همان عهد بمانیم و جهاد کنیم، فلاح شما و صلاح شما در این راه است. راه دوم هم آن است که حکومت را بدهیم و برویم زندگی کنیم. از لشکر صدا آمد البقیة البقية، یعنی میخواهیم زندگی کنیم و امام حسن هم حکومت را دودستی تقدیم معاویه کرد.
🔹قصد این نوشته سادهسازی داستانهای تاریخی پیچیده نیست. هدف توجه به زندگی و ستایش زندگی در مدلهای ذهنی است.
هر چه برای زندگی کردن ارزش بیشتری قائل شویم، ساخت جادهها و خودروهای ایمنتر، نوسازی ناوگان هوایی و خرید واکسنهای معتبرتر هم اولویت بالاتری در قواعد تصمیمگیری ما خواهند داشت.
فرزاد دهقانیان
چهارم خرداد ۱۴۰۳
.
@systemdiary
۱- سپّوکو (Seppuku) یک نوع آیین خودکشی سامورایی است که اغلب برای حفظ شرف، وفاداری و ایمان، آزاد شدن روح و در بعضی موارد آزاد شدن قدرت انجام میشد. در سپوکو، سامورایی شکم خود را به طرز دردناکی میدَرَد. گاهی برای اینکه سامورایی درد کمتری داشته باشد از یک یاورِ شمشیر به دست (کایشاکونین) کمک میگرفت تا در انتها سر او را از بدن جدا کند.
بسیاری از سربازان شکست خوردهٔ ژاپنی در پایان جنگ جهانی دوم دست به خودکشی به این سبک زدند تا به تسلیم شدن کشورشان در جنگ اعتراض کنند.
در سریال شوگون این آیین در چند نوبت به طرز فجیعی به تصویر کشیده شده است.
۲- کامیکازه در لغت به معنای باد الهی است و به حملات انتحاریای گفته میشود که از سوی نیروی هوایی ارتش ژاپن علیه کشتیهای جنگی متفقین در جنگ جهانی دوم انجام میشد. خلبانان کامیکازه بهعمد تلاش میکردند که هواپیمای خود را ــ که معمولاً به مواد منفجره و انواع بمبها یا مخازن پر از سوخت مجهز بود ــ به کشتیهای جنگی بکوبانند.
کامیکازه در ادامه همان مدل ذهنی سپوکو و مرگ شرافتمندانه است.
۳- فیلم Godzilla Minus One درباره یک خلبان کامیکازه در جنگ جهانی دوم است که به بهانه نقص فنی، هواپیمای خود را فرود آورده و از مرگ نجات مییابد. اما او بابت این زنده ماندن شرمسار است. وضعیت ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم زیر صفر (منفی یک) است. در این شرایط وخیم ورود گودزیلا، چالش مضاعفی است. خلبان کامیکازه تصمیم به جبران گذشته دارد و تصمیم میگیرد با هواپیمای پر از مواد منفجره وارد دهان گودزیلا شده و آن را از بین ببرد. اما در لحظه آخر خلبان، باز هم زنده ماندن را انتخاب میکند و هواپیمای بدون خلبان، گودزیلا را متلاشی میکند.
این فیلم که در سال ۲۰۲۳ ساخته شده است، بر خلاف آیینهای سپوکو و کامیکازه، در ستایش زندگی و زنده ماندن است.
✅پیشنهاد فکری:
🔹دکتر محسن برهانی وکیل و حقوقدان در جریان یک مناظره ( َ۱:۲۰ ) به داستان درگیری امام حسن (ع) با معاویه اشاره میکند. او با این مقدمه که بنا بر برخی اقوال امام حسن در بین اهل عراق از امیرالمومنین نیز محبوبتر بوده است، میگوید: امام حسن به میان لشکر میآید و میفرماید، ما دو راه داریم یا بر همان عهد بمانیم و جهاد کنیم، فلاح شما و صلاح شما در این راه است. راه دوم هم آن است که حکومت را بدهیم و برویم زندگی کنیم. از لشکر صدا آمد البقیة البقية، یعنی میخواهیم زندگی کنیم و امام حسن هم حکومت را دودستی تقدیم معاویه کرد.
🔹قصد این نوشته سادهسازی داستانهای تاریخی پیچیده نیست. هدف توجه به زندگی و ستایش زندگی در مدلهای ذهنی است.
هر چه برای زندگی کردن ارزش بیشتری قائل شویم، ساخت جادهها و خودروهای ایمنتر، نوسازی ناوگان هوایی و خرید واکسنهای معتبرتر هم اولویت بالاتری در قواعد تصمیمگیری ما خواهند داشت.
فرزاد دهقانیان
چهارم خرداد ۱۴۰۳
.
@systemdiary
👍43👎2
⭕️بابا آب داد، بابا نان داد
🔹ستارخان، سواد خواندن و نوشتن نداشت. او لوطی و دلال اسب بود. اما به رغم بیسواد بودن و نیز ناآشنایی با مفاهیم مدرنی که مشروطهخواهی به دنبالشان بود، یک نخبه اجتماعی بود که توانست بر رفتار توده مردم تاثیر بگذارد و قدرتی ایجاد کند که توانایی مطالبه کردن خواستههای خود از حکومت را داشته باشد. او سابقهای در انقلاب مشروطه نداشت و انگیزهاش پشتیبانی از مردم و مقابله با ظلم حکومت مرکزی بود.
🔹مطالب بالا از کتاب ضربه سخت نوشته دکتر امیر ناظمی است. او در این کتاب انقلاب مشروطه ایران و سالهای بعد از آن را در بستر نظریه دالان باریک آزادی عجم اوغلو و رابینسون بررسی میکند. جمعبندی او این است که توسعه، نیازمند توانمندسازی همزمان حکومت و جامعه است. او عدم توانمندی جامعه ایران و کمبود آگاهی آنها را یکی از دلایل شکست انقلاب مشروطه میداند. شکستی که منجر به هرج و مرج در ایران و شروع دوره جدیدی از استبداد برای مقابله با هرج و مرج ایجاد شده گردید.
🔹قدیمیترین دادههای مربوط به نرخ باسوادی مرکز آمار ایران مربوط به سال ۱۳۳۵ است که در آن نرخ باسوادی ۱۵ درصد ذکر شده است. انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ به پیروزی رسیده است.
🔹طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ نزدیک به ۹ میلیون بیسواد مطلق با سن ۶ سال به بالا در کشور وجود دارد. یعنی نرخ بیسوادی ۱۲ درصد است [+]. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تعــداد ۹۱۱ هزارو ۲۷۲ کودک لازمالتعلیم در ســال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ از تحصیل بازماندهاند و تعداد ۲۷۹ هزارو ۱۹ دانشآموز در ســال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ ترک تحصیل کردهاند [+].
✅ راهکار عملی
🔸در کتاب فارسی اول دبستان دهه شصتیها درسی بود با دو جمله: بابا آب داد، بابا نان داد. این دو جمله برای آموزش حروف دال و نون بود اما شاید هم طعنهای به این موضوع بود که جیب خالیِ بابا/مامان که توان تامین آب و نان ندارد، سواد هم نمیشناسد و رابطه مستقیمی بین سطح درآمد و سواد وجود دارد. تورم انسان را فقیر میکند و فقر ریسکپذیری انسانها را بیشتر میکند چرا که دیگر چیزی برای از دست دادن نمانده است. ترکیب فقر، بیسوادی و ریسکپذیری ترکیب ترسناکی است.
🔸طبیعی است که راهکار اساسی حل این مسئله، اولویت قرار دادن رشد اقتصادی در سطح کلان اداره کشور است. اما در سطح جامعه، خیرین میتوانند بخشی از امور خیریه خود را به سبد تسهیلات آموزشی تخصیص دهند. مدرسهسازی لزوما منجر به تحصیل فرزندان این کشور نمیشود. با جستجوی کلمات کلیدی نظیر "تحصیل برای همه" و یا "خیریه آموزشی" در اینترنت میتوانید خیریههای معتبری را که به صورت اختصاصی روی فراهم آوردن امکان تحصیل برای همگان فعالیت میکنند، بیابید.
🔸راستی اگر ستارخان و امثال او که دارای تفنگ و تفنگچی و قدرت نظامی بودند، سواد داشته و با مفاهیم روز دنیا آشنایی بیشتری داشتند، چه تاثیری در روند انقلاب مشروطه و به طور کلی توسعه ایران داشت؟
فرزاد دهقانیان
دهم خرداد ۱۴۰۳
.
@systemdiary
🔹ستارخان، سواد خواندن و نوشتن نداشت. او لوطی و دلال اسب بود. اما به رغم بیسواد بودن و نیز ناآشنایی با مفاهیم مدرنی که مشروطهخواهی به دنبالشان بود، یک نخبه اجتماعی بود که توانست بر رفتار توده مردم تاثیر بگذارد و قدرتی ایجاد کند که توانایی مطالبه کردن خواستههای خود از حکومت را داشته باشد. او سابقهای در انقلاب مشروطه نداشت و انگیزهاش پشتیبانی از مردم و مقابله با ظلم حکومت مرکزی بود.
🔹مطالب بالا از کتاب ضربه سخت نوشته دکتر امیر ناظمی است. او در این کتاب انقلاب مشروطه ایران و سالهای بعد از آن را در بستر نظریه دالان باریک آزادی عجم اوغلو و رابینسون بررسی میکند. جمعبندی او این است که توسعه، نیازمند توانمندسازی همزمان حکومت و جامعه است. او عدم توانمندی جامعه ایران و کمبود آگاهی آنها را یکی از دلایل شکست انقلاب مشروطه میداند. شکستی که منجر به هرج و مرج در ایران و شروع دوره جدیدی از استبداد برای مقابله با هرج و مرج ایجاد شده گردید.
🔹قدیمیترین دادههای مربوط به نرخ باسوادی مرکز آمار ایران مربوط به سال ۱۳۳۵ است که در آن نرخ باسوادی ۱۵ درصد ذکر شده است. انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ به پیروزی رسیده است.
🔹طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ نزدیک به ۹ میلیون بیسواد مطلق با سن ۶ سال به بالا در کشور وجود دارد. یعنی نرخ بیسوادی ۱۲ درصد است [+]. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تعــداد ۹۱۱ هزارو ۲۷۲ کودک لازمالتعلیم در ســال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ از تحصیل بازماندهاند و تعداد ۲۷۹ هزارو ۱۹ دانشآموز در ســال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ ترک تحصیل کردهاند [+].
✅ راهکار عملی
🔸در کتاب فارسی اول دبستان دهه شصتیها درسی بود با دو جمله: بابا آب داد، بابا نان داد. این دو جمله برای آموزش حروف دال و نون بود اما شاید هم طعنهای به این موضوع بود که جیب خالیِ بابا/مامان که توان تامین آب و نان ندارد، سواد هم نمیشناسد و رابطه مستقیمی بین سطح درآمد و سواد وجود دارد. تورم انسان را فقیر میکند و فقر ریسکپذیری انسانها را بیشتر میکند چرا که دیگر چیزی برای از دست دادن نمانده است. ترکیب فقر، بیسوادی و ریسکپذیری ترکیب ترسناکی است.
🔸طبیعی است که راهکار اساسی حل این مسئله، اولویت قرار دادن رشد اقتصادی در سطح کلان اداره کشور است. اما در سطح جامعه، خیرین میتوانند بخشی از امور خیریه خود را به سبد تسهیلات آموزشی تخصیص دهند. مدرسهسازی لزوما منجر به تحصیل فرزندان این کشور نمیشود. با جستجوی کلمات کلیدی نظیر "تحصیل برای همه" و یا "خیریه آموزشی" در اینترنت میتوانید خیریههای معتبری را که به صورت اختصاصی روی فراهم آوردن امکان تحصیل برای همگان فعالیت میکنند، بیابید.
🔸راستی اگر ستارخان و امثال او که دارای تفنگ و تفنگچی و قدرت نظامی بودند، سواد داشته و با مفاهیم روز دنیا آشنایی بیشتری داشتند، چه تاثیری در روند انقلاب مشروطه و به طور کلی توسعه ایران داشت؟
فرزاد دهقانیان
دهم خرداد ۱۴۰۳
.
@systemdiary
Telegram
یادداشتهای سیستمی
👍39
⭕️درِ دیزی یا حیایِ گربه؟
🔸هیات منصفه دادگاه کیفری نیویورک دونالد ترامپ را به اتهام جعل سوابق تجاری برای سرپوش گذاشتن بر پرداخت حقالسکوت به استورمی دنیلز، بازیگر فیلمهای پورن، در ۳۴ فقره مجرم شناخت. ترامپ اولین رییسجمهوری آمریکا است که در دادگاهی کیفری محاکمه و مجرم شناخته میشود.
سوالی که پیش میآید این است که با چه ساختار قضاییای میتوان چنین استقلالی برای یک دادگاه ایالتی ایجاد کرد که بتواند یک رییسجمهور سابق (و شاید آینده) را در چنین موضوعی محکوم کند. برای پاسخ به این سوالِ ساختاری بهتر است نگاهی به نحوه انتخاب قضات دیوان عالی به عنوان بالاترین نهاد قضایی آمریکا بیندازیم.
🔸دیوان عالی آمریکا شامل ۹ قاضی است. انتصاب این قضات به صورت مادامالعمر است مگر اینکه خود درخواست بازنشستگی بدهند و یا اینکه به دلیل انجام تخلف و از طریق استیضاح توسط مجلس سنای آمریکا برکنار شوند. بعد از فوت یا استعفای هر یک از این ۹ قاضی، قاضی جدید با پیشنهاد رییس جمهور وقت و تایید مجلس سنا تعیین میشود. بنابراین رییسجمهور به عنوان عالیترین مقام اجرایی و سیاسی کشور آمریکا، به هیچ عنوان حق برکناری یک قاضی را ندارد. ویلیام داگلاس با طول دوره ۳۶ سال و ۲۰۹ روز عنوان طولانیترین دوره مسئولیت به عنوان قاضی دیوان عالی را در تاریخ آمریکا دارد. تاکنون سابقه برکناری قاضی دیوان عالی در تاریخ آمریکا وجود ندارد. تنها یک مورد استیضاح رخ داده است که آن هم منجر به برکناری نشده است.
✅یادگیری سیستمی:
۱- ساختار سیستم نقش تعیین کنندهای در رفتار آن سیستم دارد. اگر عزل و نصب بالاترین مقامهای قضایی به سادگی امکانپذیر باشد، بین محاکمه خودی و غیرخودی تفاوت ایجاد خواهد شد. تفکر سیستمی به ما میآموزد که نباید به امید حیایِ گربه، درِ دیزی را باز گذاشت.
۲- با این نوع نگاه ساختاری، نباید به شعارهای انتخاباتی مبارزه با فسادِ کاندیداهای رییسجمهوری ایران خوشبین بود. اصلاح نقاط کلیدی مبارزه با فساد (شفافیت اطلاعاتی، نهادهای نظارتی و رسانههای آزاد و قوه قضاییه مستقل) اساسا در محدوده اختیارات رییسجمهور نیستند. به قول برتراند راسل هیچ چیز خستهکنندهتر و در بلندمدت زجرآورتر از تلاش روزانه برای باور چیزهایی نیست که هر روز غیرقابلباورتر میشوند.
فرزاد دهقانیان
هفدهم خرداد ۱۴۰۲
.
@systemdiary
🔸هیات منصفه دادگاه کیفری نیویورک دونالد ترامپ را به اتهام جعل سوابق تجاری برای سرپوش گذاشتن بر پرداخت حقالسکوت به استورمی دنیلز، بازیگر فیلمهای پورن، در ۳۴ فقره مجرم شناخت. ترامپ اولین رییسجمهوری آمریکا است که در دادگاهی کیفری محاکمه و مجرم شناخته میشود.
سوالی که پیش میآید این است که با چه ساختار قضاییای میتوان چنین استقلالی برای یک دادگاه ایالتی ایجاد کرد که بتواند یک رییسجمهور سابق (و شاید آینده) را در چنین موضوعی محکوم کند. برای پاسخ به این سوالِ ساختاری بهتر است نگاهی به نحوه انتخاب قضات دیوان عالی به عنوان بالاترین نهاد قضایی آمریکا بیندازیم.
🔸دیوان عالی آمریکا شامل ۹ قاضی است. انتصاب این قضات به صورت مادامالعمر است مگر اینکه خود درخواست بازنشستگی بدهند و یا اینکه به دلیل انجام تخلف و از طریق استیضاح توسط مجلس سنای آمریکا برکنار شوند. بعد از فوت یا استعفای هر یک از این ۹ قاضی، قاضی جدید با پیشنهاد رییس جمهور وقت و تایید مجلس سنا تعیین میشود. بنابراین رییسجمهور به عنوان عالیترین مقام اجرایی و سیاسی کشور آمریکا، به هیچ عنوان حق برکناری یک قاضی را ندارد. ویلیام داگلاس با طول دوره ۳۶ سال و ۲۰۹ روز عنوان طولانیترین دوره مسئولیت به عنوان قاضی دیوان عالی را در تاریخ آمریکا دارد. تاکنون سابقه برکناری قاضی دیوان عالی در تاریخ آمریکا وجود ندارد. تنها یک مورد استیضاح رخ داده است که آن هم منجر به برکناری نشده است.
✅یادگیری سیستمی:
۱- ساختار سیستم نقش تعیین کنندهای در رفتار آن سیستم دارد. اگر عزل و نصب بالاترین مقامهای قضایی به سادگی امکانپذیر باشد، بین محاکمه خودی و غیرخودی تفاوت ایجاد خواهد شد. تفکر سیستمی به ما میآموزد که نباید به امید حیایِ گربه، درِ دیزی را باز گذاشت.
۲- با این نوع نگاه ساختاری، نباید به شعارهای انتخاباتی مبارزه با فسادِ کاندیداهای رییسجمهوری ایران خوشبین بود. اصلاح نقاط کلیدی مبارزه با فساد (شفافیت اطلاعاتی، نهادهای نظارتی و رسانههای آزاد و قوه قضاییه مستقل) اساسا در محدوده اختیارات رییسجمهور نیستند. به قول برتراند راسل هیچ چیز خستهکنندهتر و در بلندمدت زجرآورتر از تلاش روزانه برای باور چیزهایی نیست که هر روز غیرقابلباورتر میشوند.
فرزاد دهقانیان
هفدهم خرداد ۱۴۰۲
.
@systemdiary
👍37
⭕️از همای سعادت تا همستر کامبت
۱- چندی پیش مشاهده «هما»، پرنده افسانهای و اساطیری ایران در ارتفاعات طالقان استان البرز خبرساز شد و موجی از شگفتی و شادمانی در شبکههای اجتماعی به راه انداخت. کاربری با انتشار ویدئوی وایرال شده نوشته بود: «چقدر باوقار و زیبایی همای سعادت. حالا که آمدهای بنشین بر شانه خستهی مردم ایران تا طعم خوشبختی را بچشند.»[+].
در اساطیر ایرانی، همای کمیاب نماد نیکبختی است. اعتقاد بر این بود که اگر سایهٔ هما روی یکی بیفتد، او به حاکمیت خواهد رسید.
۲- همستر کامبت (Hamster Kombat) نام بازیای بر بستر تلگرام است که در آن شما در نقش مدیرعامل (CEO) یک صرافی رمزارز باید سعی کنید استارتاپ خود را به اوج برسانید. این بازی توسعه یافته ناتکوین کلیکر (Notcoin clicker) است که در آن علاوه بر کلیک کردن شما با خرید کارتهای نمادین سرمایهگذاری و انجام کارهایی دیگر که عمدتا کمک به تبلیغ و دیده شدن همستر کامبت است، درآمد و سود در هر ساعت (Profit per hour) شرکت خود را افزایش میدهید. نماد این بازی یک همستر با کت و شلوار و کروات است.
همستر تاکنون بیش از ۱۰۰ میلیون کاربر دارد و در ایران نیز وایرال شده است. تعداد زیادی از لیست مخاطبان گوشیهای ما از صنوف مختلف بعد از وایرال شدن این بازی به تلگرام پیوستند.
خط اصلی تحلیلها هم متمرکز بر فقر ایرانیان و ناامیدی از اقتصاد ایران و دل بستن به همستر برای رسیدن به ثروت یکشبه است و به همین دلیل گمان میکنم ایرانیان با شرمندگی این بازی را انجام میدهند.
۳- لوری سانتوس استاد دانشگاه ییل میگوید در سال ۲۰۱۵ آمریکاییها بیش از ۷۰ میلیارد دلار صرف خرید بلیطهای بختآزمایی (Lottery ticket) کردهاند که این عدد بیش از مجموع هزینههای صرف شده برای خرید کتاب، موسیقی، بلیط سینما، بلیط بازیهای ورزشی و بازیهای ویدیویی است. تحلیل او البته این است که بسیاری فکر میکنند پول خوشبختی میآورد [+]. این عدد در سال ۲۰۲۲ به حدود ۱۰۸ میلیارد دلار رسیده است [+].
برای مقایسه، کل ارزش بازار ناتکوین امروز حدود ۱/۸ میلیارد دلار (کمتر از دو صدم بازار بلیطهای بختآزمایی آمریکا در ۲۰۲۲) است [+].
✅جمعبندی و پیشنهاد
دل بستن به بخت و اقبال از همای سعادت تا همستر کامبت و بلیط بختآزمایی موضوع رایجی در دنیا است. هر چقدر انسانها از ثروت و قدرت، بهره کمتری داشته باشند تمایل بیشتری برای پذیرش بخت و اقبال دارند.
شاید هما پرنده زیباتر و جذابتر و باکلاستری به نسبت همستر باشد، اما آنی که ممکن است اندکی عاید ما کند همین همستر کامبت است. بنابراین در اوقات فراغت خود بازی کنید و شرمنده نباشید (حداقل تا زمانی که دلیلی بر کلاهبرداری (scam) بودن آن نیافتهاید) و از دنیای جدید وب۳ و مینیاَپها لذت ببرید.
شرمندگی باید برای کسانی باشد که امید به آینده را در این کشور از بین بردهاند.
فرزاد دهقانیان
بیست و پنجم خرداد ۱۴۰۳
.
@systemdiary
۱- چندی پیش مشاهده «هما»، پرنده افسانهای و اساطیری ایران در ارتفاعات طالقان استان البرز خبرساز شد و موجی از شگفتی و شادمانی در شبکههای اجتماعی به راه انداخت. کاربری با انتشار ویدئوی وایرال شده نوشته بود: «چقدر باوقار و زیبایی همای سعادت. حالا که آمدهای بنشین بر شانه خستهی مردم ایران تا طعم خوشبختی را بچشند.»[+].
در اساطیر ایرانی، همای کمیاب نماد نیکبختی است. اعتقاد بر این بود که اگر سایهٔ هما روی یکی بیفتد، او به حاکمیت خواهد رسید.
۲- همستر کامبت (Hamster Kombat) نام بازیای بر بستر تلگرام است که در آن شما در نقش مدیرعامل (CEO) یک صرافی رمزارز باید سعی کنید استارتاپ خود را به اوج برسانید. این بازی توسعه یافته ناتکوین کلیکر (Notcoin clicker) است که در آن علاوه بر کلیک کردن شما با خرید کارتهای نمادین سرمایهگذاری و انجام کارهایی دیگر که عمدتا کمک به تبلیغ و دیده شدن همستر کامبت است، درآمد و سود در هر ساعت (Profit per hour) شرکت خود را افزایش میدهید. نماد این بازی یک همستر با کت و شلوار و کروات است.
همستر تاکنون بیش از ۱۰۰ میلیون کاربر دارد و در ایران نیز وایرال شده است. تعداد زیادی از لیست مخاطبان گوشیهای ما از صنوف مختلف بعد از وایرال شدن این بازی به تلگرام پیوستند.
خط اصلی تحلیلها هم متمرکز بر فقر ایرانیان و ناامیدی از اقتصاد ایران و دل بستن به همستر برای رسیدن به ثروت یکشبه است و به همین دلیل گمان میکنم ایرانیان با شرمندگی این بازی را انجام میدهند.
۳- لوری سانتوس استاد دانشگاه ییل میگوید در سال ۲۰۱۵ آمریکاییها بیش از ۷۰ میلیارد دلار صرف خرید بلیطهای بختآزمایی (Lottery ticket) کردهاند که این عدد بیش از مجموع هزینههای صرف شده برای خرید کتاب، موسیقی، بلیط سینما، بلیط بازیهای ورزشی و بازیهای ویدیویی است. تحلیل او البته این است که بسیاری فکر میکنند پول خوشبختی میآورد [+]. این عدد در سال ۲۰۲۲ به حدود ۱۰۸ میلیارد دلار رسیده است [+].
برای مقایسه، کل ارزش بازار ناتکوین امروز حدود ۱/۸ میلیارد دلار (کمتر از دو صدم بازار بلیطهای بختآزمایی آمریکا در ۲۰۲۲) است [+].
✅جمعبندی و پیشنهاد
دل بستن به بخت و اقبال از همای سعادت تا همستر کامبت و بلیط بختآزمایی موضوع رایجی در دنیا است. هر چقدر انسانها از ثروت و قدرت، بهره کمتری داشته باشند تمایل بیشتری برای پذیرش بخت و اقبال دارند.
شاید هما پرنده زیباتر و جذابتر و باکلاستری به نسبت همستر باشد، اما آنی که ممکن است اندکی عاید ما کند همین همستر کامبت است. بنابراین در اوقات فراغت خود بازی کنید و شرمنده نباشید (حداقل تا زمانی که دلیلی بر کلاهبرداری (scam) بودن آن نیافتهاید) و از دنیای جدید وب۳ و مینیاَپها لذت ببرید.
شرمندگی باید برای کسانی باشد که امید به آینده را در این کشور از بین بردهاند.
فرزاد دهقانیان
بیست و پنجم خرداد ۱۴۰۳
.
@systemdiary
👍49
⭕️من «موآی» نیستم
جزیره ایستر (راپانوی) یکی از دوردستترین نقاط روی کره زمین، جزیره کوچکی است در حدود 160 کیلومتر مربع که در قسمت شرقی اقیانوس آرام واقع شده است. جزیره ایستر به دلیل مجسمههای بزرگ سنگی معروف به موآی (Moai) [1] شناخته شده است.
برآوردها نشان میدهد که اولین مهاجران حدود سال 400 میلادی به این جزیره آمدهاند. جمعیت تا حدود سال 1100 باید به آرامی رشد کرده باشد و از آن موقع رشد، سرعت یافته و شاید تا سال 1400، هر قرن حدودا دوبرابر شده باشد. پیش از رسیدن اولین انسانها جزیره ایستر بسیار پردرخت بوده و جانداران گوناگونی، به ویژه پرندگان زیادی در آن زندگی میکردهاند.
اما با رشد جمعیت انسانی، جنگلها به طور تصاعدی برای فراهم کردن چوب و الیاف ساخت قایقها، ساختمانها، طنابها و ابزارها و همچنین برای تهیه هیزم از بین میرفتند.
در حدود سال 1400 تقریبا همه درختان جنگلی قطع شدند. مدارک لایهشناسی باستانی نشان میدهد که فرسایش خاک با قطع درختان جنگلی افزایش یافت زیرا باران خاکهای حفاظت نشده را شست و با خود برد.
بدون پوشش درختی، سرعت باد در سطح زمین افزایش مییابد و خاکهای ارزشمند بیشتری را با خود به دریا می برد. فرسایش چنان شدید بود که رسوبهای شسته شده از مناطق مرتفع در نهایت بسیاری از موآیها را پوشاند، به طوری که بازدیدکنندگان اروپایی فکر میکردند که مجسمههای بزرگ فقط تعدادی سر هستند در حالی که آنها بدنههای کاملی بودند که به طور متوسط 6 متر بلندی داشتند [2]. با ادامه مصرف بیرویه، نهرها خشک شدند، ماهیها از بین رفتند و بیشتر گونههای پرندگان در ایستر منقرض شدند. با کاهش منابع، نشانههایی از آدمخواری در این دوران وجود دارد. [پویایی شناسی کسب و کار، جان استرمن].
✅یادگیری سیستمی
۱- تراژدی منابع مشترک: کهنالگوی «تراژدی منابع مشترک» یک ساختار شناخته شده سیستمی است که طی آن، رقابت بر سر استفاده از منابع مشترک و محدود، باعث نابودی منابع در طول زمان می شود. رشد و افول جزیره ایستر به طور تقریبی ۱۰ قرن طول کشیده است. درک تاخیرها و سازوکارهای سیستمی به شناخت راهحلها و استفاده از روزنههایی برای تغییر در راستای جلوگیری از سقوط و نابودي کمک میکند.
۲- موآیِ نظارهگر: موآیها توان انجام هیچ کاری را نداشتند و تاوان این نظارهگری و انفعال، خروارها خاکی بود که در طی سالهای طولانی بر سر آنها ریخت. شاید اگر خداوند جانی به موآیهای باقیمانده ببخشد، اولین حرکتشان زار زار گریستن باشد. مثل گریههای شیندلر.
فرزاد دهقانیان
اول تیر 1403
🗿🗿🗿
@systemdiary
جزیره ایستر (راپانوی) یکی از دوردستترین نقاط روی کره زمین، جزیره کوچکی است در حدود 160 کیلومتر مربع که در قسمت شرقی اقیانوس آرام واقع شده است. جزیره ایستر به دلیل مجسمههای بزرگ سنگی معروف به موآی (Moai) [1] شناخته شده است.
برآوردها نشان میدهد که اولین مهاجران حدود سال 400 میلادی به این جزیره آمدهاند. جمعیت تا حدود سال 1100 باید به آرامی رشد کرده باشد و از آن موقع رشد، سرعت یافته و شاید تا سال 1400، هر قرن حدودا دوبرابر شده باشد. پیش از رسیدن اولین انسانها جزیره ایستر بسیار پردرخت بوده و جانداران گوناگونی، به ویژه پرندگان زیادی در آن زندگی میکردهاند.
اما با رشد جمعیت انسانی، جنگلها به طور تصاعدی برای فراهم کردن چوب و الیاف ساخت قایقها، ساختمانها، طنابها و ابزارها و همچنین برای تهیه هیزم از بین میرفتند.
در حدود سال 1400 تقریبا همه درختان جنگلی قطع شدند. مدارک لایهشناسی باستانی نشان میدهد که فرسایش خاک با قطع درختان جنگلی افزایش یافت زیرا باران خاکهای حفاظت نشده را شست و با خود برد.
بدون پوشش درختی، سرعت باد در سطح زمین افزایش مییابد و خاکهای ارزشمند بیشتری را با خود به دریا می برد. فرسایش چنان شدید بود که رسوبهای شسته شده از مناطق مرتفع در نهایت بسیاری از موآیها را پوشاند، به طوری که بازدیدکنندگان اروپایی فکر میکردند که مجسمههای بزرگ فقط تعدادی سر هستند در حالی که آنها بدنههای کاملی بودند که به طور متوسط 6 متر بلندی داشتند [2]. با ادامه مصرف بیرویه، نهرها خشک شدند، ماهیها از بین رفتند و بیشتر گونههای پرندگان در ایستر منقرض شدند. با کاهش منابع، نشانههایی از آدمخواری در این دوران وجود دارد. [پویایی شناسی کسب و کار، جان استرمن].
✅یادگیری سیستمی
۱- تراژدی منابع مشترک: کهنالگوی «تراژدی منابع مشترک» یک ساختار شناخته شده سیستمی است که طی آن، رقابت بر سر استفاده از منابع مشترک و محدود، باعث نابودی منابع در طول زمان می شود. رشد و افول جزیره ایستر به طور تقریبی ۱۰ قرن طول کشیده است. درک تاخیرها و سازوکارهای سیستمی به شناخت راهحلها و استفاده از روزنههایی برای تغییر در راستای جلوگیری از سقوط و نابودي کمک میکند.
۲- موآیِ نظارهگر: موآیها توان انجام هیچ کاری را نداشتند و تاوان این نظارهگری و انفعال، خروارها خاکی بود که در طی سالهای طولانی بر سر آنها ریخت. شاید اگر خداوند جانی به موآیهای باقیمانده ببخشد، اولین حرکتشان زار زار گریستن باشد. مثل گریههای شیندلر.
فرزاد دهقانیان
اول تیر 1403
🗿🗿🗿
@systemdiary
Telegram
Systemdiary files
👍31
⭕️رای دادن یا رای ندادن؟ مسئله این نیست!
در پروژهی کنترل موالید بنیاد فورد در هندوستان، راسل ایکاف تعدادی از آمریکاییان را ملاقات کرد که سعی داشتند روشهای تنظیم خانواده و کنترل موالید را به هندیها یاد دهند. آنها موفقیتی کسب نکرده و از نتیجهی کار بسیار مأیوس شده بودند. مدیر پروژه به راسل گفته بود هندیها غیرمنطقی هستند. میدانند که جمعیت، دشمن شمارهی یک آنهاست و ما آمدهایم کنترل جمعیت را به آنها یاد بدهیم و همه ابزارهای تنظیم خانواده به اضافهی یک رادیوی ترانزیستوری به عنوان پاداش هم به آنها میدهیم، اما ببینید چه روی میدهد. آنها به خانه میروند رادیو را روشن میکنند و با موسیقی یک بچهی دیگر درست میکنند.
راسل به آنها گفته بود که نباید به همین سادگی این رفتار را غیرمنطقی تلقی کنند، بلکه باید دلیل آن را پیدا کنند. مدیر پروژه در پاسخ، بریدهی یک روزنامه را نشان داده بود که نشان میداد یک زن هندی بیست و هفتمین فرزند خود را به دنیا آورده بود و گفته بود اگر این غیر منطقی نیست پس چیست؟
راسل با دیدن بریده روزنامه گفته بود روشن است که اشکال در جای دیگری است. اگر هر زنی میتواند ۲۷ بچه داشته باشد پس چرا هندیان به طور متوسط فقط ۴/۶ بچه دارند؟ این نشان میدهد که آنها راه جلوگیری را بلدند، اما به دلایلی نمیخواهند از آن استفاده کنند.
هنگامی که مسئله در بستر محیطی خود قرار داده شد، روشن شد که در آن زمان در محل، هیچ سازمان تأمین اجتماعی بازنشستگی یا حقوق دوران بیکاری وجود نداشت. بنابراین داشتن سه پسر، به خودی خود سیستم بازنشستگی تلقی میشد. نخستین اولویت هر زوج، تأمین بازنشستگی برای خودشان بود. از نظر آماری داشتن سه پسر به طور متوسط به ۴/۶ فرزند نیاز دارد. تعجبی ندارد آنهایی که سه پسر داشتند بچهدار شدن را متوقف کرده بودند. شاید زنی که در روزنامه گزارش شده بود هم، در صدد تأمین بازنشستگی برای خودش بود.
اکنون، چه کسی غیرمنطقی بود؟ زوجهای هندی که با شرکت در جلسهی راهنمایی یک رادیو ترانزیستوری مجانی میگرفتند؟ یا متخصص بنیاد فورد که فکر میکرد میتواند با دادن یک رادیوی ترانزیستوری آنها را قانع کند که دست از بازنشستگی خود بردارند؟
[از کتاب تفکر سیستمی، جمشید قراجهداغی]
✅یادگیری سیستمی
🔸رفتار سیستمها را فقط میتوان در بستر محیطشان درک کرد. برای تاثیرگذاری و نفوذ بر رفتار بازیگران محیط اجرایی، باید جواب چراها را دریابیم و بفهمیم که بازیگران کارهایی را که انجام میدهند، چرا انجام میدهند. انتخاب منطقی، قلمرو منافع شخصی یا منافع فرضی تصمیمگیرنده است نه مشاهدهکننده.
🔸به رای دادن یا رای ندادن افراد جامعه نیز باید در همین چارچوب نگریست. همه برای رای دادن (و به چه کسی رای دادن) یا رای ندادن، دلایل خود را دارند. غیرمنطقی خواندن رفتار دیگران بدون توجه به بستر محیطی و منافع شخصی یا فرضی آنها و همچنین عدم قطعیتها در سیستمهای اقتصادی-اجتماعی، خود غیرمنطقی است.
همه از درجهای از عقلانیت محدود (bounded rationality) رنج میبریم، مسئله اصلی شنیدن و احترام به نظرات یکدیگر، دوری از تعصب و یادگیری جمعی در طول زمان است. توسعه راه میانبر ندارد و این یادگیریهای جمعی و تدریجی بخشی از داستان توسعه ملتهاست.
🔸جمشید قراجهداغی میگوید: دختر من جیران وقتی پنج ساله بود یک روز روی تختخواب ما بالا و پایین میپرید. من به او گفتم جیران اگر من جای تو بودم این کار را نمیکردم. او نگاه معصومانهای به من کرد و پاسخ داد، نه، فکر نمیکنم اگر تو هم جای من بودی درست همین کار را میکردی تو الان نمیدانی این کار چه لذتی دارد.
فرزاد دهقانیان
هفتم تیرماه ۱۴۰۳
.
@systemdiary
در پروژهی کنترل موالید بنیاد فورد در هندوستان، راسل ایکاف تعدادی از آمریکاییان را ملاقات کرد که سعی داشتند روشهای تنظیم خانواده و کنترل موالید را به هندیها یاد دهند. آنها موفقیتی کسب نکرده و از نتیجهی کار بسیار مأیوس شده بودند. مدیر پروژه به راسل گفته بود هندیها غیرمنطقی هستند. میدانند که جمعیت، دشمن شمارهی یک آنهاست و ما آمدهایم کنترل جمعیت را به آنها یاد بدهیم و همه ابزارهای تنظیم خانواده به اضافهی یک رادیوی ترانزیستوری به عنوان پاداش هم به آنها میدهیم، اما ببینید چه روی میدهد. آنها به خانه میروند رادیو را روشن میکنند و با موسیقی یک بچهی دیگر درست میکنند.
راسل به آنها گفته بود که نباید به همین سادگی این رفتار را غیرمنطقی تلقی کنند، بلکه باید دلیل آن را پیدا کنند. مدیر پروژه در پاسخ، بریدهی یک روزنامه را نشان داده بود که نشان میداد یک زن هندی بیست و هفتمین فرزند خود را به دنیا آورده بود و گفته بود اگر این غیر منطقی نیست پس چیست؟
راسل با دیدن بریده روزنامه گفته بود روشن است که اشکال در جای دیگری است. اگر هر زنی میتواند ۲۷ بچه داشته باشد پس چرا هندیان به طور متوسط فقط ۴/۶ بچه دارند؟ این نشان میدهد که آنها راه جلوگیری را بلدند، اما به دلایلی نمیخواهند از آن استفاده کنند.
هنگامی که مسئله در بستر محیطی خود قرار داده شد، روشن شد که در آن زمان در محل، هیچ سازمان تأمین اجتماعی بازنشستگی یا حقوق دوران بیکاری وجود نداشت. بنابراین داشتن سه پسر، به خودی خود سیستم بازنشستگی تلقی میشد. نخستین اولویت هر زوج، تأمین بازنشستگی برای خودشان بود. از نظر آماری داشتن سه پسر به طور متوسط به ۴/۶ فرزند نیاز دارد. تعجبی ندارد آنهایی که سه پسر داشتند بچهدار شدن را متوقف کرده بودند. شاید زنی که در روزنامه گزارش شده بود هم، در صدد تأمین بازنشستگی برای خودش بود.
اکنون، چه کسی غیرمنطقی بود؟ زوجهای هندی که با شرکت در جلسهی راهنمایی یک رادیو ترانزیستوری مجانی میگرفتند؟ یا متخصص بنیاد فورد که فکر میکرد میتواند با دادن یک رادیوی ترانزیستوری آنها را قانع کند که دست از بازنشستگی خود بردارند؟
[از کتاب تفکر سیستمی، جمشید قراجهداغی]
✅یادگیری سیستمی
🔸رفتار سیستمها را فقط میتوان در بستر محیطشان درک کرد. برای تاثیرگذاری و نفوذ بر رفتار بازیگران محیط اجرایی، باید جواب چراها را دریابیم و بفهمیم که بازیگران کارهایی را که انجام میدهند، چرا انجام میدهند. انتخاب منطقی، قلمرو منافع شخصی یا منافع فرضی تصمیمگیرنده است نه مشاهدهکننده.
🔸به رای دادن یا رای ندادن افراد جامعه نیز باید در همین چارچوب نگریست. همه برای رای دادن (و به چه کسی رای دادن) یا رای ندادن، دلایل خود را دارند. غیرمنطقی خواندن رفتار دیگران بدون توجه به بستر محیطی و منافع شخصی یا فرضی آنها و همچنین عدم قطعیتها در سیستمهای اقتصادی-اجتماعی، خود غیرمنطقی است.
همه از درجهای از عقلانیت محدود (bounded rationality) رنج میبریم، مسئله اصلی شنیدن و احترام به نظرات یکدیگر، دوری از تعصب و یادگیری جمعی در طول زمان است. توسعه راه میانبر ندارد و این یادگیریهای جمعی و تدریجی بخشی از داستان توسعه ملتهاست.
🔸جمشید قراجهداغی میگوید: دختر من جیران وقتی پنج ساله بود یک روز روی تختخواب ما بالا و پایین میپرید. من به او گفتم جیران اگر من جای تو بودم این کار را نمیکردم. او نگاه معصومانهای به من کرد و پاسخ داد، نه، فکر نمیکنم اگر تو هم جای من بودی درست همین کار را میکردی تو الان نمیدانی این کار چه لذتی دارد.
فرزاد دهقانیان
هفتم تیرماه ۱۴۰۳
.
@systemdiary
👍69👎2