Systems Thinking – Telegram
Systems Thinking
5.46K subscribers
753 photos
103 videos
82 files
648 links
Download Telegram
#تفکرسیستمی_درمدرسه
#یادگیری_پروژه_محور

دیروز بچه‌های کلاس هفتم حالم را خوب کردند و سر شوقم آوردند. امسال کلاس انشاء هم دارم. این گزینه از سایر فرصت‌های تدریس غیر تخصصی مثل زبان انگلیسی و ... برای من جذاب‌تر بود. با خودم گفتم: شاید اگر بچه‌ها با سایر روش‌های تولید محتوا نیز آشنا شوند موقعیت‌های یادگیری بهتری برای‌مان ایجاد شود.

بچه‌ها در شهرستان‌های استان تهران بضاعت مالی چندان مناسبی ندارند اما مثل سایر نوجوان‌ها سرحالند و جسور. باید گزینه‌های ساده، در دسترس و ارزان پیش روی‌شان می‌گذاشتم. انتخابم شد «#رادیو_مدرسه». بین هر چند نفر آن‌ها حداقل یک گوشی هوشمند وجود دارد.

هفته سوم مهر ایده را با بچه‌ها در میان گذاشتم. سریع با شور و هیجان نوجوانی نظم کلاس را بهم زدند. هم گروهی‌های اولیه و تعدادی موضوع انتخاب کردند. تعدادی پادکست برای‌شان گذاشتم تا اینکه بیشتر با این فضا آشنا شوند. قرارمان این شد که برنامه‌های رادیویی‌شان را در زنگ‌های تفریح برای سایر دانش‌آموزان هم پخش کنیم.

انتظار نداشتم که اینقدر زود دست بکار شوند. چند هفته قبل در زنگ تفریح، یک گروه نمونه‌ی کار اولیه‌‌شان را آوردند و بهشان بازخورد کوچکی دادم. دیروز نمونه کامل شده را آوردند. صفر تا صد کار را خودشان انجام داده‌اند. ۹ دقیقه یک تیکه بدون ویرایش صدا! (آشنا نبودند). بعد از اتمام کارشان همکلاسی‌هایشان چند دقیقه بی‌وقفه تشویق‌شان کردند.
من هم از سر شوق لحظات ناب و خاصی را تجربه کردم. این هم روزی دیروز من بود.

(اگر این ایده را می‌پسندید و مفید می‌دانید حداقل با افرادی که در حوزه آموزش فعالیت می‌کنند به اشتراک بگذارید)

@systemsthinking
یکشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۸
همراه با دانش آموزان دبستان شهید مصطفی خمینی روستای خودبچر
@ahakelan
#مدرسه
#گزارش

یکشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۸

امروز یک بار دیگر به لطف خدا رویاهایم را زندگی کردم.
همراه با دانش‌آموزان دبستان روستای خودبچر به بندر انزلی رفتیم، روی شنهای ساحل نقاشی کشیدیم و دست در دست هم تا جایی که در توانمان بود در کنار ساحل دویدیم.
مسافرانی که به کنار ساحل آمده بودند هم پیشمان آمدند و دست در دست بچه‌ها همراهمان دویدند و نقاشی کشیدند.

سال گذشته چند جلسه همراه دانش‌آموزان دبستان شهید مصطفی خمینی روستای خودبچر بودم و کارهای مختلفی در مدرسه انجام داده بودیم. یکی از خواسته‌های بچه‌ها این بود که به اردو بروند.

امسال که برای توزیع لوازم التحریر به مدرسه رفتیم، متوجه شدم سال گذشته در نهایت اردو برگزار نشده.
از خانم آذرگون که مدیریت دبستان را بر عهده دارند خواستم که امسال اردو را برگزار کنیم و طبق خواسته بچه‌ها به بازدید آکواریوم بندر انزلی برویم.

نگرانی‌ مدیر مدرسه این بود که بچه‌های روستا نتوانند هزینه اردو را بپردازند.
گفتم نگران نباشید، هر کسی که نتوانست هزینه را بپردازد، من از منابعی که خیرین در اختیارم گذاشته‌اند پرداخت می‌کنم.
با این حال برایشان جالب بود که نیازی به کمک من به وجود نیامد و تمام بچه‌ها سهم هزینه خودشان را پرداخت کردند.
تنها موردی که باعث شد نیاز به کمک ما به وجود آید، لغو تخصیص مینی بوس اداره آموزش و پرورش بود که در نهایت مجبور شدیم خودمان مینی‌بوس اجاره کنیم.

به آکواریوم که وارد شدیم، بچه‌ها به سرعت شروع به حرکت کردند و طی کمتر از ۱۵ دقیقه خودشان را به انتهای مسیر رساندند. برایشان توضیح دادم که یکی از اهداف این اردو دیدن ماهی‌ها بوده و بسیاری از چیزهایی که از کنارشان گذشته‌اند را نتوانسته‌اند ببینند. ۴۰ دقیقه دیگر زمان برای بازدید تعیین کردیم و این بار بچه‌ها با آرامش مشغول دیدن شدند و از راهنماها سوالاتشان را می‌پرسیدند. (در مورد عجله برای تمام کردن و گذشتن از کنار زیبایی‌های زندگی که یک نمونه‌اش را امروز در آکواریوم تجربه کردیم، شاید لازم باشد در متن دیگری بیشتر توضیح دهم).

بعد از آکواریوم به بخش بازی‌ها رفتیم. با وجود اینکه خانم آذرگون آماده بودند که اگر دانش‌آموزی پول همراهش نباشد، ژتون‌های بازی‌اش را تهیه کنند، در این مورد هم خوشبختانه نیازی به مداخله به وجود نیامد و بچه‌ها حسابی سرگرم بازی شدند.

بعد از بازی و ناهار، چند نفر از دانش‌آموزان درخواست کردند که برای خرید به فروشگاه‌های منطقه آزاد بروند. نگران این بودیم که تمام بچه‌ها پول برای خرید نداشته باشند و حس خوبی پیدا نکنند. تقسیم کار کردیم. خانم مدیر و معلمان قرار شد همراه بچه‌هایی باشند که قصد رفتن به بازار داشتند و من هم گفتم که می‌خواهم به کنار دریا بروم و هر کسی که بخواهد، می‌تواند همراه من بیاید.

با بچه‌هایی که همراه من بودند، کنار دریا حسابی بازی کردیم.
بعد هم پیش باقی بچه‌ها رفتیم. گروه دریا رفتگان، آنقدر با ذوق و شوق از کارهایی که کنار دریا انجام دادیم تعریف کردند، که بقیه دلشان آب شد. برای اینکه حس از دست دادنشان کمتر شود، آنها را هم کنار ساحل بردیم و کمی بازی کردیم و دویدیم و فریاد کشیدیم و ...
چه روزی شد امروز برای ما... خدا را شکر...
@ahakelan
13980921-Dialogue_in_Business-Ferdowsi_Uni-v1.pdf
1.1 MB
#اسلاید های سمینار
«#گفتگو برای کار تیمی در سازمان‌های تولیدی و خدماتی»
محمدعلی اسماعیل زاده اصل
کنفرانس تفکر سیستمی در عمل
پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۸
13980921-ST_in_School-Ferdowsi_Uni-v1.pdf
4.1 MB
#اسلاید های سمینار
«#تفکر_سیستمی در #مدرسه»
محمدعلی اسماعیل زاده اصل
کنفرانس تفکر سیستمی در عمل
پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۸
میلاد حضرت مسیح(ع) مبارک☘️
@systemsthinking
کلاس تفکر سیستمی
دوره دکترای مدیریت کسب و کار (DBA)
دانشکده فنی دانشگاه تهران
۲۸ آذر ۱۳۹۸
@systemsthinking
#آموزه های تفکر سیستمی:
یکی از راه‌هایی که سازمان‌ها و دولت‌ها برای مواجهه با مشکلات انتخاب می‌کنند، ندیده گرفتن آنها و انکار وجود آنهاست.

در چنین شرایطی مکانیزم‌های کنترلی فعال نمی‌شوند و دینامیک‌های رشد آنقدر به فعالیت‌شان ادامه می‌دهند، که مشکلات آنقدر بزرگ شوند که قابل نادیده گرفتن نباشد.

رشد پنهانی چنین مشکلاتی، معمولا حلقه‌های دیگری را فعال می‌کند که به پایداری مشکلات کمک می‌کنند و باعث باقی ماندن آنها در بلندمدت می‌شوند.

در این شرایط، مشکلاتی که در مراحل اولیه با اصلاح ساختارها قابل حل بودند، تبدیل به مشکلات بزرگ و بدخیم می‌شوند.

«درختی که اکنون گرفته‌ست پای
به نیروی شخصی برآید ز جای

و گر همچنان روزگاری هلی
به گردونش از بیخ بر نگسلی

سر چشمه شاید گرفتن به بیل
چو پر شد نشاید گذشتن به پیل»
گلستان سعدی
@systemsthinking
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ مَابَدَّلُوا تَبْدِيلًا ﴿الاحزاب۲۳﴾

از ميان مؤمنان مردانى‏ هستند كه به آنچه با خدا عهد بستند، صادقانه وفا كردند. برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در [همين] انتظارند و [هرگز عقيده خود را] تبديل نكردند (سوره احزاب، آیه۲۳)
@systemsthinking
آگاهانه و مسوولانه از رسانه استفاده کنیم.

به افرادی که عکس‌های پس از شهادت سردار شهید را در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند، تذکر دهید که این کار درست نیست.

@systemsthinking
Channel photo updated
سایه ای از سر دیوار گذشت
غمی افزود مرا بر غم‌ها

در دو روز گذشته جمع زیادی از هموطنان عزیزمان را در حوادثی تلخ و دردناک از دست داده‌ایم 🌑

برای آن عزیزان آرامش الهی و برای بازماندگانشان صبر می‌خواهیم

امید که با تلاش مسئولانه، در آینده کمتر شاهد این حوادث دردناک باشیم

@systemsthinking
Forwarded from یادداشت‌های یک معلم تفکر سیستمی (Mohammad Ali Esmaeilzadeh)
چند روزی است که در حال جستجو برای یافتن مکانی برای سکونت هستیم.
در استان گیلان، شهر به شهر و روستا به روستا می‌روم و شرایط را بررسی می‌کنم.
به نظر می‌رسد هیچ شهر و روستایی از #ویلاسازی و« واویلا» سازی در امان نمانده.

تخریب بسیار گسترده‌ای در #گیلان در جریان است.
زمین‌های زراعی با سرعتی باورنکردنی در حال تخریب هستند.
به هر شهری که می‌روم، مشاورین املاکی پیدا می‌شوند که ادعا می‌کنند شبکه‌ای در شهرداری و فرمانداری و دادگستری دارند که هر کار غیر قانونی را برایشان ممکن می‌کند و در ادامه زمانی که به بازدید ویلاهای ساخته شده در جنگل و زمین‌های زراعی می‌رویم، معلوم می‌شود که درست می‌گویند.

روستاهای متعددی را طی این روزها دیده‌ام که دیگر هیچ سکنه بومی در آنها باقی نمانده و کاملا در سیطره ویلاها قرار گرفته است. ویلاهایی که تنها چند روز در سال از آنها استفاده می‌شود و روزهای وسط هفته زمستان، به شهر ارواح می‌مانند و هیچ سکنه‌ای در آنها وجود ندارد. سکنه این روستاها با فروش خانه‌های روستایی‌شان، اغلب به شهر می‌روند و ساکن آپارتمان‌های ۶۰ متری شهری می‌شوند و اضافه پولشان را صرف پرداخت بدهی‌های قبلی می‌کنند یا آن را در بانک می‌گذارند تا سر ماه سودی بگیرند و زندگی‌شان را با آن بگذرانند.

یکی باید به داد گیلان برسد.
گیلان دارد نابود می‌شود!
@esmaeilzadehasl
Forwarded from مُستشار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🧠 شش گنج #تفکر برای زُبدگی

ارائهٔ حرفه‌ای دکتر شامیِ زنجانی در تِدِکس زنجان را ببینید و لذت ببرید. فوق‌العاده منسجم، دقیق و مفید.

@mostashaar
سیستان و بلوچستان هم پاره‌ای از وطن ماست.

اگر برای عزیزانی که در سانحهٔ سقوط هواپیما از دست رفتند کاری از ما برنمی‌آمد، برای هم‌وطنان محروم خود در سیستان و بلوچستان که می‌توان آستین بالا زد. برای آن رفتگان عذری نداشتیم، اما برای این ماندگان اگر بتوانیم و کاری نکنیم کوتاهی کرده‌ایم.

این روزهای تلخ، بهترین فرصت پراکندن مهربانی و نوع‌دوستی است. این فرصت را غنیمت بدانیم. مردم سیستان و بلوچستان به‌شدت نیازمند کمک امروز ما هستند.

@systemsthinking

- گروه نجات «موج پیشرو» برای کمک به آسیب دیدگان، فعال شده است:
t.me/mojepishro

- مؤسسهٔ خیریهٔ «مهر گیتی» هم در این زمینه فعالیت می‌کند:
t.me/mehrgitinews
از دیروز چندین تماس برای تأیید کمک از طریق «موج پیشرو» و «مهر گیتی» داشتیم. چقدر خوب است اینکه با وجود حوادث تلخ اخیر در جامعه، مردم #مهرورز کشورمان به فکر هموطنان سیل‌زدهٔ‌ خود در سیستان و بلوچستان هستند.

آنچه این روزها بیش از هر چیزی به آن نیاز داریم #درک یکدیگر و #مهرورزی به هم است.

@systemsthinking
Forwarded from نور سیاه
این عکس خیلی قیمت دارد. امیدبخش است. شکوهمند است. نشان می‌دهد که زیر کویر لوتی که ما بر آن مردگی می‌کنیم کاریزهای نجیب مهربانی و شرف و مردمی همچنان می‌جوشد و جریان دارد. اگر نامردمی‌ها ما را در حصار گرفته این عکس هم هست. مثل این راننده هم هستند. مردم بی‌ادعایی که صورت خود را با سیلی سرخ می‌کنند و از قوت لایموت خود به هموطن خانه‌خرابشان می‌بخشند. از تعبیر سایه وام بگیرم. این راننده "از ستون‌های انسانیت" است. مثل این راننده کم نیست. فقط پیش چشم نیستند و صدایشان شنیده نمی‌شود. ایران را این مردم نگاهبانی می‌کنند. خموشانه جوانمردی و گذشت و مهربانی و بزرگواری را مثل آب حیات عشق به رگهای تفتۀ جامعۀ ناصبور و خسته روانه می‌کنند. این‌ها ملاط اجزای ازهم‌گسستۀ کشور زخمی ما هستند. یکی‌شان به مثابۀ هزار و هزاران تأثیر دارند. به از صدهزار.
https://news.1rj.ru/str/n00re30yah
Forwarded from SocialSystemsThinking
#یه_داستان_دوست_داشتنی

تا بحال در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌اید که شدیداً‌ نیاز به همکاری و کمک داشته باشید و به بهترین حالت ممکن یاری شده باشید؟

سه سال است که در مجله #رشد_معلم در صحفه‌هایی با عنوان #بازی_در_کلاس با تعدادی از معلمان خوب سرزمین‌مان مطالبی می‌نویسیم.
موضوع این صفحات فعالیت‌هایی است که می‌تواند به بانشاط‌ترشدن و پویاتر شدن کلاس درس کمک کند.
هر مطلب شامل نوشته و تصویر است.

مطلب دی‌ماه یک فعالیت برای کلاس ریاضی بود.
موضوع فعالیت بر اساس ورزش بیس بال انتخاب شده بود. همکاری هم که آن را نوشته بود یک آقا بود. اگر بازی هم در یک مدرسه پسرانه اجرا و عکاسی می‌شد، ممکن بود این طور برداشت شود که این مطلب پسرانه است و معلمان خانم از آن صرف‌نظر کنند.
برای هماهنگی‌های عکاسی و انجام آن کمتر از دو روز وقت داشتیم و مدرسه‌ی در دسترس ما پسرانه بود اما هر چه فکر کردیم نتوانستیم انتخاب کنیم که در مدرسه پسرانه عکاسی کنیم.

با همکارم مشورت کردیم و به این فکر کردیم از یک معلم خانم، که ریاضی درس می‌دهد، بخواهیم فعالیت را در کلاسش اجرا کند و عکاسی انجام شود. با یکی دیگر از دوستانم که معلم ریاضی دغدغه‌مند و خلاقی است تماس گرفتم و از او خواستم برای اجرای بازی و عکاسی یاریمان دهد. زمان‌مان خیلی کم بود. اما با فردی تماس گرفته‌ بودم که #مسئولیت‌پذیری خیلی زیادی داشت و با پیگیری سریع با مدرسه‌اش و همکارانی که از جنس خودش بودند هماهنگ کرد و عکاسی انجام شد.

مهلت تحویل عکس‌ها روز یکشنبه بود. پنج‌شنبه شب با دوستم تماس گرفتم و او تا جمعه عصر با مدرسه هماهنگ کرد. همکار مجله هم امروز صبح با عکاس هماهنگ کرد و عکس‌ها یک روز زودتر به دفتر مجله تحویل داده شد.

در متن فعالیت اینطور نوشته شده بود که «برای اجرای فعالیت دست معلم باز است و می‌تواند ابتکار عمل به خرج دهد». دوستم ابتکارعمل‌های فوق‌العاده‌ای در فعالیت به کار بسته بود و برای دانش‌آموزان لحظات شیرینی از کلاس ریاضی خلق کرده بود. ابتکار عمل‌هایش من و همکار نویسنده را هم به شگفت آورده بود.

پس از تحویل عکس‌ها خدا را از عمق وجودم شکر کردم.
وقتی ما در یک موقعیت بحرانی قرار گرفته بودیم، دوستم با رویی گشوده به کمک ما شتافته بود؛ بدون چشمداشت و بدون کاهش دادن کیفیت.

به برکت «گروه آموزشی و پژوهشی آسمان» آدم‌هایی با این درجه از #دغدغه‌مندی و #مسئولیت‌پذیری و #تعهد در اطرافم بسیار هستند.
خدا را برای بودنشان روی کره زمین و در کلاس‌های درس و در مدرسه‌ها شکر می‌کنم.
خدا را برای حلقه‌های ارتباطی ارزشمندی که بین ماست و #محبت_بدون_چشمداشت و #تلاش را منتشر می‌کند شکر می‌کنم.

خدایا افزونشان کن، تعدادشان را، زمان‌شان را، توانشان را و تلاش‌شان را.

پی نوشت: برای مطالعه فایل‌های بازی در کلاس می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید:
https://news.1rj.ru/str/SocialSystemsThinking/194
https://news.1rj.ru/str/SocialSystemsThinking/195

@socialsystemsthinking
Forwarded from Mehdi Taghizadeh
هوتک، تهدید یا فرصت
بخش اول

✍️مهدی تقی‌زاده

💦 آلودگی آب‌های سطحی و شیوع بیماری‌های ناشی از استفاده شرب و بهداشتی از این آب‌ها، یکی از مسائل شناخته شده در مدیریت بحران سیل است. با توجه به فراگیر بودن استفاده از آب هوتک در روستاهای بلوچستان، این مساله در بحران سیل اخیر پررنگتر است.

⭕️ به گفته برخی از امدادگران حاضر در منطقه، مردم محلی عموما دوست ندارند از کلر برای گندزدایی آب شرب استفاده کنند و طعم آب کلر زده را نمی‌پسندند. برای همین راهکارهایی برای اطلاع رسانی عمومی در منطقه پیشنهاد شده که محور آن تهیه و نصب بنرهای اطلاع رسانی است. البته با این ملاحظا که مطالب بنرها متناسب با سواد مردم روستا باشد و از تصویرسازی های همخوان با فرهنگ محلی استفاده شود.

⁉️آیا استفاده از بنر و اطلاع رسانی محیطی در این منطقه، روشی موثر و کارآمد است؟ در شبکه‌های اجتماعی، نظر تعدادی از دوستانم با تخصص و تجربیات گوناگون را جویا شدم که خلاصه آن را با شما به اشتراک می‌گذارم. (این نظرات در حد بررسی و اظهار نظر اولیه است. نه راهکار قطعی. برای همین نام عزیزان، قید نشده و به ذکر تخصص یا تجربه ایشان، اکتفا شده است.)

دکترای مهندسی آب - استاد دانشگاه
خیلی سریع و فی‌البداهه به نظرم می‌رسد در وضعیت اورژانسی الان به جای کلر اگر مقدور است از روش جوشاندن آب استفاده شود. در درازمدت به نظرم بهتر باشد تعدادی از جوانها یا افراد محلی که تحصیل کرده‌اند یا قابلیت اموزش دارند درگیر این پروژه شوند اول خود اینها قانع شوند که اب کلر زده بهتر است. بعد از طریق همین افراد ببینند چطور می شود با جامعه محلی ارتباط برقرار کرد و موضوع را جا انداخت.

کارشناس ارشد سازه‌ و حقوق – برنامه‌ریزی و مدیریت شهری
موضوعی که مطرح کردید در واقع یک تغییر پارادایم است که در کوتاه مدت جواب نمی‌دهد.
پیشنهاد من دو مرحله کوتاه مدت و بلند مدت هست:
۱- در کوتاه مدت
اولا اگر برای امدادگران امکان دارد آب سالم کلر نزده به مردم بدهند.
ثانیا بجای بنر و کتابچه و ... بروند سراغ معتمدین محلی که معمولا عقلای قوم هستند، اگر ایشان توجیه بشوند مردم پیروی خواهند کرد.
۲- در بلند مدت
تعمیق دانش معتمدین و استفاده از ظرفیت شخصیت انعطاف‌پذیر کودکان. بعضی وقتها باید از پایین به بالا حرکت کرد.

کارشناس ارشد پروژه مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی
پیشنهاد می کنم که اگر می‌شود امدادگران را به فعالین منطقه وصل کنیم. شاید آنها بتوانند راه حلی ارائه بدهند.

کارشناس ارشد مدیریت منابع آب و کارشناس ارشد رسانه - مستندساز
تبلیغات محیطی مثل بنر و بروشور، زمان می‌برد تا تغییر رفتار ایجاد کند.
پیشنهاد می‌کنم نظام اجتماعی‌شان را بررسی اجمالی کنند. ببینند از چه کسی حرف شنوی دارند.
معمولا ریش سفیدی، بزرگتری، پیش‌نمازی ... دارند که مورد قبول آنهاست.
اگه چنین سیستمی هست، میشود از آن استفاده کرد.
اگر موبایل دارند، پیام هم می‌شود داد.
تبلیغ محیطی وقتی جواب می‌دهد که هر جا نگاه می‌کنند بنر ببینند و این عملی نیست به گمانم.

این نوشته، ادامه دارد ...
Forwarded from Mehdi Taghizadeh
هوتک، تهدید یا فرصت
بخش دوم

✍️مهدی تقی زاده

💦در بخش اول، صورت مساله و نظر چند نفر از کارشناسان مرتبط ارائه شد.
و اما ادامه نظرات:

دکترای اقتصاد رفتاری - استاد دانشگاه
اول چیزی که به نظر می‌رسد این است که دستکاری انگیزه‌های مادی، رفتارها را تغییر می‌دهد. ولی خب، همه جا اینجوری نیست. باید منطقه را بشناسیم. برای بعضی جاها هنجار شدن جواب است. یعنی مردم ببینند که افراد شناخته شده روستا از آب کلر زده استفاده می‌کنند و همه به آن رغبت پیدا کرده‌اند. بنر و اطلاعات دادن برای این گروه فکر نمی‌کنم تاثیرش بزرگ باشد. کلا به نظر من اطلاعات انگیزه را عوض نمی‌کند وگرنه که همه‌ی سیگاری‌ها می‌دانند، سیگار اصلی‌ترین عامل سرطان است. بهتر است قبل از ارائه نظر و راهکار، اطلاعات دقیق‌تری از منطقه داشته باشیم.

کارشناس ارشد مدیریت – معاون آموزشی مدرسه
من فکر می‌کنم آموزش و فرهنگ سازی(و البته اعتماد سازی) فرآیندی طولانی مدت هست که البته باید این کار استارتش زده بشود. پیشنهاد می‌کنم همان جوری که برنامه ریزی کرده‌اند نوشته‌هایی در حد قدرت شناخت و درک اهالی منطقه تهیه بشود. با بزرگترها نشست گذاشته بشود. نه اینکه بخواهند آنها را قانع کنند. فقط باب گفتگو درباره‌ی آب باز بشود. و انواع آب‌ها، هوتک و کلر زده، جزو گزینه‌ها باشد تا مردم خودشان انتخاب کنند. من پیامدهای بهداشتی استفاده از آب آلوده را تا حدودی می‌دانم. اما به نظرم اقدام مسالمت آمیز و حرکتی که شاید در کوتاه مدت و بلند مدت جواب بدهد، این هست که اطلاعات به آنها بدهند و بگذارند خودشان انتخاب کنند.

کارشناس ارشد حقوق – وکیل پایه یک
اول این که سالانه بابت هر چیزی، هزاران مترمربع بنر در جاهای مختلف کشور نصب می‌شود. اگر قرار بود بنر زدن جواب بدهد باید می‌دیدیم که آنها جواب داده که اینطور نیست.
دوم این که من به یک ساختار هرمی فکر می‌کنم. چیزی شبیه ساختارهای نتورک مارکتینگ. این که بتوانیم چند نفر را به خوبی پرزنت کنیم در این زمینه. آنها هر کدام چند نفر را و همین طور ادامه بدهیم. به نظر من، آدمها بیش از این که به تبلیغات و بلندگوی رسمی اعتماد داشته باشند از افراد معتمد دور و برشان تاثیر می‌گیرند.

⬅️ به گمانم، هوتک‌ها همچون قنات‌ها که محور شکل‌گیری نهادهای اجتماعی در منطقه خود بودند، عمل می‌کنند. بسیاری از روستاهای منطقه حول هوتک‌ها شکل گرفته‌اند و هوتک جزء لاینفک زندگی مردمان آن دیار است.

من فکر می‌کنم، مساله آلودگی هوتک‌ها و آب‌های سطحی در منطقه، موضوعی بسیار خوب برای گفتگوی محترمانه با مردم است. فرصتی برای به رسمیت شناختن نهادهای موجود در منطقه و یافتن رفتارهای اهرمی که می‌تواند به بهبود بهداشت، سواد، معیشت و در یک کلام کیفیت زندگی هموطنان بلوچ، بیانجامد.

گفتگو در این زمینه را با صاحبنظران ادامه خواهم داد.
@MehdiTaghizadeh