تصور در برابر واقعیت (۲)
#سوءتفاهم
#خطاهای_شناختی
یکی از موارد مقابله تصور با واقعیت سوءتفاهم ها هستند.
ممکن است دستی برای کمک به سمت کسی دراز کنید و فکر کند قصد آسیب زدن به او را دارید.
ممکن است لباس کسی بد ایستاده باشد و به او تذکر دهید و فکر کند دنبال عیب جویی از او هستید.
ممکن است در خیابان در حال طی مسیر خودتان باشید و کسی فکر کند که در حال تعقیب او هستید.
سوءتفاهم ها می توانند خیلی ساده به وجود آیند اما ممکن است نتایج بسیار مخربی داشته باشند.
در تمام این موارد، حداقل تصور یک طرف از واقعیت، با واقعیت تفاوت دارد.
برای مقابله با سوءتفاهم ها حداقل در مواردی که ممکن است منجر به تصمیم های مهمی شوند:
- آمادگی داشته باشیم که تصورمان از واقعیت را به چالش بکشیم
- اطلاعاتی که در دست داریم را مجددا ارزیابی کنیم
- پیش فرض هایی که در مورد طرف مقابل داریم را تعلیق کنیم و بدون در نظر گرفتن گذشته، دوباره وضعیت را ارزیابی کنیم
- نظر دیگران را در مورد موضوعی که پیش آمده بپرسیم و از نگاه آنها هم به موضوع توجه کنیم
https://telegram.me/systemsthinking
#سوءتفاهم
#خطاهای_شناختی
یکی از موارد مقابله تصور با واقعیت سوءتفاهم ها هستند.
ممکن است دستی برای کمک به سمت کسی دراز کنید و فکر کند قصد آسیب زدن به او را دارید.
ممکن است لباس کسی بد ایستاده باشد و به او تذکر دهید و فکر کند دنبال عیب جویی از او هستید.
ممکن است در خیابان در حال طی مسیر خودتان باشید و کسی فکر کند که در حال تعقیب او هستید.
سوءتفاهم ها می توانند خیلی ساده به وجود آیند اما ممکن است نتایج بسیار مخربی داشته باشند.
در تمام این موارد، حداقل تصور یک طرف از واقعیت، با واقعیت تفاوت دارد.
برای مقابله با سوءتفاهم ها حداقل در مواردی که ممکن است منجر به تصمیم های مهمی شوند:
- آمادگی داشته باشیم که تصورمان از واقعیت را به چالش بکشیم
- اطلاعاتی که در دست داریم را مجددا ارزیابی کنیم
- پیش فرض هایی که در مورد طرف مقابل داریم را تعلیق کنیم و بدون در نظر گرفتن گذشته، دوباره وضعیت را ارزیابی کنیم
- نظر دیگران را در مورد موضوعی که پیش آمده بپرسیم و از نگاه آنها هم به موضوع توجه کنیم
https://telegram.me/systemsthinking
#تفكرسیستمی_درمدرسه
یادداشتی از دوست خوبمان علی محمد پرورده:
باسمه تعالی
هدف همان است و فقط زمین بازی عوض شده است.
پارسال خواسته هایی داشتم و برای آنها تلاش کردم:
1- بستری را فراهم کنم تا در آن بستر:
- دانش آموزان شاد باشند.
- دانش آموزان شوق به مدرسه آمدن داشته باشند.
- دانش آموزان دست به انتخاب بزنند و تجربه کسب کنند.
- دانش آموزان دانش هایی را کسب کنند.
- دانش آموزان خلق کنند.
- دانش آموزان احساس مفید بودن کنند.
- دانش آموزان از بهداشت روانی برخوردار باشند.
- دانش آموزان خود را در مسیر پیشرفت ببینند و اعتماد به نفس آنها و عزت آنها بیشتر شود.
2- و اما درباره ی همکارانم:
- با همه ی همکارانم دوست باشم.
- رابطه هایم با همکارانم برایم اهمیت داشته باشد و سعی کنم روابطم را حفظ و تقویت کنم.
- تعارض هایم را قبل از کهنه شدن و مسائلم را قبل از اینکه لاینحل جلوه کنند، حل کنم.
- بابت محبت های دوستانم، از آنها تشکر کنم.
3- و در بستر این رابطه ای که با زحمت آن را ساختیم:
- با آنها و در کنار آنها و از آنها یادبگیرم.
- با آنها دست به تجربه های بزرگ و فراموش نشدنی بزنم.
- با آنها در فکر شدن باشم.
- با آنها ترس را کنار بگذاریم و خلق کنیم.
- با آنها لحظات شادی را بسازیم.
- با آنها سعی کنیم مسأله ها را حل کنیم.
- با آنها تغییر ایجاد کنیم.
- با آنها فعل توانستن را صرف کنیم.
4- با اولیا نیز رابطه ای دوستانه برقرار کنم:
- اولیا را انسان ببینم.
- انسان هایی که دغدغه ی عزیز و جگرگوشه شان را دارند.
- اولیا را دوست داشته باشم.
- به اولیا احترام بگذارم.
- اولیا را ارباب الرجوع مدرسه ببینم.
- اولیا را همراه ببینم.
- انسانهایی که خواسته هایی دارند و برای آن خواسته شان تلاش می کنند.
و امسال نیز: هدف های من دستخوش تغییراتی شده اند، تغییراتی که از دل تجربه کردن و یادگیری زاییده شده اند و از فهم و شناخت حاصل شده است. اما فکر می کنم زمین بازی تغییر کرده است.
زمین بازی و هم بازی هایم تغییر کرده اند. البته با این امیدواری که در مدرسه ی جدید، همکاران جدید و دوستان جدیدی پیدا خواهم کرد با دانش آموزان دیگری زندگی تازه ای را شروع میکنم و با خانواده های دیگری هم صحبت می شوم و امیدوارم چنان شود در آخر کار که خداوند خشنود باشد و من رستگار باشم و به اهدافم دست پیدا کنم.
https://telegram.me/systemsthinking
یادداشتی از دوست خوبمان علی محمد پرورده:
باسمه تعالی
هدف همان است و فقط زمین بازی عوض شده است.
پارسال خواسته هایی داشتم و برای آنها تلاش کردم:
1- بستری را فراهم کنم تا در آن بستر:
- دانش آموزان شاد باشند.
- دانش آموزان شوق به مدرسه آمدن داشته باشند.
- دانش آموزان دست به انتخاب بزنند و تجربه کسب کنند.
- دانش آموزان دانش هایی را کسب کنند.
- دانش آموزان خلق کنند.
- دانش آموزان احساس مفید بودن کنند.
- دانش آموزان از بهداشت روانی برخوردار باشند.
- دانش آموزان خود را در مسیر پیشرفت ببینند و اعتماد به نفس آنها و عزت آنها بیشتر شود.
2- و اما درباره ی همکارانم:
- با همه ی همکارانم دوست باشم.
- رابطه هایم با همکارانم برایم اهمیت داشته باشد و سعی کنم روابطم را حفظ و تقویت کنم.
- تعارض هایم را قبل از کهنه شدن و مسائلم را قبل از اینکه لاینحل جلوه کنند، حل کنم.
- بابت محبت های دوستانم، از آنها تشکر کنم.
3- و در بستر این رابطه ای که با زحمت آن را ساختیم:
- با آنها و در کنار آنها و از آنها یادبگیرم.
- با آنها دست به تجربه های بزرگ و فراموش نشدنی بزنم.
- با آنها در فکر شدن باشم.
- با آنها ترس را کنار بگذاریم و خلق کنیم.
- با آنها لحظات شادی را بسازیم.
- با آنها سعی کنیم مسأله ها را حل کنیم.
- با آنها تغییر ایجاد کنیم.
- با آنها فعل توانستن را صرف کنیم.
4- با اولیا نیز رابطه ای دوستانه برقرار کنم:
- اولیا را انسان ببینم.
- انسان هایی که دغدغه ی عزیز و جگرگوشه شان را دارند.
- اولیا را دوست داشته باشم.
- به اولیا احترام بگذارم.
- اولیا را ارباب الرجوع مدرسه ببینم.
- اولیا را همراه ببینم.
- انسانهایی که خواسته هایی دارند و برای آن خواسته شان تلاش می کنند.
و امسال نیز: هدف های من دستخوش تغییراتی شده اند، تغییراتی که از دل تجربه کردن و یادگیری زاییده شده اند و از فهم و شناخت حاصل شده است. اما فکر می کنم زمین بازی تغییر کرده است.
زمین بازی و هم بازی هایم تغییر کرده اند. البته با این امیدواری که در مدرسه ی جدید، همکاران جدید و دوستان جدیدی پیدا خواهم کرد با دانش آموزان دیگری زندگی تازه ای را شروع میکنم و با خانواده های دیگری هم صحبت می شوم و امیدوارم چنان شود در آخر کار که خداوند خشنود باشد و من رستگار باشم و به اهدافم دست پیدا کنم.
https://telegram.me/systemsthinking
امروز سال تحصیلی جدید آغاز شد.
ما در گروه آسمان امیدواریم در سال جدید، درخت معرفتی و مهارتی دانشآموزان سرزمینمان با «تفکر»، پُربارتر شود.
@systemsthinking
ما در گروه آسمان امیدواریم در سال جدید، درخت معرفتی و مهارتی دانشآموزان سرزمینمان با «تفکر»، پُربارتر شود.
@systemsthinking
بهترین سرویس مدرسه دنیا
امسال برنامه کاری ام را تغییر داده ام تا بتوانم صبح ها در مسیر مدرسه همراه بچه ها باشم 🍁
@systemsthinking
امسال برنامه کاری ام را تغییر داده ام تا بتوانم صبح ها در مسیر مدرسه همراه بچه ها باشم 🍁
@systemsthinking
#مجله_رشد
این مقاله را به بهانه ورود اولین گروه دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان به مدارس کشور در مجله رشد معلم نوشتم
@systemsthinking
این مقاله را به بهانه ورود اولین گروه دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان به مدارس کشور در مجله رشد معلم نوشتم
@systemsthinking
#مجله_رشد
در این شماره طی مقاله ای سه آموزه تفکر سیستمی برای اجرای فعالیت های جدید را با محوریت موضوع پیاده سازی کلاس معکوس در مدارس مورد بررسی قرار داده ام
@systemsthinking
در این شماره طی مقاله ای سه آموزه تفکر سیستمی برای اجرای فعالیت های جدید را با محوریت موضوع پیاده سازی کلاس معکوس در مدارس مورد بررسی قرار داده ام
@systemsthinking
«پرهیز از خشونت» اولین و آخرین اصل آیین من است.
مهاتما گاندی
دوم اُکتبر، روز تولد مهاتما گاندی و روز جهانی «پرهیز از خشونت» گرامی باد.
به امید روزگاری بدون جنگ و سرشار از صلح
@systemsthinking
مهاتما گاندی
دوم اُکتبر، روز تولد مهاتما گاندی و روز جهانی «پرهیز از خشونت» گرامی باد.
به امید روزگاری بدون جنگ و سرشار از صلح
@systemsthinking
#مدیریت_مالی
اولین قدم برای خروج از فشار بدهی ها،
جلوگیری از ایجاد بدهی جدید است.
https://telegram.me/systemsthinking
اولین قدم برای خروج از فشار بدهی ها،
جلوگیری از ایجاد بدهی جدید است.
https://telegram.me/systemsthinking
وضعیت مصدومین حادثه
◀️ دکتر تفضلی: تمام عملیات های درمانی ایشان پایان یافته اکنون به دلیل درد و کوفتگی در بیمارستان عرفان بستری هستند
◀️ دکتر میرعمادی: عمل شکستگی دست راستشان با موفقیت به پایان رسیده و در حال ریکاوری در بیمارستان بقية الله هستند
◀️ دکتر مداح: ایشان در بیمارستان امام خمینی در حال حاضر در اتاق عمل هستند، کمر و پای چپشان آسیب دیده
◀️ دکتر وثوقی وحدت: ایشان در بیمارستان پارس در اتاق عمل هستند و آسیب دیدگی در بخش کمر و پا دارند.
◀️ دکتر اکبری: ایشان در بیمارستان آتیه از صبح در اتاق عمل هستند و آسیب دیدگی در کف و مچ هر دوپا و کمر دارند.
◀️ دکتر نقد آبادی: ایشان در بیمارستان آتیه در اتاق عمل هستند و آسیب دیدگی در کمر دارند.
منبع خبر:
💥 باشگاه شریف @sharifclub
https://telegram.me/systemsthinking
◀️ دکتر تفضلی: تمام عملیات های درمانی ایشان پایان یافته اکنون به دلیل درد و کوفتگی در بیمارستان عرفان بستری هستند
◀️ دکتر میرعمادی: عمل شکستگی دست راستشان با موفقیت به پایان رسیده و در حال ریکاوری در بیمارستان بقية الله هستند
◀️ دکتر مداح: ایشان در بیمارستان امام خمینی در حال حاضر در اتاق عمل هستند، کمر و پای چپشان آسیب دیده
◀️ دکتر وثوقی وحدت: ایشان در بیمارستان پارس در اتاق عمل هستند و آسیب دیدگی در بخش کمر و پا دارند.
◀️ دکتر اکبری: ایشان در بیمارستان آتیه از صبح در اتاق عمل هستند و آسیب دیدگی در کف و مچ هر دوپا و کمر دارند.
◀️ دکتر نقد آبادی: ایشان در بیمارستان آتیه در اتاق عمل هستند و آسیب دیدگی در کمر دارند.
منبع خبر:
💥 باشگاه شریف @sharifclub
https://telegram.me/systemsthinking
باز هم حادثه آسانسور در دانشگاه شریف باعث آسیب دیدن جمعی از بهترین اساتید کشورمان شد.
این اولین باری نیست که چنین حادثه ای رخ می دهد و متاسفانه آخرین بار هم نخواهد بود.
همین آسانسور سلف و آسانسورهای دیگری در دانشگاه، چندین بار برای من و دوستان دیگر حوادثی را به وجود آورده اند و حتی در گذشته حادثه منجر به فوت هم داشته ایم.
شاید فکر کنید دانشگاه شریف جای امنی برای سوار شدن به آسانسور نیست.
واقعیت این است که سایر نقاط هم برای سوار شدن به آسانسور امن نیستند.
اما چرا آسانسورهایی که قرار بوده آسایش برای مردم به همراه آورند، بلای جان مردم شده اند؟
https://telegram.me/systemsthinking
این اولین باری نیست که چنین حادثه ای رخ می دهد و متاسفانه آخرین بار هم نخواهد بود.
همین آسانسور سلف و آسانسورهای دیگری در دانشگاه، چندین بار برای من و دوستان دیگر حوادثی را به وجود آورده اند و حتی در گذشته حادثه منجر به فوت هم داشته ایم.
شاید فکر کنید دانشگاه شریف جای امنی برای سوار شدن به آسانسور نیست.
واقعیت این است که سایر نقاط هم برای سوار شدن به آسانسور امن نیستند.
اما چرا آسانسورهایی که قرار بوده آسایش برای مردم به همراه آورند، بلای جان مردم شده اند؟
https://telegram.me/systemsthinking
حوادث ناشی از سقوط آسانسور متاسفانه بیشتر خواهند شد.
روند حوادث ناشی از آسانسورها طی سال های گذشته به شدت افزایشی بوده و این روند ادامه پیدا خواهد کرد.
سال ۱۳۸۱ تعداد حوادث آسانسورها کمتر از ۲۰۰۰ مورد بوده که تا سال ۱۳۸۵ به حدود ۱۰۰۰۰ مورد رسیده و بعد از آن اطلاعات مستندی در اخبار ارایه نشده (اگر اطلاعات مستندی در اختیار دارید لطفا برای من بفرستید).
اما چه عواملی منجر به ایجاد این روند شده اند؟
۱- تعداد آسانسورها افزایش پیدا کرده:
- بلندمرتبه سازی طی سال های اخیر رواج بیشتری یافته و ساختمان های بلندی که نیاز به آسانسور دارند بیشتر ساخته شده اند.
- سبک زندگی و انتظارات مشتریان تغییر کرده و ساختمان های سه تا پنج طبقه هم که قبلا بدون آسانسور ساخته می شدند، حالا باید آسانسور داشته باشند.
۲- بخش بزرگی از آسانسورهای نصب شده ارزان و بی کیفیت هستند:
- محدودیت بودجه یا طمعکاری سازندگان ساختمان باعث می شود که تمایل به خرید آسانسور ارزان قیمت وجود داشته باشد.
- شرکت های آسانسور با سابقه و شناخته شده آسانسور با کیفیت تولید می کنند. کیفیت هزینه دارد و قیمت آسانسورهای این شرکت ها بالاست.
- برای پاسخ به تقاضای آسانسور ارزان، شرکت های تازه کار یا سودجویی به بازار می آیند و با استفاده از مواد اولیه و تجهیزات بی کیفیت، آسانسور ارزان، بی کیفیت و پرحادثه تولید می کنند.
۳- نگهداری مناسبی از آسانسورها صورت نمی گیرد:
- آسانسورها باید هر شش ماه بازدید دوره ای شوند. بازدید هزینه ای دارد که به شارژ ساختمان اضافه خواهد شد و بسیاری از ساکنان آپارتمان ها از آن صرف نظر می کنند.
۴- عمر آسانسورها و استهلاک آنها در حال افزایش است:
- با افزایش استهلاک آسانسورها خرابی و حوادث آنها افزایش پیدا می کند. همانطور که روند نصب آسانسورها تصاعدی بوده، روند استهلاک و حوادث آنها هم تصاعدی خواهد بود و متاسفانه به زودی آسانسورها به مهمترین عامل حوادث شهری تبدیل خواهند شد.
- تعمیرات اساسی یا تعویض آسانسور هزینه سنگینی دارد که معمولا ساکنان ساختمان هاچنین هزینه هایی را پیش بینی و ذخیره نمی کنند و در نتیجه به استفاده از همان آسانسورهای مستهلک ادامه می دهند.
https://telegram.me/systemsthinking
روند حوادث ناشی از آسانسورها طی سال های گذشته به شدت افزایشی بوده و این روند ادامه پیدا خواهد کرد.
سال ۱۳۸۱ تعداد حوادث آسانسورها کمتر از ۲۰۰۰ مورد بوده که تا سال ۱۳۸۵ به حدود ۱۰۰۰۰ مورد رسیده و بعد از آن اطلاعات مستندی در اخبار ارایه نشده (اگر اطلاعات مستندی در اختیار دارید لطفا برای من بفرستید).
اما چه عواملی منجر به ایجاد این روند شده اند؟
۱- تعداد آسانسورها افزایش پیدا کرده:
- بلندمرتبه سازی طی سال های اخیر رواج بیشتری یافته و ساختمان های بلندی که نیاز به آسانسور دارند بیشتر ساخته شده اند.
- سبک زندگی و انتظارات مشتریان تغییر کرده و ساختمان های سه تا پنج طبقه هم که قبلا بدون آسانسور ساخته می شدند، حالا باید آسانسور داشته باشند.
۲- بخش بزرگی از آسانسورهای نصب شده ارزان و بی کیفیت هستند:
- محدودیت بودجه یا طمعکاری سازندگان ساختمان باعث می شود که تمایل به خرید آسانسور ارزان قیمت وجود داشته باشد.
- شرکت های آسانسور با سابقه و شناخته شده آسانسور با کیفیت تولید می کنند. کیفیت هزینه دارد و قیمت آسانسورهای این شرکت ها بالاست.
- برای پاسخ به تقاضای آسانسور ارزان، شرکت های تازه کار یا سودجویی به بازار می آیند و با استفاده از مواد اولیه و تجهیزات بی کیفیت، آسانسور ارزان، بی کیفیت و پرحادثه تولید می کنند.
۳- نگهداری مناسبی از آسانسورها صورت نمی گیرد:
- آسانسورها باید هر شش ماه بازدید دوره ای شوند. بازدید هزینه ای دارد که به شارژ ساختمان اضافه خواهد شد و بسیاری از ساکنان آپارتمان ها از آن صرف نظر می کنند.
۴- عمر آسانسورها و استهلاک آنها در حال افزایش است:
- با افزایش استهلاک آسانسورها خرابی و حوادث آنها افزایش پیدا می کند. همانطور که روند نصب آسانسورها تصاعدی بوده، روند استهلاک و حوادث آنها هم تصاعدی خواهد بود و متاسفانه به زودی آسانسورها به مهمترین عامل حوادث شهری تبدیل خواهند شد.
- تعمیرات اساسی یا تعویض آسانسور هزینه سنگینی دارد که معمولا ساکنان ساختمان هاچنین هزینه هایی را پیش بینی و ذخیره نمی کنند و در نتیجه به استفاده از همان آسانسورهای مستهلک ادامه می دهند.
https://telegram.me/systemsthinking
#مربی_گری
صبح امروز هم مثل این چند وقت اخیر با بچه ها برای ورزش به پارک رفته بودیم.
یکی از فعالیت های معمول ما در پارک دوچرخه سواریست. آموزش دوچرخه سواری به بچه ها برای من کار سختی بوده و بچه ها هم با اینکه خیلی علاقه به دوچرخه سواری بودند تجربه یادگیری سختی داشتند.
دو روز پیش که قبل از مدرسه بچه ها را به پارک برده و مشغول تمرین با فاطمه بودم، پیرمرد مهربانی به ما نزدیک شد و گفت: فرمان رو ول کن!
از او تشکر کردم ولی با خودم فکر کردم همین حالا که با یک دست زین و با دست دیگر فرمان را گرفته ام، کنترل دوچرخه کار سختیست و فاطمه مکرر جهت فرمان را به سمت دیگری می کشد و برای جلوگیری از برخورد با مردم باید ترمز بگیرم. همین فکر باعث شد که تمرین را به همان صورت ادامه دهم.
امروز اما تصمیم گرفتم با احتیاط و مراقبت زیاد، توصیه پیرمرد مهربان را اجرا کنم. برای همین فقط زین دوچرخه را نگهداشتم و فرمان را کامل به فاطمه سپردم.
در کمال تعجب مشاهده کردم که فاطمه به خوبی فرمان را کنترل کرد و دیگر دوچرخه به سمت کسی نرفت. انرژی لازم برای همراهی و مراقبت من کمتر از یک سوم شده بود و شادی فاطمه از دوچرخه سواری سه برابر!
درس بزرگ پیرمرد مهربان برای #مربی_گری این است که مربی باید فرمان را به دست آموزش گیرنده بسپارد و خودش فقط در کنار فرد یادگیرنده همراهی کند و البته چتر حمایتی اش را باز نگهدارد و در شرایط بحرانی مراقبت کند که آسیب های احتمالی حداقل باشد.
https://telegram.me/systemsthinking
صبح امروز هم مثل این چند وقت اخیر با بچه ها برای ورزش به پارک رفته بودیم.
یکی از فعالیت های معمول ما در پارک دوچرخه سواریست. آموزش دوچرخه سواری به بچه ها برای من کار سختی بوده و بچه ها هم با اینکه خیلی علاقه به دوچرخه سواری بودند تجربه یادگیری سختی داشتند.
دو روز پیش که قبل از مدرسه بچه ها را به پارک برده و مشغول تمرین با فاطمه بودم، پیرمرد مهربانی به ما نزدیک شد و گفت: فرمان رو ول کن!
از او تشکر کردم ولی با خودم فکر کردم همین حالا که با یک دست زین و با دست دیگر فرمان را گرفته ام، کنترل دوچرخه کار سختیست و فاطمه مکرر جهت فرمان را به سمت دیگری می کشد و برای جلوگیری از برخورد با مردم باید ترمز بگیرم. همین فکر باعث شد که تمرین را به همان صورت ادامه دهم.
امروز اما تصمیم گرفتم با احتیاط و مراقبت زیاد، توصیه پیرمرد مهربان را اجرا کنم. برای همین فقط زین دوچرخه را نگهداشتم و فرمان را کامل به فاطمه سپردم.
در کمال تعجب مشاهده کردم که فاطمه به خوبی فرمان را کنترل کرد و دیگر دوچرخه به سمت کسی نرفت. انرژی لازم برای همراهی و مراقبت من کمتر از یک سوم شده بود و شادی فاطمه از دوچرخه سواری سه برابر!
درس بزرگ پیرمرد مهربان برای #مربی_گری این است که مربی باید فرمان را به دست آموزش گیرنده بسپارد و خودش فقط در کنار فرد یادگیرنده همراهی کند و البته چتر حمایتی اش را باز نگهدارد و در شرایط بحرانی مراقبت کند که آسیب های احتمالی حداقل باشد.
https://telegram.me/systemsthinking