ابزوردنامه #۱۸
زمانی در سال 97، یکی از مدیرانِ یکی از ستادهای توسعه فناوری از من خواست در مورد تعارض منافع در سازمانهای دولتیِ حامی علم و فناوری مطالعه کنم. با الهام از منابع موجود، رویکردی سناریومحور را اتخاذ کردم و در کنار گزارشی درباره چیستی تعارض منافع و اقدامات کشورها در این خصوص، فهرستی از موقعیتهای تعارض منافع در معاونت علمی را ارائه کردم. حضار اشتیاق نشان دادند و مدیر گفت در گام بعد، دستورالعمل مدیریت تعارض منافع را تنظیم و اجرایی کنیم.
ساختمانی که در آن صحبت میکردیم، چهار طبقه بود. در طبقه دوم و سوم کارشناسان مینشستند و در طبقه چهارم، مدیران ارشد. گفتم: «آقای دکتر، اگر این دستورالعمل را تنها برای طبقه دوم و سوم میخواهید و ساکنان طبقه چهارم را شامل نخواهد شد، بهتر است اصلا این کار را نکنیم.» مدیر گفت: «روی موضوع فکر میکنم، با مدیران صحبت خواهم کرد و به شما خبر خواهم داد.»
همچنانکه انتظار داشتم و دارید، دیگر تماسی در این خصوص با من گرفته نشد.
از آنجا که فهرست سناریوها میتواند جالب باشد و سند طبقهبندیشده هم نیست، آن را اینجا به اشتراک میگذارم.
تمرین برای شرکتهای دانشبنیان: ناخواسته در کدام یک از این موقعیتها قرار گرفتهاید؟ عامدانه کدام یک از این موقعیتها را ایجاد کردهاید؟
تمرین برای کارشناسان و مدیران میانی: ناخواسته در کدام یک از این موقعیتها قرار گرفتهاید؟ چگونه در نبود دستورالعمل سازمانی، این موقعیتها را مدیریت میکنید؟ از کدام یک از این موقعیتها نفع بردهاید؟
تمرین برای مدیران ارشد: چرا تمایلی به تنظیم دستورالعمل سازمانی نشان نمیدهید؟ چگونه بهره بردن از این موقعیتها را به بخشی از مدل کسبوکار فردی خود بدل کردهاید؟ چگونه استانداردی دوگانه را (مبتنی بر مرتبه سازمانی افراد) درباره مدیریت تعارض منافع به کار میبندید؟
تمرین برای همه: چه موقعیتهای تعارض منافع دیگری را میتوانید ذکر کنید؟ آرزوی کشوری فاقد قانون یا دستورالعمل مدیریت تعارض منافع در حوزه کسبوکار و فناوری، برای آنکه نوآوری فناورانه داشته باشد، تا چه اندازه ابزورد است؟
زمانی در سال 97، یکی از مدیرانِ یکی از ستادهای توسعه فناوری از من خواست در مورد تعارض منافع در سازمانهای دولتیِ حامی علم و فناوری مطالعه کنم. با الهام از منابع موجود، رویکردی سناریومحور را اتخاذ کردم و در کنار گزارشی درباره چیستی تعارض منافع و اقدامات کشورها در این خصوص، فهرستی از موقعیتهای تعارض منافع در معاونت علمی را ارائه کردم. حضار اشتیاق نشان دادند و مدیر گفت در گام بعد، دستورالعمل مدیریت تعارض منافع را تنظیم و اجرایی کنیم.
ساختمانی که در آن صحبت میکردیم، چهار طبقه بود. در طبقه دوم و سوم کارشناسان مینشستند و در طبقه چهارم، مدیران ارشد. گفتم: «آقای دکتر، اگر این دستورالعمل را تنها برای طبقه دوم و سوم میخواهید و ساکنان طبقه چهارم را شامل نخواهد شد، بهتر است اصلا این کار را نکنیم.» مدیر گفت: «روی موضوع فکر میکنم، با مدیران صحبت خواهم کرد و به شما خبر خواهم داد.»
همچنانکه انتظار داشتم و دارید، دیگر تماسی در این خصوص با من گرفته نشد.
از آنجا که فهرست سناریوها میتواند جالب باشد و سند طبقهبندیشده هم نیست، آن را اینجا به اشتراک میگذارم.
تمرین برای شرکتهای دانشبنیان: ناخواسته در کدام یک از این موقعیتها قرار گرفتهاید؟ عامدانه کدام یک از این موقعیتها را ایجاد کردهاید؟
تمرین برای کارشناسان و مدیران میانی: ناخواسته در کدام یک از این موقعیتها قرار گرفتهاید؟ چگونه در نبود دستورالعمل سازمانی، این موقعیتها را مدیریت میکنید؟ از کدام یک از این موقعیتها نفع بردهاید؟
تمرین برای مدیران ارشد: چرا تمایلی به تنظیم دستورالعمل سازمانی نشان نمیدهید؟ چگونه بهره بردن از این موقعیتها را به بخشی از مدل کسبوکار فردی خود بدل کردهاید؟ چگونه استانداردی دوگانه را (مبتنی بر مرتبه سازمانی افراد) درباره مدیریت تعارض منافع به کار میبندید؟
تمرین برای همه: چه موقعیتهای تعارض منافع دیگری را میتوانید ذکر کنید؟ آرزوی کشوری فاقد قانون یا دستورالعمل مدیریت تعارض منافع در حوزه کسبوکار و فناوری، برای آنکه نوآوری فناورانه داشته باشد، تا چه اندازه ابزورد است؟
محمدشاه قاجار در میانه دهه 1210 شمسی، اندکی پس از پادشاه شدن، ارزش پول ایران را بالا برد و از درباریان و مردم خواست منسوجات اروپایی نخرند و از پارچههای ایرانی استفاده کنند. البته چه ثروتمندان و چه عموم مردم اطاعت نکردند. در 1216، بازرگانان ایرانی علیه تاسیس تجارتخانههای اروپایی اعتراض کردند. محمدشاه یادآوری کرد که «با اینکه به مردم گفته شد پارچههای اروپایی نخرند، پنهانی خریدند.»
واژه «حکمرانی» در فارسی به خودی خود فریبنده است: چنین مینماید که حکومت کردن یعنی حکم کردن. Governance به معنای «اداره کردن، راندن، فرمان در دست گرفتن» ناآشناست. هرچه بگوییم مردم با حکم حکومتی، رفتارهای خرید، مصرف، بچهدار شدن (نشدن)، لباس پوشیدن (نپوشیدن) و سرمایهگذاری خود را تغییر نمیدهند، کسی نکته را درنمییابد. اگر همچون فیزیوکراتهای قرن هجدهم معتقد باشیم که قوانینی طبیعی (یا کمابیش طبیعی) در اقتصاد و کشورداری وجود دارد یا همچون معاصران، در پی درک پویایی سیستمهای تولید و مصرف و نوآوری باشیم، چنان نگاهمان میکنند که گویی خوابنما شدهایم.
جمهوری اسلامی بازگشتی بود به عصرِ حکومت کردن با امر و نهی به سبک شاهان کهن: من اینک نه به نام نژادگی و ظلاللهی که به نام فقاهت، به شما میگویم چنین باشید و چنین نباشید، چنین کنید و چنین نکنید. بازگشتی که میراث نوگرایان از حوالی دهه 1230 تا دهه 1350 را به تدریج و البته به سرعت مصرف کرد و میرود که ایران را به دورههای بیحکومتی (که در تاریخ ایران کم نیستند) باز گرداند. هر آنچه در این صد و اندی سال، برای اداره کردن شکل گرفته بود، با تمامی نقایص و ضعفهایش، به ماشین بزرگی بدل شده که دیگر چرخدندههایش در هم درگیر نیستند. راننده آن را نمیراند، بلکه حکم میکند که حال برو و حال بایست. هر آنکه حکمرانی را در معنای رانندگی کردن و اداره کردن بفهمد، راهی جز این ندارد که یا خود را همرنگ جماعت سازد و تظاهر کند که میتوان با دستور دادن به ماشین، آن را به حرکت واداشت، به سرعتش افزود یا متوقفش کرد یا آنکه از این ماشینِ «حکم کردن» پیاده شود.
اگر فرصت کنم رسالهای مینویسم در باب «حکمرانی همچون حکم کردن: از فرمان مطاع شاهنشاه تا فرمالیسم فقاهت».
واژه «حکمرانی» در فارسی به خودی خود فریبنده است: چنین مینماید که حکومت کردن یعنی حکم کردن. Governance به معنای «اداره کردن، راندن، فرمان در دست گرفتن» ناآشناست. هرچه بگوییم مردم با حکم حکومتی، رفتارهای خرید، مصرف، بچهدار شدن (نشدن)، لباس پوشیدن (نپوشیدن) و سرمایهگذاری خود را تغییر نمیدهند، کسی نکته را درنمییابد. اگر همچون فیزیوکراتهای قرن هجدهم معتقد باشیم که قوانینی طبیعی (یا کمابیش طبیعی) در اقتصاد و کشورداری وجود دارد یا همچون معاصران، در پی درک پویایی سیستمهای تولید و مصرف و نوآوری باشیم، چنان نگاهمان میکنند که گویی خوابنما شدهایم.
جمهوری اسلامی بازگشتی بود به عصرِ حکومت کردن با امر و نهی به سبک شاهان کهن: من اینک نه به نام نژادگی و ظلاللهی که به نام فقاهت، به شما میگویم چنین باشید و چنین نباشید، چنین کنید و چنین نکنید. بازگشتی که میراث نوگرایان از حوالی دهه 1230 تا دهه 1350 را به تدریج و البته به سرعت مصرف کرد و میرود که ایران را به دورههای بیحکومتی (که در تاریخ ایران کم نیستند) باز گرداند. هر آنچه در این صد و اندی سال، برای اداره کردن شکل گرفته بود، با تمامی نقایص و ضعفهایش، به ماشین بزرگی بدل شده که دیگر چرخدندههایش در هم درگیر نیستند. راننده آن را نمیراند، بلکه حکم میکند که حال برو و حال بایست. هر آنکه حکمرانی را در معنای رانندگی کردن و اداره کردن بفهمد، راهی جز این ندارد که یا خود را همرنگ جماعت سازد و تظاهر کند که میتوان با دستور دادن به ماشین، آن را به حرکت واداشت، به سرعتش افزود یا متوقفش کرد یا آنکه از این ماشینِ «حکم کردن» پیاده شود.
اگر فرصت کنم رسالهای مینویسم در باب «حکمرانی همچون حکم کردن: از فرمان مطاع شاهنشاه تا فرمالیسم فقاهت».
تکنولوژیهای رسانهای نوظهور در ایران معاصر (مانند هر کشور دیگری) به زمین جدیدی برای کارزارهای سیاسی بدل میشوند، یعنی جایی که افراد، گروهها و نهادها در آن اِعمال قدرت میکنند.
هر تکنولوژیای امکانهایی را پدید میآورد یا تحقق امکانهایی از پیش موجود را دستیافتنیتر یا دور از دسترستر میکند. اما چیزی جون جبریت یا تعینگرایی تکنولوژیک در کار نیست. آنچه هست، میدان نیروهایی گوناگون و متعارض است که ادراکهای متفاوتی از تکنولوژی مورد بحث دارند و کشمکش آنها سرنوشت هر تکنولوژی را چه در سیاق نوآوری و چه در سیاق کاربرد متعین میکند. هر بار که این موضوع را درس یا توضیح میدهم، مثالی میزنم. اکنون مثالی خوب سرنوشت اینترنت در ایران است.
معمولا میتوان ماجرا را با بررسی کردن حالتهایی خلاف واقع بهتر فهمید: اگر حکومتی تمامیتخواه که خود را در خطر میدید، در ایران حاکم نبود، چه میشد؟ اگر سازوکارهای دموکراتیک پیشتر تسخیر یا فاقد کارکرد نشده بودند، چه میشد؟ اگر نهادهای مردمنهاد قدرتمندتر بودند، چه میشد؟
امکانهای فنی اینترنت (که دیگر از یک رسانه صرف فراتر رفته) کمابیش همهجا یکسان است، آنچه تفاوت دارد، آرایش و توان نیروهای درگیر است. در پی این آرایشهای متفاوت است که اینترنت مسیرهای متفاوتی را در کشورهای مختلف طی میکند.
هر تکنولوژیای امکانهایی را پدید میآورد یا تحقق امکانهایی از پیش موجود را دستیافتنیتر یا دور از دسترستر میکند. اما چیزی جون جبریت یا تعینگرایی تکنولوژیک در کار نیست. آنچه هست، میدان نیروهایی گوناگون و متعارض است که ادراکهای متفاوتی از تکنولوژی مورد بحث دارند و کشمکش آنها سرنوشت هر تکنولوژی را چه در سیاق نوآوری و چه در سیاق کاربرد متعین میکند. هر بار که این موضوع را درس یا توضیح میدهم، مثالی میزنم. اکنون مثالی خوب سرنوشت اینترنت در ایران است.
معمولا میتوان ماجرا را با بررسی کردن حالتهایی خلاف واقع بهتر فهمید: اگر حکومتی تمامیتخواه که خود را در خطر میدید، در ایران حاکم نبود، چه میشد؟ اگر سازوکارهای دموکراتیک پیشتر تسخیر یا فاقد کارکرد نشده بودند، چه میشد؟ اگر نهادهای مردمنهاد قدرتمندتر بودند، چه میشد؟
امکانهای فنی اینترنت (که دیگر از یک رسانه صرف فراتر رفته) کمابیش همهجا یکسان است، آنچه تفاوت دارد، آرایش و توان نیروهای درگیر است. در پی این آرایشهای متفاوت است که اینترنت مسیرهای متفاوتی را در کشورهای مختلف طی میکند.
مدتی پیش درباره "حکمرانی همچون حکم کردن" نوشتم. جنبهای از این تصور از حکمرانی، سندنویسی است. "رَقَم"های پادشاهان کهن به "سند" در جمهوری اسلامی بدل میشوند. ائتلافی از فقها، دانشگاهیان و کارمندان ارشد همچون کاتبان درباری کهن، واژهآرایی میکنند. نقطه اشتراک اعضای ائتلاف مذکور در این است که "متن"، "کتاب"، "مقاله" و "بخشنامه" هم برایشان هویتبخش است و هم ابزارشان برای کسب و اِعمال قدرت. آنها آرزوهایی را روی کاغذ میآورند و تدوین، تصویب و ابلاغ سندها همچون یک مناسک دنبال میشود.
این مناسک از اوایل دهه ۸۰، شکلی تازه به خود گرفت. سند چشمانداز ۲۰ساله آرزوهایی را در مقیاس ملی و بلندمدت روی کاغذ آورد و در پیاش، صدها سند کوچک و بزرگ تدوین و منتشر شد.
نکته مهم ادامه یافتنِ تقدس "متن" در جمهوری اسلامی است: متون مقدسِ حوزههای علمیه اکنون به اسناد مقدسِ نظام مقدس بدل میشوند. و البته موضوع فراتر از این نمیرود چراکه فقها اساسا کاری فراتر از سروکار داشتن با واژهها چه در قالب متن و چه در قالب سخنوری نمیدانند. هویت، تخصص و مهارت آنها واژهپردازی است. همپیمانان آنها در ادارات و دانشگاه هم آگاهانه با آنها همراه میشوند و از اینکه از کیسه خلیفه سهمی دارند، خشنودند.
این انبوهه اسناد به اقدامی فراتر از سخنوری و سندنویسیِ بیشتر منتهی نمیشوند، اما برای نویسندگانشان شان و مقام و پول به همراه میاورند. ماجرای قنات کندن دوره محمدشاه قاجار است. برای ما آب ندارد، برای سندنویسان نان دارد.
این مناسک از اوایل دهه ۸۰، شکلی تازه به خود گرفت. سند چشمانداز ۲۰ساله آرزوهایی را در مقیاس ملی و بلندمدت روی کاغذ آورد و در پیاش، صدها سند کوچک و بزرگ تدوین و منتشر شد.
نکته مهم ادامه یافتنِ تقدس "متن" در جمهوری اسلامی است: متون مقدسِ حوزههای علمیه اکنون به اسناد مقدسِ نظام مقدس بدل میشوند. و البته موضوع فراتر از این نمیرود چراکه فقها اساسا کاری فراتر از سروکار داشتن با واژهها چه در قالب متن و چه در قالب سخنوری نمیدانند. هویت، تخصص و مهارت آنها واژهپردازی است. همپیمانان آنها در ادارات و دانشگاه هم آگاهانه با آنها همراه میشوند و از اینکه از کیسه خلیفه سهمی دارند، خشنودند.
این انبوهه اسناد به اقدامی فراتر از سخنوری و سندنویسیِ بیشتر منتهی نمیشوند، اما برای نویسندگانشان شان و مقام و پول به همراه میاورند. ماجرای قنات کندن دوره محمدشاه قاجار است. برای ما آب ندارد، برای سندنویسان نان دارد.
.
تصور عمده از یک #استارت_آپ، یک #کارخانه یا شبکه سراسری #برق که در آن #تکنولوژی نقش عمده ایفا میکند، وجود تجهیزات پیشرفته، تسلط #فنی و در بهترین حالت مهندسان و اپراتورهایی است که در خدمت ابزارآلات و ماشینها و یا هدف شرکتاند.
فرض بر این است که هر چقدر تجهیزات بهتر باشد و #نیروی_کار مسلطتر، #تولید و در امتداد آن #سود و یا بهرهوری شرکت بیشتر خواهد شد.
در این میان معمولا یک عنصر مهم که میتواند در #موفقیت و یا #شکست یک استارتآپ یا کارخانه موثر باشد، مغفول واقع میشود؛
💡این عنصر مهم #انسان و #روابط_انسانی است.
📖رابطه اجتماعات انسانی و تکنولوژی در حوزهای از دانش مورد مطالعه قرار میگیرد که از آن تحت عنوان "#جامعه شناسی_تکنولوژی" یاد میشود.
با توجه به رشد صنعت "های تک" در چند دهه گذشته "جامعه شناسی تکنولوژی" در محافل علمی دنیا گسترش چشمگیری یافته. چرا که این حوزه در یک کلام به رابطه متقابل و پیچیده انسان و تکنولوژی میپردازد. اساسا هر جا پیشرفتهای تکنولوژیکی در حال رخ دادن است آنجا حتما جامعه شناسی تکنولوژی و جامعه شناسان این حوزه فعالاند.
📍در طعم موضوع پیش رو میخواهیم از مسیر تدریس یاسر خوشنویس و بررسی #مطالعات_موردی (کیس استادی) طعمی بچشیم از جامعه شناسی تکنولوژی.
👨🏻🏫یاسر خوشنویس دانشجوی دکترای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است، او سالهاست که به عنوان پژوهشگر مطالعات علم و فناوری فعالیت میکند و تجربه مشاوره به شرکتهای "های تک" ایرانی را در کارنامه خود دارد.
🛣️در این درسگفتار سهجلسهای، یاسر خوشنویس ابتدا مفهوم مهم “سیستمهای اجتماعی-تکنیکی” به عنوان ابزاری برای درک بهتر فضاهایی چون شرکتهای نوپا، شبکه حملونقل شهری، زیرساخت #اینترنت و مانند آنها را معرفی خواهد کرد.
⚡در قدم بعدی زمینه تاریخی شکلگیری جامعهشناسی تکنولوژی را در دنیا با ارجاع به موردهای مختلف، مرور خواهد کرد و در جلسه پایانی با ارجاع آغازین به سیستم اجتماعی-تکنیکیِ تلگراف، آن را در دوره قاجار از منظر سیستم و جامعهشناسی تکنولوژی در ایران مورد کنکاش قرار خواهد داد.
✅شرکت در این دوره به دانشجویان حوزه مهندسی، علاقمندان به جامعهشناسی و کسانی که چه در یک استارتآپ، چه در دانشگاهها و چه در دولت، درگیر فعالیتهای تکنولوژیکاند، پیشنهاد میشود.
🗓️این کلاس روزچهارشنبه ۲۵ اسفند از ساعت ۷ شب آغاز شده و تا ساعت ده شب به طول خواهد انجامید.
❎ثبتنام از طریق وبسایت[جیوگی]
تصور عمده از یک #استارت_آپ، یک #کارخانه یا شبکه سراسری #برق که در آن #تکنولوژی نقش عمده ایفا میکند، وجود تجهیزات پیشرفته، تسلط #فنی و در بهترین حالت مهندسان و اپراتورهایی است که در خدمت ابزارآلات و ماشینها و یا هدف شرکتاند.
فرض بر این است که هر چقدر تجهیزات بهتر باشد و #نیروی_کار مسلطتر، #تولید و در امتداد آن #سود و یا بهرهوری شرکت بیشتر خواهد شد.
در این میان معمولا یک عنصر مهم که میتواند در #موفقیت و یا #شکست یک استارتآپ یا کارخانه موثر باشد، مغفول واقع میشود؛
💡این عنصر مهم #انسان و #روابط_انسانی است.
📖رابطه اجتماعات انسانی و تکنولوژی در حوزهای از دانش مورد مطالعه قرار میگیرد که از آن تحت عنوان "#جامعه شناسی_تکنولوژی" یاد میشود.
با توجه به رشد صنعت "های تک" در چند دهه گذشته "جامعه شناسی تکنولوژی" در محافل علمی دنیا گسترش چشمگیری یافته. چرا که این حوزه در یک کلام به رابطه متقابل و پیچیده انسان و تکنولوژی میپردازد. اساسا هر جا پیشرفتهای تکنولوژیکی در حال رخ دادن است آنجا حتما جامعه شناسی تکنولوژی و جامعه شناسان این حوزه فعالاند.
📍در طعم موضوع پیش رو میخواهیم از مسیر تدریس یاسر خوشنویس و بررسی #مطالعات_موردی (کیس استادی) طعمی بچشیم از جامعه شناسی تکنولوژی.
👨🏻🏫یاسر خوشنویس دانشجوی دکترای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است، او سالهاست که به عنوان پژوهشگر مطالعات علم و فناوری فعالیت میکند و تجربه مشاوره به شرکتهای "های تک" ایرانی را در کارنامه خود دارد.
🛣️در این درسگفتار سهجلسهای، یاسر خوشنویس ابتدا مفهوم مهم “سیستمهای اجتماعی-تکنیکی” به عنوان ابزاری برای درک بهتر فضاهایی چون شرکتهای نوپا، شبکه حملونقل شهری، زیرساخت #اینترنت و مانند آنها را معرفی خواهد کرد.
⚡در قدم بعدی زمینه تاریخی شکلگیری جامعهشناسی تکنولوژی را در دنیا با ارجاع به موردهای مختلف، مرور خواهد کرد و در جلسه پایانی با ارجاع آغازین به سیستم اجتماعی-تکنیکیِ تلگراف، آن را در دوره قاجار از منظر سیستم و جامعهشناسی تکنولوژی در ایران مورد کنکاش قرار خواهد داد.
✅شرکت در این دوره به دانشجویان حوزه مهندسی، علاقمندان به جامعهشناسی و کسانی که چه در یک استارتآپ، چه در دانشگاهها و چه در دولت، درگیر فعالیتهای تکنولوژیکاند، پیشنهاد میشود.
🗓️این کلاس روزچهارشنبه ۲۵ اسفند از ساعت ۷ شب آغاز شده و تا ساعت ده شب به طول خواهد انجامید.
❎ثبتنام از طریق وبسایت[جیوگی]
جهان جدید حاصل تحولی چهارصدساله است. ترکیبی است از (1) انتقال از مطلقگرایی به نوعی فروتنیِ معرفتی به همراه جستار مداوم: من نمیدانم و هیچ گاه هم یه یقین نخواهم دانست؛ به هیچ آگاهی فرازمانیای متصل نیستم؛ تلاش میکنم بدانم؛ بر اساس بهترین دانش موجود عمل میکنم، اما آمادهام که خطایم را بپذیرم و عقبنشینی کنم. (نگاه کنید به میل و پوپر) (2) انتقال از تلقیای سلسهمراتبی از قدرت و عاملیت به تلقیای توزیعشده و برابریخواهانه: هیچ کسی به واسطه نژادگی، تعلق به گروهی خاص یا داشتن دانشی خاص، واجد قدرتی برتر که مصون از نقادی باشد نیست؛ هر کسی مبنعی مستقل و خودبنیاد از عاملیت و اِعمال قدرت است؛ هر کسی یک سوژه مستقل است که نیاز به قیم ندارد. قوانین برای همه یکساناند (نگاه کنید به کانت و نورث) (3) انتقال از حکمرانی مبتنی بر حقیقت مطلق و قدرت اعلا (چه پادشاه و چه کلیسا) به حکمرانی توزیعشده مبتنی بر عقلانیت جمعیِ سوژههای مستقل: منِ حاکم نمیدانم و قدرتی برتر ندارم؛ در استخدام شهروندانم تا زمینهای فراهم آورم که خواستههای آنها در فرایندی از مداقه و نقادی روشن شود، به تصمیمی مشترک برسیم وآنچه در این فرایند بر سر آن توافق شود، به اجرا در آید. (نگاه کنید به فوکو). (4) انتقال از تملک رعایا به به رسمیت شناختن حق سوژهها برای مالکیت مادی و معنوی: حاکم مالک کشور یا منطقه تحت نفوذش نیست و رعیت هم ندارد. حاکم مستخدَم شهروندان است تا امکان کنشگری آزادانه و خودبنیاد آنها را تضمین و از آن پاسداری کند. (باز هم نگاه کید به نورث و فوکو).
آنچه سالهاست در شهر فرنگ، تلویزیون، ماهواره و گوشیهایمان از جهان جدید میبینیم و هوش از سرمان میبرد، ثمره و میوه این تحولات است. نه اینکه این دریافت جدید باشد: ملکم و آخوندزاده و مستشارالدوله و سپهسالار یک و نیم قرن پیش عمده این نکات را دریافته بودند و به فارسی بازگو کرده بودند. ابزوردیته بنیادی ایرانیان این است که بسیاری از آنها و خصوصا حاکمانشان شیفته میوههایند بدون آنکه حاضر باشند از جهان قدیمِ مطبوعشان دل بکنند. آنها که گوشزد کنند اگر میوهها را میخواهید، باید در معرفتشناسی، حقوق و حکمرانیتان بازنگری کنید، احتمالا سرنوشتی بهتر از مستشارالدوله نخواهند داشت: کتابش را در زندان آن قدر بر سرش کوفتند که چشمانش تار شد. حالا ماییم و قرنی جدید و باز هم فهمی سنتی و غالب از حقیقت، حق و قدرت.
آنچه سالهاست در شهر فرنگ، تلویزیون، ماهواره و گوشیهایمان از جهان جدید میبینیم و هوش از سرمان میبرد، ثمره و میوه این تحولات است. نه اینکه این دریافت جدید باشد: ملکم و آخوندزاده و مستشارالدوله و سپهسالار یک و نیم قرن پیش عمده این نکات را دریافته بودند و به فارسی بازگو کرده بودند. ابزوردیته بنیادی ایرانیان این است که بسیاری از آنها و خصوصا حاکمانشان شیفته میوههایند بدون آنکه حاضر باشند از جهان قدیمِ مطبوعشان دل بکنند. آنها که گوشزد کنند اگر میوهها را میخواهید، باید در معرفتشناسی، حقوق و حکمرانیتان بازنگری کنید، احتمالا سرنوشتی بهتر از مستشارالدوله نخواهند داشت: کتابش را در زندان آن قدر بر سرش کوفتند که چشمانش تار شد. حالا ماییم و قرنی جدید و باز هم فهمی سنتی و غالب از حقیقت، حق و قدرت.
به تازگی، گفتگویی با کتابگرد درباره کتاب خواندن و کتاب نوشتن داشتم.
ممنونم از محسن پوررمضانی برای طراحی و اجرای گفتگو.
https://taaghche.com/audiobook/120051
ممنونم از محسن پوررمضانی برای طراحی و اجرای گفتگو.
https://taaghche.com/audiobook/120051
Rasta- Truman Show Final
<unknown>
✅ حلقههای مطالعاتی سایبورگ
🎓 علی الماسی زند
🎓 دکتر ابوطالب صفدری
🎓دکتر یاسر خوشنویس
🔴نقد فلسفی فیلم؛
"نمایش ترومن"
اثر پیتر ویر
مناسبت انسان و تکنولوژی!
🔖 شنبه ٢٧ بهمن ۱۴۰۰
🔹 لینک کانال اندیشکده رستا:
@cyborgreadinggroup
🔸 برای دسترسی راحتتر و سریعتر به پادکستهای اندیشکده رستا و تجربه بهتر میتوانید به کانال ما در "Castbox" و "شنوتو" مراجعه فرمایید:
https://castbox.fm/ch/4781885
https://shenoto.com/channel/rasta
#اندیشکده_رستا
🌐Rasta-tt.ir
🎓 علی الماسی زند
🎓 دکتر ابوطالب صفدری
🎓دکتر یاسر خوشنویس
🔴نقد فلسفی فیلم؛
"نمایش ترومن"
اثر پیتر ویر
مناسبت انسان و تکنولوژی!
🔖 شنبه ٢٧ بهمن ۱۴۰۰
🔹 لینک کانال اندیشکده رستا:
@cyborgreadinggroup
🔸 برای دسترسی راحتتر و سریعتر به پادکستهای اندیشکده رستا و تجربه بهتر میتوانید به کانال ما در "Castbox" و "شنوتو" مراجعه فرمایید:
https://castbox.fm/ch/4781885
https://shenoto.com/channel/rasta
#اندیشکده_رستا
🌐Rasta-tt.ir
برگزاری از طریق اسکای روم:
https://www.skyroom.online/ch/rastathinktank/setak
https://www.skyroom.online/ch/rastathinktank/setak
در اثر تکرارهای پیاپی برخی جامعهشناسان و نویسندگان چپگرا، هر زمانی که قیمتها بالا میرود، عدهای میگویند که دولت در حال اجرای اقداماتی "نئولیبرال" است. این واژه کمابیش به عنوان نوعی ناسزا به کار میرود و با خشم و انزجار اظهار میشود.
نئولیبرالیسم ارتباطی به آنچه دولتها در ایران میکنند، ندارد. برای نمونه، فوکو ریشه نئولیبرالیسم آلمانی را تا سال ۱۹۴۸ دنبال میکند. شورایی علمی که میخواست آلمان پس از جنگ را بنیان نهد، در پی مقرراتزدایی از قیمتها بود. لودویگ ارهارد از اعضای کلیدی این شورا در جملاتی که باید به دقت در آنها اندیشید، میگوید: "باید اقتصاد را از دست کنترلهای دولتی آزاد کنیم. ... فقط دولتی که آزادی و مسئولیت شهروندان را تامین کند، میتواند به صورتی مشروع به نام مردم سخن گوید."
جایی که دولت کماکان فهرست قیمت اجناس منتشر میکند، نشانهای از نئولیبرالیسم وجود ندارد، حتی اگر این واژه به ناسزایی پرکاربرد بدل شده باشد. دولت ایران وارث سلطانیسم سنتی به همراه موقعیت دولت رانتیر است. آنچه جریان دارد، "سلطانیسم در حال تجدید" یا "تیولداری مدرن" است که البته گاه باید قیمتها را هم بالا ببرد.
نئولیبرالیسم ارتباطی به آنچه دولتها در ایران میکنند، ندارد. برای نمونه، فوکو ریشه نئولیبرالیسم آلمانی را تا سال ۱۹۴۸ دنبال میکند. شورایی علمی که میخواست آلمان پس از جنگ را بنیان نهد، در پی مقرراتزدایی از قیمتها بود. لودویگ ارهارد از اعضای کلیدی این شورا در جملاتی که باید به دقت در آنها اندیشید، میگوید: "باید اقتصاد را از دست کنترلهای دولتی آزاد کنیم. ... فقط دولتی که آزادی و مسئولیت شهروندان را تامین کند، میتواند به صورتی مشروع به نام مردم سخن گوید."
جایی که دولت کماکان فهرست قیمت اجناس منتشر میکند، نشانهای از نئولیبرالیسم وجود ندارد، حتی اگر این واژه به ناسزایی پرکاربرد بدل شده باشد. دولت ایران وارث سلطانیسم سنتی به همراه موقعیت دولت رانتیر است. آنچه جریان دارد، "سلطانیسم در حال تجدید" یا "تیولداری مدرن" است که البته گاه باید قیمتها را هم بالا ببرد.
Forwarded from اندیشکده رستا
✅حلقههای مطالعاتی سایبورگ
🔴نقد فلسفی سریال؛
"انفکاک"
اثر بن استیلر
مناسبت انسان و تکنولوژی!
🔴🔴 🔖 شنبه ۲۱ خرداد 🔴🔴
ساعت ٢١
🔸با حضور:
🎓علی الماسیزند
دانشآموخته کارشناسی ارشد فلسفه هنر
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی
🎓دکتر یاسر خوشنویس
پژوهشگر مطالعات علم و فناوری
مدیر کارگروه حکمرانی اندیشکده رستا
🎓دکتر ابوطالب صفدری
عضو اندیشکده رستا
پژوهشگر پسادکترای فلسفه ، برمن، آلمان
🔺️لینک اتاق برگزاری:
https://www.skyroom.online/ch/rastathinktank/setak
#اندیشکده_رستا
🌐Rasta-tt.ir
.
🔴نقد فلسفی سریال؛
"انفکاک"
اثر بن استیلر
مناسبت انسان و تکنولوژی!
🔴🔴 🔖 شنبه ۲۱ خرداد 🔴🔴
ساعت ٢١
🔸با حضور:
🎓علی الماسیزند
دانشآموخته کارشناسی ارشد فلسفه هنر
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی
🎓دکتر یاسر خوشنویس
پژوهشگر مطالعات علم و فناوری
مدیر کارگروه حکمرانی اندیشکده رستا
🎓دکتر ابوطالب صفدری
عضو اندیشکده رستا
پژوهشگر پسادکترای فلسفه ، برمن، آلمان
🔺️لینک اتاق برگزاری:
https://www.skyroom.online/ch/rastathinktank/setak
#اندیشکده_رستا
🌐Rasta-tt.ir
.
گزارشی از گفتگویم درباره مناسک "سندنویسی" یا آنچنانکه مرسوم شده، "آرزونویسی":
https://iranthinktanks.com/interview-documentation-in-the-governing-system-of-iran/?preview=true
https://iranthinktanks.com/interview-documentation-in-the-governing-system-of-iran/?preview=true
جامعه اندیشکده ها
نقدهایی بر سندنویسی در نظام حکمرانی کشور - جامعه اندیشکده ها
یاسر خوشنویس، مدیر کارگروه حکمرانی اندیشکده رستا، فرآیندها و پیامدهای سندنویسی در ایران را آسیب شناسی کرده است.
Forwarded from اندیشکده رستا
.
🔖 «مسئله تسخیر در حکمرانی و مصوبه اخیر مجلس درباره شورای عالی فضای مجازی»
✍️ یاسر خوشنویس / مدیر گارگروه حکمرانی اندیشکده رستا
🔖 «مسئله تسخیر در حکمرانی و مصوبه اخیر مجلس درباره شورای عالی فضای مجازی»
✍️ یاسر خوشنویس / مدیر گارگروه حکمرانی اندیشکده رستا
Forwarded from اندیشکده رستا
🔺 در ادبیات حکمرانی و تنظیمگری، بحثی با عنوان «تسخیر» (capturing) در میان است که به کارهای جورج استیگلر (برنده جایزه نوبل اقتصاد) در اقتصاد سیاسی باز میگردد. هنگامی که یک نهاد فعال در حوزه حکمرانی و تنظیمگری تنها یا عمدتاً منافع یا خواستههایی یک گروه اقتصادی، سیاسی یا ایدئولوژیک خاص را دنبال کند و سایر گروههای اجتماعی به صورت رسمی یا عملاً از فرایندهای حکمرانی و تنظیمگری کنار گذاشته شوند، گفته میشود که نهاد مورد بحث تسخیر شده است. چالش اصلی در وضعیتهای تسخیرشده این است که همه گروههای ذینفع هزینه تصمیمهای اتخاذشده را میپردازند، اما منافع حاصلشده تنها با اهداف و خواستههای گروهی همخوانی دارد که نهاد را تسخیر کرده است.
🔺 همچنانکه در یادداشتهای دیگری اشاره کردهام، واژه «حکمرانی» معادل مناسبی برای governance نیست. مقصود از governance این نیست که گروهی حکم کنند و دیگران آن را به اجرا درآورند، بلکه مقصود «راندن» و «پیش بردن» یک حوزه جمعی است و استعاره رانندگی کردن یا هدایت کردن یک خودرو یا کشتی با مفهوم این واژه همخوانی بیشتری دارد. در حالتی که کشتی یا خودرویی که همه یا بخشهای بزرگی از جامعه در آن قرار دارند، به دست گروهی خاص تسخیر میشود، عمده جامعه خود را از فرایند هدایت و راندن، طردشده مییابد.
🔺 در تجربه دهههای اخیر در ایران، با ایجاد شوراهای عالی مواجهیم که افراد دارای کرسی در آنها یا به واسطه موقعیت رسمی درون حاکمیت (به عنوان عضو حقوقی) یا از طریق انتصاب مستقیم در شوراها (به عنوان عضو حقیقی) حضور پیدا میکنند. در حوزه فضای مجازی، شورای عالی فضای مجازی فعالیت خود را از اسفند 1390 آغاز کرده است. در این شورا نیز اعضایی حقوقی از نهادهای اجرایی، مجلس، قوه قضاییه و نیروهای نظامی حضور دارند و اعضای حقیقی از جانب مقام معظم رهبری منصوب میشوند.
🔺 از میان چهار گروه اجتماعی اصلی دخیل در حوزه فضای مجازی یعنی کاربران، شرکتهای فعال، تولیدکنندگان محتوا و فعالان در فضای مجازی و حاکمیت، سه گروه اول نمایندهای در این شورا ندارند. ممکن است برخی از اعضای حقوقی و حقیقی با درجاتی کم یا زیاد آراء این سه گروه را در شورا مطرح کنند و ممکن است چنین نکنند، اما گروههای مذکور به صورت نهادینه و از طریق فرستادن نمایندگان رسمی خود، نقشی در شورای فضای مجازی ندارند، از آن طرد شدهاند و در عین حال، از تصمیمات این شورا که همچون شوراهای عالی دیگر حکم قانون را دارند، تاثیر میپذیرند.
🔺 مصوبه اخیر مجلس مصوبات شوراهای عالی انقلاب فرهنگی و فضای مجازی را از فرایند بررسی شکایات مطروحه در دیوان عدالت ادارای مستثنی کرده است. این دیوان طبق به موجب اصل 173 قانون اساسی، به منظور رسیدگی به شکایات، دادخواهیها و اعتراضات مردم نسبت به مأموران یا واحدها یا آییننامههای دولتی و احقاق حقوق آنها تأسیس شده است. به عبارت دیگر، این فرض مد نظر قرار گرفته که ممکن است اقدامات و تنظیمگریهای دولتی دچار نقائصی باشد و فرصت دادخواهی در این زمینه به مردم و نهادهای مدنی داده شده است.
🔺 مسائل و ملاحظات حقوقی درباره مصوبه مجلس نیازمند بحثی اختصاصی است، اما آنچه از منظر اجتماعی قابل توجه است این است که در شرایط موجود که گروههای اجتماعی بزرگی از فرایندهای تصمیمگیری در شوراهای عالی فضای مجازی طرد شدهاند، حذف صلاحیت دیوان عدالت اداری میتواند فرایند تسخیر حکمرانی و تنظیمگری را در حوزه فضای مجازی تشدید کند. به عبارت دیگر، در صورتی که این مصوبه به تایید شورای نگهبان برسد، گروههای اجتماعی دخیل و مهمی چون شرکتهای فعال، کاربران و تولیدکنندگان محتوا که نمایندهای رسمی در شورای فضای مجازی ندارند و نمیتوانند خواستهها و منافع خود را در مرحله تدوین سیاستها و مقررات دنبال کنند، از امکان شکایت و دادخواهی نسبت به تصمیمات این شورا نیز محروم خواهند شد. بدین ترتیب، احساس طردشدگی در این گروهها افزایش خواهد یافت و چالش اصلی پیش روی اداره فضای مجازی در ایران که همانا طرد شدن گروههای دخیل و تسخیر نهادهای سیاستگذار و تنظیمگر است، تشدید خواهد شد.
🔺 باید توجه داشت که صرف وجود نهادهای سیاستگذار و تنظیمگر در یک حوزه موجب نمی شود که حکمرانی در آن حوزه با موفقیت و کیفیت همراه باشد. موضوع اصلی حتی «قانونی بودن» تصمیمات و مصوبات بر اساس قوانین موجود نیست، بلکه مهم آن است که گروههای ذینفع تا چه اندازه در فرایند تدوین سیاستها، قوانین و مقررات مشارکت دارند، این سیاستها، قوانین و مقررات تا چه اندازه در خدمت خیر عمومیاند و پس از تصویب و به اجرا در آمدن آنها، گروههای ذینفع از چه طرقی میتوانند انتقادها و دادخواهیهای خود را به شکلی نهادینه و قانونی دنبال کنند.
(کارگروه حکمرانی اندیشکده رستا)
🌐 rastaa-tt.ir
🔺 همچنانکه در یادداشتهای دیگری اشاره کردهام، واژه «حکمرانی» معادل مناسبی برای governance نیست. مقصود از governance این نیست که گروهی حکم کنند و دیگران آن را به اجرا درآورند، بلکه مقصود «راندن» و «پیش بردن» یک حوزه جمعی است و استعاره رانندگی کردن یا هدایت کردن یک خودرو یا کشتی با مفهوم این واژه همخوانی بیشتری دارد. در حالتی که کشتی یا خودرویی که همه یا بخشهای بزرگی از جامعه در آن قرار دارند، به دست گروهی خاص تسخیر میشود، عمده جامعه خود را از فرایند هدایت و راندن، طردشده مییابد.
🔺 در تجربه دهههای اخیر در ایران، با ایجاد شوراهای عالی مواجهیم که افراد دارای کرسی در آنها یا به واسطه موقعیت رسمی درون حاکمیت (به عنوان عضو حقوقی) یا از طریق انتصاب مستقیم در شوراها (به عنوان عضو حقیقی) حضور پیدا میکنند. در حوزه فضای مجازی، شورای عالی فضای مجازی فعالیت خود را از اسفند 1390 آغاز کرده است. در این شورا نیز اعضایی حقوقی از نهادهای اجرایی، مجلس، قوه قضاییه و نیروهای نظامی حضور دارند و اعضای حقیقی از جانب مقام معظم رهبری منصوب میشوند.
🔺 از میان چهار گروه اجتماعی اصلی دخیل در حوزه فضای مجازی یعنی کاربران، شرکتهای فعال، تولیدکنندگان محتوا و فعالان در فضای مجازی و حاکمیت، سه گروه اول نمایندهای در این شورا ندارند. ممکن است برخی از اعضای حقوقی و حقیقی با درجاتی کم یا زیاد آراء این سه گروه را در شورا مطرح کنند و ممکن است چنین نکنند، اما گروههای مذکور به صورت نهادینه و از طریق فرستادن نمایندگان رسمی خود، نقشی در شورای فضای مجازی ندارند، از آن طرد شدهاند و در عین حال، از تصمیمات این شورا که همچون شوراهای عالی دیگر حکم قانون را دارند، تاثیر میپذیرند.
🔺 مصوبه اخیر مجلس مصوبات شوراهای عالی انقلاب فرهنگی و فضای مجازی را از فرایند بررسی شکایات مطروحه در دیوان عدالت ادارای مستثنی کرده است. این دیوان طبق به موجب اصل 173 قانون اساسی، به منظور رسیدگی به شکایات، دادخواهیها و اعتراضات مردم نسبت به مأموران یا واحدها یا آییننامههای دولتی و احقاق حقوق آنها تأسیس شده است. به عبارت دیگر، این فرض مد نظر قرار گرفته که ممکن است اقدامات و تنظیمگریهای دولتی دچار نقائصی باشد و فرصت دادخواهی در این زمینه به مردم و نهادهای مدنی داده شده است.
🔺 مسائل و ملاحظات حقوقی درباره مصوبه مجلس نیازمند بحثی اختصاصی است، اما آنچه از منظر اجتماعی قابل توجه است این است که در شرایط موجود که گروههای اجتماعی بزرگی از فرایندهای تصمیمگیری در شوراهای عالی فضای مجازی طرد شدهاند، حذف صلاحیت دیوان عدالت اداری میتواند فرایند تسخیر حکمرانی و تنظیمگری را در حوزه فضای مجازی تشدید کند. به عبارت دیگر، در صورتی که این مصوبه به تایید شورای نگهبان برسد، گروههای اجتماعی دخیل و مهمی چون شرکتهای فعال، کاربران و تولیدکنندگان محتوا که نمایندهای رسمی در شورای فضای مجازی ندارند و نمیتوانند خواستهها و منافع خود را در مرحله تدوین سیاستها و مقررات دنبال کنند، از امکان شکایت و دادخواهی نسبت به تصمیمات این شورا نیز محروم خواهند شد. بدین ترتیب، احساس طردشدگی در این گروهها افزایش خواهد یافت و چالش اصلی پیش روی اداره فضای مجازی در ایران که همانا طرد شدن گروههای دخیل و تسخیر نهادهای سیاستگذار و تنظیمگر است، تشدید خواهد شد.
🔺 باید توجه داشت که صرف وجود نهادهای سیاستگذار و تنظیمگر در یک حوزه موجب نمی شود که حکمرانی در آن حوزه با موفقیت و کیفیت همراه باشد. موضوع اصلی حتی «قانونی بودن» تصمیمات و مصوبات بر اساس قوانین موجود نیست، بلکه مهم آن است که گروههای ذینفع تا چه اندازه در فرایند تدوین سیاستها، قوانین و مقررات مشارکت دارند، این سیاستها، قوانین و مقررات تا چه اندازه در خدمت خیر عمومیاند و پس از تصویب و به اجرا در آمدن آنها، گروههای ذینفع از چه طرقی میتوانند انتقادها و دادخواهیهای خود را به شکلی نهادینه و قانونی دنبال کنند.
(کارگروه حکمرانی اندیشکده رستا)
🌐 rastaa-tt.ir
Forwarded from اندیشکده رستا
مصوبه اخیر مسیری عکس را طی میکند و نه تنها فرصتی برای مشارکت گروههای اجتماعی دخیل در حکمرانی فضای مجازی که موضوع مهم ماهها و سالهای اخیر در کشور است، فراهم نمیآورد، بلکه امکانی پیشتر موجود را نیز از جامعه سلب میکند.
(کارگروه حکمرانی اندیشکده رستا)
🌐 rastaa-tt.ir
(کارگروه حکمرانی اندیشکده رستا)
🌐 rastaa-tt.ir
رسانهها از تلگراف گرفته تا رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت، فضای عمل نیروهای اجتماعی را تغییر می دهند و فضاهایی را پدید میآورند که نزاع میان نیروها درون آنها رخ میدهند. این نبرد را در این کتاب در دوره قاجار و پهلوی دنبال کردهام. البته بخش معاصر کتاب از تیغ سانسور جان به در نبرد و به ناچار، بخش مربوط به دوره جمهوری اسلامی را از کتاب حذف کردم. با این حال، خواننده خود بخش های حذفشده را به قرینه معنوی در خواهد یافت: خطوط تلگراف قطع شده به هنگام محاصره مجلس در دوره مشروطه، ایستگاه رادیوی تسخیرشده به دست ارتش در روز کودتای 28 مرداد و تلویزیون به اجبار ملی شده در دهه 1350.
Forwarded from جمهورى سوم
"سلسله نشستهای تخصصی مسالهشناسی اعتراضات۱۴۰۱”
📢نشست اول: مساله دانشـگاه در نسبت با جامعه و سیاست
🔹با حضور:
🔻بهـاره آروین؛ عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس و دکتری جامعهشناسی از دانشگاه تهران، عضو سابق شورای شهر تهـران
🔻علی اشرفنظـری؛ دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
🔻محمدحسین بادامچی؛ دکتری جامعهشناسی فرهنگی، عضو هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
🔻علی ملکی؛ دکتری سیاستگذاری عمومی، رئیس مرکز برنامهریزی راهبردی دانشگاه صنعتی شریف
🔻مرتضی زمانیان؛ عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
🔻یاسر خوشنویس؛ دانش آموخته دکترای فلسفه علم و پژوهشگر حوزه علم و فناوری
🔸دبیر نشست: محمدصادق امامیان؛ عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و همبنیانگذار اندیشکده حکمرانی شریف
📅 دوشنبه، سوم بهمنماه ساعت ۱۴:۳۰
📍 خانه اندیشهورزان؛ اتاق کنفرانس : خیابان انقلاب اسلامی، بین چهارراه ولیعصر (عج) و خیابان برادران مظفر، پلاک ۹۰۷, خانه انديشهورزان
📌جهت ثبتنام و هماهنگی حضور به این لینک مراجعه کنید.
📢نشست اول: مساله دانشـگاه در نسبت با جامعه و سیاست
🔹با حضور:
🔻بهـاره آروین؛ عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس و دکتری جامعهشناسی از دانشگاه تهران، عضو سابق شورای شهر تهـران
🔻علی اشرفنظـری؛ دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
🔻محمدحسین بادامچی؛ دکتری جامعهشناسی فرهنگی، عضو هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
🔻علی ملکی؛ دکتری سیاستگذاری عمومی، رئیس مرکز برنامهریزی راهبردی دانشگاه صنعتی شریف
🔻مرتضی زمانیان؛ عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
🔻یاسر خوشنویس؛ دانش آموخته دکترای فلسفه علم و پژوهشگر حوزه علم و فناوری
🔸دبیر نشست: محمدصادق امامیان؛ عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و همبنیانگذار اندیشکده حکمرانی شریف
📅 دوشنبه، سوم بهمنماه ساعت ۱۴:۳۰
📍 خانه اندیشهورزان؛ اتاق کنفرانس : خیابان انقلاب اسلامی، بین چهارراه ولیعصر (عج) و خیابان برادران مظفر، پلاک ۹۰۷, خانه انديشهورزان
📌جهت ثبتنام و هماهنگی حضور به این لینک مراجعه کنید.