جنبش هاي رايزوميك، رهبران نامريي
#امير_حسين_نوربخش
حركت هاي اجتماعي امروز ديگر مانند گذشته درختي و از بالا به پايين نيستند، بلكه شبكه اي براي مبارزه در عرض جامعه مي باشند. رخدادهاي سياسي كنوني مانند ريشه هاي درخت رايزوم هستند كه تنها در سطح خاك رشد مي كنند و وسعت توده ها را در مي نوردند. لذا عمقي ندارند و خود جوش هستند. هر شخص يا جرياني كه ادعاي كنترل ان ها را داشته باشد، دروغ گوست. جليقه زرد ها، بهار عربي و حوادث دي ماه ٩٦ همگي از اين جنس جنبش ها مي باشند كه مبنايي پست مدرنيستي دارند. چون انكار هر گونه معنا اند. آن ها نه تنها با خوانش سبك جديد همراهي ندارند، بلكه ساختارهاي كلاسيك متني و ميداني را از ريشه انكار مي كنند. پس داراي مقدمه، متن اصلي و نتيجه گيري نبوده و اصولا هدف روشن و رهبري شفافي نيز ندارند و انگار دولت و جامعه ي مدني را در برابر امري از پيش تعيين شده و رخدادي از قبل اماده گشته قرار مي دهند. به بيان ديگر، ان ها اصلا جنبش نيستند. چنان كه رنه ماگريت در اثر نقاشي جاودانش، "خيانت تصوير" شكل يك پيپ را كشيده اما زيرش كوتاه نگاشته : "اين يك پيپ نيست!" باري، در تحليل اجتماعي راديكال از هنر، خيانت تصاوير در نهضت هاي امروز بسيار اشكار است. به همين دليل دال هاي سياسي-اجتماعي مدام براي خويش به دنبال مدلول مي گردند! لذا رانه هاي هيجان افرين هم عصرمان، پيوسته به دنبال رهبران نداشته ي خويش هستند. در اين ميان چهره هاي نداشته و شخصيت هاي نامرئي يكي پس از ديگري از راه مي رسند. گم ناماني كه از رانت ديده شدن در رسانه هاي دولتي يا غير دولتي و شبه دولتي بهره مند نبودند و اكنون به مدد معجزه ي تكنيك مانند ديو هايي غول اسا از شيشه ها بيرون مي ايند و در دل اربابشان وحشت عجيب مي اندازند! اين پريان در هيات هاي گوناگون ظهور ميابند. دست فروشي عصيان گر، كارگري رنجيده، دختري بي پوشش، كاربري فيلتر شده، دانشجويي بر انگيخته، رقصنده اي رها، تك معترضي عصباني و...حتي گاهي تروريستي متعرض، ناگهان از راه مي رسند و ديگر بازيگران صحنه سياست را با رويدادي نو، تازه و ناب مواجه مي سازند! به راستي در برابرشان چه مي توان كرد؟ چون ديگر مانند قبلي ها بر چسب هاي ليبرال شهروند، متخلف، مجرم و...و يا عناوين اقتدارگرايانه اي چون: ضد جمهوري و بيگانه پرست و ...هم به تنشان به راحتي نمي چسبد! زيرا اصولا موجودات چسبنده و متمركزي نيستند و سركوب انان بسيار پر هزينه است چون شناخت درستي ازشان موجود نيست و سبب معرفي بهترشان به حوزه عمومي و اجتماعي پر شمار از ناراضيان رو به تزايد مي گردد.
#جنبش_هاي_رايزوميك
#مبارزه_در_عرض
#نيروي_سوم
@thirdpower
#امير_حسين_نوربخش
حركت هاي اجتماعي امروز ديگر مانند گذشته درختي و از بالا به پايين نيستند، بلكه شبكه اي براي مبارزه در عرض جامعه مي باشند. رخدادهاي سياسي كنوني مانند ريشه هاي درخت رايزوم هستند كه تنها در سطح خاك رشد مي كنند و وسعت توده ها را در مي نوردند. لذا عمقي ندارند و خود جوش هستند. هر شخص يا جرياني كه ادعاي كنترل ان ها را داشته باشد، دروغ گوست. جليقه زرد ها، بهار عربي و حوادث دي ماه ٩٦ همگي از اين جنس جنبش ها مي باشند كه مبنايي پست مدرنيستي دارند. چون انكار هر گونه معنا اند. آن ها نه تنها با خوانش سبك جديد همراهي ندارند، بلكه ساختارهاي كلاسيك متني و ميداني را از ريشه انكار مي كنند. پس داراي مقدمه، متن اصلي و نتيجه گيري نبوده و اصولا هدف روشن و رهبري شفافي نيز ندارند و انگار دولت و جامعه ي مدني را در برابر امري از پيش تعيين شده و رخدادي از قبل اماده گشته قرار مي دهند. به بيان ديگر، ان ها اصلا جنبش نيستند. چنان كه رنه ماگريت در اثر نقاشي جاودانش، "خيانت تصوير" شكل يك پيپ را كشيده اما زيرش كوتاه نگاشته : "اين يك پيپ نيست!" باري، در تحليل اجتماعي راديكال از هنر، خيانت تصاوير در نهضت هاي امروز بسيار اشكار است. به همين دليل دال هاي سياسي-اجتماعي مدام براي خويش به دنبال مدلول مي گردند! لذا رانه هاي هيجان افرين هم عصرمان، پيوسته به دنبال رهبران نداشته ي خويش هستند. در اين ميان چهره هاي نداشته و شخصيت هاي نامرئي يكي پس از ديگري از راه مي رسند. گم ناماني كه از رانت ديده شدن در رسانه هاي دولتي يا غير دولتي و شبه دولتي بهره مند نبودند و اكنون به مدد معجزه ي تكنيك مانند ديو هايي غول اسا از شيشه ها بيرون مي ايند و در دل اربابشان وحشت عجيب مي اندازند! اين پريان در هيات هاي گوناگون ظهور ميابند. دست فروشي عصيان گر، كارگري رنجيده، دختري بي پوشش، كاربري فيلتر شده، دانشجويي بر انگيخته، رقصنده اي رها، تك معترضي عصباني و...حتي گاهي تروريستي متعرض، ناگهان از راه مي رسند و ديگر بازيگران صحنه سياست را با رويدادي نو، تازه و ناب مواجه مي سازند! به راستي در برابرشان چه مي توان كرد؟ چون ديگر مانند قبلي ها بر چسب هاي ليبرال شهروند، متخلف، مجرم و...و يا عناوين اقتدارگرايانه اي چون: ضد جمهوري و بيگانه پرست و ...هم به تنشان به راحتي نمي چسبد! زيرا اصولا موجودات چسبنده و متمركزي نيستند و سركوب انان بسيار پر هزينه است چون شناخت درستي ازشان موجود نيست و سبب معرفي بهترشان به حوزه عمومي و اجتماعي پر شمار از ناراضيان رو به تزايد مي گردد.
#جنبش_هاي_رايزوميك
#مبارزه_در_عرض
#نيروي_سوم
@thirdpower
بن بست دهه نود
📍بخش اول
1️⃣دهه نود بدون شک بدترین دهه ی جمهوری دوم بوده است و به اعتقاد من نظام باید همه تلاش خود را برای برون رفت از بن بستی که در دهه نود ایجاد شده است به کار گیرد. وقتی صحبتهای سردار جعفری، رییس سابق سپاه در سخنرانی ای مربوط به انتخابات ۸۸ که به تازگی از سوی اصلاح طلبان افشا شده است را گوش می دادم، این احساس که دهه نود دهه انحطاط نظام و انقلاب بود، بیش از پیش در من تقویت شد. گذشته از این مسأله مهم که این سخنرانی بار دیگر بر نامشخص بودن «قلمرو نظامی» در جمهوری اسلامی صحه می گذارد، مواجهه دوباره با نوع گفتمانی که عزیز جعفری در این سخنرانی به کار می گیرد، تحولی اساسی نظام در یک دهه اخیر را به ما تذکر می دهد.
2️⃣سردار جعفری در این سخنرانی آشکارا از گفتمانی چپ برای صورت بندی مقولات و مفاهیم و ارزشها و نظریه سیاسی انقلاب اسلامی در اواخر دهه هشتاد استفاده می کند. او در این سخنرانی با لحنی شورمندانه «علیه الیگارشی» پدیده آمده در ساختار جمهوری اسلامی سخن می گوید، وقتی از تحلیل اینکه آراء خاموش به سمت چه کسی رفته است صحبت می کند، موضعی اساسا «اپوزوسیونی» اتخاذ می کند و با تأکید چند باره بر «مبارزه با فقر و فساد و تبعیضی» که در استخوان بندی نظام رخنه کرده و با بیان اینکه «حتی متاسفانه بی عدالتی و ترجیح قدرتمند بر ضعیف به درون سپاه هم خزیده است» گفتمانی چپ، رهایی بخش، مردمی و ضد سلطه را برای تداوم انقلاب در دهه چهارم فراخوان می کند، دهه چهارمی که او با شوقی حماسی، از آن به «دوران جدید» تعبیر می کند.
3️⃣امروز که در انتهای دهه نود به سر می بریم اما همه اینها بیشتر به سرابی برآمده از جهانی دیگر شبیه است. دهه نود بی تردید اوج گرفتن عجیب و بی سابقه چپ زدایی از جمهوری اسلامی در چهار دهه اخیر است. علی رغم حضور گفتمان منحط روحانیت و خرده بورژوازی محافظه کار که جمهوری اسلامی را رژیمی سنتی با اقتصادی آلوده به سرمایه داری تجاری رانتی می دانند و آزادی جویی و دموکراسی و عدالت خواهی و ظهور امر سیاسی را گناهانی بخشش ناپذیر تلقی می کند و در اتحاد با نیروهای امنیتی عرفی و تکنوکراتهای ملی گرای مصلحت اندیش که انقلابی گری و پیگیری گفتمان انقلاب را جرم علیه امنیت ملی و اخلال در نظم دولتی می دانند، همواره کسانی چون شهید بهشتی، میرحسین موسوی، محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد در کنار آیت الله خامنه ای، روحانی روشنفکر و خطیب معروف مدافع جامعه بی طبقه توحیدی در دهه پنجاه، بوده اند که از تداوم روح انقلاب در مقابل یورش این محافظه کاران دست راستی حفاظت کرده اند. اما دهه نود اینچنین نبود. دهه نود، دهه پیروزی راست مدرن و راست سنتی بر انقلاب و دستیابی آنها به قدرت فائقه ای برای حمله به آرمانها بود. دهه نود دهه پیروزی «حیوانی ترسیده و ستیزه جو» بر «انسان سیاسی» بود.
ادامه👇👇👇
📍بخش اول
1️⃣دهه نود بدون شک بدترین دهه ی جمهوری دوم بوده است و به اعتقاد من نظام باید همه تلاش خود را برای برون رفت از بن بستی که در دهه نود ایجاد شده است به کار گیرد. وقتی صحبتهای سردار جعفری، رییس سابق سپاه در سخنرانی ای مربوط به انتخابات ۸۸ که به تازگی از سوی اصلاح طلبان افشا شده است را گوش می دادم، این احساس که دهه نود دهه انحطاط نظام و انقلاب بود، بیش از پیش در من تقویت شد. گذشته از این مسأله مهم که این سخنرانی بار دیگر بر نامشخص بودن «قلمرو نظامی» در جمهوری اسلامی صحه می گذارد، مواجهه دوباره با نوع گفتمانی که عزیز جعفری در این سخنرانی به کار می گیرد، تحولی اساسی نظام در یک دهه اخیر را به ما تذکر می دهد.
2️⃣سردار جعفری در این سخنرانی آشکارا از گفتمانی چپ برای صورت بندی مقولات و مفاهیم و ارزشها و نظریه سیاسی انقلاب اسلامی در اواخر دهه هشتاد استفاده می کند. او در این سخنرانی با لحنی شورمندانه «علیه الیگارشی» پدیده آمده در ساختار جمهوری اسلامی سخن می گوید، وقتی از تحلیل اینکه آراء خاموش به سمت چه کسی رفته است صحبت می کند، موضعی اساسا «اپوزوسیونی» اتخاذ می کند و با تأکید چند باره بر «مبارزه با فقر و فساد و تبعیضی» که در استخوان بندی نظام رخنه کرده و با بیان اینکه «حتی متاسفانه بی عدالتی و ترجیح قدرتمند بر ضعیف به درون سپاه هم خزیده است» گفتمانی چپ، رهایی بخش، مردمی و ضد سلطه را برای تداوم انقلاب در دهه چهارم فراخوان می کند، دهه چهارمی که او با شوقی حماسی، از آن به «دوران جدید» تعبیر می کند.
3️⃣امروز که در انتهای دهه نود به سر می بریم اما همه اینها بیشتر به سرابی برآمده از جهانی دیگر شبیه است. دهه نود بی تردید اوج گرفتن عجیب و بی سابقه چپ زدایی از جمهوری اسلامی در چهار دهه اخیر است. علی رغم حضور گفتمان منحط روحانیت و خرده بورژوازی محافظه کار که جمهوری اسلامی را رژیمی سنتی با اقتصادی آلوده به سرمایه داری تجاری رانتی می دانند و آزادی جویی و دموکراسی و عدالت خواهی و ظهور امر سیاسی را گناهانی بخشش ناپذیر تلقی می کند و در اتحاد با نیروهای امنیتی عرفی و تکنوکراتهای ملی گرای مصلحت اندیش که انقلابی گری و پیگیری گفتمان انقلاب را جرم علیه امنیت ملی و اخلال در نظم دولتی می دانند، همواره کسانی چون شهید بهشتی، میرحسین موسوی، محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد در کنار آیت الله خامنه ای، روحانی روشنفکر و خطیب معروف مدافع جامعه بی طبقه توحیدی در دهه پنجاه، بوده اند که از تداوم روح انقلاب در مقابل یورش این محافظه کاران دست راستی حفاظت کرده اند. اما دهه نود اینچنین نبود. دهه نود، دهه پیروزی راست مدرن و راست سنتی بر انقلاب و دستیابی آنها به قدرت فائقه ای برای حمله به آرمانها بود. دهه نود دهه پیروزی «حیوانی ترسیده و ستیزه جو» بر «انسان سیاسی» بود.
ادامه👇👇👇
ادامه👆👆👆
بن بست دهه نود
📍بخش دوم
4️⃣اما چرا چنین شد؟ بعید می دانم کسانی چون سردار جعفری که آنچنان از مبارزه با «الیگارشی زر و زور» (که تزویرش را از ترس روحانیت جا می اندازد) و چشم انداز زیبای «مبارزه با فقر و فساد و تبعیض» در دهه چهارم انقلاب سخن می گوید، چندان مجال تأمل در چرخشی که پیدا شد و صحنه ای که به کلی دگرگون شد را یافته باشند. اینکه چطور در دهه نود هاشمی رفسنجانی از دنیا رفت، اما با شگفتی تمام گفتمان خود را با اقتدار و پیروزی بر نظام حاکم کرد؟ اینکه چطور در برآیند وقایعی عجیب و پی در پی، هم میرحسین موسوی و هم محمود احمدی نژاد از صحنه به بیرون رانده شدند و اینکه چگونه برادران لاریجانی و حسن روحانی به عنوان نمادهای تام انحراف نظام به سمت راست به قدرت رسیدند؟ اینکه چگونه برجام با هدف «نورمالیزاسیون» به تأیید نظام رسید و نظام خود به دست خود امر سیاسی را درون قلبهای جوانان هوادار خود بتون ریزی کرد تا قدم به قدم نهضت جهانی خود را به «تمدن» و تمدن خود را به «قدرتی منطقه ای» و قدرت منطقه ای خود را به «دولت-ملتی عادی» و دولت-ملت خود را به دولتی پیر و روزمره و نفتی و توهین آمیز برای ملت بزرگ ایران مبدل کند. اینکه چگونه از دامان سپاه و مؤسسات مالی جمهوری اسلامی برجهای منطقه ۲۲ و ایران مال و هزاران مال مبتذل دیگر همچون تاولهای ورم کرده ای از پولهای کثیف سرمایه داری رانتی، چهره ایران را ملوث کرد؟
5️⃣دهه نود بن بستی تمام عیار برای نظام و انقلاب بود و متاسفانه باید گفت که آقازادگان ترسو، محافظه کار، امنیتی و رانتخواری که این روزها زیر پرچم «دولت جوان حزب اللهی» در حال گرم کردن خود هستند، نه تنها راه برون رفت از این وضعیت محسوب نمی شوند بلکه خود یکی از بیماریهای بزرگ مولود انحراف دهه نودند که حتی عُرضه تمدید بن بست موجود را هم نخواهند داشت. نظام باید به ریشه های خود بازگردد و خود را از چنگال الیگارشی فاسد متشکل از روحانیون و بازاریان و تکنوکراتها و امنیتی های محافظه کاری که در دهه نود به نحوی موفقیت آمیز بر او چنبره زده اند آزاد کند. این تنها جراحی دردناکی است که شاید امید را به برآمدن جمهوری سوم بازگرداند.
https://news.1rj.ru/str/IslamicLeft/767
@thirdpower
بن بست دهه نود
📍بخش دوم
4️⃣اما چرا چنین شد؟ بعید می دانم کسانی چون سردار جعفری که آنچنان از مبارزه با «الیگارشی زر و زور» (که تزویرش را از ترس روحانیت جا می اندازد) و چشم انداز زیبای «مبارزه با فقر و فساد و تبعیض» در دهه چهارم انقلاب سخن می گوید، چندان مجال تأمل در چرخشی که پیدا شد و صحنه ای که به کلی دگرگون شد را یافته باشند. اینکه چطور در دهه نود هاشمی رفسنجانی از دنیا رفت، اما با شگفتی تمام گفتمان خود را با اقتدار و پیروزی بر نظام حاکم کرد؟ اینکه چطور در برآیند وقایعی عجیب و پی در پی، هم میرحسین موسوی و هم محمود احمدی نژاد از صحنه به بیرون رانده شدند و اینکه چگونه برادران لاریجانی و حسن روحانی به عنوان نمادهای تام انحراف نظام به سمت راست به قدرت رسیدند؟ اینکه چگونه برجام با هدف «نورمالیزاسیون» به تأیید نظام رسید و نظام خود به دست خود امر سیاسی را درون قلبهای جوانان هوادار خود بتون ریزی کرد تا قدم به قدم نهضت جهانی خود را به «تمدن» و تمدن خود را به «قدرتی منطقه ای» و قدرت منطقه ای خود را به «دولت-ملتی عادی» و دولت-ملت خود را به دولتی پیر و روزمره و نفتی و توهین آمیز برای ملت بزرگ ایران مبدل کند. اینکه چگونه از دامان سپاه و مؤسسات مالی جمهوری اسلامی برجهای منطقه ۲۲ و ایران مال و هزاران مال مبتذل دیگر همچون تاولهای ورم کرده ای از پولهای کثیف سرمایه داری رانتی، چهره ایران را ملوث کرد؟
5️⃣دهه نود بن بستی تمام عیار برای نظام و انقلاب بود و متاسفانه باید گفت که آقازادگان ترسو، محافظه کار، امنیتی و رانتخواری که این روزها زیر پرچم «دولت جوان حزب اللهی» در حال گرم کردن خود هستند، نه تنها راه برون رفت از این وضعیت محسوب نمی شوند بلکه خود یکی از بیماریهای بزرگ مولود انحراف دهه نودند که حتی عُرضه تمدید بن بست موجود را هم نخواهند داشت. نظام باید به ریشه های خود بازگردد و خود را از چنگال الیگارشی فاسد متشکل از روحانیون و بازاریان و تکنوکراتها و امنیتی های محافظه کاری که در دهه نود به نحوی موفقیت آمیز بر او چنبره زده اند آزاد کند. این تنها جراحی دردناکی است که شاید امید را به برآمدن جمهوری سوم بازگرداند.
https://news.1rj.ru/str/IslamicLeft/767
@thirdpower
Telegram
جمهورى سوم
🔺سخنرانی «مرزهای دین و سیاست» از مهندس بازرگان/ ۲۱ شهریور ۱۳۴۱/ برگرفته از جلد هشتم مجموعه آثار
📍مقایسه این نوشته با سخنرانی معروف «خدا و آخرت، هدف بعثت انبیا» در سال ۷۱ نشان میدهد که اسلام سیاسی بازرگان که بر پایه مرزگذاری میان دین و سیاست استوار است در…
📍مقایسه این نوشته با سخنرانی معروف «خدا و آخرت، هدف بعثت انبیا» در سال ۷۱ نشان میدهد که اسلام سیاسی بازرگان که بر پایه مرزگذاری میان دین و سیاست استوار است در…
.به نام یکتای هستی بخش
🔔📣🍀🍀🍀☘☘☘🍀🍀📣🔔
((اطلاعیه))
(( بازدید از بوستان شادی (۶۵هکتار اراضی ویرانی شاندیز و ارتفاعات جنوبی))
با درود
🔴 به این وسیله شبکه ی سمن های محیط زیستی خراسان رضوی اعلام می دارد:
با توجه به صدور حکم قانونی و قطعی رفع تصرف از ۶۵ هکتار اراضی ویرانی شاندیز و همچنین تصرف و تخریب بخشی از ارتفاعات جنوبی در منطقه خلج که بیش از ۵۰ سال محلی ورزشی _ آموزشی بوده است، جهت حمایت از اجرای قانون، بازدیدی مردمی با حضور اعضای سمن های محیط زیستی خراسان رضوی،جامعه کوه نوردی و مردم دغدغه مند و طبیعت دوست در این منطقه برگزار می گردد.
شبکه سمن های محیط زیستی خراسان رضوی بر این باور است که با اجرای قانون می توان از گستردگی تخلفات و نابودی منابع طبیعی و سرمایه های ملی و تضییع بیت المال جلوگیری کرد،لذا از همه ی علاقمندان به حفاظت از این آب و خاک که اجرای قانون را برای همه آحاد مردم و نهادهاو و سازمانهایی که از قانون تخطی کرده اند ضروری می دانند دعوت می گردد در بازدیدی که روز جمعه مورخ ۲۸ تیرماه ۹۸ برگزار می گردد، شرکت نمایند..
🔴بدیهی است حضور شما مردم دغدغه مند ،کوه نوردان ؛فعالین و دلسوزان حفاظت از این آب و خاک،بیانگر اهمیت قانون مداری بوده و به این وسیله از مدعی العموم درخواست اجرای قانون و جلوگیری از تضییع منابع و منافع مردم و حفظ و احیا حقوق عامه و بیت المال را داریم.
🔷 تاریخ بازدید: روز جمعه ۹۸/۴/۲۸
🔷ساعت : ۸ صبح
🔹محل حرکت : بلوار وکیل آباد، ابتدای خیابان صدف، درب اداره کل محیط زیست خراسان رضوی
🔶علاقمندان به شرکت در این برنامه می توانند از طریق آدرس ذیل حضور خود را اعلام نمایند.
https://news.1rj.ru/str/joinchat/BBwPRxFb-UPt3e7r5ajpXg
شبکه ی تشکل های مردم نهاد (سمن های ) زیست محیطی خراسان رضوی
@NGOKhorasanRل
@thirdpower
#نيروي_سوم
#سبز_ها
🔔📣🍀🍀🍀☘☘☘🍀🍀📣🔔
((اطلاعیه))
(( بازدید از بوستان شادی (۶۵هکتار اراضی ویرانی شاندیز و ارتفاعات جنوبی))
با درود
🔴 به این وسیله شبکه ی سمن های محیط زیستی خراسان رضوی اعلام می دارد:
با توجه به صدور حکم قانونی و قطعی رفع تصرف از ۶۵ هکتار اراضی ویرانی شاندیز و همچنین تصرف و تخریب بخشی از ارتفاعات جنوبی در منطقه خلج که بیش از ۵۰ سال محلی ورزشی _ آموزشی بوده است، جهت حمایت از اجرای قانون، بازدیدی مردمی با حضور اعضای سمن های محیط زیستی خراسان رضوی،جامعه کوه نوردی و مردم دغدغه مند و طبیعت دوست در این منطقه برگزار می گردد.
شبکه سمن های محیط زیستی خراسان رضوی بر این باور است که با اجرای قانون می توان از گستردگی تخلفات و نابودی منابع طبیعی و سرمایه های ملی و تضییع بیت المال جلوگیری کرد،لذا از همه ی علاقمندان به حفاظت از این آب و خاک که اجرای قانون را برای همه آحاد مردم و نهادهاو و سازمانهایی که از قانون تخطی کرده اند ضروری می دانند دعوت می گردد در بازدیدی که روز جمعه مورخ ۲۸ تیرماه ۹۸ برگزار می گردد، شرکت نمایند..
🔴بدیهی است حضور شما مردم دغدغه مند ،کوه نوردان ؛فعالین و دلسوزان حفاظت از این آب و خاک،بیانگر اهمیت قانون مداری بوده و به این وسیله از مدعی العموم درخواست اجرای قانون و جلوگیری از تضییع منابع و منافع مردم و حفظ و احیا حقوق عامه و بیت المال را داریم.
🔷 تاریخ بازدید: روز جمعه ۹۸/۴/۲۸
🔷ساعت : ۸ صبح
🔹محل حرکت : بلوار وکیل آباد، ابتدای خیابان صدف، درب اداره کل محیط زیست خراسان رضوی
🔶علاقمندان به شرکت در این برنامه می توانند از طریق آدرس ذیل حضور خود را اعلام نمایند.
https://news.1rj.ru/str/joinchat/BBwPRxFb-UPt3e7r5ajpXg
شبکه ی تشکل های مردم نهاد (سمن های ) زیست محیطی خراسان رضوی
@NGOKhorasanRل
@thirdpower
#نيروي_سوم
#سبز_ها
#فوری
🔴 واکنش ترامپ به توقیف تفتکش ها
🔹 ترامپ در پاسخ به استیو هرمن خبرنگار صدایآمریکا دربارهی توقیف نفتکشهای انگلیسی توسط ایران: “ما یکی شنیدیم، ما دو تا هم شنیدیم! ایران چیزی جز دردسر نیست. امریکا با انگلیس صحبت خواهد کرد. دارد به شما فهمانده میشود که من دربارهی ایران درست میگفتم.”
@rahsevom
@thirdpower
🔴 واکنش ترامپ به توقیف تفتکش ها
🔹 ترامپ در پاسخ به استیو هرمن خبرنگار صدایآمریکا دربارهی توقیف نفتکشهای انگلیسی توسط ایران: “ما یکی شنیدیم، ما دو تا هم شنیدیم! ایران چیزی جز دردسر نیست. امریکا با انگلیس صحبت خواهد کرد. دارد به شما فهمانده میشود که من دربارهی ایران درست میگفتم.”
@rahsevom
@thirdpower
#عدالت_سبز_و_جمهور_زيستي
#امير_حسين_نوربخش
چنين به نظر مي رسد كه شبكه تشكل هاي محيط زيستي ايران تلاش دارد تا با حفظ استقلال از جناح هاي سياسي فاسد و بدون مداخله در جنگ بيهوده ي قدرت آنان، تنها مطالبات سبز را در راستاي سياست هاي سبز دنبال كند. سياست مداران سبز در كشور ما اصولا وجود ندارند. حتي روشنفكران و نويسندگان و هنرمندان سبز هم (جز معدودي) تا كنون ميان ما ظهور نكرده اند! دليلش هم نزول تفكري در نتيجه فقدان افكار سبز است. سبز هاي اكولوژيست بخش مهمي از نيروي سوم را تشكيل مي دهند. لذا انديشه هاي سبز بايد دانش سياست، سياست ورزي، جامعه سياسي و حقوق سياسي را مجددا باز تعريف كنند. مفاهيمي كه سال ها در اسارت قدرت، باند، فرقه و خانواده جناح هاي ناكارامد دو قطبي داخلي يا اپوزيسيون گسسته خارجي بوده است. به عبارت ديگر سياست گذاري، حكم راني، رگولاتوري و تصويب قوانين نبايد هرگز بدون در نظر گرفتن مباني اكولوژيسم جهان وطني شكل گيرند. شهروند شورشي بدون برقراري ديالوگ هاي سبز با فرمان روايان، صرفا انارشيستي در خدمت ارتجاعات رنگارنگ ديروز و امروز و فردا خواهد بود. دستگاه فكري سبز انديشانه، انترناسيوناليسم و جهان وطني را هم خواه نا خواه در بطن خويش نهفته دارد و حامل پيام هايي براي جهانيست كه از دو قطبي حزبي بسيار خسته است. نيز برپايي عدالت سبز و سوسياليسم زيستي را هم براي غناي هر چه بيشتر يك دموكراسي سيال در پناه مادر زمين، واجب و اساسي قلمداد مي كند. ماشين فكر اكو سوسيال به كيش شخصيت، كاريزماتيسم ، كارناواليزه كردن سياست و "تكرار مي كنم "هاي سياست كم ترين اعتقاد و علاقه اي ندارد، بلكه ان را نوعي مهندسي انتخاباتي با انگيزه ي هدف قرار دادن ناخود آگاه جمعي با تير رها گشته از سلاح سلبريتيسم مي داند و به عنوان يك آلترناتيو مترقي نيروي سومي، به دنبال زنده كردن ناخود آگاه جمعي سبز است تا كنش گري مدني را جايگزين پي روي هاي پوچ كوركورانه ي كاريزماتيك براي تشكيل يك جمهور سبز نمايد. چرا كه چنين هواداري هايي فقط و فقط سبب توليد كالاهاي سياسي دستوري سلسله مراتبي و از بالا به پايين براي مصرف حيوانات سياسي مسخ شده خواهد گرديد كه افسردگي دموكراتيك و ناشادي و خشونت اجتماعي امروز را براي ايران به ارمغان آورده است!
#سياست_هاي_سبز
#احزاب_سبز
#سبز_ها
#نيروي_سوم
@thirdpower
#امير_حسين_نوربخش
چنين به نظر مي رسد كه شبكه تشكل هاي محيط زيستي ايران تلاش دارد تا با حفظ استقلال از جناح هاي سياسي فاسد و بدون مداخله در جنگ بيهوده ي قدرت آنان، تنها مطالبات سبز را در راستاي سياست هاي سبز دنبال كند. سياست مداران سبز در كشور ما اصولا وجود ندارند. حتي روشنفكران و نويسندگان و هنرمندان سبز هم (جز معدودي) تا كنون ميان ما ظهور نكرده اند! دليلش هم نزول تفكري در نتيجه فقدان افكار سبز است. سبز هاي اكولوژيست بخش مهمي از نيروي سوم را تشكيل مي دهند. لذا انديشه هاي سبز بايد دانش سياست، سياست ورزي، جامعه سياسي و حقوق سياسي را مجددا باز تعريف كنند. مفاهيمي كه سال ها در اسارت قدرت، باند، فرقه و خانواده جناح هاي ناكارامد دو قطبي داخلي يا اپوزيسيون گسسته خارجي بوده است. به عبارت ديگر سياست گذاري، حكم راني، رگولاتوري و تصويب قوانين نبايد هرگز بدون در نظر گرفتن مباني اكولوژيسم جهان وطني شكل گيرند. شهروند شورشي بدون برقراري ديالوگ هاي سبز با فرمان روايان، صرفا انارشيستي در خدمت ارتجاعات رنگارنگ ديروز و امروز و فردا خواهد بود. دستگاه فكري سبز انديشانه، انترناسيوناليسم و جهان وطني را هم خواه نا خواه در بطن خويش نهفته دارد و حامل پيام هايي براي جهانيست كه از دو قطبي حزبي بسيار خسته است. نيز برپايي عدالت سبز و سوسياليسم زيستي را هم براي غناي هر چه بيشتر يك دموكراسي سيال در پناه مادر زمين، واجب و اساسي قلمداد مي كند. ماشين فكر اكو سوسيال به كيش شخصيت، كاريزماتيسم ، كارناواليزه كردن سياست و "تكرار مي كنم "هاي سياست كم ترين اعتقاد و علاقه اي ندارد، بلكه ان را نوعي مهندسي انتخاباتي با انگيزه ي هدف قرار دادن ناخود آگاه جمعي با تير رها گشته از سلاح سلبريتيسم مي داند و به عنوان يك آلترناتيو مترقي نيروي سومي، به دنبال زنده كردن ناخود آگاه جمعي سبز است تا كنش گري مدني را جايگزين پي روي هاي پوچ كوركورانه ي كاريزماتيك براي تشكيل يك جمهور سبز نمايد. چرا كه چنين هواداري هايي فقط و فقط سبب توليد كالاهاي سياسي دستوري سلسله مراتبي و از بالا به پايين براي مصرف حيوانات سياسي مسخ شده خواهد گرديد كه افسردگي دموكراتيك و ناشادي و خشونت اجتماعي امروز را براي ايران به ارمغان آورده است!
#سياست_هاي_سبز
#احزاب_سبز
#سبز_ها
#نيروي_سوم
@thirdpower
🔴انفعال و ناکارآمدی روحانی صدای استادش را نیز درآورد
🔷️سید حسن امین استاد راهنمای حسن روحانی در دانشگاه گلاسکو:این بیست و چند میلیون جمعیتی که به روحانی رأی دادهاند و من که در دو دوره به او رأی دادم به اینخاطر بود که به ما امید دادند مشکلات این کشور با کلیدی که او در دست دارد حل شود و متاسفانه این انتظارات برآورده نشد و ایشان خلف وعده کردند.
🔷️دلیل عمدهای که من از ایشان گلهمند هستم و از رأی دادن به ایشان پشیمان هستم این است که او میگوید مشکلاتی وجود دارد، من از او نمیپذیرم که بگوید مشکلاتی در کشور وجود دارد
🔷️اگر ایشان میگوید که من میخواهم مشکلات را حل کنم لابد با آگاهی این کار را میکند، به همین دلیل من خودم رأی دادم و برای ایشان هم تبلیغ کردم چون نیت من این نبود روحانی بیاید و رئیسجمهور بشود مانند کسی که از هیچجا خبر ندارد، بگوید مشکلات زیاد است و شما خبر ندارید/تسنیم
📢اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢 @rahsevom
🔷️سید حسن امین استاد راهنمای حسن روحانی در دانشگاه گلاسکو:این بیست و چند میلیون جمعیتی که به روحانی رأی دادهاند و من که در دو دوره به او رأی دادم به اینخاطر بود که به ما امید دادند مشکلات این کشور با کلیدی که او در دست دارد حل شود و متاسفانه این انتظارات برآورده نشد و ایشان خلف وعده کردند.
🔷️دلیل عمدهای که من از ایشان گلهمند هستم و از رأی دادن به ایشان پشیمان هستم این است که او میگوید مشکلاتی وجود دارد، من از او نمیپذیرم که بگوید مشکلاتی در کشور وجود دارد
🔷️اگر ایشان میگوید که من میخواهم مشکلات را حل کنم لابد با آگاهی این کار را میکند، به همین دلیل من خودم رأی دادم و برای ایشان هم تبلیغ کردم چون نیت من این نبود روحانی بیاید و رئیسجمهور بشود مانند کسی که از هیچجا خبر ندارد، بگوید مشکلات زیاد است و شما خبر ندارید/تسنیم
📢اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢 @rahsevom
Forwarded from بی تعارف (Ali Keshmiri)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حضور جمعی از فعالان محیط زیست، ورزشکاران و مردم طبیعت دوست در اعتراض به تصرف غیرمجاز 65 هکتار اراضی ویرانی شاندیز توسط نیروی انتظامی.
طبق دستور قضایی این اراضی باید به مردم واگذار شود.
@Bitaarofchanel
طبق دستور قضایی این اراضی باید به مردم واگذار شود.
@Bitaarofchanel
گويا بزرگان اهل سنت هم به ماهيت حقيقي دو جناح فاسد و نا كار آمد پي برده اند!
@thirdpower
@thirdpower
گام به گام در راستاي شناخت جريان سوم... آيا جريان جديد فكري در ايران شكل خواهد گرفت؟ برخي جسته و گريخته اصولي را مطرح كرده اند. در خصوص ان ها چه فكر مي كنيد؟ #ائتلاف_مدني
#آگاهي_بخشي
#خط_سوم
@thirdpower
#آگاهي_بخشي
#خط_سوم
@thirdpower
گام به گام در راستاي شناخت جريان سوم... آيا جريان جديد فكري در ايران شكل خواهد گرفت؟ برخي جسته و گريخته اصولي را مطرح كرده اند. در خصوص ان ها چه فكر مي كنيد؟ #ائتلاف_مدني
#آگاهي_بخشي
#خط_سوم
@thirdpower
#آگاهي_بخشي
#خط_سوم
@thirdpower
اقدامات موثر و ترقی خواهانه ی یک نیروی سومی به هواداری از پویش صلح ایست فالیا در افغانستان...سید محمود ضیا دشتی سال هاست که برای مبارزه با اعتیاد و تروریسم در افغانستان یک ان جی او ایجاد کرده و موفق به پرداخت هزینه ها و برگزاری مسابقات ورزشی در نقاط محروم این کشور شده است.
@eastpeace
@eastpeace
جريان سوم شهروندى و اصل برابرى در ارائه خدمات به شهروندان
🔵جريان سوم شهروندی اصل برابری و عدم تبعیض در ارائه خدمات به شهروندان از مهمترین اصول بر این جریان قرار داده است بموجب اين اصل همه شهروندان دربرابر قانون برابرند و با همه آنان در شرایط مشابه رفتار یکسان اعمال خواهد شد .
🔵جریان سوم شهروندی به موجب اصل برابری در ارائه خدمات به شهروندان ،مدیران و کارکنان دولتی و عمومی و بخش خصوصی در محدوده وظایف شغلی خود، امکان دسترسی برابر به خدمات را برای همه شهروندان فراهم کرده و با آنان بدون هیچ گونه تبعیض جنسیتی، رنگ ، زبانی، فرهنگی ، بخشی ، منطقه ای ، قومی ، مذهبی ، نژاد ومعلولیت جسمی رفتارمی نمایند و خدمات را بطور برابر براى شهروندان ارائه مى نمايند.
مسعد سلیتی
وکیل پایه یک دادگستری
https://news.1rj.ru/str/SHABAKASHAHRVANDI
🔵جريان سوم شهروندی اصل برابری و عدم تبعیض در ارائه خدمات به شهروندان از مهمترین اصول بر این جریان قرار داده است بموجب اين اصل همه شهروندان دربرابر قانون برابرند و با همه آنان در شرایط مشابه رفتار یکسان اعمال خواهد شد .
🔵جریان سوم شهروندی به موجب اصل برابری در ارائه خدمات به شهروندان ،مدیران و کارکنان دولتی و عمومی و بخش خصوصی در محدوده وظایف شغلی خود، امکان دسترسی برابر به خدمات را برای همه شهروندان فراهم کرده و با آنان بدون هیچ گونه تبعیض جنسیتی، رنگ ، زبانی، فرهنگی ، بخشی ، منطقه ای ، قومی ، مذهبی ، نژاد ومعلولیت جسمی رفتارمی نمایند و خدمات را بطور برابر براى شهروندان ارائه مى نمايند.
مسعد سلیتی
وکیل پایه یک دادگستری
https://news.1rj.ru/str/SHABAKASHAHRVANDI
Telegram
جریان سوم شهروندی
مسعد سليتى وكيل پايه یک دادگستریکدشامد1_1_716256_61_4_1http://t.me/itdmcbot?start=shabakashahrvandi
پروژه نيرو سومي جامعه پيش گام در جهت دعوت گروه هاي اجتماعي براي اموزش گفت و گو با هدف ارائه خدمات رايگان داوطلبانه به روش كلينيكي و مشاوره اي در زمينه هاي تخصصي ترميمي-اجتماعي و نيز حل و فصل منازعات با آيين هاي مذاكره و سازش در سراسر كشور نيروي داوطلب مي پذيرد.
#جامعه_پيشگام
#نيروي_جديد
@eastpeace
#جامعه_پيشگام
#نيروي_جديد
@eastpeace
اعتراف دو نماینده مجلس به فساد نمایندگان مجلس شورای اسلامی. «محمدرضا خباز» نماینده کاشمر در مجلس: یک نماینده گفت همسرم با مدرک لیسانس عضو هیات علمی شود تا امضای استیضاح را پس بگیرم!!
«اشرفی اصفهانی» نماینده مجلس: برخی از نمایندگان مجلس «کارچاق کن» هستند.
«آپارتمان میگیرند تا استیضاح نکنند»، «از وزرا خواستهاند تا امتیاز معدن به فرزند و دامادشان بدهند»، «باج میگیرند تا به ماندن فلان مدیر در سمتش کمک کنند» و ... این جملات گوشهای از اتفاقاتی است که زیر پوست بهارستان در جریان است.
@eastpeace
«اشرفی اصفهانی» نماینده مجلس: برخی از نمایندگان مجلس «کارچاق کن» هستند.
«آپارتمان میگیرند تا استیضاح نکنند»، «از وزرا خواستهاند تا امتیاز معدن به فرزند و دامادشان بدهند»، «باج میگیرند تا به ماندن فلان مدیر در سمتش کمک کنند» و ... این جملات گوشهای از اتفاقاتی است که زیر پوست بهارستان در جریان است.
@eastpeace
احمد توکلی: نیاز نیست کسی به مردم القا کند، آنها وضعیت را میبینند و میفهمند که ما صادق نیستیم و انقلاب و اسلام را پله قرار دادهایم.
▫️کثیری از مردم الان به این نتیجه رسیدهاند که مسئولین برای خودشان جیغ و داد میکنند و ماها را سپر بلا قرار دادهاند. /ایران
@thirdpower
▫️کثیری از مردم الان به این نتیجه رسیدهاند که مسئولین برای خودشان جیغ و داد میکنند و ماها را سپر بلا قرار دادهاند. /ایران
@thirdpower
کیشِ شخصیت پرستی؛ دروازه ورود به اقتدارگرایی، تمامیتخواهی و تقدسباوری است.
سلیمان بایزیدی
زمینی کردن اوهامِ مذهب و ساختن خدایی بر روی زمین که هم ناظر است و هم به خاطر جایگاهی که دارد همگان را کنترل میکند. حقیقت را تنها آن ذاتِ پاک و منزه، عاری از اشتباه و خطا میگوید.
کیشِ شخصیت پرستی و اَبَرمردباوری انجماد اندیشه است و پذیرش اطاعت و بندگی که برای نجات خودش به چیزی جز ناجی نمیاندیشد. این افراد بیمارانی هستند که برای تسکین روانِ ناآرام و پریشان خود به نیروی فشار تبدیل میشوند. از دشمنسازی و جنجال و هیاهو برای رسیدن به اهداف و برنامههای خود استفاده میکنند. حقارتشان را دوست میدارند و چنان در وهم دانایی غرق شدهاند که دنیا را نه از دریچه نگاه خودشان بلکه با چشمانِ اَبَرمرد میبینند.
در منطقِ این کیشِ شخصیت پرستانِ مکار همه چیز یا سیاهِ سیاه یا سفیدِ سفید است و به همین خاطر با گفتگو بیگانهاند. آنان از حس شنوایی کمترین بهره را بردهاند برای همین فقط حرف میزنند و آنچه که میگویند چیزی نیست جز تعریف و تمجید و ستایشِ پر از مبالغه که انسان والای بی عیب و نقص را تا جایی بالا میکشد که خود در مقابل آن به زیر زمین فرو میروند. به هر میزان این اَبَرمرد بزرگ شود تا به اَبَرانسانِ خداگونه'ی قابل پرستش برسد به همان اندازه آن فرد یا افراد پایین میآیند.
تراژدی آنجا است که چاپلوسان کیشِ شخصیت پرست، دروغ را به عنوان یک حقیقت مطلق میپذیرند و تمام سعی و کوشش آنان به کرسی نشاندن جبر مطلقِ اقتدار کاذب است. فریبکاری، هویت شناخته شده این موجودات است که همواره به تناسب جایگاه و موقعیتی که دارند به شیوههای گوناگون از آن استفاده میکنند.
آنان نه مبتکری خلاق هستند و نه در تولیدِ اندیشه نقش و جایگاهی دارند، با این وصف در تقلید کردن، مهارت و تبحر خاصی دارند.
مواظب این موجودات خطرناک باشید.
@thirdpower
سلیمان بایزیدی
زمینی کردن اوهامِ مذهب و ساختن خدایی بر روی زمین که هم ناظر است و هم به خاطر جایگاهی که دارد همگان را کنترل میکند. حقیقت را تنها آن ذاتِ پاک و منزه، عاری از اشتباه و خطا میگوید.
کیشِ شخصیت پرستی و اَبَرمردباوری انجماد اندیشه است و پذیرش اطاعت و بندگی که برای نجات خودش به چیزی جز ناجی نمیاندیشد. این افراد بیمارانی هستند که برای تسکین روانِ ناآرام و پریشان خود به نیروی فشار تبدیل میشوند. از دشمنسازی و جنجال و هیاهو برای رسیدن به اهداف و برنامههای خود استفاده میکنند. حقارتشان را دوست میدارند و چنان در وهم دانایی غرق شدهاند که دنیا را نه از دریچه نگاه خودشان بلکه با چشمانِ اَبَرمرد میبینند.
در منطقِ این کیشِ شخصیت پرستانِ مکار همه چیز یا سیاهِ سیاه یا سفیدِ سفید است و به همین خاطر با گفتگو بیگانهاند. آنان از حس شنوایی کمترین بهره را بردهاند برای همین فقط حرف میزنند و آنچه که میگویند چیزی نیست جز تعریف و تمجید و ستایشِ پر از مبالغه که انسان والای بی عیب و نقص را تا جایی بالا میکشد که خود در مقابل آن به زیر زمین فرو میروند. به هر میزان این اَبَرمرد بزرگ شود تا به اَبَرانسانِ خداگونه'ی قابل پرستش برسد به همان اندازه آن فرد یا افراد پایین میآیند.
تراژدی آنجا است که چاپلوسان کیشِ شخصیت پرست، دروغ را به عنوان یک حقیقت مطلق میپذیرند و تمام سعی و کوشش آنان به کرسی نشاندن جبر مطلقِ اقتدار کاذب است. فریبکاری، هویت شناخته شده این موجودات است که همواره به تناسب جایگاه و موقعیتی که دارند به شیوههای گوناگون از آن استفاده میکنند.
آنان نه مبتکری خلاق هستند و نه در تولیدِ اندیشه نقش و جایگاهی دارند، با این وصف در تقلید کردن، مهارت و تبحر خاصی دارند.
مواظب این موجودات خطرناک باشید.
@thirdpower
به نظر من، ارتباطات، پیش از هر چیز به معنی انتقال و گسترش گونه ای اطلاعات است. اما از خود بپرسیم: اطلاعات چیست؟ چندان پیچیده نیست، همه می دانند: اطلاعات مجموعه ای از دستور العمل ها است. وقتی به شما اطلاعی می دهند، در واقع به شما القاء می شود فرض بر آن است که به چه چیزی باید باور داشته باشید. به عبارت دیگر اطلاع رسانی یعنی ارسال دستورالعمل. اطلاعیه های پلیس از این لحاظ گویا هستند زیرا رسما به ما می گویند که به چه چیزی باید باور داشته باشته باشیم. شاید هم بتوانیم بگوییم از ما نمی خواهند باور داشته باشیم، بلکه امر می کنند: چنان رفتار کنیم که گویی باور داریم. اطلاعات و ارتباطات چنین چیزهایی و جدا از این دستورالعمل ها، ارتباطات و اطلاعات دیگری وجود ندارند. این دقیقا یک نظام مراقبت (کنترل) است.
این ها که می گویم مباحثی البته بدیهی است، ولی مباحثی هستند که امروز به شدت درگیرشان هستیم، زیرا در جوامعی زندگی می کنیم که باید به آنها جوامع زیر مراقبت گفت. می دانیم که متفکری مثل فوکو دو گونه از جامعه را تحلیل می کند که هر دو به ما نسبتا نزدیک هستند. نوعی از جامعه که به آن جامعه حاکمیت می گوید و جوامع دیگری که به آنها جوامع انضباطی نام می دهد... این جامعه ، یعنی جامعه انصباطی بنا بر تعریف فوکو، جایی هستند که از خلال سربرآوردن مکان های دربند کردن [انسان ها] تعریف می شوند: زندان ها، مدارس، کارگاه ها، بیمارستان ها. برای جوامع انصباطی این یک ضرورت است. (...)
اما حال از خود بپرسیم چه رابطه ای میان هنر و ارتباطات می تواند وجود داشته باشد؟ به نظر من هیچ رابطه ای.
هیچ ابزار هنری را نمی توان ابزاری ارتباطی دانست. اثر هنری هیچ ربطی به ارتباطات ندارد. اثر هنری ابدا اطلاعی را در خود حمل نمی کند. برعکس، رابطه ای بنیادین میان اثر هنری و کنش مقاومت وجود دارد. بله، درست در اینجا است که می بینیم اگر بخواهیم رابطه ای را میان هنر و ارتباطات فرض کنیم، باید در همین کنش مقاومتی بیابیمش. اما چه رابطه رمزگونه ای میان هنر و مقاومت وجود دارد؟ حال آنکه انسان هایی که مقاومت [سیاسی] می کنند، عموما نه زمان آن را دارند و نه اغلب فرهنگ لازم را برای آنکه کمترین رابطه ای با هنر داشته باشند، نمی دانم، فکر می کنم این طور باشد. [آندره] مالرو سخن بسیار ساده درباره هنر می گوید: تعریف او از هنر این است:«[هنر] تنها پدیده ای به شمار می آید که در برابر مرگ مقاومت می کند». در ابتدای سخنم گفتم کار فلسفه، ابداع مفاهیم است. و فکر می کنم آنچه درباره هنر آمد، یکی از بنیان های زیبای فلسفه را می سازد. کمی بیاندیشیم... چیست که درمقابل مرگ مقاومت می کند؟ تردیدی به خود راه ندهیم، یک مجسمه کوچک گلی پنج هزار ساله را در دست بگیریم تا درک کنیم پاسخ مالرو بی شک درست بوده است. هنر همان چیزی است که بیشترین مقاومت را در مقابل مرگ از خود نشان می دهد(...) و از همینجا می توانیم به رابطه ای برسیم؛ رابطه ای تنگاتنگ میان کنش مقامت و [کنش ] هنر و اثر هنری. ممکن است بپنداریم هر کنشی برای مقاومت، نمی تواند یک اثر هنری باشد، با وجود این، به نوعی، چنین است.
✍ #ژیل_دلوز
بخشی از سخنرانی درباره فلسفه و سینما
@thirdpower
این ها که می گویم مباحثی البته بدیهی است، ولی مباحثی هستند که امروز به شدت درگیرشان هستیم، زیرا در جوامعی زندگی می کنیم که باید به آنها جوامع زیر مراقبت گفت. می دانیم که متفکری مثل فوکو دو گونه از جامعه را تحلیل می کند که هر دو به ما نسبتا نزدیک هستند. نوعی از جامعه که به آن جامعه حاکمیت می گوید و جوامع دیگری که به آنها جوامع انضباطی نام می دهد... این جامعه ، یعنی جامعه انصباطی بنا بر تعریف فوکو، جایی هستند که از خلال سربرآوردن مکان های دربند کردن [انسان ها] تعریف می شوند: زندان ها، مدارس، کارگاه ها، بیمارستان ها. برای جوامع انصباطی این یک ضرورت است. (...)
اما حال از خود بپرسیم چه رابطه ای میان هنر و ارتباطات می تواند وجود داشته باشد؟ به نظر من هیچ رابطه ای.
هیچ ابزار هنری را نمی توان ابزاری ارتباطی دانست. اثر هنری هیچ ربطی به ارتباطات ندارد. اثر هنری ابدا اطلاعی را در خود حمل نمی کند. برعکس، رابطه ای بنیادین میان اثر هنری و کنش مقاومت وجود دارد. بله، درست در اینجا است که می بینیم اگر بخواهیم رابطه ای را میان هنر و ارتباطات فرض کنیم، باید در همین کنش مقاومتی بیابیمش. اما چه رابطه رمزگونه ای میان هنر و مقاومت وجود دارد؟ حال آنکه انسان هایی که مقاومت [سیاسی] می کنند، عموما نه زمان آن را دارند و نه اغلب فرهنگ لازم را برای آنکه کمترین رابطه ای با هنر داشته باشند، نمی دانم، فکر می کنم این طور باشد. [آندره] مالرو سخن بسیار ساده درباره هنر می گوید: تعریف او از هنر این است:«[هنر] تنها پدیده ای به شمار می آید که در برابر مرگ مقاومت می کند». در ابتدای سخنم گفتم کار فلسفه، ابداع مفاهیم است. و فکر می کنم آنچه درباره هنر آمد، یکی از بنیان های زیبای فلسفه را می سازد. کمی بیاندیشیم... چیست که درمقابل مرگ مقاومت می کند؟ تردیدی به خود راه ندهیم، یک مجسمه کوچک گلی پنج هزار ساله را در دست بگیریم تا درک کنیم پاسخ مالرو بی شک درست بوده است. هنر همان چیزی است که بیشترین مقاومت را در مقابل مرگ از خود نشان می دهد(...) و از همینجا می توانیم به رابطه ای برسیم؛ رابطه ای تنگاتنگ میان کنش مقامت و [کنش ] هنر و اثر هنری. ممکن است بپنداریم هر کنشی برای مقاومت، نمی تواند یک اثر هنری باشد، با وجود این، به نوعی، چنین است.
✍ #ژیل_دلوز
بخشی از سخنرانی درباره فلسفه و سینما
@thirdpower