گفتمان جريان سوم – Telegram
گفتمان جريان سوم
111 subscribers
2.61K photos
806 videos
36 files
1.4K links
اين كانال صرفن براي گفت و گو جهت امكان سنجي ايجاد جريان سوم فكري، فرهنگي و اجتماعي در سپهر عمومي ايران با احترام به قوانين تاسيس گرديده است.
ارتباط با ما:
@News_Administrator
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 استاد رحیم پور ازغدی : شهید مطهری معتقد بود ما قرار نیست حکومت صنفی و آخوندی برقرار کنیم. جمهوری اسلامی عدالتخواه به معنی دقیق کلمه است. به لحاظ برخورداری از مزایای اجتماعی نبایستی تفاوتی بین عالی ترین مقامات و عادی ترین افراد باشد.
♦️ اگر این انقلاب به عدالت و آزادی و برابری و اخلاق و معنویت وفادار نباشد و باقی بماند این انقلاب نیست، چیز دیگری است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Forwarded from راه سوم
محسن رنانی

🔴 اگر روزی رسید که سگی در میدان انقلاب تهران در ظهر و اوج ترافیک توانست بدون نگرانی بخوابد و خوابش ببرد ما در مسیر توسعه قرار گرفته‌ایم.

🔹این امر نشان دهنده این است که تحولی در نظام سیاسی رخ داده، تحولی در جامعه رخ داده و تحولی در خانواده رخ داده است.

🔹به همین سادگی تمام شاخص‌های توسعه ختم می‌شود به صلح، صلح با خویش، صلح با جامعه، صلح با حکومت، صلح با طبیعت و صلح با حیوانات.

@rahsevom
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 دکتر بیژن عبدالکریمی : تا به ساحت نظر وتفکر عمیق در مورد بحرانها نرسیم، به جائی نمی رسیم، چهل سال است این روند را تکرار می کنیم.
♦️ زمانی چشممان باز خواهد شد که بسیار دیر شده است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Forwarded from سیدمجیدحسینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻

🔹️ اين فيلم قديميست:
اما در يک #نظرسنجی از دانش‌آموزان طبقه متوسط پرسيده‌اند، آيا مدرسه اجازه كتک زدن دارد؟
نود و سه درصد گفته‌اند: هرگز، اعتراض می‌كنيم!
اما در همين نظر سنجی بين دانش‌آموزان فقير، هفتاد درصد گفته‌اند كه طبيعيست كتک بخوريم (حق است).
اين يعنی درماندگی آموخته شده و طبيعی شدن سرمايه‌داری!

🔸️ مردم!
اعتراض اصلی به كتک زدن بچه‌ها نيست، اعتراض اصلی به فقر و نابرابريست كه حتی كودک فقير را مستحق كتک خوردن می‌كند!
سرمايه‌داری انقدر طبيعی شده، كه طبقات پايين نابرابری را حق خود كرده‌اند!
بايد اين طبيعی شدن سرمايه‌داری را بحرانی كرد! همين.


🌐 @majidhosseini58
Forwarded from راه سوم
🔴به سوی دموکراسی

شبنم ضیائی /فعال سیاسی- مدنی

🔹️ آغاز واكاوي اين موضوع در جهان علمي، از زمان انتشار مقالة سيمور مارتين ليپست يعني «پيش نيازهاي اجتماعي دموكراسي» (1959) بوده است .

🔹️ در اين باره، محققان مختلف با جهت گيري هاي فكري متفاوت، عوامل گوناگوني را پيش نياز دموكراتيك شدن معرفي كرده اند؛ عواملي نظير توسعة اقتصادي، طبقة اجتماعي، سكولاريته، برابري يا نابرابري اجتماعي، دين و نگرشهاي ديني و در تازه ترين مورد نيز فرهنگ سياسي.

🔹️ يكي از عناصر مهم موثر بر گونه شناسي فرهنگ سياسي، پديده سرمايه اجتماعي است.
مشاركت افراد و گروههاي اجتماعي در تعيين سرنوشت خود از اصلي ترين دغدغه هاي
فلسفه سياسي مدرن و نظريه پردازان حوزه دموكراسي بوده است.

🔹️نهادها از طريق تجميع توانايي ها و پتانسيل هاي افراد و كاناليزه كردن و معطوف نمودن آن به مورد يا موارد ويژه اي از حوزه عمومي، قدرت و توانايي ايجاد تغييرات در اين حوزه توسط شهروندان را افزايش خواهند داد.

🔹️ این امر سبب توانمندسازي شهروندان و احساس مفيد و موثر بودن در آنها ميشود.
همچنين نهادهاي داوطلبانه از طريق ايجاد بستر گفتگو هم در درون خود و هم به سبب رقابت بين گروهي با نهادهاي ديگر، سبب تقويت فرهنگ گفتگو، تساهل و بده بستان خواهند شد. آنها از همين طريق تمايلات خودخواهانه افراد و فردگرايي لجام گسيخته شهروندان را نيز مهار و تواناييها و مهارتهاي مدني آنها را بهبود مي بخشند.

🔹️از اعتماد به عنوان پيش شرطي براي دموكراسي ياد مي شود. فرهنگ اعتماد نه تنها به پايداري دموكراسي كمک ميكند، بلكه بدون وجود ميزاني از اعتماد اوليه، اجراي رويه هاي بنيادي دموكراسي عملا غير ممكن است.

🔹️انجام فعاليتهاي داوطلبانه، رفتارهاي اجتماعي و منافع ناشي از پيوندهاي اجتماعي را به مردم ميآموزد: رفتارهايي مانند اعتماد، رابطه متقابل، يكپارچگي و همكاري.

🔹️تقريباً تمام ديدگاههاي موجود در تئوري
سرمايه اجتماعي در تاكيد بر اعتماد (تعميم يافته يا برون گروهي) به عنوان جزء اصلي
سرمايه اجتماعي كه بر فرهنگ سياسي دموكراتيک موثر است، اشتراک ديدگاه دارند.

🔹️ در تز سرمايه اجتماعي بر خلاف دو مكتب پر
نفوذ ديگر، نقطه شروع نه فرد و شهروند ذيحق آن گونه كه ليبرالها بر آن تاكيد ميكنند و نه دولت برابري خواه بدان سان كه سوسياليستها و سوسيال دموكراتها ميانديشند، بلكه حوزه مدني يا اجتماع است.

🔹️ گسترش هرچه بيشتر سرمايه اجتماعي و نهادها و سازمانهاي غيردولتي و هنجارها و شبكه هاي مرتبط با آن، در حقيقت پرورش شيوه زيست يا خلق و خوي دموكراتيک است كه هگل از آن به عنوان زندگاني اخلاقي يا شكل ويژه اي از فرهنگ يا حيات اجتماعي ياد ميكند.

🔹️ اين كه اجتماعي به شكل استبدادي، مونارشي يا دموكراسي اداره ميشود، ناشي از رواج اضطراب ، وفاداري يا جهت گيري هاي مدني است.

🔹️رژيم هاي سياسي تنها تا زماني ثبات دارند كه الگوهاي اقتدارشان با عقايد مردم در مورد نوع اقتدار سياسي آن جامعه منطبق باشد. در واقع دموکراسی بدون دموکرات ها فاجعه به بار می آورد. در فرايند دموكراتيک شدن، باورهاي توده نقش محوري ايفاء ميكنند.

🔹️تجربه زيست در انجمن هاي مدني افراد را در برابر احساس ضعف و بي قدرتي از يک سو و انتظارات نوكرمسلكانه كه منجر به دولت اقتدارگرا و پدرسالار ميشود، ايمن خواهد کرد.

🔹️ مردم سالاری جامعه خواه، مسیر اصلاح نظام سرمایه داری را با در نظر گرفتن عدالت اجتماعی می پیماید، نه به انقلاب و آری به اصلاح است.

📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
Forwarded from جنگل
طراحی #حسن_ابطحی

تقاص
نویسنده علی خشتی
Forwarded from جمهورى سوم
🔺درباره رابطه میان مک فارلین و احمد فردید در سال ۱۳۶۴

چه اشتراکی میان مصاحبه حسین دهباشی با محسن کنگرلو و مستند علی میرسپاسی درباره احمد فردید وجود دارد؟
در پاسخ به معترضین به وضعیت موجود که ریال مان پایین از کره شمالی شده
و اقتصادمان فرو پاشیده و مردم نایی برا ی زنده ماندن ندارند چه رسد به زندگی بایدگفت :
به قول آقای ظریف خودمون این راه را انتخاب کرده ایم .
خودمان انتخاب کرده ایم که در مقابل غرب و دنیا بایستیم
خودمان انتخاب کرده ایم که مستقل باشیم .
خودمان انتخاب کرده ایم که با چین و روسیه دو کشور کمونیست که اصلا به وجود خدا اعتقادی ندارند همراه باشیم .
خودمان انتخاب کرده ایم که چنین مسئولان و نمایندگان و قوانینی داشته باشیم .
هر جا که خودمان انتخاب نکرده ایم شما بفرمایید !؟
هم انتخاب راه و هم انتخاب افراد وراه و روش توسط خودمان بوده .

نسل سوم
نسل پیگیر و مطالبه گر
قابل توجه انهایی که از مصوبه مجلس در مورد اصلاح قانون انتخابات خوشحال بودند .
تمام .


انتقاد "دبیر شورای نگهبان" از مصوبه اخیر مجلس درباره اصلاح قانون انتخابات

🔻آیت‌الله جنتی: در حالی که ما مدت‌ها و پیش از برگزاری انتخابات اخیر، درباره اصلاح قانون انتخابات فریاد زدیم و مطالبه کردیم، اما مجلس محترم هیچ توجهی به این امر نکرد و حالا و در روز‌های پایانی خود تازه به فکر اصلاح قانون انتخابات آنهم با این کیفیت افتاده است
🔻پیش از انتخابات در مذاکره‌ای که با رئیس مجلس داشتم گفتم که باید اصلاح قانون انتخابات ناظر به سیاست‌های کلی انتخابات باشد
🔻اما متاسفانه طرح اخیر نه تنها هیچ نسبتی با سیاست‌های کلی انتخابات ندارد بلکه با هدف بی خاصیت کردن احراز صلاحیت داوطلبان طراحی و تصویب شده است/ فارس

این مصوبه به عمر این مجلس نمی رسد و جهت رفع ایرادات به مجلس بعدی برگشت خواهد خورد
و مجلس بعدی هم..

پس به انتخاب ها احترام بگذاریم !!!!!

حالا باید دید که نمایندگان مجلس انقلابی در کدام طرف خواهد بود وچه رای و نظری خواهند داشت .
انتظار ان است که حداقل سخت گیرانه تر نشود .

جریان سوم جریان پیگیر و مطالبه گر
Forwarded from راه سوم
🔴 محققی که روی منشاء "کروناویروس" کار می‌کرد، به قتل رسید

🔹"بینگ لو" محقق چینی دانشگاه " پیتسبرگ" که روی منشاء "کروناویروس" تحقیق می‌کرد و قرار بود به زودی نتایج تحقیق خود را اعلام کند، به قتل رسید./اصلاحات نیوز

@rahsevom
🌐 دکتر هاشم آقاجری: مبتنی بر آموزه های تاریخ 200 ساله اخیر ایران باید کامیونیتی ها و اجتماعات مطالبه محور برای شکل گیری جهان بدیل و غیر رسمی در توازن با جهان مسلط و رسمی در کشور شکل بگیرد
🔹 از دیالوگ این دوجهان بدیل پائینی و جهان مسلط بالائی از بن بست تاریخی می توانیم عبور کنیم و به نوعی آرمان ملی و توافق آحاد اجتماعی در متن ساختارهای کشور دست یابیم

گزارش سه/ از نشست اصلی ترین مسئله جامعه ایران
♦️ دکتر هاشم آقاجری استاد تاریخ و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس: در هریک از حرکت های ذکرشده -در دوسده اخیر در ایران- و به عنوان نمونه جنبش اصلاح طلبی مذهبی ادعا این است که مبتنی بر یک ایده مرکزی و در اینجا اصلاح دینی ، با تأسیس یک دولت جدید و مورد اخیر دولت و نظام دینی می توان بر تمام بحران هائی که از قرن نوزده به بعد در جامعه ایران انباشته شده است و هیچکدام راه حل لازم برای برون رفت پیدانکرده است، غلبه کرد و اینک این گفتمان در تلاش است مبتنی بر ایده مرکزیِ خود با یک تحول و انقلاب، راه را برای حل مسائل باز کند.
♦️ این در حالی است که تجربیات نشان می دهد مسائل گذشته نه تنها حل نشده است، بلکه جامعه با بروز و ظهور مسأله های تازه ای نیز مواجه شده است. بحران دولت سازی مدرن با ادغام ایده مرکزی جریان و دولت ، بحران ملت سازی مدرن با منطق تبعیض سیستماتیک نسبت به افراد جامعه، بحران در نوسازی اقتصادی با تکیه بر ایده مرکزی و سنتی جریان تحول خواه برای حل مسائل کار و سرمایه و روابط و مناسبات اقتصادی و مالی، بحران در دموکراتیزاسیون با سلطه حقوق سنتی که ایده مرکزی آن ، ایده ای پیشامدرن و تحول نایافته است و در پی آن است که یک لباس تنگ هزارساله را بر اندام یک جامعه درحال تحولِ دینامیک و پویا بپوشاند.
♦️ لذا ما امروز در میراث خود با مسائلی مانند مشکل با دموکراتیزاسیون، مدیریت علمی، دولت عقلانی، حقوق شهروندی مواجهیم و به همین دلیل دارای بحران در ارزشها، هویت و دین هستیم. اکنون جامعه ما دچار غربت دینی است، ایمان جوانان آسیب دیده است و دین، مورد تهاجم و بی دفاع است.
♦️ به نظر می رسد در آخرین تجربه 200 ساله اخیر و در انقلاب ارزشی سال57، با شیفت از گفتمان روشنفکرانه و مدرن دینی با نمایندگانی مانند دکتر شریعتی، به نوعی اسلام هسته مرکزی، سنتی و پیشامدرن رسیده ایم. و در نتیجه اکنون ما با تضاد مردم سالاری و هسته مرکزی قدرت مواجه هستیم.
♦️ به معنائی ساختار قدرت مبتنی بر هسته مرکزی و ساختار قدرت دموکراتیک نتوانسته اند درطول چهار دهه فرصت که داشته اند باهم در آمیزند و جامعه دارای یک ساختار یگانه باشد. این دوگانگی امروز وجود دارد و در مسیر فاصله های بیشتر است.
♦️ به همین دلایل ما با پدیده ای به نام جنبش های مطالبه خواهانه روبرو می شویم. بخش های مخلتلف جامعه مسأله های مختلف دارند. هر بخش واجد یک مسأله مرتبط با خود و حول مطالبات خود است و ما فاقد مسأله مشترک ملی هستیم.
♦️ ما شاهد همبستگی، همیاری، سازماندهی و حرکت بخشی و دست جمعی در قالب جنبش های از پائین برای مطالبه گری و وادار کردن بالا جهت تن دادن به تغییرات لازم هستیم.
♦️ دیالوگ نرم و یا سخت میان عاملیت جمعی جامعه و ساختارهای متصلب در یک روند مصلحت آمیز یا چالشی موجب شکل گیری یک آلترناتیو قدرت از پائین می شود. همه آلترناتیو های شکل گرفته از بالا محکوم به شکست بوده اند. امر خروج مردم از عرصه عمومی باعث انحراف ساختارهای بالائی می شود.
♦️ از این تاریخ 200 ساله می توان آموخت و پیشنهاد نمود، حضور منسجم، سازمان یافته و ساختارمند مردم در حالی که این ساختارهای مردمی دارای شخصیت و سازمانِ مسأله محور هستند و تمرین گفتگوی سخت و نرم با ساختارهای رسمی برای دستیابی به تحولات سازنده و شکل گیری آرمان مشترک، توافق و مسأله ملی است.
♦️ راه حل برای مسأله اصلی و مسائل فرعی در کنش و عاملیت انسانی ، عاملیت های جمعی جامعه ایرانی با فرهنگ مطالبه محوری و با منطق بدیل سازی از پائین است. فردگرائی و انزوای فردی باید جای خود را به همبستگی اجتماعی بدهد.
♦️ باید کامیونیتی ها و اجتماعات مطالبه محور برای شکل گیری جهان بدیل و غیر رسمی در توازن با جهان مسلط و رسمی شکل بگیرد تا از برخورد و دیالوگ این دوجهان بدیل پائینی و جهان مسلط بالائی از بن بست تاریخی عبور کنیم و نوعی آرمان ملی و توافق آحاد اجتماعی در متن ساختارهای کشور شکل گرفته و جاری شود.

کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Forwarded from راه سوم
🔴 اتحاد تتلیتی‌ها

✍️ مهران فرجی

🔹فیــک‌نیــوزهــا، سلبریتی‌های توخالی، بازار شایعه و خبرهای غلط و اکانت‌هایی که با استفاده از تصاویر جنسی و لودگی و خبرهای دروغ، مخاطب جذب می‌کنند، در همه جای دنیا مخاطب دارند چه در ایران، چه در هر کشور دیگری. اما در برخی کشورها، فیک‌نیوزها تا حدی در حاشیه قرار دارند و رسانه‌های معتبر و روزنامه‌نگاران این رسانه‌های معتبر تلاش می‌کنند فضای بی‌صاحب مجازی را کنترل و از انحراف اذهان عمومی جلوگیری کنند.

🔹 از همین مساله می‌توان فهمید که چرا سلبریتی‌های بی‌هویت، چرا لودگی و چرا شایعات، در فضای مجازی فارسی دست بالا را دارند. فضای فعالیت روزنامه‌نگاران در کشور ما محدود شده است. بسیاری از روزنامه‌ها در سال‌های گذشته نتوانسته‌اند صدای مخاطبان باشند یا مطالبی را نشر دهند که خواننده را به خود جذب کنند. دلیل، فضای بسته برای رسانه‌هاست؛ فضایی که مخاطب را به سمت رسانه‌های غیر رسمی، اشخاص، رسانه‌های بعضا سرگرم‌کننده و جذاب فارسی زبان خارجی و… هدایت می‌کند.

🔹 ازسوی دیگر سلبریتی‌ها و فیک نیوزها به خوبی همدیگر را پوشش می‌دهند، به خوبی کنار هم قرار دارند و به خوبی می‌دانند مخاطب را به چه سمتی هدایت کنند. روزی که فکر کردن و خواندن و دانستن امتیاز بود، فعالان کارگری از اتحاد کارگران جهان سخن می‌راندند، حالا تتلتی‌های جهان، به اتحادی نانوشته رسیده‌اند.

🔹 تتلتی‌ها، مخاطبان چند میلیونی لایو اینستاگرام تتلو و یک سلبریتی دیگر می‌شوند. صدها هزار نفر مخاطب مطالب سالی‌جون! در توئیتر هستند و او هم از مخاطبانش می‌خواهد به او بگویند به نظرشان مصدق خائن‌تر است یا خاتمی!

🔹 سوی دیگر این فیک نیوزها هم افرادی هستند که بعضا سابقه روزنامه‌نگاری هم دارند اما حالا به واسطه ارتباط با برخی نهادها، خود را به عنوان مبارز با فساد جا زده‌اند و نبود رسانه‌های رسمی و کم اهمیت بودن تعمق در مطالب ازسوی مخاطب، در لوای افشاگری، منافع مادی گعده‌های فاسد را تامین می‌کنند.

🔹 بله! تتلوها، تتلیتی‌ها و سالیتاک‌ها و فیک‌نیوزها و مسی‌‌ها متحد شده‌اند. آنها از این اتحاد سود می‌برند. هم سود مادی، هم سود شهرت و هم سودی که به جیب جریان فکری‌ای که پشت برخی از این سلبریتی‌ها هستند، می‌رود.

🔹 اما سوی دیگر این داستان کجاست؟ از این اتحاد چه کسانی متضرر می‌شوند؟ بازندگان این بازی مجازی باید متحد شوند. به درستی که هم فعالان مدنی واقعی، هم رسانه‌ها، هم روزنامه‌نگاران و هم دولت‌ها، بازندگان این بازی بوده‌اند.

🔹 باز شدن فضا برای فعالیت آزادانه‌ رسانه‌های داخلی و مرجع شدن این رسانه‌ها و به تبع آن، مرجع شدن روزنامه‌نگاران شاغل در این رسانه‌ها که از رسانه‌شان اعتبار گرفته‌اند و به آن اعتبار می‌دهند، مثل بسیاری از کشورهای آزادتر جهان، فیک‌نیوزها و سلبریتی‌های فاقد هویت را به حاشیه می‌راند. در این شرایط اعتبار روزنامه‌نگار نیز به واسطه رسانه‌ای رسمی و دارای هویت به دست می‌آید که صدای رسای مخاطبش است، نه به واسطه ارتباطات پشت‌پرده با نهادهای خاص داخلی و خارجی.
🔹 در آخر، برای برون رفت از این وضعیت بغرنج فرهنگی در فضای مجازی، بازندگان جهان متحد شوید!

*روزنامه‌نگار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی

@rahsevom
Forwarded from دولت بهار
🔴 بورس ۵۰ میلیون نفری، مقدمه انتخابات ۱۴۰۰ و بالا آوردن کاندیدای "نرمال"!

امیر تفرشی نوشت:

تلاش برای گسترش حضور آحاد مردم در بورس، طرحیست که بازیگران انتخابات ۱۴۰۰ را ملزم به ارائۀ یک برنامۀ خاص در اقتصاد و سیاست خارجی می‌کند که رفتار جمهوری اسلامی در محیط بین‌المللی را "نرمال"تر کند.
این برنامه، مورد انتظار آحاد مردم خواهد بود که از سلایق سیاسی مختلف هستند.

@dolatebahar
#بنا بر خوانش طباطبایی، نظریه اصلاح دینی روشنفکری دینی مبتنی بر «فلسفه ای» است که با چارچوب دیانت اسلام سازگاری ندارد ولی او نمی‌گوید، به عنوان مثال، فلسفه‌ی دینِ روشنفکری چون عبدالکریم سروش چیست؟ در کتاب پرسش از امکان امر دینی بیژن عبدالکریمی (۱۳۹۷) به دقت مبانی فلسفی سروش (و روشنفکری دینی) را صورتبندی کرده است و آن را ذیل «سوبژکتیویسم کانتی» قرار داده است ولی طباطبایی اشاره‌ای به سوبژکتیویسم و وامداری خویش به «بینش کانتی» نمی‌کند. اما روشنفکری دینی را به دلیل وامداری فلسفه‌ی دینش به سنت مسیحی تخطئه می‌کند و می‌گوید که غایت روشنفکری دینی نظریه اصلاح دینی در اسلام بر اساس ایده پروتستانتیسم است و این نظریه در عمل شکست خورده است و دلیل آن «فلسفه ی دین» روشنفکری دینی است که «فلسفه اش» اسلامی‌و سازگار با مبانی دین اسلام نیست. اما واقعیت امر این است که روشنفکری دینی تصوری سوبژکیتویستی / کانتی از دین دارد و این سخن بدین معناست که «شئی فی نفسه» در فلسفه کانت توسط عقل قابل صورتبندی نیست و از این روی است که عبدالکریم سروش در رؤیاهای رسولانه تفسیری کانتی از دین اسلام و وحی ارائه می‌دهد. حال پرسش اینجاست که آیا طباطبایی که بر «فلسفه ی دین» روشنفکری دینی بواسطه مسیحی بودن فلسفه آنها نقد وارد می‌کند، خود دارای «فلسفه ی حقوقِ» غیرمسیحی / غیراروپایی / غیرسوبژکتیویستی است؟ پاسخ به این پرسش از آن جهت اهمیت دارد که او نظریه اصلاح دینی روشنفکری دینی را به ضرر «وحدت ملی ایران» می‌داند و «نظریه عام اصلاح دینی» خویش را به عنوان «نص چهارم» و مُقَوّم ایرانشهر می‌داند. در «ملاحظات درباره دانشگاه» طباطبایی در نقد سروش می‌نویسد
«... ولی از آن میان یکی نیز بود که خیالات خود را در زرورق‌های نثر مسجع، لفافه عرفان مولوی، زیر پوشش دلق زرق زهد سیاست زده امام محمد غزالی و … بیان می‌کرد، دانشگاه را از «بازار عطاران» قیاس می‌گرفت و گمان می‌کرد که از دانش باید عِطِر عرفان به مشام رسد. بدیهی است که این تصور، که دانش و دانشگاهی بویی دارد، از توهم‌های ناشی از دیدگاه ایدئولوژی در تولید دانش است» (طباطبایی، a ۱۳۹۸. ۱۵).
اما طباطبایی اشاره ایی به سوبژکیتویسم سروش و صورتبندی کانتی سروش از معرفت دینی در ساحت اسلام نمی‌کند و این «سکوت متدولوژیک» پرسشی پیش روی ما می‌گشاید که سنخ فلسفه حقوقی که او از آن با مفهوم «عقلِ عُقلائی» یاد می‌کند چیست؟ در کتاب ملت، دولت و حکومت قانون طباطبایی اشاره ایی نغز ولی موجز به تمایز بین «اخلاق» و «حقوق» می‌کند که او این ثُغور معرفتی تمایز را به عقلِ عُقلائیِ معماران مشروطه در ایران نسبت می‌دهد که مخالفان آنها درک درستی از این تمایز نداشتند.


سیدجوادمیری


@seyedjavadmiri
🌐 ایران: آمریکاپرستی و آمریکاستیزی، دیدگاه مردم چیست ؟ آیا هیچ آئین سومی وجود ندارد؟
🔹 اسفندیار خدایی، دکترای مطالعات آمریکا، دانشگاه تهران
♦️ آمریکا یک کشور خارجی در یک قاره دور نیست. آمریکا مسئله زندگی ماست و در خانه، بازار، مدارس، مساجد و حتی سر سفره غذای ما هم حضور دارد. باورهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دینی ما در مخالفت یا همراهی با آمریکا تعریف می شود: برخی آمریکا را خدا می دانیم و برخی شیطان می شماریم و بین این دو، هیچ آئین سومی وجود ندارد. رسانه، هنرمند، ورزشکار، دانشمند و حتی مسئول ما نیز به این دو آئین تقسیم می شوند. ما حتی همه کشورها را با همین معیار تقسیم می کنیم.
♦️ آمریکاپرستان، آمریکا را مدینه فاضله می خوانند و همه رفتارهای آمریکا را منطقی می شمارند و تحسین می کنند. آنها به قدرت و فرهنگ آمریکایی ایمان دارند و به آنچه غیر آمریکایی است به دیده تحقیر می نگرند. از سوئی، آمریکاستیزان آمریکا را شیطان بزرگ می خوانند و ریشه همه بدبختی ها را آمریکا می پندارند. اگر ویروس کرونا جهان را مبتلا می سازد، با قاطعیت انگشت اتهام را به سمت آمریکا نشانه می روند که چون این ویروس از شهر مقدس قم وارد شده است پس کار آمریکاست تا قلب جهان تشیع را هدف بگیرد.
♦️ این دو گروه با عینک آمریکایی به دنیا نگاه می کنند. آنها معتقدند که کارهای آمریکا طبق برنامه و حساب و کتاب است. هر دو آمریکا را آنقدر بزرگ می دانند که هدف زندگی را در مبارزه با آمریکا و یا آمریکاپرستی خلاصه می کنند، یکی آمریکا را شر مطلق و دیگری خیر مطلق می داند.
♦️ آمریکاپرستان معتقدند، اگر آمریکا کاری می کند که به ظاهر خوب نیست، عیب از ماست که دقت نمی کنیم. اگر در جنگ جهانی دوم آمریکا بر سر مردم ژاپن بمب اتم انداخت، بهترین کار ممکن بود، چون جلوی خونریزی بیشتر را گرفت. اگر آمریکا ایران را تحریم می کند، این به نفع ایران و جهان است، آنها از تحریم ایران خوشحال هم می شوند. آنها معتقدند همه کارهای آمریکا از روی حساب و کتاب است و اشتباهی در کار نیست.
♦️ آمریکاستیزان ایمان دارند که آمریکا شیطان بزرگ است و بجز شر و پلیدی از او نشاید. هر کجا وارد شده، بجز جنگ و فساد و فقر نداشته است.
♦️ اما در مقابل آمریکاپرستان معتقدند دوستان و متحدان آمریکا مثل ژاپن و آلمان و کره جنوبی و ترکیه و عربستان و قطر، روزگار بهتری از دوستان چین و روسیه مثل کره شمالی، سوریه، ونزوئلا و ایران دارند. در پاسخ، آمریکاستیزان توضیح می دهند که این کشورها نوکران و مستعمره آمریکا هستند و از خود استقلال ندارند. همین روحیه آمریکاستیزی کاری کرد که ایران در زمان امضاء برجام موشکی شلیک کرد که مرگ بر یکی از متحدان آمریکا بر آن نوشته شده بود، و با قایق های موتوری خود در خلیج فارس عرصه را بر دولت اوباما تنگ کرد و فقط بعد از به قدرت رسیدن ترامپ، قایقها را جمع کرد.
♦️ آمریکاپرستان معتقدند ما در مقایسه با آمریکا هیچ هم نیستیم؛ مشتی مردم بی فرهنگ، مغرور و افراطی هستیم که هیچ خدمتی به بشر نکرده ایم. تمدن بشری هر چه دارد از نبوغ علمی، فرهنگ غربی دارد. دین ما، اقتصاد ما، مراکز علمی ما، سیاست و ارتش ما، در مقابل آمریکا حرفی برای گفتن ندارد. باید به آمریکا اعتماد کنیم و پیرو الگوی آمریکایی باشیم. آنها برای این واقعیت پاسخی ندارند که توسعه در هر جامعه ای باید متناسب با فرهنگ، دین و تاریخ و جغرافیا و ظرفیتهای آن جامعه باشد.
♦️ در مقابل، آمریکاستیزان می گویند آنچه غرب و آمریکا ادعا می کند پوچ است و گمراهی و فقط مائیم که شیطان آمریکا را می شناسیم و در مقابل آن به رقابت ایستاده ایم. آنها جواب نمی دهند که تاکنون در این جدال چه ضرباتی به آمریکا زده اند و در مقابل آمریکا تاکنون با تحریمها و دخالتهای خود چند صد میلیارد دلار به ما ضربه زده است ؟
♦️ واقعیت این است شاید آمریکاپرستان و آمریکاستیزان بخشی از حقیقت را درباره آمریکا بگویند اما شاید هیچکدام برای تصمیم خود نظر ملت ایران را نپرسیده اند. کافی است با مردم کوچه و بازار این دیار هم کلام شویم. آنها خوبیها و بدیهای آمریکا را بهتر از سیاستمدارانشان می شناسند. هنوز تبلیغات این دو گروه نتوانسته است مردم را به افراط و تفریط درباره آمریکا و جهان بکشاند./متن تلخیص شده است. متن کامل در : مجله تخصصی مطالعات آمریکا
🔹 نکته : روحیه دوگانه در برخورد با آمریکا وقتی در میان مسؤولان کشور باشد -که هست و از آن گریزی نیست- آسیب¬زا¬تر است. راهی که کشور با گروهی از مسؤولان طی می کند و میلیاردها دلار هزینه دارد، در گروه دیگری که نظر دیگری در خصوص آمریکا دارند اشتباه است و تداوم نمی یابد. به این ترتیب این دوگروه مدام باید طرحهای هم را رصد و احیاناً خنثی کنند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Forwarded from راه سوم
🔴یک جامعه شناس: خدمات تن فروشی هم افزایش پیدا کرده است

سعید مدنی/جامعه‌شناس و پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی

🔹هم در ایام قرنطینه و هم حتی بعد از کرونا وضعیت آسیب‌های اجتماعی از چند جهت به مراتب بدتر شده و می‌شود. چون وضعیت اقتصادی اجتماعی بدتر شده فقر بیشتر شده نابرابری بیشتر شده و کل حمایت‌ها و خدمات اجتماعی کاهش داده شده وضعیت آسیب‌های اجتماعی هم بدتر شده است.

🔹در بعضی مسائل دیگر مانند اعتیاد هم وضعیت به مراتب بیشتری ثبت شده در واقع در حالی که قبلاً یک روند کند و محدودی از امکان درمان معتادان در مراکز درمان اعتیاد وجود داشت این خدمات متوقف شده و از طرف دیگر فعالیت بسیاری از نهادها و موسسات که این خدمات را ارائه می‌دادند محدودتر شده.

🔹خبرهای فیک و دروغ در فضای مجازی مثل اینکه معتادین به بیماری کرونا مبتلا نمی‌شوند یا مصرف مواد می‌تواند مانع از ابتلا شود. این گونه تبلیغات که احتمالا توسط قاچاقچیان ترویج می‌شود به‌ تشدید وضعیت منجر شده است. از طرفی قرار گرفتن در فضای محدود خانه و فشارها و استرس تمایل به مصرف مواد را بیشتر و بیشتر کرده است.

🔹گفته شده جستجوی کلماتی مانند ماریجوانا و گل و امثالهم، در موتورهای جستجوی اینترنت رشد داشته. این به آن معنی است که در واقع تمایل به استفاده از این مواد بیشتر شده

🔹اخیرا گزارشی تهیه شده بود راجع به ارائه خدمات تن فروشی در مراکز مختلف در شرایط کرونایی که نشان می‌داد آن هم به طور نسبی رونق گرفته است بنابراین می‌شود گفت که ما مثل سایر حوزه‌های اقتصادی سیاسی در حوزه اجتماعی هم وضعیتمان به مراتب بدتر شده و بعد از کرونا و حتی در صورت کنترل کرونا هم با وضعیتی به مراتب وخیم تر از گذشته سر و کار خواهیم داشت./مستقل آنلاین

📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
فاصله گذاری اجتماعی چه پیامدهای اجتماعی ایجاد می کند؟

برای درک اینکه "فاصله گذاری" در ساحت جامعه در حال ایجاد چه پیامدهایی در ایران و سطح جهان است نیازمند یک رویکرد "تاریخیِ مقارنه ای" هستیم. پیشتر به تمایز بین "فاصله گذاری فیزیکی" و "فاصله گذاری اجتماعی" پرداخته بودم و استدلال کرده بودم که آنچه در این "موقعیت اپیدمیک" به آن نیاز داریم ایجاد شرایط فاصله گذاری فیزیکی است و نه اِعمال و نهادینه کردن فاصله گذاری اجتماعی. زیرا فاصله گذاری اجتماعی در تاریخ معاصر جوامع بشری دو نمونه اعلاء دارد که یکی "آپارتاید" (Apartheid) در آفریقای جنوبی و دیگری "سگریگیشن" (Segregation) در آمریکای شمالی است که معماران این سیاستگذاری صرفاً فاصله را در بستر فیزیکی مفهومینه نمی کردند بل از "فاصله" معانی فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و دینی و اجتماعی استیفاد می نمودند. حال این دو نمونه معاصر که پیش روی ما هستند (و نمونه های بیشمار دیگر) به ما نشان می دهند که هنگامیکه فاصله گذاری معانی "جامعوی" پیدا می کند ضربات مهلکی بر هستی اجتماعی جامعه انسانی وارد می کند. زیرا اجتماع یعنی "انباشت تجربه های زیسته" که در فراز و نشیب تاریخ بشری در جوامع گوناگون متبلور می شود و مانند یک "دی اِن اِی فرهنگی" بافتار ژنتیکی یک فرهنگ را سامان می دهد. حال معماران سیاست اجتماعی در کشورهای گوناگون و منجمله ایران این "انباشت تجربه های زیسته" را آگاهانه یا ناآگاهانه هدف گرفته اند و نتیجه این سیاستگذاریهای کژ باعت "کمباشت اجتماعی" می گردد و این کاهش تجربه های زیسته در ذهن و زبان جامعه چشم انداز مخوفی را پیش روی انسان میگشاید که به راحتی قابل جبران نیست. بنابراین ما با دو مفهوم "انباشت تجربه زیسته" و "کمباشت تجربه زیسته" سر و کار داریم و از خلال این دو مفهوم می توانیم پیامدهای ناگوار سیاست های نادرست فاصله گذاری اجتماعی (به جای فاصله گذاری فیزیکی)‌ را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم. با کمباشت اجتماعی ما به سمت برساخت انسان های شکننده و نهادهای نحیف در حال حرکت هستیم و یقینناً از درون چنین پروسه هایی شهروند قوی و دولت پاسخگو متولد نخواهد شد بل انسان های دچار ناامنی انتولوژیک و دولت های سرکوبگر ظهور پیدا خواهند کرد و این پدیده جهانی است و طلیعه های آن قابل رویت برای اهل نظر.


سیدجوادمیری


@seyedjavadmiri
Forwarded from سیدمجیدحسینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻

🔹️ اين روزها برنامه شاد، كرونا و نابرابری اقتصادی، وضعيت آموزشی را به حال ناخوشی رسانده است؛ همچنان بايد بايستيم، همچنان بايد تكرار كنيم كه تنها راه نجات اين كشور عدالت آموزشيست.

اينک آموزش در نابرابرترين وضعيت خود قرار دارد، و برگزاری امتحانات نهايی بصورت حضوری و عدم دسترسی بسياری از دانش آموزان به حداقل امكانات آموزشی، آينده را به حراج ثروتمندان گذاشته است.

بياييد اين وضعيت را از طبيعی بودن بياندازيم! سرمايه‌داری آموزشی طبيعی نيست، بيماريست. فراموش نكنيم.

🌐 @majidhosseini58
Forwarded from راه سوم
🔴 اثر جدید بنکسی در ابعاد یک متر مربع در بیمارستانی در انگلستان آویخته شد.

🔹در این نقاشی پرستاری در قامت یک ابرقهرمان در دستان پسربچه به پرواز درآمده، در حالی که مردعنکبوتی و سوپرمن در سبد اسباب‌بازی بی‌استفاده رها شده‌اند.

@rahsevom
Forwarded from جمهورى سوم
ناسیونال-نولیبرالیسم توده‌ای: الگوی مشترک «پراید، روبیکا، دانشگاه آزاد و بورس» در ایران
شوک درمانی و استحاله مالکیت عمومی در اتاق بورس


🔴مالکیت عمومی، مالکیت دولتی و مالکیت خصوصی به لحاظ حقوقی و فلسفه سیاسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سه قلمروی مقدس و نفوذناپذیر و تبدیل‌ناپذیرند. اما از آنجا که ما در ایران نهاد حقوقی و قضاوت مستقل و دادگاه قانون اساسی نداریم و حاکمیت، مطلقه است و اراده عمومی خنثی و نمایشی خواسته شده، عملاً قانون اساسی و مسأله اساسی مالکیت به یک ورق‌پاره تبدیل شده و ما شاهد تبدیل و دست‌به‌دست شدن دائمی مالکیت در شرایط اضطراری و پشت درهای بسته‌ایم که گزارش تاریخی یا روایتی پژوهشی از آن نیز وجود ندارد، چرا که در موقعیتهای حساس امنیتی که شوک‌درمانی نامیده می‌شود، همه چیز در جعبه سیاه الیگارشی چنان به هم مالیده می‌شود و توسط کارشناسان تکنوکرات از یکسو، روحانیون مقدس از دیگر سو و بوقچی‌های ایدئولوگ از سوم سو توجیه می شود که نهایتاً تا سالها تنها نوعی خماری سیاسی در میان رجال و نخبگان و توده های مردم برجای می‌ماند.


🔴در ماجرای عرضه سهام شستا در شرایط هیاهوی کرونایی، هولدینگی که از پول بیمه تأمین اجتماعی عموم ملت ساخته شده و باید بیمه درمانی و بازنشستگی آنها را تأمین کند هم، ما طبق معمول با ملغمه بسیار زیبا و عالیِ مال مردم، با اداره دولت، به کام خواص و بسیج فریب‌آمیز توده‌ای مواجهیم. اینها در واقع خصایص در حال تکرار ناسیونال-نولیبرالیسم توده‌ای ایرانی است که در طول سالیان در حوزه‌های گوناگون آزموده شده و به سرمشق حکمرانی غالب تبدیل شده است. مثلاً صداوسیما یک نهاد عمومی است که باید نماینده افکارعمومی باشد، اما تحت مالکیت و اداره حاکمیت است. در عین حال بخشهایی از آنرا به شکل توسکا و روبیکا و پیام‌رسان سروش و فروش آنتن خصوصی‌سازی می‌کند و در عین حال از اهرمهای حکومتی و تبلیغاتی برای بسیج توده‌ی به نفع این ساختار استفاده می‌کند. مدل قدیمی‌تر آن دانشگاه آزاد اسلامی است که الگویی از تجاری کردن فاشیستی آموزش را به جهانیان تعلیم داده است.


🔴حکایت شو جالبی که دولت این روزها در بورس راه انداخته هم همین است. اقتصاددانان معمولاً پرت‌ترین حرفها را درباره اقتصاد ایران می‌زنند چون درکی از اقتصاد سیاسی و مسأله اساسی قدرت ندارند. «ریال» یک واحد پولی ورشکسته است و دولت و ملت همه همصدا به نحوی می‌خواهند به هر نحوی شده مخصوصاً از طریق دلار و طلا و زمین و ماشین، آنرا دور بزنند تا در تنازع بقا باقی بمانند و تبعاً «ریالی ها» یعنی کارگران و معلمان و بازنشسته‌ها و کارمندها همیشه زیر پا له می‌شوند. چون دموکراسی نیست، رقابت هم نیست و کار و تولید اساسا بخشی از بازی به حساب نمی‌آید. دولت اسلامی در طول این سالها در برابر این زرنگی ملت بیکار ننشسته و مستقیماً یا غیرمستقیم از طریق بانک و خودروسازی و طبقه زمیندار متصل به خود این سفره بزرگ را به نفع خود اداره کرده، مخصوصاً که علاوه بر قدرت تقنینی و اجرایی و قضایی، صاحب دلارهای نفتی و اموال عمومی است و دست بالاتر را دارد. حالا نفت مفت شده و نقدینگی دست توده‌ها خطری برای این ساختار موجه اما حقیقتاً ضد ایرانی، ضد اسلامی و ضد انقلابی، محسوب می‌شود. با عرضه سهام اموال عمومی مثل شستا چند اتفاق خوب با هم می افتد:

1⃣استحاله مالکیت عمومی به خصوصی رخ می‌دهد. یعنی قدرت از دست عموم ملت خارج می‌شود و به یک گروه اندک منتقل می‌شود. این در واقع دارایی همه بازنشستگان بود که به تاراج رفت.
2⃣استقلال قدرت اقتصادی توده‌ها در هم شکسته می‌شود و آنها نیز اکنون در ضرر و زیان سیستم قهقرایی شریک می‌شوند. (سهام را با دلار، سکه، ماشین یا حتی سپرده بانکی مقایسه کنید)
3⃣با حفظ صندلیهای مدیریتی اختیارات لازم برای هدایت سود به خواص و سرشکن کردن زیان به توده‌ها حفظ شده است، در عین حال که محدودیتهای مالکیت دولتی برداشته شده.
4⃣ثروت توده‌ها که قابل دست‌اندازی سرمایه‌داران نبود، اکنون عملاً به سرمایه‌ای تبدیل شده که اداره آن دست دولت و بازیگران حقوقی بورس است. آزاد کردن سهام عدالت هم اینرا تشدید کرد.


🔴در یک کلام به لحاظ اقتصاد سیاسی و جامعه‌شناختی می‌توان چنین گفت که در اثر شوک‌درمانی کرونایی اخیر، دولت عملاً بورس را به یک دانشگاه آزاد و سهام را هم به یک پراید دیگر تبدیل کرد. پراید سمبل ناسیونال-نولیبرالیسم فاشیستی اقتصاد ایران است که توده های بینوای مردم را مع‌الاسف با نقاب تزویر تولید ملی و جهاد اقتصادی اسیر و استثمار کرده است. بی شک افتخار پایه‌گذاری این طرز فکر کثیف اقتصادی به اعلی حضرت محمدرضاشاه پهلوی و انقلاب سفید امریکایی او باز می‌گردد که «پیکان» را بعنوان نماد نوسازی و تمدن بزرگ به ایران هدیه کرد و بزرگترین کار ما در تمدن اسلامیِ پس از انقلاب این بود که هاله‌ای از تقدس بدان افزودیم.
🌐 به چه زبانی هشدار دهیم که شنیده شویم؟/ احساس محرومیت و فقر نسبی، در کنار فقر مطلق برخی گروه‌ها، نشانی از آینده‌ای خوشایند نیست
دکتر محمد فاضلی / عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
@fazeli_mohammad
♦️ سیاست و اقتصاد در ایران یکی از کارهایش تولید چیزباخته است. یعنی دائم بر شمار افرادی می‌افزاید که احساس می‌کنند یک چیز ارزشمند زندگی‌شان، مال‌شان، جوانی‌شان، استعدادشان و آینده‌شان را می‌بازند. این وضعیت با قوّت بیشتر در جریان است و وضعیتی شده که میلیون‌ها نفر در حال باختن حداقل‌های زندگی هستند.
♦️ تورم دورقمی نزدیک به پنج دهه است که گریبان این کشور را گرفته است. تورم در سال‌های پیشین و امسال با شدت بیشتری، در حال عمیق کردن درّه نابرابری و بر باد دادن حداقل امیدهای چیزباختگان ناامید است. تورم فزاینده، سودهای نجومی بورس، افزایش سرسام‌آور قیمت خودرو و ارزش‌های کهکشانی مسکن، داشتن شماری از دارایی‌ها را برای بخش‌هایی از مردم به آرزوهای دست‌نیافتنی تبدیل می‌کند.
♦️ قریب بیست سال پیش پژو 206 خودرو طبقه متوسط حتی تا دانشجویان بود. پژو 206 حالا به 170 میلیون تومان رسیده و خانه‌ای که من در پایان ایام دانشجویی با پس‌انداز 17 میلیونی خریدم پانصد تا هفتصد میلیون شده است.
♦️ عاقبت این وضعیت کاملاً روشن است. آن‌ها که پس‌انداز، خودرو، خانه، زمین، سکه و سایر دارایی‌ها را دارند، با سرعت عجیب تورم، از آن‌ها که ندارند فاصله می‌گیرند. چیزباختگان که در همان شرایط هم ناامید بودند، حالا «واماندگان تورم» هستند یا به سرعت از آن‌ها که در بورس سودهای کلان کسب می‌کنند عقب می‌مانند. دره نابرابری عمیق‌تر می‌شود و ناامیدی گسترده‌تر از گذشته رنگ خودش را به چهره خلایق می‌پاشد.
♦️ تورم به نابرابری دامن می‌زند و چیزباختگان را بیش از گذشته تحقیر می‌کند. مشکل اکنون نیز چهار دهه فقدان عزم سیاسی برای تن دادن به الزامات همه‌جانبه اصلاحات و مهار سازوکارهای مولد نابرابری و تحقیر انسان ایرانی است.
♦️ من اقتصاد نخوانده‌ام اما این‌قدر می‌فهمم که آن‌چه در جریان است، تورم فزاینده‌ای است که زندگی را برای میلیون‌ها ایرانی دست‌نیافتنی می‌کند و معدودی را به ارزش‌های متورم‌شده دارایی‌ها می‌رساند. فساد نظام‌مند شده بر شعله این نابرابری می‌دمد و زبانه‌هایش، از روح، روان، انسجام، نظم و ثبات اجتماعی خاکستری بر جا خواهد گذاشت.
♦️احساس محرومیت و فقر نسبی، در کنار فقر مطلق برخی گروه‌ها، نشانی از آینده‌ای خوشایند نیست.ما به چه زبان دیگری هشدار دهیم که شنیده شویم؟/متن تلخیصی/
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures