گفتمان جريان سوم – Telegram
گفتمان جريان سوم
110 subscribers
2.61K photos
806 videos
36 files
1.4K links
اين كانال صرفن براي گفت و گو جهت امكان سنجي ايجاد جريان سوم فكري، فرهنگي و اجتماعي در سپهر عمومي ايران با احترام به قوانين تاسيس گرديده است.
ارتباط با ما:
@News_Administrator
Download Telegram
زنان ایرانی و وجوب تاسیس وزارت امور زنان

#صفحه_یک
#یاداشت
#مسعد_سلیتی

📝قتل و کشتار فجیع رومینا، ریحانه، فاطمه و دیگر زنان در شمال و جنوب، شرق و غرب ایران پدیده‌‌ای دردناک است اما دردناک‌تر از آن این است که علیرغم این قتل‌های فجیع تاکنون قانونگذار و تصمیم‌گیران و مجموعه تصمیمات و برنامه‌‌ها و رویه‌‌ها در جهت محو و نفی این خشونت‌ها علیه زنان و حمایت و تضمین حقوق و آزادی‌های اساسی آنها اقدامی تاثیرگذار به‌عمل نیاورده و مقررات قانون مجازات نه تنها منجر به پیشگیری از وقوع این جرایم و خشونت علیه زنان نشده است بلکه با توجه به خلاء قانونی و نگاه مثبت بخشی از جامعه به نابرابری جنسیتی و قتل‌های ناموسی عاملی برای افزایش جرم‌زایی علیه زنان شد. از یک‌سو خشونت علیه زنان که محدود به قتل و کشتار آنها نیست، بلکه هرگونه رفتار خشونت‌آمیزی که بر مبنای جنسیت از قبیل ضرب و شتم، تجاوز جنسی، آزار دادن زن در محیط خانه، جامعه و محل کار، تبعیض‌ها و نابرابری مبتنی بر جنسیت، اجبار در ازدواج، ازدواج در سنین پایین، اجبار به حامله شدن و فرزندآوری در سنین پایین، تهدید، سلب آزادی و غیره که به آنها آسیب جسمی، روحی یا جنسی وارد کند و زندگی فردی یا اجتماعی آنها را متأثر می‌کند. طبیعت خشونت علیه زنان به هر شکلی که اعمال شود حقوق وآزادی‌های اساسی و انسانی آنها را پایمال و زنان را آسیب‌پذیر می‌سازد باید از حمایت قانون بهره‌مند شده و در امان بمانند. از سوی دیگر زنان همچون مردان دارای حقوقی هستند که برای حفظ حیات و کرامت انسانی آنها اساسی و الزامی است حقوقی که باید توسط قانون مورد حمایت قرار گرفته و در صورت تجاوز به آن مرتکب باید مجازات شود.
#باید گفت: به سبب پرتاب شدگیِ دازاین است که زمان شایع و همگانی وجود دارد.


هستی و زمان
مارتین هایدگر ص. ۸۴۱
ترجمه سیاوش جمادی


@seyedjavadmiri
Forwarded from راه سوم
🔴روایت‌های تکان‌دهنده از آزار دوچرخه‌سواران در جاده‌ها!

تجربه های تلخ یک بانوی دوچرخه سوار:
🔹از ضربه‌هایی که سرنشین ماشین‌ها از پشت به کمرم می‌زدند؟
🔹از پرتاب میوه و زباله از داخل خودرو؟
🔹از پاشیدن آب از داخل خودرو؟
🔹از تعقیب‌های موتور سوارانی که قصد سوء استفاده و آزار فیزیکی داشتند؟
🔹از مواردی که خودرو به قدری خودش رو به من نزدیک کرده و باعث انحراف من از جاده و زمین خوردن من شده؟
🔹از مواردی که خودرو به قدری به من نزدیک شده که سرنشین خودرو، دست درازی کرده؟
🔹بارها مورد فحاشی قرار گرفته‌ام با جملاتی زشت و کلماتی رکیک.
🔹چندین بار منو تعقیب و تهدید کردند.
🔹تاکنون دوبار تصادف عمدی دو بار تصادف غیر عمدی رو تجربه کردم/ایسنا

بعد ناراحت هم هستیم که چرا اینجا سوییس نیست

@rahsevom
🔴 حسین راغفر : مجلس با شعار نمی‌تواند مشکلات معیشتی مردم را حل کند راهی جز سهمیه‌بندی کالاها وجود ندارد

🔹همین افزایش قیمت سکه در بازار را مشاهده کنید که عملا یک بانک در ماه‌های اخیر اقدام به خرید سکه با اختلاف ۷۰۰ تا ۵۰۰ تا هزار تومانی در بازار آتی می‌کرد که امروز باعث شده قیمت سکه به بالای ۸ میلیون تومان برسد. بانک مربوطه قیمت سکه را بالا می‌برد و بانک مرکزی به خاطر اعتراض صنف طلا فروشان خرید و فروش سکه در بازار آتی را ممنوع می‌کند اما واکنش دیگر مشاهده نمی‌شود.

🔹آیا مدیریت آن بانک صلاحیت لازم برای بانکداری سالم را دارد؟ آیا مدیر آن نباید عزل شود؟ این حکایت از آن دارد که گویی همه در خدمت سوداگران و منافع آنها هستند و البته منتفع نیز می‌شوند جزء مردم.

@rahsevom
Forwarded from جمهورى سوم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺روحانی: طبق فتوای امام ارز مال دولت است و قیمت آن هم در اختیار دولت هست.


بارها با دوستانی که نظام اقتصادی ایران و دولت کنونی را «نولیبرال» می‌نامند این بحث را داشته‌ام که چنین صورت‌بندی‌ای بسیار خام و ساده‌لوحانه است. کاربرد هر دو مفهوم مالکیت عمومی و مالکیت خصوصی در ایران زیر سؤال است و همانطور که روحانی می‌گوید همه چیز ذیل دولت و الهیات سیاسی آن قرار دارد.
روحانی می‌گوید طبق فتوای امام دولت حق دارد که هر سال دست در جیب مستضعفین ریالی کند و در جیب اشراف دلاری بگذارد و همه اینها را به اسم بقای دولت-ملت، مصلحت ملی و حفظ بیضه اسلام انجام دهد. خشونت و توتالیتاریسم لحن کلام روحانی بعنوان نمادی از رجال امنیتی-تکنوکرات باسابقه ما وقتی می‌گوید «ما مالک ارز هستیم» تکان‌دهنده است و کاملا پیداست که چرا حوادثی مانند آبان خونین رخ می‌دهد، با تفرعن از آن دفاع می‌شود و بدتر از همه اینکه هیچ پشیمانی از آن نیست و نه تنها دوباره رخ خواهد داد، بلکه شکل نرم آن شوک‌درمانی همین امروز دوباره و چندباره در حال پیاده‌سازی است. دو جناح راست حاکم با این خوانش فاجعه از الهیات سیاسی، امام و انقلاب را با خود به قهقرا برده‌اند.
محمد حسين بادام چي
Forwarded from 🌍 کانال خبری انجمن دیدبان آب هوا زمین 🌍
🌸 تبریک و شادباش 🌸

♻️ کمرمقبولا،
این منطقه ی زیبا و بدیع
با میراث تاریخی کهن
امانت نسلهای آینده...
🍀"ثبت ملی و منطقه ای حفاظت شده"🍀
اعلام شد.

عکس: اسماعیل باقریان
#کمرمقبولا

🌍ما فقط یک زمین داریم و برای حفاظت از آن همه با هم باید بکوشیم!

با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام

♊️didban.ahz
اینستاگرام

👀دیدبان آب هوا زمین🌏
Forwarded from جمهورى سوم
معمای بی‌طرفی یا جهتداری


1⃣اخیر در صفحه اینستاگرامم یادداشتهای کوتاهی دردفاع از امر زنانه و یکی هم درباره پارادوکس تأسیس حزب جمهوری اسلامی در جموری اسلامی توسط شهید بهشتی نوشتم. این دو موضوع و مناقشاتی که پیرامون آنها وجود دارد، به ظاهر بیربط به نظر می‌رسند اما از یک جهت اساسی به هم مربوطند: آیا چپ نوی مسلمان دیدگاهی بی‌طرف نسبت به مسلمانی، هویت ملی و قومی، جنسیت، موقعیت طبقاتی، زبان و سنتهای فرهنگی است و از نوعی جهان انسانی فرادینی، فراملی، فراجنسیتی، بی‌طبقه، بی موضع نسبت به سنتهای فرهنگی و با زبان مشترک است یا به نحوی فعال از مسلمان بودن، زن بودن، طبقه پایین و یا ایرانی بودن دفاع می‌کند؟

2⃣اینرا من معمای بی طرفی و جهتداری می نامم که به نحوی اساسی با سرنوشت انقلاب ما نیز گره خورده است. آیا ایدئولوژی به معنای نوعی جهتداری در همه امور (علم، فرهنگ، تکنولوژی، سیاست، سبک زندگی، حکومت و...) است و اگر چنین است آیا دفاع از آزادی و عدالت برای همگان و حقوق بشر تلقی ای غیرایدئولوژیک یا حتی ضد ایدئولوژیک است؟ این پارادوکس اگرخوب فهمیده شود مشخص می شود که بنیاد مشکلات همه امور ماست: «جمهوری اسلامی» که «جمهوری» در آن به تعبیر شهید بهشتی به معنای نفی هرگونه سلطه فردی و گروهی و عقیدتی و اقتصادی و سیاسی است و «اسلامی» در آن به معنای حاکمیت دین یا ایدئولوژی اسلامی. واقعیت این است که در طول چهار دهه اخیر نه تنها این پارادوکس حل نشده، بلکه ایدئولوژی و حاکمیت جهتدار بر بی طرفی و جمهوری چربیده است و می توان نشان داد که مقولاتی مثل علم دینی، اسلامی کردن دانشگاه و اقتصاد و جهتداری تکنولوژی، عملاً به بنیاد الهیاتی و سیاسیِ گسترش ساختارهایی رانتی، سلطه طبقاتی، «دیگری کردن» گسترده شهروندان، نفی آزادی و عدالت و مسلط کردن خودیها بر دیگران انجامیده است.

3⃣اکنون بسیاری مشکل را در ایدئولوژی و جهتداری می دانند، اما سالها تأمل روی این مسأله و تنفس در هر دو دیدگاه به من آموخته که مهمترین مسأله در حل این معما، فهم «موقعیت» و تفاوت «فرم و محتوا»است. در یک کلام خلاصه که نیازمند مباحثات و تفصیل بسیار است باید بگویم که «جامعه جهتدار است ولی حکومت هرگز نباید جهتدار باشد بلکه باید بی طرف باشد». آرمان ما رسیدن به یک جامعه فاقد جهتداری نیست، که تنها ممکن نیست بلکه بنیاد اصلی توتالیتاریسم همین خواسته است و برعکس ما از جامعه ای متکثر و دارای سنتهای گوناگون فرهنگی و اجتماعی و سیاسی دفاع می کنیم. آرمان اما رسیدن به یک حکومت جهتدار نیست، بلکه برعکس جهتداری حکومت ریشه همه مفاسد و به هم خوردن توازن، منطق صیرورت اجتماعی و تکامل تاریخی و بوجود آمدن سیکلهای بسته و تکرارشونده استبداد و انقلاب است.

4⃣حکومت متولی فرم است و جامعه متولی محتوا و این دو هرگز نباید به هم آمیخته شوند. فرم ذاتاً باید بی طرف و مدافع آزادی و عدالت باشد اما محتوا ذاتاً جهتدار است. در اینجا من میان سه مفهوم تفکیک می کنم: «عدل» که اساس الملک است و بیان بیطرفی، «فضیلت» که جهتداری سنتهای فرهنگی است که در طول سالیان ساخته می شود و «منفعت» که جهتداری گروه ها و افراد مختلف از حیث مواهب و امتیازات است. حکومت نباید ایدئولوژیک باشد، بلکه حکومت باید «عادلانه» باشد، ولی جامعه باید محل رقابت ایدئولوژی ها یا همان محمل رقابت فضایل مختلفی باشد که ماحصل سنتهای تاریخی متکثر ایران و اسلام و انسان اند.

5⃣این همان خلطی است که ما پس از انقلاب به آن دچار شدیم. وقتی از علم دینی و علم بومی سخن می گوییم جهتدار کردن اداره علم تنها به فساد می انجامد، چون علم ساختی بی طرف است که هرکسی مجاز است که داشته های خود را در رقابتی آزاد در آن به صحنه بیاورد و توانایی خود را بطور شفاف و علنی در معرض قضاوت همگان بگذارد. وقتی من از مسلمان بودن یا زنانه بودن دفاع می کنم، هرگز مرادم مسلمان بودن یا زنانه بودن بعنوان یک هویت فرقه ای و گروهی که با منافع آن فرقه و گروه گره خورده نیست، بلکه ارتقای هویت مسلمانی و زنانه به سطح گفتمانی سیاسی است که حاوی فضیلت همگانی باشد. یعنی آیا مسلمانی یا زنانگی می تواند به نحوی با واسازی ذات فرقه ای خود، چیزی به عرصه گفتگوهای فرهنگی و سیاسی ما بیاورد؟

6⃣باور من چنین است. به این معنا من خود را مسلمان، خود را فمینیست و خود را ایرانی میدانم. در عین حال چپ بودن، گفتاری سیاسی است که عدل را در زمین بازی مطالبه می کند و سلطه منافع گروهی را طرد می کند. به زعم من اسلامیت در ترکیب «جمهوری اسلامی» نه یک دین و نه یک ایدئولوژی است و نمی تواند باشد، بلکه خوانشی جمهوری خواهانه از اسلام است که ظرفیتهای اسلام در اقامه عدالت در حکومت را زنده کرده است.به این معنا در «جمهوری» اسلامی، «حزب جمهوری اسلامی» بعنوان حامل ایدئولوژی اسلامی تنها یکی از چندین حزب با ایدئولوژیهای گوناگون است.آیا این همان ایده اولیه شهید بهشتی نبوده است؟
Audio
#صوت

🔺لطفا اندیشکده ها را به رسمیت بشناسید!

📍ارائه محمدحسین بادامچی، مدیر اندیشکده مهاجر در نشست رییس مجلس با اندیشکده ها با موضوع «مسائل صنفی و حقوقی اندیشکده ها»/ ۱۰ تیر ۹۹/ تالار آفتاب مجلس شورای اسلامی

———————
🆔: @mohajer_thinktank
Forwarded from سیدمجیدحسینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻

🔹️ دکتر ۷۰ ساله مصری، قسم‌خورده برای خدمت به فقرا

دکتر محمد مشالی ۷۰ سال دارد. او هر روز با کمری خمیده و ظاهری ساده تا ۵۰ بیمار را ویزیت می‌کند. می‌گوید به عشق خدمت به بیماران فقیر حرفه پزشکی را انتخاب کرده و ۴۴ سال است که از این انتخاب پشیمان نیست.

اين جملات را گوش كنيد:
استادم می‌گفت اگر برای خريدن خانه به پزشكی آمده‌ايد، بهتر است به بورس و تجارت برويد تا پزشكی

#پزشک_رنج_كم_كن


🌐 @majidhosseini58
Forwarded from پسااسلامیسم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در اولین نشست نقد و بررسی #پسااسلامیسم استاد حوزه و دانشگاه استاد اسدپور به بررسی انتقادی این کتاب پرداختند. نکات طرح شده در این ویدیو در جمع بندی مباحث طرح شد.
دخانچی معتقد است «عرف، شرع و قانون» از دیرباز سه حوزه مجزا و در عین حال وابسته به هم بودند و لذا تقلا برای شرعی کردن قانون، حکومت را «دینی» نمی‌کند، بلکه عرف را جانشین شریعت و هوا و هوس‌های جامعه را جانشین قانون می‌کند. تضعیف عاملیت شریعت، رواج بی‌قانونی، سلاخی شدن آزادی‌های عرفی، سکولاریسم و هرج‌و‌مرج‌گرایی، از منظر دخانچی، نتیجه چنین وضعی است.
#پسااسلامیسم
@miladdokhanchi
@postislamism
Forwarded from راه سوم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تا ۲۰۳۶ با پوتین!

🔹 ۸ تغییر در قانون اساسی روسیه که مردم در فراندوم به آن «بله» گفتند

@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴 «لطفاً پیش از انتقاد از وضع موجود، خودانتقادی پیشه کنید!»

مهدی تدینی _ تاریخ‌اندیشی

🔹️جناب آقای موسوی خوئینی‌ها از بزرگان اصلاح‌طلبان نامه‌ای نوشته‌اند و از وضع موجود سخت انتقاد کرده‌اند. نامه با واکنش‌های متفاوتی روبرو شد و بنده هم با یادآوری اینکه جناب خوئینی‌ها خود از بنیانگذاران آمریکاستیزی رادیکال و انقلابی در ایران بودند، پرسیدم مگر وضع موجود تا حد زیادی معلول آمریکاستیزی نیست؟ پس این راهی است که حضرت ایشان از پایه‌گذارانش بوده‌اند و زمانی هم فرمودند ما باید به این راه افتخار کنیم. آقای محسن آرمین، یکی دیگر از چهره‌های اصلاح‌طلبان، متنی نوشتند و به کسانی که از نامۀ جناب خوئینی‌ها ایراد گرفته بودند، به تندی تاخته‌اند و جان کلامشان هم این است که باید بابت این نامه قدردان آقای خوئینی‌ها بود، نه اینکه پرسشی اضافه بپرسیم!

🔹️اکنون فرصت مناسبی است تا پرسشی را که همیشه مرا آزرده است از جناب آرمین و کسانی که مانند او فکر می‌کنند بپرسم. جناب آرمین دست به مغالطه‌ای زده‌اند و می‌گویند منتقدان آقای خوئینی‌ها «توبه‌فرمایان» هستند؛ یعنی می‌گویند آقای خوئینی‌ها باید بابت آنچه کرده توبه کند و بعد سخن بگوید. در حالی که این جعل نظر منتقدان است. پرسش امثال بنده روشن است: ایران آمریکاستیزترین کشور دنیاست و آمریکاستیزی نیز بانیانی داشته، از جمله جناب خوئینی‌ها که با اشغال سفارت آمریکا آمریکاستیزی را از یک «شور کور و احساسی» به صورت یک ایدئولوژی سازماندهندۀ هوشمند نهادینه کردند. وضع امروز ما نتیجۀ جنگ سرد ــ و گاهی گرم ــ تمام‌عیاری است که چند دهه است با آمریکا داریم.

🔹️زمانی جناب خوئینی‌ها می‌گفتند باید به این جنگ افتخار کنیم. نمی‌شود امروز که دشواری‌های این جنگ پس از چند نسل عیان شده است، بدون هیچ گونه «خودانتقادی» و بدون هیچ اشاره‌ای به باورهای خود، از وضع موجود انتقاد کنند و قضیه را به گردن دیگران بیندازند. وقتی می‌پرسیم آیا سنت آمریکاستیزی که ایشان از بانیانش بودند، غلط بود و چرا پیش از نقد دیگران، خود را نقد نمی‌کنند، با عتاب و بدگویی روبرو می‌شویم!

🔹️مسئلۀ بنده روشن و صریح است و آرزومند پاسخم: وقتی کسی حاضر نیست کار و اندیشۀ چهل سال پیش خود را به بحث بگذارد، چطور انتظار دارد دولتمردانی دیگر حاضر باشند عملکرد امروزشان را به بحث بگذارند؟ وقتی کسی حاضر نیست بپذیرد ممکن است چهل سال پیش مرتکب خطایی شده باشد، چطور انتظار دارد کسانی دیگر عملکرد امروزشان را به نقد بگذارند؟ وقتی سیاستمداران بازنشسته و دور از قدرت در دهه‌های شصت و هفتاد و هشتاد عمر خود حاضر نیستند بپذیرند وقتی هنوز جوان ــ و به فراخور جوانی جایزالخطاتر ــ بودند، ممکن است مرتکب خطایی شده باشند، چطور انتظار دارند کسانی که امروز در قدرتند و تصمیم‌سازان اصلی کشورند، انتقاد آن‌ها را اصلاً بشنوند، چه رسد که بپذیرند!؟

🔹️مشکل این است که برخی سیاستمداران «حقیقت را از روی عملکرد خود می‌نویسند»؛ یعنی هر کاری که هر زمانی انجام داده‌اند «حق» بوده است، اگر هم تناقضی در رفتارشان وجود داشته باشد (که شاید نتیجۀ تجربه‌اندوزی و واقع‌بین شدنشان است)، هرگز باعث نمی‌شود به سمت خودانتقادی پیش روند و اذعان کنند که در گذشته هم می‌توانستند طور دیگری دنیا را ببینند و طور دیگری رفتار کنند؛ بلکه هر آنچه کرده‌اند مصداق حق و حقیقت می‌دانند. حال اگر در این میان کسی بگوید دلیل این تغییر و تناقض در اندیشه و عمل شما چیست، به هر توجیهی متوسل می‌شوند تا اثبات کنند، تناقضی در کار نیست و جملۀ کلیدی همیشگی‌شان: «آن زمان اقتضا می‌کرد چنان کنیم و اکنون اقتضا می‌کند چنین کنیم».

🔹️سیاستمداران و دولتمردانی که همۀ عمر فقط یک مسیر واحد را می‌روند، قابل‌اعتمادتر از سیاستمداران و دولتمردانی‌اند که تغییر مسیر می‌دهند، اما حاضر نیستند واضح زبان به خودانتقادی بگشایند. این‌که کسی مسیرش را عوض کند و هر دو مسیر را هم «حق» بداند، خودکامانه‌تر از این است که مسیرش را تحت هیچ شرایطی عوض نکند. رسم بر این است که هر کس می‌خواهد خود را «ناصح» نشان دهد، از وضع موجود می‌نالد و به ویژه از «آفت استبداد» دم می‌زند. برای مبارزه با استبداد نقطۀ شروع جامعه و سیاست نیست، «خویشتن» است؛ خویشتن...


@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴 امروز در موضع فتح خرمشهر هستيم

✍️ محسن رنانی

اصلاح‌طلبي در ۷۶ مي‌توانست شروع نشود اما تشتت در ائتلاف حاكم، باعث شد كه جامعه از اين فرصت بهره ببرد.اصلاح‌طلبي، تصادفي شروع شد نه «الزامي» بنابراين وقتي شروع شد، الزامي به تكميل آن نبود و مي‌توانستند مانع تكميل و تكامل آن شوند و شدند. تحول‌خواهي ۸۸ هم مي‌توانست شروع نشود و وقتي هم شد، ديديم كه نگذاشتند تكميل شود. اما «افق‌گشايي» را نه مي‌شود مانع شروعش شد و نه پس از شروع مي‌شود مانع تكميل آن شد. افق‌گشايي يك انتخاب «همه يا هيچ» است.

در دهه‌هاي پيشين اگر تغييرات شكست مي‌خورد، مرحله بعدي‌اي وجود داشت. از جنگ به بهبود، از بهبود به اصلاح، از اصلاح به تحول و از تحول به افق‌گشايي، مي‌توانستيم عبور كنيم. اما بعد از افق‌گشايي چيزي نيست و جايي نيست كه برويم، انهدام است. الان ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند يعني اقتصاد و جامعه و سياست و كرونا همگي دست به دست هم داده‌اند تا تو اين آخرين قرص‌نان‌هايي كه از چاه نفت درآورده‌اي را به غفلت نخوري و فقط و فقط صرف زنده ماندنت بكني و بعد براي داشتن چيزي بيش از زنده ماندن «بايد» الگوي زيست خودت را تغيير بدهي و اين مي‌شود همان افق‌گشايي.يعني بايد اولويت‌هاي زندگي‌ات را تغيير دهي، الگوي تغذيه و تحرك و گفتار و شغلت را تغيير بدهي و تغييرات ديگري را نيز اگر به آن تن ندهي ديگر قلب و كليه و كبدت همراهي نخواهند كرد و ناگهان روزي در يك فشار جسمي يا روحي كه قرار خواهي گرفت، بدنت تشنج مي‌كند و تمام.

اين افق‌گشايي با انتخابات ۱۴۰۰ رخ خواهد داد و البته هيچ فرقي نمي‌كند كه نتيجه انتخابات ۱۴۰۰ چه باشد.آن انتخابات، خواه بسته و بي‌شور برگزار شود و از آن يك محافظه‌كار (اصولگرا، نظامي، ولايتمدار و ...) بر سرقدرت بيايد يا يك انتخابات آزاد و بسيار پرشور و قطبي شده برگزار شود و از آن يك تحول‌خواه (اصلاح‌طلب، ميانه‌رو، توده‌گرا، روشنفكر و ...) به قدرت برسد، نتيجه يكي خواهد بود: قطار اقتصاد و سياست در ايران به انتهاي ريل خود رسيده و سوزنبان هركس مي‌خواهد باشد «بايد» دسته سوزن را بچرخاند وگرنه قطار از ريل خارج خواهد شد و پس از آن نمي‌دانيم چه رخ خواهد داد.مگر اينكه اين سوزنبان «تصميم قاطع گرفته باشد» كه قطار به ته دره برود و چون چنين سوزنبان جگرآوري در ميان نخبگان سياسي كشور سراغ ندارم (فقط در مورد آقاي احمدي‌نژاد شك دارم!) مطمئن هستم كه هر كس بيايد دسته سوزن را مي‌چرخاند و عصر جديدي در جمهوري اسلامي آغاز خواهد شد.

چه سال دل‌انگيزي در پيش داريم! فقط آدم دلش مي‌خواهد اين انتقال بي‌نظير تاريخي در ايران كه با گردش قرن هجري از ۱۴ به ۱۵ و انتقال قدرت تمدني از «غربِ غرب» به «شرقِ شرق» همراه است و در زمانه‌اي كه ويروس كرونا به عنوان «ستون پنجم توسعه» در حال ايجاد تحول همه عرصه‌هاست، انتقالي آرام و كم‌هزينه و كم‌تنش باشد.

پس اصلا نگران اين نباشيم كه اگر فلانی بيايد ايران، سوريه مي‌شود يا ليبي مي‌شود يا عراق مي‌شود يا مصر مي‌شود يا ونزوئلا مي‌شود. نه، ايران «نمي‌تواند» هيچ كدام از آنها بشود، چه ترامپ بماند چه نماند، چه نظاميان بيايند چه نيايند؛ به نظرم امروز تنها بايد اميدوار بودكه دولت در سال جاري بتواند اقتصاد را به خوبي مديريت كند كه با انهدام بورس يا انفجار بازارهاي ديگر همراه نشود و با آرامش به سال بعد برود و تك‌تك ما هم بكوشيم اين نسل نوخواسته و افق‌آفرين را با گفت‌وگو و محبت و همدلي و همزباني مجاب كنيم كه اندكي صبوري كنند و در اين كوتاه زمان باقيمانده تا افق‌گشايي دست به اعتراضات خونين و شورش‌هاي كور نزنند تا كشور به سلامت از اين مرحله عبور كند.

ايران امروز در وضعيت فتح خرمشهر است. همه دهن‌كجي‌ها را به امريكا كرده و امريكا با تمام قوا ايران را تحريم كرده ولي هيچ كدام از پيش‌بيني‌هاي امريكا در مورد ايران محقق نشده و ايران همچنان پرقدرت ايستاده است.اين البته يك پيروزي است اما «دير نمي‌پايد». تا در اوج اين پيروزي هستيم و تا ترامپ درگير مشكلات است بهترين فرصت براي مذاكره است.

مبادا گمان كنيم ترامپ در انتخابات بعدي شكست خواهد خورد و سرنوشت يك جامعه را به يك احتمال موهوم گره بزنيم. شك نكنيم كه مذاكره با ترامپ تضعيف شده امروز، بهتر از مذاكره با جو بايدن پيروز خواهد بود.امروز نقطه طلايي است كه هر دو طرف از مذاكره، منفعت سنگين مي‌برند منفعت امريكا يك «منفعت رواني» است در حالي كه منفعت ما واقعي است و با نان مردم و آينده جوانان سروكار دارد. هزينه پذيرش مذاكره براي ما فقط چند شب فشار رواني است و البته يك سياستمدار ميهن‌دوست هرگاه لازم باشد از آبروي خودش براي عبور كشور از بحران‌ها مايه خواهد گذاشت.

@rahsevom