گفتمان جريان سوم – Telegram
گفتمان جريان سوم
110 subscribers
2.61K photos
806 videos
36 files
1.4K links
اين كانال صرفن براي گفت و گو جهت امكان سنجي ايجاد جريان سوم فكري، فرهنگي و اجتماعي در سپهر عمومي ايران با احترام به قوانين تاسيس گرديده است.
ارتباط با ما:
@News_Administrator
Download Telegram
🖋آنان که برای ناکام ماندن برجام تمام‌ تلاش خود را کردند ، امروز جواب معیشت و تورم و قعل شدن چرخ تولید و مسدود شدن ارتباطات بین المللی را به مردم بدهند ..


دلایل ناکام ماندن برجام از زبان مرتضی اولویری

🔴نگذاشتند سرمایه گذاران امریکایی به ایران بیایند

🔴 مخالفت با #برجام از پیش از تولدش آغاز شد


🗣مرتضی الویری عضو شورای شهر تهران:

مخالفت با برجام از پیش از تولدش آغاز شد و کسی منتظر نتایج آن باقی نماند. در شرایطی که نیاز بود با سرمایه‌گذاری شرکت‌های متعلق به کشورهای طرف برجام این توافق بیمه شود اعلام شد که شرکت های امریکایی حق حضور و سرمایه‌گذاری در ایران را ندارند. به علاوه با برخی اقدامات حاشیه‌ای این جریان‌ها شرایط به نحوی شد که احساسات رأی‌دهندگان امریکایی به نفع جریان‌های مخالف برجام در امریکا تحریک شود. به این ترتیب من معتقدم جریان‌های تندرو کشور ما در روی کار آمدن ترامپ مؤثر بودند.

امروز کسانی که برجام را اتش زدند یا مخالف سرسخت برجام بودند و ان را نافی منافع کشور می دانستند خود می دانند بر اساس همین برجام است که امریکا و اروپا مستاصل از اجماع جهانی و جنگ علیه کشورند
نسل سوم
نسل اگاه
Forwarded from راه سوم
🔴فرشاد مومنی مشاور اقتصادی میرحسین موسوی در گفتگوی تفصیلی با امتداد مطرح کرد: قیاس جنگ اقتصادی با جنگ هشت ساله؛ از رجزخوانی سیاسی تا واقعیت/ با اعمال تحریم‌ها و با بحران کرونا، چند میلیون ایرانی شغل خود را از دست دادند؟/ صداهای هتاکانه و غیرکارشناسی در مجلس، بلندتر به گوش می‌رسد

🔹️فرشاد مومنی، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگویی، تفصیلی با امتداد، اظهار داشت:

🔹️مسئله دلارهای نفتی، همیشه کانون اصلی تمرکز توجهات ساختار قدرت بوده است. با مسئله دلارهای نفتی، چه از نظرمقداردلارهای در اختیار و تحت کنترل ساختار قدرت و هم از نظر قیمتی که برای آن در نظر گرفته می‌شود، همواره یک مولفه سرنوشت‌ساز است و چگونگی مواجهۀ ساختار قدرت در این باب است که مشخص می‌کند ما به سمت توسعه و بالندگی تولید حرکت می‌کنیم، یا به سوی اضمحلال.

🔹️صداهای هتاکانه و غیرکارشناسی در مجلس، بلندتر به گوش می‌رسد

🔹️متاسفانه برخوردی که گاه در مجلس جدید شاهد آن هستیم، به غیر از استثناهایی از نمایندگان که انصاف و علم را مبنای واکنش‌های خود قرار می‌دهند و با تاسف، صدای این گروه در مجلس کمتر شنیده می‌شود، صدای آن دسته که فرافکنانه، هتاکانه و غیرکارشناسانه، موضع‌گیری می‌کنند، بسیار بلندتر به گوش می‌رسد. اگر بخواهیم، انصاف و علم را مبنا قرار دهیم، محور قرار دادن همۀ حمله‌ها روی قوه مجریه، غیر کارشناسی و غیرمنصفانه است و نادیده گرفتن سهم و نقش سایر قوا و عناصر و ارکان دیگر ساختار قدرت نسبتی با عدالت گرایی ندارد.

🔹️همه قوا در شرایط اقتصادی فعلی نقش دارند

🔹️ چرا که دست کم به ویژه در یکی، دو سال اخیر، حیاتی‌ترین تصمیم‌گیری‌ها در حوزه اقتصاد در جلسه سران قوا نهایی می‌شود و بنابراین، قوای دیگر نیز در این ماجرا سهم دارند. اگر فقط و فقط قوه مجریه نقد شود، نسبتی با انصاف نخواهد داشت و عملا اصلاح و بهبودی را نیز شاهد نخواهیم بود.

🔹️قیاس جنگ اقتصادی با جنگ هشت ساله؛ از رجزخوانی سیاسی تا واقعیت

🔹️اما، ما طی سه دهه گذشته، شاهد شبیه‌سازی‌هایی هستیم که واقعا هیچ پایه و اعتبار علمی نداشته و به همین دلیل نیز، بیشتر به کار سیاست‌زدگی و بازی‌های سوداگرانه و گرفتن امتیاز از محافل رانتی شبیه است. مثلا در یک دوره‌ای، کسانی را با امیرکبیر مقایسه می‌کردند و این درحالی بود که جهت‌گیری‌های امیرکبیر در اداره کشور از زمین تا آسمان با آنچه در قالب برنامه تعدیل ساختاری در ایران به اجرا درمی‌آمد، متفاوت بود.

🔹️با مقایسه برخی با شهید رجایی از خدا برای خانواده این شهید صبر خواستم

🔹️در یک دوره‌ای، کسانی خود را با شهید رجایی مقایسه کردند و من در آن ایام، همیشه در تعقیبات نمازهای خود از خدا می‌خواستم که به خانواده شهید رجایی و آن‌هایی که ایشان را از نزدیک می‌شناختند، صبر عطا فرماید. انقدر این مقایسه‌ها، مجعول و بی‌پایه بود. الان هم کسانی، آنچه در این دولت اجرا می‌شود را با تجربۀ دولت زنده یاد محمد مصدق مقایسه می‌کنند که به صورت نسبی، از نظر شدت نامربوطی و بی‌پایه بودن ، حتی گوی سبقت را از شبیه‌سازی‌های قبلی نیز، ربوده است.

برای خواندن متن کامل این گفت و گو روی "INSTANT" بزنید:

yun.ir/5p3qqa



🆔
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴مامور خط کیست؟
✍️دکتر علی فرحبخش

🔹️فرض کنید می‌خواهیم در شهر تهران یک مغازه کبابی راه‌اندازی کنیم در این صورت برای دریافت مجوز باید به اتحادیه صنف کبابی‌ مراجعه و از رقبای آینده خود کسب تکلیف کنیم. بدیهی است که هیچ کاسبی علاقه‌ای ندارد دستی بالای دست او برود و به همین دلیل به لطایف الحیل سعی می‌کند مرا از درخواستم منصرف کند. به هر حال اگر کفش آهنین پا کرده باشم و بر خواسته خود اصرار ورزم، ادعا می‌کنند در بسیاری از مناطق تهران به اندازه کافی مغازه کبابی وجود دارد و مرا به منطقه‌ای حواله می‌دهند که شاید کسی هفته‌ای یکبار برای خوردن کباب به آنجا مراجعه نکند. ابزاری تنبیهی برای اینکه عطای کار را به لقای آن ببخشم و در حوزه دیگری به کار مشغول شوم.

🔹️نه تنها برای مشاغل سطح پایین، بلکه برای مشاغل تخصصی نیز همین رویه حکمفرما است.در بسیاری از انجمن‌های صنفی دیگر از جمله کانون وکلای دادگستری، کانون سردفتران رسمی و کانون کارگزاران بورس سال‌هاست همین انحصارها وجود دارد و نکته ظریف آنکه ظاهرا اعضای شورای رقابت به چیزی جز قیمت‌گذاری پراید فکر نمی‌کنند و همه این موانع ورود به بازار را به فراموشی سپرده‌اند. چند سال پیش که به داروخانه محل مراجعه کرده بودم، پزشک داروخانه شکایت فراوان داشت که می‌خواهد مجوز داروخانه شبانه‌روزی بگیرد؛ ولی مسوولان وزارتخانه به وی گفته‌اند، در این محل به داروخانه شبانه‌روزی نیازی نیست. جالب است که چند بار داروخانه را در روز جمعه باز کرده بود که مسوولان ذی‌ربط به بهانه نداشتن مجوز داروخانه شبانه‌روزی سعی در پلمب مغازه وی کرده بودند. به وی پیشنهاد کردم که با جمعی دیگر از پزشکان که مشکل مشابهی دارند، شکوائیه‌ای را به شورای رقابت ارائه کنند. چندی پیش نتیجه را از وی جویا شدم که گفت چند بار از سوی شورای رقابت مسوولان را برای ادای توضیح فراخوانده‌اند و از آنجا که هیچ مسوولی از وزارت بهداشت در جلسه حاضر نشده است، اقدام به جریمه نقدی مسوولان کرده‌اند و در نهایت هم هیچ‌گونه اقدامی برای لغو انحصار داروخانه‌های شبانه‌روزی انجام نداده‌اند.

🔹️در کانون وکلای دادگستری نیز مشابه همین انحصار موجود است. برای مقایسه بدنیست نگاهی تطبیقی به کانون وکلای دادگستری ایران و آمریکا بیندازیم. در آمریکا امتحانات متعددی از فارغ‌التحصیلان حقوق برای کسوت وکالت برگزار می‌شود، ولی هیچ‌گونه محدودیت کمی برای ورود وجود ندارد در‌حالی‌که در ایران کانون وکلای هر استان سهمیه‌ای را برای پذیرش وکیل اعلام می‌کند و از آنجا که می‌خواهد تعداد رقبای خود را در آینده تعیین کند، تلاش می‌کند این سهمیه را تا حد امکان کوچک تعریف کند. سهمیه‌ای که مشخص نیست بر اساس کدام فرمول محاسبه شده است و چه کسی بر آن نظارت می‌کند. در مورد دفاتر اسناد رسمی موضوع از این هم جالب‌تر است گاه در یک سال تعداد زیادی پذیرفته و گاه برای سال‌ها امتحان ورود به این حرفه برگزار نمی‌شود و گاه حتی برخی با دریافت سهمیه‌های ویژه می‌توانند خارج از نوبت پروانه خود را دریافت کنند. جالب‌تر آنکه مجوز دفتر اسناد رسمی که گاه ارزش آن به میلیاردها تومان می‌رسد به ورثه هم منتقل می‌شود؛ بدون آنکه آنان اساسا بهره‌ای از علم حقوق برده باشند. این امر همانند آن است که مجوز یک جراح قلب از سوی نظام پزشکی به همسر و فرزندان وی منتقل شود و آنان نیز بتوانند همچون مورث خود به جراحی قلب بپردازند!

🔹️درخصوص کارگزاری‌های بورس نیز همین موانع ورود وجود دارد و در حالی که در دو دهه اخیر بورس تهران هم به لحاظ تعداد سهامداران و هم به لحاظ ارزش بازار با افزایش خیره‌کننده‌ای روبه‌رو بوده است. سازمان بورس تهران به هیچ کارگزاری جدیدی مجوز ارائه نکرده است. جالب آنکه نه مشخص است کارگزاری‌های موجود بر مبنای کدام معیار رقابتی انتخاب شده‌اند و نه مشخص است که درخواست‌های جدید بر اساس کدام معیار رقابتی رد شده است. همین امر باعث شده که حداقل سرقفلی کارگزاری‌ها به ارقام ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان برسد و مشخص نیست این ثروت بادآورده چگونه از سوی مسوولان امر به برخی از کارگزاری‌های خاص رسیده است.

🔹️هر زمان که از کنار تاکسی‌های خطی تهران رد می‌شوم، چشمم به مامور خطی می‌افتد که تعیین می‌کند کدام تاکسی‌ها حق دارند در این مسیر مسافرکشی کنند و چنانچه فرد غریبه‌ای اقدام به مسافرکشی کند، آن‌چنان ضرباتی بر وی می‌نوازند که هیچ گاه تفاوت یک بازار رقابتی را با یک بازار انحصاری فراموش نکند. امیدواریم که این ماموران خط که در بسیاری از اصناف ایران وجود دارند از سوی نهادهای رگولاتور مجبور به تعیین قواعد منصفانه در بازار شوند و از ایجاد موانع ورود برای رقبای پرتلاش آینده خودداری کنند./دنیای اقتصاد


🆔
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید

📢@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴 علیه اعدام‌گستری و سیاست ارعاب‌

✍️ احسان شریعتی:

🔹️زندگی در ذات خود خود پدیده‌ی است حیرت‌انگیز، یگانه و ارج‌مند. نفسِ حیات، و به تعبیر حکمایی حیات فی‌نفسه، در جهان‌بینی توحید امری قدسی و تجلی الوهی است و از همین‌رو، در اینجا میان زندگی، میل زیستی از سویی و استعلا و معنویت از دیگر سو، هیچ‌گونه دوگانگی‌ای متصور نیست. از میان انواع زندگی، حیات نفس یا روان و شخصیت انسانی، برترین شکل زیستی و دارای شایستگی ذاتی یا «کرامتی» خداداد است و از همین‌رو، کسی جز خدا یا طبیعت نمی‌تواند آن‌را از دیگری بگیرد. زیرا با گرفتن جان کسی (کشتن نفسی بی آن‌که کسی را کشته باشد یا در همین حد تبهکاری‌ کرده باشد)، گویی جان همه‌ی مردم را یکجا می‌گیرد. صدور حکم اعدام (و ترور) اشخاص چنین امر خطیری است: نشستن برجای خداوند و تصمیم به گرفتن برترین «هبه»‌ای که باری به بشر اعطا کرده است: جان (نفس) او.

🔹️در این روزگار «وانفسا»(زمانه‌ی عدم رعایت دیگران) گویی دیگربار سکه‌ی صدور حکم اعدام رواج یافته است و باز می‌شنویم که به جرم شرب شراب و شرکت در فلان اغتشاش حکم اعدام صادر شده است. و به یاد زمانی می‌افتیم که به‌جرم یک ایراد یک سخنرانی و یا به اتهام یک موضع‌گیری، حکم اعدام علیه دوستان روشنفکرمان صادر می‌شد (ماجراهای دکتر آغاجری و استاد اشکوری). اما امروز بنا به کدام مصلحت و دلالت عقلانی و عقلایی، سیاسی و اجتماعی، شرعی و حقوقی، اخلاقی و انسانی، چنین احکامی صادر می‌شود؟

🔹️آیا جز ایجاد ترس همگانی و ارعاب عمومی دلیل دیگری برای اتخاذ چنین تصمیماتی می‌توان یافت؟ «دلیل» (و بیشتر «علت») چنین رویکردی آیا براستی مستدل، موجه و مستحکم، است؟ تجربه‌ی تاریخی نشان می‌دهد که این واپسین تمهید در هواهای پس، نیز محدودیتی دارد و آن هنگامی است که حرمت جان آدمی دیگر پاس داشته نشود و کار «اغتشاش» به آشوب و فروپاشی سراسری بیانجامد و سنگ روی سنگ بند نشود و خلاصه، نقض غرض حاصل شود: بی‌باکی در میل به مقاتله و کشت و کشتار.

🔹️این مسیر خوش‌(و شوم)‌بختانه طی دهه‌ی شصت در کشور ما آزموده و کنار گذاشته شد و در نهایت، مبارزه‌ی مدنی و مقاومت منفی و مشی خشونت‌پرهیز از سوی اکثر نیروهای سیاسی در پیش گرفته شد.

🔹️در عین حال مسلط شدن یک «سرمشق» (انقلاب، اصلاح) در یک دوره‌ی به‌نسبت کوتاه تاریخی به‌معنای بازگشت‌ناپذیری و غیرقابل تکرار بودن آن و ضرورت نیافتن دوباره‌ی علت‌ها و دلایل رخدادها و دوره‌های گذشته نیست؛ چنان‌که افزایش خشونت و رشد رادیکالیسم در جنبش مطالباتی و اعتراضی چندسال اخیر شاهدی بر این امکان تکرار موقعیت‌های مشابه رویداده در گذشته است. هرچند تاریخ دوبار به‌شکل همانند تکرار نمی‌شود مگر به‌شکل مضحک آن در بار دوم (مارکس)! و همین نکته نشانگر این واقعیت است که ترس بر اثر تکرار پیاپی فاجعه‌ فرومی‌ریزد. و همین پیآمد اعلام این خطر است که توان تأثیر و بازدارندگی سرکوب و خشونت به‌دلیل عادی شدن فاجعه از هر دو سو رخت برمی‌بندد.

🔹️پس به‌جای لغزیدن به ورطه‌ی سیاست گسترش ارعاب و اعدام و سرکوب «خشونت‌زا» به‌نوبه‌ی‌خود، آیا عقلانیت قدرت و «مصلحت» حاکمیت حکم نمی‌کند که صاحبان مناصب و مسئولان قضا بیشتر به فکر تاب‌آوری و تحمل و گذشت در برابر اعتراضات (و حتی «اغتشاشات» تا مرز خشونت)، ناشی از ناهنجاری‌ها و بحران‌های ناگوار و تحمل‌ناپذیر موجود باشند؟
... که زمانی فروید گفته بود: «نخستین انسانی که به‌جای پرتاب سنگ ناسزا نثار حریف کرد، بنیان‌گذار تمدن بود!»

🆔
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید

📢@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴یورگن هابر ماس فیلسوف آلمانی از چگونگی در افتادن با کرونا سخن‌می گوید

🔹️یورگن هابرماس آلمانی که اینک از ٩٠ سالگی عبور کرده، یکی از مهم‌ترین فیلسوفان در قید حیات دنیای امروز محسوب می‌شود. او که به تازگی در آلمان "تاریخ فلسفه"ی بزرگ خود را در دو جلد منتشر کرده، در گفتگویی با روزنامۀ فرانسوی لوموند، نتایج اخلاقی و فکری اپیدمی جهانی کووید ١٩ را می‌شکافد و قبل از هر چیز بر "نادانی" انسان تأکید می‌کند.

🔹️روزنامۀ لوموند در نخستین سؤال از هابرماس می‌پرسد: این بحران بیماری جهانی از نظر اخلاقی، فلسفی و سیاسی چه به ما می‌آموزد؟ هابرماس پاسخ می‌دهد: "از نظر فلسفی، می‌بینیم که این اپیدمی جهانی، اندیشیدن را نزد همه تقویت کرده. نوع تفکری که تاکنون منحصر به کارشناسان بود، حالا نزد مردم عادی بیشتر شده: هر کس باید تصمیم بگیرد و دست به عمل بزند، آنهم با آگاهی از ندانستن"...

🔹️هابرماس تأکید می‌کند که دولت‌ها و یا کارشناسان همه چیز را در مورد ویروس کرونا نمی‌دانند. دولت‌ها کاملاً آگاهند که متخصصان ویروس‌شناس که به آنها مشاوره می‌دهند دانسته‌های محدودی دارند و بنابراین باید با اتکاء به همین دانسته‌های محدود تصمیم‌گیری کنند. شهروندان نیز این وضعیت را به خوبی می‌بینند. هیچوقت مردم به این روشنی ندیده بودند که تصمیم‌گیری سیاسی در شک و تردید و "ندانستن" انجام می‌شود. به باور هابرماس "شاید این تجربۀ کم‌سابقه تأثیری بر آگاهی عمومی داشته باشد".

🔹️چالش‌های اخلاقی اپیدمی
هابرماس در ادامۀ گفتگو با لوموند، گوشزد می‌کند که به طور کلی "حق هر انسان برای زیستن و برخوردار بودن از سلامتی جسمی" یک اصل بنیادین است که مثلاً در قانون اساسی آلمان هم ذکر شده است. اما شرایط کنونی، گاه شبیه به وضعیت جنگی است: پزشکان گاه ناچار می‌شوند که گزینشی عمل کنند و اصل "برابری درمانی و بهداشتی" را زیر پا بگذارند. مثلاً مجبور می‌شوند که به بیمار جوان‌تر الویت بدهند. هابر ماس می‌افزاید: "ولی حتی در مواردی که بیمار سالخورده داوطلبانه از حق خود می‌گذرد – که این رفتاری تحسین‌آمیز است – باز هم باید پرسید: یک پزشک چگونه می‌تواند زندگی یک انسان را ارزش‌گذاری کند؟"

🔹️هابرماس بدون اینکه پزشکان را محکوم کند، می‌گوید که در این نوع داوری یا ارزش‌گذاری نباید واقعیت را از چشم پزشک، که از سوی بیمار نگریست. هابرماس در عین حال تأیید می‌کند که در "شرایط فاجعه‌بار"، پزشک چارۀ دیگری ندارد و باید تا جایی که ممکن است فقط با اتکاء به معیارهای حرفه‌ای و علمی تصمیم بگیرد.

🔹️بازگشت به وضعیت عادی: چالشی دیگر
هابرماس به دوران پایانی اپیدمی نیز می‌اندیشد و در اینجا نیز چالش اخلاقی و سیاسی بزرگی می‌بیند. تصمیم به خروج از شرایط اضطراری و به‌راه انداختن چرخ اقتصاد، الزاماً خطرهایی در پی دارد: از جمله بعید نیست که بیمارستان‌ها ناگهان به حد اشباع برسند و شمار تلفات افزایش یابد. هابرماس می‌گوید: "مسئولان سیاسی وقتی از یکسو به زیان‌های اقتصادی و اجتماعی فکر می‌کنند و از سوی دیگر به تعداد تلفاتی که می‌تواند قابل جلوگیری باشد، باید از وسوسۀ تفکر ابزاری و فایده‌گرا (اوتیلیتاریستی) بپرهیزند".

🔹️پرسش اصلی از نظر هابرماس چنین است: آیا ما حاضریم که به خاطر رونق مادّی و اجتناب از فجایع اجتماعی ناشی از بحران اقتصادی، شمار مرگ و میر بیشتری را بپذیریم؟

🔹️اتحادیۀ اروپا و اصل همبستگی
یورگن هابرماس که سخت طرفدار اتحادیۀ اروپاست و تاکنون مطالب زیادی در این باره نوشته، معتقد است که تنها راه‌حل عملی، ایجاد یک "صندوق مشترک کرونا" در سطح اروپایی است تا کشورهایی که اقتصاد شکننده‌تر و یا بدهی‌های بیشتر دارند، بتوانند از پس هزینه‌های کمرشکن مقابله با اپیدمی برآیند. او به شدت از مخالفت‌های دولت آلمان با این صندوق انتقاد می‌کند و به وزیر اقتصاد فرانسه توصیه می‌کند که مبادا نظریات آلمانی را بپذیرد.

🔹️هابرماس می‌گوید که وی و یارانش (گروهی از روشنفکران) آنگلا مرکل و وزیر اقتصاد آلمان را در این مورد مؤاخذه کرده‌اند. هابرماس تأسف می‌خورد که نگرش‌های ناسیونالیستی و خودخواهی‌های ملی‌گرایانۀ دولت آلمان مانع همبستگی بیشتر اروپایی‌ها می‌شود. او می‌گوید: "اگر امانوئل ماکرون در روابط با آلمان تنها یک خطا کرده باشد، همانا نادیده گرفتن میزان ناسیونالیسم آنگلا مرکل است".

🔹️هابرماس درپایان گفتگو با روزنامۀ لوموند بار دیگر اصرار می‌ورزد که تنها راه منطقی برای اروپا، تأکید بر دموکراسی و اتحاد است و تنها "چنین شهامتی است که می‌تواند ما را از این بن‌بست پسادموکراسی برهاند".


📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید🆔️

📢@rahsevom
محمد علی مرادی: فیلسوف کف خیابان

شاید هنوز زود باشد درباره این فیلسوف شوریده سخن بگوئیم زیرا بیوگرافی او به گونه ای بازآفریده شده است که "اکنون" ظرفیت بازنمایی تام و کمال او را ندارد. وضع انسان ایرانی به گونه ای در افق تاریخیش برساخته شده است که تا اطلاع ثانوی "ممکنات وجودی" ناممکنِ جامعوی می باشد. بنابراین در این دلنوشته موجز من بر یک ساحت متدولوژیک مرادی متمرکز خواهم شد که تقاطع بسیار بنیادین "فلسفه" و "جامعه شناسی" است که او مدام بر آن تکیه داشت و به زبان ساده می گفت: "ما باید شکست های خود را بفلسفیم". این سخن در دستگاه فلسفی مرادی به چه معناست؟ او بخشی از تاریخ معاصر ایران بود که جریان های اجتماعی کشور را یا تجربه کرده بود و یا با آنها مواجهه داشت. بزرگترین حادثه ای که ایران کنونی را تحت تاثیر خود قرار داد "انقلاب" بود و مرادی جزیی از این رخداد شگرف در تاریخ معاصر ایران بود و تا پایان عمر به آن می اندیشید و تلاش می کرد علل ناکامی انقلاب را بفلسفد. او می گفت:

"ما انقلاب کردیم، ما زندان رفتیم، ما جنگ کردیم، ما عاشق شدیم و و و ... اما در همه آنها شکست خوردیم ... و کار فلسفه فلسفیدن این شکست ها و یافتن علل این ناکامی ها می باشد".

چرا او چنین می پنداشت؟ زیرا او مبنایی برای فلسفه خود داشت و آن این جمله ساده بود که دائم آن را تکرار می کرد:

"ما نیز مردمانی هستیم".

"ما" اروپایی یا آمریکایی و هندی و چینی نیستیم ولی این بدین معنا نیست که "مایِ ما" تهی و خالی و بدون تاریخ باشد بل مایِ ما داستانی دارد که اکنون و اینجای ما بدون فهم این داستان ممکن نخواهد بود و دقیقاً در این نقطه است که جامعه شناس ایرانی باید بتواند این "مایِ ایرانی" را بدون تکیه بر "لنزِ اورینتالیستی" بکاود و برای این کار باید تاریخ تحولات ایران را بداند ولی نه آن ایرانی که برساخته نگاه اروپامدارانه است. هنگامیکه فهمی از این مایِ ما پیدا کرد آنگاه قادر خواهد بود که شکست های کنونی انسان ایرانی را به درستی بفلسفد و او می گفت این کاری بود که هگل و کانت در باب تجربه مردمان دیار خود کردند. به سخن دیگر، او این انتزاعی ترین ساحت اندیشه (فلسفه) را به عینی ترین وجه ممکن تدریس می کرد و با او تو می توانستی کانت و هگل و هایدگر را در افق ایرانی بازخوانی کنی و انقلاب ایران را بفلسفی. اجازه بدهید مثالی از تجربه زیسته خویش در باب "جنس فلسفیدن" محمد علی مرادی برایتان بزنم تا با افق فکری این فیلسوف کف خیابان بیشتر آشنا شویم. روزی در انجمن جامعه شناسی نشستی در باب "جنگ و جامعه" بود و سخنرانان هر کدام در باب جنگ جهانی اول و دوم سخن گفتند ولی هنگامیکه نوبت به مرادی رسید او به نکته نغزی اشاره کرد که کماکان در علوم انسانی ایران مغفول است و آن این بود که

"ما هشت سال جنگ را تجربه کردیم و چرا هیچ یک از شما در باب جنگ در ایران تاملی نکردید و دائم به اروپا و روسیه ارجاع دادید؟!"

به سخن دیگر، اگر ما نیز مردمانی هستیم را جدی بگیریم باید تجربه ها و رخدادهای عینی این مردم را نیز باید جدی بگیریم و "جدیت" در این بستر امری اخلاقی و دعوت به اخلاق نیست بل بحثی فلسفی و متافیزیکال است که اشارت به امکان تجربه های متکثر و عدم تجمیع تمامی تجربه های بشری ذیل یک تجربه واحد و تاریخ واحد می باشد که از آن با مفهوم "یوروسنتریسم" یاد می گردد. به سخن دیگر، اگر "ما نیز مردمانی هستیم" مبنایی برای ایستادن در نقطه ای از جغرافیای تاریخ است پس امکان تامل در باب تاریخ غیر غربی امکانی ناممکن نیست بل واقعیتی مطلوب است که به اندیشه جهت و عمق و افق می دهد و این دقیقاً آن نکته ای است که علوم اجتماعی و فلسفه در ایران از آن رنج می برد و علل شکست های جامعه ایران نیز از آنجا نشات می گیرد که "تجربه های مایِ ایرانی" را نمی فلسفد ولی محمد علی مرادی وقتی کانت یا هگل یا هایدگر می خواند تجربه های مایِ ایرانی را می فلسفید و در جستجوی علل ناکامی های جمعی ایرانیان بود که نه با مشروطه و نه با تغییر پادشاهی قاجار به پهلوی و نه با نهضت ملی (به رهبری مصدق) و نه با انقلاب و نه با جنبش اصلاحات حل و مرتفع نشد. فلسفه مرادی آغازی است بر فلسفیدن سوژه ایرانی و این را او به سادگی با جمله "ما نیز مردمانی هستیم" صورتبندی نظری می کرد.


سیدجوادمیری

۳۱ تیر ماه ۱۳۹۹
انتشار: روزنامه اعتماد


@seyedjavadmiri
🌐 توئیترهای ساختاری: دین در پی تحمیل خود بر جامعه نیست/ احکام دینی را که مردم نمی فهمند یا نمی پذیرند نمی توان اجرا کرد
🔹 مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ دین و شریعت در پی تحمیل خود بر جامعه نیست
♦️ پذیرش و فهم مردم از ارزشها و احکام دینی شرط اجرائی شدن آنهاست.
♦️ گوهر و ارزش دینداری و نیز حکمرانی دینی
♦️ در انتخاب آزادانه و نه تحمیلی آن است
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#احکام_دینی_را_که_مردم_نمی_پذیرند_نمی_توان_اجرا_کرد
#ساخت_شناسی_دین
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Forwarded from قبل انقلاب
📝"آقای رئیسی حواست هست؟"

‏یکی از اهالی ‎#ده‌_ونک که به تخریب خانه‌اش اعتراض داشت به دو سال حبس محکوم شد؛ امروز مطلع شدم دادگاه تجدید نظر لطف کرد و حکم را تغییر داد. یعنی بعد ۷۰ سال هم خانه طرف خراب شود هم ۴۰ میلیون ریال از جیب بدهد که چرا در اینستاگرام، آوارگی‌اش را اطلاع رسانی کرده است.

‏جالب است بدانید اهالی ‎ده ونک دقیقا مثل همین ۳ جوان اعدامی، که ۴۸ ساعته درخواست اعاده دادرسی‌شان پذیرفته شد بیشتر از یک‌سال است همین درخواست اعاده را ثبت کرده‌اند و به دفتر آقای رئیسی نامه زده‌اند.

ولی چون کسی برای‌شان هشتگ نمی‌زند و خودشان هم نجابت دارند، ‏مقیدند که از ظرفیت رسانه‌های آنوری استفاده نکنند و با هیچ رسانه خارج از ایران مصاحبه نمی‌کنند یحتمل هیچ‌گاه در اولویت دستگاه قضایی کشور قرار نخواهند گرفت.

می‌بینید راه به نتیجه رسیدن اعتراض چیست؟ آقای جمهوری اسلامی ‎#هول_دادن مردم شاخ و دم دارد؟
جناب آقای رئیسی حواست هست؟

🔸‏پی‌نوشت: اتفاق متاخر برای ‎ده ونک نامه آقای جهانگیری بود که نوشت به مردم زمین معوض داده شود و نامه‌ وزیر دادگستری به نفع مردم اما هنوز اتفاقی رخ نداده است.

🔴 @ghabl_enghelab
Forwarded from جمهورى سوم
قیچی دولبه شرق-کیهان برای حذف جریان سوم
تاکید بر دوقطبی تفرقه‌زای ۸۸ ، برای عدم تکرار دوقطبی‌های اصیل ۷۶، ۸۴ و ۹۸




🔴ماجرای خبر دروغ روزنامه شرق و واکنش خشم‌گینانه بقایی را همه دیدیم. چند روز پیش از آن هم روزنامه کیهان حملاتی را علیه رییس جمهور سابق ترتیب داده بود. در سالهای گذشته بر آگاهان سیاسی مستقل و منصف روشن شده که در سالهای پس از ۸۸ توافق پنهانی میان دو جناح حاکم (و شاید به واسطه برجام با بیگانگان) وجود دارد که علی رغم همه اختلافها، زمین بازی را منحصراً در اختیار خود بگیرند و در عملیاتی هماهنگ از ورود هر جریان سومی جلوگیری کنند. در هر حال دو جناح حاکم دو جناح راست و چپِ جناح راستِ حزب جمهوری اسلامی هستند و «منّا»؛ و بهتر می‌دانند که با حفظ سیستم دوحزبی تک‌قبیله‌ای چگونه کشور را اداره کنند. برخی از مهمترین عملیاتهای هماهنگ اصولگرایان و اصلاح‌طلبان را در سالهای اخیر می‌توان چنین فهرست کرد:


1⃣در برجام هر دو جناح در موضع ریاکارانه طرد مذاکره قبل از برجام و طرد دلواپسان حین برجام مشترک بودند.

2⃣ در بحث ضرورت استعفای حسن روحانی، هر دو جناح متفق‌القول از تداوم دولت ورشکسته یازدهم پشتیبانی کردند و می‌کنند. رییس جمهور که هیچ، حتی وزیر کشور هم استیضاح نشد.

3⃣ در حوادث آبان ۹۸ هردو جناح متفقاً از سیاست افزایش قیمت بنزین حمایت کردند و اعتراض‌کنندگان را محکوم کردند.

4⃣در مسائل سوریه ما یکبار هم از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان ندیدیم که سیاست خارجه ایران را از منظر گفتمان انقلاب اسلامی و دموکراسی و بیرون از چارچوب بسته «منافع ملّی» و «اقتدار دولتی» ارزیابی کنند.

5⃣ اخیراً در واکنش به نامه موسوی خوئینی‌ها، هردوجناح مشترکاً به او حمله کردند.

6⃣ در کل چند سال قیام احمدی‌نژاد علیه مفاسد قوه قضائیه آملی لاریجانی، اصلاح‌طلبان (جز یک نفر محمودصادقی) هرگز از اصلاحات حقوقی و پیگیری ریشه فساد و خفقان حمایت نکردند، بلکه با حمله به دولت سابق در کنار آملی لاریجانی ایستادند.

8⃣در جریان مصاحبه با دکتر احمدی‌نژاد، اتهام بهایی‌گری را متفقاًَ جعل کردند در حالیکه او گفته بود نسبت همه افراد با امام زمان برابر است. برعکس هیچیک از دوجناح حاضر نیستند که بهایی‌گری به معنای ادعای انحصار در رابطه با امام عصر را مورد ارزیابی قرار دهند. بعلاوه در تمام این سالها شیوه مواجهه اصلاح‌طلبان با آراء پست‌اسلامیستی مهندس مشایی نیز از همان منطق لجن‌پراکنی و اتهام مبتذل رمالی و جن‌گیری تبعیت می‌کرد.

8⃣ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان به رغم رخدادهای ۷۶ و ۸۴ همواره از معماری ناسیونال-نولیبرال توسعه‌ای هاشمی رفسنجانی حمایت کردند و نیروهای چپِ منتقد را حذف کردند.

9⃣ در رسوایی‌های بزرگ یک دهه اخیر که هریک برای نیم قرن بحث و پژوهش سیاسی کافی است هردوجناح متفقاً سکوت کرده‌اند. در رسوایی سقوط هواپیمای اوکراینی، رسوایی حوادث آبان، رسوایی قتل میترا استاد به دست نجفی، رسوایی مازیار ابراهیمی، رسوایی قتل قاضی منصوری، ماجرای سرافراز، رسوایی نامه‌نگاری یزدی-لاریجانی و سپس پرونده فساد طبری-شریفی، رسوایی های امنیتی مربوط به نفوذ دستگاه های اطلاعاتی اسرائیلی و...

🔟در بحث اخیر قرارداد ۲۵ ساله با چین، هردو جناح در پنهان‌کاری سهیم بودند.

1⃣1⃣ به لحاظ مبنایی، رسانه‌های امنیتی-ژورنالیستیِ سیاست‌نامه/فرهنگ امروز هر دو در حمایت از سیدجواد طباطبایی و سرکوب منتقدین او مثل دکتر سیدجواد میری هماهنگند. قوچانی (سردبیر اولی) مشاور روحانی است و رسولی (سردبیر دومی) مشاور قالیباف. در بحث از دکتر شریعتی هم هردوجناح به طریق مشابه از هرنوع احیای تفکر شریعتی هراسانند.


🔴این فهرست قطعاً در جهات مختلف قابل گسترش است. عجیب نیست که کسی مثل تاجزاده با همه تفاوتهایش با کسی مثل محسنی اژه‌ای همواره در این آدرس غلط مشترکند که تنها قاضیِ فاسد و ملعون، مرتضوی است که اتفاقاً رسواکننده خاندان لاریجانی در آن یکشنبه معروف مجلس بود؟ مسأله اصلی اینجاست که دو جناح حاکم با هماهنگی کامل، همه تلاش خود را به کار بسته‌اند که رویدادهای دوم خرداد ۷۶ و سوم تیر ۸۴ دیگر در این کشور تکرار نشود. آنها اصرار دارند که شکافهای سیاسی عمودی ۷۶، ۸۴ و ۹۸ که نوزایش انقلاب اسلامی، طرد جناح راست و به هم پیوستن همه دلدادگان انقلاب ۵۷ را در پی داشت و می‌توانست داشته باشد، حتماً لجن‌مال و منکوب شوند و به جای آن بر شکاف ایدئولوژیک و اجتماعی و افقی ۸۸ اصرار می‌کنند که در آن طبقه متوسط در برابر طبقات فرودست، آزادی در برابر عدالت، و دو جناح چپ انشعابی را در روبروی هم قرار دادند تا از این طریق امر سیاسی به کلی حذف، و دهه نود در انحصار دو جناح راست در قدرت قرار گیرد.


♦️برجوانان نسل ما و بعد از ما واجب است که یوغ این سازماندهیهای منحط رسانه‌ای در تداوم شکاف ۸۸ را از گردن باز کنند و به نحوی مستقل و اساسی درباره مسائل کشور خویش بیندیشند.
Forwarded from راه سوم
🔴 از قرارداد چین با کامبوج درس بگبریم

🔹️پس از مطالعه فراوان درباره چین و قرارداد آنها با ایران به یک مورد مشابه رسیدیم : کامبوج

🔹️حدود دو دهه پیش ، کشور کامبوج با چین قرارداد مشابهی امضا کرد و نتایج قرارداد کامبوج با چین بسیار سهمگین و غم انگیز است :

🔹️اول : بیش از یک میلیون کارگر چینی در کامبوج مشغول بکار شدند و مردم کامبوج تنها کارهایی چون خودفروشی و قاچاق مواد مخدر به چینی ها را انجام می دادند. مافیای چین اجازه نمی دهد که غیر از چینی کسی در کارگاهش کار کند.

🔹️دوم: منابع جنگلی کامبوج بطور کامل پایان یافت. دهها پارک جنگلی به بیابان تبدیل شد و چین زباله های کشور خود را در خاک کامبوج دفن نمود. امروز این زباله ها یک سوم (بله یک سوم😐) خاک کامبوج را گرفته است.

🔹️سوم: جزایر کامبوج به تفریحگاه برای چین تبدیل شد و هیچ شهروند کامبوجی بدون مجوز چین نمی تواند به این جزایر تفریحی سفر کند. کامبوج پس از ماکائو ، دومین کازینوی چینی ها است و از این جزایر هیچ چیز جز زباله و آلودگی به مردم کامبوج نمی رسد. ماهیگیران کامبوجی همگی ورشکست شدند، چون توانایی رقابت با کشتی های جاروب کننده چینی را نداشتند و پس از آن هم دریای منطقه همانند صحرایی بی آب و علف خالی از هر موجودی شد!

🔹️چهارم: بدلیل بدهی سنگین دولت کامبوج، آنها مجبور شدند این قرارداد را تمدید نمایند و این به معنای پایان حاکمیت کامبوج بر منابع خود است.

🔹️پنجم : چین نه تنها به فقر فزاینده در کامبوج اعتنایی نکرد بلکه بازار تجارت کودکان و دختران کامبوجی به چین آنچنان گرم است که دختران کوچک تن فروش کامبوجی در هر گوشه پکن و شانگهای در حال معامله شدن هستند. بدترین و خشن ترین رفتار با کودکان کامبوجی می شود.

🔹️چندی پیش نیز روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در گزارشی مدعی شد که نیروی دریایی چین یک پایگاه نظامی در کامبوج احداث میکند. مقامات آمریکایی، پیش نویس اولیه این قرارداد را که ظاهراً بهار سال گذشته به امضا رسیده است را دریافت نموده است و طبق آن کامبوج به مدت 30 سال به چین اجازه دسترسی به پایگاه دریایی خود واقع در ریم در خلیج تایلند را می دهد که این قرارداد هر 10 سال یکبار به طور اتوماتیک تمدید می گردد.

📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید🆔️

📢@rahsevom
🌐 ما یک جامعه توسعه نایافته تاریخی هستیم/ نسل وارث ما یک نسل سردرگم خواهد بود، سؤالات اساسی و تصمیمات بزرگ برای جهت گیری های کلی را پاسخ نداده ایم
🔹دکتر بیژن عبدالکریمی، فیلسوف ایرانی و استادِ دانشگاه
♦️مسئله امروز ما مسئله «توسعه نایافتگی تاریخی» است؛ ما یک جامعه توسعه نایافته هستیم لذا هرنوع رابطه ای که داریم همه و همه ناعادلانه است.
♦️بسیاری از این روابط ناعادلانه به دلیل همین «توسعه نایافتگی تاریخی» است.
♦️تا نتوانیم بر معضل و مشکل توسعه نایافتگی تاریخی خودمان غلبه پیدا کنیم، این مشکلات کما کان وجود خواهد داشت.
♦️مسئله اصلی ما امروز توزیع عادلانه ثروت نیست بلکه مسأله نبود ثروت و عدم تولید ثروت است.
♦️امروز مسئله اصلی ما این است که هشتادوپنج میلیون هستیم، درآمدمان صرفا نفت است.
♦️در واقع همه ملت دهن های گشادی برای مصرف اند و بخش عمده در مسیر تولید هیچ نقشی ندارند و فقط مصرف کننده هستند.
♦️متأسفانه راه اصلی یعنی "مسیر توسعه" را هنوز پیدا نکرده ایم./ خبرگزاری مهر
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Forwarded from __الطَّبَقَةِ السُّفْلى__
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙 دکتر فرشاد مومنی

🔸️نئوکلاسیک ها که مدام از رها سازی قیمت ها و نزدیک کردن قیمت کالاها به قیمت جهانی آن صحبت میکنند آیا واقعا متوجه نیستند که هزینه های به قیمت جهانی نیازمند درآمد هایی در سطح جهان است؟

🔹️با این حداقل دستمزد کارگر که بر مبنای دلار حتی از کشور جنگ زده ای مثل یمن هم پایین تر است آیا واقعا انتظار دارند که کارگر و مردم بتوانند از هزینه های بر مبنای قیمت جهانی بر بیایند؟!

🔸️علاوه بر این بماند که افزایش های بازه ای و شوک های قیمتی که ما داریم همیشه بر تورم کل هم تاثیر میگذارد و کل سبد مصرفی را کوچک تر میکند نه فقط استفاده از کالای خاص.

@commun_shia
Forwarded from دولت بهار
🔴 چین و چروک | منتقدان «برجام شرقی» چه می‌گویند؟!

✍️ محمدحسین حیدری

بسیار مهم است که متوجه باشیم پرسش از توافق ۲۵ ساله با چین، مطلقا متوجه «چگونگی» آن است و نه «چیستی»‌اش. به بیان دیگر، طرح پرسش و ابراز نگرانی در این باره هیچ ارتباطی با نفرت‌های کور از چین و باورهای زرد و کلیشه‌های سیاست‌زده در قبال این کشور ندارد.

پرسش منتقدان درباره توافق‌های بین‌المللی و بلند مدت، اصولی‌تر از این است که در مقام ‌پاسخ، با برشماری تفاوت‌های بدیهی و پیش‌پاافتاده میان چین و آمریکا، سر و تهش هم بیاید. مساله نه آمریکاست، نه چین و نه هر نام دیگری. حرف این است که اعتبار هر توافق، مشروط به موافقت ملت است، ولاغیر.

منتقدان معتقدند که شبه‌منتقدانِ سرسری و کوته‌ فکرانِ سیاست‌زده با فروغلتیدن در دام تعصبات کور و ضدچینی، بر دشواری‌های رسالت‌شان می‌افزایند. به عبارت دیگر هرکس به جای پیگیری حقوق اساسی ملت در تعیین سرنوشت و طرح پرسش‌های بنیادین از قدرت، با طرفِ توافق گلاویز شود (چین باشد یا آمریکا) و بکوشد تلقی تاریخی افکار عمومی از این ممالک را انگولک کند، عملا به جوش خوردن معاملات مخفی یاری رسانده (برجام غربی باشد یا برجام شرقی).

منتقدان معتقدند قبل از تحقق اصلاحات اساسی در داخل، هر توافق بین‌المللی، مستقل از اینکه حاصلِ کدام استراتژی باشد (نگاه به شرق یا نرمش قهرمانانه) از این ظرفیت برخوردار است که به سرعت خصلت استعماری پیدا کند و منافع نسل‌ها را بسوزاند.

منتقدان معتقدند فرقی نمی‌کند که طرف توافق از مشرق طلوع کند یا سر و کله‌اش از مغرب پیدا شود و تقلیل مساله را به جغرافیا، از سنخ ابتذال و با نیت فریب‌کاری ارزیابی می‌کنند.

منتقدان به جای جغرافیا، تاریخ را ارج می‌نهند و مبتنی بر تجربیات غیرقابل انکار، معتقدند آنچه به یک توافق «خصلت استعماری» می‌بخشد، در وهله اول ارتباطی با طرف دیگر توافق ندارد. خصلت‌ استعماری در هر توافق، نخست از ضعف‌ درونی، پنهان‌کاری و جا گذاشتن ملت نشات می‌گیرد.

منتقدان ضمن باور راستین به ضرورت تعامل با همه کشورها، ایمان دارند که چاره مشکلات کشور باید در داخل جست‌وجو شود. به‌ همین خاطر معتقدند گزاره «چشم دوختن به خارج برای حل مشکلات کشور» نباید به صورت گزینشی نفی شود و هیهات که استثناء بپذیرد.

منتقدان می‌گویند برخورد انتقادی با گزاره چشم دوختن به خارج برای حل مصائب، یک موضع اصولی است و نباید در راستای تامین اهداف سیاسی در ‌داخل، کارکرد ابزاری پیدا کند. به بیان دیگر، «دُوَل خارجه» در اروپا، آمریکا و منظومه غرب خلاصه نمی‌شود و چین، روسیه و هیچ آبادی دیگری مستثنی نیست.

منتقدان می‌گویند نظرخواهی از ملت باید حقیقی، موثر و تعیین کننده باشد. یعنی «رای ملت» به «رای مجلس»، تقلیل دادنی نیست و دورِ مانور و نمایش را باید خط کشید. مجلس یازدهم در بزنگاه «برجام غربی» نشان داد که این نهاد اگر بخواهد هم نمی‌تواند با یک توافق از پیش امضاء شده، مخالفت کند.

نهاد مجلس درگذار از دوره دهم به دوره یازدهم، هیچ تحول معنایی، حقوقی و ساختاری را از سر نگذرانده جز اینکه به طور نسبی حائز کمترین مشروعیت اجتماعی است و برآمده از خلوت‌ترین انتخابات در همه ادوار. فلذا اصرار بر معادل انگاری رای ملت با رای مجلس، مشکوک است و اسباب نگرانی.

در نگاه منتقدان، «توافق با چین» نمی‌تواند آلترناتیو «اصلاحات اساسی» باشد، همچنان که «توافق با آمریکا» نتوانست و بلکه برعکس، احساس نیاز به تغییر وضع موجود را تشدید کرد.

ادعای انتقال جایگاه کدخدا از غرب (آمریکا) به شرق (چین) اگرچه می‌تواند محل تامل باشد اما چند دهه از عمر آن سپری می‌شود و کشف تازه‌ای نیست. اساسا این جابه‌جایی شگرف در قدرت (به فرض صحت) چیزی نیست که آثارش از سالیان دور پیدا نباشد و روندی دفعی، خلق‌الساعه و یک‌شبه را طی کنند. منتقدان هم چشم دارند و می‌بینند امروز کسانی با اتخاذ ژست دوراندیشی مشغول تاکید بر اهمیت گذاشتن زنبیل به صورت فوری و فوتی نزد ابرقدرتِ فردا (چین) هستند که تا همین ۲ سال قبل ضرورت سجده به کدخدا و مقر برادران حزب دمکرات را تئوریزه می‌کردند.

در این صورت چطور می‌توان مطمئن شد که ۶ ماه بعد همین دوراندیشانِ سفله و ایرانخوار، کاشف انتقال جایگاه کدخدا از شرق به شمال نباشند و تجدید قبله نکنند؛ همچنان که با ظهور ترامپ و افول اوباما ملاحظه کردیم.

منتقدان، طرفدار مواجهه مستقیم و بی‌واسطه با متن توافق‌های بین‌المللی هستند و برای عصبانیت یا خوشحالی هیچ کشوری اصالت، قطعیت و ارزش معیاری قائل نیستند (در‌ حضور آب، تیمم نمی‌کنند). به این‌خاطر‌ که لازمه چنین نگرشی، پذیرش صداقت و تصدیق راستگویی بازیگران حاضر در صحنه بین‌الملل است.
@heydari_m_h

🆔 @dolatebahar
Forwarded from عدالت‌خانه
💢این سیاست است که تصمیم میگیرد چه کسی فقیر باشد.

#سیده_فاطمه_حبیبی

♦️فقر و نابرابری، دو واژه توامانند، گرچه معنایی متفاوت دارند.
فقر زاییده نابرابری است، هرجا نابرابری دیدید، فقر حتما زودتر از آن خودش را نشان داده است و هرجا فقر دیدید، بی شک نابرابری در گوشه ای پنهان شده.

فقر در جامعه ای متولد میگردد که درآمدهای ملی نامتوازن، تقسیم شود، به شکلی که عده ای در محرومیت شدید و عده ای دیگر در رفاه افسانه ای روزگار بگذارنند.

این نابرابری در تقسیم درآمد، نیز حاصل نظام سیاستگذاری و تصمیم گیری های کلان جامعه است.
این سیاستگذاران یک کشور هستند که میزان هزینه کردها و نحوه مصرف درامدها را مشخص میکنند. و منشأ نابرابری، همین تصمیم گیریهاست، تصمیماتی که به تجمع ثروت در یک جا و برهوت درامد در نقطه ای دیگر می انجامد.
بنابراین فقر بیش از هر چیز پدیده ای سیاسی است، حاصل حضور افراد ذی نفع در مراکز تصمیم گیری و تغییر مسیر سرمایه و درامدهای ملی به سمت خویش.

و در حقیقت نابرابری پدیده ای غیر حتمی و قابل اجتناب است و اگر نتوان آن را ریشه کن کرد، اما میتوان تا حد بسیاری تقلیل داد، فقط کافی است نظام سیاست گذاری از افراد صاحب نفوذ منزه گردد، تا در یک توازن اجتماعی درآمدهای ملی تقسیم گردد.
و سیاستگذاران تصمیماتی مبنی بر کاهش نابرابری گرفته و اجرایی کنند.
به بیان ساده آنچه از فقر در جامعه می بینیم محصول تصمیمات عده ای خاص است، که در مراکز عمده تصمیم گیری قراردارند، بیماری فقر در جامعه قابل مداواست، بشرط پالایش سیاسی و تغییر سیاستها و تصمیمات بنفع طبقه محروم.

@adala_khaneh
Forwarded from نمای آینده
📢 راغفر: چین ایران را مشتری می‌داند، نه متحد! / چین در تمام تصميمات ضد‌ايراني در کنار غرب ايستاده

🗣 حسین راغفر اقتصاددان:

◀️ چینی‌ها به ایران به عنوان یک متحد استراتژیک نگاه نمی‌کنند؛ بلکه به عنوان یک مشتری بزرگ نگاه می‌کنند

◀️ به‌دلیل بدهی‌های دولت سریلانکا و توقف پروژه توسط شرکت چینی دولت سریلانکا در دسامبر ۲۰۱۵ مجبور به واگذاری بندر به مساحت ۶۲ میلیون مترمربع همراه با زمین‌های اطراف آن به مدت ۹۹ سال به مبلغ ۴/۱ میلیارد دلار در اجاره چینی‌ها شد.

◀️ چين مثل بقيه کشور‌هاي ديگر از تحريم‌هاي ايران بيشترين نفع را کسب کرده است. در تمام تصميمات ضد‌ايراني در کنار غرب ايستاده است
https://news.1rj.ru/str/namayeAyandeh
Forwarded from جمهورى سوم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺روستای مال‌ملا در استان کهکیلویه و بویراحمد که ۸۵ درصد مردم آن در بورسند و به همین خاطر به «مال‌استریت» معروف شده!


سازمان اصل چهار ترومن آمریکاییها و انقلاب سفید شاه با اصلاحات ارضی و سپاه دانش و سپاه سازندگی نتوانست در طول چند دهه کشاورزی و روستاهای ایران را اینطور تخریب کند که دولت در این چند ماه با داغ کردن قمارخانه ملی بورس به توفیق آن دست یافته و خبرگزاری فارس سپاه هم با افتخار برای آن رپرتاز خبری می‌رود.

حضراتی که تفکر غرب‌انتقادی را به چنان ابتذالی کشانده‌اند که ویروس کرونا را هم بزرگ‌نمایی و توطئه آمریکایی‌ها می‌دانند، چطور در مواجهه با این بساط «رباخواری مقدس» خفه شده‌اند؟ آیا ربا جز سیستمی است که پول، بدون زحمت و کار در آن رشد می‌کند و کار، عار است و زیان‌ده؟ این کدام سرمایه‌ایست که در شرایط سقوط تولید و بیکاری گسترده و بیهودگی دانش و فقر عمومی و تحریم بین‌المللی به خودی خود رشد می‌کند؟
آیا جز این است که به نام اقتصاد اسلامی بدترین اشکال سوداگری و سودجویی سرمایه‌دارانه و تکاثر و طرد کار و تولید در دورترین روستاهای کشور پمپاژ شده است تا کار و توسعه و تعاون و خلاقیت در این کشور ریشه‌کن شود؟
Forwarded from راه سوم
🔴ایران و چین؛ روابط راهبردی، تجربه توسعه

✍️محسن امین‌زاده

🔹️۲۳سال پیش دولت چین توقف همکاری خود با پروژه هسته‌ای ایران در اصفهان را به قیمت رفع تحریم‌های آمریکا علیه چین، به معامله گذاشت و توانست با خروج یکجانبه از قرارداد ساخت کارخانه هسته‌ای UCF اصفهان، راه را برای رفع تحریم‌های خود در کنگره آمریکا هموار کند.

🔹️در ۲۵سال گذشته چین در برابر مناقشات ایران و آمریکا به لحاظ سیاسی منفعل عمل کرده و هرگز حاضر به دادن امتیازی به ایران در مقابل آمریکا نشده است. رای چین در شورای امنیت سازمان ملل درباره مسائل مربوط به ایران منطبق با رای آمریکا بوده است. در ربع قرن گذشته نه تنها چین موضوعی را به نفع ایران وتو نکرده است، بلکه حتی حاضر به دادن رای ممتنع هم نشده و عینا مانند آمریکا رای داده است.

🔹️۱۵سال پیش اعزام فرستاده‌های ویژه مقامات عالی ایران به چین و ارائه پیشنهادهای از نظر ایران جذاب همکاری‌های اقتصادی، نتیجه‌ای نداشت. رهبران چین در پاسخ ضمن استقبال از گسترش روابط اقتصادی، به مقامات ایران توصیه کردند که بحران‌های بین‌المللی خود را حل کنند و نگذارند روابط ایران با کشورهای همسایه ایران بحرانی شود.

🔹️۱۰سال پیش دولت چین در قبال درخواست احمدی‌نژاد برای اعطای تسهیلات به ایران، پیشنهاد کرد ایران ۱۵میلیارد یورو از دارایی خود در خارج را در بانک کون لون چین سپرده کند و در مقابل بانک مزبور به همان میزان به ایران تسهیلات بدهد. دولت احمدی‌نژاد این شرط غریب را پذیرفت. نرخ تسهیلات و نرخ‌های تبدیل مکرر یورو به یوان و برعکس و نرخ‌های نقل و انتقال، حتی برای خرید کالاهای چینی، عملا این فرآیند را به یکی از گران‌ترین و غیرمنصفانه‌ترین همکاری‌های بانکی بین المللی ایران بدل کرده است.

🔹️در متن سند فصلی به توسعه غرب بندر گوادر یعنی منطقه مکران در ایران اختصاص دارد. از جمله به توسعه بندر جاسک، تاسیس شهر صنعتی، ساخت پالایشگاه، کارخانجات پتروشیمی، فولاد، آلومینیوم، شهر هوشمند و شهر ساحلی تیس در مجاورت چابهار اشاره شده است. اگر رقابت ضمنی هند و چین درست مدیریت شود، ممکن است به تحولات توسعه‌ای مهمی در چاه‌بهار و تمام جنوب سیستان و بلوچستان منجر شود.

🔹️برخلاف تصور دولت پنهان، حتی اگر این سند امضا شود، قرار نیست دولت چین به‌خاطر ایران با آمریکا درگیر شود و امضای این سند به‌منزله عزم دولت چین برای دورزدن تحریم‌های آمریکا علیه ایران نیست.

🔹️دولت چین تا کنون درحدی که توانسته موافقت ضمنی دولت آمریکا را به‌دست آورد یا برخی اقدامات خود را از آمریکا پنهان کند، از ایران نفت خریده و به ایران کالا فروخته است و از این دادوستد بهره زیاد برده است. بدون این سند نیز اقدامات چین در همین حد تداوم خواهد یافت.

🔹️این سند نشان می‌دهد معرکه توسعه‌ستیزانی که توسعه ملی ایران را به‌بهانه دشمنی با آمریکا مختل کرده‌اند، تا چه حد بی‌پایه است. طبق محتوای این سند، به‌فرض وجود بهترین روابط ایران و کل جهان در ربع قرن آینده، بخش بزرگی از مناسبات اقتصادی بین‌المللی ایران می‌تواند و باید با چین دنبال شود.

🔹️عدم تحقق بسیاری از این همکاری‌ها در ۱۵سال گذشته نشان می‌دهد کاسبان تحریم تنها ایران را از همکاری‌های اقتصادی با آمریکا و اروپا محروم نکرده‌اند، بلکه ایران را از فرصت‌های اقتصادی بین‌المللی با کل جهان، از جمله همکاری‌های اقتصادی راهبردی و باارزش با چین هم محروم کرده‌اند.

🔹️ایران برای انعقاد هر نوع قراردادی با چین باید پیش از آن به عضویت «گروه ویژه اقدام مالی» درآید و از لیست سیاه این نهاد خارج شود.

🔹️چین عضو پیشتاز FATF است و باوجود این اسرارش را از آمریکا و سایر کشورها پنهان نگه می‌دارد.

🔹️برای اجرای پروژه‌های سند همکاری‌های ۲۵ساله با چین، ایران باید از تحریم‌های بسیار گسترده آمریکا علیه خود رها شود و شرکت‌های پیمانکار و مجری و بانک‌ها و موسسات بیمه چینی و غیرچینی باید مطمئن باشند که بابت همکاری با ایران مجبور به پرداخت میلیاردها دلار جریمه به آمریکا نخواهند شد.

🔹️سند همکاری‌های ۲۵ساله ایران و چین معجزه‌ای ندارد که خسارات حکمرانی بد در کشورمان را جبران کند.

🔹️کره شمالی همسایه و یکی از متحدان دیرینه چین امروز یکی از فقیرترین کشورهای آسیا است و بی‌کفایتی جاه‌طلبانه رهبران نظامی‌گرای آن مانع بهره‌مندی این کشور حتی از همکاری اقتصادی با چین، بزرگترین قدرت اقتصادی جهان در همسایگی خود شده است.

📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید🆔️

📢@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴این خود جنگ است

💬احسان منصوری فعال سیاسی اصلاح‌طلب: ‏ما به لحاظ ذهنی خودمان را فلج کرده‌ایم.
کجای تاریخ کشوری با پاسخ ندادن به متجاوز از جنگ جلوگیری کرده؟
این ادعا که آنها ما را تحریک به شروع جنگ می‌کنند از کجا آمده؟ برای کدام کارشان منتظر بهانه بودند که این بار دوم باشد؟
💬این تحریک به شروع جنگ نیست، خود جنگ است اگر جلویش نایستیم.

توئیتر: احسان منصوری

📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید🆔️

📢@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴مجلسی مثل قیر شفاف!!

✍️محمد فاضلی

🔹️مجلس یا دولت هر وقت تصمیم می‌گیرند کالایی زیر قیمت بازار توزیع کنند (مثال ارز 4200 تومانی) یا از افراد و گروه‌های خاص به اسم تولید، سازندگی، حمایت از فقرا و مصرف‌کنندگان حمایت کنند، حواسم به توزیع رانت‌های گُنده جلب می‌شود.

🔹️عبارات مناسب برای توزیع رانت در این کشور، حمایت از تولید، کمک به فقرا، توسعه زیرساخت و عباراتی شبیه به این‌هاست و اگر با کلمات انقلابی، ضدلیبرال و حمایت از داخل ترکیب شوند، معجونی می‌شوند حیرت‌انگیز.

🔹️کلیات طرح دادن حواله قیر رایگان امروز در مجلس تصویب شد. هر تن قیر 4 تا 5 میلیون تومان قیمت دارد و ارزش این میزان قیر بین 8 تا 10 هزار میلیارد تومان معادل 400 تا 500 میلیون دلار 20 هزار تومانی است.

🔹️مطلبی آماده می‌کردم درباره توزیع رانت ناشی از این اقدام مجلس انقلابی ضدفساد که فایل صوتی #پویا_ناظران درباره ابعاد مختلف این مصوبه مفسده‌آمیز و توزیع رانت خالص انبوه، و ضرورت شفافیت را دیدم.

🔹️این فایل صوتی کارم را راحت کرد. احتیاج به هیچ نوشته‌ای نیست، همه چیز را توضیح داده است. فساد نهفته در مصوبه مجلس با ژست ضدفساد، و ضرورت شفافیت. ده دقیقه فایل بیشتر نیست.

🔹️مجلس قبل این مصوبه را از بودجه به دلایل متعدد از جمله فساد و نرسیدن به اهداف ذکرشده برای آن، حذف کرده بود. مجلس یازدهم با قید دو فوریت آن‌را برگرداند. این شیوه مناسب مواجهه با مشکلات اقتصادی است!! با فوریت

📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید🆔️

📢@rahsevom
Forwarded from قسط
🔵🔴⚪️"نسبت پست و مدرک و سابقه کار در مجلس"

🔸 رییس کمیسیون ‎#صنایع، آقای تالارپشتی مدرکش ‎#حقوق است. آقای حاجی بابایی با مدرک ‎#الهیات رییس کمیسیون ‎#بودجه است. آقای عیسی زاده، رییس کمیسیون ‎#اجتماعی مدرک مدیریت ‎#دفاعی دانشگاه امام حسین دارد.

🔹آقای رضایی کوچی، که در ماجرای ۶۵ میلیاردی در زمان شهرداری آقای قالیباف متهم‌ به دریافت رشوه شده، رییس کمیسیون ‎#عمران مجلس امید بود و الآن رییس کمیسیون عمران مجلس انقلابی است آنهم با مدرک ‎#پزشکی.
ازین مثالها یکی دو تا نیست. احتمالا رشته صنایع و سابقه کار رییس جدید دیوان محاسبات در مجلس ازین قاعده خیلی استثنا نیست.

این مجلس و مجلسِ به نام خداوند رنگین کمان هم ندارد. ساختار کنونی انتخابات به شکلی است که مجلس از انعقاد نطفه و بسته شدن لیست‌ها بر اساس رانت و رابطه و کیف کشی و نزدیکی به باندها شکل می‌گیرد. ریاست کمیسیون‌ها و پست‌ها و انتصابات هم همانست. فکری برای تحول ساختار انتخابات کنیم.

#وحید_اشتری

@ghabl_enghelab

@edalatkhahi