⏰چهار اشتباه رایج در مدیریت زمان
🔹میگویند زمان طلاست. اما آیا همه ما برای زمان ارزش زیادی قائل هستیم؟ آیا برای استفاده از زمان خود برنامهریزی میکنیم؟ آیا طبق ارزش کارها برای انجام آنها برنامهریزی میکنیم؟ تعداد زیادی از مردم زمان را بیارزش میدانند و در استفاده از زمان خود اشتباه میکنند. با شناسایی این اشتباهها میتوان از زمان خود به بهترین نحو ممکن استفاده کرد.
مردم چه اشتباههایی را در مدیریت زمان انجام میدهند و چگونه میتوان به آنها پایان داد؟ این مقاله در سایت کوآرا (Quora) توسط نیر ایال (Nir Eyal)، نویسنده کتاب قلاب، نوشته شده است. سایتی برای به اشتراکگذاری علم که به مردم این امکان را میدهد تا دیگران یاد بگیرند و درک بهتری از دنیا به دست آورند.
تنها دلیلی که من میتوانم درباره اشتباه در مدیریت زمان صحبت کنم، این است که همه آنها را مرتکب شدهام. من در حال از بین بردن حواسپرتیام بودم که راههای مناسب و نامناسبی را برای استفاده از زمان و شناسایی اشتباههای خودم کشف کردم. چهار اشتباهی که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد.
۱) بیارزش بودن زمان
سالها پیش لوکیوس سِنِکا (Lucius Annaeus Seneca)، فیلسوف رواقی اهل روم، نوشت:
مردم در مراقبت از اموال شخصی خود صرفهجویی میکنند؛ اما وقتی نوبت به زمان میرسد که باید در استفاده از آن خسیس بود، بیشتر از همه چیز آن را هدر میدهند.
بحث من این است که ما با زمان و توجه به عنوان کالای ارزانقیمت رفتار میکنیم و همه ما نیاز داریم که آنها را ارزشمند بدانیم. به محض اینکه به عوامل حواسپرتی خودم در طول روز توجه کردم، فهمیدم که چقدر از زندگی من به خاطر عوامل ناچیز نابود شده است.
۲) نداشتن برنامهریزی روزانه
بر طبق یک مطالعه، فقط یک سوم آمریکاییها برنامهریزی روزانه دارند. یعنی آنها بدون هیچ برنامهای برای استفاده از روز خود بیدار می شوند. این موضوع برای من یک علامت خطر و یک مشکل ساده قابل حل است که میتواند به مردم برای اصلاح زندگی و زمان خود کمک کند.
۳) استفاده از یک لیست نامحدود کارهای روزانه
من قبلاً همه کارهایی را که باید انجام میدادم را در یک تکه کاغذ یا فایل لیست میکردم. سپس در پایان روز، احساس ناراحتی میکردم؛ زیرا که همه آنها را تمام نکرده بودم. راههای زیادی برای نوشتن کارهای روزانه وجود دارد؛ اما به نظر من، تهیه یک لیست از تمام کارهایی که باید انجام دهید، اشتباه است.
۴) زمان گذاشتن برای کارهای بیارزش
در اکثر مواقع٬ حتی اگر ما از یک برنامهریزی استفاده کنیم، از آن برای انجام وظایف خود استفاده میکنیم. مثلاً «برو لباسهایت را از خشککن بردار»، «قسمتی که از گزارش باقیماندهات را تمام کن»، «برو ورزش کن.». به ندرت اتفاق میافتد که راجع به برنامهریزی خود طبق ارزشها فکر کنیم. به نظر من یکی از بزرگترین تغییرهای زندگی من این است که مطمئن شوم برنامهریزی من منعکسکننده چیزی است که من برایش ارزش قائل هستم. این موضوع مهمی است. شما میتوانید به برنامهریزی من نگاه کنید و بفهمید که چه چیزی برای من اهمیت دارد.
@time_managers
🔹میگویند زمان طلاست. اما آیا همه ما برای زمان ارزش زیادی قائل هستیم؟ آیا برای استفاده از زمان خود برنامهریزی میکنیم؟ آیا طبق ارزش کارها برای انجام آنها برنامهریزی میکنیم؟ تعداد زیادی از مردم زمان را بیارزش میدانند و در استفاده از زمان خود اشتباه میکنند. با شناسایی این اشتباهها میتوان از زمان خود به بهترین نحو ممکن استفاده کرد.
مردم چه اشتباههایی را در مدیریت زمان انجام میدهند و چگونه میتوان به آنها پایان داد؟ این مقاله در سایت کوآرا (Quora) توسط نیر ایال (Nir Eyal)، نویسنده کتاب قلاب، نوشته شده است. سایتی برای به اشتراکگذاری علم که به مردم این امکان را میدهد تا دیگران یاد بگیرند و درک بهتری از دنیا به دست آورند.
تنها دلیلی که من میتوانم درباره اشتباه در مدیریت زمان صحبت کنم، این است که همه آنها را مرتکب شدهام. من در حال از بین بردن حواسپرتیام بودم که راههای مناسب و نامناسبی را برای استفاده از زمان و شناسایی اشتباههای خودم کشف کردم. چهار اشتباهی که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد.
۱) بیارزش بودن زمان
سالها پیش لوکیوس سِنِکا (Lucius Annaeus Seneca)، فیلسوف رواقی اهل روم، نوشت:
مردم در مراقبت از اموال شخصی خود صرفهجویی میکنند؛ اما وقتی نوبت به زمان میرسد که باید در استفاده از آن خسیس بود، بیشتر از همه چیز آن را هدر میدهند.
بحث من این است که ما با زمان و توجه به عنوان کالای ارزانقیمت رفتار میکنیم و همه ما نیاز داریم که آنها را ارزشمند بدانیم. به محض اینکه به عوامل حواسپرتی خودم در طول روز توجه کردم، فهمیدم که چقدر از زندگی من به خاطر عوامل ناچیز نابود شده است.
۲) نداشتن برنامهریزی روزانه
بر طبق یک مطالعه، فقط یک سوم آمریکاییها برنامهریزی روزانه دارند. یعنی آنها بدون هیچ برنامهای برای استفاده از روز خود بیدار می شوند. این موضوع برای من یک علامت خطر و یک مشکل ساده قابل حل است که میتواند به مردم برای اصلاح زندگی و زمان خود کمک کند.
۳) استفاده از یک لیست نامحدود کارهای روزانه
من قبلاً همه کارهایی را که باید انجام میدادم را در یک تکه کاغذ یا فایل لیست میکردم. سپس در پایان روز، احساس ناراحتی میکردم؛ زیرا که همه آنها را تمام نکرده بودم. راههای زیادی برای نوشتن کارهای روزانه وجود دارد؛ اما به نظر من، تهیه یک لیست از تمام کارهایی که باید انجام دهید، اشتباه است.
۴) زمان گذاشتن برای کارهای بیارزش
در اکثر مواقع٬ حتی اگر ما از یک برنامهریزی استفاده کنیم، از آن برای انجام وظایف خود استفاده میکنیم. مثلاً «برو لباسهایت را از خشککن بردار»، «قسمتی که از گزارش باقیماندهات را تمام کن»، «برو ورزش کن.». به ندرت اتفاق میافتد که راجع به برنامهریزی خود طبق ارزشها فکر کنیم. به نظر من یکی از بزرگترین تغییرهای زندگی من این است که مطمئن شوم برنامهریزی من منعکسکننده چیزی است که من برایش ارزش قائل هستم. این موضوع مهمی است. شما میتوانید به برنامهریزی من نگاه کنید و بفهمید که چه چیزی برای من اهمیت دارد.
@time_managers
⏰ 3 سوال جادویی
برگرفته از کتاب «مدیریت» برایان تریسی
1️⃣ اگر در طول روز فقط بتوانم یک کار انجام دهم، آن کار یا فعالیتی که بیشترین ارزش را برای کسبوکارم دارد، کدام است؟
2️⃣ اگر در طول روز فقط بتوانم دو کار انجام دهم، دومین فعالیتی که بیشترین ارزش را برای کسبوکارم دارد، کدام است؟
3️⃣ اگر در طول روز فقط بتوانم سه کار را انجام دهم، سومین فعالیتی که بیشترین ارزش را برای کسبوکارم دارد، کدام است؟
انجام مهمترین کارها قبل از سایر کارهایی که ممکن است در محیط کار درگیر آنها شوید باعث میشود مسیر شغلی خود را سریعتر طی کنید.
@time_managers
برگرفته از کتاب «مدیریت» برایان تریسی
1️⃣ اگر در طول روز فقط بتوانم یک کار انجام دهم، آن کار یا فعالیتی که بیشترین ارزش را برای کسبوکارم دارد، کدام است؟
2️⃣ اگر در طول روز فقط بتوانم دو کار انجام دهم، دومین فعالیتی که بیشترین ارزش را برای کسبوکارم دارد، کدام است؟
3️⃣ اگر در طول روز فقط بتوانم سه کار را انجام دهم، سومین فعالیتی که بیشترین ارزش را برای کسبوکارم دارد، کدام است؟
انجام مهمترین کارها قبل از سایر کارهایی که ممکن است در محیط کار درگیر آنها شوید باعث میشود مسیر شغلی خود را سریعتر طی کنید.
@time_managers
⏰ اثر زیگارنیک؛
اهرمی برای تمام کردن کارهای نیمه تمام!
دیدید وقتی یک شکلات تخته ای را باز می کنیم با خودمان می گوییم فقط یک تکه از آنرا می خورم و بعد از چند دقیقه کل آن تمام می شود؟ یا وقتی به قصد رفع گرسنگی سر میز ناهار خوشمزه حاضر میشیم و هر چه روبروی ما هست را تا آخرش می خوریم؟ یا دیدن اولین اپیزود از یک فیلم جذاب همان و تا چندین ساعت نشستن پای آن و دیدن آخرین قسمت آن هم همان! یا اولش با خواندن یک فصل از کتاب جالب شروع می کنیم و یک مرتبه می بینیم ساعت 3 شب است و کتاب تمام می شود؟! یا وقتی یک میهمانی تمام می شود فردایش به حرف یکی به دلیل قطع شدن توسط دیگری و نا تمام ماندن، که می خواست چه بگوید؟! فکر می کنیم! یا یک معما به ما داده می شود و زمان حل آن کوتاه است و پس از اتمام وقت، با اینکه پاداشی در کار نیست، طبق مطالعات انجام شده 86 درصد ما کماکان دنبال حل کردن آن هستیم!
خانم بلوما زیگارنیک؛ روانشناس معروف روسی (1901-1988) در رستوران متوجه شد پیشخدمت ها کلیه جزئیات سفارش غذای هر مشتری را بدون نوشتن روی کاغذ تا قبل از تسویه حساب به یاد می آورند و به محض تسویه حساب نه تنها چیز زیادی از سفارش یادشان نمی آید بلکه حتی بعضی وقتها خود مشتری که غذا خورده را هم به یاد نمی آورند!
او با پی بردن به این حقیقت که ذهن انسان درگیر کارها و مقولات ناتمام می شود آزمایش های دیگری نیز انجام داد. به عنوان مثال برای دو گروه یک فیلم جذاب پخش کرد، گروه اول فیلم را تا آخر دیدند و دومی ها تا اواسط فیلم را تماشا کردند. چند روز بعد از دو گروه خواسته شد فیلم را تعریف کنند...گروهی که فیلم را ناقص دیده بودند، جزئیات بیشتری از آنرا به یاد می آورند!
بلوما سپس به یک اصل رسید که مغز ما بیشتر درگیر کارهای ناتمام و منقطع شده می شود تا کارهای تمام شده...آنقدر آنرا به یاد می آوریم تا آن کار تمام شود...ما نیاز به تمام کردن یک کار داریم! از آنچه بیان شد به عنوان اثر زیگارنیک یاد می شود.
معروف است که موتزارتِ موسیقی دان مریض بود و یکی به عیادت او رفت. موتزارت هم گفت حوصله کسی را ندارم و می خواهم تنها باشم! میهمان او به سالن کناری اتاق او رفت و مشغول زدن پیانو شد و ناگهان آنرا نیمه کاره رها کرد و رفت! می گویند موتزارت از تخت بیماری خود را کَند، سراغ پیانو رفت، نوت را کامل کرد و برگشت به تخت بیماری! چون او نمی توانست آنرا نیمه کاره در ذهن خود رها کند!
بطور کلی وقتی در انجام کاری (پاسخ به 50 تا ایمیل مهم که نیاز به توجه ما دارد، نوشتن یک مقاله و یا پستی که قولش را داده ایم، کمک به دوستمان در اسباب کشی که به او قول داده ایم و...) امروز و فردا می کنیم این به معنی باز گذاشتن لوپ ذهن برای انجام آن کار است و تا این لوپ بسته نشود، درگیری ذهن با آن بیشتر و بدون اینکه خودمان متوجه شویم، انرژی فراوانی از آن هدر می رود.
🔻 اثر زیگارنیک یعنی کلنجار رفتن ذهن با کارهای نیمه تمام، هر چه زمان این کلنجار بیشتر باشد به معنی استرس بیشتر و کاهش کارایی و بهره وری ذهن خواهد بود! پس بهترین اقدام؛ تمام کردن آن کار توسط خود ما یا واگذار کردن آن به دیگری است. از سوی دیگر؛ اگر کاری که قرار است تمام شود دارای اهمیت نیست و یا دارای اهمیت کمتری نسبت به کار دیگر است، یک اقدام می تواند مکتوب کردن آن و القای این پیام به ذهن است که می تواند به کار مهمتر بپردازد!
حال تصور کنید 76 هزار پروژه نیمه تمام که نیاز به 700 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری دارد چه بلایی بر سر کارایی دولتی می آورد که خود را متصدی آغاز تا انجام آنها می داند! مسلما تا زمانی که لوپ باز آنها با تکمیل و یا سپردن آنها به بخش خصوصی بسته نشود، دولت نخواهد توانست به اقدامات جدید و موثر بعدی دست بزند!
البته متخصصان بازاریابی و فروش و گردانندگان رسانه های موفق به خوبی از این اثر بهره گرفته و با درگیر کردن ذهن مشتری؛ او را به کام محصولات و رسانه های خود می کشند! انتخاب یک تیتر جذاب اما ناقص و یا دادن کارت تخفیف 20 درصدی برای خرید بعدی از جمله این ترفندهاست! سخنرانان و مشاوران حرفه ای هم با رساندن بحث به جایی جذاب و تمام نکردن و موکول آن به جلسات بعدی منافع خود را بیشتر می کنند!
💡 سخن آخر اینکه بیشترین زمانی که تلف می شود مربوط به زمانی است که ما دست به آغاز یک کار نمی زنیم و یک سفر هزارمایلی با برداشتن اولین قدم آغاز می شود! بنابراین برای انجام کارهای ناتمام مهم و بستن لوپ باز و خالی کردن ذهن از اطلاعات غیر مفید و کاستن استرس و افزایش خلاقیت آن، بهترین زمان همین الان است.
@time_managers
اهرمی برای تمام کردن کارهای نیمه تمام!
دیدید وقتی یک شکلات تخته ای را باز می کنیم با خودمان می گوییم فقط یک تکه از آنرا می خورم و بعد از چند دقیقه کل آن تمام می شود؟ یا وقتی به قصد رفع گرسنگی سر میز ناهار خوشمزه حاضر میشیم و هر چه روبروی ما هست را تا آخرش می خوریم؟ یا دیدن اولین اپیزود از یک فیلم جذاب همان و تا چندین ساعت نشستن پای آن و دیدن آخرین قسمت آن هم همان! یا اولش با خواندن یک فصل از کتاب جالب شروع می کنیم و یک مرتبه می بینیم ساعت 3 شب است و کتاب تمام می شود؟! یا وقتی یک میهمانی تمام می شود فردایش به حرف یکی به دلیل قطع شدن توسط دیگری و نا تمام ماندن، که می خواست چه بگوید؟! فکر می کنیم! یا یک معما به ما داده می شود و زمان حل آن کوتاه است و پس از اتمام وقت، با اینکه پاداشی در کار نیست، طبق مطالعات انجام شده 86 درصد ما کماکان دنبال حل کردن آن هستیم!
خانم بلوما زیگارنیک؛ روانشناس معروف روسی (1901-1988) در رستوران متوجه شد پیشخدمت ها کلیه جزئیات سفارش غذای هر مشتری را بدون نوشتن روی کاغذ تا قبل از تسویه حساب به یاد می آورند و به محض تسویه حساب نه تنها چیز زیادی از سفارش یادشان نمی آید بلکه حتی بعضی وقتها خود مشتری که غذا خورده را هم به یاد نمی آورند!
او با پی بردن به این حقیقت که ذهن انسان درگیر کارها و مقولات ناتمام می شود آزمایش های دیگری نیز انجام داد. به عنوان مثال برای دو گروه یک فیلم جذاب پخش کرد، گروه اول فیلم را تا آخر دیدند و دومی ها تا اواسط فیلم را تماشا کردند. چند روز بعد از دو گروه خواسته شد فیلم را تعریف کنند...گروهی که فیلم را ناقص دیده بودند، جزئیات بیشتری از آنرا به یاد می آورند!
بلوما سپس به یک اصل رسید که مغز ما بیشتر درگیر کارهای ناتمام و منقطع شده می شود تا کارهای تمام شده...آنقدر آنرا به یاد می آوریم تا آن کار تمام شود...ما نیاز به تمام کردن یک کار داریم! از آنچه بیان شد به عنوان اثر زیگارنیک یاد می شود.
معروف است که موتزارتِ موسیقی دان مریض بود و یکی به عیادت او رفت. موتزارت هم گفت حوصله کسی را ندارم و می خواهم تنها باشم! میهمان او به سالن کناری اتاق او رفت و مشغول زدن پیانو شد و ناگهان آنرا نیمه کاره رها کرد و رفت! می گویند موتزارت از تخت بیماری خود را کَند، سراغ پیانو رفت، نوت را کامل کرد و برگشت به تخت بیماری! چون او نمی توانست آنرا نیمه کاره در ذهن خود رها کند!
بطور کلی وقتی در انجام کاری (پاسخ به 50 تا ایمیل مهم که نیاز به توجه ما دارد، نوشتن یک مقاله و یا پستی که قولش را داده ایم، کمک به دوستمان در اسباب کشی که به او قول داده ایم و...) امروز و فردا می کنیم این به معنی باز گذاشتن لوپ ذهن برای انجام آن کار است و تا این لوپ بسته نشود، درگیری ذهن با آن بیشتر و بدون اینکه خودمان متوجه شویم، انرژی فراوانی از آن هدر می رود.
🔻 اثر زیگارنیک یعنی کلنجار رفتن ذهن با کارهای نیمه تمام، هر چه زمان این کلنجار بیشتر باشد به معنی استرس بیشتر و کاهش کارایی و بهره وری ذهن خواهد بود! پس بهترین اقدام؛ تمام کردن آن کار توسط خود ما یا واگذار کردن آن به دیگری است. از سوی دیگر؛ اگر کاری که قرار است تمام شود دارای اهمیت نیست و یا دارای اهمیت کمتری نسبت به کار دیگر است، یک اقدام می تواند مکتوب کردن آن و القای این پیام به ذهن است که می تواند به کار مهمتر بپردازد!
حال تصور کنید 76 هزار پروژه نیمه تمام که نیاز به 700 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری دارد چه بلایی بر سر کارایی دولتی می آورد که خود را متصدی آغاز تا انجام آنها می داند! مسلما تا زمانی که لوپ باز آنها با تکمیل و یا سپردن آنها به بخش خصوصی بسته نشود، دولت نخواهد توانست به اقدامات جدید و موثر بعدی دست بزند!
البته متخصصان بازاریابی و فروش و گردانندگان رسانه های موفق به خوبی از این اثر بهره گرفته و با درگیر کردن ذهن مشتری؛ او را به کام محصولات و رسانه های خود می کشند! انتخاب یک تیتر جذاب اما ناقص و یا دادن کارت تخفیف 20 درصدی برای خرید بعدی از جمله این ترفندهاست! سخنرانان و مشاوران حرفه ای هم با رساندن بحث به جایی جذاب و تمام نکردن و موکول آن به جلسات بعدی منافع خود را بیشتر می کنند!
💡 سخن آخر اینکه بیشترین زمانی که تلف می شود مربوط به زمانی است که ما دست به آغاز یک کار نمی زنیم و یک سفر هزارمایلی با برداشتن اولین قدم آغاز می شود! بنابراین برای انجام کارهای ناتمام مهم و بستن لوپ باز و خالی کردن ذهن از اطلاعات غیر مفید و کاستن استرس و افزایش خلاقیت آن، بهترین زمان همین الان است.
@time_managers
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@time_managers
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⏰ ۵ استراتژی مدیریت زمان برای مدیران
1️⃣ از بلوک های زمانی استفاده کنید: یعنی هر روز کاری خود را به چند بخش تقسیم کنید و در هر بخش یک کار مشخص را انجام دهید به عنوان مثال، دو ساعت را به کار با کیفیت و عمیق اختصاص دهید، دو ساعت را برای جلسات پیش بینی کنید، یک ساعت را به کارکنانتان اختصاص دهید، زمانی را برای دیدن و پاسخ دادن نامه ها و پیامها اختصاص دهید و... . مراقب باشید که در هر یک از بلکهای زمانی، عوامل حواسپرتی را حذف کنید و به کار دیگری نپردازید.
2️⃣تفویض اختیار کنید: معمولا" مدیران علاقه ای به این کار ندارند و کسی را بهتر از خودشان برای انجام کارها نمی شناسند! اما با تفویض اختیار به اعضای تیم خود، هم آنها را توانمند می کنید و هم خود را آزاد میبینید تا روی مهمترین چیزها تمرکز کنید.
3️⃣هر ماه را از قبل برنامه ریزی کنید: در اواخر هر ماه، اهداف خود و واحدتان را برای سه ماه آینده بررسی کنید و تصمیم بگیرید که برای رسیدن به آن اهداف، در ماه آینده چه کاری باید انجام دهید. همچنین زمانی را در تقویم خود برای موارد اضطراری یا کارهای پیش بینی نشده اختصاص دهید.
4️⃣ضرب الاجل های واقع بینانه تعیین کنید: زمان انجام یک کار را دست کم نگیرید و حتی کمی به زمان مدنظرتان برای انجام کار اضافه کنید. به عنوان مثال، حتی اگر فکر میکنید که سه روز کاری برای ایجاد و ارائه یک گزارش به مدیریت ارشد کافی است، کمی بیشتر در نظر بگیرید تا در صورت وقوع مسائل پیش بینی نشده دچار استرس نشوید.
5️⃣ زمان اوج بهره وری خود را به بشناسید: مشخص کنید چه زمانی (صبح یا ظهر) بیشترین انرژی را دارید و ذهن راحت تری برای ارائه بهترین کار را دارید. سپس خسته کننده ترین و وقت گیرترین مسئولیت های خود را در آن زمان انجام دهید.
✍منبع: www.forbes.com
نقل از کانال مدیرراه @modirrah
@time_managers
1️⃣ از بلوک های زمانی استفاده کنید: یعنی هر روز کاری خود را به چند بخش تقسیم کنید و در هر بخش یک کار مشخص را انجام دهید به عنوان مثال، دو ساعت را به کار با کیفیت و عمیق اختصاص دهید، دو ساعت را برای جلسات پیش بینی کنید، یک ساعت را به کارکنانتان اختصاص دهید، زمانی را برای دیدن و پاسخ دادن نامه ها و پیامها اختصاص دهید و... . مراقب باشید که در هر یک از بلکهای زمانی، عوامل حواسپرتی را حذف کنید و به کار دیگری نپردازید.
2️⃣تفویض اختیار کنید: معمولا" مدیران علاقه ای به این کار ندارند و کسی را بهتر از خودشان برای انجام کارها نمی شناسند! اما با تفویض اختیار به اعضای تیم خود، هم آنها را توانمند می کنید و هم خود را آزاد میبینید تا روی مهمترین چیزها تمرکز کنید.
3️⃣هر ماه را از قبل برنامه ریزی کنید: در اواخر هر ماه، اهداف خود و واحدتان را برای سه ماه آینده بررسی کنید و تصمیم بگیرید که برای رسیدن به آن اهداف، در ماه آینده چه کاری باید انجام دهید. همچنین زمانی را در تقویم خود برای موارد اضطراری یا کارهای پیش بینی نشده اختصاص دهید.
4️⃣ضرب الاجل های واقع بینانه تعیین کنید: زمان انجام یک کار را دست کم نگیرید و حتی کمی به زمان مدنظرتان برای انجام کار اضافه کنید. به عنوان مثال، حتی اگر فکر میکنید که سه روز کاری برای ایجاد و ارائه یک گزارش به مدیریت ارشد کافی است، کمی بیشتر در نظر بگیرید تا در صورت وقوع مسائل پیش بینی نشده دچار استرس نشوید.
5️⃣ زمان اوج بهره وری خود را به بشناسید: مشخص کنید چه زمانی (صبح یا ظهر) بیشترین انرژی را دارید و ذهن راحت تری برای ارائه بهترین کار را دارید. سپس خسته کننده ترین و وقت گیرترین مسئولیت های خود را در آن زمان انجام دهید.
✍منبع: www.forbes.com
نقل از کانال مدیرراه @modirrah
@time_managers
⏰مدیریت زمان چگونه به ما کمک میکند؟
💢 زمان یک دارایی ارزشمند است. هر کارآفرینی اهمیت استفاده موثر از آن را میداند. مهارتهای مدیریت موثر زمان باعث کاهش استرس، افزایش بهرهوری و صرفه جویی در هزینه میشود. مدیریت کارآمد زمان میتواند به شما کمک کند وظایف را سریعتر انجام دهید و برای کارهای بیشتر وقت بگذارید. هرچه ارزش مدیریت زمان را بیشتر درک کنید، برای دستیابی به اهداف خود و افزایش سود کسبوکار خود مجهزتر خواهید بود.
نشریه فوربس روشهایی را شناسایی کرده است که مدیریت زمان باعث افزایش کارایی و صرفهجویی پول شما میشود:
🔻 ۱. مدیریت زمان منجر به تعادل بین کار و زندگی میشود
مدیریت زمان به شما کمک میکند کارهای روزانه خود را اولویتبندی کنید و به شما زمان بیشتری برای پیگیری علایق، سرگرمیها و خانواده خود میدهد.
🔻 ۲. تعامل با مشتریان و همکاران را افزایش میدهد
مهارتهای خوب مدیریت زمان نشاندهنده احترام به مشتریان، کارمندان و همکاران است. پاسخ سریع به ایمیلها و پرسشهای آنها نشان میدهد که برای زمان و ارتباط با آنها ارزش قائل هستید. این عادت تا حد زیادی به ایجاد روابط قوی و افزایش رضایت مشتری کمک میکند.
🔻 ۳. مدیریت زمان بهرهوری را افزایش میدهد
تعیین اهداف روزانه، هفتگی و ماهانه به شما این امکان را میدهد که پیشرفت خود را پیگیری و روی کارهای مهم تمرکز کنید. مهارتهای عملی مدیریت زمان به شما این امکان را میدهد که ابتدا روی کارهای فوری تمرکز کنید. این سازمان به سرعت بخشیدن به فرآیند کمک میکند و به شما امکان میدهد وظایف را سریعتر انجام دهید و در زمان ارزشمند خود صرفهجویی کنید.
🔻 ۴. مدیریت زمان باعث کاهش استرس و افزایش خلاقیت میشود
افرادی که زمان خود را به درستی مدیریت میکنند، فرصت کمتری برای احساس استرس در مورد ضربالاجلها، صورت حسابها و وظایف از دست رفته دارند. در مقابل، در موارد شدید، مدیریت ضعیف زمان منجر به استرس بیشتر، کاهش راندمان کاری و حتی فرسودگی شغلی میشود. با استرس کمتر، بیشتر مستعد ایدههای جدید و کارآیی بهتر در تصمیمگیری هستید.
🔻 ۵. مدیریت زمان باعث صرفهجویی در هزینه میشود
مدیریت صحیح زمان به طور مستقیم با افزایش اثربخشی و کاهش اتلاف زمان مرتبط است. زمان، پول است و هر دقیقه صرف شده مهم است. مدیریت کارآمد زمان، به معنای کاهش هزینههای اضافی، کاهش اضافه کاری و کارآمد کردن فرآیندهای کاری است. زمان صرفهجویی شده را میتوان بر روی فعالیتهای پولسازی متمرکز کرد که به رشد کسب و کار شما کمک میکند.
@time_managers
💢 زمان یک دارایی ارزشمند است. هر کارآفرینی اهمیت استفاده موثر از آن را میداند. مهارتهای مدیریت موثر زمان باعث کاهش استرس، افزایش بهرهوری و صرفه جویی در هزینه میشود. مدیریت کارآمد زمان میتواند به شما کمک کند وظایف را سریعتر انجام دهید و برای کارهای بیشتر وقت بگذارید. هرچه ارزش مدیریت زمان را بیشتر درک کنید، برای دستیابی به اهداف خود و افزایش سود کسبوکار خود مجهزتر خواهید بود.
نشریه فوربس روشهایی را شناسایی کرده است که مدیریت زمان باعث افزایش کارایی و صرفهجویی پول شما میشود:
🔻 ۱. مدیریت زمان منجر به تعادل بین کار و زندگی میشود
مدیریت زمان به شما کمک میکند کارهای روزانه خود را اولویتبندی کنید و به شما زمان بیشتری برای پیگیری علایق، سرگرمیها و خانواده خود میدهد.
🔻 ۲. تعامل با مشتریان و همکاران را افزایش میدهد
مهارتهای خوب مدیریت زمان نشاندهنده احترام به مشتریان، کارمندان و همکاران است. پاسخ سریع به ایمیلها و پرسشهای آنها نشان میدهد که برای زمان و ارتباط با آنها ارزش قائل هستید. این عادت تا حد زیادی به ایجاد روابط قوی و افزایش رضایت مشتری کمک میکند.
🔻 ۳. مدیریت زمان بهرهوری را افزایش میدهد
تعیین اهداف روزانه، هفتگی و ماهانه به شما این امکان را میدهد که پیشرفت خود را پیگیری و روی کارهای مهم تمرکز کنید. مهارتهای عملی مدیریت زمان به شما این امکان را میدهد که ابتدا روی کارهای فوری تمرکز کنید. این سازمان به سرعت بخشیدن به فرآیند کمک میکند و به شما امکان میدهد وظایف را سریعتر انجام دهید و در زمان ارزشمند خود صرفهجویی کنید.
🔻 ۴. مدیریت زمان باعث کاهش استرس و افزایش خلاقیت میشود
افرادی که زمان خود را به درستی مدیریت میکنند، فرصت کمتری برای احساس استرس در مورد ضربالاجلها، صورت حسابها و وظایف از دست رفته دارند. در مقابل، در موارد شدید، مدیریت ضعیف زمان منجر به استرس بیشتر، کاهش راندمان کاری و حتی فرسودگی شغلی میشود. با استرس کمتر، بیشتر مستعد ایدههای جدید و کارآیی بهتر در تصمیمگیری هستید.
🔻 ۵. مدیریت زمان باعث صرفهجویی در هزینه میشود
مدیریت صحیح زمان به طور مستقیم با افزایش اثربخشی و کاهش اتلاف زمان مرتبط است. زمان، پول است و هر دقیقه صرف شده مهم است. مدیریت کارآمد زمان، به معنای کاهش هزینههای اضافی، کاهش اضافه کاری و کارآمد کردن فرآیندهای کاری است. زمان صرفهجویی شده را میتوان بر روی فعالیتهای پولسازی متمرکز کرد که به رشد کسب و کار شما کمک میکند.
@time_managers
شما لیستی از کارهایی که باید انجام دهید را تهیه کنید. این لیست هرچقدر جزئیات بیشتری شامل شود بهتر است.
برای مثال؛ لیست کارهایتان میتواند سالانه، ماهیانه، فصلی، روزانه باشد.
شما اگر بتوانید سه لیست کارهای سالانه، ماهیانه، روزانه تان را تهیه کنید، به تنهایی مسیر موفقیت تان را به وضوح برای خودتان مشخص خواهید کرد و دقیقا 50% مسیر رسیدن به اهدافتان را طی کردید.
برای مثال می توانید لیست روزانه تان را هرشب برای روز بعد بنویسید.
فقط به خاطر اینکه میتوانید کاری را انجام دهید، دلیل نمی شود که باید حتما انجامش دهید !
برایان تریسی سخنران و نویسنده کتاب پرفروش قورباغه را قورت بده میگوید “اگر کسی را پیدا کردید که حتی 51% از کارهایی را که شما در طول روز در محل کارتان انجام میدهید را میتواند انجام بدهد، کارهایتان را به او بسپارید!!”
زیاد کار کردن شما را موفق نمیکند. شما باید فکرتان آزاد باشد تا بر روی کارتان فکر کنید نه در کارتان.
یکی از تاثیرگذارترین زنان دنیا، اپرا وینفری ، می گوید “شما همانی خواهید بود که باور دارید خواهید شد.“
دکتر گایل ماتیو، پرفسور دانشگاه کالیفرنیا، در تحقیقات 20 ساله ای که بر روی دانش آموزان مدارس ابتدایی انجام داد به نتایج جالبی از اهمیت تعیین چشم انداز زندگی برای آینده رسید. در دوران ابتدایی از 100 دانش آموزش سوالاتی بر این مبنا پرسیده شد که چند نفر از آنها اهدافشان را مکتوب کرده اند؟، چند نفر هدف دارند و چند نفر هیچ هدفی ندارند؟
20 سال بعد، مجددا از وضعیت زندگی این 100 نفر اطلاعاتی جمع آوری کردند و مشخص شد 3% افرادی که اهدافشان را مکتوب کرده بودند، جزو مرفه ترین و پولدارترین خانواده های شهرشان شده بودند و به معنی واقعی کلمه موفقیت را در زندگیشان بدست آورده بودند.
شما نیز هر هدفی دارید، اعم از اینکه میخواهید به چه کسی بعد از چند سال تبدیل شوید و چه وضعیتی داشته باشید و ... را در لیستی مکتوب کنید.
کافیست روزانه حداقل یکبار این 3 لیست را مرور کنید تا تاثیر شگفت انگیز آنرا به وضوح حس کنید!!
@time_managers
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نوآوری نیروی حیاتی موفقیت یک شرکت در دنیای امروز است. در بسیاری از شرکت ها، نوآوری و دستیابی به ایده های برتر یک عنصر کلیدی به حساب می آید. این عنصر در همه ی شرکت ها دیده نمیشود. خلاقیت و نوآوری باعث موفقیت می شود در صورتیکه این خلاقیت در آن مجموعه پيادهسازی بشود. پرورش خلاقیت در هر فردی به وی کمک کند تا از آن در زندگی و کار استفاده کند.
در اینجا ۱۰ استراتژی مهم را برای ایجاد خلاقیت در محیطهای کاری گردآوری کرده است.
صرف نظر از مسئولیت، نقش و کاری که انجام میدهید تجسم دادهها به شکل گیری ایده های جدید کمک میکند در واقع یک ابزار قدرتمند برای ایجاد خلاقیت دید وسیع و قدرت تجسم بالا است.
برای ایجاد خلاقیت در قدم اول ذهن را آماده میکنیم، پس از آن باید ذهن شما بدون هیچ نگرانی یا استرسی از جملات منفی، عبارات منفی یا موانع فکری عبور کرده و عباراتی مثل "میتوانم" و "میشود" را در ذهن پرورش دهد.
به جای اینکه یک کار را از اول به آخر نگاه کنید، از آخر به اول بنگرید. هیچ وقت نگویید "چطور" انجامش دهم، راهی که در ایجاد خلاقیت به کار میگیرید نباید با وجود موانع متوقف بشود.
خلاقیت را در بازی کردن بیاموزید. در بازی ها میتوانید به خلاقیت دست یابید؛ مثلا از کارمندان بخواهید در مورد موضوعات مختلف، نظرشان را روی یک تکه کاغذ بنویسند یا ایده های کاری شان را بنویسند، سپس یک کاغذ را به صورت تصادفی بردارید و آن ایده را پیاده سازی کنید.
هیچ ایده ای دور از دسترس نیست. هر ایده ای در کار ارزشمند است، برای اینکه این ایده ها فراموش نشود باید با جزییات آنها را یادداشت کنید. یادداشت همین ایده ها منجر به شکل گیری ایده های بزرگتر میشود.
خیلی از رهبرهای تجارت های بزرگ از رسانه ها و یا اینترنت استفاده میکنند، اما خیلی از آنها بر این باورند که ذهن نیاز به استراحت دارد و استفادهی بیش از حد از رسانه ها منجر به آشفتگی ذهنی میشود. البته ذهن نباید همیشه در حالت استراحت قرار داشته باشد، چون ذهن حقیقتاً پویا است. آنچه که در اینجا مطرح است همان تمرکز برای شکل گیری ایده های بهتر کاری است.
برای اینکه خلاقیت بیشتری داشته باشید باید از ذهن خود کمک بگیرید. طبیعتاً یک ذهن پریشان و آشفته ایده های ندارد که در اختیار شما بگذارد. بنابراین سفر کنید و در سفر ذهن خود را خالی کنید تا ایده های جدید در آن شکل بگیرد.
فعالیت های بدنی ذهن را باز میکند. به خصوص اگر شغل شما به گونهای است که باید دائما در حالت نشسته و پشت سیستم های کامپیوتری باشید، باید حتما تحرک را از برنامههای روزانه خود حذف نکنید. فعالیت به خوب فکر کردن شما کمک میکند.
این یک تصور غلطی است که خلاقیت تنها متعلق به انسانهایی است که طبیعتاً هنرمند هستند. هر انسانی میتواند خلاق باشد به شرطی که ذهنی آماده داشته باشد. لازم نیست ایده های ما خیلی فوق العاده باشند. ایده های کوچک گام اول برای شکل گیری ایده های بزرگ هستند.
ذهن، زمانی که آشفته است باید درمان شود و درمان آن سخن گفتن است. با بیرون ریختن کلمات از ذهن، آشفتگی را از خود دور کنید. حتی میتوانید کلمات را بنویسید تا ذهن تان خالی شود و برای ایده های جدید فضای کافی به وجود بیاید.
@time_managers
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⏰ سه گام کلیدی برای مدیران پرمشغله وقتی امکان واگذاری وظایف وجود ندارد
در شرایطی که مدیران پرمشغله نمیتوانند وظایف بیشتری را به دیگران واگذار کنند، سه راهکار عملی وجود دارد تا بدون افزایش منابع، بهرهوری بیشتری کسب کنند:
🚩 کار بهاندازهی کافی خوب را بپذیرید
مدیران اغلب دچار کمالگرایی میشوند و انتظار دارند همه کارها در سطح عالی انجام شود. اما این رویکرد، زمان و انرژی زیادی مصرف میکند و سرعت پیشرفت را کاهش میدهد. نویسندگان مقاله توصیه میکنند که مدیران بهجای این رویکرد، کارها را متناسب با هدف انجام دهند؛ یعنی برای هر وظیفه، سطح مناسبی از کیفیت را تعریف کنند و آن را با تیم به اشتراک بگذارند. گاهی صرفنظر از جزئیات غیرضروری میتواند به بهرهوری بیشتر منجر شود. نمونههایی از این رویکرد شامل خلاصهسازی گزارشها، حذف ویرایشهای زیاد، یا ارسال ایمیلهای کوتاه و نکتهای است.
🚩 حذف کارهای پنهان و کمارزش
بسیاری از وظایف وقتگیر و کمارزش به بخشی از عادت کاری ما تبدیل شدهاند و شناسایی آنها آسان نیست. پیشنهاد مقاله این است که تیمها طی دو مرحله بازنگری، وظایف قابل حذف یا سادهسازی را شناسایی کنند. مثالهایی از این نوع کارها شامل چکلیستهای غیرضروری، گزارشهای بیاستفاده، فرآیندهای بیشازحد پیچیده و جلسات غیرضروری است. مدیران باید تیم را تشویق کنند تا فرض را بر این بگذارند که حذف وظیفه، قابل بازگشت است؛ یعنی اگر اشتباه کردند، میتوانند آن وظیفه را بازگردانند.
🚩 کاهش استراتژیک در دسترس بودن
مدیرانی که همیشه در دسترس هستند، ناخواسته وابستگی تیم به خود را افزایش میدهند. با کاهش زمان حضور در پروژهها و محدود کردن مشارکت به بخشهای کلیدی، میتوان بار کاری را کاهش داد و در عین حال، استقلال و مسئولیتپذیری تیم را افزایش داد. برای مثال، مدیران میتوانند فقط در ابتدای پروژه، جلسات کلیدی، یا در قالب جلسات کوتاه پیگیری، مشارکت داشته باشند. این تغییر نه تنها وقت مدیر را آزاد میکند، بلکه اعتماد به نفس اعضای تیم را هم بالا میبرد.
🚩 نتیجهگیری
مدیرانی که به شدت گرفتارند و امکان واگذاری کار ندارند، باید شیوهی انجام کارها را بازنگری کنند. انجام کارها به میزان کافی خوب، حذف کارهای عادتمحور و کماثر، و کاهش در دسترس بودن میتواند باعث آزادسازی زمان، افزایش تمرکز بر اولویتها و بهبود بهرهوری شخصی و تیمی شود. این اقدامات نه تنها بار کاری را کاهش میدهد، بلکه باعث افزایش رضایت و انگیزه کارکنان نیز میشود.
@time_managers
در شرایطی که مدیران پرمشغله نمیتوانند وظایف بیشتری را به دیگران واگذار کنند، سه راهکار عملی وجود دارد تا بدون افزایش منابع، بهرهوری بیشتری کسب کنند:
مدیران اغلب دچار کمالگرایی میشوند و انتظار دارند همه کارها در سطح عالی انجام شود. اما این رویکرد، زمان و انرژی زیادی مصرف میکند و سرعت پیشرفت را کاهش میدهد. نویسندگان مقاله توصیه میکنند که مدیران بهجای این رویکرد، کارها را متناسب با هدف انجام دهند؛ یعنی برای هر وظیفه، سطح مناسبی از کیفیت را تعریف کنند و آن را با تیم به اشتراک بگذارند. گاهی صرفنظر از جزئیات غیرضروری میتواند به بهرهوری بیشتر منجر شود. نمونههایی از این رویکرد شامل خلاصهسازی گزارشها، حذف ویرایشهای زیاد، یا ارسال ایمیلهای کوتاه و نکتهای است.
بسیاری از وظایف وقتگیر و کمارزش به بخشی از عادت کاری ما تبدیل شدهاند و شناسایی آنها آسان نیست. پیشنهاد مقاله این است که تیمها طی دو مرحله بازنگری، وظایف قابل حذف یا سادهسازی را شناسایی کنند. مثالهایی از این نوع کارها شامل چکلیستهای غیرضروری، گزارشهای بیاستفاده، فرآیندهای بیشازحد پیچیده و جلسات غیرضروری است. مدیران باید تیم را تشویق کنند تا فرض را بر این بگذارند که حذف وظیفه، قابل بازگشت است؛ یعنی اگر اشتباه کردند، میتوانند آن وظیفه را بازگردانند.
مدیرانی که همیشه در دسترس هستند، ناخواسته وابستگی تیم به خود را افزایش میدهند. با کاهش زمان حضور در پروژهها و محدود کردن مشارکت به بخشهای کلیدی، میتوان بار کاری را کاهش داد و در عین حال، استقلال و مسئولیتپذیری تیم را افزایش داد. برای مثال، مدیران میتوانند فقط در ابتدای پروژه، جلسات کلیدی، یا در قالب جلسات کوتاه پیگیری، مشارکت داشته باشند. این تغییر نه تنها وقت مدیر را آزاد میکند، بلکه اعتماد به نفس اعضای تیم را هم بالا میبرد.
مدیرانی که به شدت گرفتارند و امکان واگذاری کار ندارند، باید شیوهی انجام کارها را بازنگری کنند. انجام کارها به میزان کافی خوب، حذف کارهای عادتمحور و کماثر، و کاهش در دسترس بودن میتواند باعث آزادسازی زمان، افزایش تمرکز بر اولویتها و بهبود بهرهوری شخصی و تیمی شود. این اقدامات نه تنها بار کاری را کاهش میدهد، بلکه باعث افزایش رضایت و انگیزه کارکنان نیز میشود.
@time_managers
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
خلاصه کتاب هوش هیجانی.pdf
4.6 MB
⏰خلاصه کتاب «هوش هیجانی»
نویسنده: تراویس بردبری
در دنیای امروز خود مدیریتی و مهارت های اجتماعی و عاطفی بیش از دانش فنی اهمیت دارند. هوش هیجانی می آموزد که چگونه می توانیم احساسات خود و دیگران را درک کنیم و از این شناخت برای بهبود روابط و
کیفیت زندگی مان بهره ببریم. این کتاب نه تنها به ما کمک می کند تا با چالش های روزمره بهتر کنار بیاییم، بلکه ابزاری قدرتمند برای رشد شخصی و حرفه ای نیز به حساب می آید.
@time_managers
نویسنده: تراویس بردبری
در دنیای امروز خود مدیریتی و مهارت های اجتماعی و عاطفی بیش از دانش فنی اهمیت دارند. هوش هیجانی می آموزد که چگونه می توانیم احساسات خود و دیگران را درک کنیم و از این شناخت برای بهبود روابط و
کیفیت زندگی مان بهره ببریم. این کتاب نه تنها به ما کمک می کند تا با چالش های روزمره بهتر کنار بیاییم، بلکه ابزاری قدرتمند برای رشد شخصی و حرفه ای نیز به حساب می آید.
@time_managers
پژوهش ها نشان می دهد که در محیط کارمندان هر سه دقیقه یکبار حواسشان پرت می شود و تمرکزشان را از دست می دهند، خبر بد این است که 25 دقیقه طول می کشد تا به همان سطح تمرکز قبلی برگردید، برای آنهایی که کار فکری می کنند و نیاز به نوآوری دارند این یکی از مسائل جدی است. اما چند پیشنهاد خوب برای افزایش تمرکز ارائه شده است
گفته می شود برای بسیاری افراد از ساعت 10 صبح تا حدود 12 بهترین زمان تمرکز است و از 12 تا 4 هم که وضعیت خوب نیست، بهتر است کارها را به شکلی مدیریت کنیم که در زمان های مناسب انجام شوند.
مغز شما به هر کاری که زیاد انجام دهید عادت می کند، اگر بارها و بارها ایمیل یا تلگرام را چک می کنید، ذهن تان به همان اندازه غیرمتمرکز تر می شود. با هدفگذاری و کنترل خود و استفاده از پاداش عادت ها را تغییر دهید.
گفته می شود عرفای ایرانی هم چنین رسمی داشته اند. اگر جایی ندارید و مسئله حواس پرت کن شما اینترنت است، برنامه هایی برای مدیریت آن وجود دارند که می توانید استفاده کنید.
کمی عجیب به نظر می رسد، ولی موثر است!
@time_managers
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چرا وقتی انجام پروژهای را یکساله تعریف میکنیم، در یک سال انجام میشود و اگر همان را هشت ماه تعیین کنیم در هشت ماه انجام میشود؟
چرا وقتي براي انجام كاري يكساعته سه ساعت وقت داريم انجام آن سه ساعت طول مي كشد؟
پاسخ همه این سوالات در "قانون پارکینسون" نهفته است:
بر اساس قانون پارکینسون در مدیریت، "ذهن، کار را به مدت زمانی که به آن اختصاص داده شده کش میدهد"؛
در واقع میتوان اینگونه بیان کرد، براساس قانون پارکینسون:
وقت بیشتر = اتلاف وقت بیشتر
کارمند بیشتر = بیکاری بیشتر
دخل بیشتر = خرج بیشتر
لذا به عنوان مدیر، مهم است بتوانیم بر قانون پارکینسون غلبه کنیم که مهمترین تکنیک برای غلبه بر آن نیز گزاره زیر است:
"تعیین مهلت زمانی و ضربالاجل معقول، و پایبندی به انجام کارها در زمان تعیین شده."
@time_managers
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👩🏻💻 میدونستی جیمیل ۱.۸ میلیارد کاربر داره؟ اما جالب اینجاست که ۹۷٪شون نمیتونن درست از امکاناتش استفاده کنن!
@time_managers
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⏰ با این تمرین دو دقیقهای صبحگاهی روزتان را بهتر شروع کنید
💎 وقتی رویدادهای زندگی شما را دچار استرس و اضطراب میکنند، تمرین ساده دو دقیقهای پیشنهاد شده توسط نیل پاسریچا کمک میکند تا کیفیت روز پیشرو را بهتر کنید.
@time_managers
@time_managers
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👨🏻💻 یه چیزی که هر روز بیشتر بهش پی میبرم اینه که بدون اولویتبندی نمیتونی بهرهوری داشته باشی!
@time_managers
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⏰میز کارمان را به سبک حرفه ای ها بچینیم
✅ انسانهای بهرهور محیط کاری خود را به گونه ای سر و سامان می دهند که بر راندمان کاریشان بیفزاید. در این یادداشت به سراغ تنی چند از نام های بزرگ و پرآوازه در عرصه بهرهوری رفته ایم و از آنها سوال کرده ایم که میز کارشان را با چه وسایلی می چینند.
✅ پیتر والش
پیتر والش نویسنده خوشنام کتاب "بیش از اندازه است: برنامه ای عملی برای زندگی سرشار" میز کار خود را به یک خودرو تشبیه میکند. در یک اتومبیل؛ تمام آن چه وجود آن ضروری است از فرمان، رادیو، استارت، راهنما و دستگیره در دسترس قرار داشته و تنها به اندازه یک دست با راننده فاصله دارند. در مقابل تجهیزاتی که مورد نیاز است اما بصورت مرتب مورد استفاده قرار نمیگیرد. در فاصله ای به اندازه 2 دست قرار داشته و دیگر اقلام مثل جعبه آچار و لاستیک زاپاس در صندوق عقب جای دارند. به گفته ی پیتر والش، میز کار ما باید دقیقا مثل خودروی زیر پایمان باشد و تنها باید اقلامی دم دست باشند که وجود آنها ضروری است و در همه حال به آنها نیازمندیم. میز والش شامل رایانه و صفحه کیبرد، شارژ موبایل و چند فایل و کازیوی چند طبقه حاوی اسناد و اطلاعات پروژه های در دست است. او می گوید که اینها تمام آن چیزی است که من روی میز خود دارم.
✅ دیوید آلن
دیوید آلن از بزرگان و خبرگان علم بهره وری و مولف کتاب " انجام کارها: هنر بهره وری بدون استرس"برای رتق و فتق امور خود و انجام کارهای متعدد روزمره اش تنها به یک میز کوچک نیاز دارد. از دیدگاه او یک میز باید شامل 4 جزء باشد. تجهیزات، اقلام مرجع، دکوراسیون و لوازم تحریر . هر چیزی جز این موارد، زاید است.
میز آلن شامل یک بسته دستمال کاغذی، لیوانی حاوی لوازم تحریر و پاکت بازکن و یک کاتر و چند خودکار و یک قیچی و یک عدد فایل کوچک جهت نگهداری پرونده های در جریان است. او همچنین یک کامپیوتر جمع و جور به همراه کیبرد و موس بی سیم و نیز دفترچه یاداشت در اندازه متفاوت و یک دستگاه تلفن نیز دارد.
✅ ژاکلین گلی
ژاکلین گلی نویسنده کتاب مدیریت روز به روز، یکی از خلوت ترین میزهای کار را دارد. مهم ترین وسیله موجود روی میز او یک دستگاه رایانه با صفحه نمایش بزرگ است که در کنار آن اقلام کاربردی دیگری از جمله دفترچه یادداشت و چند کتاب نیز به چشم میخورد. مرکز میز مهمترین قسمت میز ما است و باید سعی شود با توجه به نوع کارمان، پرکاربردترین وسیله در قسمت وسط میز قرار گیرد. بطور مثال کامپیوتر ژاکلین در وسط میز قرار گرفته است. اما اگر بطور مثال مطالعه کار اصلیتان باشد، آنگاه منطقی است که کتابها در وسط میز قرار بگیرند. مورد چشم انداز دیگر در میز ژاکلین، نظم سیم ها و کابل ها است. بطور کلی سیم ها یکی از وسایلی هستند که سطح میز را شلوغ نشان داده و آن را بهم میریزند.
بطور خلاصه، باید در چیدمان میز تلاش شود که حس انباشتگی منتقل نشود تا بتوان با آرامش به کارها رسیدگی کرد. فنگ شویی یکی از فلسفه هایی است که میتوان به کمک آن میز خود را به شکل بهینه، کاربردی و منظم چیدمان کرد. فنگ شویی به معنای باد و آب بوده، یک فلسفه و فن باستانی در چین است و برای پیدا کردن دکوراسیون مناسب و چیدمان درست اشیا در ساختمانهای مسکونی، تجاری، باغ و غیره استفاده میشود تا بهترین اثر را بر سلامتی، شادی، موفقیت، هماهنگی و به طور کلی انرژی مثبت چی داشته باشد. مهمترین چیزهایی که باید رعایت کرد، پرهیز از بی نظمی و هرگونه انباشتگی، استفاده از رنگهای مناسب، خطوط منحنی، در نظر گرفتن جهتهای مناسب است. ميتوان با مرتب کردن ميز خود به روش فنگ شویی شاهد افزايش جريان انرژي و بهره وری باشيم.
@time_managers
پیتر والش نویسنده خوشنام کتاب "بیش از اندازه است: برنامه ای عملی برای زندگی سرشار" میز کار خود را به یک خودرو تشبیه میکند. در یک اتومبیل؛ تمام آن چه وجود آن ضروری است از فرمان، رادیو، استارت، راهنما و دستگیره در دسترس قرار داشته و تنها به اندازه یک دست با راننده فاصله دارند. در مقابل تجهیزاتی که مورد نیاز است اما بصورت مرتب مورد استفاده قرار نمیگیرد. در فاصله ای به اندازه 2 دست قرار داشته و دیگر اقلام مثل جعبه آچار و لاستیک زاپاس در صندوق عقب جای دارند. به گفته ی پیتر والش، میز کار ما باید دقیقا مثل خودروی زیر پایمان باشد و تنها باید اقلامی دم دست باشند که وجود آنها ضروری است و در همه حال به آنها نیازمندیم. میز والش شامل رایانه و صفحه کیبرد، شارژ موبایل و چند فایل و کازیوی چند طبقه حاوی اسناد و اطلاعات پروژه های در دست است. او می گوید که اینها تمام آن چیزی است که من روی میز خود دارم.
دیوید آلن از بزرگان و خبرگان علم بهره وری و مولف کتاب " انجام کارها: هنر بهره وری بدون استرس"برای رتق و فتق امور خود و انجام کارهای متعدد روزمره اش تنها به یک میز کوچک نیاز دارد. از دیدگاه او یک میز باید شامل 4 جزء باشد. تجهیزات، اقلام مرجع، دکوراسیون و لوازم تحریر . هر چیزی جز این موارد، زاید است.
میز آلن شامل یک بسته دستمال کاغذی، لیوانی حاوی لوازم تحریر و پاکت بازکن و یک کاتر و چند خودکار و یک قیچی و یک عدد فایل کوچک جهت نگهداری پرونده های در جریان است. او همچنین یک کامپیوتر جمع و جور به همراه کیبرد و موس بی سیم و نیز دفترچه یاداشت در اندازه متفاوت و یک دستگاه تلفن نیز دارد.
ژاکلین گلی نویسنده کتاب مدیریت روز به روز، یکی از خلوت ترین میزهای کار را دارد. مهم ترین وسیله موجود روی میز او یک دستگاه رایانه با صفحه نمایش بزرگ است که در کنار آن اقلام کاربردی دیگری از جمله دفترچه یادداشت و چند کتاب نیز به چشم میخورد. مرکز میز مهمترین قسمت میز ما است و باید سعی شود با توجه به نوع کارمان، پرکاربردترین وسیله در قسمت وسط میز قرار گیرد. بطور مثال کامپیوتر ژاکلین در وسط میز قرار گرفته است. اما اگر بطور مثال مطالعه کار اصلیتان باشد، آنگاه منطقی است که کتابها در وسط میز قرار بگیرند. مورد چشم انداز دیگر در میز ژاکلین، نظم سیم ها و کابل ها است. بطور کلی سیم ها یکی از وسایلی هستند که سطح میز را شلوغ نشان داده و آن را بهم میریزند.
بطور خلاصه، باید در چیدمان میز تلاش شود که حس انباشتگی منتقل نشود تا بتوان با آرامش به کارها رسیدگی کرد. فنگ شویی یکی از فلسفه هایی است که میتوان به کمک آن میز خود را به شکل بهینه، کاربردی و منظم چیدمان کرد. فنگ شویی به معنای باد و آب بوده، یک فلسفه و فن باستانی در چین است و برای پیدا کردن دکوراسیون مناسب و چیدمان درست اشیا در ساختمانهای مسکونی، تجاری، باغ و غیره استفاده میشود تا بهترین اثر را بر سلامتی، شادی، موفقیت، هماهنگی و به طور کلی انرژی مثبت چی داشته باشد. مهمترین چیزهایی که باید رعایت کرد، پرهیز از بی نظمی و هرگونه انباشتگی، استفاده از رنگهای مناسب، خطوط منحنی، در نظر گرفتن جهتهای مناسب است. ميتوان با مرتب کردن ميز خود به روش فنگ شویی شاهد افزايش جريان انرژي و بهره وری باشيم.
@time_managers
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⏰۱۳ نشانهی هدر رفتن زندگیتان که از آن بیخبرید!
اگر زندگی امروزتان آن چیزی نیست که به دنبالش بودید، به این خاطر است که تمام عمر مشغول کارهای بیهوده بودهاید که هیچ فایدهای برایتان نداشته است. در ادامه، ۱۳ نشانه را به شما معرفی میکنیم که نشان میدهد در حال هدر دادن زندگیتان هستید اما خودتان خبر ندارید.
🔺زمان زیادی را صرف انجام کارهای بیارزش میکنید
کارهای زیادی است که وقتی بیاندازه آن را انجام دهید، یعنی در حال هدر دادن زندگیتان هستید، مانند اعتیاد به بازیهای رایانهای، خوابیدن و خوردن افراطی یا تماشای برنامههای تلویزیونی بیفایده.
بیشتر وقت روزانهتان را مشغول انجام چه کاری هستید؟ آیا کاری که ساعت زیادی برایش صرف میکنید برایتان مفید است؟ اگر پاسختان منفی است، پس امور روزمرهتان را مجددا ارزیابی کرده و تغییرات لازم را اعمال کنید.
🔺از همه چیز و همه کس گلهمندید
آیا همیشه از شغل، مدیر، درآمد، خانواده و همکارانتان گله میکنید؟ باید بدانید منفی بافی هیچ تغییری در زندگیتان ایجاد نمیکند، تنها باعث میشود در همان جایگاهی که هستید بمانید و در جا بزنید.
🔺به دنبال پرورش ذهنتان نیستید
افرادی که برای پرورش ذهنشان هیچ کاری نمیکنند و مهارت جدیدی یاد نمیگیرند، انسانهای راکدیاند که به مسیری بیتلاطم، همانند برکهای بیحرکت، بسنده میکنند. افرادی که نتوانند ذهنشان را پرورش دهند و آن را فعال نگه دارند و چیزهای جدید یاد بگیرند دقیقا چنین وضعیتی را دارند.
🔺در مورد خودتان منفیبافی میکنید
اگر به خودتان بقبولانید برای ترفیع درجه در شغلتان به اندازه کافی باهوش نیستید یا این توانایی در شما وجود ندارد که کسب و کار مستقلی راهاندازی کنید، مطمئن باشید آیندهتان همان چیزی خواهد شد که با خود فکر میکنید.
🔺هیچ انگیزهای ندارید
شاید شما هم افراد زیادی را سراغ داشته باشید که فکر میکنند برای انجام هیچ کاری رغبت ندارند. اما اصلا چنین چیزی ممکن نیست. حتما کاری خواهد بود که از انجام دادنش لذت ببرید. این افراد باید کاری که بیش از هر فعالیتی باعث هیجان و رغبتشان میشود را پیدا کرده و برای انجام دادنش وقت بگذارند.
🔺هیچ برنامهای برای آینده ندارید
خیلی خوب است در زمان حال زندگی کنید، اما گاهی لازم است برای آینده برنامهریزی کنید و بدانید قرار است به کجا برسید. برای رسیدن به هدف دلخواهتان باید قدم به قدم جلو بروید.
🔺با افرادی در ارتباطید که هیچ کمکی به رشد فردیتان نمیکنند
معاشرت با برخی افراد باعث میشود از رشد فردی باز بمانید و نتوانید شخصیتتان را رشد دهید. بهتر است با افراد «رشدگرا» معاشرت کنید، همان افرادی که ارتباط با آنها باعث پیشرفتتان خواهد شد.
🔺مدام سرتان در گوشی است
هرچند تلفن همراه وسیله سرگرمکنندهای است، اما به این فکر کنید چقدر از وقتتان به خاطر مشغول شدن به این وسیله فریبنده، تلف میشود.
اگر دچار اعتیاد به تلفن همراه هستید، باید بدانید وقت ارزشمندی که میتوانید برای زندگیتان برنامهریزی کنید را دارید از دست میدهید.
🔺برای چیزهای بیارزش پول خرج میکنید
در اطراف ما کسانی هستند که قرضهای زیادی دارند، اما بازهم از خرید وسایل گرانقیمت دست نمیکشند. اگر تمایل خود را به خرید وسایل غیرضروری از دست بدهید، میبینید چیزهای بسیار کمی وجود دارد که واقعا به آنها نیاز دارید. پس در دخل و خرجتان تجدیدنظر کنید تا در آینده بتوانید از پساندازتان استفاده کنید و سرمایه گذاریهای خوبی داشته باشید.
🔺خواب کافی ندارید
باید بدانید خواب کافی نقش موثری در بهبود سلامت افراد دارد. اگر از جمله افرادی هستید که به خاطر مشغلهی زیاد نمیتوانید به اندازهی کافی بخوابید یا عادت دارید تا سحر بیدار بمانید، به شما توصیه میکنیم از عادت مخرب کمخوابی پرهیز کنید.
🔺به سلامتیتان توجهی ندارید
ورزش و تغذیه مناسب روی نگرش ذهنی افراد و سلامت عمومی بدن تاثیر میگذارد. پس به رژیم غذایی و میزان تحرکتان توجه کنید، بدین ترتیب میبینید همین تغییرات کوچک چطور میتوانند کیفیت زندگیتان را بهبود دهند.
🔺از منطقهی آسایشتان بیرون بیایید
برای این منظور باید در جهت بهبود زندگیتان ریسک کنید. قطعا باید ریسک حسابشدهای داشته باشید. هر ریسکی ممکن است به شکست برسد، اما وقتی حسابشده ریسک کنید، تمام جوانب را در نظر گرفتهاید و برای موفقیت در مسیرتان به یک نقشهی هدفمند رسیدهاید.
🔺به گونهای زندگی میکنید که مورد پسندتان نیست
ارزیابی میزان خوشحالی و رضایت افراد، یکی از راههای اندازهگیری موفقیت است. اگر در زندگی خوشحال نیستید، پس باید تغییراتی ایجاد کنید. حتی افرادی که احساس رضایت میکنند، باز هم بدین معنا نیست که نهایت لذت را از زندگیشان میبرند.
@time_managers
اگر زندگی امروزتان آن چیزی نیست که به دنبالش بودید، به این خاطر است که تمام عمر مشغول کارهای بیهوده بودهاید که هیچ فایدهای برایتان نداشته است. در ادامه، ۱۳ نشانه را به شما معرفی میکنیم که نشان میدهد در حال هدر دادن زندگیتان هستید اما خودتان خبر ندارید.
🔺زمان زیادی را صرف انجام کارهای بیارزش میکنید
کارهای زیادی است که وقتی بیاندازه آن را انجام دهید، یعنی در حال هدر دادن زندگیتان هستید، مانند اعتیاد به بازیهای رایانهای، خوابیدن و خوردن افراطی یا تماشای برنامههای تلویزیونی بیفایده.
بیشتر وقت روزانهتان را مشغول انجام چه کاری هستید؟ آیا کاری که ساعت زیادی برایش صرف میکنید برایتان مفید است؟ اگر پاسختان منفی است، پس امور روزمرهتان را مجددا ارزیابی کرده و تغییرات لازم را اعمال کنید.
🔺از همه چیز و همه کس گلهمندید
آیا همیشه از شغل، مدیر، درآمد، خانواده و همکارانتان گله میکنید؟ باید بدانید منفی بافی هیچ تغییری در زندگیتان ایجاد نمیکند، تنها باعث میشود در همان جایگاهی که هستید بمانید و در جا بزنید.
🔺به دنبال پرورش ذهنتان نیستید
افرادی که برای پرورش ذهنشان هیچ کاری نمیکنند و مهارت جدیدی یاد نمیگیرند، انسانهای راکدیاند که به مسیری بیتلاطم، همانند برکهای بیحرکت، بسنده میکنند. افرادی که نتوانند ذهنشان را پرورش دهند و آن را فعال نگه دارند و چیزهای جدید یاد بگیرند دقیقا چنین وضعیتی را دارند.
🔺در مورد خودتان منفیبافی میکنید
اگر به خودتان بقبولانید برای ترفیع درجه در شغلتان به اندازه کافی باهوش نیستید یا این توانایی در شما وجود ندارد که کسب و کار مستقلی راهاندازی کنید، مطمئن باشید آیندهتان همان چیزی خواهد شد که با خود فکر میکنید.
🔺هیچ انگیزهای ندارید
شاید شما هم افراد زیادی را سراغ داشته باشید که فکر میکنند برای انجام هیچ کاری رغبت ندارند. اما اصلا چنین چیزی ممکن نیست. حتما کاری خواهد بود که از انجام دادنش لذت ببرید. این افراد باید کاری که بیش از هر فعالیتی باعث هیجان و رغبتشان میشود را پیدا کرده و برای انجام دادنش وقت بگذارند.
🔺هیچ برنامهای برای آینده ندارید
خیلی خوب است در زمان حال زندگی کنید، اما گاهی لازم است برای آینده برنامهریزی کنید و بدانید قرار است به کجا برسید. برای رسیدن به هدف دلخواهتان باید قدم به قدم جلو بروید.
🔺با افرادی در ارتباطید که هیچ کمکی به رشد فردیتان نمیکنند
معاشرت با برخی افراد باعث میشود از رشد فردی باز بمانید و نتوانید شخصیتتان را رشد دهید. بهتر است با افراد «رشدگرا» معاشرت کنید، همان افرادی که ارتباط با آنها باعث پیشرفتتان خواهد شد.
🔺مدام سرتان در گوشی است
هرچند تلفن همراه وسیله سرگرمکنندهای است، اما به این فکر کنید چقدر از وقتتان به خاطر مشغول شدن به این وسیله فریبنده، تلف میشود.
اگر دچار اعتیاد به تلفن همراه هستید، باید بدانید وقت ارزشمندی که میتوانید برای زندگیتان برنامهریزی کنید را دارید از دست میدهید.
🔺برای چیزهای بیارزش پول خرج میکنید
در اطراف ما کسانی هستند که قرضهای زیادی دارند، اما بازهم از خرید وسایل گرانقیمت دست نمیکشند. اگر تمایل خود را به خرید وسایل غیرضروری از دست بدهید، میبینید چیزهای بسیار کمی وجود دارد که واقعا به آنها نیاز دارید. پس در دخل و خرجتان تجدیدنظر کنید تا در آینده بتوانید از پساندازتان استفاده کنید و سرمایه گذاریهای خوبی داشته باشید.
🔺خواب کافی ندارید
باید بدانید خواب کافی نقش موثری در بهبود سلامت افراد دارد. اگر از جمله افرادی هستید که به خاطر مشغلهی زیاد نمیتوانید به اندازهی کافی بخوابید یا عادت دارید تا سحر بیدار بمانید، به شما توصیه میکنیم از عادت مخرب کمخوابی پرهیز کنید.
🔺به سلامتیتان توجهی ندارید
ورزش و تغذیه مناسب روی نگرش ذهنی افراد و سلامت عمومی بدن تاثیر میگذارد. پس به رژیم غذایی و میزان تحرکتان توجه کنید، بدین ترتیب میبینید همین تغییرات کوچک چطور میتوانند کیفیت زندگیتان را بهبود دهند.
🔺از منطقهی آسایشتان بیرون بیایید
برای این منظور باید در جهت بهبود زندگیتان ریسک کنید. قطعا باید ریسک حسابشدهای داشته باشید. هر ریسکی ممکن است به شکست برسد، اما وقتی حسابشده ریسک کنید، تمام جوانب را در نظر گرفتهاید و برای موفقیت در مسیرتان به یک نقشهی هدفمند رسیدهاید.
🔺به گونهای زندگی میکنید که مورد پسندتان نیست
ارزیابی میزان خوشحالی و رضایت افراد، یکی از راههای اندازهگیری موفقیت است. اگر در زندگی خوشحال نیستید، پس باید تغییراتی ایجاد کنید. حتی افرادی که احساس رضایت میکنند، باز هم بدین معنا نیست که نهایت لذت را از زندگیشان میبرند.
@time_managers
خلاصه کتاب قانون2080.pdf
4.5 MB
⏰خلاصه کتاب «قانون 20-80»
نویسنده: ریچارد کخ
کتاب قانون بیست هشتاد، یکی از آثار برجسته ای است که به ما می آموزد چگونه می توانیم با بهره گیری از اصل پارتو، به موفقیتهای بزرگ تری دست یابیم این اصل بیان می کند که ۲۰ درصد از تلاشهایمان می تواند ۸۰ درصد آن نتایج را به همراه داشته باشد. در دنیای پرمشغلهی امروز، درک و به کارگیری این قانون می تواند به ما کمک کند تا زمان و انرژی خود را بهینه تر مدیریت کنیم و در نهایت به اهداف خود نزدیک تر شویم.
@time_managers
نویسنده: ریچارد کخ
کتاب قانون بیست هشتاد، یکی از آثار برجسته ای است که به ما می آموزد چگونه می توانیم با بهره گیری از اصل پارتو، به موفقیتهای بزرگ تری دست یابیم این اصل بیان می کند که ۲۰ درصد از تلاشهایمان می تواند ۸۰ درصد آن نتایج را به همراه داشته باشد. در دنیای پرمشغلهی امروز، درک و به کارگیری این قانون می تواند به ما کمک کند تا زمان و انرژی خود را بهینه تر مدیریت کنیم و در نهایت به اهداف خود نزدیک تر شویم.
@time_managers