دیگه کتاب خوندن هم جزو تفریحات گرونه.
سلام بر پیدیاف و طاقچه🎀
سلام بر پیدیاف و طاقچه🎀
🍓304🕊29☃13
«داره یه داستان خیالی برای خودش سر هم میکنه تا بتونه از واقعیت فرار کنه»
🪶 آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند، گلندی وندرا
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🍓130🕊9☃8
عاشق خوندن کتابهاییم که راجع به آدمهای عادیه. راجع به آدمهایی مثل خودم و اطرافیانم. کتابهایی که همهی کاراکترها اجازهی اشتباه کردن دارن و هیچکس سفید یا سیاه مطلق نیست. از اینها که بهمون احساس امنیت میدن و میگن که ما تنها کسی نیستیم که عادات ناسالم داریم و یا زندگیمون پر از انتخابهای اشتباهه.
🍓195🕊13☃8
راستش من هنوز هم قبل از صبحونه، ۶ تا کار غیرممکن رو تصور میکنم.
🍓136🕊12☃7
A wonderful fact to reflect upon, that every human creature is constituted to be that profound secret and mystery to every other.
واقعیت شگفتانگیزی که باید در مورد آن تامل کرد، این است که هر انسانی ساخته شده تا برای دیگری رمز و رازی عمیق باشد.
🪶 Charles Dickens, A Tale of Two Cities
واقعیت شگفتانگیزی که باید در مورد آن تامل کرد، این است که هر انسانی ساخته شده تا برای دیگری رمز و رازی عمیق باشد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🍓91🕊11☃2
بعضیوقتا هم هیچچیز اندازهی دراز کشیدن و خوندن یک کتاب در رده سنی کودک و نوجوان، آدم رو خوشحال نمیکنه.
🍓179☃10🕊3
دپارتمان شاعران زجر کشیده
Photo
یکجایی توی کتاب، اریک روایت میکنه:«فکر اینکه من شاید برادر یا خواهر ناتنی در این دهکدهای که سالها پیش مرا از خود راند داشتهام، بیش از هر احتمال دیگری مرا عذاب میداد. نمیتوانستم حتی فکرش را بکنم که کودکان بیرحم ده چه چیزها که دربارهٔ برادر هیولاشان به آنها نگفتهاند. نمیتوانستم شرم و خشم آنان را به تصور درآورده و تحمل کنم. برادران و خواهرانی که هرگز مرا ندیده بودند و هر روز از زندگیشان آرزو میکردند که کاش من از مادر زاده نشده بودم.»
و من تمام مدت دوباره به درد عمیقش فکر میکنم. به جادو و استعدادی که درون خودش داشت. اما غم شاخههاش رو دور بدن اریک اونقدر محکم پیچیده بود که فرقی نمیکرد به کجا فرار کنه، اون در نهایت باز هم توی قفس ذهنش اسیر بود.
و من تمام مدت دوباره به درد عمیقش فکر میکنم. به جادو و استعدادی که درون خودش داشت. اما غم شاخههاش رو دور بدن اریک اونقدر محکم پیچیده بود که فرقی نمیکرد به کجا فرار کنه، اون در نهایت باز هم توی قفس ذهنش اسیر بود.
نمیخواهم لحظهی مرگ دریابم که زندگی نکردهام.
- انجمن شاعران مرده، ان.اچ. کلاینبام
- انجمن شاعران مرده، ان.اچ. کلاینبام
دپارتمان شاعران زجر کشیده
بعضیوقتا هم هیچچیز اندازهی دراز کشیدن و خوندن یک کتاب در رده سنی کودک و نوجوان، آدم رو خوشحال نمیکنه.
لیست کتابهای کودک و نوجوان جالب🧚🏻♀️
- تابستان قوها، بتسی بایارس
- لیزی و ابری که باید رها میکرد، تری فن
- ما باغبانها، جوآنا گینز
- اردوی بچه خرخونها، الیسا برنت وایسمن
- از طرف آبری با عشق، سوزان لافلور
- مجموعه قصههای همیشگی، کریس کالفر
- خانهای روی پل، پادما ونکاترامان
- مهمانخانه قاچاقچیها، کیت میلفرد
- پسر آفتاب، لسلی کانر
- متل کالیویستا، کلی یانگ
- فرستنده؛ زویی واشینگتن، جانی مارکس
- تقصیر باران نیست، لیندا ماللی هانت
این کتابها در ردهی سنی ۱۰ تا ۱۴ سال نوشته شدن؛ اما خوندنشون خیلی حس خوبی میده و به نظرم بین خوندن کتابهای سختخوان، گاهی خوندن چندتا از این مدل کتابهای روون و حال خوب کن هم نیازه.
- تابستان قوها، بتسی بایارس
- لیزی و ابری که باید رها میکرد، تری فن
- ما باغبانها، جوآنا گینز
- اردوی بچه خرخونها، الیسا برنت وایسمن
- از طرف آبری با عشق، سوزان لافلور
- مجموعه قصههای همیشگی، کریس کالفر
- خانهای روی پل، پادما ونکاترامان
- مهمانخانه قاچاقچیها، کیت میلفرد
- پسر آفتاب، لسلی کانر
- متل کالیویستا، کلی یانگ
- فرستنده؛ زویی واشینگتن، جانی مارکس
- تقصیر باران نیست، لیندا ماللی هانت
این کتابها در ردهی سنی ۱۰ تا ۱۴ سال نوشته شدن؛ اما خوندنشون خیلی حس خوبی میده و به نظرم بین خوندن کتابهای سختخوان، گاهی خوندن چندتا از این مدل کتابهای روون و حال خوب کن هم نیازه.
Forwarded from Hidden Chat
کتاب سرنخ های چوب کبریتی محشره
دردسته کودک و نوجوانه ولی محشره
دردسته کودک و نوجوانه ولی محشره
با رنگ پریده به من التماس میکرد: «عنکبوت را دور کن اما اذیتش نکن، او تقصیری ندارد که آنقدر بدترکیب است.»
- شبح اپرای پاریس، سوزان کی
- شبح اپرای پاریس، سوزان کی