این یادداشتی است که در شمارهی «حاشیه»ی مجله #مروارید (شمارهی بیستویک) منتشر شد. در اینجا خواستهام سویهای نادیدهانگاشته از زندگی فرودستان حاشیهنشین را که در بازنماییهای سینمایی اخیر بازتاب چندانی نمییابد، برجسته کنم. بر اساس آنچه در این یادداشت آوردهام شاید تا حدی تنها فیلمهای «مغزهای کوچک زنگزده» و «ابد و یک روز» و «بدون تاریخ، بدون امضا» توانسته باشند، در سطحی، حاشیهنشین را نه به معنای فرودست بیصدا یا نماد غیرت و جنگندگی نشان دهند: یک انسان گرفتارِ راندهشدهی شهری، آنچنان که هست.
@interventions
https://bit.ly/3Ba5rBZ
@interventions
https://bit.ly/3Ba5rBZ
Telegraph
بازنمایی متنمحورانهی حاشیهنشین
اگر بخواهم، از همین آغاز، موضعم را نسبت به پرسش اساسی گایاتری اسپیواک را مشخص کنم، باید بگویم که فرودست نمیتواند/نمیخواهد سخن بگوید. نه به این دلیل که سازوکارهای سرکوب فرهنگی و طبقاتی جلوی حرفزدن او را میگیرد بلکه به این دلیل ساده که فرودست سرش به کار…
...
#انتشارات_میراث_مکتوب انتشاراتیای است که در کار نسخهپردازی و تصحیح و ویراستاری و انتشار نسخ قدیمی است، درست مانند #انتشارات_اساطیر. کاری سترگ و بیکموکاست مهم. البته که ناشرانی دیگر هم هستند که کارهای درخشان و مهمی در این حوزه داشتهاند مانند #انجمن_آثار_و_مفاخر_فرهنگی یا #بنیاد_دکتر_محمود_افشار یا نشر #اختر یا دیگر ناشران. بههیچوجه کاری به دولتی و غیردولتیشان ندارم چون کار انتشار نسخهای امروزی و پیراسته از نسخ خطیْ کار ناشران خصوصی نیست که منابع محدودی دارند، و دقیقاً کار نهادهای دولتی است که با منابع دولتی بتوانند چنین کاری را به سرانجام برسانند (به گمانم انتشارات اساطیر خصوصی است). و واقعاً میراث مکتوب و اساطیر این کار دشوار و هزینهبر و بیسود را بهدرستی پیش بردهاند.
مدتی است برای کاری بر دورهای خاص از سدهی چهارم و پنجم شمسی تا سدهی هفتم و هشتم هجری متمرکزم (یک روز در هفته). و ازقضا، جز در برخی موارد، از نسخههای الکترونیک کتابهای #میراث_مکتوب استفاده میکنم و واقعاً دست مریزاد دارد. هم به خاطر کار ارزشمندشان برای زندهکردن این متون و هم بهخاطر دردسترسقراردادن این متون در ابزارکهای الکترونیک کتاب. کاری که متأسفانه هنوز اساطیر دست به آن نزده است.
کار زندهکردن این متونْ پرتوافکنی بر گوشهکنارهای تاریک تاریخ این سرزمین است که شگفتیها در اوست.
@interventions
https://www.instagram.com/p/CVmmBBjKfBm/?utm_medium=share_sheet
#انتشارات_میراث_مکتوب انتشاراتیای است که در کار نسخهپردازی و تصحیح و ویراستاری و انتشار نسخ قدیمی است، درست مانند #انتشارات_اساطیر. کاری سترگ و بیکموکاست مهم. البته که ناشرانی دیگر هم هستند که کارهای درخشان و مهمی در این حوزه داشتهاند مانند #انجمن_آثار_و_مفاخر_فرهنگی یا #بنیاد_دکتر_محمود_افشار یا نشر #اختر یا دیگر ناشران. بههیچوجه کاری به دولتی و غیردولتیشان ندارم چون کار انتشار نسخهای امروزی و پیراسته از نسخ خطیْ کار ناشران خصوصی نیست که منابع محدودی دارند، و دقیقاً کار نهادهای دولتی است که با منابع دولتی بتوانند چنین کاری را به سرانجام برسانند (به گمانم انتشارات اساطیر خصوصی است). و واقعاً میراث مکتوب و اساطیر این کار دشوار و هزینهبر و بیسود را بهدرستی پیش بردهاند.
مدتی است برای کاری بر دورهای خاص از سدهی چهارم و پنجم شمسی تا سدهی هفتم و هشتم هجری متمرکزم (یک روز در هفته). و ازقضا، جز در برخی موارد، از نسخههای الکترونیک کتابهای #میراث_مکتوب استفاده میکنم و واقعاً دست مریزاد دارد. هم به خاطر کار ارزشمندشان برای زندهکردن این متون و هم بهخاطر دردسترسقراردادن این متون در ابزارکهای الکترونیک کتاب. کاری که متأسفانه هنوز اساطیر دست به آن نزده است.
کار زندهکردن این متونْ پرتوافکنی بر گوشهکنارهای تاریک تاریخ این سرزمین است که شگفتیها در اوست.
@interventions
https://www.instagram.com/p/CVmmBBjKfBm/?utm_medium=share_sheet
...
کسی در توییتر عکسی از غروبی زیبا گذاشته بود و در زیباییاش بسیاری اتفاق نظر داشتند. اما دقیقتر که به عکس نگاه میکردی عناصر دیگری هم در آن به چشم میآمدند: درختی پرریشه با سری تاجیشکل و چشمانداز آب و تپههای صخرهای. #گوردون_اوراینز در کتاب خواندنی #یاد_جنگل_دور بنیادهای زیستی تکاملیای را میکاود که در آنها، برای نیاکان شکارگر-خوراکجوی ما، هم فرورفتن خورشید اهمیتی شگرف داشته و هم چشمانداز آب و شکل درخت و بلندیهای تپهمانند. آنچه اوراینز #فرضیه_ساوانا میخواند، ابعاد گوناگونی دارد که یک وجه آن حساسیت روانشناختی بنیادی ما به چنین عناصری در چشمانداز است. خواندن این کتاب برای درک عمیقتر آنچیزهایی که، حتا در سطح زیباییشناختی، «نگاه» ما را تَعَیُّن بخشیدهاند. خواندن این کتاب رو از دست ندهید.
ترجمهی دقیق #کاوه_فیض_اللهی و انتخاب فوقالعادهاش برای عنوان کتاب («یاد جنگل دور» عنوان خاص نسخه فارسی کتاب است) ستودنی است.
در آخر باید از #نشر_نو تشکر کنم که امکان انتشار این کتابهای مهم و خواندنی را فراهم کرده است.
https://www.instagram.com/p/CWBsmNIqFex/?utm_medium=share_sheet
کسی در توییتر عکسی از غروبی زیبا گذاشته بود و در زیباییاش بسیاری اتفاق نظر داشتند. اما دقیقتر که به عکس نگاه میکردی عناصر دیگری هم در آن به چشم میآمدند: درختی پرریشه با سری تاجیشکل و چشمانداز آب و تپههای صخرهای. #گوردون_اوراینز در کتاب خواندنی #یاد_جنگل_دور بنیادهای زیستی تکاملیای را میکاود که در آنها، برای نیاکان شکارگر-خوراکجوی ما، هم فرورفتن خورشید اهمیتی شگرف داشته و هم چشمانداز آب و شکل درخت و بلندیهای تپهمانند. آنچه اوراینز #فرضیه_ساوانا میخواند، ابعاد گوناگونی دارد که یک وجه آن حساسیت روانشناختی بنیادی ما به چنین عناصری در چشمانداز است. خواندن این کتاب برای درک عمیقتر آنچیزهایی که، حتا در سطح زیباییشناختی، «نگاه» ما را تَعَیُّن بخشیدهاند. خواندن این کتاب رو از دست ندهید.
ترجمهی دقیق #کاوه_فیض_اللهی و انتخاب فوقالعادهاش برای عنوان کتاب («یاد جنگل دور» عنوان خاص نسخه فارسی کتاب است) ستودنی است.
در آخر باید از #نشر_نو تشکر کنم که امکان انتشار این کتابهای مهم و خواندنی را فراهم کرده است.
https://www.instagram.com/p/CWBsmNIqFex/?utm_medium=share_sheet
دربارهی جمشید بهنام، جامعهشناس ایرانی، که دو روز پیش درگذشت.
@interventions
https://www.instagram.com/p/CWG46AxqErD/?utm_medium=copy_link
@interventions
https://www.instagram.com/p/CWG46AxqErD/?utm_medium=copy_link
سلطنتطلبان یا پادشاهیخواهان ایرانی
@interventions
https://www.instagram.com/tv/CWTzxOMqcJI/?utm_medium=copy_link
@interventions
https://www.instagram.com/tv/CWTzxOMqcJI/?utm_medium=copy_link
Forwarded from روزآروز
📣 دانشجویان متحد میگویند سالها است طبقهی حاکم، بیتوجه به مردم و پشت درهای بسته برای شیوه انتقال و مصرف آب در کشور تصمیم گرفته
▪️انجمن دانشجویان متحد، اتحادیه تشکلهای دانشجویی منتقد، در بیانیهای درباره اعتراضهای اخیر در اصفهان نوشتهاند: «ماهها است بحرانها از پی هم، رخ نمایی میکنند و شاهد اعتراضات مردم هستیم. هرچند هر اعتراض، بحران و مساله متفاوتی را نشانه میرود، اما پاسخ حکومت در برابر تمامی این اعتراضات نسخهای یکسان آشکارا سرکوبگرانه است.»
▪️این اتحادیه دانشجویی نوشته: «اعتراض مردم اصفهان نشانهای دیگر از بحران زیستمحیطی گسترده کشور است.» و آن را در کنار بحران و اعتراضهای آبی در خوزستان و بحرانهای ریزگردها و خشکی منابع آیب گذاشته.
▫️دانشجویان متحد میگویند: «ما معتقدیم که محیط زیست چیزی بیرون از ساختارها و مناسبات سیاسی و اقتصادی موجود نیست و بحران فعلی زیستمحیطی نیز بحرانی سیاسی است که باید راهحلی سیاسی برای آن جست.»
▫️این اتحادیه دانشجویی منتقد اوضاع تاکید کرده: «رژیم تامین و توزیع آب فعلی کاملا ضدمردمی و ضدمحیطزیستی است،
▫️طبقه حاکم که خود مسوول و منتفع اصلی فجایع آبی ایران است برای وارونه جلوه دادن واقعیت کمآبی یا تفاسیر دینی را دستمایه قرار میدهد یا تعصبات قومی و محلی را تحریک میکند و یا همه چیز را به مسوولیت مردم در مصرف فرافکنی میکند.
▫️حال آن که سالها است فنسالاران، نظامیان، صاحبان صنایع بزرگ و کشتوصنعتها و شرکتهای وابسته به بنیادها و آستانها پشت درهای بسته برای انتقال و شیوه مصرف منابع آبی کشور بدون توجه به منافع مردم تصمیم میگیرند.
▫️بسیاری از پروژههای بزرگ سدسازی نه در راستای خیر عمومی که صرفا برای منافع افراد و شرکتهای دخیل در آن پروژهها یا مطامع سیاسی مسوولان محلی به پیش رفتهاند.
▫️همچنین توسعۀ صنایع آببر در مناطق خشک نیز با وجود عیان شدن بیش از پیش آسیبهای آن متوقف نمیشود.
▫️علاوه بر اینها، ترویج الگوهای کشت نامتناسب با وضعیت اکولوژیک هر منطقه، در کنار بهرهوری پایین آبیاری آسیبهای جبرانناپذیری بر منابع آبی وارد ساخته.»
▪️در این بیانیه میخوانیم: «به جز خشک کردن رودخانهها، دریاچهها و منابع آبی، طبقه حاکم سعی دارد بستر مقاومت جامعه را نیز با سرکوب مستمر هر نوع فعالیت مدنی به برهوتی تبدیل کند تا جامعه قدرتی برای مقابله با سیاستهای آنها نداشته باشد و هر اعتراضی به این بیعدالتی را بتوان به سادگی با مشت آهنین سرکوب پاسخ داد.
▪️دانشجویان متحد هشدار دادهاند: «بیم آن میرود که امروز نیز وابستگان و جناحهای قدرت اعتراضات فعلی را به اهرمی برای پیشبرد رقابتهای درونی خود بر سر منابع آبی باقیمانده تبدیل کنند.
▪️آنها نوشتهاند: «سرکوبهای چند روز اخیر» را محکوم میکنند و تاکید کردهاند.: «منابع آب به جای آن که در انحصار قدرتمندان، نظامیان و صاحبان سرمایه باشد باید تحت مدیریت و نظارت دموکراتیک مردمی قرار گیرد.»
@roozArooz_media
▪️انجمن دانشجویان متحد، اتحادیه تشکلهای دانشجویی منتقد، در بیانیهای درباره اعتراضهای اخیر در اصفهان نوشتهاند: «ماهها است بحرانها از پی هم، رخ نمایی میکنند و شاهد اعتراضات مردم هستیم. هرچند هر اعتراض، بحران و مساله متفاوتی را نشانه میرود، اما پاسخ حکومت در برابر تمامی این اعتراضات نسخهای یکسان آشکارا سرکوبگرانه است.»
▪️این اتحادیه دانشجویی نوشته: «اعتراض مردم اصفهان نشانهای دیگر از بحران زیستمحیطی گسترده کشور است.» و آن را در کنار بحران و اعتراضهای آبی در خوزستان و بحرانهای ریزگردها و خشکی منابع آیب گذاشته.
▫️دانشجویان متحد میگویند: «ما معتقدیم که محیط زیست چیزی بیرون از ساختارها و مناسبات سیاسی و اقتصادی موجود نیست و بحران فعلی زیستمحیطی نیز بحرانی سیاسی است که باید راهحلی سیاسی برای آن جست.»
▫️این اتحادیه دانشجویی منتقد اوضاع تاکید کرده: «رژیم تامین و توزیع آب فعلی کاملا ضدمردمی و ضدمحیطزیستی است،
▫️طبقه حاکم که خود مسوول و منتفع اصلی فجایع آبی ایران است برای وارونه جلوه دادن واقعیت کمآبی یا تفاسیر دینی را دستمایه قرار میدهد یا تعصبات قومی و محلی را تحریک میکند و یا همه چیز را به مسوولیت مردم در مصرف فرافکنی میکند.
▫️حال آن که سالها است فنسالاران، نظامیان، صاحبان صنایع بزرگ و کشتوصنعتها و شرکتهای وابسته به بنیادها و آستانها پشت درهای بسته برای انتقال و شیوه مصرف منابع آبی کشور بدون توجه به منافع مردم تصمیم میگیرند.
▫️بسیاری از پروژههای بزرگ سدسازی نه در راستای خیر عمومی که صرفا برای منافع افراد و شرکتهای دخیل در آن پروژهها یا مطامع سیاسی مسوولان محلی به پیش رفتهاند.
▫️همچنین توسعۀ صنایع آببر در مناطق خشک نیز با وجود عیان شدن بیش از پیش آسیبهای آن متوقف نمیشود.
▫️علاوه بر اینها، ترویج الگوهای کشت نامتناسب با وضعیت اکولوژیک هر منطقه، در کنار بهرهوری پایین آبیاری آسیبهای جبرانناپذیری بر منابع آبی وارد ساخته.»
▪️در این بیانیه میخوانیم: «به جز خشک کردن رودخانهها، دریاچهها و منابع آبی، طبقه حاکم سعی دارد بستر مقاومت جامعه را نیز با سرکوب مستمر هر نوع فعالیت مدنی به برهوتی تبدیل کند تا جامعه قدرتی برای مقابله با سیاستهای آنها نداشته باشد و هر اعتراضی به این بیعدالتی را بتوان به سادگی با مشت آهنین سرکوب پاسخ داد.
▪️دانشجویان متحد هشدار دادهاند: «بیم آن میرود که امروز نیز وابستگان و جناحهای قدرت اعتراضات فعلی را به اهرمی برای پیشبرد رقابتهای درونی خود بر سر منابع آبی باقیمانده تبدیل کنند.
▪️آنها نوشتهاند: «سرکوبهای چند روز اخیر» را محکوم میکنند و تاکید کردهاند.: «منابع آب به جای آن که در انحصار قدرتمندان، نظامیان و صاحبان سرمایه باشد باید تحت مدیریت و نظارت دموکراتیک مردمی قرار گیرد.»
@roozArooz_media
Forwarded from صدای ماهی سیاه (BFV)
کسینجر پس از قدرت گرفتن سوسیالیستها در #شیلی به رهبری #آلنده و پیش از طراحی و اجرای کودتا در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۰:
" من نمیفهمم چه لزومی دارد كه ما منفعل و نظارهگر حركت شیلی به سوی كمونيسم باشيم، حركتی كه ناشی از عدم مسووليتپذيری مردم آن كشور است. "
#کسینجر ۹۸ سال عمر کرده تا امروز قدرتیابی مجدد سوسیالیستها را در شیلی با چشمهای از حدقه درآمده شاهد باشد.
در وحشت بمیر جانی.
@Blackfishvoice
" من نمیفهمم چه لزومی دارد كه ما منفعل و نظارهگر حركت شیلی به سوی كمونيسم باشيم، حركتی كه ناشی از عدم مسووليتپذيری مردم آن كشور است. "
#کسینجر ۹۸ سال عمر کرده تا امروز قدرتیابی مجدد سوسیالیستها را در شیلی با چشمهای از حدقه درآمده شاهد باشد.
در وحشت بمیر جانی.
@Blackfishvoice
دختر / زن / «مادر تنها»ی خیابان انقلاب
«درست یک روز قبل از رویدادهایی که بعدها به اسم رویدادهای دی ۹۶ شناخته شدند، در خیابان انقلاب که تاریخاً مرکز و صحنهی دگرگونیهای اجتماعیسیاسی در هفتاد سال اخیر بوده، «زن»ی/«مادر»ی به شکلی عجیب به حجاب اجباری اعتراض کرد: او روسری سفیدش را روی چوب بست و آن را در هوا تکان داد.
ویدا موحد چه کرد و این کنش او چگونه ممکن شد؟»
@interventions
https://bit.ly/3qsgx22
«درست یک روز قبل از رویدادهایی که بعدها به اسم رویدادهای دی ۹۶ شناخته شدند، در خیابان انقلاب که تاریخاً مرکز و صحنهی دگرگونیهای اجتماعیسیاسی در هفتاد سال اخیر بوده، «زن»ی/«مادر»ی به شکلی عجیب به حجاب اجباری اعتراض کرد: او روسری سفیدش را روی چوب بست و آن را در هوا تکان داد.
ویدا موحد چه کرد و این کنش او چگونه ممکن شد؟»
@interventions
https://bit.ly/3qsgx22
Telegraph
دختر / زن / «مادر تنها»ی خیابان انقلاب
این یادداشت تقدیم میشود به زهرا و نفیسه و نفیسه مادران تنهای بینظیر دیروز «روز دختران خیابان انقلاب» بود؛ ششم دی هزار و سیصد و نود و شش که ویدا موحد در تقاطع خیابان انقلاب و وصال روی پست برق رفت و روسریاش را بر سر چوب گذاشت و تکاناش داد. این کنشِ خیابانی…
ملاحظاتی انتقادی دربارهی یادداشت «مطالعات فرهنگی در ایران و مسألهی نئولیبرالیسم (پس از یک دهه)»
یک دو ماه قبل نوشتهای از هادی آقاجانزاده در سایت پروبلماتیکا منتشر شد که در همان زمان هم بازتابی قابل توجه یافت. این نوشته را همان زمان در نقد آن نوشتم و از سر عافیتطلبی، به توصیهی برخی دوستان، منتشرش نکردم. حالا که بار قدیم را بر زمین گذاشتهام، منتشرش میکنم.
@interventions
https://bit.ly/3I8HEGq
یک دو ماه قبل نوشتهای از هادی آقاجانزاده در سایت پروبلماتیکا منتشر شد که در همان زمان هم بازتابی قابل توجه یافت. این نوشته را همان زمان در نقد آن نوشتم و از سر عافیتطلبی، به توصیهی برخی دوستان، منتشرش نکردم. حالا که بار قدیم را بر زمین گذاشتهام، منتشرش میکنم.
@interventions
https://bit.ly/3I8HEGq
Telegraph
نقدی به نقد نقادانهی مطالعات فرهنگی ایرانی
ملاحظاتی انتقادی دربارهی یادداشت هادی آقاجانزاده با عنوان «مطالعات فرهنگی در ایران و مسألهی نئولیبرالیسم (پس از یک دهه)»
در شمارهی جدید مجلهی ««مروارید» دربارهی شعر بلند «مهرهی سرخ» سیاوش کسرایی نوشتم در پرتوی ایدهی شکست
@interventions
https://www.fidibo.com/book/126760
@interventions
https://www.fidibo.com/book/126760
مُداخِلات
نسخهی تلگرامی موبایلی یادداشت «تراژدی سقوط» @interventions https://bit.ly/3xnywId
گویا سازمان سینمایی نظارت بر #شبکه_خانگی را به #صداوسیما واگذار کرده. در این یادداشت به موضوع سریالسازیها و رابطه میان صداوسیما و شبکه خانگی پرداختم و به همین سرنوشت اشاره کردم. بخوانید و نظر بدهید.
@interventions
@interventions
برخی در برابر #ولنتاین پیشنهاد دادهاند که روز جشن سپندارمذگان، یعنی امروز ۲۹ بهمن، بهسان روز عشق در نظر گرفته شود. در این یادداشت کوتاه این ایده را بنا بر دلایلی به پرسش گرفتهام و پیشنهادی دیگر طرح کردهام. به گمانم زادروز آن ایزد دیگر بهتر میتواند #روز_عشق خوانده شود. بخوانید و خوشحال میشوم نظرتان را بدانم.
@interventions
https://bit.ly/3LJii4J
@interventions
https://bit.ly/3LJii4J
Telegraph
روز عشق: سپنتهآرمیتی یا میثره؟
امروز روز سپندارمذگان است و برخی تلاش کردهاند امروز را در برابر ولنتاین به عنوان روز پارسی عشق جا بزنند. اما آیا میتوان جشن سپندارمذگان را روز عشق نامید؟ سپندارمذگان جشنی کهن است که برای بزرگداشت یکی از ایزدبانوان و امشاسپندان یعنی سپنتهآرمیتی برگزار میشده…
Forwarded from فضای سیاست و سیاستِ فضا
جنگ اوکراین: ملغمهی فاشیسم/نئونازیسم اوکراینی، سرمایهداری الیگارشیکِ روسی، و امپریالیسم غربی
برگردان: آیدین ترکمه
تایلر شیپلی، نویسندهی کتاب کانادا در جهان: سرمایهداریِ مستعمرهنشین و تصور استعماری، که رسالهی دکتریاش در دانشگاه یورک کانادا (زیر نظر دیوید مکنالی) را نیز با عنوان هندوراس و امپریالیسم جدید کانادا نوشته است، در رشته توییتی، تحلیلی کوتاه و روشنگر از جنگ اوکراین ارايه کرده است.
تایلر بستر تاریخی آنچه را که اکنون در حال وقوع است توضیح میدهد. به گفتهی او روسیه یک الیگارشی سرمایهدارانه است که مخلوق و محصول چپاول و غارت روسیه در دههی ۱۹۹۰ از سوی سرمایهی غربی است. پس از سقوط شوروی، امریکاییها از اساس دولت روسیه را اشغال کرده و آن را واداشتند تا هرچه را که داشت تقریبن مفت به سرمایهداران غربی بفروشد. این فرایند همان شوکدرمانیِ طراحیشده از سوی اقتصاددانهای هاروارد بود؛ فرایندی که نتایج فاجعهباری برای مردم روسیه و اوکراین داشت. در خلال این فرایند، ۷۰ درصد از داراییهای عمومی شوروی ظرف ۳ سال خصوصیسازی و منجر به شکلگیری ۴۰ میلیاردر جدید و همزمان فقیرسازی ۶۰ میلیون نفر شد.
کانادا با آغوشی گشوده پذیرای این فاجعه شد و آن را فرصتی برای کسب سود تلقی کرد. کانادا پیشتر نیز کوشیده بود تا به بازارهای روسیه دست یابد. کانادا در سال ۱۹۱۸ به روسیه حمله کرد تا انقلاب روسیه را درهمبشکند و مبنایی برای رشد سرمایهداری (به ویژه بانکداری)در آنجا برپا کند. ۸۰ سال پس از آن کانادا به آنچه میخواست رسید: با نزدیک به ۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری و گشایش یک شعبهرستوران مکدونالد در میدان پوشکین مسکو. در پی این گونه مداخلاتِ سرمایهدارانه روسها و اوکراینیها به شدت متاثر شدند و فقر شدیدی را تجربه کردند؛ فقری که پس از چند دهه ثبات و امنیت نسبی بروز کرده بود. وضعیت در اواخر دههی ۹۰ بدتر شد و پوتین در این آشفتهبازار سربرآورد.
پوتین فرصتطلبانه از پیوندهایش استفاده کرد تا به اتکای غارت مردم و بهرهبرداری از فقدانها و بیخانمانشدنها، به یکی از الیگارشهای روسیه تبدیل شود. شعار او قویکردن روسیه پس از تجربهی دوران تحقیر تاریخی بود. از سالهای اول دههی ۲۰۰۰ پوتین یک دولت سرمایهدارانهی روسی را به وجود آورد که قادر بود تا حدی در برابر سرمایهگذاری خارجی مقاوم باشد. هدف اصلی این دولت، حفظ پوتین و باند کوچکی از سرمایهداران روس در قدرت، و همزمان مستقلماندن از واشنگتن بود. جالب اینکه در همان دورهای که پوتین توانسته بود خود را همچون چهرهای ضدامپریالیست در برابر امریکا تا حدی نزد مردم روسیه محبوب نگهدارد، اکثریت روسها آرزو داشتند به دوران کمونیسم بازگردند. (این اکثریت فقط در سال ۲۰۱۲ به ۴۹ درصد کاهش یافت).
وضعیت در اوکراین حتا از این هم بدتر بود. به طوری که در دههی ۲۰۱۰ نزدیک به ۶۰ درصد مردم در فقر به سر میبردند. در این سالها اوکراین به شکلی فزاینده دوپاره شده است. در یک طرف بخش اوکراینیِ کشور را داریم که رو به غرب دارد و رهبری سیاسیاش برآمده از راستهای افراطی، فاشیستها و نئونازیهاست. در طرف دیگر هم بخش روسی که چشم به روسیه دارد و نگران حضور فزایندهی فاشیستهایی است که آنها را دشمن میانگارد. این وضعیت در سال ۲۰۱۴ به کودتا در اوکراین به رهبری دستراستیهای افراطی منجر شد. متعاقبن، فاشیستها بخشهای گستردهای از کشور را اشغال کردند. در نتیجه خشونتهای بسیاری علیه روسها، یهودیان، چپها و دیگر گروههای فرودست در اوکراین شکل گرفت که تا امروز ادامه داشته است. نکتهی مهم اینکه غرب از کودتا حمایت و از راستهای افراطی پشتیبانی کرد. افزون بر این واقعیتعام که غرب فاشیسم را دوست دارد و این واقعیت خاص که کانادا پیوندهای عمیقی با فاشیسم اوکراینی برقرار کرده است، یک محرک عمده در دفاع غرب از فاشیستهای اوکراین این بود که آنها به طور خصمانهای ضدروس هستند.
ادامه دارد 👇
برگردان: آیدین ترکمه
تایلر شیپلی، نویسندهی کتاب کانادا در جهان: سرمایهداریِ مستعمرهنشین و تصور استعماری، که رسالهی دکتریاش در دانشگاه یورک کانادا (زیر نظر دیوید مکنالی) را نیز با عنوان هندوراس و امپریالیسم جدید کانادا نوشته است، در رشته توییتی، تحلیلی کوتاه و روشنگر از جنگ اوکراین ارايه کرده است.
تایلر بستر تاریخی آنچه را که اکنون در حال وقوع است توضیح میدهد. به گفتهی او روسیه یک الیگارشی سرمایهدارانه است که مخلوق و محصول چپاول و غارت روسیه در دههی ۱۹۹۰ از سوی سرمایهی غربی است. پس از سقوط شوروی، امریکاییها از اساس دولت روسیه را اشغال کرده و آن را واداشتند تا هرچه را که داشت تقریبن مفت به سرمایهداران غربی بفروشد. این فرایند همان شوکدرمانیِ طراحیشده از سوی اقتصاددانهای هاروارد بود؛ فرایندی که نتایج فاجعهباری برای مردم روسیه و اوکراین داشت. در خلال این فرایند، ۷۰ درصد از داراییهای عمومی شوروی ظرف ۳ سال خصوصیسازی و منجر به شکلگیری ۴۰ میلیاردر جدید و همزمان فقیرسازی ۶۰ میلیون نفر شد.
کانادا با آغوشی گشوده پذیرای این فاجعه شد و آن را فرصتی برای کسب سود تلقی کرد. کانادا پیشتر نیز کوشیده بود تا به بازارهای روسیه دست یابد. کانادا در سال ۱۹۱۸ به روسیه حمله کرد تا انقلاب روسیه را درهمبشکند و مبنایی برای رشد سرمایهداری (به ویژه بانکداری)در آنجا برپا کند. ۸۰ سال پس از آن کانادا به آنچه میخواست رسید: با نزدیک به ۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری و گشایش یک شعبهرستوران مکدونالد در میدان پوشکین مسکو. در پی این گونه مداخلاتِ سرمایهدارانه روسها و اوکراینیها به شدت متاثر شدند و فقر شدیدی را تجربه کردند؛ فقری که پس از چند دهه ثبات و امنیت نسبی بروز کرده بود. وضعیت در اواخر دههی ۹۰ بدتر شد و پوتین در این آشفتهبازار سربرآورد.
پوتین فرصتطلبانه از پیوندهایش استفاده کرد تا به اتکای غارت مردم و بهرهبرداری از فقدانها و بیخانمانشدنها، به یکی از الیگارشهای روسیه تبدیل شود. شعار او قویکردن روسیه پس از تجربهی دوران تحقیر تاریخی بود. از سالهای اول دههی ۲۰۰۰ پوتین یک دولت سرمایهدارانهی روسی را به وجود آورد که قادر بود تا حدی در برابر سرمایهگذاری خارجی مقاوم باشد. هدف اصلی این دولت، حفظ پوتین و باند کوچکی از سرمایهداران روس در قدرت، و همزمان مستقلماندن از واشنگتن بود. جالب اینکه در همان دورهای که پوتین توانسته بود خود را همچون چهرهای ضدامپریالیست در برابر امریکا تا حدی نزد مردم روسیه محبوب نگهدارد، اکثریت روسها آرزو داشتند به دوران کمونیسم بازگردند. (این اکثریت فقط در سال ۲۰۱۲ به ۴۹ درصد کاهش یافت).
وضعیت در اوکراین حتا از این هم بدتر بود. به طوری که در دههی ۲۰۱۰ نزدیک به ۶۰ درصد مردم در فقر به سر میبردند. در این سالها اوکراین به شکلی فزاینده دوپاره شده است. در یک طرف بخش اوکراینیِ کشور را داریم که رو به غرب دارد و رهبری سیاسیاش برآمده از راستهای افراطی، فاشیستها و نئونازیهاست. در طرف دیگر هم بخش روسی که چشم به روسیه دارد و نگران حضور فزایندهی فاشیستهایی است که آنها را دشمن میانگارد. این وضعیت در سال ۲۰۱۴ به کودتا در اوکراین به رهبری دستراستیهای افراطی منجر شد. متعاقبن، فاشیستها بخشهای گستردهای از کشور را اشغال کردند. در نتیجه خشونتهای بسیاری علیه روسها، یهودیان، چپها و دیگر گروههای فرودست در اوکراین شکل گرفت که تا امروز ادامه داشته است. نکتهی مهم اینکه غرب از کودتا حمایت و از راستهای افراطی پشتیبانی کرد. افزون بر این واقعیتعام که غرب فاشیسم را دوست دارد و این واقعیت خاص که کانادا پیوندهای عمیقی با فاشیسم اوکراینی برقرار کرده است، یک محرک عمده در دفاع غرب از فاشیستهای اوکراین این بود که آنها به طور خصمانهای ضدروس هستند.
ادامه دارد 👇
fernwoodpublishing.ca
Canada In The World: Settler Capitalism and the Colonial Imagination
An accessible and empirically rich introduction to Canada’s engagements in the world since confederation, this introductory textbook charts a unique path by locating Canada’s colonial foundations at the heart of the analysis
Forwarded from فضای سیاست و سیاستِ فضا
در دههی ۲۰۱۰ الیگارشی روسیه بخشی از یک بلوک سرمایهدارانهی رقیب بود. سود فراوانی در کار بود و رقبای امپریالیست (عمدتن روسی و چینی) بر سر آن دعوا داشتند. یکی از هدفها این بود که مانع از دسترسی غرب به این سودها بشوند. اگرچه غرب همچنان بر سرمایهداری جهانی مسلط است اما با رشد اقتصادی روسیه این تصور پیش آمد که هر چیزی که بتواند مانع از پیشروی آن شود چیز خوبی است. در نتیجه از سال ۲۰۱۴ غرب آغاز به حمایت از یک گروه راست افراطی در اوکراین کرد. این فاشیستها به روسهای ساکن در شرق اوکراین حمله و سعی کردند تا حمایت بیشتر غرب را نیز جلب کنند. آنها در همین راستا تلاش کردند تا به عضوی در ناتو بدل شوند؛ عضویتی که افزون بر اینکه موهبتی اقتصادی بود ضمانت میکرد که غرب در جنگ با روسیه از راستهای افراطی اوکراین حمایت کند. کانادا حتا سلاح در اختیار راستهای اوکراینی قرار داد. مباشرتِ این کار با کریستیا فریلند، نوهی یک نازیِ اوکراینی و مدافع ایدئولوژیک فاشیسم اوکراین بود.
به این ترتیب تسلیحات غربی در اوکراین انباشت شد تا از تعرضِ پوتین ممانعت شود؛ پیش از آنکه اساسن تعرضی در کار باشد. این اقدامات همواره خطرناک بود. پوتین در نهایت به انباشت نظامیان در مرزهایش واکنش نشان میداد. روسیه اگرچه نمیتواند از جنگی مستقیم با امریکا پیروز بیرون بیاید اما گهکاهی تلاش کرد تا تمایل غرب را به واردشدن در یک درگیری خونین بیازماید. پوتین این اواخر با رهبران غربی در گفتوگو بوده است و طبق گزارشها پشتیبانیهایی را نیز به دست آورده بود. اروپای غربی خواهان جنگ نیست اما امریکای شمالی پایش را به این بازیِ روکمکنی باز کرده است. ناتو نیز از تنشی که باعث تحریکش شده بود عصبی بود.
از منظر تاریخی میتوان گفت غرب که از دههی ۹۰ غرق در شادمانی ناشی از نابودی خصمش بوده است عامدانه موجب بروز آشوب و دردی شده که در نهایت به رویکارآمدن پوتین همچون یک الیگارشِ سرمایهدار و نیز انفجار نئونازیسم در اوکراین ختم شد. غرب بیجهت بحرانی را بین این دو دسته تحریک کرد که اکنون فوران کرده است. حالا شاهد آن هستیم که طبقات مسلط یعنی فاشیستهای اوکراینی، الیگارشهای سرمایهدار روسی، و امپریالیستهای نئولیبرال کانادایی/غربی کابوس دیگری را برای مردم اروپای شرقی به بار آوردهاند. کافی است یادآور شویم که کانادا در سالهای اخیر ۷۰۰ میلیون دلار در زمینهی پشتیبانی نظامی و پلیسی برای ۱۲۵۰۰ عضو نیروهای امنیتی اوکراین صرف کردهاند با این که میدانستهاند بسیاری از این ۱۲۵۰۰ نفر، عضو گردان آزوف و دیگر سازمانهای فاشیستی بودهاند. در چنین بستری است که میتوان فهمید چرا برخی از اوکراینیهای روس و یهودی پوتین را همچون شر کمتر میپندارند. من اما معتقد به دفاع از شر کمتر نیستم. در عوض، همزمان مخالف مداخلهی کانادایی/غربی امپریالیستی و مداخلهی منفعتطلبانهی پوتین و فاشیسم اوکراینی هستم.
پایان.
به این ترتیب تسلیحات غربی در اوکراین انباشت شد تا از تعرضِ پوتین ممانعت شود؛ پیش از آنکه اساسن تعرضی در کار باشد. این اقدامات همواره خطرناک بود. پوتین در نهایت به انباشت نظامیان در مرزهایش واکنش نشان میداد. روسیه اگرچه نمیتواند از جنگی مستقیم با امریکا پیروز بیرون بیاید اما گهکاهی تلاش کرد تا تمایل غرب را به واردشدن در یک درگیری خونین بیازماید. پوتین این اواخر با رهبران غربی در گفتوگو بوده است و طبق گزارشها پشتیبانیهایی را نیز به دست آورده بود. اروپای غربی خواهان جنگ نیست اما امریکای شمالی پایش را به این بازیِ روکمکنی باز کرده است. ناتو نیز از تنشی که باعث تحریکش شده بود عصبی بود.
از منظر تاریخی میتوان گفت غرب که از دههی ۹۰ غرق در شادمانی ناشی از نابودی خصمش بوده است عامدانه موجب بروز آشوب و دردی شده که در نهایت به رویکارآمدن پوتین همچون یک الیگارشِ سرمایهدار و نیز انفجار نئونازیسم در اوکراین ختم شد. غرب بیجهت بحرانی را بین این دو دسته تحریک کرد که اکنون فوران کرده است. حالا شاهد آن هستیم که طبقات مسلط یعنی فاشیستهای اوکراینی، الیگارشهای سرمایهدار روسی، و امپریالیستهای نئولیبرال کانادایی/غربی کابوس دیگری را برای مردم اروپای شرقی به بار آوردهاند. کافی است یادآور شویم که کانادا در سالهای اخیر ۷۰۰ میلیون دلار در زمینهی پشتیبانی نظامی و پلیسی برای ۱۲۵۰۰ عضو نیروهای امنیتی اوکراین صرف کردهاند با این که میدانستهاند بسیاری از این ۱۲۵۰۰ نفر، عضو گردان آزوف و دیگر سازمانهای فاشیستی بودهاند. در چنین بستری است که میتوان فهمید چرا برخی از اوکراینیهای روس و یهودی پوتین را همچون شر کمتر میپندارند. من اما معتقد به دفاع از شر کمتر نیستم. در عوض، همزمان مخالف مداخلهی کانادایی/غربی امپریالیستی و مداخلهی منفعتطلبانهی پوتین و فاشیسم اوکراینی هستم.
پایان.
یادداشتی دربارهی اتفاقاتی که حول دو سمن یا مؤسسهی فرهنگی «بچههای آفتاب» در کرمان و «خانهی خورشید» در تهران روی داد. به نظر من این اتفاقها بر زمینهای بزرگتر روی داده است.
@interventions
https://bit.ly/3BXgGjp
@interventions
https://bit.ly/3BXgGjp
Telegraph
سمنها و تغییرات سیاست حاکمیتی در محلههای حاشیه
ازکارانداختن زنجیرهای سمنها و مؤسسات مستقلی که سالهای بسیار در محلهها و مناطق محروم فعال بودهاند مانند مدرسهی بچههای آفتاب در کرمان و خانهی خورشید در تهران نشانهای از تغییرات شدید در سیاستگذاری حاکمیتی برای مداخله در محلههای محروم و گروههای اجتماعی…
Sokhan-e-Siavoushan 11.pdf
1.7 MB
شماره جدید فصلنامه #سخن_سیاووشان (یازدهمین شماره) به زودی منتشر خواهد شد.
پروندهی ویژه: #روان_کاوی و امر اجتماعی
پروندهی ضمیمه: #نیما_یوشیج
@interventions
پروندهی ویژه: #روان_کاوی و امر اجتماعی
پروندهی ضمیمه: #نیما_یوشیج
@interventions
گویا باز هم بحثهایی حول همایش سهروزهی #هشت_مارس پا گرفته است که با توجه به بازتابها به موضوعاتی مربوط است که در این نوشته طرح کردهام. این نوشته مربوط به رویدادی غیر بوده است و طبیعتاً در ابعاد گوناگونی از این یکی متمایز است اما شاید بتواند برخی سویهها را برجسته کند.
@interventions
@interventions
👍1
Forwarded from مُداخِلات (Roozbeh Aghajari)
بحثهایی که حول مدرسه تابستانه #مطالعات_فرهنگی و اجتماعی شکل گرفت، تکرار مکررات بود. برایم مهم شد که دست کم تا حدی که میتوانم آن را به مسألهای قابل توجه بدل کنم. این یادداشت تلاشی برای این کار است و امیدوارم توانسته باشم موضوع را بهدرستی صورتبندی کنم.
@interventions
http://problematicaa.com/summer-school-usc/
@interventions
http://problematicaa.com/summer-school-usc/
امروز #هشت_مارس، #روز_جهانی_زن، است. در این نوشته که لینکش را میگذارم، نگاهی انداختهام به جنبههایی از اثر سترگ #سیمون_دوبووار یعنی #جنس_دوم. نوشتهای قدیمی (میانه دههی هشتاد شمسی) که هر چند دوست دارم در قالب کتابی کوچک تکمیلش کنم اما فرصتاش فراهم نشده: یکجور «چگونه جنس دوم را بخوانیم».
#هشت_مارس
@interventions
https://problematicaa.com/fightingsubject/
#هشت_مارس
@interventions
https://problematicaa.com/fightingsubject/