> فستیوال جهانی، انیمیشن ایرانی
* مقاله زیر حاصل بخشی از پژوهش فیلم مستند " انیمیشن ایرانی " بوده است که توليد آن در اواخر زمستان 1399 به پايان رسيد. این مقاله در شماره سیزدهم فصلنامه تخصصی "سینما انیمیشن " تابستان 97 به چاپ رسیده است و در آن به نقش فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران در تاسیس امور سینمایی کانون و رشد و ترویج انیمیشن ایران پرداخته شده است...
ادامه در کامنت>
https://www.instagram.com/iraniananimationdoc
@IranianAnimationDoc
* مقاله زیر حاصل بخشی از پژوهش فیلم مستند " انیمیشن ایرانی " بوده است که توليد آن در اواخر زمستان 1399 به پايان رسيد. این مقاله در شماره سیزدهم فصلنامه تخصصی "سینما انیمیشن " تابستان 97 به چاپ رسیده است و در آن به نقش فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران در تاسیس امور سینمایی کانون و رشد و ترویج انیمیشن ایران پرداخته شده است...
ادامه در کامنت>
https://www.instagram.com/iraniananimationdoc
@IranianAnimationDoc
> فستیوال جهانی، انیمیشن ایرانی
* مقاله زیر حاصل بخشی از پژوهش فیلم مستند " انیمیشن ایرانی " بوده است که توليد آن در اواخر زمستان 1399 به پايان رسيد. این مقاله در شماره سیزدهم فصلنامه تخصصی "سینما انیمیشن " تابستان 97 به چاپ رسیده است و در آن به نقش فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران در تاسیس امور سینمایی کانون و رشد و ترویج انیمیشن ایران پرداخته شده است.
فستیوال بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران در دهههای 40 و 50 به مدیریت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد. نقش و تاثیر عمیق این فستیوال بر رشد و ترویج انیمیشن ایران موضوع مطلبیست که در پی آمده است. در این متن ضمن پرداختن به این ارتباط، به اصلیترین دلایل این تاثیر با ذکر شرایط تاریخی و اجتماعی پرداخته خواهد شد.
-
نخستین دوره فستیوال بینالمللی فیلم های کودکان و نوجوانان تهران در سال 1345 توسط وزارت فرهنگ و هنر راه اندازی و یک سال بعد اداره آن به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سپرده شد. هدف از راهاندازی چنین جشنواره ای، به غیر از مشارکت ایران در گسترش جهانی فیلمهای کودکان، آشنایی و تشویق نویسندگان و فیلمسازان با فیلمهایی بود که مخاطبشان مشخصا کودکان و نوجوانان بودند. به این ترتیب در شرایطی که بازار متعارف فیلم کودک و نوجوانان در کنترل آثار دیزنی بود، پخش هر ساله این آثار متفاوت و باکیفیت کودکان و نوجوانان با انواع تکنیکها و فرمتها و سبکهای فیلمسازی (فیلم زنده کوتاه و بلند، انیمیشن و انیمیشن عروسکی) فضایی غنی را برای تماشا و تجربه فراهم میآورد.اولین دبیر این فستیوال هژیر داریوش (۴۷-۱۳۴۵) بود.با گسترش فستیوال و پس از چند دوره، دبیری فستیوال به پرویز فتوره چی (۴۹-۱۳۴۸) و سپس پرویز دوایی (۵۲-۱۳۵۰) و نهایتا فریدون معزی مقدم (۵۵-۱۳۵۳) سپرده شد. ( اطلاعات این بخش از مدخل «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان / فستیوال های بین المللی فیلم» از دانشنامه ایرانیکا نوشته فریدون معزی مقدم برداشت شده است.) فستیوال بینالمللی فیلم های کودکان و نوجوانان تهران نخستین فستیوال حرفه ای کودک در ایران بود و این میزبانی فرصت خوبی به هنرمندان ایرانی داد تا با آثار درجه یک و انیمیشنهای برتر جهان آشنا شوند. به علاوه، حضور هنرمندان و فیلمسازان انیمیشن از اقصی نقاط دنیا مانند نورمن مک لارن (Norman McLaren) هرمینا تیرلووا (Hermína Týrlová)، جان هالاس (John Hallas)، رائول سروه (Raoul Servais)، سائول باس(Saul Bass)، کارل زمان (Karel Zeman)، برت هانسترا (Burt Hanstra)، یرژی اسکولیموفسکی (Jiri Skolimovski)، ژاک تاتی (Jacques Tati) و ریچارد ویلیامز (Richard Williams ) که با شرکت آثارشان در بخش مسابقه، برنامه مرور آثارشان و یا به عنوان داوران جشنواره از مهمانان دورههای مختلف فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران بودند، زمینهای برای تماس هنرمندان و فیلمسازان ایرانی با سینما و انیمیشن جهان را فراهم ساخته بود. این فستیوال طی دوازده دوره برگزاری سالانه، رفته رفته به عنوان یکی از فستیوالهای معتبر کودکان در جهان با ردهی الف شناخته شد.
در این فستیوال برای نخستین بار علاوه بر فیلمهای داستانی کودکان و نوجوانان، پیشروترین انیمیشنهای کوتاه و تجربی با مضامینی نو، متفاوت و تاثیرگذار به نمایش درآمدند و طی سال های برگزاری به خصوص در دوره های نخستین، تاثیری عمیق بر هنرمندان و به ویژه فعالان جوان و پرشور و خلاق کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان – از جمله طراحان و تصویرگرانی چون فرشید مثقالی، نفیسه ریاحی، مرتضی ممیز، پرویز نادری و آراپیک باغداساریان – گذاشت. اینان در این تماسها و تعاملها توانستند به تدریج با ابتکار شخصی و اکثرا بدون آموزش رسمی و صرفا از روی شور و اشتیاق و با آزمون و خطا نخستین فیلمهای ارزشمند خود را بسازند که همگی بخشی از آنچه امروزه به عنوان «دوران طلایی انیمیشن ایران» میشناسیم، محسوب میشوند.
فرشید مثقالی که تا پیش از آن به عنوان تصویرگر فعالیت داشت، میگوید نخستین برخوردش با انیمیشن تجربی در فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران نیمهی دهه 40 رخ داده است. برای او و بسیاری از همنسلانش انیمیشنهای اروپای شرقی، لهستان، یوگسلاوی و مجارستان کشف شگفتآوری بود. مثقالی معتقد است که تحت تاثیر انیمیشن کوتاه «پری دریایی» ( 1968 Sirene ) ساختهی رائول سروه، شوق و گرایش به سوی ساخت انیمیشن یافته است. (این سخنان مستند به مصاحبههای شخصی پژوهشگر با هنرمندان نامبرده است که به عنوان بخشی از پژوهشهای دست اول برای ساخت فیلم مستندی درباره تاریخ انیمیشن ایران انجام شدهاند.)
* مقاله زیر حاصل بخشی از پژوهش فیلم مستند " انیمیشن ایرانی " بوده است که توليد آن در اواخر زمستان 1399 به پايان رسيد. این مقاله در شماره سیزدهم فصلنامه تخصصی "سینما انیمیشن " تابستان 97 به چاپ رسیده است و در آن به نقش فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران در تاسیس امور سینمایی کانون و رشد و ترویج انیمیشن ایران پرداخته شده است.
فستیوال بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران در دهههای 40 و 50 به مدیریت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد. نقش و تاثیر عمیق این فستیوال بر رشد و ترویج انیمیشن ایران موضوع مطلبیست که در پی آمده است. در این متن ضمن پرداختن به این ارتباط، به اصلیترین دلایل این تاثیر با ذکر شرایط تاریخی و اجتماعی پرداخته خواهد شد.
-
نخستین دوره فستیوال بینالمللی فیلم های کودکان و نوجوانان تهران در سال 1345 توسط وزارت فرهنگ و هنر راه اندازی و یک سال بعد اداره آن به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سپرده شد. هدف از راهاندازی چنین جشنواره ای، به غیر از مشارکت ایران در گسترش جهانی فیلمهای کودکان، آشنایی و تشویق نویسندگان و فیلمسازان با فیلمهایی بود که مخاطبشان مشخصا کودکان و نوجوانان بودند. به این ترتیب در شرایطی که بازار متعارف فیلم کودک و نوجوانان در کنترل آثار دیزنی بود، پخش هر ساله این آثار متفاوت و باکیفیت کودکان و نوجوانان با انواع تکنیکها و فرمتها و سبکهای فیلمسازی (فیلم زنده کوتاه و بلند، انیمیشن و انیمیشن عروسکی) فضایی غنی را برای تماشا و تجربه فراهم میآورد.اولین دبیر این فستیوال هژیر داریوش (۴۷-۱۳۴۵) بود.با گسترش فستیوال و پس از چند دوره، دبیری فستیوال به پرویز فتوره چی (۴۹-۱۳۴۸) و سپس پرویز دوایی (۵۲-۱۳۵۰) و نهایتا فریدون معزی مقدم (۵۵-۱۳۵۳) سپرده شد. ( اطلاعات این بخش از مدخل «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان / فستیوال های بین المللی فیلم» از دانشنامه ایرانیکا نوشته فریدون معزی مقدم برداشت شده است.) فستیوال بینالمللی فیلم های کودکان و نوجوانان تهران نخستین فستیوال حرفه ای کودک در ایران بود و این میزبانی فرصت خوبی به هنرمندان ایرانی داد تا با آثار درجه یک و انیمیشنهای برتر جهان آشنا شوند. به علاوه، حضور هنرمندان و فیلمسازان انیمیشن از اقصی نقاط دنیا مانند نورمن مک لارن (Norman McLaren) هرمینا تیرلووا (Hermína Týrlová)، جان هالاس (John Hallas)، رائول سروه (Raoul Servais)، سائول باس(Saul Bass)، کارل زمان (Karel Zeman)، برت هانسترا (Burt Hanstra)، یرژی اسکولیموفسکی (Jiri Skolimovski)، ژاک تاتی (Jacques Tati) و ریچارد ویلیامز (Richard Williams ) که با شرکت آثارشان در بخش مسابقه، برنامه مرور آثارشان و یا به عنوان داوران جشنواره از مهمانان دورههای مختلف فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران بودند، زمینهای برای تماس هنرمندان و فیلمسازان ایرانی با سینما و انیمیشن جهان را فراهم ساخته بود. این فستیوال طی دوازده دوره برگزاری سالانه، رفته رفته به عنوان یکی از فستیوالهای معتبر کودکان در جهان با ردهی الف شناخته شد.
در این فستیوال برای نخستین بار علاوه بر فیلمهای داستانی کودکان و نوجوانان، پیشروترین انیمیشنهای کوتاه و تجربی با مضامینی نو، متفاوت و تاثیرگذار به نمایش درآمدند و طی سال های برگزاری به خصوص در دوره های نخستین، تاثیری عمیق بر هنرمندان و به ویژه فعالان جوان و پرشور و خلاق کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان – از جمله طراحان و تصویرگرانی چون فرشید مثقالی، نفیسه ریاحی، مرتضی ممیز، پرویز نادری و آراپیک باغداساریان – گذاشت. اینان در این تماسها و تعاملها توانستند به تدریج با ابتکار شخصی و اکثرا بدون آموزش رسمی و صرفا از روی شور و اشتیاق و با آزمون و خطا نخستین فیلمهای ارزشمند خود را بسازند که همگی بخشی از آنچه امروزه به عنوان «دوران طلایی انیمیشن ایران» میشناسیم، محسوب میشوند.
فرشید مثقالی که تا پیش از آن به عنوان تصویرگر فعالیت داشت، میگوید نخستین برخوردش با انیمیشن تجربی در فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران نیمهی دهه 40 رخ داده است. برای او و بسیاری از همنسلانش انیمیشنهای اروپای شرقی، لهستان، یوگسلاوی و مجارستان کشف شگفتآوری بود. مثقالی معتقد است که تحت تاثیر انیمیشن کوتاه «پری دریایی» ( 1968 Sirene ) ساختهی رائول سروه، شوق و گرایش به سوی ساخت انیمیشن یافته است. (این سخنان مستند به مصاحبههای شخصی پژوهشگر با هنرمندان نامبرده است که به عنوان بخشی از پژوهشهای دست اول برای ساخت فیلم مستندی درباره تاریخ انیمیشن ایران انجام شدهاند.)
ابوالفضل رازانی با دیدن انیمیشن عروسکی « شورش اسباببازیها» Vzpoura hraček (1946 - Revolt of the Toys) ساختهی هرمینا تیرلووا در فستیوال بیش از پیش مشتاق ساخت انیمیشن عروسکی شده است. مهین جواهریان میگوید با این که فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران سالی یک بار برگزار میشد، ولی برای دیدن یک انیمیشن چند دقیقهای گاهی چند ساعت در ازدحام صف فستیوال میماندیم تا مثلا کارهای دو دقیقه ای آسوالدو کاواندولی (Osvaldo Cavandoli) مجموعه خط یا آقای خط (La Linea مجموعه خط در۹۰ اپیزود کوتاه بین سالهای ۱۹۷۱ تا ۸۶ ساخته شدند و برخی از آنها بلندتر) را پیش از فیلم های بلند درسالن سینما ببینیم. این انیمیشنها برای جوانان هنرمند آن سالها هم به دلیل موضوعها و هم به دلیل تکنیکهای بدیع و متفاوتی که تا آن زمان دیده نشده بود، تازگی و جذابیت زیادی داشت.
علاوه بر انیمیشنهای مکتب زاگرب، آثار انیمیشنی مرکز ملی فیلم کانادا (National Film Board of Canada) نیز برای نخستین بار در ایران در فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران ارائه و تماشا شد. این رویداد تماس ذهن هنرمند ایرانی را با انیمیشنهای پیشرو جهان فراهم کرد. اکنون آنها در معرض نوعی دیگری از انیمیشن بودند: انیمیشنهایی مدرن، تجربهگرا و متفاوت با آثار رایج دیزنی که چند دهه بود در سینماها و تلویزیون ایران دیدنشان عادت عام شده بود.
این آثار در دهههای بعد از جنگ جهانی دوم و دوران جنگ سرد – نه فقط از نظر تنوع و نوظهور بودن تکنیکهایی که مرتب در حال ابداع و اختراع بودند، بلکه به دلیل شیوههای بیانی و موضوعاتی که خارج از جریان غالب و گاه در تقابل با گفتمان سرمایهداری غرب و صنعت سرگرمی سازی انیمیشن متعارف آمریکایی برمیگزیدند – به شکل همگرایی جزو پیشروترین انیمیشنهای جهان به شمار میآمدند. این نگاه و تفکر در ایران آن زمان نیز مطلوب اکثریت روشنفکران و به خصوص جوانان بود. شاید به همین دلیل است که بخش زیادی از انیمیشنهای کانون چه در قصهگویی و چه در تکنیک به انیمیشنهای سبک زاگرب و انیمیشنهای مرکزملی فیلم کانادا گرایش یافتند.
نکته ی دیگر اینکه فیلمها و انیمیشنهای فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران علاوه بر فعالان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای انیمشنسازان اداره فرهنگ و هنر و حتی دست اندرکاران تبلیغات و تلویزیون تازه تاسیس ملی ایران اهمیت بسیاری زیادی پیدا کرده بود، چرا که با نوعی دیگر از فرمتهای فیلم و انیمیشن مواجه شده بودند که تا پیش از آن نمونهای نداشت.
مهمترین ویژگی فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران نقش تاریخیاش در روند رشد و ارتقای انیمیشن ایران است. چراکه در نهایت انگیزه ای برای تاسیس «امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» شد و تاثیر آثار به نمایش در آمده در آن و فرهنگی که متعاقب آن در فضای انیمیشن ایران پدید آمد هنوز قابل لمس و دستیابی است، و از این رو است که کماکان یکی از عوامل موثر در شکلگیری انیمیشن مدرن ایران در دهههای بعد به شمار می رود.
ابراهیم فروزش مدیر سینمایی کانون در دهه 50 میگوید برگزاری نخستین دورههای فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران انگیزهای قوی برای فیلمسازان، طراحان و تصویرگران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بالطبع برای مدیران وقت کانون ایجاد کرد و آنها را به این اعتقاد یگانه رساند که میباید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم فیلمهایی با موضوعات ایرانی و نگاه جهانی تولید کند. این تصمیم یکی از دلایل مهم و شاید منشا تاسیس «امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» بود. به این ترتیب با پیگیری مدیران وقت کانون، به ویژه فیروز شیروانلو طرح تاسیس امور سینمایی کانون مطرح میشود.
مهرداد شیخان - مرداد 1397
https://www.instagram.com/iraniananimationdoc
@IranianAnimationDoc
استفاده از متن و عکس با ذکر منبع آزاد است
علاوه بر انیمیشنهای مکتب زاگرب، آثار انیمیشنی مرکز ملی فیلم کانادا (National Film Board of Canada) نیز برای نخستین بار در ایران در فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران ارائه و تماشا شد. این رویداد تماس ذهن هنرمند ایرانی را با انیمیشنهای پیشرو جهان فراهم کرد. اکنون آنها در معرض نوعی دیگری از انیمیشن بودند: انیمیشنهایی مدرن، تجربهگرا و متفاوت با آثار رایج دیزنی که چند دهه بود در سینماها و تلویزیون ایران دیدنشان عادت عام شده بود.
این آثار در دهههای بعد از جنگ جهانی دوم و دوران جنگ سرد – نه فقط از نظر تنوع و نوظهور بودن تکنیکهایی که مرتب در حال ابداع و اختراع بودند، بلکه به دلیل شیوههای بیانی و موضوعاتی که خارج از جریان غالب و گاه در تقابل با گفتمان سرمایهداری غرب و صنعت سرگرمی سازی انیمیشن متعارف آمریکایی برمیگزیدند – به شکل همگرایی جزو پیشروترین انیمیشنهای جهان به شمار میآمدند. این نگاه و تفکر در ایران آن زمان نیز مطلوب اکثریت روشنفکران و به خصوص جوانان بود. شاید به همین دلیل است که بخش زیادی از انیمیشنهای کانون چه در قصهگویی و چه در تکنیک به انیمیشنهای سبک زاگرب و انیمیشنهای مرکزملی فیلم کانادا گرایش یافتند.
نکته ی دیگر اینکه فیلمها و انیمیشنهای فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران علاوه بر فعالان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای انیمشنسازان اداره فرهنگ و هنر و حتی دست اندرکاران تبلیغات و تلویزیون تازه تاسیس ملی ایران اهمیت بسیاری زیادی پیدا کرده بود، چرا که با نوعی دیگر از فرمتهای فیلم و انیمیشن مواجه شده بودند که تا پیش از آن نمونهای نداشت.
مهمترین ویژگی فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران نقش تاریخیاش در روند رشد و ارتقای انیمیشن ایران است. چراکه در نهایت انگیزه ای برای تاسیس «امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» شد و تاثیر آثار به نمایش در آمده در آن و فرهنگی که متعاقب آن در فضای انیمیشن ایران پدید آمد هنوز قابل لمس و دستیابی است، و از این رو است که کماکان یکی از عوامل موثر در شکلگیری انیمیشن مدرن ایران در دهههای بعد به شمار می رود.
ابراهیم فروزش مدیر سینمایی کانون در دهه 50 میگوید برگزاری نخستین دورههای فستیوال بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تهران انگیزهای قوی برای فیلمسازان، طراحان و تصویرگران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بالطبع برای مدیران وقت کانون ایجاد کرد و آنها را به این اعتقاد یگانه رساند که میباید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم فیلمهایی با موضوعات ایرانی و نگاه جهانی تولید کند. این تصمیم یکی از دلایل مهم و شاید منشا تاسیس «امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» بود. به این ترتیب با پیگیری مدیران وقت کانون، به ویژه فیروز شیروانلو طرح تاسیس امور سینمایی کانون مطرح میشود.
مهرداد شیخان - مرداد 1397
https://www.instagram.com/iraniananimationdoc
@IranianAnimationDoc
استفاده از متن و عکس با ذکر منبع آزاد است
پیشگامان انیمیشن ایران / دهه 20 و 30 خورشیدی
جعفر تجارتچی
کارگردان انیمیشن و کاریکاتوریست
... شواهدی در مورد تولید انیمیشن ایرانی پیش تر از اداره کل هنرهای زیبا وجود دارد. جعفر تجارتچی متولد 1297 افسر نیروی هوایی ارتش بود و به عنوان تصویرگر کتاب و کاریکاتوریست در نشریاتی مانند توفیق، سپید و سیاه و ماهنامه ارتش فعالیت داشت. غلامعلی لطیفی کاریکاتوریست و نورالدین زرین کلک فیلمساز انیمیشن، از مشاهده نخستین انیمیشنهای تبلیغاتی ِ ایران در اواخر دهه 20 در سینماهای تهران گفته اند : انیمیشن هایی بسیار کوتاه ساخته ی جعفر تجارتچی.
.
بخشی از مستند انیمیشن ایرانی
https://www.instagram.com/iraniananimationdoc
@IranianAnimationDoc
استفاده از متن و عکس با ذکر منبع آزاد است
جعفر تجارتچی
کارگردان انیمیشن و کاریکاتوریست
... شواهدی در مورد تولید انیمیشن ایرانی پیش تر از اداره کل هنرهای زیبا وجود دارد. جعفر تجارتچی متولد 1297 افسر نیروی هوایی ارتش بود و به عنوان تصویرگر کتاب و کاریکاتوریست در نشریاتی مانند توفیق، سپید و سیاه و ماهنامه ارتش فعالیت داشت. غلامعلی لطیفی کاریکاتوریست و نورالدین زرین کلک فیلمساز انیمیشن، از مشاهده نخستین انیمیشنهای تبلیغاتی ِ ایران در اواخر دهه 20 در سینماهای تهران گفته اند : انیمیشن هایی بسیار کوتاه ساخته ی جعفر تجارتچی.
.
بخشی از مستند انیمیشن ایرانی
https://www.instagram.com/iraniananimationdoc
@IranianAnimationDoc
استفاده از متن و عکس با ذکر منبع آزاد است
لینک متن:
https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-453879
.
https://www.instagram.com/iraniananimationdoc
@IranianAnimationDoc
استفاده از متن و عکس با ذکر منبع آزاد است
https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-453879
.
https://www.instagram.com/iraniananimationdoc
@IranianAnimationDoc
استفاده از متن و عکس با ذکر منبع آزاد است
مهرداد شیخان، کارگردان مستند «انیمیشن ایرانی»، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
*
مهرداد شیخان که با «انیمیشن ایرانی» در چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت شرکت کرده میگوید برای روایت تاریخچه انیمیشن در ایران هرچه کار پیش رفته با موارد تازه و دست اولی مواجه شده است. هرچند موارد بسیار تاریخی و ارزشمندی بودهاند که تاکنون مفقودند و به همان اندازه که احتمال نابودیشان میرود، احتمال جا خوش کردنشان در مجموعههای خصوصی و پنهان هم وجود دارد...
.
*شما پیش از این مستندهایی درباره عبدالرحیم جعفری یا نصرت کریمی ساخته بودید. چطور شد این بار به سراغ ساخت فیلمی درباره انیمیشن رفتید؟
- این تصمیم از روی یک نیاز و حتی میتوانم بگویم ضرورت برآمد. از حدود 20 سالگیام بیشتر از سه دهه است که در انیمیشن ایران فعالیت دارم. در این سالها فقدان یک تعریف جامع از انیمیشن ایران برای بسیاری از فعالان آن محسوس بود.
این ضرورت به ویژه زمانی بیشتر احساس میشود که بدانیم طی 10، 15 سال اخیر انیمیشن ایران به مدد رشد بیسابقه نیروهای تازهاش، ورود ابزار دیجیتالی و دگرگونیها در انواع تولیدات شتاب چشمگیری گرفته و برای سالهای آینده این ساختار به ناچار باید حرفهایتر و کاراتر باشد.
این در حالی است که انیمیشن ایران در تعریف ساختارهای تفکر و تولید دچار نوعی سردرگمی در نگاه و عملکرد است. در همین راستا تلاش این فیلم نمایش و تعریفی مشخص از هویت انیمیشن ایرانی است؛ تعریفی که امیدوارم یکی از سنگ بناهای تحلیل و در نهایت نقد شرایط انیمیشن برای فعالان آن باشد. در این صورت این نقد راهبردی به سوی هموارتر کردن مسیر رشد انیمیشن ایران است.
از سوی دیگر این فیلم میتواند کاربردهای پژوهشی مختلفی برای افراد فعال در هنر، رسانه و حتی علوم اجتماعی داشته باشد، به ویژه در بخشهای آموزشی و آکادمیک رشته انیمیشن. این مستند همچنین میتواند معرف انیمیشن ایران برای سایر کشورها باشد.
در این مورد به طور حتم میتوانم بگویم که هیچ تصور مشخص یا لااقل منسجمی از انیمیشن ایران و دورههایش نه تنها برای سایر کشورها که حتی برای اکثریت ایرانیان و فعالان کنونی انیمیشن ایران نیز وجود ندارد. از این بابت این فیلم میتواند با نمایش و ارائه بخش مهمی از فرهنگ ما، نگاه متفاوتی نسبت به انیمیشن ایران به دست دهد که با قبل از آن قابل قیاس نیست.
*عنوان فیلم شما «انیمیشن ایرانی» است. آیا پیش از ساخت این فیلم، فکر میکردید انیمیشن ایران دارای هویت یا ویژگی ایرانی است یا حین تحقیقهایتان به این نتیجه رسیدید؟
- در نهاد اغلب انیمیشنهای ایران به ویژه آثار کوتاه و تجربی یک روح واحد نهفته است که مثل هر هنر و مدیوم دیگری منشاء تاریخی دارد. نگاه و خصلتهای انیمیشنی در ایران بسیار پیشتر از پدیداری فن و تکنیک آن، در نهاد هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی و همچنین ادبیات داستانی ایران وجود داشته است. نگاه کنید به داستانهایی نظیر «موش و گربه» عبید. نگاه کنید به پردهخوانی، خیمهشببازی و نمایش سایه و نگاه کنید به نمایش حرکت بر سطح سفال شهر سوخته.
این رویکرد تاریخی به خصلتهای انیمیشن ایران در همان آغاز برای ساخت این مستند وجود داشته و از اصلیترین ویژگیها برای ساخت آن بوده است. اعتقاد دارم انیمیشن ایران به طور بالقوه دارای نوعی نگاه خاص و ویژه است که به جز مقاطع زمانی معدود و محدودی فرصت رخنمایی و بروز نداشته است. امیدوارم با دیده شدن این فیلم مخاطبها هم به این نتیجه مهم برسند و برای احیای بیشتر آن بکوشند.
*با توجه به اینکه شما در این اثر به سراغ تاریخچه انیمیشن ایران رفتهاید و به نظر میرسد اولین فیلمی است که چنین پژوهشی درباره تاریخچه انیمیشن انجام داده، به نظرتان چرا تاکنون این خلأ حس نشده بود که فیلمی در این زمینه ساخته شود؟
-این فیلم پاسخ به بخشی از یک ضرورت بود. به هر حال برای تولید هر فیلم و اثری باید شرایطی مهیا باشد که نخستین و مهمترین آنها انگیزه فرد است. به نظرم تولید این فیلم میتواند آغازگر یکسری پژوهشهای دیگر درباره انیمیشن ایران باشد؛ پژوهشهایی شامل فعالان، آثار، جریانها و خاستگاههای انیمیشن که از نگاهی دیگربه زوایای پنهان و مغفولمانده هنر انیمیشن ایران بپردازند.
*
مهرداد شیخان که با «انیمیشن ایرانی» در چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت شرکت کرده میگوید برای روایت تاریخچه انیمیشن در ایران هرچه کار پیش رفته با موارد تازه و دست اولی مواجه شده است. هرچند موارد بسیار تاریخی و ارزشمندی بودهاند که تاکنون مفقودند و به همان اندازه که احتمال نابودیشان میرود، احتمال جا خوش کردنشان در مجموعههای خصوصی و پنهان هم وجود دارد...
.
*شما پیش از این مستندهایی درباره عبدالرحیم جعفری یا نصرت کریمی ساخته بودید. چطور شد این بار به سراغ ساخت فیلمی درباره انیمیشن رفتید؟
- این تصمیم از روی یک نیاز و حتی میتوانم بگویم ضرورت برآمد. از حدود 20 سالگیام بیشتر از سه دهه است که در انیمیشن ایران فعالیت دارم. در این سالها فقدان یک تعریف جامع از انیمیشن ایران برای بسیاری از فعالان آن محسوس بود.
این ضرورت به ویژه زمانی بیشتر احساس میشود که بدانیم طی 10، 15 سال اخیر انیمیشن ایران به مدد رشد بیسابقه نیروهای تازهاش، ورود ابزار دیجیتالی و دگرگونیها در انواع تولیدات شتاب چشمگیری گرفته و برای سالهای آینده این ساختار به ناچار باید حرفهایتر و کاراتر باشد.
این در حالی است که انیمیشن ایران در تعریف ساختارهای تفکر و تولید دچار نوعی سردرگمی در نگاه و عملکرد است. در همین راستا تلاش این فیلم نمایش و تعریفی مشخص از هویت انیمیشن ایرانی است؛ تعریفی که امیدوارم یکی از سنگ بناهای تحلیل و در نهایت نقد شرایط انیمیشن برای فعالان آن باشد. در این صورت این نقد راهبردی به سوی هموارتر کردن مسیر رشد انیمیشن ایران است.
از سوی دیگر این فیلم میتواند کاربردهای پژوهشی مختلفی برای افراد فعال در هنر، رسانه و حتی علوم اجتماعی داشته باشد، به ویژه در بخشهای آموزشی و آکادمیک رشته انیمیشن. این مستند همچنین میتواند معرف انیمیشن ایران برای سایر کشورها باشد.
در این مورد به طور حتم میتوانم بگویم که هیچ تصور مشخص یا لااقل منسجمی از انیمیشن ایران و دورههایش نه تنها برای سایر کشورها که حتی برای اکثریت ایرانیان و فعالان کنونی انیمیشن ایران نیز وجود ندارد. از این بابت این فیلم میتواند با نمایش و ارائه بخش مهمی از فرهنگ ما، نگاه متفاوتی نسبت به انیمیشن ایران به دست دهد که با قبل از آن قابل قیاس نیست.
*عنوان فیلم شما «انیمیشن ایرانی» است. آیا پیش از ساخت این فیلم، فکر میکردید انیمیشن ایران دارای هویت یا ویژگی ایرانی است یا حین تحقیقهایتان به این نتیجه رسیدید؟
- در نهاد اغلب انیمیشنهای ایران به ویژه آثار کوتاه و تجربی یک روح واحد نهفته است که مثل هر هنر و مدیوم دیگری منشاء تاریخی دارد. نگاه و خصلتهای انیمیشنی در ایران بسیار پیشتر از پدیداری فن و تکنیک آن، در نهاد هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی و همچنین ادبیات داستانی ایران وجود داشته است. نگاه کنید به داستانهایی نظیر «موش و گربه» عبید. نگاه کنید به پردهخوانی، خیمهشببازی و نمایش سایه و نگاه کنید به نمایش حرکت بر سطح سفال شهر سوخته.
این رویکرد تاریخی به خصلتهای انیمیشن ایران در همان آغاز برای ساخت این مستند وجود داشته و از اصلیترین ویژگیها برای ساخت آن بوده است. اعتقاد دارم انیمیشن ایران به طور بالقوه دارای نوعی نگاه خاص و ویژه است که به جز مقاطع زمانی معدود و محدودی فرصت رخنمایی و بروز نداشته است. امیدوارم با دیده شدن این فیلم مخاطبها هم به این نتیجه مهم برسند و برای احیای بیشتر آن بکوشند.
*با توجه به اینکه شما در این اثر به سراغ تاریخچه انیمیشن ایران رفتهاید و به نظر میرسد اولین فیلمی است که چنین پژوهشی درباره تاریخچه انیمیشن انجام داده، به نظرتان چرا تاکنون این خلأ حس نشده بود که فیلمی در این زمینه ساخته شود؟
-این فیلم پاسخ به بخشی از یک ضرورت بود. به هر حال برای تولید هر فیلم و اثری باید شرایطی مهیا باشد که نخستین و مهمترین آنها انگیزه فرد است. به نظرم تولید این فیلم میتواند آغازگر یکسری پژوهشهای دیگر درباره انیمیشن ایران باشد؛ پژوهشهایی شامل فعالان، آثار، جریانها و خاستگاههای انیمیشن که از نگاهی دیگربه زوایای پنهان و مغفولمانده هنر انیمیشن ایران بپردازند.
*از آنجا که موضوع فیلم شما گستره زیادی از وزارت فرهنگ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و تلویزیون و... را در برمیگرفت، چقدر کارتان در این زمینه سخت بود و آیا رسیدن به منابع اطلاعاتی راحت بود یا با موانعی روبهرو شدید؟
با یک دامنه وسیع از حوزههای متفاوت مواجه بودم که هر یک به تنهایی پژوهش مجزا و متفاوتی نیاز داشت. این اولین تحقیق و پژوهش جامع در انیمیشن ایران بود که انجام میشد و به همین دلیل در ابتدا منابع پراکنده، دور از دسترس، گاهی غیرموثق و حتی مفقود بودند؛ مثلاً در بخش پژوهش شفاهی بسیاری از اطلاعات- به ویژه سالهای نخست- با مرور زمان فراموش یا مستهلک شده بودند، مواردی مثل نقلقولها و خاطرات افرادی که دیگر نبودند.
به هر روی کار با این شرایط آغاز شد، اما به مرور وضعیت عوض شد. چون هرچه پیش میرفت با موارد تازه و دست اولی مواجه میشدم. این اتفاقها عین کشف هیجانانگیز و مثل موتور محرکهای پروسه تحقیق و پژوهش را از سطحی معمولی به سطوح بالاتری منتقل کردند.
آرشیوهای فیلمخانه ملی ایران، موزه سینمای ایران، تلویزیون، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ارتش و افراد مختلف امکانات خوبی را برای جستوجوها فراهم کردند. با وجود این، متاسفانه موارد بسیار تاریخی و ارزشمندی بودهاند که تا الان مفقودند. مواردی که به همان اندازه که احتمال نابودیشان میرود، احتمال جا خوش کردنشان در مجموعههای خصوصی و پنهان هم وجود دارد.
انیمیشنهای «ملانصرالدین» اسفندیار احمدیه، «قمر مصنوعی» پرویز اصانلو، بسیاری از انیمیشنهای تبلیغاتی دهه 20 تا 50 و همچنین نخستین انیمیشن سینمایی ایران «موش و گربه» به تهیهکنندگی شادروان آشتیانی از این جملهاند.
*کار ساخت این فیلم چقدر طول کشید و پیش از آنکه فیلم را بسازید همین شیوه روایت را در نظر داشتید یا حین کار به این شیوه رسیدید؟
-پژوهش، پیشتولید و تولید آن حدود چهار سال زمان برد. از ابتدا قرار بود مجموعهای از آرشیوها در محور فیلم قرار بگیرند و روایت آن با گفتار پیش برود. گفتاری که برای سندیت بیشتر، در نقاطی مشخص تقاطعهای کوتاهی با گفتوگوی افراد داشته باشیم که چنین هم شد. اما در ابتدا بر اساس فیلمنامه اولیه قرار بود توالی سکانسها شکل دیگری باشد که در نهایت با نظر و نگاه دقیق آرش زاهدیاصل در تدوین به ساختار فعلی رسیدیم.
*این دوره جشنواره، به خصوص که به صورت آنلاین برگزار شد، به نظرتان چطور است؟
-مسلماً به دلیل حذف فاصله فیزیکی مخاطبان دسترسی بیشتری به پخشهای آنلاین خواهند داشت و تمام علاقهمندان در هر مسافتی که باشند از یک امتیاز برابر برخوردارند. از این بابت توفیقی اجباری و راهحل خوب و هوشمندانهای برای تداوم و ادامه جشنواره حقیقت انتخاب شد. اما به نظرم تفاوتهای کیفی در نمایش آثار به وجود آمد.
در دورههای قبل، بینندهها در محیط متمرکز یک سالن با نمایشی واحد در زمان و مکانی واحد مواجه میشدند و به دریافتی مشابه و مشترک از اثر میرسیدند. اما در این دوره گذشته از عدم تمرکز نسبی در محیط، فیلمها به تعداد دستگاههای نمایش اعم از تبلتها، تلویزیونها و انواع مانیتورها و حتی گاهی گوشیهای هوشمند فیلمها دیده میشوند. به عبارتی یک اثر به تعداد و اشکال گوناگونی دیده و شنیده میشود که در نهایت برداشتهای متفاوتی از آن میشود.
دی ماه 1399
لینک متن:
https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-453879
.
https://www.instagram.com/iraniananimationdoc
@IranianAnimationDoc
استفاده از متن و عکس با ذکر منبع آزاد است
با یک دامنه وسیع از حوزههای متفاوت مواجه بودم که هر یک به تنهایی پژوهش مجزا و متفاوتی نیاز داشت. این اولین تحقیق و پژوهش جامع در انیمیشن ایران بود که انجام میشد و به همین دلیل در ابتدا منابع پراکنده، دور از دسترس، گاهی غیرموثق و حتی مفقود بودند؛ مثلاً در بخش پژوهش شفاهی بسیاری از اطلاعات- به ویژه سالهای نخست- با مرور زمان فراموش یا مستهلک شده بودند، مواردی مثل نقلقولها و خاطرات افرادی که دیگر نبودند.
به هر روی کار با این شرایط آغاز شد، اما به مرور وضعیت عوض شد. چون هرچه پیش میرفت با موارد تازه و دست اولی مواجه میشدم. این اتفاقها عین کشف هیجانانگیز و مثل موتور محرکهای پروسه تحقیق و پژوهش را از سطحی معمولی به سطوح بالاتری منتقل کردند.
آرشیوهای فیلمخانه ملی ایران، موزه سینمای ایران، تلویزیون، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ارتش و افراد مختلف امکانات خوبی را برای جستوجوها فراهم کردند. با وجود این، متاسفانه موارد بسیار تاریخی و ارزشمندی بودهاند که تا الان مفقودند. مواردی که به همان اندازه که احتمال نابودیشان میرود، احتمال جا خوش کردنشان در مجموعههای خصوصی و پنهان هم وجود دارد.
انیمیشنهای «ملانصرالدین» اسفندیار احمدیه، «قمر مصنوعی» پرویز اصانلو، بسیاری از انیمیشنهای تبلیغاتی دهه 20 تا 50 و همچنین نخستین انیمیشن سینمایی ایران «موش و گربه» به تهیهکنندگی شادروان آشتیانی از این جملهاند.
*کار ساخت این فیلم چقدر طول کشید و پیش از آنکه فیلم را بسازید همین شیوه روایت را در نظر داشتید یا حین کار به این شیوه رسیدید؟
-پژوهش، پیشتولید و تولید آن حدود چهار سال زمان برد. از ابتدا قرار بود مجموعهای از آرشیوها در محور فیلم قرار بگیرند و روایت آن با گفتار پیش برود. گفتاری که برای سندیت بیشتر، در نقاطی مشخص تقاطعهای کوتاهی با گفتوگوی افراد داشته باشیم که چنین هم شد. اما در ابتدا بر اساس فیلمنامه اولیه قرار بود توالی سکانسها شکل دیگری باشد که در نهایت با نظر و نگاه دقیق آرش زاهدیاصل در تدوین به ساختار فعلی رسیدیم.
*این دوره جشنواره، به خصوص که به صورت آنلاین برگزار شد، به نظرتان چطور است؟
-مسلماً به دلیل حذف فاصله فیزیکی مخاطبان دسترسی بیشتری به پخشهای آنلاین خواهند داشت و تمام علاقهمندان در هر مسافتی که باشند از یک امتیاز برابر برخوردارند. از این بابت توفیقی اجباری و راهحل خوب و هوشمندانهای برای تداوم و ادامه جشنواره حقیقت انتخاب شد. اما به نظرم تفاوتهای کیفی در نمایش آثار به وجود آمد.
در دورههای قبل، بینندهها در محیط متمرکز یک سالن با نمایشی واحد در زمان و مکانی واحد مواجه میشدند و به دریافتی مشابه و مشترک از اثر میرسیدند. اما در این دوره گذشته از عدم تمرکز نسبی در محیط، فیلمها به تعداد دستگاههای نمایش اعم از تبلتها، تلویزیونها و انواع مانیتورها و حتی گاهی گوشیهای هوشمند فیلمها دیده میشوند. به عبارتی یک اثر به تعداد و اشکال گوناگونی دیده و شنیده میشود که در نهایت برداشتهای متفاوتی از آن میشود.
دی ماه 1399
لینک متن:
https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-453879
.
https://www.instagram.com/iraniananimationdoc
@IranianAnimationDoc
استفاده از متن و عکس با ذکر منبع آزاد است
اعتمادآنلاین
مستند «انیمیشن ایرانی» میتواند آغازگر پژوهشهای دیگر درباره انیمیشن ایران باشد
مهرداد شیخان که با «انیمیشن ایرانی» در چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت شرکت کرده میگوید برای روایت تاریخچه انیمیشن در ایران هرچه کار پیش رفته با موارد تازه و دست اولی مواجه شده است. هرچند موارد بسیار تاریخی و ارزشمندی بودهاند که تاکنون مفقودند و به همان اندازه…
"انیمیشن ایرانی" یا "تاریخ سرّی انیمیشن ایران!"
کتابی در دست نگارش با موضوع تاریخچه انیمیشن ایران
نوشته مهرداد شیخان
خلاصهی بخشی از فصل دوم:
در نیمه دهه چهل تهیه و تولید انیمیشنهای کارگاه نقاشی متحرک وزارت فرهنگ و هنر به اوج خود رسیده بود. مهمترین دلیل این اتفاق ورود و حضور نصرت کریمی در این کارگاه بود. او پس از اتمام تحصیلاتش در رشتهٔ کارگردانی سینما و تلویزیون و نیز گذراندن دوره فنی فیلمهای عروسکی، از پراگ به تهران عزیمت میکند و کمی بعد مدیریت کارگاه نقاشی متحرک را به دست میگیرد. کریمی زمانی وارد کارگاه نقاشی متحرک وزارت فرهنگ و هنر شده بود که حدود 6 سال از راه اندازی آن گذشته بود...
(متن کامل در پست بعدی )
https://www.instagram.com/iraniananimationdoc
@IranianAnimationDoc
استفاده از متن و عکس با ذکر منبع آزاد است.
.
کتابی در دست نگارش با موضوع تاریخچه انیمیشن ایران
نوشته مهرداد شیخان
خلاصهی بخشی از فصل دوم:
در نیمه دهه چهل تهیه و تولید انیمیشنهای کارگاه نقاشی متحرک وزارت فرهنگ و هنر به اوج خود رسیده بود. مهمترین دلیل این اتفاق ورود و حضور نصرت کریمی در این کارگاه بود. او پس از اتمام تحصیلاتش در رشتهٔ کارگردانی سینما و تلویزیون و نیز گذراندن دوره فنی فیلمهای عروسکی، از پراگ به تهران عزیمت میکند و کمی بعد مدیریت کارگاه نقاشی متحرک را به دست میگیرد. کریمی زمانی وارد کارگاه نقاشی متحرک وزارت فرهنگ و هنر شده بود که حدود 6 سال از راه اندازی آن گذشته بود...
(متن کامل در پست بعدی )
https://www.instagram.com/iraniananimationdoc
@IranianAnimationDoc
استفاده از متن و عکس با ذکر منبع آزاد است.
.