جمهورى سوم – Telegram
جمهورى سوم
3.1K subscribers
251 photos
44 videos
90 files
402 links
پژوهشى در بازسازی تفکر، عمل و سوژه انقلاب ۵۷


ارتباط از طريق
@atzenooar
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مناظره‌ای درباره نظام انقلابی
یا نهضتی که به گروگان گرفته شد

🔴به همت محفل دال مناظره محمدحسین بادامچی و سجاد صفار هرندی به مناسبت سالگرد شانزدهم آذر امروز ساعت ۲۱ از صفحه اینستاگرام محفل دال پخش خواهد شد:

@mahfel_dal
https://instagram.com/mahfel_dal?igshid=w8dl26dxwqiv
Shariati-Arendt
سمینار ملی "شریعتی و راه آینده"


مقایسه دیدگاه علی شریعتی و هانا آرنت درباره انقلاب با نگاهی به انقلاب ایران


محمد حسین بادامچی


تاریخ: یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹
ساعت ۹ الی ۱۹


پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری "گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی





@seyedjavadmiri
ایده نظام انقلابی؛ اکنون در چه وضعیتی‌ست؟
محمد حسین بادامچی و سجاد صفار هرندی
🎧 فصل سوم
#نشست_چهارم

🔰 ایده نظام انقلابی؛ اکنون در چه وضعیتی‌ست؟

👤#محمدحسین_بادامچی
پژوهشگر علوم اجتماعی


👤#سجاد_صفارهرندی
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی


🔺 لینک دانلود صوت جلسه

#فایل_صوتی

💡دال، محفلی برای گفت و گو پیرامون آینده‌ی انقلاب اسلامی‌

🔮 به محفل دال بپیوندید:
توییتر | اینستاگرام | بله | آپارات
t.me/joinchat/AAAAAEBlcenvBmF-TGbNug
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺بالاخره پس از بیشتر از یک سال زحمت دوستان این همایش ارزنده که از عزم و فکری پیشرو جوشیده، به نتیجه رسید



💢 «در جست‌و‌‌جوی موفقیت»
#رویداد_آنلاین

🤔 برای آنان که درباره مسیر زندگی‌شان تردید دارند...

🔻کاری از #جامعه_اسلامی_شریف و #مدرسه_آزادفکری

🗣 به روایت فارغ‌التحصیلان و اساتید دانشگاه شریف: شهشهانی، نیلی، مشایخی، گلشنی، ایرجی‌زاد، سیدجوادی، علیانی، کاویانی و...

🍉 شروع رویداد: شب یلدا

📝ثبت نام در سایت مدرسه آزادفکری

🔺هزینه کمتر برای ثبت نام زودهنگام
_____
🌠 @Sharif_Islamic_Society
🏠 @AzadFekriSchool
سیاست، بازیچه دست روحانیت


🔴ماجرای قره‌باغ به یک نمونه کامل از سیرک‌ سیاست‌مداری داهیانه اسلامی تبدیل شده است. حضرات تصور کرده‌اند که مسائل اجتماعی و سیاسی از جنس لفاظی و‌ اسم-فامیل است که هر وقت میلشان کشید یک‌ جوجه‌ای را رنگ کنند و هر روز به اسمی بفروشند و خلق‌الله هم جاهل قاصر شعبده آنها را تماشا کنند و کف بزنند.

🔴دو ماه پیش چهار امام جمعه بیانیه دادند که «آذربایجان خاک اهل بیت» است و آذری هم مدافع حرم. حالا که اردوغان در رژه پیروزی اذربایجان، یک شعر آذری خوانده سراسیمه بیانیه داده‌اند که دست باید به بدن‌ ملحق شود نه برعکس! اصلا خفت و خواری تا چه حد که دو ماه پیش با تبختر کشور آذربایجان دست بدن بزرگ و مقدس شیعه شمرده می‌شود، الان اوضاع طوری وارونه شده که خواندن یک شعر آذری می‌شود جدایی‌طلبی و تهدید به جدا کردن آذری‌ها از وطن فارسی! یعنی در عرض دو ماه آن هم فقط با یک بیت شعرخوانی موضع از امپراتوری رو به گسترش شیعی کشید به تاکید بر ایرانی‌ بودن آذری‌های وطنی! آخر تهران مگر چقدر با تبریز فاصله دارد که اینطور لاف در غریبی می‌زنید؟

♦️بیچاره آذری که هر وقت بخواهند مدافع حرم رنگش می‌کنند و هروقت بخواهند می‌شود دسته‌ی پایتخت فارسی. آذری که زینت المجالس است هیچ، بیچاره انقلاب اسلامی و ناسیونالیسم و شیعیسم و اسلامیسم و امنیت ملی و تمامیت ارضی که اینطور اسیر لفاظی‌های هردمبیل سیاست‌ورزی به سبک اسلام حوزوی شده است.


.
Forwarded from یاسر عرب
خاک بر سر ما که امثال اینها مدعی العموم ما باشند
✍️وحید اشتری
جوون ۲۰ ساله‌‌ مردم رو جلوجمع بستن به پایه صندلی و اینقدر زدن تو صورتش تا بگه غلط کردم.
جوون یک خانواده رو ۲ سال مفت کرایه کنی. مجبور کنی به کارهای مختلف، مثلا بذاری دربون دادگستری بعد یه روز که یه قاضی رو چون ماسک داشته نشناخت و ازش کارت شناسایی خواست، ببری تو اتاق همون قاضی ببندی به پایه صندلی و اینقدر بزنی تا بگه غلط کردم.
چون این موارد ظاهرش اینه ته دالون یه دادگستری تو یه شهر کوچیک رخ داده و یه روایت دو خطی فقط ازش رسانه‌ای شده.
ولی در واقع صدها جلد کتاب خاطره شخصی رو داره زنده می‌کنه.خیلیا شروع کردن به مطالبه‌گری برای استعفای اون قاضی و یا اجبار کردنش به معذرت خواهی عمومی و... درد ما فقط این قاضی نیست بلکه تمام ساختار و قوانین سربازیه که باعث همچین اتفاقاتی میشه.

خاک بر سر ما که امثال اینها بخوان #مدعی_العموم ما باشند و از حق مردم جلوی قلدری نهادهای حاکمیتی دفاع کنند.

♨️پ.ن:خانواده سرباز پیگیر میشن پیش دادستان بابل، پیش مدعی العموم و شکایت می کنند ،مدعی العموم میفرمایند ،قضیه رو کش ندید و بیخیال شید! نمی خواهید تو این شهر زندگی کنید؟
یاسر عرب
خاک بر سر ما که امثال اینها مدعی العموم ما باشند ✍️وحید اشتری جوون ۲۰ ساله‌‌ مردم رو جلوجمع بستن به پایه صندلی و اینقدر زدن تو صورتش تا بگه غلط کردم. جوون یک خانواده رو ۲ سال مفت کرایه کنی. مجبور کنی به کارهای مختلف، مثلا بذاری دربون دادگستری بعد یه روز که…
سربازی نخبگان.pdf
256.9 KB
🔺دوران اسارت سربازی من از بهمن ۹۵ که رساله دکتریم را دفاع کردم و درخواست اعزام دادم تا همین هفته پیش که کارت پایان خدمتم رسید، در فرایندی که اصطلاحا “تسهیلات نظام وظیفه نخبگان” نامیده می‌شود طول کشید. یعنی حدود‌۴ سال. زجری که در این چهارسال متحمل شدم مثل همه جوانان مفلوک این مملکت غیرقابل بیان است.

در این مدت یکبار در دوره آموزشی پادگان صفریک بخاطر نوشتن چند پست انتقادی در همین کانال تجدید دوره شدم که به نحوی معجزه‌آسا با رسیدگی فرمانده کل ارتش به عریضه‌ای که نوشتم گواهیم را پس گرفتم و یکبار پروژه خدمتی که ۱۵ ماه در ناجا روی آن کار کرده بودم بخاطر نامه‌ای حفاظتی ابطال شد. پروژه بعدی را بخاطر بی‌سوادی کارفرما و تخیلاتی که درباره روش تحقیق داشت بعد از ۷ ماه مجبور به انصراف شدم و پروژه آخرم بخاطر استفاده از نظرات فرامرز رفیع‌پور و مانوئل کاستلز به جای مقام معظم رهبری در مرز رد شدن قرار گرفت.

این یادداشت آسیب‌شناختی درباره سربازی نخبگان را یک ماه پیش برای یکی از معدود مقامات خیرخواه مربوطه فرستادم. معتقدم این طرح به کلی شکست خورده و به جد به همه توصیه میکنم تحقیر سربازی عادی را بر فریب پروژه سربازی ترجیح دهند
👍1😁1
🔴به همت دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی برگزار میشود:

💢آل احمد و پرسش های زمانه ما

باحضور:دکتر محمدحسین بادامچی
(دکترای جامعه شناسی و رئیس سابق اندیشکده مهاجر)

📆 پنج شنبه،۲۷ آذرماه
ساعت ۱۹

پخش زنده از صفحه اینستاگرام دانشکده:
http://Instagram.com/Eco.Pol.Live


#متفکرما
Audio
🔺صوت نشست آل‌احمد و پرسشهای زمانه ما؛ روز وحدت حوزه و دانشگاه

🔸کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران جلال ال احمد ادعانامه و محاکمه‌ دو طبقه اصلی نخبگان ایران است: حوزویان و دانشگاهیان که حاملین اصلی سنت و مدرنیته منحط ایرانی هستند. از نظر آل‌احمد ایران دچار بن‌بستی است که این دو طبقه نخبگان پدید آورده‌اند. در این فایل صوتی بعد از ارائه تصویر آل‌احمد از روشنفکر ناجی بعنوان کسی که از زندان تعبد قدیم و جدید بیرون آمده است، به بیان ارزیابی وی از روحانیت می‌پردازم و در نهایت نتیجه می‌گیرم بن‌بست تاریخی‌ای که جلال از خروج از آن ناامید است علی رغم وقوع انقلابی به نام روشنفکران و روحانیونی که جلال به آنها امید دارد یعنی خود او و آیت الله خمینی و شریعتی به قوت خود باقیست و حتی بخاطر اتحاد حوزه و دانشگاه و پیوند نخبگان قدیم و جدید در ساخت واحد مرکزی گره آن کورتر هم شده است. هنوز پس از پنجاه سال پرسش ال‌احمد مهم‌ترین مساله پیش روی ماست که از کجای این تاریخ منحط امکان برخاستن روشنفکری و خروج از صغارت و تعبد قدیم و جدید ممکن است؟
مساله لایو +۱۸
🔺در یک جلسه مجازی از من برای اظهار نظر درباره لایو نوجوان ۱۴ ساله با شاخ اینستاگرامی دعوت کردند. عمده حاضرین در جلسه طبق معمول بر فساد و گناه‌آلودگی اینستاگرام و توطئه دشمن تاکید داشتند. هرچند برخی به شکست سیاست فیلترینگ اذعان می‌کردند، برخی دیگر خیانت دولت در اعمال فیلترینگ قدرتمندی مثل چین را مشکل می‌دانستند. در چند دقیقه‌ای که فرصت داشتم گفتم که مسأله، آن شاخ اینستاگرامی یا صحبتهای آن نوجوان نیست، مسأله سیاستگذاران ما هستند که در یک حباب ساختگی از امر اجتماعی به کلی بی‌خبرند و صورت مسائل اجتماعی را که نتیجه ناکارآمدی گفتمان حاکم بر مدیریت فرهنگی کشور است، با واکنش امنیتی و تلویزیونی می‌خواهند پاک کنند.
درباره رابطه معرفت و قدرت
به بهانه مواضع عجيب اين روزهاي دكتر عبدالرضا داوری


🔴در تأملات و تجارب معرفت‌شناختيم همواره به اين نتيجه رسيده‌ام كه تنها نقطه معتبر براي بررسی صدق و كذب نظريات افراد و گروه‌ها و جريانها «نقاط مرزی» است. مثلا ادعاي جامعه و حكومت و دينی را كه مي گويد ما مخالف نژادپرستی و مدافع برابری ميان انسانها هستيم و روز و شب كشورها و ملل ديگر را در رسانه‌هايش بخاطر اپسیلنی تبعيض تخطئه می‌کند بايد رفت و در رفتار او با «مهاجرين افغانی» راستی‌آزمايی كرد. يا مفسر قرآنی كه در نظر و لفظ می‌گويد ما قائل به وحدت اديان و تقريب مذاهب و برادری ميان دينداران بر پايه مشتركات الهی هستيم بايد ديد كه در اختلاف ميان خليفه مسلمين و يك يهودي جانب كداميك را مي‌گيرد. يا قانون اساسی و ايدئولوژی‌ای كه از فطری بودن ارزشهايش دم می‌زند بايد ديد كه آزادي بيان و رسانه كه ضرورت فطرت است را تا چه ميزان به رسميت می‌شناسد. يا اگر در برابری ذاتی زن و مرد در آفرينش كتابی مي‌نويسد بايد ديد كه در عمل آيا قدرت گرفتن زنان و ظهور زنانگی را مفسده می‌داند يا به استقبال آن می‌رود.


🔴به تعبير ديگر مطالعات انتقادی معرفت نشان داده است كه بر خلاف تصور خام دانشمندان و روحانيون و فيلسوفان و تكنوكراتها و ايدئولوگها، تمام اقوال و دعاوي ايشان مقيد به يك قيد شديد «خودی‌ها»ست و تنها درون يك قلمروی محدود تحت تسلط خود و ماداميكه كسی به نقاط مرزی نزديك نشود، دعاوی ارزشی آنها درباره صدق و اخلاق و برابري و فطرت و مهربانی و صلح و حقيقت‌جویی كار مي‌كند و باطن آنها یعنی خشونت و جزميت و تماميت‌طلبی و اشرافيت و سلطه‌گری و استکبار در نقاط مرزی است كه به خوبی آشكار می‌شود. دقيقاً به همين دليل است كه مركزنشينان و متنعمان هميشه جاهلترين و متعصب ترين مردمانند و مرزنشينان و آنانكه توانسته‌اند فاصله خود را به لحاظ اقتصادي و فرهنگي و سياسي از مركز بيشتر كنند آگاهترين و منصفترين ها هستند. و دقيقاً به خاطر خصلت واگرای اين مركز-پیرامون و فقدان جهان رابطی ميان اين دو در وضع تاريخی ايرانی است كه هر ازچندگاهی انقلابي رخ می‌دهد و علي رغم زير و زبر شدن طبقات و بالا آمدن فرودستان و پايين رفتن فرادستان، باز هم اين ساختار پابرجا می‌ماند و بازتولید می‌شود.


🔴بنابراين اينكه زيربناي افكار و آراء قدرت است و حقيقت تنها در شرايط پادقدرت امكان بروز مي‌كند (شرط لازم و نه کافی) را می‌توان نظريه معرفت شناختی چپ نوی مسلمان تلقي كرد و نتايج ديگري از آن گرفت كه در برخي ديگر از نوشته هاي اين كانال درباره تفاوت سياست ورزي نهضتی-نهادی و زنانه-مردانه و وضعيت حوزه و دانشگاه در ايران منعكس شده است. اين مسأله قطعاً فراتر از چپ و راست جناحی يا اقتصادی مصطلح در اذهان است و همانطور كه در يادداشت ديگری نوشتم به چپ و راست كانتی در مقاله «نزاع دانشكده ها» و چپ نوی سياسی پسامدرن نزديكتر است.


🔴در شرايط كنوني ما متأسفانه دكتر عبدالرضا داوری به يكي از نمادهای عجيب و شايد رقت‌انگيز مطالعه اين پديده تبديل شده است. دكتر داوری مرد آزاده‌ايست كه بر خلاف قاعدين و زالوهای معمول ميدان سياست در ايران كوشيده مسير درست نجات ايران را در هر مقطعي شناسايی و در راه آن بكوشد. با اينحال به نظر می‌رسد تركيبی از فشارهای روانی و امنيتی و عملگرايی سياسی تحمل موقعيت رهايی‌بخش و صادقانه و ضدرياكارانه پادقدرت را بر وی ناممكن كرده و او را به جايي رسانده كه معرفت و نظر سياسی را به فاحشه‌ای براي يافتن موقعيتي درون ساخت قدرت موجود تبديل كند. اگرچه استراتژی قربانی كردن آرمانها و حقايق پيش پای اربابان قدرت به اميد تأثيری در اصلاح امور ريشه هاي كهنی در جامعه ايرانی دارد و شايد بر پايه نظريات سيدجواد طباطبايی اساساً بتوان آنرا «طرح وزارت» و مشی اعتدالی وزرای بزرگ ایرانی، از خواجه نظام الملك و خواجه نصير الدين طوسی تا قائم‌مقام فراهانی و اميركبير و فروغی و قوام‌السلطنه و شايد در اين اواخر رضا داوری اردكانی و محمد خاتمی تلقي كرد، اما آسيب و مضرات اين استراتژی همواره بيش از فوايد آن بوده و بهتر بگوييم نه تنها عمدتاً فوايدي دربر نداشته بلكه اولاً دامن معرفت سياسی را به رذالت قدرت آلوده و بی‌حیثیت کرده و امكان رشد آنرا سلب كرده و ثانياً با دادن ضريبی بی‌حساب به قدرت مسلط و نهاد حاكميت، اساساً جامعه ايران را در وضع كلنگیِ صغارت و انتظار هميشگی براي تغيير از بالا و ظهور منجی پدرسالار جديد نگه داشته است.

♦️جناب دكتر عبدالرضا داوری بايد از اين ساده‌لوحي و فانتزي خيالی دست بردارد كه انتخابات ۱۴۰۰ تافته‌ای جدابافته از روند کلی زوال تاريخی ما و بویژه سقوط قهقرايی يك دهه اخير خواهد بود.
Audio
🔺گفتگوی زنده رادیویی برنامه سوفیا در تاریخ نهم دی ماه ۱۳۹۹ با موضوع وضعیت پژوهشهای اجتماعی در ایران/ آقایان دکتر احمد غیاثوند، حسین روحانی و محمدحسین بادامچی


📍بخش اول
Audio
🔺گفتگوی زنده رادیویی برنامه سوفیا در تاریخ نهم دی ماه ۱۳۹۹ با موضوع وضعیت پژوهشهای اجتماعی در ایران/ آقایان دکتر احمد غیاثوند، حسین روحانی و محمدحسین بادامچی

📍بخش دوم
Audio
🔺گفتگوی زنده رادیویی برنامه سوفیا در تاریخ نهم دی ماه ۱۳۹۹ با موضوع وضعیت پژوهشهای اجتماعی در ایران/ آقایان دکتر احمد غیاثوند، حسین روحانی و محمدحسین بادامچی

📍بخش سوم
Audio
🔺گفتگوی زنده رادیویی برنامه سوفیا در تاریخ نهم دی ماه ۱۳۹۹ با موضوع وضعیت پژوهشهای اجتماعی در ایران/ آقایان دکتر احمد غیاثوند، حسین روحانی و محمدحسین بادامچی

📍بخش چهارم
مصباح یزدی شخصیتی در طراز فضل‌الله نوری
در باب خدمت بزرگ آیت‌الله به ایران آینده


🔴ماشاءالله آجودانی در کتاب محققانه مشروطه ایرانی، در میان روشنفکران عصر قاجار و مشروطیت دو نفر را بیشتر از همه تمجید و تحسین می‌کند. میرزا فتحعلی آخوندزاده و شیخ فضل‌الله نوری! به این دلیل مشخص که بر خلاف تلاش‌های جمع‌گرایانه مستشارالدوله و میرزا ملکم خان و طالبوف و میرزای نائینی، این دو نفر با عمق نظر خاصی امتناع جمع میان دیانت و مشروطیت را اعلام کردند.

🔴از این حیث قدر و منزلت آیت‌الله مصباح یزدی در حوادث بعد از انقلاب اسلامی هم به مانند قدر و منزلت شیخ فضل الله نوری است که صادقانه اعلام کرد دفاع ما از مشروطیت به معنای به رسمیت شناختن حقوق انسانی و آزادی و برابری و قانون اساسی و مدنیت نبوده، بلکه به معنای مقید بودن سلطنت عرفیه به احکام شرعی بوده است و صادقانه تا پای جان هم پای استبداد صغیر محمدعلی شاه ایستاد.

🔴خدمت آیت الله مصباح یزدی به جامعه ایران فقط اگر همین اعلام امتناع جمع حکومت دینی با دموکراسی باشد خدمت بس بزرگی است. قریب به دو قرن است که روشنفکران و مصلحان ایرانی بر پایه یک حکم ملازمه کلی هر دستاورد سیاسی آرمانی و مطلوبی مثل حقوق و قانون و دموکراسی و تفکیک قوا و جمهوریت و عدالت را ساده‌انگارانه دینی فرض می‌کنند و با مخدوش کردن و به هم آمیختن مرزهای امر دینی و امر سیاسی بنیان‌های فکری جامعه ایرانی را ویران کرده‌اند.
غافل از آنکه آمیختن آرمان‌های سیاسی به امر قدسی درست است که در وهله اول به امر سیاسی قوام می‌بخشد و ترقی خواهی سیاسی، دینداری را از منجلاب انحطاط و تصلب بالا می‌کشد(شریعتی) اما بعد از یک نسل فرایند معکوس می‌شود و همان سازمان سنتی دین بر سیاست حاکم‌ می‌شود. (پاتریمونیالیسم بشیریه) در گام سوم اقتضائات دولت‌داری و امنیت منطق دینی را استحاله می‌کند (حجاریان) و در نهایت با آگاهی یافتن عموم به اینکه گفتمان دینی آلت دست قدرت شده است، آگاهی انتقادی به آمیخته بودن تاریخی فقه و الهیات به قدرت برای اولین بار برملا می‌گردد. (فیرحی)

♦️به شخصه بعنوان کسی که علی‌رغم همه این ملاحظات همچنان در سنت اسلام سیاسی می‌اندیشم، ضرورت تفکیک میان دانش الهیاتی و سیاسی بشری و امر قدسی آشکار است. سنت تفکر سیاسی مهجوری که از فارابی آغاز می‌شود و نماینده بزرگ آن در دوره معاصر ایرانی علامه اقبال لاهوری است و مهندس بازرگان که بر خلاف شریعتی به ضرورت این تفکیک کاملا آگاه بود. این بحث‌ البته دامنه‌ای گسترده دارد و ریشه‌های آن به استکبار معرفت‌شناختی نهفته در آراء فیلسوفان اسلامی و فقیهان بازمی‌گردد که باید در جای دیگر بررسی شود.



.
👍1
🔺از ما که گذشت اما برای نسل آینده ایرانیانی که بخاطر تجربه اسفبار قرن چهاردهم شمسی تنها با یک نهاد سیاسی آن هم دولت مقتدر مطلقه مرکزی پدرسالار آشنا هستیم، مطالعه معماری سیاسی نهادهای جمهوری فدرال امریکا بسیار ضروری است. فقدان تفکر و نیروی سیاسی مشروطه‌خواه و جمهوری‌خواه پس از انقلاب اسلامی سال ۵۷ بود که نظرا و عملا به تفوق گفتمان ارتجاعی شیخ فضل‌اللهی-مصباحی حکومت اسلامی بر گفتمان مترقی جمهوری اسلامی (بصورتیکه توسط شهید بهشتی در رفراندوم جمهوری اسلامی تشریح شد) منجر گردید
چرا نظریه فمینیستی، برای چپ نوی مسلمان ایرانی، دیدگاهی بسیار مفیدتر و اصیلتر از دیدگاه مارکسیستی است؟


🔴 از همان آغاز صورت‌بندی چپ اسلامی جدید یا چپ نوی مسلمانی که بتواند در نقد انحراف جمهوری دوم، افقی پیش روی جمهوری سوم آرمانی برای نسل جدید بگشاید، با مشکل غلطیدن افکار مخاطبین به سمت دیدگاه مارکسیستی آن هم خوانش منحط شوروی-لنینیستی آن مواجه بودم. برای من بسیار عجیب بوده و هست که در کشوری که نه تنها چیزی به نام سرمایه‌داری و طبقه بورژوازی در آن وجود ندارد و حتی با تحولات پس از انقلاب «بازار سنتی» هم به میزان زیادی در دولت ادغام شده است، چطور برخی افراد مداوماً و بی‌پروا اصطلاحاتی مثل «نولیبرالیسم» یا «بازار آزاد» آن هم در شکل ناب هایکی و اتریشی آن که حتی در ایالات متحده هم محلی از اعراب ندارد را درباره شرایط ایران به کار می‌برند و در مقابل در حالی از ضرورت مداخله دولت در اقتصاد و قلع و قمع بخش خصوصی سخن می گویند که
🔺 اولاً دولتی که نولیبرال می خوانند خود صراحتاً در نظر و عمل نشان داده که «نهادگرای نوکینزی» است و از منظر امنیت ملی به همه چیز می نگرد (مثلاً نگاه کنید به کتاب امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران نوشته حسن روحانی و کتاب معمای دولت مدنی در جهان سوم نوشته علی ربیعی (عباد))
🔺 و ثانیاً ساخت اقتصادی و سیاسی حاکم بر ایران بیش از هرچیز متأثر از رویکرد لنینیستی در دولت‌سازی و جامعه‌سازی است و ساختار اشرافیت نومانکلاتورایی-استالینی آن هیچ ربطی به مدل الیگارشی سرمایه‌دارانه غربی ندارد.


🔴 نکته جالبتر آنکه خود مارکس در دوران حیات خود صریحاً اذعان کرده که صورت‌بندی اقتصادی وی تنها مربوط به اروپاست و در مقابل برای بحث درباره شرق رویکرد تحلیلی «شیوه تولید آسیایی» و «استبداد شرقی» را مطرح کرد که در غیاب مالکیت خصوصی و فئودالیسم و بازار، دولت را عامل اصلی سازماندهی اقتصادی در کشورهایی مثل ایران می‌داند. جالب آنکه تجربه تاریخی هم نشان داد که انتقاد آنارشیستهایی مثل کروپتکین به لنین، باکونین به مارکس و پیش از او هم تقابل فکری پرودون و مارکس درباره غلط بودن استراتژی دیکتاتوری دولتی پرولتاریایی درست بوده و عملاً آنچه در شوروی اتفاق افتاد همان تداوم استبداد شرقی روس زیر لوای ایدئولوژی مارکسیستی در شکلی توتالیتر و بسیار مخرب‌تر از قبل بوده است.


♦️در مقابل این اکونومیسم به لحاظ تاریخی نامربوط مارکسیستی که متأسفانه در خوانشی غلط از مارکس و متأثر از شوروی توسط حزب توده وارد ایران شده و تا کنون نیز در بی‌خبری از تحولات چپ سیاسی پست‌مدرن، چه درون ساختار التقاطی دولت اسلامی و چه در صورت اپوزوسیونی تداوم یافته است، صورت بندی فمینیستی از ساختار سلطه و استثمار بینشی بسیار بهتر و متناسبتر با شرایط تاریخی ایرانی و اسلامی به ما عرضه می‌کند. تنها با بهره گیری از بینش نوین فمینیستی درباره پدرسالاری تاریخی است که آشکار می‌شود سوژه زنانه نه تنها بهترین موقعیت برای فهم اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و الهیاتی ایران امروز را دارد، بلکه هم به لحاظ استراتژیک و هم به لحاظ آرمانی تنها امکان برون رفت ما از تداوم و تکرار و تجدید پدرسالاری تاریخی در طی قرون متمادی محسوب می شود.


.
جمهورى سوم pinned «چرا نظریه فمینیستی، برای چپ نوی مسلمان ایرانی، دیدگاهی بسیار مفیدتر و اصیلتر از دیدگاه مارکسیستی است؟ 🔴 از همان آغاز صورت‌بندی چپ اسلامی جدید یا چپ نوی مسلمانی که بتواند در نقد انحراف جمهوری دوم، افقی پیش روی جمهوری سوم آرمانی برای نسل جدید بگشاید، با مشکل…»