جمهورى سوم – Telegram
جمهورى سوم
3.1K subscribers
251 photos
44 videos
90 files
402 links
پژوهشى در بازسازی تفکر، عمل و سوژه انقلاب ۵۷


ارتباط از طريق
@atzenooar
Download Telegram
Forwarded from خط دانشگاه
📋#خلاصه_جلسه

⭕️ چهار ادعا تاریخی تطور نهاد دانشگاه | هر سوالی در مورد دانشگاه داریم، ابتدا باید به روایت تاریخی این نهاد در کشور رجوع کنیم.

👤محمدحسین بادامچی
👤میثم مهدیار

@khate_uni
Forwarded from خط دانشگاه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ شماره ۶

⭕️ #رابطه_دولت_و_دانشگاه

👤 محمدحسین بادامچی
▫️مسئله دانشگاه در ایران در پاسخ به مسئله سیاسی بر می‌گردد یعنی دانشگاه به عنوان بخشی از تکامل "تکنولوژی قدرت" است تا دولت به کمک ابزارهای علمی به یک ساختار دولت-ملت جدید دست یابد.

👤میثم مهدیار
▫️تقلیل جامعه به ویژه نهاد دانشگاه به یک موجود منفعل و مغلوبه قدرت سیاسی و ندیدن پویایی‌ها و ظرفیت‌های اجتماعی آن محصول همان سیاست‌زدگی در جامعه‌شناسی است.

@khate_uni
Forwarded from خط دانشگاه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ شماره ۷

⭕️ #دانشگاه_قبل_انقلاب

🔸مسئله دانشگاه در ایران در پاسخ به مسئله سیاسی بر می‌گردد یعنی دانشگاه به عنوان بخشی از تکامل "تکنولوژی قدرت" است تا دولت به کمک ابزارهای علمی به یک ساختار دولت-ملت جدید دست یابد.

🔸در واقع به تناسب نیاز دولت به توسعه دستگاه اداری خود برای کنترل جامعه، دانشگاه و رشته های مختلف را تأسیس می‌کند.

🔸مقطع اول، دانشگاه به مثابه یک اداره است و رابطه ارگانیکی و مستقیمی بین دولت و دانشگاه وجود دارد.

👤محمدحسین بادامچی

@khate_uni
Forwarded from خط دانشگاه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ شماره ۸

⭕️ #دانشگاه_استعماری

🔸مقطع دوم، انقلاب و دستگاه دولت مناسبات و سازوبرگ دانشگاه را تغییر نداد بلکه تفسیر از آن سازوکار را تغییر می‌دهد.

🔸دولت دانشگاه را کنار زده و در بخش‌های مختلف خود، محافل کوچک علمی برپا می‌کند و دانش را به طور مقطعی استفاده می‌کند مانند وزارت خارجه، نیروهای مسلح.

🔸 در کل ما شاهد آن هستیم که دولت اسلامی نیازی به پشتیبانی علمی ندارد چرا که مسائل دولت از جنس دانشی نیست.

👤محمدحسین بادامچی

@khate_uni
Forwarded from خط دانشگاه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ شماره ۱۰

⭕️ #دانشگاه_علمی_فرهنگی

🔸مهم ترین کارکردهای دانشگاه، کارکردهای کاذب اجتماعی مثل پاسخ به تب تحصیل مردم-مدرک گرایی-تأمین پرستیژ اجتماعی-به تعویق انداختن مشکالت بیکاری، ازدواج است.

🔸ما شاهد "توسعه آموزشی و پژوهشی" در کشور هستیم؛ تعداد دانشگاه ها، آمارهای شاخص توسعه انسانی و شاخص حضور زنان افزایش می یابد.

🔸این سیستم آموزشی و تکنولوژی هیچ ارتباطی با نظام سیاسی-اقتصاد توسعه‌ای ما ندارد و دولت فاصله خودش را از این اتفاقات حفظ می کند.

👤محمدحسین بادامچی

@khate_uni
Forwarded from خط دانشگاه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ شماره ۱۱

⭕️ #دانشگاه_کارآفرین

🔸یک انقلاب آکادمیک دومی بی سروصدا از اواخر دهه ۸۰ شروع شد که دانشگاه از یک نهاد علمی-فرهنگی به یک نهاد اقتصادی، "دانشگاه کارآفرین"، تغییر ماهیت داد.

🔸نهادی که تا قبل از این مناسبات آن با سیاست و اقتصاد قطع بوده است، الان به سمت بازار هل بدهیم در حالی که نظام سیاسی-اقتصادی و صنایع بزرگ ما تغییری نکرده است، در واقع چوب حراج به سرمایه دانشگاه(نیرو انسانی و سرمایه دانشی) زده‌ایم.

👤محمدحسین بادامچی

@khate_uni
👍1
کنکاش_های_مفهومی_و_نظری_درباره_جامعه_ایران.pdf
225.8 KB
🔺برنامه همایش سالیانه انجمن جامعه‌شناسی، کنکاشهای نظری و مفهومی درباره جامعه ایران؛ ۲۴ تا ۲۶ خرداد

📍سه‌شنبه در پنل صیرورت ایران فرهنگی و مساله اکنون به ارائه‌ی مقاله‌ای با عنوان «حزب رستاخیز و ابداع مفهوم تمدن ایرانی-اسلامی به مثابه آنتی‌تر انقلاب» خواهم پرداخت. (چکیده در پست بعد)
چکیده مقاله «حزب رستاخیز و ابداع مفهوم تمدن ایرانی-اسلامی به مثابه آنتی‌تر انقلاب»
برای ارائه در همایش کنکاشهای نظری و مفهومی درباره جامعه ایران

📝تغییرات فرهنگی-سیاسی اساسی دوره انتهایی رژیم پهلوی و تحول در گفتمان و ساخت دولت-ملت‌سازی در مقطع چندساله منتهی به انقلاب اسلامی بویژه ظهور مفهوم و استراتژی تمدن بزرگ، غلبه تدریجی گفتمان شرق‌انگاری و غرب‌ستیزی بر حاکمیت، داخل کردن خوانشی تمدنی از اسلام ذیل صورت‌بندی نوینی از سلطنت اسلامی، تشکیل حزب رستاخیز با رویکرد بسیج سیاسی متمرکز، و پروژه بنیادین دفتر فرح پهلوی در جهت تدوین نوعی فلسفه تاریخ تمدن اسلامی-ایرانی بر پایه فلسفه اسلامی علی رغم اهمیت بسیار زیاد، به دلایل مختلفی از دوره های تاریک تاریخ معاصر محسوب شده و هنوز مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفته است. با اینحال پژوهشهای ایران‌شناسی جدید در چند سال اخیر که بیش از همه مدیون خروج از روش‌شناسیهای کلیشه‌ای و ایدئولوژیک حاکم بر تحقیقات گذشته است، توانسته تا حدی این خلأ پژوهشی را جبران کند. در این مقاله شفاهی با بهره گیری از پژوهشهای اخیر علی میرسپاسی، نگین نبوی، افشین متین و ژند شکیبی و در ادامه مقاله منتشرشده‌ی قبلی نگارنده با عنوان «امر قدسی به مثابه آنتی‌تز امر سیاسی» می‌کوشد نشان دهد که چگونه حزب رستاخیز با تدوین مفهوم «تمدن اسلامی-ایرانی» به مثابه یک گفتمان دولت-ملت‌سازی و یک استراتژی سیاسی به صورتی پیش‌دستانه کوشید انقلاب سیاسی در حال وقوع را به صورت «انقلابی فرهنگی» داخل نظام سلطنت استحاله و مصادره کند. اقدام مخاطره‌آمیزی که شاید بیش از آنکه امواج انقلاب را مهار کند، در عمل به تقویت نیروی انقلابی و پدیداری سنتز دیگری از تمدن اسلامی-ایرانی، پس از پیروزی انقلاب منجر شد.
🖍کنفرانس مطبوعاتی شاهزاده رضا پهلوی را امروز فرصت کردم بشنوم. از منظر جامعه‌شناسی سیاسی-ارتباطی می‌توانم اینطور بگویم که اینترنت و پدیداری شبکه‌های اجتماعی در پانزده سال اخیر پنجره‌ای نایاب به روی جامعه ایران بود به سوی اصلاح درونی وضعیت و احیای درون‌زای ریشه‌های گمشده‌ی جمهوری‌خواهی و عدالتخواهی و دموکراسی. برخورد شدید جاهلانه با این جمهوری نوپا و جوان و دلسوز مجازی با ذهنیت بازگرداندن اقتدار از دست‌رفته‌ی تلویزیون پدرسالار، عملا عرصه را به طور کامل در اختیار ماهواره‌ها قرار داده است. با قدر ندانستن عصر طلایی اینترنت، نیروی منسوخ تلویزیونی عملا جاده‌صاف‌کن نیروی بیرونی ماهواره‌ای و ارتجاعی مضاعف به سلطنت قدیم گردید.

📎درباره مبانی نظری این دیدگاه مقاله‌ای با عنوان «شبکه‌های اجتماعی: رسانه جامعه شبکه‌های غیررسمی ایران» نوشتم که علی‌رغم پذیرش، نوزده ماه بعد از آپلود هنوز در صف انتشار فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات است.

http://jcsc.iaocsc.ir/article_252565.html
ارائه حزب رستاخیز و مفهوم تمدن
🔺صوت ارائه مقاله «حزب رستاخیز و ابداع مفهوم تمدن ایرانی اسلامی به مثابه آنتی‌تز انقلاب» در همایش کنکاشهای نظری و مفهومی درباره جامعه ایران / سه‌شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۱/ انجمن جامعه‌شناسی
تداوم وقیحانه‌ی ورشکسته‌ها: مورد مدرسه

🔺در مملکتی زندگی می‌کنیم که عادت کرده‌ایم بنجل‌ترین کالاها را با گرانترین قیمت بخریم‌ و‌ تازه برای همین هم سرودست بشکنیم و در صف بایستیم و اگر به دستمان رسید پزش را به این و‌ آن بدهیم. نه فقط ماشین و خانه و‌لوازم خانگی‌ و رسانه ملی که همه‌چیزمان از همین منطق تبعیت می‌کند و در اینجا مخصوصا بحثم‌ مدرسه است.

🔺دخترم زینب را که کلاس دومی است پارسال و پیارسال با ده جور چک و قرض و منت و التماس در دبستان غیرانتفاعی اسم نوشتیم. حالا شهریه کلاس سوم دبستان ۳۹ میلیون تومان اعلام شده در حالیکه نورا دختر دومم هم به سن پیش‌دبستانی رسیده. بی بروبرگرد انصراف دادم اما از اولیای دیگر شنیدم که در اعتراض به بالا بودن شهریه گفته‌اند «هرکس‌ نمی‌خواهد برود!»

🔺«هرکس نمی‌خواهد برود» . این همان اصل اساسی و بنیادین اقتصاد سیاسی ماست. بر‌خلاف تصور امثال دکتر سیدمجید حسینی ‌و چپ‌های عقب‌مانده مساله‌ی‌ ما مدارس دولتی یا خصوصی‌ نیست؛ مساله ساختار سیاسی-حقوقی خاصی است که سالهاست به ما تحمیل می‌کند که بنجل‌ترین اشیا را به گرانترین قیمتها بخریم و‌ برای آن در صف هم بایستیم و فروشنده هم با تکبری که کارد به استخوان آدم می‌زند بگوید «هرکس‌ نمی‌خواهد برود» .

♦️و جالب‌تر اینکه ‌اینها همه از سوی‌ نهاد ورشکسته‌ایست که اصل روی پا ماندن آن دوپینگی‌ و تحمیلی است. آنکه کورکورانه به ده‌ها امید پیشرفت همه‌ زندگی‌‌ خود را وقف تحصیل می‌کرد نسل ما و تصور پدران ما بود. بالاترین رتبه‌های کنکور چه گلی به سر امثال ما زد که حالا بخواهد با کیفیت مدارسی به مراتب پایینتر به سر فرزندان ما بزند. این همه هزینه کردن برای نهادی که نه شغلی به کسی می‌دهد و نه پولی و نه منزلتی و نه علمی برای چیست جز وضع اسفبار تمدید بیش از موعد ورشکسته‌ها در جامعه قرن پانزدهم ایرانی...
Nikfar_faith_and_technique.pdf
366 KB
🔺بعد از مدتها تأمل و مطالعه و نوشتن و گفتگو، این مقاله محمدرضا نیکفر با عنوان «ایمان و تکنیک» (نوشته سال ۱۳۸۴) را تنها کاری دیدم که توانسته بر آلودگی ذهنی و روشی معمول اهل نظر ایرانی به فلسفه و متافیزیک و معرفت‌شناسی فائق شده، با چرخش عملی و دریافتن اهمیت تکنیک، آنرا در مرکز روایت تاریخی ایران معاصر قرار دهد.

🔺با اینحال اختلاف اساسی من با نیکفر (که در حدود ۱۷۰۰ پست این کانال در پنج سال گذشته مکررا بیان شده) اینست که انقلاب اسلامی ترکیبی بود از دو انکشاف راست-پدرسالار-تکنیکی و چپ-زنانه-مقاومتی، هریک با دو تبار جداگانه ولی عمدتا آمیخته در پس ظاهرسازی گفتمانی، که در مناقشات قدرت چهل ساله، دولت‌سازی اولی جمهوری‌خواهی دومی را تا سر حد استحاله مطلق انقلاب به حاشیه رانده است
ربط ما به غدیر

1️⃣تاریخ، روی دوش ما ایرانی‌ها خیلی سنگینی می‌کند و این اصلا بدیهی نیست. فرض بگیرید که پدر شما یا اجداد خاندان و طایفه شما یا هم‌شهری‌های چند نسل قبل شما یا هم‌قومی‌ها یا هم‌کیشان یا هم‌وطنانتان چند قرن قبل وارد دعوایی سیاسی یا اقتصادی شده‌اند و ادعایی داشته‌اند که منازعات شدیدی را در زمان خود به دنبال داشته. اکنون تکلیف شما چیست؟ آیا بدیهی است که شما از بد تولد بطور طبیعی منسوب به یکی از این «هویت‌»ها هستید و لاجرم ذاتا داخل در یکی از این جبهه‌ها و مجبور به دفاع از جبهه‌ی خود و دشمنی با دشمنان قدیمی؟

2️⃣اصلا چنین نیست. تاریخ را دوگونه می‌توان خواند و متاسفانه درون سیستم پدرسالاری ما تنها با شکل اول آن آشناییم.

🔺شکل اول خواندن تاریخ «بردن حال به گذشته» است و شکل دوم خواندن تاریخ «آوردن گذشته به حال». در شکل اول ما بندگان تسلیم اجداد و گذشته‌ی خویشیم و نیروی بسیار قدرتمندی به نام «هویت» در اشکال مختلفی از پان‌ها (ملی و مذهبی و قومی) و با برانگیختن احساسی مردانه به نام «غیرت» ما را به گذشته میخکوب می‌کند. این نوع از خواندن تاریخ به گمان من محصول بقای مداوم قبیله‌پرستی و پرستش توتم فرقه‌ای و احساس امنیت در سایه پدرسالاری است
.
🔺در شکل دوم اما به جای اینکه ما خودمان را فدای تصمیمات گذشتگان کنیم، گذشته را از جهت دیگری می‌خوانیم، از جهت پرسش از وضعیت کنونیمان، از آن جهت که گذشتگان در ما حضور دارند و چه بخواهیم و چه نخواهیم بازی را از آنجا شروع می‌کنیم که آنها به ما تحویل داده‌اند.

3️⃣ما غدیر را در شکل اول می‌خوانیم که مستلزم فریز کردن تاریخ و شیعه‌پرستی فرقه‌ای و تخاصم هویتی و بازتولید پدرسالاری است، همانطور که کلام و فقه و تفسیر را هم همینطور گذشته‌گرا می‌خوانیم؛ همانطور که در پوسترهای رسمی امروز تکرار می‌شود: عید ولایت، تجلی اطاعت و بندگی.

4️⃣اما نکته جالب اینجاست که چیزی به نام «گذشته» بصورت ناب و مطلق و آسمانی هم وجود ندارد و همین هم تصاویر فریزشده‌ی رهبران قوم در مقاطع خاص تاریخی است. به عبارت دیگر اگر شکل اول را هم درست بکاویم درون آن هسته‌ای از شکل دوم است که توسط گروهی از «خواص» بصورت شکل اول بر پیروان فرقه عرضه می‌شود.

♦️تنها در شکل دوم خواندن تاریخ است که غدیر از شکل مناسک فرقه‌ای کنونی نجات یافته و برای اولین بار می‌تواند به صورت یک رخداد سیاسی عالم‌تاب منکشف شود: غدیر به مثابه سنت سیاسی پایداری از اولویت عدالت و فضیلت بر خلافت و قدرت مقدس در ایرانیان.