از نشانه‌های پختگی اینه که وقتی قراره یه رابطه تموم شه، انقدر قوی باشی که بابتش صحبت کنی. وقتی برای شروعش وقت گذاشتی، برای پایان دادنش هم احترام قائل شی. فرار کردن، گوست کردن، سین نکردن، و ناپدید شدن کار آدمای خامی‌ه‌ که میترسن از قبول مسئولیت، غم دیگری رو دیدن، و به عمق احساسات رفتن.

پروژه تحویل گرفته نشد
همچنان ایراد
همچنان هفته بعد ارائه مجدد
درد و نفرین
درد و نفرین😭

آلبرت الیس(بنیانگذار رویکرد عقلانی هیجانی) میگه:
اگر شما چای دوست داشته باشید و پارتنرتان قهوه،
شما با هم "فرق" دارید.
اما اگر شما اصرار کنید که باید او چای را بیشتر از قهوه دوست داشته باشه، شما با هم "اختلاف" دارید.

"فرق‌ها" ریشه در تفاوتِ سرشت‌ها دارند و راه‌حل، در پذیرش ‌آنهاست
و "اختلافات" ریشه در تفاوتِ منش‌ ها دارند و راه‌حل، در پختگی و اعتلای مهارت‌هاست.

👤دکتر روح الله صدیق

امروز افتخار دیدار استاد عزیزی را پیدا کردم که بی‌اغراق، یکی از درمانگران برجسته روان‌پویشی ایران هستند. موضوع صحبت‌مان به عشق و عاشقی کشید و منبری طولانی شد، اما یکی از جملات ایشان در ذهنم نشست و بسیار دلنشین بود.

حضرتشان فرمود :

ما خیلی وقت‌ها در سطح ناخودآگاه، یک رابطه عاطفی که می‌تونه خیلی خوب و منسجم شکل بگیره رو به خاطر ترس، می‌زنیم خراب می‌کنیم؛
حالا به هر بهونه‌ای که به دستمون برسه، اون رابطه رو به بن‌بست می‌کشیم.
اما ترس از چی ؟
ترس از اینکه نکنه ما لایق اون رابطه خوب و عالی نباشیم، یا نکنه اون رابطه برای ما دست‌نیافتنی باشه...

چه می‌کنه این ناخودآگاهِ انسان ...

@muhammad_emad

منو رفیقم وقتی پیش هم لش میکنیم:

*اخر خودمون دوتا رفتیم، هشکی نیامد🙂‍↔️

وقتی فردا باید دوتا ارائه بزنی، ددلاین پروژه هات سر رسیده، سه تا امتحان پشت سر هم داری و ساعت 4 صبحه و هنوز نخوابیدی و به هیچکدومم میدونی نمیرسی

امشب صحبتی با رفیقِ شفیقی داشتم(که همیشه مسیر صحبت‌هامون از فضای علوم شناختی شروع میشه و به فلسفه و عرفان می‌رسه!)
امشب جمله‌ای گفت که سرلوحه زندگی خودش بود و به کارکردش ایمان داشت که ذهن من رو خیلی درگیر کرد و ازش اجازه گرفتم این جمله رو داخل چنل بزارم.

آنچه از آنِ توست، تو را خواهد یافت ...

حقیقتش از وقتی تلفن قطع شده تا الان دارم مدام فکر می‌کنم چجوری راجع به این جمله حرف بزنم. ذهنم پر از واژه شده اما هیچ‌کدام به اندازه واژه‌های اصلی کامل نیستند؛ هیچی برای وصف و بسط نیست چون جمله تمام و کمال داره خودش منبرگردانی می‌کنه.
فقط حس کردم این بیت از مولانا، باید کنارش باشه، نه برای توضیح، بلکه فقط برای هم‌نفس شدن :

آب کم جوی، تشنگی آور به دست
تا بجوشد آب از بالا و پست

دنبالش نباش رفیق
تشنه باش
خودش میاد سمتت ...

ارادت
✍ محمدِ عماد

@muhammad_emad

تا چه حد قراره از کار کردن فرار کنی؟
در این حد که رو آیپد لینوکس نصب کنم ولی نشینم کارمو تموم کنم👨‍🦯

انتخاب اهنگای توی تاسیانو دوست دارم

بله من داستان‌های تخیلی کوتاه مینویسم.(to do list مینویسم)

لعنت به تاسیان
از جمعه تا الان میخوام بشینم پای کارام
ولی تاسیان نمیذاره😭