باگ نویس فعلی، کشاورز آینده – Telegram
باگ نویس فعلی، کشاورز آینده
47 subscribers
328 photos
88 videos
94 links
OLD: SomeRegularBPDguy
Everybody is welcomed to join 🦖

-Do you think God stays in heaven because he too lives in fear of what he's created?

http://t.me/BluChtBot?start=61a5a807bcd5aa8a8949
Download Telegram
Boombastic
Shaggy
تو مسیر تجریش هم یه کادیلاک قدیمی دیدم
که باعث شد یاد این شاهکار بیوفتم و کمی خاطره زنده کردم با گوش کردنش
@averagebpdguy
🔻چهار اصل غیرمنتظره برای دوست‌یابی در بزرگسالی

📌من چهار روش را برای ایجاد دوستی‌های پایدار در زندگی بزرگسالی ارائه می‌کنم:

🔸۱. ابتدا روی خودتان تمرکز کنید
این کار ممکن است خودخواهانه به نظر برسد؛ اما حقیقت این است که وقتی زمان و انرژی‌مان را صرف علایق و اشتیاق‌های شخصی‌مان می‌کنیم، برای دیگران جالب‌تر و دوست‌داشتنی‌تر می‌شویم. مردم به افرادی جذب می‌شوند که بااعتمادبه‌نفس و پُرشور و درگیر زندگی باشند.

🔸۲. به‌دنبال پذیرفته‌نشدنِ بیشتر باشید، نه کمتر
وقتی خود را در معرض ارتباط با دیگران قرار می‌دهیم و تلاش می‌کنیم ارتباطات جدیدی بسازیم، پذیرفته‌نشدن اجتناب‌ناپذیر است. به‌جای ترس از پذیرفته‌نشدن، سعی کنید آن را بپذیرید. درک کنید که پذیرفته‌نشدن نشانگر ارزش یا اهمیت شما به‌عنوان انسان نیست؛ بلکه فرصتی برای یادگیری و رشد است.

🔸۳. سخت‌گیرتر باشید
نکته‌ای که مشاوره‌های مرسوم برای دوست‌یابی به‌کلی از آن غافل می‌شوند، این است که چقدر باید در انتخاب دوستان سخت‌گیر باشید. منظورم این نیست که فردی متکبر و ازخودراضی باشید و فکر کنید از دیگران برتر هستید. تنها چیزی که پیشنهاد می‌کنم، این است که به‌جای تلاش برای ارتباط‌گرفتن با همه، بر ایجاد ارتباطات عمیق و معنادار با چند فرد کلیدی تمرکز کنید.

🔸۴. انتظاراتتان از دیگران را کنار بگذارید
هر رابطه‌ی سالمی از هر نوعی نباید با شروط و قیدوبند همراه باشد. وقتی با این انتظار به تعاملات اجتماعی نزدیک می‌شویم که چیزی در عوض به دست بیاوریم، ممکن است نیازمند یا ناصادق یا حتی فریب‌کار به نظر برسیم.

📕راهنمای نامتعارف خوشبختی
مارک منسن

•نشر میلکان•
@nashremilkan
ذهنِ تحلیلی بیش‌فعال، یکی از دفاع‌های رایج در برابر احساساتِ شدیده. فکر کردن زیاد، راهی برای عدم تجربه‌ی احساساته.
👍2
روزمرگی‌های یک روان‌درمانگر
ذهنِ تحلیلی بیش‌فعال، یکی از دفاع‌های رایج در برابر احساساتِ شدیده. فکر کردن زیاد، راهی برای عدم تجربه‌ی احساساته.
ماهاییم که بیشتر از چیزی که باید احساس میکنیم(تو کیس ما BPDها که بله :) )
یا چیزی اینجا بوده که با ما کاری کرده از «حس کردن» فرار کنیم؟
دلم برا بچه اولی ها میسوزه، کسایین که همه چیز رو در خام ترین(رفتار خونواده) تجربه کردن و بیشترین هاله های ابهام رو توی زندگیشون دارن و همچنان انتظارات غیر معقول هم ازشون دارن...!
💔1
Forwarded from ALWAYS (Aida)
امیدوارم اون‌چیزی که بهت حس خوبی میده، کفه‌ سبک‌تر ترازو نباشه. امیدوارم بتونی عواقب انتخاب نکردن کفه سنگین‌ترش رو تاب بیاری.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسیاری از افراد به‌ جای تجربه‌ی سوگ، وارد «کنترل» سوگ می‌شن. چون سوگ یعنی پذیرش ناتوانی، و این برای ذهنِ در جستجوی بقا، خیلی دشواره.
تلاش برای بقا، در اوج خستگی، اونم وقتی فقط زنده ای و زندگی نمیکنی
چیزی نیست که بتونی با امید و آرزو نگهش داری و امیدوار باشی که به چیزی میتونی برسی

نمیدونم تا کی میتونم در با این شرایط دووم بیارم و ادامه بدم...
Forwarded from MyMindLoop.
تا وقتی صلح قشنگه که نباخته باشی.
به بیننده ناناز جدیدمون خوش‌آمد میگم 💋
چرا من باید خواب ببینم که پت جوجه تیغی دارم
بردمش حمومش دادم
و بعد همش نگرانم چون بعد از حموم دادنش پیداش نمیکنم؟؟!
1
Forwarded from شیشه‌ی عمر
دبستان که بودیم، بوفه مدرسه صفی بود. اسمش این بود که صف ببندید و نوبتی خرید کنید. ولی در عمل همه مثل مورچه‌های دور شیرینی کپه می‌شدن جلوی پنجره بوفه. هر کس بلند‌تر بود، یا بلند‌تر داد می‌زد، یا دستش به طرف فروشنده دراز‌تر می‌شد، اول خوراکی می‌خرید. همه داشتن برای بقا می‌جنگیدن. اونی به خواسته‌ش می‌رسید که بیشتر خودشو خوار و ذلیل کرده بود تا برنده‌ی کپه مورچه‌ها بشه.

از همون کلاس اول از این‌جور سیستم‌ها بیزار شدم تا الان. اون موقع صبح یک ربع زود‌تر راه می‌افتادم، از سوپری خوراکی می‌خریدم که مجبور نشم واسه کیک و ساندیس کشتی بگیرم. ولی هر چی بزرگ‌تر میشم، تشک‌های کشتی بیشتر می‌شن و سوپریای سر کوچه کم‌تر.
👍1
یادمه قدیما 7 8 صبح که میخواستم پاشم حس مرده ای رو داشتم که از قبر به زور میخواستن بکشنش بیرون

و الان که خودم طرفای 5 6 با راحتی و رضایت پامیشم، با پوست و استخون یادآوری شد بهم ک آدم تا وقتی کاریو خودش نخواد بکنه، براش شکنجه خالصه
👍2
ما به همون اندازه که در کودکی احساس امنیت کردیم، در بزرگسالی می‌تونیم عشق بورزیم.
صمیمیت، مهارتیه که از امنیت روانی، زاده می‌شه.
Forwarded from فراتر از سطح
گاهی رشد اینجوریه که با خودت ‌غریبه می‌شی و دوباره شروع به آشنا شدن می‌کنی.
وقتی نتونی احساساتت رو برای خودت معنا کنی و بپذیری، ذهنت برای معنا دادن به اون‌ها از بدنت کمک می‌گیره؛ نتیجه می‌شه همون دردهای بدنیِ عجیب و غیرعادی، که گاه به گاه دچارشون می‌شی.