بریده بریده 📚📖 – Telegram
بریده بریده 📚📖
214 subscribers
93 photos
14 videos
4 files
84 links
دست بر‌ گلویم گرفته‌ام و با کتاب‌ها بریده بریده حرف می‌زنم ...

انتقادات و پیشنهادات:
https://news.1rj.ru/str/HarfinoBot?start=e9267dabdb8f2a0

جهان نخواست مرا، بخت شاعری فرمود :)
Download Telegram
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم

چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم

نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس مبهم تو را دوست دارم

سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم

جهان یك دهان شد هم آواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم

#قیصر_امین‌پور
3
احتمالا بعد از صائب در محضر انور انوری باشیم :))
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‌«گفتند شعر پارسی و زنده شد زبان»

🎙به زودی، فصل اول پادکست شعر پارسی

🎧در هر اپیزود از این پادکست، سراغ شاعران مطرح تاریخ شعر پارسی، از شاعران کلاسیک تا شاعران معاصر می‌رویم که زندگی و یکی از مشهورترین اشعار هر یک را بررسی کنیم.

تقدیم به تمامی دوست‌داران شعر و ادب پارسی🌹

مدیر پروژه: محمدرضا معلمی
شعرخوانی: زینب بیات
مدیر هنری: مهدی یدالله نژاد
ویرایش و تنظیم: سیدمهدی احمدی، مهدی صادقی، یاسین بستانچی

🔰شعر پارسی را دنبال کنید:

https://news.1rj.ru/str/+kQSluCYYad8xYjM0
1
سلام
محتویات سبد نمایشگاه کتابتون رو بریزید توی ناشناس ببینم چه خبره. 🚶🏻‍♀️
[که اگه می‌خواید "ملت عشق" بخرید دمپایی پرت کنم.]

https://telegram.me/BChatBot?start=sc-391958-6JzYAx3
👍5
ما عمر محدودی داریم.
وقتی می‌تونیم کتابای بهتری بخونیم چرا این کار رو نکنیم؟
اگر خودمون ذائقه‌مون رو درست پرورش ندیم، موج‌های سطحی ما رو با خودشون می‌برن :)

از نشرهای محبوب من چندتایی توی نمایشگاه حضور دارند (چه مجازی و چه حضوری).
احتمالا چندتا کتاب از نشرهای نیلوفر، ماهی و هرمس بخرم.
متاسفانه نشرهای نو، چشمه، مرکز و نی در نمایشگاه امسال حضور ندارند ولی می‌تونید از طریق فضای مجازی از تازه‌هاشون باخبر بشید و از برخی فروشگاه‌ها اون‌ها رو با تخفیف تهیه کنید.

این نشرها عموما کتاب‌های خوبی دارن و خوش‌سلیقه‌ن :)
می‌تونید توی کانال بچرخید و بریده‌ها رو بخونید.
متاسفانه من ننوشتم چه ترجمه‌ای از کتاب‌ها رو خوندم ولی اگر خواستید کتابی بخرید که ترجمه شده سعی کنید بهترین مترجم رو انتخاب کنید که واقعا در لذت شما از اون کتاب تاثیر داره.
منم بتونم کمک می‌کنم در انتخابش :)
و اینکه کتاب بخرید.
حس قشنگ لمس کاغذ و خوندن از روی اون و حس قشنگ بستن و باز کردن کتاب وقتی خیلی هیجان‌زده می‌شید واقعا زیباست.
تجربه این حس‌ها رو از خودتون دریغ نکنید.
و اینکه من احتمالا چند روز ابتدایی هفته آینده رو میام نمایشگاه :)
می‌تونیم همدیگه رو ببینیم.
این سان که می‌خورد نفسم در گلو گره
این سان که می‌دهد همه جا بوی نیستی
بی آنکه ، خوب و بد ، خبری از تو بشنوم
احساس می‌کنم که تو در شهر نیستی

مردم گرفته و نگران و پریده رنگ
هریک بسان جویِ روان گشته‌ی غمی
وانگه به هم رسیده و ادغام می‌شوند
رود غمی به جانب دریای ماتمی

اما تو نیستی و در این پرسه بی تو من          
جویی غریب و خسته و تنها و تک رو ام
دریای من تویی و در این جستجوی کور           
سرگشته در هوای تو گمگشته  می‌دوم

دریای من ! کجات بجویم؟ که هرطرف         
مرداب گونه‌ای  است نهان در مسیر من
کی می‌شود نشان تو  - مرغابیان تو -       
چونان طلایه‌ی تو عیان در مسیر من

# حسین_منزوی
بگذار بر من تهمت مستی ببندند
مردم چه می‌دانند؟ شاید خورده باشم

#فرید
Forwarded from | لغة القلب |
أحبيني بلا عقدٍ
وضيعي في خطوط يدي
أحبيني
لأسبوعٍ
لأيامٍ
لساعاتٍ
فلست أنا الذي يهتمّ بالأبد!

بدون دلیل مرا دوست بدار
و در خط‌های کف دستم محو شو
مرا دوست بدار...
برای هفته ای...
برای روزهایی اندک...
برای ساعاتی کوتاه...
زیرا من به همیشگی بودن این حس، اهمیتی نمی‌دهم!

#نزار_قبانی
ترجمه: زهرا ایزدی‌نیا
|@loqatalqalb|
نفسم گرفت ازین شب در این حصار بشکن
در این حصار جادویی روزگار بشکن

چو شقای از دل سنگ برآر رایت خون
به جنون صلابت صخره ی کوهسار بشکن

تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن

سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی؟
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن

بسرای تا که هستی که سرودن است بودن
به ترنمی دژ وحشت این دیار بشکن

شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه
تو به آذرخشی این سایه ی دیوسار بشکن

ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا
تو ز خویشتن برون آ سپه تتار بشکن

#شفیعی_کدکنی
دو چشم مست تو خوش می‌کشند ناز از هم
نمی‌کنند دو بدمست ، احتراز از هم

شدی به خواب و به هم ريخت خيل مژگانت
گشای چشم و جدا کن سپاه ناز از هم

ميان ابرو وچشم تو فرق نتوان داد
بلا و فتنه ندارند ، امتياز از هم

کس از زبان تو با ما سخن نمی‌گويد
چه نکته‌ايست که پوشند اهل راز از هم

شب فراق تو بگسيخت در کف مطرب
ز سوز سينه ی من پرده‌های ساز از هم

به باغ سرو و صنوبر چو قامتت ديدند
خجل شدند ز پستی دو سرفراز از هم

تو در نماز جماعت مرو که می‌ترسم
کُشی امام و بپاشی صف نماز از هم

تو بوسه از دو لبت دادی و (صبوحی) جان
به هيچ وجه، نگشتيم بی نياز از هم

#شاطرعباس_صبوحی
جز آستان توام در جهان پناهی نیست
سرِ مرا به جز این در، حواله‌گاهی نیست

عدو چو تیغ کِشد، من سپر بیندازم
که تیغِ ما به جز از ناله‌ای و آهی نیست

چرا ز کویِ خرابات روی برتابم
کز این بِهَم، به جهان هیچ رسم و راهی نیست

زمانه گر بزند آتشم به خرمنِ عمر
بگو بسوز که بر من به برگِ کاهی نیست

غلامِ نرگسِ جَمّاشِ آن سَهی سَروم
که از شرابِ غرورش به کس نگاهی نیست

مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن
که در شریعتِ ما غیر از این گناهی نیست

عِنان کشیده رو ای پادشاهِ کشورِ حُسن
که نیست بر سر راهی که دادخواهی نیست

چنین که از همه سو دامِ راه می‌بینم
بِه از حمایتِ زلفش مرا پناهی نیست

خزینهٔ دلِ حافظ به زلف و خال مده
که کارهای چنین، حَدِّ هر سیاهی نیست
 
#حافظ
1
یه چند روز دیگه از کتابای امسال رونمایی می‌کنم و با شما عهد می‌بندم تا پایان امسال کتاب نخرم. 🤝🏻
ولی این دلیل نمی‌شه شما هدیه‌ی تولد من رو کتاب قرار ندین 🚶🏻‍♀️😅
😁1
جنگل همه ی شب سوخت در صاعقه ی پاییز
از آتش دامن گیر ای سبز جوان بر خیز!

برگ است که می بارد! چشم تو نبیند کاش
این منظره را هرگز در عالم رویا نیز

هیهات... نمی دانم این شعله که بر من زد
از آتش «تائیس» است با بارقه ی «چنگیز»!

خاکستر من دیگر ققنوس نخواهد زاد؟
و آن هلهله پایان یافت این گونه ملال انگیز!

تا نیمه چرا ای دوست! لاجرعه مرا سرکش
من فلسفه ای دارم یا خالی و یا لبریز

مگذار به طوفانم چون دانه به خاکم بخش
شاید که بهاری باز صور تو دمد برخیز

#محمدعلی_بهمنی
بریده‌هایی که دوست دارید را برای دوستانتان بفرستید و آن‌ها را به کانال دعوت کنید. 😊
2
توی گودریدز براش ریویو نوشتم :)
😁3
ترانه، رمان و درسگفتار
روزی نمایشگاه امسال من :)
و البته "کتاب مجاز" که یادگاری جلسه شعر خودمونه 🥰