بریده بریده 📚📖 – Telegram
بریده بریده 📚📖
214 subscribers
93 photos
14 videos
4 files
84 links
دست بر‌ گلویم گرفته‌ام و با کتاب‌ها بریده بریده حرف می‌زنم ...

انتقادات و پیشنهادات:
https://news.1rj.ru/str/HarfinoBot?start=e9267dabdb8f2a0

جهان نخواست مرا، بخت شاعری فرمود :)
Download Telegram
تخت پایه چنان توان بر برد
که چو افتی ازو نگردی خرد

#هفت_پیکر
#نظامی
می‌دانی، رفیق، من به لحاظ خلق و خوی ذاتی و موقعیت اجتماعی یکی از آن آدم‌هایی ام که خودشان نمی‌توانند عاقلانه رفتار کنند، اما می‌توانند بالای منبر بروند و دیگران را موعظه کنند.

#رنج‌کشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
👍5😁1
بریده بریده 📚📖
تخت پایه چنان توان بر برد که چو افتی ازو نگردی خرد #هفت_پیکر #نظامی
سلام بچه‌ها
من با این پادکست شروع کردم به خواندن "هفت‌ پیکر" حکیم نظامی.
اگه پایه هستین شما هم شروع کنین و بیت‌هایی که به نظرتون قشنگ میاد رو برای من بفرستین تا توی کانال بذارم.
فقط از من جلو نزنین. 🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️😅

هفته‌ای ۳ جلسه‌ش رو گوش بدیم خوبه به نظرم.


اسم پادکست: پادکست نظامی گنجوی
از محمدرضا طاهری

https://open.spotify.com/show/5Ob4VCQWYIq4c43XOxpkrX?si=9774655149c84372
4👎1
ان‌شاالله همین جمع شاهنامه خوندن رفقا 🚶🏻‍♀️
👎32👍1😁1
زان‌همه قصر که کرديم بنا، قسمت ما
خشت خامی‌ست که در زير سر خود داريم

#صائب_تبریزی
👍3
دخترک بینوا! به‌رغم کناره‌جویی و تلخی آشکارش، دل مهربان نازکش در تپش‌هاش خودش را لو می‌داد.

#رنج‌کشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
1
واقعا احساس می‌کردم که بر قلبم کوفته اند.

#رنج‌کشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
1
ولایت علی، نه علی را دوست داشتن که فقط علی را دوست داشتن است.

#غدیر
#عین_صاد
5👍1
من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی
یا چه کردم که نگه باز به من می‌نکنی

دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی

دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی

تو همایی و من خسته بیچاره گدای
پادشاهی کنم ار سایه به من برفکنی

بنده‌وارت به سلام آیم و خدمت بکنم
ور جوابم ندهی می‌رسدت کبر و منی

مرد راضی‌ست که در پای تو افتد چون گوی
تا بدان ساعد سیمینش به چوگان بزنی

مست بی‌خویشتن از خمر ظلوم است و جهول
مستی از عشق نکو باشد و بی‌خویشتنی

تو بدین نعت و صفت گر بخرامی در باغ
باغبان بیند و گوید که تو سرو چمنی

من بر از شاخ امیدت نتوانم خوردن
غالب الظن و یقینم که تو بیخم بکنی

خوان درویش به شیرینی و چربی بخورند
سعدیا چرب زبانی کن و شیرین سخنی

#سعدی
2
ما گرانی از دل صحرای امکان می‌بریم
یوسف بی‌قیمت خود را ز کنعان می‌بریم

همچو گل یک چند خندیدیم در گلشن، بس است
مدتی هم غنچه‌سان سر در گریبان می‌بریم

ریشه‌ی ما نیست در مغز زمین چون گردباد
رخت هستی از بساط خاک آسان می‌بریم

گرچه چندین خرمن گل را به یکدیگر زدیم
دامن و دست تهی زین باغ و بستان می‌بریم

نیست برق خرمن گل، پنجه‌ی گستاخ ما
ما به جای گل ز گلشن چشم حیران می‌بریم

می‌کند منزل تلافی راه ناهموار را
ما به امّید فنا از زندگی جان می‌بریم

نیست صائب بی‌غمی از وصل گل، آیین ما
ما ز قرب گل چو شبنم چشم گریان می‌بریم

#صائب_تبریزی
فرض کنید من در اشتباهم، فرض کنید این‌ها همه خطاست، غلط است، فرض کنید من احمقم، همان‌طور که بارها بهم گفته‌اید؛ اما من اگر اشتباه هم می‌کنم در اشتباهم صادق و روراستم؛ شرافتم را از دست نداده ام. اندیشه‌های فاخر را تحسین می‌کنم. ممکن است اشتباه باشند، اما چیزی که برش تکیه می‌کنند مقدس است. گفتم که شما و کل رفقایتان هنوز چیزی بهم نگفته‌اید که بتواند راهنمایم باشد، یا تحت تاثیرم قرار دهد. اصلا ولش کنید، حرفی بهتر از حرف آن‌ها به من بزنید، دنبالتان می‌افتم، اما بهم نخندید، چون این کارتان خیلی غصه‌ام می‌دهد و غمگینم می‌کند.

#رنج‌کشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
بهتر نیست همه صادقانه حرف دلمان را بزنیم؟ چه شرها که با صداقت دفع می‌شود!

#رنج‌کشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
عشق همیشه می‌گذرد، اما ناسازگاری‌ها تا آخر می مانند.

#رنج‌کشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
عشق به تنهایی کافی نیست؛ عشق خودش را در اعمال نشان می‌دهد.

#رنج‌کشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
👍2
یاجوادالائمه ادرکنی 🖤
2
ولایت یعنی تنها علی را حاکم گرفتن و تنها او را دوست داشتن و این ولایت و سرپرستی است که معاویه و جرج جرداق و و و از آن بهره‌ای ندارند، که حاکم در درون آنها و محرک در وجود آنها امر علی و دستور علی نیست؛ که هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها در آنها حکومت دارند.

معاویه گرچه علی را دوست دارد، ولی سلطنت را بیشتر از علی خواهان است و دوستدار آن است.
جرج جرداق گرچه از علی می‌نویسد، اما برای علی نمی‌نویسد؛ که محرکی دیگر دارد و عاطفه‌ای فقط او را به چرخ انداخته است.
و احمد حنبل گرچه برای علی شعر می‌سراید اما حکومت دیگری را برعهده دارد.

#غدیر
#عین_صاد
3
ما درد را به ذوق می ناب می‌کشیم
از آه سرد منت مهتاب می‌کشیم

از حیف و میل پله میزان ما تهی است
از سنگ، ناز گوهر سیراب می‌کشیم

پاکی است شرط صحبت پاکیزه گوهران
پیش از پیاله دست و دهن آب می‌کشیم!

بر خاک تشنه جرعه فشانی عبادت است
ما باده را به گوشه محراب می‌کشیم

از آب زندگی نکشد هیچ تشنه لب
نازی که ما ز خنجر سیراب می‌کشیم

داریم با کجی طمع راستی ز خلق
گوهر برون ز بحر به قلاب می‌کشیم

نتوان به خار و خس ره سیلاب را گرفت
دست ازعنان این دل بیتاب می‌کشیم

ترسانده است دولت بیدار چشم ما
از بخت خفته ناز شکر خواب می‌کشیم

از رفتن حیات که بودیم دلگران
امروز ناز آمدن آب می‌کشیم

ما خواب را به دیده خود تلخ کرده‌ایم
شیر و شکر ز ساغر مهتاب می‌کشیم

صائب به زور گریه بی‌اختیار، ما
در گوش بحر حلقه گرداب می‌کشیم

#صائب_تبریزی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹️سی‌ودو سال، زمان بسیار کم و کوتاهی به نظر می‌رسد. چنان که شاید بسیاری از افراد تازه بعد از این سن به فکر بیفتند که برای «آینده» خود کاری کنند. اما این زمان، برای درخشیدن ستاره‌ای شبیه فروغ، ابدا کوتاه نیست.

🎙فروغ فرخزاد که به راستی یک استعداد و یک ستاره پرنور در آسمان ادبیات و شعر فارسی است، در عمر کوتاه سی‌ودو ساله خود، آثار ماندگار بسیاری خلق کرد. آثاری که هنوز بعد از سال‌ها مورد استقبال و تحسین عوام و خواص از مخاطبین است.


◀️در این قسمت با محمدکاظم کاظمی سری به زندگی و آثار فروغ فرخزاد می‌زنیم و یکی از بهترین اشعار او را با صدای زینب بیات می‌شنویم تا بیش از پیش با این شاعر توانا آشنا شویم.

🎧برای شنیدن قسمت جدید پادکست شعر پارسی با عنوان «فروغ فروغ»، کانال شعر پارسی را در رسانه‌های انتشار پادکست دنبال کنید:

📎 https://yek.link/Shearparsipod


🎧 @shearparsipod
چقدر من فروغ رو دوست می‌دارم.
مالک خودش را برای خودش می‌خواهد و علی مالک را برای خدا می‌خواهد. و تفاوت علاقه‌ها به همان اندازه است که انگیزه علاقه‌ها با هم تفاوت دارند.

#غدیر
#عین_صاد
3