خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
نخواست او به من خسته ـ بیگمان ـ برسد
شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد، به دیگران برسد
چه میکنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد…
رها کنی، برود، از دلت جدا باشد
به آنکه دوستتَرَش داشته، به آن برسد
رها کنی، بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
گلایهای نکنی، بغض خویش را بخوری
که هقهق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که… نه! نفرین نمیکنم، نکند
به او، که عاشق او بودهام، زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد
#نجمه_زارع
نخواست او به من خسته ـ بیگمان ـ برسد
شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد، به دیگران برسد
چه میکنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد…
رها کنی، برود، از دلت جدا باشد
به آنکه دوستتَرَش داشته، به آن برسد
رها کنی، بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
گلایهای نکنی، بغض خویش را بخوری
که هقهق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که… نه! نفرین نمیکنم، نکند
به او، که عاشق او بودهام، زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد
#نجمه_زارع
چون سنگها صدای مرا گوش میکنی
سنگی و ناشنیده فراموش میکنی
رگبار نوبهاری و خواب دریچه را
از ضربههای وسوسه مغشوش میکنی
دست مرا که ساقۀ سبز نوازش است
با برگهای مرده همآغوش میکنی
گمراهتر ز روح شرابی و دیده را
در شعله مینشانی و مدهوش میکنی
ای ماهی طلایی مرداب خون من
خوش باد مستیات، که مرا نوش میکنی
تو درۀ بنفش غروبی که روز را
بر سینه میفشاری و خاموش میکنی
در سایهها، فروغ تو بنشست و رنگ باخت
او را به سایه، از چه سیهپوش میکنی؟
#فروغ_فرخزاد
سنگی و ناشنیده فراموش میکنی
رگبار نوبهاری و خواب دریچه را
از ضربههای وسوسه مغشوش میکنی
دست مرا که ساقۀ سبز نوازش است
با برگهای مرده همآغوش میکنی
گمراهتر ز روح شرابی و دیده را
در شعله مینشانی و مدهوش میکنی
ای ماهی طلایی مرداب خون من
خوش باد مستیات، که مرا نوش میکنی
تو درۀ بنفش غروبی که روز را
بر سینه میفشاری و خاموش میکنی
در سایهها، فروغ تو بنشست و رنگ باخت
او را به سایه، از چه سیهپوش میکنی؟
#فروغ_فرخزاد
نمیشود توضیح داد، کاتیرینافیودوروونا. تصورِ اینکه یک آدم چرا و چطور عاشق میشود دشوار است.
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
❤1
وقتی خودش از اندیشیدن و استدلال کردن عاجز بود، خاصه جذب کسانی میشد که میتوانستند به جایش بیندیشند و حتی آرزو کنند، و کاتیا، از پیش، او را زیر بال و پر خودش گرفته بود.
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
وقتی توی چیزی درمیمانم، همیشه به دلم رجوع میکنم، و اگر دلم آسوده باشد، من هم آسوده میشوم. این کاری است که آدم همیشه باید بکند. و من با همان صراحت و صداقتی با شما حرف میزنم که دلم میخواهد با خودم حرف بزنم.
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
👍2
و من فکر میکنم که دلم کاملا صاف نیست. اگر دل صافی داشتم، میدانستم چه تصمیمی بگیرم.
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
👍3
اگر فقط میشد (هرچند که بر طبق قوانین بشری نمیشود)، اگر فقط میشد هر کدام از ما کل افکار پنهانیاش را شرح بدهد، بیتردید و دودلی در فاشکردنِ آنچه از گفتنش میترسد و به هیچ وجه برای دیگران نقلش نمیکند، آنچه از گفتنش به بهترین دوستانش هم میترسد، آنچه حتی گاهی از اعترافِ به آن پیش خودش میترسد - اگر اینها میشد، آنوقت دنیا را چنان گندی برمیداشت که همه از بویش خفه میشدیم.
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
❤3👍1
💔3
...
به این قد خم گشته، چوگان صفت
سرپای بر گوی گردون زنیم
...
نیفتیم چون سایه دنبال خضر
به لبهای میگون شبیخون زنیم
چو خود پای بر بخت خود میزنیم
چرا طعن بر بخت وارون زنیم؟ (والا)
...
#صائب_تبریزی
به این قد خم گشته، چوگان صفت
سرپای بر گوی گردون زنیم
...
نیفتیم چون سایه دنبال خضر
به لبهای میگون شبیخون زنیم
چو خود پای بر بخت خود میزنیم
چرا طعن بر بخت وارون زنیم؟ (والا)
...
#صائب_تبریزی
👍2❤1
خب، رفیق عزیزم، من حاضرم هرچه را تو میگویی تایید کنم، اما چه کنم وقتی از این حقیقتِ تلخِ زندگی هم خبر دارم که در دلِ همهی فضائل انسانی عمیقترین خودخواهیها نهفته است؟ و هر چقدر چیزی فضیلتآمیزتر باشد، خودخواهیِ بیشتری درش هست.
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
آدمهای مهربان منتظر نمیمانند تا کاری برایشان بکنی، نلی؛ آدمهای مهربان توی دنیا زیادند. فقط از بداقبالیِ تو بوده که با هیچکدامشان مواجه نشدهای و وقتی بهشان نیاز داشتی سر راهت قرارنگرفتند.
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی
#رنجکشیدگان_و_خوارشدگان
#داستایفسکی