#macro2
مقاله Aart Kraay درمورد تله فقر (poverty trap):
در این مقاله، تحقق پیشبینی انواع مدلهای تله فقر براساس دادههای تاریخی کشورها بررسی شده و درنهایت نتیجهگیری شده که آنچه که در بسیاری از موارد تحت نام تله فقر شناخته میشود، در واقع تله فقر نیست و درک ماهیت آن نیازمند نگاهی فراتر از تمرکز به مشاهدات منفرد دارد. مدلهای مورد بررسی در این مقاله:
- تله فقر ناشی از پس انداز ناکافی (saving-based poverty trap)،
- تله فقر ناشی از عدم هماهنگی بین بخشهای مختلف اقتصاد (big push models of poverty trap)،
- تله فقر ناشی از فقر غذایی (nutritional poverty tarp)،
- تله فقر ناشی از عدم کفایت سرمایه گذاری و محدودیت پس انداز (lumpy investment coupled with borrowing constraint)،
- تله فقر ناشی از الگوهای رفتاری (behavioral poverty trap)
- تله فقر ناشی از جبر جغرافیایی (geographical poverty trap)،.
پیوند به مقاله:
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/jep.28.3.127
* مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
مقاله Aart Kraay درمورد تله فقر (poverty trap):
در این مقاله، تحقق پیشبینی انواع مدلهای تله فقر براساس دادههای تاریخی کشورها بررسی شده و درنهایت نتیجهگیری شده که آنچه که در بسیاری از موارد تحت نام تله فقر شناخته میشود، در واقع تله فقر نیست و درک ماهیت آن نیازمند نگاهی فراتر از تمرکز به مشاهدات منفرد دارد. مدلهای مورد بررسی در این مقاله:
- تله فقر ناشی از پس انداز ناکافی (saving-based poverty trap)،
- تله فقر ناشی از عدم هماهنگی بین بخشهای مختلف اقتصاد (big push models of poverty trap)،
- تله فقر ناشی از فقر غذایی (nutritional poverty tarp)،
- تله فقر ناشی از عدم کفایت سرمایه گذاری و محدودیت پس انداز (lumpy investment coupled with borrowing constraint)،
- تله فقر ناشی از الگوهای رفتاری (behavioral poverty trap)
- تله فقر ناشی از جبر جغرافیایی (geographical poverty trap)،.
پیوند به مقاله:
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/jep.28.3.127
* مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
www.aeaweb.org
Do Poverty Traps Exist? Assessing the Evidence
(Summer 2014) - A "poverty trap" can be understood as a set of self-reinforcing mechanisms whereby countries start poor and remain poor: poverty begets poverty, so that current poverty is itself a direct cause of poverty in the future. The idea of a poverty…
#macro2
مقاله Charles Jones درمورد ریشهیابی علت پایداری متوسط رشد اقتصادی آمریکا در حدود ۱،۸ درصد در یک صده گذشته:
مقاله با این پرسش شروع میشود که چرا تمام سرمایهگذاری کشور بر تربیت نیروی انسانی، به افزایش رشد اقتصادی کشور منجر نشدهاست؟ نویسنده مقاله، ضمن پاسخ به این سوال، تمایز دو مفهوم مسیر رشد ثابت (constant growth path) و مسیر رشد پایدار (balanced growth path) را بیان کرده و سپس به این ترتیب استدلال کرده و دورانهای شتاب گرفتن سرمایه گذاری بر نیروی انسانی، در واقع با افزایش رشد اقتصادی همراه بوده ولی با رسیدن اقتصاد به تعادلی جدید در سطح بالاتری از نیروی انسانی، متوسط رشد اقتصادی به میزان ۱،۸٪ بلندمدت خود بازگشتهاست.
پیوند به مقاله:
https://web.stanford.edu/~chadj/SourcesAER2002.pdf
مقاله Charles Jones درمورد ریشهیابی علت پایداری متوسط رشد اقتصادی آمریکا در حدود ۱،۸ درصد در یک صده گذشته:
مقاله با این پرسش شروع میشود که چرا تمام سرمایهگذاری کشور بر تربیت نیروی انسانی، به افزایش رشد اقتصادی کشور منجر نشدهاست؟ نویسنده مقاله، ضمن پاسخ به این سوال، تمایز دو مفهوم مسیر رشد ثابت (constant growth path) و مسیر رشد پایدار (balanced growth path) را بیان کرده و سپس به این ترتیب استدلال کرده و دورانهای شتاب گرفتن سرمایه گذاری بر نیروی انسانی، در واقع با افزایش رشد اقتصادی همراه بوده ولی با رسیدن اقتصاد به تعادلی جدید در سطح بالاتری از نیروی انسانی، متوسط رشد اقتصادی به میزان ۱،۸٪ بلندمدت خود بازگشتهاست.
پیوند به مقاله:
https://web.stanford.edu/~chadj/SourcesAER2002.pdf
روزنوشت
#macro2 نیمه دوم ترم دوم تحصیلی هفته اول این هفته به بررسی مدلهای رشد اقتصادی سولو (Solow) و رمزی (Ramsey) اختصاص دارند. در قالب این جلسه: - تفاوت در سطح و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی کشورها در قرن ۱۹ و ۲۰ بررسی شدند. - یافتههای مقاله سال ۱۹۶۳ Kaldor…
در راستای پست بالا این محتوای مرتبط در درس اقتصاد کلان هست
#macro2
یادداشت سیاست Robert Solow درمورد عدم کفایت مدلهای DSGE در ارایه پیشنهادی برای خروج از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸:
در این یادداشت که د سال ۲۰۱۰ تنظیم شده، نگارنده منتقد مفروض داشتن اقتصاد بهعنوان واحدی متشکل از افراد و بنگاههای دارای انتظارت عقلایی، بدون تضاد منافع، بدون انتظارات نامنطبق و بدون امکان فریب (دادن/خوردن) است.
نویسنده با ذکر مثالی از شیوه توصیف پدیده بیکاری در این مدلها، استدلال میکند که تنها حالاتی که بیکاری در مدلهای DSGE متصور است، حالات ترجیح بیکاری بر اشتغال از سوی افراد جامعه، یا اصطکاکهای بازار کار در انتقال از شغلی به شغل دیگر است. این در حالی است که در دنیای واقعی، افرادی توانا بر کارکردن، مایل به اشتغال حتی در دستمزدی کمتر از دستمزد متداول، به علت شکل نگرفتن بازار کار مناسب، نهایتا بیکار می مانند.
پیوند به نوشته:
http://www2.econ.iastate.edu/classes/econ502/tesfatsion/Solow.StateOfMacro.CongressionalTestimony.July2010.pdf
در همین رابطه، مطالعه درمورد مدلهای DSGE از کتاب اقتصاد کلان رومر: فصلهای ۵ (بخش ۳)، ۶ (بخش ۹) و ۷ (بخش ۱، ۴ و ۸):
https://www.amazon.com/Advanced-Macroeconomics-McGraw-Hill-Economics-David/dp/0073511374
و هم چنین، وبلاگی در نقد مدلهای DSGE:
http://bruegel.org/2017/12/the-dsge-model-quarrel-again/
یادداشت سیاست Robert Solow درمورد عدم کفایت مدلهای DSGE در ارایه پیشنهادی برای خروج از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸:
در این یادداشت که د سال ۲۰۱۰ تنظیم شده، نگارنده منتقد مفروض داشتن اقتصاد بهعنوان واحدی متشکل از افراد و بنگاههای دارای انتظارت عقلایی، بدون تضاد منافع، بدون انتظارات نامنطبق و بدون امکان فریب (دادن/خوردن) است.
نویسنده با ذکر مثالی از شیوه توصیف پدیده بیکاری در این مدلها، استدلال میکند که تنها حالاتی که بیکاری در مدلهای DSGE متصور است، حالات ترجیح بیکاری بر اشتغال از سوی افراد جامعه، یا اصطکاکهای بازار کار در انتقال از شغلی به شغل دیگر است. این در حالی است که در دنیای واقعی، افرادی توانا بر کارکردن، مایل به اشتغال حتی در دستمزدی کمتر از دستمزد متداول، به علت شکل نگرفتن بازار کار مناسب، نهایتا بیکار می مانند.
پیوند به نوشته:
http://www2.econ.iastate.edu/classes/econ502/tesfatsion/Solow.StateOfMacro.CongressionalTestimony.July2010.pdf
در همین رابطه، مطالعه درمورد مدلهای DSGE از کتاب اقتصاد کلان رومر: فصلهای ۵ (بخش ۳)، ۶ (بخش ۹) و ۷ (بخش ۱، ۴ و ۸):
https://www.amazon.com/Advanced-Macroeconomics-McGraw-Hill-Economics-David/dp/0073511374
و هم چنین، وبلاگی در نقد مدلهای DSGE:
http://bruegel.org/2017/12/the-dsge-model-quarrel-again/
#macro2
مقاله David Autor درمورد اثر فناوری بر اشتغال:
این مقاله با بررسی دادههای ۳۰ ساله منتهی به سال ۲۰۰۷ کشورهای عضو OECD، در پی پاسخ به این سوال است که آیا رشد فناوری سبب کاهش اشتغال شدهاست یا خیر. یافته پژوهش آن است که رشد فناوری سبب کاهش اشتغال نشده، بلکه سهم نیروی کار در ارزش افزوده تولید را کاهش دادهاست.
پیوند به مقاله:
https://www.brookings.edu/wp-content/uploads/2018/03/1_autorsalomons.pdf
در رابطه با مدلهای اقتصادی اشتغال و بیکاری، فصل ۱۰ کتاب رو مطالعه کنید. در قالب این فصل، مدلهای زیر ارایه شدهاند:
- مدل عمومی دستمزد بهرهوری (generic efficiency wage model)
- مدل shapiro stiglitz برای دستمزد بهرهوری
- مدل قرارداد بلندمدت بین کارگر و کارفرما (contracting model)
- مدل کارگران تحت پوشش اتحادیههای کارگری (insiders and outsiders model)
- مدل انطباق کارفرما و کارجو (search and matching model)
https://www.amazon.com/Advanced-Macroeconomics-McGraw-Hill-Economics-David/dp/0073511374
مقاله David Autor درمورد اثر فناوری بر اشتغال:
این مقاله با بررسی دادههای ۳۰ ساله منتهی به سال ۲۰۰۷ کشورهای عضو OECD، در پی پاسخ به این سوال است که آیا رشد فناوری سبب کاهش اشتغال شدهاست یا خیر. یافته پژوهش آن است که رشد فناوری سبب کاهش اشتغال نشده، بلکه سهم نیروی کار در ارزش افزوده تولید را کاهش دادهاست.
پیوند به مقاله:
https://www.brookings.edu/wp-content/uploads/2018/03/1_autorsalomons.pdf
در رابطه با مدلهای اقتصادی اشتغال و بیکاری، فصل ۱۰ کتاب رو مطالعه کنید. در قالب این فصل، مدلهای زیر ارایه شدهاند:
- مدل عمومی دستمزد بهرهوری (generic efficiency wage model)
- مدل shapiro stiglitz برای دستمزد بهرهوری
- مدل قرارداد بلندمدت بین کارگر و کارفرما (contracting model)
- مدل کارگران تحت پوشش اتحادیههای کارگری (insiders and outsiders model)
- مدل انطباق کارفرما و کارجو (search and matching model)
https://www.amazon.com/Advanced-Macroeconomics-McGraw-Hill-Economics-David/dp/0073511374
#ایده
⭕️مادرم ایرانی است، من کجایی ام؟
✅لایحه اعطای تابعیت به فرزندان مادر ایرانی، امروز در صحن علنی مجلس شورای اسلامی مطرح می شود.
✅امروز در توییتر با هشتگ #مادرم_ایرانی_است_من_کجایی_ام از نمایندگانمان بخواهیم به این لایحه رای مثبت داده و به بی هویتی فرزندان دارای مادرایرانی پایان دهند.
@diaran
⭕️مادرم ایرانی است، من کجایی ام؟
✅لایحه اعطای تابعیت به فرزندان مادر ایرانی، امروز در صحن علنی مجلس شورای اسلامی مطرح می شود.
✅امروز در توییتر با هشتگ #مادرم_ایرانی_است_من_کجایی_ام از نمایندگانمان بخواهیم به این لایحه رای مثبت داده و به بی هویتی فرزندان دارای مادرایرانی پایان دهند.
@diaran
#macro2
مقاله Alberto Alesina درمورد تعدیل مالی (fiscal adjustment):
این مقاله، بر موضوع اثر افزایش انتظام مالی دولت بر رشد اقتصادی در کوتاه مدت و انجام آن بر تغییر میزان محبوبیت دولت تمرکز دارند.
نگارنده، با این مقدمه بحث خود را آغاز میکند: تفکر «غالب» آن است که دولتهایی که در راستای انتظام مالی و کاهش کسری بودجه اقدام میکنند، محبوبیت سیاسی خود را به خطر میاندازند و به همین دلیل، احتمال از دست دادن کرسی قدرت به نفع گروههای رقیب بالاست. از طرفی، دولتهایی که در نزدیکی هنگام انتخابات از بودجه عمومی اصراف میکنند تا بلکه در کوتاه مدت وضع اقتصاد را بهبود دهند و با شکلدهی خاطرهای خوب در اذهان عمومی، برای دوره بعد رای بیاورند.
این در حالی است که شواهد نشان میدهد که در مواردی که افزایش انتظام مالی از محل بهبود مدیریت مخارج است، یا در شرایطی است که شهروندان به نیکی از بحران مالی و ضرورت افزایش انتظام مالی آگاهی دارند، افزایش انتظام مالی، الزاما به تغییر دولت در هنگام انتخابات نمیانجامد.
پیوند به مقاله:
https://scholar.harvard.edu/alesina/publications/fiscal-adjustments-lessons-recent-history
مرجع تحلیل نظری سیاستهای مالی دولتها از فصل ۱۳ کتاب اقتصاد کلان رومر:
https://www.amazon.com/Advanced-Macroeconomics-McGraw-Hill-Economics-David/dp/0073511374
مقاله Alberto Alesina درمورد تعدیل مالی (fiscal adjustment):
این مقاله، بر موضوع اثر افزایش انتظام مالی دولت بر رشد اقتصادی در کوتاه مدت و انجام آن بر تغییر میزان محبوبیت دولت تمرکز دارند.
نگارنده، با این مقدمه بحث خود را آغاز میکند: تفکر «غالب» آن است که دولتهایی که در راستای انتظام مالی و کاهش کسری بودجه اقدام میکنند، محبوبیت سیاسی خود را به خطر میاندازند و به همین دلیل، احتمال از دست دادن کرسی قدرت به نفع گروههای رقیب بالاست. از طرفی، دولتهایی که در نزدیکی هنگام انتخابات از بودجه عمومی اصراف میکنند تا بلکه در کوتاه مدت وضع اقتصاد را بهبود دهند و با شکلدهی خاطرهای خوب در اذهان عمومی، برای دوره بعد رای بیاورند.
این در حالی است که شواهد نشان میدهد که در مواردی که افزایش انتظام مالی از محل بهبود مدیریت مخارج است، یا در شرایطی است که شهروندان به نیکی از بحران مالی و ضرورت افزایش انتظام مالی آگاهی دارند، افزایش انتظام مالی، الزاما به تغییر دولت در هنگام انتخابات نمیانجامد.
پیوند به مقاله:
https://scholar.harvard.edu/alesina/publications/fiscal-adjustments-lessons-recent-history
مرجع تحلیل نظری سیاستهای مالی دولتها از فصل ۱۳ کتاب اقتصاد کلان رومر:
https://www.amazon.com/Advanced-Macroeconomics-McGraw-Hill-Economics-David/dp/0073511374
scholar.harvard.edu
Fiscal adjustments: lessons from recent history
Alesina, Alberto. 2010. “Fiscal adjustments: lessons from recent history.” Ecofin. Madrid.
#macro2
مقاله Olivier Blanchard برای صندوق جهانی پول (IMF) درمورد پدیده خطای در پیشبینیهای رشد و ارتباط آن با تخمین ضرایب مالی (Fiscal Multipliers):
نگارنده ارتباط میان رشد پیشبینی شده در برنامههای انتظام مالی دولتها و آنچه که در عمل محقق شده را برای ۲۶ کشور اروپایی در سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ بررسی کرده و سپس پیشنهادهایی برای بهبود پیشبینیهای رشد حاصل از انتظام مالی ارایه میدهد.
پیوند به مقاله:
https://www.jstor.org/stable/pdf/23469713.pdf?refreqid=excelsior%3A4a478452874e152c955abac9db5dc3a3
مرجع تحلیل نظری سیاستهای مالی دولتها از فصل ۱۳ کتاب اقتصاد کلان رومر:
https://www.amazon.com/Advanced-Macroeconomics-McGraw-Hill-Economics-David/dp/0073511374
*مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
مقاله Olivier Blanchard برای صندوق جهانی پول (IMF) درمورد پدیده خطای در پیشبینیهای رشد و ارتباط آن با تخمین ضرایب مالی (Fiscal Multipliers):
نگارنده ارتباط میان رشد پیشبینی شده در برنامههای انتظام مالی دولتها و آنچه که در عمل محقق شده را برای ۲۶ کشور اروپایی در سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ بررسی کرده و سپس پیشنهادهایی برای بهبود پیشبینیهای رشد حاصل از انتظام مالی ارایه میدهد.
پیوند به مقاله:
https://www.jstor.org/stable/pdf/23469713.pdf?refreqid=excelsior%3A4a478452874e152c955abac9db5dc3a3
مرجع تحلیل نظری سیاستهای مالی دولتها از فصل ۱۳ کتاب اقتصاد کلان رومر:
https://www.amazon.com/Advanced-Macroeconomics-McGraw-Hill-Economics-David/dp/0073511374
*مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
روزنوشت
#اقتصادـکلان #توسعه #ایران گاهی باید بنشینیم و فکر کنیم آیا ما فقیر شدهایم؟ به غیر از آنکه در گذشته نان دو ریال بود و بنزین پنج تومن، درآمد سرانه و مصرف سرانه به ما کمک میکنند خودمان را در طول زمان با خودمان مقایسه کنیم. درآمد سرانه و مصرف سرانه (خصوصی)…
#اقتصادـکلان
#توسعه
#ایران
در این مطلب در مورد درآمد و مصرف سرانه ایران صحبت کرده بودم. درآمد و مصرف سرانه ما در طول زمان شاخصهای رفاه فردی ما هستند. اما این رشتوی طولانی به یک تعلق خاطری میهنی میپردازد که آیا ایران کشوری ثروتمند است که از بد حادثه و سو مدیریت به موقتا گرفتار کاستیهایی شدهاست؟
قضاوت در باب این تصور بستگی دارد که ما «فقر» و «غنا» کشورها را در چه چهارچوبی تعریف کنیم. پاسخ ما در مقابل این پیشفرض رویکرد ما به اصلاح را مشخص میکند. شاخصهای متعددی در این زمینه وجود دارد. موقعیت جفرافیایی، منابع طبیعی، ثروت انسانی، تکنولوژی و ...
اماهیچ معیار انفرادی به تنها و یا برای همه زمانها مشخص کننده ثروت یک کشور نیست. بنا به سادهترین تعریف ثروت برابر با مجموع ارزش بازاری کلیه داراییهای فیزیکی و غیر محسوس یک فرد، سازمان، جامعه یا کشور است که معادل ارزش تعهدات از آن کم شده است.
بنا به این تعریف، با همه ملاحظات محاسباتی در سال ۲۰۱۸ایران با دارا بودن ۰٫۰۹ درصد از ثروت جهان در رتبه ۵۱ قرار دارد. برای داشتن احساس در این زمینه ترکیه، اسراییل و عراق به ترتیب رتبههای ۲۸، ۳۲و ۵۲ را اشغال کردند (yon.ir/9lzMf)
اما این تعریف کماکان احساس ملی ما را راضی نمیکند: چه طور کشوری که مالکیت دومین منابع نفتی دنیا و دومین منابع گازی دنیا را در اختیار دارد، به دلیل موقعیت جغرافیایی مسیر جاده ابریشم را میزبان بوده، نرخ باسوادی بالای ۹۷ درصد دارد را ثرتمند طبقهبندی نمیکنند؟
بیایید ثروت را به شکلی دیگر نگاه کنیم و آنرا معادل توانایی ایجاد درآمد در آینده بگیریم و یک بار هم گستره نگاهمان را کمی عقب ببریم. از ۳.۵ میلیون سال پیش تا ۵۵۰۰ سال پیش که خط ثبت شد و از ۵۵۰۰ سال پیش تا انقلاب صنعتی و بعد از انقلاب صنعتی.
الگوی رشد بشرتا انقلاب صنعتی بسیار به بهرهوری مستقیم از منابع طبیعی وابستهاست، مفهوم رشد اقتصادی به معنا ارزش افزوده که امروز ما میشناسیم عمری زیر ۳۰۰ سال دارد. هر چه بیشتر توانایی ایجاد درآمد به بهرهمندی مستقیم از طبیعت گره بخورد، منابع طبیعی معیار بهتری برای ثروت هستند.
رشد اقتصادی توسط انباشت نهادهها و «بهرهوری کل عوامل» مشخص میشود. انباشت نهادهها یعنی سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی، نیروی کار و به صورت تاریخی زمین. تا پیش از انقلاب صنعتی، موتور محرکه رشد اقتصادی انباشت نهادههای فیزیکی بودهاست.
اما پس از انقلاب صنعتی موتور محرکه رشد به صورت تدریجی به سمت «بهرهوری کل عوامل» جا به جا شدهاست. هنگامی که در طول تاریخ دسترسی به جریان درآمد بالا و بالنده (رشد اقتصادی) منوط به بهرهمندی از زمین و نیروی کار ارزان بوده است.
در اختیار داشتن زمینهای حاصلخیز، معادن، نیروی کار ارزان و جمعیت منجر به انباشت نهادههای رشد و توانایی بالاتر کشورها را در ایجاد جریان درآمدی میشده است. اما در عصر حاضر چگونه است؟ وقتی نمونههایی مانند کنگو**، شیلی، ژاپن همزمان وجود دارند؟
رشد اقتصادی به معنای امروزی آن، بیش از آنکه با انباشت نهادهها (۱) سرمایه فیزیکی (۲) سرمایه انسانی (۳) نیروی کار، قابل توضیح دادن باشد. توسط بهرهوری کل عوامل توضیح داده میشد. در قرن بیستم انباشت نهادهها تنها ۳۰ درصد تفاوت درآمد سرانه کشورها را توضیح میداده.
شکل ۱ (توییت آخر) رشد اقتصادی ایران را در طی شصت سال گذشته نشان میدهد. خطهای نارنجی بر اساس چرخههای رونق و رکود در بازار نفت، انقلاب و جنگ تحمیلی را نشان میدهند. در طی شصت سال ایران به صورت متوسط سالانه ۱٫۷۳ درصد رشد کردهاست و سهم عامل بهرهوری از این رشد منفی بودهاست! (ادامه در مطلب بعد)
#توسعه
#ایران
در این مطلب در مورد درآمد و مصرف سرانه ایران صحبت کرده بودم. درآمد و مصرف سرانه ما در طول زمان شاخصهای رفاه فردی ما هستند. اما این رشتوی طولانی به یک تعلق خاطری میهنی میپردازد که آیا ایران کشوری ثروتمند است که از بد حادثه و سو مدیریت به موقتا گرفتار کاستیهایی شدهاست؟
قضاوت در باب این تصور بستگی دارد که ما «فقر» و «غنا» کشورها را در چه چهارچوبی تعریف کنیم. پاسخ ما در مقابل این پیشفرض رویکرد ما به اصلاح را مشخص میکند. شاخصهای متعددی در این زمینه وجود دارد. موقعیت جفرافیایی، منابع طبیعی، ثروت انسانی، تکنولوژی و ...
اماهیچ معیار انفرادی به تنها و یا برای همه زمانها مشخص کننده ثروت یک کشور نیست. بنا به سادهترین تعریف ثروت برابر با مجموع ارزش بازاری کلیه داراییهای فیزیکی و غیر محسوس یک فرد، سازمان، جامعه یا کشور است که معادل ارزش تعهدات از آن کم شده است.
بنا به این تعریف، با همه ملاحظات محاسباتی در سال ۲۰۱۸ایران با دارا بودن ۰٫۰۹ درصد از ثروت جهان در رتبه ۵۱ قرار دارد. برای داشتن احساس در این زمینه ترکیه، اسراییل و عراق به ترتیب رتبههای ۲۸، ۳۲و ۵۲ را اشغال کردند (yon.ir/9lzMf)
اما این تعریف کماکان احساس ملی ما را راضی نمیکند: چه طور کشوری که مالکیت دومین منابع نفتی دنیا و دومین منابع گازی دنیا را در اختیار دارد، به دلیل موقعیت جغرافیایی مسیر جاده ابریشم را میزبان بوده، نرخ باسوادی بالای ۹۷ درصد دارد را ثرتمند طبقهبندی نمیکنند؟
بیایید ثروت را به شکلی دیگر نگاه کنیم و آنرا معادل توانایی ایجاد درآمد در آینده بگیریم و یک بار هم گستره نگاهمان را کمی عقب ببریم. از ۳.۵ میلیون سال پیش تا ۵۵۰۰ سال پیش که خط ثبت شد و از ۵۵۰۰ سال پیش تا انقلاب صنعتی و بعد از انقلاب صنعتی.
الگوی رشد بشرتا انقلاب صنعتی بسیار به بهرهوری مستقیم از منابع طبیعی وابستهاست، مفهوم رشد اقتصادی به معنا ارزش افزوده که امروز ما میشناسیم عمری زیر ۳۰۰ سال دارد. هر چه بیشتر توانایی ایجاد درآمد به بهرهمندی مستقیم از طبیعت گره بخورد، منابع طبیعی معیار بهتری برای ثروت هستند.
رشد اقتصادی توسط انباشت نهادهها و «بهرهوری کل عوامل» مشخص میشود. انباشت نهادهها یعنی سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی، نیروی کار و به صورت تاریخی زمین. تا پیش از انقلاب صنعتی، موتور محرکه رشد اقتصادی انباشت نهادههای فیزیکی بودهاست.
اما پس از انقلاب صنعتی موتور محرکه رشد به صورت تدریجی به سمت «بهرهوری کل عوامل» جا به جا شدهاست. هنگامی که در طول تاریخ دسترسی به جریان درآمد بالا و بالنده (رشد اقتصادی) منوط به بهرهمندی از زمین و نیروی کار ارزان بوده است.
در اختیار داشتن زمینهای حاصلخیز، معادن، نیروی کار ارزان و جمعیت منجر به انباشت نهادههای رشد و توانایی بالاتر کشورها را در ایجاد جریان درآمدی میشده است. اما در عصر حاضر چگونه است؟ وقتی نمونههایی مانند کنگو**، شیلی، ژاپن همزمان وجود دارند؟
رشد اقتصادی به معنای امروزی آن، بیش از آنکه با انباشت نهادهها (۱) سرمایه فیزیکی (۲) سرمایه انسانی (۳) نیروی کار، قابل توضیح دادن باشد. توسط بهرهوری کل عوامل توضیح داده میشد. در قرن بیستم انباشت نهادهها تنها ۳۰ درصد تفاوت درآمد سرانه کشورها را توضیح میداده.
شکل ۱ (توییت آخر) رشد اقتصادی ایران را در طی شصت سال گذشته نشان میدهد. خطهای نارنجی بر اساس چرخههای رونق و رکود در بازار نفت، انقلاب و جنگ تحمیلی را نشان میدهند. در طی شصت سال ایران به صورت متوسط سالانه ۱٫۷۳ درصد رشد کردهاست و سهم عامل بهرهوری از این رشد منفی بودهاست! (ادامه در مطلب بعد)
روزنوشت
#اقتصادـکلان #توسعه #ایران گاهی باید بنشینیم و فکر کنیم آیا ما فقیر شدهایم؟ به غیر از آنکه در گذشته نان دو ریال بود و بنزین پنج تومن، درآمد سرانه و مصرف سرانه به ما کمک میکنند خودمان را در طول زمان با خودمان مقایسه کنیم. درآمد سرانه و مصرف سرانه (خصوصی)…
جدول ۱(شکل پیوست) سهم عوامل مختلف از رشد اقتصادی را نشان میدهد. رشد اقتصادی ایران در بلندمدت را میتوان با ویژگیهای نوسان بالا، موتور محرکه سرمایه و در مجموعه پایین توصیف کرد. شصت سال به معنای جابه جایی کامل دو نسل است.
yon.ir/b4GFn
شصت سال که در طی آن یک تغییر رژیم کامل هم وجود داشته. اما افول اول داستان رشد همزمان با بزرگترین رونق نفتی دنیا اتفاق افتاده است و افول سوم همزمان با رونق نفتی بزرگ دوم (با شدت کمتر). هدف من این نیست که بگویم نفت مانع است بلکه میخواهم تصور ثروت را به مفهوم رشد نزدیک کنم
ما در دورههایی که از منظر ارزش منابع ثروتمندتر محسوب میشدیم، علیرغم سرمایهگذاری های زیاد (جدول ۱) توانایی ایجاد درآمدمان تضعیف شدهاست. این تضعیف توانایی استفاده از انباشت نهاده خود را در سهم منفی «بهرهوری» از رشد نشان میدهد.
بهرهوری ترکیبی از (۱) تکنولوژی و نوآوری و (۲) کارایی است.کارایی بالاتر یا تخصیص بهینه منابع یعنی فعالیتهای پر بازده منابع بیشتری را به خود جذب کنند. تکنولوژی ارزش افزوده حاصل از فرآیندهای پیچیده را نشان میدهد (تولید ماشین، دارو، محصولات مخابرات و ...)
بر اساس معیارهای جهانی، توسعه به سه مرحله اصلی (۱) رشد بر مبنای عوامل (۲) رشد بر مبنای کارایی و (۳) رشد بر مبنای نوآوری تقسیم میشود. در مقایسه با سایر کشورها از سال ۲۰۰۸، ایران در مرحله ۱.۵ یا گذار به سمت بهرهوری قرار دارد.
مخلص کلان آنجاست که اگر ما امروز در میان کشورهای با درآمد متوسط پایین طبقهبندی میشویم، یک پدیده گذرا نیست. ما نه امروز و دیروز، بلکه در طی نزدیک به شصت سال از منظر توانایی خلق درآمد ثروتمند نبودهایم. در مقایسه با سایر کشورها نیز ثروتمند به حساب نمیآییم.
اما هیچ کشوری محکوم به عدم تغییر وضعیت نیست. همانطور که قبل از خط خاکستری ایران پدیده رشد بودهاست و اتیوپی از تله فقر خارج شدهاست. پاسخ توصیفی به این سوال مطلب بعدی خواهد بود.
ـ--------------------------------------
**کنگو شانزدهمین کشور دنیا از منظر مساحت، بسیار حاصلخیز، یکی از غنی ترین کشورهای دارای معادن معدنی (معادل تولید ناخالص اروپا و آمریکا) و با ۸۶ میلیون نفر جمعیت (یازدهمین در دنیا) است که در چند دهه است بین همواره بین فقیرترین پنج کشور دنیا قراردارد.
پ.ن ۲: گزارش های رقابت پذیری جهانی که مرحله توسعه را محاسبه میکنند:
https://www.weforum.org/reports/the-global-competitveness-report-2018
yon.ir/b4GFn
yon.ir/b4GFn
شصت سال که در طی آن یک تغییر رژیم کامل هم وجود داشته. اما افول اول داستان رشد همزمان با بزرگترین رونق نفتی دنیا اتفاق افتاده است و افول سوم همزمان با رونق نفتی بزرگ دوم (با شدت کمتر). هدف من این نیست که بگویم نفت مانع است بلکه میخواهم تصور ثروت را به مفهوم رشد نزدیک کنم
ما در دورههایی که از منظر ارزش منابع ثروتمندتر محسوب میشدیم، علیرغم سرمایهگذاری های زیاد (جدول ۱) توانایی ایجاد درآمدمان تضعیف شدهاست. این تضعیف توانایی استفاده از انباشت نهاده خود را در سهم منفی «بهرهوری» از رشد نشان میدهد.
بهرهوری ترکیبی از (۱) تکنولوژی و نوآوری و (۲) کارایی است.کارایی بالاتر یا تخصیص بهینه منابع یعنی فعالیتهای پر بازده منابع بیشتری را به خود جذب کنند. تکنولوژی ارزش افزوده حاصل از فرآیندهای پیچیده را نشان میدهد (تولید ماشین، دارو، محصولات مخابرات و ...)
بر اساس معیارهای جهانی، توسعه به سه مرحله اصلی (۱) رشد بر مبنای عوامل (۲) رشد بر مبنای کارایی و (۳) رشد بر مبنای نوآوری تقسیم میشود. در مقایسه با سایر کشورها از سال ۲۰۰۸، ایران در مرحله ۱.۵ یا گذار به سمت بهرهوری قرار دارد.
مخلص کلان آنجاست که اگر ما امروز در میان کشورهای با درآمد متوسط پایین طبقهبندی میشویم، یک پدیده گذرا نیست. ما نه امروز و دیروز، بلکه در طی نزدیک به شصت سال از منظر توانایی خلق درآمد ثروتمند نبودهایم. در مقایسه با سایر کشورها نیز ثروتمند به حساب نمیآییم.
اما هیچ کشوری محکوم به عدم تغییر وضعیت نیست. همانطور که قبل از خط خاکستری ایران پدیده رشد بودهاست و اتیوپی از تله فقر خارج شدهاست. پاسخ توصیفی به این سوال مطلب بعدی خواهد بود.
ـ--------------------------------------
**کنگو شانزدهمین کشور دنیا از منظر مساحت، بسیار حاصلخیز، یکی از غنی ترین کشورهای دارای معادن معدنی (معادل تولید ناخالص اروپا و آمریکا) و با ۸۶ میلیون نفر جمعیت (یازدهمین در دنیا) است که در چند دهه است بین همواره بین فقیرترین پنج کشور دنیا قراردارد.
پ.ن ۲: گزارش های رقابت پذیری جهانی که مرحله توسعه را محاسبه میکنند:
https://www.weforum.org/reports/the-global-competitveness-report-2018
yon.ir/b4GFn
MPA:ID introduction-v2-05202019.pdf
1 MB
#معرفی
به کمک دیگر دانشجویان ایرانی دانشکده، فایلی برای معرفی دوره مدیریت دولتی برای توسعه بینالملل (MPA/ID) دانشگاه هاروارد تهیه کردهایم.
در قالب این فایل، موارد زیر مورد بررسی قرار گرفتهاند:
- محتوای آموزشی دوره
- شرایط لازم برای اخذ پذیرش
- نحوه تنظیم استراتژی بلندمدت برای اخذ پذیرش در این دوره یا دورههای مشابه
- معرفی دورههای مشابه در دیگر دانشگاهها
درخواست: لطفا این پیغام را در اختیار دیگران قرار دهید.
به کمک دیگر دانشجویان ایرانی دانشکده، فایلی برای معرفی دوره مدیریت دولتی برای توسعه بینالملل (MPA/ID) دانشگاه هاروارد تهیه کردهایم.
در قالب این فایل، موارد زیر مورد بررسی قرار گرفتهاند:
- محتوای آموزشی دوره
- شرایط لازم برای اخذ پذیرش
- نحوه تنظیم استراتژی بلندمدت برای اخذ پذیرش در این دوره یا دورههای مشابه
- معرفی دورههای مشابه در دیگر دانشگاهها
درخواست: لطفا این پیغام را در اختیار دیگران قرار دهید.
Mining the Future – Foreign Policy.pdf
415 KB
#معرفی
نشریه سیاست خارجی (foreign policy), یکی از نشریاتی است که مقالات آن مرجع بسیاری از بحث ها در حوزه استراتژی سیاست خارجی و تجارت خارجی کشورها قرار می گیره.
این نشریه هم چنین پادکست هایی رایگان در همین موضوعات منتشر می کنه.
به عنوان مقاله نمونه, تحلیل اخیر نشریه بر سیاست کشور چین برای تسلط بر معادن فلزات پرکاربرد در صنعت الکترونیک دیجیتال در سراسر دنیا ارسال شده است.
سایت نشریه: https://foreignpolicy.com/
نشریه سیاست خارجی (foreign policy), یکی از نشریاتی است که مقالات آن مرجع بسیاری از بحث ها در حوزه استراتژی سیاست خارجی و تجارت خارجی کشورها قرار می گیره.
این نشریه هم چنین پادکست هایی رایگان در همین موضوعات منتشر می کنه.
به عنوان مقاله نمونه, تحلیل اخیر نشریه بر سیاست کشور چین برای تسلط بر معادن فلزات پرکاربرد در صنعت الکترونیک دیجیتال در سراسر دنیا ارسال شده است.
سایت نشریه: https://foreignpolicy.com/
YPUN-YPP-flyer-2019.pdf
817.3 KB
#معرفی
به زودی فرصت استخدام سالانه در سازمان ملل متحد در برنامه YPP آغاز میشه. به این منظور, وبیناری جهت معرفی نحوه اپلای برای موقعیت کاری در این سازمان, در روز 26 ماه می برگزار خواهدشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر, به فایل ارسالی و سامانه استخدام مراجعه کنید:
https://ypun.org
به زودی فرصت استخدام سالانه در سازمان ملل متحد در برنامه YPP آغاز میشه. به این منظور, وبیناری جهت معرفی نحوه اپلای برای موقعیت کاری در این سازمان, در روز 26 ماه می برگزار خواهدشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر, به فایل ارسالی و سامانه استخدام مراجعه کنید:
https://ypun.org
#tradepolicy
مباحث درس اقتصاد سیاسی تجارت، با #tradepolicy به اشتراک گذاشته خواهندشد. جهت دسترسی به سیلابس قدیمی درس، به این آدرس مراجعه کنید:
https://sites.hks.harvard.edu/fs/rlawrence/ITF-110%20(1).pdf
جلسه اول: چرا تجارت؟
در این جلسه به این پرسش ها پاسخ داده می شود که:
چرا تجارت خوب است ؟
چه مفروضات و بازه زمانی ای باید هنگام تفکر درمورد سیاست تجاری درنظر داشت؟
چرا تجارت بین کشورهای متفاوت به صرفه است؟
چرا تجارت بین کشورهای مشابه به صرفه است؟
یادداشت Brad McDonald در صندوق جهانی پول، با معرفی مفهوم مزیت رقابتی نسبی (relative comparative advantage)، آغازگر بحث است:
https://www.imf.org/external/pubs/ft/fandd/2009/12/pdf/basics.pdf
یادداشت Ha-Joon Chang در نشریه independent، مطالعه ای تاریخی بر اثر سیاست های حمایتی تجاری کشورهای توسعه یافته کنونی در دهه های قبل داشته و سپس یادآور می شود که اتخاذ سیاست های تجارت کاملا آزاد، به ضرر کشورهای امریکای لاتین و آفریقا تمام شده است. این در حالی است که کشورهای چین و هند که آزادسازی را تنها در بخشی از صنایع خود انجام داده اند، توانسته اند عملکردی موفقیت آمیز در رشد اقتصادی داشته باشند. پیوند به مقاله:
https://www.independent.co.uk/news/business/comment/ha-joon-chang-protectionism-the-truth-is-on-a-10-bill-5334137.html
مراجع مباحث این جلسه:
پیوست شماره 2 کتاب مرجع درس:
اقتصاد سیاسی نظام جهانی تجارت، نوشته Bernard Hoekman:
https://www.amazon.com/Political-Economy-World-Trading-System/dp/0199553777
کتاب Arvind Panagariya درمورد منافع تجارت آزاد برای کشورهای درحال توسعه:
https://www.amazon.com/Free-Trade-Prosperity-Developing-Countries/dp/0190050667
مباحث درس اقتصاد سیاسی تجارت، با #tradepolicy به اشتراک گذاشته خواهندشد. جهت دسترسی به سیلابس قدیمی درس، به این آدرس مراجعه کنید:
https://sites.hks.harvard.edu/fs/rlawrence/ITF-110%20(1).pdf
جلسه اول: چرا تجارت؟
در این جلسه به این پرسش ها پاسخ داده می شود که:
چرا تجارت خوب است ؟
چه مفروضات و بازه زمانی ای باید هنگام تفکر درمورد سیاست تجاری درنظر داشت؟
چرا تجارت بین کشورهای متفاوت به صرفه است؟
چرا تجارت بین کشورهای مشابه به صرفه است؟
یادداشت Brad McDonald در صندوق جهانی پول، با معرفی مفهوم مزیت رقابتی نسبی (relative comparative advantage)، آغازگر بحث است:
https://www.imf.org/external/pubs/ft/fandd/2009/12/pdf/basics.pdf
یادداشت Ha-Joon Chang در نشریه independent، مطالعه ای تاریخی بر اثر سیاست های حمایتی تجاری کشورهای توسعه یافته کنونی در دهه های قبل داشته و سپس یادآور می شود که اتخاذ سیاست های تجارت کاملا آزاد، به ضرر کشورهای امریکای لاتین و آفریقا تمام شده است. این در حالی است که کشورهای چین و هند که آزادسازی را تنها در بخشی از صنایع خود انجام داده اند، توانسته اند عملکردی موفقیت آمیز در رشد اقتصادی داشته باشند. پیوند به مقاله:
https://www.independent.co.uk/news/business/comment/ha-joon-chang-protectionism-the-truth-is-on-a-10-bill-5334137.html
مراجع مباحث این جلسه:
پیوست شماره 2 کتاب مرجع درس:
اقتصاد سیاسی نظام جهانی تجارت، نوشته Bernard Hoekman:
https://www.amazon.com/Political-Economy-World-Trading-System/dp/0199553777
کتاب Arvind Panagariya درمورد منافع تجارت آزاد برای کشورهای درحال توسعه:
https://www.amazon.com/Free-Trade-Prosperity-Developing-Countries/dp/0190050667
#tradepolicy
جلسه دوم، در پی پاسخ به این سوال است که برندگان و بازندگان تجارت چه کسانی هستند؟ برای این منظور، ارتباط بین گسترش تجارت بین المللی و اثر آن بر افزایش نابرابری در کشور آمریکا مورد بررسی قرار می گیرد.
این جلسه در پی پاسخ به سوالات زیر است:
- آیا مصرف کنندگان نافع تجارت بین الملل هستند؟
- آیا تولیدکنندگان نافع تجارت بین الملل هستند؟
- آیا کارگران کم مهارت از تجارت بهره می برند؟
- آیا صاحبین سرمایه از تجارت بهره می برند؟
________________________________
ادعای Robert Lawrence در مقاله زیر آن است که هرچند با افزایش تجارت بین المللی آمریکا، نابرابری در آن کشور افزایش یافته، ولی این تغییر، ناشی از افزایش فراوان درآمد دهک های بالای جامعه و نه به دلیل کاهش درآمد دهک های پایین بوده است. متن مقاله:
https://voxeu.org/article/globalisation-paradox-more-trade-less-inequality
این در حالی است که Paul Krugman با تایید فشار اقتصادی بر دهک های پایین جامعه، افزایش نابرابری براثر تجارت بین المللی را ناشی از تغییر در سبد وارداتی و کشورهای صادرکننده به آمریکا می داند.
وی معتقد است که با افزایش سهم واردات کالاهای صنعتی از کشورهای در حال توسعه مانند چین و مکزیک، اشتغال کارگرهای کم مهارت در این حوزه به خارج از کشور آمریکا صادر شده است. راهکار پیشنهادی نویسنده برای حل این مساله، گسترش برنامه های حمایت اجتماعی برای اقشار ضعیف تر جامعه است. متن مقاله:
https://www.nytimes.com/2007/12/28/opinion/28krugman.html?_r=0
در همین رابطه، مقاله James Alt عوامل اثرگذار بر شکل دهی ایتلاف سیاسی برای پیشبرد مقاصد تجاری را بررسی می کند.
بحث مقاله با ریشه یابی پدیده محبوبیت سیاست های حمایت از تولید داخل (protectionism) آغاز می شود.
نویسندگان انگیزه بالای تعداد محدود منتفعین از هر یک از این سیاست ها و انگیزه ضعیف متضررین از این سیاست ها برای اثربخشی بر فرایند ارایه و تصویب آن ها را علت مشکل می دانند.
استدلال نویسندگان آن است که اثربخشی بر سیاست های تجارتی، نیازمند تشکیل ایتلافی (coalition) بین ذی نفعان است. این در حال است که از طرفی تشکیل این ایتلاف نیازمند صرف هزینه و زمان است، و از طرف دیگر، با مشکل مشترک کالاهای عمومی (public goods)، یعنی معضل مفت سواری (free rider) مواجه است: ذی نفعان تصویب و اجرای یک سیاست، مستقل از میزان مشارکتشان در فرآیند تصویب، به یک میزان از نتایج آن بهره می برند و لذا هر یک انگیزه دارد که به امید اقدام دیگری، منفعالنه رفتار کند.
متن مقاله:
https://onlinelibrary.wiley.com/doi/pdf/10.1111/j.1467-9760.1994.tb00020.x
جلسه دوم، در پی پاسخ به این سوال است که برندگان و بازندگان تجارت چه کسانی هستند؟ برای این منظور، ارتباط بین گسترش تجارت بین المللی و اثر آن بر افزایش نابرابری در کشور آمریکا مورد بررسی قرار می گیرد.
این جلسه در پی پاسخ به سوالات زیر است:
- آیا مصرف کنندگان نافع تجارت بین الملل هستند؟
- آیا تولیدکنندگان نافع تجارت بین الملل هستند؟
- آیا کارگران کم مهارت از تجارت بهره می برند؟
- آیا صاحبین سرمایه از تجارت بهره می برند؟
________________________________
ادعای Robert Lawrence در مقاله زیر آن است که هرچند با افزایش تجارت بین المللی آمریکا، نابرابری در آن کشور افزایش یافته، ولی این تغییر، ناشی از افزایش فراوان درآمد دهک های بالای جامعه و نه به دلیل کاهش درآمد دهک های پایین بوده است. متن مقاله:
https://voxeu.org/article/globalisation-paradox-more-trade-less-inequality
این در حالی است که Paul Krugman با تایید فشار اقتصادی بر دهک های پایین جامعه، افزایش نابرابری براثر تجارت بین المللی را ناشی از تغییر در سبد وارداتی و کشورهای صادرکننده به آمریکا می داند.
وی معتقد است که با افزایش سهم واردات کالاهای صنعتی از کشورهای در حال توسعه مانند چین و مکزیک، اشتغال کارگرهای کم مهارت در این حوزه به خارج از کشور آمریکا صادر شده است. راهکار پیشنهادی نویسنده برای حل این مساله، گسترش برنامه های حمایت اجتماعی برای اقشار ضعیف تر جامعه است. متن مقاله:
https://www.nytimes.com/2007/12/28/opinion/28krugman.html?_r=0
در همین رابطه، مقاله James Alt عوامل اثرگذار بر شکل دهی ایتلاف سیاسی برای پیشبرد مقاصد تجاری را بررسی می کند.
بحث مقاله با ریشه یابی پدیده محبوبیت سیاست های حمایت از تولید داخل (protectionism) آغاز می شود.
نویسندگان انگیزه بالای تعداد محدود منتفعین از هر یک از این سیاست ها و انگیزه ضعیف متضررین از این سیاست ها برای اثربخشی بر فرایند ارایه و تصویب آن ها را علت مشکل می دانند.
استدلال نویسندگان آن است که اثربخشی بر سیاست های تجارتی، نیازمند تشکیل ایتلافی (coalition) بین ذی نفعان است. این در حال است که از طرفی تشکیل این ایتلاف نیازمند صرف هزینه و زمان است، و از طرف دیگر، با مشکل مشترک کالاهای عمومی (public goods)، یعنی معضل مفت سواری (free rider) مواجه است: ذی نفعان تصویب و اجرای یک سیاست، مستقل از میزان مشارکتشان در فرآیند تصویب، به یک میزان از نتایج آن بهره می برند و لذا هر یک انگیزه دارد که به امید اقدام دیگری، منفعالنه رفتار کند.
متن مقاله:
https://onlinelibrary.wiley.com/doi/pdf/10.1111/j.1467-9760.1994.tb00020.x
voxeu.org
The globalisation paradox: more trade less inequality
US income inequality has grown but not in a way that suggests trade with developing countries is the major reason. It’s not the least skilled who have fallen behind, but profits and the wages of the
#آموزنده
یکی از سنت های حسنه دانشکده، برگزاری جلسه جمع بندی دوره است که در اون یکی از اساتید دوره تجارب کاری و زندگی اش رو با افرادی که در آستانه فارغ التحصیلی هستن، درمیان می ذاره. امروز آقای Lant Pritchett (لنت پریچت) این جلسه رو برای فارغ التحصیلان دوره MPA/ID برگزار کرد.
لنت پریچت جمع بندی اش رو در قالب چند نکته بیان کرد:
اول، این که در هر کاری که می کنیم، یار خوبی انتخاب کنیم و همراه آن ها باشیم؛ افرادی که بتوان بر آن ها اعتماد کرد و دارای توانایی هایی مکمل برای توانایی های ما باشند. تاکید وی بر هر دو جنبه زندگی شخصی و زندگی حرفه ای بود. استدلالش این بود که هرگز فردی رو در زندگی ندیده که از «داشتن همراه خوب افسوس بخورد».
دوم، یک «علت» واقعی برای کاری که قرار است انجام دهید، داشته باشید. داشتن چنین «علتی»، برای تداوم کار در لحظات سخت ناامیدی، برای آن که متوقف نشوید و به تلاش کردن ادامه دید، حیاتی است. در همین راستا، لازمه بتوانید حداقل خودتان را توجیه کنید که «چرا در حال انجام کاری که انجام می دید، هستید». لازمه داستان خوبی برای توجیه خودتون داشته باشید، داستانی که از همان «علت» ریشه می گیرد.
سوم، حتما در زندگی حرفه ای (و شخصی) تان اشتباهاتی خواهید کرد. مسوولیت آن را برعهده بگیرید. با توجیه و تفسیر اشتباهتان، اشتباه دوم رو مرتکب نشوید.
چهارم، حوزه «توسعه» حوزه ای مربوط به «مردم» است. برای کمک به این مردم، با افرادی که نزدیک ترین ارتباط با شما را دارند (خانواده و دوستان) بدرفتاری نکنید. در این رابطه مثال زد که در زمان خردسالی فرزندانش، هر روز ساعت 6 عصر برای شام به منزل می رفته تا با خانواده شام صرف کنند و کودکانش را بخواباند و سپس ساعت 10 شب به محل کار برمی گشته و تا ساعت 1 صبح کار می کرده و تولد 10 سالگی پسرش را به خاطر ارایه مقاله در مجمع جمعیت شناسان از دست نداده. ایده اصلی اش این بود که دشواری کار را خود برعهده بگیرید و آن را به خانواده منتقل نکنید.
پنجم، با مردم با مهربانی رفتار کنید. همیشه این احتمال را درنظر بگیرد که فرزند مخاطب تان در بیمارستان بستری است و از این رو تحت فشار روانی است و به همین دلیل، همیشه روحیه طرف مقابلتان را در اتخاذ رفتار خود درنظر بگیرید.
ششم، دنیای حوزه کاری «توسعه» کوچک است و بالاخره با آدم هایی که امروز با آن ها هم کلاس یا همکار هستید در آینده مواجه می شوید. خاطره خوبی از خود در ذهن دیگران بسازید. اگر در این رابطه، اشتباهی کردید، مسوولیت آن را بپذیرید و درصدد عذرخواهی و جبران آن برآیید.
هفتم، هیچ وقت یک اشتباه را دو مرتبه تکرار نکنید. اگر دیدید که کاری که می کنید، جواب مورد نظر را نداده، قبل از رفتن برای کار/پروژه بعدی، با خود فکر کنید و ببینید کدام کاری که کردید، جواب نداده و از اشتباه خود درس بگیرید.
هشتم، کار خود را به خوبی انجام دهید. ولی اگر می بینید که فرد مسوول (مدیرتان) متوجه کیفیت کارتان نیست یا قدرتان را نمی داند؛ لازم است به تغییر جایتان فکر کنید.
وبسایت شخصی لنت پریچت: https://lantpritchett.org/
یکی از سنت های حسنه دانشکده، برگزاری جلسه جمع بندی دوره است که در اون یکی از اساتید دوره تجارب کاری و زندگی اش رو با افرادی که در آستانه فارغ التحصیلی هستن، درمیان می ذاره. امروز آقای Lant Pritchett (لنت پریچت) این جلسه رو برای فارغ التحصیلان دوره MPA/ID برگزار کرد.
لنت پریچت جمع بندی اش رو در قالب چند نکته بیان کرد:
اول، این که در هر کاری که می کنیم، یار خوبی انتخاب کنیم و همراه آن ها باشیم؛ افرادی که بتوان بر آن ها اعتماد کرد و دارای توانایی هایی مکمل برای توانایی های ما باشند. تاکید وی بر هر دو جنبه زندگی شخصی و زندگی حرفه ای بود. استدلالش این بود که هرگز فردی رو در زندگی ندیده که از «داشتن همراه خوب افسوس بخورد».
دوم، یک «علت» واقعی برای کاری که قرار است انجام دهید، داشته باشید. داشتن چنین «علتی»، برای تداوم کار در لحظات سخت ناامیدی، برای آن که متوقف نشوید و به تلاش کردن ادامه دید، حیاتی است. در همین راستا، لازمه بتوانید حداقل خودتان را توجیه کنید که «چرا در حال انجام کاری که انجام می دید، هستید». لازمه داستان خوبی برای توجیه خودتون داشته باشید، داستانی که از همان «علت» ریشه می گیرد.
سوم، حتما در زندگی حرفه ای (و شخصی) تان اشتباهاتی خواهید کرد. مسوولیت آن را برعهده بگیرید. با توجیه و تفسیر اشتباهتان، اشتباه دوم رو مرتکب نشوید.
چهارم، حوزه «توسعه» حوزه ای مربوط به «مردم» است. برای کمک به این مردم، با افرادی که نزدیک ترین ارتباط با شما را دارند (خانواده و دوستان) بدرفتاری نکنید. در این رابطه مثال زد که در زمان خردسالی فرزندانش، هر روز ساعت 6 عصر برای شام به منزل می رفته تا با خانواده شام صرف کنند و کودکانش را بخواباند و سپس ساعت 10 شب به محل کار برمی گشته و تا ساعت 1 صبح کار می کرده و تولد 10 سالگی پسرش را به خاطر ارایه مقاله در مجمع جمعیت شناسان از دست نداده. ایده اصلی اش این بود که دشواری کار را خود برعهده بگیرید و آن را به خانواده منتقل نکنید.
پنجم، با مردم با مهربانی رفتار کنید. همیشه این احتمال را درنظر بگیرد که فرزند مخاطب تان در بیمارستان بستری است و از این رو تحت فشار روانی است و به همین دلیل، همیشه روحیه طرف مقابلتان را در اتخاذ رفتار خود درنظر بگیرید.
ششم، دنیای حوزه کاری «توسعه» کوچک است و بالاخره با آدم هایی که امروز با آن ها هم کلاس یا همکار هستید در آینده مواجه می شوید. خاطره خوبی از خود در ذهن دیگران بسازید. اگر در این رابطه، اشتباهی کردید، مسوولیت آن را بپذیرید و درصدد عذرخواهی و جبران آن برآیید.
هفتم، هیچ وقت یک اشتباه را دو مرتبه تکرار نکنید. اگر دیدید که کاری که می کنید، جواب مورد نظر را نداده، قبل از رفتن برای کار/پروژه بعدی، با خود فکر کنید و ببینید کدام کاری که کردید، جواب نداده و از اشتباه خود درس بگیرید.
هشتم، کار خود را به خوبی انجام دهید. ولی اگر می بینید که فرد مسوول (مدیرتان) متوجه کیفیت کارتان نیست یا قدرتان را نمی داند؛ لازم است به تغییر جایتان فکر کنید.
وبسایت شخصی لنت پریچت: https://lantpritchett.org/
روزنوشت
#ناصرـخسروـوار #آموزنده #نرخـارز #حکمرانی تحریم همه چیز نیست! در فاصله ۱۸ ماه نرخ ارز در آرژانتین ۲.۵ برابر شده و نابرابری و بیکاری شدت گرفته است. چه در آرژانتین چه در ایران این هزینه پایداری ارزشمدارانه نیست. میوه نامبارک سیاستگذاری غلط اقتصادی و سومصرف…
#آموزنده
یکی از تجربه های گرانقدر اینجا, تجربه همزیستی با اهالی کشورهای آمریکای لاتین بوده برایمان.
دوستان اهل آمریکایی لاتین ما "شادند"! شاد شاد شاد. و این شادی, نه از سر بی غمی , بلکه از سر ایمان به گذرا بودن زندگی و قدرشناسی است نسبت به آن چه که در لحظه دارند.
بذارید مثال بزنم:
ارزش پول دوستان آرژانتینی مان طی یک سال منتهی به آمدنشان به آمریکا نصف شده و بسیاری اینجا با مشکلات مالی مواجه شده اند. از دوستم پرسیدم که چرا این اتفاق افتاد؟ با خنده و چشمانی درخشان از شوق زندگی جواب داد, دولت مان در طول سال ها تصمیمات اشتباه زیادی گرفته و این نتیجه اشه. پرسیدم این چه اثری بر زندگی ات داشته؟ با افسوسی در حد کسری از ثانیه و سپس با لبخندی به پهنای صورت پاسخ داد: ارزش تمام پس اندازی که خانواده برای تحصیلم کرده بودند, نصف شد و برای اومدن به اینجا (برای تحصیل) مشکل داشتم. این را گفت و دوباره خندید و دوباره چشمانش از شوق زندگی برق زد. و من, متحیر شدم.
یا از دوستان اهل پرو بگم که در حال تجربه دادگاه های رسیدگی به فساد سران دولت های قبل هستن. و اگر خودکشی رییس جمهورشان نبود, این نکته هرگز از روحیه و رفتار این دوستان مشخص نبود.
بعد از خودکشی رییس جمهور سابق پرو, برای گفتن تسلیت به دوستی, سراغش رفتم.
می خندید. گفتم متاسفم برای فوت رییس جمهور تان. لبخندش کم رنگ شد و پاسخ داد که ممنون این همدردی است.
بعد ادامه داد که مدتی است در پرو دادگاه هایی برای محاکمه سران دولت های قبلی به جرم فساد در جریان است و رییس جمهور اسبق فوت شده, تحت فشار روانی ناشی از آن, از دست رفته.
و بعد ادامه داد که جرم فساد سیاسی و مالی, از آدم بودن آدم ها کم نمیکنه و متاسفه برای این که رفتن به دادگاه چنان رعب آور بوده که منجر به چنین تصمیم شده. این را گفت و دوباره لبخند به چهره اش برگشت.
حتی دوستان اهل ونزوئلای مان, که دوران سخت شان از هیچ کس پنهان نیست هم شادند. این دوستان با حفظ روحیه نگرانی برای مملکت شان, خنده و زندگی رو از دست ندادن.
____________________________
الان که فرصت نگاه به خودم و خودمان از دور فراهم شده, می بینم که جای شادی بی دلیل "منطقی", عجیب در ایران خالی است.
چرا این شادی را دارند و ما نداریم؟ نه جامعه شناس هستم و نه روان شناس. ولی آن چه که مشاهده می کنم, این است که گویا قراردادی نانوشته برای "مدیریت" مکالمه و وقت بین این دوستان جاری است:
هرگز در مهمانی ها صحبت از سیاست از حد 5 دقیقه فراتر نمیره و افراد به صورت ارادی در مورد جنبه های دیگه زندگی حرف می زنند. همین آدم ها که پیش از اومدن اکثرا در بانک مرکزی یا دولت کشورشان شاغل بودن, موقع بحث تخصصی درمورد سیاست یا اقتصاد کشورشان در کلاس یا در جمع های دیگه, بسیار برای گفتن دارند و تازه در اون مواقعه که نگاهشان کمی سنگین میشه و غم فرصت دیده شدن پیدا می کنه.
یکی از تجربه های گرانقدر اینجا, تجربه همزیستی با اهالی کشورهای آمریکای لاتین بوده برایمان.
دوستان اهل آمریکایی لاتین ما "شادند"! شاد شاد شاد. و این شادی, نه از سر بی غمی , بلکه از سر ایمان به گذرا بودن زندگی و قدرشناسی است نسبت به آن چه که در لحظه دارند.
بذارید مثال بزنم:
ارزش پول دوستان آرژانتینی مان طی یک سال منتهی به آمدنشان به آمریکا نصف شده و بسیاری اینجا با مشکلات مالی مواجه شده اند. از دوستم پرسیدم که چرا این اتفاق افتاد؟ با خنده و چشمانی درخشان از شوق زندگی جواب داد, دولت مان در طول سال ها تصمیمات اشتباه زیادی گرفته و این نتیجه اشه. پرسیدم این چه اثری بر زندگی ات داشته؟ با افسوسی در حد کسری از ثانیه و سپس با لبخندی به پهنای صورت پاسخ داد: ارزش تمام پس اندازی که خانواده برای تحصیلم کرده بودند, نصف شد و برای اومدن به اینجا (برای تحصیل) مشکل داشتم. این را گفت و دوباره خندید و دوباره چشمانش از شوق زندگی برق زد. و من, متحیر شدم.
یا از دوستان اهل پرو بگم که در حال تجربه دادگاه های رسیدگی به فساد سران دولت های قبل هستن. و اگر خودکشی رییس جمهورشان نبود, این نکته هرگز از روحیه و رفتار این دوستان مشخص نبود.
بعد از خودکشی رییس جمهور سابق پرو, برای گفتن تسلیت به دوستی, سراغش رفتم.
می خندید. گفتم متاسفم برای فوت رییس جمهور تان. لبخندش کم رنگ شد و پاسخ داد که ممنون این همدردی است.
بعد ادامه داد که مدتی است در پرو دادگاه هایی برای محاکمه سران دولت های قبلی به جرم فساد در جریان است و رییس جمهور اسبق فوت شده, تحت فشار روانی ناشی از آن, از دست رفته.
و بعد ادامه داد که جرم فساد سیاسی و مالی, از آدم بودن آدم ها کم نمیکنه و متاسفه برای این که رفتن به دادگاه چنان رعب آور بوده که منجر به چنین تصمیم شده. این را گفت و دوباره لبخند به چهره اش برگشت.
حتی دوستان اهل ونزوئلای مان, که دوران سخت شان از هیچ کس پنهان نیست هم شادند. این دوستان با حفظ روحیه نگرانی برای مملکت شان, خنده و زندگی رو از دست ندادن.
____________________________
الان که فرصت نگاه به خودم و خودمان از دور فراهم شده, می بینم که جای شادی بی دلیل "منطقی", عجیب در ایران خالی است.
چرا این شادی را دارند و ما نداریم؟ نه جامعه شناس هستم و نه روان شناس. ولی آن چه که مشاهده می کنم, این است که گویا قراردادی نانوشته برای "مدیریت" مکالمه و وقت بین این دوستان جاری است:
هرگز در مهمانی ها صحبت از سیاست از حد 5 دقیقه فراتر نمیره و افراد به صورت ارادی در مورد جنبه های دیگه زندگی حرف می زنند. همین آدم ها که پیش از اومدن اکثرا در بانک مرکزی یا دولت کشورشان شاغل بودن, موقع بحث تخصصی درمورد سیاست یا اقتصاد کشورشان در کلاس یا در جمع های دیگه, بسیار برای گفتن دارند و تازه در اون مواقعه که نگاهشان کمی سنگین میشه و غم فرصت دیده شدن پیدا می کنه.
Watch live: German leader Angela Merkel gives Harvard commencement address
https://www.upi.com/Top_News/US/2019/05/30/Watch-live-German-leader-Merkel-gives-Harvard-graduation-address/2381559233015/
#ایده
سخنرانی آنگلا مرکل در مراسم فارغ التحصیلی دانشگاه را در این سایت به صورت زنده ببینید.
https://www.upi.com/Top_News/US/2019/05/30/Watch-live-German-leader-Merkel-gives-Harvard-graduation-address/2381559233015/
#ایده
سخنرانی آنگلا مرکل در مراسم فارغ التحصیلی دانشگاه را در این سایت به صورت زنده ببینید.
UPI
Watch live: German leader Merkel gives Harvard graduation address
May 30 (UPI) -- German Chancellor Angela Merkel will deliver the commencement address Thursday at Harvard University, just hours after she received an honorary Doctor of Laws degree at the institution.
#python
دوره آموزشی نرم افزار پایتون در قالب همکاری با موسسه EDX ارایه میشه.
لینک شرکت در دوره:
https://www.edx.org/course/introduction-to-computer-science-and-programming-using-python-2
دوره آموزشی نرم افزار پایتون در قالب همکاری با موسسه EDX ارایه میشه.
لینک شرکت در دوره:
https://www.edx.org/course/introduction-to-computer-science-and-programming-using-python-2
edX
MITx: Introduction to Computer Science and Programming Using Python. | edX
An introduction to computer science as a tool to solve real-world analytical problems using Python 3.5.
