Forwarded from شوروم
ویدیوکست گفتگوی تیم داوری دعوتنامهی نویسندگی، دربارهی جستار شخصی در کانال یوتیوب شوروم منتشر شد.
سه داور عزیز در این گفتگو از معیارها و انتظارات خود از یک روایت و جستار شخصی ایدهآل گفته اند.
از علاقهمندان به روایت و جستار شخصی دعوت میکنیم با مراجعه به کانال یوتیوب شوروم این گفتگو را تماشا بفرمایند.
مشاهده ویدیو در یوتیوب شوروم
#دعوتنامه
@ShurumCloud
سه داور عزیز در این گفتگو از معیارها و انتظارات خود از یک روایت و جستار شخصی ایدهآل گفته اند.
از علاقهمندان به روایت و جستار شخصی دعوت میکنیم با مراجعه به کانال یوتیوب شوروم این گفتگو را تماشا بفرمایند.
مشاهده ویدیو در یوتیوب شوروم
#دعوتنامه
@ShurumCloud
❤5👍1
«در ماه اَرَخسَمنو (Araḫsamnu)، روز سوم، کوروش به بابل اندر آمد.
شاخههای سبز در برابرش گسترده شد. آشتی در شهر برقرار شد.
کوروش شادباشها به همۀ شهرها در بابل فرستاد.»
بازخوانی بخشی از رویدادنامۀ نبونید، به مناسبت هفتم آبان ماه (روز سوم ماه اَرَخسَمنو در تقویم بابلی):
پشت لوح، ستون دوم، سطر ۱۸ تا ۲۰.
شاخههای سبز در برابرش گسترده شد. آشتی در شهر برقرار شد.
کوروش شادباشها به همۀ شهرها در بابل فرستاد.»
بازخوانی بخشی از رویدادنامۀ نبونید، به مناسبت هفتم آبان ماه (روز سوم ماه اَرَخسَمنو در تقویم بابلی):
پشت لوح، ستون دوم، سطر ۱۸ تا ۲۰.
❤6
Forwarded from گاراژ ــ مهدی تدینی
"کورش بخواب، ما بیداریم"
مخالفان محمدرضاشاه فقید با همهٔ افکار او مخالفت میکردند، بدون اینکه آن افکار را درک کنند یا مورد سنجشی دقیق قرار دهند. با سیاست خارجی و دیدگاه ژئوپلیتیک او، با سیاست نظامی او، با توسعهٔ مطلوب او و کلاً با هر حرف او مخالف بودند.
به همین دلیل پس از انقلاب یکی دنبال تخریب روابط بینالمللی او بود، یکی دنبال بازپسدادن تسلیحاتی که او خریده بود؛ یکی دنبال الغای قوانین دوران او بود، یکی دنبال برچیدن سیاست فرهنگی او. یکی انرژی هستهای را باج به غرب، و یکی اف–۱۴ را پولپاشی برای امپریالیسم مینامید.
یکی از سیاستهای او که شدیداً تخریب و تحقیر میشد، هویتشناسی تاریخی ایران بود. آشکار بود که شاه میکوشید بُعد تاریخی هویت ایرانی را برجسته کند. هر چه مدرنسازی شتابانتر پیش میرفت، تاریخ برای جلوگیری از بیریشهشدگی برجستهتر میشد.
ایالات متحد آمریکا — البته نه چپ آمریکاستیزی که صرفاً ساکن آمریکاست — به همین چهارصد سال تاریخ خود افتخار میکند؛ آن هم چهارصد سالی که صد سال نخست آن بسیار محقر و غیرقابلذکر است. آمریکاییها، اگر چپ رادیکال نباشند، به همان سه قرن افتخار میکنند.
روسها، چینیها، ژاپنیها، کرهایها به تاریخ خود افتخار میکنند. عربها تاریخ خود را به معنای واقعی کلمه روی سر گذاشتهاند و حلوا-حلوا میکنند — بگذریم که تاریخ پیدایش کشورهای عربی به یک قرن نمیرسد و این افتخار به "ملیت" و "کشور" نیست، بلکه به گذشتهٔ فرهنگی است.
ترکیه به عصر عثمانی و رسیدن به دروازه وین افتخار میکند. حتی بومیانی که تا آمدن استعمارگران اروپایی غرق در بدویت بودند، به همان بدویت و مقاومت ارتجاعی خود مقابل تمدن افتخار میکنند. این صف بسیار طولانیتر است؛ مغولها هم به چنگیزشان افتخارن میکنند.
اما قدیمیترین ملت و کشور زنده جهان که اتفاقاً نیازی به جعل و تاریخسازی نداشت، به بلای تاریخستیزی دچار شد. تاریخش را سنگسار کرد. چرا؟ چون شاهی بود که معتقد بود باید به این تاریخ افتخار کرد، و اینک تاریخ باید پای سیاست روز قربانی میشد.
رابطهٔ ما با ثروت تاریخی مثل رابطهای است که مردمِ کرانهٔ رودخانه با آب دارند. ساحلنشینان از بس آب دارند قدر آب را نمیدانند؛ بادیهنشین میفهمد رود چه گنجی است؛ چه رویایی، چه واحهٔ بیکرانی است. بیتاریخان میفهمند ملتِ تاریخی بودن چه موهبتی است؛ نه ملتی که رودخانهٔ تاریخ چندهزارساله از جلوی خانهاش میگذرد.
زمان ثروت است. ما با سکههای زمان هزینهٔ داشتههای بدیهی امروزمان را دادهایم. این گنج مال ماست؛ تضمین آینده است.
هفتم آبان، روز کورش بزرگ، گرامی باد
#شاهد_تاریخی
@Garajetadayoni | گاراژ
مخالفان محمدرضاشاه فقید با همهٔ افکار او مخالفت میکردند، بدون اینکه آن افکار را درک کنند یا مورد سنجشی دقیق قرار دهند. با سیاست خارجی و دیدگاه ژئوپلیتیک او، با سیاست نظامی او، با توسعهٔ مطلوب او و کلاً با هر حرف او مخالف بودند.
به همین دلیل پس از انقلاب یکی دنبال تخریب روابط بینالمللی او بود، یکی دنبال بازپسدادن تسلیحاتی که او خریده بود؛ یکی دنبال الغای قوانین دوران او بود، یکی دنبال برچیدن سیاست فرهنگی او. یکی انرژی هستهای را باج به غرب، و یکی اف–۱۴ را پولپاشی برای امپریالیسم مینامید.
یکی از سیاستهای او که شدیداً تخریب و تحقیر میشد، هویتشناسی تاریخی ایران بود. آشکار بود که شاه میکوشید بُعد تاریخی هویت ایرانی را برجسته کند. هر چه مدرنسازی شتابانتر پیش میرفت، تاریخ برای جلوگیری از بیریشهشدگی برجستهتر میشد.
ایالات متحد آمریکا — البته نه چپ آمریکاستیزی که صرفاً ساکن آمریکاست — به همین چهارصد سال تاریخ خود افتخار میکند؛ آن هم چهارصد سالی که صد سال نخست آن بسیار محقر و غیرقابلذکر است. آمریکاییها، اگر چپ رادیکال نباشند، به همان سه قرن افتخار میکنند.
روسها، چینیها، ژاپنیها، کرهایها به تاریخ خود افتخار میکنند. عربها تاریخ خود را به معنای واقعی کلمه روی سر گذاشتهاند و حلوا-حلوا میکنند — بگذریم که تاریخ پیدایش کشورهای عربی به یک قرن نمیرسد و این افتخار به "ملیت" و "کشور" نیست، بلکه به گذشتهٔ فرهنگی است.
ترکیه به عصر عثمانی و رسیدن به دروازه وین افتخار میکند. حتی بومیانی که تا آمدن استعمارگران اروپایی غرق در بدویت بودند، به همان بدویت و مقاومت ارتجاعی خود مقابل تمدن افتخار میکنند. این صف بسیار طولانیتر است؛ مغولها هم به چنگیزشان افتخارن میکنند.
اما قدیمیترین ملت و کشور زنده جهان که اتفاقاً نیازی به جعل و تاریخسازی نداشت، به بلای تاریخستیزی دچار شد. تاریخش را سنگسار کرد. چرا؟ چون شاهی بود که معتقد بود باید به این تاریخ افتخار کرد، و اینک تاریخ باید پای سیاست روز قربانی میشد.
رابطهٔ ما با ثروت تاریخی مثل رابطهای است که مردمِ کرانهٔ رودخانه با آب دارند. ساحلنشینان از بس آب دارند قدر آب را نمیدانند؛ بادیهنشین میفهمد رود چه گنجی است؛ چه رویایی، چه واحهٔ بیکرانی است. بیتاریخان میفهمند ملتِ تاریخی بودن چه موهبتی است؛ نه ملتی که رودخانهٔ تاریخ چندهزارساله از جلوی خانهاش میگذرد.
زمان ثروت است. ما با سکههای زمان هزینهٔ داشتههای بدیهی امروزمان را دادهایم. این گنج مال ماست؛ تضمین آینده است.
هفتم آبان، روز کورش بزرگ، گرامی باد
#شاهد_تاریخی
@Garajetadayoni | گاراژ
❤11👍2
Forwarded from عیدگاه
از بیتهای تحریفشدهٔ شاهنامه
در بیت دوازدهم داستان قباد از شاهنامه تحریفی رخ داده است:
هرآنگه که دانا بود پرشتاب
چه دانش مر او را چه بر سبزه آب
(جلد هفتم، چاپ دایرةالمعارف بزرگ اسلامی)
بدیهیست که جاری شدن آب بر سبزه اتفاق خوب و خجستهای است، پس برای نشان دادن اینکه انسان دانا اما کمحوصله و ناشکیبا نمیتواند از دانش بهرهمند شود، تمثیل مناسبی نیست.
شارحان برای حل این اشکال دچار خطای دیگری شدهاند و آب بر سبزه را با آب زیر کاه یکی دانستهاند (جلد دهم، ص ۲۶۷) که هم به کلّی بیربط است، هم با مشاهدات طبیعی مغایر است، هم اشکال منطقی دارد. آخر این که آب زیر کاه باشد کجا و اینکه آب روی سبزه باشد کجا؟ آنچه اینجا رخ داده است گونهای از اینهمانانگاری است که نمونههای آن در مطالعات شاهنامهشناسان کمشمار نیست و با منطقورزی و پایبندی بیشتر به ضوابط شرحنویسی و تصحیح متن، میتوان از آن جلوگیری کرد.
اشکال دیگر به روش نادرست کار برمیگردد و آن اعتماد به نسخهٔ لندن است به هنگام آشفتگی نسخهبدلها. این را ما از خود مصححان و شارحان شاهنامه آموختهایم که نسخهٔ لندن با همهٔ کهنگی و ارزشمندی، نسخهای است پرتحریف که کاتب آن در برابر دشواریهای متن دست به سادهسازی سخن فردوسی میزده است. پس در هنگام آشفتگی نسخهبدلها و ناسازی ضبط لندن با آنها، باید احتمال داد که لغتی اصیل یا ساختاری کهن در کار بوده که در بیشتر نسخهها به طریقی و در نسخهٔ لندن به طریق دیگری تحریف شده است، به ویژه اگر شکل نوشتاری کلمهٔ مورد بحث در نسخهٔ لندن با ضبط دیگر نسخهها کمشباهت باشد.
در اینجا متأسفانه برعکس عمل شده است و با روشی که مصداق آشکار تصحیح مکانیکی است، کلمهٔ سبزه در حالی وارد متن شده که نسخهبدلهای آن یعنی آتش، سیری، سبزی و سر، هیچ کدام به حرف ه نمیانجامند. صورت درست سیری است که علت تحریفشدگیاش نه دشواری خود کلمه، بلکه ناآشنایی کاتبان و مصححان با ساخت قیدیِ «بر سیری» بوده است که به گواهی جستجوگرهای متنی در قابوسنامه (بر سیری به گرمابه نرفتن) و کیمیای سعادت (بر سیری نخسبیدن) هم به کار رفته است.
شاعر میخواهد بگوید دانای کمحوصله و ناشکیبا از دانش بهرهمند نیست زیرا زود از آن ملول میشود، مثل کسی که سیر و دلزده است و با آنکه آب در دسترسش هست به آن بیمیل است و از آن بیبهره:
هرآنگه که دانا بود پرشتاب
چه دانش مر او را چه بر سیری آب
جالب است که ضبط نسخهٔ بیروت هم سیری است (و این باید باعث اصلاح خطا در ویراست نهایی شاهنامه، چاپ سخن میشد) ولی به علت ناآشنایی کاتب با ساخت قیدی پیشگفته، «بر سیری» در آن به «سیری از» دگرگونی یافته، مانند چند نسخهٔ دیگر.
فراموش نشود که میان شتاب و سیری ارتباطی نزدیک به ترادف وجود دارد. به سخن دیگر، فردوسی شتاب را گاه در معنای سیری و دلزدگی از چیزی به کار میبرده است، از جمله در بیت زیر که آن نیز در چاپ مورد نظر درست تصحیح نشده:
همه دشت نخچیر و مرغ اندر آب
اگر دیر مانی بگیرد شتاب
(جلد ۵، ص ۳۲۷)
صورت درست، چنان که پیشتر در یادداشت «نگیرد شتاب» آوردهام، چنین است:
همه دشت نخچیر و مرغ اندر آب
اگر دیر مانی نگیرد شتاب
یعنی هر چه در اینجا بمانی باز دلزده و سیر نمیشوی.
◽️ وحید عیدگاه طرقبهای
@vahididgah
در بیت دوازدهم داستان قباد از شاهنامه تحریفی رخ داده است:
هرآنگه که دانا بود پرشتاب
چه دانش مر او را چه بر سبزه آب
(جلد هفتم، چاپ دایرةالمعارف بزرگ اسلامی)
بدیهیست که جاری شدن آب بر سبزه اتفاق خوب و خجستهای است، پس برای نشان دادن اینکه انسان دانا اما کمحوصله و ناشکیبا نمیتواند از دانش بهرهمند شود، تمثیل مناسبی نیست.
شارحان برای حل این اشکال دچار خطای دیگری شدهاند و آب بر سبزه را با آب زیر کاه یکی دانستهاند (جلد دهم، ص ۲۶۷) که هم به کلّی بیربط است، هم با مشاهدات طبیعی مغایر است، هم اشکال منطقی دارد. آخر این که آب زیر کاه باشد کجا و اینکه آب روی سبزه باشد کجا؟ آنچه اینجا رخ داده است گونهای از اینهمانانگاری است که نمونههای آن در مطالعات شاهنامهشناسان کمشمار نیست و با منطقورزی و پایبندی بیشتر به ضوابط شرحنویسی و تصحیح متن، میتوان از آن جلوگیری کرد.
اشکال دیگر به روش نادرست کار برمیگردد و آن اعتماد به نسخهٔ لندن است به هنگام آشفتگی نسخهبدلها. این را ما از خود مصححان و شارحان شاهنامه آموختهایم که نسخهٔ لندن با همهٔ کهنگی و ارزشمندی، نسخهای است پرتحریف که کاتب آن در برابر دشواریهای متن دست به سادهسازی سخن فردوسی میزده است. پس در هنگام آشفتگی نسخهبدلها و ناسازی ضبط لندن با آنها، باید احتمال داد که لغتی اصیل یا ساختاری کهن در کار بوده که در بیشتر نسخهها به طریقی و در نسخهٔ لندن به طریق دیگری تحریف شده است، به ویژه اگر شکل نوشتاری کلمهٔ مورد بحث در نسخهٔ لندن با ضبط دیگر نسخهها کمشباهت باشد.
در اینجا متأسفانه برعکس عمل شده است و با روشی که مصداق آشکار تصحیح مکانیکی است، کلمهٔ سبزه در حالی وارد متن شده که نسخهبدلهای آن یعنی آتش، سیری، سبزی و سر، هیچ کدام به حرف ه نمیانجامند. صورت درست سیری است که علت تحریفشدگیاش نه دشواری خود کلمه، بلکه ناآشنایی کاتبان و مصححان با ساخت قیدیِ «بر سیری» بوده است که به گواهی جستجوگرهای متنی در قابوسنامه (بر سیری به گرمابه نرفتن) و کیمیای سعادت (بر سیری نخسبیدن) هم به کار رفته است.
شاعر میخواهد بگوید دانای کمحوصله و ناشکیبا از دانش بهرهمند نیست زیرا زود از آن ملول میشود، مثل کسی که سیر و دلزده است و با آنکه آب در دسترسش هست به آن بیمیل است و از آن بیبهره:
هرآنگه که دانا بود پرشتاب
چه دانش مر او را چه بر سیری آب
جالب است که ضبط نسخهٔ بیروت هم سیری است (و این باید باعث اصلاح خطا در ویراست نهایی شاهنامه، چاپ سخن میشد) ولی به علت ناآشنایی کاتب با ساخت قیدی پیشگفته، «بر سیری» در آن به «سیری از» دگرگونی یافته، مانند چند نسخهٔ دیگر.
فراموش نشود که میان شتاب و سیری ارتباطی نزدیک به ترادف وجود دارد. به سخن دیگر، فردوسی شتاب را گاه در معنای سیری و دلزدگی از چیزی به کار میبرده است، از جمله در بیت زیر که آن نیز در چاپ مورد نظر درست تصحیح نشده:
همه دشت نخچیر و مرغ اندر آب
اگر دیر مانی بگیرد شتاب
(جلد ۵، ص ۳۲۷)
صورت درست، چنان که پیشتر در یادداشت «نگیرد شتاب» آوردهام، چنین است:
همه دشت نخچیر و مرغ اندر آب
اگر دیر مانی نگیرد شتاب
یعنی هر چه در اینجا بمانی باز دلزده و سیر نمیشوی.
◽️ وحید عیدگاه طرقبهای
@vahididgah
👍8🔥1
زندهیاد اسکندر فیروز برای استاک کردن، به معنای زیرچشمی مراقب بودن، یا همان کنترل نامحسوس یا سایه به سایهی شکار حرکت کردن، «ماهرخ رفتن» را به کار میبرده است. دهخدا هم در معنای ماهرخ رفتن نوشته بیحرکت مترصد صید بودن چنانکه گربه برای گرفتن گنجشک.
گویا اصطلاحی قدیمی هم هست. اما چرا «ماهرخ» رفتن؟
@masoudborbor
گویا اصطلاحی قدیمی هم هست. اما چرا «ماهرخ» رفتن؟
@masoudborbor
❤12
با برقابرق تیغها در دست، از دشتها و رودها گذشته بودند، از آبهای بزرگ، زیر پرواز عقابها، از کنار گلههای آهوان و از لابهلای جنگلهای بلوط. مبهوت بر برفها پا کوفته بودند و سرانجام به بهشتی زیر آسمان آبی رسیده بودند، با درختچههای سبز انبوه که زیر پایشان آبهای روان بود، در میان کوههای بلند، با مردمانی خرم.
وعدهها به تمامی راست بود: ایستاده بر دروازهی سبز و پرآب بهشت، آنها از صحراهای سوزان آمده بودند.
@masoudborbor
وعدهها به تمامی راست بود: ایستاده بر دروازهی سبز و پرآب بهشت، آنها از صحراهای سوزان آمده بودند.
@masoudborbor
❤11
این قلعهٔ التس (Burg Eltz) که در تصویر میبینید یک خانواده از قرن ۱۲ میلادی (۸۵۰ سال پیش) به طور مستمر در آن زندگی کردهاند و هرگز سقوط نکرده است؛ ۳۳ نسل پیاپی از خاندان التس.
خانه و هویت مکانمند چنین چیزی باید باشد.
خانه و هویت مکانمند چنین چیزی باید باشد.
👍4❤2💯1
Forwarded from Sherwin Vakili (شروین وکیلی)
📌 ایران تمدن راهها
سخنرانان:
🔹دکتر کامبیز مشتاق گوهری: «بقا در تمدن راهها»
🔹مهندس محمد درویش: «چگونه راه میتواند تمدنساز یا تمدنسوز باشد؟»
🔹دکتر شروین وکیلی: «نظریهی تمدن راهها»
▫️میزبان نشست: مسعود بربر
📆 پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۴
🕒 ساعت: ۱۵ تا ۱۸
📍نشانی: اقدسیه، خیابان موحد دانش، آوا پلت
♻️ لینک ثبتنام
🔴 ثبتنام برای حضور الزامی و ظرفیت محدود است.
@sherwin_vakili
سخنرانان:
🔹دکتر کامبیز مشتاق گوهری: «بقا در تمدن راهها»
🔹مهندس محمد درویش: «چگونه راه میتواند تمدنساز یا تمدنسوز باشد؟»
🔹دکتر شروین وکیلی: «نظریهی تمدن راهها»
▫️میزبان نشست: مسعود بربر
📆 پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۴
🕒 ساعت: ۱۵ تا ۱۸
📍نشانی: اقدسیه، خیابان موحد دانش، آوا پلت
♻️ لینک ثبتنام
🔴 ثبتنام برای حضور الزامی و ظرفیت محدود است.
@sherwin_vakili
❤2👍1
- نه خیر آقا. درخت سرِ پا که با پیچ و تاب تنش توی آتش سرخ شده باشد آدم را یاد زغال توی منقل و سر قلیان نمیاندازد. یاد آدمی میاندازد که بنزین ریخته باشد روی سرش و کبریت زده باشد و دست و پا بزند و فریاد بکشد و آنقدر بسوزد تا استخوانهایش توی آتش با صدای ترق و توروق بِپُکد و پاهایش توی زمین، انگار سیمان ریخته باشند، توی خاک دفن شده باشد و حتی نتواند این طرف و آن طرف بدود. فقط دستهایش آنقدر بسوزد که استخوانهایش سرخ شود و هر چند ثانیه یک استخوانش بپکد و بریزد روی زمین. اما همهی این مدت سرپا باشد. سرخ توی آتش.
-بس کن.
- من شنیده بودم توی آتشِ جنگل، خرگوشها و پرندههایی که در آتش میسوزند برای فرار از آتش، تن نیمهسوختهشان را به نقاط دیگر میبرند و آتش را منتقل میکنند. شنیده بودم سنجابها با جیرجیر زیاد از آتش بیرون میدوند. شنیده بودم پرندهها میپرند و هر حیوانی هر صدایی بلد باشد از خودش در میآورد. اما بدترینش این نبود. بدترینش این بود که جنگل خاموش بود. ساکت بود. همه چیز سیاه شده بود. لانهی پرندهها توی آتش سوخته بود و تخمهای توی لانه ترکیده بودند و پخته بودند و تخمِ پخته از پوست زده بود بیرون. لاشهی سوختهی لاکپشتها و خرگوشها که همه جا بود، میدانید یعنی چه؟
-بس کن.
- هوا سنگین بود. نفس کشیدنمان هم سخت شده بود. بوی گوشت کبابشده، بوی چوب، بوی جنگل سوخته میآمد. میدانید که مارها خوب نمیبینند. چشمهایشان بگویی نگویی تزیینی است. اما یک حفرههایی دارند برای اندازهگیری دما. از روی گرما جای طعمهشان را تشخیص میدهند. یعنی گرما را اینقدر خوب حس میکنند. یک جا تن سوختهی ماری روی زمین تاب خورده بود. آن وقت ميدانید ماری که بسوزد، اول داغ شود، بعد بسوزد، بعد تنش جزه بزند، چه حسی دارد؟
- خُب چرا خفه نمیشوی؟
---------
اینجا خانهی من است، مسعود بربر
@masoudborbor
-بس کن.
- من شنیده بودم توی آتشِ جنگل، خرگوشها و پرندههایی که در آتش میسوزند برای فرار از آتش، تن نیمهسوختهشان را به نقاط دیگر میبرند و آتش را منتقل میکنند. شنیده بودم سنجابها با جیرجیر زیاد از آتش بیرون میدوند. شنیده بودم پرندهها میپرند و هر حیوانی هر صدایی بلد باشد از خودش در میآورد. اما بدترینش این نبود. بدترینش این بود که جنگل خاموش بود. ساکت بود. همه چیز سیاه شده بود. لانهی پرندهها توی آتش سوخته بود و تخمهای توی لانه ترکیده بودند و پخته بودند و تخمِ پخته از پوست زده بود بیرون. لاشهی سوختهی لاکپشتها و خرگوشها که همه جا بود، میدانید یعنی چه؟
-بس کن.
- هوا سنگین بود. نفس کشیدنمان هم سخت شده بود. بوی گوشت کبابشده، بوی چوب، بوی جنگل سوخته میآمد. میدانید که مارها خوب نمیبینند. چشمهایشان بگویی نگویی تزیینی است. اما یک حفرههایی دارند برای اندازهگیری دما. از روی گرما جای طعمهشان را تشخیص میدهند. یعنی گرما را اینقدر خوب حس میکنند. یک جا تن سوختهی ماری روی زمین تاب خورده بود. آن وقت ميدانید ماری که بسوزد، اول داغ شود، بعد بسوزد، بعد تنش جزه بزند، چه حسی دارد؟
- خُب چرا خفه نمیشوی؟
---------
اینجا خانهی من است، مسعود بربر
@masoudborbor
😢13❤6🔥3
Forwarded from انجمن زُروان
📚 نبض اندیشه و انجمن زروان برگزار میکنند:
نقد و بررسی کتاب «نفرین صندلی»
سخنرانان:
▫️هنگامه آشوری
▫️علیرضا شیری
▫️مسعود بربر
▫️شروین وکیلی (نویسندهی کتاب)
▫️میزبان نشست: مهرداد مرزوقی
✅ زمان: شنبه ۲۲ آذر، ساعت ۱۷
✅ مکان: خیابان پورسینا، پردیس مرکزی دانشگاه تهران، دانشکده پزشکی، ساختمان اصلی، تالار دانشجو
✅ حضور برای همگان آزاد و رایگان است.
🔴 ثبتنام در این نشست الزامی است و میتوانید از طریق لینک زیر نامنویسی کنید.
⬅️ ثبتنام نشست حضوری
✅ این نشست بصورت حضوری و آنلاین برگزار خواهد شد. لینک پخش آنلاین همان روز در کانال تلگرامی قرار خواهد گرفت.
✅ برای دریافت کتاب از طریق لینکهای زیر عمل کنید:
نسخه الکترونیکی
نسخه چاپی
✅ برای کسب اطلاعات بیشتر با نشانی @nabzeandisheh_admin در تلگرام در ارتباط باشید.
#آوردگاه
#نقد_کتاب
#نفرین_صندلی
#شروین_وکیلی
@nabzeandisheh_javaneh
@zorvan_org
نقد و بررسی کتاب «نفرین صندلی»
سخنرانان:
▫️هنگامه آشوری
▫️علیرضا شیری
▫️مسعود بربر
▫️شروین وکیلی (نویسندهی کتاب)
▫️میزبان نشست: مهرداد مرزوقی
✅ زمان: شنبه ۲۲ آذر، ساعت ۱۷
✅ مکان: خیابان پورسینا، پردیس مرکزی دانشگاه تهران، دانشکده پزشکی، ساختمان اصلی، تالار دانشجو
✅ حضور برای همگان آزاد و رایگان است.
🔴 ثبتنام در این نشست الزامی است و میتوانید از طریق لینک زیر نامنویسی کنید.
⬅️ ثبتنام نشست حضوری
✅ این نشست بصورت حضوری و آنلاین برگزار خواهد شد. لینک پخش آنلاین همان روز در کانال تلگرامی قرار خواهد گرفت.
✅ برای دریافت کتاب از طریق لینکهای زیر عمل کنید:
نسخه الکترونیکی
نسخه چاپی
✅ برای کسب اطلاعات بیشتر با نشانی @nabzeandisheh_admin در تلگرام در ارتباط باشید.
#آوردگاه
#نقد_کتاب
#نفرین_صندلی
#شروین_وکیلی
@nabzeandisheh_javaneh
@zorvan_org
👏2❤1
Forwarded from ساسان آقایی
✋ شهادتنامهی یک ونزوئلایی
✍ مکس منرز، حقوقدان و کنشگر ونزوئلایی
بهعنوان یک ونزوئلایی، بگذارید بیرحمانه صادق باشم:
بعد از ۲۶ سال، ما همه چیز را امتحان کردهایم: اعتراضات، انتخابات، گفتوگو، فشار بینالمللی. در عوض، با شکنجه، زندان، ناپدیدشدن و کشتن انسانهای بیگناه روبهرو شدهایم. هر کسی که جرات مخالفت داشته باشد تحت تعقیب قرار میگیرد، شکار میشود یا خاموشش میکنند. ما در این مسیر جانها، امید و چندین نسل را از دست دادهایم.
هیچکدام از اینها به یک دلیل ساده جواب نداده است: رژیم مادورو هرگز اجازهی تغییر واقعی را نخواهد داد.
آیا ما خواهان یک حملهی نظامی هستیم؟ نه.
اما آیا به کمک خارجی نیاز داریم؟ قطعن، هیچ انتخاب دیگری نداریم.
این یک حکومت اقتدارگرای معمولی نیست.
این رژیمی است که به شکل بینالمللی به ارتباط با قاچاق مواد مخدر، فساد و همکاری با شبکههای جنایی متهم شده است. افزون بر آن، گزارشهای گستردهی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و آمریکای لاتین دربارهی حضور هستهها و گروههای افراطی خارجیِ دشمن ایالات متحده هشدار دادهاند که از خاک ونزوئلا بهعنوان پناهگاه امن استفاده میکنند.
هیچ جمعیت غیرنظامیای نمیتواند دیکتاتوریای را که ارتش، دادگاهها، رسانهها، زندانها و تکتک نهادها را از بالا تا پایین کنترل میکند، سرنگون کند، بهویژه دیکتاتوریای که حاضر است شهروندان خودش را شکنجه کند و بکشد.
انتظار اینکه فقط ونزوئلاییها بتوانند آن ماشین را از هم بپاشند نهتنها غیرواقعبینانه است، بلکه غیرانسانی است.
✔️ @SasanAghaei
📌 در این ویدیو گفته بودم که آمارها و واقعیتهای امروز ونزوئلا را به یاد بسپارید تا فردا چپ این را تبدیل به یک تاریخ جعلی دیگر نکند که "علیه حکومت مردمی و دموکراتیک مادورو، کودتا کردند"
✍ مکس منرز، حقوقدان و کنشگر ونزوئلایی
بهعنوان یک ونزوئلایی، بگذارید بیرحمانه صادق باشم:
بعد از ۲۶ سال، ما همه چیز را امتحان کردهایم: اعتراضات، انتخابات، گفتوگو، فشار بینالمللی. در عوض، با شکنجه، زندان، ناپدیدشدن و کشتن انسانهای بیگناه روبهرو شدهایم. هر کسی که جرات مخالفت داشته باشد تحت تعقیب قرار میگیرد، شکار میشود یا خاموشش میکنند. ما در این مسیر جانها، امید و چندین نسل را از دست دادهایم.
هیچکدام از اینها به یک دلیل ساده جواب نداده است: رژیم مادورو هرگز اجازهی تغییر واقعی را نخواهد داد.
آیا ما خواهان یک حملهی نظامی هستیم؟ نه.
اما آیا به کمک خارجی نیاز داریم؟ قطعن، هیچ انتخاب دیگری نداریم.
این یک حکومت اقتدارگرای معمولی نیست.
این رژیمی است که به شکل بینالمللی به ارتباط با قاچاق مواد مخدر، فساد و همکاری با شبکههای جنایی متهم شده است. افزون بر آن، گزارشهای گستردهی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و آمریکای لاتین دربارهی حضور هستهها و گروههای افراطی خارجیِ دشمن ایالات متحده هشدار دادهاند که از خاک ونزوئلا بهعنوان پناهگاه امن استفاده میکنند.
هیچ جمعیت غیرنظامیای نمیتواند دیکتاتوریای را که ارتش، دادگاهها، رسانهها، زندانها و تکتک نهادها را از بالا تا پایین کنترل میکند، سرنگون کند، بهویژه دیکتاتوریای که حاضر است شهروندان خودش را شکنجه کند و بکشد.
انتظار اینکه فقط ونزوئلاییها بتوانند آن ماشین را از هم بپاشند نهتنها غیرواقعبینانه است، بلکه غیرانسانی است.
✔️ @SasanAghaei
📌 در این ویدیو گفته بودم که آمارها و واقعیتهای امروز ونزوئلا را به یاد بسپارید تا فردا چپ این را تبدیل به یک تاریخ جعلی دیگر نکند که "علیه حکومت مردمی و دموکراتیک مادورو، کودتا کردند"
Telegram
ساسان آقایی
📰 پیشبینی زمان سقوط مادورو در گفتگوی مدبویز:
📺 چپ چگونه ویران میکند؟
ونزوئلا وارد لحظهی حساس تاریخ خود میشود، ترامپ مسیری را آغاز کرده که پایانی بر آن نخواهد بود جز سرنگونی مادورو.
در ویدیوی جدید مدبویز، ساسان آقایی به همراه مجتبی حصامی یادآوری میکنند…
📺 چپ چگونه ویران میکند؟
ونزوئلا وارد لحظهی حساس تاریخ خود میشود، ترامپ مسیری را آغاز کرده که پایانی بر آن نخواهد بود جز سرنگونی مادورو.
در ویدیوی جدید مدبویز، ساسان آقایی به همراه مجتبی حصامی یادآوری میکنند…
👍6👌1
Forwarded from شرق
انتقال کودکان ربودهشده اوکراینی به اردوگاههای تبلیغاتی کره شمالی
🔺دیزنیلند «کیم» و «پوتین» برای کودکان جنگ
شرق: مسکو میدزدد، پیونگیانگ «مغزشویی» میکند. گزارشهای تکاندهنده در کنگره آمریکا فاش کرد که کودکان ربودهشده اوکراینی مانند «میشا» ۱۲ ساله و «لیزا» ۱۶ ساله، به جای آغوش خانواده، سر از اردوگاه نظامی «سانگدوون» در کره شمالی درآوردهاند.در این اردوگاه ساحلی که به «بنیدورم دیکتاتور» معروف است، کودکان مجبور به یادگیری شعارهایی برای «نابودی امپریالیستها» و دیدار با نظامیان ضدآمریکاییِ دوران جنگ سرد میشوند. این فاجعه انسانی، پرده جدیدی از پیمان دفاعی پوتین و کیم جونگ اون است که حالا از تبادل موشک به «تجارت انسان» رسیده است.آمارها وحشتناک است: کییف از وجود ۱۶۵ اردوگاه بازآموزی (در روسیه، بلاروس و کره شمالی) و احتمال ربایش تا ۳۰۰ هزار کودک خبر میدهد. در حالی که روسیه قطعنامه سازمان ملل برای بازگشت فوری کودکان را «دروغ» میخواند و به آن رای منفی میدهد، ملانیا ترامپ با استفاده از کانال ارتباطی با پوتین، پروژه بازگرداندن این قربانیان کوچک را در اولویت قرار داده است.
💢بیشتر بخوانید
@sharghdaily
🔺دیزنیلند «کیم» و «پوتین» برای کودکان جنگ
شرق: مسکو میدزدد، پیونگیانگ «مغزشویی» میکند. گزارشهای تکاندهنده در کنگره آمریکا فاش کرد که کودکان ربودهشده اوکراینی مانند «میشا» ۱۲ ساله و «لیزا» ۱۶ ساله، به جای آغوش خانواده، سر از اردوگاه نظامی «سانگدوون» در کره شمالی درآوردهاند.در این اردوگاه ساحلی که به «بنیدورم دیکتاتور» معروف است، کودکان مجبور به یادگیری شعارهایی برای «نابودی امپریالیستها» و دیدار با نظامیان ضدآمریکاییِ دوران جنگ سرد میشوند. این فاجعه انسانی، پرده جدیدی از پیمان دفاعی پوتین و کیم جونگ اون است که حالا از تبادل موشک به «تجارت انسان» رسیده است.آمارها وحشتناک است: کییف از وجود ۱۶۵ اردوگاه بازآموزی (در روسیه، بلاروس و کره شمالی) و احتمال ربایش تا ۳۰۰ هزار کودک خبر میدهد. در حالی که روسیه قطعنامه سازمان ملل برای بازگشت فوری کودکان را «دروغ» میخواند و به آن رای منفی میدهد، ملانیا ترامپ با استفاده از کانال ارتباطی با پوتین، پروژه بازگرداندن این قربانیان کوچک را در اولویت قرار داده است.
💢بیشتر بخوانید
@sharghdaily
🤯3😢3❤1🤔1
Forwarded from MoradiDiet (Moradidiet)
☕️ قهوه بنوشید!
یه مطالعه جدید از دانشگاه تافتس آمریکا نشون میده که نوشیدن ۱ تا ۳ فنجان قهوه در روز میتونه با کاهش خطر مرگ (بهویژه مرگهای قلبیعروقی) همراه باشه اما فقط اگه قهوهتون رو با شکر و خامه زیاد خراب نکنید!
🔍 نتایج تحقیق روی بیش از ۴۶ هزار نفر نشون داد:
✔️ قهوه تلخ یا با مقدار کم شکر ، تا ۱۷٪ خطر مرگ رو کاهش میده.
✔️ قهوههایی که با شکر زیاد، شیر پرچرب، خامه همراه باشن، این اثر محافظتی رو ندارن.
✔️ مصرف بیش از ۳ فنجان در روز فواید بیشتری نداشت و حتی میتونه اثر محافظتی رو کم کنه.
✔️ قهوه بدون کافئین در این مطالعه اثر معناداری نشون نداد.
📌 توصیه تخصصی:
قهوه بهتنهایی میتونه بخشی از یک سبک زندگی سالم باشه، اما کیفیت نوشیدنیهاتون به چیزی که اضافه میکنید هم بستگی داره!
اگه میخواید تو تلگرام به من پیام بدید:
📮@moradi_diet
لینک کانال تلگرام:
🆔 @moradi_diet1
اینستاگرام و توییتر مرادیدایت:
🔗 Instagram.com/moradidiet
🔗 x.com/moradidiet
یه مطالعه جدید از دانشگاه تافتس آمریکا نشون میده که نوشیدن ۱ تا ۳ فنجان قهوه در روز میتونه با کاهش خطر مرگ (بهویژه مرگهای قلبیعروقی) همراه باشه اما فقط اگه قهوهتون رو با شکر و خامه زیاد خراب نکنید!
🔍 نتایج تحقیق روی بیش از ۴۶ هزار نفر نشون داد:
✔️ قهوه تلخ یا با مقدار کم شکر ، تا ۱۷٪ خطر مرگ رو کاهش میده.
✔️ قهوههایی که با شکر زیاد، شیر پرچرب، خامه همراه باشن، این اثر محافظتی رو ندارن.
✔️ مصرف بیش از ۳ فنجان در روز فواید بیشتری نداشت و حتی میتونه اثر محافظتی رو کم کنه.
✔️ قهوه بدون کافئین در این مطالعه اثر معناداری نشون نداد.
📌 توصیه تخصصی:
قهوه بهتنهایی میتونه بخشی از یک سبک زندگی سالم باشه، اما کیفیت نوشیدنیهاتون به چیزی که اضافه میکنید هم بستگی داره!
اگه میخواید تو تلگرام به من پیام بدید:
📮@moradi_diet
لینک کانال تلگرام:
🆔 @moradi_diet1
اینستاگرام و توییتر مرادیدایت:
🔗 Instagram.com/moradidiet
🔗 x.com/moradidiet
X (formerly Twitter)
Fateme Moradi (@moradidiet) on X
من مشاور و کوچ تغذیه هستم. اگه میخواید الگوی غذاییتون رو متناسب با شرایط زندگیتون اصلاح کنید یا برنامه ورزشی میخواید، من میتونم به شما کمک کنم.
👍2💯1
Forwarded from تاریخ اقتصاد | مهدی الیاسی
🔷 جدول تورم شیلی از سال 1959 تا سال 2008
🔹 اَبَر تورم فزاینده و وحشتناک دوران آلنده، شایان توجه است.
@tarikh_eghtesaad1
🔹 اَبَر تورم فزاینده و وحشتناک دوران آلنده، شایان توجه است.
@tarikh_eghtesaad1
❤3
Forwarded from کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران (Ras)
سیاست نامه انتشارات الزویر در باره استفاده از هوش مصنوعی در تألیف کتابها
استفاده از هوش مصنوعی تولیدی و فناوریهای کمکی هوش مصنوعی در نگارش برای انتشارات الزویر
سیاستنامه برای نویسندگان کتابها و محتوای سفارشی
این سیاستنامه با هدف افزایش شفافیت و راهنمایی برای نویسندگان، خوانندگان، داوران و ویراستاران در زمینه هوش مصنوعی تولیدی (Generative AI) و فناوریهای کمکی آن تدوین شده است. الزویر این حوزه را بهطور مداوم پایش میکند و در صورت نیاز، این سیاستنامه را اصلاح یا بهروزرسانی خواهد کرد. توجه داشته باشید که این سیاست فقط به فرآیند نگارش مربوط میشود و شامل استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در تحلیل دادهها و استخراج نتایج پژوهشی نمیشود.
1. استفاده از هوش مصنوعی در نگارش:
در صورتی که نویسندگان از هوش مصنوعی تولیدی یا ابزارهای کمکی آن در نگارش استفاده میکنند، این استفاده باید تنها برای بهبود خوانایی و زبان متن باشد و نه برای جایگزینی وظایف اصلی نویسنده مانند:
تولید بینشهای علمی، آموزشی یا پزشکی
استخراج نتایج علمی
ارائه توصیههای بالینی
استفاده از این فناوریها باید تحت نظارت انسانی و با کنترل کامل نویسنده صورت گیرد و تمامی مطالب بهدقت مرور و ویرایش شوند؛ زیرا هوش مصنوعی میتواند خروجیهایی با ظاهر معتبر ولی نادرست، ناقص یا دارای سوگیری تولید کند. در نهایت، مسئولیت کامل محتوای اثر بر عهده نویسندگان است.
2. افشای استفاده از هوش مصنوعی:
نویسندگان باید در نسخه نهایی دستنوشته، استفاده از هوش مصنوعی تولیدی یا ابزارهای کمکی آن را افشا کنند و این افشا در نسخه منتشرشده کتاب نیز درج خواهد شد. این شفافیت، اعتماد میان نویسنده، خواننده، داور، ویراستار و مشارکتکنندگان را تقویت کرده و با شرایط استفاده از ابزار مربوطه نیز مطابقت دارد.
این سیاستنامه فقط شامل محتوای جدید (شامل آثار جدید یا فصلهای اضافهشده به نسخههای بازنگریشده) است و استفاده از هوش مصنوعی برای ویرایش مطالب قبلاً منتشرشده مجاز نیست.
3. نقش هوش مصنوعی بهعنوان نویسنده:
ابزارهای هوش مصنوعی نباید بهعنوان نویسنده یا همنویسنده معرفی شوند و نباید در استنادها بهعنوان نویسنده ذکر شوند؛ زیرا نویسندگی مستلزم مسئولیتها و وظایفی است که فقط انسان میتواند بر عهده گیرد. نویسندگان باید:
نسخه نهایی اثر را تأیید و برای انتشار ارسال کنند
تضمین کنند که اثر اصیل است و نویسندگان اعلامشده واجد شرایط نویسندگی هستند
حقوق شخص ثالث را نقض نکردهاند
با سیاست اخلاق نشر الزویر آشنایی کامل داشته باشند
استفاده از هوش مصنوعی در تصاویر، نمودارها و آثار هنری:
الزویر اجازه نمیدهد تصاویر یا نمودارهای ارائهشده در مقالات یا کتابها با استفاده از هوش مصنوعی تولید یا ویرایش شوند. این شامل اعمالی مانند تقویت، حذف، افزودن یا تغییر یک عنصر خاص در تصویر است. فقط تغییراتی مثل تنظیم روشنایی، کنتراست یا تعادل رنگ در صورتی مجاز است که اطلاعات اصلی تصویر را حذف یا پنهان نکند.
استثنا: اگر استفاده از هوش مصنوعی بخشی از طرح پژوهشی باشد (مثلاً در زمینه تصویربرداری زیستی)، نویسندگان باید:
بهطور شفاف در بخش روشها این استفاده را توضیح دهند
مدل یا ابزار هوش مصنوعی، نسخه، توسعهدهنده و نحوه کاربرد آن را ذکر کنند
از سیاستهای استفاده صحیح از نرمافزار تبعیت کرده و محتوای درست را انتساب دهند
در صورت درخواست، نسخههای اولیه یا ترکیبشده تصاویر را برای ارزیابی ویراستاری ارائه دهند
استفاده از هوش مصنوعی برای طراحی جلد کتاب یا آثار هنری مانند چکیدههای گرافیکی نیز مجاز نیست.
یادداشت پایانی:
برای آشنایی با سیاستهای هوش مصنوعی الزویر در مورد مقالات ژورنالی، به سیاستنامههای مخصوص ژورنالها مراجعه فرمایید.
https://news.1rj.ru/str/UT_Central_Library
https://www.elsevier.com/about/policies-and-standards/the-use-of-generative-ai-and-ai-assisted-technologies-in-writing-for-elsevier
استفاده از هوش مصنوعی تولیدی و فناوریهای کمکی هوش مصنوعی در نگارش برای انتشارات الزویر
سیاستنامه برای نویسندگان کتابها و محتوای سفارشی
این سیاستنامه با هدف افزایش شفافیت و راهنمایی برای نویسندگان، خوانندگان، داوران و ویراستاران در زمینه هوش مصنوعی تولیدی (Generative AI) و فناوریهای کمکی آن تدوین شده است. الزویر این حوزه را بهطور مداوم پایش میکند و در صورت نیاز، این سیاستنامه را اصلاح یا بهروزرسانی خواهد کرد. توجه داشته باشید که این سیاست فقط به فرآیند نگارش مربوط میشود و شامل استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در تحلیل دادهها و استخراج نتایج پژوهشی نمیشود.
1. استفاده از هوش مصنوعی در نگارش:
در صورتی که نویسندگان از هوش مصنوعی تولیدی یا ابزارهای کمکی آن در نگارش استفاده میکنند، این استفاده باید تنها برای بهبود خوانایی و زبان متن باشد و نه برای جایگزینی وظایف اصلی نویسنده مانند:
تولید بینشهای علمی، آموزشی یا پزشکی
استخراج نتایج علمی
ارائه توصیههای بالینی
استفاده از این فناوریها باید تحت نظارت انسانی و با کنترل کامل نویسنده صورت گیرد و تمامی مطالب بهدقت مرور و ویرایش شوند؛ زیرا هوش مصنوعی میتواند خروجیهایی با ظاهر معتبر ولی نادرست، ناقص یا دارای سوگیری تولید کند. در نهایت، مسئولیت کامل محتوای اثر بر عهده نویسندگان است.
2. افشای استفاده از هوش مصنوعی:
نویسندگان باید در نسخه نهایی دستنوشته، استفاده از هوش مصنوعی تولیدی یا ابزارهای کمکی آن را افشا کنند و این افشا در نسخه منتشرشده کتاب نیز درج خواهد شد. این شفافیت، اعتماد میان نویسنده، خواننده، داور، ویراستار و مشارکتکنندگان را تقویت کرده و با شرایط استفاده از ابزار مربوطه نیز مطابقت دارد.
این سیاستنامه فقط شامل محتوای جدید (شامل آثار جدید یا فصلهای اضافهشده به نسخههای بازنگریشده) است و استفاده از هوش مصنوعی برای ویرایش مطالب قبلاً منتشرشده مجاز نیست.
3. نقش هوش مصنوعی بهعنوان نویسنده:
ابزارهای هوش مصنوعی نباید بهعنوان نویسنده یا همنویسنده معرفی شوند و نباید در استنادها بهعنوان نویسنده ذکر شوند؛ زیرا نویسندگی مستلزم مسئولیتها و وظایفی است که فقط انسان میتواند بر عهده گیرد. نویسندگان باید:
نسخه نهایی اثر را تأیید و برای انتشار ارسال کنند
تضمین کنند که اثر اصیل است و نویسندگان اعلامشده واجد شرایط نویسندگی هستند
حقوق شخص ثالث را نقض نکردهاند
با سیاست اخلاق نشر الزویر آشنایی کامل داشته باشند
استفاده از هوش مصنوعی در تصاویر، نمودارها و آثار هنری:
الزویر اجازه نمیدهد تصاویر یا نمودارهای ارائهشده در مقالات یا کتابها با استفاده از هوش مصنوعی تولید یا ویرایش شوند. این شامل اعمالی مانند تقویت، حذف، افزودن یا تغییر یک عنصر خاص در تصویر است. فقط تغییراتی مثل تنظیم روشنایی، کنتراست یا تعادل رنگ در صورتی مجاز است که اطلاعات اصلی تصویر را حذف یا پنهان نکند.
استثنا: اگر استفاده از هوش مصنوعی بخشی از طرح پژوهشی باشد (مثلاً در زمینه تصویربرداری زیستی)، نویسندگان باید:
بهطور شفاف در بخش روشها این استفاده را توضیح دهند
مدل یا ابزار هوش مصنوعی، نسخه، توسعهدهنده و نحوه کاربرد آن را ذکر کنند
از سیاستهای استفاده صحیح از نرمافزار تبعیت کرده و محتوای درست را انتساب دهند
در صورت درخواست، نسخههای اولیه یا ترکیبشده تصاویر را برای ارزیابی ویراستاری ارائه دهند
استفاده از هوش مصنوعی برای طراحی جلد کتاب یا آثار هنری مانند چکیدههای گرافیکی نیز مجاز نیست.
یادداشت پایانی:
برای آشنایی با سیاستهای هوش مصنوعی الزویر در مورد مقالات ژورنالی، به سیاستنامههای مخصوص ژورنالها مراجعه فرمایید.
https://news.1rj.ru/str/UT_Central_Library
https://www.elsevier.com/about/policies-and-standards/the-use-of-generative-ai-and-ai-assisted-technologies-in-writing-for-elsevier
Telegram
کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
وب سايت کتابخانه مرکزی:
Library.ut.ac.ir
آدرس:
خیابان انقلاب، خیابان ۱۶ آذر، داخل پردیس مرکزی دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی، مرکز اسناد و تامین منابع علمی.
Library.ut.ac.ir
آدرس:
خیابان انقلاب، خیابان ۱۶ آذر، داخل پردیس مرکزی دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی، مرکز اسناد و تامین منابع علمی.
❤2👍2
Forwarded from عیدگاه
تصحیح بیتی از قطران تبریزی
مصراع دوم بیت زیر از قطران خارجآهنگ مینماید:
حاسد ز تو جفت غم و ناصح ز تو خرّم
خلق از تو به زاری و دینار به فریاد
(دیوان قطران، ۱۴۰۲، چاپ فرهنگستان، ج ۱، ص ۸۴)
ممکن است برای برخی از کسانی که عروض را به صورت نظری و مدرسی و نه بر اساس تتبّع در دیوانهای کهن آموخته باشند، وزن مصراع مورد نظر درست و قابل توجیه باشد، زیرا با مشدّد خواندن حرف پایانی «زاری» و کشیدگیِ «و»، وزن را بیاشکال خواهند یافت، امّا مصحّحان فرهیختهٔ دیوان با ممارستی که در شیوهٔ سخن شاعر داشتهاند، دریافتهاند که چنین خوانشی در موضع مورد نظر محتمل نیست، به ویژه که موازنهٔ بیت را بر هم میزند؛ از این رو برای بسامان کردن وزن مصراع، ضبط زیر را پیشنهاد کردهاند:
«خصم از تو به زاری در و دینار به فریاد» (همان جا، پانویس)
چه ضبط متن دیوان (زاری و) را بپذیریم، چه حدس مصحّحان گرامی (زاری در و) را، مصراع قطران دچار اشکالی معنایی و نوعی نقض غرض خواهد بود، زیرا در ستایش حاکمان و کشورداران نمیتوان گفت که مردم از تو در زاری هستند، از همین روی مصحّحان ارجمند احتمال دادهاند که «خلق» دگرگشتهٔ «خصم» باشد. با این حدس اشکال معنایی مصراع برطرف میشود و مشکل مردم (خلق) با حاکم جای خود را به مشکل دشمن (دشمن) با حاکم میدهد که امری پذیرفتنی است.
امّا به نظر نگارنده برطرف کردن مشکل بیت با اعمال تغییری در موضع اشکال وزنی (زاری و) و بدون تبدیل «خلق» به «خصم» امکانپذیر است. برای این منظور باید در جستوجوی کلمهای باشیم که در تقابل با «به فریاد بودن» باشد. به سخن دیگر، اینکه دینار از ممدوح به فریاد است (= ممدوح سخاوتمند و دینارپاش است)، نشان میدهد که خلق از ممدوح به زاری نیستند و از بخششهای او خرسند هستند، پس به جای «زاری» باید در پی لغتی دگرگشته باشیم با معنایی مثبت. با توجّه به بیتهایی مانند بیت زیر، به نظر میرسد که لغت مورد نظر «آزادی» است به معنای «خرسندی» (لغتنامهٔ دهخدا، مدخل «آزادی») که با «گِله» در تضادّ است:
همه کس از تو به آزادی و رهی به گله
همه کسی ز تو خشنود و بنده ناخشنود
(دیوان قطران، همان چاپ، ج ۲، ص ۱۲۲)
مضمون بیت مورد بحث بسیار شبیه به مضمون بیت زیر است که در آن «به آزادی بودن» (= خرسند بودن) در مورد «خلق» به کار رفته است و «به مُستی بودن» (به فریاد بودن و گلهمند بودن) در مورد «خزینه» که معادل «دینار» در آن بیت است:
روز و شب از کفّ زرّبخش تو هستند
خلق به آزادی و خزینه به مُستی
(همان، ج ۲، ص ۷۸۳)
اینک صورت پیراستهٔ بیت مورد بحث، چنانکه نگارنده میانگارد:
حاسد ز تو جفتِ غم و ناصح ز تو خرّم
خلق از تو به آزادی و دینار به فریاد
◽️ وحید عیدگاه طرقبهای
#قطران_تبریزی
@vahididgah
مصراع دوم بیت زیر از قطران خارجآهنگ مینماید:
حاسد ز تو جفت غم و ناصح ز تو خرّم
خلق از تو به زاری و دینار به فریاد
(دیوان قطران، ۱۴۰۲، چاپ فرهنگستان، ج ۱، ص ۸۴)
ممکن است برای برخی از کسانی که عروض را به صورت نظری و مدرسی و نه بر اساس تتبّع در دیوانهای کهن آموخته باشند، وزن مصراع مورد نظر درست و قابل توجیه باشد، زیرا با مشدّد خواندن حرف پایانی «زاری» و کشیدگیِ «و»، وزن را بیاشکال خواهند یافت، امّا مصحّحان فرهیختهٔ دیوان با ممارستی که در شیوهٔ سخن شاعر داشتهاند، دریافتهاند که چنین خوانشی در موضع مورد نظر محتمل نیست، به ویژه که موازنهٔ بیت را بر هم میزند؛ از این رو برای بسامان کردن وزن مصراع، ضبط زیر را پیشنهاد کردهاند:
«خصم از تو به زاری در و دینار به فریاد» (همان جا، پانویس)
چه ضبط متن دیوان (زاری و) را بپذیریم، چه حدس مصحّحان گرامی (زاری در و) را، مصراع قطران دچار اشکالی معنایی و نوعی نقض غرض خواهد بود، زیرا در ستایش حاکمان و کشورداران نمیتوان گفت که مردم از تو در زاری هستند، از همین روی مصحّحان ارجمند احتمال دادهاند که «خلق» دگرگشتهٔ «خصم» باشد. با این حدس اشکال معنایی مصراع برطرف میشود و مشکل مردم (خلق) با حاکم جای خود را به مشکل دشمن (دشمن) با حاکم میدهد که امری پذیرفتنی است.
امّا به نظر نگارنده برطرف کردن مشکل بیت با اعمال تغییری در موضع اشکال وزنی (زاری و) و بدون تبدیل «خلق» به «خصم» امکانپذیر است. برای این منظور باید در جستوجوی کلمهای باشیم که در تقابل با «به فریاد بودن» باشد. به سخن دیگر، اینکه دینار از ممدوح به فریاد است (= ممدوح سخاوتمند و دینارپاش است)، نشان میدهد که خلق از ممدوح به زاری نیستند و از بخششهای او خرسند هستند، پس به جای «زاری» باید در پی لغتی دگرگشته باشیم با معنایی مثبت. با توجّه به بیتهایی مانند بیت زیر، به نظر میرسد که لغت مورد نظر «آزادی» است به معنای «خرسندی» (لغتنامهٔ دهخدا، مدخل «آزادی») که با «گِله» در تضادّ است:
همه کس از تو به آزادی و رهی به گله
همه کسی ز تو خشنود و بنده ناخشنود
(دیوان قطران، همان چاپ، ج ۲، ص ۱۲۲)
مضمون بیت مورد بحث بسیار شبیه به مضمون بیت زیر است که در آن «به آزادی بودن» (= خرسند بودن) در مورد «خلق» به کار رفته است و «به مُستی بودن» (به فریاد بودن و گلهمند بودن) در مورد «خزینه» که معادل «دینار» در آن بیت است:
روز و شب از کفّ زرّبخش تو هستند
خلق به آزادی و خزینه به مُستی
(همان، ج ۲، ص ۷۸۳)
اینک صورت پیراستهٔ بیت مورد بحث، چنانکه نگارنده میانگارد:
حاسد ز تو جفتِ غم و ناصح ز تو خرّم
خلق از تو به آزادی و دینار به فریاد
◽️ وحید عیدگاه طرقبهای
#قطران_تبریزی
@vahididgah
👏4🔥2