پارینه/پالئوگرام
مراسم اهدای نخستین جایزه چراغ در شب هفتم دی ماه ۱۳۹۵ برگزار شد. برندگان این جایزه دکتر محمد باقری، دکتر مجید میرزاوزیری و نشریه نجومی ساروس بودند. نشان تندیس این جایزه، سنگواره آمونیت است. #جایزه_چراغ
شاخهای رازآلود آمون.pdf
758.1 KB
شاخهای رازآلود آمون
درباره ارزشهای نمادین جایزه چراغ و تندیس آمونیت
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۷۱
۲۵ دی ۱۳۹۵
ص۲۰
نخستین چراغ یکساله شد و دومین چراغ به زودی روشن خواهد شد
t.me/paleogram
t.me/cheraghprize
درباره ارزشهای نمادین جایزه چراغ و تندیس آمونیت
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۷۱
۲۵ دی ۱۳۹۵
ص۲۰
نخستین چراغ یکساله شد و دومین چراغ به زودی روشن خواهد شد
t.me/paleogram
t.me/cheraghprize
الماس
در فرهنگ مغولها، الماس نام دیوی رازآلود و انسانریخت است؛ چیزی در مایه یتی ِ تبتیها، پاگنده یا ساسکاچ ِ آمریکاییها و هُرچ، که این آخری روایت کرمانجهای خراسان از انسانی-میمونی پشمالو و دوپاست که تقلید کارهای آدمیان را میکند.
تقریباً همه این افسانهها درباره موجوداتی است که فقط اندکی از انسان کمهوشترند و تنها عیب همه در اینجاست که واقعیت ندارند. شاید از این رو، پژوهشگران دیرینهشناس ژاپنی، چینی و همکاران ایشان در موزه تاریخ طبیعی آمریکا نام الماس را به سنگواره ۷۵ میلیون ساله یکی از باهوشترین دایناسورهایی دادهاند که در سازند چادوکتا و ناحیه اوخا تولگود مغولستان یافت شده:
Almas ukhaa
این دایناسور از خانواده تروئودونتیدها است؛ خانوادهای شامل شکارچیانی نیم تا دو متری با مغزهایی که در برخی گونهها به بزرگی مغز روباه بوده است. البته نباید فراموش کرد که قیاس مغز دایناسورها و پستانداران، معالفارق است، زیرا دایناسورها (از جمله پرندگان) ژنومی کوچکتر از ژنوم پستانداران دارند و یاختههایی نیز بسیار کوچکتر. بنابراین میتوانند یاختههای عصبی فراوانتری را در فضایی همجای مغز پستانداران بگنجانند. ازینروست که کلاغها و طوطیها با مغزهایی بسیار کوچکتر از مغز میمونها میتوانند حرف بزنند، ابزار بسازند، مسئله حل کنند و هوشی همپایه میمونها داشته باشند.
جثه الماس تقریبا اندازه بوقلمون بوده و شباهت زیادی به نیاکان ِ نخستین ِ دودمان ِ پرندگان داشته.
https://www.instagram.com/p/Bc8fl6WAJne/
اصل مقاله را با این نشر (نشانگر شیء رقومی) بخوانید:
https://doi.org/10.1206/3889.1
در فرهنگ مغولها، الماس نام دیوی رازآلود و انسانریخت است؛ چیزی در مایه یتی ِ تبتیها، پاگنده یا ساسکاچ ِ آمریکاییها و هُرچ، که این آخری روایت کرمانجهای خراسان از انسانی-میمونی پشمالو و دوپاست که تقلید کارهای آدمیان را میکند.
تقریباً همه این افسانهها درباره موجوداتی است که فقط اندکی از انسان کمهوشترند و تنها عیب همه در اینجاست که واقعیت ندارند. شاید از این رو، پژوهشگران دیرینهشناس ژاپنی، چینی و همکاران ایشان در موزه تاریخ طبیعی آمریکا نام الماس را به سنگواره ۷۵ میلیون ساله یکی از باهوشترین دایناسورهایی دادهاند که در سازند چادوکتا و ناحیه اوخا تولگود مغولستان یافت شده:
Almas ukhaa
این دایناسور از خانواده تروئودونتیدها است؛ خانوادهای شامل شکارچیانی نیم تا دو متری با مغزهایی که در برخی گونهها به بزرگی مغز روباه بوده است. البته نباید فراموش کرد که قیاس مغز دایناسورها و پستانداران، معالفارق است، زیرا دایناسورها (از جمله پرندگان) ژنومی کوچکتر از ژنوم پستانداران دارند و یاختههایی نیز بسیار کوچکتر. بنابراین میتوانند یاختههای عصبی فراوانتری را در فضایی همجای مغز پستانداران بگنجانند. ازینروست که کلاغها و طوطیها با مغزهایی بسیار کوچکتر از مغز میمونها میتوانند حرف بزنند، ابزار بسازند، مسئله حل کنند و هوشی همپایه میمونها داشته باشند.
جثه الماس تقریبا اندازه بوقلمون بوده و شباهت زیادی به نیاکان ِ نخستین ِ دودمان ِ پرندگان داشته.
https://www.instagram.com/p/Bc8fl6WAJne/
اصل مقاله را با این نشر (نشانگر شیء رقومی) بخوانید:
https://doi.org/10.1206/3889.1
Instagram
Am Museum of Natural History
Museum paleontologists have just named a new birdlike dinosaur from the Gobi Desert after a mythological Yeti—or Bigfoot—of Mongolian lore! Learn more about this large-brained troodontid dinosaur, and what surprising fragments researchers found with the fossil.…
پارینه/پالئوگرام
شاخهای رازآلود آمون.pdf
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🏅برندگان جایزه چراغ ۱۳۹۶:
🏆محمدرضا صیاد (یک عمر ترویج)
🏆بهرام مبشّر (دانشگر مروج)
و
🏆خانم نفیسه نعیمیپور (مروج سال)
تبریک به همه این عزیزان، بانیان چراغ و هیأت داوران 🌹💐🍀
🏆محمدرضا صیاد (یک عمر ترویج)
🏆بهرام مبشّر (دانشگر مروج)
و
🏆خانم نفیسه نعیمیپور (مروج سال)
تبریک به همه این عزیزان، بانیان چراغ و هیأت داوران 🌹💐🍀
پارینه/پالئوگرام
قطعهای از سنگواره یوتیرانوس، تیرانوسور نُه متری که به وضوح آثار پوشپر در آن دیده میشود t.me/paleogram/433
یوتیرانوس
Yutyrannus huali
ظاهر واقعی دایناسورها تقریباً این شکلی بودهاست، بهخصوص این تیرانوسور نُه متری چینی که یوتیرانوس نام گرفته و پوشپرهایی نیز که بدنش را میپوشاندند در همه چند سنگوارهای که از آن کشف شده، به خوبی باقیمانده و به وضوح مشهودند.
پرندهها جزء دایناسورها هستند، حتی اگر ظاهرشان چندان شبیه دایناسورها نباشد؛ هرچند این سنگوارهها نشان میدهد پرندهها تغییرات ظاهری زیادی هم نسبت به نیاکان خود در دوران مزوزوئیک نداشتهاند. فرق یک پرنده امروزی با یک دایناسور دوره کرتاسه، تقریبا همانند تفاوت یک خفاش امروزی با یک کرگدن پشمالوست. همانطور که کرگدن پشمالو و خفاش هر دو جزء پستانداران هستند، پرندهها و بقیه دایناسورهای قدیمی هم جزء گروه واحدی به نام Dinosauria هستند.
تصویرگر: Philip Edwin
goo.gl/p85hy5
Yutyrannus huali
ظاهر واقعی دایناسورها تقریباً این شکلی بودهاست، بهخصوص این تیرانوسور نُه متری چینی که یوتیرانوس نام گرفته و پوشپرهایی نیز که بدنش را میپوشاندند در همه چند سنگوارهای که از آن کشف شده، به خوبی باقیمانده و به وضوح مشهودند.
پرندهها جزء دایناسورها هستند، حتی اگر ظاهرشان چندان شبیه دایناسورها نباشد؛ هرچند این سنگوارهها نشان میدهد پرندهها تغییرات ظاهری زیادی هم نسبت به نیاکان خود در دوران مزوزوئیک نداشتهاند. فرق یک پرنده امروزی با یک دایناسور دوره کرتاسه، تقریبا همانند تفاوت یک خفاش امروزی با یک کرگدن پشمالوست. همانطور که کرگدن پشمالو و خفاش هر دو جزء پستانداران هستند، پرندهها و بقیه دایناسورهای قدیمی هم جزء گروه واحدی به نام Dinosauria هستند.
تصویرگر: Philip Edwin
goo.gl/p85hy5
Facebook
Jacek Major
Yutyrannus huali crossing the road I've seen today !!!! :-) by philip72
پارینه/پالئوگرام
نمای سهبعدی سنگواره هالشکاراپتور که با تابش سینکروترون تصویربرداری شده در صص ۲۶-۲۷ شماره ۱۹۴ دانستنیها (۲۵ آذر ۹۶) نیز مطلبی درباره هالشکاراپتور با عنوان «دایناسور ماهیگیر» نوشتهام. t.me/paleogram
تنوع اندازه در درومیوسوریدها
راست به چپ: یوتاراپتور، اُستروراپتور، هالشکاراپتور و ولاسیراپتور
نام تصویرگران در تصویر مشخص شده.
مأخذ:
صفحه تروپودا بلاگ (آندریا کائو)
goo.gl/7oK1ok
راست به چپ: یوتاراپتور، اُستروراپتور، هالشکاراپتور و ولاسیراپتور
نام تصویرگران در تصویر مشخص شده.
مأخذ:
صفحه تروپودا بلاگ (آندریا کائو)
goo.gl/7oK1ok
پارینه/پالئوگرام
روزی که به آن نیاز داریم... یا چرا باید درباره روز ملی سنگواره بیاندیشیم؟ عرفان خسروی | منتشرشده در مجله دانستنیها، شماره ۱۹۰، ۲۹ مهر ۱۳۹۶، صفحه ۱۱ به همت انجمن دیرینهشناسی ایران، روز سوم آبان به عنوان روز ملی فسیل نامگذاری شد. نشان این روز را نیز بر…
انجمنی که به آن دلگرمایم
سوم آبان امسال، نخستین روز ملی سنگواره در ایران بود؛ ثمره همت و اراده سروران ما در انجمن دیرینهشناسی ایران. من هم انجام وظیفه کردم تا به عنوان کوچکترین برادر این خانواده دوستداشتنی، آنقدر که در توان دارم، همراه این عزیزان باشم. آنچه پیش آمد جز ادای دین به این سرزمین و استادان دیرینهشناسی ایران نبود.
امروز این نامه پرنوازش به دستم رسید. وقتم خوش شد، به بسط آمدم و از کوچکنوازی انجمن دیرینهشناسی ایران دلگرمتر از پیش شدم.
https://www.instagram.com/p/BdR4NlhBc42/
سوم آبان امسال، نخستین روز ملی سنگواره در ایران بود؛ ثمره همت و اراده سروران ما در انجمن دیرینهشناسی ایران. من هم انجام وظیفه کردم تا به عنوان کوچکترین برادر این خانواده دوستداشتنی، آنقدر که در توان دارم، همراه این عزیزان باشم. آنچه پیش آمد جز ادای دین به این سرزمین و استادان دیرینهشناسی ایران نبود.
امروز این نامه پرنوازش به دستم رسید. وقتم خوش شد، به بسط آمدم و از کوچکنوازی انجمن دیرینهشناسی ایران دلگرمتر از پیش شدم.
https://www.instagram.com/p/BdR4NlhBc42/
Instagram
Erfan Khosravi
انجمنی که به آن دلگرمایم سوم آبان امسال، نخستین روز ملی سنگواره در ایران بود؛ ثمره همت و اراده سروران ما در انجمن دیرینهشناسی ایران. من هم انجام وظیفه کردم تا به عنوان کوچکترین برادر این خانواده دوستداشتنی، آنقدر که در توان دارم، همراه این عزیزان باشم.…
پارینه/پالئوگرام
🏅برندگان جایزه چراغ ۱۳۹۶: 🏆محمدرضا صیاد (یک عمر ترویج) 🏆بهرام مبشّر (دانشگر مروج) و 🏆خانم نفیسه نعیمیپور (مروج سال) تبریک به همه این عزیزان، بانیان چراغ و هیأت داوران 🌹💐🍀
چراغ_است_مر_تیرهشب_را_بسیچ،_شرق،.pdf
151.7 KB
چراغ است مر تیره شب را بسیچ: در «باید» و «شاید» جایزهای برای ترویج علم
عرفان خسروی
شرق، پنجشنبه، ۱۴ دی ۱۳۹۶، ص ۹
به همراه یادداشتهایی دیگر از احسان مهرجو، پوریا ناظمی و پژمان نوروزی
عرفان خسروی
شرق، پنجشنبه، ۱۴ دی ۱۳۹۶، ص ۹
به همراه یادداشتهایی دیگر از احسان مهرجو، پوریا ناظمی و پژمان نوروزی
پارینه/پالئوگرام
چراغ_است_مر_تیرهشب_را_بسیچ،_شرق،.pdf
چراغ است مر تیره شب را بسیچ
در «باید» و «شاید» جایزهای برای ترویج علم
برشی از متن:
مگر علم چه دارد؟
اگر تصور کنیم علم یعنی همان دانش یا مثلا معنایی عام و وسیع برایش بتراشیم، دایره مدعیان علم چنان فراخ میشود که حدّ یقف نخواهد داشت. هر بُلفضولی که بهرهای از دانش برده باشد، خود را متصف این صفت خواهد شمرد و هر آگهانندهای که خبری میبرد، مروج علم خواهد شد. البته که چنین نیست. علم نه مرادف دانش است، نه مترادف فناوری. علم شیوهای است برای نگریستن به جهان و کشف رازهای آن. میگویند شیوههای فراوانی برای شناخت جهان هست، اما شاید علم تنها شیوهای باشد که توانستهایم به پشتی آن، یکدو قدم کورمال و عصازن پیش برویم و در چاه نیفتیم. خاصیت علم چنین است که میتوان به آن پشتی داد، زیرا همچون عصایی است که انگشت بر زمین دارد، قدمی پیشتر میپوید و مدام همان مسیری را اصلاح میکند که خود لحظهای پیشتر رهنمون شده. سرشت علم پرسشگری است و از اینروست که همواره مصلح خود است. آن شیوههای دیگر که به جز علم، برای شناخت هستی آمدهاند، هیچکدام چنین خاصیتی ندارند؛ نه تصحیحگر خودند، نه بازبین مسیری که به پویش آنها در پیش داریم. از پیروی آنها بارها از پای افتادهایم. حتی فناوری نیز، که بهخطا همعنان ناگسیختنی علم شمرده میشود، فراوان به چاهمان انداخته. وهْمِ «توانستن» که بشر را بیچاره و زمین را ملوّث کرده، از سکرات همین فناوری است. سَموم فناوری نفرین علم است که به کناری نهادهایم. علم از میان همه آن شیوهها، گرچه تنها معرفتی است که انگشت بر زمین سخت میگذارد، اما از همینرو نخواستنیترین آنهاست.
بر سر نخواستن علم
مردم دوست دارند حقایقی را ندانند، یا فراموش کنند. وقتی خطری در پیش است یا حذری باید کرد، خوشنشینان مصطبه تخدیر دوستتر دارند مَستِ مُکیفاتِ بیخبری باشند. این صفت در سرشت ماست که در وقت خطر، خود را به خواب بزنیم، رؤیا ببینیم و کابوسهایمان را بیتعبیر شمریم؛ نیز این خصلت که هنگام حذر، شانه از بار پاسخگویی کنار کشیم و دیگران را مقصر کنیم. حواشی همین زمینلرزههای اخیر نمونه خوبی است از حقیقتی که ترجیح میدهیم فراموش کنیم: رجحان قصه به حقیقت؛ رجحان دروغ به راستی؛ رجحان هیجان به اندیشه. هرطور که حساب کنیم، همهمه پرشور شبهعلم رساتر از زمزمه متین علم است. نمونههای دیگرش همهجا دیدنی است. به هر صحرا که نجوای پرسشی برخاست، هذیان وهم به گوش میرسد و ژاژ فراوان میروید که شترها به خاییدنش مشتاقاند. شبهعلم در دهان شیرین میچرخد و در گوش خوش میآید؛ خلافِ علم که تلخ، چون صبر است و درشت، چون بوق آژیر.
در دشواری ترویج علم
ترویج علم کمی با ترویجهای دیگر فرق دارد. مروجان دیگر مزدشان را خواهند گرفت، اما دست مروج علم، دست تنبیه است. ابلهان این دست را میگزند، زیرا مروج علم مجیزگو نیست. وصاف صرف دستاوردهای پوشالی هم نیست. مروج علم نه هرکسی است که از دانش صحبت کند، بلکه همچون سرشت علم، پرسشگر و جدلی است؛ اما وقتی پای چارچوب دولتی به میان میآید، چهبسا این ارزشها تغییر کنند. دستکم علم محض جای خود را به دانشهای دیگر میدهد و سلیقه اداری جای اجماع تخصصی را میگیرد. اینطوری است که جایزه چراغ مهم میشود، چون بنای آن بر حفظ همان حدود و ثغور علوم محض و بیکاربرد گذاشته شده و از همه مهمتر مبتنی بر اجماع حرفهای جامعه ترویج علم است. کسانی که خود دستی بر آتش ترویج علم دارند، بهتر میتوانند از میان خود شایستگان را برگزینند. پیش از چراغ جای چیزی میان ما خالی بود؛ حالا مبارک است!
http://www.sharghdaily.ir/News/149616/
در «باید» و «شاید» جایزهای برای ترویج علم
برشی از متن:
مگر علم چه دارد؟
اگر تصور کنیم علم یعنی همان دانش یا مثلا معنایی عام و وسیع برایش بتراشیم، دایره مدعیان علم چنان فراخ میشود که حدّ یقف نخواهد داشت. هر بُلفضولی که بهرهای از دانش برده باشد، خود را متصف این صفت خواهد شمرد و هر آگهانندهای که خبری میبرد، مروج علم خواهد شد. البته که چنین نیست. علم نه مرادف دانش است، نه مترادف فناوری. علم شیوهای است برای نگریستن به جهان و کشف رازهای آن. میگویند شیوههای فراوانی برای شناخت جهان هست، اما شاید علم تنها شیوهای باشد که توانستهایم به پشتی آن، یکدو قدم کورمال و عصازن پیش برویم و در چاه نیفتیم. خاصیت علم چنین است که میتوان به آن پشتی داد، زیرا همچون عصایی است که انگشت بر زمین دارد، قدمی پیشتر میپوید و مدام همان مسیری را اصلاح میکند که خود لحظهای پیشتر رهنمون شده. سرشت علم پرسشگری است و از اینروست که همواره مصلح خود است. آن شیوههای دیگر که به جز علم، برای شناخت هستی آمدهاند، هیچکدام چنین خاصیتی ندارند؛ نه تصحیحگر خودند، نه بازبین مسیری که به پویش آنها در پیش داریم. از پیروی آنها بارها از پای افتادهایم. حتی فناوری نیز، که بهخطا همعنان ناگسیختنی علم شمرده میشود، فراوان به چاهمان انداخته. وهْمِ «توانستن» که بشر را بیچاره و زمین را ملوّث کرده، از سکرات همین فناوری است. سَموم فناوری نفرین علم است که به کناری نهادهایم. علم از میان همه آن شیوهها، گرچه تنها معرفتی است که انگشت بر زمین سخت میگذارد، اما از همینرو نخواستنیترین آنهاست.
بر سر نخواستن علم
مردم دوست دارند حقایقی را ندانند، یا فراموش کنند. وقتی خطری در پیش است یا حذری باید کرد، خوشنشینان مصطبه تخدیر دوستتر دارند مَستِ مُکیفاتِ بیخبری باشند. این صفت در سرشت ماست که در وقت خطر، خود را به خواب بزنیم، رؤیا ببینیم و کابوسهایمان را بیتعبیر شمریم؛ نیز این خصلت که هنگام حذر، شانه از بار پاسخگویی کنار کشیم و دیگران را مقصر کنیم. حواشی همین زمینلرزههای اخیر نمونه خوبی است از حقیقتی که ترجیح میدهیم فراموش کنیم: رجحان قصه به حقیقت؛ رجحان دروغ به راستی؛ رجحان هیجان به اندیشه. هرطور که حساب کنیم، همهمه پرشور شبهعلم رساتر از زمزمه متین علم است. نمونههای دیگرش همهجا دیدنی است. به هر صحرا که نجوای پرسشی برخاست، هذیان وهم به گوش میرسد و ژاژ فراوان میروید که شترها به خاییدنش مشتاقاند. شبهعلم در دهان شیرین میچرخد و در گوش خوش میآید؛ خلافِ علم که تلخ، چون صبر است و درشت، چون بوق آژیر.
در دشواری ترویج علم
ترویج علم کمی با ترویجهای دیگر فرق دارد. مروجان دیگر مزدشان را خواهند گرفت، اما دست مروج علم، دست تنبیه است. ابلهان این دست را میگزند، زیرا مروج علم مجیزگو نیست. وصاف صرف دستاوردهای پوشالی هم نیست. مروج علم نه هرکسی است که از دانش صحبت کند، بلکه همچون سرشت علم، پرسشگر و جدلی است؛ اما وقتی پای چارچوب دولتی به میان میآید، چهبسا این ارزشها تغییر کنند. دستکم علم محض جای خود را به دانشهای دیگر میدهد و سلیقه اداری جای اجماع تخصصی را میگیرد. اینطوری است که جایزه چراغ مهم میشود، چون بنای آن بر حفظ همان حدود و ثغور علوم محض و بیکاربرد گذاشته شده و از همه مهمتر مبتنی بر اجماع حرفهای جامعه ترویج علم است. کسانی که خود دستی بر آتش ترویج علم دارند، بهتر میتوانند از میان خود شایستگان را برگزینند. پیش از چراغ جای چیزی میان ما خالی بود؛ حالا مبارک است!
http://www.sharghdaily.ir/News/149616/
وصف شورانگیز تاریخ
آن موقع فقط عاشق این بودم که متخصص استخوانشناسی مقایسهای شوم و سنگوارههای مهرهدارانی مثل دایناسورها را مطالعه کنم. البته میبینید که دور و برم برعکس، پر بود از هر چیز، جز همانی که دوست داشتمش.
اینجا سفت نشستهام، مشغول آمادهکردن گزارش و سخنرانیام درباره «بافتشناسی استخوانهای دراز در دایناسورها»؛ حدود چهار سال پیش.
قرار بود این گزارش مقدمه پایاننامهام باشد. گزارشی مفصل نوشتم از همه آنچه بشریت تا آن زمان درباره بافتشناسی استخوانهای دراز در دایناسورها فهمیده و سخنرانیام را ارائه دادم. از روی بافتشناسی استخوانهای دراز حیوانات میشود دانست خلائق خونگرم بودند یا خونسرد؛ سریع رشد میکردند یا آهسته؛ مهاجر بودند یا بومی. خلاصه اساتید خوششان آمد. این ارائه خودش واحدی بود از آحاد گذراندنی دوره دکتری. بعد طرحنامهام را ارائه دادم و از من امتحان جامع گرفتند. دکتر درویش خدابیامرز ممتحن اصلی بود و هرچه پرسید درباره استخوانشناسی مقایسهای. من هم به همه سوالات جواب دادم، ولی چون «بیست مال خداست»، هژده شدم. طرحنامه هم پذیرفته شد و کارم را شروع کردم. خب؛ بعد از چند ماه شرایطی پیش آمد که دست از موضوع مورد علاقهام کشیدم و طرحنامه دیگری ارائه دادم، درباره سنگوارههای خرچنگ. تابحال که برکت خرچنگها برای من و همکارانم بدک نبوده. به غرائبی از پیشینه خرچنگهای سی میلیون ساله در دریای زاگرس دست یافتهایم که نشان میدهد وقتی زاگرس دریایی از شعبات تتیس بوده، نسل خیلی از دودمانهای بعدی خرچنگها در همین زاگرس تکامل یافته. بهقولی سی میلیون سال پیش، زاگرس دریایی بوده و این دریا هم مهد تکامل خرچنگها.
ادعای بزرگی است، اما شواهد بزرگی هم آن را پشتیبانی میکنند. امیدوارم در سالهای آینده درباره دایناسورهای ایران هم چیزهای بیشتری پیدا کنیم و این رشته دنبالهای بلند داشته باشد.
حالا دنیایی را که دوستش دارم، طور دیگری میبینم. به جز دایناسورها و استخوانشناسی مقایسهای، هر چیزی که مربوط به سنگوارهها باشد، مجذوبم میکند. هیچ چیز برایم از سنگوارهها جنونآورتر نیست و در نگاهی وسیعتر، هر چیزی که به گذشته مربوط باشد. تاریخ معجون جادویی من است و حیات، طعم مورد علاقهام. سوزوگدازی که در این چند سال گذراندم مرا از دانشجویی که شیفته دایناسورها بود به شاعری رمانتیک تبدیل کرد که مانند گوته، شیفته گذشته و نگران آینده است.
در بیابانهای داغ جنوب، پشت افزارهای تراش سنگواره یا میان ورقهای زرد رسالات قدما، جادویی نهفته به نام تاریخ و لحظه اکنون، مثل آیینهایست برابر آن.
https://www.instagram.com/p/BdktL6NhmVK/
آن موقع فقط عاشق این بودم که متخصص استخوانشناسی مقایسهای شوم و سنگوارههای مهرهدارانی مثل دایناسورها را مطالعه کنم. البته میبینید که دور و برم برعکس، پر بود از هر چیز، جز همانی که دوست داشتمش.
اینجا سفت نشستهام، مشغول آمادهکردن گزارش و سخنرانیام درباره «بافتشناسی استخوانهای دراز در دایناسورها»؛ حدود چهار سال پیش.
قرار بود این گزارش مقدمه پایاننامهام باشد. گزارشی مفصل نوشتم از همه آنچه بشریت تا آن زمان درباره بافتشناسی استخوانهای دراز در دایناسورها فهمیده و سخنرانیام را ارائه دادم. از روی بافتشناسی استخوانهای دراز حیوانات میشود دانست خلائق خونگرم بودند یا خونسرد؛ سریع رشد میکردند یا آهسته؛ مهاجر بودند یا بومی. خلاصه اساتید خوششان آمد. این ارائه خودش واحدی بود از آحاد گذراندنی دوره دکتری. بعد طرحنامهام را ارائه دادم و از من امتحان جامع گرفتند. دکتر درویش خدابیامرز ممتحن اصلی بود و هرچه پرسید درباره استخوانشناسی مقایسهای. من هم به همه سوالات جواب دادم، ولی چون «بیست مال خداست»، هژده شدم. طرحنامه هم پذیرفته شد و کارم را شروع کردم. خب؛ بعد از چند ماه شرایطی پیش آمد که دست از موضوع مورد علاقهام کشیدم و طرحنامه دیگری ارائه دادم، درباره سنگوارههای خرچنگ. تابحال که برکت خرچنگها برای من و همکارانم بدک نبوده. به غرائبی از پیشینه خرچنگهای سی میلیون ساله در دریای زاگرس دست یافتهایم که نشان میدهد وقتی زاگرس دریایی از شعبات تتیس بوده، نسل خیلی از دودمانهای بعدی خرچنگها در همین زاگرس تکامل یافته. بهقولی سی میلیون سال پیش، زاگرس دریایی بوده و این دریا هم مهد تکامل خرچنگها.
ادعای بزرگی است، اما شواهد بزرگی هم آن را پشتیبانی میکنند. امیدوارم در سالهای آینده درباره دایناسورهای ایران هم چیزهای بیشتری پیدا کنیم و این رشته دنبالهای بلند داشته باشد.
حالا دنیایی را که دوستش دارم، طور دیگری میبینم. به جز دایناسورها و استخوانشناسی مقایسهای، هر چیزی که مربوط به سنگوارهها باشد، مجذوبم میکند. هیچ چیز برایم از سنگوارهها جنونآورتر نیست و در نگاهی وسیعتر، هر چیزی که به گذشته مربوط باشد. تاریخ معجون جادویی من است و حیات، طعم مورد علاقهام. سوزوگدازی که در این چند سال گذراندم مرا از دانشجویی که شیفته دایناسورها بود به شاعری رمانتیک تبدیل کرد که مانند گوته، شیفته گذشته و نگران آینده است.
در بیابانهای داغ جنوب، پشت افزارهای تراش سنگواره یا میان ورقهای زرد رسالات قدما، جادویی نهفته به نام تاریخ و لحظه اکنون، مثل آیینهایست برابر آن.
https://www.instagram.com/p/BdktL6NhmVK/
Instagram
Erfan Khosravi
وصف شورانگیز تاریخ آن موقع فقط عاشق این بودم که متخصص استخوانشناسی مقایسهای شوم و سنگوارههای مهرهدارانی مثل دایناسورها را مطالعه کنم. البته میبینید که دور و برم برعکس، پر بود از هر چیز، جز همانی که دوست داشتمش. اینجا سفت نشستهام، مشغول آمادهکردن گزارش…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرواز با دایناسورها
کریستین مولک بالدربال پرندگان میپرد؛ اما جادوی این تصاویر در پرندگانی است که الگوی پروازشان از ۱۵۰ میلیون سال پیش تکامل یافته و از آغاز تاریخ، رشک انسانها بودند.
t.me/paleogram
کریستین مولک بالدربال پرندگان میپرد؛ اما جادوی این تصاویر در پرندگانی است که الگوی پروازشان از ۱۵۰ میلیون سال پیش تکامل یافته و از آغاز تاریخ، رشک انسانها بودند.
t.me/paleogram
Forwarded from رازیک
Danestaniha-195.pdf
1.2 MB
🔖 کتابهای درسی زیستشناسی چه اشتباهاتی دارند؟
📌فايل PDF اين مطلب «دانستنيها» را دانلود كنيد.
📌مثالهایی از فهرست بلند نادرستیهای کتابهای درسی زیستشناسی + تصحیح اشتباهات
@Danestanihamag
📌فايل PDF اين مطلب «دانستنيها» را دانلود كنيد.
📌مثالهایی از فهرست بلند نادرستیهای کتابهای درسی زیستشناسی + تصحیح اشتباهات
@Danestanihamag
Audio
دقیقههایی از درس زیستشناسی تکاملی (دوره المپیاد زیستشناسی) درباره آناتومی آرکیوپتریکس* که به بحثی پیرامون تلفظ نام این دایناسور منتهی شد
* Archaeopteryx
۳۰ دی ۱۳۹۱
فرزانگان یک تهران
* Archaeopteryx
۳۰ دی ۱۳۹۱
فرزانگان یک تهران
❤1
پارینه/پالئوگرام
دقیقههایی از درس زیستشناسی تکاملی (دوره المپیاد زیستشناسی) درباره آناتومی آرکیوپتریکس* که به بحثی پیرامون تلفظ نام این دایناسور منتهی شد * Archaeopteryx ۳۰ دی ۱۳۹۱ فرزانگان یک تهران
آرکیوپتریکس
با طعم تاریخ و جغرافی و فرهنگ
واژهها مهم اند، بسیار مهم.
ریشه و معنی و تلفظ و تبار آنها مهم است. مهم است بدانیم واژهای بیگانه که در بافتار ِ انگلیسیزبان ِ درس ِ زیستشناسی ِ تکاملی میآموزیم، ریشه در زبان لاتین دارد یا یونانی. دانستن همینها مثل چراغی، اندکی پیش راه را روشنتر میکند و کمینه، سبب میشود واژهها به جای مشتی واج و واکه مبهم، روحی بیابند از جنس تاریخ و جغرافی و فرهنگ.
تاریخ و جغرافی و فرهنگ پیشینیان ماست که زیستشناسی امروز را ساخته؛ پس میارزد اگر شاگردان دبیرستانیام را وابدارم تلفظ هر واژهای را درست بیاموزند و سعی کنند چیزکی از ریشه و معنا و تبار آن در سر داشته باشند؛ پس میارزد اگر به آنها تأکید کنم فرق میان واژههای یونانی و لاتین را بفهمند، آن هم در دورهای که خیلیها فرق میان انگلیسی و لاتین را هم نمیدانند؛ پس میارزد اگر تلفظ واژهای اشتباه شد، پنج دقیقه وقت ِ مبارک ِ درس ِ زیستشناسی ِ تکاملی را صرف آموزاندن درست تلفظی کنم که در پس آن تاریخ و جغرافی و فرهنگی نشسته.
به لطف همین تاریخ و جغرافی و فرهنگ است که حتی بعد از گذشتن خر شاگردانم از پل المپیاد، اغلب درگیر همین وسواس میمانند و هرگز املاء واژههای دشوار و نامأنوس زیستشناسی/آناتومی/پزشکی را اشتباه نمیکنند. خودش فایده کمی نیست!
با طعم تاریخ و جغرافی و فرهنگ
واژهها مهم اند، بسیار مهم.
ریشه و معنی و تلفظ و تبار آنها مهم است. مهم است بدانیم واژهای بیگانه که در بافتار ِ انگلیسیزبان ِ درس ِ زیستشناسی ِ تکاملی میآموزیم، ریشه در زبان لاتین دارد یا یونانی. دانستن همینها مثل چراغی، اندکی پیش راه را روشنتر میکند و کمینه، سبب میشود واژهها به جای مشتی واج و واکه مبهم، روحی بیابند از جنس تاریخ و جغرافی و فرهنگ.
تاریخ و جغرافی و فرهنگ پیشینیان ماست که زیستشناسی امروز را ساخته؛ پس میارزد اگر شاگردان دبیرستانیام را وابدارم تلفظ هر واژهای را درست بیاموزند و سعی کنند چیزکی از ریشه و معنا و تبار آن در سر داشته باشند؛ پس میارزد اگر به آنها تأکید کنم فرق میان واژههای یونانی و لاتین را بفهمند، آن هم در دورهای که خیلیها فرق میان انگلیسی و لاتین را هم نمیدانند؛ پس میارزد اگر تلفظ واژهای اشتباه شد، پنج دقیقه وقت ِ مبارک ِ درس ِ زیستشناسی ِ تکاملی را صرف آموزاندن درست تلفظی کنم که در پس آن تاریخ و جغرافی و فرهنگی نشسته.
به لطف همین تاریخ و جغرافی و فرهنگ است که حتی بعد از گذشتن خر شاگردانم از پل المپیاد، اغلب درگیر همین وسواس میمانند و هرگز املاء واژههای دشوار و نامأنوس زیستشناسی/آناتومی/پزشکی را اشتباه نمیکنند. خودش فایده کمی نیست!
👍1
پارینه/پالئوگرام
دقیقههایی از درس زیستشناسی تکاملی (دوره المپیاد زیستشناسی) درباره آناتومی آرکیوپتریکس* که به بحثی پیرامون تلفظ نام این دایناسور منتهی شد * Archaeopteryx ۳۰ دی ۱۳۹۱ فرزانگان یک تهران
واژههایی_از_ریشه_گوشت_و_خون،_عرفان.pdf
1.2 MB
واژههایی از ریشه گوشت و خون
سفری به گوشهوکنار دنیای عجیب نامگذاری موجودات زنده
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۸۹
۱۵ مهر ۱۳۹۶
صص ۴۲-۴۵
t.me/paleogram/542
سفری به گوشهوکنار دنیای عجیب نامگذاری موجودات زنده
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۸۹
۱۵ مهر ۱۳۹۶
صص ۴۲-۴۵
t.me/paleogram/542
پارینه/پالئوگرام
دقیقههایی از درس زیستشناسی تکاملی (دوره المپیاد زیستشناسی) درباره آناتومی آرکیوپتریکس* که به بحثی پیرامون تلفظ نام این دایناسور منتهی شد * Archaeopteryx ۳۰ دی ۱۳۹۱ فرزانگان یک تهران
در_ستایش_تلفظهای_شاذ،_عرفان_خسروی،.pdf
491.2 KB
در ستایش تلفظهای شاذ
برخی اصطلاحات علمی که بهتر است معمولی تلفظ نکنیم
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۹۶
۲۳ دی ۱۳۹۶
ص ۱۱
t.me/paleogram/685
برخی اصطلاحات علمی که بهتر است معمولی تلفظ نکنیم
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۹۶
۲۳ دی ۱۳۹۶
ص ۱۱
t.me/paleogram/685
پارینه/پالئوگرام
نمای سهبعدی سنگواره هالشکاراپتور که با تابش سینکروترون تصویربرداری شده در صص ۲۶-۲۷ شماره ۱۹۴ دانستنیها (۲۵ آذر ۹۶) نیز مطلبی درباره هالشکاراپتور با عنوان «دایناسور ماهیگیر» نوشتهام. t.me/paleogram
دایناسور_ماهیگیر،_عرفان_خسروی،_دانستنیها.pdf
522.5 KB
دایناسور ماهیگیر
ماجرای پرپیچوخم سنگوارهای که سالها پیش از مغولستان قاچاق شد ولی عاقبت به دست دیرینهشناسان رسید
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۹۴
۲۵ آذر ۱۳۹۶
صص ۲۶-۲۷
t.me/paleogram/686
ماجرای پرپیچوخم سنگوارهای که سالها پیش از مغولستان قاچاق شد ولی عاقبت به دست دیرینهشناسان رسید
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۹۴
۲۵ آذر ۱۳۹۶
صص ۲۶-۲۷
t.me/paleogram/686
Forwarded from حیات و آگاهی (Sepanta Norouzian)
درک مفاهیم تکامل در زیستشناسی پیش از هر چیز، لذت بخش است، و برای من دلیل دیگری نیاز نیست تا به یادگیری و فهم بیشتر این مفاهیم بپردازم. اما تکامل فقط در محدودهی کنجکاوی و لذت علمی باقی نمیماند، بلکه فواید و استفادههای عملی فراوانی در زندگی انسان دارد. شاید خیلی از کسانی که از موضع انکار به این نظریه نگاه میکنند، از وجود این فواید و اهمیت کاربرد نظریهی تکامل در حوزههای گوناگون تحقیقاتی اطلاعی نداشته باشند. از پزشکی تا کشاورزی و محیط زیست، دانشمندان بر مبنای اصول اولیهی داروینی به طرح فرضیه و انجام آزمایشات میپردازند تا جواب پرسشهای خود را بیابند.
در این ویدئو به اهمیت تکامل از همین دیدگاه، یعنی فواید عملی در زندگی انسان نگاهی خواهیم داشت.
با کانال دانش همگانی همراه باشید.
@daneshhamegani
در این ویدئو به اهمیت تکامل از همین دیدگاه، یعنی فواید عملی در زندگی انسان نگاهی خواهیم داشت.
با کانال دانش همگانی همراه باشید.
@daneshhamegani
Forwarded from حیات و آگاهی (Sepanta Norouzian)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آیا نظریهی تکامل واقعا مهم است؟ (فواید عملی تکامل در زندگی انسان)
ترجمه: سپنتا نوروزیان
@daneshhamegani
ترجمه: سپنتا نوروزیان
@daneshhamegani
پارینه/پالئوگرام
دقیقههایی از درس زیستشناسی تکاملی (دوره المپیاد زیستشناسی) درباره آناتومی آرکیوپتریکس* که به بحثی پیرامون تلفظ نام این دایناسور منتهی شد * Archaeopteryx ۳۰ دی ۱۳۹۱ فرزانگان یک تهران
نمونه برلین از آرکیوپتریکس
The Berlin Specimen of Archaeopteryx lithographica (MB.Av.101)
https://www.instagram.com/p/Be8MLuJBcPS/
The Berlin Specimen of Archaeopteryx lithographica (MB.Av.101)
https://www.instagram.com/p/Be8MLuJBcPS/
Instagram
Erfan Khosravi
The Berlin Specimen of Archaeopteryx lithographica The Berlin Specimen (MB.Av.101) was discovered in 1874 or 1875 at the Blumenberg quarry near Eichstätt, Germany, by farmer Jakob Niemeyer, who reportedly sold the fossil for the money to buy a cow around…
از گیتی تا کیهان
پنجشنبه دهم اسفند ۱۳۹۶
ری، مرکز نجوم آستان شاهعبدالعظیم
به دستور آقای دکتر اربابی، من هم با افتخار در این همایش درباره «چیستی و تاریخ مختصر حیات» صحبت خواهم کرد و در خدمت همآیندگان گرامی خواهم بود.
https://www.instagram.com/p/BfY5tCjhkyF/
پنجشنبه دهم اسفند ۱۳۹۶
ری، مرکز نجوم آستان شاهعبدالعظیم
به دستور آقای دکتر اربابی، من هم با افتخار در این همایش درباره «چیستی و تاریخ مختصر حیات» صحبت خواهم کرد و در خدمت همآیندگان گرامی خواهم بود.
https://www.instagram.com/p/BfY5tCjhkyF/
Instagram
Erfan Khosravi
از گیتی تا کیهان پنجشنبه دهم اسفند ۱۳۹۶ ری، مرکز نجوم آستان شاهعبدالعظیم به دستور آقای دکتر اربابی، من هم با افتخار در این همایش درباره «چیستی و تاریخ مختصر حیات» صحبت خواهم کرد و در خدمت همآیندگان گرامی خواهم بود.