وصف شورانگیز تاریخ
آن موقع فقط عاشق این بودم که متخصص استخوانشناسی مقایسهای شوم و سنگوارههای مهرهدارانی مثل دایناسورها را مطالعه کنم. البته میبینید که دور و برم برعکس، پر بود از هر چیز، جز همانی که دوست داشتمش.
اینجا سفت نشستهام، مشغول آمادهکردن گزارش و سخنرانیام درباره «بافتشناسی استخوانهای دراز در دایناسورها»؛ حدود چهار سال پیش.
قرار بود این گزارش مقدمه پایاننامهام باشد. گزارشی مفصل نوشتم از همه آنچه بشریت تا آن زمان درباره بافتشناسی استخوانهای دراز در دایناسورها فهمیده و سخنرانیام را ارائه دادم. از روی بافتشناسی استخوانهای دراز حیوانات میشود دانست خلائق خونگرم بودند یا خونسرد؛ سریع رشد میکردند یا آهسته؛ مهاجر بودند یا بومی. خلاصه اساتید خوششان آمد. این ارائه خودش واحدی بود از آحاد گذراندنی دوره دکتری. بعد طرحنامهام را ارائه دادم و از من امتحان جامع گرفتند. دکتر درویش خدابیامرز ممتحن اصلی بود و هرچه پرسید درباره استخوانشناسی مقایسهای. من هم به همه سوالات جواب دادم، ولی چون «بیست مال خداست»، هژده شدم. طرحنامه هم پذیرفته شد و کارم را شروع کردم. خب؛ بعد از چند ماه شرایطی پیش آمد که دست از موضوع مورد علاقهام کشیدم و طرحنامه دیگری ارائه دادم، درباره سنگوارههای خرچنگ. تابحال که برکت خرچنگها برای من و همکارانم بدک نبوده. به غرائبی از پیشینه خرچنگهای سی میلیون ساله در دریای زاگرس دست یافتهایم که نشان میدهد وقتی زاگرس دریایی از شعبات تتیس بوده، نسل خیلی از دودمانهای بعدی خرچنگها در همین زاگرس تکامل یافته. بهقولی سی میلیون سال پیش، زاگرس دریایی بوده و این دریا هم مهد تکامل خرچنگها.
ادعای بزرگی است، اما شواهد بزرگی هم آن را پشتیبانی میکنند. امیدوارم در سالهای آینده درباره دایناسورهای ایران هم چیزهای بیشتری پیدا کنیم و این رشته دنبالهای بلند داشته باشد.
حالا دنیایی را که دوستش دارم، طور دیگری میبینم. به جز دایناسورها و استخوانشناسی مقایسهای، هر چیزی که مربوط به سنگوارهها باشد، مجذوبم میکند. هیچ چیز برایم از سنگوارهها جنونآورتر نیست و در نگاهی وسیعتر، هر چیزی که به گذشته مربوط باشد. تاریخ معجون جادویی من است و حیات، طعم مورد علاقهام. سوزوگدازی که در این چند سال گذراندم مرا از دانشجویی که شیفته دایناسورها بود به شاعری رمانتیک تبدیل کرد که مانند گوته، شیفته گذشته و نگران آینده است.
در بیابانهای داغ جنوب، پشت افزارهای تراش سنگواره یا میان ورقهای زرد رسالات قدما، جادویی نهفته به نام تاریخ و لحظه اکنون، مثل آیینهایست برابر آن.
https://www.instagram.com/p/BdktL6NhmVK/
آن موقع فقط عاشق این بودم که متخصص استخوانشناسی مقایسهای شوم و سنگوارههای مهرهدارانی مثل دایناسورها را مطالعه کنم. البته میبینید که دور و برم برعکس، پر بود از هر چیز، جز همانی که دوست داشتمش.
اینجا سفت نشستهام، مشغول آمادهکردن گزارش و سخنرانیام درباره «بافتشناسی استخوانهای دراز در دایناسورها»؛ حدود چهار سال پیش.
قرار بود این گزارش مقدمه پایاننامهام باشد. گزارشی مفصل نوشتم از همه آنچه بشریت تا آن زمان درباره بافتشناسی استخوانهای دراز در دایناسورها فهمیده و سخنرانیام را ارائه دادم. از روی بافتشناسی استخوانهای دراز حیوانات میشود دانست خلائق خونگرم بودند یا خونسرد؛ سریع رشد میکردند یا آهسته؛ مهاجر بودند یا بومی. خلاصه اساتید خوششان آمد. این ارائه خودش واحدی بود از آحاد گذراندنی دوره دکتری. بعد طرحنامهام را ارائه دادم و از من امتحان جامع گرفتند. دکتر درویش خدابیامرز ممتحن اصلی بود و هرچه پرسید درباره استخوانشناسی مقایسهای. من هم به همه سوالات جواب دادم، ولی چون «بیست مال خداست»، هژده شدم. طرحنامه هم پذیرفته شد و کارم را شروع کردم. خب؛ بعد از چند ماه شرایطی پیش آمد که دست از موضوع مورد علاقهام کشیدم و طرحنامه دیگری ارائه دادم، درباره سنگوارههای خرچنگ. تابحال که برکت خرچنگها برای من و همکارانم بدک نبوده. به غرائبی از پیشینه خرچنگهای سی میلیون ساله در دریای زاگرس دست یافتهایم که نشان میدهد وقتی زاگرس دریایی از شعبات تتیس بوده، نسل خیلی از دودمانهای بعدی خرچنگها در همین زاگرس تکامل یافته. بهقولی سی میلیون سال پیش، زاگرس دریایی بوده و این دریا هم مهد تکامل خرچنگها.
ادعای بزرگی است، اما شواهد بزرگی هم آن را پشتیبانی میکنند. امیدوارم در سالهای آینده درباره دایناسورهای ایران هم چیزهای بیشتری پیدا کنیم و این رشته دنبالهای بلند داشته باشد.
حالا دنیایی را که دوستش دارم، طور دیگری میبینم. به جز دایناسورها و استخوانشناسی مقایسهای، هر چیزی که مربوط به سنگوارهها باشد، مجذوبم میکند. هیچ چیز برایم از سنگوارهها جنونآورتر نیست و در نگاهی وسیعتر، هر چیزی که به گذشته مربوط باشد. تاریخ معجون جادویی من است و حیات، طعم مورد علاقهام. سوزوگدازی که در این چند سال گذراندم مرا از دانشجویی که شیفته دایناسورها بود به شاعری رمانتیک تبدیل کرد که مانند گوته، شیفته گذشته و نگران آینده است.
در بیابانهای داغ جنوب، پشت افزارهای تراش سنگواره یا میان ورقهای زرد رسالات قدما، جادویی نهفته به نام تاریخ و لحظه اکنون، مثل آیینهایست برابر آن.
https://www.instagram.com/p/BdktL6NhmVK/
Instagram
Erfan Khosravi
وصف شورانگیز تاریخ آن موقع فقط عاشق این بودم که متخصص استخوانشناسی مقایسهای شوم و سنگوارههای مهرهدارانی مثل دایناسورها را مطالعه کنم. البته میبینید که دور و برم برعکس، پر بود از هر چیز، جز همانی که دوست داشتمش. اینجا سفت نشستهام، مشغول آمادهکردن گزارش…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرواز با دایناسورها
کریستین مولک بالدربال پرندگان میپرد؛ اما جادوی این تصاویر در پرندگانی است که الگوی پروازشان از ۱۵۰ میلیون سال پیش تکامل یافته و از آغاز تاریخ، رشک انسانها بودند.
t.me/paleogram
کریستین مولک بالدربال پرندگان میپرد؛ اما جادوی این تصاویر در پرندگانی است که الگوی پروازشان از ۱۵۰ میلیون سال پیش تکامل یافته و از آغاز تاریخ، رشک انسانها بودند.
t.me/paleogram
Forwarded from رازیک
Danestaniha-195.pdf
1.2 MB
🔖 کتابهای درسی زیستشناسی چه اشتباهاتی دارند؟
📌فايل PDF اين مطلب «دانستنيها» را دانلود كنيد.
📌مثالهایی از فهرست بلند نادرستیهای کتابهای درسی زیستشناسی + تصحیح اشتباهات
@Danestanihamag
📌فايل PDF اين مطلب «دانستنيها» را دانلود كنيد.
📌مثالهایی از فهرست بلند نادرستیهای کتابهای درسی زیستشناسی + تصحیح اشتباهات
@Danestanihamag
Audio
دقیقههایی از درس زیستشناسی تکاملی (دوره المپیاد زیستشناسی) درباره آناتومی آرکیوپتریکس* که به بحثی پیرامون تلفظ نام این دایناسور منتهی شد
* Archaeopteryx
۳۰ دی ۱۳۹۱
فرزانگان یک تهران
* Archaeopteryx
۳۰ دی ۱۳۹۱
فرزانگان یک تهران
❤1
پارینه/پالئوگرام
دقیقههایی از درس زیستشناسی تکاملی (دوره المپیاد زیستشناسی) درباره آناتومی آرکیوپتریکس* که به بحثی پیرامون تلفظ نام این دایناسور منتهی شد * Archaeopteryx ۳۰ دی ۱۳۹۱ فرزانگان یک تهران
آرکیوپتریکس
با طعم تاریخ و جغرافی و فرهنگ
واژهها مهم اند، بسیار مهم.
ریشه و معنی و تلفظ و تبار آنها مهم است. مهم است بدانیم واژهای بیگانه که در بافتار ِ انگلیسیزبان ِ درس ِ زیستشناسی ِ تکاملی میآموزیم، ریشه در زبان لاتین دارد یا یونانی. دانستن همینها مثل چراغی، اندکی پیش راه را روشنتر میکند و کمینه، سبب میشود واژهها به جای مشتی واج و واکه مبهم، روحی بیابند از جنس تاریخ و جغرافی و فرهنگ.
تاریخ و جغرافی و فرهنگ پیشینیان ماست که زیستشناسی امروز را ساخته؛ پس میارزد اگر شاگردان دبیرستانیام را وابدارم تلفظ هر واژهای را درست بیاموزند و سعی کنند چیزکی از ریشه و معنا و تبار آن در سر داشته باشند؛ پس میارزد اگر به آنها تأکید کنم فرق میان واژههای یونانی و لاتین را بفهمند، آن هم در دورهای که خیلیها فرق میان انگلیسی و لاتین را هم نمیدانند؛ پس میارزد اگر تلفظ واژهای اشتباه شد، پنج دقیقه وقت ِ مبارک ِ درس ِ زیستشناسی ِ تکاملی را صرف آموزاندن درست تلفظی کنم که در پس آن تاریخ و جغرافی و فرهنگی نشسته.
به لطف همین تاریخ و جغرافی و فرهنگ است که حتی بعد از گذشتن خر شاگردانم از پل المپیاد، اغلب درگیر همین وسواس میمانند و هرگز املاء واژههای دشوار و نامأنوس زیستشناسی/آناتومی/پزشکی را اشتباه نمیکنند. خودش فایده کمی نیست!
با طعم تاریخ و جغرافی و فرهنگ
واژهها مهم اند، بسیار مهم.
ریشه و معنی و تلفظ و تبار آنها مهم است. مهم است بدانیم واژهای بیگانه که در بافتار ِ انگلیسیزبان ِ درس ِ زیستشناسی ِ تکاملی میآموزیم، ریشه در زبان لاتین دارد یا یونانی. دانستن همینها مثل چراغی، اندکی پیش راه را روشنتر میکند و کمینه، سبب میشود واژهها به جای مشتی واج و واکه مبهم، روحی بیابند از جنس تاریخ و جغرافی و فرهنگ.
تاریخ و جغرافی و فرهنگ پیشینیان ماست که زیستشناسی امروز را ساخته؛ پس میارزد اگر شاگردان دبیرستانیام را وابدارم تلفظ هر واژهای را درست بیاموزند و سعی کنند چیزکی از ریشه و معنا و تبار آن در سر داشته باشند؛ پس میارزد اگر به آنها تأکید کنم فرق میان واژههای یونانی و لاتین را بفهمند، آن هم در دورهای که خیلیها فرق میان انگلیسی و لاتین را هم نمیدانند؛ پس میارزد اگر تلفظ واژهای اشتباه شد، پنج دقیقه وقت ِ مبارک ِ درس ِ زیستشناسی ِ تکاملی را صرف آموزاندن درست تلفظی کنم که در پس آن تاریخ و جغرافی و فرهنگی نشسته.
به لطف همین تاریخ و جغرافی و فرهنگ است که حتی بعد از گذشتن خر شاگردانم از پل المپیاد، اغلب درگیر همین وسواس میمانند و هرگز املاء واژههای دشوار و نامأنوس زیستشناسی/آناتومی/پزشکی را اشتباه نمیکنند. خودش فایده کمی نیست!
👍1
پارینه/پالئوگرام
دقیقههایی از درس زیستشناسی تکاملی (دوره المپیاد زیستشناسی) درباره آناتومی آرکیوپتریکس* که به بحثی پیرامون تلفظ نام این دایناسور منتهی شد * Archaeopteryx ۳۰ دی ۱۳۹۱ فرزانگان یک تهران
واژههایی_از_ریشه_گوشت_و_خون،_عرفان.pdf
1.2 MB
واژههایی از ریشه گوشت و خون
سفری به گوشهوکنار دنیای عجیب نامگذاری موجودات زنده
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۸۹
۱۵ مهر ۱۳۹۶
صص ۴۲-۴۵
t.me/paleogram/542
سفری به گوشهوکنار دنیای عجیب نامگذاری موجودات زنده
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۸۹
۱۵ مهر ۱۳۹۶
صص ۴۲-۴۵
t.me/paleogram/542
پارینه/پالئوگرام
دقیقههایی از درس زیستشناسی تکاملی (دوره المپیاد زیستشناسی) درباره آناتومی آرکیوپتریکس* که به بحثی پیرامون تلفظ نام این دایناسور منتهی شد * Archaeopteryx ۳۰ دی ۱۳۹۱ فرزانگان یک تهران
در_ستایش_تلفظهای_شاذ،_عرفان_خسروی،.pdf
491.2 KB
در ستایش تلفظهای شاذ
برخی اصطلاحات علمی که بهتر است معمولی تلفظ نکنیم
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۹۶
۲۳ دی ۱۳۹۶
ص ۱۱
t.me/paleogram/685
برخی اصطلاحات علمی که بهتر است معمولی تلفظ نکنیم
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۹۶
۲۳ دی ۱۳۹۶
ص ۱۱
t.me/paleogram/685
پارینه/پالئوگرام
نمای سهبعدی سنگواره هالشکاراپتور که با تابش سینکروترون تصویربرداری شده در صص ۲۶-۲۷ شماره ۱۹۴ دانستنیها (۲۵ آذر ۹۶) نیز مطلبی درباره هالشکاراپتور با عنوان «دایناسور ماهیگیر» نوشتهام. t.me/paleogram
دایناسور_ماهیگیر،_عرفان_خسروی،_دانستنیها.pdf
522.5 KB
دایناسور ماهیگیر
ماجرای پرپیچوخم سنگوارهای که سالها پیش از مغولستان قاچاق شد ولی عاقبت به دست دیرینهشناسان رسید
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۹۴
۲۵ آذر ۱۳۹۶
صص ۲۶-۲۷
t.me/paleogram/686
ماجرای پرپیچوخم سنگوارهای که سالها پیش از مغولستان قاچاق شد ولی عاقبت به دست دیرینهشناسان رسید
عرفان خسروی
دانستنیها ۱۹۴
۲۵ آذر ۱۳۹۶
صص ۲۶-۲۷
t.me/paleogram/686
Forwarded from حیات و آگاهی (Sepanta Norouzian)
درک مفاهیم تکامل در زیستشناسی پیش از هر چیز، لذت بخش است، و برای من دلیل دیگری نیاز نیست تا به یادگیری و فهم بیشتر این مفاهیم بپردازم. اما تکامل فقط در محدودهی کنجکاوی و لذت علمی باقی نمیماند، بلکه فواید و استفادههای عملی فراوانی در زندگی انسان دارد. شاید خیلی از کسانی که از موضع انکار به این نظریه نگاه میکنند، از وجود این فواید و اهمیت کاربرد نظریهی تکامل در حوزههای گوناگون تحقیقاتی اطلاعی نداشته باشند. از پزشکی تا کشاورزی و محیط زیست، دانشمندان بر مبنای اصول اولیهی داروینی به طرح فرضیه و انجام آزمایشات میپردازند تا جواب پرسشهای خود را بیابند.
در این ویدئو به اهمیت تکامل از همین دیدگاه، یعنی فواید عملی در زندگی انسان نگاهی خواهیم داشت.
با کانال دانش همگانی همراه باشید.
@daneshhamegani
در این ویدئو به اهمیت تکامل از همین دیدگاه، یعنی فواید عملی در زندگی انسان نگاهی خواهیم داشت.
با کانال دانش همگانی همراه باشید.
@daneshhamegani
Forwarded from حیات و آگاهی (Sepanta Norouzian)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آیا نظریهی تکامل واقعا مهم است؟ (فواید عملی تکامل در زندگی انسان)
ترجمه: سپنتا نوروزیان
@daneshhamegani
ترجمه: سپنتا نوروزیان
@daneshhamegani
پارینه/پالئوگرام
دقیقههایی از درس زیستشناسی تکاملی (دوره المپیاد زیستشناسی) درباره آناتومی آرکیوپتریکس* که به بحثی پیرامون تلفظ نام این دایناسور منتهی شد * Archaeopteryx ۳۰ دی ۱۳۹۱ فرزانگان یک تهران
نمونه برلین از آرکیوپتریکس
The Berlin Specimen of Archaeopteryx lithographica (MB.Av.101)
https://www.instagram.com/p/Be8MLuJBcPS/
The Berlin Specimen of Archaeopteryx lithographica (MB.Av.101)
https://www.instagram.com/p/Be8MLuJBcPS/
Instagram
Erfan Khosravi
The Berlin Specimen of Archaeopteryx lithographica The Berlin Specimen (MB.Av.101) was discovered in 1874 or 1875 at the Blumenberg quarry near Eichstätt, Germany, by farmer Jakob Niemeyer, who reportedly sold the fossil for the money to buy a cow around…
از گیتی تا کیهان
پنجشنبه دهم اسفند ۱۳۹۶
ری، مرکز نجوم آستان شاهعبدالعظیم
به دستور آقای دکتر اربابی، من هم با افتخار در این همایش درباره «چیستی و تاریخ مختصر حیات» صحبت خواهم کرد و در خدمت همآیندگان گرامی خواهم بود.
https://www.instagram.com/p/BfY5tCjhkyF/
پنجشنبه دهم اسفند ۱۳۹۶
ری، مرکز نجوم آستان شاهعبدالعظیم
به دستور آقای دکتر اربابی، من هم با افتخار در این همایش درباره «چیستی و تاریخ مختصر حیات» صحبت خواهم کرد و در خدمت همآیندگان گرامی خواهم بود.
https://www.instagram.com/p/BfY5tCjhkyF/
Instagram
Erfan Khosravi
از گیتی تا کیهان پنجشنبه دهم اسفند ۱۳۹۶ ری، مرکز نجوم آستان شاهعبدالعظیم به دستور آقای دکتر اربابی، من هم با افتخار در این همایش درباره «چیستی و تاریخ مختصر حیات» صحبت خواهم کرد و در خدمت همآیندگان گرامی خواهم بود.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
موتور جستجو
کارگردان: سیاوش صفاریانپور
قسمت نخست این مجموعه علموفناوریِ شبکه آموزش، به معرفی موضوعات اصلی برنامه میپردازد. من هم اندکی درباره سنگواره جینگو و نومولیتها و تغییرات تکاملی توضیح دادم.
کارگردان: سیاوش صفاریانپور
قسمت نخست این مجموعه علموفناوریِ شبکه آموزش، به معرفی موضوعات اصلی برنامه میپردازد. من هم اندکی درباره سنگواره جینگو و نومولیتها و تغییرات تکاملی توضیح دادم.
به سیوچهارمین «همایش علوم و فنون دبیرستان علامهحلیتهران» دعوت شدهاید
زمان ۱۶ تا ۱۸ اسفند ۱۳۹۶
ساعت ۹ الی ۱۷
در این همایش بنده نیز گزارشی از «اکتشاف دایناسورها در ایران» ارائه خواهم کرد. ساعت سخنرانی من:
چهارشنبه ۱۶ اسفند، ساعت ۱۴:۳۰ بعدازظهر:
نخستین بقایای دایناسورها در ایران، ردپاهایی بودند که اوایل دهه پنجاه خورشیدی از نزدیکی کرمان گزارش شدند، اما تا اوایل دهه هشتاد خورشیدی، هیچ آثاری از دندان یا استخوانهای دایناسورها در ایران پیدا نشد. نخستین قطعات استخوان و دندان دایناسورها طی پیجوییهایی در سال ۸۱ کشف شدند. این پیجوییها در سالهای بعد نیز همچنان ادامه داشته است. همه نمونههای گزارششده تا امروز از رسوبات ژوراسیک بودهاند. تحلیل یافتههای مختلف از دایناسورهای ایران در کنار یافتههای چینهشناسی و سنگوارههای گیاهی ژوراسیک ایران نشاندهنده شواهدی از کوتولگی ناشی از جزیرهنشینی در دایناسورهای ژوراسیک ایران است.
https://www.instagram.com/p/Bf2nyQAhVRF/
@helliseminar
@helli_seminar
@hellischool
زمان ۱۶ تا ۱۸ اسفند ۱۳۹۶
ساعت ۹ الی ۱۷
در این همایش بنده نیز گزارشی از «اکتشاف دایناسورها در ایران» ارائه خواهم کرد. ساعت سخنرانی من:
چهارشنبه ۱۶ اسفند، ساعت ۱۴:۳۰ بعدازظهر:
نخستین بقایای دایناسورها در ایران، ردپاهایی بودند که اوایل دهه پنجاه خورشیدی از نزدیکی کرمان گزارش شدند، اما تا اوایل دهه هشتاد خورشیدی، هیچ آثاری از دندان یا استخوانهای دایناسورها در ایران پیدا نشد. نخستین قطعات استخوان و دندان دایناسورها طی پیجوییهایی در سال ۸۱ کشف شدند. این پیجوییها در سالهای بعد نیز همچنان ادامه داشته است. همه نمونههای گزارششده تا امروز از رسوبات ژوراسیک بودهاند. تحلیل یافتههای مختلف از دایناسورهای ایران در کنار یافتههای چینهشناسی و سنگوارههای گیاهی ژوراسیک ایران نشاندهنده شواهدی از کوتولگی ناشی از جزیرهنشینی در دایناسورهای ژوراسیک ایران است.
https://www.instagram.com/p/Bf2nyQAhVRF/
@helliseminar
@helli_seminar
@hellischool
Instagram
Erfan Khosravi
به سیوچهارمین «همایش علوم و فنون دبیرستان علامهحلیتهران» دعوت شدهاید زمان ۱۶ تا ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۹ الی ۱۷ در این همایش بنده نیز گزارشی از «اکتشاف دایناسورها در ایران» ارائه خواهم کرد. ساعت سخنرانی من: چهارشنبه ۱۶ اسفند، ساعت ۲:۳۰ بعدازظهر: نخستین بقایای…
Forwarded from رازیک
✅ ویژهنامه نوروزی و شماره 200 مجله «دانستنیها» منتشر شد.
📌ضمیمه نوروزی «ندانستنیها»
📌تقویم مناسبتهای علمی سال 1397
📌پرونده ویژه 200
🎨 طرح: مرتضی آذرخيل
#جلد
@Danestanihamag
📌ضمیمه نوروزی «ندانستنیها»
📌تقویم مناسبتهای علمی سال 1397
📌پرونده ویژه 200
🎨 طرح: مرتضی آذرخيل
#جلد
@Danestanihamag
Forwarded from رازیک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ ویژهنامه نوروزی و شماره 200 مجله «دانستنیها» منتشر شد.
➕ضمیمه نوروزی «ندانستنیها»
➕تقویم مناسبتهای علمی سال 1397
🎬 طراحی تیزر: حسین فروتن
@Danestanihamag
➕ضمیمه نوروزی «ندانستنیها»
➕تقویم مناسبتهای علمی سال 1397
🎬 طراحی تیزر: حسین فروتن
@Danestanihamag
Forwarded from رازیک
#دانستنيها200
🔖يادداشتهای ويژهنامه نوروزی و شماره 200 «دانستنیها» را بخوانید.
📌خیاط در کوزه
عرفان خسروی|دبیر علمی «دانستنیها»
◽حساب سالها از دستم در رفته؛ فقط همین در خاطرم مانده که بالاخره به شمارهي دویست رسیدیم. اگر ضرب و تقسیم را غلط نکرده باشم، به قرار هشت سال شیرین در دانستنیها سپری شد. قبل از دانستنیها، هشت سال دیگر هم جسته و گریخته در جاهای دیگر بودم؛ از همه مهمترینشان دانشمند بود که وقتی هجدهساله بودم، پایم به آنجا باز شد و نزدیک دو سال پیوسته همانجا نوشتم. اما واقعیت این است که با دانستنیها فعالیت حرفهای را به عنوان «روزنامهنگار علم» آغاز کردم؛ پیش از آن، شاید دربارهی بخشهایی از علم که مورد علاقهام بود، چیزکی مینوشتم، اما غرق دنیاهای دیگری بودم و به روزنامهنگاری کاری نداشتم. این حرفه از وقتی برای من دغدغه شد که به دانستنیها آمدم و فهمیدم خیلی کارها هست، غیر نوشتن که محتوای نشریهای را شکل میدهد.
◽برای روزنامهنگار حرفهای، دانستن حساب و کتاب اندازهي متن شرط اول قدم است و نیز، شناخت لحن و بیان، کاربرد تصویر و دادهنما و جزئیاتی مثل تقسیم محتوا در مقدمه، عنوانهای میانی و متنهای داخل قاب؛ اما شاید مهمترین مهارت کار ما، تعاون و تعامل است. از قضا پای من در این فقرهی آخری، یعنی حسن سلوک با همکارانم، بیش از بقیه میلنگد. بهخصوص وقتی که مسئولیتهایی به جز نوشتن پذیرفتم. آن زمان «ذوالفقار دانشی» دبیرتحریریهي دانستنیها بود، ولی به علت سفری که در پیش داشت، ما را تنها گذاشت و پس از او، دبیری تحریریهي دانستنیها به من و خانم زهرا صالحی واگذار شد. در آن دوران نه تنها در کار صفحهآرایی دخالت میکردم، بلکه نوشتههای همه را پیش از صفحهبندی بازخوانی میکردم و کوچکترین اشکال یا خطایی را با صدای بلند برای دیگران اعلام میکردم؛ بگذریم که خیلی از آن اشکالات تنها به سلیقهي آن روزهای من معیوب مینمود. بعد از مدتی برایم معلوم شد که مشغلهي پایاننامه با مشغولیت مرتب در دفتر مجله ناسازگار است؛ بنابراین از بار مسئولیت اجرایی کناره گرفتم، ولی همچنان به بازخوانی متنها و محتوای علمی ادامه دادم. طی این مدت کوشیدم کمتر موجب ایذای دوستانم شوم و بیشتر شبیه ویراستار حرفهای عمل کنم. در کمآزاری چندان موفق نبودم و نیز مرتکب چند خطای حرفهای شدم. یکی از فجیعترین این ارتکابات همین اواخر بود و چنان سخت که اگر خودم در کار کسی دیگر میدیدم، غوغایی میشد. قرار بود برای بخش زوم مطلبی مفصل بنویسم، ولی کارها ماند تا نیمهشبی پیش از موعد تحویل. من از ترس بدنامی به بدقولی، شبی بیدار ماندم و تا صبح مشغول نوشتن شدم درحالیکه بیخوابی حواسم را کدر کرده بود. نمیدانم چطور شد که نام کوچک «استاد مرتضی مطهری» را «مصطفی» نوشتم. خوشبختانه عصر همان روز، آقای فیضیخواه عزیز که چشم ما و مسئول بخش نظارت هستند، آبروی من را خریدند و اشتباه بنده را تصحیح کردند. خیلی ممنونم.
@Danestanihamag
🔖يادداشتهای ويژهنامه نوروزی و شماره 200 «دانستنیها» را بخوانید.
📌خیاط در کوزه
عرفان خسروی|دبیر علمی «دانستنیها»
◽حساب سالها از دستم در رفته؛ فقط همین در خاطرم مانده که بالاخره به شمارهي دویست رسیدیم. اگر ضرب و تقسیم را غلط نکرده باشم، به قرار هشت سال شیرین در دانستنیها سپری شد. قبل از دانستنیها، هشت سال دیگر هم جسته و گریخته در جاهای دیگر بودم؛ از همه مهمترینشان دانشمند بود که وقتی هجدهساله بودم، پایم به آنجا باز شد و نزدیک دو سال پیوسته همانجا نوشتم. اما واقعیت این است که با دانستنیها فعالیت حرفهای را به عنوان «روزنامهنگار علم» آغاز کردم؛ پیش از آن، شاید دربارهی بخشهایی از علم که مورد علاقهام بود، چیزکی مینوشتم، اما غرق دنیاهای دیگری بودم و به روزنامهنگاری کاری نداشتم. این حرفه از وقتی برای من دغدغه شد که به دانستنیها آمدم و فهمیدم خیلی کارها هست، غیر نوشتن که محتوای نشریهای را شکل میدهد.
◽برای روزنامهنگار حرفهای، دانستن حساب و کتاب اندازهي متن شرط اول قدم است و نیز، شناخت لحن و بیان، کاربرد تصویر و دادهنما و جزئیاتی مثل تقسیم محتوا در مقدمه، عنوانهای میانی و متنهای داخل قاب؛ اما شاید مهمترین مهارت کار ما، تعاون و تعامل است. از قضا پای من در این فقرهی آخری، یعنی حسن سلوک با همکارانم، بیش از بقیه میلنگد. بهخصوص وقتی که مسئولیتهایی به جز نوشتن پذیرفتم. آن زمان «ذوالفقار دانشی» دبیرتحریریهي دانستنیها بود، ولی به علت سفری که در پیش داشت، ما را تنها گذاشت و پس از او، دبیری تحریریهي دانستنیها به من و خانم زهرا صالحی واگذار شد. در آن دوران نه تنها در کار صفحهآرایی دخالت میکردم، بلکه نوشتههای همه را پیش از صفحهبندی بازخوانی میکردم و کوچکترین اشکال یا خطایی را با صدای بلند برای دیگران اعلام میکردم؛ بگذریم که خیلی از آن اشکالات تنها به سلیقهي آن روزهای من معیوب مینمود. بعد از مدتی برایم معلوم شد که مشغلهي پایاننامه با مشغولیت مرتب در دفتر مجله ناسازگار است؛ بنابراین از بار مسئولیت اجرایی کناره گرفتم، ولی همچنان به بازخوانی متنها و محتوای علمی ادامه دادم. طی این مدت کوشیدم کمتر موجب ایذای دوستانم شوم و بیشتر شبیه ویراستار حرفهای عمل کنم. در کمآزاری چندان موفق نبودم و نیز مرتکب چند خطای حرفهای شدم. یکی از فجیعترین این ارتکابات همین اواخر بود و چنان سخت که اگر خودم در کار کسی دیگر میدیدم، غوغایی میشد. قرار بود برای بخش زوم مطلبی مفصل بنویسم، ولی کارها ماند تا نیمهشبی پیش از موعد تحویل. من از ترس بدنامی به بدقولی، شبی بیدار ماندم و تا صبح مشغول نوشتن شدم درحالیکه بیخوابی حواسم را کدر کرده بود. نمیدانم چطور شد که نام کوچک «استاد مرتضی مطهری» را «مصطفی» نوشتم. خوشبختانه عصر همان روز، آقای فیضیخواه عزیز که چشم ما و مسئول بخش نظارت هستند، آبروی من را خریدند و اشتباه بنده را تصحیح کردند. خیلی ممنونم.
@Danestanihamag
Forwarded from رازیک
🔖چه گونهای از موجودات، «دانستنیها» را آماده چاپ میکنند؟
◽روایت تولید یک شماره «دانستنیها»
◽معرفی طنازانه اعضای تحریریه و فنی «دانستنیها»
📌در شماره 200 «دانستنیها» بخوانید.
@Danestanihamag
◽روایت تولید یک شماره «دانستنیها»
◽معرفی طنازانه اعضای تحریریه و فنی «دانستنیها»
📌در شماره 200 «دانستنیها» بخوانید.
@Danestanihamag
پارینه/پالئوگرام
آرکیوپتریکس با طعم تاریخ و جغرافی و فرهنگ واژهها مهم اند، بسیار مهم. ریشه و معنی و تلفظ و تبار آنها مهم است. مهم است بدانیم واژهای بیگانه که در بافتار ِ انگلیسیزبان ِ درس ِ زیستشناسی ِ تکاملی میآموزیم، ریشه در زبان لاتین دارد یا یونانی. دانستن همینها…
نکتهای در معنای نام آرکیوپتریکس
«بال ِ کهن» یا «پر ِ کهن»؟
در بسیاری متنهای فارسی نام آرکیوپتریکس* را «بال قدیمی» یا به لفظی ذوقمندانهتر، «کهنبال» معنی کردهاند. حتی در اغلب متنهای انگلیسی هم معنی این نام را «بال نخستین*» نگاشتهاند. اما این معنی دقیق نیست و اغلب نویسندگان فارسیزبان و انگلیسیزبان در آن به خطا رفتهاند.
این نام در آغاز به سنگواره پر جداافتادهای اطلاق شد که به سال هزار و هشتصد و شصت در نهشتههای آهکی سولنهوفن پیدا شد و هرمان فون مایر* آن را گزارش و نامگذاری کرد. مسمای این نام، قدمت آن پر بود که هماکنون در موزه تاریخ طبیعی برلین نگهداری میشود و در زمان توصیف، هنوز اثری از بال صاحبش پیدا نشده بود. چند ماه بعد نخستین سنگواره حاوی استخوانهای آرکیوپتریکس در همان نواحی به دست آمد؛ نمونهای که اینک در موزه تاریخ طبیعی لندن نشسته و بعدها این نمونه را به جای آن پر جداافتاده، به عنوان «نمونه نوعی»* آرکیوپتریکس درنظرگرفتند.
این نام از دو جزء یونانی /آرخایوس/* به معنی قدیمی و /پْتروکْس/* شده ساخته شده است که این دومی در واژهنامههای یونانی در نُه معنی مختلف به کار رفته: پر، بال، باله، پرواز، پارو، زره، سلاح، لاله گوش و کتف. نگاهی به ریشهشناسی این واژه یونانی و مقایسه آن با واژگان هممعنی و احتمالا همریشه در زبانهای مختلف هندواروپایی، نشان میدهد معنای «پر» و «بال» از باستان در این زبانها ملتزم بودهاند؛ گویا ریشه فرضی هندواروپایی /پث/* هم به معنای پرواز بوده، هم پر و هم بال. هر دو واژه فارسی «پر» و «بال» (و مشتقات آنها)، واژه ارمنی /تر/*، واژه اسلاوی /پرو/، واژه انگلیسی /فذر/*، واژه آلمانی /فدر/* و واژه لاتین /پنا/* همگی مشتق از همان ریشه هندواروپایی اند.
جزاینکه در اغلب این موارد، معنای اصلی «پر» است و «بال» معنای دوم یا استعاری است، حکایتی هست که نشان میدهد در یونانی نیز، واژه /پْتر/ بیشتر ناظر به پر است تا بال. میگویند افلاطون در کشاکش جدل، انسان را /زئون دیپون/ (جانور دوپا) نامید. ناگهان مرغی به میان معرکه دوید و افلاطون گفتهاش را دقیقتر کرد: /زئون دیپون اپْترون/* که یعنی «جانور دوپای بیپر».
از کجا میدانیم منظور افلاطون از /اپْترون/ بیبال نبوده؟ از ترجمه لاتین آن: /انیمال بیپس ایمپلومه/* و واژه لاتین /پلومه/* فقط یعنی پر.
* Archaeopteryx
* First wing, old wing
* Herman von Meyer
* Type specimen
* ἀρχαῖος
* πτέρυξ
* *peth₂
* թեր
* перо́
* Feather
* Feder
* Penna
* ζῷον δίπουν ἄπτερον
* Animal bipes implume
* Plume
https://www.instagram.com/p/BhOOdxHBwfp/
«بال ِ کهن» یا «پر ِ کهن»؟
در بسیاری متنهای فارسی نام آرکیوپتریکس* را «بال قدیمی» یا به لفظی ذوقمندانهتر، «کهنبال» معنی کردهاند. حتی در اغلب متنهای انگلیسی هم معنی این نام را «بال نخستین*» نگاشتهاند. اما این معنی دقیق نیست و اغلب نویسندگان فارسیزبان و انگلیسیزبان در آن به خطا رفتهاند.
این نام در آغاز به سنگواره پر جداافتادهای اطلاق شد که به سال هزار و هشتصد و شصت در نهشتههای آهکی سولنهوفن پیدا شد و هرمان فون مایر* آن را گزارش و نامگذاری کرد. مسمای این نام، قدمت آن پر بود که هماکنون در موزه تاریخ طبیعی برلین نگهداری میشود و در زمان توصیف، هنوز اثری از بال صاحبش پیدا نشده بود. چند ماه بعد نخستین سنگواره حاوی استخوانهای آرکیوپتریکس در همان نواحی به دست آمد؛ نمونهای که اینک در موزه تاریخ طبیعی لندن نشسته و بعدها این نمونه را به جای آن پر جداافتاده، به عنوان «نمونه نوعی»* آرکیوپتریکس درنظرگرفتند.
این نام از دو جزء یونانی /آرخایوس/* به معنی قدیمی و /پْتروکْس/* شده ساخته شده است که این دومی در واژهنامههای یونانی در نُه معنی مختلف به کار رفته: پر، بال، باله، پرواز، پارو، زره، سلاح، لاله گوش و کتف. نگاهی به ریشهشناسی این واژه یونانی و مقایسه آن با واژگان هممعنی و احتمالا همریشه در زبانهای مختلف هندواروپایی، نشان میدهد معنای «پر» و «بال» از باستان در این زبانها ملتزم بودهاند؛ گویا ریشه فرضی هندواروپایی /پث/* هم به معنای پرواز بوده، هم پر و هم بال. هر دو واژه فارسی «پر» و «بال» (و مشتقات آنها)، واژه ارمنی /تر/*، واژه اسلاوی /پرو/، واژه انگلیسی /فذر/*، واژه آلمانی /فدر/* و واژه لاتین /پنا/* همگی مشتق از همان ریشه هندواروپایی اند.
جزاینکه در اغلب این موارد، معنای اصلی «پر» است و «بال» معنای دوم یا استعاری است، حکایتی هست که نشان میدهد در یونانی نیز، واژه /پْتر/ بیشتر ناظر به پر است تا بال. میگویند افلاطون در کشاکش جدل، انسان را /زئون دیپون/ (جانور دوپا) نامید. ناگهان مرغی به میان معرکه دوید و افلاطون گفتهاش را دقیقتر کرد: /زئون دیپون اپْترون/* که یعنی «جانور دوپای بیپر».
از کجا میدانیم منظور افلاطون از /اپْترون/ بیبال نبوده؟ از ترجمه لاتین آن: /انیمال بیپس ایمپلومه/* و واژه لاتین /پلومه/* فقط یعنی پر.
* Archaeopteryx
* First wing, old wing
* Herman von Meyer
* Type specimen
* ἀρχαῖος
* πτέρυξ
* *peth₂
* թեր
* перо́
* Feather
* Feder
* Penna
* ζῷον δίπουν ἄπτερον
* Animal bipes implume
* Plume
https://www.instagram.com/p/BhOOdxHBwfp/
Instagram
ᴉʌɐɹsoɥʞ ɟɹǝ - عرڡاں حسروے
نکتهای در معنای نام آرکیوپتریکس «بال ِ کهن» یا «پر ِ کهن»؟ در بسیاری متنهای فارسی نام آرکیوپتریکس* را «بال قدیمی» یا به لفظی ذوقمندانهتر، «کهنبال» معنی کردهاند. حتی در اغلب متنهای انگلیسی هم معنی این نام را «بال نخستین*» نگاشتهاند. اما این معنی…