پارینه/پالئوگرام – Telegram
پارینه/پالئوگرام
5.23K subscribers
405 photos
218 videos
102 files
628 links
دیرینه‌شناسی، تکامل و تاریخ طبیعی
دیرینه‌نوشته‌های عرفان خسروی
t.me/paleogram
کتابخانه پارینه:
t.me/paleolib
مدرسه پارینه:
t.me/paleouni
حمایت از پارینه:
زرین‌پال zarinp.al/erfankhosravi
حامی‌باش hamibash.com/Pal
Download Telegram
وقتی از وَویرایش علمی حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم؟

ویراستارهای حرفه‌ای اصطلاحی دارند برای کسانی که هرکاری می‌کنند و ویراستاری هم؛ مثلا یکی «نویسنده و ویراستار» است؛ دیگری «مترجم و ویراستار»؛ فلانی «بچه‌مُرشد و ویراستار»؛ آن یکی هم مثلا «مُرشد و ویراستار». چنین کسان را «وَویراستار» می‌نامند. من یکی از همین وَویراستارها هستم که چند سالی است برای معاش در این غوطه هم دست‌وپایی می‌زنم.

البته من «وَویراستار علمی» هستم و تابه‌حال چندتایی کتاب علمی یا بیشتر را وَویراییده‌ام. ممکن است فکر کنید وَویرایش علمی یعنی چه!؟ جوابش را در این عکس‌ها می‌شود ببینید!

تصویر اول منم، مشغول همین فن شریف. تصویرهای بعد را اگر ورق‌بزنید، خواهید دید که وَویرایش علمی یعنی درست کردن هرآنچه که دست‌اندرکاران پیشین خراب‌کرده‌اند. متهمِ اولْ مترجمی است که مفهوم عبارت‌ها و ساختارهای انگلیسی را نمی‌داند یا به قدر کافی با زبان مقصد (دراین‌جا فارسی) آشنایی ندارد که مثلا بداند «شتر» مصداق خوبی برای واژه «عشایر» نیست. گاهی هم حواس مترجم به افق زاویه بدنش بوده، درنتیجه شمال را به جنوب تبدیل کرده.

کارخرابی‌های بعدی به گردن ویراستار ِ ادبی (عمدتا از همین قشر وَویراستار) است که در مورد کتاب‌های علمی، وظیفه خود نمی‌بیند اشتمال شمال‌ها و اجتناب جنوب‌ها را با متن اصلی برابری دهد. حتی دیده شده وَویراستار ِ ادبی ِ مجهز به فناوری‌های ِ نو، با توجه به سیاست‌های ریاضتی ناشر در قبال کیفیت و دستمزد، ترجیح داده جاهایی از فن ِ «بیاب و جای‌بُگزین» (فایند اند ریپلیس) استفاده کند؛ مثلا خواسته زبان مترجم را صیقل بزند و صفا دهد، بنابراین در متن گیاه‌شناسی، هرجا گفته شده «فلان گیاهان در فلان‌جا می‌رویند»، دستش را روی لوزه‌اش گذاشته و «می‌رویند» را به «هستند» تبدیل کرده؛ نتیجه این‌شکلی شده: «میوه‌های شناور [فلان گیاه] در جزایر جدیدی هستند». غول ِ آخر ِ بازی ِ خطیر ِ وَویرایش علمی هم از دستان صفحه‌آرایی پیدا می‌شود که به ندرت نسبت به رابطه‌ای منطقی میان تصویرها و شرح‌های تصویرها و باقی تکه‌های متن حساس است. مثالش را فراوان هم در عرصه کتاب‌آرایی دیدم، هم در مطبوعات. البته استثنا همه جا هست، ولی همین هفته پیش، وقتی دیدم در فصل‌نامه‌ای تخصصی، تصویرهای یک و دو مقاله مرا جابجا چیده و شرح این یکی رفته پای آن یکی، فهمیدم قدر عافیت چیست!

تعریف از خود نباشد، وَویراستار علمی در عمل تنها کسی است که طی تولید محصولی علمی-فرهنگی می‌داند غاز کجا تخم می‌گذارد.

به تُرعه پالئوگرام بیایید تا به شما هم نشان دهم!

https://www.instagram.com/p/BiVFgO-B1X5/
پارینه/پالئوگرام
مواجهه با داروین میان اعراب و ایرانیان نشست نقد و بررسی کتاب «مواجه با داروین؛ نخستین برخوردها با نظریه تکامل در شرق مسیحی و اسلامی» دوشنبه (۱۳ آذرماه) با حضور امیرمحمد گمینی، مترجم و پژوهشگر اثر، عطا کالیراد و عرفان خسروی در سرای اهل قلم برگزار شد. خسروی…
مواجهه با داروین در فردای سازندگی

چند روز پیش به دستور آقای کاوه فیض‌اللهی مطلب مختصری درباره کتاب بسیار ارزشمند دوست عزیزم، امیرمحمد گمینی، برای صفحه کاوش روزنامه سازندگی نوشتم. این مختصر شامل دورنمایی از محتوای کتاب، نظرات خود امیرمحمد درباره چرایی و چگونگی پرداختن به این موضوع و نظرات دوست عزیز دیگرم،‌ عطا کالیراد، درباره اهمیت این کتاب و اشارات آن برای درک بازتاب اجتماعی نظریه تکامل است. به علاوه چکیده‌ای نیز از روند ورود نظریه تکامل به متن‌های فارسی آورده‌ام. شواهد فعلی می‌گوید ایرانی‌ها نه تنها این نظریه را تا سال‌ها نادیده گرفتند، بلکه آن را در آغاز به درستی نفهمیدند و شاید به خاطر همین سوءتفاهم آن را با عقاید ضدمذهبی یکی پنداشتند. در نتیجه از همان اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی، با احتیاط و تحذیر بسیار بیشتری نسبت به عرب‌ها، با این نظریه روبرو شدند. گویا محافظه‌کاری و رعایت جمعیت اذهان عموم، از قدیم در فرهنگ ما جایگاهی داشته.

بخشی از این پژوهش‌های تاریخی که عرض شد، پیش‌تر منتشر شده و بخشی دیگر هم در دست اتمام است و درآینده در قالب درستی که باید، در خواهد آمد.

وقتی متن را برای آقای فیض‌اللهی فرستادم، پس از مدتی ایشان تماس گرفت و گفت بهتر است به کتاب‌های دکتر بهزاد هم که نخستین کتاب‌های علمی عامه‌خوان فارسی درباره تکامل بود، اشاره کنم. از ایشان خواستم خودشان زحمت بکشند و اضافه کنند. کارها با دبیر صفحه‌ای که خودش پژوهشگر و دانش‌آموخته جانورشناسی است، به تمام منابع تخصصی و غیرتخصصی مشرف است و خودش هم مترجم برخی از بهترین کتاب‌های همین حوزه، هیچ دشوار نیست.

البته در نهایت دیدم که همکاران صفحه‌آرای روزنامه سازندگی، عنوان بنده را «خبرنگار گروه دانش» ذکر کرده‌اند. اول کمی دلخور شدم ولی بعد دیدم اشکالی هم ندارد. پیش دانش و تجربه و سلیقه و سابقه دبیر صفحه که آقای فیض‌‌اللهی باشد، من هیچ رقمی نیستم.

متن یادداشت را در ترعه پالئوگرام، هم‌خوان خواهم کرد.

https://www.instagram.com/p/BickIZEhowA/
پارینه/پالئوگرام
آیا #تکامل به معنی کامل‌تر شدن است؟ #یک_دقیقه_با_علم #1minSCIENCE https://www.instagram.com/p/BiaTWnXniz-/
بارقه‌هایی_متأخر_از_طرز_فکری_متقدم،.pdf
1.3 MB
بارقه‌هایی متأخر از طرز فکری متقدم
دامن‌گیرترین کژفهمی‌ها نسبت به نظریه تکامل
عرفان خسروی
رشد آموزش زیست‌شناسی، ش ۱۰۸، بهار ۹۷، صص ۲۷-۳۳
چرا میر اشتباه می‌کرد؟
چرا خزندگان از پستانداران پست‌تر نیستند؟
پارینه/پالئوگرام
بارقه‌هایی_متأخر_از_طرز_فکری_متقدم،.pdf
بارقه‌هایی متأخر از طرز فکری متقدم
دامن‌گیرترین کژفهمی‌ها نسبت به نظریه تکامل
عرفان خسروی
رشد آموزش زیست‌شناسی، ش ۱۰۸، بهار ۹۷، صص ۲۷-۳۳

آموزش زیست‌شناسی در کشور ما میراث فکری ارنست میر است. بسیاری از تناقض‌هایی نیز که در آموزش زیست‌شناسی با آن روبرو هستیم، میراث اشتباهات و لجاجت میر است. یکی از آخرین کتاب‌های او، «تکامل چیست»، سه بار به فارسی ترجمه شده و چند کتاب دیگر او، منابع درسی و امتحانی آموزش عالی هستند. اشتباهات میر اتفاقا در همین چند کتاب مهم و مشهوری که از او در ایران ترجمه شده، بسیار پررنگ و تأثیربخش است. بنابراین مهم است که میر و میراث فکری او را نقد کنیم. در این مقاله کوشیده‌ام نشان دهم میر مبتلا به همان اشکالی است که خودش، افلاطون را به آن متهم کرده بود.

چرا میر اشتباه می‌کرد؟
چرا خزندگان از پستانداران پست‌تر نیستند؟
چرا ماهی‌ها از خزندگان پست‌تر نیستند؟

https://www.instagram.com/p/BifOZZWh44K/
آمونیت‌ها در موتور جستجو

امشب در برنامه موتور جستجو در کنار کاظم کوکرم و سیاوش صفاریان‌پور درباره زندگی و تکامل سرپایان، به خصوص سنگواره‌های آمونیت‌ها صحبت کردیم.
در جایی از برنامه، وقتی به توانایی ترمیم اندام‌های آسیب‌دیده در هشت‌پاها اشاره شد، من هم اضافه کردم که این توانایی به صورت محدود (ترمیم انگشت قطع شده) در کودک انسان هم وجود دارد که موجب واکنش‌های فراوان دوستان شده است.
در این مورد بد نیست در برنامه‌های بعد روشنگری کنیم، ولی مختصر اشاره کنم که امکان ترمیم بند انگشت در کودک انسان استثنا نیست و در صورتی که پزشکان حین درمان زخم، بافت زاینده را از بین نبرند، انگشت خود به خود ترمیم می‌شود. مواردی که این اتفاق نیافتاده، استثنایی و ناشی از دخالت پزشکان بوده است. سینتیا ایلینگ‌ورث در مقاله‌ای در سال هفتاد و چهار میلادی در مجله جراحی اطفال، این موضوع را گزارش و تشریح کرد.

https://www.instagram.com/p/Bie7psiDirO/

برای مطالعه بیشتر درباره ترمیم انگشت کودکان، به مقاله‌های زیر نگاه کنید:

Illingworth C.M. (1974). Trapped fingers and amputated finger tips in children. J Pediatr Surg, 9, 853–858
nnen U. & Wiese A. (1993). Fingertip injuries management with semi‐occlusive dressing. J Hand Surg Br, 18, 416–422
al P. & Dickson M.G. (1993). Regeneration of the distal phalanx. A case report. J Hand Surg Br, 18, 230–233
Lee L.P., Lau P.Y. & Chan C.W. (1995). A simple and efficient treatment for fingertip injuries. J Hand Surg Br, 20, 63–71

اون موقع که داروین نظریه انتخاب طبیعی رو مطرح کرد، خیلی انتقادات بی‌ربط و غیرعلمی نسبت به نظریه داروین مطرح شد؛ اما تا مدت‌ها هیچ انتقاد علمی به فکر کسی نرسید. با وجود این، امروز می‌دونیم…

خودتون برید تو صفحه «یک دقیقه علم» و ببینید اشتباه داروین کجا بود!

https://www.instagram.com/p/BipxHzYBpLP/

t.me/oneminscience
Forwarded from S Gems
افتتاح موزه دیرینه شناسی کامبرین

اولین موزه دیرینه شناسی فسیل های رسوب برداری شده ایران در یزد....دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۱
پارینه/پالئوگرام
واژه‌هایی_از_ریشه_گوشت_و_خون،_عرفان.pdf
همو ساپین چیست؟

همو ساپین (با تلفظ Hemo sapien) نامی است که بسیاری درس‌خوانده‌های ایران به گونه انسان داده‌اند. البته چنین نامی در هیچ مرجع زیست‌شناسی ثبت نشده است.
متأسفانه ما زیست‌شناس‌ها انسان را به نام دیگری (Homo sapiens) می‌شناسیم؛ Homo (با H بزرگ و o پس از آن که در لاتین اُمُو تلفظ می‌شود) یعنی انسان و sapiens صفت گونه‌ای آن است که از نظر دستوری وجه وصفی معلوم مصدر sapere یعنی اندیشنده و ذوق‌مند است؛ خود sapere در اصل یعنی چشیدن و ذوق‌داشتن و حس‌کردن.
اما hemo چیست؟ معنی آن در لاتین خون است، مثل هِموگلوبین که اتفاقاً بسیاری از ما ایرانی‌ها آن را هوموگلوبین تلفظ می‌کنند؛ homo (با h کوچک) نیز پیش‌وندی است به معنی «هم‌ـ». این «هوموگلوبین» مهمل است و زمانی که از دهان دانشجوی تحصیل‌کرده زیست‌شناسی بیرون می‌آید، برای مخاطب غیرایرانی، قطعاً خنده‌آورنده خواهد بود.
بیگانگی ما ایرانی‌ها و حتی درس‌خوانده‌های ما با زبان لاتین و پافشاری‌مان بر این بیگانه‌ماندن تا جایی است که نام این زبان را به عنوانی عمومی برای زبان‌های امروزی اروپا تعمیم داده‌ایم، که البته چنین نیست. این ناآگاهی سبب شده درک درستی از بسیاری عبارات علمی و اشتقاق واژه‌های اروپایی نداشته باشیم و نهایتاً برخی از آن‌ها را که پرکاربردتر هستند، بر سر لق‌لقه زبان چنان قلب کنیم که نشانی از اصل در آن‌ها نماند. لاتین که البته پیش‌کش، کمی واقع‌بینی و انصاف کافی است تا بفهمیم درک و کاربرد انگلیسی و فرانسه هم، حتی در سطح تلفظ واژه‌های علمی، برای قاطبه تحصیل‌کردگان ایرانی فوق توانایی‌های روزمره است.
پیش از آن که رگ غیرتی قلمبه شود تا رسم انصاف را به من یادآوری کند، تصور کنید جمعی دانشجوی تخیلی اهل اروپا را که به سودای آموختن دانشی به زبان فارسی (مثلاً تاریخ ادبیات ایران) فارسی را دست و پا شکسته آموخته‌اند ولی هیچ درکی از عربی و ترکی ندارند و تصور می‌کنند اصلا چه کاری است که نسبت به اشتقاق واژه‌های عربی یا ریشه‌های ترکی کمی آگاهی کسب کنند. بعضاً ایشان به فارسی می‌گویند عربی، درحالی که خبر ندارند جایی دیگر واقعاً زبانی متفاوت به نام عربی هست که اتفاقاً هم تأثیر زیادی بر فارسی داشته، هم متن‌های فراوان و مهمی هم مرتبط به کارشان به این زبان نگاشته شده.
وضع ما، مثال این دانشجوهای تخیلی است که عرض کردم.

https://www.instagram.com/p/BitRpz4hOiN/