پارینه/پالئوگرام
آیا در ایران دایناسور وجود داشته؟ دایناسورهای ایران چه شکلی بودند؟ سخنرانی عرفان خسروی درباره بقایای دایناسورها و گیاهان ژوراسیک ایران، مشهد، ۱۳۸۳ ۴۸ مگابایت، ۲۰ دقیقه https://news.1rj.ru/str/paleogram/264
آتشسوزی عظیم در موزه ملی برزیل و حسرتی بزرگ برای ما ایرانیها
موزه ناسیونال قدیمیترین و مهمترین موزه تاریخی و علمی برزیل است که بیش از بیست میلیون قطعه جانورشناختی، دیرینهشناختی، انسانشناختی و تاریخی را در بر میگیرد؛ همه آنها طی یک ساعت و اندی از دست رفتند و از دسترس علم خارج شدند.
این موزه بزرگترین موزه تاریخ طبیعی در آمریکای لاتین بود و نمونهها و مصنوعاتی بسیار ارزشمند داشت، به عنوان مثال جمجمه لوثیا (Luzia)، قدیمیترین فسیل انسان در آمریکا، و نمونههای تایپ تروسورهایی مثل کوپهداکتیلوس (Caupedactylus)، براسیلیوداکتیلوس (Brasileodactylus)، آنانگوئهرا (Anhanguera)، توپوشوارا (Tupuxuara)، تاپههارا (Tapejara)، سیراداکتیلوس (Cearadactylus)، امبریداکتیلوس (Aymberedactylus) و دایناسورهایی مثل سانتاناراپتور (Santanaraptor)، اوشالایا (Oxalaia)، گندواناتایتن (Gondwanatitan) و همچنین نخستین دندان دایناسوری که از ایران کشف شده بود.
این خسارت قابل مقایسه با تخریب موزه تاریخ برلین طی بمباران این شهر در جنگ جهانی دوم است.
این ساختمان ۲۰۰ ساله (که محل اقامت امپراتور بوده)، چندین دهه بود که منتظر تعمیرات و اصلاحاتی بود که هرگز رخ ندادند. دریغ بزرگ برای ما ایرانیها اینجاست که نخستین و ارزشمندترین نمونه دایناسوری که در سال ۱۳۸۱/۲۰۰۲ طی نخستین پیجویی دایناسورها در منطقه آببید کرمان کشف شده بود، با اجازه دکتر منوچهر قرشی، رئیس وقت پژوهشکده علوم زمین، به رسم امانتی بیبازگشت تقدیم موزه ملی برزیل شد و هرگز به ایران بازنگشت.
https://www.instagram.com/p/BnQOUukB00t/
موزه ناسیونال قدیمیترین و مهمترین موزه تاریخی و علمی برزیل است که بیش از بیست میلیون قطعه جانورشناختی، دیرینهشناختی، انسانشناختی و تاریخی را در بر میگیرد؛ همه آنها طی یک ساعت و اندی از دست رفتند و از دسترس علم خارج شدند.
این موزه بزرگترین موزه تاریخ طبیعی در آمریکای لاتین بود و نمونهها و مصنوعاتی بسیار ارزشمند داشت، به عنوان مثال جمجمه لوثیا (Luzia)، قدیمیترین فسیل انسان در آمریکا، و نمونههای تایپ تروسورهایی مثل کوپهداکتیلوس (Caupedactylus)، براسیلیوداکتیلوس (Brasileodactylus)، آنانگوئهرا (Anhanguera)، توپوشوارا (Tupuxuara)، تاپههارا (Tapejara)، سیراداکتیلوس (Cearadactylus)، امبریداکتیلوس (Aymberedactylus) و دایناسورهایی مثل سانتاناراپتور (Santanaraptor)، اوشالایا (Oxalaia)، گندواناتایتن (Gondwanatitan) و همچنین نخستین دندان دایناسوری که از ایران کشف شده بود.
این خسارت قابل مقایسه با تخریب موزه تاریخ برلین طی بمباران این شهر در جنگ جهانی دوم است.
این ساختمان ۲۰۰ ساله (که محل اقامت امپراتور بوده)، چندین دهه بود که منتظر تعمیرات و اصلاحاتی بود که هرگز رخ ندادند. دریغ بزرگ برای ما ایرانیها اینجاست که نخستین و ارزشمندترین نمونه دایناسوری که در سال ۱۳۸۱/۲۰۰۲ طی نخستین پیجویی دایناسورها در منطقه آببید کرمان کشف شده بود، با اجازه دکتر منوچهر قرشی، رئیس وقت پژوهشکده علوم زمین، به رسم امانتی بیبازگشت تقدیم موزه ملی برزیل شد و هرگز به ایران بازنگشت.
https://www.instagram.com/p/BnQOUukB00t/
Instagram
Erfan Khosravi
Massive Fire Engulfs #Brazilian_National_Museum آتشسوزی عظیم در موزه ملی برزیل و حسرتی بزرگ برای ما ایرانیها The #Museu_Nacional was Brazil's oldest and most important historical and scientific museum, housing more than 20,000,000 pieces, including very…
پارینه/پالئوگرام
آتشسوزی عظیم در موزه ملی برزیل و حسرتی بزرگ برای ما ایرانیها موزه ناسیونال قدیمیترین و مهمترین موزه تاریخی و علمی برزیل است که بیش از بیست میلیون قطعه جانورشناختی، دیرینهشناختی، انسانشناختی و تاریخی را در بر میگیرد؛ همه آنها طی یک ساعت و اندی از دست…
با برخی از سنگوارههایی آشنا شوید که در موزه ملی برزیل خاکستر شدند!
https://www.instagram.com/tv/BnQ4JFfh1TU
https://www.instagram.com/tv/BnQ4JFfh1TU
Instagram
Erfan Khosravi on Instagram: “موزه ناسیونال قدیمیترین و مهمترین موزه تاریخی و علمی برزیل است که بیش از بیست میلیون قطعه جانورشناختی،…
12 Likes, 0 Comments - Erfan Khosravi (@erf_khosravi) on Instagram: “موزه ناسیونال قدیمیترین و مهمترین موزه تاریخی و علمی برزیل است که بیش از بیست میلیون قطعه…”
پارینه/پالئوگرام
آتشسوزی عظیم در موزه ملی برزیل و حسرتی بزرگ برای ما ایرانیها موزه ناسیونال قدیمیترین و مهمترین موزه تاریخی و علمی برزیل است که بیش از بیست میلیون قطعه جانورشناختی، دیرینهشناختی، انسانشناختی و تاریخی را در بر میگیرد؛ همه آنها طی یک ساعت و اندی از دست…
یادداشت دکتر همایون خیری
زیستشناس و روزنامهنگار علم درباره موزه ملی برزیل
موزه ملی برزیل در ریو دو ژانیرو که گرفتار آتشسوزی شده و میگن تقریبن همه چیز در اون از بین رفته قصر پدروی دوم (Pedro II)، آخرین امپراتور برزیل، بود. پدرو بردهداری رو در برزیل لغو کرد و یکی از مهمترین حامیان علم و هنر در جهان بود. کلی خوندنی دربارهش در اینترنت میتونید پیدا کنید. قصر قبلی و موزه فعلی جای بسیار بزرگیه و پر از قفسههای چوبی قدیمی که مجموعههای موزه رو در اونجا به نمایش گذاشتن. خود موزه نه تنها قدیمیترین نهاد علمی برزیله بلکه یکی از بزرگترین موزههای تاریخ طبیعی آمریکای لاتین هم محسوب میشه. من ده روز در این موزه اقامت داشتم، تقریبن بطور شبانهروزی. دلیل اقامتم ساخت یک فیلم مستند درباره این موزه برای یونسکو بود. موزه متعلق به دانشگاه ریودوژانیروست. روابط عمومی دانشگاه ازم دعوت کرد همراه با ارائه درخواستشون برای کمک مالی برای ترمیم موزه براشون یک مستند ۳۰ دقیقهای بسازم. درخواستشون به یونسکو قبول شد و کمک مالی گرفتن ولی اونقدر وضع بنای موزه خراب بود که بیش از اینها به پول نیاز داشتند. دو تا قسمت دیدنی موزه یکی بخش مصرشناسی و یکی هم نمونههای گیاهی و جانوری مربوط به آمازون بود. کلی دلم برای جایی که ازش فیلم ساخته بودم سوخت.
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=10156937394120934&id=521860933
زیستشناس و روزنامهنگار علم درباره موزه ملی برزیل
موزه ملی برزیل در ریو دو ژانیرو که گرفتار آتشسوزی شده و میگن تقریبن همه چیز در اون از بین رفته قصر پدروی دوم (Pedro II)، آخرین امپراتور برزیل، بود. پدرو بردهداری رو در برزیل لغو کرد و یکی از مهمترین حامیان علم و هنر در جهان بود. کلی خوندنی دربارهش در اینترنت میتونید پیدا کنید. قصر قبلی و موزه فعلی جای بسیار بزرگیه و پر از قفسههای چوبی قدیمی که مجموعههای موزه رو در اونجا به نمایش گذاشتن. خود موزه نه تنها قدیمیترین نهاد علمی برزیله بلکه یکی از بزرگترین موزههای تاریخ طبیعی آمریکای لاتین هم محسوب میشه. من ده روز در این موزه اقامت داشتم، تقریبن بطور شبانهروزی. دلیل اقامتم ساخت یک فیلم مستند درباره این موزه برای یونسکو بود. موزه متعلق به دانشگاه ریودوژانیروست. روابط عمومی دانشگاه ازم دعوت کرد همراه با ارائه درخواستشون برای کمک مالی برای ترمیم موزه براشون یک مستند ۳۰ دقیقهای بسازم. درخواستشون به یونسکو قبول شد و کمک مالی گرفتن ولی اونقدر وضع بنای موزه خراب بود که بیش از اینها به پول نیاز داشتند. دو تا قسمت دیدنی موزه یکی بخش مصرشناسی و یکی هم نمونههای گیاهی و جانوری مربوط به آمازون بود. کلی دلم برای جایی که ازش فیلم ساخته بودم سوخت.
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=10156937394120934&id=521860933
Facebook
Homayoun Kheyri
موزه ملی برزیل در ریو دو ژانیرو که گرفتار آتشسوزی شده و میگن تقریبن همه چیز در اون از بین رفته قصر پدروی دوم (Pedro II)، آخرین امپراتور برزیل، بود. پدرو بردهداری رو در برزیل لغو کرد و یکی از...
پارینه/پالئوگرام
آتشسوزی عظیم در موزه ملی برزیل و حسرتی بزرگ برای ما ایرانیها موزه ناسیونال قدیمیترین و مهمترین موزه تاریخی و علمی برزیل است که بیش از بیست میلیون قطعه جانورشناختی، دیرینهشناختی، انسانشناختی و تاریخی را در بر میگیرد؛ همه آنها طی یک ساعت و اندی از دست…
طی یکی دو روز اخیر متوجه شدم خبر ابعاد تازهای پیدا کرده و حتی در شبکههای اجتماعی دوستان از من درباره دایناسور کاملی میپرسیدند که در کرمان پیدا شده و در موزه ملی برزیل نابود شده است! هر بار هم که اصل ماجرا و قضیه دندان را دوباره تعریف میکردم در پاسخ من عکس یکی از دایناسورهای برزیلی به نام اوشالایا را نشان میدادند و میگفتند این همان دایناسوری است که در کرمان پیدا شده! وقتی که منشا تمام خبرها را بررسی کردم متوجه شدم یکی دو روز بعد از انتشار یادداشت من، یک باستانشناس نوشته من را بدون ذکر ماخذ منتشر کرده و بسیاری از خبرگزاریها و روزنامهها نیز ماجرا را از قول همین دوست باستانشناس نقل کردهاند. ابعاد این قضیه طی همین یکی دو روز کاملا مصداق یک کلاغ چهل کلاغ را پیدا کرد و دندان دایناسور به اسکلت دایناسور کامل دگردیسی یافت!
https://www.mehrnews.com/news/4397537
https://www.mehrnews.com/news/4397537
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
گلایههای یک دیرینهشناس در گفتگو با مهر؛ تبدیل دندان به دایناسور کامل/یک کلاغ چهل کلاغ در اخبار موزه برزیل
یک دیرینهشناس با اشاره به اخبار رسانهها درباره از بین رفتن دایناسور ایرانی در آتشسوزی موزه برزیل تصریح کرد: این قضیه مصداق یک کلاغ چهل کلاغ شد و یک «دندان» به دایناسور کامل دگردیسی یافت!
پارینه/پالئوگرام
طی یکی دو روز اخیر متوجه شدم خبر ابعاد تازهای پیدا کرده و حتی در شبکههای اجتماعی دوستان از من درباره دایناسور کاملی میپرسیدند که در کرمان پیدا شده و در موزه ملی برزیل نابود شده است! هر بار هم که اصل ماجرا و قضیه دندان را دوباره تعریف میکردم در پاسخ من…
خبرهای بد را چه کسی باد میکند؟
https://www.instagram.com/p/BnfoU-FhVs7/
شاید شما هم شنیده باشید، دایناسور کاملی که در کرمان کشف شده بود در موزه ملی برزیل سوخته است. من هم دیروز باخبر شدم! پیش از آن خیال میکردم فقط همان دندانی که من و همکارانم، سال ۸۱ پیدا کرده بودیم، در ریو سوخته است؛ تا اینکه دیدم عکس یکی از دایناسورهای مشهور کشف شده در برزیل را به عنوان «دایناسور ایرانی که در برزیل سوخت» منتشر کردهاند و این خبر به سرعت دست به دست میشود.
در مصاحبهای که دیروز با خبرگزاری مهر داشتم، به این موضوع اشاره کردم و گفتم تا جایی که من میدانم دایناسور کاملی در کار نبوده و آنچه در کرمان پیدا شد و به برزیل رفت، تنها یک دندان بوده (اینجا: mehrnews.com/news/4397537). در همان ساعات آغازین آتشسوزی موزه ملی برزیل، من خبر آن را همراه با تحشیهای درباره ماجرای دندان آن دایناسور کرمانی منتشر کردم و بازتاب آن به سرعت و دقت در رسانههایی مثل شرق، جام جم، هفت صبح و برنامه علمی ذوزنقه در رادیو گفتگو منتشر شد.
اما یکی دو روز بعد، شخص باستانشناسی که در رشته خود قطعا تخصص و سررشتهای دارد (اما نه در دیرینهشناسی) این خبر را بدون ذکر مأخذ آن، دوباره منتشر کرد. بازنشر خبر بدون ذکر منبعش، درست مثل قطعکردن سر آن است و نتیجهاش، شاخ و برگهایی است که بر تنه چنین خبری خواهد رُست. مخصوصا اگر برای اغلب مردم معلوم نباشد لنگهکفشی که بوی دایناسور میدهد، متعلق به پای لنگان «دیرینهشناسی» است، نه رشته معزز و گرامی «باستانشناسی». اینطوری شد که جملههای خودم، با مقداری شاخ و برگ و به نقل از یک باستانشناس نه چندان امانتدار، باز به دست خودم رسید.
در این چند روز خبرنگاران برخی روزنامهها مثل شهروند و آرمان امروز گرچه خبر اصلی را از قول همان شخص باستانشناس ذکر کرده بودند، اما به عنوان مطلع سراغ بنده هم آمدند و گفتههای من را نیز بیکموکاست منتشر کردند. خبرگزاری مهر هم البته کل ماجرا را یک بار دیگر و با نقد گفتههای آن باستانشناس و تحولات پس از آن منتشر کرد. اما برخی رسانههای زرد و روزنامههای معلومالحال نیز مثل همشهری به همان خبر دروغ پرداختند و به آن اعتباری دوچندان بخشیدند.
طنز قصه اینجاست که یک سال پیش همین همشهری با من درباره دندان دایناسوری که در کرمان یافتهبودیم، مصاحبه کرد؛ ولی این روزها انتشار دروغ شاخدار بیسر را ترجیح میدهد به نقل قولی که از زبان یکی از دبیران سابق و معترض #مجلات_همشهری باشد.
این رفتار شرمآور و خیانتبار #همشهری دلیل دیگری است برای پیوستن به کارزار #همشهری_نخریم و تحریم رسانهای دروغگو.
https://www.instagram.com/p/BnfoU-FhVs7/
شاید شما هم شنیده باشید، دایناسور کاملی که در کرمان کشف شده بود در موزه ملی برزیل سوخته است. من هم دیروز باخبر شدم! پیش از آن خیال میکردم فقط همان دندانی که من و همکارانم، سال ۸۱ پیدا کرده بودیم، در ریو سوخته است؛ تا اینکه دیدم عکس یکی از دایناسورهای مشهور کشف شده در برزیل را به عنوان «دایناسور ایرانی که در برزیل سوخت» منتشر کردهاند و این خبر به سرعت دست به دست میشود.
در مصاحبهای که دیروز با خبرگزاری مهر داشتم، به این موضوع اشاره کردم و گفتم تا جایی که من میدانم دایناسور کاملی در کار نبوده و آنچه در کرمان پیدا شد و به برزیل رفت، تنها یک دندان بوده (اینجا: mehrnews.com/news/4397537). در همان ساعات آغازین آتشسوزی موزه ملی برزیل، من خبر آن را همراه با تحشیهای درباره ماجرای دندان آن دایناسور کرمانی منتشر کردم و بازتاب آن به سرعت و دقت در رسانههایی مثل شرق، جام جم، هفت صبح و برنامه علمی ذوزنقه در رادیو گفتگو منتشر شد.
اما یکی دو روز بعد، شخص باستانشناسی که در رشته خود قطعا تخصص و سررشتهای دارد (اما نه در دیرینهشناسی) این خبر را بدون ذکر مأخذ آن، دوباره منتشر کرد. بازنشر خبر بدون ذکر منبعش، درست مثل قطعکردن سر آن است و نتیجهاش، شاخ و برگهایی است که بر تنه چنین خبری خواهد رُست. مخصوصا اگر برای اغلب مردم معلوم نباشد لنگهکفشی که بوی دایناسور میدهد، متعلق به پای لنگان «دیرینهشناسی» است، نه رشته معزز و گرامی «باستانشناسی». اینطوری شد که جملههای خودم، با مقداری شاخ و برگ و به نقل از یک باستانشناس نه چندان امانتدار، باز به دست خودم رسید.
در این چند روز خبرنگاران برخی روزنامهها مثل شهروند و آرمان امروز گرچه خبر اصلی را از قول همان شخص باستانشناس ذکر کرده بودند، اما به عنوان مطلع سراغ بنده هم آمدند و گفتههای من را نیز بیکموکاست منتشر کردند. خبرگزاری مهر هم البته کل ماجرا را یک بار دیگر و با نقد گفتههای آن باستانشناس و تحولات پس از آن منتشر کرد. اما برخی رسانههای زرد و روزنامههای معلومالحال نیز مثل همشهری به همان خبر دروغ پرداختند و به آن اعتباری دوچندان بخشیدند.
طنز قصه اینجاست که یک سال پیش همین همشهری با من درباره دندان دایناسوری که در کرمان یافتهبودیم، مصاحبه کرد؛ ولی این روزها انتشار دروغ شاخدار بیسر را ترجیح میدهد به نقل قولی که از زبان یکی از دبیران سابق و معترض #مجلات_همشهری باشد.
این رفتار شرمآور و خیانتبار #همشهری دلیل دیگری است برای پیوستن به کارزار #همشهری_نخریم و تحریم رسانهای دروغگو.
Instagram
Erfan Khosravi
خبرهای بد را چه کسی باد میکند؟ شاید شما هم شنیده باشید، دایناسور کاملی که در کرمان کشف شده بود در موزه ملی برزیل سوخته است. من هم دیروز باخبر شدم! پیش از آن خیال میکردم فقط همان دندانی که من و همکارانم، سال ۸۱ پیدا کرده بودیم، در ریو سوخته است؛ تا اینکه…
پارینه/پالئوگرام
خبرهای بد را چه کسی باد میکند؟ https://www.instagram.com/p/BnfoU-FhVs7/ شاید شما هم شنیده باشید، دایناسور کاملی که در کرمان کشف شده بود در موزه ملی برزیل سوخته است. من هم دیروز باخبر شدم! پیش از آن خیال میکردم فقط همان دندانی که من و همکارانم، سال ۸۱…
آقای اخبار! ما باستانشناس نیستیم
تمام حرص و جوش من و همکاران دیرینهشناسم بر سر این است که رسانهها بفهمند دیرینهشناسی با باستانشناسی تفاوت دارد. برای تشریح این تفاوت گرچه هفده-هژده سال فعالیت مستمر رسانهای کافی به نظر میرسد، اما هنوز هم بُلَهایی مثل دبیران خبر رسانه ملی هستند که برای تفاوتهای جزئی را نمیفهمند. برای توجیه ایشان، توضیح مکرر میدهم:
باستانشناس با آثار به جا مانده از زندگی انسان سر و کار دارد/ دیرینهشناس با آثار به جا مانده از زندگی سایر جانداران.
باستانشناس با آثار باستانی سر و کار دارد/ دیرینهشناس با سنگواره.
باستانشناس درباره گذشته و فرهنگ و تاریخ انسانها سوال دارد/ دیرینهشناس درباره گذشته و فرگشت و تاریخ طبیعی سوال دارد.
باستانشناس درباره چیزهایی پژوهش میکند که اغلب چندصدسال تا چندهزارسال قدمت دارند/ دیرینهشناس درباره چیزهایی پژوهش میکند که اغلب بیش از چندهزارسال و حتی میلیونها و میلیاردها سال قدمت دارند.
باستانشناس درباره انسان و جانوران اهلیشده کنار انسان صحبت میکند/ دیرینهشناس درباره دایناسورها و سایر موجوداتی که توسط انسان اهلی نشدند.
باستانشناس یافتههای خود را اغلب به کمک ایزوتوپ کربن چهارده سنیابی میکند/ دیرینهشناس یافتههای خود را اغلب به کمک اطلاعات رسوبشناسی یا ایزوتوپهای عناصری مثل آرگون و رادیم.
آقای دبیر خبر صدا و سیما! همه این یک کلاغ، چهلکلاغی که خیالکردهای با لحن طعنهآمیز خود مچ آن را در شبکههای اجتماعی گرفتهای، تقصیر نادانهایی مثل تو بوده که تفاوت باستانشناسی و دیرینهشناسی را نفهمیدهاند. من باستانشناس نیستم!
البته من درک میکنم که صدا و سیمای شیرینپسند ما از هرچیزی مغز آن را برداشته و پوست را بهر خران بگذاشته. منتها گاهی همین پوست دورانداختنی است که زیر پای آدم میرود.
https://www.instagram.com/p/BnfuYfwBadp
تمام حرص و جوش من و همکاران دیرینهشناسم بر سر این است که رسانهها بفهمند دیرینهشناسی با باستانشناسی تفاوت دارد. برای تشریح این تفاوت گرچه هفده-هژده سال فعالیت مستمر رسانهای کافی به نظر میرسد، اما هنوز هم بُلَهایی مثل دبیران خبر رسانه ملی هستند که برای تفاوتهای جزئی را نمیفهمند. برای توجیه ایشان، توضیح مکرر میدهم:
باستانشناس با آثار به جا مانده از زندگی انسان سر و کار دارد/ دیرینهشناس با آثار به جا مانده از زندگی سایر جانداران.
باستانشناس با آثار باستانی سر و کار دارد/ دیرینهشناس با سنگواره.
باستانشناس درباره گذشته و فرهنگ و تاریخ انسانها سوال دارد/ دیرینهشناس درباره گذشته و فرگشت و تاریخ طبیعی سوال دارد.
باستانشناس درباره چیزهایی پژوهش میکند که اغلب چندصدسال تا چندهزارسال قدمت دارند/ دیرینهشناس درباره چیزهایی پژوهش میکند که اغلب بیش از چندهزارسال و حتی میلیونها و میلیاردها سال قدمت دارند.
باستانشناس درباره انسان و جانوران اهلیشده کنار انسان صحبت میکند/ دیرینهشناس درباره دایناسورها و سایر موجوداتی که توسط انسان اهلی نشدند.
باستانشناس یافتههای خود را اغلب به کمک ایزوتوپ کربن چهارده سنیابی میکند/ دیرینهشناس یافتههای خود را اغلب به کمک اطلاعات رسوبشناسی یا ایزوتوپهای عناصری مثل آرگون و رادیم.
آقای دبیر خبر صدا و سیما! همه این یک کلاغ، چهلکلاغی که خیالکردهای با لحن طعنهآمیز خود مچ آن را در شبکههای اجتماعی گرفتهای، تقصیر نادانهایی مثل تو بوده که تفاوت باستانشناسی و دیرینهشناسی را نفهمیدهاند. من باستانشناس نیستم!
البته من درک میکنم که صدا و سیمای شیرینپسند ما از هرچیزی مغز آن را برداشته و پوست را بهر خران بگذاشته. منتها گاهی همین پوست دورانداختنی است که زیر پای آدم میرود.
https://www.instagram.com/p/BnfuYfwBadp
پارینه/پالئوگرام
چرا در ایران دایناسور نداریم؟ این سوالی بود که در دهمین [و آخرین] شماره دانشنامه به بهانه پروندهای درباره تیرانوسورِس از من پرسیده شد و پاسخ آن را به صورت یادداشتی دادم که در آغاز این شماره منتشر شده
شش ماه کار مداوم تمیزکاری و آمادهسازی سنگواره تیرانوسوریدی نهچندان بزرگ در موزه سلطنتی تایرل، کانادا
فرض کنید چنین دایناسوری در ایران پیدا میشد و در اختیار پژوهشگری اهل (نه فرصتطلبی رند) قرار میگرفت. آیا هیچکدام از دانشگاههای ما امکانات، هزینه و توانایی انجام چنین عملیاتی را دارند؟ آیا هیچکدام از آزمایشگاههای ما فضا، ابزار، تجربه و دقت چنین فرایندی را دارند؟ آیا هیچکدام از موزههای ما امنیت، ضمانت و آمادگی نگهداری چنین نمونهای را دارند؟ و از همه مهمتر، آیا در کشور ما تمایلی به انجام این جنس پژوهشهایی وجود دارد؟ گیرم که چند نفر هم آدم عاشق و از خودگذشته دور هم جمع شوند و دنبال سنگواره بچرخند. وقتی نظام ارتقای آموزش عالی چنین مصوب کرده که امتیاز پژوهشهای کاربردی (فرضا مهندسی زیستی، کشاورزی، زمینشناسی مهندسی، نفت…) چهاربرابر پژوهشهای بنیادی و محض (جانورشناسی، دیرینهشناسی) باشد، چرا پژوهشگران شاغل در دانشگاهها باید وقت خود را صرف کارهای پژوهشی اینچنینی کنند و با سرعت یک چهارم همکاران دیگر هم ارتقای شغلی به دست آورند؟
کشور ما برای این کارها جای مناسبی نیست! برای ترویج علم نیز (با تبلیغ فناوری اشتباه نگیرید!) و برای هر کار دیگری که ارزشی به جز پول میآفریند. اینطوری است که در حوزههای پرخرجی مثل دیرینهشناسی مهرهداران پیشرفتی آنچنان که باید نمیکنیم و وقتی از ما میپرسند این پژوهشها چه کاربردی دارد، به جای اینکه با شجاعت بگوییم علوم پایه برای کشف رازهای جهان است، در پاسخ میگوییم «دیرینهشناسی در صنعت و معدن کاربرد دارد». راستش را بخواهید اول باید از خودمان دلخور باشیم که با این جور جوابها نقشه راه را از ابتدا اشتباه ترسیم کردیم و دیرینهشناسی را طفیلی صنعت دانستیم. چرکهای این قبیل دملهای فکری از جاهای دیگری هم بیرون میزند، مثلا پرفروشترین نشریه علمی و دایرةالمعارفی فارسیزبان (دانستنیها) و تنها نشریه معتبر ایرانشناسی و ایرانگردی (سرزمین من) به اتهام اینکه اخیرا دیگر سودآور نیستند، پیشکش ِ پیشرفت ِ جوانک بوتیکداری میشوند که در زندگی هدفی جز پولدرآوردن و تبلیغ خویشتن ندارد. برخی از این مسائلی که این روزها با آن دست و پنجه نرم میکنیم، واقعا تقصیر خود ِ خود ِ ماست که نتوانستیم از سنگر علوم به درستی دفاع کنیم و فکر کردیم اگر شبهعلم و خرافات را رسوا کنیم، کار و بار علم رونق میگیرد. به قول معروف از ماست که بر ماست…
https://www.instagram.com/p/Bn_hK9TB7jH/
فرض کنید چنین دایناسوری در ایران پیدا میشد و در اختیار پژوهشگری اهل (نه فرصتطلبی رند) قرار میگرفت. آیا هیچکدام از دانشگاههای ما امکانات، هزینه و توانایی انجام چنین عملیاتی را دارند؟ آیا هیچکدام از آزمایشگاههای ما فضا، ابزار، تجربه و دقت چنین فرایندی را دارند؟ آیا هیچکدام از موزههای ما امنیت، ضمانت و آمادگی نگهداری چنین نمونهای را دارند؟ و از همه مهمتر، آیا در کشور ما تمایلی به انجام این جنس پژوهشهایی وجود دارد؟ گیرم که چند نفر هم آدم عاشق و از خودگذشته دور هم جمع شوند و دنبال سنگواره بچرخند. وقتی نظام ارتقای آموزش عالی چنین مصوب کرده که امتیاز پژوهشهای کاربردی (فرضا مهندسی زیستی، کشاورزی، زمینشناسی مهندسی، نفت…) چهاربرابر پژوهشهای بنیادی و محض (جانورشناسی، دیرینهشناسی) باشد، چرا پژوهشگران شاغل در دانشگاهها باید وقت خود را صرف کارهای پژوهشی اینچنینی کنند و با سرعت یک چهارم همکاران دیگر هم ارتقای شغلی به دست آورند؟
کشور ما برای این کارها جای مناسبی نیست! برای ترویج علم نیز (با تبلیغ فناوری اشتباه نگیرید!) و برای هر کار دیگری که ارزشی به جز پول میآفریند. اینطوری است که در حوزههای پرخرجی مثل دیرینهشناسی مهرهداران پیشرفتی آنچنان که باید نمیکنیم و وقتی از ما میپرسند این پژوهشها چه کاربردی دارد، به جای اینکه با شجاعت بگوییم علوم پایه برای کشف رازهای جهان است، در پاسخ میگوییم «دیرینهشناسی در صنعت و معدن کاربرد دارد». راستش را بخواهید اول باید از خودمان دلخور باشیم که با این جور جوابها نقشه راه را از ابتدا اشتباه ترسیم کردیم و دیرینهشناسی را طفیلی صنعت دانستیم. چرکهای این قبیل دملهای فکری از جاهای دیگری هم بیرون میزند، مثلا پرفروشترین نشریه علمی و دایرةالمعارفی فارسیزبان (دانستنیها) و تنها نشریه معتبر ایرانشناسی و ایرانگردی (سرزمین من) به اتهام اینکه اخیرا دیگر سودآور نیستند، پیشکش ِ پیشرفت ِ جوانک بوتیکداری میشوند که در زندگی هدفی جز پولدرآوردن و تبلیغ خویشتن ندارد. برخی از این مسائلی که این روزها با آن دست و پنجه نرم میکنیم، واقعا تقصیر خود ِ خود ِ ماست که نتوانستیم از سنگر علوم به درستی دفاع کنیم و فکر کردیم اگر شبهعلم و خرافات را رسوا کنیم، کار و بار علم رونق میگیرد. به قول معروف از ماست که بر ماست…
https://www.instagram.com/p/Bn_hK9TB7jH/
Instagram
Royal Tyrrell Museum
What does six months of fossil preparation look like, presented in under a minute? From February to July 2017, our technicians spent 700+ hours exposing, cleaning, and stabilizing this Gorgosaurus. This specimen is one of the smallest and most complete tyrannosaurs…
پارینه/پالئوگرام
نخستین حضور مارتین کوندرات، دیرینهشناس اسلواک در عملیات پیجویی دایناسورهای ایران پاییز ۲۰۱۳/۱۳۹۲ مجید میرزایی عطاآبادی، عرفان خسروی و مارتین کوندرات t.me/paleogram
مناجات دیناصوریه برای اصحاب دیرینهشناسی:
Pater noster, qui es in terra
sanctificetur Nomen Tuum
adveniat Regnum Tuum
fiat voluntas Tua
sicut in terra et inferna
Dinosaurium nostrum inquisitum da nobis hodie
et cavē nobis neglegentia nostra
sicut et nos cavēmus neglegenturibus nostris
Et inducas nos in fossilium
sed libera nos a defectum
Amen!
ترجمه فارسی:
پدر ما که در زمین هستی
نام تو سپندینه بادا
فرمان تو روان است
کام تو آیان و آسان است
همچنان در زمین که در زیر ِ زمین
امروز ما را ببخش از آن اژدهاگان که در پی آنیم
و ما را از بیهوشی بپای
چونان که ما میپاییم آنان را که بر ما بیهوشی ورزیدند
و ما را به کاوهای سنگواره رهنمون باش
اما از شکست رهایی ده
ایدونباد!
پ.ن. حق رونوشت محفوظ است؛ از هرگونه تصحیح استقبال میشود.
p.s. Copyright reserved, any corrections are welcome.
https://www.instagram.com/p/BoQxXQrhZC7/
Pater noster, qui es in terra
sanctificetur Nomen Tuum
adveniat Regnum Tuum
fiat voluntas Tua
sicut in terra et inferna
Dinosaurium nostrum inquisitum da nobis hodie
et cavē nobis neglegentia nostra
sicut et nos cavēmus neglegenturibus nostris
Et inducas nos in fossilium
sed libera nos a defectum
Amen!
ترجمه فارسی:
پدر ما که در زمین هستی
نام تو سپندینه بادا
فرمان تو روان است
کام تو آیان و آسان است
همچنان در زمین که در زیر ِ زمین
امروز ما را ببخش از آن اژدهاگان که در پی آنیم
و ما را از بیهوشی بپای
چونان که ما میپاییم آنان را که بر ما بیهوشی ورزیدند
و ما را به کاوهای سنگواره رهنمون باش
اما از شکست رهایی ده
ایدونباد!
پ.ن. حق رونوشت محفوظ است؛ از هرگونه تصحیح استقبال میشود.
p.s. Copyright reserved, any corrections are welcome.
https://www.instagram.com/p/BoQxXQrhZC7/
Instagram
Forwarded from ایران خبر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥جزئیات شنیدنی و دیدنی دیرینهشناسانه به بهانه کشف فسیل دو ماموت با قدمت ۲۰میلیون سال در اردبیل!
🇮🇷ایران خبر:
@irankhabar
🇮🇷ایران خبر:
@irankhabar
پارینه/پالئوگرام
میگویی از عصر دایناسورها کارپوپینیوس تاجبلند، میگویی از رسوبات کرتاسه پسین (اشکوب سنومانین)، حاقل، لبنان. این نمونه که در نخستین مراحل رشد خود مانده و به سنگواره تبدیل شده؛ حالا در کتابخانه کوچک من، بر آستانه کتابهای دیرینهشناسی و تکامل، خودنمایی میکند.…
Eopabdehus babaheydariensis, Garassino et al. 2014
a new specimen from #Pabdeh Formation
ائوپابدهوس اهل باباحیدر، میگوی کوچکی به قدمت پنجاه میلیون سال که در رسوبات #سازند_پابده کشف شده است. این نمونه یکی از کمیابترین سختپوستان دهپایی است که تا به حال داشتهام. تنها نمونههای دیگر این گونه را پروفسور مهدی یزدی، دیرینهشناس پیشکسوت بازنشسته از دانشگاه اصفهان در اختیار دارد که چهار سال پیش در مقالهای با همکاری گاراسینو (زبدهترین متخصص میگوهای سنگواره) آنها را گزارش و توصیف کردند. برگه چهارم تصویر بهترین نمونه دکتر یزدی و بازسازی ظاهر آن است که در مقاله ایشان منتشر شده و برگه پنجم، تصویری از میگوی دمآبی که خویشاوند امروزی سنگواره من است.
Garassino et al., (2014), Report on decapod crustaceans from the Eocene of Zagros basin, Iran, N. Jb. Geol. Paläont. Abh. 274/1, pp. 43-54
#سنگواره #فسیل سازند #پابده
#شوریدگی_برای_سنگواره
#Fossil_shrimp #Fossil_prawn #decapoda #shrimp #prawn
#Iran, Pabdeh Formation, #Eocene
#fossil_frenziness #fossil #Iran_fossils
https://www.instagram.com/p/Bob6T6mB-HX/
a new specimen from #Pabdeh Formation
ائوپابدهوس اهل باباحیدر، میگوی کوچکی به قدمت پنجاه میلیون سال که در رسوبات #سازند_پابده کشف شده است. این نمونه یکی از کمیابترین سختپوستان دهپایی است که تا به حال داشتهام. تنها نمونههای دیگر این گونه را پروفسور مهدی یزدی، دیرینهشناس پیشکسوت بازنشسته از دانشگاه اصفهان در اختیار دارد که چهار سال پیش در مقالهای با همکاری گاراسینو (زبدهترین متخصص میگوهای سنگواره) آنها را گزارش و توصیف کردند. برگه چهارم تصویر بهترین نمونه دکتر یزدی و بازسازی ظاهر آن است که در مقاله ایشان منتشر شده و برگه پنجم، تصویری از میگوی دمآبی که خویشاوند امروزی سنگواره من است.
Garassino et al., (2014), Report on decapod crustaceans from the Eocene of Zagros basin, Iran, N. Jb. Geol. Paläont. Abh. 274/1, pp. 43-54
#سنگواره #فسیل سازند #پابده
#شوریدگی_برای_سنگواره
#Fossil_shrimp #Fossil_prawn #decapoda #shrimp #prawn
#Iran, Pabdeh Formation, #Eocene
#fossil_frenziness #fossil #Iran_fossils
https://www.instagram.com/p/Bob6T6mB-HX/
Instagram
Erfan Khosravi
Eopabdehus babaheydariensis, Garassino et al. 2014*; a new specimen from #Pabdeh Formation in the first three frames. It's one of the rarest #decapod_fossil specimens, I've ever had, and also one of the most beautiful. In the forth frame, you can find the…
Forwarded from زیستشناسی به سبک رضاامیر
اول، این پرندهی زیبا #پافین نام دارد، در سواحل دریاها زندگی میکند و همانطور که مشخص است، از #ماهی تغذیه میکند.
دوم، بسیاری از پرندگان و پستانداران دانهخوار، که دانهها را زیر خاک پنهان میکنند، تعدادی از دانههای پنهانشده را هرگز دوباره پیدا نمیکنند. این دانهها میرویند و به گیاهان جدیدی تبدیل میشوند. این یک مکانیسم زیستی بسیار موثر برای پراکندن دانههای گیاهان در طبیعت است. تمام گردوهای حاصل از یک درخت گردو، نمیتوانند به درختان گردوی جدید تبدیل شوند. سنجابها و کلاغها و بسیاری جانوران دیگر، بیشتر آنها را میخورند و در عوض، با گم کردن بعضی از آنها، موجب رویش درختان گردوی جدید در جایی دور از درخت مادر میشوند: یک معاملهی سودآور برای هر دو طرف.
سوم، #اسکل نام هیچ پرندهای نیست. اسکل کسی است که زندگیاش را در راه به دست آوردن پولی صرف میکند که فرصت استفاده از آن را ندارد. موفق باشید. #رضاامیر
https://www.instagram.com/p/BodYuHlA24B/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1ieaug1mrrj9v
دوم، بسیاری از پرندگان و پستانداران دانهخوار، که دانهها را زیر خاک پنهان میکنند، تعدادی از دانههای پنهانشده را هرگز دوباره پیدا نمیکنند. این دانهها میرویند و به گیاهان جدیدی تبدیل میشوند. این یک مکانیسم زیستی بسیار موثر برای پراکندن دانههای گیاهان در طبیعت است. تمام گردوهای حاصل از یک درخت گردو، نمیتوانند به درختان گردوی جدید تبدیل شوند. سنجابها و کلاغها و بسیاری جانوران دیگر، بیشتر آنها را میخورند و در عوض، با گم کردن بعضی از آنها، موجب رویش درختان گردوی جدید در جایی دور از درخت مادر میشوند: یک معاملهی سودآور برای هر دو طرف.
سوم، #اسکل نام هیچ پرندهای نیست. اسکل کسی است که زندگیاش را در راه به دست آوردن پولی صرف میکند که فرصت استفاده از آن را ندارد. موفق باشید. #رضاامیر
https://www.instagram.com/p/BodYuHlA24B/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1ieaug1mrrj9v
Instagram
زیست شناسی به سبک رضاامیر
اول، این پرندهی زیبا #پافین نام دارد، در سواحل دریاها زندگی میکند و همانطور که مشخص است، از #ماهی تغذیه میکند. دوم، بسیاری از پرندگان و پستانداران دانهخوار، که دانهها را زیر خاک پنهان میکنند، تعدادی از دانههای پنهانشده را هرگز دوباره پیدا نمیکنند.…
پارینه/پالئوگرام
وال یا نهنگ؟ نام فارسی وال و دلفین چیست؟ تقریبا همه تصور میکنند نام پستانداران غولآسایی که در دریاها شنا میکنند. «نهنگ» است. همه این واژه را میپسندند، چون فارسی است و اصالت دارد، آن هم دربرابر «وال» که بهنظر میرسد از انگلیسی به فارسی آمده. احساس ناخوشایندی…
اژدها وارد میشود
دکل - پخش آزمایشی
برنامهای اینترنتی به کوشش و کارگردانی سیاوش صفاریانپور
دکل را دنبال کنید و به دوستان خود نیز معرفی کنید!
https://www.instagram.com/tv/Bomdvp6gA-N/
دکل - پخش آزمایشی
برنامهای اینترنتی به کوشش و کارگردانی سیاوش صفاریانپور
دکل را دنبال کنید و به دوستان خود نیز معرفی کنید!
https://www.instagram.com/tv/Bomdvp6gA-N/
Instagram
siavash on Instagram: “اژدها وارد میشود!
عرفان خسروی - دیرینه شناس”
عرفان خسروی - دیرینه شناس”
70 Likes, 9 Comments - siavash (@saffarianpour) on Instagram: “اژدها وارد میشود!
عرفان خسروی - دیرینه شناس”
عرفان خسروی - دیرینه شناس”
Forwarded from داتیکان (پرتال حقوقی داتیکان)
⭕️یک نفر به داد مجلههای پر مخاطب همشهری برسد!
🔺صحبتهای شنیدنی دبیر پیشین مجله دانستنیهای همشهری از چگونگی بیکار شدن بیش از 90 نفر از اعضای هیأت تحریریه این مجلات
✅تغییر مدیریت شهرداری تهران و در پی آن، تغییرات مدیریتی در موسسه همشهری، باعث نابودی 8 مجله از مهمترین مجلات موسسه همشهری از قبیل «نشریه جوان، سرنخ، دانستنیها، داستان، 24، بچهها، سرزمین من و تندرستی» شده است. این ماجرا از زمانی شروع شد که به گفته مدیران همشهری، موسسه همشهری از دو سال گذشته زیانده شده و الان مبلغی در حدود ۴۵ میلیارد تومان بدهی دارد.
✅عرفان خسروی: من بیش از 8 سال است که در مجله دانستنیها کار میکنم، و با قاطعیت میگویم دانستنیها بهعنوان پرفروشترین مجله همشهری، نهتنها مدتها سودآورترین نشریه این مؤسسه بوده است، بلکه حتی در ایام اخیر نیز از آن رقم بزرگ زیاندهی، ماهانه حدود 10 میلیون تومان هزینهای است که این مجله برای موسسه همشهری به بار آورده و مابقی هزینههای این مجله از طریق فروش آن بازگشته است. ضمن اینکه همین زیان نیز کاملاً در حال خنثی شدن بود و به صفر نزدیک میشد. حالا باید پرسید ده میلیون تومان در ماه برای تولید مجلهای علمی و پرمخاطب به نام دانستنیها یا مجلهای با موضوع ایرانشناسی و وزین به نام سرزمین من، هزینه گزافی بر دوش شهرداری تهران با این همه خاصهخرجیهای فرهنگی است؟
✅از سال گذشته، زمزمههای تعطیل کردن مجلات شنیده شد. ما چندین بار با مدیران موسسه صحبت کردیم که ضرر و زیانهای ایجادشده ارتباطی با مجلات ندارد. با اینحال و برخلاف رویهی معمول در نشریات تخصصی و البته خلاف سیاستهای خود همشهری که بخش بازرگانی و توسعه بازار مستقل دارد، مدیران موسسه از ما خواستند که شخصاً برای پیدا کردن پشتیبان اقدام کنیم تا هزینهها پوشش داده شود. با اینکه این کار وظیفه ما نبود ولی به واسطه علاقهای که به این کار داشتیم، به دنبال پیدا کردن پشتیبان گشته و حتی در این مسیر نیز موفق شدیم ولی در کمال تعجب، مدیران مؤسسه هیچگاه با پشتیبانهایی که ما معرفی کردیم قرارداد نبستند و همکاری نکردند.
✅اوایل سال گذشته، دریافتی من بهعنوان دبیر علمی مجله دانستنیها که 132 صفحه مطلب دارد، یکمیلیون تومان بود. بااینحال، سال گذشته مسئولین موسسه دو بار و هر دفعه 35 درصد حقوق ما را کاهش دادند که نهایتاً به مبلغ 450 هزار تومان در ماههای اخیر رسید که آنهم به صورت معوق از سوی همشهری پرداخت میشد.
✅ورود آقای علی رزاقی بهار به موسسه همشهری تیر خلاصی بود بر وضعیت مجلات و کارکنان آن در همشهری. گفته میشود آقای مهران کرمی پیشنهاد داد که تمامی مجلات همشهری به آقای علی رزاقی بهار که باز هم طبق شایعات از مسئولین ستاد آقای روحانی در مشهد بوده و فروشگاه پوشاک خانوادگی در این شهر دارد، واگذار شود و مسئولیت هشت مجله تخصصی به شخصی داده شود که هیچ سابقهای در این حوزه ندارد جز انتشار مجلهای ناشناخته و محلی به نام «بارثاوا» و نیز نشریهای دیگر در حوزه مدیریت که مهمترین خبرسازیاش مربوط به چند هفته اخیر و تغییر قالب گرافیکی با کپیکردن قالب سابق مجله همشهری داستان بود.
✅طی همین چند هفته اخیر در فضای مجازی اتهام ضمنی دیگری به تکتک ما اعضاء سابق تحریریه مجلات همشهری وارد شد و برخی از کسانی که اخیرا بر سر سفره همشهری نشستهاند، در توئیتهای خود تلویحا ما را به گرایش سیاسی به سمت شهردار سابق تهران متهم کردهاند. واقعیت این است که در هر دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری و شورای شهر، من و تقریبا همه اعضاء تحریریه مجلات همشهری مثل اکثریت جامعه، از همان طیفی حمایت کردیم که پیروز انتخابات شد ولی در آن دوران نه کسی از سوی شهرداری وقت توانست به ما گرایش سیاسی خاصی را تحمیل کند، نه ما چندان بیوزن بودیم که بتوانند حتی یک خط در حمایت از شهردار وقت تهران یا نامزدهای نزدیک به ایشان در شورای شهر، به مجلههای تحت قلم ما بیافزایند. طبیعی است که ناراحتی ما وقتی بیشتر میشود که میبینیم کسانی به ما اتهام گرایش به شهردار اسبق تهران را میزنند که ما در بزنگاههای سیاسی به عنوان فعالان رسانهای از ایشان حمایت میکردیم.
🔺صحبتهای شنیدنی دبیر پیشین مجله دانستنیهای همشهری از چگونگی بیکار شدن بیش از 90 نفر از اعضای هیأت تحریریه این مجلات
✅تغییر مدیریت شهرداری تهران و در پی آن، تغییرات مدیریتی در موسسه همشهری، باعث نابودی 8 مجله از مهمترین مجلات موسسه همشهری از قبیل «نشریه جوان، سرنخ، دانستنیها، داستان، 24، بچهها، سرزمین من و تندرستی» شده است. این ماجرا از زمانی شروع شد که به گفته مدیران همشهری، موسسه همشهری از دو سال گذشته زیانده شده و الان مبلغی در حدود ۴۵ میلیارد تومان بدهی دارد.
✅عرفان خسروی: من بیش از 8 سال است که در مجله دانستنیها کار میکنم، و با قاطعیت میگویم دانستنیها بهعنوان پرفروشترین مجله همشهری، نهتنها مدتها سودآورترین نشریه این مؤسسه بوده است، بلکه حتی در ایام اخیر نیز از آن رقم بزرگ زیاندهی، ماهانه حدود 10 میلیون تومان هزینهای است که این مجله برای موسسه همشهری به بار آورده و مابقی هزینههای این مجله از طریق فروش آن بازگشته است. ضمن اینکه همین زیان نیز کاملاً در حال خنثی شدن بود و به صفر نزدیک میشد. حالا باید پرسید ده میلیون تومان در ماه برای تولید مجلهای علمی و پرمخاطب به نام دانستنیها یا مجلهای با موضوع ایرانشناسی و وزین به نام سرزمین من، هزینه گزافی بر دوش شهرداری تهران با این همه خاصهخرجیهای فرهنگی است؟
✅از سال گذشته، زمزمههای تعطیل کردن مجلات شنیده شد. ما چندین بار با مدیران موسسه صحبت کردیم که ضرر و زیانهای ایجادشده ارتباطی با مجلات ندارد. با اینحال و برخلاف رویهی معمول در نشریات تخصصی و البته خلاف سیاستهای خود همشهری که بخش بازرگانی و توسعه بازار مستقل دارد، مدیران موسسه از ما خواستند که شخصاً برای پیدا کردن پشتیبان اقدام کنیم تا هزینهها پوشش داده شود. با اینکه این کار وظیفه ما نبود ولی به واسطه علاقهای که به این کار داشتیم، به دنبال پیدا کردن پشتیبان گشته و حتی در این مسیر نیز موفق شدیم ولی در کمال تعجب، مدیران مؤسسه هیچگاه با پشتیبانهایی که ما معرفی کردیم قرارداد نبستند و همکاری نکردند.
✅اوایل سال گذشته، دریافتی من بهعنوان دبیر علمی مجله دانستنیها که 132 صفحه مطلب دارد، یکمیلیون تومان بود. بااینحال، سال گذشته مسئولین موسسه دو بار و هر دفعه 35 درصد حقوق ما را کاهش دادند که نهایتاً به مبلغ 450 هزار تومان در ماههای اخیر رسید که آنهم به صورت معوق از سوی همشهری پرداخت میشد.
✅ورود آقای علی رزاقی بهار به موسسه همشهری تیر خلاصی بود بر وضعیت مجلات و کارکنان آن در همشهری. گفته میشود آقای مهران کرمی پیشنهاد داد که تمامی مجلات همشهری به آقای علی رزاقی بهار که باز هم طبق شایعات از مسئولین ستاد آقای روحانی در مشهد بوده و فروشگاه پوشاک خانوادگی در این شهر دارد، واگذار شود و مسئولیت هشت مجله تخصصی به شخصی داده شود که هیچ سابقهای در این حوزه ندارد جز انتشار مجلهای ناشناخته و محلی به نام «بارثاوا» و نیز نشریهای دیگر در حوزه مدیریت که مهمترین خبرسازیاش مربوط به چند هفته اخیر و تغییر قالب گرافیکی با کپیکردن قالب سابق مجله همشهری داستان بود.
✅طی همین چند هفته اخیر در فضای مجازی اتهام ضمنی دیگری به تکتک ما اعضاء سابق تحریریه مجلات همشهری وارد شد و برخی از کسانی که اخیرا بر سر سفره همشهری نشستهاند، در توئیتهای خود تلویحا ما را به گرایش سیاسی به سمت شهردار سابق تهران متهم کردهاند. واقعیت این است که در هر دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری و شورای شهر، من و تقریبا همه اعضاء تحریریه مجلات همشهری مثل اکثریت جامعه، از همان طیفی حمایت کردیم که پیروز انتخابات شد ولی در آن دوران نه کسی از سوی شهرداری وقت توانست به ما گرایش سیاسی خاصی را تحمیل کند، نه ما چندان بیوزن بودیم که بتوانند حتی یک خط در حمایت از شهردار وقت تهران یا نامزدهای نزدیک به ایشان در شورای شهر، به مجلههای تحت قلم ما بیافزایند. طبیعی است که ناراحتی ما وقتی بیشتر میشود که میبینیم کسانی به ما اتهام گرایش به شهردار اسبق تهران را میزنند که ما در بزنگاههای سیاسی به عنوان فعالان رسانهای از ایشان حمایت میکردیم.
Forwarded from داتیکان (پرتال حقوقی داتیکان)
✅بهطور متوسط روزی 4 ساعت، منتها خارج از دفتر مجله وقت صرف میکردم. ضمناً هر دو هفته یک روز کاری کامل پیش از خروجی در دفتر مجله حضور مییافتم تا اشکالات علمی صفحات خطیر و اغلب پراشتباهی مثل خبرها و پوسترها را که به سرعت زیاد و دقت علمی کمتر آماده میشد، تصحیح کنم و نیز آخرین پرینتهای کل صفحات مجله را نیز یک بار دیگر و پس از نمونهخوان و پیش از نظارت خود همشهری، یک بار دیگر نمونهخوانی میکردم و احیاناً برخی مطالب در همین مرحله دچار ویرایش و تغییرات جزئی یا کلی میشد. این حضور دوهفته یکبار علاوه بر کارهای سایر روزهای هفته و نیز جلسات گه گاهی هیئت تحریریه بود که مجموعاً بهعنوان دبیرعلمی دانستنیها انجام میدادم.
✅علی رزاقی بهار اعلام کرد که قصد دارد همه مجلهها را صرفاً به صورت حقالتحریری منتشر کند و مسائلی از قبیل بیمهکردن تحریریه مجلات همشهری را عامل ضرر و زیان گسترده مؤسسه همشهری دانست بنابراین مشخص شد که عملاً بیمهها حذف خواهند شد. جدای از بحث بیمهها، رقمی نیز که وی برای حقالتحریر پیشنهاد داده بود بسیار عجیب بود. البته ایشان هرگز با اعضاء تحریریه صحبت نکرد، منتها رقمهایی که به گوش ما رسیده بود برای حقالتحریر یک صفحه، ابتدا حدود 35 هزار تومان بود، ضمن اینکه گفته بود برای هر مجله تنها یک نفر دبیر (سردبیر یا دبیر تحریریه) میخواهد تا حقالتحریرها را مدیریت کند. بعدها شنیدم طی مذاکراتی که بر سر مجله دانستنیها داشتند، گویا برای کلیه مراحل آمادهسازی مطالب هر صفحه مبلغ 75 هزار تومان پرداخت خواهد کرد. قطعاً کل این ۷۵ هزار تومان سهم نویسنده/مترجم نخواهد بود، چون همان شخص دبیر باید مبلغی از این پول را بابت دستمزد خودش (به ازای ویرایش و تنظیم و نظارت محتوایی) بردارد و تازه مشخص نیست که سهم گرافیست و صفحهآرا چگونه و از کجا پرداخت میشود.
✅جدای از بحثهای مالی و کاری مجلات، واقعیت این است که برخورد آقای علی رزاقی نهتنها خارج از دنیای حرفهای بوده، بلکه خارج از ادب هم بوده. حتی شنیدم که ایشون جواب سلام بچههایی که الان با وی کار میکنند را هم نمیدهد و برخورد بسیار زشتی با بچهها دارد؛ البته انشالله که این شایعات دروغ باشد و کسانی که حاضر شدند با شرایط غیرمحترمانه ایشان کنار بیایند، مورد بیاحترامی بیشتر و تخریب شخصیت قرار نگرفته باشند؛ ولی اگر حتی این اتهام دروغ باشد، قطعاً دروغی است متناسب با سلوک و خلقیات ایشان.
✅متأسفانه و از همان ابتدا ما قرارداد مکتوب نداشتیم. هیچکس با ما قرارداد مکتوب امضا نمیکرد. طرف حساب ما سردبیرهایی بودند که با همشهری قرارداد داشتند و به نوعی پیمانکار موسسه همشهری بودند گرچه عملاً ما تابع مقررات موسسه همشهری بودیم. خیلی اوقات برای چاپ هر نوبت از مجله، جلسات متعددی با کارکنان و مسئولین همشهری داشتیم. مثلاً طی این سالها خود بنده چندین بار با آقای دکتر حسن نمکدوست تهرانی که از مشاوران و کارکنان مؤسسه همشهری هستند جلسات کاری داشتم و مورد تشویق و راهنمایی ایشان قرار گرفتم؛ همینطور جلسات متعدد دیگری با مدیران و مسئولان همشهری، از قبیل آقایان ذاکری، مشاری، حسیننژاد، بهشتی و بیش از همه، با مسئولین واحد نظارت.
✅در واقع فقط اینگونه نبود که در ازای محتوایی که تولید میکنیم پول بگیریم، بلکه از نظر محتوایی تعامل گسترده و جلسات مختلفی با کارکنان رسمی بهویژه مدیران و مشاوران مؤسسه همشهری داشتیم این تعامل تنها در زمان ورود آقای حاجی کمرنگ شد که در مقطعی به هیچ عنوان حاضر به پذیرفتن کارکنان مجلات نشد.
✅نکته قابلتأمل این است که آقای رزاقی بهار پس از روی کار آمدن و در نخستین اظهارنظرهای خود گفته بود که قرارداد ما با موسسه همشهری در شهریور سال جاری به پایان رسیده است، این در حالی است که ما هیچوقت قرارداد مکتوبی با موسسه همشهری نداشتهایم و طبق قانون، وقتی قرارداد شفاهی باشد و از سوی دیگر نام کسانی مثل بنده بهعنوان مسئول محتوایی و علمی مجلات درج میشد، طبیعی است که قراردادی نانوشته ولی بسیار محکم میان همشهری با تکتک ما وجود داشته؛ قراردادی حرفهای که حتی باوجود تغییر سردبیرها نیز مورد احترام سردبیرهای جدید قرار میگرفت.
✅چند بار دیگر نیز سردبیر همشهری جوان تغییر کرد، ولی هیچ سردبیر تازهای به خود اجازه نداد تحریریه سابق را زیرورو کند. این زیرورو کردن دقیقاً همین کاری است که آقای رزاقی بهار در بدو ورود به همشهری مرتکب شد؛ منتها خبرش کمابیش اینطور انعکاس یافته که ما به خاطر «پول» است که نماندیم. این حقیقت وارونهای است که برای گریز از مسئولیت خطاهای بیشمار خود علم کردهاند؛ این دروغ کثیفی است که باید کذب آن به گوش همه برسد.
✅گفتگوی کامل و شنیدنی را در لینک زیر بخوانید:
http://www.datikan.com/news/view/id:7098
@datikannews
✅علی رزاقی بهار اعلام کرد که قصد دارد همه مجلهها را صرفاً به صورت حقالتحریری منتشر کند و مسائلی از قبیل بیمهکردن تحریریه مجلات همشهری را عامل ضرر و زیان گسترده مؤسسه همشهری دانست بنابراین مشخص شد که عملاً بیمهها حذف خواهند شد. جدای از بحث بیمهها، رقمی نیز که وی برای حقالتحریر پیشنهاد داده بود بسیار عجیب بود. البته ایشان هرگز با اعضاء تحریریه صحبت نکرد، منتها رقمهایی که به گوش ما رسیده بود برای حقالتحریر یک صفحه، ابتدا حدود 35 هزار تومان بود، ضمن اینکه گفته بود برای هر مجله تنها یک نفر دبیر (سردبیر یا دبیر تحریریه) میخواهد تا حقالتحریرها را مدیریت کند. بعدها شنیدم طی مذاکراتی که بر سر مجله دانستنیها داشتند، گویا برای کلیه مراحل آمادهسازی مطالب هر صفحه مبلغ 75 هزار تومان پرداخت خواهد کرد. قطعاً کل این ۷۵ هزار تومان سهم نویسنده/مترجم نخواهد بود، چون همان شخص دبیر باید مبلغی از این پول را بابت دستمزد خودش (به ازای ویرایش و تنظیم و نظارت محتوایی) بردارد و تازه مشخص نیست که سهم گرافیست و صفحهآرا چگونه و از کجا پرداخت میشود.
✅جدای از بحثهای مالی و کاری مجلات، واقعیت این است که برخورد آقای علی رزاقی نهتنها خارج از دنیای حرفهای بوده، بلکه خارج از ادب هم بوده. حتی شنیدم که ایشون جواب سلام بچههایی که الان با وی کار میکنند را هم نمیدهد و برخورد بسیار زشتی با بچهها دارد؛ البته انشالله که این شایعات دروغ باشد و کسانی که حاضر شدند با شرایط غیرمحترمانه ایشان کنار بیایند، مورد بیاحترامی بیشتر و تخریب شخصیت قرار نگرفته باشند؛ ولی اگر حتی این اتهام دروغ باشد، قطعاً دروغی است متناسب با سلوک و خلقیات ایشان.
✅متأسفانه و از همان ابتدا ما قرارداد مکتوب نداشتیم. هیچکس با ما قرارداد مکتوب امضا نمیکرد. طرف حساب ما سردبیرهایی بودند که با همشهری قرارداد داشتند و به نوعی پیمانکار موسسه همشهری بودند گرچه عملاً ما تابع مقررات موسسه همشهری بودیم. خیلی اوقات برای چاپ هر نوبت از مجله، جلسات متعددی با کارکنان و مسئولین همشهری داشتیم. مثلاً طی این سالها خود بنده چندین بار با آقای دکتر حسن نمکدوست تهرانی که از مشاوران و کارکنان مؤسسه همشهری هستند جلسات کاری داشتم و مورد تشویق و راهنمایی ایشان قرار گرفتم؛ همینطور جلسات متعدد دیگری با مدیران و مسئولان همشهری، از قبیل آقایان ذاکری، مشاری، حسیننژاد، بهشتی و بیش از همه، با مسئولین واحد نظارت.
✅در واقع فقط اینگونه نبود که در ازای محتوایی که تولید میکنیم پول بگیریم، بلکه از نظر محتوایی تعامل گسترده و جلسات مختلفی با کارکنان رسمی بهویژه مدیران و مشاوران مؤسسه همشهری داشتیم این تعامل تنها در زمان ورود آقای حاجی کمرنگ شد که در مقطعی به هیچ عنوان حاضر به پذیرفتن کارکنان مجلات نشد.
✅نکته قابلتأمل این است که آقای رزاقی بهار پس از روی کار آمدن و در نخستین اظهارنظرهای خود گفته بود که قرارداد ما با موسسه همشهری در شهریور سال جاری به پایان رسیده است، این در حالی است که ما هیچوقت قرارداد مکتوبی با موسسه همشهری نداشتهایم و طبق قانون، وقتی قرارداد شفاهی باشد و از سوی دیگر نام کسانی مثل بنده بهعنوان مسئول محتوایی و علمی مجلات درج میشد، طبیعی است که قراردادی نانوشته ولی بسیار محکم میان همشهری با تکتک ما وجود داشته؛ قراردادی حرفهای که حتی باوجود تغییر سردبیرها نیز مورد احترام سردبیرهای جدید قرار میگرفت.
✅چند بار دیگر نیز سردبیر همشهری جوان تغییر کرد، ولی هیچ سردبیر تازهای به خود اجازه نداد تحریریه سابق را زیرورو کند. این زیرورو کردن دقیقاً همین کاری است که آقای رزاقی بهار در بدو ورود به همشهری مرتکب شد؛ منتها خبرش کمابیش اینطور انعکاس یافته که ما به خاطر «پول» است که نماندیم. این حقیقت وارونهای است که برای گریز از مسئولیت خطاهای بیشمار خود علم کردهاند؛ این دروغ کثیفی است که باید کذب آن به گوش همه برسد.
✅گفتگوی کامل و شنیدنی را در لینک زیر بخوانید:
http://www.datikan.com/news/view/id:7098
@datikannews
داتیکان
یک نفر به داد مجلههای پر مخاطب همشهری برسد!
صحبتهای شنیدنی دبیر پیشین مجله دانستنیهای همشهری از چگونگی بیکار شدن بیش از 90 نفر از اعضای هیأت تحریریه این مجلات
داتیکان
✅بهطور متوسط روزی 4 ساعت، منتها خارج از دفتر مجله وقت صرف میکردم. ضمناً هر دو هفته یک روز کاری کامل پیش از خروجی در دفتر مجله حضور مییافتم تا اشکالات علمی صفحات خطیر و اغلب پراشتباهی مثل خبرها و پوسترها را که به سرعت زیاد و دقت علمی کمتر آماده میشد، تصحیح…
یک نفر به داد مجلههای پر مخاطب همشهری برسد!
مصاحبه پایگاه خبری داتیکان با بنده به عنوان دبیر تحریریه اسبق و دبیر علمی سابق دانستنیها
https://www.instagram.com/p/BoouvI_BFJE/
http://www.datikan.com/news/view/id:7098
مصاحبه پایگاه خبری داتیکان با بنده به عنوان دبیر تحریریه اسبق و دبیر علمی سابق دانستنیها
https://www.instagram.com/p/BoouvI_BFJE/
http://www.datikan.com/news/view/id:7098
Instagram
Erfan Khosravi
یک نفر به داد مجلههای پر مخاطب همشهری برسد! مصاحبه پایگاه خبری داتیکان با بنده به عنوان دبیر تحریریه اسبق و دبیر علمی سابق دانستنیها از خلال متن: طی همین چند هفته اخیر در فضای مجازی اتهام ضمنی دیگری به تکتک ما اعضاء سابق تحریریه مجلات همشهری وارد شد و برخی…
پارینه/پالئوگرام
یک نفر به داد مجلههای پر مخاطب همشهری برسد! مصاحبه پایگاه خبری داتیکان با بنده به عنوان دبیر تحریریه اسبق و دبیر علمی سابق دانستنیها https://www.instagram.com/p/BoouvI_BFJE/ http://www.datikan.com/news/view/id:7098
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کشف فیلهای پرنده
این عنوان خبریست غلطاندرغلط که در تازهترین شماره دانستنیها منتشرشده؛ لطفا گزارش من از اشتباهات علمی در نخستین شماره دانستنیهای نوکیسگان را به دست همه برسانید!
t.me/paleogram/835
این عنوان خبریست غلطاندرغلط که در تازهترین شماره دانستنیها منتشرشده؛ لطفا گزارش من از اشتباهات علمی در نخستین شماره دانستنیهای نوکیسگان را به دست همه برسانید!
t.me/paleogram/835
👍1
پارینه/پالئوگرام
کشف فیلهای پرنده این عنوان خبریست غلطاندرغلط که در تازهترین شماره دانستنیها منتشرشده؛ لطفا گزارش من از اشتباهات علمی در نخستین شماره دانستنیهای نوکیسگان را به دست همه برسانید! t.me/paleogram/835
اظهار لطف و توضیحات بزرگوارانه آقای عبدالرضا شهبازی در ترعه ارزنده دیرینهنگار درباره سرنوشت اندوهبار دانستنیهای اشغالی
t.me/dirinenegar/528
t.me/dirinenegar/528
Telegram
✨⛏دیرینهنگار🔭🔬
همچنان که تقریباً همگان میدانید مجلهی پربار و خواندنیِ دانستنیها، همچون هفت مجلهی دیگر همشهری، اخیراً به تصرف قومی کارنابلد به رهبریِ جوانکی نوکیسه در آمده است.
اشغالگران در اولین اقدام، تیم نویسندگان زبدهی دانستنیها را که جزو بهترین، باسوادترین و خوشفکرترین…
اشغالگران در اولین اقدام، تیم نویسندگان زبدهی دانستنیها را که جزو بهترین، باسوادترین و خوشفکرترین…
پارینه/پالئوگرام
کشف فیلهای پرنده این عنوان خبریست غلطاندرغلط که در تازهترین شماره دانستنیها منتشرشده؛ لطفا گزارش من از اشتباهات علمی در نخستین شماره دانستنیهای نوکیسگان را به دست همه برسانید! t.me/paleogram/835
اظهار لطف و توضیحات بزرگوارانه آقای سپنتا نوروزیان در ترعه ارزنده دانش همگانی درباره سرنوشت اندوهبار دانستنیهای اشغالی
t.me/daneshhamegani/245
t.me/daneshhamegani/245
Telegram
🔎دانش همگانی🔬
تقریباً همهی علمدوستان حداقل نام مجلهی دانستنیها را شنیدهاند و یا شمارههایی از آن را خواندهاند. مجلهای که در ظلمات جهل و شبهعلم در این مملکت، تلاش کرد تا چراغی باشد در دست جوانان جویای علم تا از اخبار و مقالههای جدید علمی به زبان فارسی بهرهمند…
Forwarded from احساننامه
🗞چطور یک مجلۀ محبوب را نابود کنیم؟
@ehsanname
درستیِ هشدارهایی که اهالی رسانه نسبت به واگذاری فلهای مجلات همشهری میدادند، با انتشار شمارههای جدید این مجلات خودش را نشان میدهد. مجلاتی که نسبت به محصول تحریریههای قبلی مجلات همشهری (که همگی یکباره اخراج شدند) کاملاً افت کیفیت دارد. جایی که بهتر از همه این تفاوت سطح را میشود دید، مجله «دانستنیها» است که موضوعش علم و مطالب علمی است. خودتان نظرات سه روزنامهنگار علم را در مورد شماره ۲۱۴ «دانستنیها» (اولین شمارۀ پس از واگذاری فلهای مجلات همشهری) بخوانید و از شدت غلطهای موجود در یک شماره، حیرت کنید:
🔸دکتر عرفان خسروی، زیستشناس و دبیر علمی سابق «دانستنیها» اینجا گزارشی از غلطهای عجیب و مضحک شمارۀ جدید این مجله ارایه کرده:
https://news.1rj.ru/str/paleogram/836
🔹سیاوش یالپانیان، دانشجوی دکتری تنوعزیستی اینجا یک پروندۀ ۸صفحهای «دانستنیها» (در مورد گوزن زرد) را بررسی کرده و غلطهای ریز و درشت آن را مشخص کرده:
https://www.instagram.com/p/BoqqnBnAJn1/
🔸سیاوش صفاریانپور، تهیهکننده و مجری معروف برنامههای علمی تلویزیونی هم به سبک همشهری جوان (سابق) به «دانستنیها»ی جدید تمشک طلایی داده است:
https://www.instagram.com/p/BorKItIg6xM/
@ehsanname
درستیِ هشدارهایی که اهالی رسانه نسبت به واگذاری فلهای مجلات همشهری میدادند، با انتشار شمارههای جدید این مجلات خودش را نشان میدهد. مجلاتی که نسبت به محصول تحریریههای قبلی مجلات همشهری (که همگی یکباره اخراج شدند) کاملاً افت کیفیت دارد. جایی که بهتر از همه این تفاوت سطح را میشود دید، مجله «دانستنیها» است که موضوعش علم و مطالب علمی است. خودتان نظرات سه روزنامهنگار علم را در مورد شماره ۲۱۴ «دانستنیها» (اولین شمارۀ پس از واگذاری فلهای مجلات همشهری) بخوانید و از شدت غلطهای موجود در یک شماره، حیرت کنید:
🔸دکتر عرفان خسروی، زیستشناس و دبیر علمی سابق «دانستنیها» اینجا گزارشی از غلطهای عجیب و مضحک شمارۀ جدید این مجله ارایه کرده:
https://news.1rj.ru/str/paleogram/836
🔹سیاوش یالپانیان، دانشجوی دکتری تنوعزیستی اینجا یک پروندۀ ۸صفحهای «دانستنیها» (در مورد گوزن زرد) را بررسی کرده و غلطهای ریز و درشت آن را مشخص کرده:
https://www.instagram.com/p/BoqqnBnAJn1/
🔸سیاوش صفاریانپور، تهیهکننده و مجری معروف برنامههای علمی تلویزیونی هم به سبک همشهری جوان (سابق) به «دانستنیها»ی جدید تمشک طلایی داده است:
https://www.instagram.com/p/BorKItIg6xM/
Telegram
پالئوگرام
کشف فیلهای پرنده
این عنوان خبریست غلطاندرغلط که در تازهترین شماره دانستنیها منتشرشده؛ لطفا گزارش من از اشتباهات علمی در نخستین شماره دانستنیهای نوکیسگان را به دست همه برسانید!
t.me/paleogram/835
این عنوان خبریست غلطاندرغلط که در تازهترین شماره دانستنیها منتشرشده؛ لطفا گزارش من از اشتباهات علمی در نخستین شماره دانستنیهای نوکیسگان را به دست همه برسانید!
t.me/paleogram/835
پارینه/پالئوگرام
کشف فیلهای پرنده این عنوان خبریست غلطاندرغلط که در تازهترین شماره دانستنیها منتشرشده؛ لطفا گزارش من از اشتباهات علمی در نخستین شماره دانستنیهای نوکیسگان را به دست همه برسانید! t.me/paleogram/835
سخنی با دشمنان و دوستان
ابلها مردا!
عدوی ِ تو نیستم من! انکار ِ توام…
وقتی تهدیدها و تطمیعهای دشمنان دوستنما و ناصحان ِ عافیتطلب شروع شد، مطمئن شدم که جای درستی را نشانه رفتم و آب در خوابگه مورچگان ریختهام. شعر شاملو را به خاطر میآورم و منش آنانی را که گویی در جهانی دیگر میزیَند و هرگز از خون خود نهراسیدند. من که همآن خون را هم ندارم. خون مرا خونآشامی مکیده که خود را ناجی قلمداد میکند.
در جهان ِ پیرامُنَم هرگز،
خون
عریانی ِ جان نیست
و کبک را هراسناکی ِ سرب
از خُرام
بازنمیدارد.
افشاگری من درباره محتوای دانستنیهای ِ اشغالی هنوز در راه است. خطاهای پریشان علمی، حرفهای، صفحهآرایی، ویرایشی و نگارشی این مجله هنوز مانده که در صحیفهای جمع شود. مطمئنم صداقت و راستی من و دوستانم، ضامن سلامت ما از خوف و خطر در این دعوی نابرابر خواهد شد. فعلا همین را که مقدور بوده، لطفا دست به دست کنید تا برسد به دست همه مخاطبهای دانستنیهای اشغالی.
https://www.instagram.com/p/Bov2RuwhbsA/
پیوند در یوتیوب:
https://youtu.be/3ZO_qzzQVRg
پیوند در IGTV:
https://www.instagram.com/tv/BoupEOdh2l5/
پیوند در تلگرام:
t.me/paleogram/836
پیوند در فیسبوک:
https://facebook.com/story.php?story_fbid=10218064044818539&id=1409468316
ابلها مردا!
عدوی ِ تو نیستم من! انکار ِ توام…
وقتی تهدیدها و تطمیعهای دشمنان دوستنما و ناصحان ِ عافیتطلب شروع شد، مطمئن شدم که جای درستی را نشانه رفتم و آب در خوابگه مورچگان ریختهام. شعر شاملو را به خاطر میآورم و منش آنانی را که گویی در جهانی دیگر میزیَند و هرگز از خون خود نهراسیدند. من که همآن خون را هم ندارم. خون مرا خونآشامی مکیده که خود را ناجی قلمداد میکند.
در جهان ِ پیرامُنَم هرگز،
خون
عریانی ِ جان نیست
و کبک را هراسناکی ِ سرب
از خُرام
بازنمیدارد.
افشاگری من درباره محتوای دانستنیهای ِ اشغالی هنوز در راه است. خطاهای پریشان علمی، حرفهای، صفحهآرایی، ویرایشی و نگارشی این مجله هنوز مانده که در صحیفهای جمع شود. مطمئنم صداقت و راستی من و دوستانم، ضامن سلامت ما از خوف و خطر در این دعوی نابرابر خواهد شد. فعلا همین را که مقدور بوده، لطفا دست به دست کنید تا برسد به دست همه مخاطبهای دانستنیهای اشغالی.
https://www.instagram.com/p/Bov2RuwhbsA/
پیوند در یوتیوب:
https://youtu.be/3ZO_qzzQVRg
پیوند در IGTV:
https://www.instagram.com/tv/BoupEOdh2l5/
پیوند در تلگرام:
t.me/paleogram/836
پیوند در فیسبوک:
https://facebook.com/story.php?story_fbid=10218064044818539&id=1409468316
Instagram
Erfan Khosravi
سخنی با دشمنان و دوستان ابلها مردا! عدوی ِ تو نیستم من! انکار ِ توام… وقتی تهدیدها و تطمیعهای دشمنان دوستنما و ناصحان ِ عافیتطلب شروع شد، مطمئن شدم که جای درستی را نشانه رفتم و آب در خوابگه مورچگان ریختهام. شعر شاملو را به خاطر میآورم و منش آنانی را…