Forwarded from ماسک
🛑 خیز قطعی کرونا: اعلام وضعیت قرمز در شهرستانهای اهواز، آبادان، بندر ماهشهر، دزفول، شادگان، شوشتر و کارون از استان خوزستان از شنبه ۲۵ بهمن
⭕️ نقشه رنگبندی اپلیکیشن ماسک بهروز رسانی شد
⭕️ هم اکنون ۷ شهرستان قرمز، ۴۰ شهرستان نارنجی، ۲۲۹ شهرستان زرد و ۱۷۲ شهرستان آبی هستند.
mask.ir
@mask_application
⭕️ نقشه رنگبندی اپلیکیشن ماسک بهروز رسانی شد
⭕️ هم اکنون ۷ شهرستان قرمز، ۴۰ شهرستان نارنجی، ۲۲۹ شهرستان زرد و ۱۷۲ شهرستان آبی هستند.
mask.ir
@mask_application
Scientometrics
این دونمودار تا حد زیادی اثر واکسیناسیون بر وضعیت کوید-۱۹ در اسرائیل را نشان میدهد. از جمعیت بالای ۶۰ سال، به ترتیب حدود ۹۰ و ۸۰ درصد دوز اول و دوز دوم واکسن را دریافت کرده اند. جمعیت ۱۶ تا ۵۹ سال نیز به ترتیب حدود ۳۷ و ۲۰ درصد دوز اول و دوم را دریافت…
در مورد اهمیت واکسیناسیون، جدای از مقایسه موارد بستری کوید-۱۹ در اسرائیل، موارد هفتگی مبتلا به کوید-۱۹ در این کشور در گروههای سنی بالای ۶۰ و کمتر از ۵۰ نیز بسیار قابل توجه است.
به روز رسانی در مورد بروز آنافیلاکسی در پی تزریق واکسنهای فایزر و مادرنا (mRNA)
در این بررسی در فاصله ۱۴ دسامبر تا ۱۸ ژانویه، نزدیک به ده میلیون دوز واکسن فایزر و حدود ۷/۵ میلیون دوز واکسن مادرنا بررسی شده است. ۴۷ مورد آنافیلاکسی برای فایزر و ۱۹ مورد برای مادرنا گزارش شده است. به عبارتی برای فایزر و مادرنا میزان بروز آنافیلاکسی به ترتیب ۴/۷ و ۲/۵ مورد در هر یک میلیون دوز تزریق بوده است. گزارش قبلی برای فایزر و مادرنا به ترتیب ۱۱/۱ و ۲/۵ مورد در هر یک میلیون بود.
در این بررسی در فاصله ۱۴ دسامبر تا ۱۸ ژانویه، نزدیک به ده میلیون دوز واکسن فایزر و حدود ۷/۵ میلیون دوز واکسن مادرنا بررسی شده است. ۴۷ مورد آنافیلاکسی برای فایزر و ۱۹ مورد برای مادرنا گزارش شده است. به عبارتی برای فایزر و مادرنا میزان بروز آنافیلاکسی به ترتیب ۴/۷ و ۲/۵ مورد در هر یک میلیون دوز تزریق بوده است. گزارش قبلی برای فایزر و مادرنا به ترتیب ۱۱/۱ و ۲/۵ مورد در هر یک میلیون بود.
Scientometrics
در این دو جدول اطلاعات شش واکسن یا کاندید واکسن را به صورت خلاصه آورده ام. ممنون میشوم اگر مشکلی بود یا پیشنهادی داشتید راهنمایی بفرمایید. این شش مورد (فایزر، مادرنا، گامالیا، استرازنکا، نوواوکس و جانسن) از سه پلتفورم مختلف mRNA، پروتئین و وکتور آدنوویروس…
مقاله مطالعه مربوط به واکسن اکسفورد/استرازنکا در افریقای جنوبی به صورت پری پرینت منتشر شده است.
۲۰۲۶ بیمار بدون HIV با میانه سنی ۳۱ سال (بین ۱۸ تا کمتر از ۶۵) بعد از ۱۴ روز از دوز دوم واکسن مورد بررسی قرار گرفته اند.
۱۰۱۰ و ۱۰۱۱ نفر حداقل یک دوز پلاسبو با واکسن دریافت کرده اند. ۲۳ مورد از ۷۱۷ نفر در گروه پلاسبو و ۱۹ مورد از ۷۵۰ مورد در گروه واکسن، به نوع خفیف تا متوسط کوید-۱۹ مبتلا شده اند و تاثیرگذاری واکسن ۲۱/۹٪ برآورد شده است. از این ۴۲ مورد مبتلا، ۳۹ مورد از واریانت B.1.351 بوده اند و در نتیجه تاثیرگذاری این واکسن علیه این واریانت ۱۰/۴ درصد بوده است. تاثیرگذای علیه موارد شدید مشخص نشده است.
۲۰۲۶ بیمار بدون HIV با میانه سنی ۳۱ سال (بین ۱۸ تا کمتر از ۶۵) بعد از ۱۴ روز از دوز دوم واکسن مورد بررسی قرار گرفته اند.
۱۰۱۰ و ۱۰۱۱ نفر حداقل یک دوز پلاسبو با واکسن دریافت کرده اند. ۲۳ مورد از ۷۱۷ نفر در گروه پلاسبو و ۱۹ مورد از ۷۵۰ مورد در گروه واکسن، به نوع خفیف تا متوسط کوید-۱۹ مبتلا شده اند و تاثیرگذاری واکسن ۲۱/۹٪ برآورد شده است. از این ۴۲ مورد مبتلا، ۳۹ مورد از واریانت B.1.351 بوده اند و در نتیجه تاثیرگذاری این واکسن علیه این واریانت ۱۰/۴ درصد بوده است. تاثیرگذای علیه موارد شدید مشخص نشده است.
Scientometrics
به روز رسانی در مورد بروز آنافیلاکسی در پی تزریق واکسنهای فایزر و مادرنا (mRNA) در این بررسی در فاصله ۱۴ دسامبر تا ۱۸ ژانویه، نزدیک به ده میلیون دوز واکسن فایزر و حدود ۷/۵ میلیون دوز واکسن مادرنا بررسی شده است. ۴۷ مورد آنافیلاکسی برای فایزر و ۱۹ مورد برای…
از این ۶۶ مورد انافیلاکسی در مجموع برای دو واکسن، ۶۳ مورد خانم بوده اند
خبر خوب این که ۱۰۰ هزار دوز دیگر از واکسن روسی وارد کشور شده است.
اثر دوز بالای مکمل زینک و ویتامین سی روی طول مدت علائم در ۲۱۴ بیمار سرپایی کوید-۱۹ در یک مطالعه open label در مجله ی JAMA Netw Open بررسی شده است.
میانگین تعداد روزهایی که بیماران طی آن کاهش پنجاه درصدی در میزان علائم خود داشته اند، در گروه زینک، ویتامین سی، زینک + ویتامین سی و گروه درمان معمول به ترتیب ۵/۹، ۵/۵، ۵/۵ و ۶/۷ بوده است که بین چهار گروه از این نظر تفاوت آماری معناداری وجود نداشته است. در نتیجه احتمالا درمان با زینک و ویتامین سی به صروت قابل توجهی روی علائم کوید-۱۹ اثری ندارد.
میانگین تعداد روزهایی که بیماران طی آن کاهش پنجاه درصدی در میزان علائم خود داشته اند، در گروه زینک، ویتامین سی، زینک + ویتامین سی و گروه درمان معمول به ترتیب ۵/۹، ۵/۵، ۵/۵ و ۶/۷ بوده است که بین چهار گروه از این نظر تفاوت آماری معناداری وجود نداشته است. در نتیجه احتمالا درمان با زینک و ویتامین سی به صروت قابل توجهی روی علائم کوید-۱۹ اثری ندارد.
یکی دیگر از واکسنهایی که گفته میشود قرار است در ایران بعد از بررسی مستندات مجوز مصرف بگیرد، واکسن کوید-۱۹ از شرکت Bharat Biotech است
(۱۲۵ هزار دز وارد شده)
از واکسن هندی Bharat Biotech چه میدانیم؟
✅ نام دیگر: Covaxin یا BBV152
✅ میزان تاثیرگذاری: 80.6%
✅ تعداد دوز ها: ۲ عدد به فاصله چهار هفته
✅ دمای نگهداری: حداقل یک هفته در دمای اتاق
✅ سازنده: موسسه ملی ویروس شناسی و شورای پژوهش پزشکی هند و شرکت هندی Bharat Biotech
✅ پلتفورم: ویروس غیر فعال شده، روشی که بیش از یک قرن است از آن برای ساخت واکسن مثل فلج اطفال استفاده شده است.
✅ مطالعات حیوانی: دو مقاله در موش و میمون ایمونوژنیسیتی این واکسن را نشان داده اند.
✅ مطالعه بالینی فاز یک: منتشر شده در ۲۱ ژانویه ۲۰۲۱ در مجله ی Lancet Infectious:
مطالعه دو سوکور در ۱۱ بیمارستان هند روی ۳۷۵ نفر ۱۸ تا ۵۵ سال در سه گروه
( 3 μg with Algel-IMDG, 6 μg with Algel-IMDG, or 6 μg with Algel)
با فرمول مختلف واکسن و یک گروه پلاسبو انجام شده است. دو دوز عضلانی از واکسن یا پلاسبو در روز صفر و چهارده زده شده است. شایعترین عوارض جانبی درد محل تزریق و سردرد و خستگی و تب و تهوع و استفراغ بوده است. همه عوارض خفیف تا متوسط بوده اند و بعد از تزریق اول هم شایعتر بوده اند. فقط یک مورد عارضه جدی در یکی از گروههای دریافت کننده واکسن ذکر شده که نومونی ویروسی بوده و البته غیر مرتبط با واکسن هم بوده است. میزان سروکانورژن هم در سه گروه دریافت کننده واکسن ۸۷/۹٪ و ۹۱/۹٪ و ۸۲/۸٪ بوده است. پاسخ ایمنی سلولی تی CD4 و CD8 هم در بررسی ۱۶ نفر در دو گروه Algel-IMDG دیده شده است.
✅ مطالعه بالینی فاز دوم:
مطالعه دو سوکور (در قالب مقاله پری پرینت) روی ۳۸۰ نفر با بررسی دو نوع از واکسن (دو دوز عضلانی به فاصله ۴ هفته) شامل
3 µg with Algel-IMDG and 6 µg with Algel-IMDG
انجام شده که در دو گروه ۱۹۰ نفره صورت گرفته است. میزان سروکانورژن در روز ۵۶ برای گروه ۳ و ۶ میکروگرم به ترتیب ۹۲/۹٪ و ۹۸/۳٪ بوده است. پاسخ ایمنی سلولی مناسب نیز در هر گروه مشاهده شده است. عوارض جدی مربوط به واکسن نیز گزارش نشده است. همچنین در این مقاله، پیگری ۱۰۴ روزه (سه ماه بعد از دوز دوم) روی شرکت کنندگان فاز اول نیز انجام شده است و میزان سروکانورژن برای سه گروه مطالعه فاز یک برابر با ۷۳/۵٪ و ۸۱/۱٪ و ۷۳/۱٪ بوده است که نشان از باقی ماندن سطح آنتیبادی های خنثی کننده بعد از سه ماه از دوز دوم دارد. بر این اساس برای مطالعه فاز سوم واکسن
6 µg Algel-IMDG
انتخاب شده است.
به روز رسانی هشتم مارس : نتایج مطالعه فاز دوم که ابتدا به صورت پری پرینت منتشر شده بود حالا در مجله ی the lancet infectious diseases منتشر شده است
✅ مطالعه بالینی فاز سوم: در تاریخ ۱۱ اکتبر و با حجم نمونه اعلام شده ی ۲۵۸۰۰ نفر مطالعه آغاز شده است. نوع واکسن به کار رفته
BBV152B: 6 µg antigen with Algel-IMDG
بوده است که به صورت دو دوز عضلانی به فاصله چهار هفته تزریق شده است. گفته شده است که بیماریابی نیز تمام شده است ولی هنوز نتایح فاز سوم گزارش نشده است.
✅ موثر بودن علیه واریانت B.1.1.7: یک مقاله پری پرینت موثر بودن واکسن علیه این واریانت را در مدل آزمایشگاهی از طریق مقایسه فعالیت آنتیبادی های خنثی کننده نشان داده است.
✅ دریافت تاییدیه: در تاریخ سوم ژانویه هند به این واکسن مجوز استفاده اضطراری داده است. این مجوز بدون گزارش نتایج فاز سوم (ایمنی و تاثیرگذاری) بوده است. حتی در خود هند نیز درخواست شفافیت بیشتر برای ارائه داده در مورد این واکسن شده است. فعلا هند تنها کشوری است که از این واکسن استفاده میکند.
به روز رسانی :
حتی بر اساس گزارش رویترز، این واکسن به تازگی (ماه مارس) در هند از حالت clinical trial mode به حالت restricted use in emergency situation condition تغییر یافته است.
علاوه بر هند، واکسن در ایران و زیمباوه مجوز مصرف اضطراری دارد.
✅ تعداد دوز تزریقی در هند: هند علاوه بر این واکسن، واکسن اکسفورد-استرازنکا را نیز تایید کرده است و تا به حال بیش از ۷ میلیون دوز واکسن تزریق کرده است. از نظر تعداد دوز تزریقی بعد از آمریکا، چین و انگلستان در رتبه چهارم قرار دارد.
✅ به روز رسانی:
این نکته را اینجا اضافه کنم که تاثیرگذاری که فعلا برای آن ذکر شده برابر با ۸۰/۶ درصد می باشد. (تحلیل میانی سوم مارس)
این مقدار با یک آنالیز میانی روی ۴۳ مورد کووید-۱۹ به دست آمده است که تعداد موارد در گروه واکسن و پلاسبو به ترتیب برابر با ۷ و ۳۶ بوده است. قرار است آنالیز میانی دیگری با تعداد ۸۷ مورد و بالاخره آنالیز نهایی با ۱۳۰ مورد انجام شود.
✅ آنالیز میانی ۲۱ آوریل، تاثیرگذاری روی موارد علامت دار، شدید و بدون علامت را به ترتیب ۷۸ و ۱۰۰ و ۷۰ درصد گزارش کرده است.
(۱۲۵ هزار دز وارد شده)
از واکسن هندی Bharat Biotech چه میدانیم؟
✅ نام دیگر: Covaxin یا BBV152
✅ میزان تاثیرگذاری: 80.6%
✅ تعداد دوز ها: ۲ عدد به فاصله چهار هفته
✅ دمای نگهداری: حداقل یک هفته در دمای اتاق
✅ سازنده: موسسه ملی ویروس شناسی و شورای پژوهش پزشکی هند و شرکت هندی Bharat Biotech
✅ پلتفورم: ویروس غیر فعال شده، روشی که بیش از یک قرن است از آن برای ساخت واکسن مثل فلج اطفال استفاده شده است.
✅ مطالعات حیوانی: دو مقاله در موش و میمون ایمونوژنیسیتی این واکسن را نشان داده اند.
✅ مطالعه بالینی فاز یک: منتشر شده در ۲۱ ژانویه ۲۰۲۱ در مجله ی Lancet Infectious:
مطالعه دو سوکور در ۱۱ بیمارستان هند روی ۳۷۵ نفر ۱۸ تا ۵۵ سال در سه گروه
( 3 μg with Algel-IMDG, 6 μg with Algel-IMDG, or 6 μg with Algel)
با فرمول مختلف واکسن و یک گروه پلاسبو انجام شده است. دو دوز عضلانی از واکسن یا پلاسبو در روز صفر و چهارده زده شده است. شایعترین عوارض جانبی درد محل تزریق و سردرد و خستگی و تب و تهوع و استفراغ بوده است. همه عوارض خفیف تا متوسط بوده اند و بعد از تزریق اول هم شایعتر بوده اند. فقط یک مورد عارضه جدی در یکی از گروههای دریافت کننده واکسن ذکر شده که نومونی ویروسی بوده و البته غیر مرتبط با واکسن هم بوده است. میزان سروکانورژن هم در سه گروه دریافت کننده واکسن ۸۷/۹٪ و ۹۱/۹٪ و ۸۲/۸٪ بوده است. پاسخ ایمنی سلولی تی CD4 و CD8 هم در بررسی ۱۶ نفر در دو گروه Algel-IMDG دیده شده است.
✅ مطالعه بالینی فاز دوم:
مطالعه دو سوکور (در قالب مقاله پری پرینت) روی ۳۸۰ نفر با بررسی دو نوع از واکسن (دو دوز عضلانی به فاصله ۴ هفته) شامل
3 µg with Algel-IMDG and 6 µg with Algel-IMDG
انجام شده که در دو گروه ۱۹۰ نفره صورت گرفته است. میزان سروکانورژن در روز ۵۶ برای گروه ۳ و ۶ میکروگرم به ترتیب ۹۲/۹٪ و ۹۸/۳٪ بوده است. پاسخ ایمنی سلولی مناسب نیز در هر گروه مشاهده شده است. عوارض جدی مربوط به واکسن نیز گزارش نشده است. همچنین در این مقاله، پیگری ۱۰۴ روزه (سه ماه بعد از دوز دوم) روی شرکت کنندگان فاز اول نیز انجام شده است و میزان سروکانورژن برای سه گروه مطالعه فاز یک برابر با ۷۳/۵٪ و ۸۱/۱٪ و ۷۳/۱٪ بوده است که نشان از باقی ماندن سطح آنتیبادی های خنثی کننده بعد از سه ماه از دوز دوم دارد. بر این اساس برای مطالعه فاز سوم واکسن
6 µg Algel-IMDG
انتخاب شده است.
به روز رسانی هشتم مارس : نتایج مطالعه فاز دوم که ابتدا به صورت پری پرینت منتشر شده بود حالا در مجله ی the lancet infectious diseases منتشر شده است
✅ مطالعه بالینی فاز سوم: در تاریخ ۱۱ اکتبر و با حجم نمونه اعلام شده ی ۲۵۸۰۰ نفر مطالعه آغاز شده است. نوع واکسن به کار رفته
BBV152B: 6 µg antigen with Algel-IMDG
بوده است که به صورت دو دوز عضلانی به فاصله چهار هفته تزریق شده است. گفته شده است که بیماریابی نیز تمام شده است ولی هنوز نتایح فاز سوم گزارش نشده است.
✅ موثر بودن علیه واریانت B.1.1.7: یک مقاله پری پرینت موثر بودن واکسن علیه این واریانت را در مدل آزمایشگاهی از طریق مقایسه فعالیت آنتیبادی های خنثی کننده نشان داده است.
✅ دریافت تاییدیه: در تاریخ سوم ژانویه هند به این واکسن مجوز استفاده اضطراری داده است. این مجوز بدون گزارش نتایج فاز سوم (ایمنی و تاثیرگذاری) بوده است. حتی در خود هند نیز درخواست شفافیت بیشتر برای ارائه داده در مورد این واکسن شده است. فعلا هند تنها کشوری است که از این واکسن استفاده میکند.
به روز رسانی :
حتی بر اساس گزارش رویترز، این واکسن به تازگی (ماه مارس) در هند از حالت clinical trial mode به حالت restricted use in emergency situation condition تغییر یافته است.
علاوه بر هند، واکسن در ایران و زیمباوه مجوز مصرف اضطراری دارد.
✅ تعداد دوز تزریقی در هند: هند علاوه بر این واکسن، واکسن اکسفورد-استرازنکا را نیز تایید کرده است و تا به حال بیش از ۷ میلیون دوز واکسن تزریق کرده است. از نظر تعداد دوز تزریقی بعد از آمریکا، چین و انگلستان در رتبه چهارم قرار دارد.
✅ به روز رسانی:
این نکته را اینجا اضافه کنم که تاثیرگذاری که فعلا برای آن ذکر شده برابر با ۸۰/۶ درصد می باشد. (تحلیل میانی سوم مارس)
این مقدار با یک آنالیز میانی روی ۴۳ مورد کووید-۱۹ به دست آمده است که تعداد موارد در گروه واکسن و پلاسبو به ترتیب برابر با ۷ و ۳۶ بوده است. قرار است آنالیز میانی دیگری با تعداد ۸۷ مورد و بالاخره آنالیز نهایی با ۱۳۰ مورد انجام شود.
✅ آنالیز میانی ۲۱ آوریل، تاثیرگذاری روی موارد علامت دار، شدید و بدون علامت را به ترتیب ۷۸ و ۱۰۰ و ۷۰ درصد گزارش کرده است.
بر اساس یک ترایال دو سو کور، منتشر شده در نیوانگلند و با بررسی ۱۹۶۱ نفر، مشخص شده است که استفاده از Semaglutide (دارای تاییدیه FDA از قبل) به صورت یکبار در هفته همراه با مداخله در سبک زندگی میتواند منجر به کاهش وزن قابل توجه از نظر بالینی (clinically relevant) و مداوم (sustained) در افراد چاق یا دارای اضافه وزن شود.
شرکت کنندگان در این مطالعه دیابت نداشته اند و شاخص توده ی بدنی ۳۰ یا بالاتر از ۳۰ (و یا ۲۷ یا بالاتر از ۲۷ در افراد دارای حداقل یکی از شرایط مرتبط به وزن مثل پرفشاری خون، اختلال متابولیسم چربی، آپنه انسدادی خواب، بیماری قلبی و عروقی) داشته اند.
مداخله به صورت تغییر در سبک زندگی و دریافت Semaglutide یکبار در هفته برای ۶۸ هفته و به مقدار ۲/۴ میلیگرم (و یا پلاسبو) بوده است.
میانگین کاهش در شاخص توده بدنی از زمان شروع مطالعه تا هفته ۶۸، در گروه مداخله و پلاسبو به ترتیب ۱۴/۹٪ و ۲/۴٪ بوده است. تعداد شرکت کنندگان با درصد کاهش وزن حداقل ۵٪ یا ۱۰٪ یا ۱۵٪ در گروه مداخله بیشتر بوده است. همه این تغییرات اختلاف آماری معنادار بین دو گروه داشته است. از طرفی بهبود ریسک فاکتور های قلبی-متابولیک در گروه مداخله بیشتر بوده است. تهوع و اسهال شایعترین عوارض مرتبط با مداخله درمانی بوده است که موقت و خفیف تا متوسط بوده اند. با توجه به عوارض ادامه درمان در گروه مداخله کمتر بوده است.
شرکت کنندگان در این مطالعه دیابت نداشته اند و شاخص توده ی بدنی ۳۰ یا بالاتر از ۳۰ (و یا ۲۷ یا بالاتر از ۲۷ در افراد دارای حداقل یکی از شرایط مرتبط به وزن مثل پرفشاری خون، اختلال متابولیسم چربی، آپنه انسدادی خواب، بیماری قلبی و عروقی) داشته اند.
مداخله به صورت تغییر در سبک زندگی و دریافت Semaglutide یکبار در هفته برای ۶۸ هفته و به مقدار ۲/۴ میلیگرم (و یا پلاسبو) بوده است.
میانگین کاهش در شاخص توده بدنی از زمان شروع مطالعه تا هفته ۶۸، در گروه مداخله و پلاسبو به ترتیب ۱۴/۹٪ و ۲/۴٪ بوده است. تعداد شرکت کنندگان با درصد کاهش وزن حداقل ۵٪ یا ۱۰٪ یا ۱۵٪ در گروه مداخله بیشتر بوده است. همه این تغییرات اختلاف آماری معنادار بین دو گروه داشته است. از طرفی بهبود ریسک فاکتور های قلبی-متابولیک در گروه مداخله بیشتر بوده است. تهوع و اسهال شایعترین عوارض مرتبط با مداخله درمانی بوده است که موقت و خفیف تا متوسط بوده اند. با توجه به عوارض ادامه درمان در گروه مداخله کمتر بوده است.
Telegram
Scientometrics
در ترایال فاز 1/2 واکسن هپاتیت سی، منتشر شده در نیوانگلند، اگر چه واکسن بدون عوارض جدی بوده و پاسخ ایمنی سلولی تی اختصاصی برای هپاتیت سی را ایجاد کرده و باعث کاهش پیک HCV-RNA شده اما نتوانسته است تا از بروز هپاتیت سی مزمن جلوگیری کند. هم اکنون درمان قطعی برای هپاتیت سی داریم ولی تلاشها برای واکسن آن هم ادامه دارد تا بتوان به سمت ریشه کنی کامل (eradication) پیش رفت.
قبلا در مطالعه ای مورد-شاهدی از ایران در مجله ی Multiple Sclerosis Journal نشان داده شده بود که استفاده از قلیان (به عنوان یک فاکتور خطر) به صورت معناداری با بیماری multiple sclerosis مرتبط است و افزایش مدت زمان استفاده نیز با ms مرتبط بوده است. مجددا محققین در مقاله ای در مجله ی American Journal of Epidemiology با روشی دیگر و با کنترل شدید تر متغیرهای مخدوش کننده این موضوع را آنالیز کرده اند و نتایج قبلی را تایید کرده اند.
وزیر بهداشت از پیش بینی قبلی خودشان برای ورود واریانت B.1.1.7 به کشور گفته اند و اعلام کرده اند که ایشان میدانستند که این ویروس علاوه بر قدرت سرایت بالا، قدرت کشندگی بالاتری هم دارد و با صراحت و به صورت قطعی هم این را اعلام کرده بوده اند.
البته ایشان از مطالعات خود در این زمینه نگفته اند. برای این که این جا مثالی از قورباغه آکادمیک نباشد، چه خوب است از ایشان در خواست شفافیت در داده هایشان برای اثبات ادعایشان داشته باشیم البته در صورتی که در دنیای شبه علم نباشند و از ادبیات «کوری چشم» استفاده نکنند.
کاش اطلاعاتشان را که میگویند در تمام مکتوبات آورده اند برای ما و برای جهانیان هم اعلام میکردند تا به دنیا کمک میشد.
چون ایشان بدون داده میتوانند با صراحت و به صورت قطعی چیزی را اعلام کنند اگر الان هم در مورد دیگر واریانتها یا دیگر مسائل بتوانند موردی را اعلام کنند شاید کمک کننده باشد.
به هر جهت ایشان انگلستان را متهم به دروغگویی و مخفی کاری کرده اند چرا که در مورد کشندگی بالاتر ویروس از اول چیزی نگفته اند. همین سوال را مجری خبر شبکه یک در صدا وسیما از معاون پژوهش وزیر بهداشت (دکتر نجفی) میپرسند که آیا این دروغگویی را شما تایید میکنید؟ و دکتر نجفی در پاسخ به مجری (دقیقه ۱:۵۵ از کلیپ) صحبتی در تایید این موضوع نمیکنند و به جای آن به توضیح چگونگی یک روند علمی و پژوهشی در مورد یک مسئله نوپدید و تفاوت مطالعات اولیه و تکمیلی میپردازند و میگویند که در مسائل علمی ما باید حتما منتظر اعداد و ارقام جدید باشیم. معاون پژوهش سابق وزیر هم گفته بودند که ایشان درک درستی از تحقیق و پژوهش ندارند.
حدودا ۲۵ روز قبل بوده است که انگلستان کشندگی بیشتر این ویروس را اعلام کرده بود. و این موضوع در قالب مقاله پری پرینت هم منتشر شد.
هم اکنون نیز داده های جدید نشان داده است که این واریانت با ریسک بستری بیشتر نیز همراه است. این واریانت حداقل در ۸۲ کشور وارد شده و گسترش یافته است.
البته ایشان از مطالعات خود در این زمینه نگفته اند. برای این که این جا مثالی از قورباغه آکادمیک نباشد، چه خوب است از ایشان در خواست شفافیت در داده هایشان برای اثبات ادعایشان داشته باشیم البته در صورتی که در دنیای شبه علم نباشند و از ادبیات «کوری چشم» استفاده نکنند.
کاش اطلاعاتشان را که میگویند در تمام مکتوبات آورده اند برای ما و برای جهانیان هم اعلام میکردند تا به دنیا کمک میشد.
چون ایشان بدون داده میتوانند با صراحت و به صورت قطعی چیزی را اعلام کنند اگر الان هم در مورد دیگر واریانتها یا دیگر مسائل بتوانند موردی را اعلام کنند شاید کمک کننده باشد.
به هر جهت ایشان انگلستان را متهم به دروغگویی و مخفی کاری کرده اند چرا که در مورد کشندگی بالاتر ویروس از اول چیزی نگفته اند. همین سوال را مجری خبر شبکه یک در صدا وسیما از معاون پژوهش وزیر بهداشت (دکتر نجفی) میپرسند که آیا این دروغگویی را شما تایید میکنید؟ و دکتر نجفی در پاسخ به مجری (دقیقه ۱:۵۵ از کلیپ) صحبتی در تایید این موضوع نمیکنند و به جای آن به توضیح چگونگی یک روند علمی و پژوهشی در مورد یک مسئله نوپدید و تفاوت مطالعات اولیه و تکمیلی میپردازند و میگویند که در مسائل علمی ما باید حتما منتظر اعداد و ارقام جدید باشیم. معاون پژوهش سابق وزیر هم گفته بودند که ایشان درک درستی از تحقیق و پژوهش ندارند.
حدودا ۲۵ روز قبل بوده است که انگلستان کشندگی بیشتر این ویروس را اعلام کرده بود. و این موضوع در قالب مقاله پری پرینت هم منتشر شد.
هم اکنون نیز داده های جدید نشان داده است که این واریانت با ریسک بستری بیشتر نیز همراه است. این واریانت حداقل در ۸۲ کشور وارد شده و گسترش یافته است.
Telegram
بیماری های نوپدید و بازپدید
#اخبار_کرونا
دکتر نجفی اپیدمیولوژیست و معاون تحقیقات وزیر بهداشت از آخرین اطلاعات مربوط به انتشار ویروس جهش یافته کرونا در کشور میگوید.
@EmergngInfDis
دکتر نجفی اپیدمیولوژیست و معاون تحقیقات وزیر بهداشت از آخرین اطلاعات مربوط به انتشار ویروس جهش یافته کرونا در کشور میگوید.
@EmergngInfDis
فوری
امروز سازمان بهداشت جهانی، دو نسخه از واکسن کووید-۱۹ از آکسفورد/استرازنکا را در لیست مجوز استفاده اضطراری قرار داد:
یکی مربوط به شرکت SKBio از کره جنوبی (از همان که فعلاً قرار است برای ایران بیاید) و یکی هم مربوط به Serum Institute از هند میباشد. درست است که دو کمپانی واکسن مشابهی را تولید میکنند اما چون در دو محل متفاوت تولید میشدند نیاز بود تا داوری، بررسی و تأیید (برای کیفیت، ایمنی و تأثیرگذاری) جداگانه شوند. که این کار یک پیش نیاز برای واکسنها برای توزیع از طریق کوواکس بود. مدت زمان بررسی از زمان دریافت مدارک چهار هفته بود. بعد از فایزر، این دو واکسن، دومین و سومین واکسنهای کووید۱۹ هستند که در لیست مجوز اضطراری قرار میگیرند.
امروز سازمان بهداشت جهانی، دو نسخه از واکسن کووید-۱۹ از آکسفورد/استرازنکا را در لیست مجوز استفاده اضطراری قرار داد:
یکی مربوط به شرکت SKBio از کره جنوبی (از همان که فعلاً قرار است برای ایران بیاید) و یکی هم مربوط به Serum Institute از هند میباشد. درست است که دو کمپانی واکسن مشابهی را تولید میکنند اما چون در دو محل متفاوت تولید میشدند نیاز بود تا داوری، بررسی و تأیید (برای کیفیت، ایمنی و تأثیرگذاری) جداگانه شوند. که این کار یک پیش نیاز برای واکسنها برای توزیع از طریق کوواکس بود. مدت زمان بررسی از زمان دریافت مدارک چهار هفته بود. بعد از فایزر، این دو واکسن، دومین و سومین واکسنهای کووید۱۹ هستند که در لیست مجوز اضطراری قرار میگیرند.
Scientometrics
قبلا در مطالعه ای مورد-شاهدی از ایران در مجله ی Multiple Sclerosis Journal نشان داده شده بود که استفاده از قلیان (به عنوان یک فاکتور خطر) به صورت معناداری با بیماری multiple sclerosis مرتبط است و افزایش مدت زمان استفاده نیز با ms مرتبط بوده است. مجددا محققین…
در این مقاله ( https://news.1rj.ru/str/scientometric/3048 ) فقط ارتباط مصرف قلیان (به صورت تجمعی و مدت زمان آن) با بیماری مالتیپل اسکلروزیس بررسی شده بوده است.
علاوه بر این من به اشتباه، ارتباط معنادارِ در معرض قلیان قرار گرفتن با این بیماری را هم ذکر کرده بودم. که این مورد در مقاله بررسی نشده بوده است.
اما در معرض دود سیگار قرار گرفتن بررسی شده بوده که اتفاقا ارتباط معنادار با بیماری داشته است. از این که دقت کافی در تهیه پست نداشته ام شرمنده ام و عذرخواهی میکنم و پست اصلی را نیز اصلاح میکنم. ممنون از همراهانی که این مورد را به من تذکر دادند.
علاوه بر این من به اشتباه، ارتباط معنادارِ در معرض قلیان قرار گرفتن با این بیماری را هم ذکر کرده بودم. که این مورد در مقاله بررسی نشده بوده است.
اما در معرض دود سیگار قرار گرفتن بررسی شده بوده که اتفاقا ارتباط معنادار با بیماری داشته است. از این که دقت کافی در تهیه پست نداشته ام شرمنده ام و عذرخواهی میکنم و پست اصلی را نیز اصلاح میکنم. ممنون از همراهانی که این مورد را به من تذکر دادند.
مطالعه ی آزمایشگاهی منتشر شده در مجله نیچر نشان میدهد که داروی EIDD-2801 یا molnupiravir بعد از فقط دو روز استفاده توانسته تا به شکل قابل توجهی (dramatically) باعث کاهش وایرال لود و جلوگیری از تکثیر ویروس عامل کووید-۱۹ شود و در نتیجه احتمالا میتواند در پیشگیری قبل از مواجهه و درمان کووید-۱۹ موثر باشد.
این دارو در حال حاضر توسط شرکت مرک در حال بررسی در مطالعات فاز۲/۳ میباشد.
این دارو در حال حاضر توسط شرکت مرک در حال بررسی در مطالعات فاز۲/۳ میباشد.
در مطالعه ای چاپ شده در مجله ی نیچر متابولیسم، نشان داده شده است که ویروس عامل کووید-۱۹ میتواند باعث عفونت سلول های اگزوکراین و اندوکراین پانکراس در ex vivo و in vivo شود.
در این مطالعه نشان داده شده است که سلول های بتای انسانی میتوانند باعث بروز پروتئینهایی شوند که به ورود ویروس کمک میکند و ویروس عامل کووید-۱۹ میتواند در سلولهای جزایر انسانی کشت داده شده عفونت زایی و تکثیر پیدا کنند.
این عفونت با تغییراتی از جمله کاهش تعداد گرانول های ترشحی انسولین در سلول های β و اختلال در ترشح انسولین تحریک شده ناشی از گلوکز، همراه است.
این مطالعه پانکراس انسان را به عنوان یک هدف از عفونت SARS-CoV-2 شناسایی کرده و پیشنهاد داده است که عفونت سلول β می تواند در اختلال متابولیکی مشاهده شده در بیماران مبتلا به COVID-19 نقش داشته باشد.
تهیه پست توسط #دکتر_امین_ایران_پناه
در این مطالعه نشان داده شده است که سلول های بتای انسانی میتوانند باعث بروز پروتئینهایی شوند که به ورود ویروس کمک میکند و ویروس عامل کووید-۱۹ میتواند در سلولهای جزایر انسانی کشت داده شده عفونت زایی و تکثیر پیدا کنند.
این عفونت با تغییراتی از جمله کاهش تعداد گرانول های ترشحی انسولین در سلول های β و اختلال در ترشح انسولین تحریک شده ناشی از گلوکز، همراه است.
این مطالعه پانکراس انسان را به عنوان یک هدف از عفونت SARS-CoV-2 شناسایی کرده و پیشنهاد داده است که عفونت سلول β می تواند در اختلال متابولیکی مشاهده شده در بیماران مبتلا به COVID-19 نقش داشته باشد.
تهیه پست توسط #دکتر_امین_ایران_پناه
در یک مقاله کوتاه توضیحی، متدولوژی مقاله شیوع آنتی بادی کووید-19 در ایران زیر سوال برده شده است. نویسندگان در پاسخ هیچ کدام را نپذیرفته اند و موارد مطرح شده را رد کرده اند.
دو مقاله توضیحی در مورد مقاله شیوع آنتی بادی کووید-19 در Lancet Infectious (به سرپرستی دکتر ملک زاده) منتشر شده است و دکتر ملک زاده و همکارانشان نیز به این دو مقاله پاسخ داده اند.
✅ مقاله ای از ایران در مجله Lancet Infectious چاپ شد که شیوع آنتیبادی علیه ویروس عامل کووید-۱۹ را در ۱۸ شهر ایران از 17 استان گزارش کرده بود. بر اساس این مقاله تا ۱۱ اردیبهشت، بیش از ۱۷٪ یا بیش از ۴ میلیون نفر در این ۱۸ شهر با کووید-۱۹ مواجهه داشته اند. رشت قم، گرگان و بابل بیشترین شیوع ها را داشته اند.
✅ مقاله توضیحی دکتر ماهان غفاری و همکاران در مورد مقاله دکتر ملک زاده و همکاران
دکتر ماهان غفاری و همکاران بر اساس داده های ثبت احوال، مرگ اضافی رخ داده در امسال در برخی زمانها را محاسبه کرده بودند و بر این اساس گزارش کرده بودند که احتمالا تا آخر آبان ۴۲٪ مردم ایران به کووید-۱۹ مبتلا شده بوده اند. مواجه مردم در استانهای قم و گلستان و رشت تا پایان تابستان ۵۷ و ۵۶ و ۳۳ درصد برآورد شده بوده است. حالا محققین این مقاله یافته های شیوع استانی خود را با یافته های شیوع شهری مقاله lancet infectious مقایسه کرده و بین آنها یک همبستگی (0.67) گزارش کرده اند. اما عنوان کرده اند که اگر شیوع ذکر شده برای شهر رشت (۷۲٪) را به عنوان داده پرت در نظر گرفته و آن را حذف کنند میزان همبستگی از این هم بیشتر (0.72) می شود.
تیم دکتر ملک زاده در مقاله ی پاسخ خود اصلا به این موضوع که احتمال دارد داده مربوط به رشت پرت باشد نیز اشاره نداشته اند و بدون در نظر گرفتن این نکته، فقط به همبستگی کلی بین داده های خود با داده های مقاله دکتر غفاری و همکاران اشاره کرده اند. علاوه بر آن از این هم فراتر رفته اند و شیوع بالا برای رشت را همسوبا یافته های مقاله ی دکتر غفاری و همکاران ذکر کرده اند.
✅ مقاله توضیحی دکتر منصورنیا و همکاران در مورد مقاله دکتر ملک زاده و همکاران
تیم دکتر منصورنیا نیز شیوع کووید-19 در اردیبهشت ماه در استان گیلان و رشت را به ترتیب برابر با 22/2% و 23/7% گزارش کرده بوده اند. در حالی که شیوع برای رشت در مقاله دکتر ملک زاده و همکاران برابر با 72/6% گزارش شده بوده است.
دکتر منصورنیا و همکارانشان نیز در یک مقاله توضیحی، روش شناسی مقاله دکتر ملک زاده را زیر سوال برده اند و مشکلاتی اساسی و بنیادی را در این مورد (روش نمونه گیری، خطاهای محاسبه حجم نمونه، نامشخص بودن نحوه انتخاب کلاسترها و وزن دهی و ...) مطرح کرده اند.از طرفی در این مقاله در مورد گزارش شیوع بالای 70% در رشت صحبت شده و این سوال مطرح شده که چرا با وجود این موضوع (نزدیک شدن به سطح ایمنی جمعی) وضعیت رشت همچنان قرمز بوده است.
دکتر ملک زاده و همکاران در پاسخ به این موضوعات در ابتدا محدودیت های مطالعه دکتر منصورنیا را بحث کرده اند و به تفاوت های تست مورد استفاده در مطالعات اشاره کرده اند. همچنین با ایده این که شیوع بالای 70% نزدیک به ایمنی جمعی است و می تواند باعث شود تا همه گیری در رشت رو به کاهش رود مخالفت کرده اند. گفته اند فعلا شواهدی برای ارتباط بین ایمنی جمعی و شیوع آنتی بادی بالا نداریم. یعنی شاخص آنتی بادی بالا (بیش از 50% ) نمی تواند شاخص کافی برای ایمنی جمعی باشد و این باید بیشتر بررسی شود.
به هر جهت این شاید مخالف گفته های قبلی خود دکتر ملک زاده و نتیجه گیری هایشان باشد که مثلا می گفتند وقتی از این پاندمی خلاص می شویم که فلان درصد از مردم به آن مبتلا شوند. نباید مثال مانائوس را فراموش کنیم که بعد از پیک مشاهده شده، میزان بستری و مرگ برای ۷ ماه نسبتا پایین و ثابت ماند. (با وجود برداشت اقدامات کنترل کننده ). ما چنین چیزی در مورد رشت تجربه نکردیم.
در ادامه نیز در مورد نمونه گیری و روش آنالیز خود پاسخهایی داده اند و گفته اند که مطالعه آنها به صورت کامل از روش نمونه گیری کلاستر استفاده نکرده است. در نهایت نیز در پاسخ به نگرانی دکتر منصورنیا و همکارنشان در مورد استفاده از این مطالعه و نیاز به مطالعات قوی تر، اعتقاد داشته اند که یافته هایشان باید در برنامه های کنترل عفونت و واکسیناسیون در آینده استفاده شود.
✅ ساینتومتریکس آمادگی دارد تا نظرات افراد کارشناس و یا نویسندگان این مقالات را در مورد این موضوع بررسی و منتشر کند.
دو مقاله توضیحی در مورد مقاله شیوع آنتی بادی کووید-19 در Lancet Infectious (به سرپرستی دکتر ملک زاده) منتشر شده است و دکتر ملک زاده و همکارانشان نیز به این دو مقاله پاسخ داده اند.
✅ مقاله ای از ایران در مجله Lancet Infectious چاپ شد که شیوع آنتیبادی علیه ویروس عامل کووید-۱۹ را در ۱۸ شهر ایران از 17 استان گزارش کرده بود. بر اساس این مقاله تا ۱۱ اردیبهشت، بیش از ۱۷٪ یا بیش از ۴ میلیون نفر در این ۱۸ شهر با کووید-۱۹ مواجهه داشته اند. رشت قم، گرگان و بابل بیشترین شیوع ها را داشته اند.
✅ مقاله توضیحی دکتر ماهان غفاری و همکاران در مورد مقاله دکتر ملک زاده و همکاران
دکتر ماهان غفاری و همکاران بر اساس داده های ثبت احوال، مرگ اضافی رخ داده در امسال در برخی زمانها را محاسبه کرده بودند و بر این اساس گزارش کرده بودند که احتمالا تا آخر آبان ۴۲٪ مردم ایران به کووید-۱۹ مبتلا شده بوده اند. مواجه مردم در استانهای قم و گلستان و رشت تا پایان تابستان ۵۷ و ۵۶ و ۳۳ درصد برآورد شده بوده است. حالا محققین این مقاله یافته های شیوع استانی خود را با یافته های شیوع شهری مقاله lancet infectious مقایسه کرده و بین آنها یک همبستگی (0.67) گزارش کرده اند. اما عنوان کرده اند که اگر شیوع ذکر شده برای شهر رشت (۷۲٪) را به عنوان داده پرت در نظر گرفته و آن را حذف کنند میزان همبستگی از این هم بیشتر (0.72) می شود.
تیم دکتر ملک زاده در مقاله ی پاسخ خود اصلا به این موضوع که احتمال دارد داده مربوط به رشت پرت باشد نیز اشاره نداشته اند و بدون در نظر گرفتن این نکته، فقط به همبستگی کلی بین داده های خود با داده های مقاله دکتر غفاری و همکاران اشاره کرده اند. علاوه بر آن از این هم فراتر رفته اند و شیوع بالا برای رشت را همسوبا یافته های مقاله ی دکتر غفاری و همکاران ذکر کرده اند.
✅ مقاله توضیحی دکتر منصورنیا و همکاران در مورد مقاله دکتر ملک زاده و همکاران
تیم دکتر منصورنیا نیز شیوع کووید-19 در اردیبهشت ماه در استان گیلان و رشت را به ترتیب برابر با 22/2% و 23/7% گزارش کرده بوده اند. در حالی که شیوع برای رشت در مقاله دکتر ملک زاده و همکاران برابر با 72/6% گزارش شده بوده است.
دکتر منصورنیا و همکارانشان نیز در یک مقاله توضیحی، روش شناسی مقاله دکتر ملک زاده را زیر سوال برده اند و مشکلاتی اساسی و بنیادی را در این مورد (روش نمونه گیری، خطاهای محاسبه حجم نمونه، نامشخص بودن نحوه انتخاب کلاسترها و وزن دهی و ...) مطرح کرده اند.از طرفی در این مقاله در مورد گزارش شیوع بالای 70% در رشت صحبت شده و این سوال مطرح شده که چرا با وجود این موضوع (نزدیک شدن به سطح ایمنی جمعی) وضعیت رشت همچنان قرمز بوده است.
دکتر ملک زاده و همکاران در پاسخ به این موضوعات در ابتدا محدودیت های مطالعه دکتر منصورنیا را بحث کرده اند و به تفاوت های تست مورد استفاده در مطالعات اشاره کرده اند. همچنین با ایده این که شیوع بالای 70% نزدیک به ایمنی جمعی است و می تواند باعث شود تا همه گیری در رشت رو به کاهش رود مخالفت کرده اند. گفته اند فعلا شواهدی برای ارتباط بین ایمنی جمعی و شیوع آنتی بادی بالا نداریم. یعنی شاخص آنتی بادی بالا (بیش از 50% ) نمی تواند شاخص کافی برای ایمنی جمعی باشد و این باید بیشتر بررسی شود.
به هر جهت این شاید مخالف گفته های قبلی خود دکتر ملک زاده و نتیجه گیری هایشان باشد که مثلا می گفتند وقتی از این پاندمی خلاص می شویم که فلان درصد از مردم به آن مبتلا شوند. نباید مثال مانائوس را فراموش کنیم که بعد از پیک مشاهده شده، میزان بستری و مرگ برای ۷ ماه نسبتا پایین و ثابت ماند. (با وجود برداشت اقدامات کنترل کننده ). ما چنین چیزی در مورد رشت تجربه نکردیم.
در ادامه نیز در مورد نمونه گیری و روش آنالیز خود پاسخهایی داده اند و گفته اند که مطالعه آنها به صورت کامل از روش نمونه گیری کلاستر استفاده نکرده است. در نهایت نیز در پاسخ به نگرانی دکتر منصورنیا و همکارنشان در مورد استفاده از این مطالعه و نیاز به مطالعات قوی تر، اعتقاد داشته اند که یافته هایشان باید در برنامه های کنترل عفونت و واکسیناسیون در آینده استفاده شود.
✅ ساینتومتریکس آمادگی دارد تا نظرات افراد کارشناس و یا نویسندگان این مقالات را در مورد این موضوع بررسی و منتشر کند.
Scientometrics
در یک مقاله کوتاه توضیحی، متدولوژی مقاله شیوع آنتی بادی کووید-19 در ایران زیر سوال برده شده است. نویسندگان در پاسخ هیچ کدام را نپذیرفته اند و موارد مطرح شده را رد کرده اند. دو مقاله توضیحی در مورد مقاله شیوع آنتی بادی کووید-19 در Lancet Infectious (به سرپرستی…
توضیحات دکتر منصورنیا، یکی از نویسندگان مقاله توضیحی روی مقاله دکتر ملک زاده و همکاران که برای @Scientometrics ارسال کرده اند:
در اينجا صرفا به نكات روش شناسي اشاره ميشود:
١) نامشخص بودن نمونه گيري: شهر به عنوان كلاستر مطرح شده و محاسبه design effect نیز متناسب با همين نوع نمونه گيري می باشد اما عملا شهرها به صورت تصادفي انتخاب نشده اند و مشخص نمیباشد جامعه ی هدف شيوع كلي آنتي بادي ضد كوويد-19 كجاست. ضمنا چون احتمال نمونه گيري مرحله اول مشخص نيست (عملا نمونه گيري انجام نشده است) محاسبات وزن مرتبط هم انجام نشده است.
٢) اشكال در محاسبه design effect: design effect مجموع يك و حاصلضرب "همبستگي درون كلاستر" در "سايز كلاستر منهاي يك" مي باشد كه به جاي سايز كلاستر به اشتباه تعداد كلاستر يعني ١٨ گذاشته شده است. در حالي كه كلاسترها سايز بزرگي داشته و البته یکسان هم نيستند.
عدد صحیح تقریبی ١١٨٠ ميباشد.
٣) عدم توجيه ورودي هاي حجم نمونه مانند مقادير شيوع و همبستگي درون كلاستر:
به طور مشخص ميزان همبستگي پنج صدم براي نمونه هاي بزرگ شهري زياد است و عملا با جايگذاري عدد ١١٨٠ در فرمول design effect حدود ٦٠ بدست مي آيد كه مشخصا غير قابل قبول میباشد.
٤) در نظر نگرفتن عدم اطمينان حساسيت و ويژگي در آناليز و تعديل كارايي تست آنتي بادي ضد كووید-19:
در تعديل شيوع براي كارايي نمي توان صرفا از برآوردهاي نقطه اي حساسيت و ويژگي استفاده نمود. عدم اطمينان (كه خود را در پهناي فاصله اطمينان مطالعه حساسيت و ويژگي نيز نشان مي دهد) میبایست با روشهاي بيز يا مونته كارلو لحاظ گردد.
٥) عدم كنترل كلاسترينگ در برآورد خطاي نمونه گيري:
در مقاله روش بوت استرپ معمولي استفاده شده که مبتني بر روش نمونه گيري ساده است و لذا واريانس نمونه گيري را كمتر از حد واقعي برآورد مي كند. روشهاي برآورد واريانس با لحاظ كردن كلاسترينگ مانند كلاستر روباست و كلاستر بوت استرپ بايد استفاده شوند.
متاسفانه پاسخ نويسندگان به اين نكات كوتاه و غير قابل قبول می باشد. گفته شده كه نمونه گيري انجام شده در مقاله "كاملا" منطبق با طرح كلاستر نمیباشد! نمیتوان گفت که روش نمونه گيري حالت بينابيني بین دو روش است لذا نمونه گیری یا كلاستر هست يا نيست. همچنین گفته شده که عدد پنج صدم براي همبستگي، براي ماكزيمم كردن حجم نمونه به كار برده شده كه باز منطق آماري ندارد ضمن اينكه با جايگذاري عدد ١١٨٠ به جاي ١٨ متوجه مي شويم نمونه اي با حجم نمونه بيش از ٣٠ برابر نمونه استفاده شده لازم بوده كه نشان دهنده ی این می باشد که عدد پنج صدم بزرگتر از حد واقعيست. علاوه بر موارد بالا، ذکر شده که هر شهر به عنوان استراتوم در نظر گرفته شده در حالي كه بحث ما در مورد برآورد شيوع كلي است. بنابراین عملا نكات دوم و چهارم و پنجم هم بي پاسخ مانده اند.
نظر به امکان وجود ابهام براي نويسندگان مقاله اصلي، به جهت شفاف سازی موارد مطرح شده، آمادگی خود را برای مناظره علمي با متدولوژيست/آماردان مقاله اعلام مي نمايم. همچنين تمامی سوالات مطرح شده در زمینه متدولوژي مقاله اخير گيلان (كه بنده آناليز آن را انجام داده ام) را پاسخگو خواهم بود.
در نهايت لازم میدانم مراتب ارادت خود را خدمت استاد عزیز دکتر ملك زاده كه به حق از مفاخر پژوهش كشور هستند اعلام نمايم و مطمئن هستم ايشان به خوبي مي دانند هدف بنده از نامه به سردبير و يا بحث مطرح شده صرفا اعتلاي آمار در پژوهش است.
در اينجا صرفا به نكات روش شناسي اشاره ميشود:
١) نامشخص بودن نمونه گيري: شهر به عنوان كلاستر مطرح شده و محاسبه design effect نیز متناسب با همين نوع نمونه گيري می باشد اما عملا شهرها به صورت تصادفي انتخاب نشده اند و مشخص نمیباشد جامعه ی هدف شيوع كلي آنتي بادي ضد كوويد-19 كجاست. ضمنا چون احتمال نمونه گيري مرحله اول مشخص نيست (عملا نمونه گيري انجام نشده است) محاسبات وزن مرتبط هم انجام نشده است.
٢) اشكال در محاسبه design effect: design effect مجموع يك و حاصلضرب "همبستگي درون كلاستر" در "سايز كلاستر منهاي يك" مي باشد كه به جاي سايز كلاستر به اشتباه تعداد كلاستر يعني ١٨ گذاشته شده است. در حالي كه كلاسترها سايز بزرگي داشته و البته یکسان هم نيستند.
عدد صحیح تقریبی ١١٨٠ ميباشد.
٣) عدم توجيه ورودي هاي حجم نمونه مانند مقادير شيوع و همبستگي درون كلاستر:
به طور مشخص ميزان همبستگي پنج صدم براي نمونه هاي بزرگ شهري زياد است و عملا با جايگذاري عدد ١١٨٠ در فرمول design effect حدود ٦٠ بدست مي آيد كه مشخصا غير قابل قبول میباشد.
٤) در نظر نگرفتن عدم اطمينان حساسيت و ويژگي در آناليز و تعديل كارايي تست آنتي بادي ضد كووید-19:
در تعديل شيوع براي كارايي نمي توان صرفا از برآوردهاي نقطه اي حساسيت و ويژگي استفاده نمود. عدم اطمينان (كه خود را در پهناي فاصله اطمينان مطالعه حساسيت و ويژگي نيز نشان مي دهد) میبایست با روشهاي بيز يا مونته كارلو لحاظ گردد.
٥) عدم كنترل كلاسترينگ در برآورد خطاي نمونه گيري:
در مقاله روش بوت استرپ معمولي استفاده شده که مبتني بر روش نمونه گيري ساده است و لذا واريانس نمونه گيري را كمتر از حد واقعي برآورد مي كند. روشهاي برآورد واريانس با لحاظ كردن كلاسترينگ مانند كلاستر روباست و كلاستر بوت استرپ بايد استفاده شوند.
متاسفانه پاسخ نويسندگان به اين نكات كوتاه و غير قابل قبول می باشد. گفته شده كه نمونه گيري انجام شده در مقاله "كاملا" منطبق با طرح كلاستر نمیباشد! نمیتوان گفت که روش نمونه گيري حالت بينابيني بین دو روش است لذا نمونه گیری یا كلاستر هست يا نيست. همچنین گفته شده که عدد پنج صدم براي همبستگي، براي ماكزيمم كردن حجم نمونه به كار برده شده كه باز منطق آماري ندارد ضمن اينكه با جايگذاري عدد ١١٨٠ به جاي ١٨ متوجه مي شويم نمونه اي با حجم نمونه بيش از ٣٠ برابر نمونه استفاده شده لازم بوده كه نشان دهنده ی این می باشد که عدد پنج صدم بزرگتر از حد واقعيست. علاوه بر موارد بالا، ذکر شده که هر شهر به عنوان استراتوم در نظر گرفته شده در حالي كه بحث ما در مورد برآورد شيوع كلي است. بنابراین عملا نكات دوم و چهارم و پنجم هم بي پاسخ مانده اند.
نظر به امکان وجود ابهام براي نويسندگان مقاله اصلي، به جهت شفاف سازی موارد مطرح شده، آمادگی خود را برای مناظره علمي با متدولوژيست/آماردان مقاله اعلام مي نمايم. همچنين تمامی سوالات مطرح شده در زمینه متدولوژي مقاله اخير گيلان (كه بنده آناليز آن را انجام داده ام) را پاسخگو خواهم بود.
در نهايت لازم میدانم مراتب ارادت خود را خدمت استاد عزیز دکتر ملك زاده كه به حق از مفاخر پژوهش كشور هستند اعلام نمايم و مطمئن هستم ايشان به خوبي مي دانند هدف بنده از نامه به سردبير و يا بحث مطرح شده صرفا اعتلاي آمار در پژوهش است.
روند رو به رشد موارد ابتلای روزانه به کووید-۱۹ در چند روز اخیر تا امروز:
۷۱۲۰
۷۳۹۰
۷۷۶۰
۸۰۱۱
۸۰۴۲
۷۱۲۰
۷۳۹۰
۷۷۶۰
۸۰۱۱
۸۰۴۲
Scientometrics
در یک مقاله کوتاه توضیحی، متدولوژی مقاله شیوع آنتی بادی کووید-19 در ایران زیر سوال برده شده است. نویسندگان در پاسخ هیچ کدام را نپذیرفته اند و موارد مطرح شده را رد کرده اند. دو مقاله توضیحی در مورد مقاله شیوع آنتی بادی کووید-19 در Lancet Infectious (به سرپرستی…
با دکتر ماهان غفاری، نویسنده دیگر مقاله توضیحی روی مقاله دکتر ملک زاده و همکاران نیز صحبتی کردم که مطلبی را در پاسخ به توییت من در اختیار گذاشتند که اینجا به اشتراک میگذارم:
شروع رشته توییت:
ممنون از شما. من مطالب کانال تلگرامی شما رو که خیلی هم اطلاعات بروز منتشر میکند دنبال میکنم و از آن یاد میگیرم. چند نکته در مورد مسئله دادههای سرولوژی و وضعیت کلی دادههای اپیدمیولوژیک در ایران بر اساس تجربه محدود تحقیقات شخصی به ذهنم میاد که اینجا اشاره کنم:
قبل از اینکه بخواهیم به دادههای تیم دکتر ملکزاده بپردازیم باید در نظر داشته باشیم که سنجش بروز جمعیتی تنها بر اساس دادهی آماری از یک نقطه در زمان (اواخر آپریل/اوایل ژوئن) عملا حاوی اطلاعات چندانی از وضعیت اپیدمی در کشور نیست. به ترتیب مشابه، استخراج دقیق وضعیت اپیدمی از روی مرگومیر کلی ثبت احوال محدودیتهای متعددی دارد: مثلا طیف سنی افراد موجود نیست، جنسیت ابتلا و فوت مشخص نیست، علت فوت تنها بطور سالانه منتشر میشود و امکان تمیز دادن فوت مستقیم کرونایی نیست، و بسیاری محدودیتهای دیگر.
بررسی ما و تیم آقای ملکزاده به جهت برقراری یک رابطه کلی بین دادههای اندازهگیری شده سرولوژی و فوت اضافه انجام شد که صرفا یک مبنای سنجش عمومی از وضعیت شیوع در کشور به ما بدهد. به همین جهت خیلی نمیتوان از روی آنها استنتاج دقیق برای یافتن حد ایمنی گلهای یا غیره کرد. چنین نتیجهگیریهایی نیاز به جمعآوری دادههای با کیفیتتر دارد. با توجه به بروز گونههای جدید که قدرت سرایتپذیری بیشتر و ایجاد ریسک ابتلای مجدد دارند عملا هم حد در نظر گرفته شده برای ایمنی گلهای بالاتر رفته و هم این مفهموم به معنی مصونیت طولانی از ابتلای مجدد زیر سوال می رود. نظر نونٌ فاریا و همکاران که اخیرا در لنست در این باره چاپ شد شامل تمامی سناریوهای محتمل برای ادامه یافتن شیوع در وضعیتی که به حد مورد انتظار از ایمنی گلهای رسیدهایم در بر میگیرد و بحث کاملی دارد.
در مورد تخمینهای سرولوژی در رشت یا سایر شهرها که ملکزاده و همکاران بررسی کردند میتواند همین باشد که احیانا در تقریب افتآنتیبادی در طول زمان اصلاحیهی دست بالا لحاظ شده باشد. همینطور ممکن است جامعه آماری تصادفی نبوده باشد.
نکته مهم اینجاست که چون دادههای استانی/شهری و تاریخ دقیق انجام تست سرلوژی در شهرهای مختلف معلوم نیست، ممکن است این آزمونها در زمانی گرفته شده باشد که منحنی اپیدمی رو به افول نبوده و این میتواند ایجاد بایاس در تخمین کند (مثلا اگر تست در وضعیت اپیدمی در حال رشد گرفته شده). من تخصصی در ایمنیشناسی ندارم اما میدانم بین پلتفرمهای مختلف تست سرولوژی پروتکل یکسانسازی وجود ندارد. لذا بنظر امکان مقایسه مستقیم دادههای تیم ملکزاده با شکیبا وجود ندارد. همینطور اینکه به سبب تفاوت در تاریخ تستگیری، وضعیت اپیدمی در رشت میتواند کاملا متفاوت بوده باشد.
همه این صحبتها را کردم که بگویم فقدان داده اپیدمیولوژیک بزرگترین مانع در فهم وضعیت دینامیک شیوع در کشور هست. و این شاید یکی از پیامهای اصلی مطلب ما به لنست بود. اینکه با تمامی این اوصاف ارتباط معنیداری بین دادههای سرولوژی و فوت اضافه وجود دارد دست کمی از معجزه ندارد! فهم وضعیت کنونی اپیدمی در ایران و دینامیک شیوعش موضوع بسیار پیچیدهای هست و قطعا در یک رشته توئیت نمیتوان حق مطلب را ادا کرد. خوشحال میشوم اگر سوال یا نکته نظری دارید بفرمایید و من هم در حد فهمم سعی میکنم پاسخ بدم.
شروع رشته توییت:
ممنون از شما. من مطالب کانال تلگرامی شما رو که خیلی هم اطلاعات بروز منتشر میکند دنبال میکنم و از آن یاد میگیرم. چند نکته در مورد مسئله دادههای سرولوژی و وضعیت کلی دادههای اپیدمیولوژیک در ایران بر اساس تجربه محدود تحقیقات شخصی به ذهنم میاد که اینجا اشاره کنم:
قبل از اینکه بخواهیم به دادههای تیم دکتر ملکزاده بپردازیم باید در نظر داشته باشیم که سنجش بروز جمعیتی تنها بر اساس دادهی آماری از یک نقطه در زمان (اواخر آپریل/اوایل ژوئن) عملا حاوی اطلاعات چندانی از وضعیت اپیدمی در کشور نیست. به ترتیب مشابه، استخراج دقیق وضعیت اپیدمی از روی مرگومیر کلی ثبت احوال محدودیتهای متعددی دارد: مثلا طیف سنی افراد موجود نیست، جنسیت ابتلا و فوت مشخص نیست، علت فوت تنها بطور سالانه منتشر میشود و امکان تمیز دادن فوت مستقیم کرونایی نیست، و بسیاری محدودیتهای دیگر.
بررسی ما و تیم آقای ملکزاده به جهت برقراری یک رابطه کلی بین دادههای اندازهگیری شده سرولوژی و فوت اضافه انجام شد که صرفا یک مبنای سنجش عمومی از وضعیت شیوع در کشور به ما بدهد. به همین جهت خیلی نمیتوان از روی آنها استنتاج دقیق برای یافتن حد ایمنی گلهای یا غیره کرد. چنین نتیجهگیریهایی نیاز به جمعآوری دادههای با کیفیتتر دارد. با توجه به بروز گونههای جدید که قدرت سرایتپذیری بیشتر و ایجاد ریسک ابتلای مجدد دارند عملا هم حد در نظر گرفته شده برای ایمنی گلهای بالاتر رفته و هم این مفهموم به معنی مصونیت طولانی از ابتلای مجدد زیر سوال می رود. نظر نونٌ فاریا و همکاران که اخیرا در لنست در این باره چاپ شد شامل تمامی سناریوهای محتمل برای ادامه یافتن شیوع در وضعیتی که به حد مورد انتظار از ایمنی گلهای رسیدهایم در بر میگیرد و بحث کاملی دارد.
در مورد تخمینهای سرولوژی در رشت یا سایر شهرها که ملکزاده و همکاران بررسی کردند میتواند همین باشد که احیانا در تقریب افتآنتیبادی در طول زمان اصلاحیهی دست بالا لحاظ شده باشد. همینطور ممکن است جامعه آماری تصادفی نبوده باشد.
نکته مهم اینجاست که چون دادههای استانی/شهری و تاریخ دقیق انجام تست سرلوژی در شهرهای مختلف معلوم نیست، ممکن است این آزمونها در زمانی گرفته شده باشد که منحنی اپیدمی رو به افول نبوده و این میتواند ایجاد بایاس در تخمین کند (مثلا اگر تست در وضعیت اپیدمی در حال رشد گرفته شده). من تخصصی در ایمنیشناسی ندارم اما میدانم بین پلتفرمهای مختلف تست سرولوژی پروتکل یکسانسازی وجود ندارد. لذا بنظر امکان مقایسه مستقیم دادههای تیم ملکزاده با شکیبا وجود ندارد. همینطور اینکه به سبب تفاوت در تاریخ تستگیری، وضعیت اپیدمی در رشت میتواند کاملا متفاوت بوده باشد.
همه این صحبتها را کردم که بگویم فقدان داده اپیدمیولوژیک بزرگترین مانع در فهم وضعیت دینامیک شیوع در کشور هست. و این شاید یکی از پیامهای اصلی مطلب ما به لنست بود. اینکه با تمامی این اوصاف ارتباط معنیداری بین دادههای سرولوژی و فوت اضافه وجود دارد دست کمی از معجزه ندارد! فهم وضعیت کنونی اپیدمی در ایران و دینامیک شیوعش موضوع بسیار پیچیدهای هست و قطعا در یک رشته توئیت نمیتوان حق مطلب را ادا کرد. خوشحال میشوم اگر سوال یا نکته نظری دارید بفرمایید و من هم در حد فهمم سعی میکنم پاسخ بدم.
Twitter
Mahan Ghafari
@Dr_Rezaee ممنون از شما. من مطالب کانال تلگرامی شما رو که خیلی هم اطلاعات بروز منتشر میکند دنبال میکنم و از آن یاد میگیرم. چند نکته در مورد مسئله دادههای سرولوژی و وضعیت کلی دادههای اپیدمیولوژیک در ایران بر اساس تجربه محدود تحقیقات شخصی به ذهنم میاد…
بعد از واکسن موسسه گامالیای روسیه، سازمان غذا و داروی ایران برای چند واکسن کووید-۱۹ در ایران مجوز استفاده اضطراری صادر کرده است:
۱- واکسن آکسفورد-استرازنکا ساخت شرکت SKBio کره جنوبی.
این واکسن از سازمان بهداشت جهانی نیز مجوز دارد.
۲- واکسن آکسفورد-استرازنکا ساخت شرکت R-pharm روسیه.
تاجایی که من اطلاع دارم، این واکسن از هیچ نهاد معتبری تا به حال مجوز مصرف نگرفته بوده است. در واکسیناسیون در خود روسیه نیز فعلا فقط از واکسن موسسه گامالیا استفاده میشود.
این دو واکسن از دانشگاه انگلستانی آکسفورد و شرکت انگلستانی-سوئدی استرازنکا هستند و طبق قرار داد استرازنکا با شرکتهای کره ای و روسی تولید میشوند. اگر چه رهبری ورود واکسن انگلستانی را منع کرده بودند اما با این توجیه ایران توانسته به این واکسنها مجوز مصرف دهد.
۳- واکسن کوواکسین از شرکت Bharat Biotech که در هند مجوز مصرف دارد اما حتی عددی برای تاثیرگذاری آن گزارش نشده است و نتایج مطالعه فاز سوم آن نیز منتشر نشده است. در مورد این واکسن اینجا توضیح داده ام:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/3045
هر چند این بار خبر استفاده از واکسن را از وزارت خارجه دریافت نکردیم اما هنوز داده ای از بررسی این واکسنها منتشر نشده است. قبل از تایید یا حداقل قبل از مصرف لازم است داده ها و مستندات منتشر شود. این کار به اعتماد عمومی برای انجام واکسیناسیون کمک میکند و نشان از یک برخورد علمی دارد. استفاده از ادبیات «کوری چشم» و برخورد «اول به خانواده خودمان میزنیم» هم شایسته یک جایگاه علمی و مطابق با اصول برخورد علمی نیست. توجه داریم که نشر مقاله لانست در مورد واکسن موسسه گامالیای روسیه، توجیه کننده رفتارغیر علمی وازرت و کمیته علمی کرونا و واکسن نیست.کاری را انجام دهیم و سپس در مورد آن اطلاعات کسب شود، توجیهی برای رفتار غیر علمی نیست. اگر مجوز بر اساس بررسی داده ها در سازمان غذا و دارو بوده (و نه مثلا بر اساس سفر وزیر خارجه) لازم است تا این شفاف سازی شود.
۱- واکسن آکسفورد-استرازنکا ساخت شرکت SKBio کره جنوبی.
این واکسن از سازمان بهداشت جهانی نیز مجوز دارد.
۲- واکسن آکسفورد-استرازنکا ساخت شرکت R-pharm روسیه.
تاجایی که من اطلاع دارم، این واکسن از هیچ نهاد معتبری تا به حال مجوز مصرف نگرفته بوده است. در واکسیناسیون در خود روسیه نیز فعلا فقط از واکسن موسسه گامالیا استفاده میشود.
این دو واکسن از دانشگاه انگلستانی آکسفورد و شرکت انگلستانی-سوئدی استرازنکا هستند و طبق قرار داد استرازنکا با شرکتهای کره ای و روسی تولید میشوند. اگر چه رهبری ورود واکسن انگلستانی را منع کرده بودند اما با این توجیه ایران توانسته به این واکسنها مجوز مصرف دهد.
۳- واکسن کوواکسین از شرکت Bharat Biotech که در هند مجوز مصرف دارد اما حتی عددی برای تاثیرگذاری آن گزارش نشده است و نتایج مطالعه فاز سوم آن نیز منتشر نشده است. در مورد این واکسن اینجا توضیح داده ام:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/3045
هر چند این بار خبر استفاده از واکسن را از وزارت خارجه دریافت نکردیم اما هنوز داده ای از بررسی این واکسنها منتشر نشده است. قبل از تایید یا حداقل قبل از مصرف لازم است داده ها و مستندات منتشر شود. این کار به اعتماد عمومی برای انجام واکسیناسیون کمک میکند و نشان از یک برخورد علمی دارد. استفاده از ادبیات «کوری چشم» و برخورد «اول به خانواده خودمان میزنیم» هم شایسته یک جایگاه علمی و مطابق با اصول برخورد علمی نیست. توجه داریم که نشر مقاله لانست در مورد واکسن موسسه گامالیای روسیه، توجیه کننده رفتارغیر علمی وازرت و کمیته علمی کرونا و واکسن نیست.کاری را انجام دهیم و سپس در مورد آن اطلاعات کسب شود، توجیهی برای رفتار غیر علمی نیست. اگر مجوز بر اساس بررسی داده ها در سازمان غذا و دارو بوده (و نه مثلا بر اساس سفر وزیر خارجه) لازم است تا این شفاف سازی شود.