Scientometrics
زمان زیادی از بستری آرمیتا گراوند در بیمارستان میگذرد و بسیاری مردم نگران وضعیت او هستند و در این بی خیری، خبرهای مختلف (با صحت نامعلوم) از منابع مختلف اعلام میشود. آیا لازم نیست تیم پزشکی این بیمار، گزارشی درست و دقیق و حتی مرتب و روازنه از وضعیت او به…
برنا:
مرگ مغزی « #آرمیتا_گراوند » قطعی است
خبرگزاری وابسته به وزارت ورزش و جوانان نوشته:
پیگیریهای خبرنگار «برنا» برای اطلاع از آخرین وضعیت سلامت «آرمیتا گراوند» حاکی است که وضعیت سلامتی او روند امیدوارکنندهای ندارد و با وجود تلاشهای کادر پزشکی معالج، مرگ مغزی «آرمیتا گراوند» قطعی به نظر میرسد.
شرق
@Scientometric
مرگ مغزی « #آرمیتا_گراوند » قطعی است
خبرگزاری وابسته به وزارت ورزش و جوانان نوشته:
پیگیریهای خبرنگار «برنا» برای اطلاع از آخرین وضعیت سلامت «آرمیتا گراوند» حاکی است که وضعیت سلامتی او روند امیدوارکنندهای ندارد و با وجود تلاشهای کادر پزشکی معالج، مرگ مغزی «آرمیتا گراوند» قطعی به نظر میرسد.
شرق
@Scientometric
😢121💔33🤯4👎2🤔2😱2
سردبیر مجله eLife در شبکه ایکس (توئیتر سابق) اعلام کرده است که به علت بازنشر مطلبی از The Onion در مورد جنگ در غزه و انتقاد از بی تفاوتی نسبت به جان فلسطینیان، از این پست برکنار میشود.
پست این این سردبیر تا به حال بیش از ۱۳ میلیون بازدید داشته است.
من با دیدن این پست، به یاد فهرست استادان اخراجی در ایران (روزنامه اعتماد، جای خالی آن ۱۵۷ نفر) و همچنین «بازنشستگي اجباري برخی اعضای هیئت علمی پزشکی/ دخالت سیاست در علم؟» و گزارش هم میهن افتادم.
نظر دکتر کیارش آرامش در این مورد:
"البته صرفنظر از درستی یا نادرستی نظر هرکدام از طرفین درباره بحران غزه، لطفا به این نکته توجه داشته باشید که:
تضمین قانونی آزادی بیان شامل این است که دولت یا حکومت کسی را به خاطر بیان باورهایش مورد مجازات یا تبعیض قرار ندهد ( یعنی آن چه که در دانشگاه های دولتی ایران رخ داده است)
اما شامل آن نیست که هیچ شرکت خصوصی ( از جمله توییتر) این حق را نداشته باشد که استخدام یا اخراج کارمندهایش موضع سیاسی یا عقیدتی داشته باشد.
امیدوارم تفاوت میان این دو روشن باشد."
به روز رسانی:
در بیانیه بورد eLife، برکناری سردبیر این مجله تایید شده و فعلا دو معاون سردبیر قبلی به صورت مشترک و تا پایان ۲۰۲۴، سردبیر این مجله خواهند بود. در نیمه دوم ۲۰۲۴، جستجو برای تعیین سردبیر جدبد صورت میگیرد.
بر اساس این بیانیه، بازخورد واضحی از بورد eLife، به سردبیر مجله داده شده که رویکردش برای هدایت، و در مورد ارتباطات و رسانههای اجتماعی، برای انسجام جامعهای که eLife در تلاش برای ایجاد آن بوده و در نتیجه برای ماموریت eLife، در زمانهای کلیدی مضر بوده و بروز بیشتر این رفتار از سوی سردبیر در تصمیم بورد برای برکناری وی موثر بوده است.
@Scientometric
پست این این سردبیر تا به حال بیش از ۱۳ میلیون بازدید داشته است.
من با دیدن این پست، به یاد فهرست استادان اخراجی در ایران (روزنامه اعتماد، جای خالی آن ۱۵۷ نفر) و همچنین «بازنشستگي اجباري برخی اعضای هیئت علمی پزشکی/ دخالت سیاست در علم؟» و گزارش هم میهن افتادم.
نظر دکتر کیارش آرامش در این مورد:
"البته صرفنظر از درستی یا نادرستی نظر هرکدام از طرفین درباره بحران غزه، لطفا به این نکته توجه داشته باشید که:
تضمین قانونی آزادی بیان شامل این است که دولت یا حکومت کسی را به خاطر بیان باورهایش مورد مجازات یا تبعیض قرار ندهد ( یعنی آن چه که در دانشگاه های دولتی ایران رخ داده است)
اما شامل آن نیست که هیچ شرکت خصوصی ( از جمله توییتر) این حق را نداشته باشد که استخدام یا اخراج کارمندهایش موضع سیاسی یا عقیدتی داشته باشد.
امیدوارم تفاوت میان این دو روشن باشد."
به روز رسانی:
در بیانیه بورد eLife، برکناری سردبیر این مجله تایید شده و فعلا دو معاون سردبیر قبلی به صورت مشترک و تا پایان ۲۰۲۴، سردبیر این مجله خواهند بود. در نیمه دوم ۲۰۲۴، جستجو برای تعیین سردبیر جدبد صورت میگیرد.
بر اساس این بیانیه، بازخورد واضحی از بورد eLife، به سردبیر مجله داده شده که رویکردش برای هدایت، و در مورد ارتباطات و رسانههای اجتماعی، برای انسجام جامعهای که eLife در تلاش برای ایجاد آن بوده و در نتیجه برای ماموریت eLife، در زمانهای کلیدی مضر بوده و بروز بیشتر این رفتار از سوی سردبیر در تصمیم بورد برای برکناری وی موثر بوده است.
@Scientometric
👍38🤯31👎8🤔2
خطر شبه علم!
دانشگاه(!)علوم پزشکی شیراز، ششمین همایش بین المللی طب در سیره نبوی را برگزار می کند (مقالات در ISC هم نمایه می شوند و امتیاز بازآموزی هم دارد!) و علوم پزشکی ایران هم کارگاه تشخیص و درمان بی جا شدگی ناف (در رفتگی ناف) را برگزار می کند و تازه مرور مقالات هم دارند!
شبه علم در فضای دانشگاهی کشور نفوذ پیدا کرده و متاسفانه از آن دائما حمایت هم می شود. این بازی با سلامت مردم است. (توضیحات از دکتر آرامش)
پناهی جز علم نیست و تنها جایگزین علم هم علم بهتر است.
دانشگاه(!)علوم پزشکی شیراز، ششمین همایش بین المللی طب در سیره نبوی را برگزار می کند (مقالات در ISC هم نمایه می شوند و امتیاز بازآموزی هم دارد!) و علوم پزشکی ایران هم کارگاه تشخیص و درمان بی جا شدگی ناف (در رفتگی ناف) را برگزار می کند و تازه مرور مقالات هم دارند!
شبه علم در فضای دانشگاهی کشور نفوذ پیدا کرده و متاسفانه از آن دائما حمایت هم می شود. این بازی با سلامت مردم است. (توضیحات از دکتر آرامش)
پناهی جز علم نیست و تنها جایگزین علم هم علم بهتر است.
Telegram
Scientometrics
توضیحات جناب دکتر آرامش در دسته بندی انواع طب سنتی، اسلامی و … در مقایسه با روش علمی
۱- شارلاتانیسم بازاری
۲- شبه علم تحت عنوان طب سنتی که حتی در دانشگاه هم داریم (بر اساس صحبت مدیر کل دفتر طب ایرانی وزارت بهداشت، ۵۰۰ فارغ التحصیل طب سنتی ایرانی داریم)…
۱- شارلاتانیسم بازاری
۲- شبه علم تحت عنوان طب سنتی که حتی در دانشگاه هم داریم (بر اساس صحبت مدیر کل دفتر طب ایرانی وزارت بهداشت، ۵۰۰ فارغ التحصیل طب سنتی ایرانی داریم)…
🤯75👍32😢5❤4👎3👏3
ساینس نیز در گزارشی به موضوع برکناری سردبیر مجله eLife یعنی michael Eisen پرداخته است. پست کانال در این مورد را از اینجا ببینید. در این رابطه یک پتیشین هم توسط بیش از ۱۰۰۰ نفر امضا شده است و تعدادی از ادیتورهای مجله در حرکتی اعتراضی استعفا دادهاند. اما بورد eLife ضمن آکاهی از این موارد، برکناری سردبیر را تایید کرده است.
او از بنیان گذاران Public Library of Science (PLOS) در ۲۰۰۳ بوده است که بعدا مجله PLOS ONE از آن به یکی از بزرگترین مجلات Open access تبدیل شد. در ۲۰۱۹ او سردبیر مجله eLife شد. از سال ۲۰۲۰، همه مقالات ارسالی برای این مجله باید به شکل پیش مقاله (preprint) منتشر شده باشد. در سال ۲۰۲۲ این مجله اعلام کرد که دیگر به صورت پذیرش یا رد مقاله کار نمیکند بلکه به جای آن داوری مقالات را منتشر میکند (چه مثبت و چه منفی) و برای انجام داوری، ۲۰۰۰ دلار دریافت میکند. نسخه های مختلف یک مقاله از این مجله، همراه با نسخه اعلام شده به شکل نهایی توسط نویسندگان، همگی با یک DOI در دسترس قرار میگیرند.
@Scientometric
او از بنیان گذاران Public Library of Science (PLOS) در ۲۰۰۳ بوده است که بعدا مجله PLOS ONE از آن به یکی از بزرگترین مجلات Open access تبدیل شد. در ۲۰۱۹ او سردبیر مجله eLife شد. از سال ۲۰۲۰، همه مقالات ارسالی برای این مجله باید به شکل پیش مقاله (preprint) منتشر شده باشد. در سال ۲۰۲۲ این مجله اعلام کرد که دیگر به صورت پذیرش یا رد مقاله کار نمیکند بلکه به جای آن داوری مقالات را منتشر میکند (چه مثبت و چه منفی) و برای انجام داوری، ۲۰۰۰ دلار دریافت میکند. نسخه های مختلف یک مقاله از این مجله، همراه با نسخه اعلام شده به شکل نهایی توسط نویسندگان، همگی با یک DOI در دسترس قرار میگیرند.
@Scientometric
🔥11👍4
Scientometrics
رترکت یک جای شانزده مقاله از محققین ایرانی توسط انتشارات Frontiers ناشر Frontiers، تعداد 16 مقاله از مقالاتی که نویسندگان ایرانی هم در آنها مشارکت داشتهاند را به علت فروش جایگاه نویسندگی، رترکت (بازپس گیری و ابطال) کرده است. کمی قبل تر، یازده مقاله از محققین…
حتما رترکت شدن یکجای ۱۶ مقاله از محققین ایرانی از ناشر Frontiers را به یاد دارید(این پست) . در ۹ مورد از این مقالات نام یک محقق یعنی Mostafa Jarahian، پژوهشگر قبلی مرکز پژوهش سرطان از آلمان (DKFZ) وجود داشت. حالا او به رترکشن واچ گفته (گزارش کامل) به صورت قانونی از خودش دفاع میکند و با بقیه محققین، ناشر را به دادگاه میکشاند تا موضوع بررسی شود.
👍23
به علت وجود نقص های جدی در مقاله واکسن کووید-۱۹ از نورا، ناشر وایلی در مورد واکسن نورا تحقیق میکند. (گزارش رترکشن واچ)
مقاله فاز یک این واکسن که دانشگاه بقیه الله آن را تولید کرده، در مجله ی Journal of Medical Virology منتشر شده بود (اینجا). بعدا یک مقاله در همین مجله، مقاله این واکسن را نقد کرده و ایرادات آن را برشمرده بود(اینجا)، تا حدی که نویسنده اصلا از چاپ شدن چنین مقاله ای با این حجم از ایرادات متعجب شده بود و احتمال رترکت آن را در نظر گرفته بود. (برای مثال بیش از ۸۰٪ از شرکت کنندگان در گروه پلاسبو، آنتی بادی خنثی کننده علیه ویروس عامل کووید-۱۹ داشته اند، بسیاری از رفرنسهای مقاله درست و مرتبط به موضوع مورد بحث نبوده است و همین طور مشکل عدم آشکار سازی تضاد منافع)
محققین پاسخی برای مجله فرستادهاند و پاسخ فعلا در سومین مرحله از داوری است.
@Scientometric
مقاله فاز یک این واکسن که دانشگاه بقیه الله آن را تولید کرده، در مجله ی Journal of Medical Virology منتشر شده بود (اینجا). بعدا یک مقاله در همین مجله، مقاله این واکسن را نقد کرده و ایرادات آن را برشمرده بود(اینجا)، تا حدی که نویسنده اصلا از چاپ شدن چنین مقاله ای با این حجم از ایرادات متعجب شده بود و احتمال رترکت آن را در نظر گرفته بود. (برای مثال بیش از ۸۰٪ از شرکت کنندگان در گروه پلاسبو، آنتی بادی خنثی کننده علیه ویروس عامل کووید-۱۹ داشته اند، بسیاری از رفرنسهای مقاله درست و مرتبط به موضوع مورد بحث نبوده است و همین طور مشکل عدم آشکار سازی تضاد منافع)
محققین پاسخی برای مجله فرستادهاند و پاسخ فعلا در سومین مرحله از داوری است.
@Scientometric
😁47👍6😐4❤3🤯2
Scientometrics
به علت وجود نقص های جدی در مقاله واکسن کووید-۱۹ از نورا، ناشر وایلی در مورد واکسن نورا تحقیق میکند. (گزارش رترکشن واچ) مقاله فاز یک این واکسن که دانشگاه بقیه الله آن را تولید کرده، در مجله ی Journal of Medical Virology منتشر شده بود (اینجا). بعدا یک مقاله…
کسی اطلاع دارد از بین واکسنهای مختلف کووید (برکت، برکت پلاس، اسپایکوژن، نورا، فخراوک، پاستوکووک، پاستوکووک پلاس و رازی کووپارس) الان کدام واکسنها در ایران در دسترس هستند؟
😁85🤔6❤3😢2💔2👍1
چهارم آبان ماه، سالگرد اعترضات پزشکان در مقابل سازمان نظام پزشکی و کتک خوردن رئیس و قائم مقام رئیس نظام پزشکی تهران میباشد.
سه مجله لنست، ساینس و BMJ در مورد این اعتراضات گزارشهایی منتشر کرده بودند.
در مقاله لنست به ماجرای اعتراضات پزشکان در جلوی نظام پزشکی تهران (ومرگ یک پزشک)، استعفای رئیس (دکتر علویان) و قائم مقام رئیس نظام پزشکی تهران (دکتر رازی که بعدا به نظام پزشکی برگشتند)، مشکلات کادر پزشکی، ترس مجروحان از مراجعه به بیمارستان، استفاده از آمبولانس توسط نیروهای امنیتی و بیانیه بیش از ۳۰۰۰ نفر از کادر درمان و…پرداخته شده بود.
مقاله BMJ هم به مرگ خانم دکتر بهمنی اشاره داشت. نظام پزشکی اعلام کرد که مرگ این جراح به علت تصادف رانندگی بود.
دکتر مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی به سردبیر مجله لنست نامه زده و مطالب مقاله منتشر شده در این مجله با عنوان “پزشکان در خط مقدم اعتراضات” را سراسر کذب خوانده و گفتهبودند که مطالب این مقاله از قول منابعی است که سابقه دشمنی و جاسوسی در ایران را داشتهاند.
فرهنگستان علومپزشکی به وقایع نظام پزشکی تهران و کتک خوردن روسای آن واکنشی نشان نداده بود.
@Scientometric
سه مجله لنست، ساینس و BMJ در مورد این اعتراضات گزارشهایی منتشر کرده بودند.
در مقاله لنست به ماجرای اعتراضات پزشکان در جلوی نظام پزشکی تهران (ومرگ یک پزشک)، استعفای رئیس (دکتر علویان) و قائم مقام رئیس نظام پزشکی تهران (دکتر رازی که بعدا به نظام پزشکی برگشتند)، مشکلات کادر پزشکی، ترس مجروحان از مراجعه به بیمارستان، استفاده از آمبولانس توسط نیروهای امنیتی و بیانیه بیش از ۳۰۰۰ نفر از کادر درمان و…پرداخته شده بود.
مقاله BMJ هم به مرگ خانم دکتر بهمنی اشاره داشت. نظام پزشکی اعلام کرد که مرگ این جراح به علت تصادف رانندگی بود.
دکتر مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی به سردبیر مجله لنست نامه زده و مطالب مقاله منتشر شده در این مجله با عنوان “پزشکان در خط مقدم اعتراضات” را سراسر کذب خوانده و گفتهبودند که مطالب این مقاله از قول منابعی است که سابقه دشمنی و جاسوسی در ایران را داشتهاند.
فرهنگستان علومپزشکی به وقایع نظام پزشکی تهران و کتک خوردن روسای آن واکنشی نشان نداده بود.
@Scientometric
👎80❤54💔34👍16😢3😁1
امروز متوجه شدم که خانم دکتر فریبا اصغری، استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی تهران، به دنبال نوشتن و نشر سرمقاله ای در مجله اخلاق و تاریخ پزشکی در اسفند ۱۴۰۱، (لینک)، با عنوان «با حجاب یا بی حجاب مسئله این نیست»، از سردبیری این مجله برکنار شده اند.
مقاله که فایل پی دی اف آن در انتهای پست قرار دارد، با مقدمهای درباره مخالفت مردم با دخالت دولت در امر حجاب و تشدید این مخالفت به دنبال مرگ مهسا امینی شروع شده و به دوقطبی شدن جامعه و خطر محدودیت ارائه مراقبت سلامت بر اساس حجاب پرداخته است.
در ادامه، موضوع اصلی مقاله یعنی وظیفه اخلاقی کادر درمان به ارائه خدمات پزشکی صرف نظر از نوع پوشش آنها (با حجاب یا بی حجاب) مطرح میشود و سعی میشود تا به سوالات زیر از نظر تعهد حرفهاي پزشکي پاسخ داده شود:
١. آيـا پزشــکـان حق انتخـاب ارائه يـا عدم ارائه خدمت به بيماران بر اســاس پايبنـدي به عقـايد مذهبي يا نوع پوشش بيمار را دارند؟
٢. آيا پزشکان اخلاقا مجاز به امتناع از درمان هستند؟
٣. آيا حکمرانان مجازند به پزشـکان و مراکز درماني امر کنند که گروهي را به دليل نوع پوشـش از دریافت خدمات محروم سازند؟
این اولین مقاله ای است که حداقل من در مورد اعتراضات و یا وقایع بعد از مرگ مهسا امینی از یک عضو هیئت علمی در داخل کشور میبینم که در یک مجله علمی منتشر شده است. مقاله مربوطه در اسفند ۱۴۰۱ منتشر شده است. (لینک)
دکتر اصغری در آذر 1400 سردبیر مجله اخلاق و تاریخ پزشکی شده بودند. (لینک). مدیر مسئول مجله دکتر باقر لاریجانی میباشند که در حال حاضر همزمان سردبیر مجله هم هستند و دکتر فرزانه زاهدی، معاون سردبیر میباشند. البته عجیب است که نسخه های انگلیسی و فارسی وبسایت مجله با هم اختلاف دارند و در نسخه انگلیسی، دکتر زاهدی سردبیر هستند.
متاسفانه جامعه، هنوز درگیر موضوع مورد اشاره در مقاله خانم دکتر اصغری است. امروز تصویری را در ایکس (توئیتر ) دیدم که گفته میشود مربوط به بیمارستان خانواده است (تاریخ آن را نمیدانم) و در آن نوشته شده که «این مرکز از ارائه خدمات درمانی به افراد بدحجاب معذور است».
پیشنهاد پایانی مقاله در مورد دخالت نظام پزشکی در این مورد را اینجا قرار میدهم:
«به این لحاظ وظیفه جمعی پزشکان و بخصوص نظام پزشــکی اســت کـه بـا هر گونـه مقرراتی کـه موجـب محرومیـت گروهی از افراد از خـدمـات ســلامـت، بـه دلیـل پوشــششــان میشـود، مخالفت کنند.
پیشـنهاد میکنم نظام پزشـکی براي حفظ اعتماد عمومی به حرفه پزشــکی، حفظ نظم در ارائه خدمات و رعایت حقوق حرفه مندان سـلامت، و نیز بهبود دسـترسـی به خدمات ســلامـت براي عموم مردم، از مجـاري قـانونی از مـداخلـه و قانونگذاري نهادهاي غیر مرتبط در این حوزه جلوگیري نماید»
خوشبختانه دکتر رییسزاده (رییسکل نظام پزشکی کشور) نیز در اردیبهشت ۱۴۰۲ تاکید کردند که هیچ پزشکی حق خودداری از ارایه خدمات به افراد محجبه و یا بدون حجاب را ندارد و این موضع رسمی نظام پزشکی در این مورد است.
(توضیح تکمیلی این که این اتفاق مربوط به الان نیست. همان طور که نوشتهام مقاله هم در اسفند ۱۴۰۱ منتشر شده بوده است. من اما امروز از طریق منابع قابل اعتماد و جداگانه متوجه آن شدم و به خاطر اهمیت موضوع و همین طور خود مقاله آن را در کانال قرار دادم)
@Scientometric
مقاله که فایل پی دی اف آن در انتهای پست قرار دارد، با مقدمهای درباره مخالفت مردم با دخالت دولت در امر حجاب و تشدید این مخالفت به دنبال مرگ مهسا امینی شروع شده و به دوقطبی شدن جامعه و خطر محدودیت ارائه مراقبت سلامت بر اساس حجاب پرداخته است.
در ادامه، موضوع اصلی مقاله یعنی وظیفه اخلاقی کادر درمان به ارائه خدمات پزشکی صرف نظر از نوع پوشش آنها (با حجاب یا بی حجاب) مطرح میشود و سعی میشود تا به سوالات زیر از نظر تعهد حرفهاي پزشکي پاسخ داده شود:
١. آيـا پزشــکـان حق انتخـاب ارائه يـا عدم ارائه خدمت به بيماران بر اســاس پايبنـدي به عقـايد مذهبي يا نوع پوشش بيمار را دارند؟
٢. آيا پزشکان اخلاقا مجاز به امتناع از درمان هستند؟
٣. آيا حکمرانان مجازند به پزشـکان و مراکز درماني امر کنند که گروهي را به دليل نوع پوشـش از دریافت خدمات محروم سازند؟
این اولین مقاله ای است که حداقل من در مورد اعتراضات و یا وقایع بعد از مرگ مهسا امینی از یک عضو هیئت علمی در داخل کشور میبینم که در یک مجله علمی منتشر شده است. مقاله مربوطه در اسفند ۱۴۰۱ منتشر شده است. (لینک)
دکتر اصغری در آذر 1400 سردبیر مجله اخلاق و تاریخ پزشکی شده بودند. (لینک). مدیر مسئول مجله دکتر باقر لاریجانی میباشند که در حال حاضر همزمان سردبیر مجله هم هستند و دکتر فرزانه زاهدی، معاون سردبیر میباشند. البته عجیب است که نسخه های انگلیسی و فارسی وبسایت مجله با هم اختلاف دارند و در نسخه انگلیسی، دکتر زاهدی سردبیر هستند.
متاسفانه جامعه، هنوز درگیر موضوع مورد اشاره در مقاله خانم دکتر اصغری است. امروز تصویری را در ایکس (توئیتر ) دیدم که گفته میشود مربوط به بیمارستان خانواده است (تاریخ آن را نمیدانم) و در آن نوشته شده که «این مرکز از ارائه خدمات درمانی به افراد بدحجاب معذور است».
پیشنهاد پایانی مقاله در مورد دخالت نظام پزشکی در این مورد را اینجا قرار میدهم:
«به این لحاظ وظیفه جمعی پزشکان و بخصوص نظام پزشــکی اســت کـه بـا هر گونـه مقرراتی کـه موجـب محرومیـت گروهی از افراد از خـدمـات ســلامـت، بـه دلیـل پوشــششــان میشـود، مخالفت کنند.
پیشـنهاد میکنم نظام پزشـکی براي حفظ اعتماد عمومی به حرفه پزشــکی، حفظ نظم در ارائه خدمات و رعایت حقوق حرفه مندان سـلامت، و نیز بهبود دسـترسـی به خدمات ســلامـت براي عموم مردم، از مجـاري قـانونی از مـداخلـه و قانونگذاري نهادهاي غیر مرتبط در این حوزه جلوگیري نماید»
خوشبختانه دکتر رییسزاده (رییسکل نظام پزشکی کشور) نیز در اردیبهشت ۱۴۰۲ تاکید کردند که هیچ پزشکی حق خودداری از ارایه خدمات به افراد محجبه و یا بدون حجاب را ندارد و این موضع رسمی نظام پزشکی در این مورد است.
(توضیح تکمیلی این که این اتفاق مربوط به الان نیست. همان طور که نوشتهام مقاله هم در اسفند ۱۴۰۱ منتشر شده بوده است. من اما امروز از طریق منابع قابل اعتماد و جداگانه متوجه آن شدم و به خاطر اهمیت موضوع و همین طور خود مقاله آن را در کانال قرار دادم)
@Scientometric
👎152👏110👍40❤26💔9😢6
اخیرا متاآنالیزی در مجله addiction منتشر شده که اثربخشی و ایمنی داروهای محرک (متیلفنیدات و دگزآمفتامین) را برای درمان اختلال مصرف محرک های نوع آمفتامین (متآمفتامین و آمفتامین) بررسی کرده است.
در این مطالعه مصرف داروهای محرک منجر به کاهش معنی دار میل شدید (craving) به محرک های نوع آمفتامین در آنالیز اصلی و کاهش معنی دار مصرف محرک های نوع آمفتامین در آنالیز حساسیت شده است. این پیامدهای مطلوب درحالی مشاهده شده که مداخله دارویی منجر به عوارض دارویی نشده است.
یکی از مهمترین یافته های این مطالعه، مشاهده افزایش اثر مداخله با دوزهای بالاتر دارو بوده که منجر به کاهش بیشتر مصرف محرک های نوع آمفتامین شده است.
از آنجاییکه برای مدیریت اختلال مصرف محرک های نوع آمفتامین هیچ درمان دارویی تابحال مورد تائید قرار نگرفته، نتایج این متاآنالیز میتواند به طراحی و انجام کارآزمایی بالینی های جدید با بررسی دوزهای بالاتر دارو کمک کند. این مسیر مطالعات در نهایت میتواند به پیشنهاد یک رژیم دارو درمانی (مشابه درمان های آگونیست اوپیوئید) ختم شود.
خبر مرتبط با این مطالعه را از اینجا مطالعه کنید.
@Scientometric
در این مطالعه مصرف داروهای محرک منجر به کاهش معنی دار میل شدید (craving) به محرک های نوع آمفتامین در آنالیز اصلی و کاهش معنی دار مصرف محرک های نوع آمفتامین در آنالیز حساسیت شده است. این پیامدهای مطلوب درحالی مشاهده شده که مداخله دارویی منجر به عوارض دارویی نشده است.
یکی از مهمترین یافته های این مطالعه، مشاهده افزایش اثر مداخله با دوزهای بالاتر دارو بوده که منجر به کاهش بیشتر مصرف محرک های نوع آمفتامین شده است.
از آنجاییکه برای مدیریت اختلال مصرف محرک های نوع آمفتامین هیچ درمان دارویی تابحال مورد تائید قرار نگرفته، نتایج این متاآنالیز میتواند به طراحی و انجام کارآزمایی بالینی های جدید با بررسی دوزهای بالاتر دارو کمک کند. این مسیر مطالعات در نهایت میتواند به پیشنهاد یک رژیم دارو درمانی (مشابه درمان های آگونیست اوپیوئید) ختم شود.
خبر مرتبط با این مطالعه را از اینجا مطالعه کنید.
@Scientometric
👍25❤5👌3
آیا شما هم از افرادی هستید که انگیزه یا وقت کافی برای انجام ورزش منظم ندارید؟ حتی در افرادی که ورزش هم نمیکنند، سبک زندگی به شکل فعالیت بدنی شدید روزانه کوتاه مدت (۳ تا ۴ دقیقه) هم میتواند با کاهش بروز سرطان مرتبط باشد.
"سبک زندگی به شکل فعالیت بدنی شدید و متناوب" موسوم به VILPA، به انجام دوره های جداگانه و کوتاه (مثلا یک تا دو دقیقه) از فعالیت فیزیکی شدید در طول زندگی روزمره گفته میشود؛ همانند دوره های راه رفتن خیلی سریع یا بالا رفتن از پله ها.
برای مشخص شدن وجود و شدت ارتباط بین فعالیت بدنی شدید متناوب روزانه با بروز سرطان، یک مطالعه آینده نگر بر روی بیش از ۲۲ هزار نفر که ورزش نمیکنند انجام شده است. (جاما انکولوژی) میانگین مدت زمان پیگیری نزدیک به هفت سال بوده است.
فعالیت بدنی شدید متناوب روزانه برای حداقل زمان ۳/۴ تا ۳/۶ دقیقه، با کاهش ۱۷ تا ۱۸ درصد در بروز سرطان به صورت کلی موثر بوده است. این در مقایسه با افراد بدون ورزشی است که این سبک از فعالیت ورزشی شدید روزانه را نداشتهاند.
میانه مدت زمان ۴/۵ دقیقه از انجام این سبک از فعالیت بدنی شدید روزانه، با ۳۱ تا ۳۲ درصد از کاهش سرطانهای مرتبط به فعالیت بدنی (پیامد ترکیبی ۱۳ سرطان) مرتبط بوده است.
قبلا مطالعه کوهورت دیگری (Nature Medicine) ارتباط بین این سبک از فعالیت بدنی شدید روزانه را با کاهش مرگ و میر کلی، مرگ ناشی از سرطان و همین طور مرگ ناشی از بیماریهای قلبی و عروقی را نشان داده بود.
@Scientometric
"سبک زندگی به شکل فعالیت بدنی شدید و متناوب" موسوم به VILPA، به انجام دوره های جداگانه و کوتاه (مثلا یک تا دو دقیقه) از فعالیت فیزیکی شدید در طول زندگی روزمره گفته میشود؛ همانند دوره های راه رفتن خیلی سریع یا بالا رفتن از پله ها.
برای مشخص شدن وجود و شدت ارتباط بین فعالیت بدنی شدید متناوب روزانه با بروز سرطان، یک مطالعه آینده نگر بر روی بیش از ۲۲ هزار نفر که ورزش نمیکنند انجام شده است. (جاما انکولوژی) میانگین مدت زمان پیگیری نزدیک به هفت سال بوده است.
فعالیت بدنی شدید متناوب روزانه برای حداقل زمان ۳/۴ تا ۳/۶ دقیقه، با کاهش ۱۷ تا ۱۸ درصد در بروز سرطان به صورت کلی موثر بوده است. این در مقایسه با افراد بدون ورزشی است که این سبک از فعالیت ورزشی شدید روزانه را نداشتهاند.
میانه مدت زمان ۴/۵ دقیقه از انجام این سبک از فعالیت بدنی شدید روزانه، با ۳۱ تا ۳۲ درصد از کاهش سرطانهای مرتبط به فعالیت بدنی (پیامد ترکیبی ۱۳ سرطان) مرتبط بوده است.
قبلا مطالعه کوهورت دیگری (Nature Medicine) ارتباط بین این سبک از فعالیت بدنی شدید روزانه را با کاهش مرگ و میر کلی، مرگ ناشی از سرطان و همین طور مرگ ناشی از بیماریهای قلبی و عروقی را نشان داده بود.
@Scientometric
👍56❤5👌4🔥2
Endangering_trust_in_health_services_using_ambulances_to_arrest.pdf
451 KB
مقاله جدیدی با عنوان «به خطر انداختن اعتماد به سیستم خدمات درمانی و سلامت: استفاده از آمبولانس برای دستگیری معترضان در ایران» در مجله Medicine, Conflict and Survival منتشر شده است.
فایل پی دی اف آن را اینجا قرار دادم.
قبلا در مقالات دیگری نیز موضوع استفاده از آمبولانس در اعتراضات سال قبل در ایران مطرح شده بود.
دبیر کل سازمان بهداشت جهانی نیز قبلتر به این موضوع اشاره ای داشتند.
@Scientometric
فایل پی دی اف آن را اینجا قرار دادم.
قبلا در مقالات دیگری نیز موضوع استفاده از آمبولانس در اعتراضات سال قبل در ایران مطرح شده بود.
دبیر کل سازمان بهداشت جهانی نیز قبلتر به این موضوع اشاره ای داشتند.
@Scientometric
👍120👎15😁4👏3❤2🤩1
SpringerLink
Case–control matching on confounders revisited
European Journal of Epidemiology - Matching by a confounder in a case–control study nearly always produces a control-selection bias that mixes with the confounding to produce a net bias....
مطالعات مورد-شاهدیِ همسان شده به وفور در پژوهشهای پزشكي استفاده می شود اما علیرغم مطالعات متعدد روش شناسی در اين زمينه، هنوز در مورد فلسفهی همسان سازی و اينكه چه متغيرهايی لازم است همسان شوند ابهامات جدی وجود دارد.
در واقع همسان سازی در اين مطالعات نه تنها مخدوش شدگیِ متغير همسان شده را از بين نمی برد، بلكه سوگيری انتخاب هم ايجاد ميكند كه هردوی اينها با كنترل متغير در تحليل از بين میرود.
هدف همسان سازی مورد-شاهدی افزايش دقت تعديل مخدوشگر است و نه از بين بردن مخدوش شدگی.
حالا دکتر منصورنيا و دکتر چارلز پول در مقاله اي كه اخيراً در مجلهی European Journal of Epidemiology چاپ شده (لینک) نشان دادهاند كه سوگيری كلي ايجاد شده بعد از همسان سازی از دو جزء مخدوش شدگی و سوگيری انتخاب تشكيل شده است و با مثالهايی، جهتِ اين دو جزء خطا را مورد توجه قرار دادهاند.
به طور خاص اين مقاله نشان میدهد که برخلاف باور متعارف، همسان سازی براي متغيری كه با مواجهه مرتبط است، لزوما موارد از نظر توزيع مواجهه را شبيه تر به كنترلها نمیكند. همین طور سوگيری انتخاب لزوما به سمت بی اثری نيست، و در صورتي كه مخدوشگر غير همسان شده هم وجود داشته باشد، حتی سوگيری كلی میتواند منجر به اغراق در اثر واقعی شود.
دکتر منصورنیا به همراه همکارانشان قبلا در دو مقاله (لینک اول و لینک دوم) ، به توضیح ساختار علیتی همسان سازی و نحوه ی انتخاب متغير براي همسان سازی و تحليل صحيح آن پرداخته بودند.
@Scientometric
در واقع همسان سازی در اين مطالعات نه تنها مخدوش شدگیِ متغير همسان شده را از بين نمی برد، بلكه سوگيری انتخاب هم ايجاد ميكند كه هردوی اينها با كنترل متغير در تحليل از بين میرود.
هدف همسان سازی مورد-شاهدی افزايش دقت تعديل مخدوشگر است و نه از بين بردن مخدوش شدگی.
حالا دکتر منصورنيا و دکتر چارلز پول در مقاله اي كه اخيراً در مجلهی European Journal of Epidemiology چاپ شده (لینک) نشان دادهاند كه سوگيری كلي ايجاد شده بعد از همسان سازی از دو جزء مخدوش شدگی و سوگيری انتخاب تشكيل شده است و با مثالهايی، جهتِ اين دو جزء خطا را مورد توجه قرار دادهاند.
به طور خاص اين مقاله نشان میدهد که برخلاف باور متعارف، همسان سازی براي متغيری كه با مواجهه مرتبط است، لزوما موارد از نظر توزيع مواجهه را شبيه تر به كنترلها نمیكند. همین طور سوگيری انتخاب لزوما به سمت بی اثری نيست، و در صورتي كه مخدوشگر غير همسان شده هم وجود داشته باشد، حتی سوگيری كلی میتواند منجر به اغراق در اثر واقعی شود.
دکتر منصورنیا به همراه همکارانشان قبلا در دو مقاله (لینک اول و لینک دوم) ، به توضیح ساختار علیتی همسان سازی و نحوه ی انتخاب متغير براي همسان سازی و تحليل صحيح آن پرداخته بودند.
@Scientometric
👍30❤8👌3😁1🤔1
Telegram
Scientometrics
آیا اضافه کردن یک درمان کمکی از یک ترکیب طب سنتی چینی با نام Tongxinluo، به درمان معمول بیماران سکته حاد قلبی، میتواند منجر به بهبود نتایج بالینی شود؟
بک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور و همراه با دارونما در ۱۲۴ بیمارستان چین، که مقاله آن در مجله جاما منتشر شده (لینک) ، با بررسی نزدیک به ۳۸۰۰ بیمار سعی کرده تا به این سوال پاسخ بدهد و تاثیر آن را بر نتایج بالینی بیماران سکته حاد قلبی با بالا رفتن قطعهیST یا همان (STEMI) مشخص کند.
در مقایسه با استفاده از دارونما، استفاده از Tongxinluo به صورت خوراکی و برای ۱۲ ماه منجر به کاهش معنادار عوارض مهم قلبی و عروق مغزی (به صورت پیامد ترکیبی شامل مواردی مثل سکته مجدد قلبی، سکته مغزی و…) و کاهش معنادار مرگ قلبی، در بررسی ۳۰ روزه و یکساله شده است.
عبارت Tongxinluo (ترکیبی از پودرها و عصاره های به دست آمده از برخی از گیاهان و حشرات مثل زالو وعقرب)، به معنی باز کردنِ (tong) شبکهی (luo) قلب (xin) میباشد. این ترکیب، یکی از حدودا ۱۲۸۰۰ ترکیب طب سنتی چینی میباشد که در ۱۹۹۶ غذا و داروی چین آن را تایید کرده است.
قبلا نتایج مثبت ترکیب طب سنتی Tongxinluo برای سکته قلبی ، در مطالعات آزمایشگاهی، حیوانی، و همین طور مطالعات انسانی کوچکتر نشان داده شده بوده است. پیشنهاد شده که برخی مواد موجود در این ترکیب از جمله peoniflorin و ginsenoside Rg1 و ginsenoside Rb1 ، اثرات بالقوه محافظتی برای قلب دارند.
از جمله اثراتی که برای این ترکیب در مطالعات قبلی آزمایشگاهی و حیوانی مشخص شده شامل موارد زیر است:
reduce endothelial cell apoptosis via autophagy induction
reduce hypoxia/reoxygenation-induced injury of cardiomyocytes
alleviate myocardial ischemic/reperfusion injury via the activation of nitric oxide synthase
stimulate proangiogenesis after coronary permanent ligation in rats
مطالعه کارآزمایی بالینی دیگری نیز قبلا بهبود پرفیوژن میکرووسکولار در میوکارد در بیماران با STEMI را نشان داده بود.
مطالعه حاضر با توجه به همه این مطالعات قبلی انجام شده است. بر خلاف اکثر تحقیقات طب سنتی چینی با سطح شواهد نسبتاً پایین، مطالعه حاضر همه عناصر کلیدی کارآزماییهای بالینی مثل تصادفیسازی، گروه دارونما، کور سازی و غیره را داشته است. علاوه بر آن داده های مطالعه توسط گروه دیگری مستقلا مورد آنالیز قرار گرفته است.
مطالعه حاضر میتواند به عنوان مدلی برای کارآزمایی های بالینی آینده برای ارزیابی ایمنی و اثربخشی طب سنتی چینی باشد.
غالب جمعیت مورد بررسی مطالعه چینی بوده اند که در تعیمیم دادن نتایج به سایر جمعیتها مهم است. همین طور غالب افراد مورد بررسی از افراد کمخطر انتخاب شده بودهاند. اگر چه تاکید شده برخورد با STEMI مطابق گایدلاین بوده، اما فقط در ۵۷٪ و ۴۹/۶ درصد از بیماران ترخیص شده به ترتیب بلابلاکر و همین طور ACE-I یا ARB استفاده شده است. این به صورت کلی مثلا در آمریکا برابر با ۹۸ و ۸۵ درصد است که میتواند باعث اغراق آمیز شدن نتایج ناشی از تاثیر دارو بشود. (از ادیتوریال)
داروی ضد مالاریای artemisinin نیز از یک ترکیب طب سنتی چینی (qinghao) به دست آمده بود که بعدها جایزه نوبل پزشکی نیز به خاطر آن به یک فارماکولوژیست چینی (Youyou Tu)
در ۲۰۱۵ داده شد. اما مکانیسم اثر دقیق Tongxinluo و ماده موثر آن هنوز مشخص نیست. اگر پژوهش های بعدی بتواند ماده موثر این ترکیب را مشخص کند، این هم یک پیشرفت مهم دیگر بر اساس طب سنتی چینی خواهد بود. به عقیده ادیتور جاما، تا زمانی که این امر محقق نشود، تردید در مورد این ترکیب باقی خواهد ماند.
@Scientometric
بک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور و همراه با دارونما در ۱۲۴ بیمارستان چین، که مقاله آن در مجله جاما منتشر شده (لینک) ، با بررسی نزدیک به ۳۸۰۰ بیمار سعی کرده تا به این سوال پاسخ بدهد و تاثیر آن را بر نتایج بالینی بیماران سکته حاد قلبی با بالا رفتن قطعهیST یا همان (STEMI) مشخص کند.
در مقایسه با استفاده از دارونما، استفاده از Tongxinluo به صورت خوراکی و برای ۱۲ ماه منجر به کاهش معنادار عوارض مهم قلبی و عروق مغزی (به صورت پیامد ترکیبی شامل مواردی مثل سکته مجدد قلبی، سکته مغزی و…) و کاهش معنادار مرگ قلبی، در بررسی ۳۰ روزه و یکساله شده است.
عبارت Tongxinluo (ترکیبی از پودرها و عصاره های به دست آمده از برخی از گیاهان و حشرات مثل زالو وعقرب)، به معنی باز کردنِ (tong) شبکهی (luo) قلب (xin) میباشد. این ترکیب، یکی از حدودا ۱۲۸۰۰ ترکیب طب سنتی چینی میباشد که در ۱۹۹۶ غذا و داروی چین آن را تایید کرده است.
قبلا نتایج مثبت ترکیب طب سنتی Tongxinluo برای سکته قلبی ، در مطالعات آزمایشگاهی، حیوانی، و همین طور مطالعات انسانی کوچکتر نشان داده شده بوده است. پیشنهاد شده که برخی مواد موجود در این ترکیب از جمله peoniflorin و ginsenoside Rg1 و ginsenoside Rb1 ، اثرات بالقوه محافظتی برای قلب دارند.
از جمله اثراتی که برای این ترکیب در مطالعات قبلی آزمایشگاهی و حیوانی مشخص شده شامل موارد زیر است:
reduce endothelial cell apoptosis via autophagy induction
reduce hypoxia/reoxygenation-induced injury of cardiomyocytes
alleviate myocardial ischemic/reperfusion injury via the activation of nitric oxide synthase
stimulate proangiogenesis after coronary permanent ligation in rats
مطالعه کارآزمایی بالینی دیگری نیز قبلا بهبود پرفیوژن میکرووسکولار در میوکارد در بیماران با STEMI را نشان داده بود.
مطالعه حاضر با توجه به همه این مطالعات قبلی انجام شده است. بر خلاف اکثر تحقیقات طب سنتی چینی با سطح شواهد نسبتاً پایین، مطالعه حاضر همه عناصر کلیدی کارآزماییهای بالینی مثل تصادفیسازی، گروه دارونما، کور سازی و غیره را داشته است. علاوه بر آن داده های مطالعه توسط گروه دیگری مستقلا مورد آنالیز قرار گرفته است.
مطالعه حاضر میتواند به عنوان مدلی برای کارآزمایی های بالینی آینده برای ارزیابی ایمنی و اثربخشی طب سنتی چینی باشد.
غالب جمعیت مورد بررسی مطالعه چینی بوده اند که در تعیمیم دادن نتایج به سایر جمعیتها مهم است. همین طور غالب افراد مورد بررسی از افراد کمخطر انتخاب شده بودهاند. اگر چه تاکید شده برخورد با STEMI مطابق گایدلاین بوده، اما فقط در ۵۷٪ و ۴۹/۶ درصد از بیماران ترخیص شده به ترتیب بلابلاکر و همین طور ACE-I یا ARB استفاده شده است. این به صورت کلی مثلا در آمریکا برابر با ۹۸ و ۸۵ درصد است که میتواند باعث اغراق آمیز شدن نتایج ناشی از تاثیر دارو بشود. (از ادیتوریال)
داروی ضد مالاریای artemisinin نیز از یک ترکیب طب سنتی چینی (qinghao) به دست آمده بود که بعدها جایزه نوبل پزشکی نیز به خاطر آن به یک فارماکولوژیست چینی (Youyou Tu)
در ۲۰۱۵ داده شد. اما مکانیسم اثر دقیق Tongxinluo و ماده موثر آن هنوز مشخص نیست. اگر پژوهش های بعدی بتواند ماده موثر این ترکیب را مشخص کند، این هم یک پیشرفت مهم دیگر بر اساس طب سنتی چینی خواهد بود. به عقیده ادیتور جاما، تا زمانی که این امر محقق نشود، تردید در مورد این ترکیب باقی خواهد ماند.
@Scientometric
👍30🤔9❤3👌3👏1😁1
در شماره جدید مجله لنست، چندین مقاله و گزارش دیگر در مورد غزه و اسرائیل منتشر شده است.
از جمله اینها مقاله مربوط به سردبیر این مجله با عنوان "کودکان غزه-یک مسئولیت برای محافظت" می باشد.
گزارش سردبیر لنست با اشاره به چند اشتباه از دولت اسرائیل و نماینده آن در سازمان ملل در مورد انتقاد شدید از سازمان ملل و دبیرکل آن سازمان، شروع می شود. دبیر کل سازمان ملل ضمن محکومیت حملات حماس، خواستار آتش بس بشردوستانه شده بود. از طرفی اسرائیل ویزای مقامات سازمان ملل را لغو کرده است. سازمان ملل به نمایندگی از مردم جهان صحبت و عمل می کند و نه به نمایندگی از رئیس جمهورها و …. و اسرائیل باید به صدای آن توجه کند.
در ادامه این طور آمده است که اقدام تروریستی حماس برای حمله به اسرائیل و گروگان گرفتن، نباید به عنوان اجازه ای برای کشتن کودکان باشد. جامعه پزشکی و سلامت الان در مورد قربانیان این جنگ و مخصوصا کودکان صحبت می کنند.
سردبیر لنست (ریچارد هورتون) عنوان میکند که محاصره و بمباران غزه توسط اسرائیل ناقض راه میانهای است که Maimonides، فیلسوف و پزشک یهودی از آن دفاع میکرد. هورتون از رهبران اسرائیل میخواهد که به صدای اسرائیلیهایی که مخالف رویکرد دولتشان هستند گوش دهند و به حقوق کودکان در هر دو طرف درگیری احترام بگذارند.
تصاویر این پست، تصاویر ضمیمه در این مقاله لنست است.
عناوین بقیه مقالات مرتبط در این شماره:
End the violence and help the victims in Gaza
Israelis in support of mental health
A Palestinian and an Israeli physician speak out for medical ethics
@Scientometric
از جمله اینها مقاله مربوط به سردبیر این مجله با عنوان "کودکان غزه-یک مسئولیت برای محافظت" می باشد.
گزارش سردبیر لنست با اشاره به چند اشتباه از دولت اسرائیل و نماینده آن در سازمان ملل در مورد انتقاد شدید از سازمان ملل و دبیرکل آن سازمان، شروع می شود. دبیر کل سازمان ملل ضمن محکومیت حملات حماس، خواستار آتش بس بشردوستانه شده بود. از طرفی اسرائیل ویزای مقامات سازمان ملل را لغو کرده است. سازمان ملل به نمایندگی از مردم جهان صحبت و عمل می کند و نه به نمایندگی از رئیس جمهورها و …. و اسرائیل باید به صدای آن توجه کند.
در ادامه این طور آمده است که اقدام تروریستی حماس برای حمله به اسرائیل و گروگان گرفتن، نباید به عنوان اجازه ای برای کشتن کودکان باشد. جامعه پزشکی و سلامت الان در مورد قربانیان این جنگ و مخصوصا کودکان صحبت می کنند.
سردبیر لنست (ریچارد هورتون) عنوان میکند که محاصره و بمباران غزه توسط اسرائیل ناقض راه میانهای است که Maimonides، فیلسوف و پزشک یهودی از آن دفاع میکرد. هورتون از رهبران اسرائیل میخواهد که به صدای اسرائیلیهایی که مخالف رویکرد دولتشان هستند گوش دهند و به حقوق کودکان در هر دو طرف درگیری احترام بگذارند.
تصاویر این پست، تصاویر ضمیمه در این مقاله لنست است.
عناوین بقیه مقالات مرتبط در این شماره:
End the violence and help the victims in Gaza
Israelis in support of mental health
A Palestinian and an Israeli physician speak out for medical ethics
@Scientometric
Telegram
Scientometrics
👍21😢13👎5❤3👏3
مقایسه استفاده از تزریق انسولین پایه به شکل هفتگی و روزانه در بیماران با دیابت نوع یک (مقاله لنست)
قبلا نتایج موفقیت آمیز یک مطالعه کارآزمایی بالینی فاز سوم برای تزریق انسولین پایه هفتگی به جای تزریق روزانه برای بیماران دیابتی (نوع دوم) در مجله نیوانگلند منتشر شده بود (لینک) در این کارآزمایی بالینی فاز سوم (Phase 3a)، نتایج کنترل قند با انسولین هفتگی، حتی از تزریق روزانه هم به شکل معناداری بهتر بود. یک گروه انسولین icodec به صورت هفته ای یک بار و یک گروه انسولین glargine به صورت روزانه یک بار دریافت کرده بودند.
حالا مطالعه دیگری با نام ONWARDS 6 به مقایسه تزریق انسولین پایه هفتگی و تزریق انسولین پایه روزانه برای بیماران دیابتی (نوع اول) پرداخته است (مقاله مجله لنست). این اولین مطالعه کارآزمایی بالینی فاز سوم (3a) در بیماران دیابت نوع اول برای استفاده از انسولین پایه هفتگی است.
بیماران به صورت تصادفی، انسولین degludec به صورت روزانه یک بار و یا انسولین icodec به صورت هفتگی یک بار دریافت کرده اند. در هر دو گروه انسولین aspart به صورت روازنه استفاده میشده است.
در این مطالعه، از نظر میزان کاهش HBA1C در هفته 26، استفاده از انسولین هفتگی icodec مشابه استفاده از انسولین روزانه degludec بوده است. (non-inferiority تایید شده است)
درصد زمانها با میزان قند بین 70–180، و بالای 180 بین دو گروه تفاوت معناداری نداشته است. اما درصد زمانها با قند کمتر از 54 در گروه انسولین هفتگی بیشتر بوده است. میزان هایپوگلایسمی بالینی و شدید هم در گروه استفاده کننده از انسولین هفتگی بیشتر بوده است.
با توجه به ماهیت دیابت نوع 1، تغییر تزریق انسولین پایه از شکل روزانه به شکل یک بار در هفته، احتمالا چالش برانگیز خواهد بود و آنالیز بیشتر دادههای پایش مداوم قند خون و مطالعات دنیای واقعی ممکن است در حل مشکل خطر هیپوگلیسمی و احتمالا استفاده از انسولین هفتگی کمک کننده باشد.
اخیرا مطالعه کوچک دیگری نیز نشان داده بود که در طول شش ماه استفاده از semaglutide، به عنوان آگونیست GLP-1، نیاز به استفاده از انسولین پایه در هفت بیمار از ده بیمار با ابتلای اخیر به دیابت نوع یک (یکبیماری خود ایمن) برطرف شده است!
@Scientometric
قبلا نتایج موفقیت آمیز یک مطالعه کارآزمایی بالینی فاز سوم برای تزریق انسولین پایه هفتگی به جای تزریق روزانه برای بیماران دیابتی (نوع دوم) در مجله نیوانگلند منتشر شده بود (لینک) در این کارآزمایی بالینی فاز سوم (Phase 3a)، نتایج کنترل قند با انسولین هفتگی، حتی از تزریق روزانه هم به شکل معناداری بهتر بود. یک گروه انسولین icodec به صورت هفته ای یک بار و یک گروه انسولین glargine به صورت روزانه یک بار دریافت کرده بودند.
حالا مطالعه دیگری با نام ONWARDS 6 به مقایسه تزریق انسولین پایه هفتگی و تزریق انسولین پایه روزانه برای بیماران دیابتی (نوع اول) پرداخته است (مقاله مجله لنست). این اولین مطالعه کارآزمایی بالینی فاز سوم (3a) در بیماران دیابت نوع اول برای استفاده از انسولین پایه هفتگی است.
بیماران به صورت تصادفی، انسولین degludec به صورت روزانه یک بار و یا انسولین icodec به صورت هفتگی یک بار دریافت کرده اند. در هر دو گروه انسولین aspart به صورت روازنه استفاده میشده است.
در این مطالعه، از نظر میزان کاهش HBA1C در هفته 26، استفاده از انسولین هفتگی icodec مشابه استفاده از انسولین روزانه degludec بوده است. (non-inferiority تایید شده است)
درصد زمانها با میزان قند بین 70–180، و بالای 180 بین دو گروه تفاوت معناداری نداشته است. اما درصد زمانها با قند کمتر از 54 در گروه انسولین هفتگی بیشتر بوده است. میزان هایپوگلایسمی بالینی و شدید هم در گروه استفاده کننده از انسولین هفتگی بیشتر بوده است.
با توجه به ماهیت دیابت نوع 1، تغییر تزریق انسولین پایه از شکل روزانه به شکل یک بار در هفته، احتمالا چالش برانگیز خواهد بود و آنالیز بیشتر دادههای پایش مداوم قند خون و مطالعات دنیای واقعی ممکن است در حل مشکل خطر هیپوگلیسمی و احتمالا استفاده از انسولین هفتگی کمک کننده باشد.
اخیرا مطالعه کوچک دیگری نیز نشان داده بود که در طول شش ماه استفاده از semaglutide، به عنوان آگونیست GLP-1، نیاز به استفاده از انسولین پایه در هفت بیمار از ده بیمار با ابتلای اخیر به دیابت نوع یک (یکبیماری خود ایمن) برطرف شده است!
@Scientometric
👍21👏4
این یک نتیجه بیسابقه برای سرطانی است که میزان بقای بیماران مبتلا به آن از دهه ۱۹۸۰ تقریباً بدون تغییر بوده است.
در مقایسه با شیمی درمانی معمولی، حالا ترکیبی از دو دارو توانسته تا میانه مدت زمان بقا در بیماران مبتلا به سرطان مثانهی پیشرفته را تقریبا دو برابر کند.
این دو دارو pembrolizumab یا همان کیترودا و enfortumab vedotin یا همان Padcev میباشند.
در واقع دهه ها پژوهش برای افزایش قابل توجه بقای بیماران با سرطان پیشرفته مثانه با شکست مواجه شده بود. نزدیک به ۹۰۰ بیمار به صورت تصادفی در دو گروه شیمی درمانی معمولی و یا گروه ترکیب این دو دارو قرار گرفته اند. در مقایسه با شیمی درمانی معمولی، میانه مدت زمان بقا تقریبا دو برابر شده و از ۱۶ ماه به ۳۱/۵ ماه رسیده است.
مورد دوم، یعنی enfortumab vedotin، یک ترکیب آنتی بادی- دارو یا antibody–drug conjugates یا ADC میباشد که مستقیما سلول سرطانی را هدف قرار میدهد (cancer-targeting antibodies) و یک ماده سمی را به سلولهای سرطانی میرساند. در واقع enfortumab vedotin از یک آنتی بادی تشکیل شده که پروتئینی با نام nectin-4 را هدف قرار میدهد. بروز این پروتئین در سلولهای برخی سرطان ها بیشتر از سلولهای غیر سرطانی است. به این آنتی بادی ماده ای متصل شده (آنتی بادی مسلح شده!) که تقسیم سلولی را مختل میکند. به این شکل آسیب به سلولهای غیر سرطانی در بدن کمتر میشود. در واقع شیمی درمانی را با عوارض کمتر همراه میکند.
استفاده از این ترکیب همین امسال توسط غذا و داروی آمریکا و بر اساس یک ترایال با ۱۲۰ نفر تایید شده بود. اما عملکرد دارو در تریال بزرگتر مشخص نبود.
نتایج استفاده از دیگر ADC ها مثل datopotamab deruxtecan و trastuzumab deruxtecan، برای دیگر سرطان ها از جمله سرطان سینه نیز گزارش شده که با افزایش بقای بیماران همراه بوده است. هنوز پژوهش های بیشتری در زمینه این کلاس دارویی جدید لازم است.
نتایج گزارش شده در این پست مربوط به کنگره ESMO میباشد.
گزارش خبری نیچر
@Scientometric
در مقایسه با شیمی درمانی معمولی، حالا ترکیبی از دو دارو توانسته تا میانه مدت زمان بقا در بیماران مبتلا به سرطان مثانهی پیشرفته را تقریبا دو برابر کند.
این دو دارو pembrolizumab یا همان کیترودا و enfortumab vedotin یا همان Padcev میباشند.
در واقع دهه ها پژوهش برای افزایش قابل توجه بقای بیماران با سرطان پیشرفته مثانه با شکست مواجه شده بود. نزدیک به ۹۰۰ بیمار به صورت تصادفی در دو گروه شیمی درمانی معمولی و یا گروه ترکیب این دو دارو قرار گرفته اند. در مقایسه با شیمی درمانی معمولی، میانه مدت زمان بقا تقریبا دو برابر شده و از ۱۶ ماه به ۳۱/۵ ماه رسیده است.
مورد دوم، یعنی enfortumab vedotin، یک ترکیب آنتی بادی- دارو یا antibody–drug conjugates یا ADC میباشد که مستقیما سلول سرطانی را هدف قرار میدهد (cancer-targeting antibodies) و یک ماده سمی را به سلولهای سرطانی میرساند. در واقع enfortumab vedotin از یک آنتی بادی تشکیل شده که پروتئینی با نام nectin-4 را هدف قرار میدهد. بروز این پروتئین در سلولهای برخی سرطان ها بیشتر از سلولهای غیر سرطانی است. به این آنتی بادی ماده ای متصل شده (آنتی بادی مسلح شده!) که تقسیم سلولی را مختل میکند. به این شکل آسیب به سلولهای غیر سرطانی در بدن کمتر میشود. در واقع شیمی درمانی را با عوارض کمتر همراه میکند.
استفاده از این ترکیب همین امسال توسط غذا و داروی آمریکا و بر اساس یک ترایال با ۱۲۰ نفر تایید شده بود. اما عملکرد دارو در تریال بزرگتر مشخص نبود.
نتایج استفاده از دیگر ADC ها مثل datopotamab deruxtecan و trastuzumab deruxtecan، برای دیگر سرطان ها از جمله سرطان سینه نیز گزارش شده که با افزایش بقای بیماران همراه بوده است. هنوز پژوهش های بیشتری در زمینه این کلاس دارویی جدید لازم است.
نتایج گزارش شده در این پست مربوط به کنگره ESMO میباشد.
گزارش خبری نیچر
@Scientometric
Nature
Cancer trial results show power of weaponized antibodies
Nature - Tumour-targeting antibodies coupled with toxic chemicals are an unprecedented success in treating bladder cancer.
👍22👏5❤3🤩1😍1
در ۶۳ روز گذشته، طبق آمار رسمی وزارت بهداشت، نزدیک به شش هزار بستری ناشی از کووید-۱۹ و ۲۹۸ فوت ناشی از آن داشته ایم.
در شش ماه گذشته، تنها حدود ۹۰ هزار دز واکسن کووید-۱۹ در ایران تزریق شده است.
در ایران داروهای ضد ویروس (خوراکی) کووید-۱۹ از جمله پکسلووید و همین طور واکسنهای به روز شده کووید-۱۹ را نداریم.
تنها داروی ضد ویروس عامل کووید-19 موجود در ایران، رمدسیویر می باشد.
بخشی از دستورالعمل NIH برای درمان بیماران سرپایی کووید-19 با ریسک بالای پیشرفت به سمت بیماری شدید:
Preferred therapies. Listed in order of preference:
Ritonavir-boosted nirmatrelvir (Paxlovid) (AIIa)
Remdesivir (BIIa)
Molnupiravir (CIIa)
Ritonavir-boosted nirmatrelvir has significant drug-drug interactions
Administration of remdesivir requires an IV infusion once daily for 3 days
Molnupiravir appears to have lower efficacy than the other options recommended by the Panel. Therefore, it should be considered when the other options are not available, feasible to use, or clinically appropriate.
@Scientometric
در شش ماه گذشته، تنها حدود ۹۰ هزار دز واکسن کووید-۱۹ در ایران تزریق شده است.
در ایران داروهای ضد ویروس (خوراکی) کووید-۱۹ از جمله پکسلووید و همین طور واکسنهای به روز شده کووید-۱۹ را نداریم.
تنها داروی ضد ویروس عامل کووید-19 موجود در ایران، رمدسیویر می باشد.
بخشی از دستورالعمل NIH برای درمان بیماران سرپایی کووید-19 با ریسک بالای پیشرفت به سمت بیماری شدید:
Preferred therapies. Listed in order of preference:
Ritonavir-boosted nirmatrelvir (Paxlovid) (AIIa)
Remdesivir (BIIa)
Molnupiravir (CIIa)
Ritonavir-boosted nirmatrelvir has significant drug-drug interactions
Administration of remdesivir requires an IV infusion once daily for 3 days
Molnupiravir appears to have lower efficacy than the other options recommended by the Panel. Therefore, it should be considered when the other options are not available, feasible to use, or clinically appropriate.
@Scientometric
🤯27👍3❤2👌2😁1😱1
انتشارات Sage تعداد ۲۰۹ مقاله از یک مجله در حوزه مهندسی با نام International Journal of Electrical Engineering & Education را به علت مشکلات موجود در داوری همتا رترکت کرده است.
قبلا در سال ۲۰۲۱، متعاقب یک بررسی، تعداد ۱۲۲ مقاله این مجله رترکت شده بود. همین طور سردبیر آن اخراج شده بود. برای ۳۱۸ مقاله در آن زمان expressions of concern منتشر شده بود و تا الان همگی آنها رترکت شده اند. (گزارش رترکشن واچ)
حداقل من در بین این ۲۰۹ مورد، مقاله ای از محققین ایرانی ندیدم.
@Scientometric
قبلا در سال ۲۰۲۱، متعاقب یک بررسی، تعداد ۱۲۲ مقاله این مجله رترکت شده بود. همین طور سردبیر آن اخراج شده بود. برای ۳۱۸ مقاله در آن زمان expressions of concern منتشر شده بود و تا الان همگی آنها رترکت شده اند. (گزارش رترکشن واچ)
حداقل من در بین این ۲۰۹ مورد، مقاله ای از محققین ایرانی ندیدم.
@Scientometric
👍33❤2
متاسفانه آزادانه تبلیغ چنین مواردی میشود و برخوردی هم صورت نمیگیرد!
من فکر میکنم این واضح است که این روش اخلاقی و درست برای پیدا کردن نویسنده مقاله نیست. حتی اگر برای قبل از سابمیت مقاله باشد. بیشتر مربوط به مواردی مثل خرید و فروش جایگاه نویسندگی مقاله است.
بسیاری از این روشها که در وبسایتها و شبکه های اجتماعی تبلیغ میشود، در نهایت منجر به رترکت و باز پس گیری مقاله شده اما متاسفانه هنوز ادامه دارد.
من این را از ادمین کانال مربوطه هم پیگیری کردم اما با وجود پذیرفتن کلیت موضوع، پست از کانال حذف نشد.
من فکر میکنم این واضح است که این روش اخلاقی و درست برای پیدا کردن نویسنده مقاله نیست. حتی اگر برای قبل از سابمیت مقاله باشد. بیشتر مربوط به مواردی مثل خرید و فروش جایگاه نویسندگی مقاله است.
بسیاری از این روشها که در وبسایتها و شبکه های اجتماعی تبلیغ میشود، در نهایت منجر به رترکت و باز پس گیری مقاله شده اما متاسفانه هنوز ادامه دارد.
من این را از ادمین کانال مربوطه هم پیگیری کردم اما با وجود پذیرفتن کلیت موضوع، پست از کانال حذف نشد.
👍53😢18💔8👌6😐4👎1
آیا ترکیب باکتری های روده (میکروبیوم) می تواند با ابتلا به آلزایمر مرتبط باشد؟
در پژوهشی که در مجله Brain منتشر شده، محققین برای اولین بار نشان دادهاند که علائم مربوط به آلزایمر را میتوان از طریق انتقال میکروبیوم با پیوند مدفوع به موشهای سالم منتقل کرد.
ابتدا باکتریهای روده موشها حذف شده است. سپس از دو گروه از بیماران مبتلا به آلزایمر و یا سالم از این نظر، بر روی این موشها پیوند مدفوع انجام شده است.
به دنبال این کار، موشهایی که از بیماران مبتلا به آلزایمز پیوند مدفوع دریافت کرده بودند، دچار تغییرات مشابه با تغییرات ناشی از آلزایمر در مغز (اختلال در نوروژنز در هیپوکامپ و همچنین اختلال در حافظه به عنوان دو مشخصه آلزایمر) شدند. بیشترین اختلال در موشهایی دیده شده که از بیماران آلزایمر با شدت علائم بیشتر پیوند مدفوع دریافت کرده بودند. در واقع بین شدت علائم بیماران مبتلا به آلزایمر و شدت اختلال دیده شده در موشها ارتباط وجود داشته است. علاوه بر آن نشان داده شده است که سرم افراد مبتلا به آلزایمر، نوروژنز را در سلولهای انسانی در شرایط آزمایشگاهی کاهش میدهد.
اینجا لینک بررسی مختصر چند پژوهش قبلی دیگر در مورد میکروبیوم را از ساینتومتریکس قرار میدهم:
احتمالا ترکیب باکتری های روده از عواملی است که باعث میشود گروهی از افراد تمایل و انگیزه بیشتری برای فعالیت بدنی و ورزش داشته باشند. حالا حداقل این برای موشها ثابت شده است:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/6109
آیا میکروبیوم روده ی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (MDD) با افراد سالم متفاوت است؟
https://news.1rj.ru/str/scientometric/2677
در پژوهشی در مجله ساینس، میکروبیوم در ۱۵۶۲ تومور در بین هفت نوع سرطان سینه، ریه، تخمدان، پانکراس، ملانوم، استخوان و مغز بررسی و از آنها یک اطلس درست شده است:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/1929
در پژوهشی که در مجله Brain منتشر شده، محققین برای اولین بار نشان دادهاند که علائم مربوط به آلزایمر را میتوان از طریق انتقال میکروبیوم با پیوند مدفوع به موشهای سالم منتقل کرد.
ابتدا باکتریهای روده موشها حذف شده است. سپس از دو گروه از بیماران مبتلا به آلزایمر و یا سالم از این نظر، بر روی این موشها پیوند مدفوع انجام شده است.
به دنبال این کار، موشهایی که از بیماران مبتلا به آلزایمز پیوند مدفوع دریافت کرده بودند، دچار تغییرات مشابه با تغییرات ناشی از آلزایمر در مغز (اختلال در نوروژنز در هیپوکامپ و همچنین اختلال در حافظه به عنوان دو مشخصه آلزایمر) شدند. بیشترین اختلال در موشهایی دیده شده که از بیماران آلزایمر با شدت علائم بیشتر پیوند مدفوع دریافت کرده بودند. در واقع بین شدت علائم بیماران مبتلا به آلزایمر و شدت اختلال دیده شده در موشها ارتباط وجود داشته است. علاوه بر آن نشان داده شده است که سرم افراد مبتلا به آلزایمر، نوروژنز را در سلولهای انسانی در شرایط آزمایشگاهی کاهش میدهد.
اینجا لینک بررسی مختصر چند پژوهش قبلی دیگر در مورد میکروبیوم را از ساینتومتریکس قرار میدهم:
احتمالا ترکیب باکتری های روده از عواملی است که باعث میشود گروهی از افراد تمایل و انگیزه بیشتری برای فعالیت بدنی و ورزش داشته باشند. حالا حداقل این برای موشها ثابت شده است:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/6109
آیا میکروبیوم روده ی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (MDD) با افراد سالم متفاوت است؟
https://news.1rj.ru/str/scientometric/2677
در پژوهشی در مجله ساینس، میکروبیوم در ۱۵۶۲ تومور در بین هفت نوع سرطان سینه، ریه، تخمدان، پانکراس، ملانوم، استخوان و مغز بررسی و از آنها یک اطلس درست شده است:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/1929
👏24👍16😱3🔥2