Systems Thinking – Telegram
Systems Thinking
5.46K subscribers
753 photos
103 videos
82 files
648 links
Download Telegram
#کتاب_بخوانیم

قبل از آنکه متن را کامل مطالعه کنیم قدری بر این دو پرسش‌ تأمل کنیم:

1⃣ آیا شما مسئولیت احساسات خود را قبول می‌کنید؟
2⃣ آیا دیگران می‌توانند علت جریان یافتن احساسات خوب و بد در ما باشند؟


#اپیکتتوس معتقد است مردم نه بر اثر وقایعی که برایشان اتفاق می‌افتد، بلکه با نوع نگاه‌شان به آن وقایع مضطرب می‌شوند.
#مارشال_روزنبرگ در کتاب ارتباط بدون خشونت آورده است: آنچه دیگران انجام می‌دهند، ممکن است تحریک کننده باشد، اما علت احساسات ما نیست.

👌 هنگامی که کسی به ما یک پیام منفی، چه کلامی و چه غیرکلامی می‌دهد، ما چهار گزینه برای دریافت آن داریم:

1⃣ یکی آنکه پس از شنیدن انتقاد و سرزنش، آن را درست بدانیم. مثلا شخصی عصبانی است و می‌گوید "تو خودخواه‌ترین آدمی هستی که من دیده‌ام!"
با #انتخاب گزینه سرزنش خود، عکس العمل احتمالی ما این است: "وای، من باید بیشتر حساس باشم!"
قبول #قضاوت دیگری و سرزنش خود #عزت_نفس ما را کم می‌کند و به سمت #احساس_گناه، سرزنش و افسردگی سوق می‌دهد.

2⃣ گزینه‌ی دوم این است که گوینده را سرزنش کنیم. مثلا در جواب "تو خودخواه‌ترین آدمی هستی که من دیده‌ام!" ممکن است اعتراض کنیم که "تو حق نداری چنین چیزی بگویی! من همیشه نیازهای تو را نظر گرفته‌ام. خودخواه واقعی خود تو هستی".
اگر با دریافت چنین پیامی گوینده را سرزنش کنیم احتمالا احساس #خشم می‌کنیم.

3⃣ گزینه‌ی سوم ما هنگام دریافت پیام منفی می‌تواند تابانیدن نور آگاهی بر احساسات و نیازهای‌مان باشد. در این صورت پاسخ چنین خواهد بود: "وقتی می‌شنوم که تو می‌گویی من خودخواه‌ترین آدمی هستم که تو دیده‌ای، آزرده می‌شوم، برای اینکه نیاز دارم تلاشم برای در نظر گرفتن اولویت‌های تو مورد توجه‌ات قرار گیرد." با تمرکز بر نیاز و احساسات‌مان آگاه می‌شویم که #احساس_رنج فعلی ما از #نیاز برای تشخیص تلاش‌های قبلی ما نشات گرفته است.

4⃣ گزینه‌ی چهارم برای دریافت یک پیام منفی این است که نور اگاهی را بر احساسات و نیازهای فرد دیگر، آنچنان که در حال حاضر بیان می‌کند، بتابانیم. مثلا ممکن است ما بپرسیم: "آیا تو رنجیده‌ای چون نیاز داری به اولویت‌هایت توجه بیشتری شود؟"

ما به جای آنکه دیگران را مسئول احساس‌های خود بدانیم و آنها را سرزنش کنیم با اذعان نیازها، امیال، انتظارات، ارزش‌ها، و افکارمان؛ خود را مسئول هر احساسی در خود می‌دانیم.

#کتاب ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی. #نویسنده مارشال روزنبرگ. #مترجم کامران رحیمیان #انتشارات اختران

@systemsthinking
در این شماره از #مجله_رشد معلم کارکردهای «#الگوی راه‌حل‌های مشکل آفرین» تبیین شده است.

@systemsthinking
در این شماره از #مجله_رشد معلم کارکردهای «#الگوی راه‌حل‌های مشکل آفرین» تبیین شده است.

صفحه اول
@systemsthinking
در این شماره از #مجله_رشد معلم کارکردهای «#الگوی راه‌حل‌های مشکل آفرین» تبیین شده است.

صفحه دوم
@systemsthinking
در این شماره از #مجله_رشد معلم کارکردهای «#الگوی راه‌حل‌های مشکل آفرین» تبیین شده است.

صفحه سوم
@systemsthinking
#خودکارآمدی
#مدل_ذهنی


در سالیان اخیر تلاش کرده‌ام که برنامه‌های کلاسی خود را به‌ گونه‌ای طراحی کنم که دانش‌‌آموزان در جریان حل مسئله قرار بگیرند و از این طریق مهارت‌های خود را افزایش دهند یا انگیزه افزایش آن‌ها را داشته باشند. در خلال این کارها معمولاً خلاقیت و توانمندی دانش‌آموزان اتفاقات جالبی را رقم می‌زند که در ادامه مثالی از آن‌ها خواهم زد.

در کتاب کار و فناوری پایۀ هفتم دریک فصل آموزش نقشه‌کشی آمده است و فصل بعد از آن کار با چوب (معرق) است. برای اینکه دانش‌آموزان‌ در فرآیند واقعی حل مسئله قرار بگیرند، از آن‌ها می‌خواهم که وسیله‌ای‌ را که در منزل یا مدرسه به آن نیاز دارند و با استفاده از چوب (تخته سه لایی) به صورت مستقیم یا مرکب با سایر مواد ساخته می‌شود را انتخاب کنند.

برای ساخت وسایل، دانش‌آموزان بدون نقشه سردرگم می‌شوند و احساس نیاز به فراگیری نقشه کشی می‌کنند. بعد از چند جلسه تمرین نقشه‌کشی، قرار شد بچه‌ها تیغۀ اره‌مویی بخرند و همراه خود بیاورند تا اینکه با کمان‌های موجود در کارگاه مدرسه وسایل خود را بسازند.

در حالی‌که در شلوغی و هیاهوی کارگاه بچه‌ها سرگرم ساخت وسایل خود بودند، یوسف با چهره‌ای خندان پیش من آمد و مشت خود را باز کرد و از کسب درآمد خود در کارگاه گفت:

- آقا مگه شما نگفتید که یه مشکلی رو حل کنیم؟
- بله!
- ما هم ده تا تیغۀ اره‌مویی اضافه خریدیم و به بچه‌هایی که تیغه‌شون شکست فروختیم.😉

یوسف مشکل دوستان خود را حل کرد، به من کمک کرد که بچه‌ها سریع دست از کار نکشند و خودش هم منفعت برد!

@systemsthinking
#پلاسکو

در چهار روز اول عملیات پلاسکو ۲۰ مورد تکذیبیه از سوی مراجع رسمی منتشر شد.
رسانه و مدیریت بحران | منبع: مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام

@systemsthinking
💠 همایش یادگیری و تفکر سیستمی در مدرسه

ارائه تجربه‌های #یادگیری حاصل از آموزه‌های #تفکر_سیستمی در مدارس

🗓 چهارشنبه، ۱۱ بهمن
🏫 دانشگاه صنعتی شریف

توضیحات بیشتر و ثبت‌نام:
🌐 evnd.co/DYnDT
#بازی_در_کلاس

در سال تحصیلی جاری، صفحاتی از مجلۀ رشد معلم با عنوان «بازی در کلاس» میزبان نگاه شماست.
در این صفحات تلاش می‌شود که با «بازی» به عنوان ابزاری برای «یادگیریِ» بهتر، بیشتر دوست شویم.

اگر از این بازی‌ها و فعالیت‌ها در کلاس درس خود بهره بردید، لطفا از طریق شناسه‌های کاربری تلگرام که در ادامه معرفی می‌شود، تجربیاتتان را ارسال کنید.
چالش‌های احتمالی، یادگیری‌ها و لحظه‌های نابی را بفرستید که هنگام انجام بازی‌ها خلق می‌کنید. این نکات تسهیل‌کنندۀ یادگیری ماست.
به ویژه دربارۀ زمان واقعی و مورد نیاز برای اجرای بازی‌ها و فعالیت‌ها در کلاس بنویسید و اینکه شما برای مدیریت زمان، چه تمهیداتی را به کار می‌برید.
متشکریم. 😊

برای مدیریت بهتر پیام‌ها پیشنهاد می‌کنیم که بازخوردهای‌تان برای این صفحات در مجلۀ شماره سه را به تفکیک زیر ارسال کنید:
بازی «کاغذ و تا»: BaharehMirzapour@
بازی «معمای چوب کبریتی»: moshiri2004@

@systemsthinking
#مجله_رشد
#بازی_در_کلاس
«استفادۀ بهنگام از بازی‌ها و فعالیت‌ها در کلاس درس، راهبردی است برای داشتن کلاسی بانشاط‌تر و باکیفیت‌تر.»

صفحه اول
@systemsthinking
#مجله_رشد
#بازی_در_کلاس
«استفادۀ بهنگام از بازی‌ها و فعالیت‌ها در کلاس درس، راهبردی است برای داشتن کلاسی بانشاط‌تر و باکیفیت‌تر.»

صفحه دوم
@systemsthinking
Forwarded from Systems Thinking (Hossein Tohidi)
💠 همایش یادگیری و تفکر سیستمی در مدرسه

ارائه تجربه‌های #یادگیری حاصل از آموزه‌های #تفکر_سیستمی در مدارس

🗓 چهارشنبه، ۱۱ بهمن
🏫 دانشگاه صنعتی شریف

توضیحات بیشتر و ثبت‌نام:
🌐 evnd.co/DYnDT
#رسانه
روایت یک روز همراهی «آقای محمد باقرزاده» خبرنگار و «آقای حسنی» عکاس روزنامه شهروند با خانواده ما در آهکلان: زندگی خلاف جریان آب
https://goo.gl/MS64p3

@ahakelan
استفاده از برخی کلمات و عبارات آگاهی ما از #مسئولیت فردی‌مان را محو می‌کند.

#کتاب_بخوانیم

خانم هانا آرنت که جریان دادگاه جریام جنگی آدولف آیشمن، افسر نازی را در کتاب "آیشمن در اورشلیم" ثبت کرده است، می‌نویسد: آیشمن و هم‌قطارانش، اصطلاحات خاصی برای #انکار_مسئولیت فردی داشتند، آنها از زبان انکار استفاده می‌کردند و آن را "Amtssprache" می‌نامیدند. ترجمه تحت‌اللفظی آن به انگلیسی، "زبان رسمی" یا "دیوان‌سالاری" است.
مثلا وقتی از آنها سوال می‌شد، چرا فلان کار را انجام دادید، می‌گفتند: "دستور مافوق بود" یا "خط مشی اداره" یا "قانون این بود"

😞 گاهی ما هم مسئولیت خود را نسبت به اعمالمان به علل مختلف از جمله موارد زیر انکار می‌کنیم:

🔻مبهم، عوامل غیرشخصی: "من اتاقم را تمیز می‌کنم چون باید بکنم"

🔻 بنا به شرایط ما، بنا به تشخیص بیماری، به دلیل سابقۀ خانوادگی و تربیتی: "من صبح‌ها دیر از خواب برمی‌خیزم چون عادت کرده‌ام"

🔻 رفتار و کردار دیگران: "من بچه‌ام را زدم چون او وسط خیابان دویده بود"

🔻 دستور مافوق: "من به مشتری دروغ گفتم چون رئیسم خواسته بود"

🔻 فشار گروه: "من شروع به سیگار کشیدن کردم چون همه دوستانم سیگار می‌کشیدند"

🔻 مقررات، قوانین و خط مشی‌های اداری: "من باید تو را به خاطر این خطا محروم کنم چون این خط مشی سازمان است"

🔻 نقش جنسی، اجتماعی و سنتی: "من از سر کار رفتن متنفرم، اما می‌روم، چون یک شوهر و پدرم"

🔻 محرک‌های غیر قابل کنترل: "در برابر وسوسه خوردن شکلات نمی‌توانم مقاومت کنم"

با این وجود ما می‌توانیم زبان و اصطلاحاتی که #انتخاب را ارج می‌نهند، جایگزین اصطلاحات مبتنی بر #اجبار کنیم. شاید بد نباشد به عنوان تمرین، کمی فکر کنیم اگر به جای گوینده سخنان بالا بودیم، از چه ادبیاتی استفاده می‌کردیم؟

برای مثال معلمی را در نظر بگیرید که از سیستم نمره‌ دهی دل خوشی ندارد و می‌گوید: "من از نمره دادن متنفرم چون اضطراب زیادی برای شاگردان ایجاد میکند، اما مجبورم نمره بدهم، چون این سیاست منطقه است"
👌🏻 این #معلم می‌تواند خودش ایجاد کننده‌ی تغییری باشد که دوست دارد در سیاست منطقه‌اش اتفاق بیافتد، اما قبل از آن لازم است به این درجه از #آگاهی برسد که تحت اجبار سیاست منطقه نیست، برای شروع می‌تواند این جمله را مطرح کند: "من انتخاب می‌کنم نمره بدهم چون می‌خواهم..."


🗂 با الهام از #کتاب: ارتباط بدون خشونت، زبان زندگی، #نویسنده: مارشال روزنبرگ، #مترجم: کامران رحیمیان. #نشر اختران

@systemsthinking
#تفکر_در_طول_زمان
#تفکر_ساختار_به_عنوان_علت

امروز به صورت تصادفی متوجه شدم که یازده سال قبل در #کنکور تحصیلات تکمیلی رشته علوم تربیتی در دانشگاه آزاد، چنین پرسشی طرح شده است:

"با توجه به روال تدوین محتوایی کتاب سازمانها، سیستمهای حقوقی، حقیقی و باز نوشته ریچارد اسکات و روال تدوین محتوای کتاب مدیریت آموزشی و آموزشگاهی تالیف محمدرضا بهرنگی گزینه درست را انتخاب کنید
گزینه یک. کتاب سازمانها چهار بخش دارد و نظریه های سازمانی در بخش سوم و در سه فصل آمده است
گزینه دو. هر دو کتاب در بخش آخر خود به آسیب شناسی و اثربخشی سازمان پرداخته اند
گزینه سه. فهرست منابع کتاب مدیریت آموزشی و آموزشگاهی بیشتر از فهرست منابع کتاب سازمانها است
گزینه چهار. کتاب مدیریت آموزشی چهار بخش دارد و نظریه های سازمانی در بخش سوم و در سه فصل آمده است"

دوست دارم بدانم کسی که این پرسش را یازده سال قبل طرح کرده است و داوطلبانی که آن سال در کنکور تحصیلات تکمیلی علوم تربیتی به این پرسش، پاسخ درست داده‌اند؛ این روزها در کجای سیستم آموزشی کشور در حال چه فعالیتی هستند و در طول این سالها چه کرده‌اند.

پ.ن: از امروز ثبت نام در کنکور سراسری سال ۹۷ آغاز شد!

@systemsthinking
#الگوی_انتقال_فشار
#تفکر_در_طول_زمان


«مسائل امروز ناشی از راه‌حل‌های دیروز است»

این یکی از قواعد تفکر سیستمی است. در ادامه با استفاده از الگوی انتقال فشار و با ساده سازی‌های بسیار به بررسی پویایی‌های حکمرانی در بخش اقتصاد خواهم پرداخت. در پست زیر در مورد الگوی انتقال فشار توضیحات اولیه را داده بودم:
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking/1099

مردم در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از نظر معیشتی وضعیت مناسبی ندارند. با مروری بر سیاست‌های آنها، متوجه ساختار‌های یکسانی در اقتصاد آن‌ها خواهیم شد که بخشی از آن را در ادامه مرور خواهیم کرد. مردم به خاطر کیفیت پایین خدمات دریافتی از دولت‌ها ناراضی‌اند. مسائل در ظاهر یک‌سری نشانه‌هایی دارند که ریشه آنها در جای دیگری است. فقر، بیکاری، نابرابری و... نشانه‌های مساله در این کشورها هستند. ریشه مساله در نبود حقوق مالکیت، انحصارات اقتصادی و سیاسی، کمبود سرمایه‌های انسانی و... است.

دولت‌ها می‌توانند نشانه‌های مساله را در کوتاه مدت رفع کنند یا برای هدف قرار دادن ریشه‌های مساله به اقدامات و اصلاحات اساسی روی آورند که با تاخیر و در بلند مدت جواب می‌دهند و معمولا در کوتاه مدت نیز اوضاع را بدتر می‌کنند.

آگاهانه یا ناآگاهانه! دولت‌ها در دوگانه مقبولیت-کارایی ترجیح می‌دهند هزینه‌های اصلاحات را خود نپردازند و مقبولیت خود را حفظ کنند. بنابراین دولت‌ها راه‌حل‌های موقتی مانند: واردات و کنترل قیمت محصولات کشاورزی، یارانه‌های بر مصرف مانند بنزین، بنگاه‌داری‌های دولتی، کنترل قیمت‌ها و... را انتخاب می‌کنند.

بنگاه‌های دولتی معمولا از مالیات معاف‌اند، اعتبارت و ارز ارزان قیمت استفاده می‌کنند و کارایی بسیار پایینی دارند، در نتیجه سهم زیادی از بودجه دولت را به خود اختصاص می‌دهند. با ضعف دولت، بخش غیر رسمی اقتصاد نیز هر روز بزرگ‌تر می‌شود. این قبیل فعالیت‌ها کسری‌های بودجه را تشدید می‌کند و دولت‌ها برای جبران آن متوسل به قرض گرفتن از بانک مرکزی می‌شوند، و در نهایت به تورم‌های مزمن دامن می‌زنند. با وجود تورم سطح زندگی مردم پایین می‌آید و انجام اصلاحات اساسی سخت‌تر می‌شود.

از طرف دیگر، تصدی‌گری‌های دولتی فساد را افزایش داده و دولت‌ها را ضعیف می‌کند. دولت‌های ضعیف تصمیمات ضعیفی می‌گیرند و ریشه‌های مساله را گسترش داده و حل آنها را هر روز پیچیده تر می‌کنند.

بی‌شک تکرار راه‌حل های گذشته نتایج گذشته را نیز خواهد داشت. بحران‌ها بهترین فرصت برای ایجاد تغییر در سیاست‌های موجود و هدف قرار دادن ریشه‌های مساله ‌هستند.

@systemsthinking
Forwarded from Return to Authenticity; theory and practice
آيا تفكر سيستمي نيازمند اصالت است؟

حداقل به سه دليل اثربخشي تفكر سيستمي نيازمند اصالت بالا است. اول اینکه اصالت بالا به دليل خودآگاهي و پردازش متوازن باعث مي شود كه افراد در زمان تفكر درباره موضوعات، غافل از جنبه هایی که خود آنها را به چالش می اندازد نمی شوند. دوم اینکه برای عملی کردن تفکر و مدل سازی سیستمی و تاثیر گذاری بر محیط نیاز به انگیزه های کیفی، خودآگاهی و متعهد بودن در عملی کردن تفکر وجود دارد. سوم اینست که حین اینکه مدل و تفکر سیستمی در عمل برای اثر گذاری بر محیط به کار گرفته می شود، این مدل های فکری طی زمان نیاز به اصلاح و بهبود دارند. این نیز خود نیازمند انگیزه های کیفی و گشودگی به یادگیری های جدید است.

#تفکر_سیستمی
#اصالت
Forwarded from Return to Authenticity; theory and practice
برخی از همکاران و دوستانی که با استفاده از تفکر سیستمی و با رویکرد دینامیکی تلاش برای توضیح برخی بحران های مدیریتی دارند، به درستی راه حل های کوتاه مدت را نقد می کنند. این راه حل ها در کوتاه مدت نشانه های مشکل را شاید بپوشاند، اما در بلند مدت شرایط بحرانی را به دلیل عدم توجه کافی به ریشه مشکلات بحرانی تر می کنند. این یکی از الگوهای معروف سیستمی است.

حال سوال اینست که واقعا چرا مدیران راه حل های کوتاه مدت و معطوف به نشانه ها و نه ریشه ها را اولویت می دهند؟ این سوال ممکن است پاسخ های متعددی داشته باشد، اما شاید یک پاسخ آن ضعف در اصالت مدیران سازمانی و ضعف اصالت در مجریان باشد. چنین ضعفی موجب کاهش تاب آوری، امیدواری و انگیزه های کیفی می شود که می تواند مانع رجوع به راه حل های اساسی شود. یک پاسخ دیگر می تواند این باشد که مدیران و تصمیم گیران راه حل اساسی چنین بحران هایی را نداشته و یا نتوانند بیابند. برای حل این مشکل چه برای کسب دانش و چه یادگیری، احتمالا باز هم اصالت و انگیزه های کیفی سهم مهمی دارند.

پیشنهاد می شود تحلیل گران سیستمی در مدل سازی خود جایگاه ایجاد و تقویت اصالت و انگیزه های کیفی در مدیران را در کنار تدابیر ذهنی و فنی بیشتر مورد توجه قرار دهند.

#تفکر_سیستمی
#رهبری_اصیل
#آموزش_سازمانی
#مدیریت_مدرسه

به تازگی یک برنامه آموزش سازمانی ویژه مدیران مدارس یک مجتمع آموزشی داشتم. مجتمعی که بیش از ۴۰ مدرسه در کشور دارد و از مدارس خوشنام محسوب می‌شود.

فرصت گفتگو و تعامل با مدیران مدارس برایم ارزشمند بود. شنیدن برخی از چالش‌های ایشان در سال تحصیلی جاری و اطلاع از دغدغه‌های این افراد با سابقه برایم مهم بود. از این که می‌توانستم برخی از آموخته‌هایم را با این گروه از مدیران به اشتراک بگذارم، حس خوبی داشتم.

پس از این تجربه، قدری فکر کردم و پنج مورد را فهرست کردم. این موارد را اینجا با اعضای کانال تفکر سیستمی به اشتراک می‌گذارم.

یک. اگر من یک مدیر مدرسه هستم؛ درباره چه چیزهایی پرسش دارم؟ درباره چه مواردی جست‌وجوگری می‌کنم؟ در چه موضوعاتی کنجکاوی دارم؟

دو. اگر من یک مدیر مدرسه هستم؛ درباره گذشته، حال و آینده سیستم آموزشی کشورم چه تحلیلی دارم؟

سه. اگر من یک مدیر مدرسه هستم؛ در سال تحصیلی جاری چه مطالعاتی داشته‌ام؟ چه کتابهایی خوانده‌ام؟ از چه مقالاتی آموخته‌ام؟

چهار. اگر من یک مدیر مدرسه هستم؛ درباره علوم و فناوری‌های نوین و تاثیر آن در حوزه آموزش چه چیزهایی می‌دانم؟ چه اقداماتی داشته‌ام؟ چه کارهایی باید انجام دهم؟

پنج. اگر من یک مدیر مدرسه هستم؛ آخرین باری که درباره قصد خودم از انتخاب حرفه مدیریت مدرسه قدری عمیق فکر کرده‌ام و با خودم خلوتی داشته‌ام که چرا مدیر یک مدرسه هستم، چه وقتی بوده است؟


@kashizad | سیدعلیرضا کاشی‌زاد
-------------------------------------------
کانال تفکر سیستمی
@systemsthinking
Forwarded from خبرگزاری صداوسیما - گیلان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نگاهی نو به زندگی

مهاجرت معکوس، داستان زندگی جوان نخبه ایرانی که زندگی در شلوغی های تهران را رها و زندگی روستایی را در گیلان برگزیده است

🖋:اعظم سایدی
🎥:حسین احسانبخش
💻:رضا کریمی
@iribnews_guilan