عکس یادگاری شرکت کنندگان در «اردوی یادگیری و تفکر سیستمی»
دانش آموزان پایه هفتم تا نهم
۱۰ تا ۱۴ تیرماه 1396 - موسسه منظومه خرد
@systemsthinking
دانش آموزان پایه هفتم تا نهم
۱۰ تا ۱۴ تیرماه 1396 - موسسه منظومه خرد
@systemsthinking
#دانشجو
#جامعه
#گفتگو
"دانشجویان ما باید از توانایی برقراری ارتباط خوب با مخاطبان خود و مردم برخوردار باشند و خوب بتوانند با افرادی که در اطرافشان و سازمانشان مشغولند، ارتباط گرفته، هدفهایشان را تشریح کنند،
همچنین بتوانند جامعه و کارکرد جامعه را بفهمند،
بفهمند اقتصاد چگونه کار میکند،
سیر تحولات تاریخی چگونه بوده است،
دلایل پیشرفت کشورهای غربی و خیزش سریع آنان و عقب ماندگی جوامع اسلامی را دریابند
و حداقل اینکه در مورد یک سری از این مسائل مطالعه کنند و ذهنشان به این مسائل آشنا شود. این میشود ابعاد اجتماعی-انسانی دانشگاه.
در نتیجه هدف #دانشگاه نباید فقط این باشد که آدمهای تکنیکی قوی بار بیاورد، بلکه هدف دانشگاه باید #تربیت افرادی باشد که بتوانند جلودار #حرکت در همه جبههها باشند و اگر فقط تکنیکی باشند کافی نیست، بلکه باید زمینههای #توسعه، چند بعدی باشد و این را باید دانشگاه تعریف کند."
دکتر علینقی مشایخی
استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف
--------------
@systemsthinking
#جامعه
#گفتگو
"دانشجویان ما باید از توانایی برقراری ارتباط خوب با مخاطبان خود و مردم برخوردار باشند و خوب بتوانند با افرادی که در اطرافشان و سازمانشان مشغولند، ارتباط گرفته، هدفهایشان را تشریح کنند،
همچنین بتوانند جامعه و کارکرد جامعه را بفهمند،
بفهمند اقتصاد چگونه کار میکند،
سیر تحولات تاریخی چگونه بوده است،
دلایل پیشرفت کشورهای غربی و خیزش سریع آنان و عقب ماندگی جوامع اسلامی را دریابند
و حداقل اینکه در مورد یک سری از این مسائل مطالعه کنند و ذهنشان به این مسائل آشنا شود. این میشود ابعاد اجتماعی-انسانی دانشگاه.
در نتیجه هدف #دانشگاه نباید فقط این باشد که آدمهای تکنیکی قوی بار بیاورد، بلکه هدف دانشگاه باید #تربیت افرادی باشد که بتوانند جلودار #حرکت در همه جبههها باشند و اگر فقط تکنیکی باشند کافی نیست، بلکه باید زمینههای #توسعه، چند بعدی باشد و این را باید دانشگاه تعریف کند."
دکتر علینقی مشایخی
استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف
--------------
@systemsthinking
Forwarded from اقتصاد رفتاری (Mostafa Nasr Esfahani )
⭕️◻️راننده اتوبوس می گوید وقتی جعبه آب معدنی پر باشد مسافران تعداد کمتری بر می دارند!
این دقیقاً یکی از سوگیری های رفتاری به نام #کمیابی است.
✔️کانال تخصصی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
این دقیقاً یکی از سوگیری های رفتاری به نام #کمیابی است.
✔️کانال تخصصی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
#تفکر_در_طول_زمان
#تفکر_ساختار_به_عنوان_علت
#تفکر_حلقه_بسته
#تفکر_کل_نگر
🔸 امروز حتی یک فارغالتحصیل با کیفیت یک دانشگاه خوب دولتی، مدتی بعد از ورود به یک بنگاه یا سازمان (به ویژه در سازمانهای دولتی و شبهدولتی) به فسیل تبدیل میشود. چون راهنما و مربی ندارد، کار را به درستی یاد نمیگیرد و بعد از مدتی به کارمندی بدل میشود که فقط به دنبال پر کردن ساعات اداری است تا حقوق ماهانهاش را دریافت کند. من به حال فارغالتحصیلان خوبی که به این ترتیب وارد سازمانها میشوند، تاسف میخورم. زیرا نه تنها تواناییهایشان رشد نمیکند، بلکه روحیه و فرهنگ کاری آنها نیز به شدت تنزل میکند.
🔹امروز بیشتر شرکتها و بنگاههای بزرگ ما دولتی و نیمهدولتیاند و چندان در بند تربیت مدیر و بالا بردن کیفیت مدیریت در بلندمدت نیستند. اما اگر بخش خصوصی بزرگ شود، حتماً متوجه ارزش سرمایهگذاری مثلاً در رشته مدیریت خواهد شد و دانشکدههای مدیریت خصوصی درجه یک را تاسیس میکند؛ همچنان که در چین و هند این اتفاق افتاد یا در دهه 1340 شمسی که رشد صنعتی ایران بالا بود و بخش خصوصی بزرگی شکل گرفت، دوره مدیریت اجرایی را با مشارکت دانشگاه هاروارد برای تربیت مدیران ایرانی به وجود آورد.
🔸فقر مالی، آموزش عالی کشور را از بین میبرد. کیفیت آموزش عالی مرتباً کاهش پیدا میکند و این مساله، ضربه بزرگی به توسعه کشور میزند.
🔹توسعه بیحساب رشتههای دکترا، لطمهای جدی به حیثیت آموزش عالی میزند و اثرات منفی بلندمدت خواهد داشت. این یک فاجعه در نظام آموزش عالی ماست. در مجموع معتقدم آموزش عالی عمومی تا مقطع لیسانس بسیار مفید است و باید امکانات دولتی و غیردولتی برای آن در اختیار همه قرار بگیرد؛ اما تحصیلات تکمیلی و دکترا باید فقط زمانی ارائه شود که کیفیت خوب داشته باشد و ارزش افزوده قابل توجهی ایجاد کند.
🔸اگر سیاستگذاران به ساختار جمعیتی ایران توجه میکردند، متوجه میشدند که پس از خروج پیک جمعیتی دهه 60، تقاضا برای ورود به دانشگاهها کم خواهد شد. سیاستگذاران باید از قبل برای این روزها آماده میشدند. راه حل امروز هم این است که دانشگاههای غیردولتی با هم ادغام شوند، تعداد مراکز آموزشی خود را کاهش دهند، تنها کادرهای کیفی خود را حفظ کنند و به افزایش کیفیت بپردازند.
🔹ضرورتی ندارد که دانشگاه آزاد تمام مراکز خود را فعال نگه دارد بلکه میتواند بعضی از آنها را حذف کند و سرمایههای فیزیکی باقیمانده (زمین و ساختمان) را به نوع دیگری مورد استفاده قرار دهد و از عواید حاصل از آن، کیفیت آموزش در مراکز فعال را تقویت کند نه اینکه بدون داشتن استاد و تجهیزات کافی دست به توسعه تحصیلات تکمیلی بزند.
🔸امروزه در دانشگاههای بزرگ دنیا، دورههای تحصیلات تکمیلی به خصوص دورههای دکترا معمولاً به صورت بورس ارائه میشود. یعنی از محل پروژههای تحقیقاتی، نهتنها شهریه دانشجوی دکترا تامین میشود، بلکه بهطور ماهانه به او مقرری پرداخت میکنند تا دانشجو تمام وقت خود را صرف مطالعه و تحقیق کند نه اینکه شهریه کلانی پرداخت کند تا از محل این شهریه، هزینههای مالی دانشگاه تامین شود.
سطرهایی از مصاحبه دکتر علینقی مشایخی با مجله تجارت فردا درباره وضعیت گسترش آموزش عالی ایران؛ 20 خرداد 1396
--------------
@systemsthinking
کانال تفکر سیستمی
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking
#تفکر_ساختار_به_عنوان_علت
#تفکر_حلقه_بسته
#تفکر_کل_نگر
🔸 امروز حتی یک فارغالتحصیل با کیفیت یک دانشگاه خوب دولتی، مدتی بعد از ورود به یک بنگاه یا سازمان (به ویژه در سازمانهای دولتی و شبهدولتی) به فسیل تبدیل میشود. چون راهنما و مربی ندارد، کار را به درستی یاد نمیگیرد و بعد از مدتی به کارمندی بدل میشود که فقط به دنبال پر کردن ساعات اداری است تا حقوق ماهانهاش را دریافت کند. من به حال فارغالتحصیلان خوبی که به این ترتیب وارد سازمانها میشوند، تاسف میخورم. زیرا نه تنها تواناییهایشان رشد نمیکند، بلکه روحیه و فرهنگ کاری آنها نیز به شدت تنزل میکند.
🔹امروز بیشتر شرکتها و بنگاههای بزرگ ما دولتی و نیمهدولتیاند و چندان در بند تربیت مدیر و بالا بردن کیفیت مدیریت در بلندمدت نیستند. اما اگر بخش خصوصی بزرگ شود، حتماً متوجه ارزش سرمایهگذاری مثلاً در رشته مدیریت خواهد شد و دانشکدههای مدیریت خصوصی درجه یک را تاسیس میکند؛ همچنان که در چین و هند این اتفاق افتاد یا در دهه 1340 شمسی که رشد صنعتی ایران بالا بود و بخش خصوصی بزرگی شکل گرفت، دوره مدیریت اجرایی را با مشارکت دانشگاه هاروارد برای تربیت مدیران ایرانی به وجود آورد.
🔸فقر مالی، آموزش عالی کشور را از بین میبرد. کیفیت آموزش عالی مرتباً کاهش پیدا میکند و این مساله، ضربه بزرگی به توسعه کشور میزند.
🔹توسعه بیحساب رشتههای دکترا، لطمهای جدی به حیثیت آموزش عالی میزند و اثرات منفی بلندمدت خواهد داشت. این یک فاجعه در نظام آموزش عالی ماست. در مجموع معتقدم آموزش عالی عمومی تا مقطع لیسانس بسیار مفید است و باید امکانات دولتی و غیردولتی برای آن در اختیار همه قرار بگیرد؛ اما تحصیلات تکمیلی و دکترا باید فقط زمانی ارائه شود که کیفیت خوب داشته باشد و ارزش افزوده قابل توجهی ایجاد کند.
🔸اگر سیاستگذاران به ساختار جمعیتی ایران توجه میکردند، متوجه میشدند که پس از خروج پیک جمعیتی دهه 60، تقاضا برای ورود به دانشگاهها کم خواهد شد. سیاستگذاران باید از قبل برای این روزها آماده میشدند. راه حل امروز هم این است که دانشگاههای غیردولتی با هم ادغام شوند، تعداد مراکز آموزشی خود را کاهش دهند، تنها کادرهای کیفی خود را حفظ کنند و به افزایش کیفیت بپردازند.
🔹ضرورتی ندارد که دانشگاه آزاد تمام مراکز خود را فعال نگه دارد بلکه میتواند بعضی از آنها را حذف کند و سرمایههای فیزیکی باقیمانده (زمین و ساختمان) را به نوع دیگری مورد استفاده قرار دهد و از عواید حاصل از آن، کیفیت آموزش در مراکز فعال را تقویت کند نه اینکه بدون داشتن استاد و تجهیزات کافی دست به توسعه تحصیلات تکمیلی بزند.
🔸امروزه در دانشگاههای بزرگ دنیا، دورههای تحصیلات تکمیلی به خصوص دورههای دکترا معمولاً به صورت بورس ارائه میشود. یعنی از محل پروژههای تحقیقاتی، نهتنها شهریه دانشجوی دکترا تامین میشود، بلکه بهطور ماهانه به او مقرری پرداخت میکنند تا دانشجو تمام وقت خود را صرف مطالعه و تحقیق کند نه اینکه شهریه کلانی پرداخت کند تا از محل این شهریه، هزینههای مالی دانشگاه تامین شود.
سطرهایی از مصاحبه دکتر علینقی مشایخی با مجله تجارت فردا درباره وضعیت گسترش آموزش عالی ایران؛ 20 خرداد 1396
--------------
@systemsthinking
کانال تفکر سیستمی
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking
روایت دکتر علینقی مشایخی از عوامل و عواقب گسترش تحصیلات پولی در نظام آموزش عالی ایران
متن کامل مصاحبه
تحلیل موضوع و ارایه راهکارها
http://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-21909
--
@systemsthinking
متن کامل مصاحبه
تحلیل موضوع و ارایه راهکارها
http://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-21909
--
@systemsthinking
#کتاب_بخوانیم
📌 اگر به جای سقراط بودیم چه میکردیم؟
♦️ در روز محاکمۀ سقراط 500 شهروند آتنی عضو هیئت منصفه بودند که #دادستان در آغاز سخن از آنها خواست که این نکته را در نظر بگیرند که فیلسوف مقابل آنها فردی #فریبکار است.
🔖 سقراط کوشید به اتهامات پاسخ دهد. نوبت هیئت منصفۀ پانصد نفری بود که #تصمیم بگیرند. پس از مشورت مختصر، 280 نفر سقراط را گناهکار شناختند و 220 نفر بیگناه.
✅ سقراط به طعنه گفت: "فکر نمیکردم اختلاف میان آرای موافق و مخالف چنین کم باشد". اما او اطمینانش را از دست نداد و بدون هیچ تردید یا وحشتی، عقیده به برنامۀ فلسفیای را حفظ کرد که با رای اکثریت 56درصدی مخاطبانش نادرست اعلام شده بود.
🤔 چرا برخی از ما در مواجهه با آراء مخالف، سریعا #موضع خود را نادیده میگیریم؟
👌 اگر تنها پس از شنیدن چند کلمۀ تند دربارۀ شخصیت یا دستاوردهایمان به گریه میافتیم، دلیل آن ممکن است این باشد که #تایید_دیگران بخش مهمی از قابلیت ما برای اعتقاد به حقانیت خودمان را تشکیل میدهد.
ما احساس میکنیم که حق داریم عدم محبوبیت را نه فقط به خاطر دلایل علمی بلکه مهمتر از آن به این دلیل جدی بگیریم که مورد #تمسخر قرار گرفتن #نشانۀ روشنی از #گمراهی ماست.
🍥 البته سقراط میپذیرفت که گاهی اوقات در اشتباه هستیم و باید به دیدگاههای خود #شک کنیم. ولی در موارد دیگر آنچه باید نگرانمان کند تعداد مخالفان ما نیست، بلکه خوب بودن #دلایل آنها برای این کار است.
⚠️ این که بشنویم تعداد زیادی از افراد نظر ما را اشتباه میپندارند، ممکن است #هراسناک باشد ولی پیش از ترک موضع خود، باید به روش آنها برای دستیابی به این نتایج توجه کنیم. درستی #روش_تفکر آنهاست که باید اهمیتی را که به عدم تایید آنها میدهیم تعیین کند.
😐 از سویی دیگر، نظر میرسد ما دو مورد زیر را یکسان میپنداریم:
1️⃣ مخالفت منتقدانی که با دقت و صداقت اندیشیدهاند.
2️⃣ مخالفت منتقدانی که بر اساس مردمستیزی و حسادت عمل کرده اند.
📚 راه درست این است که با صرف وقت علت #انتقاد را بیابیم، در غیر این صورت ممکن است افکار نادرستی که مرجع مقتدری بیان میکند را _هرچند بدون شواهد مربوط به چگونگی دستیابی به آن_ با افکار درست اشتباه بگیریم.
#آبرومندی واقعی نه از رای و ارادۀ اکثریت بلکه از #استدلال_درست حاصل میشود. نباید #مرعوب تفکر نادرست شویم، حتی اگر از دهان استادان سخنوری، سرلشکران قدرتمند و اشرافیان خوش لباس خارج شوند.
🗂 #تسلی_بخشیهای_فلسفه ، نویسنده #آلن_دوباتن ، مترجم: #عرفان_ثابتی ، انتشارات: #ققنوس
@systemsthinking
📌 اگر به جای سقراط بودیم چه میکردیم؟
♦️ در روز محاکمۀ سقراط 500 شهروند آتنی عضو هیئت منصفه بودند که #دادستان در آغاز سخن از آنها خواست که این نکته را در نظر بگیرند که فیلسوف مقابل آنها فردی #فریبکار است.
🔖 سقراط کوشید به اتهامات پاسخ دهد. نوبت هیئت منصفۀ پانصد نفری بود که #تصمیم بگیرند. پس از مشورت مختصر، 280 نفر سقراط را گناهکار شناختند و 220 نفر بیگناه.
✅ سقراط به طعنه گفت: "فکر نمیکردم اختلاف میان آرای موافق و مخالف چنین کم باشد". اما او اطمینانش را از دست نداد و بدون هیچ تردید یا وحشتی، عقیده به برنامۀ فلسفیای را حفظ کرد که با رای اکثریت 56درصدی مخاطبانش نادرست اعلام شده بود.
🤔 چرا برخی از ما در مواجهه با آراء مخالف، سریعا #موضع خود را نادیده میگیریم؟
👌 اگر تنها پس از شنیدن چند کلمۀ تند دربارۀ شخصیت یا دستاوردهایمان به گریه میافتیم، دلیل آن ممکن است این باشد که #تایید_دیگران بخش مهمی از قابلیت ما برای اعتقاد به حقانیت خودمان را تشکیل میدهد.
ما احساس میکنیم که حق داریم عدم محبوبیت را نه فقط به خاطر دلایل علمی بلکه مهمتر از آن به این دلیل جدی بگیریم که مورد #تمسخر قرار گرفتن #نشانۀ روشنی از #گمراهی ماست.
🍥 البته سقراط میپذیرفت که گاهی اوقات در اشتباه هستیم و باید به دیدگاههای خود #شک کنیم. ولی در موارد دیگر آنچه باید نگرانمان کند تعداد مخالفان ما نیست، بلکه خوب بودن #دلایل آنها برای این کار است.
⚠️ این که بشنویم تعداد زیادی از افراد نظر ما را اشتباه میپندارند، ممکن است #هراسناک باشد ولی پیش از ترک موضع خود، باید به روش آنها برای دستیابی به این نتایج توجه کنیم. درستی #روش_تفکر آنهاست که باید اهمیتی را که به عدم تایید آنها میدهیم تعیین کند.
😐 از سویی دیگر، نظر میرسد ما دو مورد زیر را یکسان میپنداریم:
1️⃣ مخالفت منتقدانی که با دقت و صداقت اندیشیدهاند.
2️⃣ مخالفت منتقدانی که بر اساس مردمستیزی و حسادت عمل کرده اند.
📚 راه درست این است که با صرف وقت علت #انتقاد را بیابیم، در غیر این صورت ممکن است افکار نادرستی که مرجع مقتدری بیان میکند را _هرچند بدون شواهد مربوط به چگونگی دستیابی به آن_ با افکار درست اشتباه بگیریم.
#آبرومندی واقعی نه از رای و ارادۀ اکثریت بلکه از #استدلال_درست حاصل میشود. نباید #مرعوب تفکر نادرست شویم، حتی اگر از دهان استادان سخنوری، سرلشکران قدرتمند و اشرافیان خوش لباس خارج شوند.
🗂 #تسلی_بخشیهای_فلسفه ، نویسنده #آلن_دوباتن ، مترجم: #عرفان_ثابتی ، انتشارات: #ققنوس
@systemsthinking
#کنکور
این اتاق یک کنکوری است... بعد از برگشتن از آزمون👆
و این ها تکههای جزوات کنکور هستند
همه را دعوت میکرد به قدم زدن روی این برگهها
@systemsthinking
این اتاق یک کنکوری است... بعد از برگشتن از آزمون👆
و این ها تکههای جزوات کنکور هستند
همه را دعوت میکرد به قدم زدن روی این برگهها
@systemsthinking
دغدغه یادگیری و #تفکرسیستمی_درمدرسه (2)
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking/746
دغدغه یادگیری و #تفکرسیستمی_درمدرسه (3)
این تجربه مربوط به یک مدرسه ی دولتی روستایی در حوالی تهران است.
درس کاروفناوری (پایه هشتم)
اهداف انجام این کار (#مهارتهای_تفکر_سیستمی):
1- #تفکر_کل_نگر
2- #تفکر_درونزا
3- #مساله_محوری
4- افزایش #امید و خوشبینی بچه ها
5- #کار_گروهی
بعد از شناخت و حل مسائل در مدرسه، به سراغ دغدغه یادگیری در محله و جامعه (کشور) رفتم. این جلسه با طرح یک سوال از دانش آموزان شروع شد.
چه مشکلاتی در محله و یا در جامعه داریم که شما را آزار می دهد؟
بعد از اینکه تخته را به دو قسمت تقسیم کردم، دانش آموزان هر کدام یک مشکل را بیان کردند و من هم روی تخته نوشتم. پاسخ های دانش آموزان به شرح زیر است:
فقر و بی پولی،بی قانونی، بیکاری، بی فرهنگی، گرونی، کمبود درخت، بی توجهی به دستورات خدا، بی حجابی، نا امیدی مردم!، بلوغ نوجوانان (عدم آگاهی)، اراذل و اوباش، بی اهمیتی به حاشیه نشینی، شهرداری وظایفش رو انجام نمیده، معتادین، زیاد شدن افغانی ها، دزدی، ترافیک، وابستگی به خارج، آلودگی هوا، بحران آب، بی عدالتی، بی توجهی به مردم، بی غیرتی، اسراف کردن، عدم همکاری مردم با یکدیگر، بی ادبی، تصادفات رانندگی، قاچاق، حقوق نجومی، کلاهبرداری، پارتی بازی، غمگین بودن مردم، هرج و مرج، عدم توجه به نوجوانان، تولید ملی
در ادامه از دانش آموزان خواستم کارهایی که "آنها" می توانند برای حل مشکلات انجام بدهند را به ترتیب ذکر کنند:
بالا بردن فرهنگ (خودمون)، صرفه جویی، تذکر دادن (حجاب)، امیدوار باشم، اسراف نکنم، کالای ایرانی بخرم، امر به معروف، راه درست را ادامه دادن، زدن کانالی (تلگرامی) در مورد بلوغ نوجوانان، آتش نزنیم، درخت بکارم، رعایت ادب، رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، ترافیک درست نکنیم، استفاده درست از کالاها، همکاری با همدیگر، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، توجه به خود وخانواده، دنبال مد نبودن، منصف باشیم، حفظ وجهه خود، معتاد نشم، هرج و مرج راه نندازم، قطع نکردن درختان، ایمان بخدا، سرم تو لاک خودم باشه.
در ادامه با دانش آموزان در مورد اینکه چگونه رعایت نکردن بعضی از این راه حل ها توسط خود ما باعث بروز مسائل منطقه ای، ملی و جهانی می شوند گفتگو کردیم. تلاش کردم که دانش آموزان به "سهم خود" درایجاد این مشکلات پی ببرند.
به عنوان مثال، یکی از دانش آموزان در بیان راه حل و نقش خود در مسئله اعتیاد بیان می داشت که: " آقا من خودم سعی می کنم معتاد نشم، بالاخره یه معتاد کمتر ". زمانی که به مسئله آلودگی هوا فکر میکردیم در نهایت دانش آموزان به عینه مشاهده کردند که با فعالیت های درست نکردن ترافیک، قطع نکردن درختان، کاشت درخت و استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی آنها نیز سهمی در این مسئله ملی و جهانی دارند.
دانش آموزانی که با این ذهنیت رشد پیدا کنند حتی اگر نتوانند باری را از دوش جامعه بردارند، حداقل بار کمتری بر دوش جامعه خواهند گذاشت.
ادامه دارد...
@systemsthinking
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking/746
دغدغه یادگیری و #تفکرسیستمی_درمدرسه (3)
این تجربه مربوط به یک مدرسه ی دولتی روستایی در حوالی تهران است.
درس کاروفناوری (پایه هشتم)
اهداف انجام این کار (#مهارتهای_تفکر_سیستمی):
1- #تفکر_کل_نگر
2- #تفکر_درونزا
3- #مساله_محوری
4- افزایش #امید و خوشبینی بچه ها
5- #کار_گروهی
بعد از شناخت و حل مسائل در مدرسه، به سراغ دغدغه یادگیری در محله و جامعه (کشور) رفتم. این جلسه با طرح یک سوال از دانش آموزان شروع شد.
چه مشکلاتی در محله و یا در جامعه داریم که شما را آزار می دهد؟
بعد از اینکه تخته را به دو قسمت تقسیم کردم، دانش آموزان هر کدام یک مشکل را بیان کردند و من هم روی تخته نوشتم. پاسخ های دانش آموزان به شرح زیر است:
فقر و بی پولی،بی قانونی، بیکاری، بی فرهنگی، گرونی، کمبود درخت، بی توجهی به دستورات خدا، بی حجابی، نا امیدی مردم!، بلوغ نوجوانان (عدم آگاهی)، اراذل و اوباش، بی اهمیتی به حاشیه نشینی، شهرداری وظایفش رو انجام نمیده، معتادین، زیاد شدن افغانی ها، دزدی، ترافیک، وابستگی به خارج، آلودگی هوا، بحران آب، بی عدالتی، بی توجهی به مردم، بی غیرتی، اسراف کردن، عدم همکاری مردم با یکدیگر، بی ادبی، تصادفات رانندگی، قاچاق، حقوق نجومی، کلاهبرداری، پارتی بازی، غمگین بودن مردم، هرج و مرج، عدم توجه به نوجوانان، تولید ملی
در ادامه از دانش آموزان خواستم کارهایی که "آنها" می توانند برای حل مشکلات انجام بدهند را به ترتیب ذکر کنند:
بالا بردن فرهنگ (خودمون)، صرفه جویی، تذکر دادن (حجاب)، امیدوار باشم، اسراف نکنم، کالای ایرانی بخرم، امر به معروف، راه درست را ادامه دادن، زدن کانالی (تلگرامی) در مورد بلوغ نوجوانان، آتش نزنیم، درخت بکارم، رعایت ادب، رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، ترافیک درست نکنیم، استفاده درست از کالاها، همکاری با همدیگر، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، توجه به خود وخانواده، دنبال مد نبودن، منصف باشیم، حفظ وجهه خود، معتاد نشم، هرج و مرج راه نندازم، قطع نکردن درختان، ایمان بخدا، سرم تو لاک خودم باشه.
در ادامه با دانش آموزان در مورد اینکه چگونه رعایت نکردن بعضی از این راه حل ها توسط خود ما باعث بروز مسائل منطقه ای، ملی و جهانی می شوند گفتگو کردیم. تلاش کردم که دانش آموزان به "سهم خود" درایجاد این مشکلات پی ببرند.
به عنوان مثال، یکی از دانش آموزان در بیان راه حل و نقش خود در مسئله اعتیاد بیان می داشت که: " آقا من خودم سعی می کنم معتاد نشم، بالاخره یه معتاد کمتر ". زمانی که به مسئله آلودگی هوا فکر میکردیم در نهایت دانش آموزان به عینه مشاهده کردند که با فعالیت های درست نکردن ترافیک، قطع نکردن درختان، کاشت درخت و استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی آنها نیز سهمی در این مسئله ملی و جهانی دارند.
دانش آموزانی که با این ذهنیت رشد پیدا کنند حتی اگر نتوانند باری را از دوش جامعه بردارند، حداقل بار کمتری بر دوش جامعه خواهند گذاشت.
ادامه دارد...
@systemsthinking
Telegram
Systems Thinking
دغدغه یادگیری و #تفکرسیستمی_درمدرسه (1)
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking/726
دغدغه یادگیری و #تفکرسیستمی_درمدرسه (2)
این تجربه مربوط به یک مدرسه ی دولتی روستایی در حوالی تهران است. (تعداد دانش آموزان در کلاس 38 نفر)
درس کاروفناوری (پایه هشتم)
اهداف انجام…
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking/726
دغدغه یادگیری و #تفکرسیستمی_درمدرسه (2)
این تجربه مربوط به یک مدرسه ی دولتی روستایی در حوالی تهران است. (تعداد دانش آموزان در کلاس 38 نفر)
درس کاروفناوری (پایه هشتم)
اهداف انجام…
#اصالت
#مدل_ذهنی
در هواپیما نشسته ام و عازم کرمان هستم تا همراه یادگیری اساتید و کارکنان دانشگاه ولی عصر رفسنجان باشم. در هفته نامه بورس این داستان زیبا توجهم را جلب می کند.
@systemsthinking
#مدل_ذهنی
در هواپیما نشسته ام و عازم کرمان هستم تا همراه یادگیری اساتید و کارکنان دانشگاه ولی عصر رفسنجان باشم. در هفته نامه بورس این داستان زیبا توجهم را جلب می کند.
@systemsthinking
عکس یادگاری شرکت کنندگان در کارگاه «یادگیری و تفکر سیستمی در مدرسه» سطح یک، دوره ششم
۱۷ تا ۲۱ تیرماه 1396 - دانشگاه صنعتی شریف
@systemsthinking
۱۷ تا ۲۱ تیرماه 1396 - دانشگاه صنعتی شریف
@systemsthinking
#مدل_ذهنی
حکایت
اسکندر یکی از کاردانان را از عمل شریف عزل کرد و عملی خسیس (پست) به وی داد. روزی آن مرد بر اسکندر درآمد و گفت: چگونه می بینی عمل خویش را؟ گفت: زندگی پادشاه دراز باد! مرد به عمل بزرگ و شریف نشود بلکه عمل به مرد بزرگ و شریف شود، پس در هر عمل که هست نیکو سیرتی می باید.
بهارستان جامی
@systemsthinking
حکایت
اسکندر یکی از کاردانان را از عمل شریف عزل کرد و عملی خسیس (پست) به وی داد. روزی آن مرد بر اسکندر درآمد و گفت: چگونه می بینی عمل خویش را؟ گفت: زندگی پادشاه دراز باد! مرد به عمل بزرگ و شریف نشود بلکه عمل به مرد بزرگ و شریف شود، پس در هر عمل که هست نیکو سیرتی می باید.
بهارستان جامی
@systemsthinking
Forwarded from تفکر، یادگیری، مشاهده(تیم)
#کتاب_بخوانیم
🔖 برتراند راسل در شرح حال زندگی خویش میگوید: تا آنجا که به یاد دارم، پیوسته سه احساس ساده، ولی بسیار شدید بر زندگی من حکمفرما بوده: تمایل به عشق، تحقیق در علم و تاثر نسبت به الام و مصائب بشریت.
☘️ این سه همانند تندبادهای شدیدی پیوسته بنابر تمایل خویش مرا بدین سو و بدان سو کشانیده، به ژرفای اقیانوس عمیقی از غم و غصهام فرو برده و به کرانۀ یاس و نا امیدیام انداختهاند.
📌 من به چند دلیل پیوسته در جستجوی #عشق بودهام:
اول به خاطر آنکه عشق برای انسان نشاط و سرور میآورد، آنچنان که من اغلب زندگی خود را ایثار بدست آوردن چند ساعت وجود و نشاط کردهام.
دوم، من همیشه در جستجوی عشق بودهام، زیرا عشق رنج نهایی را از بین میبرد. تنهایی وحشت آوری که سردی و خاموشی آن انسان را به لرزه در میآورد و دنیا برای او تبدیل به مغاک سرد و بیروحی میکند که تنها چاره رهایی از آن توسل به عشق است.
و بالاخره من همیشه پویندۀ راه عشق بودهام، زیرا رویاهای آسمانی شعرا و مقدسین را من در جذبه عارفانهای که اتحاد دو انسان به خاطر عشق ایجاد میکند به چشم دیدهام.
این هدفی است که پیوسته من در جستجویش بودهام و هر چند طلب عشق ممکن است برای زندگی بشر مصلحت انگیز نباشد اما در هر حال من سرانجام به چنین حقیقتی رسیده و این نتیجه را برای عشق طلبی حاصل کردهام.
♦️ به همین نسبت نیز من به تحقیق در #علم علاقمند بودهام. آرزو داشتم که قلوب بشر را درک کنم. میل داشتم بدانم چرا ستارگان میدرخشند و کوشش کردهام بفهمم چرا به عقیده طرفداران فیثاغورث، اعداد بر تغییرات و تحولات جهان حکومت میکنند؟
♦️ عشق و علم تا آنجایی که امکان داشت، مرا قادر ساختند تا در آسمانها به پرواز درآیم. اما پس از اینکه بر اثر جذبۀ عشق و علم در آسمانها به پرواز در آمدم، انعکاس نالهها و ضجههای افراد #رنج دیده و مصیبت زده در قلبم طنین افکندند و مرا با آه و افسوس به زمین بازگردانید.
👌 این روش زندگی من بوده، من این روش را شایسته زندگی دانستهام و هرگاه عمری برایم باقی بماند به همین روش ادامه خواهم داد.
🗂 زندگینامۀ #برتراند_راسل به زبان خودش، مترجم #احمد_بیرشک، انتشارت #خوارزمی
@systemsthinking
🔖 برتراند راسل در شرح حال زندگی خویش میگوید: تا آنجا که به یاد دارم، پیوسته سه احساس ساده، ولی بسیار شدید بر زندگی من حکمفرما بوده: تمایل به عشق، تحقیق در علم و تاثر نسبت به الام و مصائب بشریت.
☘️ این سه همانند تندبادهای شدیدی پیوسته بنابر تمایل خویش مرا بدین سو و بدان سو کشانیده، به ژرفای اقیانوس عمیقی از غم و غصهام فرو برده و به کرانۀ یاس و نا امیدیام انداختهاند.
📌 من به چند دلیل پیوسته در جستجوی #عشق بودهام:
اول به خاطر آنکه عشق برای انسان نشاط و سرور میآورد، آنچنان که من اغلب زندگی خود را ایثار بدست آوردن چند ساعت وجود و نشاط کردهام.
دوم، من همیشه در جستجوی عشق بودهام، زیرا عشق رنج نهایی را از بین میبرد. تنهایی وحشت آوری که سردی و خاموشی آن انسان را به لرزه در میآورد و دنیا برای او تبدیل به مغاک سرد و بیروحی میکند که تنها چاره رهایی از آن توسل به عشق است.
و بالاخره من همیشه پویندۀ راه عشق بودهام، زیرا رویاهای آسمانی شعرا و مقدسین را من در جذبه عارفانهای که اتحاد دو انسان به خاطر عشق ایجاد میکند به چشم دیدهام.
این هدفی است که پیوسته من در جستجویش بودهام و هر چند طلب عشق ممکن است برای زندگی بشر مصلحت انگیز نباشد اما در هر حال من سرانجام به چنین حقیقتی رسیده و این نتیجه را برای عشق طلبی حاصل کردهام.
♦️ به همین نسبت نیز من به تحقیق در #علم علاقمند بودهام. آرزو داشتم که قلوب بشر را درک کنم. میل داشتم بدانم چرا ستارگان میدرخشند و کوشش کردهام بفهمم چرا به عقیده طرفداران فیثاغورث، اعداد بر تغییرات و تحولات جهان حکومت میکنند؟
♦️ عشق و علم تا آنجایی که امکان داشت، مرا قادر ساختند تا در آسمانها به پرواز درآیم. اما پس از اینکه بر اثر جذبۀ عشق و علم در آسمانها به پرواز در آمدم، انعکاس نالهها و ضجههای افراد #رنج دیده و مصیبت زده در قلبم طنین افکندند و مرا با آه و افسوس به زمین بازگردانید.
👌 این روش زندگی من بوده، من این روش را شایسته زندگی دانستهام و هرگاه عمری برایم باقی بماند به همین روش ادامه خواهم داد.
🗂 زندگینامۀ #برتراند_راسل به زبان خودش، مترجم #احمد_بیرشک، انتشارت #خوارزمی
@systemsthinking
دوره آموزشی #تفکرسیستمی_در_دانشگاه با همراهی هیات رییسه و اساتید دانشگاه ولی عصر رفسنجان
۲۴ و ۲۵ تیرماه ۱۳۹۶
مجتمع مس سرچشمه و دانشگاه ولی عصر رفسنجان
@systemsthinking
۲۴ و ۲۵ تیرماه ۱۳۹۶
مجتمع مس سرچشمه و دانشگاه ولی عصر رفسنجان
@systemsthinking
#تفکرسیستمی_در_مدرسه
فعالیت گروهی بازی با بادکنک
دانش آموزان حلقه زدند و دست های همدیگر را از بالای آرنج نگه داشتند. یک بادکنک بین آنها رها کردم و گفتم در دو صورت گروه بازنده خواهد بود:
1-باز شدن دستهای حداقل یکی از افراد
2-برخورد بادکنک با زمین
دانش آموزان را در چند گروه به حیاط برده و این بازی را اجرا کردیم. فیلم یکی از این اجراها را در پست بعدی ارسال می کنم.
بعد از انجام بازی از دانش آموزان پرسیدم:
"بچه ها چی یاد گرفتید؟
- همکاری و اتحاد با همدیگه چقدر خوبه.
- همه ما بهم دیگه وصلیم.
چی شد که باختید؟
- آقا باد بادکنک رو برد بیرون.
- باد!
- آره، دشمن های ما از پشت دیوار فوت میکردند که ما ببازیم (خنده کلاس😉)
با گروه دیگری بازی را اجرا کردم
بچه ها مقصر باخت کی بود؟
- آقا تقصیر علی شیر بود.
- آقا بچه ها هل دادند ما که دوست نداشتیم دستمون رو باز کنیم.
یعنی میگی همه مقصرند؟
- بله آقا!
بچه ها این بازی به مشکلات ما توی مدرسه، محله و جامعه که قبلا بررسی کردیم چه ربطی داره؟
- ما توی مدرسه و مردم توی جامعه با هم همکاری نمی کنیم و بعد کلی مشکل داریم یعنی همه ما بازنده هستیم.
- همه همدیگر رو مقصر می کنیم در صورتی که همه ما مقصریم.
بچه ها کدوم گروه برنده شد؟
هیچ کس، همه ی ما باختیم...
@systemsthinking
فعالیت گروهی بازی با بادکنک
دانش آموزان حلقه زدند و دست های همدیگر را از بالای آرنج نگه داشتند. یک بادکنک بین آنها رها کردم و گفتم در دو صورت گروه بازنده خواهد بود:
1-باز شدن دستهای حداقل یکی از افراد
2-برخورد بادکنک با زمین
دانش آموزان را در چند گروه به حیاط برده و این بازی را اجرا کردیم. فیلم یکی از این اجراها را در پست بعدی ارسال می کنم.
بعد از انجام بازی از دانش آموزان پرسیدم:
"بچه ها چی یاد گرفتید؟
- همکاری و اتحاد با همدیگه چقدر خوبه.
- همه ما بهم دیگه وصلیم.
چی شد که باختید؟
- آقا باد بادکنک رو برد بیرون.
- باد!
- آره، دشمن های ما از پشت دیوار فوت میکردند که ما ببازیم (خنده کلاس😉)
با گروه دیگری بازی را اجرا کردم
بچه ها مقصر باخت کی بود؟
- آقا تقصیر علی شیر بود.
- آقا بچه ها هل دادند ما که دوست نداشتیم دستمون رو باز کنیم.
یعنی میگی همه مقصرند؟
- بله آقا!
بچه ها این بازی به مشکلات ما توی مدرسه، محله و جامعه که قبلا بررسی کردیم چه ربطی داره؟
- ما توی مدرسه و مردم توی جامعه با هم همکاری نمی کنیم و بعد کلی مشکل داریم یعنی همه ما بازنده هستیم.
- همه همدیگر رو مقصر می کنیم در صورتی که همه ما مقصریم.
بچه ها کدوم گروه برنده شد؟
هیچ کس، همه ی ما باختیم...
@systemsthinking
Forwarded from Systems Thinking (Bahareh Mirzapour)
#یادگیری_و_تفکرسیستمی_در_مدرسه
ویژه معلمان، مدیران و کارشناسان آموزشی
زمان: تابستان 96
محل برگزاري: دانشگاه صنعتی شريف
لینک ثبت نام:
https://goo.gl/8uTTcc
ویژه معلمان، مدیران و کارشناسان آموزشی
زمان: تابستان 96
محل برگزاري: دانشگاه صنعتی شريف
لینک ثبت نام:
https://goo.gl/8uTTcc
#یادگیری_و_تفکرسیستمی_در_مدرسه
ویژه معلمان، مدیران و کارشناسان آموزشی
زمان: تابستان 96
محل برگزاري: دانشگاه صنعتی شريف
لینک ثبت نام:
https://goo.gl/8uTTcc
ویژه معلمان، مدیران و کارشناسان آموزشی
زمان: تابستان 96
محل برگزاري: دانشگاه صنعتی شريف
لینک ثبت نام:
https://goo.gl/8uTTcc