دپارتمان شاعران زجر کشیده – Telegram
دپارتمان شاعران زجر کشیده
15.4K subscribers
654 photos
17 videos
50 files
232 links
درباره‌ٔ کتاب‌ها، ادبیات،
گربه‌ها و تمام روزمرگی‌های
یک خیال‌پرداز
‌‌
یوتیوب💌
https://youtube.com/@ellascardigan

چنل پلی‌لیست:
t.me/playlistforpoets

از این‌جا می‌شنومتون:
t.me/HidenChat_Bot?start=6184811760
Download Telegram
سلیا و مارکو، شعبده‌بازهایی‌ان که از بچگی پیش مربی‌های دمدمی‌مزاج‌شون تعلیم دیدن تا بتونن توی دوئلی که این سیرک بر پا کرده، شرکت کنن. ولی چیزی اتفاق می‌افته که نه سلیا و نه مارکو انتظارش رو داشتن. عشق عمیق و جادویی‌ای بین این دو نفر اتفاق می‌افته🍬
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
36
اما سلیا و مارکو، نمی‌دونن که از این رقابت باید فقط یک نفر جون سالم به در ببره و این سیرک فقط یک میدون نبرد بزرگ از تخیل و قدرت اراده‌ی اون‌هاست!
31
این کتاب به طرفدارهای ژانر فانتزی پیشنهاد می‌شه🙃
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
31
تنهایی کافه رفتن یکی از کارای موردعلاقمه🎠
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
55
I like people too much or not at all. I've got to go down deep, to fall into people, to really know them.
آدم‌ها را بیش از حد دوست دارم، یا به هیچ وجه دوست ندارم…
تا اعماق پایین می‌روم، در آدم‌ها غرق می‌شوم…
تا آنچه هستند را، واقعی بشناسم!


Sylvia Plath
37
دپارتمان شاعران زجر کشیده
داستان‌هایی از یونان باستان: جنگ تروا😀
داستان بزرگ‌ترین جنگ در تاریخ اسطوره‌شناسی یونان👼
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
23
بچه که بودم، نزدیک خونمون یه کتاب‌فروشی نقلی خوشگل بود. صاحبش یه آقای جوون بود که خودش خیلی به کتاب خوندن و حتی نوشتن علاقه داشت.
من اولین کتاب‌های زندگیم رو از این آقا خریدم.
اون‌قدر به اون‌جا علاقه داشتم که حس می‌کردم یه مکان جادوییه واسم.
امکان نداشت از جلوی این کتاب‌فروشی رد بشیم و مامانم برام کتاب نخره. هر زمان که می‌رفتم با حوصله راجع به تک‌تک کتاب‌ها توضیح می‌داد و کمکم می‌کرد تا یکیشون رو انتخاب کنم.
عشقش به کارش مشخص بود، وگرنه اگه به کتاب علاقه نداشته باشی هیچ‌وقت راجع به داستان‌هایی که خوندی با یه بچه‌ی هفت ساله حرف نمی‌زنی.
نزدیک عید یا تابستون و تعطیلی مدارس که می‌شد کلی ذوق می‌کردم که حالا می‌تونم با خیال راحت چندتا کتاب از اون‌جا بخرم و بخونم.
یادم میاد بدترین روز زندگیم زمانی بود که فهمیدم قراره کتاب‌فروشی رو تعطیل کنه. انقدر ناراحت بودم که حد نداشت، انگار تنها دلخوشیم داشت ازم گرفته می‌شد. اصلا بیشتر اوقات تنها دلیلی که من پامو از خونه بیرون می‌ذاشتم اون مغازه بود.
بعد از تعطیل شدن کتاب‌فروشی من تا مدتی کتاب نخوندم، چون حس می‌کردم کتاب‌ها فقط زمانی قشنگن که برم و از بین قفسه‌های اون کتاب‌فروشی انتخابشون کنم.
حالا الان نمی‌دونم که اون آقا کجاست و چی‌کار می‌کنه، نمی‌دونم دوباره کتاب‌فروشی‌ای داره یا نه؛ ولی دوست داشتم بدونه که جزو جادویی‌ترین انسان‌هایی بوده که شانس آشنا شدن باهاش رو داشتم. جزو انسان‌هایی که می‌شه بهشون نگاه کرد و به دنیا امیدوار شد.
ممنونم که باعث شدی با کتاب‌ها و ادبیات آشنا بشم و ممنونم که زندگیم رو نجات دادی.

Written by Ella
75
من به زودی در کتاب فروشی‌ها:
72
صبح همگی بخیر به غیر از مسئول سانسور کتاب‌ها.
79
It is so hard to leave—until you leave. And then it is the easiest goddamned thing in the world.
ترک کردن خیلی سخته، تا زمانی که ترک می‌کنی. و بعدش این آسون‌ترین کار توی دنیاست.

John Green, Paper Towns
30
امروز می‌خوام راجع به یه مقاله عجیب و جالب از جاناتان سوییفت بگم🎠
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
23
مقاله‌ی "پیشنهاد مودبانه" یا همون "a modest proposal" در سال ۱۷۲۹ به چاپ رسید.
اون زمان مردم ایرلند توی فقر شدیدی به سر می‌بردند. جمعیت زیاد بود و اوضاع اقتصادی اصلا خوب نبود.
جاناتان سوییفت میاد و یه پیشنهاد مودبانه به پادشاه می‌ده.
سوییفت به پادشاه می‌گه: «بچه‌های کوچیک خیلی مغذی‌ان و توی این سن خوشمزه‌ن. شما می‌تونین بچه‌ها رو از خانواده‌های فقیرشون بخرید، بپزید و بخوریدشون!»
با این پیشنهاد جمعیت کم و اقتصاد درست می‌شد، فقرا یه پولی به جیب می‌زنن و در آخر ثروتمندان هم یه غذای خوشمزه و مقوی دارن.
32
و این رو هم بگم که سوییفت این پیشنهاد رو به منظور مسخره کردن داده.
یعنی با حالت طنزگونه‌ای به طور مستقیم به دولت انگلیس توهین می‌کنه.
277
A Modest Proposal .pdf
945.7 KB
مقاله‌ی پیشنهاد مودبانه
نوشته‌ی جاناتان سوییفت
198
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این هم یه فیلم کوتاه ۱۲ دقیقه‌ای هست که از روی همین مقاله ساخته شده.
18
سایت‌های دانلود رایگان کتاب‌ها

🤎Project Gutenberg
🤎LibriVox
🤎Manybooks
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
30
گاهی اوقات
مجبوریم بپذیریم که
بعضی آدم‌ها فقط می‌توانند در قلبمان بمانند
نه در زندگیمان


Sylvia Plath
47