امروز روز جهانی #مهاجران و #مهاجرت است؛ موضوعی سهل و ممتنع که ابعاد پیچیدهای دارد. یکی از کتابهایی که بهدقت و از طریق مطالعات تجربی و تحلیلهای نظری خواندنی این پیچیدگی را نشان میدهد و این موضوع را میکاود، کتاب «در تنگنای بیم و امید» نوشته #عبدالمحمد_کاظمیپور با ترجمه روان و خواندنی استاد عزیز #بهرنگ_صدیقی است.
@interventions
http://problematicaa.com/immigration/
@interventions
http://problematicaa.com/immigration/
Problematicaa
تنگناها و امیدهای مهاجرت (مروری بر کتاب «در تنگنای بیم و امید: پژوهشی درباره زندگی مهاجران مسلمان در کانادا» نوشته عبدالمحمد کاظمیپور)…
Forwarded from پروبلماتیکا/problematicaa
بحران اقلیمی، توافق سبز و سرمایهداری
✍🏼 مصاحبه با جان بلامیفاستر، مصاحبهکننده: وائوس ترینتافیلو / ترجمۀ روزبه آقاجری
...سرمایهداری صرفا یک نظام نیست بلکه نظامی از روابط اجتماعی و فرایندهای اجتماعیسوختوسازانه است و ما باید بسیاری از این روابط و فرایندها را که به شکلی ریشهای از آن برآمده و مشخصا به اضطرار اکولوژیک کنونی مربوط هستند. در یک بازه زمانی طولانی، ما بدون شک به یک انقلاب اجتماعی و اکولوژیکی تمامعیار و فراروی از روابط سرمایهدارانه تولید کنونی نیاز داریم. اما در وضع فعلی، در شرایط اضطراری قرار داریم و اولویت، خلاص شدن از شر سوختهای فسیلی است که دربردارنده ویرانی آن چیزی است که «سرمایه فسیلی» خوانده میشود. هدف اجتناب از آن چیزی است که دانشمندان سامانه زمین آن را «زمین گرمخانه» میخوانند؛ لحظهای که در آن، تغییرات اقلیمی فاجعهبار ممکن است برای دههها تثبیت و برگشتناپذیر شوند.
ما تحت تاثیر برخی جنبهها از طرح نماینده کورتز یعنی نیودیل سبز قرار گرفتم. او برای بسیجی عمومی فراخوان میدهد که بهشدت ضروری است و به اشکال نوآورانه همه را به تامین مالی فرامیخواند، مانند شبکهای از بانکهای عمومی که مستقیما در آن سرمایهگذاری کنند، درست مانند همان کاری که در زمان «نیودیل روزولت» انجام شد و مالیاتهای سنگینتری از ثروتمندان و شرکتها دریافت شود چنانکه پیشتر در ایالات متحده انجام شده بود. عواید این کار باید برای تامین مالی طراحی چرخشی بزرگ به سمت نیروگاههای خورشیدی و بادی استفاده شود. او اینها را به مسائل اجتماعی نیز پیوند میدهد...
برای خواندن متن کامل به آدرس زیر بروید:
http://problematicaa.com/a-green-new-deal-is-the-first-step-toward-an-eco-revolution/
آدرس عضویت در تلگرام پروبلماتیکا:
https://news.1rj.ru/str/problematica
✍🏼 مصاحبه با جان بلامیفاستر، مصاحبهکننده: وائوس ترینتافیلو / ترجمۀ روزبه آقاجری
...سرمایهداری صرفا یک نظام نیست بلکه نظامی از روابط اجتماعی و فرایندهای اجتماعیسوختوسازانه است و ما باید بسیاری از این روابط و فرایندها را که به شکلی ریشهای از آن برآمده و مشخصا به اضطرار اکولوژیک کنونی مربوط هستند. در یک بازه زمانی طولانی، ما بدون شک به یک انقلاب اجتماعی و اکولوژیکی تمامعیار و فراروی از روابط سرمایهدارانه تولید کنونی نیاز داریم. اما در وضع فعلی، در شرایط اضطراری قرار داریم و اولویت، خلاص شدن از شر سوختهای فسیلی است که دربردارنده ویرانی آن چیزی است که «سرمایه فسیلی» خوانده میشود. هدف اجتناب از آن چیزی است که دانشمندان سامانه زمین آن را «زمین گرمخانه» میخوانند؛ لحظهای که در آن، تغییرات اقلیمی فاجعهبار ممکن است برای دههها تثبیت و برگشتناپذیر شوند.
ما تحت تاثیر برخی جنبهها از طرح نماینده کورتز یعنی نیودیل سبز قرار گرفتم. او برای بسیجی عمومی فراخوان میدهد که بهشدت ضروری است و به اشکال نوآورانه همه را به تامین مالی فرامیخواند، مانند شبکهای از بانکهای عمومی که مستقیما در آن سرمایهگذاری کنند، درست مانند همان کاری که در زمان «نیودیل روزولت» انجام شد و مالیاتهای سنگینتری از ثروتمندان و شرکتها دریافت شود چنانکه پیشتر در ایالات متحده انجام شده بود. عواید این کار باید برای تامین مالی طراحی چرخشی بزرگ به سمت نیروگاههای خورشیدی و بادی استفاده شود. او اینها را به مسائل اجتماعی نیز پیوند میدهد...
برای خواندن متن کامل به آدرس زیر بروید:
http://problematicaa.com/a-green-new-deal-is-the-first-step-toward-an-eco-revolution/
آدرس عضویت در تلگرام پروبلماتیکا:
https://news.1rj.ru/str/problematica
اگر تغییری در وضعیت اینترنت پیش آمد و یک الف بر آن نشست، بر میگردم به مسیر قدیمی در وبلاگ. البته باید ببینیم چه پیش میآید.
@interventions
http://class-society-question.mihanblog.com/
@interventions
http://class-society-question.mihanblog.com/
shahrvand-e-aasi.pdf
2.5 MB
یادداشت خواندنی #محسن_گودرزی از استادان برجسته علوم اجتماعی درباره شکلگیری #شهروند_عاصی و شرایط اجتماعی کنونی و آینده نزدیک.
برگرفته از کانال مهدی سلیمانیه @Inkojaa
@interventions
برگرفته از کانال مهدی سلیمانیه @Inkojaa
@interventions
یادداشت خواندنی #عباس_کاظمی را هم در شماره اخیر اندیشه پویا ببینید. مفهوم #پادرهوایی مقوله قابل توجهی است. متأسفانه نتوانستم نسخه پیدیاف اش را گیر بیاورم.
@interventions
@interventions
معادلات و تناقضات رویای ایرانی
🔸نسخه کامل یادداشتی را که برای پرونده #رویای_ایرانی در ویژهنامه ماهیانه روزنامه ایران داده بودم، در اینجا میگذارم. در این یادداشت به این موضوع پرداختهام که چگونه میتوان از رویای ایرانی حرف زد یا شرایط امکان سخنگفتن از رویای ایرانی چه میتواند باشد.
@interventions
https://bit.ly/2tVKpu5
🔸نسخه کامل یادداشتی را که برای پرونده #رویای_ایرانی در ویژهنامه ماهیانه روزنامه ایران داده بودم، در اینجا میگذارم. در این یادداشت به این موضوع پرداختهام که چگونه میتوان از رویای ایرانی حرف زد یا شرایط امکان سخنگفتن از رویای ایرانی چه میتواند باشد.
@interventions
https://bit.ly/2tVKpu5
Telegraph
رویای ایرانی حاکمان
چیزی مضحکتر این نیست که بیمقدمه از «رویای ایرانی» حرف بزنیم. نه به این دلیل که چنین چیز مخدوش و تناقضآمیزی امکان بهوجودآمدن ندارد یا ناممکن است بلکه به این دلیل که چیزی نیست جز «رویای [حاکمان برای] ایرانی»، حال گیرم گاهی بتوانند برای تحقق آن، اکثریتی…
Forwarded from درباره ما | رضا کلاهی (Reza Kolahi)
امپراتوری دروغ
محمدرضا کلاهی
▫️بعد از سه روز انکار، نیروی مسلح ایران امروز اعلام کرد هواپیما با موشک پدافند خودی سرنگون شده است. همه میپرسند آیا اگر پای نیروهای خارجی در میان نبود، ممکن بود هیچگاه این اعتراف صورت گیرد؟
▫️آیاچیزی هولناکتر از جان ۱۸۰ نفر بیگناه هست؟ بله، دروغ و پنهانکاری؛ و هولناکتر از آن دروغ و پنهانکاری سیستماتیک. دروغِ فردی و پنهانکاری شخصی گناهی بزرگ است. اما فاجعه آنجا است که مجموعهای از سازوکارها
تدوین و طراحی شده باشند که به طور نظاممند دروغ بگویند و پنهانکاری کنند.
▫️حتماً مجازاتی برای عامل اشتباه انسانی در سرنگونی هواپیما درنظر گرفته میشود. اما عاملهای پنهانکاری و دروغ در این سه روزچه؟ زجرآور آنجا است که کسی که عامل اشتباه انسانی را تنبیه خواهد کرد، همان سازمان دروغ است.
▫️البته ایرادی ندارد. انسان خطاکار است. میتوان به آینده امیداور بود. حتماً در سالهای آینده سازوکارهای مهندسی تشخیص هدف، دقیقتر میشوند. حتماً سیستمهای آفند و پدافند کارآمدتری خواهیم داشت که اهداف را درستتر تشخیص میدهند و آدمهای بیشتری را با دقت بالاتری، به درستی، نه به اشتباه، خواهند کشت.
اما فاجعهی بزرگتر آنجا است که به موازات همهی اینها، سیستم پنهانکاری و دروغ هم بهبود خواهد یافت. در آینده دستگاهها با دقت و ظرافت بیشتری هم دروغ خواهند گفت و با دقت بیشتری حقیقت را پنهان خواهند کرد. حتماً در آینده حقایق بیشتری را میتوان پنهان کرد. در سالهای آینده، اگر کشتار مشابهی، به درست یا به اشتباه، رخ دهد، به نحوی کارآمدتر میتوان حقیقت را پوشاند و واقعیت را واژگون نشان داد. امپراتوری دروغ، قلمرو خود را گسترش خواهد داد.
▫️در پرتو این اتفاق، حوادث تاریخی، با سماجت دربرابر چشمان من رژه میروند تا دوباره دیده شوند و دوباره خوانده شوند: در همهی رخدادهایی که در سالیان گذشته من را و جامعهی من را متأثر کرده است کدامها واقعی و کدامها غیرواقعی بودهاند؟ کدام وقایعی که امروز در اطراف من میگذرد واقعی است؟ آرمانهای من، عشقهام، هدفهام، «خودم»... چه چیزی واقعیت دارد؟ خود «من» آیا واقعیت دارم یا توهمی بیش نیستم؟
▫️آینده، رو به سوی دروغ بیشتر دارد و به حقیقتِ اکنون وگذشته اعتمادی نیست. با این دروغ نظاممند، آینده و اکنون و گذشته پوچ شد و به هوا رفت. در امپراتوری دروغ، چیزی از جامعه، از اخلاق و از انسان باقی نخواهد ماند.
@mohammadrezakolahi
محمدرضا کلاهی
▫️بعد از سه روز انکار، نیروی مسلح ایران امروز اعلام کرد هواپیما با موشک پدافند خودی سرنگون شده است. همه میپرسند آیا اگر پای نیروهای خارجی در میان نبود، ممکن بود هیچگاه این اعتراف صورت گیرد؟
▫️آیاچیزی هولناکتر از جان ۱۸۰ نفر بیگناه هست؟ بله، دروغ و پنهانکاری؛ و هولناکتر از آن دروغ و پنهانکاری سیستماتیک. دروغِ فردی و پنهانکاری شخصی گناهی بزرگ است. اما فاجعه آنجا است که مجموعهای از سازوکارها
تدوین و طراحی شده باشند که به طور نظاممند دروغ بگویند و پنهانکاری کنند.
▫️حتماً مجازاتی برای عامل اشتباه انسانی در سرنگونی هواپیما درنظر گرفته میشود. اما عاملهای پنهانکاری و دروغ در این سه روزچه؟ زجرآور آنجا است که کسی که عامل اشتباه انسانی را تنبیه خواهد کرد، همان سازمان دروغ است.
▫️البته ایرادی ندارد. انسان خطاکار است. میتوان به آینده امیداور بود. حتماً در سالهای آینده سازوکارهای مهندسی تشخیص هدف، دقیقتر میشوند. حتماً سیستمهای آفند و پدافند کارآمدتری خواهیم داشت که اهداف را درستتر تشخیص میدهند و آدمهای بیشتری را با دقت بالاتری، به درستی، نه به اشتباه، خواهند کشت.
اما فاجعهی بزرگتر آنجا است که به موازات همهی اینها، سیستم پنهانکاری و دروغ هم بهبود خواهد یافت. در آینده دستگاهها با دقت و ظرافت بیشتری هم دروغ خواهند گفت و با دقت بیشتری حقیقت را پنهان خواهند کرد. حتماً در آینده حقایق بیشتری را میتوان پنهان کرد. در سالهای آینده، اگر کشتار مشابهی، به درست یا به اشتباه، رخ دهد، به نحوی کارآمدتر میتوان حقیقت را پوشاند و واقعیت را واژگون نشان داد. امپراتوری دروغ، قلمرو خود را گسترش خواهد داد.
▫️در پرتو این اتفاق، حوادث تاریخی، با سماجت دربرابر چشمان من رژه میروند تا دوباره دیده شوند و دوباره خوانده شوند: در همهی رخدادهایی که در سالیان گذشته من را و جامعهی من را متأثر کرده است کدامها واقعی و کدامها غیرواقعی بودهاند؟ کدام وقایعی که امروز در اطراف من میگذرد واقعی است؟ آرمانهای من، عشقهام، هدفهام، «خودم»... چه چیزی واقعیت دارد؟ خود «من» آیا واقعیت دارم یا توهمی بیش نیستم؟
▫️آینده، رو به سوی دروغ بیشتر دارد و به حقیقتِ اکنون وگذشته اعتمادی نیست. با این دروغ نظاممند، آینده و اکنون و گذشته پوچ شد و به هوا رفت. در امپراتوری دروغ، چیزی از جامعه، از اخلاق و از انسان باقی نخواهد ماند.
@mohammadrezakolahi
سایت #وینش امروز پروندهای دربارهی #نئولیبرالیسم منتشر کرد. معرفی کتاب کوتاهی درباره «تاریخ مختصر نئولیبرالیسم» #دیوید_هاروی نوشتم، البته با توجه به مسائل امروزمان. به نظرم بد نیست هر چند ممکن است موضوعات مطرحشده در این متن، برای کندوکاوگران مباحث نئولیبرالیسم، تازگی چندانی نداشته باشد. به هر حال امیدوارم توانسته باشم نمایی کلی از کتاب داده باشم.
@interventions
https://bit.ly/36amvIE
@interventions
https://bit.ly/36amvIE
وینش | سایت معرفی و نقد کتاب
نئولیبرالیسم؛ احیاگر قدرت طبقاتی - وینش | سایت معرفی و نقد کتاب
اگر از کسی بپرسید که یک کتاب دربارهی نئولیبرالیسم معرفی کند، بدون شک کتاب تاریخ مختصر نئولیبرالیسم دیوید هاروی متفکر مارکسیست را معرفی میکند. این کتاب آنقدر کلاسیک شده است که نیازی به معرفی نداشته باشد. این نوشته یک بازخوانی از این کتاب کلاسیک در پرتو…
Forwarded from پروبلماتیکا/problematicaa
عقلانیت علم؛ از تجربهگرایی تا فازیمحوری
نقد و بررسی کتاب عقلانیت دانش علمی؛ روششناسی انتقادی نوشته علی ساعی
✍🏼روزبه آقاجری
نوشتن دربارهی یک کتاب ـ آن هم کتابی که داعیه بررسی مفهومی بنیادی را در گسترهای قابل توجه دارد ـ دربردارندهی این مخاطره است که غرقشدن در شرحوتوضیح آن به وانهادن موضع نقادانه نسبت به آن بینجامد یا مجال اندک بررسی آن، نتواند حق مطلب را نسبت به آن ادا کند. این، وضعیتی بود که در برخورد با کتاب عقلانیت دانش علمی؛ روششناسی انتقادی نوشته علی ساعی با آن مواجه شدم؛ کتابی که از یک سو، سویهی آموزشی و گامبهگام آن، از آن اثری مشخصاً درسی ساخته و از سوی دیگر، همین ویژگی باعث شده است که نویسنده در برخی نقاط به فشردهنویسی یا حتا فروکاهی برخی مباحث رو بیاورد، هر چند فروکاهی مورد نظر بهشیوهای آگاهانه صورت گرفته باشد.
مواجهه نظری با کتاب ساعی این دوگانگی را پیش میآورد که آیا یک شرح ساده از آن کفایت میکند یا میتوان در جاهایی وارد مجادله نظری با نویسنده شد و سمتوسویی انتقادی به کار داد. انتخاب اولی، نتیجهی نهایی را بدل به بازگویی صرف مباحث کتاب میکند و تنها تحشیهای بر آن به حساب میآید و انتخاب دومی، ممکن است به شرح دلبهخواهانه و گزینشی مباحث کتاب به نفع نقد برخی مباحث آن بینجامد. اولی، خطر تکرار را در بر دارد و دومی خطر تقلیل را. در این نوشته تلاش کردم به هیچ یک از این دو راه محدود نشوم. کوشیدهام که نقد این کتاب هم دربردارندهی شرحی منصفانه از مباحث آن و هم انتقادهایی روشن و جدی دربارهی آن باشد. بههرروی تنها خواننده این متن و خود کتاب میتواند داوریای درست دربارهی روایت و نقد من داشته باشد.
برای خواندن متن کامل به آدرس زیر بروید:
http://problematicaa.com/the-rationality-of-scientific-knowledge/
آدرس عضویت در تلگرام پروبلماتیکا:
https://news.1rj.ru/str/problematica
نقد و بررسی کتاب عقلانیت دانش علمی؛ روششناسی انتقادی نوشته علی ساعی
✍🏼روزبه آقاجری
نوشتن دربارهی یک کتاب ـ آن هم کتابی که داعیه بررسی مفهومی بنیادی را در گسترهای قابل توجه دارد ـ دربردارندهی این مخاطره است که غرقشدن در شرحوتوضیح آن به وانهادن موضع نقادانه نسبت به آن بینجامد یا مجال اندک بررسی آن، نتواند حق مطلب را نسبت به آن ادا کند. این، وضعیتی بود که در برخورد با کتاب عقلانیت دانش علمی؛ روششناسی انتقادی نوشته علی ساعی با آن مواجه شدم؛ کتابی که از یک سو، سویهی آموزشی و گامبهگام آن، از آن اثری مشخصاً درسی ساخته و از سوی دیگر، همین ویژگی باعث شده است که نویسنده در برخی نقاط به فشردهنویسی یا حتا فروکاهی برخی مباحث رو بیاورد، هر چند فروکاهی مورد نظر بهشیوهای آگاهانه صورت گرفته باشد.
مواجهه نظری با کتاب ساعی این دوگانگی را پیش میآورد که آیا یک شرح ساده از آن کفایت میکند یا میتوان در جاهایی وارد مجادله نظری با نویسنده شد و سمتوسویی انتقادی به کار داد. انتخاب اولی، نتیجهی نهایی را بدل به بازگویی صرف مباحث کتاب میکند و تنها تحشیهای بر آن به حساب میآید و انتخاب دومی، ممکن است به شرح دلبهخواهانه و گزینشی مباحث کتاب به نفع نقد برخی مباحث آن بینجامد. اولی، خطر تکرار را در بر دارد و دومی خطر تقلیل را. در این نوشته تلاش کردم به هیچ یک از این دو راه محدود نشوم. کوشیدهام که نقد این کتاب هم دربردارندهی شرحی منصفانه از مباحث آن و هم انتقادهایی روشن و جدی دربارهی آن باشد. بههرروی تنها خواننده این متن و خود کتاب میتواند داوریای درست دربارهی روایت و نقد من داشته باشد.
برای خواندن متن کامل به آدرس زیر بروید:
http://problematicaa.com/the-rationality-of-scientific-knowledge/
آدرس عضویت در تلگرام پروبلماتیکا:
https://news.1rj.ru/str/problematica
Problematicaa
عقلانیت علم؛ از تجربهگرایی تا فازیمحوری - پروبلماتیکا
اگر فرضی دربارهی «سرشت عام انسان» ضروری باشد، میتوان استدلال کرد که حتی هنگامی که علوم اجتماعی تفاوتهای ریشهای مفروض میان فرهنگها را اثبات میکند، هنگام فهمیدن آن فرهنگها واقعیت سرشت انسان را گواه مدعای خود میگیرد. راجر تریگ، مقالهی […]
جامعهشناس و اقتصادسیاسیدان بریتانیایی #اندرو_سایر و یکی از کسانی که سهمی قابل توجه در بسط نظری و تجربی #رئالیسم_انتقادی دارد، در این گفتوگو با برنامه «زیرزمین» شبکه #روسیه_امروز از کتابش میگوید. کتابی با عنوان «چرا از عهده ثروتمندشدن بر نمیآییم» (why we can't afford the rich) که مباحث مهم نابرابری میپردازد. او در این مصاحبه به پرسشهای مشهوری مثل اینکه آیا ثروتمندان شغل ایجاد میکنند، آیا آنها با پرداخت مالیات به ما کمک میکنند که مثلا برنامههای درمانی را پیش ببریم و مانند آن پاسخ میدهد. او از نظام اقتصادیسیاسیای ناعادلانه و کژکارکرد سخن میگوید.
دو کتاب جذاب دیگر او یکی «چرا چیزها برای مردم اهمیت دارند» (Why Things Matter to People) و دیگری «اهمیت اخلاقی طبقه» (The Moral Significance of Class) نام دارند. البته ما در ایران بیشتر او را از ترجمهی خستهی #عماد_افروغ از کتاب او با عنوان «روش در علوم اجتماعی (رویکرد رئالیستی)» میشناسیم.
https://www.youtube.com/watch?v=4ZLKTkJ4f4k
دو کتاب جذاب دیگر او یکی «چرا چیزها برای مردم اهمیت دارند» (Why Things Matter to People) و دیگری «اهمیت اخلاقی طبقه» (The Moral Significance of Class) نام دارند. البته ما در ایران بیشتر او را از ترجمهی خستهی #عماد_افروغ از کتاب او با عنوان «روش در علوم اجتماعی (رویکرد رئالیستی)» میشناسیم.
https://www.youtube.com/watch?v=4ZLKTkJ4f4k
🔴🔴🔴 «رخداد تازۀ مستند» در هفتاد و ششمین نشست پژوهشی خود برگزار میکند:
یکشنبه بیست و هفتم بهمن ماه، ساعت 18
دومین نشست از سلسله نشستهای «جنبشهای اجتماعی»: «جنبش کارگری»
🔵 نمایش فیلم «تسخیر»(The Take)(2004) ساخته نائومی کلاین و آوی لوئیس- مدتزمان: 87 دقیقه
🔵 ارائه بحث «خودمان می سازیم: کنترل کارگری؛ بغرنج اما ممکن» توسط «روزبه آقاجری» جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی -مدت زمان: 30 دقیقه
🔵 گفتگو با مخاطبان
مستند «تسخیر (Take)» اثر نائومی کلاین و آوی لوییس داستان تلاش کارگران آرژانتینی برای دگرگونی در ساختارهای تاریخاًمعیَّن مدیریت فرایند تولید است؛ چیزی که دگرگونی در سلسلهمراتب و بازیگران آنْ تابوی نظام سرمایه است. در این مستند او میکوشد تسخیر و بهحرکتدرآوردن دوباره چرخ تولید کارخانه را به دست خود کارگران به تصویر بکشد و آن را چونان بدیلی طرح میکند که میکند سهمی ویژه در مدیریت فرایندهای تولید داشته باشد. اینکه خود کارگران بتوانند بر فرایند تولید نظارت و آن را مدیریت کنند، یکی از مسائل چالشبرانگیز از سدهی نوزدهم تا امروز است. هر چند تلاشهایی برای تحقق آن انجام شده اما بهسختی میتوان از نمونههای بزرگ، مداوم و بهتمامی موفق نام برد. شاید بتوان تنها از تعاونی کارگری موندراگون اسم برد که توانسته تولیدات خود را حتا به به جاهای دیگر بهاصطلاح صادر کند. به هر حال، موضوع کنترل کارگری بر تولید صنعتی و مدیریت فرایند تولید از آن جنبههای جذاب و شورانگیز فعالیتهای جمعی کارگران بوده است. مسأله صرفاً این نیست که بهشکلی مشارکت کارگران در فرایند تولید افزایش یابد ـ که این، خود، اهمیتی فوقالعاده دارد ـ بلکه موضوع این است که خودیاری مشارکتی کارگری به رسمیت شناخته شود و جدی گرفته شود و چونان آلترناتیوی برای فرایندهای سرمایهدارانهی تولید به میان آید.
-نشست هفتاد و ششم، مطابق روال نشستهای اخیر، نمایش فیلم همراه با ارائه بحث انتقادی-کارشناسی خواهد بود
- فیلم با زیرنویس فارسی نمایش داده خواهد شد
-محل برگزاری این نشست پروژههای نیومدیا به آدرس زیر و ورودیه آن ده هزار تومان است: تهران، خیابان کریمخان، خردمند شمالی، اعرابی سه، شماره سه
-برای رزرو صندلی لطفاً بهصورت مستقیم یا از طریق تلگرام پیغام دهید:
۰۹۰۳۲۰۲۱۹۳۱(مسعود مشایخی)
حامیان رخداد تازۀ مستند:
- دفتر معماری استودیو 12
- جامعه نیومدیا
- استودیو رآ
https://news.1rj.ru/str/joinchat/BuJNET8-p2KbQpnF_04LVw
یکشنبه بیست و هفتم بهمن ماه، ساعت 18
دومین نشست از سلسله نشستهای «جنبشهای اجتماعی»: «جنبش کارگری»
🔵 نمایش فیلم «تسخیر»(The Take)(2004) ساخته نائومی کلاین و آوی لوئیس- مدتزمان: 87 دقیقه
🔵 ارائه بحث «خودمان می سازیم: کنترل کارگری؛ بغرنج اما ممکن» توسط «روزبه آقاجری» جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی -مدت زمان: 30 دقیقه
🔵 گفتگو با مخاطبان
مستند «تسخیر (Take)» اثر نائومی کلاین و آوی لوییس داستان تلاش کارگران آرژانتینی برای دگرگونی در ساختارهای تاریخاًمعیَّن مدیریت فرایند تولید است؛ چیزی که دگرگونی در سلسلهمراتب و بازیگران آنْ تابوی نظام سرمایه است. در این مستند او میکوشد تسخیر و بهحرکتدرآوردن دوباره چرخ تولید کارخانه را به دست خود کارگران به تصویر بکشد و آن را چونان بدیلی طرح میکند که میکند سهمی ویژه در مدیریت فرایندهای تولید داشته باشد. اینکه خود کارگران بتوانند بر فرایند تولید نظارت و آن را مدیریت کنند، یکی از مسائل چالشبرانگیز از سدهی نوزدهم تا امروز است. هر چند تلاشهایی برای تحقق آن انجام شده اما بهسختی میتوان از نمونههای بزرگ، مداوم و بهتمامی موفق نام برد. شاید بتوان تنها از تعاونی کارگری موندراگون اسم برد که توانسته تولیدات خود را حتا به به جاهای دیگر بهاصطلاح صادر کند. به هر حال، موضوع کنترل کارگری بر تولید صنعتی و مدیریت فرایند تولید از آن جنبههای جذاب و شورانگیز فعالیتهای جمعی کارگران بوده است. مسأله صرفاً این نیست که بهشکلی مشارکت کارگران در فرایند تولید افزایش یابد ـ که این، خود، اهمیتی فوقالعاده دارد ـ بلکه موضوع این است که خودیاری مشارکتی کارگری به رسمیت شناخته شود و جدی گرفته شود و چونان آلترناتیوی برای فرایندهای سرمایهدارانهی تولید به میان آید.
-نشست هفتاد و ششم، مطابق روال نشستهای اخیر، نمایش فیلم همراه با ارائه بحث انتقادی-کارشناسی خواهد بود
- فیلم با زیرنویس فارسی نمایش داده خواهد شد
-محل برگزاری این نشست پروژههای نیومدیا به آدرس زیر و ورودیه آن ده هزار تومان است: تهران، خیابان کریمخان، خردمند شمالی، اعرابی سه، شماره سه
-برای رزرو صندلی لطفاً بهصورت مستقیم یا از طریق تلگرام پیغام دهید:
۰۹۰۳۲۰۲۱۹۳۱(مسعود مشایخی)
حامیان رخداد تازۀ مستند:
- دفتر معماری استودیو 12
- جامعه نیومدیا
- استودیو رآ
https://news.1rj.ru/str/joinchat/BuJNET8-p2KbQpnF_04LVw
Forwarded from پارینه/پالئوگرام (Erfan Khosravi)
به مناسبت زادروز داروین و روز جهانی که به نام او نامگذاری شده، بد نیست دوباره این قطعه موسیقی زیبا را که نقیضهای بر آوازهای کلیسایی است، بشنویم و حظ ببریم و کمی لبخند بزنیم.
Telegram
پالئوگرام
Evolution made us all
Written, Directed and Animated by Ben Hillman
Music by William H. Monk
Performed and Arranged by Donald Sosin
Vocals Beatrice Athene
Written, Directed and Animated by Ben Hillman
Music by William H. Monk
Performed and Arranged by Donald Sosin
Vocals Beatrice Athene
🔹قدرت کارگران و سهجانبهگرایی
🔸این یادداشت در آغاز زمستان سال ۹۴، کمی بیش از چهار سال پیش، در #پروبلماتیکا منتشر شد. در این یادداشت میخواستم نشان دهم که قدرت واقعی #کارگران، آیا در اتاقی قرار دارد که سرنوشت #حداقل_دستمزد سال بعدشان در آن رقم میخورد یا در جایی دیگر است؟
از آن زمان تا امروز عملا هیچ چیزی در میدانی که میخواستم توصیفاش کنم تغییر نکرده به همین دلیل میتوانم این یادداشت را بدون هیچ تغییری اینجا بازنشر کنم.
@interventions
http://problematicaa.com/minimumwagelaborpower/
🔸این یادداشت در آغاز زمستان سال ۹۴، کمی بیش از چهار سال پیش، در #پروبلماتیکا منتشر شد. در این یادداشت میخواستم نشان دهم که قدرت واقعی #کارگران، آیا در اتاقی قرار دارد که سرنوشت #حداقل_دستمزد سال بعدشان در آن رقم میخورد یا در جایی دیگر است؟
از آن زمان تا امروز عملا هیچ چیزی در میدانی که میخواستم توصیفاش کنم تغییر نکرده به همین دلیل میتوانم این یادداشت را بدون هیچ تغییری اینجا بازنشر کنم.
@interventions
http://problematicaa.com/minimumwagelaborpower/
Problematicaa
قدرت واقعی و مسئلهی حداقل دستمزد - پروبلماتیکا
زمستان که از راه میرسد، بازار حدسوگمان دربارهی حداقل دستمزد کارگران داغ میشود. هم کارگران و هم فعالانِ کارگری دست به تولید متنهایی دراینباره میزنند اما نتیجهی نهایی در جایی دیگر رقم میخورد: پشت درهای بستهی نشستِ نمایندگانِ کارفرمایان، دولت […]
۷۶-تسخیر
<unknown>
🔹خودمان برای خودمان تصمیم میگیریم
🔸شکلهای جایگزین و آلترناتیو سازماندهی زندگی اقتصادی، برای فراروی از ساختارهای سرمایهدارانه اهمیتی اساسی دارند. یکی از این شکلها که ازقضا پیوندی هم با خود این ساختارها دارد اما عملا ابزارهایی برای فرارفتن از آنها در اختیار ما میگذارد، #تعاونیهای_کارگری هستند.
🔸در جلسه اخیر مؤسسه #رخداد_تازه پس از نمایش فیلم #تسخیر اثر #نائومی_کلاین و آوی لوییس، کوتاه، درباره مسأله تعاونیهای کارگری و اهمیتشان حرف زدم. در بخش پرسشوپاسخ بحثها سمتوسوی جدلی جذابتری به خود گرفت.
@interventions
🔸شکلهای جایگزین و آلترناتیو سازماندهی زندگی اقتصادی، برای فراروی از ساختارهای سرمایهدارانه اهمیتی اساسی دارند. یکی از این شکلها که ازقضا پیوندی هم با خود این ساختارها دارد اما عملا ابزارهایی برای فرارفتن از آنها در اختیار ما میگذارد، #تعاونیهای_کارگری هستند.
🔸در جلسه اخیر مؤسسه #رخداد_تازه پس از نمایش فیلم #تسخیر اثر #نائومی_کلاین و آوی لوییس، کوتاه، درباره مسأله تعاونیهای کارگری و اهمیتشان حرف زدم. در بخش پرسشوپاسخ بحثها سمتوسوی جدلی جذابتری به خود گرفت.
@interventions
Forwarded from اینکُجا - ایده نوشت های مهدی سلیمانیه (M)
♦️من دانشگاهی نیستم♦️
▪️صدای خرد شدن استخوان ِ طبقات مستضعف در سالها و ماههای اخیر به وضوح شنیده میشود. بخش عمدهای از این فاجعه، در سکوت اتفاق میافتد. بیصدا. بیپژواک. بخش کوچکی از واکنش به این فشار کمرشکن نیز بروز بیرونی مییابد: از اعتراضات اجتماعی تودهوار گرفته تا ابراز خشم و نارضایتیهای در گوشی و در تاکسی و مترو و خیابان. از عدم مشارکت در انتخاباتها تا طنزهای تلخ شبکههای مجازی.
▪️تردیدی نیست که بخش عمدهای از این وضعیت، محصول ناکارآمدی نهادهای رسمی و فساد رخنه کرده و نهادینه شده در ساختارهای حکمرانی است. بحثی در این نیست. این بخش از مسأله بر چشمهای بینا و گوشهای شنوا آشکار شده است.
▪️اما مسأله تنها به نهادهای رسمی و حاکمیتی ختم نمیشود. بخشهایی از خود جامعه نیز در حال فشار آوردن بر اقشار مستعضف است. در اینجاست که غالباً جامعه تیغ به روی جامعه میکشد. این تیغ کشیدن دو شکل دارد: نخست، اشکال خرد و کوچک و غیرسیستماتیک ِ طرد کردن مستضعفین توسط "افراد" دیگری از جامعه که از دسترسیها و امکانات مادی و سیاسی و منزلتی بهرهمندی بیشتری دارند: چیزی که در جامعه تحت عناوینی مثل #ژنهای_خوب، آقازادهها، بخشی از سرمایهداران سنتی و جدید از آن یاد میشود. جامعه تا حدی به این بخش هم حساس و آگاه شدهاست.
▪️دومین نوع از این ظلم ِ جامعه به جامعه اما به صورت نهادی و سیستماتیک اتفاق میافتد: بخشهایی از جامعه که با به دست آوردن سرمایههایی، حول محور منافع مشترک، تشکل یافتهاند. این تشکلیابی و آن انباشت سرمایههای مادی و منزلتی، این توانایی را به آنها بخشیده که بتوانند با له کردن طبقات ضعیفتر، سهم بیشتری از سرمایههای ملی به چنگ بیاورند.
▪️پایاننامهی دکتری دکتر یاسر باقری در دانشگاه علامه طباطبایی، به خوبی بخشی از این ظلم جامعه به جامعه را در شکل دوم آشکار کردهاست: گروههای متشکلی نظیر اساتید دانشگاه، پزشکان، بخشی از افراد دارای سابقهی انقلابی و جنگ از جمله اقشاری هستند که با کنار هم آمدن، منافع خود را به قیمت له شدن هر چه بیشتر اقشار ضعیف جامعه پی میگیرند. آنها هم صدا دارند و هم تریبون. هم صدایشان شنیده میشود و هم روابطی دارند که بتوانند خواستههایشان را پیگیری کنند و به کرسی بنشانند. هم از ارزش نمادین میدانی که در آن فعالیت میکنند، خواه علم و نهاد دانشگاه، خواه حوزه، خواه جنگ و انقلاب برای دنبال کردن منافع شخصی و گروهیشان استفاده میکنند. این بخشی از ظلم خردهکنندهی استخوان طبقات محروم و مستضعف است که کمتر دیده میشود. کمتر نقد میشود. شدت ِ واکنش به آن گاه از شدت ِ واکنش رسمی به نقد ناکارآییهایی دستگاههای رسمی و ساختار حکمرانی هم شدیدتر است. چون جنس ِ این فشار، بر خلاف نوع رسمی، فشاری اجتماعی است. این همان ظلمی است که من از آن به عنوان #نخبگان_علیه_جامعه نام بردهام.
▪️کمتر دورهای در چهار دههی اخیر بودهاست که شدت فشار اقتصادی کمرشکن بر طبقات مستعضف، بیش از امروز باشد. کرونا هم بر شدت این طرد و فشار افزودهاست. تحریمهای بینالمللی هم آن را تشدید کردهاست. در چنین شرایطی، جمعی از "دانشگاهیان" بیانیهای برای افزایش میزان حقوقهای میلیونی خود خطاب به مقامات کشور پیشنهاد دادهاند. در این بیانیه کوتاه، با ارجاع به ارزش علم و دانایی، از ضرورت افزایش حقوق دانشگاهیان و اساتید و افزایش سهم آن از بودجه کشور سخن گفته شدهاست و حقوق این افراد با دانشگاههای خارج از کشور مقایسه میشود. جالب آن است که تا این لحظه و فقط در کمتر از چهار روز، بیش از هزار نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور این بیانیه را امضا کردهاند. خود این بیانیه، جملات و روح حاکم بر آن، مصداقی کامل از گزارهی پیگیری منافع درونگروهی نخبگان به قیمت له شدن هر چه بیشتر اقشار بیصدا و بیتریبون است. مصداقی از جامعهای که نخبگانش حتی در شرایطی اینقدر سخت و مهلک، به دنبال افزایش رفاه ِ نسبی خویشاند.
▪️به اسامی امضاکنندگان نگاه میکنم. از صمیم قلب میگویم: اگر لازمهی دانشگاهی بودن، چنین بیرحمی و خودخواهی افسارگسیختهای است، من در برابر کولبر ِ سرمازده، کارتنخواب رها شده، بازنشستهی ماهی سه میلیون بگیر، کارگر ِ اخراجی و حداقل مزدبگیر، دستفروش دستگیرشده، کارگر ساختمانی دور میدان مانده، مهاجر افغانستانی تحقیر شده، بلوچ و سیستانی ِ بیصدا، معلم ِ ماهی سه میلیون بگیر از دانشگاهی بودن خود شرمسارم. من را با این جماعت جمع نبندید. ما با پول شما تحصیل کردیم. با رنج شما، دکتر و مهندس شدیم. با زبری دستهای شما، کلمات دهنپر کن یاد گرفتیم و نامه نوشتن رسمی یاد گرفتیم. ما ریال به ریال بدهکار شماییم. ما به شما مدیونیم. قرار بود ما صدای رنج ِ شما باشیم. ... نه، من دانشگاهی نیستم.
اینکجا
ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه
@inkojaa
#نخبگان_علیه_جامعه
▪️صدای خرد شدن استخوان ِ طبقات مستضعف در سالها و ماههای اخیر به وضوح شنیده میشود. بخش عمدهای از این فاجعه، در سکوت اتفاق میافتد. بیصدا. بیپژواک. بخش کوچکی از واکنش به این فشار کمرشکن نیز بروز بیرونی مییابد: از اعتراضات اجتماعی تودهوار گرفته تا ابراز خشم و نارضایتیهای در گوشی و در تاکسی و مترو و خیابان. از عدم مشارکت در انتخاباتها تا طنزهای تلخ شبکههای مجازی.
▪️تردیدی نیست که بخش عمدهای از این وضعیت، محصول ناکارآمدی نهادهای رسمی و فساد رخنه کرده و نهادینه شده در ساختارهای حکمرانی است. بحثی در این نیست. این بخش از مسأله بر چشمهای بینا و گوشهای شنوا آشکار شده است.
▪️اما مسأله تنها به نهادهای رسمی و حاکمیتی ختم نمیشود. بخشهایی از خود جامعه نیز در حال فشار آوردن بر اقشار مستعضف است. در اینجاست که غالباً جامعه تیغ به روی جامعه میکشد. این تیغ کشیدن دو شکل دارد: نخست، اشکال خرد و کوچک و غیرسیستماتیک ِ طرد کردن مستضعفین توسط "افراد" دیگری از جامعه که از دسترسیها و امکانات مادی و سیاسی و منزلتی بهرهمندی بیشتری دارند: چیزی که در جامعه تحت عناوینی مثل #ژنهای_خوب، آقازادهها، بخشی از سرمایهداران سنتی و جدید از آن یاد میشود. جامعه تا حدی به این بخش هم حساس و آگاه شدهاست.
▪️دومین نوع از این ظلم ِ جامعه به جامعه اما به صورت نهادی و سیستماتیک اتفاق میافتد: بخشهایی از جامعه که با به دست آوردن سرمایههایی، حول محور منافع مشترک، تشکل یافتهاند. این تشکلیابی و آن انباشت سرمایههای مادی و منزلتی، این توانایی را به آنها بخشیده که بتوانند با له کردن طبقات ضعیفتر، سهم بیشتری از سرمایههای ملی به چنگ بیاورند.
▪️پایاننامهی دکتری دکتر یاسر باقری در دانشگاه علامه طباطبایی، به خوبی بخشی از این ظلم جامعه به جامعه را در شکل دوم آشکار کردهاست: گروههای متشکلی نظیر اساتید دانشگاه، پزشکان، بخشی از افراد دارای سابقهی انقلابی و جنگ از جمله اقشاری هستند که با کنار هم آمدن، منافع خود را به قیمت له شدن هر چه بیشتر اقشار ضعیف جامعه پی میگیرند. آنها هم صدا دارند و هم تریبون. هم صدایشان شنیده میشود و هم روابطی دارند که بتوانند خواستههایشان را پیگیری کنند و به کرسی بنشانند. هم از ارزش نمادین میدانی که در آن فعالیت میکنند، خواه علم و نهاد دانشگاه، خواه حوزه، خواه جنگ و انقلاب برای دنبال کردن منافع شخصی و گروهیشان استفاده میکنند. این بخشی از ظلم خردهکنندهی استخوان طبقات محروم و مستضعف است که کمتر دیده میشود. کمتر نقد میشود. شدت ِ واکنش به آن گاه از شدت ِ واکنش رسمی به نقد ناکارآییهایی دستگاههای رسمی و ساختار حکمرانی هم شدیدتر است. چون جنس ِ این فشار، بر خلاف نوع رسمی، فشاری اجتماعی است. این همان ظلمی است که من از آن به عنوان #نخبگان_علیه_جامعه نام بردهام.
▪️کمتر دورهای در چهار دههی اخیر بودهاست که شدت فشار اقتصادی کمرشکن بر طبقات مستعضف، بیش از امروز باشد. کرونا هم بر شدت این طرد و فشار افزودهاست. تحریمهای بینالمللی هم آن را تشدید کردهاست. در چنین شرایطی، جمعی از "دانشگاهیان" بیانیهای برای افزایش میزان حقوقهای میلیونی خود خطاب به مقامات کشور پیشنهاد دادهاند. در این بیانیه کوتاه، با ارجاع به ارزش علم و دانایی، از ضرورت افزایش حقوق دانشگاهیان و اساتید و افزایش سهم آن از بودجه کشور سخن گفته شدهاست و حقوق این افراد با دانشگاههای خارج از کشور مقایسه میشود. جالب آن است که تا این لحظه و فقط در کمتر از چهار روز، بیش از هزار نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور این بیانیه را امضا کردهاند. خود این بیانیه، جملات و روح حاکم بر آن، مصداقی کامل از گزارهی پیگیری منافع درونگروهی نخبگان به قیمت له شدن هر چه بیشتر اقشار بیصدا و بیتریبون است. مصداقی از جامعهای که نخبگانش حتی در شرایطی اینقدر سخت و مهلک، به دنبال افزایش رفاه ِ نسبی خویشاند.
▪️به اسامی امضاکنندگان نگاه میکنم. از صمیم قلب میگویم: اگر لازمهی دانشگاهی بودن، چنین بیرحمی و خودخواهی افسارگسیختهای است، من در برابر کولبر ِ سرمازده، کارتنخواب رها شده، بازنشستهی ماهی سه میلیون بگیر، کارگر ِ اخراجی و حداقل مزدبگیر، دستفروش دستگیرشده، کارگر ساختمانی دور میدان مانده، مهاجر افغانستانی تحقیر شده، بلوچ و سیستانی ِ بیصدا، معلم ِ ماهی سه میلیون بگیر از دانشگاهی بودن خود شرمسارم. من را با این جماعت جمع نبندید. ما با پول شما تحصیل کردیم. با رنج شما، دکتر و مهندس شدیم. با زبری دستهای شما، کلمات دهنپر کن یاد گرفتیم و نامه نوشتن رسمی یاد گرفتیم. ما ریال به ریال بدهکار شماییم. ما به شما مدیونیم. قرار بود ما صدای رنج ِ شما باشیم. ... نه، من دانشگاهی نیستم.
اینکجا
ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه
@inkojaa
#نخبگان_علیه_جامعه
www.karzar.net
امضا کنید: کارزار اجرای قانون و درخواست رسیدگی به وضعیت معیشتی اعضای هیأت علمی وزارت عتف و مؤسسات تحقیقاتی وابسته
متاسفانه قدرت خرید اعضای هیات علمی با افزایش نرخ تورم طی 15 سال گذشته همواره کاهش قابل ملاحظهای داشته و در حال حاضر حقوق و دستمزد این قشر به هیچ عنوان متناسب با مسئولیت و شان و منزلت اجتماعی ایشان نیست...
Forwarded from بَلْوا
▪️«آیلان» باشیم یا «آنلاین»؟▪️
این روزها آنقدر صبح تا شب «آیلان» هستم و تلاش میکنم بخشی از عقبماندگیها و آسیبهایی که بهواسطۀ تعطیلیهای اخیر برای بچهها ایجاد شده را جبران کنم که وقت نمیکنم چیز خاصی را در فضای مجازی دنبال کنم. میدانم وضع اکثر معلمین نیز کموبیش به همین شکل است. دیشب یکی از همکارانم داباسمشی را برایم فرستاد که یکی از شاخهای همیشه «آنلاین» فضای مجازی تصویر دلقکبازیاش را روی صدای معلم ریاضیای گذاشته بود که بهدلیل آشنایی ناکافی با فضای مجازی، واژۀ «آنلاین» را اشتباهاً «آیلان» تلفظ میکند و از بچهها میخواهد اگر «آیلان» هستند با فرستادن پیامی روی گروه (قاعدتاً در یکی از پیامرسانها) به او اطلاع دهند تا تدریس را شروع کند. کمی که جویا شدم فهمیدم این ماجرا اصطلاحاً در فضای مجازی دسترشته شده است و صغیر و کبیر میخندند که وای! چه معلم بیسوادی که نمیتواند واژۀ فخیمۀ «آنلاین» را درست تلفظ کند.
اگر آن معلم آشنایی کافی با فناوریهای آموزشی ندارد، همچون بسیاری از ما معلمین که چنین آشنایی و آمادگیای را نداریم، همۀ اتهام و خاکبرسریاش برای وزارتخانهای است که در طول همۀ سالهای گذشته و «قطعاً» همۀ سالهای آینده، هیچ بهایی به فناوریهای آموزشی نداده و نخواهد داد. دورههای ضمن خدمت در همۀ نظامهای آموزشی دنیا بناست دقیقاً چنین کارکردی داشته باشند اما در ایران این دورهها بیشتر چیزهایی هستند که باید از سر باز شوند و اغلب با غیرجذابترین و ایدئولوژیکترین فرم و محتوای ممکن برگزار میشوند. کدام یک از شمایی که با صدای این معلم قهقهه میزنید، به چنین مسئلهای اهمیت میدهید؟ ماجرا یک خندیدن و شاد شدنِ ساده نیست و نمیتوان به این تقلیلش داد. نمیتوان گفت معلمان هم عجب قشر بیجنبهای هستند که نمیشود با آنها شوخی کرد. ماجرا اصلاً شوخی نیست. جدیتی که پشت این خندههاست شاید پشت هیچ عصبانیت و اخم دیگری نباشد. شما خواسته یا ناخواسته، انتخاب میکنید به جای اینکه انگشت اتهامتان را بهسوی سیستمی بگیرید که در آموزش معلمان بهشکل آگاهانه و هدفمند کوتاهی میکند و روزبهروز بیشتر و بیشتر همهچیزش را به بنگاههای خصوصی برونسپاری میکند، انگشت اتهام را سمت معلمی میگیرید که تلاش میکند «آیلان» باشد و برای بچههایش کاری بکند. این یک انتخابِ تماماً سیاسی است. اگر به او و تلاش صادقانهاش برای انجام وظیفهاش میخندید، متحد همانهایی هستید که به ریش مردمِ فرودست میخندند. متحد همۀ آن سپهسالاران و وزرایی که همیشه به مردمِ فرودست خندیدهاند. شما که اینقدر آگاهی دارید و واژۀ «آنلاین» را هم درست تلفظ میکنید، نمیدانید زبانِ ما گرهگاه نابرابریهاییست که تجربه کردهایم؟ شما همانهایی هستید که به لهجۀ غیرتهرانیها میخندید. من اما ترجیح میدهم کنار همین معلم بایستم. شما تا میتوانید «آنلاین» باشید!
🔻🔻🔻
@BalvaaBlog
این روزها آنقدر صبح تا شب «آیلان» هستم و تلاش میکنم بخشی از عقبماندگیها و آسیبهایی که بهواسطۀ تعطیلیهای اخیر برای بچهها ایجاد شده را جبران کنم که وقت نمیکنم چیز خاصی را در فضای مجازی دنبال کنم. میدانم وضع اکثر معلمین نیز کموبیش به همین شکل است. دیشب یکی از همکارانم داباسمشی را برایم فرستاد که یکی از شاخهای همیشه «آنلاین» فضای مجازی تصویر دلقکبازیاش را روی صدای معلم ریاضیای گذاشته بود که بهدلیل آشنایی ناکافی با فضای مجازی، واژۀ «آنلاین» را اشتباهاً «آیلان» تلفظ میکند و از بچهها میخواهد اگر «آیلان» هستند با فرستادن پیامی روی گروه (قاعدتاً در یکی از پیامرسانها) به او اطلاع دهند تا تدریس را شروع کند. کمی که جویا شدم فهمیدم این ماجرا اصطلاحاً در فضای مجازی دسترشته شده است و صغیر و کبیر میخندند که وای! چه معلم بیسوادی که نمیتواند واژۀ فخیمۀ «آنلاین» را درست تلفظ کند.
اگر آن معلم آشنایی کافی با فناوریهای آموزشی ندارد، همچون بسیاری از ما معلمین که چنین آشنایی و آمادگیای را نداریم، همۀ اتهام و خاکبرسریاش برای وزارتخانهای است که در طول همۀ سالهای گذشته و «قطعاً» همۀ سالهای آینده، هیچ بهایی به فناوریهای آموزشی نداده و نخواهد داد. دورههای ضمن خدمت در همۀ نظامهای آموزشی دنیا بناست دقیقاً چنین کارکردی داشته باشند اما در ایران این دورهها بیشتر چیزهایی هستند که باید از سر باز شوند و اغلب با غیرجذابترین و ایدئولوژیکترین فرم و محتوای ممکن برگزار میشوند. کدام یک از شمایی که با صدای این معلم قهقهه میزنید، به چنین مسئلهای اهمیت میدهید؟ ماجرا یک خندیدن و شاد شدنِ ساده نیست و نمیتوان به این تقلیلش داد. نمیتوان گفت معلمان هم عجب قشر بیجنبهای هستند که نمیشود با آنها شوخی کرد. ماجرا اصلاً شوخی نیست. جدیتی که پشت این خندههاست شاید پشت هیچ عصبانیت و اخم دیگری نباشد. شما خواسته یا ناخواسته، انتخاب میکنید به جای اینکه انگشت اتهامتان را بهسوی سیستمی بگیرید که در آموزش معلمان بهشکل آگاهانه و هدفمند کوتاهی میکند و روزبهروز بیشتر و بیشتر همهچیزش را به بنگاههای خصوصی برونسپاری میکند، انگشت اتهام را سمت معلمی میگیرید که تلاش میکند «آیلان» باشد و برای بچههایش کاری بکند. این یک انتخابِ تماماً سیاسی است. اگر به او و تلاش صادقانهاش برای انجام وظیفهاش میخندید، متحد همانهایی هستید که به ریش مردمِ فرودست میخندند. متحد همۀ آن سپهسالاران و وزرایی که همیشه به مردمِ فرودست خندیدهاند. شما که اینقدر آگاهی دارید و واژۀ «آنلاین» را هم درست تلفظ میکنید، نمیدانید زبانِ ما گرهگاه نابرابریهاییست که تجربه کردهایم؟ شما همانهایی هستید که به لهجۀ غیرتهرانیها میخندید. من اما ترجیح میدهم کنار همین معلم بایستم. شما تا میتوانید «آنلاین» باشید!
🔻🔻🔻
@BalvaaBlog
Forwarded from اتحادیه انجمنهای علمی علوم اجتماعی (علیرضا)
برنامه نقد معرفی و کتاب
با همراهی روزبه آقاجری
🔹جلسه اول
🔹معرفی و نقد کتابهای:
📔اگر فرزند دختر دارید
📔پیکار با تبعیض جنسی
🔸پنج شنبه ۲۲ اسفندماه
ساعت ۲۱
لینک عضویت در گروه:
https://news.1rj.ru/str/joinchat/Ae5URU2Ru-KVX8On1INAZg
🔻🔻🔻🔻
@socialunion
با همراهی روزبه آقاجری
🔹جلسه اول
🔹معرفی و نقد کتابهای:
📔اگر فرزند دختر دارید
📔پیکار با تبعیض جنسی
🔸پنج شنبه ۲۲ اسفندماه
ساعت ۲۱
لینک عضویت در گروه:
https://news.1rj.ru/str/joinchat/Ae5URU2Ru-KVX8On1INAZg
🔻🔻🔻🔻
@socialunion
تبعیض جنسی در کتابهای درسی.pdf
336.8 KB
متأثر از کتاب درخشان «پیکار با تبعیض جنسی» نوشته آندره میشل با ترجمه #محمدجعفر_پوینده بود که نزدیک به هجده سال پیش (اسفند ۱۳۸۰) مقالهای را برای مجله #چیستا درباره تحلیل کتابهای فارسی اول تا پنجم دبستان از منظر استفادهشان از کلیشههای جنسیتی نوشتم. حضور #پرویز_شهریاری و #کبوتر_ارشدی در آن سالها در این مجله بود که شوقوذوق چنین نوشتنی را در ما بر میانگیخت. به هر حال فکر میکنم حالا هنوز هم خواندنی باشد.
@interventions
@interventions
Audio
🏴 فریبرز رییسدانا، فعال سیاسی و اقتصاددان، امروز صبح بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.
🔴 او در یکی از سخنرانیهایش در سال ۱۳۹۰ در پاسخ به سوال «بدیل شما چیست؟» از بدیلش برای جهان میگوید.
⚫️ رئیسدانا تا واپسین روزهای زندگیاش دست از تلاش، امیدبخشی و مبارزه بر نداشت. میدان این را از او خواهد آموخت و در فقدانش سوگوار است.
@meidaandotcom
🔴 او در یکی از سخنرانیهایش در سال ۱۳۹۰ در پاسخ به سوال «بدیل شما چیست؟» از بدیلش برای جهان میگوید.
⚫️ رئیسدانا تا واپسین روزهای زندگیاش دست از تلاش، امیدبخشی و مبارزه بر نداشت. میدان این را از او خواهد آموخت و در فقدانش سوگوار است.
@meidaandotcom