او به مردم باور داشت
این یادداشت کوتاه را برای #ایرنا نوشتم اما به دلایلی، تمایلشان را به انتشار آن از دست دادند. به هر حال اینجا میگذارماش و امیدوارم خوانده شود. در واقع پاسخی کوتاه به دو اتهامی است که علیه #فریبرز_رییسدانا مطرح شده است.
@interventions
https://bit.ly/2Jdoh2K
این یادداشت کوتاه را برای #ایرنا نوشتم اما به دلایلی، تمایلشان را به انتشار آن از دست دادند. به هر حال اینجا میگذارماش و امیدوارم خوانده شود. در واقع پاسخی کوتاه به دو اتهامی است که علیه #فریبرز_رییسدانا مطرح شده است.
@interventions
https://bit.ly/2Jdoh2K
Telegraph
در دفاع از میراث سیاسی فریبرز رییسدانا
روزبه آقاجری
Forwarded from مُداخِلات (Roozbeh Aghajari)
🔹قدرت کارگران و سهجانبهگرایی
🔸این یادداشت در آغاز زمستان سال ۹۴، کمی بیش از چهار سال پیش، در #پروبلماتیکا منتشر شد. در این یادداشت میخواستم نشان دهم که قدرت واقعی #کارگران، آیا در اتاقی قرار دارد که سرنوشت #حداقل_دستمزد سال بعدشان در آن رقم میخورد یا در جایی دیگر است؟
از آن زمان تا امروز عملا هیچ چیزی در میدانی که میخواستم توصیفاش کنم تغییر نکرده به همین دلیل میتوانم این یادداشت را بدون هیچ تغییری اینجا بازنشر کنم.
@interventions
http://problematicaa.com/minimumwagelaborpower/
🔸این یادداشت در آغاز زمستان سال ۹۴، کمی بیش از چهار سال پیش، در #پروبلماتیکا منتشر شد. در این یادداشت میخواستم نشان دهم که قدرت واقعی #کارگران، آیا در اتاقی قرار دارد که سرنوشت #حداقل_دستمزد سال بعدشان در آن رقم میخورد یا در جایی دیگر است؟
از آن زمان تا امروز عملا هیچ چیزی در میدانی که میخواستم توصیفاش کنم تغییر نکرده به همین دلیل میتوانم این یادداشت را بدون هیچ تغییری اینجا بازنشر کنم.
@interventions
http://problematicaa.com/minimumwagelaborpower/
Problematicaa
قدرت واقعی و مسئلهی حداقل دستمزد - پروبلماتیکا
زمستان که از راه میرسد، بازار حدسوگمان دربارهی حداقل دستمزد کارگران داغ میشود. هم کارگران و هم فعالانِ کارگری دست به تولید متنهایی دراینباره میزنند اما نتیجهی نهایی در جایی دیگر رقم میخورد: پشت درهای بستهی نشستِ نمایندگانِ کارفرمایان، دولت […]
بحثی بسیار شنیدنی میان #الکس_کالینیکوس و #مایک_دیویس درباره فاجعه و سرمایهداری و سرمایهداری فاجعه.
@interventions
https://youtu.be/bFqcnrCjkvE
@interventions
https://youtu.be/bFqcnrCjkvE
YouTube
Marxism in an age of catastrophe with Mike Davis & Alex Callinicos
🎥We’re live! Join Mike Davis & Alex Callinicos discussing Marxism in an age of catastrophe ❓Got a question for our panel? Type it into the comments section b...
Forwarded from مطالعات فرهنگی ایرانی
شکلی دیگر از پدیده کارتنخوابی
ویدئویی از زندگی معتادان در سوراخهای دستکند و قناتهای جنوب شهر تهران تکاندهنده بود. این یادداشتی اختصاصی برای کانال مطالعات فرهنگی ایرانی است، برای توجهدادن به برخی سویههای این پدیده.
@culturalstudies_usc
https://bit.ly/3eMWg0i
ویدئویی از زندگی معتادان در سوراخهای دستکند و قناتهای جنوب شهر تهران تکاندهنده بود. این یادداشتی اختصاصی برای کانال مطالعات فرهنگی ایرانی است، برای توجهدادن به برخی سویههای این پدیده.
@culturalstudies_usc
https://bit.ly/3eMWg0i
Telegraph
قناتخوابی و پرسش از سازوکارها
آخرین سرپناه آنها در شهر سوراخهایی دستکند یا قناتهای قدیمی است. این عبارتی است که با دیدن ویدئوی گزارشی همشهری از زندگی سوراخخوابها و قناتخوابها به ذهن میآید. و راستی هم که همین است!
چگونه یک لیبرال واقعاًموجود را بشناسیم؟
این متن شامل گزارههایی با زبانی جدلی است که شکلی شیوعیافته از لیبرالیسم را نشانه رفته است. در سال ۹۲ نوشته شد اما حالوهوای توییتهای برخی چهرههای اصولگرا در دفاع از نظام بازار به یادم آورد که تا چه اندازه برخی گزارههایش برای امروز هم صادق اند. البته در آن زمان از سلطنتطلبان لیبرال و فرشگردیها و رویکردهای چپ لیبرال خبری نبود.
@interventions
https://bit.ly/3bwFEYN
این متن شامل گزارههایی با زبانی جدلی است که شکلی شیوعیافته از لیبرالیسم را نشانه رفته است. در سال ۹۲ نوشته شد اما حالوهوای توییتهای برخی چهرههای اصولگرا در دفاع از نظام بازار به یادم آورد که تا چه اندازه برخی گزارههایش برای امروز هم صادق اند. البته در آن زمان از سلطنتطلبان لیبرال و فرشگردیها و رویکردهای چپ لیبرال خبری نبود.
@interventions
https://bit.ly/3bwFEYN
Telegraph
گزارههایی پراکنده دربارهی یک لیبرال واقعاًموجود
دربارهی #کرونا و نظام بازار سرمایهداری
در گفتوگو با نشریه «آرمانشهر» نشریهی ارگان انجمن اسلامی آرمان دانشجویان علم و صنعت به پرسشهایی دربارهی بیماری کووید ـ ۱۹ و پیامدهای اقتصادیاجتماعی آن برای سرمایهداری و مخالفاناش پاسخ دادهام. آیا آنچه این بیماری بر سر اقتصاد جهانی آورده است، میتواند چشماندازی دیگر پیش روی ما بگشاید؟ اساساً چه پیامدهایی به بار میآورد؟ آیا این امکان وجود دارد که پس از آن، با چشمی بازتر به جهانمان نگاه کنیم؟
ممنون از بچههای کاردرست #آرمان_شهر.
@interventions
https://vrgl.ir/bhiMo
در گفتوگو با نشریه «آرمانشهر» نشریهی ارگان انجمن اسلامی آرمان دانشجویان علم و صنعت به پرسشهایی دربارهی بیماری کووید ـ ۱۹ و پیامدهای اقتصادیاجتماعی آن برای سرمایهداری و مخالفاناش پاسخ دادهام. آیا آنچه این بیماری بر سر اقتصاد جهانی آورده است، میتواند چشماندازی دیگر پیش روی ما بگشاید؟ اساساً چه پیامدهایی به بار میآورد؟ آیا این امکان وجود دارد که پس از آن، با چشمی بازتر به جهانمان نگاه کنیم؟
ممنون از بچههای کاردرست #آرمان_شهر.
@interventions
https://vrgl.ir/bhiMo
ویرگول
پاندمی و آشکارگیهایش؛ مصاحبه با روزبه آقاجری
در مصاحبهی با روزبه آقاجری، جامعهشناس و روزنامهنگار، از چشمانداز رهایی و تاثیر پاندمی کرونا بر مبارزات ضدسرمایهداری پرسیدیم
Forwarded from پروبلماتیکا/problematicaa
در تکاپوی تشکلیابی
درباره فعالیتهای کارگران، طبقه متوسط و مطالباتشان
مصاحبه مجله دانشجویی «مدارا» با روزبه آقاجری
از متن:
در چند سال اخیر، جنبش کارگری در کشور جانی دوباره گرفته است اما نتوانسته حول یک هدف مشترک با هم به توافق برسد و همکاری لازم را داشته باشد. دلایل این ضعف را چه میبینید؟
ازقضا فکر کنم در اعتراضات اخیر کارگری هم «هدفی مشترک» وجود دارد و هم «توافق»ی هر چند ضمنی: بهبود شرایط زندگیشان و مقابله با از یک سو پیامدهای اقتصادی سیاستهای نادرست دولتی و از سوی دیگر هجوم سیاستهای اقتصادی نولیبرالی دولت و کارفرمایان خصوصی. چنین هدف در هر اعتراض کارگری مستتر است اما آن «توافق»، ضمنی است و هنوز به نیرویی واقعی بدل نشده است. عواملی در این واقعینشدن دخیلاند که به ترتیب اهمیت و اثرگذاری به این شکل میشود از آنها نام برد: سرکوب، نهادهای غیرمستقل کارگری، دگرگونیهای ساختاری تشکل/جمعزدا و شکافهای درونی.
عامل اول، مسأله سرکوب و پیامدهای آن است که اهمیتی خاص دارند. در فضایی که هر نوع گپوگفت و همپیوندی تبدیل به مسألهای امنیتی میشود، در فضایی که سندیکاهای کارگری مستقل نه تنها به رسمیت شناخته نمیشوند بلکه با سرکوبی سیستماتیک مواجه هستند، امکان پدیدآوردن هیچ همپیوندیای وجود ندارد. مفهوم سرکوب را البته باید کمی بیشتر باز کرد. در معنای سرراست آن، دستگیری و بازداشت فعالان کارگری به ذهن میآید اما این صرفاً بخشی از قضیه است. اخراج از کار ـ برای نمونه مانند کارگران اخراجی سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران یا کارگران هفتتپه ـ یا محرومیتهای دیگر در محیط کار بخشی از روندی است که کارگران معترض با آن مواجه میشوند. پس مسأله سرکوب فرایندی پیچیدهتر از آن است که در نگاه اول به نظر میرسد. در اینجا با عاملی اساسی مواجهایم که سهم آن در فروپاشی هر تلاشی برای احقاق حقوق کارگران بهشدت زیاد است و بدون لحاظکردن آن، نمیتوان بهدرستی عوامل دیگر را فهمید.
عامل دوم، وجود نهادهای غیرمستقل در فضای کارگری است که بیش از آنکه مدافع منافع و پیگیر خواستهای کارگران باشند، به ابزاری در دست کارفرمایان خصوصی و دولتی تبدیل شدهاند. شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر به دلیل ماهیت دوگانه و تناقضآمیزشان ـ هم از نظر قانونی و هم از لحاظ عملکردی ـ اگر نگوییم وابسته، میتوانیم بگوییم عمیقاً ناکارآمدند. این باعث شده است که یا با بیتفاوتی کارگران مواجه شوند یا صرفاً به خاطر امتیازاتشان (استراحتگاهها و مانند آن) مورد توجه قرار گیرند. درست است که شاید از نظر نهادی و سازمانی جدا از هم باشند اما هر دو آنها، اساسا به مثابه بازوهای کنترلی و نظارتی در فضای کار عمل میکنند. به همین دلیل است که در «اعتراضات کارگری» خبری از این نهادها نیست. در اینجا هم باید موضوعی مهم را در نظر گرفت و آن هم دقت به ماهیت این نهادهاست. هنوز مطالعه دقیقی درباره این نهادها صورت نگرفته است که بتوانیم نوع عملکرد و پیامدهای کارکرد آنها را بهدقت واکاوی کنیم اما بررسیهای اولیه و نوع واکنش آنها به مطالبات کارگران و تشکلهای مستقل کارگری توصیفات بالا را تأیید میکند. این نهادها عملاً همراهی نظاممندی در تحقق عامل اول دارند.
متن کامل را در آدرس زیر بخوانید:
http://problematicaa.com/on-organizing/
عضویت در تلگرام پروبلماتیکا:
https://news.1rj.ru/str/problematica
درباره فعالیتهای کارگران، طبقه متوسط و مطالباتشان
مصاحبه مجله دانشجویی «مدارا» با روزبه آقاجری
از متن:
در چند سال اخیر، جنبش کارگری در کشور جانی دوباره گرفته است اما نتوانسته حول یک هدف مشترک با هم به توافق برسد و همکاری لازم را داشته باشد. دلایل این ضعف را چه میبینید؟
ازقضا فکر کنم در اعتراضات اخیر کارگری هم «هدفی مشترک» وجود دارد و هم «توافق»ی هر چند ضمنی: بهبود شرایط زندگیشان و مقابله با از یک سو پیامدهای اقتصادی سیاستهای نادرست دولتی و از سوی دیگر هجوم سیاستهای اقتصادی نولیبرالی دولت و کارفرمایان خصوصی. چنین هدف در هر اعتراض کارگری مستتر است اما آن «توافق»، ضمنی است و هنوز به نیرویی واقعی بدل نشده است. عواملی در این واقعینشدن دخیلاند که به ترتیب اهمیت و اثرگذاری به این شکل میشود از آنها نام برد: سرکوب، نهادهای غیرمستقل کارگری، دگرگونیهای ساختاری تشکل/جمعزدا و شکافهای درونی.
عامل اول، مسأله سرکوب و پیامدهای آن است که اهمیتی خاص دارند. در فضایی که هر نوع گپوگفت و همپیوندی تبدیل به مسألهای امنیتی میشود، در فضایی که سندیکاهای کارگری مستقل نه تنها به رسمیت شناخته نمیشوند بلکه با سرکوبی سیستماتیک مواجه هستند، امکان پدیدآوردن هیچ همپیوندیای وجود ندارد. مفهوم سرکوب را البته باید کمی بیشتر باز کرد. در معنای سرراست آن، دستگیری و بازداشت فعالان کارگری به ذهن میآید اما این صرفاً بخشی از قضیه است. اخراج از کار ـ برای نمونه مانند کارگران اخراجی سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران یا کارگران هفتتپه ـ یا محرومیتهای دیگر در محیط کار بخشی از روندی است که کارگران معترض با آن مواجه میشوند. پس مسأله سرکوب فرایندی پیچیدهتر از آن است که در نگاه اول به نظر میرسد. در اینجا با عاملی اساسی مواجهایم که سهم آن در فروپاشی هر تلاشی برای احقاق حقوق کارگران بهشدت زیاد است و بدون لحاظکردن آن، نمیتوان بهدرستی عوامل دیگر را فهمید.
عامل دوم، وجود نهادهای غیرمستقل در فضای کارگری است که بیش از آنکه مدافع منافع و پیگیر خواستهای کارگران باشند، به ابزاری در دست کارفرمایان خصوصی و دولتی تبدیل شدهاند. شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر به دلیل ماهیت دوگانه و تناقضآمیزشان ـ هم از نظر قانونی و هم از لحاظ عملکردی ـ اگر نگوییم وابسته، میتوانیم بگوییم عمیقاً ناکارآمدند. این باعث شده است که یا با بیتفاوتی کارگران مواجه شوند یا صرفاً به خاطر امتیازاتشان (استراحتگاهها و مانند آن) مورد توجه قرار گیرند. درست است که شاید از نظر نهادی و سازمانی جدا از هم باشند اما هر دو آنها، اساسا به مثابه بازوهای کنترلی و نظارتی در فضای کار عمل میکنند. به همین دلیل است که در «اعتراضات کارگری» خبری از این نهادها نیست. در اینجا هم باید موضوعی مهم را در نظر گرفت و آن هم دقت به ماهیت این نهادهاست. هنوز مطالعه دقیقی درباره این نهادها صورت نگرفته است که بتوانیم نوع عملکرد و پیامدهای کارکرد آنها را بهدقت واکاوی کنیم اما بررسیهای اولیه و نوع واکنش آنها به مطالبات کارگران و تشکلهای مستقل کارگری توصیفات بالا را تأیید میکند. این نهادها عملاً همراهی نظاممندی در تحقق عامل اول دارند.
متن کامل را در آدرس زیر بخوانید:
http://problematicaa.com/on-organizing/
عضویت در تلگرام پروبلماتیکا:
https://news.1rj.ru/str/problematica
Problematicaa
در تکاپوی تشکلیابی (درباره فعالیتهای کارگران، طبقه متوسط و مطالباتشان) - پروبلماتیکا
ورودیه: این پرسشپاسخ نخستبار در اردیبهشت ۹۸ در مجله دانشجویی «مدارا» متعلق به انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خلیج فارس بوشهر منتشر شد. بازنشر آن در پروبلماتیکا تأکیدی بر مباحثی است که در آن طرح شده است. پرسش ۱: […]
دربارهی #مردم
این یادداشت قرار بود در مجله #مروارید منتشر شود که گویا ـ چه مطایبهآمیز ـ «جا نبوده» و منتشر نشده است. به هر حال در اینجا منتشرش میکنم چرا که گمان میکنم از این نظر اهمیت دارد که با سه موضع عمومیتیافته در فضای فکری امروز مرزبندی میکند. همانطور که در ورودیهی یادداشت هم اشاره کردهام، رویکردم به مفهوم مردم منطبق است بر رویکرد #یرواند_آبراهامیان.
@interventions
https://bit.ly/2zerFsu
این یادداشت قرار بود در مجله #مروارید منتشر شود که گویا ـ چه مطایبهآمیز ـ «جا نبوده» و منتشر نشده است. به هر حال در اینجا منتشرش میکنم چرا که گمان میکنم از این نظر اهمیت دارد که با سه موضع عمومیتیافته در فضای فکری امروز مرزبندی میکند. همانطور که در ورودیهی یادداشت هم اشاره کردهام، رویکردم به مفهوم مردم منطبق است بر رویکرد #یرواند_آبراهامیان.
@interventions
https://bit.ly/2zerFsu
Telegraph
در عتاب و خطاب مردمان
روزبه آقاجری
شعر و شاعری به روایت افلاطون و اَلن بدیو
بدیو یک افلاطونی پیگیر و جدی است اما در اینجا، با ظرافتی، مواجهه افلاطون با شعر را میکاود و از آن فرا میرود. با متنی جذاب و پرفرازونشیب روبهروییم که نه تنها میخواهد شاعران را به مدینه فاضله بر گرداند بلکه شعر و شاعری را در پیوند با حقیقت قرار دهد.
در زمانی درگیر ترجمهی این بخش از کتاب نااستتیک (نازیباییشناسی) اَلن بدیو شدم که نظریهی رخداد و رویّههای حقیقت اوْ شوری در میان جوانانی برانگیخته بود که ما بودیم. سال ۸۸ بود و توفان رویدادها زمینه و زمانهمان را در مینوردید. دورانی بود که مجموعهمقالات آلن بدیو را که حلقهی رخداد منتشر کرده بود، با ولع تمام در کافه هنر خیابان انقلاب میخواندم و غرق در او بودم. و ترجمهی این مقالهْ حاصل تقارن این کاوش نظری در نظریه رخداد بدیویی و علاقهی دیرپایم به شعر بود. بعد از ده سال بار دیگر نشستم و بازنگریاش کردم تا در این شکل نهایی منتشر شود.
زبان پیچیده و روند استدلالی چندلایه و اصطلاحات خاص او مانعی در روانخوانی چنین متنی است. پس باید منتظر متنی باشید سخت جگرآور.
چند وقت پیش یکی از دوستان از انتشار ترجمهای فارسی از کتاب بدیو خبر داد (گویا نشر نگاه منتشرش کرده). راستش انطباق ندادهام که از تفاوتها و احیانا ایرادات خودم یا آن متن خبری داشته باشم. به هر حال پیشنهاد میکنم آن کتاب و این مقاله را حتماً بخوانید.
از دوستان عزیز، مهسا اسدالهنژاد و سمیرا رشیدپور، واقعاً سپاسگزارم که متن ترجمه را با دقت خواندند و کمک کردند متنی شستهورفتهتر به دست شما برسد.
@interventions
http://problematicaa.com/poetry/
بدیو یک افلاطونی پیگیر و جدی است اما در اینجا، با ظرافتی، مواجهه افلاطون با شعر را میکاود و از آن فرا میرود. با متنی جذاب و پرفرازونشیب روبهروییم که نه تنها میخواهد شاعران را به مدینه فاضله بر گرداند بلکه شعر و شاعری را در پیوند با حقیقت قرار دهد.
در زمانی درگیر ترجمهی این بخش از کتاب نااستتیک (نازیباییشناسی) اَلن بدیو شدم که نظریهی رخداد و رویّههای حقیقت اوْ شوری در میان جوانانی برانگیخته بود که ما بودیم. سال ۸۸ بود و توفان رویدادها زمینه و زمانهمان را در مینوردید. دورانی بود که مجموعهمقالات آلن بدیو را که حلقهی رخداد منتشر کرده بود، با ولع تمام در کافه هنر خیابان انقلاب میخواندم و غرق در او بودم. و ترجمهی این مقالهْ حاصل تقارن این کاوش نظری در نظریه رخداد بدیویی و علاقهی دیرپایم به شعر بود. بعد از ده سال بار دیگر نشستم و بازنگریاش کردم تا در این شکل نهایی منتشر شود.
زبان پیچیده و روند استدلالی چندلایه و اصطلاحات خاص او مانعی در روانخوانی چنین متنی است. پس باید منتظر متنی باشید سخت جگرآور.
چند وقت پیش یکی از دوستان از انتشار ترجمهای فارسی از کتاب بدیو خبر داد (گویا نشر نگاه منتشرش کرده). راستش انطباق ندادهام که از تفاوتها و احیانا ایرادات خودم یا آن متن خبری داشته باشم. به هر حال پیشنهاد میکنم آن کتاب و این مقاله را حتماً بخوانید.
از دوستان عزیز، مهسا اسدالهنژاد و سمیرا رشیدپور، واقعاً سپاسگزارم که متن ترجمه را با دقت خواندند و کمک کردند متنی شستهورفتهتر به دست شما برسد.
@interventions
http://problematicaa.com/poetry/
اسفار کلمه و رویا
خیلی پیشتر از اینکه خودم را چیز دیگری بنامم، مفتخر بودم به نام نامی شاعر. 😁 از اواخر دورهی راهنمایی در اوزان و قوالب قدیم و حالوهوایی مثنویوار و سپس با رویکردی اجتماعیسیاسی نظم میبافتم تا آنکه کمی پیشتر آمدم و چه لذتی بردم از قالب چارپاره. چارپاره امکان شخصیترشدن زبان و احساسات را برایم فراهم کرد.
خیلی زود پای شعر نیمایی به میان آمد و درگیری زبانی و فکریام با سنتی آغاز شد که میتوانیم شعر مدرن ایران بنامیماش. این شعر مدرن، خود، به مسیرهای گوناگونی رفته که اگر پای تقسیمبندی به میان آید، شاید بتوان رگهای پررنگی از برخی از این مسیرها در شعرهایم دیده شود اما دست کم خودم، در این اولین مجموعهشعرم، خودم را تماماً متعلق به این یا آن مسیر مشخص نمیدانم.
به هر روی، خیلی دیر به فکر انتشار چنین مجموعهشعری افتادم. یکی از دلایل اصلیاش طوفانی بود که در پایان دبیرستان در آن فرو رفتم: مشخصاً جامعهشناسی انتقادی و بهویژه سنت مارکسی آن. هر چند عمیقاً به وادی دیگری کشیده شده بودم اما شعر و شاعری همراهم پیش آمد و نه من او را رها کردم و نه اوْ من را.
مجموعه «اسفار کلمه و رویا» دربردارندهی شعرهایم از آخر دههی هفتاد تا پاییز ۹۸ است. کتاب کمحجمی از کار در آمده چرا که بسیاری شعرها حذف یا دور ریخته شدند. متأسفانه چند شعر سانسور شدند تا این کتاب مجوز بگیرد. به دلایلی شخصی و غیر شخصی، باید این کتاب را، چه با سانسور چه بیسانسور، منتشر میکردم، به همین دلیل به سانسور تن دادم تا منتشر شود. به هر حال شعرهای سانسورشده را در همینجا منتشر خواهم کرد.
آنچه در پایین آمده، مصاحبهای است درباره همین مجموعهشعر که در ایبنا منتشر شد. حالا که کتاب اسفار کلمه و رویا را انتشارات #سیب_سرخ احتمالاً تا پایان این هفته به بازار میفرستد، بد نیست این مصاحبه را اینجا بگذارم.
پینوشت: آدم شوخطبعی در کامنتهای این مصاحبه نکتهای بامزه گفته که تأکید میکنم، از دستش ندهید. 😁
@Interventions
https://bit.ly/3e8yjiQ
خیلی پیشتر از اینکه خودم را چیز دیگری بنامم، مفتخر بودم به نام نامی شاعر. 😁 از اواخر دورهی راهنمایی در اوزان و قوالب قدیم و حالوهوایی مثنویوار و سپس با رویکردی اجتماعیسیاسی نظم میبافتم تا آنکه کمی پیشتر آمدم و چه لذتی بردم از قالب چارپاره. چارپاره امکان شخصیترشدن زبان و احساسات را برایم فراهم کرد.
خیلی زود پای شعر نیمایی به میان آمد و درگیری زبانی و فکریام با سنتی آغاز شد که میتوانیم شعر مدرن ایران بنامیماش. این شعر مدرن، خود، به مسیرهای گوناگونی رفته که اگر پای تقسیمبندی به میان آید، شاید بتوان رگهای پررنگی از برخی از این مسیرها در شعرهایم دیده شود اما دست کم خودم، در این اولین مجموعهشعرم، خودم را تماماً متعلق به این یا آن مسیر مشخص نمیدانم.
به هر روی، خیلی دیر به فکر انتشار چنین مجموعهشعری افتادم. یکی از دلایل اصلیاش طوفانی بود که در پایان دبیرستان در آن فرو رفتم: مشخصاً جامعهشناسی انتقادی و بهویژه سنت مارکسی آن. هر چند عمیقاً به وادی دیگری کشیده شده بودم اما شعر و شاعری همراهم پیش آمد و نه من او را رها کردم و نه اوْ من را.
مجموعه «اسفار کلمه و رویا» دربردارندهی شعرهایم از آخر دههی هفتاد تا پاییز ۹۸ است. کتاب کمحجمی از کار در آمده چرا که بسیاری شعرها حذف یا دور ریخته شدند. متأسفانه چند شعر سانسور شدند تا این کتاب مجوز بگیرد. به دلایلی شخصی و غیر شخصی، باید این کتاب را، چه با سانسور چه بیسانسور، منتشر میکردم، به همین دلیل به سانسور تن دادم تا منتشر شود. به هر حال شعرهای سانسورشده را در همینجا منتشر خواهم کرد.
آنچه در پایین آمده، مصاحبهای است درباره همین مجموعهشعر که در ایبنا منتشر شد. حالا که کتاب اسفار کلمه و رویا را انتشارات #سیب_سرخ احتمالاً تا پایان این هفته به بازار میفرستد، بد نیست این مصاحبه را اینجا بگذارم.
پینوشت: آدم شوخطبعی در کامنتهای این مصاحبه نکتهای بامزه گفته که تأکید میکنم، از دستش ندهید. 😁
@Interventions
https://bit.ly/3e8yjiQ
خبرگزاری کتاب ايران (IBNA)
اولین مجموعه شعر آقاجری منتشر میشود | ایبنا
اولین مجموعه شعر روزبه آقاجری، با عنوان «اسفار کلمه و رویا» منتشر میشود.
داستان فوردیسم چینی
مستند کارخانهی امریکایی (American factory) مستندی واقعاً آموزنده، عمیق و چندسویه است. توصیف و بهتصویرکشیدن چالشهایی که پیش روی کارگران و کارفرمایان وجود دارد، ما را با جهانی آشنا میکند که گاه صرفاً خبری یا ویدئویی از آن پخش میشود. چنین مستندهایی ما را با چندلایگی پدیدارها رودررو میکنند.
کارخانهی تولید شیشهی شرکت جنرال موتورز تعطیل میشود و پس از چندی، میلیاردری چینی در آن سرمایهگذاری میکند و دوباره راهاش میاندازد با نام کارخانهی فویائو. این مستند ابعاد پیچیدهای از فعالیت فوردیستی مدیران و کارفرمایان و تلاش کارگران برای داشتن اتحادیه، اختلاف نظر جدی میان کارگران چینی و امریکایی بر سر این موضوع را به نمایش میگذارد بدون اینکه به دام ایدئولوژی چینی عقبمانده ـ غربی پیشرفته بیفتد.
میشود گفت که در این مستند ایالات متحدهی پایان سدهی نوزدهم و آغاز سدهی بیستم، ایالات متحده پایان سدهی بیستم و آغاز سدهی بیستم و یکم را غافلگیر میکند. آن اولی اکنون در قامت سرمایهداری چینی به سرزمین اصلی بازگشته است.
@interventions
مستند کارخانهی امریکایی (American factory) مستندی واقعاً آموزنده، عمیق و چندسویه است. توصیف و بهتصویرکشیدن چالشهایی که پیش روی کارگران و کارفرمایان وجود دارد، ما را با جهانی آشنا میکند که گاه صرفاً خبری یا ویدئویی از آن پخش میشود. چنین مستندهایی ما را با چندلایگی پدیدارها رودررو میکنند.
کارخانهی تولید شیشهی شرکت جنرال موتورز تعطیل میشود و پس از چندی، میلیاردری چینی در آن سرمایهگذاری میکند و دوباره راهاش میاندازد با نام کارخانهی فویائو. این مستند ابعاد پیچیدهای از فعالیت فوردیستی مدیران و کارفرمایان و تلاش کارگران برای داشتن اتحادیه، اختلاف نظر جدی میان کارگران چینی و امریکایی بر سر این موضوع را به نمایش میگذارد بدون اینکه به دام ایدئولوژی چینی عقبمانده ـ غربی پیشرفته بیفتد.
میشود گفت که در این مستند ایالات متحدهی پایان سدهی نوزدهم و آغاز سدهی بیستم، ایالات متحده پایان سدهی بیستم و آغاز سدهی بیستم و یکم را غافلگیر میکند. آن اولی اکنون در قامت سرمایهداری چینی به سرزمین اصلی بازگشته است.
@interventions
یادداشتهای بازخوانی تاریخ و آگاهی طبقاتی
لوکاچ عجب نقد درخشانی به کار خودش یعنی تاریخ و آگاهی طبقاتی وارد میکنه: «نکتهای که بیش از هر چیز جلب توجه میکند این است که تاریخ و آگاهی طبقاتی برخلاف مقاصد ذهنی نویسندهاش، بهطور عینی گرایشی را در تاریخ مارکسیسم نمایندگی میکند که هم از نظر خاستگاههای فلسفی و هم به لحاظ تأثیرات سیاسیاش، تنوعی بسیار گسترده دارد اما خواسته یا ناخواسته ریشهی هستیشناسی مارکسیسم را میزند. منظورم گرایشی است که مارکسیسم را صرفاً نظریه و فلسفهای اجتماعی میداند و نظرگاه آن را در مورد طبیعت نادیده میگیرد یا رد میکند».
این دقیقاً مسألهای است که امروز هم با آن مواجهایم.
مقدمهی ۱۹۶۷ لوکاچ بر کتاب خودش یک خودانتقادی دقیق و نمونهوار است.
@interventions
لوکاچ عجب نقد درخشانی به کار خودش یعنی تاریخ و آگاهی طبقاتی وارد میکنه: «نکتهای که بیش از هر چیز جلب توجه میکند این است که تاریخ و آگاهی طبقاتی برخلاف مقاصد ذهنی نویسندهاش، بهطور عینی گرایشی را در تاریخ مارکسیسم نمایندگی میکند که هم از نظر خاستگاههای فلسفی و هم به لحاظ تأثیرات سیاسیاش، تنوعی بسیار گسترده دارد اما خواسته یا ناخواسته ریشهی هستیشناسی مارکسیسم را میزند. منظورم گرایشی است که مارکسیسم را صرفاً نظریه و فلسفهای اجتماعی میداند و نظرگاه آن را در مورد طبیعت نادیده میگیرد یا رد میکند».
این دقیقاً مسألهای است که امروز هم با آن مواجهایم.
مقدمهی ۱۹۶۷ لوکاچ بر کتاب خودش یک خودانتقادی دقیق و نمونهوار است.
@interventions
یادداشتهای بازخوانی تاریخ و آگاهی طبقاتی
اگر آب دستتان است زمین بگذارید و نسخه تاریخ و آگاهی طبقاتی (منتشره در انتشارات بوتیمار) را امحا کنید. لطفاً این نسخه را نخرید. نسخهی قدیمی نشر تجربه هزار برابر ارزشاش بیشتر از این نسخه دوم است. واقعاً نسخهی نشر بوتیمار باید از کتابفروشیها جمع شود.
@interventions
اگر آب دستتان است زمین بگذارید و نسخه تاریخ و آگاهی طبقاتی (منتشره در انتشارات بوتیمار) را امحا کنید. لطفاً این نسخه را نخرید. نسخهی قدیمی نشر تجربه هزار برابر ارزشاش بیشتر از این نسخه دوم است. واقعاً نسخهی نشر بوتیمار باید از کتابفروشیها جمع شود.
@interventions
گذر از بحران با گذاشتن بار آن بر دوش بیصدایان
مصاحبهی #محمد_مالجو در برنامهی «رینگ» با اجرای امیر خراسانی بهشدت شنیدنی و از اهمیتی بسیار برخوردار است. مالجو با دقت مرزبندیاش را تلاش خراسانی برای تأکید بر متمایزبودن گرایشها در جمهوری اسلامی مشخص میکند و بهدرستی بر گرایشهای سیاسی و اقتصادی نیروهای حاکم دست میگذارد. یکی از نکات جالب در این مصاحبه این بود که مالجو گفت، دولتهای گوناگون در جمهوری اسلامی همواره به این گرایش داشتهاند که با گذاشتن بار بحرانها بر دوش بیصدایان و کمصدایان از آنها گذر کنند. حتماً بشنوید.
@interventions
https://bit.ly/2YDSkYv
مصاحبهی #محمد_مالجو در برنامهی «رینگ» با اجرای امیر خراسانی بهشدت شنیدنی و از اهمیتی بسیار برخوردار است. مالجو با دقت مرزبندیاش را تلاش خراسانی برای تأکید بر متمایزبودن گرایشها در جمهوری اسلامی مشخص میکند و بهدرستی بر گرایشهای سیاسی و اقتصادی نیروهای حاکم دست میگذارد. یکی از نکات جالب در این مصاحبه این بود که مالجو گفت، دولتهای گوناگون در جمهوری اسلامی همواره به این گرایش داشتهاند که با گذاشتن بار بحرانها بر دوش بیصدایان و کمصدایان از آنها گذر کنند. حتماً بشنوید.
@interventions
https://bit.ly/2YDSkYv
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
رینگ۱۰ _ اقتصادسیاسی به روایت یک اقتصاددان نامتعارف گفتگو با دکتر محمد مالجو
رینگ۱۰ _ اقتصادسیاسی به روایت یک اقتصاددان نامتعارف گفتگو پرحاشیه با دکتر محمد مالجو
آدرس تلگرام: https://news.1rj.ru/str/ringmedia_ir
آدرس اینستاگرام: https://instagram.com/ringmedia.ir
وبسایت: www.ringmedia.ir
آدرس آپارات: https://www.aparat.com/ringmedia.ir
آدرس تلگرام: https://news.1rj.ru/str/ringmedia_ir
آدرس اینستاگرام: https://instagram.com/ringmedia.ir
وبسایت: www.ringmedia.ir
آدرس آپارات: https://www.aparat.com/ringmedia.ir
یازده سال از روزی گذشت که این شعر با تأثر از رویدادی تلخ نوشته شد.
افتاده است
بر سنگفرشِ راه
در هیئتِ اناری شکوفان
و با دهانی از شکوفه و آتش دور میشود.
چیزی تهی شبیهِ اشک
بر گونههایِ چیزی تهی شبیهِ آدمی
در مرزهایِ چیزی تهی شبیهِ شعر
جاری ست.
و دهان گشوده است بعد از او
گردابی از هیچ در کلمات،
در درختها،
در زمان
جا مانده ایم
در هیئتِ سیبی گندیده
و دیوانهوار تکرار میشود،
زمین.
@interventions
افتاده است
بر سنگفرشِ راه
در هیئتِ اناری شکوفان
و با دهانی از شکوفه و آتش دور میشود.
چیزی تهی شبیهِ اشک
بر گونههایِ چیزی تهی شبیهِ آدمی
در مرزهایِ چیزی تهی شبیهِ شعر
جاری ست.
و دهان گشوده است بعد از او
گردابی از هیچ در کلمات،
در درختها،
در زمان
جا مانده ایم
در هیئتِ سیبی گندیده
و دیوانهوار تکرار میشود،
زمین.
@interventions
انسان یا دستگاه آنتونیو گرامشی.pdf
493.3 KB
این نوشتهی کوتاه از #آنتونیو_گرامشی را سال ۸۴ با شوقوذوق بسیار برای مجلهی #نقد_نو ترجمه کردم. یادداشت «انسان یا دستگاه؟» به مسألهی آموزش حرفهای و آموزش عمومی میپردازد و موضع گرامشی بسیار جذاب است. آن زمان هرگز فکر نمیکردم تز دکتریام تلاشی باشد برای فراهمکردن پاسخی برای این پرسش در آموزش دانشگاهی با تمرکز بر مسألهی مهارت. جدا از این حرفوحدیثها، یادداشت گرامشی خواندن دارد.
پانوشت: ضعفهای ترجمه را بر من ببخشایید
@interventions
پانوشت: ضعفهای ترجمه را بر من ببخشایید
@interventions
کتابخوانی
از هفتهی بعد، روزهای شنبه یک #معرفی_کتاب صوتی در اینجا میگذارم. البته معرفی کتاب به معنای دقیق و منسجم آن نیست. درواقع میخواهم سه کار انجام دهم: ۱) مطالعهی خودم را شکلی منسجمتر دهم و ۲) امکان آشناییای اولیه را با آن کتاب فراهم کنم و ۳) آن کتاب را در چارچوبی کلیتر قرار دهم که آن چارچوب یا برای فهم وضعیتمان ضرورت دارد یا اینکه مسیری مطالعاتی را مشخص میکند.
صوتیبودنش هم صرفاً به این دلیل است که در شرایط فعلی برایم راحتتر از نوشتن و برای برخی شنیدن راحتتر از خواندن است.
@interventions
از هفتهی بعد، روزهای شنبه یک #معرفی_کتاب صوتی در اینجا میگذارم. البته معرفی کتاب به معنای دقیق و منسجم آن نیست. درواقع میخواهم سه کار انجام دهم: ۱) مطالعهی خودم را شکلی منسجمتر دهم و ۲) امکان آشناییای اولیه را با آن کتاب فراهم کنم و ۳) آن کتاب را در چارچوبی کلیتر قرار دهم که آن چارچوب یا برای فهم وضعیتمان ضرورت دارد یا اینکه مسیری مطالعاتی را مشخص میکند.
صوتیبودنش هم صرفاً به این دلیل است که در شرایط فعلی برایم راحتتر از نوشتن و برای برخی شنیدن راحتتر از خواندن است.
@interventions
Forwarded from پروبلماتیکا/problematicaa
شنیدن کتاب
بازخوانیای شخصی از مواجهه با کتاب صوتی
✍روزبه آقاجری
از متن:
کتابهای صوتی را در سه جا میتوانستم گیر بیاورم: ۱) آنهایی که نسخهی فیزیکی داشتند و در فروشگاههای موسیقی و کتابفروشیها هم پیدا میشدند و ۲) آنهایی که برای دسترسی به آنها باید روی گوشیام ابزارک (اپلیکیشن) مورد نظرشان را نصب میکردم. ۳) حالت سوم را که میتوانم «برخوانیهای آزاد» بناممشان، معمولاً برخوان های بینام و بانام تهیهشان میکنند و در کانالهای تلگرامی بیشتر به آنها برخوردهام. این آثار لزوماً بدکیفیت یا کمارزش نیستند و چه بسا محدودیتهای ناشی از سانسور را که در شرکتها و ابزارکها ممکن است وجود داشته باشد، نداشته باشند اما بههر حال باید محتاطانه با آنها مواجه شد.
نسخههای فیزیکی کتاب صوتی که درواقع روی دیویدی ضبط شدهاند، صرفاً یا باید روی رایانهی شخصی شنیدشان یا روی پخشکنندههای خانگی یا در خودرو و به درد پیادهروی نمیخورند. به همین دلیل باید ابزارک (اپلیکیشن)ی را از بازار یا گوگلاپ (برای دستگاههای اندرویدی) روی موبایلم دانلود میکردم و از آنجا کتاب صوتی را گوش میدادم.
تا مدتها مشکلام این بود که به دلیل پایینبودن حافظهی داخلی گوشی قدیمیام و پایینبودن نسخهی اندرویدش امکان دسترسی به این ابزارکها را نداشتم. به همین دلیل زمانی که توانستم گوشی مدل بالاتری تهیه کنم، توانستم با خیال راحت از این ابزارکها استفاده کنم.
برای خواندن متن کامل به آدرس زیر بروید:
http://problematicaa.com/audiobook/
عضویت در تلگرام پروبلماتیکا:
https://news.1rj.ru/str/problematica
بازخوانیای شخصی از مواجهه با کتاب صوتی
✍روزبه آقاجری
از متن:
کتابهای صوتی را در سه جا میتوانستم گیر بیاورم: ۱) آنهایی که نسخهی فیزیکی داشتند و در فروشگاههای موسیقی و کتابفروشیها هم پیدا میشدند و ۲) آنهایی که برای دسترسی به آنها باید روی گوشیام ابزارک (اپلیکیشن) مورد نظرشان را نصب میکردم. ۳) حالت سوم را که میتوانم «برخوانیهای آزاد» بناممشان، معمولاً برخوان های بینام و بانام تهیهشان میکنند و در کانالهای تلگرامی بیشتر به آنها برخوردهام. این آثار لزوماً بدکیفیت یا کمارزش نیستند و چه بسا محدودیتهای ناشی از سانسور را که در شرکتها و ابزارکها ممکن است وجود داشته باشد، نداشته باشند اما بههر حال باید محتاطانه با آنها مواجه شد.
نسخههای فیزیکی کتاب صوتی که درواقع روی دیویدی ضبط شدهاند، صرفاً یا باید روی رایانهی شخصی شنیدشان یا روی پخشکنندههای خانگی یا در خودرو و به درد پیادهروی نمیخورند. به همین دلیل باید ابزارک (اپلیکیشن)ی را از بازار یا گوگلاپ (برای دستگاههای اندرویدی) روی موبایلم دانلود میکردم و از آنجا کتاب صوتی را گوش میدادم.
تا مدتها مشکلام این بود که به دلیل پایینبودن حافظهی داخلی گوشی قدیمیام و پایینبودن نسخهی اندرویدش امکان دسترسی به این ابزارکها را نداشتم. به همین دلیل زمانی که توانستم گوشی مدل بالاتری تهیه کنم، توانستم با خیال راحت از این ابزارکها استفاده کنم.
برای خواندن متن کامل به آدرس زیر بروید:
http://problematicaa.com/audiobook/
عضویت در تلگرام پروبلماتیکا:
https://news.1rj.ru/str/problematica
Problematicaa
شنیدن کتاب (بازخوانیای شخصی از مواجهه با کتاب صوتی) - پروبلماتیکا
تجربهی کموبیش دو سال و چند ماههای از گوشدادن به کتاب صوتی دارم؛ تجربهای که گمان میکنم حالا میتوانم آن را، بهشکلی منسجمتر، روی کاغذ بیاورم. البته اینکه ماه ژوئن ماه کتاب صوتی است ـ ماهی که الان در آن […]
دربارهی جبههبندیهای جدید نیروهای سیاسی
رد اعتبارنامهی #تاجگردون برای من صرفاً نمودی ساده از فسادستیزی نبود بلکه جدیشدن اثرگذاری اتحادها و ائتلافهای تازهای را نشان داد که هر چند یک دهه (از دو سال پایانی دولت احمدینژاد تا امروز) از شکلگیریشان میگذرد اما زمان میبرد تا خود را به نیرویی مستقل تبدیل کنند. برای من رد اعتبارنامه تاجگردون تجلی قدرت جبههبندیای تازه است که در این پارهیادداشت سعی کردهام ابعاد و برخی جنبههایش را نشان دهم.
@interventions
https://bit.ly/3gzCbus
رد اعتبارنامهی #تاجگردون برای من صرفاً نمودی ساده از فسادستیزی نبود بلکه جدیشدن اثرگذاری اتحادها و ائتلافهای تازهای را نشان داد که هر چند یک دهه (از دو سال پایانی دولت احمدینژاد تا امروز) از شکلگیریشان میگذرد اما زمان میبرد تا خود را به نیرویی مستقل تبدیل کنند. برای من رد اعتبارنامه تاجگردون تجلی قدرت جبههبندیای تازه است که در این پارهیادداشت سعی کردهام ابعاد و برخی جنبههایش را نشان دهم.
@interventions
https://bit.ly/3gzCbus
Telegraph
فراتر از رد اعتبارنامه
حالا که اعتبارنامه تاجگردون رد شد، بهتر میتوان دربارهی رد اعتبارنامهی تاجگردون و زمینهها و پیامهایش حرف زد. برای من اهمیت این اتفاق در آن است که تجلی ترکیببندیهای تازه در ساختار نیروهای سیاسیاقتصادی است. هر چند دوگانهی «فاسد ـ پاکدست» بهظاهر دوگانهای…
کتابی تازه با ترجمه و تدوین #مرتضا_مردیها منتشر شده که عنوانی جالب دارد: لیبرالیسم محافظهکار. پیشتر در جستاری به رابطه محافظهکاری و لیبرالیسم پرداخته بودم.
@interventions
@interventions