مُداخِلات – Telegram
مُداخِلات
467 subscribers
44 photos
5 videos
41 files
197 links
اظهارات و مکتوبات یک جامعه‌روزشناس‌نامه‌شعرنگار
Download Telegram
Forwarded from نقد
▫️ در نقد بخوانید:
کتابِ «جامعه‌ی بدیل» - جلد یکم

📚 با آثاری از:
دیوید اَدِم، مهمت اوفوک توتان، برتل اولمن، پل بِرکِت، کوستاس پاپی‌آنو، لئو پانیچ، نوربِرت ترِنکلِه، تنر چم، کمال خسروی، درن روسو، دِرِک سایر، کارل کُرش، مصطفی کایااوغلو، ال کمپل، نورمن گراس، مارک مالهالند، دیوید میلر، مایکل هاینریش، پیتر هیودیس


📚 مترجمان:
تارا بهروزیان، کاووس بهزادی، کمال خسروی، بهرام صفایی، دلشاد عبادی، حسن مرتضوی، منصور موسوی، سهراب نیکزاد

👇🏽
http://naghd.info/Alternative-Society-Vol.1-NAGHD.pdf

#کتاب_نقد
#جامعه‌ی_بدیل
🖋@naghd_com
در سالگرد قتل #رزا_لوکزامبورگ و #کارل_لیبکنشت به دست نازیست‌ها و همراهی سوسیال‌دموکرات‌های راست

معرفی چند کتاب از گزیده‌آثار او و درباره اندیشه‌ها و زندگی‌اش

@intervention

https://www.instagram.com/p/CKFIQKjB-Xa/?igshid=ezyr3jfop7ki
امروز دوم بهمن هفتادوپنجمین سالگرد برپایی حاکمیت خودمختار #جمهوری_مهاباد است؛ حاکمیتی که درست مانند دوران حاکمیت خودمختار #فرقه_دموکرات_آذربایجان می‌توان آن را یکی از نقاط درخشان تاریخ معاصر ایران دانست. #قاضی_محمد، آن انسان شریف و درست، را، دارودسته‌ی پهلوی دوم، چنان ناجوانمردانه و با فریبکاری اعدام کردند که داغ‌اش هنوز تازه است. در این ویدئو نکاتی درباره‌ی این رویداد بازگو شده است.

پانوشت:
افتخار می‌کنم که محتوای این ویدئو را در #روزآروز تهیه کرده‌ام‌. واقعا وقتی به آن #یک‌سال خودمان در روزآروز فکر می‌کنم، سرشار از شادی و امید می‌شوم.
@interventions


https://www.instagram.com/p/CKTJs4wBY50/?igshid=1n9afili4pxoe
کتاب «زمینه‌ی جامعه‌شناسی» #امیرحسین_آریان‌پور اهمیت تاریخی و علمی جدی‌ای دارد حتا اگر در دو دهه‌ی اخیر به کناری گذاشته شده باشد. طبیعتاً بسیاری متون پایه‌ی جامعه‌شناسی بسی‌ بهتر از آن منتشر شده‌اند اما جایگاه تاریخی‌اش محفوظ است. در این‌جا درباره‌ی تجربه‌ی شخصی خواندن دوسال‌نیمه‌ی آن حرف زده‌ام.

@interventions

https://www.instagram.com/p/CKakAJkh2Vp/?igshid=5wcr7unsd2m9
برای کاری پژوهشی دو کتاب از #علی_مرادی_مراغه‌ای را سفارش دادم و دیروز و امروز‌ آن‌ها را تورقی کردم. تأسف‌آور بود همین تورق نیم‌بند. در پایین بیشتر توضیح داده‌ام درباره این موضوع. مرادی مراغه‌ای کتابی، به نظرم بسیار مهم، درباره انجمن‌های مشروطه و مسأله‌ی خودمختاری دارد. به هر حال تا اینجا که انگار سرم به سنگ خورده‌ باشد، گیجم...

@interventions

https://www.instagram.com/p/CKiFMAYh7oF/?igshid=12jjvmixjq1m
کمی درباره کتاب‌ دوجلدی «روزشمار غائله‌ی آذربایجان» که #کاوه_بیات و #رضا_آذری_شهرضایی گردآوری‌اش کرده‌اند. و کمی بیشتر درباره‌ی رویکرد کاوه بیات.

@interventions

https://www.instagram.com/p/CKk65dGB5IW/?igshid=1ajyhwjeagi5k
Audio
دوران حاکمیت خودمختار فرقه دموکرات آذربایجان از زبان غلامحسین ساعدی

مصاحبه‌ی #ضیا_صدقی با #غلامحسین_ساعدی درباره‌ی دوران #حاکمیت_خودمختار فرقه‌ی دموکرات آذربایجان واقعاً شنیدنی است.
ساعدی توصیفی دقیق از آن دوران و شخصیت #جعفر_پیشه_وری ارائه می‌دهد.
توصیف تاریخی‌اش، در کنار نقدهای بجای او، تصویری از آن دوران ارائه می‌دهد که جهنم‌انگاری سلطنت‌طلبانه از آن دوران را دود می‌کند و به هوا می‌فرستد.
از دکتر مرادی عزیز متشکرم که این فایل را همرسان کردند.

@interventions
اکنون و اینجا؛ مسأله این است

#ناصر_زرافشان آدم روشن‌بینی است؛ کمتر اسیر ذوق‌زدگی‌های مرسوم می‌شود و بیشتر می‌کوشد، در اوج همدلی، وجوه نادیده موضوع را بگشاید. در این ویدئو، برخلاف تیترهای ذوق‌زده‌ای که خبرگزاری‌ها و تارنماها و کانال‌ها بر آن گذاشته‌اند، در فرازی مهم از سخنان‌اش می‌گوید: «هر سازمان سیاسی مانند یک ارگانیسم زنده است و برای حفظ و ادامه زندگی خود در یک محیط دائم‌التغییر و برای رویارویی با شرایط دائم‌التغییر آن محیط، باید در خود نیز تغییرات ضروری و مناسب را عملی سازد.
راه و آرمان کلی رفقای ما، ورای شکل یا شکل‌های مشخص مبارزه در یک دوره با یک دهه‌ی خاص، سوسیالیسم بود. و تا آنجایی که من رفقای سیاهکل را می‌شناختم، یقین دارم که اگر امروز آنان در میان ما بودند، دغدغه‌ی آن‌ها تدوین راهبرد مبارزاتی متناسب با شرایط کنونی بود».
اما نکته درخشان در کلام او که برآمده نگرشی دیالکتیکی به وضعیت است، اینجاست: «گمان می‌کنم بخش بزرگی از اختلاف‌نظرهایی که طی دهه‌های گذشته موجب تشتت و تفرقه میان فداییان شده است برخاسته از شرایطی است که در زمان بروز این اختلافات وجود داشته و امروز دیگر وجود ندارد. ازاین‌رو جا دارد که نیروی خود را بر تحلیل و شناخت وضعیت حاضر و وظایف خود در برابر آن متمرکز سازیم».
در میان جنبش چپ، در میان سازمان‌ها و احزاب گوناگون چپ، شاید کمتر از انگشتان دست باشند کسانی که نظراً و عملاً این نگرش را درک کرده باشند.
موضوع این است که اگر بخواهیم این نگرش درست را جدی بگیریم، باید نه تنها شکل‌های سازمان‌دهی بلکه نام‌ها، رویّه‌ها، خود سازمان‌ها و احزاب را هم در این فرایند وارد کنیم. پس مسأله نه بیان این نگرش درست که جدی‌گرفتن نظری و عملی آن است. این آن وجه مفقود در فضای امروز است.
حتماً کامل بشنوید!

@interventions

https://bit.ly/3rxNuJf
تجربه‌ی دولت کمونی در ونزوئلا

مقاله‌‌ای بسیار مهم از #جان_بلامی_فاستر درباره‌ی تجربه‌ای مهم در ونزوئلا که چاوز هم در ماه‌های آخر زندگی خود در سخنرانی‌ای به اهمیت تاریخی آن در سازمان‌دهی سوسیالیستی جامعه تأکید کرده بود.

@interventions

https://bit.ly/3au8smL
تکه‌هایی از مقاله‌ی بالا: «چاوز و دولت کمونی» نوشته‌ی جان بلامی فاستر (۲۰۱۵)

۱.
ساکنین نواحی جغرافیایی کوچک‌تر از شهر در کمون‌ها در شمار شوراهای کمونی با هدف ایجاد خودگردانی از طریق یک مجلس کمونی که براساس اصول مشارکتی شکل گرفته است متحد می‌شوند. کمون‌ها در واقع ساختارهای سیاسی ـ اقتصادی ـ فرهنگی هستند که در حوزه‌هایی مانند تولید خوراک، امنیت مواد غذایی، مسکن، ارتباطات، فرهنگ، مراودات کمونی، بانکداری کمونی و نظام‌های قضایی دخالت دارند. تمامی این موارد به صورت قانونی و با تصویب قوانین ارگانیک قدرت مردمی (Organic Laws of Popular Power) در سال ۲۰۱۰ اجرایی شدند که شامل قانون سازمانی کمون‌ها و قانون سازمانی نظام اقتصاد کمونی است.

۲.
هنگامی که چاوز در سخنرانی اکتبر ۲۰۱۲ خود وارد مرحله‌ای بدون بازگشت شد‌‏، لحظه‌ای تاریخی بود. او بر یک تحول سیاسی سوسیالیستی در تمام سطوح، به قصد انتقال قطعی قدرت سیاسی به مردم اصرار داشت، و این به معنای بازگشت‌ناپذیرساختن انقلاب بود. [...]. تجزیه و تحلیل چاوز به وضوح در مفهوم «بازتولید متابولیک اجتماعی» مزاروش ریشه دارد. نظام سرمایه، در این دیدگاه، نظامی است سراسری از بازتولید، نوعی متابولیسم نظام‌مند، هر چند در شکلی که انسان‌ها را از خود، یکدیگر، جامعه و طبیعت بیرونی‌شان بیگانه می‌کند. بنابراین، ایجاد یک اقتصاد سیاسی سوسیالیستی واقعی نیازمند نهاد‌سازی یک دولت کمونی بدیل است که به عنوان پایه‌ی تولید و مبادله اجتماعی عمل کند. دولتی که از متابولیسمی ارگانیک برخوردار خواهد بود که به اندازه خود سرمایه‌داری حیاتی است (و در واقع حیاتی‌تر چون بیگانه نشده) و خود را بر اساس قدرت دموکراسی پیشگام پایه‌گذاری کند.

۳.
همانطور که مایکل لبوویتز اشاره کرده است، هدف سوسیالیسم قرن بیستم که چاوز آغازگر آن شناخته می‌شود، ایجاد «سوسیالیسم به عنوان یک نظام ارگانیک» بود. چاوز در ژانویه‌ی ۲۰۰۷، اهداف اجتماعی ـ اقتصادی کلی انقلاب سوسیالیستی بولیواری را با معرفی انگاره‌ی «مثلث بنیادی سوسیالیسم» (بار دیگر بر پایه‌‌ی نظرات مزاروش) ــ ترکیبی از دارایی‌ اجتماعی، تولید اجتماعی و ارضای نیازهای اجتماعی ــ ارائه کرد. از نظر لبوویتز ــ که به درخواست چاوز نقش مهمی در تفسیر قطعات مرتبط با این موضوع در فراسوی سرمایه مزاروش داشت و منجر به صورت‌بندی مثلث بنیادی سوسیالیسم چاوز شد ــ این موضوع نقطه عطفی اساسی است: «یک بار دیگر، گام نظری چاوز را می‌توان در کتاب فراسوی سرمایه مزاروش پیدا کرد. مزاروش با استناد به مارکس بر ضرورت درک سرمایه‌داری به عنوان یک نظام ارگانیک با ترکیبی خاص از تولید ـ توزیع ـ مصرف تأکید می‌کند، که در آن تمام عناصر همزمان وجود دارند و یکدیگر را پشتیبانی می‌کنند. به نظر او شکست تجربه‌های سوسیالیستی قرن بیستم به دلیل شکست در فرارفتن از «دور باطل رابطه‌ی سرمایه‌ای» است، یعنی ترکیب دورپیمایی‌ها که «همگی در هم پیچیده‌اند و یکدیگر را متقابلاً تقویت می‌کنند» و به این ترتیب مقوم «دیالکتیک معیوب نظام علاج‌ناپذیر و اتلاف‌گر سرمایه» است. به طور خلاصه، عدم موفقیت (یا تلاش) در جایگزینی تمام بخش‌های «کلیت مناسبات بازتولیدی موجود» به معنی شکست در «فرارفتن از سرمایه» است».

۴.
با این حال، حتی زمانی که این بحران‌ها و حملات علیه انقلاب بولیواری انجام می‌گرفت، دولت مادورو انقلاب را به پیش می‌برد. شعار اصلی مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری مادورو «یا کمون یا هیچ چیز» بود که از سخنرانی چاوز، «تغییر در زمامداری»، برگرفته شده بود. زمانی که چاوز در اکتبر ۲۰۱۲ در باره‌ی دور جدید انقلابی سخنرانی کرد، تقریباً هیچ کمون ثبت شده‌ای وجود نداشت، (اگرچه تعداد زیادی در حال شکل‌گیری بودند و برخی از آنها در اوایل سال ۲۰۱۰ در سطح مردمی ظاهر شده بودند). در سپتامبر ۲۰۱۳، بیش از ۴۰،۰۰۰ انجمن‌ ثبت‌شده کمون وجود داشتند (برخی از آنها مربوط به سال ۲۰۰۶ بودند)، در حالیکه تعداد کمون‌های ثبت‌شده از هزار فراتر رفته بود و قدرت سیاسی قابل توجهی در اختیار دولت کمونی نوظهور قرار می‌گرفت.[۳۵] مادورو با وجود کاهش مخارج دولت (که آن را با کاهش حقوق خودش آغاز کرد) بودجه‌ی سال ۲۰۱۵ برای کمون‌ها را ۶۲ درصد افزایش داد. او کمون‌ها را «تجلی بیشینه‌ی دموکراسی» و «سوسیالیسم محض» می‌خواند. او در کنفرانس اقتصاد کمونی ملی در فوریه ۲۰۱۴ اعلام کرد که هدف فقط ایجاد دولت شورایی نیست، بلکه اقتصاد شورایی نیز جزو این اهداف بوده است: «دموکراتیزه کردن دارایی‌ها، ایجاد شکل‌های جدیدی از دارایی اجتماعی مانند کمونی، برای تقویت دموکراسی مشارکتی و پیشگام ضروری است.»
۵.
نتیجه نهایی انقلاب بولیواری ونزوئلا هر چه باشد، این انقلاب بحث درباره‌ی گذار به سوسیالیسم را با مشخص‌کردن قلمرو کاملاً جدیدی از مبارزه برای همیشه تغییر داده است. این مبارزه با جستجوی بی‌پایان برای کسب گسترده‌ترین کامیابی ممکن برای انسان و اقناع نیازهای افراد تعیین می‌شود. چاوز اصرار داشت که سوسیالیسم قرن بیست‌ویکم پیگیری فعال و بی‌وقفه ارزش‌های همیشگی مرتبط با سوسیالیسم است، یعنی «عشق، همبستگی، برابری بین مردان و زنان و تساوی حقوق میان همگان»؛ نهادینه‌سازی اجتماعی این ارزش‌ها فقط در نتیجه روشی سازش‌ناپذیر و ‌برگشت‌ناپذیر ممکن است. رینالدو ایتوریزا (Reinaldo Iturriza)، وزیر کمون‌های ونزوئلا می‌گوید: «وقتی فردی می‌بیند که مردم به چیزهای دیوانه‌واری مانند ساختن سوسیالیسم بولیواری یا حفاظت از این سیاره رأی می‌دهند، می‌فهمد که در یک انقلاب حضور دارد.»

@interventions
کشاکش‌های گفتمانی و قدرت کارگران

اینْ مقاله‌ای است برگرفته از پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشدم، «کشاکش‌های گفتمانی و قدرت کارگران؛ واکاوی میدان گفتمانیت در اعتصاب کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران» که با همراهی استادم، دکتر بهرنگ صدیقی، نوشته شده است. فراموش نمی‌کنم هنگامی که این موضوع در جلسه‌ی شورا مطرح شد جدا از مسائلی که حول نظریه‌‌روش‌ام یعنی «تحلیل گفتمان انتقادی» وجود داشت، برخی از استادان حاضر در آن جلسه از این‌که می‌خواهم روی موضوعی مربوط به کارگران کار کنم، متعجب بودند. به‌هرروی با همراهی استادم، دکتر محمد رضایی، عنوان پذیرفته شد و توانستم کار را با دکتر صدیقی پیش ببرم. اما چرا این موضوع؟
در آن زمان (سال ۱۳۹۴) گرایش کلی در رشته‌ی مطالعات فرهنگی در رادیکال‌ترین متمرکز بود بر آن لایه‌ی اجتماعی که فرودستان حاشیه‌نشین خوانده می‌شد. کوشیدم موضوع پایان‌نامه‌ام را به‌شکلی انتخاب کنم که برخلاف گرایش حاکم و هژمونیک در رشته‌ی مطالعات فرهنگی باشد. با این‌که ورود به رشته‌ی مطالعات فرهنگی کمک بزرگی به منِ گرفتار در ساختارگرایی‌ای به‌شکلی ناآگاهانه یک‌سویه‌نگر کرد تا مسأله‌ی فرهنگ و درهم‌تنیدگی آن با مسأله‌ی عاملیت را دقیق‌تر درک کنم، اماخود آن عملاً هیچ توجهی به زندگی کارگران نداشت و به گمانم، بر پایه‌ی تصور نظری سنت انتقادی فرانکفورتی، کارگران را دیگر سوژه‌ی دگرگونی در نظر نمی‌گرفت. البته این بی‌توجهی مختص مطالعات فرهنگی نبود و به شکل عجیبی در آن زمان و حتا امروز هم، زندگی و فعالیت اقتصادی‌سیاسی کارگران اهمیت خاص و متمایز و چشم‌گیری برای شکل‌های گوناگون مطالعات اجتماعی در ایران ندارد.
از سوی دیگر رویکرد مارکسیستی که با علاقه و شوق به مسائل کارگران توجه نشان می‌داد، آن را نه آن‌چه در ذهن این یا آن کارگر بلکه معطوف به وظیفه‌ی تاریخی‌ای می‌دانست که کارگران در سرنگونی مناسبات سرمایه‌داری بر عهده دارند. دست کم در ایران، هنوز هم چنین رویکردی دست بالا را دارد. رویکردم در این پایان‌‌نامه را اساساً به‌شکلی در نظر گرفتم که بر خلاف این جریان، به زندگی روزمره کارگران یا به عبارت بهتر آن‌طور که آن‌ها خود کنش و فعالیت خود را می‌فهمند، نزدیک‌تر باشد. به همین دلیل باید گروهی از کارگران را در نظر می‌گرفتم که بشود از طریق مصاحبه‌هایی به آن چیزی پی برد که خود از کاری که کرده‌اند (اعتصاب بزرگ رانندگان اتوبوس‌رانی تهران در اسفند ۱۳۸۳ و سپس در پاییز و زمستان ۱۳۸۴) دریافته‌اند.
نکته دیگر این‌که تلاش‌ام این بوده است که عنصری اساسی را در مبارزات کارگران برجسته کنم که از آن با عنوان «قدرت کارگران» یاد می‌کنم، چیزی که فراتر از تشکل‌یابی صنفی طبقه (اتحادیه‌ها و مانند این‌ها) و تشکل‌یابی سیاسی آن (احزاب و سازمان‌ها) می‌رود.
نتیجه‌ی نهایی کار و این مقاله نه صرفاً به‌شکلی درون‌ماندگار بلکه به دلیل مسائلی دیگر که جای طرح‌شان در این‌جا نیست، ایرادهای روشی و نظری جدی‌ای دارند که ناشی از بضاعت ناچیزم در آن زمان بود. چیزی که امیدوارم با تکمیل پژوهش‌ام درباره‌ی شکل‌گیری و بالیدن سندیکای شرکت اتوبوس‌رانی تهران و حومه شکلی منسجم‌تر و بسط‌یافته‌تر و همه‌سویه‌تر به خود بگیرد؛ پژوهشی که امیدوارم در سال آینده به سرانجام برسد.
به هر روی امیدوارم این مقاله توانسته باشد گوشه‌ای از مبارزات کارگران را بازتاب دهد.

@interventions

http://jcsc.iaocsc.ir/article_242434.html
درباره‌ی بازنشر اثری ترجمه از #محمدجعفر_پوینده

@interventions
Forwarded from حسین اکبری
انجمن علمی برنامه‌ریزی اجتماعی دانشگاه تهران برگزار می‌کند :

《بررسی مسئله حداقل دستمزد》

- علی دینی ترکمانی (هیئت علمی موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی)
- علی خدایی (نماینده کارگری در شورای عالی کار)
- حسین اکبری (فعال کارگری)
- علی‌اصغر سعیدی (هیئت علمی دانشگاه تهران)
- پویا علاالدینی (هیئت علمی دانشگاه تهران)
- رضا امیدی (هیئت علمی دانشگاه تهران)

📆زمان:
دوشنبه ۲۵اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۷

🔗لینک جلسه در اسکایپ:
https://join.skype.com/bgbOdsqac9kb

🌐 @socialplanning_ut 🌐
Forwarded from روزآروز
#تحلیل_روز

چگونه ادعاهای لیبرال‌ها را آزمون کنیم
👈 به‌بهانه تلنبارشدن هزاران‌‌کیلو #میوه در میدان‌های میوه‌و‌تره‌بار و #گرانی میوه
روزبه آقاجری | پژوهشگر اجتماعی

1️⃣ لیبرال‌ها ادعا می‌کنند که بالارفتن تقاضا باعث بالارفتن قیمت‌ها می‌شود و این طبیعی است، همان‌طوری که درباره گران‌شدن یکباره ماسک می‌گفتند و درباره آن ویدئوی توجیهی می‌ساختند.

2️⃣ پس به نظر آن‌ها اگر تقاضا پایین بیاید، طبیعتاً قیمت‌ها هم پایین می‌آیند. اما آیا چنین است؟
▫️دست کم اکبر یاوری از مدیران اتحادیه بارفروشان چیز دیگری می‌گوید: «بیش از پنج‌هزارتن میوه در میدان‌های روی دست بارفروشان مانده چون کسی میوه نمی‌خرد. میوه گران است و قدرت خرید مردم کم شده.»

3️⃣ میوه گران شده، مردم نمی‌توانند بخرند، پس تقاضا به‌شدت پایین آمده و باید طبیعتاً قیمت میوه هم پایین بیاید اما اگر الان بروی در خیابان و به هر کسی بگویی به‌زودی قیمت میوه پایین می‌آید، به ریشت می‌خندد.

4️⃣ مداخله به‌اصطلاح دستوری دولت هم تابه‌حال صرفا به کام بازار بوده و جوری دستور داده که حرف روی حرف بازار نزده باشد. پس دولت هم عملا بازیچه‌ دست سیاست‌های بازار است

5️⃣ به‌نظر یک‌لیبرال «باید» «طبیعتا» قیمت‌ها پایین بیاید. به نظر شما هم قیمت‌ها پایین می‌آید چون مردم نمی‌توانند بخرند یا بخورند؟
▫️البته یادتان باشد که اگر ادعاهای لیبرالی با واقعیت ناهمخوان بود، یک لیبرال می‌گوید که اشکال از واقعیت است نه آن ادعاها

https://bit.ly/3eJ6JfH
@roozArooz_media