آیا جشن سپندارمذگان را میتوان روز عشق نامید؟
امروز ۲۹ بهمن روز سپندارمذگان است و برخی تلاش کردهاند امروز را در برابر ولنتاین به عنوان روز ایرانی عشق جا بزنند. اما آیا میتوان جشن سپندارمذگان را روز عشق نامید؟
سپندارمذگان جشنی کهن است که برای بزرگداشت یکی از ایزدبانوان و امشاسپندان یعنی سپنتهآرمیتی برگزار میشده است. البته همینجا بگویم که این جشن نه در روز ۲۹ بهمن که در روز پنجم از ماه اسفند برگزار میشده، چیزی که مثلاً دکتر رضا مرادی غياثآبادی از پژوهشگران ایرانپژوه و دیگران بر آن تأکید کردهاند. سپنتهآرمیتی از دو بخش سپنته (به معنای مقدس) و ارمیتی (به معنای فروتنی و بردباری) تشکیل شده. سپنتهآرمیتی محافظ زمین و مظهر تمکین و تقواست. آرمیتی زمین را خرّم و بارور میکند و هر کس که زمینی را آباد کند، خشنودی او را فراهم کرده. گیاه او بیدمشک است.
رسم بوده که مردان در این روز به زنان هدایایی میداده و آنها را گرامی میداشتهاند. پیوند زنان با باروری و فرزندآوری و اهمیت آن برای جامعههای کشاورزیمحور بوده که زنان را در این روز در مرکز توجهات قرار میداده. دکتر جلال خالقیمطلق مینویسد که «ابوريحان بيروني در كتاب آثارالباقيه که در سال 391 هجري تأليف کرده است، آنجا که درباره جشنهاي ايراني سخن ميگويد، از جشني نام ميبرد که در روز اسفندارمذ در ماه اسفندارمذ برگزار ميشد. در ايران کهن، يک جشن بهاري زنان بوده که در آن روز زنان از آزادي بيشتري برخوردار بودند و بهويژه دختران «دم بخت» به همسرگزيني تشويق ميشدند و از اين رو اين جشن را «مردگيران» ميناميدند. سپستر با نفوذ بيشتر مذهب اين جشن نخست تغيير ماهيت داده و جشن زنان شوهردار شده و اين دسته زنان در آن روز از شوهران خود به پاس يکسال پارسايي و خانهداري و شوهردوستي هديه ميگرفتند، تا اينکه همين نيز رفته رفته فراموش شده است».
در آن زمان، هر نوع درکی از عشق بهسرعت با باروری و فرزندآوری گره میخورده است و بخشی جداییناپذیر از آن در نظر گرفته میشده. امروز اما چنین نیست. عشق برای ما موضوعی مربوط به فرزندآوری و باروری زنان نیست و نه مردان و نه زنان، عشق را در چنین چارچوبی تعریف نمیکنند. به همین دلیل است که انتخاب این روز تنها از آن منظری توجیهپذیر است که عشق را با باروری مربوط میکند در حالی که عشق آزادانه و برابرانه هیچ ربطی به «باروری» ندارد.
درک دقیق از همین موضوع بوده است که برای نمونه ابراهیم پورداوود اسطورهشناس و فرهنگپژوه بزرگ ایرانی نیم قرنی قبل پیشنهاد داد که این روز به عنوان روز پرستار گرامی داشته شود و تا سالها پیش از انقلاب هم همینطور بود. البته شاید بشود این روز را روز زمین هم در نظر گرفت اما به هیچ شکلی نمیتوان آن را به عنوان روز عشق قالب کرد و انتظار داشت بیانگر روز عشقی برابر و رها میان زن و مرد باشد.
با وجود این یکی دیگر از ایزدان هست که میشود زادروزش را یکی از گزینههای خوب برای روز عشق و مهربانی عاشقانه در نظر گرفت: ایزد روشنایی و پیمان، میثْرَه یا میترا که، در روایات کهنتر، ایزد پشتیبان جنگجویان هم بوده است. او آمیزهای از مهر و کین و روشنایی و تاریکی است؛ آمیزهای که خود را بهتمامی در عشق آشکار میکند. نکتهی مهم این است که میثره ایزد مادینه نیست و ایزدی نرینه است اما در روند تاریخی جالبی که نمیدانیم چگونه سپری شده است، میترا به نامی تماماً زنانه بدل شده است. این دوچهرگی خاص میثره است که میتواند معنای عمیقتری به روزی درخور عشق میان زن و مرد بدهد.
همهی این ویژگیها، زادروز او، یعنی ۱۶ مهر، را درخور روز عشق کرده است. در اوستا، در مهریشت، او چنین توصیف میشود [تخلیص از من است]: «میستاییم مهرِ دارنده دشتهای پهناور را، میستاییم مهرِ دارنده دشتهای پهناور را؛ او که به همه سرزمینهای ایرانی، خانمانی پُر از آشتی، پُر از آرامی و پُر از شادی میبخشد. میستاییم مهرِ دارندهی دشتهای پهناور را؛ او که آگاه به گفتار راستین است، آن انجمنآرایی که دارای هزار گوش است، آن خـوشاندامی که دارای هزار چشم است، آن بلندبالای برومندی که در فرازنای آسمان ایستاده و نگاهبانی نیرومند و بهخوابنرونده است. کسی که رزمآوران بر بالای پشتِ اسب به او نماز میبرند و برای توانایی اسب و تندرستی خود، از او یاری میخواهند؛ تا بتوانند دشمنان را از دوردست بشناسند و هماوردان را بازدارنده باشند و بر دشمن بدخواه چیره آیند. [...]. او که اگر با او به دروغ نباشند، مردمان را از نیازمندی و آسیب برهاند». این توصیف به شکلی جالب گویی دارد از عشق و دوستداشتن میگوید، از پیمانی که بر راستی و بیدروغی بنا شده است.
@interventions
امروز ۲۹ بهمن روز سپندارمذگان است و برخی تلاش کردهاند امروز را در برابر ولنتاین به عنوان روز ایرانی عشق جا بزنند. اما آیا میتوان جشن سپندارمذگان را روز عشق نامید؟
سپندارمذگان جشنی کهن است که برای بزرگداشت یکی از ایزدبانوان و امشاسپندان یعنی سپنتهآرمیتی برگزار میشده است. البته همینجا بگویم که این جشن نه در روز ۲۹ بهمن که در روز پنجم از ماه اسفند برگزار میشده، چیزی که مثلاً دکتر رضا مرادی غياثآبادی از پژوهشگران ایرانپژوه و دیگران بر آن تأکید کردهاند. سپنتهآرمیتی از دو بخش سپنته (به معنای مقدس) و ارمیتی (به معنای فروتنی و بردباری) تشکیل شده. سپنتهآرمیتی محافظ زمین و مظهر تمکین و تقواست. آرمیتی زمین را خرّم و بارور میکند و هر کس که زمینی را آباد کند، خشنودی او را فراهم کرده. گیاه او بیدمشک است.
رسم بوده که مردان در این روز به زنان هدایایی میداده و آنها را گرامی میداشتهاند. پیوند زنان با باروری و فرزندآوری و اهمیت آن برای جامعههای کشاورزیمحور بوده که زنان را در این روز در مرکز توجهات قرار میداده. دکتر جلال خالقیمطلق مینویسد که «ابوريحان بيروني در كتاب آثارالباقيه که در سال 391 هجري تأليف کرده است، آنجا که درباره جشنهاي ايراني سخن ميگويد، از جشني نام ميبرد که در روز اسفندارمذ در ماه اسفندارمذ برگزار ميشد. در ايران کهن، يک جشن بهاري زنان بوده که در آن روز زنان از آزادي بيشتري برخوردار بودند و بهويژه دختران «دم بخت» به همسرگزيني تشويق ميشدند و از اين رو اين جشن را «مردگيران» ميناميدند. سپستر با نفوذ بيشتر مذهب اين جشن نخست تغيير ماهيت داده و جشن زنان شوهردار شده و اين دسته زنان در آن روز از شوهران خود به پاس يکسال پارسايي و خانهداري و شوهردوستي هديه ميگرفتند، تا اينکه همين نيز رفته رفته فراموش شده است».
در آن زمان، هر نوع درکی از عشق بهسرعت با باروری و فرزندآوری گره میخورده است و بخشی جداییناپذیر از آن در نظر گرفته میشده. امروز اما چنین نیست. عشق برای ما موضوعی مربوط به فرزندآوری و باروری زنان نیست و نه مردان و نه زنان، عشق را در چنین چارچوبی تعریف نمیکنند. به همین دلیل است که انتخاب این روز تنها از آن منظری توجیهپذیر است که عشق را با باروری مربوط میکند در حالی که عشق آزادانه و برابرانه هیچ ربطی به «باروری» ندارد.
درک دقیق از همین موضوع بوده است که برای نمونه ابراهیم پورداوود اسطورهشناس و فرهنگپژوه بزرگ ایرانی نیم قرنی قبل پیشنهاد داد که این روز به عنوان روز پرستار گرامی داشته شود و تا سالها پیش از انقلاب هم همینطور بود. البته شاید بشود این روز را روز زمین هم در نظر گرفت اما به هیچ شکلی نمیتوان آن را به عنوان روز عشق قالب کرد و انتظار داشت بیانگر روز عشقی برابر و رها میان زن و مرد باشد.
با وجود این یکی دیگر از ایزدان هست که میشود زادروزش را یکی از گزینههای خوب برای روز عشق و مهربانی عاشقانه در نظر گرفت: ایزد روشنایی و پیمان، میثْرَه یا میترا که، در روایات کهنتر، ایزد پشتیبان جنگجویان هم بوده است. او آمیزهای از مهر و کین و روشنایی و تاریکی است؛ آمیزهای که خود را بهتمامی در عشق آشکار میکند. نکتهی مهم این است که میثره ایزد مادینه نیست و ایزدی نرینه است اما در روند تاریخی جالبی که نمیدانیم چگونه سپری شده است، میترا به نامی تماماً زنانه بدل شده است. این دوچهرگی خاص میثره است که میتواند معنای عمیقتری به روزی درخور عشق میان زن و مرد بدهد.
همهی این ویژگیها، زادروز او، یعنی ۱۶ مهر، را درخور روز عشق کرده است. در اوستا، در مهریشت، او چنین توصیف میشود [تخلیص از من است]: «میستاییم مهرِ دارنده دشتهای پهناور را، میستاییم مهرِ دارنده دشتهای پهناور را؛ او که به همه سرزمینهای ایرانی، خانمانی پُر از آشتی، پُر از آرامی و پُر از شادی میبخشد. میستاییم مهرِ دارندهی دشتهای پهناور را؛ او که آگاه به گفتار راستین است، آن انجمنآرایی که دارای هزار گوش است، آن خـوشاندامی که دارای هزار چشم است، آن بلندبالای برومندی که در فرازنای آسمان ایستاده و نگاهبانی نیرومند و بهخوابنرونده است. کسی که رزمآوران بر بالای پشتِ اسب به او نماز میبرند و برای توانایی اسب و تندرستی خود، از او یاری میخواهند؛ تا بتوانند دشمنان را از دوردست بشناسند و هماوردان را بازدارنده باشند و بر دشمن بدخواه چیره آیند. [...]. او که اگر با او به دروغ نباشند، مردمان را از نیازمندی و آسیب برهاند». این توصیف به شکلی جالب گویی دارد از عشق و دوستداشتن میگوید، از پیمانی که بر راستی و بیدروغی بنا شده است.
@interventions
👍3👎1
PhD presentation
ارائهی دفاع از رسالهی دکتری
رسالهی دکتریام دربارهی مسألهی مهارت در علوم انسانیاجتماعی است که آن را با راهنمایی دکتر عباس کاظمی و مشاورهی دکتر رضا کلاهی و دکتر رضا ماحوزی به انجام رساندم و ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ در حضور داوران دکتر مقصود فراستخواه، دکتر عباس صالحیعمران، دکتر فرهاد بیانی، دکتر رضا مهدی و دکتر حسین ابراهیمآبادی از آن دفاع کردم. عنوان آن «بازآرایی مفهومی مهارت و مسألهی شکوفایی در علوم اجتماعی» است هر چند از این مُجمل نمیشود حدیث مفصل رساله را خواند. امیدوارم بهزودی بشود آن را یا در قالب مقالات پیوسته یا کتاب منتشر کرد.
علیالحساب بخشی از جلسهی دفاع را که در آن در مدت بیست دقیقه خلاصهای کلی از رساله ارائه میدهم، اینجا میگذارم. بیش از هر چیز نمایی کلی از رساله به دست خواهد داد.
@interventions
رسالهی دکتریام دربارهی مسألهی مهارت در علوم انسانیاجتماعی است که آن را با راهنمایی دکتر عباس کاظمی و مشاورهی دکتر رضا کلاهی و دکتر رضا ماحوزی به انجام رساندم و ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ در حضور داوران دکتر مقصود فراستخواه، دکتر عباس صالحیعمران، دکتر فرهاد بیانی، دکتر رضا مهدی و دکتر حسین ابراهیمآبادی از آن دفاع کردم. عنوان آن «بازآرایی مفهومی مهارت و مسألهی شکوفایی در علوم اجتماعی» است هر چند از این مُجمل نمیشود حدیث مفصل رساله را خواند. امیدوارم بهزودی بشود آن را یا در قالب مقالات پیوسته یا کتاب منتشر کرد.
علیالحساب بخشی از جلسهی دفاع را که در آن در مدت بیست دقیقه خلاصهای کلی از رساله ارائه میدهم، اینجا میگذارم. بیش از هر چیز نمایی کلی از رساله به دست خواهد داد.
@interventions
❤15👍2
مقالهی «رویکردهای بازارمحورانه در آموزش عالی در دههی ۹۰ شمسی» مقالهای علمیپژوهشی است برگرفته از رسالهی دکتریام که همراه با دکتر #عباس_کاظمی نوشته شده است.
در آغاز چکیدهی آن آمده است که «بازاریسازی آموزش عالی مجموعهای از ساختارها و رویّهها و پراتیکهاست که موجب میشوند نظام دانشگاهی هر چه بیشتر تحت الزامات بازار قرار بگیرد. در این مقاله در آغاز کوشیدیم که ابعاد این بازاریسازی را شرح دهیم و نشان دهیم که در چه سطوحی عمل میکند». کاری که کوشیدم همهی رساله به سمت آن جهت یابد.
این مقاله به شکل برخط در وبگاه فصلنامهی پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی منتشر شده است.
@interventions
https://journal.irphe.ac.ir/article_706942.html
در آغاز چکیدهی آن آمده است که «بازاریسازی آموزش عالی مجموعهای از ساختارها و رویّهها و پراتیکهاست که موجب میشوند نظام دانشگاهی هر چه بیشتر تحت الزامات بازار قرار بگیرد. در این مقاله در آغاز کوشیدیم که ابعاد این بازاریسازی را شرح دهیم و نشان دهیم که در چه سطوحی عمل میکند». کاری که کوشیدم همهی رساله به سمت آن جهت یابد.
این مقاله به شکل برخط در وبگاه فصلنامهی پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی منتشر شده است.
@interventions
https://journal.irphe.ac.ir/article_706942.html
journal.irphe.ac.ir
رویکردهای بازارمحورانه در آموزش عالی در دهه ۹۰ شمسی
بازاریسازی آموزش عالی مجموعهای از ساختارها و رویّهها و پراتیکهاست که موجب میشوند نظام دانشگاهی هر چه بیشتر تحت الزامات بازار قرار بگیرد. در این مقاله در آغاز کوشیدیم که ابعاد این بازاریسازی را شرح دهیم و نشان دهیم که در چه سطوحی عمل میکند. سطح مهمی…
❤5👍1
جستاری دربارهی رابطهی چپ ادبی و چپ سیاسی که در شمارهی اخیر مجلهی ادبی #وزن_دنیا منتشر شد تا ایدهای قدیمی را که در ذهن داشتم بر کاغذ بیاورم. طبیعتاً این ایده که در این جستار با فاکتهایی محدود و اشارهوار پشتیبانی و تشریح شده است، نیاز دارد با شواهد بیشتر و استدلالهای چندسویهتر شکلی منسجمتر یابد که این، بدون نقدهای جدی دیگران میسر نخواهد بود. امیدوارم دیگران این لطف را در حق این ایده بکنند.
از صابر محمدی و میترا فردوسی عزیز و پوریا سوری گرامی در مجله وزین #وزن_دنیا که من را مرهون لطف خود کردند بسیار سپاسگزارم.
@interventions
از صابر محمدی و میترا فردوسی عزیز و پوریا سوری گرامی در مجله وزین #وزن_دنیا که من را مرهون لطف خود کردند بسیار سپاسگزارم.
@interventions
❤2
Parviz Sedaghat Critique magazine Webinar.pdf
423.5 KB
این نوشتار بازخوانیای انتقادی از گفتار #پرویز_صداقت با عنوان «سرگردانی نظری در چپ ایرانی» در وبینار مجلهی #کریتیک به سردبیری #یاسمین_میظر است که نسخهای از آن در مجلهی اینترنتی #نقد_اقتصاد_سیاسی منتشر شده بود. این یادداشت به معنای دقیق کلمه یادداشتی شتابزده است و به همین دلیل امیدوارم در آن به بیراهه نرفته باشم.
@interventions
@interventions
نسخهی تلگرامی یادداشت «بداهتزدایی از سرگردانی نظری چپ در ایران»
این نوشتار بازخوانیای انتقادی از گفتار #پرویز_صداقت با عنوان «سرگردانی نظری در چپ ایرانی» در وبینار مجلهی #کریتیک به سردبیری #یاسمین_میظر است که نسخهای از آن در مجلهی اینترنتی #نقد_اقتصاد_سیاسی منتشر شده بود. این یادداشت به معنای دقیق کلمه یادداشتی شتابزده است و به همین دلیل امیدوارم در آن به بیراهه نرفته باشم.
https://bit.ly/3xorI39
@interventions
این نوشتار بازخوانیای انتقادی از گفتار #پرویز_صداقت با عنوان «سرگردانی نظری در چپ ایرانی» در وبینار مجلهی #کریتیک به سردبیری #یاسمین_میظر است که نسخهای از آن در مجلهی اینترنتی #نقد_اقتصاد_سیاسی منتشر شده بود. این یادداشت به معنای دقیق کلمه یادداشتی شتابزده است و به همین دلیل امیدوارم در آن به بیراهه نرفته باشم.
https://bit.ly/3xorI39
@interventions
Telegraph
بداهتزدایی از «سرگردانی نظری در چپ ایرانی»
وارسی انتقادی گفتار پرویز صداقت در وبینار مجلهی کریتیک
در اینجا نسخهی تلگرامی یادداشت یا به عبارت دیگر «پیشطرح یا طرح اولیه»ی «چپ ادبی و چپ سیاسی در سرزمین شعر» را گذاشتهام که پیشتر از انتشارش در مجلهی #وزن_دنیا گفته بودم. اگر بخواهم استدلال این متن را در یک عبارت نادقیق خلاصه کنم باید بگویم که در این متن از جدایی چپ سیاسی و چپ ادبی دفاع کردهام. به هر حال همانطور که گفتم امیدوارم اشارات انتقادی دیگران بتواند راهی به دقیقترشدن آن و ایجاد فرصتی دیگر برای تکمیل آن ـ شاید در قالبی جدیتر از یک جستار یا یادداشت ـ بگشاید. باز هم باید از دوستان نازنین در مجلهی وزن دنیا تشکر کنم که امکان انتشار آن را فراهم کردند.
#ادبیات
#درباره_شعر
https://bit.ly/left-poetry
@interventions
#ادبیات
#درباره_شعر
https://bit.ly/left-poetry
@interventions
Telegraph
چپ سیاسی و چپ ادبی در سرزمین شعر
نوگرایی در هنر و ادبیات در تاریخ معاصر ایران همواره پیوندی وثیق با گرایش سیاسیفرهنگی چپ داشته است، همانطور که سنتگرایی همواره با راست. اولی را میتوان با دگرگونی در فرم و محتوا ـ شعر نوگرای پیشانیمایی و شعر نیمایی ـ و دگرگونی در رابطهی میان این دو و هر…
👍1
دربارهی نوبل اقتصاد
دقیقاً همین حس را بعد از دادن نوبل اقتصاد به #ریچارد_تالر، واضع نظریهی تلنگر، داشتم. داستان مکرر و جالبی است!
اما نکتهای مهم دربارهی این نظریهها و رابطهشان با نظریهی مارکس وجود دارد که در یادداشتی دربارهی آن مینویسم.
#اشارهها
@interventions
دقیقاً همین حس را بعد از دادن نوبل اقتصاد به #ریچارد_تالر، واضع نظریهی تلنگر، داشتم. داستان مکرر و جالبی است!
اما نکتهای مهم دربارهی این نظریهها و رابطهشان با نظریهی مارکس وجود دارد که در یادداشتی دربارهی آن مینویسم.
#اشارهها
@interventions
❤2👏1
به پیشنهاد #کتاب_روزآروز مروری بر کتاب #انقلاب_آلمان نوشتهی #پییر_بروئه (ترجمهی #حسن_مرتضوی) نوشتم که در شمارهی چهار آن منتشر شد. نسخهی کنونی که پیش روی شماست نسخهی کاملتری از آن متنی است که در کتاب روزآروز منتشر شد.
از #متین_غفاریان ممنونم بهخاطر راهنماییهای روشنگرانهاش دربارهی اینکه یک مرور کتاب استاندارد چه شکلی باید داشته باشد و راهنماییهایش دربارهی برجستهکردن این یا آن روند یا رویداد تاریخی.
امیدوارم این مرور کتاب بتواند از یک سو چشماندازی دقیق و درست از کلیت اثر بروئه ارائه دهد و از سوی دیگر شما را به خواندن خود این کتاب گیرا ترغیب کند.
#مرور_کتاب
#تاریخ_نگاری
https://bit.ly/407JQdt
@interventions
از #متین_غفاریان ممنونم بهخاطر راهنماییهای روشنگرانهاش دربارهی اینکه یک مرور کتاب استاندارد چه شکلی باید داشته باشد و راهنماییهایش دربارهی برجستهکردن این یا آن روند یا رویداد تاریخی.
امیدوارم این مرور کتاب بتواند از یک سو چشماندازی دقیق و درست از کلیت اثر بروئه ارائه دهد و از سوی دیگر شما را به خواندن خود این کتاب گیرا ترغیب کند.
#مرور_کتاب
#تاریخ_نگاری
https://bit.ly/407JQdt
@interventions
Telegraph
طوفان در برلین
داستان لحظهبهلحظهی انقلاب پرولتاریایی آلمان در آغاز سدهی بیستم میلادی به روایت پییر بروئه
❤6
Forwarded from مُداخِلات (Roozbeh Aghajari)
امروز ۱۲ آذر #محمد_مختاری را کشتند و شش روز بعد در ۱۸ آذر #محمدجعفر_پوینده را. این #شعر را به هر دو آنها تقدیم میکنم که چراغ راه بودند و هستند و امید راستین به انسان. نمیدانم به کدام علت، بخش سانسور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دستور به حذف کامل آن از مجموعه شعرم «اسفار کلمه و رویا» داد.
کدام «یأس مخملینه» محمد؟
«غبار فقر بر استخوان»هامان نشسته است و
فضیلت؛ فضلهای نابهنگام از آسمان
تو رفتی با طنابهایت
با دوزاری تهِ جیبت
و «نگاه ممنوع»ات در بوی همه نانواییها پیچیده است
زندانی در چشمانداز یا دانشگاه
تنها «صدای تاریکی» را میشنود
و مسیح، نسخهبدل صلیبش را
اینجا و آنجا به قیمت روز میفروشد
دنیا هیچ وزنی نداشت دیگر
وقتی دهانِ فاجعه گشود و
«حشرهی سکوت»
در رگهای تو لانه کرد
کدام «یأس مخملینه» محمد؟
چشم را
چرک و خونابه انباشته است
و جمجمه را
شکست
@interventions
کدام «یأس مخملینه» محمد؟
«غبار فقر بر استخوان»هامان نشسته است و
فضیلت؛ فضلهای نابهنگام از آسمان
تو رفتی با طنابهایت
با دوزاری تهِ جیبت
و «نگاه ممنوع»ات در بوی همه نانواییها پیچیده است
زندانی در چشمانداز یا دانشگاه
تنها «صدای تاریکی» را میشنود
و مسیح، نسخهبدل صلیبش را
اینجا و آنجا به قیمت روز میفروشد
دنیا هیچ وزنی نداشت دیگر
وقتی دهانِ فاجعه گشود و
«حشرهی سکوت»
در رگهای تو لانه کرد
کدام «یأس مخملینه» محمد؟
چشم را
چرک و خونابه انباشته است
و جمجمه را
شکست
@interventions
❤1👍1
Forwarded from مُداخِلات (Roozbeh Aghajari)
Telegraph
رواداری آزادانه و برابرانه
کاربردهای گوناگون برخی مفاهیم موجب شده معناهای متفاوتی پیدا کنند. برخی دیگر به خودی خود دارای معنایی پیچیده و چندلایهاند. مفهوم رواداری (مدارا، tolerance) هر دو این دو سطح را با هم دارد: هم تاریخ کاربردش موجب شده معنایی چندلایه پیدا کند و هم خود دارای چندلایگی…
Forwarded from جغد مینروا
از دفتر دهم دفترهای زندان گرامشی
§<۲۴>. مقدمهای برای مطالعهی فلسفه. در طرح مسائل تاریخی ـ انتقادی، نباید بحث علمی را همچون دادگاهی تلقی کرد که در آن متهمی وجود دارد و دادستانی که به موجب وظیفهاش باید ثابت کند متهمْ گناهکار است و باید از صحنه کنار گذاشته شود. از آنجا که در بحث علمی فرض بر این است که هدف همانا جستجوی حقیقت و پیشرفت علم است، کسی که از این منظر به موضوع بنگرد که طرف مقابل میتواند مطالبهای را بیان کند که حتی به عنوان عنصری حاشیهای در ساختار فکریاش ادغام شود، فردی «پیشروتر» محسوب میشود. درک و ارزیابی واقعبینانهی مواضع و دلایل مخالف (و گاه کل اندیشهی گذشته در حکم یک مخالف است) دقیقاً به معنای رهایی از زندان ایدئولوژیها (به معنای منفی آن، یعنی تعصب ایدئولوژیک کورکورانه) است، یعنی اتخاذ موضعی «انتقادی» که تنها موضع ثمربخش در پژوهش علمی است.
§<۲۴>. مقدمهای برای مطالعهی فلسفه. در طرح مسائل تاریخی ـ انتقادی، نباید بحث علمی را همچون دادگاهی تلقی کرد که در آن متهمی وجود دارد و دادستانی که به موجب وظیفهاش باید ثابت کند متهمْ گناهکار است و باید از صحنه کنار گذاشته شود. از آنجا که در بحث علمی فرض بر این است که هدف همانا جستجوی حقیقت و پیشرفت علم است، کسی که از این منظر به موضوع بنگرد که طرف مقابل میتواند مطالبهای را بیان کند که حتی به عنوان عنصری حاشیهای در ساختار فکریاش ادغام شود، فردی «پیشروتر» محسوب میشود. درک و ارزیابی واقعبینانهی مواضع و دلایل مخالف (و گاه کل اندیشهی گذشته در حکم یک مخالف است) دقیقاً به معنای رهایی از زندان ایدئولوژیها (به معنای منفی آن، یعنی تعصب ایدئولوژیک کورکورانه) است، یعنی اتخاذ موضعی «انتقادی» که تنها موضع ثمربخش در پژوهش علمی است.
مُداخِلات
دربارهی نوبل اقتصاد دقیقاً همین حس را بعد از دادن نوبل اقتصاد به #ریچارد_تالر، واضع نظریهی تلنگر، داشتم. داستان مکرر و جالبی است! اما نکتهای مهم دربارهی این نظریهها و رابطهشان با نظریهی مارکس وجود دارد که در یادداشتی دربارهی آن مینویسم. #اشارهها…
دو بستر و یک رویا؟
در این یادداشت به دوگانهای پرداختهام که به بهترین شکل در تصویر پست بالا بازنمایی شده است اینکه چگونه برخی یافتههای علم اقتصاد نتایج منطقی یا پژوهشی نظریهی مارکسیستی را به یاد میآورند.
@interventions
http://bit.ly/43Axjku
در این یادداشت به دوگانهای پرداختهام که به بهترین شکل در تصویر پست بالا بازنمایی شده است اینکه چگونه برخی یافتههای علم اقتصاد نتایج منطقی یا پژوهشی نظریهی مارکسیستی را به یاد میآورند.
@interventions
http://bit.ly/43Axjku
Telegraph
دو بستر و یک رویا؟
چگونه برخی یافتههای علم اقتصاد نتایج منطقی یا پژوهشی نظریهی مارکسیستی را به یاد میآورند کسی که با چارچوب مفهومی و نظریهایِ «نقد اقتصاد سیاسی» مارکسی آشنا باشد، هنگام برخورد با چارچوب نظری یا برخی نتایج پژوهشی در چارچوب علم اقتصاد رسمی دچار وسوسهای…
Forwarded from پایگاه خبری تحلیلی رج
🌐 فوتبال در آفتاب و سایه
🔹پایگاه خبری رج، روزبه آقاجری: برای ناهواداری مثل من، خوشبختی بزرگی است که نوشتن دربارهی فوتبال چندان ربطی به هوادار آن بودن ندارد هر چند یکی از کتابهای جذاب دربارهی آن را سایمون کریچلی، فیلسوف معاصر بریتانیایی و هوادار سرسخت تیم زیبای لیورپول، نوشته است...
#کتاب #فوتبال
📌جزئیات کامل این #یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
🔗 https://rajcast.ir/?p=7152
@Raj_khabar
🔹پایگاه خبری رج، روزبه آقاجری: برای ناهواداری مثل من، خوشبختی بزرگی است که نوشتن دربارهی فوتبال چندان ربطی به هوادار آن بودن ندارد هر چند یکی از کتابهای جذاب دربارهی آن را سایمون کریچلی، فیلسوف معاصر بریتانیایی و هوادار سرسخت تیم زیبای لیورپول، نوشته است...
#کتاب #فوتبال
📌جزئیات کامل این #یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
🔗 https://rajcast.ir/?p=7152
@Raj_khabar
❤1👍1🤮1
Forwarded from نقد اقتصاد سیاسی
🔸بیانیهی بیش از 500 چهرهی دانشگاهی و غیردانشگاهی ایرانی و جهانی برای توقف جنگ با ایران
______________
🔸ما امضاکنندگان این بیانیه، جنگ اسراییل علیه ایران را قاطعانه محکوم میکنیم. این موضع به هیچ وجه به معنای حمایت از طبقهی حاکم بر ایران یا سیاستهای داخلی و خارجی حکومت ایران نیست، بلکه از سر همبستگی با مردم ایران است. ایرانیان حق دارند که سرنوشتشان را خود رقم بزنند، و توان آن را نیز دارند. ما باور داریم که این جنگ، با تقویت فضای سرکوب و خاموشسازی صداهای مخالف، تهدیدی جدی برای دموکراسی، عدالت و استقلال مردم ایران است. خاورمیانه سرشار از نمونههای تراژیک جوامعی است که در پی هجوم و مداخلهی قدرتهای خارجی به ورطهی جنگ و ویرانی افتادهاند: لیبی، عراق، سوریه، یمن، و افغانستان تنها چند نمونهاند.
شجاعت و پایداری ایرانیان بارها در جنبشهای اعتراضی گستردهای چون اعتراضات زنان، کارگران، بازنشستگان، اقلیتهای قومی، فعالان محیط زیست، و به ویژه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به نمایش در آمده است....
...
(متن کامل بیانیه همراه با اسامی کامل امضاکنندگان در فایل پیوست پست بعدی)👇
______________
🔸ما امضاکنندگان این بیانیه، جنگ اسراییل علیه ایران را قاطعانه محکوم میکنیم. این موضع به هیچ وجه به معنای حمایت از طبقهی حاکم بر ایران یا سیاستهای داخلی و خارجی حکومت ایران نیست، بلکه از سر همبستگی با مردم ایران است. ایرانیان حق دارند که سرنوشتشان را خود رقم بزنند، و توان آن را نیز دارند. ما باور داریم که این جنگ، با تقویت فضای سرکوب و خاموشسازی صداهای مخالف، تهدیدی جدی برای دموکراسی، عدالت و استقلال مردم ایران است. خاورمیانه سرشار از نمونههای تراژیک جوامعی است که در پی هجوم و مداخلهی قدرتهای خارجی به ورطهی جنگ و ویرانی افتادهاند: لیبی، عراق، سوریه، یمن، و افغانستان تنها چند نمونهاند.
شجاعت و پایداری ایرانیان بارها در جنبشهای اعتراضی گستردهای چون اعتراضات زنان، کارگران، بازنشستگان، اقلیتهای قومی، فعالان محیط زیست، و به ویژه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به نمایش در آمده است....
...
(متن کامل بیانیه همراه با اسامی کامل امضاکنندگان در فایل پیوست پست بعدی)👇
❤1🤮1
Forwarded from نقد اقتصاد سیاسی
stop the war .pdf
356.2 KB
بیانیهی بیش از 500 چهرهی دانشگاهی و غیردانشگاهی ایرانی و جهانی برای توقف جنگ با ایران - لینک امضای بیانیه: https://tinyurl.com/5dn9sbne
👍2🤮1
Forwarded from نقد
در کنار همشهریان افغانستانیمان و در برابر این فاشیسم عریان و عادیسازی آن بایستیم.
🖋@naghd_com
🖋@naghd_com
❤2👎2👏2
governmental trajectory.pdf
224.2 KB
مسیرهای حکمرانی در دوران پسامشروطیت
همانطور که در مقدمه و نتیجهگیری این جستار تأکید کردهام، بحثهای مطرحشده در آن مسألهدار و به عبارت بهتر بحثبرانگیزند. طبیعتاً کوشیدهام دلایلی را در دفاع از ایدهی این جستار بیان کنم و گمان میکنم میتوان آن را جدی گرفت.
این جستار در سال ۱۴۰۱ در #رادیو_زمانه با نام مستعار منتشر شد. از آنجایی که دست کم نزد خودم دلایل انتشار آن به آن صورت از میان رفته است، در اینجا آن را با تغییراتی بازنشر میکنم.
@interventions
همانطور که در مقدمه و نتیجهگیری این جستار تأکید کردهام، بحثهای مطرحشده در آن مسألهدار و به عبارت بهتر بحثبرانگیزند. طبیعتاً کوشیدهام دلایلی را در دفاع از ایدهی این جستار بیان کنم و گمان میکنم میتوان آن را جدی گرفت.
این جستار در سال ۱۴۰۱ در #رادیو_زمانه با نام مستعار منتشر شد. از آنجایی که دست کم نزد خودم دلایل انتشار آن به آن صورت از میان رفته است، در اینجا آن را با تغییراتی بازنشر میکنم.
@interventions
❤2
این یادداشت اولین از مجموعهای از یادداشتها دربارهی موضوعات گوناگونی است که در دوران مهاجرت با آنها مواجه شدهام. زبان خام و ناپروردگی ایده در این اولی به چشم خودم هم آمده است. آن را بر من ببخشایید و بگذارید پای فرصت کوتاه و خستگی فرسایندهی کار.
#مهاجرت #گزارش_شخصی #اقتصاد_سیاسی #یادداشت
http://bit.ly/4mAtFxV
@interventions
#مهاجرت #گزارش_شخصی #اقتصاد_سیاسی #یادداشت
http://bit.ly/4mAtFxV
@interventions
Telegraph
قیمت دستوری در اقتصاد بازار (روایتی تجربی)
دربارهی قیمتگذاری آزادانه در بازار یا آزادگذاری قیمتها بسیار شنیده بودم. این یکی از آن عبارتهایی است که کموبیش در دو دههی گذشته در ایران ورد زبانها بوده است و خیلی از اقتصاددانها و دولتیان و روزنامهنگاران و مانند اینها آن را نوشداروی دردهای اقتصادی…